âââداستا٠- Ketab Farsi
âââداستا٠- Ketab Farsi
âââداستا٠- Ketab Farsi
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
داستاننامه<br />
شهریور91<br />
و<br />
واقعی جهان بین تفاوتی اسالم، از بعد در چه و قبل در چه یک<br />
از بود نشانهای و آیه چیزی، هر بلکه نبودند. قائل فراواقعی نداشت<br />
واقعیت از جداشدنی مرز شهادت و غیب جهان معنی. رسیدن<br />
عامل و برسند آن به رویا طریق از بخواهند حاال که خیال<br />
و میکند فرق خیالبافی با هم تخیل بود. تخیل آن به موجودات<br />
برای جغرافی و مرکزیت گذشتگان است. خالق است.<br />
انعکاس عالم این که بودند معتقد و بودند قائل غیب هرچه<br />
و نماست« هست »نیست هست، عالم این در هرچه به<br />
دادن اصالت نماست«. نیست »هست است، عالم آن در متفاوت<br />
را جادویی رئالیسم به رویکرد آسمانی، و مینوی جهان رویا<br />
طریق از میخواهند جادویی رئالیسم در واقع در میکند. مرزی<br />
ما نیاکان اما ادراک. و برسد رویا به واقعیت آمیختگی به نبودند.<br />
قائل طبیعت ورای و طبیعت و ماده ورای و ماده بین طریق<br />
از و دیگر جهان در بود نمادی جهان این در چیزی هر بینی<br />
جهان وارد خالق تخیل این میرسیدند. آن به خالق تخیل درک<br />
وارد فلسفه و منطق طریق از مشائیون میشد. هم آنان عرفانی.<br />
بحثهای و مراقبه طریق از اشراق و میشدند هستی ایجاد<br />
هماهنگی اشراق و مشائیون بین مالصدرا مانند هم کسی كرد.<br />
را كار اين سهروردی آن، از جلوتر میکند. میخواستند<br />
اسطوره و ونماد حکایت و قصه طریق از آنها برسند؟<br />
چیزی چه به واقعیتهای<br />
برایشان شگفتانگیز حکایتها گذشته علومي:در مهرورزی<br />
مملوازنمادهای شب هزارویک مثال طور دینیبود.به میکردند<br />
بیان حکایت طریق از را دینیشان نمادهای آنها است. به<br />
دینی آگاهی برای نبود. سرگرمی برای راهی تنها قصه و تعلیق.<br />
و فضاسازی و میکردند استفاده قصه قالب از مخاطب دارد<br />
وجود شخصیتپردازی و فضاسازی همین هم اسطوره در میآید.<br />
مردم میان به آسمانی و مینوی فضای قالب، این در و معمولی<br />
شخصیتهای ميان و میشود بیرون خدایان قالب از میآید.<br />
... و خباز و تاجر چون مورد<br />
بحثی جدید، جادویی رئالیسم در مدرنیته آمدن از بعد یونگ<br />
دارد. تاکید آن به بسیار یونگ که میگیرد قرار توجه معلولی<br />
و علت عقالنیت جدید، جهان در قدر آن ميگويد ناشناختهای<br />
وجه بشر که رفته یادمان از که است کرده پیدا غلبه در<br />
روانی کارکرد همان یعنی آرکيتایپها به یونگ دارد. هم اسطورهای<br />
داستان و حکمت و خواب و قصه قالب در که بشر هب شد. فراموش ناشناختگیها ميكند. توجه میشود، تکرار همه<br />
جوابگوی میتواند کرد تصور بشر عقل که اين خاطر قدر<br />
آن که مدرنیته بزرگ، جنگهای دادن رخ با اما باشد. چیز عاقل<br />
بود قرار گفتند شد. سرگردان داشت، اعتماد عقل به میکشیم،<br />
آدم چرا شد؟ پیدا فاشیزم و هیتلر چرا پس باشیم. پی<br />
در پی جنگ دو این در کنیم؟ رفتار منطقی بود قرار که ما شدند.<br />
زده حیرت بسیار انسانها به<br />
را ژرفا روانکاوی و میآید یونگ که است زمان این در سورئالیسم<br />
است. باالتر فروید از قدم یک که میآورد وجود 44