تئاترموج نوی نروژ | استقلال و تفکر انتقادی
به قلم: الیزابت لینس لی ۲۰۱۶ ترجمه: شیرین میرزانژاد مهرماه ۱۳۹۸
به قلم: الیزابت لینس لی
۲۰۱۶
ترجمه: شیرین میرزانژاد
مهرماه ۱۳۹۸
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
تئاتر م<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong><br />
<strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong><br />
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰<br />
الیزابت لینس لی<br />
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰<br />
ترجمه شیرین میرزانژاد<br />
Copyright © 2019 Khameneh Multimedia All rights reserved.
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong><br />
<strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong><br />
به قلم: البریبرزابت لینس لىللىی<br />
٢٠١۶<br />
ترجمججممه: شبریبررین مبریبررزانژاد<br />
مهر ماه ١٣٩٨<br />
٢
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
٣
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
بجببجخش ا<strong>و</strong>ل<br />
تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong><br />
«کنسرت برای گرین لند» <strong>و</strong>رندنست تئاترت، ٢٠٠٣-٢٠٠۵<br />
چشم انداز تئاتر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> گسبرتبررده <strong>و</strong> متن<strong>و</strong>ع است؛ به گ<strong>و</strong>نا گ<strong>و</strong>بىنبىی فرهنگ <strong>و</strong> جغرافیای این کش<strong>و</strong>ر<br />
بهپبههنا<strong>و</strong>ر. غبریبررممممممکن است که بت<strong>و</strong>ان تص<strong>و</strong>یری منصفانه از بمتبممام آن در یک مقاله ارائه داد، <strong>و</strong> من<br />
تلاشی در این امر بمنبممی کنم. من بر ر<strong>و</strong>ی کمپابىنبىی های مستقل بمتبممرکز می کنم، یا به بیان دقیق تر<br />
بجببجخشی از عرصه ی هبرنبررهای بمنبممایشی که بر تئاتر معاصر پیشر<strong>و</strong> م<strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د در میان هبرنبررمندان<br />
آ<strong>و</strong>انگارد تا کید دارد. به عبارت دیگر؛ هبرنبررمندابىنبىی که هنجارها <strong>و</strong> ق<strong>و</strong>اعد را می شکنند <strong>و</strong> به<br />
شی<strong>و</strong>ه ای ن<strong>و</strong>آ<strong>و</strong>رانه در عرصه ی هبرنبرری خ<strong>و</strong>د کا<strong>و</strong>ش می کنند. این ها هبرنبررمندابىنبىی هستند که راه را<br />
برای شی<strong>و</strong>ه های جدید فکر کردن به تئاتر <strong>و</strong> خلق آن، شی<strong>و</strong>ه های جدید برای بیان ر<strong>و</strong>ایت،<br />
شی<strong>و</strong>ه های جدید برای جلب ت<strong>و</strong>جه مجممجخاطبان باز می کنند. هر از گاهی این ن<strong>و</strong>ع تئاتر، هبرنبرر تئاتر <strong>و</strong><br />
شی<strong>و</strong>ه ی بیان <strong>و</strong> مجممجحت<strong>و</strong>ای آن را دستخ<strong>و</strong>ش تغیبریبررات اساسی می کند. گاه این تغیبریبرر تنها لحللححظه ای<br />
می پاید <strong>و</strong> گاه اثرات عمیق <strong>و</strong> ادامه دار بر تارتحیتحخ تئاتر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> بافىقفىی می گذارد.<br />
تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد همھهممیشه در مقابل شی<strong>و</strong>ه ی بمنبممایشی سنبىتبىی تئاتر قرار گرفته است ‐نقد <strong>و</strong> چالش<br />
سنت ها <strong>و</strong> بهنبههادهای تئاتری همھهمم<strong>و</strong>اره بجببجخشی از ماهیت آ<strong>و</strong>انگارد است. این هبرنبررمندان رابطه ی<br />
٤
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
متقابل میان آزمایش هبرنبرری، ن<strong>و</strong>آ<strong>و</strong>ری تکن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>ژیک <strong>و</strong> تغیبریبررات اجتماعی <strong>و</strong> رابطه ی میان هبرنبررمند،<br />
اثر هبرنبرری <strong>و</strong> بمتبمماشا گر را به بجببجحث گذاشته اند. نقد در<strong>و</strong>ن هبرنبرری به ط<strong>و</strong>ر غبریبررمستقیم دربرگبریبررنده ی<br />
عنصر شکل گبریبرری اتفاق نظر نبریبرز هست، بر مبنای این <strong>و</strong>اقعیت که هبرنبررمندان می ت<strong>و</strong>انند ر<strong>و</strong>شن<br />
کنند که چه چبریبرزی در جریان غالب تئاتر از همھهممه مهم تر است: اینکه تئاتر چیست، تئاتر در<br />
چه م<strong>و</strong>قعیت اجتماعی ای قرار دارد، چه مجممججم<strong>و</strong>عه ق<strong>و</strong>اعد زیبابىیبىی شناسی <strong>و</strong> درامات<strong>و</strong>رژی غالب<br />
است <strong>و</strong> چه ان<strong>و</strong>اعی از دیدگاه سازی حا کم است. در بسبرتبرر تئاتر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> سنت غالب تئاتر<br />
ب<strong>و</strong>رژ<strong>و</strong>ابىیبىی رئالیست‐ر<strong>و</strong>انشناسانه ب<strong>و</strong>ده است، <strong>و</strong> تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> از دیرباز بمتبممایل خ<strong>و</strong>د را به<br />
فاصله گرفبنتبنن از آن در انتخاب بسبرتبرر <strong>و</strong> بجنبجح<strong>و</strong>ه ی بیان نشان داده است.<br />
در ط<strong>و</strong>ل ده سال گذشته، گسبرتبرره ای از ژانرهای گ<strong>و</strong>نا گ<strong>و</strong>ن را شاهد ب<strong>و</strong>ده ابمیبمم که از رئالیسم‐<br />
ر<strong>و</strong>انشناسی کلاسیک بهنبههادهای <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>ی متفا<strong>و</strong>ت است. اجراهای دیداری مجممجح<strong>و</strong>ر، قطعه قطعه <strong>و</strong><br />
کلاژ‐مانند <strong>و</strong> اجراهای بینارشته ای را دیده ابمیبمم که یادآ<strong>و</strong>ر ساختارشکبىنبىی تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد در<br />
دهه های ١٩٨٠ <strong>و</strong> ١٩٩٠ هستند. امر<strong>و</strong>زه ما با ر<strong>و</strong>ش های بمنبممایشی چندگانه هم در در<strong>و</strong>ن<br />
بهنبههادها <strong>و</strong> هم خارج از آن ر<strong>و</strong>بر<strong>و</strong> هستیم. به عبارت دیگر شی<strong>و</strong>ه های تئاتری برآمده از<br />
کا<strong>و</strong>ش های گر<strong>و</strong>ه های ک<strong>و</strong>چک مستقل اغلب از س<strong>و</strong>ی بهنبههادها پذیرفته می ش<strong>و</strong>ند. اما شایان تا کید<br />
است که همھهممچنان ابتدا <strong>و</strong> مهم تر از همھهممه در مجممجحافل خارج از بهنبههادهای بزرگ است که کا<strong>و</strong>ش ها<br />
هبرنبرر را به شی<strong>و</strong>ه ها <strong>و</strong> پدیده های ن<strong>و</strong>آ<strong>و</strong>رانه رهنم<strong>و</strong>ن می ش<strong>و</strong>د.<br />
یک پر<strong>و</strong>ژه ی تئاتری که خارج از بهنبههادهای مجممجحلی یا ملی در جریان است همھهمم<strong>و</strong>اره از لحللححاظ اقتصادی<br />
تئاتری ضعیف خ<strong>و</strong>اهد ب<strong>و</strong>د. شرایط کاری پیش بیبىنبىی نشده (اقتصادی، ساختاری <strong>و</strong> سازمابىنبىی) همھهمم<strong>و</strong>اره<br />
خصلت اساسی <strong>و</strong>اقعیت برای هبرنبررمندابىنبىی است که کار در خارج از بهنبههادها را انتخاب می کنند. این<br />
مقاله به بجببجحث درباره ی بجببجخش هابىیبىی از ا ک<strong>و</strong>سیستم ملی می پردازد که تئاتر خارج از بهنبههادها در آن کار<br />
کرده <strong>و</strong> همھهممچنان کار می کند. در <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> برای این بجببجخش از چشم انداز تئاتری از عبارت کمپابىنبىی های<br />
مستقل <strong>و</strong> هبرنبررهای بمنبممایشی مستقل استفاده می کنیم. این عبارات از سال های دهه ی ۶٠ در <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong><br />
<strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د داشته اند. این همھهممان زمابىنبىی است که می ت<strong>و</strong>انستیم برای بجنبجخستبنیبنن بار ببینیم که ج<strong>و</strong>انه های این<br />
تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد شر<strong>و</strong>ع به ر<strong>و</strong>ییدن می کنند. در ط<strong>و</strong>ل سال های دهه ی شصت، چشم انداز تئاتر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong><br />
عمدتاً متشکل از بهنبههادهای بزرگی ب<strong>و</strong>د که تئاتر کلاسیک را برای ب<strong>و</strong>رژ<strong>و</strong>اها به ر<strong>و</strong>ی صحنه<br />
می آ<strong>و</strong>ردند. بجببجخش زیرزمیبىنبىی در حاشیه ب<strong>و</strong>د، اما <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د داشت.<br />
٥
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
دهه ی شصت<br />
در سال ١٩۶۴، «ی<strong>و</strong>جین<strong>و</strong> باربا»i ی ایتالیابىیبىی کمپابىنبىی «تئاتر ا<strong>و</strong>دین» را در اسل<strong>و</strong> راه اندازی کرده ب<strong>و</strong>د.<br />
