شکسپیر یک انقلابی در ادبیات
به قلم: الن وودز گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد
به قلم: الن وودز
گروه تئاتر اگزیت - ترجمه شیرین میرزانژاد
- No tags were found...
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
شکسپبریبرر، <strong>یک</strong> انقلابىببىی <strong>در</strong> <strong>ادبیات</strong> گروه تئاتر ا گزیت الن وودز<br />
شاهزاده هبرنبرری: چرا، من به دست خود پرسی را کشتم و تو را دیدم که مرده بودی.<br />
فالستف: دیدی؟ خداوندا، خداوندا، چق<strong>در</strong> مردم دوست دارند <strong>در</strong>وغ بگویند! قبول دارم که<br />
افتاده بودم و نفس نداشتم؛ او هم همھهممبنیبنن طور: اما هر دو همھهممزمان برخاستیم و طبق ساعت<br />
شروزبری دست کم <strong>یک</strong> ساعت جنگیدبمیبمم. ا گر حرفم باور شود، خوب است؛ ا گر نه، بگذارید<br />
کسابىنبىی که دلاوری را ارج می بهنبههند گناهش را بر دوش خود بکشند. به جان خودم سوگند<br />
می خورم، این زخم را من بر رانش وارد کردم. ا گر زنده بود و این را انکار می کرد، آه،<br />
وادارش می کردم تکه ای از سمشسممشبریبررم را ببلعد.<br />
(هبرنبرری چهارم، بجببجخش اول، پرده ی پنج، صحنه ی چهار)<br />
<strong>در</strong> حالىللىی که فالستف <strong>در</strong> میدان نبرببررد <strong>در</strong> بهببههبرتبررین حالت خود نیست، <strong>در</strong> مجممجحیط میخانه راحت است و<br />
خوب عمل می کند. <strong>در</strong> واقع، <strong>در</strong> حالىللىی که دیگران برای افتخار می جنگند او <strong>در</strong> بمتبممام طول بمنبممایش<br />
هبرنبرری چهارم می خورد و می نوشد. شاهزاده فالستف را <strong>در</strong> خواب مسبىتبىی <strong>در</strong> میخانه ی بورزهد<br />
می یابد، جابىیبىی که فالستف <strong>در</strong> آن مقدار زیادی سَک نوشیده است (شراب شبریبررین اسپانیابىیبىی که <strong>در</strong><br />
آن دوران <strong>در</strong> انگلستان مجممجحبوب بوده است). او مجممجحتویات صوربجتبجحساب فالستف را بررسی می کند که<br />
به شرح زیر است:<br />
پیتو: [می خواند]<br />
قلم: خروس، ٢ شیلینگ و ٢ پنس.<br />
قلم: سس، ۴ پنس<br />
قلم: سک، دو گالن، ۵ شیلینگ و ٨ پنس<br />
قلم: ماهی کولىللىی و سک بعد از شام، ٢ شیلینگ و ۶ پنس<br />
قلم: نان، نیم پبىنبىی.<br />
شاهزاده هبرنبرری: وحشتنا ک است! نیم پبىنبىی نان <strong>در</strong> مقابل این همھهممه شراب!<br />
(هبرنبرری چهارم، بجببجخش اول، پرده ی دو، صحنه ی چهار)<br />
ا گر بمنبممی دانید، دو گالن حدوداً برابر با نه لیبرتبرر است! فالستف به هر معنای کلمه مردی بزرگ است.<br />
جثه ی بزرگ او <strong>در</strong> مبنتبنن زیر به خو بىببىی روایت شده است:<br />
فالستف تا حد مرگ عرق می ریزد<br />
و همھهممچنان که راه می رود زمبنیبنن خشک را آبیاری می کند.<br />
(هبرنبرری چهارم، بجببجخش اول، پرده ی دو، صحنه ی دو)<br />
فالستف و شاهزاده وارد دوئل لفظی مسخره کردن <strong>یک</strong>دیگر می شوند و به نوبت به <strong>یک</strong>دیگر توهبنیبنن<br />
می کنند. توهبنیبنن های آبهنبهها به <strong>در</strong>جه ی بالابىیبىی از هبرنبررمندی می رسد، مانند وقبىتبىی که شاهزاده فالستف را<br />
چنبنیبنن توصیف می کند:<br />
٣٤