07.01.2015 Views

كتاب راهنما درباره حقوق حيوانات

كتاب راهنما درباره حقوق حيوانات

كتاب راهنما درباره حقوق حيوانات

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

مترجم<br />

مقدمه رفتار<br />

در كه ستمي و ظلم كه ميشود ديده آنگاه آيد،‏ عمل به بررسي و توجه حيوانات با انسان روابط زمينه در قدري اگر و كنوني ستمهاي مختلف انواع كليه ميان در ستم دهشتناكترين و بزرگترين شك بدون دارد وجود حيوانات با انسانها ستمگريهاشان<br />

اين به نسبت انسانها بياعتنايي و بيتفاوتي كه ميشود ديده و است،‏ انسان زندگي قلمروي مجموعه در موجود است.‏<br />

بياعتنايي و بيتفاوتي دهشتناكترين و انگيزترين حيرت حيوانات بر و غيره و وماهي مرغ و خوك و گوسفند و گاو چون حيوانات از ميليونها و ميليونها روزه هر جهان سراسر در انسانها گاو<br />

چون حيواناتي ميليونها و ميليونها مداوم بطور و ميكشند،‏ ديگرشان محصوالت برخي و گوشت از استفاده براي را غيره است<br />

دهنده زجر و آور رنج بسيار حيوان براي كه شيوهاي به آنها مرغ تخم يا شير از بهرهبرداري براي را مرغ و گوسفند و ادج مادرشان از را شده متولد برههاي و گوسالهها مثالً‏ ارتباط اين در و ميكشند(‏ نيز را آنها باالخره ‏)كه ميكنند نگاهداري پرورش<br />

ماهي چند براي دهنده زجر طرزي به را آنها اينكه ويا ميرسانند قتل به و ميدهند گرسنگي و ميدهند زجر و ميكنند هنوز<br />

غيره.‏ و ميبرند ميان از مختلف طرق به هستند كوچك بسيار كه حالي در را نر جوجههاي مثالً‏ يا و ميكشند بعد و داده زمينههاي<br />

در و كشاورزي غير و كشاورزي رشتههاي در گاو و شتر االغ،‏ اسب،‏ چون حيواناتي از وسيعي نسبتاً‏ بطور انسانها هم دراو آسيب و صدمه آنها به زمينهها اين در و ميدهند قرار بهرهكشي مورد را حيوانها واين ميشكند كار نظامي يا ورزشي و گربه و سگ و موش و ميمون و خرگوش چون حيوانات روي بر آزمايش انجام ميدهند.‏ كشتن به را آنها يا و ميكنند پرشكنجهترين<br />

عموماً‏ ميگيرد،‏ صورت تجاري و علمي و پزشكي تحقيقات رشتههاي در زيادي نسبتاً‏ بطور كه ديگر،‏ حيواناتي نگاهداري<br />

يا پرورش ميانجامد.‏ آنها كردن زجركش به غالباً‏ و ميكند اعمال حيوانات بر انسان كه است كاري دردناكترين و از<br />

استفاده تفريح،‏ و سرگرمي منظور ميكنند زندگي آزاد كه حيوانات شكار آنها،‏ پوست از استفاده براي حيوانات شكار يا ميشود،‏<br />

داده حيوان به زيادي رنج و زجر عموماً‏ آنها همه در كه وحش‏ باغهاي در آنها نگاهداري و سيركها در حيوانات و...‏<br />

و....‏ و....‏ حيوانات بر انسانها ستمگري و ظلم از ديگري شكلهاي زندگي<br />

شيوه خود نفع و خواست با مطابق و ميدهند زندگي خود نفع و خواست با مطابق الذكر،‏ فوق حيوانات اكثر به انسانها،‏ عمر<br />

عمده هنوز غالباً‏ كه زماني خود،‏ نفع و خواست با مطابق زماني در و ميدهند زجر و رنج را آنها و ميكنند تعيين را آنها و ميكنند تحميل حيوانات بر را خود خواست و ميل صرفاً‏ انسانها ميگيرند.‏ آنها از را زندگي اين است مانده باقي حيوان طبيعي بيحد<br />

و وسيع ستمگري و ستم اعمال مبين وتماماً‏ بنياد از حكمفرمايي و حكومت اين مينمايند.‏ حكمفرمايي مطلق بطور آنها بر اخالق<br />

با تماماً‏ و انسانهاست سوي از جنايتكارانهاي و شديد پرستي خود نمايانگر و شديد بيرحمي و شقاوت بيانگر مرز،‏ و رفتارهاي<br />

و اعمال اين به نسبت عموماً‏ انسانها كه است حيرتآور بينهايت و دارد.‏ مغايرت انساني معنوي خصيصههاي و انساني بدترين<br />

و بزرگترين حيوانات بر انسان وستم ظلم هستند.‏ بيتفاوت و بياعتنا همه اين خود،‏ انساني وغير ستمگرانه چنين اين ستم<br />

همين به نسبت درست وانسان دارد وجود كنوني انسان زندگي قلمروي مجموع در كه است ستمهايي تمام ميان از ستم قرارداد<br />

انسانها خود بين مناسبات چارچوب از خارج در ستمگري اين كه زيرا ميدهد نشان را بياعتنايي و بيتفاوتي بيشترين چيز<br />

هر بر مقدم ديگر موجودات مالحظه رعايت بدون و چرا و چون بي را خود نفع و خواست سوي،‏ يك از تاكنون انسانها و خواستهاي<br />

ميتوانند كه گونهاي به هستند توانمندتر و قويتر حيوانات به نسبت ديگر سوي از و ميدهند قرار هنوز و قرارداده و<br />

توحش حاكميت جز چيزي بيانگر و انساني واخالق انسانيت رشد فقدان جز چيزي نشانگر اينها و كنند تحميل آنها بر را خود انسانها<br />

كه است آور شرم بينهايت نيست.‏ حيوانات و انسانها بين روابط در زور«‏ حاكميت و قلدري ‏»قانون يعني جنگل قانون حالي<br />

در خودشان.‏ بين مناسبات زمينه در فقط تقريباً‏ اما ميكنند مبارزه و ميزنند دم ستمگري و ستم عليه مختلف اشكال با اينهمه هستند.‏<br />

بيتفاوت و بياعتنا كامل بطور تقريباً‏ ميشوند مرتكب حيوانات به نسبت كه ستم و ظلم همه اين مورد در كه 1


زمره<br />

در نيز ما بحث مورد حيوانات كه مهرهدار حيوانات حداقل كه است شده ثابت علمي نظر از ميدانم،‏ من كه آنجا تا احساسي<br />

ساختمان چنان آن داراي آنها يعني هستند.‏ انسان همانند اساساً‏ شادي يا رنج و درد احساس لحاظ از ميگيرند–‏ قرار آنها و<br />

اعمال نوع حسب بر لذا و هستند شدن شادمان يا بردن رنج و كشيدن درد مستعد انسان همانند اساساً‏ كه ميباشند روحي و ميكنند.‏<br />

شادي و مسرت احساس يا و ميبرند رنج و ميكشند درد روحي و جسمي لحاظ از محيط عوامل و ديگران رفتارهاي و<br />

ستمگرانه غير رفتارهاي طالب انسان از آنها كه است آن بيانگر كه است انسان با حيوانات مشترك اساسي خصوصيت اين استعداد<br />

فاقد و نيستند چنين اين بيجان اجسام كه حالي در دانست.‏ انسان همانند اساساً‏ را آنها بايد آنها با رفتار در و هستند انساني نيز<br />

گياهان نمايد.‏ عمل ميخواهد كه طور هر بيجان اجسام با كه است مجاز حقيقتاً‏ انسان و ميباشند.‏ بردن رنج و كشيدن درد نشان<br />

واكنشهايي نحوي به و بوده حساس محيط عوامل و ديگران اعمال برابر در و ميباشند جاندارد موجوداتي كه درحالي فاقد<br />

يعني هستند؛ شدن شاد يا دردكشيدن و بردن رنج استعداد فاقد معذلك ولي است،‏ زنده موجوات مخصوص كه ميدهند ضرورت<br />

مسئله از نظر صرف لذا و ميباشند بيتفاوت و خنثي بيجان اجسام همانند لحاظ اين از و بوده رنج و درد احساس نمايد.‏<br />

رفتار ميخواهد كه هرگونه آنها با كه است مجاز واقعاً‏ انسان زيست محيط حفظ كه<br />

ميكنند تصور گياهشناس دانشمندان از بعضي منجمله و كسان بعضي هنوز البته كه گردم متذكر است الزم اينجا در اين<br />

نادرستي امروزي علم است.‏ نادرست و علمي غير باور يك و تصور يك اين ولي دارند رنج و درد احساس نيز گياهان داراي<br />

واقعاً‏ هم گياهان كه است مدعي كه ديدگاهي ميدانم،‏ فعالً‏ و كردهام تحقيق من كه حدي تا است.‏ كرده اثبات را تصور درگياهان<br />

كه را حساسيتهايي و واكنشها و كنشها كه است تفكري طرز نوعي از عبارت هستند رنج و درد احساسهاي مبنا<br />

يك بر اتكا بدون و خيالي بطور هستند،‏ ظريف و دقيق بسيار هم مواردي در و دارند وجود معيني زنده موجودات مثابه به كنشها<br />

اين كه حالي در ميدهد.‏ تعميم آنها در بردن رنج و كشيدن درد واقعي استعداد وجود تا قبول،‏ قابل و واقعي اساس و و<br />

واقعي استعداد وجود بر دليل لزوماً‏ هستند جاندار و زنده موجوداتي مثابه به گياهان خصوصيات كه حسيات و واكنشها و سيستم<br />

ميدهد،‏ نشان حيوانات و انسان ارگانيسم ساختمان چنانكه ديگر،‏ سوي واز نيستند آنها در بردن رنج و كشيدن درد معين رنج<br />

و كشيدن درد استعداد وجود اساس شرط پيش است اعصاب سيستم اين بر مبتني خود كه ذهني قوه و مركزي اعصاب البته<br />

است.‏ ديگري نوع از كلي به گياهان جسماني ساختار و بافت و ندارد وجود گياهان در شرط پيش اين ولي است.‏ بردن رنج<br />

و كشيدن درد استعداد داراي مركزي اعصاب سيستم از غير ديگري طريق از گياهان است ممكن كه گفت بتوان شايد وجود<br />

از و است نشده اثبات گياهان در ديگر طريق از استعداد اين وجود ميدانم من كه آنجا تا ولي هستند شدن شاد يا و بردن نميشود.‏<br />

ثبات آنها در واقعي معناي به شادي يا رنج و درد احساسهاي وجود آنها در موجود حسيات و واكنشها و كنشها رنج<br />

و درد اين و دارد معيني مضمون و مفهوم است،‏ شده شناخته انسان براي و دارد وجود انسان نزد در فيالمثل كه رنج،‏ و درد ندارد.‏<br />

وجود گياهان نزد در و دارد وجود انسان همانند اساساً‏ نيز مهرهداران(‏ ‏)حداقل حيوانات نزد در نيز<br />

حيوانات حقوق مدافعين و گياهخواران ميان در دارم اطالع من كه تاحدي ، كه كنم اشاره مطلب اين به اينجا در است الزم و<br />

درد شدت كه معتقدند همچنين كسان اينگونه اما ميباشند نيز گياهان دردكشيدن و بردن رنج به معتقد كه دارند وجود افرادي كشتن<br />

ماندن زنده و كردن زندگي براي است قرار انسان اگر كه معتقدند و است حيوانات و انسان از كمتر گياهان نزد در رنج از<br />

و برگزيند را دومي بايد قطعاً‏ نمايد،‏ انتخاب را يكي آنها،‏ از استفاده و گياهان بردن ميان از يا حيوانات از استفاده و حيوانات ميشود.‏<br />

ايجاد كمتري رنج و درد گونه بدين زيرا كند اجتناب حيوانات از استفاده و حيوانات كشتن و ميباشند كشيدن درد و بردن رنج مستعد انسان همانند اساساً‏ هستند مهرهداران شاخه از كه حيواناتي حداقل خالصه بطور مي<br />

معلوم كه اينجاست از و داشت.‏ ستمگرانه غير و انساني رفتاري آنها با و دانست انسان راهمانند آنها بايد آنها با رفتار در لذا انساني<br />

اخالق و انساني معنوي موازين با مغاير و ستمگرانه و ظالمانه كلي به حيوانات با انسانها كنوني و تاكنوني روابط شودكه هست.‏<br />

و بوده و<br />

قويتر حيوانات به نسبت غيره و خالقيت و ابتكار و فكري جهات بعضي از اينكه علت به انسان شد گفته كه گونه همان آنقدر<br />

اخالقي و معنوي لحاظ از تاكنون اينكه علت به و كند تحميل آنها بر را خود خواستهاي ميتواند لذا و است توانمندتر اين<br />

نمايد،‏ برقرار آنها با انساني روابطي و كند خودداري آنها بر ستمگري و ستم اعمال از آن اثر در كه نيافته اعتالء و رشد ستمگرانه<br />

روابط ميرساند.‏ قتل به و ميدهد زجر و رنج را آنها خود ميل و خواست با مطابق و ميكند حكمفرمايي آنها بر چنين 2


مبنا<br />

اين بر اساساً‏ روابط اين است.‏ جنگل و توحش قانون بر مبتني و انسانيت تعالي و رشد فقدان بر مبتني حيوانات با انسان از<br />

استفاده و حيوان كار و حيواني محصوالت به انسان احتياج و نيازمندي پايه بر نه و دارد تداوم هنوز و است آمده وجود به حيوانات،‏<br />

به انسان احتياج و نياز حقيقت در است.‏ گرفته شكل مبنا آن اساس بر و بعدي وهله در احتياج و نيازمندي اين حيوان،‏ در<br />

انسانيت تعالي و رشد عدم و حيوانات از انسان بودن قويتر اساس بر حيوان،‏ از استفاده و حيوان كار حيواني محصوالت به است.‏<br />

يافته تكوين وي تعالي<br />

و تكامل سطح از اگر يا و كند تحميل آنها بر را خود ميل و خواست نميتوانست و نبود قويتر حيوانات از انسان اگر خود<br />

غذايي نيازهاي و نميگرفت پيش در را حيواني محصوالت و حيوانات از استفاده و بود،‏ برخوردار كافي اخالقي و معنوي راههاي<br />

و ميگرفت كار به را خويشتن حيوانات از بهرهكشي و بهرهبرداري جاي به و ميكرد تأمين گياهي محصوالت با فقط را شكل<br />

حيوانات از بهرهكشي و استفاده عدم مبناي بر را خود جامعه نوع و خود زيست شيوه و ميكرد پيدا آن از غير ديگري به<br />

‏»نياز«‏ نه ثاني در و دارد قرار وي در توحش حاكميت و انسانيت ارتقاء و رشد عدم مبناي بر اوالً‏ حيوان به انسان نياز ميداد.‏ آسايش<br />

و گذراندن خوش و بردن لذت است.‏ خوشگذراني و بردن لذت به تمايل معناي به بيشتر بلكه كلمه واقعي عادي معناي حيوانات.‏<br />

به نسبت جنايت و شقاوت و بيرحمي چنين اين و ستمگري و ستم اعمال چنين اين ازاء به داشتن با<br />

انسان ستمگرانه روابط رفع جهت در عملي و واقعي گامهاي برداشتن و آنها با همدردي احساس و حيوانات وضع به توجه تعالي<br />

و تكامل اين و است انسانها عموم معنوي و اخالقي تعالي و تكامل مستلزم حال عين در آنها دردهاي و رنجها رفع و آنها اقتصادي(‏<br />

امكانات لحاظ از و تكنولوژيك و علمي معناي به ‏)مادي مادي و اجتماعي تكامل و ترقي با پيوند در كامل بطور طبعاً‏ كه<br />

است واقعي معناي به انسان اجتماعي و مادي تكامل و ترقي اين ميكند.‏ پيدا تحقق وتكاملي ترقي چنين پايه بر و انسانها براي<br />

الزم فردي و اجتماعي فراغت و فرصت و انساني معنوي خصيصههاي و انساني اخالق تعالي و رشد براي الزم زمينههاي غيره<br />

و ستمكشي اين به دادن پايان جهت عملي اقدام براي الزم مادي امكان و آنها ستمكشي و حيوانات وضع به نمودن توجه مينمايد.‏<br />

فراهم انسانها عموم براي را حيوانات<br />

بر انسان ستمگري به كامل دادن پايان راه كه است حاكم وسيع بطور نظريه اين حيوانات از حمايت جنبش در نتيجه<br />

در انسانها نظريه،‏ اين طبق است.‏ حيواني محصوالت كليه از آنها همه استفاده عدم و انسانها شدن گياهخوار از عبارت گونهاي<br />

به شد.‏ خواهند گياهخوار بيشتر و بيشتر تدريجاً‏ آنها با همدردي احساس و انسان ستم تحت حيوانات به نمودن توجه انسان<br />

ستمگرانه روابط بالنتيجه و گذاشت كنارخواهند را حيوانات از استفاده و حيواني محصوالت از استفاده همگي باالخره كه و رشد مستلزم همه از قبل نظريهاي چنين واقعي تحقق كه ميآيد نظر به اوالً‏ ولي گرفت.‏ خواهد پايان كامل بطور حيوانات با مرتكب<br />

حيوانات به نسبت كه ستمي و ظلم به نسبت آنها عموم وجدان كه گونهاي به انسانهاست عموم معنوي و اخالقي اعتالء بسنده<br />

گياهي محصوالت به فقط و بگذارند كنار را حيواني محصوالت از استفاده واقعاً‏ كه گونهاي به گردد بيدار واقعاً‏ ميشوند كه<br />

گونه همان انسانها،‏ عموم معنوي و اخالقي اعتالء و رشد اين و بيابند.‏ ديگري راههاي حيوانات از استفاده جاي به و نمايند اجتماعي<br />

تعالي و تكامل تاريخي سير از معيني مراحل در قاعدتاً‏ و است انسان مادي و اجتماعي واقعي تكامل به منوط شد،‏ گفته تار<br />

با حيواني محصوالت از استفاده فرهنگ و عادت متأسفانه كه آنجايي از اما،‏ پذيرد.‏ تحقق ميتواند انسان معنوي و مادي و طلب<br />

آسايش و جوي لذت حال عين در بشر متأسفانه كه آنجايي از و شده آميخته بشريت عموم زندگي و زيست نحوه پود و محصوالت<br />

و حيوانات از انسانها عموم واقعي كشيدن دست است،‏ ظالمانه و انساني غير اعمال به ارتكاب قيمت به امكاناً‏ حتي با<br />

كه وسايلي و ابزارها اختراع و ابداع از است عبارت آن مادي شرط است معين معنوي و مادي شرط دو تحقق مستلزم حيواني گونهاي<br />

به البته و نمود توليد حيواني محصوالت ساير و شير مرغ،‏ تخم گوشت،‏ ماننده چيزهايي گياهي صرفاً‏ مواد از بتوان آنها همانند<br />

واقعاً‏ بودن دسترس در و فراواني و وفور لحاط از و تنوع و خواص و مزه لحاظ از حال درعين جديد محصوالت اين كه اين<br />

كه گونهاي به داريم،‏ دسترسي آنها به ما حاضر،‏ زمان در كه باشد حيوانياي محصوالت ساير و مرغ تخم و شير و گوشت مواد<br />

از كه وسايلي و ابزارها كافي تكامل و ابداع با گردند.‏ غيره و مرغ تخم و شير و گوشت جانشين واقعاً‏ جديد محصوالت شرط<br />

، وسايل و ابزارها اين كاربرد يافتن عموميت با و مينمايند توليد حيواني محصوالت همانند واقعاً‏ چيزهايي گياهي صرفاً‏ مادي<br />

شرط اين ساختن متحقق در انگيزه مهمترين انسان معنوي و اخالقي كافي رشد ميگردد.‏ تأمين و فراهم مذكور مادي بشر<br />

افراد عموم در انساني معنوي وخصيصههاي انساني اخالق تعالي و رشد شد،‏ گفته قبالً‏ كه همانگونه آن،‏ معنوي شرط و است.‏ 3


و در نتيجه توجه نمودن و احساس همدردي كردن واقعي عموم آنان نسبت به حيوانات تحت ستم انسان است.‏ در اين ضمن<br />

ابزارهاي ماشيني كار و حمل و نقل آن قدر تكامل و توسعه و كاربرد عملي خواهند يافت كه كامالً‏ جانشين حيوانات خواهند<br />

شد و اشكال ديگر استفاده از حيوانات مانند انجام آزمايش پزشكي و علمي و تحقيقاتي بر روي آنها يا شكار آنها نيز طبعاً‏ در<br />