ا<strong>و</strong> پس از سال ها کار در لابرات<strong>و</strong>ار تئاتر یرژی گر<strong>و</strong>تفسکی در لهللهھستان به <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> آمده ب<strong>و</strong>د. باربا پیش از<br />
آن هم به <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> آمده ب<strong>و</strong>د <strong>و</strong> این همھهممان جابىیبىی ب<strong>و</strong>د که می خ<strong>و</strong>است باشد.<br />
در آغاز دهه ی ۶٠، <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> کش<strong>و</strong>ری با فرهنگی ضعیف ب<strong>و</strong>د. ما هن<strong>و</strong>ز در دهه ی پنجاه گبریبرر کرده ب<strong>و</strong>دبمیبمم<br />
‐یکی از سنبىتبىی ترین دهه هابىیبىی که کش<strong>و</strong>ر به خ<strong>و</strong>د دیده است. <strong>و</strong>یژگی اصلی مجممجحافل فرهنگی،<br />
ک<strong>و</strong>ته اندیشی، مجممجحد<strong>و</strong>دیت ذهبىنبىی <strong>و</strong> تش<strong>و</strong>یش از ناشناخته ها ب<strong>و</strong>د. به خاطر سهمیه بندی د<strong>و</strong>ران جنگ <strong>و</strong><br />
پس از جنگ، <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> از جریان های ببنیبنن المللممللی جدا افتاده ب<strong>و</strong>د. اغلب آبجنبجچه از خارج می آمد به دیده ی<br />
تردید نگریسته می شد، از جمججممله هبرنبررمندان <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>ی با بجتبجحصیلات <strong>و</strong> بجتبججربه ی ببنیبنن المللممللی. شرایط آمیخته<br />
با ک<strong>و</strong>ته فکری ب<strong>و</strong>د <strong>و</strong> هر کس در جهت ن<strong>و</strong>آ<strong>و</strong>ری تلاش می کرد، اغلب م<strong>و</strong>رد مجممجخالفت <strong>و</strong> بمتبممسخر قرار<br />
می گرفت.<br />
به این جامعه ی فرهنگی، یک ایتالیابىیبىی پر<strong>و</strong>رش یافته در تئاتر لهللهھستان با مجممجح<strong>و</strong>ر فبریبرزیکال، زیبابىیبىی <strong>و</strong><br />
دیداری <strong>و</strong>ارد شد. سنت تئاتری <strong>و</strong> بهنبههادهای سنبىتبىی در آن زمان بر چشم انداز تئاتر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> غالب ب<strong>و</strong>دند.<br />
از باربا استقبال چندابىنبىی نشد، حبىتبىی با اینکه تنها از بازیگران <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>ی استفاده می کرد‐ آبهنبههابىیبىی که از<br />
س<strong>و</strong>ی آ کادمی ملی تئاتر پذیرفته نشده ب<strong>و</strong>دند. تئاتر ا<strong>و</strong>دین در <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> دیری نپایید. این کمپابىنبىی در<br />
سال ١٩۶۵بجنبجخستبنیبنن بمنبممایش خ<strong>و</strong>د؛ «ا<strong>و</strong>رنیت<strong>و</strong>فیلن»ii بر اساس «عاشقان پرندگان» اثر ینس ببریبررنب<strong>و</strong>iii را<br />
افتتاح کرد. پس از آن، هیچ جمحجممایبىتبىی از س<strong>و</strong>ی د<strong>و</strong>لت برای ادامه ی کارشان از آبهنبهها ص<strong>و</strong>رت نگرفت. با<br />
این حال، این کمپابىنبىی در کش<strong>و</strong>رهای ار<strong>و</strong>پای سمشسممالىللىی ت<strong>و</strong>ر اجرای این اثر را برگزار کرد. همھهممه جا،<br />
خص<strong>و</strong>صاً در دابمنبممارک از آبهنبهها استقبال خ<strong>و</strong> بىببىی شد <strong>و</strong> در شهر ه<strong>و</strong>لستبرببرر<strong>و</strong>iv از آبهنبهها دع<strong>و</strong>ت شد که لابرات<strong>و</strong>ار<br />
تئاترشان را در آبجنبججا برپا کنند. به این ترتیب کمپابىنبىی در سال ١٩۶۶ به ه<strong>و</strong>لستبرببرر<strong>و</strong> نقل مکان کرد،<br />
شهری که در معرض بهتبههدید کاهش جمججممعیت قرار داشت. ه<strong>و</strong>لستبرببرر<strong>و</strong> در قالب یک طرح برنامه ریزی<br />
شهری از تئاتر ا<strong>و</strong>دین دع<strong>و</strong>ت به عمل آ<strong>و</strong>رد <strong>و</strong> این طرح اسبرتبرراتژی ه<strong>و</strong>سمشسممندانه ای از کار درآمد. تئاتر<br />
ا<strong>و</strong>دین هن<strong>و</strong>ز هم در ه<strong>و</strong>لستبرببرر<strong>و</strong> مستقر است <strong>و</strong> حض<strong>و</strong>رش در احیای شهر نقش مهمی ایفاء کرده است.<br />
تئاتر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> با مهاجرت تئاتر ا<strong>و</strong>دین گنجینه ای غبىنبىی را از دست داد.<br />
تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد دیگری که نباید از آن غافل ماند ‐که تقریباً به مدت بیست سال پابرجا ب<strong>و</strong>د‐<br />
«صحنه ٧» در اسل<strong>و</strong> است. صحنه ٧ در سال ١٩۶۶ به عن<strong>و</strong>ان زیرمجممججم<strong>و</strong>عه ی «کلاب ٧» راه اندازی<br />
Eugenio Barba i<br />
Ornitofilene ii<br />
Jens Bjørneboe iii<br />
٦<br />
Holstebro iv
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
شد. تئاتری ک<strong>و</strong>چک <strong>و</strong> باز ب<strong>و</strong>د که ه<strong>و</strong>ابىیبىی جهابىنبىی در آن می دمید. مدیر تئاتر، «س<strong>و</strong>سن کر<strong>و</strong>گ»i ، بمنبممایه ی<br />
این تئاتر بجتبججر بىببىی را تئاتری باز ت<strong>و</strong>صیف کرد؛ باز به ر<strong>و</strong>ی ژانرهای جدید تئاتر، تئاتر ن<strong>و</strong> <strong>و</strong> بازیگران<br />
جدید. گرچه مجممجحافظه کاری فرهنگی همھهممچنان سلطه داشت، فضای رادیکالبریبرزه ی سیاسی دهه ی<br />
شصت راه خ<strong>و</strong>د را به س<strong>و</strong>ی <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> باز می کرد <strong>و</strong> برای آبهنبهها که تشنه ی تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد <strong>و</strong> بجتبجحرکات جهابىنبىی<br />
ب<strong>و</strong>دند، صحنه/کلاب ٧ جای مناسبىببىی ب<strong>و</strong>د.<br />
در سال بمنبممادین ١٩۶٨، مرکز هبرنبرری جدیدی افتتاح شد که در کنار کلاب ٧ سهم به سزابىیبىی در<br />
فضای هبرنبرری فرهنگ ضدجریان غالب داشت؛ مرکز فرهنگی هبىنبىی ا<strong>و</strong>نستاii در ه<strong>و</strong>یک<strong>و</strong>دنiii<br />
بار<strong>و</strong>مiv<br />
در<br />
(همھهممسایه ی اسل<strong>و</strong>). تردید نسبت به این مرکز فرهنگی جدید در میان هبرنبررمندان ج<strong>و</strong>ان<br />
شایع شده ب<strong>و</strong>د، خص<strong>و</strong>صاً به این دلیل که از س<strong>و</strong>ی افرادی بسیار ثر<strong>و</strong>بمتبممند جمحجممایت می شد. اما تردید<br />
ا<strong>و</strong>لیه ی هبرنبررمندان ج<strong>و</strong>ان خیلی ز<strong>و</strong>د از میان رفت. این مرکز به سرعت تبدیل به مجممجحلی مهم برای<br />
هبرنبرر <strong>و</strong> فرهنگ معاصر شد. ساختمان آن پر از تکن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>ژی پیشرفته ی زمان خ<strong>و</strong>د ب<strong>و</strong>د <strong>و</strong> از ج<strong>و</strong>انان،<br />
را ک، پانک <strong>و</strong> دیگر جل<strong>و</strong>ه های فرهنگ ضدجریان استقبال می شد. در د<strong>و</strong>رابىنبىی که مدرنیسم (که<br />
امر<strong>و</strong>ز در بافىقفىی ار<strong>و</strong>پا به تارتحیتحخ پی<strong>و</strong>سته) هن<strong>و</strong>ز بمنبمماینده ی امری جدید <strong>و</strong> ناشناخته برای عم<strong>و</strong>م مردم <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong><br />
ب<strong>و</strong>د، هبرنبررمندان رادیکال <strong>و</strong> مجممجخاطبان بیشبرتبرری می ت<strong>و</strong>انستند کارگاه ها <strong>و</strong> بمنبممایش های بجتبججر بىببىی مهمان<br />
ببنیبنن المللممللی را در این مرکز بجتبججربه کنند. بجتبجحرکات خارجی شامل تغیبریبرر جهت رادیکال به س<strong>و</strong>ی ح<strong>و</strong>زه ی<br />
هبرنبررهای بمنبممایشی ‐ به گ<strong>و</strong>نه ای که در ط<strong>و</strong>ل نیمه ی د<strong>و</strong>م دهه ی شصت در ار<strong>و</strong>پا <strong>و</strong> آمریکا دیده<br />
می شد‐ ب<strong>و</strong>د. زیبابىیبىی شناسی بینارشته ای در هبرنبرر آ<strong>و</strong>انگارد هنجاری ساختاری ب<strong>و</strong>د. هبرنبرر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> با<br />
جریان های مهم جهابىنبىی در ارتباط قرار گرفته ب<strong>و</strong>د‐ در د<strong>و</strong>رابىنبىی که بجتبجحرکات خارجی در <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> هن<strong>و</strong>ز<br />
امری نادر ب<strong>و</strong>د. به این ترتیب این مرکز به مجممجحلی الهللهھام بجببجخش تبدیل شد <strong>و</strong> مأمبىنبىی ب<strong>و</strong>د برای بجتبججربه ی<br />
آزادانه <strong>و</strong> مجممجحافل آ<strong>و</strong>انگارد هبرنبرر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>.<br />
علبریبررغم خ<strong>و</strong>ش بیبىنبىی رادیکال های فرهنگی شرق <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>، کلیت جامعه ی فرهنگی <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> هن<strong>و</strong>ز <strong>و</strong>یژگی<br />
