mostanado farhang (2).indd
mostanado farhang (2).indd
mostanado farhang (2).indd
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
ویژه نامه مستند و فرهنگصدا در فیلم مردم نگارصدا در مستند مردم شناسى مثل خیلى از ژانرهاى دیگر مستند باید کاملاً مستند باشد و هیچ دخالتى در صدا نباید انجام داد مثل تقویت صدا ،صدا سازى یا صداى آرشیوى نباید استفاده شود (فرهاد ورهرام، ارتباط شخصى، 11 اسفند 88). صدا، بخشى از واقعیت موجود در جهان تاریخى است.اما در شیوه هاى مختلف انواع استفاده هاى مختلف از صدا وجود دارد. حتى گاردنر گفته است که در فیلم جنگل سعادت صداهاى خاص را در انبوهصداهاى محیط برجسته تر کرده است. هم چنان که صداى سگ ها که در دوردست به سگى دیگر حمله کرده اند کل صداهاى صحنه را مى پوشاند. درپرندگان مرده، صدا تفسیر بخشى از واقعیت بدست نیامده را بیان مى کند. در شبیه زمان مقدس، من بخشى از واقعیت هاى تاریخى و یا اسطوره اىواقعه کربلا را به مدد گفتار بیان کردم. آواز زنان در ابتداى فیلم بلوط افشار نادرى شنیده مى شود. انتقال آن به نما هاى دیگر حالت زیبایى شناختىدارد. در فیلم مخمصه دوکا بیشترین ارزش فیلم به دو دسته صدا است: یکى صداى سر صحنه که زنى در راهى خاکى بیرون از خانه در حال وضعحمل است و اطرافیانش براى تشویق بچه به بیرون آمدن، جملاتى را (از جمله: سگ بیا بیرون) بر زبان مى رانند. دوم صداى سازنده فیلم است که بهما مى گوید این صحنه کاملاً با رضایت افراد مورد مطالعه فیلم بردارى شده است (محمد تهامى نژاد، ارتباط شخصى، 7 دى89).دومین مشخّ صه محیط بعد از داشتن رنگ طبیعى صداى آن است، محیط و اعمال انسانى، باید با صداى خودش تصویر شود. این فیلم ها لزوماً باید باصداى سرصحنه و با صداى طبیعى تولید شوند (احمد ضابطى جهرمى، ارتباط شخصى، 8 دى 89).موسیقى در فیلم مردم نگاردر زمینه موسیقى نیز، چون این فیلم مردم شناسى یک کار علمى است موسیقى نباید خارج از موضوع به فیلم اضافه شود یعنى اگر موسیقى در فیلماتفاق بیفتد، ضبط مى شود و گرنه موسیقى اضافه نمى شود. ممکن است در تیتراژ یا پایان فیلم از یک موسیقى استفاده کنید اما به هر حال در مستندمردم شناسى که کاربرد علمى دارد ساختن و یا استفاده موسیقى آرشیوى به نظر من غلط است و اکثراً هم استفاده نمى شود. (فرهاد ورهرام، ارتباطشخصى، 11 اسفند 88)موسیقى نباید «افزودنى» باشد مگر این که موسیقى خودش موضوع مطالعه باشد و در صحنه اجرا یا شنیده شود. مثلاً موضوع فیلم، اتنوموزیکولوژىباشد، یا افراد حاضر در فیلم، سازى را اجرا کنند یا آن که در مراسم یا مناسکى ، موسیقى به اجرا درآید.