اثر رشد و اعتالء معنوي و اخالقي انسان و در نتيجه بسط و تعميم امر مبارزه قطعي و نهايي عليه ستمگري انسان بر حيوانات<br />

بطور كامل از ميان خواهند رفت.‏<br />

به نظر من با تحقق دو شرط مادي و معنوي مزبور با هم است كه به هر گونه ستمگري انسان نسبت به حيوانات به طور<br />

كامل پايان داده خواهد شد.‏ و اين دو شرط طبعاً‏ در مراحل معيني از سير تاريخي پيشرفت و تكامل اجتماعي،‏ مادي و معنوي<br />

انسان ميتواند تحقق پيدا كند.‏ و در مراحل بعدي از سير اين پيشرفت و تكميل تاريخي،‏ انسان ميتواند تحقق پيدا كند.‏ و در<br />

مراحل بعدي از سير اين پيشرفت و تكامل تاريخي،‏ انسان به ساير دردها و رنجهاي عالم حيوانات توجه نموده و براي از ميان<br />

برداشتن اين رنجها و دردها هم عمل خواهد كرد و به نظر من از جمله الزم خواهد شد كه انسان براي تأمين خوراك مورد نياز<br />

حيوانات گوشتخوار از طريق محصوالت ساخته شده از مواد گياهي چاره جويي نمايد و يا يك بار براي هميشه به زندگي اين<br />

گونه حيوانات كه موجب رنج و مرگ براي حيوانات گياهخوار و بدينگونه ايجاد كننده روابط سبعانه و ستمگرانه در مناسبات<br />

طبيعي بين خود حيوانات هستند پايان دهد.‏ به نظر من چنين توجيهي كه حيوانات صرفاً‏ گوشتخوار وحشي چارهاي جز كشتن<br />

حيوانات ديگر ندارند و اين عمل آنها امري طبيعي و قابل تحمل است درست و انساني نيست و بلكه انسان بايد با مداخله خود<br />

به اين روابط ستمگرانه بين حيوانات نيز پايان دهد.‏ زيرا كشتن حيوانات از سوي هر موجودي كه صورت گيرد فينفسه و به<br />

خودي خود ستم است.‏<br />

انسان در سير تكامل مادي و معنوي خود،‏ كه به طور كلي يك فرآيند تاريخي معين و نسبتاً‏ مداوم و حتمي است،‏ هر چه<br />

بيشتر و بيشتر ازيك سوي انگيزه ونيروي محرك انساني و معنوي و از سوي ديگر توانايي و امكان مادي الزم براي مبارزه<br />

جهت پايان دادن نهايي به هر گونه ستم و ستمگري و ستمكشي در قلمروي حيات زندگي خود انسان و همه ساير موجودات<br />

زنده دركره زمين را بدست خواهد آورد و در اين راه سرانجام بطور كامل پيروز خواهد شد.‏ به گونهاي كه باالخره خصوصيت<br />

انساني و انسانيت كامالً‏ تعالي يافته ويژه خويش را به جاي اشكال مختلف توحش ستمآميز وستمگرانه در تمام قلمروي حيات<br />

در دسترس خود حاكم خواهد ساخت.‏ وجود ستم درتمام قلمروي حيات در تضاد با تكامل انسان است و لذا نهايتاً‏ راهي جز<br />

نابود شدن در پيش ندارد.‏<br />

اين را هم بگويم كه من هم،‏ با وجود آنچه كه در زمينه راهحل نهايي و اساسي رفع ستم انسان بر حيوانات بيان داشتم،‏ سخت<br />

اعتقاد دارم كه هر فرد كه واقعاً‏ به روابط ستمگرانه انسان با حيوانات توجه نمايد بايد از هم اكنون و از همين امروز جداً‏ و به<br />

طور صميمانه كوشش كند كه شيوه گياهخواري و عدم استفاده از محصوالت حيواني را در زندگي خود در پيش گيرد.‏<br />

به هر حال خواه نظريه رايج مذكور در جنش دفاع از حقوق حيوانات و خواه آنچه كه من در اين زمينه گفتم درست يا<br />

درستتر باشد،‏ به نظر مي آيد كه شرط پايان دادن واقعي و كامل به ستمگري انسان بر حيوانات بر طبق نظريه رايج در اين<br />

جنبش نيز عبارت از رشد اخالقي و معنوي عموم انسانها است و اين رشد و تعالي هم بر طبق آنچه كه بيان شد در مراحلي از<br />

سير تكامل اجتماعي و مادي و معنوي انسان ميتواند تحقق يابد.‏ معذلك گذشته از اينكه شايد مراحل مزبور در مقياس تاريخي<br />

نسبتاً‏ خيلي نزديك باشد بدون شك بايد از هم اكنون در راه پايان دادن به ستم بر حيوانات فعاليت و مبارزه كرد و از جمله<br />

توجه افراد را نسبت به رفتار ستمگرانه انسان با حيوانات برانگيخت و وجدان خفته آنها در اين زمينه را بيدار نمود و بدين گونه<br />

گياهخواري وعدم استفاده از محصوالت حيواني را توسعه و پيشرفت داد و در شرايط موجود به هر حال براي تقليل و تعديل درد<br />

و رنج حيوانات تا حد ممكن تالش و مبارزه كرد و براي پيشبرد روند علمي وتكنيكي امر ابداع و تكامل ابرازهايي كه با آنها<br />

بتوان از مواد گياهي محصوالتي واقعاً‏ همانند محصوالت حيواني توليد نمود كوشش و مبارزه كرد و . . .<br />

***<br />

متن ترجمه شده شامل ‏»كتاب راهنما درباره حقوق حيوانات«‏ ار ديويد كاولز هامرHammar David Cowls- است<br />

كه در سال 1993 به زبان انگليسي نوشته شده و سپس توسط بيانكا ناگورنيNagorny Bianka به آلماني ترجمه شده و من<br />

4


آن را از آلماني به فارسي برگرداندهام.‏ اين متن شامل 157 نكته در زمينه توجيهات و پاسخ به توجيهاتي است كه انسانها درمورد<br />

ستمگري خود برحيوانات به آنها متوسل ميشوند.‏ متن آلماني كاالً‏ شامل 176 نكته بود كه من تعداد 19 نكته را نادرست يا مبهم<br />

و يا غير الزم و يا از نظر خوانند فارسي زبان ناالزم تشخيص داده و لذا آنها را حذف كردم.‏ همچنين ترجمه فارسي پيشگفتار<br />

خيلي مختصر نويسنده و ليست منابع مورد استناد وي را نيز غير ضروري ديدم و لذا آنها را ترجمه نكردم و در انتهاي متن نكات<br />

شماره 37 و 147 و در وسط متن نكته شماره 150 هم خود مطلبي را در داخل پرانتز اضافه كردهام،‏ من فكر ميكنم كه آن<br />

نكاتي را كه نادرست يا مبهم تشخيص دادهام اگر نويسنده خود مجدداً‏ مورد بررسي قرار داد شايد نادرستي يا ابهام موجود در آنها<br />

را قبول نمايد.‏ و البته هنوز مدعي نيستم كه 157 نكته ترجمه شده همگي كامالً‏ بدون ابهام يا اِشكال هستند بلكه گاهاً‏ پارهاي<br />

از آنها هم ممكن است تا حدودي ابهام يا ايراد داشته باشند.‏ ولي معتقدم كه نويسنده،‏ كه كوشش كرده تابه نحوي مشخص و<br />

بطور مختصر وضع حيوانات تحت ستم انسان و كذب و نادرستي توجيهاتي كه در مورد اين ستمگري به عمل ميآيد و كامالً‏<br />

اجتناب پذير بودن اين ستمگري را بررسي نمايد،‏ در اين كوشش خود عمدتاً‏ موفق بوده و پايه و اساسي قابل قبول براي بحث و<br />

برخورد عليه توجيهاتي كه در حمايت از ستمگري انسان بر حيوانات به عمل ميآيد بدست داده است.‏ اگر چه البته وي نيز به<br />

نظريه پايان دادن قطعي و كامل به اين ستمگري تنها از طريق توسعه و رشد گياهخواري درهمين شرايط و سطح كنوني تكامل<br />

ابزارهاي توليد و در همين شرايط و سطح تكامل كنوني اجتماعي و معنوي انسان اعتقاد دارد يعني راه حل قطعي و نهايي را<br />

نيز صرفاً‏ روي آوردن تمام انسانها به گياهخواري و خودداري آنها از استفاده از حيوانات درهمين شرايط حاضر و زمان حاضر<br />

ميداند و به اين دليل در اين كتاب تا حد زيادي به مسائل مربوط به گياهخواري ميپردازد.‏<br />

ناگفته نماند كه البته نويسنده در بحثهاي خود در اكثر موارد شرايط كشور بريتانيا را مد نظر دارد اما،‏ صرف نظر از پارهاي<br />

كمبودها كه ممكن است در اظهارات او وجود داشته باشد،‏ واضح است كه اساس يا حتي كليت محتواي گفتههاي او در مورد<br />

تمام كشورهاي جهان صدق ميكند.‏<br />

در خاتمه توضيح مختصري درمورد چند واژه در متن ترجمه شده به اين شرح الزم است:‏ واژه ‏»گياهخوار«‏ يا ‏»گياهخوار<br />

كامل«‏ كه معادل Veganer انتخاب شده است،‏ به كسي اطالق ميشود كه به طور كامل از استفاده از كليه محصوالت حيواني<br />

خودداري نمايد.‏ واژه ‏»نيمه گياهخوار«‏ كه به عنوان معادل Vegetarier در نظر گرفته شده است،‏ به كسي اطالق ميگردد<br />

كه از خوردن گوشت و استفاده از محصوالتي كه از كشتن حيوانات بدست ميآيد خودداري كند ولي ساير محصوالت حيواني<br />

چون شير،‏ لبنيات و تخم مرغ را تا حدودي مصرف نمايد ‏)در ضمن در بعضي از كشورهاي اروپايي بعضي از نيمه گياهخواران<br />

گوشت ماهي نيز ميخورند(.‏ به عالوه نيمه گياهخواران بر حسب اينكه در شيوه تغذيه خود چه نوع محصوالتي حيواني غير<br />

گوشتي و چگونه و چه مقدار از اين محصوالت را مصرف مينمايند به گروههاي مختلف معيني تقسيم ميشوند كه از توضيح<br />

درباره اين تقسيمبندي در اينجا صرف نظر ميكنم.‏ همچنين بايد متذكر گردم كه در متن ترجمه شده به فارسي،‏ گاهي اوقات<br />

هم مقصود از ‏»گياهخوار«‏ هم گياهخوار كامل و هم نيمه گياهخوار است.‏<br />

محمد مسعودپور<br />

ارديبهشت 1377<br />

5


راهنما<br />

كتاب حيوانات<br />

حقوق درباره حيواني(‏<br />

غذايي ‏)مواد ميآيند بدست حيوانات از كه غذاهايي گوشت<br />

است<br />

طبيعي امري انسانها براي خوردن گوشت 1- اوتانOrang-Utan‏،‏<br />

ارانگ ‏)گيبونGibbon‏،‏ نما آدم ميمونهاي و انسانها كه است اين بر علم جمعبندي امروزه مانندها(‏<br />

‏)انسان Homonoideae هومونوئيدها نام به خانواده يك از همگي شمپانزهSchimPanse‏(‏ گوريلGorilla‏،‏ هستند.‏<br />

رد گياهخواري رشد با منطبق نمودهاند طي انسان به شدن تبديل جهت در گوريلها مثال طور به ميمونها كه دگرگونيهايي ترشحات<br />

و دهان بزاق تركيب گوارشما،‏ دستگاه طول ما،‏ رودههاي و معده ما،‏ دندانهاي و پوست ساختمان است.‏ بوده آنها هستند.‏<br />

گياهي تغذيه شيوه دهنده نشان غيره و ما ادرار ما،‏ معده بوديم<br />

آورده بدست كه توجهي قابل فكري قوه كمك به قبل(‏ سال ميليون 2/2 حدود ( دور گذشتههاي در ما وجود اين با حيوانات<br />

تا ساخت قادر را ما ابزارها اين . رويم فراتر آن از و نموده غلبه طبيعيمان مرزهاي بر تا كرديم ابزارها ساختن به شروع هر<br />

ما بدن اما شديم،‏ خوار چيز همه عادت اين حسب بر ما . كنيم استفاده غذا براي آنها گوشت از و برسانيم قتل به را ديگر منشاء<br />

و اصل به امروز به تا معذلك بوده نيرومند و پذير انطباق كافي قدر به گوشتي مواد زيادي مقدار هضم لحاظ از كه چند است.‏<br />

مانده وفادار خود گياهخوارانه عنوان<br />

به زمان،‏ آن به توجه با كه،‏ است كافي نبود.‏ پذير انجام واضح بطور مزبور ابزارهاي بدون انسان شدن گوشتخوار اين و پوست با همراه طورخام به سپس و ميگرفتيم را خرگوش يك اگر چنانچه ميداشتيم مشكالتي چه كه كنيم تصور مثال فرظ يك جمعآوري كار در كه نمود مقايسه آسانياي و سهولت با ميتوان را اين ميخورديم.‏ غيره و پي و رگ و استخوان ميشود.‏<br />

ديده آن خوردن و سبزي يا ميوه غريزي<br />

ميل اين داراي كه ميكني احساس نحوي به آيا باشي گرسنه تو كه وقتي است:‏ اين مهمتر هم باز شايد سوال يك بخوري؟<br />

را آن تمام و بكشي كني،‏ شكار را ديگر حيوان يك كه هستي استفاه<br />

بدون گياهي تغذيه هم واقعاً‏ است.‏ يافته تعيين گياهخواري زندگي شيوه با منطبق بودن،‏ خوار چيز همه وجود با انسان،‏ پرسش<br />

اين براي دفاعي قابل پاسخ اخالقي لحاظ از همچنين گياهخواري بنابراين است.‏ سالمتر همه از حيواني محصوالت از نمود.‏<br />

جلوگيري حيوان ميليونها پذير اجتناب وكشتن دادن رنج از ميتوان چگونه كه:‏ شود مي محسوب بودهاند<br />

گوشتخوار همواره انسانها 2- هك است واقعيتي هم اين اما شود(.‏ رجوع 1 شماره نكته ‏)به ميباشد.‏ انسانها در ريشهدار عميقاً‏ عادت يك يقيناً‏ گوشتخواري ميدهد.‏<br />

ادامه گياهخواري اين به هم هنوز و بوده گياهخوار جهان جمعيت از بزرگي بخش است<br />

توافق مورد كه چيزي تنها اما هستند شدهاي متداول اعمال هم آنان بين جنگ و آنان رساندن قتل به انسانها،‏ بردهسازي ميباشند.‏<br />

تبرئه و توجيه قابل رفتارهاي آنها نه و ميكند ايجاد آنها از اخالقي دفاع براي تضميني نه تداول اين كه است اين 6


دارند<br />

احتياج گوشت به خود سالمتي حفظ براي انسانها 3- هك مدتهاست ميدهد،‏ انجام ادعا اين اعتبار حفظ براي تبليغات طريق از گوشت صنعت كه مذبوحانهاي تالشهاي عليرغم است.‏<br />

شده ساقط اعتبار از نظري چنين گوشتخواران<br />

از عموماً‏ بلكه هستند سالم تنها نه گياهخواران ونيمه گياهخواران كه است آن مؤيد متعددي پزشكي تحقيقات ميباشند.‏<br />

سالمتر است<br />

خوب تو براي گوشت 4- كمتر<br />

خيلي نميخورند گوشت كه كساني : British Medical Association بريتانيا پزشكي انجمن تشخيص طبق بر رنج<br />

صفرا«‏ كيسه سنگ و سرطان روده،‏ بيماري خون،‏ فشار افزايش قلب،‏ سرخرگ به مربوط ‏»بيماريهاي چاقي،‏ پديدة از ميبرند.‏<br />

آپانديست،‏<br />

مفصل،‏ ورم ، قند بيماري ، كليه سنگ استخوان،‏ شدن پوك بيماري افزودن با را تصوير اين ديگري بررسيهاي ميكند.‏<br />

تكميل آن،‏ بر ديگر ناراحتيهاي و واريس آنژين،‏ بمانند<br />

سالم وجود اين با و بخورند گوشت ميتوانند انسانها 5- زيادي<br />

مقدار ميتوانيم مطمئناً‏ ما متعادل،‏ تغذيه روش يك چارچوب در است.‏ پذير انطباق و قوي بسيار انسان گوارش دستگاه نمائيم.‏<br />

حفظ را خود سالمتي معذالك و كنيم مصرف گوشت اين<br />

با آيا دربردارند.‏ است مهم ما سالمتي براي كه را غذايي مواد تمام گياهي،‏ خالصاً‏ غذاهاي است:‏ اين كننده تعيين نكتة اما رنج<br />

گوشت مزه خاطر به و سود كسب براي فقط و فقط را آنها اينكه يا دهيم پايان حيوان ميليونها رنج و درد به بايد ما وجود ميداند.‏<br />

دفاع قابل غير اخالقي نظر از را يك اين دارد،‏ توجه آن حداقل در حيوانات حقوق به كه كسي رسانيم.‏ قتل به و دهيم ميآيند<br />

نظر به بيمار و ناخوش غالباً‏ نميخورند گوشت كه كساني و گياهخواران 6- شود.‏<br />

رجوع 4 شماره به شير<br />

بخورند<br />

شير انسانها كه است طبيعي 7- در<br />

انسانها است:‏ نبوده گونه اين همواره اما ميخورد.‏ را ديگر حيوانات شير كه است زمين كره روي زنده موجود تنها انسان امروزه<br />

كه است اين واقعيت دادهاند.‏ ادامه خود حيات به و كردهاند رشد خوب خيلي شير مصرف بدون هم سال هزاران طول نمايند.‏<br />

هضم بار يك براي حتي را شيرگاو نيستند قادر جهات جمعت سوم دو حدود نيستيم.‏<br />

شير نيازمند و محتاج ما كه است اين كننده تعيين امر نه.‏ يا بدانيم طبيعي امري را شير مصرف ما كه نيست مهم اين ‏)به<br />

نمود توجيه را وآن كرد دفاع ميشود تحميل حيوانات به شير از استفاده با ارتباط در اجباراً‏ كه مرگي و رنج از نميتوان لذا شود(.‏<br />

رجوع نيز 12 و 11 شمارههاي دارند<br />

احتياج شير مقداري به انسانها 8- كند<br />

استفاده آنها از ميتواند باشد،‏ آن هضم به قادر كه صورتي در انسان،‏ بدن كه است مقوي غذايي مواد بعضي شامل شير گونه<br />

بدين و ميشوند بدن وارد مطلوب طرزي به هم گياهي تغذيه طريق از غذايي مواد همين اما شود(.‏ رجوع نيز 7 شماره ‏)به زجر<br />

و رنج از همچنين نتيجه در شود(.‏ رجوع 9 شماره ‏)به ميرود ميان از نيز شير خوردن از ناشي نامطبوع جانبي عوارض خطر شود(.‏<br />

رجوع نيز 12 و 11 شمارههاي ‏)به ميگردد جلوگيري آنها كشتن و حيوانات دادن 7


است<br />

خوب تو براي شير 9- الكتازه<br />

آنزيم فاقد بدنشان بزرگساالن تمام درصد 90 حدود است آمده عمل به جهاني سطح در كه برآوردهايي طبق بر ندارد.‏<br />

ضرري نشود مصرف شير كه مادامي تا طبيعي كمبود اين ميباشد.‏ ‏)الكتوز(،‏ شير قند هضم براي نياز مورد ،Laktase ميان<br />

در مواردي در و شكم،‏ زير درد نفخ،‏ حاد،‏ يا مزمن اسهال چون بيماريهايي عالئم است ممكن ويژه به شير مصرف اثر در شود.‏<br />

ظاهر استخوان پوكي سالمند زنان عبارتند<br />

مثال طور به آن عالئم دارند.‏ غذايي مواد به نسبت افراد كه است آلرژهايي پرشمارترين از يكي بدن با شير ناسازگاري حالت<br />

گوارشي،‏ ناراحتيهاي دمل،‏ لوزه،‏ ورم پيشاني،‏ حفره و بيني در مزمن ناراحتيهاي پوست،‏ جوش اگزما،‏ نفس،‏ تنگي از:‏ نقرس.‏<br />

مختلف انواع و ميگرن افسردگي،‏ فعال،‏ فوق رواني به<br />

گردد.‏ خوني كم به منجر ميتواند اين كه شود،‏ روده و معده در خونريزي موجب كودكان در است ممكن گاو شير ارتباط<br />