ک<strong>و</strong>ته نظری <strong>و</strong> مجممجحافظه کاری را داشت. به مدبىتبىی ط<strong>و</strong>لابىنبىی، این رفتارها برای اثبات این امر ب<strong>و</strong>د که عمیقاً<br />
ریشه در ذهنیت <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>ی دارند. یان اریک <strong>و</strong>لدv یکی از شعرای معاصر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> آن را این گ<strong>و</strong>نه ت<strong>و</strong>ضیح<br />
می دهد:«ه<strong>و</strong>یک<strong>و</strong>دن در کنار کلاب ٧، سهم به سزابىیبىی در عصر طلابىیبىی فرهنگ ضدجریان داشتند،<br />
عصری طلابىیبىی که <strong>و</strong>قبىتبىی لیبرببررالیسم بازار، حا کمیت ثر<strong>و</strong>ت، ذهنیت مبتذل، جمججممعیت زرد <strong>و</strong><br />
Sossen Krohg i<br />
Henie Onstad ii<br />
Høvikodden iii<br />
Bærum iv<br />
٧<br />
Jan Erik Vold v
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
سیاست مداران س<strong>و</strong>سیال‐دم<strong>و</strong>کرات عاری از بینش، هدایت گر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> نفت خبریبرز در ط<strong>و</strong>ل پانزده سال<br />
آخر قرن گذشته شدند، به تدرتحیتحج از ببنیبنن رفت… در ط<strong>و</strong>ل دهه های ٧٠ ۶٠، <strong>و</strong> ٨٠ میلادی،<br />
ه<strong>و</strong>یک<strong>و</strong>دن م<strong>و</strong>سسه ای در شهر همھهممسایه ب<strong>و</strong>د که در کنار کلاب ٧ در پایتخت، اسل<strong>و</strong> را تبدیل به<br />
شهری کاملاً به ر<strong>و</strong>ز برای آ<strong>و</strong>انگارد <strong>و</strong> مدرنسیم جهابىنبىی کرده ب<strong>و</strong>د. اسل<strong>و</strong> هم به آبجنبجچه دیگر<br />
پایتخت های اسکاندینا<strong>و</strong>ی در آن پیشر<strong>و</strong> ب<strong>و</strong>دند، نزدیک می شد. پس از آنکه شهرداری اسل<strong>و</strong> کلاب<br />
٧ را در سال ١٩٨۵ به تعطیلی کشاند، ه<strong>و</strong>یک<strong>و</strong>دن به مدبىتبىی ط<strong>و</strong>لابىنبىی در حفظ این سنت تنها ماند.<br />
دهه ی هفتاد<br />
<strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> به پشتیبابىنبىی تغیبریبررات سیاسی دهه ی ۶٠، <strong>و</strong>ارد دهه ی ٧٠ شد. در ط<strong>و</strong>ل سال های ا<strong>و</strong>لیه ی<br />
دهه ی ٧٠، کش<strong>و</strong>ر دستخ<strong>و</strong>ش تغیبریبررابىتبىی چشمگبریبرر در سیاست فرهنگی شد. از جمججممله، اقدام به<br />
تا کید بر حاشیه ها کرد <strong>و</strong> سپس بمتبممرکززدابىیبىی از هبرنبررهای بمنبممایشی آغاز شد. سیاست مداران فکر<br />
می کردند با ت<strong>و</strong>جه به این که بجببجخش عمده ی عرصه ی هبرنبررهای بمنبممایشی در اسل<strong>و</strong> <strong>و</strong> تا حدی برگن مستقر<br />
ب<strong>و</strong>د، این امر ضر<strong>و</strong>رت دارد. پس از آن چنبنیبنن مقرر شد: هبرنبررهای بمنبممایشی برای تعداد هر چه بیشبرتبرری<br />
از مردم، از بمتبممام اقشار جامعه. بمتبممرکززدابىیبىی در سیاست های فرهنگی در ط<strong>و</strong>ل این د<strong>و</strong>ران بر تق<strong>و</strong>یت<br />
فرهنگ های ن<strong>و</strong>احی <strong>و</strong> مجممجحلی به شی<strong>و</strong>ه ی خ<strong>و</strong>دشان تا کید می کرد. تئاترهای مجممجحلی ساخته شدند،<br />
سیستم برگزاری ت<strong>و</strong>ر اجرا گسبرتبررش یافت <strong>و</strong> تئاتر فرا گبریبرر در ا<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>یت ب<strong>و</strong>د. کمپابىنبىی های مستقل در<br />
سال های بعد بمنبمماینده ی بجببجخش بزرگی از فعالیت تئاتری در حاشیه ها ب<strong>و</strong>دند. عمدتاً این گر<strong>و</strong>ه های<br />
مستقل ب<strong>و</strong>دند که اطمینان حاصل می کردند ک<strong>و</strong>دکان امکان بجتبججربه ی تئاتر را داشته باشند.<br />
با <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د بهنبههادهای سنبىتبىی در یک س<strong>و</strong> <strong>و</strong> جنبش های سیاسی قدربمتبممند (حزب کم<strong>و</strong>نیست در ا<strong>و</strong>ج م<strong>و</strong>فقیت)<br />
در س<strong>و</strong>ی دیگر، عرصه ی فرهنگ در <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> هن<strong>و</strong>ز ک<strong>و</strong>چک <strong>و</strong> مجممجحد<strong>و</strong>د ب<strong>و</strong>د. جنبش های سیاسی م<strong>و</strong>جب<br />
ابجیبججاد س<strong>و</strong>یه های مجممجخالف سیاسی ‐تئاتری شد <strong>و</strong> تنش بالا گرفت <strong>و</strong> در سال ١٩٧٨ منجر به د<strong>و</strong><br />
فرا کسی<strong>و</strong>ن میان بازیگران شد؛ گر<strong>و</strong>ه آزاد <strong>و</strong> مستقل <strong>و</strong> گر<strong>و</strong>هی که می خ<strong>و</strong>استند اشتغال پایدار را<br />
حفظ کنند. در آن زمان ١۵۵ بازیگر مستقل در <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ثبت شده ب<strong>و</strong>د <strong>و</strong> برایشان تقریباً غبریبررممممممکن ب<strong>و</strong>د<br />
که کار پیدا کنند.<br />
با آزمایش <strong>و</strong> بجتبجحقیق بر اشکال جدید بیان تئاتری گر<strong>و</strong>ه های مستقل به دنبال جدابىیبىی از شی<strong>و</strong>ه های تئاتر<br />
سنبىتبىی ب<strong>و</strong>دند. بجنبجخستبنیبنن <strong>و</strong> مهم ترین نتیجه، جدابىیبىی از رئالیسم ر<strong>و</strong>انشناسانه <strong>و</strong> دی<strong>و</strong>ار چهارم ب<strong>و</strong>د. این<br />
امر منجر به ابجیبججاد تئاتری شد که سه جهت اصلی داشت؛ تئاتر سیاسی الهللهھام گرفته از ری <strong>و</strong>ی<strong>و</strong>/<br />
<strong>و</strong>اریته، تئاتر بهتبههییجی الهللهھام گرفته از برشت <strong>و</strong> تئاتر فبریبرزیکال الهللهھام گرفته از گر<strong>و</strong>تفسکی <strong>و</strong> آرت<strong>و</strong> <strong>و</strong><br />
دیگران.<br />
این کا<strong>و</strong>ش زبان های آلبرتبررناتی<strong>و</strong> تئاتر، چنان که در دهه ی هفتاد دیده شده است، نقش بزرگی در<br />
بررسی جنبه ی اجتماعی تئاتر ایفاء کرد. چنان که در بالا اشاره شد، کمپابىنبىی های تئاتر مستقل به<br />
٨
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
برگزاری ت<strong>و</strong>ر اجرا می پرداختند <strong>و</strong> با مجممجخاطبان در مقیاس بزرگ تری نسبت به بهنبههاد ها ارتباط<br />
می گرفتند. یکی از دلایل اصلی این ب<strong>و</strong>د که هبرنبررمندان می خ<strong>و</strong>استند م<strong>و</strong>انع اجتماعی <strong>و</strong> فرهنگی را<br />
در هم شکنند <strong>و</strong> رابطه ی متقابل صحنه <strong>و</strong> سالن را بازسازی بمنبممایند. آبهنبهها می خ<strong>و</strong>استند راه خ<strong>و</strong>د را به<br />
ببریبرر<strong>و</strong>ن از اما کن ب<strong>و</strong>رژ<strong>و</strong>ابىیبىی باز کرده <strong>و</strong> جنبه ی اجتماعی تئاتر را بررسی کنند. آبهنبهها با برقراری ارتباط با<br />
گر<strong>و</strong>ه های جدید مجممجخاطبان از طریق سیاست های آلبرتبررناتی<strong>و</strong> بمنبممایش، <strong>و</strong> با تا کید بر نقد اجتماعی در<br />
مجممجحت<strong>و</strong>ای اجرا اقدام به این کار کردند.<br />
در سال ١٩٧٧، تقریباً ١۶ کمپابىنبىی تئاتر <strong>و</strong> رقص مستقل م<strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د در آن زمان گرد هم آمدند. آبهنبهها<br />
خ<strong>و</strong>استه ها <strong>و</strong> نیازهای مشبرتبررک بسیاری داشتند؛ آ گاهی <strong>و</strong> ارتقاء جایگاه عرصه ی هبرنبررهای بمنبممایشی<br />
مستقل، ارائه ی بمنبممایش ها، همھهممکاری میان کمپابىنبىی ها <strong>و</strong> تق<strong>و</strong>یت اقتصاد. در ف<strong>و</strong>ریه ١٩٧٧،<br />
«تئاترسنبرتبرر<strong>و</strong>م»i تاسیس شد، سازمابىنبىی برای حفظ منافع کمپابىنبىی های تئاتر <strong>و</strong> باله ی <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> (بعدها تغیبریبرر<br />
نام داد <strong>و</strong> عن<strong>و</strong>ان رسمسسممی خ<strong>و</strong>د به زبان انگلیسی را هم برگزید: ابجنبججمن هبرنبررهای بمنبممایشی <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>).<br />
از جمججممله اهداف تئاترسنبرتبرر<strong>و</strong>م تلاش برای ابجیبججاد نظام جمحجممایبىتبىی مشخصاً برای کمپابىنبىی های مستقل ب<strong>و</strong>د.<br />
مدل سازمابىنبىی الهللهھام گرفته از سازمان های مشابه در س<strong>و</strong>ئد <strong>و</strong> دابمنبممارک ب<strong>و</strong>د. از میان کمپابىنبىی هابىیبىی که<br />
پشتیبان تئاترسنبرتبرر<strong>و</strong>م ب<strong>و</strong>دند می ت<strong>و</strong>ان از «کلاژ دانسه کمپابىنبىی»ii ، «دانسه ل<strong>و</strong>فته»iii ، «د<strong>و</strong>که تئاتر<br />
<strong>و</strong>رکستد»iv ، «فیلی<strong>و</strong>ک<strong>و</strong>س تئاتره»v ، «فری باله»vi ، «گرن لاند فری تئاتر»vii ، «ه<strong>و</strong>یک باله»viii ،<br />
