12.10.2017 Views

سه نمایشنامه (اما، مارکس در سوهو، دخترونوس) - تئاتر سیاسی هاوارد زین

ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت

ترجمه شیرین میرزانژاد - گروه تئاتر اگزیت

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

٣ ‏بمنبممایشنامه گروه <strong>تئاتر</strong> ا گزیت <strong>هاوارد</strong> <strong>زین</strong><br />

صحنه چهار<br />

آهنگ انقلابىببىی ‏بجپبجخش میشود.‏ <strong>در</strong> تالار دوبجیبجچوراین ، ١ نور اسپات بر روی یوهان موست است که کت و<br />

کراوات بر تن دارد،‏ ریش سیاه‐خا کسبرتبرری و موهای بسیار کوتاهی دارد،‏ قدبلند است و <strong>در</strong> ‏سمسسممت چپ<br />

صورتش تغیبریبرر شکلی ناشی از حادثهای <strong>در</strong> کودکی وجود دارد.‏ پرق<strong>در</strong>ت و باوقار است.‏ عضو<br />

رایشتاگ‎٢‎ آلمللممان بوده و به زندان هم افتاده است.‏ او یکی از نظامیان سابق جنبش انقلابىببىی بوده است.‏<br />

سخبرنبررابىنبىی پرشور است که <strong>در</strong> عبنیبنن حال میتواند برای تاثبریبررگذاری با آرامش صحبت کند.‏ <strong>در</strong> اینجا به<br />

‏مجممجخاطبانش و ‏همھهممزمان به پلیس <strong>در</strong>سی <strong>در</strong>بارهی آنارشیسم میدهد.‏ <strong>سه</strong> افسر پلیس <strong>در</strong> روشنابىیبىی ضعیف<br />

ایستاده و باتوم به دست دارند.‏ سخبرنبررابىنبىی طولابىنبىی است و تنها <strong>در</strong> صوربىتبىی اثر میکند که موست بتواند<br />

توجه ‏مجممجخاطبان را جلب کند.‏<br />

موست:‏ رفقا!‏ دوستان!‏ و اعضای پلیس نیویورک.‏ ‏(خندهی حضار.‏ موست دستش را سایبان کرده و با<br />

دقت به ‏جمججممعیت نگاه میکند.‏ اشاره میکند.)‏ بله،‏ بازرس سالیوان‎٣‎ هم تو ردیف چهارم نشستهاند<br />

یادداشت برمیدارن.‏ ‏(خنده،‏ تشویق حضار)‏ خواهش میکنم جناب بازرس،‏ اسمسسممم رو <strong>در</strong>ست بنویسید:‏<br />

یوهان موست.‏ ‏(موست دستش را <strong>در</strong>از میکند.‏ کف دستش رو به بالاست.‏ دیگر لبخند ‏بمنبممیزند.‏ ‏لحللححنش<br />

تغیبریبرر میکند.)‏ دوستان من!‏ ما اینجا <strong>در</strong> یک گردهمھهممابىیبىی دوستانه هستیم.‏ <strong>در</strong> میان ‏جمججممعیت زنان و<br />

کودکان هم هستند.‏ ‏(لحللححنش عصبابىنبىی میشود)‏ با این حال دور تا دور سالن پلیس ایستاده،‏ باتوم به<br />

دست و مسلح به تفنگ.‏ آیا این معبىنبىی آزادی بیان <strong>در</strong> آمریکاست؟<br />

‏(همھهممهمه <strong>در</strong> ‏جمججممعیت)‏<br />

Deutschverein ١<br />

:German Reichstag ٢ قوهی مقننهی دولت آلمللممان <strong>در</strong> دوران رایش دوم و سوم.‏<br />

Sullivan ٣<br />

!42

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!