ميشود،‏ ظاهر پيري سنين در كه مرواريد،‏ آب بيماري و شير بيماري و شير مصرف بين كه است شده ثابت عالوه دارد.‏<br />

وجود تأمين<br />

ميكنند مصرف غذايي مواد با افراد كه را شدهاي اشباع چرب اسيدهاي ميزان درصد 50 تنهايي به لبنيات بريتانيا در مرگ<br />

علل پرشمارترين از يكي يعني قلبي بيماريهاي به ابتالء به رابطه در مهمي خطر عامل يك نمايانگر امر اين مينمايد.‏ ميباشد.‏<br />

ندارد<br />

احتياج آن به گوساله كه برميداريم را چيزي فقط ما 10- دورهاش<br />

كه مدتهاست روستايي«‏ خانه ‏»منظره از عاشقانه بيان اين است.‏ نادرست مطلقاً‏ و لوحانه ساده نگرش يك اين شماره<br />

نكته به ( ميكنند تصاحب و ميدزدند گاو ماده از را او گوساله،‏ تولد از بعد روز سه تا يك امروزه است.‏ شده سپري شود(.‏<br />

رجوع 12 در<br />

گاو ماده طبيعي شرايط تحت باشد.‏ كرده زايمان تازه يا و باشد زايمان انتظار در كه ميدهد شير زماني فقط گاو ماده يك اقتصادي<br />

منافع طبيعي زايمان تعداد اين كه آنجا از ميكند.‏ زايمان گوساله 5 تا 3 ساله(‏ 20 انتظار مورد ‏)زندگي خود عمر طول او<br />

اينكه تا مينمايند تحميل گاو ماده بر را دائمي«‏ ‏»حاملگي يك مصنوعي تلقيح طريق از نميكند،‏ تأمين را مربوطه صنعت ميشوند<br />

بزرگ بدلي غذايي مواد با باشند(‏ ماده ‏)اگر شده متولد گوسالههاي شود(.‏ رجوع 12 شماره ‏)به بدهد شير مدام بطور تصاحب<br />

را شيرگوسالهها ما بنابراين شود(.‏ رجوع 11 شماره ‏)به ميكنند چاق گوشت توليد براي را آنها باشند(‏ نر ‏)اگر يا و ميگيريم.‏<br />

او از ميدهد.‏ معمولي حالت در گاو ماده آنچه از بيشتري شير مقدار حتي و مينماييم ميكنند؟<br />

كار چه ها گوساله با 11- ميشوند<br />

ذبح كشتارگاه(‏ به انتقال رنج پر سفر تحمل از ‏)بعد تولد از پس روز چند معموالً‏ هستند سالم كمتر كه هايي گوساله قرار<br />

استفاده مورد پنير(‏ ساختن ‏)براي پنير مايه و كالباس انواع بعضي گوشتخوار،‏ حيوانات غذاي توليد براي گونه بدين و ميگيرند.‏<br />

كننده<br />

توليد شركتهاي به هفتگي دو تا يك سن در را آنها بقيه ميدارند.‏ نگاه شيري گاو به تبديل براي را گوسالهها بعضي مقدار<br />

درصد 80 كه است ذكر به الزم ميشوند.‏ پروار و نگاهداري و گاو گوشت توليد منظور به اينجا در و ميفروشند گوشت است.‏<br />

شير صنعت جانبي محصول ميشود عرضه بازار به كه گاوي گوشت توليد<br />

براي آنجا در و ميگردند صادر اروپايي كشورهاي به دهنده زجر شرايطي تحت گوساله هزار 250 بريتانيا از تنها ساليانه ميگيرند.‏<br />

قرار استفاده مورد گوساله گوشت راب يك حتي نميتوانند كه گونهاي به ميشوند نگاهداري تنگ فوقالعاده جعبههاي در انفرادي زندانهاي در گوسالهها اين كننده<br />

تحريك مواد و آهندار مواد بدون مايع غذاي با فقط و ميخورند(‏ را آن گرنه ‏)و نميدهند كاه آنها به بگردند.‏ خود دور ذبح<br />

را آنها ماه 5 تا 3 از پس باشد.‏ خون كم و شفاف آنها گوشت اينكه تا ميشوند تغذيه (Ballaststoff) روده فعاليت نميمانند.‏<br />

زنده هم اين از بيشتر احتماالً‏ آنها وضعي چنين تحت ميكنند.‏ 8


با<br />

رابطه در كه بيرحمانهاي و خشن رفتار و نگاهداري بد شرايط اثر در ماهه،‏ سه زير گوساله هزار 170 ساليانه بريتانيا(‏ ‏)در ميميرند.‏<br />

ميشود،‏ آنها با فروش و خريد كار نميرساند<br />

آسيب حيوانات به شير توليد 12- سه<br />

تا يك را گوساله ميبرد.‏ سر به حاملگي حالت در ماه 9 مدت به ساله هر خود زندگي سال دومين از شيرده گاو امروزه مدت<br />

به گاو ماده از آن از پس است.‏ رنجآور وحشتناكي طرز به آنها دوي هر براي اين و ميكنند جدا گاو از تولد از بعد روز باشد.‏<br />

داشته توليد ميكند مصرف گوسالهاش كه شيري مقدار از بيشتر برابر ده بايد او مدت اين طول در ميدوشند.‏ شير ماه ده ميشوند.‏<br />

پستان غده دردناك التهاب دچار شيرده گاوهاي سوم يك ساله هر كه ميبينيم وقتي نيست منتظره غير لذا كفايت<br />

هم اين معذلك است.‏ زياد خيلي آنها پروتئين ميزان كه ميدهند غذاهايي او به بگيرند،‏ گاه از بيشتري شير اينكه براي مه را او بدن بافتهاي است ممكن بيشتر،‏ شير آوردن بدست بر مبني خود مداوم خواست تأمين براي كه گونهاي به نميكند بيماري<br />

ظهور يعني حيوان خون اسيد بيمارگونه افزايش كار اين نتيجه او«(.‏ پشت از دوشيدن ‏)»شير دهند قرار حمله مورد ميكنند.‏<br />

شدن چالق به شروع شيرده گاوهاي درصد 25 ساليانه ترتيب بدين و ميباشد (Azidose) آسيدوزه درحالي<br />

اين ميكنند.‏ ذبح دادهاند،‏ دست از را خود نيروي تمام و شده فرسوده سخت كه درحالي سالگي،‏ 5 سن در را گاوها ميگردد.‏<br />

سال 20 بر بالغ متوسط طور به آنها طبيعي عمر كه است نميدادند<br />

شير نبودند راضي اگر گاوها 13- كاري<br />

نميتوانند هم شير جريان براي در بگيرند را خود بدن در ادرار جريان جلوي نميتوانند كه گونه همان گاوها ماده بكنند.‏<br />

بدهد.‏<br />

شير شديداً‏ فقط تا يافته پرورش كه ميآيد حساب به موجودي عنوان به تنها كشاورز براي گاو ماده ديگر سال‎1950‎ از است.‏<br />

شده بيشتر برابر پنج زمان مدت اين در او از دوشي شير چونكه ميكشد،‏ رنج گذشته از بيشتر امروزه او مرغ<br />

تخم ميخورند<br />

مرغ تخم انسانها كه عاديست امري اين 14- منطبق<br />

كه حجر،‏ عصر انسانهاي بين روشن كامالً‏ نحوي به بايد اينجا در اما ميخوردند.‏ مرغ تخم هم ابتدايي اقوام گذشتهها در ميشود،‏<br />

توليد مرغ تخم شديد بطور آن در كه باكارگاهاش،‏ امروزه كشاورز و ميكردند،‏ جمعآوري غذايي مواد محيط شرايط با هم<br />

بار يك كه ميشوند نگاهداري كوچكي چنان آن قفسهاي در مرغ ميليون 30 همواره بريتانيا در تنها شويم،‏ قائل تمايز خروس<br />

جوجه ميليون 35-50 ساليانه بريتانيا در است(.‏ ميليون 40 بر بالغ رقم اين غربي آلمان ‏)در كنند باز را خود بال نميتوانند ندارند.‏<br />

‏»كاربردي«‏ آنها براي زيرا ميرسانند قتل به را حفظ<br />

درست و مطلوب طور به را خود سالمتي ميتوانيم ما مرغ تخم بدون نيستيم.‏ مرغ تخم نيازمند ما كه است اين واقعيت ‏)به<br />

نمود تبرئه و توجيه ميشويم موجب حيوانات اين براي مرغ تخم خوردن خاطر به ما كه را مرگي و رنج نميتوان لذا نمائيم.‏ شود(.‏<br />

رجوع 18 و 17 هاي شماره است<br />

سالمي غذاي مرغ تخم 15- روده<br />

‏)تحريك Salmonela سالمونال نام به بيماري نوعي دهنده سرايت است ممكن اما است مقوي غذايي چه اگر مرغ تخم گردد.‏<br />

آلرژي بروز موجب وسيعاً‏ و باشد باكتري(‏ وسيله به اين<br />

خوردن با دارند.‏ وجود هم گياهي خالصاً‏ غذاهاي در هستند مهم ما سالمتي براي و دارند وجود مرغ تخم در كه موادي اثر<br />

در كه وستمي ظلم همه اين به گونه بدين و ميرود.‏ ميان از است همراه مرغ تخم مصرف با كه خطراتي ضمن در غذاها شود(.‏<br />

رجوع 18 و 17 شمارههاي ‏)به ميشود داده خاتمه كامالً‏ ميگردد اعمال حيوانات اين به نسبت مرغ تخم توليد جريان 9


نيست<br />

كننده ناراحت مرغها براي انسان توسط مرغها تخم تصاحب 16- مفقود<br />

تخمها اين از يكي اگر ميگذارد تخم 6 حدود روز 6 طول در و ميسازد آشيانه خود براي مرغ آزاد،‏ طبيعي محيط در مرغ<br />

تخم توليد جديد صنعت ميكند.‏ جبران را آن ديگري تخم گذاشتن با باشد،‏ موجود كافي غذاي اينكه بر مشروط مرغ،‏ شود او<br />

مثل توليد غريزة از مرغ،‏ اساسي استعدادهاي از يكي از صنعت اين . ميكند استفاده مرغ طبيعي خصوصيت همين از درست مينمايد.‏<br />

استفاده سوء و بهرهبرداري نميگذاشتند<br />

تخم نبودند،‏ راضي اگر ها،‏ مرغ 17- وجود<br />

به مداوم تابستان يك ظاهراً‏ ميشود،‏ تنظيم احتياط با كه مصنوعي،‏ نور ايجاد طريق از مرغ،‏ تخم توليد كارگاه در دقيقاً‏<br />

غذايي رژيم يك اعمال و بارتر پر مرغهاي انتخاب طريق از ميكنند.‏ تحريك را مرغها تخمدان وسيله بدين و ميآورند ميدهند.‏<br />

افزايش مدرن كارگاه در را مرغ تخمگذاري بازدهي شده،‏ كنترل سانتيمتر<br />

50 عرض به قفس يك در هم با مرغ 5 است:‏ خفتآور شدت به مرغ تخم توليد كارگاه در مرغها زندگي شرايط ايستادن<br />

اثر در آنها پاهاي ميگيرد.‏ جا سانتيمتر 80 از بيش باز حالت در مرغ يك بال يك كه حالي در ميكنند«‏ ‏»زندگي را<br />

خود پاهاي نميتوانند ندارند،‏ نشستن براي مناسبي جاي آنها ميدهند.‏ دست از را خود طبيعي شكل سيمي شبكه روي بر مداوم شكننده<br />

و كبد شدن چاق به منجر حركت،‏ نداشتن بسازند.‏ آشيانه يك يا بشويند را خود بدن خاك و گرد بكشند،‏ زمين روي مخت نيستند،‏ راضي اينكه با مرغها،‏ اين ميشوند.‏ رواني بيماري دچار سرانجام آنها از بسياري ميگردد.‏ استخوانهايشان شدن كنترل<br />

خارج كار اين كه ساده دليل اين به فقط ميگذارند،‏ تخم هم باز دارند كه سنگيني جراحات با خودشان آنها ميگذارند.‏ است.‏<br />

آنها دارد؟<br />

ايرادي چه ميشوند نگاهداري آزاد طور به كه مرغهايي تخمهاي از استفاده 18- نگاهداري<br />

آزاد طور به را مرغها كه كشاورز،‏ وجدانترين با اما ميآورند.‏ هم نر جوجههاي ماده،‏ جوجههاي تعداد به مرغها خفه<br />

كردن،‏ خرد گاز،‏ با كشتن طريق از جوجهها اين از ميليونها و ميليونها لذا ندارد.‏ ‏»كاربرد«‏ نر جوجههاي براي ميكند،‏ ميشوند.‏<br />

برده بين از كردن غرق يا كردن له و فشردن كردن،‏ نس حدود از بعد امر اين شود.‏ خشك آنها باردهي كه زماني تا ميگيرند قرار بهرهبرداري مورد تخمگذاري براي مرغها است.‏<br />

سال 7 تا 5 آنها طبيعي عمر ميكنند.‏ ذبح را آنها آنگاه ميافتد.‏ اتفاق دوسالگي انداخت<br />

دور را آنها بايد نكنيم استفاده آنها از ما اگر كه ميگذارند،‏ شدن بارور قابل غير تخمهاي مرغها 19- چنين<br />

شده اهلي مرغهاي فقط ميگذارند.‏ شدن بارور قابل غير تخم ندرت به خيلي ميكنند زندگي وحشي طور به كه مرغهايي مصرف<br />

لزوم نه زمينه اين در كننده تعيين امر است.‏ شده تحميل تغييراتي آنها بر آنها كردن اهلي جريان در زيرا دارند تخمهايي توليد<br />

منظور به مرغها بر خود نظر مورد شرايط تحميل طريق از انسان كه است ستمي و ظلم بلكه مرغها تخم گونه اين احتمالي ميكند.‏<br />

اعمال حيوانات اين به نسبت مرغ،‏ تخم ماهي<br />

است<br />

سالم ماهي 20- بعضي<br />

حتي كه است شده كثيف قدري به حال عين در ميشود،‏ صيد آنجا از ماهيها درصد 40 بريتانيا در كه شمال،‏ درياي ممكن<br />

آب با تماس اثر در كه پوستي،‏ بيماريهاي برخي يا صورت جوش از تا ميكنند استفاده صورت ماسك از ماهيگيران از كنند.‏<br />

پيشگيري آيند،‏ وجود به است براي<br />

ترديد بدون دارند(.‏ وجود آبهايي چنين كه حدي ‏)تا ميآيند نشده كثيف آبهاي از كه ماهيها،‏ اين از ناچيزي مقادير شوند:‏<br />

فراموش نبايد كه دارد وجود چيز سه اما هستند.‏ خوب كامالً‏ خوردن شود(.‏<br />

رجوع 18 و 22 21، شمارههاي ‏)به ميكشند زجر ميشوند صيد كه وقتي ماهيها كه است شده اثبات روشني بطور اوالً‏ 10


ماهي<br />

مقادير امروزه ميآورد،‏ خاطر به بشر كه حدي ‏)تا دارد زيست محيط بر آميزي فاجعه اثرات ضمن در ماهي صيد ثانياً‏ طرز<br />

به نيز گياهي تغذيه طريق از دارد ما براي ماهي خوردن كه غذايياي فايده ثالثاً‏ و است(.‏ رسيده خود حداقل به درياها در است.‏<br />

تشخيص قابل واضح طور به اخالقي تصميم ميشود.‏ تأمين مناسبي ندارند<br />

درد احساس ماهيها 21- مبنا<br />

بايد ما لذا است.‏ ضروري درد احساس براي كه هستند حسياي اعضاي تمام و پيچيده اعصاب سيستم يك داراي ماهيها ميباشند.‏<br />

درد احساس داراي واقعاً‏ آنها كه دهيم قرار اين بر را اتحاديههاي<br />

نمايندگان و دانشمندان توسط ساله سه بررسي يك شامل )Midway Report( ميدوي«‏ ‏»گزارش همچنين ندرب رنج مستعد كامالً‏ مهرهداران ساير مانند ماهيها كه ميكند ثابت بريتانيا،‏ حرفهاي غير ماهيگيران و حرفهاي صيادان هستند.‏<br />

ميكنند<br />

زندگي آزاد ماهيها 22- پذير<br />

اجتناب كه باشند مرگي سزاوار ديگر،‏ حيوانات بعضي با مقايسه در ميكنند،‏ زندگي آزاد كه حيواناتي بايد چرا و<br />

مهمل اخالقي نظر از بپردازند،‏ آن بابت را خود زندگي بايد پس ميكنند زندگي آزاد چون حيوانات كه انديشه اين است؟ بيمعناست.‏<br />

ورزشي<br />

تفريحات يا ماهي مزه سود،‏ كسب چون بدالئلي را آنها زندگي يا آزادي نداريم حق ما باشند.‏ آزاد بايد حيوانات همه بگيريم.‏<br />

آنها از صيدهاي<br />

در يا ميشوند عرضه فروش براي كه شيرين آب ماهيهاي از بزرگي بخش كه نمود نشان بايدخاطر گذشته اين از ميآيند.‏<br />

بدست ماهي پرورش صنعت از غيره(‏ و ماهي مار گول،‏ ماهي كمان،‏ رنگين قزلآالي ‏)مانند ميروند بكار تفريحي درمان<br />

دارو با بايد وسيعاً‏ قارچ پوستي بيماري برابر در مثالً‏ ميشوند،‏ نگاهداري آن در كه محلي بودن تنگ علت به ماهيها،‏ اين حوضچه<br />

در جا تنگي ميشوند.‏ خراب و داده دست از را خود طبيعي حالت حركت،‏ كمبود واسطه به ماهيها اين دم باله شوند.‏ نمايند.‏<br />

ايجاد مزاحمت يكديگر براي و كنند زخمي را همديگر ماهيها كه ميشود اين به منجر قفس با زياد<br />

فني هزينههاي صرف با حال عين در نيست،‏ مساعد زياد گيريهاي ماهي براي وضع ديگر درياها در كه آنجايي از ميشود.‏<br />

درياها در ماهي پرورش به اقدام ماهيها<br />

ذبح موضوع تكميل در 23- خاصي<br />

دستورالعمل كشتيها اين در معذلك ميگيرند.‏ آب از ماهي تن 500.000 ساليانه بريتانيا در ماهي صيد كشتيهاي نيست.‏<br />

حكمفرما ماهي ذبح براي ميشوند.‏<br />

خفه و له شده صيد ماهيهاي وزن فشار علت به يا و ميميرند دريخ انجماد اثر در يا خفگي شوك،‏ اثر در ماهيها ماهي<br />

ديل،‏ ماهي ،)Schellfisch( كرچك روغن ماهي بزرگ،‏ جثه داراي سفيد ماهيهاي بعضي مانند ماهيها اين از بسياري با<br />

را مارماهيها باشند.‏ زنده هم باز است ممكن ميشوند ريخته بيرون و آورده خشكي به كه وقتي حلوا ماهي و چارگوش دارند<br />

جان هنوز كه درحالي را آنها حتي يا بكشد(.‏ طول ساعت دو است ممكن كه ‏)چيزي ميكشند نمك آب در خواباندن ميپزند.‏<br />

سپس و ميكنند قطعه قطعه ميميرند،‏<br />

خونريزي اثر در هستند باهوش هنوز يا بيهوش كه حالي در قزلآال و آزاد ماهي چون پرورشياي ماهيهاي هب حمل براي و ميگيرند آب از را آنها فقط اوقات بعضي ميدهند،‏ گرسنگي روز 6 تا 3 كشتن از قبل را آال قزل ماهيهاي شود(.‏<br />

رجوع 118 شماره ‏)به ميكند ايجاد احتضار حالت ساعت ربع يك ماهي براي اين و ميگذارند،‏ يخ روي زنده طور 11


تغذيه<br />

پروتئين<br />

24- نبايد<br />

نگراني هيچگونه جهت اين از گياهخواران ميشود.‏ ديده ندرت به فوقالعاده افراد،‏ در پروتئين كمبود غربي جوامع در زمينه<br />

در ملي مشاورتي ‏»كميته و (WHO) جهاني«‏ بهداشت ‏»سازمان بريتانيا،‏ بهداشت«‏ ‏»اداره نظر طبق بر زيرا باشند،‏ داشته ميكند.‏<br />

تأمين را بدن نياز مورد پروتئين قطعاً‏ گياهي متوسط غذاي ،)NACNE( تغذيه«‏ آموزش اين<br />

دارد.‏ خود با معموالً‏ پروتئين اين كه است شدهاي اشباع چرب اسيدهاي از است عبارت حيواني پروتئين مورد در مسئله به<br />