«م<strong>و</strong>سیدرا» ، «پارله پ<strong>و</strong>رتن تئاترگر<strong>و</strong>پ» ، «سالت کمپا گنیت» ، «تئاتر فبریبرره»<br />
xii xi x ix<br />
، «تئاتر ر<strong>و</strong>نت‐<br />
Teatersentrum i<br />
Collage Dansekompani ii<br />
Danseloftet iii<br />
Dukketeaterverkstedet iv<br />
Filiokus Teatret v<br />
Fri Ballett vi<br />
Grenland Friteater vii<br />
Hovik Ballet viii<br />
Musidra ix<br />
Perleporten Teatergruppe x<br />
Saltkompagniet xi<br />
٩<br />
Teater 4 xii
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
ا<strong>و</strong>مکرینگ»i ، «تیسبىببىی تئاتره»ii <strong>و</strong> «ترام تئاتره»iii<br />
فستی<strong>و</strong>ال کمپابىنبىی های مستقل <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>ی را برگزار کردند.<br />
نام برد. تابستان همھهممان سال کمپابىنبىی ها بجنبجخستبنیبنن<br />
دهه ی هشتاد<br />
در ط<strong>و</strong>ل دهه ی هشتاد سمشسممار هبرنبررمندان بمنبممایشی مستقل افزایش چشمگبریبرری یافت. این افزایش مرتبط<br />
با این امر است که گر<strong>و</strong>ه های بمنبممایشی مستقل در سال ١٩٨٢ به عن<strong>و</strong>ان بجببجخشی از ب<strong>و</strong>دجه ی ملی با<br />
جمحجممایت برای مدیریت <strong>و</strong> ت<strong>و</strong>لید پذیرفته شدند. در سال ١٩٨٨ این نظام، به نظامی سه بجببجخشی تغیبریبرر<br />
کرد که میان جمحجممایت مدیریبىتبىی سه ساله <strong>و</strong> یک ساله به علا<strong>و</strong>ه ی جمحجممایت از پر<strong>و</strong>ژه های <strong>و</strong>احد تقسیم<br />
شد. جزء دیگری که در سال ١٩٨٨ بنای آن گذاشته شد، در نظر گرفبنتبنن کیفیت کار هبرنبرری<br />
کمپابىنبىی ها ب<strong>و</strong>د.<br />
ایده های ساختارشکبىنبىی پست مدرنیسبىتبىی تنها به حاشیه های عرصه ی تئاتر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> رسیده ب<strong>و</strong>د.<br />
ایده آل های ساختارشکبىنبىی دربرگبریبررنده ی از ببنیبنن بردن سلسله مراتب ها ب<strong>و</strong>د؛ سلسله مراتب فرآیند<br />
(گرایشی که در <strong>و</strong>اقعیت از زمان ا<strong>و</strong>لبنیبنن دم<strong>و</strong>کراتبریبرزه شدن فرآیند کار گر<strong>و</strong>ه ها دیده شده است)،<br />
سلسله مراتب دیدگاه ها (این امر در تئاتر منجر به شکسبنتبنن حا کمیت مبنتبنن شد) <strong>و</strong> سلسله مراتب های<br />
دیگری که اعمال می شد. به این ترتیب تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد منتهی به درامات<strong>و</strong>رژی پست دراماتیک<br />
شد‐ ر<strong>و</strong>یکردی به تئاتر که هن<strong>و</strong>ز هم در بجببجخش هابىیبىی از عرصه ی هبرنبررهای بمنبممایشی مستقل <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> تا<br />
امر<strong>و</strong>ز هم برجسته است.<br />
درامات<strong>و</strong>رژی های دیگر<br />
در <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> <strong>و</strong>اژه ی «لیکستیلت درامات<strong>و</strong>رگی»iv<br />
به معنای درامات<strong>و</strong>رژی همھهممسان در اشاره به تئاتر<br />
پست دراماتیک استفاده می ش<strong>و</strong>د که در آن بمتبممام ابزارهای بمنبممایشی در جایگاه برابر قرار می گبریبررند.<br />
معم<strong>و</strong>لاً این نقد به این <strong>و</strong>اژه <strong>و</strong>ارد می ش<strong>و</strong>د که در عرصه ی عمل آرمابىنبىی <strong>و</strong> تقریباً بىببىی استفاده است.<br />
مبنای این نقد یک س<strong>و</strong>ءتفاهم است؛ این <strong>و</strong>اژه به این معنا نیست که بمتبممام ابزارهای بمنبممایشی باید عملاً<br />
در هر ت<strong>و</strong>لیدی همھهممسان باشند، بمتبممام ت<strong>و</strong>لیدات بر برخی عناصر نسبت به عناصر دیگر تا کید بیشبرتبرری<br />
دارند. این <strong>و</strong>اژه اشاره به ذهنیبىتبىی همھهممسان بر مبنای ر<strong>و</strong>یکرد بینارشته ای (چنان که بالاتر اشاره شد)<br />
دارد. در این ر<strong>و</strong>یکرد حا کم ب<strong>و</strong>دن مبنتبنن بر اثر <strong>و</strong> ر<strong>و</strong>ش بمنبممایشی، فرض پذیرفته شده نیست، بلکه<br />
Teater Rundt-Omkring i<br />
Thesbiteatret ii<br />
Tramteatret iii<br />
١٠<br />
likestilt dramaturgi iv
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
هر عنصری می ت<strong>و</strong>اند حا کم باشد. به عبارت دیگر، جایگاه برابر ن<strong>و</strong>عی دم<strong>و</strong>کراتبریبرزه شدن کار<br />
تئاتری را بازتاب می دهد‐ که در متدهای کاری لابرات<strong>و</strong>ارمجممجح<strong>و</strong>ر کار تئاتری <strong>و</strong> مدل های سازمابىنبىی هم<br />
بازتاب یافته است.<br />
از نظر زیبابىیبىی شناسی <strong>و</strong>اژه ی همھهممسان اشاره به ساختار درامات<strong>و</strong>رژی ای دارد که در آن عناصر در یک<br />
ذهنیت برابرنگر با هم در ارتباط هستند. دیگر این گ<strong>و</strong>نه نیست که عناصر دیداری، شنیداری،<br />
جسمی یا تکن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>ژی در خدمت مبنتبنن دراماتیک باشند. در ع<strong>و</strong>ض کار تئاتری <strong>و</strong> کار متبىنبىی <strong>و</strong>ارد<br />
سنبرتبرزی می ش<strong>و</strong>د که در آن پیشرفت به ص<strong>و</strong>رت م<strong>و</strong>ازی ص<strong>و</strong>رت می گبریبررد. تئاتر پست دراماتیک از<br />
ر<strong>و</strong>ایت دراماتیک <strong>و</strong> درام جمحجمماسی جدا شده است، یعبىنبىی ساختار خطی داستان که اساس تئاتر<br />
کلاسیک است را رد می کند. به عبارت دیگر این تئاتر، سنت تئاتر مبنتبنن مجممجح<strong>و</strong>ر را به چالش می کشد،<br />
نه از لحللححاظ کشبنتبنن مبنتبنن تئاتری، بلکه از لحللححاظ گسبرتبررش درک مبنتبنن. کلاژ مبنتبنن شاید دقیق ترین <strong>و</strong>اژه<br />
باشد. این ن<strong>و</strong>ع مبنتبنن تئاتری تنها بر مبنای دیال<strong>و</strong>گ نیست، بلکه بمتبممام ان<strong>و</strong>اع مبنتبنن را ترکیب می کند:<br />
م<strong>و</strong>ن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>گ، دیال<strong>و</strong>گ، شعر، استدلال های تئ<strong>و</strong>ریک <strong>و</strong> قطعابىتبىی از گسبرتبرره ی ژانرهای داستابىنبىی <strong>و</strong><br />
غبریبررداستابىنبىی.<br />
تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد دهه ی ٨٠ غالباً جهت دیداری داشت (علبریبررغم تا کید بر زیبابىیبىی شناسی چند<strong>و</strong>جهی)؛<br />
<strong>و</strong> اثر تص<strong>و</strong>یری به معنای <strong>و</strong>اقعی کلمه مرکز اصلی ب<strong>و</strong>د که منجر به بجتبججربه ی مجممجحد<strong>و</strong>د کردن فضا به <strong>و</strong>جه<br />
پیشابىنبىی یا د<strong>و</strong>بعدی کردن شد. هدف این ب<strong>و</strong>د که فضای بمنبممایش تص<strong>و</strong>یری د<strong>و</strong>بعدی به جای سه بعدی<br />
داشته باشد. یکی از نتاتحیتحج برخ<strong>و</strong>رد با مکان به شکل د<strong>و</strong>بعدی، این ب<strong>و</strong>د که بعد زمان گسبرتبررش<br />
می یافت. حرکت نسبتاً مجممجحد<strong>و</strong>د در ابعاد فضابىیبىی مجممجختلف راه را برای حرکت گسبرتبررده در ابعاد زمابىنبىی<br />
مجممجختلف باز کرد. بر مبنای این تا کید بر <strong>و</strong>جه دیداری در اثر، <strong>و</strong>اژه ی درامات<strong>و</strong>ژی دیداری در ا<strong>و</strong>اخر<br />
دهه ی ٨٠ پدید آمد.<br />
عرصه های ن<strong>و</strong><br />
در برگن در ا<strong>و</strong>اسط دهه ی ٨٠، مجممجحیط پربمثبممر هبرنبرری <strong>و</strong> آ کادمیک فرهنگی بسیار تاثبریبررگذاری بر<br />
پیشرفت <strong>و</strong> ن<strong>و</strong>آ<strong>و</strong>ری در تئاتر معاصر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د داشت. هبرنبررمندان <strong>و</strong> دانشگاهیان سهم به سزابىیبىی در<br />
تشکیل فستی<strong>و</strong>ال ببنیبنن المللممللی تئاتر برگن در سال ١٩٨٣ داشتند؛ فستی<strong>و</strong>الىللىی سالانه که هبرنبررهای<br />
بمنبممایشی <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> <strong>و</strong> جهان را در برنامه اش داشت. در سال ١٩٩٠ مقر این فستی<strong>و</strong>ال یعبىنبىی<br />
«تئاترگاراشن»i تبدیل به پایگاهی دابمئبممی در بمتبممام سال شد. همھهممچ<strong>و</strong>ن «بلک با کس تئاتر» در اسل<strong>و</strong> <strong>و</strong><br />
١١<br />
BIT Teatergarasjen i
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
«آ<strong>و</strong>انگاردن»i در تر<strong>و</strong>ندهابمیبممii ، این فستی<strong>و</strong>ال سال ها مسئ<strong>و</strong>ل ت<strong>و</strong>لید مشبرتبررک <strong>و</strong> ارائه ی اجراهای<br />
میهمان ت<strong>و</strong>لیدات <strong>و</strong> کمپابىنبىی های <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>ی <strong>و</strong> ببنیبنن المللممللی ب<strong>و</strong>ده است. تاسیس این سه سالن منجر به امکانات<br />
