اقتصاد سیاسی

43‏)درسنامه(‏ سیاسی اقتصاد ازرا مراقبت وظیفهٔ‏ سرمایهدار کارگران،‏ تعداد افزایش با که میدهد توضیح مارکس مراقبینارتش این میکند.‏ واگذار سرکارگر و مراقب و مدیر تعدادی به و برداشته خود دوش تولیدمدیریت سرمایه مدافعین حضرات که آنچه میکند.‏ تحمیل تولید به را سنگینی هزینهٔ‏ است.‏انتظامی زائد ارتش این عمدتاً‏ مینامند مانوفاکتورو کار تقسیم یعنیاست.‏ مؤسسه درون در کار تقسیم انجام سرمایهداری مؤسسهٔ‏ تکاملیافتهتر مرحلهٔ‏ پیدایشاز قبل کار تقسم شکل این اگرچه میدهد.‏ انجام را کار از کوچکی جزء تنها نفر هر کارگرانمهارت مسألهٔ‏ بهویژه و سرمایهداری تکامل در اما آمد،‏ بهوجود مانوفاکتورها در ماشین و است تولید افزایش سبب یکسو از کار تقسیم دارد.‏ زیادی اهمیت سرمایهداری مدیریت رااو و میرساند حداقل به را کارگر مهارت دیگر سوی از و میبرد،‏ باال را جمع کار بارآوری نوعاین میکند.‏ تبدیل است بلد را کار از کوچک جزء یک فقط که کسی یعنی کار جزء به اثردر بهعالوه،‏ میدهد.‏ افزایش را کار شدت و میبرد باال بسیار را کار بارآوری کار،‏ تقسیم میرود.‏بین از کار انجام از لذت و کار جاذبهٔ‏ و شور تقسیم،‏ میگوید:‏مارکس میآید.‏ پدید هم کارگر بندی درجه میشود،‏ پیدا کار تقسیم که همانطور طبقکه نیست قادر دیگر سرمایهداری(‏ دستی ‏)کارگاه مانوفاکتورها کارگر اینکه به نظر ازاسبابی بهمثابه تنها وی بارآور فعالیت دهد،‏ انجام مستقلی کار خود،‏ طبیعی استعداد ملکچون را وی که میزند مهری مانوفاکتور،‏ کارگر بر کار تقسیم مییابد.‏ کسترش کارگاه میکند.‏داغکوب سرمایه طلق مخالفتولید تکامل از معینی مرحلهٔ‏ در کار تقسیم اصل با مارکس که است روشن نآ روی مارکس آنچه میگذرد.‏ مرحلهای چنین از ناخواه خواه جامعه که میداند او نیست.‏ باشیمداشته توجه و نکنیم حساب دنیا پایان را تکامل مرحلهٔ‏ این که است این میکند تأکید دادخواهد اجتماعی کاملتر سازمان به را خود جای و نیست جاویدان سرمایهداری جامعهٔ‏ که پیشرفتهجامعهٔ‏ در همهجانبه رشد با است.‏ مستقل شخصیت نیست،‏ مهره انسان آن در که رفتخواهد میان از کنونی جزئی کار تقسیم نامید،‏ کمونیستی راجامعهٔ‏ آن مارکس که آینده،‏ بود.‏خواهند حرفهای چند خود،‏ استعدادهای همهٔ‏ بهکارگیری با انسانها و ماشینیسمسرعتبا و کرد انقالبی تحول به شروع پیش سال پنجاه و دویست حدود مانوفاکتور دربزرگ تحول این است.‏ بزرگ صنعت و ماشینیسم که داد جدیدی مرحلهٔ‏ به را خود جای