گياهي پروتئينهاي عكس،‏ بر است.‏ مرگ علل پرشمارترين از يكي كه دارند،‏ قلبي بيماريهاي زياد خطر از حكايت اسيدها گياهخوار،‏<br />

افراد مورد در مينمايند.‏ عرضه است سالم تغذيه مهم پيششرط يك كه را روده فعاليت كننده تحريك مواد بدن است.‏<br />

حداكثر گردد تأمين روده فعاليت كننده تحريك مواد به بدن روزانه نيازهاي اينكه احتمال بيشتر<br />

خيلي ميشود آنها بدن وارد كه پروتئيني ميخورند،‏ گوشت كه افرادي اكثر است.‏ غليظ و فشرده خيلي حيواني پروتئين آماسِ‏<br />

روماتيسم،‏ نقرس،‏ قبيل از بيمارهايي ظهور به منجر است ممكن امر اين ميآيد.‏ بر آن عهده از بدن كه است چيزي از گردد.‏<br />

بدن در معدني مواد ساير يا مانيزيوم كلسيوم،‏ B6، ويتامين ،(Niacin) نياسين كمبود و پيوندي بافت ميكند<br />

توليد را پروتئين هضم براي الزم آنزيم كه عضوي لوزالعمده به توجهي قابل ميزان به همچين زياد پروتئين خوردن سرطان<br />

اثر در نفر 147.000 بريتانيا در ساليانه كه كرد فراموش نبايد ميرساند.‏ آسيب مينمايد عمل سرطان بروز عليه و اين<br />

و دادهاند،‏ دست از را خود جان سرطان به ابتالء اثر در نفر 212.000 از بيش 1992 سال در آلمان در )1981(. ميميرند 1994(.<br />

آلمان آماري ‏)سالنامه است كشور اين در مرگ موارد كليه چهارم يك با مطابق ويژه<br />

به هستند،‏ ارزشي با پروتئيندار مواد سبزي انواع اكثر كه است اين است شده شناخته حال به تا كه چيزي حداقل سيبزميني.‏<br />

و ميشود مصرف آنها برگ كه سبزيجاتي گياهي،‏ دانههاي غالت،‏ حبوبات،‏ گردوئي،‏ ميوههاي آهن<br />

25- مورد<br />

C ويتامين مقدار برابر سه تا همچنين بلكه ميشود توصيه روزانه كه آهني مقدار برار دو تنها نه گياهي متوسط غذاي بيماري<br />

به گياهخواران ابتالء از درنتيجه و ميبخشد بهبود را بدن توسط آهن جذب امر ويتامين‏C ميدارد.‏ عرضه بدن به را نياز مينمايد.‏<br />

جلوگيري كمخوني گوشت<br />

كه كساني و نميخورند گوشت كه كساني نزد در كمخوني بيماريهاي كثرت كه ميدهد نشان مربوطه مطالعات است.‏<br />

يكسان تقريباً‏ ميخورند دانههاي<br />

ميشود،‏ مصرف آنها برگ كه سبزيجاتي گردوئي،‏ ميوههاي غالت،‏ خشك،‏ ميوههاي از عبارتند آهن گياهي منابع ممكن<br />

بدن نياز مورد آهن تأمين براي آهني ماهيتابه و قابلمه از استفاده همچنين دريايي.‏ خزههاي و مالس حبوبات،‏ گياهي،‏ باشد.‏<br />

مفيد است كلسيوم<br />

26- به<br />

نسبت حيواني پروتئين كه است شده معلوم و است.‏ نشده ديده گياهخواران ميان در كلسيوم كمبود از موردي حال به تا ميگردد.‏<br />

كلسيوم سريعتر دفع موجب گياهي پروتئين پوكي<br />

بيماري به ابتالء مستعد كمتر نميخورند گوشت كه كساني و گياهخواران كه باشد امر اين علل از يكي شايد اين هستند.‏<br />

استخوان كه<br />

سبزيجاتي دارد(،‏ كلسيوم گاو شير از بيشتر برابر چهار ‏)كه TOFU توفو يا گياهي پنير از عبارتند غنيكلسيوم منابع .كبلج و مالس گياهي،‏ دانههاي گردوئي،‏ ميوههاي شده،‏ خشك ميوهجات ميشود،‏ مصرف آنها برگ 12


-27 ويتامين D<br />

سلولهاي پوست بدن تحت تأثير نور خورشيد اين ويتامين را ميسازند.‏ تنها چيزي كه روزانه ما در اين زمينه احتياج داريم<br />

عبارت از قدري هواي تازه است اگر چه هم ابري باشد،‏ اين ويتامين در مواد غذايي مقوي چون كره نباتي Margarine نيز<br />

وجود دارد.‏<br />

-28 ويتامين B12<br />

بدن انسان به مقدار ناچيزي ويتامين B12 احتياج دارد و به عالوه ميتواند آن را براي مواقعي كه به قدر كافي وارد بدن<br />

نميشود ذخيره كند.‏ كمبود اين ويتامين در بدن فوقالعاده به ندرت ظاهر ميشود و اين گونه موارد هم نزد گياهخواران كامل<br />

بيشتر از نيمهگياهخواران و گوشتخواران نيست.‏ كمبود ويتامين B12 عموماً‏ بيشتر در اثر فقدان استعداد بدن براي جذب آن رخ<br />

ميدهد تا نبود آن در مواد غذايي.‏<br />

ويتامين B12 توسط باكتريهاي داخل رودة باريك توليد ميشود.‏ و بدن احتماالً‏ احتياج خود را از اين عضو به طور كامل<br />

تأمين ميكند.‏ اگر چه هنوز به طور كافي در اين زمينه بررسي به عمل نيامده است.‏ اما اين امر شايد توضيح دهد كه چرا بسياري<br />

از گياهخواران،‏ كه در تمام طول عمر خود با اين شيوه تغذيه ميكنند،‏ بدون اينكه هيچگاه اين ويتامين را به صورت اضافي<br />

مصرف نمايد وضع سالمتري از ديگران دارند.‏<br />

در اكثر انواع گياهان ويتامين B12 موجود نيست و در عوض در ميكرو ارگانيسمهايي كه بر روي اين گياهان زندگي<br />

ميكنند موجود است.‏ بسياري از اين ارگانيسمهاي ريز در شيوههاي مدرن زراعت در اثر استفاده از كودهاي شيميايي نابود<br />

ميشوند.‏ از اينجا اين گمان به وجود ميآيد كه فرآوردههاي تازه،‏ خام و بدست آمده از زراعتهايي كه در انها از مواد شيميايي<br />

استفاده نميشود نمايانگر منابع غني اين ويتامين هستند.‏ معذلك اين بررسي هنوز پايان نگرفته است.‏<br />

گياهخواران بطور كلي نبايد در مورد ويتامين B12 مورد نياز بدن نگراني به خود راه دهند.‏ ولي با اين وجود اشكال ندارد كه<br />

گاهاً‏ اين ويتامين را به صورت اضافي مصرف نمايند.‏<br />

29- در صورتي كه گياهخوار شويم بايد مقدار زيادي غذا بخوريم<br />

اين حقيقتي نيست كه همه گياهخواران و نيمه گياهخواران بتوانند آن را تائيد كنند.‏ آن را آزمايش كن و خودت را قانع<br />

كن.‏<br />

و چه اتفاق ميافتد اگر ما همه گياهخوار يا نيمه گياهخوار شويم؟<br />

30- گلههاي چارپايان و طيور همه جا را فرا خواهند گرفت<br />

در حال حاضر گلههاي عظيمي از حيوانات به اصطالح ‏»مفيد«‏ بر روي كره زمين وجود دارد.‏ اينها را نميتوان در ظرف<br />

امروز و فردا آزاد نمود.‏<br />

اين گلهها فقط بدليل كسب سود در چنين ابعاد غول آسايي پرورش داده ميشوند.‏<br />

هر چقدر گياهخواري بيشتر تحقق پيدا كند همان قدر تقاضا براي گوشت نزول خواهد يافت.‏ اين امر،‏ كاهش در ميزان<br />

پرورش حيوانات را بدنبال خواهد داشت...‏ باالخره حيوانات باقيمانده توسط جامعهاي كه همدردي با حيوانات را مقدم بر مزه<br />

گوشت و كسب سود قرار ميدهد،‏ خوب مواظبت و نگاهداري خواهند شد.‏<br />

31- در مورد اين همه حيواناتي كه به صورت گروههاي وسيع نگاهداري ميشوند چه اتفاق خواهد افتاد؟<br />

به شماره 30 رجوع شود.‏<br />

32- حيوانات كمتري در جهان وجود خواهد داشت<br />

در بريتانيا 90 درصد اراضي كشاورزي به طور مستقيم يا غير مستقيم براي توليد خوراك مورد نياز چارپايان و طيور مورد<br />

13


هب هستند حيوانات چراگاه بريتانيا در امروزه كه اراضياي درصد 25 آمده عمل به ارزيابيهاي طبق بر ميگيرد.‏ قرار استفاده زراعي<br />

زمينهاي از هكتار ميليونها كند.‏ تأمين كامل گياهخواري شيوه به را كشور اين جمعيت تمام غذاي ميتواند تنهايي وجود<br />

حيوان قدر آن ديگر اراضي اين در كرد.‏ خواهد كمك جمعيت پر طبيعي زيست سيستم يك رشد به شده بالاستفاده داشت.‏<br />

نخواهد شد<br />

خواهد نابود سنن و رسوم از بسياري 33- هم<br />

امروزه يا و بودهاند سنت گذشته در نيز انسانها سوزاندن آتش در و علني اعدامهاي دادن،‏ شكنجه پرستي،‏ نژاد سكسيسم،‏ سازد.‏<br />

رها سنن بعضي از را خود بايد كند،‏ پيدا تكامل ميخواهد كه جامعهاي هستند.‏ سنت هنوز داشت<br />

نخواهد وجود كافي غذاي 34- و<br />

كشت طيور و احشام نياز مورد خوراك توليد براي مستقيم غير طور به يا مستقيماً‏ بريتانيا در كشاورزي اراضي درصد 90 نفر<br />

ميلون 500 ما جهان در كند.‏ توليد انسان نفر ميليون 250 براي كافي گياهي غذاي ميتواند كشور اين بنابراين ميشوند.‏ كار ميميرند.‏<br />

ناكافي تغذيه اثر در نفر ميليون 30 ساله هر دارد؛ وجود نشده تغذيه كافي قدر به و گرسنه آدم قرار<br />

استفاده مورد چراگاه صورت به بريتانيا در امروزه كه اراضي از درصد 25 با تنها كه ميدهد نشان مربوطه برآوردهاي نمود.‏<br />

فراهم غذا كامل گياهخواري شيوه به كشور اين جمعت تمام براي ميتوان ميگيرند داد<br />

خواهند دست از را خود كار افراد از بسياري 35- ميآيند<br />

بدست حيوانات از كه محصوالتي براي تقاضا هرچقدر است.‏ تدريجي و آهسته روند يك گياهخواري سمت به تحول احتمال<br />

معذلك يافت.‏ خواهند اشتغال حيواني،‏ محصوالت جانشين توليدي درحوزههاي جديدي افراد هم قدر همان شود كمتر شود.‏<br />

ايجاد جديد كار آنان براي تا گيرد صورت بايد تالشهايي كه گونهاي به بدهند دست از را خود كار افراد بعضي كه دارد ميدهند.‏<br />

دست از را خود جان و زندگي است وابسته آنها به افراد اين كار كه حيواناتي كه كنيم فراموش نبايد ما اما نمونه<br />

پوزشهاي نميكشم<br />

را حيوان كه من 36- اين<br />

مسئول ميكنند استفاده چرم(‏ ‏)مثالً‏ حيوانات كشتن از آمده بدست محصوالت ساير از يا ميخورند گوشت كه افرادي پول<br />

با و ميگيرد انجام آنان بنابرسفارش حيوانات كشتن ميكشند.‏ را حيوان ميليون 700 ساليانه بريتانيا در فيالمثل كه هستند هستند.‏<br />

مقصر و جرم شريك قطعاً‏ آنان ميشود.‏ مالي تأمين آنان ميكشند<br />

انساني طور به را حيوانات 37- تأكيد<br />

خود 1984 ساليانه گزارش در )FAWC( اهلي«‏ حيوانات براي رفاه ‏»شوراي نام به دولتي ناظر كميته بريتانيا در عالوه<br />

به . است برخوردار ناچيزي«‏ ‏»مزيت از بريتانيا دركشتارگاههاي حيوان ناراحتي احساس عدم به توجه امر كه ميكند حركت<br />

به براي ضربه مخصوصِ‏ الكتريكي چوب ضروري غير و مداوم كاربرد و كشتارگاهها كاركنان هولناك«‏ ‏»جهالت زا قبل كردن بيهوش روشهاي كه ميداند محتمل«‏ ‏»خيلي گزارش اين ميگيرد.‏ قرار انتقاد مورد حيوانات راندن و درآوردن از<br />

كه شده ارائه ذبح طريقه اصالح براي پيشنهاد 117 رفته رويهم نباشد.‏ كافي درد،‏ مقابل در حيوان نمودن بيحس براي كشتن است.‏<br />

درآمده اجرا مرحله به اندكي تعداد فقط تاكنون ميان آن نميكند<br />

فرقي بود.‏ خواهد ستم و ظلم همواره و است ستم و ظلم حيوان كشتن نيست.‏ كننده تعيين امر ذبح شرايط معذلك 14


طور<br />

‏»به را خود قربانيان اينكه براي است كودكان قاتل كه را كسي هيچگاه ما گيرد.‏ صورت انساني«‏ طور ‏»به چگونه كه نميبخشيم.‏<br />

است كشته انساني«‏ از<br />

قبل را حيوانات كه است الزم قطعاً‏ نكشيدهاند دست حيوانات كشتن از انسانها كه زماني تا كه است واضح وجود اين ‏)با باشد(.‏<br />

نداشته ترس و درد آنها براي ذبح عمل حال هر به تا كرد بيهوش كامالً‏ ذبح ميشوند<br />

داده پرورش شدن ذبح براي حيوانات 38- ميكنند<br />

زندگي آزاد كه همنوعانشان اندازة همان به درست ميشوند داده پرورش ما غذايي احتياجات تأمين براي كه حيواناتي است.‏<br />

حيوانات رنج و درد سرِ‏ بر موضوع هستند.‏ بردن رنج مستعد شود<br />

استفاده آنها از كه دارند وجود اين براي حيوانات 39- فكر<br />

با و مستقل موجوداتي آنها باشند.‏ بهرهبرداري و تمتع وسيله مقصود،‏ به رسيدن جهت وسيلهاي انسانها براي نبايد حيوانات لذا<br />

و است پذير اجتناب آنها كشتن و آنها دادن رنج چنين اين هستند.‏ خود به مخصوص خواستهاي و نيازها داراي و مستقل كنيم.‏<br />

چنين آنها با نداريم حق هم ما نميداشتند<br />

وجود درجهان اصالً‏ هم حيوانات اين نميداشت،‏ وجود گوشت توليد صنعت اگر 40- ترديد<br />

بدون آنها براي مييابد.‏ پايان آنها قتل با هم آن كه ميشود داده رنج پر و بدبختانه كوتاه،‏ زندگي يك حيوانات اين به ميدادي؟<br />

ترجيح را كدام بودي،‏ حيوان جاي اگر تو نميداشتند.‏ را زندگياي چنين هرگز كه ميبود بهتر نميشناسند<br />

ديگري چيزي حيوانات اين 41- احتياجات<br />

نمييابد.‏ تسكين كنند مقايسه خود زندگي با تا ندارند ديگري چيزي آنها كه جهت بدين حيوانات رنج و درد اين<br />

در ميدهد.‏ تشكيل را آنها رنج و درد از بزرگي بخش احتياجات اين تأمين از جلوگيري است.‏ يكسان هميشه آنها زيستي شده<br />

زنداني مرغ دهد،‏ پرورش را خود گوساله كه ندارد اجازه هيچگاه كه شيرده گاو داد:‏ ارائه ميتوان زيادي مثالهاي زمينه هيچگاه<br />

كه خوك نمايد،‏ باز را خود بالهاي هيچگاه نه و كند حركت اطراف در ميتواند نه كه مرغ،‏ تخم توليد كارگاه در ميگيريم آنها از را حيوانات اساسي حق ما غيره.‏ و بگردد خوراك جستجوي به يا كند درست خود براي النهاي نميتواند كردن.‏<br />

زندگي حق بميرند<br />

جوري يك و وقت يك بايد حيوانات ناخواه خواه 42- را<br />

او گوشت برسانيم...‏ قتل به را انسان يك كه نميدهد ما به را حق اين امر اين اما بميرند.‏ زماني باالخره بايد هم انسانها كنيم.‏<br />

درست صابون مثالً‏ او استخوانهاي از و بخوريم است<br />

شدني عملي سختي به ما جامعه در گياهخواري نيمه و گياهخواري 43- گماني<br />

بد و ترديد با كسان خيلي سوي از كامل گياهخواري اما شده پذيرفته بيش و كم حال درعين گياهخواري نيمه چند هر استدالل<br />

جاي به بنابراين نمود.‏ خواهند تغيير شود،‏ تثبيت بيشتر نيز كامل گياهخواريِ‏ اگر موجود،‏ وضع است.‏ گرديده مواجه نمود.‏<br />

استفاده گياهخواري رشد تقويت جهت فرصت از نيرو تمام با بايد است،‏ خوشاينديمان خود براي توجيهي كه فوق،‏ آنها<br />

براي زندگي بكشيم يا بدهيم رنج را حيوانات اجتماعيمان مشكالت رفع براي نبايد ما كه است اين چيز برهمه مقدم است.‏<br />

ارزشمند ميشود تصور كه آنچه از بيش ميدهند<br />

ارتفاء را ما زندگي كيفيت ميآيند بدست حيوانات از كه محصوالتي 44- جاندار<br />

موجودات ساير براي مرگ و رنج موجب خوشي و لذت خاطر به صرفاً‏ كه است توبيخ و سرزنش سزاوار شرارت اين 15


راههاي<br />

ميتوانيم داريم كه فراواني نبوغ با ما دارد.‏ مطابقت جهان در انسانها افراد اكثريت اخالقي احساس با نظر اين شويم.‏ كنيم.‏<br />

پيدا خود ‏»نيازهاي«‏ ارضاء براي نيز را ديگري نميدهد<br />

تغيير را چيز هيچ تنهايي به من بودن گياهخوار نيمه يا گياهخوار 45- ميخورد.‏<br />

را پرنده و‎550‎ گاه 8 گوسفند،‏ 36 خوك،‏ 36 گوشت خود عمر طول در متوسط طور به بريتانيا شهروند هر مردم<br />

ميان در نخوردن گوشت اما ميآيد.‏ حساب به چيزي سختي به گوشت صنعت توليد كل مقدار با مقايسه در رقم اين افراد<br />

شدم.‏ كامل گياهخوار سپس و گياهخوار نيمه كه گرفتم قرار ديگري افراد تأثير تحت خودم من دارد.‏ صعودي گرايش منفرد<br />

و تنها زيرا گرديم،‏ تغييراتي موجب ميتوانيم همه ما آنها،‏ از ديگري كسان دوباره و كردند تبعيت من از ديگري نيستيم.‏<br />

كشور<br />

اين جمعيت ميليون 60 است ممكن امر اين شود،‏ برابر دو فقط بريتانيا در گياهخوار نيمه يا گياهخوار افراد تعداد اگر دهد.‏<br />

نجات را است<br />

مهمي اقتصادي عامل يك حيوانات پرورش صنعت 46- در<br />

جنايات اكثر باالخره كنيم.‏ دفاع آن از يا نموده توجيه است سودآور و مفيد اينكه براي صرفاً‏ را جريان يك نميتوانيم ما ميدهند.‏<br />

رخ جويانه نفع انگيزههاي اثر دارد:‏<br />

اهميت حيوان آن خود براي چقدر بلكه دارد ارزش ما براي چقدر حيوان يك زندگي كه كنيم سوال خودمان از نبايد ما است.‏<br />

چيز همه زندگياش حيوان براي ميدهند<br />

وفق شرايط اين با را خود حيوانات 47- موفقيت<br />

بطور آنها باردهي در شده مطالبه افزايش تا دهند وفق شرايط اين با را خود كه ميكنند مجبور و وادار را حيوانات ميشود.‏<br />

داشته وا تقال و تالش به حد از زياده آنها جسماني قواي غالباً‏ وسيله بدين گيرد.‏ صورت آميز شدن<br />