اجرابىیبىی بیشبرتبرر <strong>و</strong> بهببههبرتبرر برای کمپابىنبىی های مستقل <strong>و</strong> تئاترهای پر<strong>و</strong>ژه ای شد.<br />
پیشگامان<br />
کمپابىنبىی «با کبرتبرر<strong>و</strong>پن»iii از دل مجممجحافل فرهنگی برگن در ا<strong>و</strong>اسط دهه ی هشتاد برخاست. برخی مدعی<br />
هستند که همھهممه چبریبرز از «با کبرتبرر<strong>و</strong>پن» شر<strong>و</strong>ع شد. «با کبرتبرر<strong>و</strong>پن» در سال ١٩٨۶ در برگن تاسیس شد.<br />
نام آن اشاره به متضاد آ<strong>و</strong>انگارد دارد، یعبىنبىی .rear guard این نام طعنه آمبریبرز ب<strong>و</strong>د ‐تلاشی برای<br />
بازیافت آ<strong>و</strong>انگارد کلاسیک در چشم اندازی پست مدرنیسبىتبىی. به عبارت دیگر، «با کبرتبرر<strong>و</strong>پن» یکی<br />
از بجنبجخستبنیبنن کمپابىنبىی هابىیبىی ب<strong>و</strong>د که ذهنیت پست مدرنیست را به تئاتر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> معرفىففىی کرد. این کمپابىنبىی در<br />
فرآیند کار <strong>و</strong> زیبابىیبىی شناسی از ذهنیت جایگاه برابر پبریبرر<strong>و</strong>ی می کرد. «با کبرتبرر<strong>و</strong>پن» اجراهابىیبىی را از طریق<br />
بازی های بداهه با مبنتبنن شکل داد <strong>و</strong> از مبنتبنن به گ<strong>و</strong>نه ای ن<strong>و</strong> <strong>و</strong> بجتبججر بىببىی استفاده کرد. این کمپابىنبىی به خاطر<br />
کار طبرنبرز <strong>و</strong> بازی با بازیافت ر<strong>و</strong>یکردهای آ<strong>و</strong>انگارد به تئاتر <strong>و</strong> هبرنبرر بمنبممایشی مشه<strong>و</strong>ر است. «با کبرتبرر<strong>و</strong>پن»<br />
سبک های بازیگری را ترکیب می کند <strong>و</strong> از جمججممله کارهای آن گسبرتبررش ن<strong>و</strong>عی آ گاهی بازیگری در<br />
رابطه با تئاتر نا کامل، تفنبىنبىی <strong>و</strong> بىببىی هدف ب<strong>و</strong>ده است. «آمات<strong>و</strong>ریسم» خ<strong>و</strong>دخ<strong>و</strong>استه ، با اظهار نظر بر<br />
مفر<strong>و</strong>ضات <strong>و</strong> ر<strong>و</strong>یه هابىیبىی که در سنت معم<strong>و</strong>ل حرفه ای تئاتر دیده می ش<strong>و</strong>د، آبجنبجچه تئاتر «صحیح» است را<br />
زیر س<strong>و</strong>ال می برد. تئاتر «با کبرتبرر<strong>و</strong>پن» مفر<strong>و</strong>ضات مببىنبىی بر این که چه چبریبرزی م<strong>و</strong>رد علاقه ی عم<strong>و</strong>م <strong>و</strong><br />
چه چبریبرزی مجممجختص خ<strong>و</strong>اص ر<strong>و</strong>شنفکر است را رها کرد تا از ببنیبنن بر<strong>و</strong>د. به عبارت دیگر کار<br />
«با کبرتبرر<strong>و</strong>پن» حا<strong>و</strong>ی بجببجحث درباره ی تئاتر حرفه ای سنبىتبىی ب<strong>و</strong>د‐ نقدی که این گر<strong>و</strong>ه در معرفىففىی آن در<br />
<strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> سهیم ب<strong>و</strong>د، هن<strong>و</strong>ز هم در کارش دیده می ش<strong>و</strong>د.<br />
«با کبرتبرر<strong>و</strong>پن» از همھهممان آغاز به مجممججم<strong>و</strong>عه ی آثار درام نفیس <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> از هبرنبرریک ایبسن علاقه نشان داد.<br />
اما <strong>و</strong>اضح است که این درام ها را به شکل سنبىتبىی به ر<strong>و</strong>ی صحنه نبرببررد: در سال ١٩٨٨ «با کبرتبرر<strong>و</strong>پن»<br />
از «براند» به عن<strong>و</strong>ان شال<strong>و</strong>ده ای برای ت<strong>و</strong>لید «همھهممه چبریبرز» استفاده کرد که در آن گره دراماتیک «براند»<br />
در یک برج ف<strong>و</strong>لادی پنج <strong>و</strong> نیم مبرتبرری نشان داده شده ب<strong>و</strong>د. در سال ١٩٩٠ این کمپابىنبىی «<strong>و</strong>قبىتبىی که ما<br />
مردگان برمی خبریبرز بمیبمم» را بر اساس بمنبممایشنامه ی ایبسن اجرا کرد. تلاش شد که این بمنبممایش به<br />
شی<strong>و</strong>ه ای اجرا ش<strong>و</strong>د که نیازی به دانسبنتبنن زبان <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>ی نباشد. مبنتبنن در مجممججم<strong>و</strong>عه ای از سکانس ها،<br />
الگ<strong>و</strong>های حرکبىتبىی <strong>و</strong> صدا ساختار یافته ب<strong>و</strong>د. در همھهممان سال «با کبرتبرر<strong>و</strong>پن» یک مسابقه ی ف<strong>و</strong>تبال تئاتری<br />
Avant Garden i<br />
Trondheim ii<br />
١٢<br />
Baktruppen iii
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
را میان زنان ایبسن <strong>و</strong> مردان اسبرتبرریندبرگ در پارک «ترپ تا<strong>و</strong>ر» برلبنیبنن برگزار کرد. کارهای ا<strong>و</strong>لیه ی<br />
«با کبرتبرر<strong>و</strong>پن» بر ایبسن ا کن<strong>و</strong>ن به عن<strong>و</strong>ان مقدمه ای شناخته می ش<strong>و</strong>د بر این که چگ<strong>و</strong>نه ایبسن را از ن<strong>و</strong><br />
تفسبریبرر کنیم.<br />
یکی دیگر از پیشگامابىنبىی که در سطح جهابىنبىی کار می کردند <strong>و</strong> از مجممجحافل برگن در دهه ی ٨٠ سر بر<br />
آ<strong>و</strong>ردند، «<strong>و</strong>ردنس تئاتره»i است که ت<strong>و</strong>سط «لبریبرزبت ب<strong>و</strong>د»ii <strong>و</strong> «آسله نیلسن»iii در سال ١٩٨۶ تاسیس<br />
شد. ب<strong>و</strong>د <strong>و</strong> نیلسن هر یک به ترتیب در عل<strong>و</strong>م تئاتری <strong>و</strong> هبرنبررهای بجتبججسمی بجتبججربه داشتند <strong>و</strong> هن<strong>و</strong>ز هم<br />
مدیران هبرنبرری کمپابىنبىی هستند. «<strong>و</strong>ردنس تئاتره» یکی از بهببههبرتبررین بمنبمم<strong>و</strong>نه های کار بینارشته ای در تئاتر<br />
آ<strong>و</strong>انگارد <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> است.<br />
«<strong>و</strong>ردنس تئاتره» م<strong>و</strong>فقیت خ<strong>و</strong>د را زمابىنبىی کسب کرد که شر<strong>و</strong>ع به ابجیبججاد شی<strong>و</strong>ه ای بینارشته ای در<br />
ترکیب با کاری متمایز در استفاده <strong>و</strong> گسبرتبررش تکن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>ژی بمنبمم<strong>و</strong>د. این کار مشخص با اجرای «کنسرت<br />
برای گرینلند» در سال ٢٠٠۴ راه خ<strong>و</strong>د را میان مجممجخاطبان گش<strong>و</strong>د، اما آغاز آن را پیش تر در سال<br />
٢٠٠٠ <strong>و</strong> ٢٠٠١ در اجرای «رگلا»iv <strong>و</strong> «تسالال»v شاهد ب<strong>و</strong>دبمیبمم. ترکیب شی<strong>و</strong>ه ی بینارشته ای <strong>و</strong><br />
تکن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>ژی جدید نشان ابجنبجحصاری این کار از آن زمان تا کن<strong>و</strong>ن ب<strong>و</strong>ده است، <strong>و</strong> امر<strong>و</strong>ز «<strong>و</strong>ردنس تئاتره»<br />
در سطح جهابىنبىی در ا<strong>و</strong>ج این شی<strong>و</strong>ه قرار دارد.<br />
Verdensteatret i<br />
Lisbeth Bodd ii<br />
Asle Nilsen iii<br />
Régla iv<br />
١٣<br />
TSALAL v
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
بجببجخش د<strong>و</strong>م<br />
درام جدید <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>ی <strong>و</strong> تئاتر مبنتبنن مجممجح<strong>و</strong>ر<br />
«جان گابریل برکمان» به کارگردابىنبىی <strong>و</strong>گارد <strong>و</strong>ینگه، ایدا م<strong>و</strong>لر <strong>و</strong> تر<strong>و</strong>ند راینه<strong>و</strong>لتسن. ف<strong>و</strong>لکسب<strong>و</strong>نه آم رزا ل<strong>و</strong>کزامب<strong>و</strong>رگ‐پلاتز، برلبنیبنن، ٢٠٠١<br />
<br />
کمپابىنبىی های تئاتر مستقل همھهمم<strong>و</strong>اره مدافع گسبرتبررش مت<strong>و</strong>ن جدید برای تئاتر از طریق به صحنه بردن<br />
درام های معاصر <strong>و</strong> ابجیبججاد مبنتبنن در ر<strong>و</strong>ند ت<strong>و</strong>لید ب<strong>و</strong>ده اند. ان مِی نیلسنi سال ها در این زمینه فردی<br />
مهم ب<strong>و</strong>ده است. از جمججممله اقدامات ا<strong>و</strong> آغاز پر<strong>و</strong>ژه ی کارگاه «دِ ا<strong>و</strong>پنه تئاتِر»ii (تئاترِ باز) در سال<br />
١٩٨٣ ب<strong>و</strong>د. نیلسن می خ<strong>و</strong>است کنبرتبررپ<strong>و</strong>ابىنبىی برای رفتارهای انعطاف ناپذیر در رابطه با استفاده از<br />
درام بر صحنه های <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> بسازد. در آن زمان تئاترها غالباً ایبسن <strong>و</strong> آثار کلاسیک جهان را به<br />
علا<strong>و</strong>ه ی درام های معاصری که پیش تر در خارج از کش<strong>و</strong>ر م<strong>و</strong>فق شده ب<strong>و</strong>دند به صحنه می بردند.<br />
این مدل کارگاهی امکابىنبىی برای بمنبممایشنامه <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong>سان ابجیبججاد کرد که بمنبممایشنامه هایشان (از جمججممله آبهنبههابىیبىی که<br />
