شکسپیر یک انقلابی در ادبیات
به قلم: الن وودز گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد
به قلم: الن وودز
گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد
- No tags were found...
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
شکسپبریبرر، <strong>یک</strong> انقلابىببىی <strong>در</strong> <strong>ادبیات</strong> گروه تئاتر ا گزیت الن وودز<br />
این سخنان بمنبمماینده ی انتقادی تند بر اخلاقیابىتبىی منسوخ است که بسیار همھهممسو با دن کیشوت<br />
١ سروانتس است. این دوران <strong>در</strong> اسپانیا دیگ جوشابىنبىی از تغیبریبرری اجتماعی بود که <strong>در</strong> آن طبقات<br />
کهن با سرعبىتبىی بیشبرتبرر از آن ذوب می شدند که طبقات جدید قا<strong>در</strong> باشند جایگزین آبهنبهها شوند. زوال<br />
فئودالیسم <strong>در</strong> کنار کشف آمر<strong>یک</strong>ا اثری مجممجخرب بر روی کشاورزی اسپانیا داشت. به جای جامعه ی<br />
دهقابىنبىی مولدی که نانش را از عرق جبینش به دست می آورد، با لشکری از گدایان و طفیلی ها،<br />
اشرافیان نابود شده و دزدان، خدمه ی سلطنبىتبىی و میخوارابىنبىی مواجهیم که همھهممگی <strong>در</strong> تلاشند بدون<br />
کار کردن روزگار بگذرانند.<br />
جامعه ی اسپانیا <strong>در</strong> این زمان همھهممان ترکیب گونا گون و سرشار از اراذل و اوباش، دزدان و<br />
شیادابىنبىی را به ما ارائه می کند که بازتاب شان را <strong>در</strong> صفحات بمنبممایشنامه های شکسپبریبرر می یابیم.<br />
فلسفه ی این قشر می تواند <strong>در</strong> <strong>یک</strong> کلمه جمججممع بندی شود: بقاء. زندگی تقلابىیبىی جنون آمبریبرز برای تضمبنیبنن<br />
وسائل معاش به هر طریق ممممممکن است. شعارشان این است:«هر کس برای خودش، و شیطان هم<br />
هرکس را که جا ماند بگبریبررد.» این فلسفه ی خودخواهی بورژوابىیبىی <strong>در</strong> سخنان سابجنبجچو پانزا٢ جمججممع بندی<br />
شده است که همھهممانند فالستف ارزش ها و اخلاقیات دنیای جدید را متجسم می کند، <strong>در</strong> حالىللىی که<br />
دن کیشوت به اخلاقیات و ارزش های دنیابىیبىی چنگ زده است که مدت هاست دیگر وجود ندارد.<br />
تضاد حاصله میان آبجنبجچه باید باشد و آبجنبجچه هست <strong>در</strong> <strong>یک</strong> کلمه خلاصه می شود: جنون. دقیقاً <strong>در</strong><br />
همھهممبنیبنن تضاد و پوچی آشکار آن است که طبرنبرز شاهکار سروانتس بهنبههفته است.<br />
صحنه های طبرنبرزآمبریبرز رک<strong>یک</strong> زندگی فرودستانه ی میخانه <strong>در</strong> دن کیشوت به این رمان زندگی و رنگ<br />
می بجببجخشد و همھهممزمان تضاد اصلی آن دوران تاربجیبجخی را برجسته می سازد. مردم عامی اسپانیا به<br />
همھهممان اندازه زنده و سرحال هستند که اشراف مرده و بیهوده اند. موضوع اصلی دن کیشوت<br />
مشتمل بر حقیقت تاربجیبجخی اساسی <strong>در</strong>باره ی دوران زوال فئودالىللىی است. ایده آل های شوالیه گری<br />
ا کنون <strong>در</strong> بسبرتبرر اقتصاد نوظهور سرمایه داری که <strong>در</strong> آن بمتبممام مناسبات، اصول و اخلاقیات از سوی<br />
پول نقد د<strong>یک</strong>ته می شوند، به شکل ناهنجاری هابىیبىی مضحک و غبریبررمتعارف ظاهر می شوند.<br />
انگلستان شکسپبریبرر همھهممانند اسپانیای سروانتس <strong>در</strong> گبریبررودار انقلاب اجتماعی و اقتصادی عظیمی<br />
بود. این تغیبریبرری متلاطم و <strong>در</strong>دنا ک بود که سمشسممار بسیاری از مردم را <strong>در</strong> فقر فرو برد و <strong>در</strong> شهرها<br />
طبقه ی بزرگی از عناصر لمللممبنپبنن پرولبرتبرر مجممجحروم ابجیبججاد کرد: گدایان، دزدان، روسپیان، سربازان فراری<br />
و امثال آبهنبهها که همھهممنشبنیبنن فرزندان اشراف فقبریبرر شده و کشیش های خلع لباس شده بودند؛ تا منبع<br />
بىببىی پایابىنبىی از شخصیت هابىیبىی همھهممچون سر جان فالستف را بسازند.<br />
٣٢<br />
Don Quixote ١<br />
Sancho Panza ٢