چالق به شروع او،‏ شير توليد ميزان در برابر ده افزايش اثر در كه،‏ است شيرده گاو مورد اين در برجسته نمونه يك بايد<br />

زيرا ميميرند جسماني تقالهاي اثر در آنها درصد 6 كه گوشتي خروسهاي جوجه با شود(‏ رجوع 12 شماره ‏)به ميكند دهند.‏<br />

افزايش برابر 60 تا 50 را خود وزن هفته هفت طول در ميافزايد.‏<br />

حيوان رنج و درد بر فقط و فقط اجباري و تحميلي دادن وفق اين است<br />

گياهخواريگران يانيمه گياهخواري شيوه به ‏-تغذيه 48 اين<br />

بيشتر ما چقدر هر ميدهند.‏ تشكيل را غذايي مواد قيمتترين گران اساساً‏ پنير و گوشت ويژه به حيواني فرآوردههاي بيشتري<br />

پول اندازه همان به كنيم جانشين هستند،‏ سالمتر(‏ ‏)و مناسبتر قيمت لحاظ از سبزيجات،‏ و ميوهجات با را فرآوردهها مينمائيم.‏<br />

انداز پس زارعت<br />

در حيوانات با برخورد نمايند<br />

انگل حيوانهاي با مبارزه به اقدام بايد ‎49‎‏-كشاورزان حيوانات<br />

گونه اين از بسياري شوند.‏ چنين اين ما اقتصادي بهرهبرداريهاي اثر در آنكه مگر ندارند انگلي طبيعت حيوانات رد كردهاند.‏ وحشي را آنها عمداً‏ ورزشي«‏ ‏»مقاصد براي يا بودهاند خانگي حيوانات قبالً‏ يا كردهاند فرار خز توليد مزارع از مثالً‏ تحت<br />

اراضي بعضي از كه حيواناتي ميشود.‏ مختل حدودي تا زيستي موازنه ميشوند برده كار به كشاورزي براي كه اراضياي نيست.‏<br />

پذير توجيه و دفاع قابل حيوانات اين كشتن معذلك مييابند.‏ تكثير سريع طور به اوقات گاهي ميكنند تغذيه كشت كرد.‏<br />

پيدا ديگري حلهاي راه بايد آن براي ميآيد.‏ وجود به ما خود خطاهاي اثر در كه است مشكلي اين زيرا يابي<br />

انطباق روند در سرانجام،‏ حيوانات اراضي اين در دهيم.‏ انجام بتوانيم ما كه دارد وجود كمي چيز زراعي غير زمينهاي در 16


با شرايط زندگي،‏ جمعيت خود را محدود ميكنند به گونهاي كه موازنه زيستي دوباره برقرار ميگردد.‏<br />

اما در كشاورزي امكانات زيادي براي تأثيرگذاري ما وجود دارد.‏ اميد است كه بعضي چيزها را ياد گرفته باشيم.‏ از هزاران<br />

سال پيش قبايل مختلف درجهان روشهايي را براي كشت و كار به كار بردهاند كه بر پايه سيستم طبيعي زيست مبتني است.‏<br />

در اثر اين امر جمعيتهاي ‏»انگل«‏ مغلوب شدهاند.‏ امروزه زراعت بدون استفاده از كود شيميايي و كشت دائمي اين شناخت<br />

را بدست ميدهند.‏<br />

اين موضوع دامنة وسيعي دارد و متأسفانه من نميتوانم به جزئيات بپردازم.‏<br />

50- مزارعي كه صرفاً‏ محصوالت گياهي توليد ميكنند نيز حيوانات وحشي را از محل زندگي خود محروم مينمايند<br />

بر طبق برآوردهاي به عمل آمده تمام جمعيت بريتانيا ميتوانند فقط با استفاده از 25 درصد از اراضياي كه امروزه دراين<br />

كشور كشت و كار ميشوند با شيوه گياهخواري كامل زندگي ميكند.‏ اين امر داللت بر آزاد شدن نواحياي دارد كه دوباره<br />

به زمينهاي غير زراعي تبديل ميگردند.‏<br />

زمين تنها به ما تعلق ندارد بلكه ما بايد آن را با موجودات جاندار ديگر تقسيم كنيم.‏<br />

ما بايد از ان به طور مسئوالنه استفاده نمائيم و احتياجات هر موجود زنده را در نظر گيريم.‏ ما از زمين بايد فقط به قدري كه<br />

احتياج داريم استفاده نمائيم.‏<br />

نكات ديگر<br />

‎51‎‏-آيا شيوه تغذيه كامالً‏ گياهي يا نيمه گياهي به هنگام حاملگي توصيه ميشود؟<br />

زنان حامله بايد از طريق يك برنامه غذايي ويژه به گونه مورد حفاظت قرار گيرند كه خود آنها و بچة درحال رشد آنها<br />

بتوانند تمام مواد غذايي مورد نياز خود را بدست آورند.‏ اين مواد غذايي به وسيله شيوه تغذيه كامالً‏ گياهي و نيمه گياهي بدون<br />

ترديد تأمين ميشوند.‏<br />

يك نظريه كارشناسانه كه در سال 1987 ارائه گرديده ثابت ميكند كه به هنگام حاملگي استفاده از يك شيوه تغذيه كامالً‏<br />

گياهي دقيقاً‏ تنظيم شده احتمال بيماري پركالمپزي (Praeklampsie) را تقليل ميدهد.‏<br />

52- تغذيه كامالً‏ گياهي يا نيمهگياهي تا چه اندازه براي بچههاي شيرخوار و كودكان بزرگتر قابل اطمينان است؟<br />

مجله پزشكي بريتانيايي ‏»تغذيه و سالمتي«‏ توضيح ميدهد كه شيوه تغذيه گياهي،‏ مواد غذايي مورد نياز كودك را به طور<br />

درست تأمين ميكند.‏<br />

كودكاني كه به شيوه تغذيه گياهخواري و نيمه گياهخواري تغذيه ميشوند از رشد بسيار خوبي برخوردارند.‏ كودكان<br />

گياهخوار عموماً‏ از همساالن خود باريك اندامتر بوده و لذا در برابر بيمارهايي كه در ارتباط با اضافه وزن به وجود ميآيد<br />

مقاومتر هستند.‏<br />

53- آيا تغذيه گياهي يا نيمه گياهي دانش ويژهاي را ميطلبد؟<br />

اساس تغذيه سالم خيلي ساده است و امروزه تقريباً‏ جزيي از آموزشهاي عمومي محسوب ميشود.‏<br />

خواه شخص به شيوه صرفاً‏ گياهخواري يا نيمهگياهخواري به نحو ديگري تغذيه كند،‏ اصول تغذيه سالم يكسان است:‏ بايد ميوه<br />

تازه و سبزي تازه زياد و مواد غذايي مقوي خورد و اسيدهاي چرب اشباع شده و همچنين شكر،‏ نمك و الكل كمتر مصرف<br />

كرد.‏<br />

محصوالت حيواني به هيچ وجه حاوي مواد غذائياي نيستند كه در غذاهاي گياهي زياد وجود نداشته باشند ‏)احتماالً‏ به استثناء<br />

ويتامين B12 به شماره 28 رجوع كنيد(.‏ بسياري از مواد غذايي بيشتر از آنچه كه فايده داشته باشند به ما زيان ميرسانند ‏)به<br />

شمارههاي 15 4،9، و 20 رجوع شود(.‏ صرف نظر كردن از محصوالت حيواني فقط تعذيه ‏»سالم«‏ را سالمتر ميكند.‏<br />

17


نميبرند؟<br />

رنج گياهان كه ميداني كجا از 54- احساس<br />

كه است مركزي اعصاب سيستم يك وجود مستلزم سوي،‏ يك از بردن رنج استعداد ما،‏ امروزه علمي دانش طبق بر يا<br />

اندوه رنج،‏ يا درد اين از كه است ذهني قوه وجود به وابسته ديگر سوي از و ميسازد،‏ ممكن را روحي رنج و جسمي درد امروزه<br />

روي اين از است.‏ شده داده تشخيص ذهني قوه نه و مركزي اعصاب سيستم نه گياهان در ميآورد.‏ وجود به نگراني ببرند.‏<br />

رنج است ممكن گياهان كه ندارد وجود نظريه اين له بر دليلي شد؟<br />

قائل حقوق نبايد گياهان براي آيا 55- آنجا<br />

از شود.‏ ايجاد ورنج درد او براي است ممكن حقوق اين بدون كه هستيم قائل حقوق صورتي در زنده موجود يك براي ما باشند.‏<br />

حقوق اين فاقد ميتوانند شود(.‏ رجوع 54 شماره ‏)به هستند كشيدن درد و بردن رنج استعداد فاقد گياهان كه نيست.‏<br />

بخشودني ميگيرد،‏ صورت جهان تمام در حاضر حال در كه گياهان،‏ دنياي القيدانه و بيفكرانه كردن نابود معذلك گياهي<br />

زندگي بدون هستند گياهان به وابسته و محتاج مستقيماً‏ خود حيات ادامه براي است حقوق صاحب كه حيواني آن و انسان داشت.‏<br />

نخواهد وجود زمين دركره ديگري زندگي هيچگونه دارد؟<br />

ايرادي چه ميآيد بدست منصفانه نحوي به حيوانات نگاهداري با كه گوشتي مصرف 56- شود.‏<br />

رجوع 22 شماره به ميرسد؟<br />

نظر به چگونه عسل مصرف 57- را<br />

حافظه اين كه هستند استعداد اين و حافظه داراي زنبورها اين است.‏ پيچيده شگفتانگيزي طرز به موجود يك عسل زنبور مبادله<br />

يكديگر با را دقيقي اطالعات ميتوانند و دارند پيچيدهاي اجتماعي ساختار يك آنها گيرند.‏ كار به جديد وضعيت هر در كنند.‏<br />

گفتن<br />

ميكشند.‏ عمدي طور به بخشاً‏ و عمدي غير طور به بخشاً‏ عسل تجارت و توليد خاطر به را عسل زنبور ميليونها ساليانه نيازمند<br />

ما اما است.‏ دشوار است بردن رنج مستعد حدي چه تا دارد،‏ تفاوت انسان نوع با همه اين كه زنده،‏ موجود اين كه اين پوشيم؟<br />

به چشم بينظير موجود اين جان گرفتن از كه نيست بهتر آيا لذا نيستيم،‏ عسل حيواني<br />

محصوالت ساير ‏)خز(‏<br />

جانور پوست ميشوند<br />

داده پرورش پوستشان خاطر به پوستي حيوانات اكثر 58- داده<br />

فريب جانشان گرفتن براي بلكه آنها آزادي گرفتن براي تنها نه ميشوند داده پرورش پوستشان خاطر به كه حيواناتي حقوق<br />

نقض از حاكي آنها انداختن بدام و شكار از بيشتر مراتب به خز«‏ توليد ‏»مزارع در حيوانات اين نگاهداري ميشوند.‏ است.‏<br />

حيوانات مرطوب<br />

زمين قطعه يك يا رودخانه كنار در كيلومتر 4 تا طول به منطقهاي خواستار ميكند زندگي جنگل در كه سموري هكتار<br />

3800 تا 500 مساحت به منطقهاي ميكند زندگي شمال قطب در كه روباهي است.‏ آن پشت در هكتار 5/5 مساحت به زنداني<br />

سيمي شبكههاي از شده ساخته كوچك خيلي قفسهاي در خز«‏ توليد ‏»مزارع در حيوانها اين اما . مينمايد طلب را هك ميگردند،‏ رواني بيماري دچار آن نتيجه در كه است زياد قدري به ميآيد وارد آنها بر گونه بدين كه فشاري ميشوند.‏ است.‏<br />

آن پيامدهاي از غالباً‏ خود كردن معيوب و خواري همنوع 18


59- اين حيوانات در هر صورت بايد روزي بميرند<br />

به شماره 42 رجوع شود.‏<br />

60- خز محصول كنترل ضروري و احتياطي جمعيت حيوانات است<br />

مقوله ‏»كنترل جمعيت حيوانات«‏ داللت بركشتن حيواناتي دارد كه ما آنها را به نحوي به عنوان ‏»آفات و انگلها«‏ ميشناسيم<br />

‏)به شماره 49 رجوع شود(.‏ از آنجائي كه ما بسيار متكبر و خود پسند هستيم،‏ بزرگترين آفت و انگل يعني خودمان را در<br />

اين ترمينولوژي وارد نميكنيم.‏<br />

از ميان حدود ده ميليون حيوان كه ساليانه به خاطر پوستشان كشته ميشوند،‏ اكثريت يا پرورش داده ميشوند و يا از<br />

شكارگاههاي آزاد،‏ جايي كه آنها به مثابه جزئي از سيستم طبيعي زيست البته خطري براي محيط زيست ندارند،‏ گرفته<br />

ميشوند.‏<br />

61- اكثر حيواناتي كه اين گونه از پوستشان استفاده ميشود خودشان حيوانهاي ديگر را ميكشند.‏<br />

بعضي از اين حيوانات باصطالح حيوانات درنده هستند.‏ آنها بايد حيوانهاي ديگر را بكشند تا با خوردن گوشتشان بتوانند زنده<br />

بمانند ولي انسانها حيوانات را به داليل سودبري،‏ از روي خود پرستي و به خاطر مزه گوشت به قتل ميرسانند.‏ اينها دو چيز<br />

كامالً‏ مختلف هستند.‏ حيوانات صرفاً‏ گوشتخوار چاره ديگري ندارند اما ما راه و چاره ديگر داريم.‏<br />

62- عموم حيوانات در محيط طبيعي آزاد هم رنج ميبرند<br />

حيوانات در مسير دايره گردش طبيعي قرار دارند و لذا با موانع و مزاحمتهاي معيني در اين مسير مواجه ميباشند كه غالباً‏<br />

ممكن است براي آنها درد و رنج ايجاد كنند.‏ اما اين امر به ما اين حق را نميدهد يا اين عذر را از سوي ما موجه نميسازد كه<br />

ما هم براي آنها درد و رنج ايجاد نمائيم.‏<br />

63- خيلي از انسانها از خز خوششان ميآيد<br />

به شماره 44 رجوع شود.‏<br />

چرم<br />

64- حيوان را به خاطر گوشت آن و نه به خاطر چرم آن كشتهاند<br />

حيوان را براي كسب سود كشتهاند و ميكشند و به منظور كسب سود تا آخرين قطعه بدن او را مورد استفاده قرار ميدهند.‏<br />

براي بدست آوردن پول،‏ تفاوتي ندارد كه باالخره كدام قسمت از بدن او را ما ميخريم ‏)پوست حيوان 10 درصد ‏»ارزش«‏ او<br />

را تشكيل ميدهد(.‏<br />

65- انسانها تا به حال همواره از چرم استفاده كردهاند<br />

حداقل 600 هزار سال است كه انسانها از چرم استفاده ميكنند.‏ اما درست در طول اين مدت زمان جنگ و آدمكشي هم وجود<br />

داشته است.‏ سابقه طوالني داشتن عمل،‏ نه براي آن تضمين اخالقي ايجاد ميكند و نه آن را توجيه و تبرئه مينمايد.‏<br />

66- براي چرم جانشيني وجود ندارد<br />

بعضي كسان ادعا ميكنند كه موادي كه با چرم قابل مقايسه باشد وجود ندارد.‏ آنها عموماً‏ به كفشهاي استناد ميكنند.‏ اما<br />

به جاي استفاده از چرم امكانات متعددي وجود دارد مثالً‏ كتان يك ماده طبيعي و محكم است كه تقريباً‏ تمام سال را ميتوان با<br />

آن گذراند.‏ به عالوه از پالستيك ‏)كفشهاي چرمي هم اكثراً‏ پاشنه و تخت پالستيكي دارند(‏ و الستيك ميتوان نام برد.‏ اخيراً‏<br />

كفشهاي غير چرمياي به بازار عرضه شده است كه از مواد جديدي ساخته شدهاند كه در برابر آب غير قابل نفوذ و در برابر<br />

19


هستند.‏<br />

پذير نفوذ هوا چرم<br />

با ويژگيهايشان نظر از و ظاهري شكل لحاظ از كه كردهاند پيدا تخصص موادي توليد و درساختن مختلفي شركتهاي هستند.‏<br />

مقايسه قابل كفشهاي<br />

عرضه است.‏ مشكلتر جديد محصوالت از بعضي تهيه اما نمود تهيه ميتوان جا همه در تقريباً‏ را كتاني كفشهاي ميرود.‏<br />

باال آنها براي تقاضا ميزان افزايش با تنها بازار در غيرچرمي نيست<br />

آور زيان انسان زيست محيط براي چرم 67- كار<br />

به سيانور محتوي مواد و Formaldehyd دهيد فورمال روي،‏ سرب،‏ آن توليد در نيست.‏ خوب زيست محيط براي چرم اين<br />

عمده هرحال به نمود.‏ ارزيابي اين از بهتر ميتوان سختي به هم را چرم توليد در ديگر تركيبي آلترناتيوهاي بعالوه ميروند.‏ موجب<br />

وسيعي طور به آن توليد كه است مادهاي چرم كه است اين عمده نيست.‏ آور زيان زيست محيط براي چرم كه نيست ميگردد.‏<br />

حيوانات براي مرگ و رنج كه<br />

نمود تالش توان تمام با بايد كه هست نيز معنا بدان اين ضمن در است.‏ تشخيص قابل واضح طور به اخالقي تصميم چرم<br />

براي جانشين بهترين است ممكن هميشه آن از استفاده كه كتان كه ميآيد نظر به كرد.‏ حفاظت زيست محيط از باشد.‏<br />

پشم<br />

نميزند<br />

صدمه او به گوسفند پشمِ‏ كردن قيچي 68- كه<br />

ميشود باعث اين زيرا ميكنند.‏ قيچي سال موقع سردترين در را گوسفند پشم كنند«،‏ ‏»برداشت بيشتري پشمِ‏ اينكه براي معرض<br />

در پشم چيدن از پس كه سرمايي اثر در گوسفند و بره بيشماري تعداد جهان سراسر در كند.‏ رشد خيلي آنها بدن پشم ميدهند.‏<br />

دست از را خود جان گونه بدين حيوان ميليون يك استراليا در تنها ميميرند.‏ ميگيرند قرار آن ميدهد<br />

تسكين را گوسفند گرم هواي در پشم كردن قيچي 69- شود.‏<br />

رجوع 68 شماره به نيست<br />

واقعي پشم جانشين چيز هيچ 70- نامحدود<br />

تقريباً‏ امروزه آن كاربرد امكان كه خوب،‏ بسيار قديمي پنبه از كرد،‏ استفاده ميتوان مختلفي مواد از پشم جاي به اليافي(.‏<br />

پوستهاي ‏)مثالً‏ مصنوعي ‏»پشم«‏ محصوالت تا است،‏ كنند<br />

حركت اطراف در آزادانه ميتوانند گوسفندها 71- به<br />

ميتوانند هنوز آنها اكثر معذلك است آمده عمل به گوسفندان اقتصادي نگاهداري براي تالشهايي حال به تا چه اگر ‏)به<br />

است؟ پذير اجتناب كه باشند مرگي يا رنج تحمل سزاوار بايد آنها جهت بدين چرا اما نمايند.‏ حركت اطراف در آزاد طور شود(.‏<br />

رجوع 72 و 68 22، شمارههاي گوسفند<br />

پشم موضوع درباره هم باز 72- دهندهاي<br />

عذاب بيماري طي در ميدهند.‏ دست از را خود طبيعي دفاعي مكانيسمهاي مگس حمله اثر در غالباً‏ اهلي گوسفندهاي رد آشكاري زخمهاي گونه بدين و ميشوند گوسفند گوشت وارد تغذيه براي مگس كرمهاي ميشود،‏ ايجاد آن نتيجه در كه آنها،‏<br />

كردن بيهوش بدون اكثراً‏ را،‏ برهها از بسياري دنباله بريتانيا در بيماري اين از پيشگيري براي ميگردد.‏ ايجاد گوسفند بدن كار،‏<br />

دراين و ميكنند جلوگيري Mulesing مولسينگ اصطالح به انجام طريق از بيماري اين از استراليا در مينمايند.‏ كوتاه انجام<br />

گوسفندها درصد 80 مورد در كار اين ميبرند.‏ تيزي قيچي يك با را آنها معقد سوراخ اطراف برهها،‏ كردن بيهوش بدون 20


ميباشد(.‏<br />

استراليا به متعلق پشم جهاني توليد درصد )30 ميگيرد.‏ شده<br />

ذبح برههاي و گوسفندها پوست از كه است پوستي«‏ ‏»پشم نوع از ميشود توليد بريتانيا در كه پشمي ميزان درصد 27 ميشود.‏<br />