پیش تر از س<strong>و</strong>ی دیگر تئاترها رد شده ب<strong>و</strong>د) را در کارگاه <strong>و</strong> جلسات باز خ<strong>و</strong>انش با بازیگران <strong>و</strong><br />
Anne-May Nilsen i<br />
١٤<br />
Det Åpne Teater ii
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
کارگردانان م<strong>و</strong>رد آزم<strong>و</strong>ن <strong>و</strong> بجببجحث قرار دهند. «دِ ا<strong>و</strong>پنه تئاتِر» بجنبجخستبنیبنن <strong>و</strong> تا مدت ها تنها کارگاه تئاتر در<br />
کش<strong>و</strong>رهای ار<strong>و</strong>پای سمشسممالىللىی برای درام ن<strong>و</strong> ب<strong>و</strong>د. در سال ١٩٨۶ پر<strong>و</strong>ژه ی سه ساله تبدیل به یک بنیاد<br />
شد <strong>و</strong> در سال ٢٠١٠ «دِ ا<strong>و</strong>پنه تئاتِر» به «دراماتیکنس ه<strong>و</strong>س»i (خانه ی درام) تغیبریبرر یافت؛ یک<br />
مرکز ملی رشد <strong>و</strong> رقابت برای مت<strong>و</strong>ن صحنه ای.<br />
دهه ی ن<strong>و</strong>د<br />
در ط<strong>و</strong>ل دهه ی ٩٠ فردگرابىیبىی <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> را فرا گرفت. ذهنیت جمججممعی چه از لحللححاظ هبرنبرری <strong>و</strong> چه سازمابىنبىی از<br />
هم پاشید ‐ا کن<strong>و</strong>ن این فرد ب<strong>و</strong>د که می بایست خ<strong>و</strong>د را مجممجحقق کند. این امر به تئاتر هم سرایت کرد؛<br />
ایده ها، الهللهھامات <strong>و</strong> خلاقیت بجببجخش اصلی پدید آ<strong>و</strong>ردن بمنبممایش ها شد.<br />
در سال ١٩٩٨ عرصه ی هبرنبررهای بمنبممایشی مستقل د<strong>و</strong>باره اصلاحابىتبىی سیاسی را در رابطه با ب<strong>و</strong>دجه ی<br />
فرهنگی د<strong>و</strong>لبىتبىی بجتبججربه کرد. جمحجممایت ش<strong>و</strong>رای هبرنبرر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> از مدیریت کمپابىنبىی ها پایان یافت <strong>و</strong> بمتبممام ب<strong>و</strong>دجه ها<br />
به پر<strong>و</strong>ژه های <strong>و</strong>احد تعلق می گرفت. برای دریافت ب<strong>و</strong>دجه این معیار می بایست مجممجحقق می شد: کیفیت<br />
هبرنبرری <strong>و</strong> ت<strong>و</strong>ان هبرنبرری بالا. این که آیا پر<strong>و</strong>ژه می ت<strong>و</strong>انست نشان گر اثری بالق<strong>و</strong>ه ن<strong>و</strong>آ<strong>و</strong>رانه باشد نبریبرز باید در<br />
نظر گرفته می شد. مدل تئاتر پر<strong>و</strong>ژه ای در ط<strong>و</strong>ل دهه های ٨٠ <strong>و</strong> ٩٠ در عرصه ی هبرنبررهای بمنبممایشی<br />
مستقل م<strong>و</strong>ازی با افزایش سمشسممار هبرنبررمندان آن رشد کرده ب<strong>و</strong>د، <strong>و</strong> این یکی از دلایلی ب<strong>و</strong>د که سیستم<br />
ب<strong>و</strong>دجه تغیبریبرر کرد. هم زمان، اصلاحات منجر به این شد که مدل پر<strong>و</strong>ژه ای پس از سال ١٩٩٨<br />
مدل کاری غالب ش<strong>و</strong>د. سیستم جدید در مقیاس بزرگ تری نسبت به گذشته به دنبال استعداد<br />
هبرنبرری ب<strong>و</strong>د. این مدل نگاه عم<strong>و</strong>م به این عرصه را نبریبرز بازتاب می داد؛ که شامل بازیگران <strong>و</strong><br />
<strong>و</strong>احدهای اجرابىیبىی ب<strong>و</strong>د که سر بر می آ<strong>و</strong>ردند <strong>و</strong> ناپدید می شدند. این جریان بعدها از س<strong>و</strong>ی کمپابىنبىی ها<br />
غبریبررقابل قب<strong>و</strong>ل تلقی شد <strong>و</strong> <strong>و</strong>زارت فرهنگ افز<strong>و</strong>د که هبرنبررمندان باید اجازه داشته باشند که برای<br />
جمحجممایت از پر<strong>و</strong>ژه ها به ص<strong>و</strong>رت سالیانه درخ<strong>و</strong>است بمنبممایند.<br />
<strong>و</strong>ر<strong>و</strong>د پست مدرنیسم به تئاتر معاصر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong><br />
در ط<strong>و</strong>ل دهه های ٨٠ <strong>و</strong> ٩٠ هبرنبررمندان کم کم به اهمھهممیت جهابىنبىی شدن بىپبىی بردند. تا حد بسیار زیادی<br />
با بیشبرتبرر سفر کردن <strong>و</strong> بازتاب دادن دیگر فرهنگ ها <strong>و</strong> کانال های اطلاعابىتبىی/ارتباطابىتبىی در هبرنبرر پذیرای<br />
جهان خارج از <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> شدند. رشد فستی<strong>و</strong>ال های جدید <strong>و</strong> تئاتر پر<strong>و</strong>ژه ای در داخل <strong>و</strong> خارج از کش<strong>و</strong>ر،<br />
هم دلیل <strong>و</strong> هم نتیجه ی افزایش مبریبرزان جهابىنبىی شدن در هبرنبررهای بمنبممایشی <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> در ط<strong>و</strong>ل دهه ی ٩٠<br />
ب<strong>و</strong>د.<br />
١٥<br />
Dramatikkens Hus i
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
پست مدرنیسم به ط<strong>و</strong>ر گسبرتبررده ای در ط<strong>و</strong>ل دهه ی ٩٠ به تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> رسیده ب<strong>و</strong>د. در<br />
نتیجه هبرنبررمندان ساختارشکبىنبىی <strong>و</strong> بازیافت را در زیبابىیبىی شناسی <strong>و</strong> مدل های در حال کارکرد بازتاب<br />
دادند. در ط<strong>و</strong>ل دهه های ٧٠ <strong>و</strong> ٨٠ میلادی در سمشسممار کمبرتبرری از هبرنبررمندان <strong>و</strong> کمپابىنبىی ها با<br />
ساختارشکبىنبىی ر<strong>و</strong>بر<strong>و</strong> شده ب<strong>و</strong>دبمیبمم. اما در ط<strong>و</strong>ل دهه ی ٩٠، ساختارشکبىنبىی به س<strong>و</strong>ی بازسازی جهت<br />
یافته ب<strong>و</strong>د. هبرنبررمند کلاسیک، مدرنیست <strong>و</strong> آ<strong>و</strong>انگارد <strong>و</strong> ابزار بمنبممایشی اش را ساختارشکبىنبىی می کرد تا<br />
آبهنبهها را به شکلی ن<strong>و</strong> (ساخبنتبنن ترکیبىببىی جدید) در کنار هم قرار دهد (بازسازی). در اینجا به ع<strong>و</strong>املی<br />
سنبىتبىی اشاره دار بمیبمم که از طریق ترکیب ها <strong>و</strong> ارتباط های جدید، بازگشت داشته اند ‐نتیجه ای از<br />
ر<strong>و</strong>یکرد اساساً آزادانه ی هبرنبررمند به سنت هبرنبرری. اسبرتبرراتژی ها، شی<strong>و</strong>ه های بمنبممایشی <strong>و</strong> مجممجحت<strong>و</strong>ا از منبع غبىنبىی<br />
سنت هبرنبرری برگرفته، فرآ<strong>و</strong>ری <strong>و</strong> بمنبمم<strong>و</strong>نه گبریبرری می شد. این اسبرتبرراتژی ها مبریبرراث را حفظ کرد <strong>و</strong> چالش های<br />
سخا<strong>و</strong>بمتبممندانه ای برایش به ارمغان آ<strong>و</strong>رد. هبرنبرر تئاتر در ارتباط متقابل با شی<strong>و</strong>ه های هبرنبرری پیشبنیبنن رشد<br />
می کند <strong>و</strong> به این خاطر که با د<strong>و</strong>ران معاصر خ<strong>و</strong>د در دیال<strong>و</strong>گ است، م<strong>و</strong>ض<strong>و</strong>ع آن درک گذشته هم<br />
هست. این همھهممان چبریبرزی است که هبرنبررمندان از طریق بازیافت مت<strong>و</strong>ن تاربجیبجخی در آثارشان بازتاب<br />
می دادند. به عبارت دیگر مهارت یافبنتبنن هبرنبررمندان در بازیافت، آ گاهانه نسبت به سنت <strong>و</strong> غبىنبىی در<br />
دانش ب<strong>و</strong>د. مجممججم<strong>و</strong>عه ای ط<strong>و</strong>لابىنبىی از ت<strong>و</strong>لیدات <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د دارد که از بازیافت به عن<strong>و</strong>ان اسبرتبرراتژی هبرنبرری<br />
استفاده می کردند، اما من به سال ٢٠٠۴ گریز می زبمنبمم ‐ هنگامی که مجممجخاطبان <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong>ی با اثری آشنا<br />
شدند که تلاش های پیشبنیبنن برای بازیافت را زیر<strong>و</strong>ر<strong>و</strong> کرد. این اثر «کنسرت برای گرین لند» از<br />
«<strong>و</strong>ردنس تئاتره» ب<strong>و</strong>د. در این بمنبممایش مجممججم<strong>و</strong>عه ای از ارجاعات به سنت های قرن گذشته را شاهد<br />
ب<strong>و</strong>دبمیبمم. به ط<strong>و</strong>ر مشخص، عناصری را از گرایشات آ<strong>و</strong>انگارد می یافتیم: پیان<strong>و</strong> (در ط<strong>و</strong>ل بمنبممایش بر ر<strong>و</strong>ی<br />
صحنه) ارجاعی ر<strong>و</strong>شن به «جان کیج»i <strong>و</strong> پیا<strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> دستکاری شده اش است. پیان<strong>و</strong> در «کنسرت برای<br />
گرین لند» تنها با اشیاء بجتبججهبریبرز نشده است، بلکه سیم های الکبرتبرریک هم به سیم هایش متصل است<br />
که صدا را دگرگ<strong>و</strong>ن می کند. تص<strong>و</strong>یری که پرده ی انتهای صحنه با جابجببججابىیبىی پیکره ها بر ر<strong>و</strong>ی صحنه<br />
ت<strong>و</strong>سط بازیگران ابجیبججاد می کرد یادآ<strong>و</strong>ر م<strong>و</strong>سیقی <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong>ز ب<strong>و</strong>د. در م<strong>و</strong>رد پیان<strong>و</strong>، «<strong>و</strong>ردنس تئاتره» از ابزار<br />
