31.08.2017 Views

من موجودی احساساتی هستم

رازهاى دختران جهان به قلم ايو انسلر ترجمه شيرين ميرزانژاد

رازهاى دختران جهان
به قلم ايو انسلر
ترجمه شيرين ميرزانژاد

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

<strong>من</strong> <strong>موجودی</strong> احساسابىتبىی <strong>هستم</strong> گروه تئاتر ا گزیت ایو انسلر<br />

جوکی دربارهی دماغم<br />

‏بهتبههران،‏ ایران<br />

یه وقبىتبىی <strong>من</strong> بامزه بودم.‏ خیلی بامزه.‏ یه جوری که هر کاری میکردم و هر چبریبرزی میگفتم<br />

بامزه بود.‏ ا گه اوبجنبججوری بودم احتمالاً‏ الان ‏سمشسمما هم داشتید میخندیدید.‏ کاش میتونستم<br />

چند تا ‏ب<strong>من</strong>بممونه نشونتون بدم که چقدر بامزه بودم،‏ اما ا گه میتونستم پس یعبىنبىی هنوزم<br />

بامزهام.‏ میدوب<strong>من</strong>بمم الان که ‏بهببههم نگاه میکنید باور کردنش براتون سخته.‏ <strong>من</strong> خیلی<br />

خوشگلم،‏ نه؟ خوشگل نیستم؟ دخبرتبررای خوشگل شبیه هیچ چبریبرز خاصی نیسبنتبنن.‏ اونا<br />

شبیه چبریبرزی هسبنتبنن که ‏همھهممه آرزو دارن اون شکلی باشن،‏ اما نه چبریبرز مشخصی که بشه<br />

باهاش ارتباط برقرار کرد.‏ آدم وقبىتبىی میخواد یه دخبرتبرر خوشگلو توصیف کنه مثلاً‏<br />

میگه:«وای اون دخبرتبرره،‏ اشلی،‏ خیلی خوشگله.»‏ ولىللىی وقبىتبىی دخبرتبررای نه چندان خوشگل<br />

رو توصیف میکنه ‏همھهممیشه یه چبریبرز مشخصی رو دربارهشون میگه،‏ یه چبریبرزی دربارهی<br />

ظاهرشون.‏ وای،‏ ماریا،‏ ‏همھهمموبىنبىی که موهای وزوزی داره؛ یا تانیا،‏ ساق پاش یه کم کوتاهه،‏ اما<br />

سینههای ‏مجممجحشری داره.‏<br />

قبل از اینکه بامزه باشم،‏ قیافهی بامزهای داشتم.‏ شبیه یه اتفاق غبریبرر<strong>من</strong>تظره بودم که هر<br />

‏لحللححظه ‏ممممممکن بود بیفته.‏ ‏همھهممهاش هم به دماغم ربط داشت.‏ بزرگ و زشت و خندهدار بود.‏<br />

دماغم خندهدار بود.‏ وقبىتبىی با <strong>من</strong> آشنا میشدین،‏ در واقع با دماغم آشنا میشدین.‏ سلام،‏<br />

به دماغم خوش اومدین.‏ حبىتبىی ‏ب<strong>من</strong>بممیتوب<strong>من</strong>بمم بگم صورت داشتم.‏ فقط دماغ.‏ فقط دماغ بزرگ<br />

خندهدار مسخره.‏ دماغ چبریبرز خیلی وخیمیه.‏ <strong>من</strong>ظورم اینه که ‏سمشسمما خودتون تا حالا<br />

دماغتون رو ‏بمتبمماشا کردین؟ <strong>من</strong> ‏همھهممیشه دماغمو ‏بمتبمماشا میکردم.‏ <strong>من</strong>و ‏مجممججذوب خودش میکرد.‏<br />

خدایا دماغ دیگه چیه؟ حبىتبىی کلمهاش هم خندهداره.‏ دماغ.‏ فکر دماغ.‏<br />

دماغم باعث میشد آدما راحت باشن.‏ سر حرف رو باز میکرد.‏ یه جوری باعث میشد<br />

احساس کبننبنن میتونن ‏بهببههم اعتماد کبننبنن.‏ توصیفش سخته،‏ اما دماغم ‏بهببههم آزادی عمل<br />

میداد.‏ ‏بهببههم افکار شرورانه الهللهھام میکرد.‏ باعث میشد جسور باشم.‏ انگار اینجوری بود<br />

که هرگز یکی از اونا ‏بجنبجخواهی بود پس میتوبىنبىی خودت باشی.‏ توی مدرسه دلقک کلاس<br />

بودم.‏ ‏بهببههم میگفبنتبنن گونزو،‏ مثل ماپت شو.‏<br />

!14

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!