تراشيده گوسفندان<br />

بدن اجزاء فروش از آن بقيه ميدهد،‏ تشكيل را داري گوسفند از حاصل عايدي درصد 10 تا 3 فقط پشم فروش ميشوند.‏<br />

ذبح بره و گوسفند ميليون 20 بريتانيا در فقط ساليانه ميآيد.‏ بدست شده ذبح ديگر<br />

نكاتي ابريشم<br />

73- ميگردد.‏<br />

بر عقب به و ميكند خم را خود مينمايد،‏ احساس را آن ميشود،‏ زخمي كه وقتي ابريشم(،‏ پروانه ‏)كرم ابريشم كرم دارد<br />

تفاوت انسان نوع با همه اين كه حيوان اين رفتار اين آيا كه نمود تعيين مطمئن طور به كه است دشوار وجود اين با نيازهاي<br />

از كه محصوالتي توليد براي را ابريشم كرم ميليونها و ميليونها اما ميباشد.‏ او در بردن رنج استعداد وجود نشانگر بهتر<br />

آيا ميكشند.‏ كوتاه(‏ امواج و الكتريكي شوكهاي آوردن وارد دادن،‏ بخار دادن،‏ حرارت طريق ‏)از نيست ما ضروري نمائيم؟<br />

رها خود حال به داريم كه ترديدي اين خاطر به را حيوانات اين كه نيست عكاسي<br />

فيلمهاي 74- البته<br />

ميشود.‏ استفاده ميآيد،‏ بدست حيوانات استخوان و پي زرد پوست،‏ پختن از كه ژالتين،‏ از عكاسي فيلمهاي توليد براي لذا<br />

شود(.‏ رجوع نيز 143 شماره ‏)به نمود نظر صرف عكسبرداري از و فيلم از استفاده از كه است ممكن غير عمالً‏ ما جامعه در توليد<br />

براي هم ديگري تكنيكهاي حاضر حال در نمود.‏ همگاني را آن با مخالفت كه است اين ميآيد نظر به كه امكاني تنها تقاضاي<br />

بودن ناچيز علت به هنوز تكنيكها اين از استفاده با فيلم توليد اما دارد وجود حيواني محصوالت از استفاده جاي به فيلم كند.‏<br />

تغيير زودي به نيمهگياهخواري و گياهخواري بيشتر توسعه با وضع اين كه اميدواريم است.‏ قيمت گران بسيار خريد،‏ حيوانات<br />

روي آزمايش )<br />

زنده حيوان بدن اجزاء كردن قطع و ‏)بريدن انسان<br />

به مربوط ميسازد<br />

ممكن را زيادي پزشكي دستاوردهاي حيوانات روي بر آزمايش 75- كننده<br />

گمراه ميگيرند انجام حيوانات روي بر كه آزمايشاتي دارد.‏ وجود زيادي جسماني تفاوتهاي حيوان و انسان بين 77 شماره ‏)به است مختلف مطلقاً‏ ديگر موارد يا داروها بيماريها،‏ به نسبت حيوانات مختلف انواع واكنشهاي زيرا هستند شود(.‏<br />

رجوع زمينه<br />

در عمده موفقيت يك فقط است نتوانسته حتي زنده حيوانهاي بدن اجزاء كردن قطع و بريدن عمليات سال صد يك زيادي<br />

حد تا بيماريها اين دوي هر آورد.‏ ببار هستند مير و مرگ علل مهمترين از كه قلبي بياريهاي و سرطان مداواي هستند.‏<br />

كنترل قابل پيشگيري طريق از آبله،‏<br />

ديفتيري،‏ بيماريهاي مداواي در تأثيري يافتهاند،‏ توسعه حيوانات روي بر آزمايش اساس بر كه پيشگيري،‏ واكسنهاي ندارند.‏<br />

زاز كُ‏ و سرفه سياه سل،‏ اطفال،‏ فلج حاصل<br />

امر اين اما يافتهاند.‏ تقليل مزبور بيماريهاي است،‏ شده آغاز پيشگيري واكسنهاي از استفاده با كه حاضر،‏ دوران در واكسنهاي<br />

است.‏ آمده عمل به تغذيه زمينه در و بهداشت زمينه در شستشو،‏ و نظافت تأسيسات در كه است بهبودهايي نداشتهاند.‏<br />

روند اين در تأثيري پيشگيري سال<br />

90 چشم قرنيه زدن پيوند و سال 200 حدود خون تزريق امكان حيوانات،‏ روي آزمايشات كننده گمراه خصلت علت به 21


در<br />

كه هندي خوكچههاي روي بر ماده اين اگر چنانچه نمييافتيم،‏ دست سيلين پني به هيچگاه شايد ما است.‏ افتاده تعويق به ميشد.‏<br />

آزمايش ميميرند آن تزريق اثر دهيم:‏<br />

قرار توجه مورد را آن اخالقي جنبه بايد ما حيوانات،‏ روي بر جراحي وعمليات آزمايشات معايب و مزايا از مستقل هب همواره تقريباً‏ آزمايشها گونه اين ميشود.‏ ايجاد زيادي فوقالعاده رنج و درد آنها براي حيوانات،‏ روي بر آزمايش در نيست.‏<br />

دفاع قابل اخالقي نظر از حيوان روي بر آزمايش نداريم.‏ را حق اين ما ميگردد.‏ منجر آنها مرگ است<br />

ناپذير اجتناب و ضروري حيوانات روي بر آزمايش دانشگاهي پزشكي براي 76- شود(.‏<br />

رجوع 87 و 77 75، هاي شماره ‏)به است پزشكي علوم تكامل مانع حيوانات روي بر آزمايش داروهاست<br />

به نسبت ترديد و شك رفع براي امكان تنها حيوان روي آزمايش 77- سپس<br />

اما شدهاند داده تشخيص مطمئن حيوانات روي بر آزمايش در گرديدهاند ذكر ذيالً‏ كه داروهايي مؤثر مادههاي داشتهاند:‏<br />

آميزي فاجعه پيامدهاي ميگردد.‏<br />

بدن اعضاء در تورم و مفصل درد معده،‏ ناراحتي نابينايي،‏ موجب :)Eraldin( ارالدين نارحتي<br />

خون،‏ گردش ناراحتي چشم،‏ و پوست ديدنِ‏ لطمه قبيلِ‏ از وخيمي جانبي عوارض به مبتال نفر 3500 :)Opren( اوپرن كردند.‏<br />

فوت آنها نفر 70 گرديدند.‏ كليه و كبد گرديد.‏<br />

نفر 7 مرگ باعث :)Flosint( فلوزينت دادند.‏<br />

دست از را خود جان آنها نفر 20 كه نمود ايجاد جانبي عوارض نفر 650 براي :)Osmosin( اوسموزين گرديد<br />

خون كشنده بيماريهاي موجب :)Chloramphenicol( فنيكول كلورام نمود.‏<br />

ايجاد زايمان از ناشي ناراحتيهاي جهان سطح در كودك 10000 حدود براي :)Thalidomid( تاليدوميد داد.‏<br />

شتن كُ‏ به را نفر هزاران گرديد.‏ فلج يا و نابينايي مورد 30000 باعث :)Clioquino( كليوكوينول داشتهاند:‏<br />

انسان روي بر مثبتي اثرات بودهاند،‏ كشنده يا زيانآور حيوانات،‏ براي كه داروها از بسياري برعكس،‏ است.‏<br />

كشنده هندي خوكچههاي براي ولي ميشود محسوب بيوتيك آنتي نوعي انسانها براي :)Penicillin( سيلين پني ميكند.‏<br />

ايجاد خون فشار سگها براي انسان،‏ براي قلب داروي :)Digitais( ديجيتاليس كننده.‏<br />

مسموم سگها براي انسان براي بيهوشي داروي :)Chloroform( كلروفرم ديوانه<br />

زدگي هيجان حالت موش و گربه در دارد،‏ بخش آرام تأثير صحرايي موش و انسان روي بر :)Morphium( مورفين ميكند.‏<br />

ايجاد واري ناشي<br />

ناراحتيهاي موجب سگ و گربه هندي،‏ خوكچه ميمون،‏ معمولي،‏ موش صحرايي،‏ موش براي :)Aspirin( آسپيرين شود(.‏<br />

رجوع 75 شماره ‏)به ندارد.‏ را اثري چنين انسان در اما ميگردد:‏ زايمان از آنهاست<br />

زندگي نجات و حيوانات آسايش از مهمتر علمي پيشرفت 78- شكنجه<br />

وسايل چون چيزهايي اما چاپ دستگاه و چرخه دو مثالً‏ است آورده ارمغان به عظيمي دستاوردهاي ما براي علوم داده<br />

جهت همدردي روحيه وسيله به كه دارند مثبت نتايج و اثرات فقط صورتي در علوم است.‏ داشته همراه به هم اتم بمب يا ديگر<br />

موجودات براي مرگ و رنج موجب خودپرستي و جويي نفع روز از كه ميكند منع را ما همدردي احساس اما شوند.‏ شويم.‏<br />

نميگيرد<br />

صورت حيوانات روي آزمايش نباشد،‏ الزم اگر 79- بنابر<br />

معذلك شدهاند.‏ آزمايش حيوانات روي قانون طبق بر الزاماً‏ كه دارد وجود مجاز داروي فقره 18000 حدود بريتانيا در دارو<br />

200 همان معادل فقط آنها بقيه هستند.‏ نياز مورد واقعاً‏ داروها اين از فقره 200 فقط (WHO) جهاني بهداشت سازمان نظر شود(.‏<br />

رجوع 75 شماره ‏)به شدهاند توليد سازي دارو شركتهاي اقتصادي منافع خاطر به فقط و فقط كه ميباشند 22


حيوانات<br />

به مربوط ميبرند<br />

نفع حيوان روي بر آزمايش از هم حيوانات 80- ميگردند،‏<br />

قرباني بدنشان اعضاء قطع و بريدن آزمايشي،‏ عمليات اثر در حيوان ميليون 100 حدود جهان سطح در ساليانه داروهاي<br />

توليد نتيجه در هم حيوانات ساير اگر ميشوند.‏ داده شكنجه مرگ حد سر تا كلمه حقيقي معناي به آنها از بسياري نيست.‏<br />

دفاع قابل اخالقي لحاظ از حيوان روي آزمايش هم باز ببرند،‏ نفع كار اين از بيش و كم مؤثر ميكنند<br />

بيهوش آزمايش هنگام به را حيوانات 81- براي<br />

ميتوان را مشابهي رقم ميگيرد.‏ صورت حيوان كردن بيهوش بدون آزمايشها گونه اين درصد 70 تا 60 بريتانيا در گرفت.‏<br />

نظر در آلمان ميرسانند<br />

حداقل به را حيوان رنج و درد آزمايش،‏ در 82- هستند:‏<br />

زير شرح به آزمايشها اين از شاخص نمونههاي خرگوش<br />

چشمان ميچكانند،‏ شده داشته باز حركت از كه خرگوشي چشمهاي به را موادي آن در كه ،(Draize) آزمايش به<br />

مواد(،‏ مصرف كشنده ‏)ميزان LD-50 آزمايش در ببرد.‏ بين از و بشويد را كننده مسموم مواد اين بتواند تا ندارد كافي اَشك بميرند.‏<br />

مسموميت اثر در آنها درصد 50 اينكه تا ميدهند آزمايش مورد مواد قدر آن حيوان معيني تعداد قرار<br />

تماس در كشنده بيماريهاي غالباً‏ وحتي بيماريها دردناكترين و زجرآورترين عوامل با را آزمايشگاه حيوانات ميدهند.‏<br />

بآ با ميزنند،‏ آتش ميدهند،‏ قرار رواني تنشهاي معرض در را آنها ميگيرد،‏ صورت حيوانات رفتار روي كه درتحقيقاتي ميكنند.‏<br />

قطع را بدنشان واعضاء ميسازند زخمي ميدهند،‏ زجر الكتريكي شوكهاي با ميسوزانند،‏ جوش ميگيرد.‏<br />

صورت آنها كردن بيهوش بدون زنده حيوانهاي روي بر آزمايشها اين درصد 70 تا 60 بريتانيا در تنها ديگر<br />

نكاتي هستند<br />

حيوانات از مهمتر انسانها 83- است.‏<br />

مهمتر ديگري كس هر زندگي از تو براي تو زندگي داريم.‏ ما كه است غرايزي قويترين از يكي نفس صيانت غريزه است.‏<br />

گونه همين درست هم حيوانات مورد در داري.‏ تو كه است چيزي تمام زيرا استدالل<br />

اين ميسازد.‏ تبديل برتر موجودي به حيوانات به نسبت را ما ما،‏ فكري توانايي كه ميكنند استدالل كسان بعضي هوش<br />

ضريب كه كساني زندگي از تو زندگي گونه بدين و اوست.‏ فكري توانايي با متناسب فرد هر ارزش كه است آن مويد چيزِ‏<br />

آنها و دارد حيوانات بعضي زندگي از كمتري ارزش رواني معلوالن از بسياري زندگي و ميباشد،‏ ارزشتر كم دارند باالتري شود(.‏<br />

رجوع 77 و 75 شمارههاي ‏)به هستند آزمايشي جراحي عمليات براي مناسبتري مراتب به ما<br />

كه ميشود روشن سريعاً‏ برايمان آنگاه دهيم،‏ قرار توجه مورد عيني طور به را زمين كره در موجودات حيات ما اگر ميباشيم.‏<br />

ارزش كمترين داراي مطمئناً‏ لحاظ اين از و هستيم زنده موجود ويرانگرترين و مخربترين اخالقي<br />

برتري اين معذلك اما ميدهد.‏ ‏»برتري«‏ ما به موجودات ساير با امان منافع اختالف جريان در ما،‏ فكري توانايي احساس<br />

اين و ماست همدردي روحيه از عبارت سازد متمايز جاندار موجوداتِ‏ ساير از را ما است ممكن كه چيزي تنها نيست.‏ به<br />

را آنها يا كنيم ايجاد رنج و درد زنده موجودات ساير براي خواهي خود و جويي نفع روي از ما كه است اين مانع همدردي،‏ برسانيم.‏<br />

قتل شد؟<br />

خواهد چه آنگاه گردد،‏ اتخاذ تصميمي حيوان و انسان بين كه باشد الزم اگر و 84- بهاين<br />

ويژه طور به خوكهايي ميكنند.‏ تحقيق را انسان بر حيوان بدن اعضاء زدن پيوند امكان هم باز دانشمندان هميشه مانند 23


درمان<br />

طريق اين به بايد كه انسانهايي سرنوشت تعيين براي را حيوانات اين كه نيستيم مجاز ما اما ميشوند.‏ داده پرورش منظور برسانيم.‏<br />

قتل به يا بدهيم رنج شوند اين<br />

بر كافي آگاهي با و آنها خود بايد را تصميم اين ميدهند،‏ ديگران براي را خود زندگي داوطلبانه طور به انسانهايي اگر شود(.‏<br />

رجوع نيز 154 و 83 شمارههاي ‏)به ديگر كساني نه و نمايند اتخاذ امر است<br />

برخوردار حيوانات به نسبت بيشتري تواناييهاي از خود زندگي در انسان 85- معيار<br />

هنوز ميتواند اين اما ميگيرد.‏ دربر را او وجود از حوزه هر كه است استعدادهايي از وسيعي طيف داراي زنده موجود هر معين<br />

نيروي يك ميتواند معموالً‏ مثبت بالقوه عامل هر هستند.‏ گرايانه دو همواره طبيعتاً‏ توانائيها زيرا نباشد،‏ ما ارزش سنجش و<br />

نمائيم مثل توليد است ممكن ما باشيم.‏ غمگين،‏ حال درعين اما و خوشبخت است ممكن ما بالعكس.‏ و باشد برداشته در منفي اين<br />

در را حقيقي ارزش كنيم.‏ نابود را چيزهايي حال عين در و بسازيم را چيزهايي برسانيم،‏ قتل به را همديگر حال عين در اما باشيم.‏<br />

ميتوانستيم چه شايد كه نيست دراين و هستيم چه ما كه است ميگردد.‏<br />

مشخص تخريبيامان قوه وسيله به بيشتر زمين كره روي بر ما وجود كه است دراين فاجعه شدهاند<br />

آزمايش حيوانات روي ما مصرف مورد موارد اكثر 86- مردهاند،‏<br />

و كشيدهاند رنج آزمايشها اين در كه حيواناتي دهيم.‏ تغيير را گذشته نميتوانيم ديگر ما اما است،‏ حقيقت يك اين رفتهاند.‏<br />

دست از برگشتي قابل غير طور به ديگر خريداري<br />

را شركتهايي محصوالت فقط كه گونه بدين كنيم،‏ ايجاد تغييري حاضر زمان در و آينده در ميتوانيم ما بر<br />

آزمايش از كه ميكنيم مجبور را توليدي مؤسسات ساير اينكار،‏ با ميكنند.‏ خودداري حيوانات روي بر آزمايش از كه كنيم نمايند.‏<br />

خودداري حيوان روي دارد<br />

قرار علم با تقابل در حيوانات حقوق 87- به<br />

شود ‏)رجوع ظالمانه و بيرحمانه امر بايد ما ميگردد.‏ انساني واقعاً‏ و سودمند علم پيشرفت موجب حيوانات حقوق رعايت و<br />

ببريم ميان از را حيوانات روي بر جراحي وعمل آزمايش 77( و 75 شمارههاي به شود ‏)رجوع كننده گمراه و 82( شماره روي<br />

آزمايش بر متكي كه موجودي روشهاي از استفاده براي و نوين روشهاي ايجاد رابراي امكاناتمان و ابتكارمان و هوش اثرات<br />

كه ميدهد امكان دانشمندان به كه است تحليلي عالي تكنيكهاي تكوين مستلزم امر اين گيريم.‏ كار به نيستند حيوانات آزمايشهاي<br />

از استفاده مستلزم و دهند،‏ قرار مطالعه مورد انسان توسط حداقل ميزان به آنها مصرف طريق از را مختلف مواد و جديد داروهاي تأثيرات ارزيابي جهت پيچيده كامپيوتري برنامههاي كاربرد و انسان بدن بافتهاي روي بر (In-Mitro) ميباشد.‏<br />

بيماريهاي شيوع نحوه و علل درباره شناسي اپيدمي مطالعات انجام تفريح<br />

و سرگرمي وسيله عنوان به حيوانات سيرك...(‏<br />

وحش،‏ باغ آلود،‏ خون ‏)ورزش شكار<br />

: آلود خون ورزش هستند<br />

كردن شكار غريزه داراي انسانها 88- دليل<br />

همين به نمائيم.‏ هدايت را آن و بشناسيم را خود غريزي احتياجات بايد كه هستيم وضعي در انسان عنوان به ما اما شايد.‏ نميكنند.‏<br />

جنسي تجاوز هم مردها اكثر موجود<br />

غريزه اين باشيم،‏ داشته كردن شكار غريزه ما اگر نميكند.‏ توجيه را عمل طرز لزوماً‏ عمل دادن انجام به مبرم احتياج ميگردد.‏<br />

اقناع بهتري طرز به نميشوند حيوانات براي مرگ و رنج موجب كه بازيهايي و ورزشها طريق از 24


89- شكار از قديم متداول بوده و يك سنت است<br />

به شماره 33 رجوع شود.‏<br />

90- مردم دهات از شكار حمايت ميكنند<br />

فيالمثل در بريتانيا بسياري از ساكنين روستاها از شكار حمايت نميكنند.‏ اما تفاوتي هم نميكند كه آنها به شكار بپردازند.‏<br />

ستم همواره ستم است.‏ مستقل از اينكه توسط چه كسي تائيد و حمايت شود.‏ در اين رابطه بايد به خاطر آورد كه در گذشته<br />

جماعات روستايي نيز از بردهداري حمايت كردهاند.‏<br />

91- افرادي كه در شهرها زندگي ميكنند درك درستي از زندگي در روستا ندارند<br />

البته خيلي از شهر نشينها تصورات نسبتاً‏ ساده لوحانهاي از زندگي در روستا دارند و براي اهالي دهات بايد بيتفاوت باشد<br />

وقتي كه آنها از مردم شهرها ميشنوند كه براي زندگي خود چه بايد بكنند.‏<br />

از طرف ديگر براي روستائيان كشتن حيوانات به جزيي آنچنان بديهي از زندگياشان تبديل شده كه برايشان تصور اينكه<br />

آنها هم ميتوانند يا بهتر بگوئيم بايد زندگي خود را بدون كشتن حيوانات تأمين كنند خيلي دشوار است.‏<br />

