ابتذال عوامزدگی در سایهی تئاتر نکبتی
به قلم مجید اصغری، منتقد گروه تئاتراگزیت
ارزشگذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش
نقد و بررسی بمنبممایش «اَتینا» به کارگردابىنبىی حسبنیبنن دیردار
ابتذال عوام زدگی در سایه ی تئاتر نکببىتبىی
به قلم مجممججید اصغری، منتقد گروه تئاترا گزیت
ارزش گذاری منتقد: بدون ستاره‐ فاقد ارزش
ابتذال، واژه و توصیفی مجممجحبرتبررمانه است برای بمنبممایش «اَتینا». بمنبممایشی که ادعای اجتماعی بودن
دارد اما کاملا در ضد این ادعا حرکت می کند. مبنتبنن و اجرا به قدری وامانده است که نه
موقعیت می سازد و نه توان پیش بردن آن را دارد. همھهممه چبریبرز برای ساخت و پرداخت فریب
مجممجخاطب ترتیب داده شده. با حضور چند بازیگر نیمچه چهره تلویزیوبىنبىی مجممجخاطب عام را دور خود
جمججممع کرده و با یک طراحی صحنه بسیاربد و کلیشه ای، سعی در جلب نظر مجممجخاطب جدی تئاتر را
دارند. در واقع با این طراحی های مضحک می خواهند پای خود را از قربىتبىی بازی های تئاترهای قر
کمری و لاله زاری جدا کنند که صدالبته موفق بمنبممی شوند. البته که تئاتر روحوضی و لاله زاری
(که برخی دوستان تلاش دارند تا به عنوان تئاتر ملی به خورد ما بدهند که سخت در اشتباه
هستند) شرف دارد به این پدیده های ضدفرهنگی که این روزها در تئاترها و سالن های فاخر
خصوصی مان جولان می دهند. اثر با هر ترفند و راهکاری که بلد هست تلاش می کند تا از
مجممجخاطب خنده بگبریبررد چرا که دوستان قصد دارند تا همھهممبنیبنن مساله را ضمیمه موفقیت های بمنبممایش
نورابىنبىی شان کرده و برای مجممجخاطب جا بیندازند. برخی عوام هم گول این نوع تبلیغات را
می خورند و فروش بالای اثر یا به قول خودشان «سولد اوت» شدنشان را نشان از مردمی
بودن شان قلمداد می کنند. وای از این مصیبت!
تکلیف بمنبممایش آن جابىیبىی حتمی و مشخص می شود که در ترا ژیک ترین لحللححظاتش نبریبرز مجممجخاطب دست
از خنده برنداشته و گو بىیبىی عوامل و بازیگران را به سخره می گبریبررد. البته که دوستان متخصص
در امر خنده گرفبنتبنن از مجممجخاطب به خود غرّه نشوند چرا که اساسا تکلیف این مجممجخاطبان مثل روز
روشن است. در فضابىیبىی که مردمانش هیچ ارتباطی ببنیبنن خود و مساله شادی و نشاط حس
بمنبممی کنند، باید هم برای جفنگیات این چنیبىنبىی ریسه روند و با دل و روده ای در دست از سالن
خارج شوند. رتحنتحج این مردم از فقدان سرگرمی و شادی در جامعه است که باعث استقبال شان
از این گونه آثار بمنبممایشی شده وگرنه کدام آدم عاقلی می تواند به کتک خوردن یک زن توسط
شوهر صیغه ای اش از خنده ببرتبررکد و حبىتبىی روی زمبنیبنن ولو شود. این ها مسائلی نیست که بتوان به
راحبىتبىی از کنارشان گذشت یا زیر فرش پنهان شان کرد. پس ادعای اجتماعی و مردمی بودن اثر
کذب است که در وهله ی اول این خود بمنبممایش است که دست به افشایش می زند. حالا چه
گنجانده اند در این ابتذال نامه؟! من واقعا مانده ام از بازیگران خابمنبمم این بمنبممایش. بمنبممایش به
قدری در سر زنان می کوبد که بمنبممی دابمنبمم دوستان چطور حاضر شده اند در چنبنیبنن اثری به هبرنبرربمنبممابىیبىی
ببرپبرردازند. برخی می گویند که این نوع برخورد با زنان، در واقعیت هم اتفاق افتاده و نویسنده و
کارگردان درصدد این هستند که این واقعیات جامعه را به شکلی عریان به روی صحنه
بیاورند. باید به این دوستان گفت به فرض این که در واقعیت، جامعه ی ما گوه تر از این با زنان
برخورد می کنند و فرض می گبریبرر بمیبمم که همھهممه این ها از جمججممله معضلات و مسائل روز اجتماعی
ماست. صاحب اثر هم این واقعیات را مانند پشگل به صحنه ربجیبجخته، دستش هم درد نکند.
حرف ما این است که این نویسنده و کارگردان با همھهممه ی خردورزی در کجای این واقعیت
کثیف قرار گرفته اند؟! موضع حضرات نسبت به این پدیده های غبریبررانسابىنبىی چیست؟! منِ مجممجخاطب
می دابمنبمم که درد و مرض این اجتماع را هر روز در کوچه و خیابان می بینم. من آمده ام تا از
نگاه نویسنده و کارگردان با این مسائل روبه رو شوم و نکات تازه و جدیدی را بیاموزم.