بمنبممایشی سنبىتبىی به شکلی تغیبریبرریافته استفاده کرده ب<strong>و</strong>د ‐ که در آن تکن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>ژی عمدتاً بمنبمماینده ی<br />
دگرگ<strong>و</strong>بىنبىی تص<strong>و</strong>یر پرده ی انتهای صحنه ب<strong>و</strong>د. به علا<strong>و</strong>ه، ما با ارجاعابىتبىی به مینیمالیسم سنت م<strong>و</strong>سیقابىیبىی<br />
ر<strong>و</strong>بر<strong>و</strong> شدبمیبمم که از جمججممله ی آن کمپ<strong>و</strong>زیسی<strong>و</strong>ن فازی استی<strong>و</strong> رایشii <strong>و</strong> م<strong>و</strong>سیقی آمبیانس برایان این<strong>و</strong>iii<br />
ب<strong>و</strong>د. این اثر از ن<strong>و</strong>عی سایه بازی نبریبرز استفاده کرده ب<strong>و</strong>د که یادآ<strong>و</strong>ر تئاتر سایه بازی آسیابىیبىی (جا<strong>و</strong>ه، بالىللىی <strong>و</strong><br />
:John Cage i آهنگساز، م<strong>و</strong>سیقیدان <strong>و</strong> فیلس<strong>و</strong>ف آمریکایی.<br />
Steve Reich ii<br />
١٦<br />
Brian Eno iii
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
امثال آن) ب<strong>و</strong>د. شی<strong>و</strong>ه ها باز هم دگرگ<strong>و</strong>ن شده ب<strong>و</strong>د؛ صحنه چرخیده <strong>و</strong> پیکر ه ّها در مقابل سایه ها در<br />
معرض دید کامل قرار گرفته ب<strong>و</strong>دند.<br />
با این شی<strong>و</strong>ه مبریبرراث هبرنبرری از طریق اسبرتبرراتژی های بینامتبىنبىی احیاء می ش<strong>و</strong>د. پیامد آن بازی میان گذشته<br />
<strong>و</strong> حال است. به عبارت دیگر پردازش <strong>و</strong> تغیبریبرر بسبرتبرر عناصر هبرنبرری قدبمیبمم منجر به این می ش<strong>و</strong>د که<br />
عنصر قدبمیبمم به شکل حض<strong>و</strong>ری جدید ارائه ش<strong>و</strong>د. چنبنیبنن همھهممراهی شی<strong>و</strong>ه های تاربجیبجخی چنان که در<br />
بمنبممایش <strong>و</strong>ردنس تئاتره دیده می ش<strong>و</strong>د این ایده را ر<strong>و</strong>شن می سازد که سنت های هبرنبرری در شبکه ای از<br />
گر<strong>و</strong>ه ها با هم مرتبط ب<strong>و</strong>ده <strong>و</strong> به هم <strong>و</strong>صل <strong>و</strong> با هم در ارتباط متقابل هستند. پیامد ارجاعات هبرنبرری با<br />
تداعی مستقیم در اثر این است که بمتبمماشا گر مجممججب<strong>و</strong>ر نیست به این فکر کند که این عناصر از کجا<br />
برآمده اند <strong>و</strong> به ا<strong>و</strong> اجازه می دهد که از نظر احساسی <strong>و</strong> ارتباطی به مبریبرزان بسیار بیشبرتبرری بجتبجحت تاثبریبرر<br />
قرار گبریبررد. البته این بستگی به دانش بمتبمماشا گر از م<strong>و</strong>ض<strong>و</strong>ع هم دارد. تغیبریبرر بسبرتبرر هن<strong>و</strong>ز هم با قرار<br />
دادن عناصر قدبمیبمم در بمنبممایش در کنار مجممجحت<strong>و</strong>ای اثر جدید در بر دارنده ی چشم اندازی ما<strong>و</strong>رابىیبىی<br />
است.<br />
تئاتر پست دراماتیک<br />
با این که <strong>و</strong>اژه ی تئاتر پست دراماتیک پیش از هزاره ی جدید به ط<strong>و</strong>ر گسبرتبررده به <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> نرسید، اما با<br />
نگاهی به گذشته می بینیم که بجببجخش بزرگی از تئاتر معاصر کا<strong>و</strong>ش شده در دهه ی ٩٠ به ط<strong>و</strong>ر<br />
مشخص تئاتر پست دراماتیک ب<strong>و</strong>ده است. این <strong>و</strong>اژه در ا<strong>و</strong>اخر دهه ی ٩٠ ت<strong>و</strong>سط پژ<strong>و</strong>هش گر تئاتر<br />
آلمللممابىنبىی هانس‐تیس له مانi <strong>و</strong>ضع شد <strong>و</strong> به اشکال بسیاری <strong>و</strong>صف تئاتر امر<strong>و</strong>ز <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> است. له مان<br />
خط<strong>و</strong>طی میان تئاتر معاصر ار<strong>و</strong>پابىیبىی <strong>و</strong> زیبابىیبىی شناسی <strong>و</strong> بجتبججربیات اجتماعی‐سیاسی نئ<strong>و</strong>آ<strong>و</strong>انگارد<br />
آمریکابىیبىی ترسیم می کند تا سپس این را بد<strong>و</strong>ن ترک تئاتر به مبحث تئ<strong>و</strong>ریک بزرگ تری <strong>و</strong>صل کند.<br />
به این ترتیب پلتفرمی را برای ت<strong>و</strong>صیف طیف گسبرتبررده ای از هبرنبررهای بمنبممایشی امر<strong>و</strong>ز می سازد <strong>و</strong><br />
ژانرهای رقص، تئاتر <strong>و</strong> پرف<strong>و</strong>رمنس همھهممگی می ت<strong>و</strong>انند در این <strong>و</strong>اژه ت<strong>و</strong>صیف ش<strong>و</strong>ند.<br />
به جای قرار دادن تئاتر پست دراماتیک در مقابل تئاتر مبتبىنبىی بر درام، له مان تا کید می کند که<br />
م<strong>و</strong>ض<strong>و</strong>ع، بجتبججسم برخ<strong>و</strong>ردهای متعدد میان تئاتر <strong>و</strong> پرف<strong>و</strong>رمنس در هبرنبررهای بمنبممایشی از طریق نتاتحیتحج مثبت<br />
‐به عن<strong>و</strong>ان تکامل طبیعی سنت تئاتری‐ است. استفاده از مبنتبنن خارج از معادله نیست، اما مبنتبنن<br />
در مجممججم<strong>و</strong>عه ی درامات<strong>و</strong>رژی جدید جای می گبریبررد. در اغلب ان<strong>و</strong>اع تئاتر پست دراماتیک، داستابىنبىی به<br />
شی<strong>و</strong>ه ی کلاسیک ارسط<strong>و</strong> بىیبىی <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د ندارد. طرح، پس زده می ش<strong>و</strong>د <strong>و</strong> به جای آن با مفه<strong>و</strong>می<br />
درامات<strong>و</strong>رژیک ر<strong>و</strong>بر<strong>و</strong> می ش<strong>و</strong> بمیبمم که اساساً قطعه قطعه است <strong>و</strong> چشم اندازی چندگانه را ابجیبججاد می کند<br />
که دیدگاه ها، شی<strong>و</strong>ه های بمنبممایشی <strong>و</strong> <strong>و</strong>جه تاربجیبجخی را شکل می دهد. به علا<strong>و</strong>ه، له مان اجرابىیبىی ب<strong>و</strong>دن<br />
١٧<br />
Hans-Thies Lehmann i
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
(performativity) را مهم ترین عنصر تئاتر پست دراماتیک می داند. در این بسبرتبرر این یعبىنبىی<br />
<strong>و</strong>ضعیت تئاتر <strong>و</strong> بسبرتبرر آن به عن<strong>و</strong>ان بجببجخشی از درامات<strong>و</strong>رژی در نظر گرفته می ش<strong>و</strong>د تا نسبت به داستان<br />
دراماتیک در ا<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>یت قرار گبریبررد. این حرکت از ساختار دراماتیک به ساختار <strong>و</strong>ضعیبىتبىی <strong>و</strong><br />
درامات<strong>و</strong>رژیک نشان گر این است که نقطه ی بمتبممرکز کار برای ارتباط می ت<strong>و</strong>اند تغیبریبرر کند. تئاتر<br />
پست دراماتیک به همھهممان اندازه که مبتبىنبىی بر دیدگاه های ارائه شده در اثر است، بر مبنای بجتبججربه ی<br />
خ<strong>و</strong>د بمتبمماشا گر <strong>و</strong> ارجاعات ذهبىنبىی ا<strong>و</strong> برای تفسبریبرر نبریبرز قرار دارد.<br />
٢٠٠١-٢٠٠٠<br />
سیستم تامبنیبنن ب<strong>و</strong>دجه ی پر<strong>و</strong>ژه ای که در ش<strong>و</strong>رای هبرنبرر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> در سال ١٩٩٧ مقرر شد، کار هبرنبررمند را<br />
به جای کار کمپابىنبىی طلب می کرد. با این حال، چنبنیبنن بمتبممایزی میان کار هبرنبررمندان به ط<strong>و</strong>ر انفرادی از<br />
کار کمپابىنبىی ها دش<strong>و</strong>ار می بمنبمم<strong>و</strong>د. امر<strong>و</strong>ز معم<strong>و</strong>ل است که اعضای آنسامبل ها در ط<strong>و</strong>ل سالیان در کنار هم<br />
بمببممانند، اغلب با هسته ای ثابت متشکل از چند هبرنبررمند که دیگران را در م<strong>و</strong>اقع لز<strong>و</strong>م استخدام<br />
می کنند. در ابتدای قرن در میان بسیاری از این هبرنبررمندان <strong>و</strong> کمپابىنبىی ها(ی تثبیت شده) نیاز به<br />
برنامه ریزی از پیش برای کار هبرنبرری شان، طرف های همھهممکاری شان، اعضای کمپابىنبىی <strong>و</strong> اجراهای<br />
ببنیبنن المللممللی میهمان پدیدار شد. در سال ٢٠٠۶، ش<strong>و</strong>رای هبرنبرر <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> سیستم تامبنیبنن ب<strong>و</strong>دجه ی جدیدی<br />
را برای هبرنبررهای بمنبممایشی مستقل آغاز کرد؛ «باسیس فینانسبریبررینگن»i یا تامبنیبنن ب<strong>و</strong>دجه ی اساسی. به<br />
م<strong>و</strong>جب این طرح کمپابىنبىی های مستقل هبرنبررهای بمنبممایشی می ت<strong>و</strong>انند درخ<strong>و</strong>است ب<strong>و</strong>دجه را برای چند سال<br />
مطرح کنند تا نیازشان را به تامبنیبنن ب<strong>و</strong>دجه ی پایدار برای مدیریت، ت<strong>و</strong>لید، ارتباطات <strong>و</strong> عرضه پ<strong>و</strong>شش<br />
دهد. تا امر<strong>و</strong>ز پنج کمپابىنبىی در قالب این طرح پذیرفته شده اند، که در مقایسه با مبریبرزان تقاضا تعداد<br />
کمی است.<br />