92- شكارچيها محافظت كننده محيط زيست هستند<br />

طبعاً‏ به نفع شكارچي ‏)از جمله ماهيگير(‏ است كه از محيط زيست خود حفاظت كند،‏ چونكه اين محيط اساس شرايط<br />

‏»ورزش«‏ او را تشكيل ميدهد.‏ حفاظت از محيط زيست مسئوليتي است كه بايد توسط همه افراد درك شود.‏ معذلك در ارتباط<br />

با شكار،‏ مقوله ‏»حفاظت از محيط زيست«‏ در موارد زيادي مناسب و بجا نيست زيرا اين مقوله تنها براي الپوشاني كردن تفريح<br />

و سرگرمياي بكار ميرود كه با كشتن حيوانات صورت ميگيرد.‏<br />

از اين گذشته،‏ بايد خاطر نشان نمود كه كاربردگلولههاي سربي درشكار،‏ كه امروزه هنوز هم متداول است،‏ تا حد قابل توجهي<br />

به محيط زيست زيان ميرساند:‏ سرب براي زمين و گياه و از طريق زنجيره تغذيه براي حيوانات و انسان زيانآور است.‏<br />

ورزش خون آلود:‏ حيوانات شكار شونده<br />

93- اكثر حيواناتي كه شكار ميشوند جانوراني انگل وموذي هستند<br />

به شماره 49 رجوع شود.‏<br />

94- اگر شكار نباشد،‏ جمعيت حيوانات چگونه كنترل ميشود<br />

بسياري از شكارچيان براي تراكم زياد جمعيت حيوانهاي موردتوجهاشان اهميت قائل هستند.‏ براي نيل به اين مقصود به<br />

اقدامات معيني دست ميزنند مثالً‏ در زمستان به حيوانات غذاي اضافي ميدهند.‏ نتيجه اين كار افزايش جمعيت حيوان به نحوي<br />

يك طرفه است كه بدين گونه در تعادل طبيعي اختالل زيادي ايجاد ميشود.‏ ‏)به شماره 49 رجوع شود(.‏<br />

95- اين حيوانات در طبيعت آزاد هم رنج ميبرند<br />

به شماره 62 رجوع شود.‏<br />

باغ وحش<br />

96- باغهاي وحش مكاني براي حفظ انواع حيواناتي كه به طرز خطرناكي در معرض انقراض قرار دارند عرضه ميدارند<br />

نزديك به 6000 گونه از پستانداران،‏ پرندگان،‏ خزندگان،‏ دوزيستان،‏ ماهيها و حيوانات بيمهره در معرض تهديد به انقراض<br />

هستند.‏ 578 گونه ديگر در وضع خطرناكي قرار دارند.‏ برآوردهاي به عمل آمده نشان ميدهد كه روزانه بين 50 تا 100 گونه گياه<br />

يا حيوان به علت از دست دادن محل زندگي خود،‏ شكارهاي دزدكي يا آلوده سازي محيط زيست قرباني شده واز بين ميروند.‏<br />

25


هستند<br />

‏»بهتر«‏ كه وحشي باغهاي در اسير صورت به پرورشي برنامههاي طريق از ميتوان را انواع اين از اندكي تعداد واقعي<br />

حل راه نيستند.‏ خالي تو اشارة از بيش چيزي اقداماتي چنين مسئله،‏ اين ابعاد به توجه با اما داد.‏ نجات و نموده نگاهداري و زيست محيط سازي آلوده عليه درمبارزه بينالمللي زياد تالش و حيوانات طبيعي زندگي محلهاي از جامع حفاظت نيازمند دارند.‏<br />

قرار خطرناكي وضع در كه است حيواناتي دزدكي شكار به دادن پايان براي ميشود<br />

مواظبت خوب وحش باغ حيوانات از 97- طبيعي<br />

اوضاع با كامالً‏ تدريجي طور به خود تكامل سير در آنها كنند.‏ مواظبت خود از ميتوانند خوب خيلي آزاد حيوانات آزاد<br />

طبيعي محيط كه بدهد را زندگياي شده زنداني حيوانات به نميتواند وحش باغ در خوب پرستاري اين كردهاند.‏ پيدا وفق ميكند.‏<br />

عرضه آنها به نيز<br />

98 شماره ‏)به است زندگيشان اصلي محل درهمان آنها كردن رها از عبارت حيوانات اين به كمك براي راه بهترين شود(.‏<br />

رجوع است<br />

آزاد طبيعي محيط از راحتتر حيوانات براي زندگي وحش باغ در 98- خوراك.‏<br />

براي مداوم جستجوي تا طبيعي دشمنان تهديد از هستند مواجه زيادي مشكالت با حيوانات آزاد طبيعي محيط در هب نميتوانند طبيعي تنشهاي اين بدون كه گونهاي به ساختهاند،‏ منطبق شرايط اين با را خود سال ميليونها از پس آنها معذلك نمايند.‏<br />

عمل يا دهند نشان واكنش مناسب طور فشار<br />

از ديگري نوع با زندان،‏ در انسان يك مانند ميشود اسير كه وقتي ميكند زندگي درجنگل آزاد طور به كه حيوان يك حيوانات<br />

دليل اين به بيپايان.‏ يكنواختي از ناشي دلتنگي و ماللت ندارد:‏ را آن با مقابله توان كه ميگردد موجه كامل روحي خوردن<br />

تاب هستند:‏ روحي بيماري از حاكي حيوانات اين در ذيل كليشهاي رفتارهاي ميشوند.‏ رواني بيماري دچار وحش باغ استفراغ<br />

كوبيدن،‏ ديوار به را سرخود بودن،‏ حركت در و دويدن بيوقفه كردن،‏ تميز را خود بيمارگونه طور به كردن،‏ ونوسان شدن.‏<br />

بيتفاوت و متجاوز كشتن،‏ را خود بچههاي كردن،‏ معيوب را خود كردن،‏ دارند.‏<br />

تعلق جنگل و بيابان به حيوانات نميشناسند<br />

وحش باغ از بهتري چيز حيوانات 99- حيوان<br />

كه هم وقتي ميدانند.‏ خوب خيلي را وحش وباغ محيط اين بين تفاوت شدهاند متولد آزاد طبيعي محيط در كه حيواناتي رجوع<br />

98 شماره ‏)به است بهتري چيز سزاوار و ميبرد رنج اسارت از هم باز نميشناسد را تفاوت اين و شده متولد وحش باغ در شود(.‏<br />

ببينند<br />

را وحشي حيوانات نميتوانند افراد اكثر نباشد،‏ وحش باغ اگر 100- براي<br />

را آنها كه نميشود دليل اين اما نميبينند.‏ را مغولستان نشينان چادر و استراليا بومي ساكنين هيچگاه همچنين انسانها اكثر داد.‏<br />

قرار وحش باغ در نمايش شدهاند<br />

محروم خويش منزلت و توحش آزادي،‏ از كه حيواناتي آنجا در نميكننند.‏ زندگي وحشي حيوانات وحش باغهاي در مراقبت<br />

يا آنها نگهداري كه گونهاي به گرديدهاند جدا خود طبيعي محيط از آنها ميكنند.‏ گذران سختي،‏ اندوه با تنهايي طور به به<br />

و ميدهد انجام بهتري خدمت حيوانات از فيلم تهيه ارتباط اين در ندارد.‏ آنها واقعي زندگي بر اثري و نتيجه هيچگونه آنها از ندارد.‏<br />

تأمل و ترديد جاي اخالقي لحاظ از عالوه ميدهند<br />

افزايش را حيوانات به تمايل و عالقه وحش باغهاي 101- رنج<br />

با ميبريم كار اين از ما كه فايدهاي است:‏ تناقض حاوي آنها به نسبت عالقه برانگيختن منظور به حيوانات كردن زنداني ندارد.‏<br />

تناسبي ميكنيم ايجاد حيوان براي گونه بدين كه دردي و 26


ميآورد<br />

شادي افراد از خيلي براي وحش باغ از ديدار 102- داريم.‏<br />

ما كه دارند را بودن آزاد حق همان حيوانات نيست.‏ دفاع قابل امري كردن،‏ زنداني تفريح و لذت براي را حيوانات دارد.‏<br />

وجود ديگران،‏ حقوق كردن پايمال بدون سرگرمي،‏ و تفريح براي ديگري امكانات آموختهايم<br />

زيادي چيزهاي شده زنداني حيوانهاي مطالعه از ما 103- ميشود.‏<br />

باعث آنها براي ما رفتار كه گرديم صدماتي مانع بتوانيم اينكه براي فقط داريم نياز وحشي حيوانات شناخت به ما و خودشان كه داد قرار مطالعه مورد گونهاي به و زندگياشان طبيعي محيط در را حيوانات كه است اين تر منطقي اين بنابر بمانند.‏<br />

باقي نخورده دست و نگيرند قرار مداخله مور زندگياشان محيط هستند<br />

ارزشمند آموزشي نظر از وحش باغهاي 104- شود.‏<br />

رجوع 103 شماره به سيرك<br />

است<br />

سنت يك سيرك 105- شود<br />

رجوع 33 شماره به است<br />

شاديآور افراد از خيلي براي سيرك ديدن 106- شماره<br />

‏)به دارد وجو بردن لذت و تفريح براي ديگري امكانات كنيم.‏ سوءاستفاده سرگرمي منظور به حيوانات از نداريم حق ما شود(.‏<br />

رجوع نيز 107 است<br />

ما زندگي از جزئي سيرك 107- كامالً‏<br />

حال عين در نمايشها از بسياري ميدهند.‏ تشكيل را سيرك كار از بخشي فقط ميگيرند انجام باحيوان كه بازيهايي اين<br />

با نيست.‏ سيرك كار پايان معناي به سيرك در حيوان از استفاده امر به دادن پايان ميگيرند.‏ صورت حيوان از استفاده بدون ببريم.‏<br />

لذت سيرك از ميتوانيم ما هم باز وجود نميكند<br />

بازي درنمايش نخواهد اگر حيوان 108- غيرطبيعي<br />

‏»نمايش«‏ يك در بايد غالباً‏ ميكند‏ زندگي آزاد طور به جنگل در كه است انواعي از عموماً‏ كه سيرك حيوان آتش<br />

حلقه ميان از كه شير ميرقصد،‏ و ميدود بازي يخ كفش با كه خرس ميزند،‏ باالنس چوبي تير روي كه فيل كند:‏ عمل مقابل<br />

در و قوي افكنهاي نور و زياد صداي و سر با بيگانه كامالً‏ محيط يك در را بازيها اين بايد او عالوه به غيره.‏ و ميپرد رساند.‏<br />

انجام به او(‏ طبيعي ‏)دشمنان انسانها از زيادي تعداد گيرند.‏<br />

صورت نمايشها اين تا است الزم زيادي سازي«‏ متقاعد ‏»فن اصطالح به كه ميشود ديده كه نيست آور تعجب لذا ‏»نان<br />

حيله از استفاده دارو،‏ خوراندن دهان،‏ بستن حيوانات،‏ ساير از كردن جدا غذا،‏ از ساختن محروم از ميتوان مورد اين در برد.‏<br />

نام كردن خالي هوايي تير و زدن كتك برقي ميله با بستن،‏ زنجير با تازيانه«‏ و قندي ميشوند<br />

داده آموزش آميز محبت طور به حيوانها اين 109- شود<br />

رجوع 108 شماره به هستند<br />

سالم سيرك حيوانهاي 110- عالئم<br />

شود(.‏ رجوع 98 شماره ‏)به ميبرند رنج وحش باغ حيوانات همانند جسمياي و روحي بيماريهاي از حيوانات اين 27


طرف<br />

آن و طرف اين خوردن،‏ تاب طرف آن و طرف اين به چون كليشهاي رفتارهاي از:‏ عبارتند بيماريهاي اين روحي مفصل<br />

سائيدگي از:‏ عبارتند آنها جسمي عالئم مزمن.‏ دلتنگي و كسالت بيتفاوتي،‏ خود،‏ كودكان از مواظبت عدم دويدن،‏ اسارت<br />

نتيجه در سيرك حيوانهاي از خيلي كليه،‏ بيمارهاي و كبد نكردن كار صورت،‏ جوش زنجير(،‏ با حيوان بستن ‏)دراثر ميميرند.‏<br />

ميكنند<br />

فراهم را زندگي بهترين حيوان براي سيرك در 111- نسبت<br />

كه ظالمانهاي و بيرحمانه رفتارهاي بدون همچنين نميشود.‏ توجه حيوان زندگي به كافي طور به وقت هيچ سيرك در است<br />

ممكن غير شود(،‏ رجوع 108 شماره ‏)به ميشود اعمال طبيعي غير نمايشهاي در بازي براي او آموزش درجريان حيوان به چارپايان«،‏<br />

حمل مخصوص ‏»واگن يك در معموالً‏ را خود وقت بيشترين حيوان نمود.‏ او براي محيط شدن مناسب به وانمود كه در<br />

ميباشد،‏ محبوس فلزي يا چوبي ديوارهاي توسط ديگر طرفهاي از و مشبك ديوار يك وسيله به طرف يك از كه حالي در طبيعي<br />

طور به كه پلنگ چون گوشتخواري حيوانهاي است.‏ شده نابود كامالً‏ حيوان اين اجتماعي زندگي ميگذراند.‏ مسافرت حيوانات<br />

اين از بسياري لذا باشند.‏ هم با تنگ جاي يك در بزرگ گروههاي صورت به كه هستند مجبور ميكنند زندگي تنها شود(.‏<br />

رجوع 110 شماره ‏)به ميشوند بيمار روحي لحاظ از هم و جسمي لحاظ از هم نميشناسند<br />

سيرك محيط از غير ديگري چيز حيوانات اين 112- رد بدون معذلك ميشناسند را سيرك محيط و آن بين تفاوت خوب خيلي شدهاند متولد آزاد طبيعي محيط در كه حيوانهايي شمارههاي<br />

‏)به دارند را بهتري زندگي استحقاق و ميبرند رنج اسير حيوانهاي كه است اين مسلم واقعيت باز هم،‏ اين داشتن نظر شود(.‏<br />

رجوع 111 و 108 بمانند<br />

زنده نميتوانند جنگل و بيابان در ديگر حيوانها اين 113- رها<br />

خود اجدادي زندگي محل در سازي آزاد مناسب برنامه يك طبق بر دوباره اگر سيرك،‏ شده رم و اهلي حيوانهاي اكثر وابسته<br />

انسانها مراقبت و كمك به خود عمر باقيمانده براي آنها ميباشند.‏ حيات ادامه قادر سختي به آزاد طبيعي محيط در نشوند،‏ كند.‏<br />

پيدا طبيعي شكل است ممكن كه آنجا تا آنها زندگي كه نمود تالش كامالً‏ بايد معذلك هستند.‏ نيازمند و قالب<br />

با ماهيگيري آلود:‏ خون ورزش ندارند<br />

درد احساس ماهيها 114- شود.‏<br />

رجوع 21 شماره به است<br />

زيست محيط از حفاظت ماهيگيري ورزش 115- شود.‏<br />

رجوع 92 شماره به ميپردازند<br />

ماهيگيري به اعصاب تمديد منظور به حرفهاي غير ماهيگيران اكثر 116- شود(.‏<br />

رجوع 118 شماره ‏)به نمود اعصاب تمدد ميتوان هم آنها دادن زجر يا حيوانات كشتن بدون مياندازند<br />

آب در دوباره را ماهيها بيشتر 117- سركج<br />

قالب از معموالً‏ ماهيگيري قالب شود(.‏ رجوع 118 شماره ‏)به است زجرآور ماهيها براي خود بخودي ماهيگيري تدريجي<br />

بطور است ممكن كه ميشود ايجاد او بدن داخل در زخمهايي درنتيجه و ميبلعد را آن ماهي غالباً‏ و است شده درست گردد.‏<br />

او هالكت موجب 28


ماهيگيري<br />

موضوع درباره هم باز 118- ميدهد.‏<br />

دست از را خود نيروي و توان سريعاً‏ شده نياورده بيرون آب از هنوز كه حالي در ميكند قالبگير به وقتي ماهي حركت<br />

به قادر ساعت چندين است ممكن دليل اين به ماهي اين كند.‏ پيدا ترميم او عضالت تا ميكشد طول مدتي آن از پس نباشد.‏<br />

دست<br />

تماس شود او تنفس دستگاه در خونريزي باعث است ممكن محيط فشار كاهش ميآورند،‏ بيرون آب از را ماهي وقتي بعضي<br />

به ابتالء مستعد را او ديگر سوي از اين و كند خراب را او حسي بيروني مخاطي بافت است ممكن ماهي بدن با انسان ميسازد.‏<br />

بيماريها دواني<br />

اسب ميدوند<br />

عالقه با ها اسب 119- در<br />

يا مانع روي از دواني اسب رشته در ويژه به آنها،‏ از بسياري كه است اين هم واقعيت اما بدوند.‏ دارند دوست ها اسب ام دليل اين به شدهاند.‏ وابسته ما به وسيعاً‏ كردن اهلي نتيجه در اسبها ميشوند.‏ كشته اصالً‏ يا زخمي سخت نظامي،‏ رشتههاي آسيب<br />

آنها به است ممكن كه كنيم كاري انجام به مجبور را آنها نداريم حق ما معذلك هستيم.‏ آنها رفاه و آسايش مسئول برساند.‏<br />

است<br />

شاديآور كسان خيلي براي سواري اسب 120- دارد.‏<br />

وجود بردن لذت و كردن تفريح امكان آنها،‏ دادن كشتن به يا ديگر موجودات براي رنج و درد ايجاد بدون نميرساند<br />

آسيب اسب به سواري اسب 121- آن،‏<br />

در كه بيمارياي شوند:‏ مبتالء تمرين«‏ اثر در ريه ‏»خونريزي به كه است اين سرنوشتشان مسابقه مخصوص اسبهاي شده<br />

ديده گرفتهاند قرار مطالعه مورد استراليا در كه اسب 1180 از ميشود.‏ جمع خون ناي و ريه در جسمي،‏ زياد فشار نتيجه در ميبرند.‏<br />

رنج بيماري اين از آنها درصد 42 كه است شدن<br />

دراز مفصل،‏ خوردگي پيچ همچنين زانو شكستگي اندازه همين به ميشوند.‏ چالق مسابقه اسبهاي از باالتري درصد ميشود.‏<br />

ديده اسبها در پا استخوان شدن زخم و پي زرد حد از بيش گردن(‏<br />

پشت ‏)شكستگي ميميرند ميخورندكه زمين وبه شده واژگون گونهاي به اسبها مانع،‏ روي از دواني اسب در ويژه به شوند.‏<br />

كشته دامپزشك وسيله به بايد كه ميشوند زخمي شدت به آنچنان يا و است<br />

زياد دواني اسب از حاصل آمد در 122- شود.‏<br />

رجوع 46 شماره به ولگرد<br />

حيوانهاي و خانگي حيوانات انسان<br />

به مربوط بگردند<br />

ول ما خيابانهاي در حيوانات بعضي نميخواهيم ما 123- روي<br />

اين از و كردهايم وابسته خودمان به وسيعاً‏ را حيوانات اين ما است.‏ مشكل اين بروز باعث حيوانات كردن اهلي امر هستيم.‏<br />

آنها زندگي مسئول وظيفه<br />

اين لذا ماست.‏ تقصير اين ميگذرانند،‏ را قبولي قابل وغير سخت زندگي يك ما خيابانهاي در ولگرد حيوانهاي اگر 29


نمائيم.‏<br />

تأمين را آنها زندگي و آوري جمع را آنها كه ماست رسانيم.‏<br />

قتل به را ها حيوان اين و كنيم خالي شانه مسئوليت اين بار زير از نميتوانيم ما باشند<br />

خطرناك است ممكن شدهاند رها كه خانگياي حيوانهاي 124- شماره<br />

‏)به باشد نميتواند آنها كشتن براي بهانهاي و عذر يا قبول قابل دليلي امر اين اما باشند.‏ خطرناك است ممكن هم انسانها شود(.‏<br />

رجوع 123 هستند<br />

خطرناك سالمتي لحاظ از ولگرد حيوانهاي 125- برسانيم.‏<br />

قتل به را حيوانها اين نداريم حق ما حال هر به و هستند.‏ بيماريها كننده منتقل حيوانات از بيشتر خيلي انسانها ميخواهند<br />

اينها كه است چيزي اين و درآورند خود تصاحب به را حيوانها اين ميتوانند انسانها 126- حيوانهاي<br />

نميشوند.‏ محسوب ما دارئي جزء وجه هيچ به و هستند مستقل فكر داراي و احساسات با موجوداتي حيوانات هستيم.‏<br />