کارگردان نه تنها پشت زن بمنبممایش درنیامده بلکه از بجتبجحقبریبرر او (به سبب خنده گرفبنتبنن از مجممجخاطب)
لذت نبریبرز می برد. بدترین و سخیف ترین شوخی های جنسی را با وی ابجنبججام می دهد تا صف
طولابىنبىی تری از مجممجخاطبان را مقابل سالن فاخر درست کند. ببریبرزینس است دیگر، چه می شود کرد.
هر ببریبرزینسی هم راه و چاه خود را دارد و ا گر بلد راه نباشی با کله به زمبنیبنن خواهی خورد.
چبریبرزی که به تازگی در فضای تئاتری ما مُد شده و به شدت نبریبرز خطرنا ک است، از آن طرف بام
افتادن برخی دوستان هست. برخی از این دوستان با اطلاع از اشباع شدن فضای تئاتری از
حس و حال روشنفکری و بمنبممایش های ادا و اطواری، کاملا در فضابىیبىی ضد آن کار کرده و اثر
تولید می کنند. دوستان خیال می کنند هر چه فضای نکبت تری از این اجتماع با یک رئالیسم به
شدت قلابىببىی را برای مجممجخاطب ترسیم کنند، جریان تازه ای را وارد تئاتر کرده اند و نانش را هم
می خورند. اما این نوع تئاتر نکببىتبىی هیچ تناسخی با جامعه امروز ما ندارد. بجببجحث بر سر سیاه بمنبممابىیبىی
نیست. بجببجحث بر سر شناخت و بجتبجحلیل درست و منطقی از اجتماع است که دوستان از آن
بىببىی بهببههره اند. اما در کمال تعجب تان باید بگو بمیبمم که خوشحالمللمم که این دست از آثار توسط اداره
بازبیبىنبىی و نظارت تایید شده و به روی صحنه می آیند. کسی چنبنیبنن حقی ندارد که از اجرای یک
اثر با همھهممه ی ابتذالش ممممممانعت ورزد و جلوی بمنبممایشش را بگبریبررد. ممممممانعت از چنبنیبنن آثاری ناخواسته
به رشد و بالندگی اش دامن می زند. بهببههبرتبررین راه برای مواجهه با این آثار، نقد است. نقدی به
شدت صرتحیتحح و بىببىی پرده که به مشکلات اساسی این آثار ببرپبرردازد. این که ما بدانیم و آ گاه باشیم
که دقیقا در خلق چه اثر و با چه مبرتبرر و معیاری دخیل هستیم بسیار مهم و ضروری است. آن
قدر باید این شهامت را در خود ببرپبررورانیم که با هر پیشنهادی وا نرفته و خود را به هر صحنه و
بمنبممایشی نفروشیم. بمنبممایش به قدری اسفنا ک بود که بنده می خواستم از خبریبرر نگارش نقدش
بگذرم چرا که نه بمنبممایشنامه ای در کار هست و نه کارگردابىنبىی و طراحی جدی ای که بشود کمی
درباره شان نوشت و بجببجحث کرد. اما دیدم که بىببىی تفاوت بودن به این پدیده های عجیب (البته که
این روزها دیگر عادی شده اند) نبریبرز کمکی به وضعیت موجود بمنبممی کند. کاش بدانیم که وقت و
زمان مان را صرف خلق چه آثاری می کنیم.
١٨ مرداد ١٣٩٨
اَتینا
خانه بمنبممایش مهرگان (سالن سمشسمماره ١)
٠٩ مرداد تا ٠٩ شهریور
زمان: ٢١:٠٠
مدت: ١ ساعت و ١٠ دقیقه
بهببهها: ۴٠,٠٠٠ تومان
نویسنده: رسول کاهابىنبىی
کارگردان: حسبنیبنن دِیردار
بازیگران: کامران تفبىتبىی، لعیا زنگنه، الهللهھام شعبابىنبىی،
سهند جاهد، ندا عقیقی، مهدی رحیمی سده، سمسسممبریبررا
کر بمیبممی، نیلوفر هوسمشسممند، علی مقدم
بهتبههیه کننده: مجممجحمدرضا یوسف زاده، مجممجحدثه کاظمی
مجممججری طرح: سبحان لاله
مدیرتولید: عطیه کاظمی
طراح نور: رضا حیدری
طراح صحنه: جمحجممید رضا زمزم
طراح لباس: الهللهھام شعبابىنبىی
طراح گر بمیبمم: نوید فرح مرزی
طراح گرافیک، عکس: مجممجحمدصادق زرجویان
خواننده: کامران تفبىتبىی
ترانه سرا: میثم یوسفی
آهنگساز موسیقی پایابىنبىی: بهببههنام جلیلیان
انتخاب موسیقی: شروین بجببجختیاری
طراحی صدا و افکت: امبنیبنن شریفی
دستیار و برنامه ریز: حسبنیبنن بنیاد
دستیاران کارگردان: سهیلا ا کبرببررزاده، عرفان سمشسممس
منشی صحنه: آزیتا عسگری
مجممججریان گر بمیبمم: ماهان ابراهیم زاده، سارا مبیبىنبىی، ماهان اسمسسمماعیل زاده
روابط عمومی و تبلیغات: ندا کاوندی، مهران عشریه
ساخت تبریبرزر: مجممجحمدصادق زرجویان، جمحجممیدرضا طاهر
عکاس: مهسا عباسی