بنابراین موسیقى مستقیماً باید از خود موضوعیا محیط و یا از خود زندگى در فیلم منعکس شود. نباید موسیقى بیگانه از موضوع را مستقلاً ساخت و به فیلم اضافه کرد، چون در این فیلم ها قائلبه اصالت تصویر هستم، این اصالت را براى صدا نیز قائلم. (احمد ضابطى جهرمى، ارتباط شخصى، 8 دى 89)گفتار متن در فیلم مردم نگارگفتار متن در فیلم مردم شناسى (که کاربرد علمى دارد) این است که اطلاعاتى را که به وسیله تصویر منتقل نمى شود، انتقال دهد. معمولاً در گفتارمتن این نوع فیلم ها از صفت استفاده نمى شود و هم چنین از توصیفى که در صحنه دیده مى شود، هم استفاده نمى شود. اطلاعاتى که بتواند به دركو تفسیر تصاویر کمک کند تا به تماشاگر بهتر منتقل شود، مفید است. معمولاً در بعضى فیلم ها گفتار از قبل نوشته مى شود و تمام اطلاعات گفتارىاز دل تحقیقى که از قبل آماده شده بیرون مى آید. بخشى از تحقیق به تصویر درمى آید و بخش دیگر آن با گفتار مطرح مى شود تا گفتار مکمل تصویرباشد و موضوع را شرح دهد، نه تصویر را. مثلاً «اکنون شب است» در تصویر دیده مى شود، گفتار باید چرا شب است و یا این که چرا در شب این اتفاقمى افتد و در روز نمى افتد را توضیح دهد. پس به طور خلاصه خصوصیات گفتار این است که توصیفى نباشد، از صفت استفاده نکرده باشد، اطلاعاتجغرافیایى، ارتفاع، مسافت، جمعیت و ... که در تصویر دیده نمى شود و یا قدمت مراسم یا تغییر و تحول آن را منتقل کند. اما متأسفانه یکى از معضلاتسینماى مستند و نه فقط مستندهاى مردم شناسى در ایران گفتار متن است (فرهاد ورهرام، ارتباط شخصى، 11 اسفند 88).در حیطه صدا، گفتار متن هم مطرح است: گفتار این گونه فیلم ها نیز نباید «بیان گرا» باشد، یعنى نکته اى را به تصویر چنان بیفزاید که معنى متفاوتبا معنى تصویر یا معنى جدیدى بدهد. در این فیلم ها چنانچه معنى مورد نظر باشد، باید تماشاگر خودش بتواند از درون تصاویر این معنى را کشفکند. اما مواردى هست که تصویر نمى تواند همه چیز را بیان کند و «نشان» دهد، نیاز است که از گفتار کمک گرفته شود، در اینجا نقش گوینده ىفیلم باید چنان باشد که چیزى را براى ما - صرفاً آنچه که در تصویر هست نه آنچه که انتظار ایجاد مى کند و در فیلم نیست- را توضیح دهد. نقشراوى در این فیلم ها یک نقش «هنرى» نیست، نقشى ا ست که در مقام یک گزارشگر- ناظر (شارح) قرار مى گیرد و گوینده مجاز نیست تعبیر شخصىبه فیلم (موضوع) اضافه کند. بنابراین در اینجا نباید گفتار فیلم چیزى به واقعیت اضافه کند که در واقعیت موضوع (فیلم) نیست (احمد ضابطىجهرمى، ارتباط شخصى، 8 دى 89).تدوین در فیلم مردم نگارتدوین در همه حال یک تخصص است و کسى که مى خواهد فیلم مردم نگارى تدوین کند باید در خدمت توجهات مردم نگار هم باشد. براى مثال اگرمردم نگار با روش هالیستیک کار مى کند تدوین گر نمى تواند این روش را نادیده بیانگارد و از قطع هاى پیاپى در هر لحظه براى روایت و سازمان دهىفضا استفاده کند. بنابراین کم کم بین فیلم ساز مردم نگار و تدوین گر هم رابطه علمى به وجود مى آید هم ارتباط زیبایى- شناختى. همان طور که عباسیوسف پور در موسسه مردم نگارى آلمان به خوبى جا افتاده و براى پروفسور هوسمان فیلم هاى مردم نگارى تولید و مونتاژ مى کند (محمدتهامى نژاد،ارتباط شخصى، 7 ى89).14