آنها سعادت و آسايش مسئول مافقط ما.‏ كودكان كه دارند تعلق ما به قدر همان خانگي ولگرد<br />

حيوان دهنده زجر زندگي تغيير درآوريم؟<br />

خودمان كنترل تحت چگونه را ولگرد حيوانات پس 127- روش<br />

يك از استفاده با بايد ثانياً‏ ميشود.‏ نام ثبت كودكان از كه گونه همان شوند نام ثبت بار يك بايد خانگي حيوانات اوالً‏ نگاري<br />

انگشت طريق از مثالً‏ نمود:‏ شناسايي را حيوان«‏ ‏»نگاهدارنده باشد،‏ نداشته ضرر و آسيب حيوان براي كه هويت تشخيص جريمه<br />

بايد آن كردن رها صورت در حيوان«‏ ‏»نگاهدارنده ثالثاً‏ وغيره.‏ عكسبرداري گذاري،‏ عالمت طريق از بيني،‏ يا پنجه از مانند<br />

درست شوند.‏ بيخانمان ما قصور و غفلت اثر در نبايد حيوانات اين كه كنيم فراموش نبايد باالخره بپردازد.‏ سنگيني نقدي بكشيم.‏<br />

را آنها اينكه نه و دهيم قرار خود سرپرستي و مراقبت تحت را حيوانات اينگونه بايد ما يتيم.‏ كودكان ندارد<br />

وجود ولگرد حيوانهاي از مراقبت و نگاهداري براي كافي پول 128- اب مسئوالنهتر مردم زيرا ميدهد،‏ تقليل بسيار را ناخواسته حيوانهاي تعداد حيوانات،‏ نگاهداري براي قانوني اجازه دادن هب تا كه كاري ميشود،‏ تأمين مالي نظر از يتيم«‏ ‏»حيوانهاي از مراقبت طريق بدين عالوه به ميكنند.‏ رفتار خانگي حيوانهاي است.‏<br />

گرفته صورت خيريه سازمانهاي توسط حال آنهاست<br />

براي زندگي گونه اين از بهتر ولگرد حيوانهاي مردن 129- شود.‏<br />

رجوع 123 شماره به ديگر<br />

نكاتي كشت<br />

نمايند درد احساس اينكه بودن دارو كمك با بايد را خطرناك حيوانهاي 130- شود.‏<br />

رجوع 124 و 123 هاي شماره به باشند<br />

داشته طبيعي زندگي يك نميتوانند حال هر به خانگي حيوانات 131- بيتناسبي<br />

خيلي موجودات به اينكه بر مشروط كنند،‏ زندگي آزاد طبيعي درمحيط ميتوانند هم هنوز حيوانات اين از بسياري روابط،‏<br />

اين شدهاند.‏ وابسته ما به وسيعاً‏ لذا و كرده عادت انسانها با زندگي با سال هزاران طول در آنها معذلك باشند.‏ نشده تبديل محبت<br />

و راحتي اطمينان،‏ ايجاد صورت به فوايدي طرف دو هر براي آزادانه نحوي به ميتواند است،‏ بوده غيرطبيعي هرچند كه باشد.‏<br />

داشته همراه به 30


دارند<br />

احتياج گوشت به سگها و گربهها 132- تغذيه<br />

شيوه يك با آنها كنند.‏ گذران و تغذيه چيزي هر با ميتوانند تقريباً‏ آزاد طبيعي درمحيط و هستند خوار چيز همه سگها نمايند.‏<br />

زندگي خوب ميتوانند نيز متوازن گياهي تأمين<br />

گياهي صرفاً‏ تغذيه طريق از كه دارند احتياج مختلفي غذايي مواد به آنها هستند.‏ گوشتخوار شديداً‏ برعكس گربهها حال<br />

در كرد.‏ اضافه گربه گياهي غذاي به و آورد بدست معيني جلبكهاي از ميتوان را غذايي مواد اين معذلك نميشود.‏ حيوانات<br />

گياهي تغذيه به مربوط جزئيات مورد ‏)در ميكند توليد گربه براي را مكمل غذاي اين آمريكايي شركت يك حاضر نمود(.‏<br />

سوال انگلستان در The Vegan Society از ميتوان رابطه<br />

اما كنيم،‏ تحميل گوشتخوار حيوانات به را خود گياهخواري اخالق ما كه نيست درست اين كه ميكنند ادعا افراد بعضي سگهاي<br />

و گربهها ميگردد:‏ شرح اين به استثنايي شرايط به منجر دارد وجود حيوان و انسان بين كه فردي به منحصر و استثنايي ما<br />

اخالق اما ميكنند.‏ زندگي ما با و هستند ما مراقبت به وابسته ميكنند زندگي آزاد طور به كه همنوعانشان آن برخالف اهلي ميكنند.‏<br />

منع بكشيم آنها خاطر به را حيواناتي اينكه از را است<br />

ظالمانه عملي خانگي حيوانهاي كردن اخته 123- ديگر<br />

او كه است اين ميگيرد،‏ صورت جراحي عمل طريق از كه كار،‏ اين از منظور است.‏ مهمي مسئله حيوان كردن اخته نحوي<br />

به را اهلي گربههاي و سگها بايد ما وجود اين با اوست.‏ حقوق به جدي تجاوز معناي به اين و كند.‏ مثل توليد نتواند خوشبختي<br />

و آسايش مسئول ما روي اين از است.‏ كرده وابسته ما به وسيعاً‏ را آنها حال درعين آنها كردن اهلي زيرا بنگريم ديگر آنها<br />

جمعيت ازدياد به منجر ميشود،‏ ديده انسانها مورد در كه گونه همان درست آنها،‏ ولد زاد امر نكردن كنترل هستيم.‏ آنها ميگردد.‏<br />

آنها براي ناراحتي و رنج ايجاد و حاضر<br />

زمان در كردن اخته نمائيم.‏ دخالت امر اين در مصنوعي نحوي به كه نميماند ما براي اين جز راهي معلوم قرار از است.‏<br />

زمينه اين در روش انسانيترين ميكشند<br />

را ديگري حيوانات سگها و گربهها 134- گروه<br />

عنوان به را خانواده اين ميكند،‏ زندگي انسانها از خانواده يك در كه اهلي سگ يك دارند.‏ جمعي روحيه سگها را<br />

خانواده مشرب وخوش مهربان عضو يك معموالً‏ و ميماند مطيع او شود،‏ رفتار درست سگ با كه مادامي تا مينگرد.‏ خود ميدهد.‏<br />

تشكيل آنها<br />

بر زيادي كنترل ما و ميگذرانند وتنهايي منفرد طور به را خود وقت بيشترين ميكنند.‏ رفتار ديگري گونه به گربهها ام آيا كه است اين پرسش ميكشند.‏ را جونده جانوران و پرندهها خود،‏ طبيعي رفتار با مطابق اهلي،‏ ازگربههاي بسياري نداريم.‏ فقط<br />

ما است ممكن گونه بدين كنيم؟ وارد خود زندگي محل زيست سيستم در را حيوان شكارگر يك كه داريم را حق اين نمائيم.‏<br />

ايجاد جانشين دادهايم پايان وجودشان به كه حيوانخوارهايي براي بحث<br />

ادامه حيوانات<br />

حقوق مدافعين و گياهخواران به متداول اتهامات هستي<br />

عاطفي يا احساساتي اندازه از بيش تو 135- اين<br />

به ما اگر هستند.‏ احساسات جزء اينها دوي هر است.‏ همدردي احساس و محبت انسان يك صفات ارزشمندترين شد.‏<br />

خواهد كمتر مراتب به جهان اين در رنج و درد صورت اين در بدهيم،‏ بيشتري عمل آزادي فقط احساسات 31


136- تو آدم بيعقلي هستي<br />

آيا اين بيعقلي است كه انسان براي خود آن شيوه زندگي را برگزيند كه بدين وسيله سعي كند تا از درد و رنج و مرگ<br />

براي موجودات زنده ديگر جلوگيري نمايد؟<br />

137- تو حيوانات را همانند انسان ميداني<br />

‏»انسان دانستن«‏ حيوانات به چه معناست؟ به اين معناست كه ما براي حيوانات ويژگيها و استعدادهايي قائل هستيم كه در<br />

انسان وجود دارد.‏ يكي از اينها كه ترديد ناپذير است اين است كه حيوانات نيز ميميرند.‏ حاال يك سوال به اين شرح مطرح<br />

ميشود:‏ آيا حيوانات مانند ما رنج ميبرن و درد ميكشند؟ تا به حال شناخت كامالً‏ مطمئني در پاسخ به اين سوال وجود نداشته<br />

است.‏ اما معلوم و مسلم شده است كه حيوانات همانند ما هم سيستم اعصاب مركزي و هم قوه ذهني دارند.‏ اين دو عامل،‏<br />

بنابر دانش امروزي بشر،‏ پيش شرط وجود استعداد رنج بردن و درد كشيدن است.‏ لذا به اين معنا صحيح است كه حيوانات را<br />

همانند انسان دانست.‏ ‏)به شمارههاي 98،144 83، 21، و‎149‎ رجوع شود(.‏<br />

138- تو واقع گرا نيستي<br />

من آرمان گرا هستم.‏ بدون آرمان گرايان،‏ قطعاً‏ جهان ما تكامل پيدا نميكند.‏<br />

139- تو چشمان خود را در برابر واقعيت ميبندي<br />

واقعيت اين است كه به طور مداوم تعداد بيشماري از حيوانات فقط براي خاطر ما رنج ميبرند و زندگي خود را از دست<br />

ميدهند.‏ شيوه زندگي گياهخواري با اين واقعيت مبارزه ميكند وسعي مينمايد تا آن را تغيير دهد.‏<br />

140- تو از حد و اندازه گذراندهاي<br />

بدون اعمال ستم وستمگري زندگي كردن،‏ مستلزم پايداري و استقامت است و به معناي اين است كه ما همواره احساس<br />

وفاداري داشته باشيم.‏ ما همگي احساس ميكنيم كه اين نادرست است كه انسانهاي ديگر رنج ببرند يا كشته شوند در حالي كه<br />

جلوگيري از اين رنج و مرگ امكان پذير باشد.‏ چرا بايد در قبال حيوانات از اين احساس دست بكشيم در حالي كه آنها نيز<br />

مستعد رنج بردن هستند وحق زندگي كردن دارند ‏)به نكته شماره 137 و نكاتي كه در آنجا عطف شده رجوع شود(.‏<br />

توجيهاتنمونه<br />

141- بعضي حيوانات هم حيوانات ديگري را ميكشند<br />

به شماره 61 رجوع شود<br />

142- حيوانات هم حقوق انسانها را رعايت نميكنند<br />

حيوانات احتماالً‏ همانند بچههاي كوچك و بعضي افراد معلول رواني فاقد استعداد فكري مورد نياز براي درك مفهوم مجرد<br />

‏»حق«‏ هستند.‏ از اين روي آنها نه آگاهي دارند كه به حقوق ديگران احترام بگذاريم و نه ميتوانند از اين حقوق سوءاستفاده<br />

نمايند.‏<br />

معذلك آنها موجوداتي هستند كه مستعد رنج بردن و درد كشيدن ميباشند و لذا ما بايد حقوق آنها را محترم بشماريم.‏<br />

143- هيچكس به طور كامل بيآزار نيست<br />

اين غير ممكن است كه بتوان زندگياي را گذارند كه براي هيچ موجودي آزار و زيان نداشته باشد.‏ ما همگي تا به حال<br />

32


حلزوني را سهواً‏ لگد كردهايم يا در اثر نفس كشيدن حشرهاي رابلعيدهايم.‏ اما در اين كتاب درباره درد و رنج هاي اجتناب پذير<br />

حيوانات صحبت ميشود كه ما ميتوانيم از آنها جلوگيري كنيم ولي آگاهانه خودمان را با آنها سازش وانطباق دادهايم.‏<br />

144- تو از كجا ميداني كه حيوانات چه ميخواهند؟<br />

حيوانات نه درد و رنج ميخواهند و نه ميخواهند زندگي خود را از دست بدهند.‏ اين استنتاج و نتيجهگيري بر اساس اين<br />

مشاهده ساده قرار دارد كه آنها تمام زندگي خود را دقيقاً‏ به گونهاي ميگذرانند كه از درد و رنج و مرگ جلوگيري كنند.‏<br />

145- از كجا ميداني كه حيوانات ممكن است رنج بكشند؟<br />

به شمارههاي 144 ،137 ،98 ،83 ،21 و 149 رجوع شود.‏<br />

146- حيوانات به اين جهت وجود دارند كه ما از آنها استفاده كنيم<br />

به شماره 39 رجوع شود.‏<br />

نخوت و غرور بشري<br />

147- انسانها نسبت به حيوانات صاحب هوش و عقل بيشتري هستند<br />

خيلي كسان ادعا ميكنند كه ما به علت قواي فكري برتري كه داريم مهمتر و با ارزشتر از حيوانات هستيم.‏ اين ادعا به<br />

اين معناست كه ارزش يك انسان متناسب با قوه فكري او تعيين ميشود.‏ يعني تو از كسي كه ضريب هوش باالتري دارد كم<br />

ارزشتر هستي و خيلي از افراد معلول رواني از بعضي حيوانات باهوش ارزش كمتري دارند.‏<br />

‏)به عالوه اوالً‏ احساساتي چون احساس همدردي و محبت نقش بيشتري در تعيين ارزش افراد دارند و حتي ممكن است تنها<br />

عامل تعيين كننده ارزش افراد باشند و ثانياً‏ به فرض كه انسانها بعلت صرف برتري فكري از حيوانات مهمتر و با ارزشتر باشند<br />

ولي اين دليل نميشود كه بر آنها ظلم و ستم كنند و اعمال حاكميت نمايند(.‏<br />

148- انسانها از حيوانات مهمتر هستند<br />

به شماره 83 رجوع شود.‏<br />

149- حيوانات به اندازه انسانها رنج نميبرند<br />

در رابطه با احساس ‏»درد«‏ جسمي و روحي،‏ همه حيوانات تكامل يافته و از جمله انسان داراي واكنش يكسان هستند.‏ درد،‏<br />

درد است.‏ خواه پرنده يا ماهي يا موش يا انسان آن را داشته باشد.‏<br />

با اين وجود،‏ ‏»رنج«‏ به مفهومي خاص در نزد انسان ممكن است متفاوت از ساير حيوانات باشد.‏ يك انسان كه مدت كوتاهي<br />

در زندان بسر ميبرد ممكن است به طور مثال اين گونه خود را تسلي دهد كه مدت زنداني او به زودي تمام خواهد شد درحالي<br />

كه يك حيوان زنداني احتماالً‏ فقط حالت احتضار گونه زنداني بودن كنوني خود را ميشناسد.‏ از سوي ديگر يك حيوان زنداني<br />

شده احتماالً‏ با رنج ناشي از اين آگاهي كه در روز بعد او را اعدام ميكنند مواجه نيست.‏ تفاوت انسان با حيوان در احساس درد<br />

و رنج نه تفاوتي كمي،‏ بلكه حداكثر تفاوتي مربوط به حالت است.‏<br />

150- نخست بايد به مسئله درد و رنج انسانها بپردازيم<br />

وجود درد و رنج در نزد انسانها دليل نميشود كه از توجه همزمان به درد و رنج حيوانات خودداري نمائيم.‏ تو نميتواني بين<br />

انسان و حيوان خط تفكيك ترسيم كني زيرا ما همه در زمره حيوانات قرار داريم ‏)به اين معنا كه ما همه مستعد رنج بردن و<br />

درد كشيدن هستيم و خواستار رفتارهاي انساني و غير ظالمانه كه موجب درد و رنج نميشوند،‏ ميباشيم(.‏ بنابر اين ما بايد<br />

33


تالش كنيم تا زندگي در اين جهان را براي همه موجوداتي كه زندگي برايشان ارزش دارد بهتر نمائيم.‏ گياهخواري اقدامي در<br />

اين جهت محسوب ميشود.‏<br />

151- حيوانات نميتوانند بطور عقالني قضاوت كنند<br />

استعداد عقالني قضاوت كردن تنها منحصر به انسانها نيست.‏ اين امر عملكرد قسمت جلوئي مغز است.‏ اين قسمت يكي از سه<br />

حوزه اصلي مغز است كه تمام حيوانات مهرهدار آن را دارا هستند.‏ قسمت قدامي مغز به هر حال در حيوانات مختلف به ميزان<br />

متفاوتي تكامل يافته است و در انسان نسبتاً‏ ساختار پيچيدهتري دارد.‏ اما اين اختالف اساسي نيست بلكه محدود و فرعي است.‏<br />

اگر قدري با شهامت برخوردكنيم،‏ خواهيم پذيرفت كه ما انسانها تمايل داريم كه اعمال خودمان را محصول خرد و شعور<br />

خويش بدانيم و اعمال مشابه در انواع حيوانات ديگر را به عنوان چيزهايي بنگريم كه به طور غريزي انجام و هدايت ميشوند.‏<br />

نكاتي ديگر<br />

152- انسانها بايد در تصميمگيري درمورد آنچه ميخواهند انجام دهند آزاد باشند<br />

ما حق داريم عقيده مخصوص خودمان را داشته باشيم اما آزادي عقيده را همواره نميتوان با آزادي عمل يكسان دانست.‏ تو<br />

شايد طرفدار اين عقايد باشي كه ما ميتوانيم حيوانات را بكشيم،‏ سياهپوستان را به صورت برده در آوريم و زنان را كتك بزنيم،‏<br />

اما اين امر اين حق را به تو نميدهدكه اين عقايد را به مرحله اجرا هم درآوري.‏<br />

به عالوه آزادي حد و مرزي دارد:‏ تو هر چه ميخواهي انجام بده،‏ ولي نه به هزينه ديگران،‏ نه به قيمت ايجاد آزاد و زيان<br />

براي ديگران.‏<br />

153- به انسانها نبايد القاء عقيده نمود<br />

القاء عقيده (Indoctrination) به معناي اين است كه يك عقيده را در ميان افراد بدون توجه و اعتناء به انتقادهايشان<br />

نفوذ داد.‏ جنبش دفاع از حقوق حيوانات اين شكل از اشاعه عقايد را رد ميكند.‏ اين جنبش خواستار افرادي آزاد فكر و انتقاد<br />

پذير است كه واقعيت امور را مورد آزمون قرار ميدهند و ترسي ندارند كه عقيده خود را بيان نمايند و در موارد مشكوك نيز<br />

آن را تغيير دهند.‏<br />

154- آيا يك حيوان خطرناك را براي دفاع از خود به قتل ميرساني؟<br />

در رابطه با مبارزه براي زندگي يا مرگ،‏ ما به واسطه عقل فوقالعادهاي كه داريم نسبت به حيوانات داراي برتري هستيم.‏ ما<br />

بايد به اين امر بيانديشيم كه عقل ما براي ما يك احساس اخالقي را ممكن ميسازد.‏ و هر قانون اخالقي بر اساس اصل انصاف<br />

استوار است.‏ درمحيط طبيعي آزاد توازن قواي معيني بين حيوان درنده و حيوان شكار شونده برقرار ميباشد.‏ يكي طبيعتاً‏ شكارگر<br />

است وديگري از او ميگريزد.‏ ما انسانها اين قانون طبيعت را لغو كردهايم و بدين وسيله انواع زيادي را از ميان بردهايم.‏<br />

قطعاً‏ كتشن حيوان،‏ در صورتي كه زندگي شخص به خطر افتاده باشد،‏ نادرست نيست.‏ معذلك ما بايد به حريفمان فرصت<br />

منصفانهايبدهيم.‏<br />

155- آيا يك حيوان بيخطر را به قتل ميرساني تا زندگي خودت را نجات دهي؟<br />

به شماره 154 رجوع شود.‏<br />

156- آيا يك حيوان را ميكشي تا زندگي حيوان ديگري را نجات دهي؟<br />

به شماره 154 رجوع شود.‏<br />

34


157- آيا تا به حال در كشتارگاه بودهاي،‏ به موقع شكار يك حيوان و يا به هنگام آزمايش آن در آزمايشگاه حضور<br />

داشتهاي؟<br />

الزم نيست كه انسان سوءاستفاده از حيوانات را مستقيماً‏ خود تجربه كرده و به چشم خود ديده باشد تا عليه آن مبارزه نمايد.‏<br />

همان گونه كه در مورد تجاوز جنسي،‏ برده ساختن انسانها و جنگ چنين است.‏ همين كه از وجود آن آگاه باشيم كفايت<br />

ميكند.‏<br />

ما به تنهايي مسئول ايجاد اين رنجها براي حيوانات هستيم و وظيفه ماست كه به آنها پايان دهيم.‏<br />

پايان<br />

35

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!