ک<strong>و</strong>چ نشینان فرهنگی‐یک ر<strong>و</strong>ش کاری<br />
کمپابىنبىی های بسیاری ر<strong>و</strong>ش کاری کارگاه مانند را گسبرتبررش داده اند که در آن هبرنبررمندان از عرصه ها <strong>و</strong><br />
ج<strong>و</strong>امع مجممجختلف جمججممع می ش<strong>و</strong>ند تا فراتر از مرزهای حرفه ای کار کنند. به عبارت دیگر، آبهنبهها در تقاطعی<br />
میان رشته های مجممجختلف کار می کنند <strong>و</strong> اغلب آثار به شکل متمایزی بینارشته ای می ش<strong>و</strong>د. این<br />
فرآیندهای کاری غالباً <strong>و</strong>یژگی ذهنیت جمججممعی غبریبررسلسله مراتبىببىی دارند ‐که آن را از بجنبجخستبنیبنن<br />
کمپابىنبىی های تئاتری در ط<strong>و</strong>ل دهه ی ٧٠ می شناسیم. کارگردان، یا رهبرببرر هبرنبرری در این فرآیند<br />
جایگاهی برتر ندارد، بلکه هدایت گری است که مسئ<strong>و</strong>لیت هبرنبرری بهنبههابىیبىی را بر عهده دارد. کمپابىنبىی های<br />
١٨<br />
Basisfinansieringen i
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
دیگر بیشبرتبرر با مدل سلسله مراتبىببىی کار می کنند که برای مثال در آن رهبرببرر هبرنبرری کمپابىنبىی نقش م<strong>و</strong>لف را<br />
می گبریبررد.<br />
امر<strong>و</strong>ز شاهد این هستیم که بسیاری از کمپابىنبىی های تئاتری فرآیند کاری ک<strong>و</strong>چ نشیبىنبىی را برمی گزینند.<br />
آبهنبهها الهللهھام <strong>و</strong> مایه ی هبرنبرری خ<strong>و</strong>د را در فرهنگ ها <strong>و</strong> اما کن جغرافیابىیبىی گ<strong>و</strong>نا گ<strong>و</strong>ن جستج<strong>و</strong> می کنند. تئاتر<br />
«ن<strong>و</strong>ر»i در استامساندii در ل<strong>و</strong>ف<strong>و</strong>تنiii<br />
همھهمم<strong>و</strong>اره با ر<strong>و</strong>یکرد انسان شناسیِ اجتماعی به هبرنبرر کار کرده<br />
است. این کمپابىنبىی در سرتاسر منطقه سفر کرده <strong>و</strong> سازهای قدبمیبممی، اساطبریبرر <strong>و</strong> افسانه ها، داستان های<br />
<strong>و</strong>اقعی <strong>و</strong> م<strong>و</strong>سیقی، گفتگ<strong>و</strong>ها، اشیاء <strong>و</strong> آیبنیبنن ها را جمججممع آ<strong>و</strong>ری کرده است. این ها پس از پردازش از<br />
طریق بمنبممایش به مجممجخاطب بازگردانده شده اند. از این لحللححاظ، کار بمتبممام شده را می ت<strong>و</strong>ان به عن<strong>و</strong>ان<br />
<strong>و</strong>ا کنشی به فرآیند کاری <strong>و</strong> نبریبرز م<strong>و</strong>اد هبرنبرری در نظر گرفت. این آنسامبل فرآیند کار خ<strong>و</strong>د را به ترتیب<br />
با سفر به ار<strong>و</strong>پای شرفىقفىی، گرین لند <strong>و</strong> <strong>و</strong>یتنام آغاز کرد که اعضا در آبجنبججا م<strong>و</strong>اد کاری شان را جمججممع<br />
می کردند؛ صدا <strong>و</strong> تص<strong>و</strong>یر، س<strong>و</strong>غات، اشیاء طبیعی، خلقیات، اساطبریبرر، داستان ها <strong>و</strong> گفتگ<strong>و</strong> با مجممجحلی ها. به<br />
عبارت دیگر <strong>و</strong>اقعیت های اجتماعی، سیاسی، تاربجیبجخی، جغرافیابىیبىی <strong>و</strong> فرهنگی این کش<strong>و</strong>رها به عن<strong>و</strong>ان<br />
منبع تغذیه ای برای فرآیند کار <strong>و</strong> خ<strong>و</strong>د اثر عمل می کرد. به علا<strong>و</strong>ه، م<strong>و</strong>ادی که جمججممع آ<strong>و</strong>ری می شد با<br />
مقدار زیادی از م<strong>و</strong>اد هبرنبرری بالق<strong>و</strong>ه مفید دیگر در کنار هم قرار می گرفت. سپس این م<strong>و</strong>ارد <strong>و</strong>ارد<br />
فرآیند هضم <strong>و</strong> دفع می شدند؛ م<strong>و</strong>اد بجتبججزیه می شد، تغیبریبرر شکل می یافت، بازیافت می شد <strong>و</strong> به<br />
اشکالىللىی جدید در ترکیبىببىی ن<strong>و</strong> سر هم می شد.<br />
سفر به فرهنگ ها، مناطق جغرافیابىیبىی دیگر، اعصار <strong>و</strong> ه<strong>و</strong>یت ها به ط<strong>و</strong>ر پیابىپبىی یا م<strong>و</strong>ازی برای عم<strong>و</strong>م<br />
بیش از پیش در حال ر<strong>و</strong>اج یافبنتبنن است، چه به ص<strong>و</strong>رت فبریبرزیکی <strong>و</strong> چه به ص<strong>و</strong>رت شناخبىتبىی به کمک<br />
تکن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>ژی <strong>و</strong> رسانه. فرآیند کاری تئاتر «ن<strong>و</strong>ر» <strong>و</strong> «<strong>و</strong>ردنس تئاتره» با کار به عن<strong>و</strong>ان ک<strong>و</strong>چ نشبنیبنن در<br />
مطالعات میدابىنبىی <strong>و</strong> در بر گرفبنتبنن پژ<strong>و</strong>هش در عرصه های جدید کاری این امر را ر<strong>و</strong>شن کرده <strong>و</strong> به<br />
بجببجحث می گذارد. م<strong>و</strong>ض<strong>و</strong>ع، همھهممیشه بررسی پدیده ها <strong>و</strong> مکان های جدید د<strong>و</strong>ر <strong>و</strong> نزدیک است. هر آبجنبجچه<br />
که هبرنبررمند بر سر راه خ<strong>و</strong>د با آن ارتباط برقرار می کند بالق<strong>و</strong>ه م<strong>و</strong>اد کار هبرنبرری است.<br />
فرهنگ عامه <strong>و</strong> جامعه ی رسانه ای<br />
در تئاتر پست دراماتیک، چشم انداز کلیدی، تغیبریبرر شکل بسبرتبرر است. به ط<strong>و</strong>ر مشخص، جهابىنبىی<br />
شدن <strong>و</strong> رشد جهان چندرسانه ای م<strong>و</strong>رد تا کید قرار دارد. پیچیدگی فرهنگیِ افزایش یافته، حرکت<br />
به آن س<strong>و</strong>ی مرزهای کش<strong>و</strong>ر، جریان نامجممجحد<strong>و</strong>د اطلاعات، رسانه ی جمججممعی، تکن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>ژی جدید، فرهنگ<br />
NOR i<br />
Stamsund ii<br />
١٩<br />
Lofoten iii
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
عامه <strong>و</strong> پی<strong>و</strong>ندهای د<strong>و</strong>گانه بسبرتبرری جدید را برای عرصه ی هبرنبرر ساخته اند. این عناصر در ط<strong>و</strong>ل زمابىنبىی<br />
ک<strong>و</strong>تاه، اهمھهممیبىتبىی بسیار در زندگی <strong>و</strong> تفربجیبجحات ر<strong>و</strong>زمره نبریبرز پیدا کرده اند <strong>و</strong> می ت<strong>و</strong>ان گفت که پس زمینه ی<br />
جدید <strong>و</strong>اقعیت بجتبججربه ی جدید هستند.<br />
<strong>و</strong>اقعیت های بجتبججربه ی جدید جامعه ی رسانه ای بر برداشت بمتبمماشا گر اثر گذاشته <strong>و</strong> آن را گسبرتبررش<br />
می دهند. با ع<strong>و</strong>ض کردن کانال های تل<strong>و</strong>یزی<strong>و</strong>ن <strong>و</strong> جستج<strong>و</strong> در اینبرتبررنت، به تغیبریبررات سریع صحنه،<br />
گسستگی <strong>و</strong> پرش زمان، فضا <strong>و</strong> خلق عادت کرده ابمیبمم. به راحبىتبىی هم زمان با چند رسانه در آن<br />
<strong>و</strong>احد ارتباط برقرار می کنیم؛ معم<strong>و</strong>ل است که با لپ تاپ ر<strong>و</strong>بر<strong>و</strong>ی تل<strong>و</strong>یزی<strong>و</strong>ن ر<strong>و</strong>شن بنشینیم <strong>و</strong><br />
ر<strong>و</strong>زنامه هم ر<strong>و</strong>ی مبل باز باشد. جریان گسبرتبررده ی اطلاعابىتبىی که هرر<strong>و</strong>زه در معرض آن هستیم<br />
ت<strong>و</strong>انابىیبىی های ما را در پردازش کارآمد لایه های متعدد <strong>و</strong> ان<strong>و</strong>اع گ<strong>و</strong>نا گ<strong>و</strong>ن اطلاعات به ط<strong>و</strong>ر هم زمان<br />
افزایش داده است.<br />
هبرنبررمندان بسیاری حرکت ما در جامعه ی رسانه ای را از طریق بازتاب اسبرتبرراتژی های حرکت در اثر<br />
هبرنبرری به بجببجحث گذاشته اند. این امر را از جمججممله در طبرنبرزهای ساخته شده ی «پسران آزادی» می بینیم.<br />
پسران آزادی ک<strong>و</strong>لاژهابىیبىی را می سازد که عمدتاً در پدیده های فرهنگ عامه یافت می ش<strong>و</strong>د، همھهممچ<strong>و</strong>ن<br />
فیلم های شیطابىنبىی، بازی ها، کارت<strong>و</strong>ن ها، اسباب بازی های ک<strong>و</strong>دکان <strong>و</strong> م<strong>و</strong>زیکال های هالی<strong>و</strong><strong>و</strong>دی. در<br />
بمنبممایش «خدا از اسکاندینا<strong>و</strong>ی متنفر است: پسران آزادی ٣» (٢٠٠۶) ارجاعات فرهنگ عامه ی<br />
این چنیبىنبىی با کمک اسبرتبرراتژی های درامات<strong>و</strong>رژی که در رسانه های دیگر یافت می ش<strong>و</strong>د در کنار هم<br />
قرار داده شده ب<strong>و</strong>دند. این کمپابىنبىی مشتاقانه می برید <strong>و</strong> بمنبمم<strong>و</strong>نه برداری می کرد، بر لحللححظه های <strong>و</strong>احد به<br />
ندرت مکث می شد، در ع<strong>و</strong>ض هبرنبررمند مدام ببنیبنن داستان ها، م<strong>و</strong>ض<strong>و</strong>عات، د<strong>و</strong>ره ها، فضاها <strong>و</strong> خلقیات<br />
پرش می کرد. این بمنبممایش که از فرهنگ عامه بمنبمم<strong>و</strong>نه برداری می کرد، مجممججم<strong>و</strong>عه ای از اسبرتبرراتژی های<br />
شناخته شده ی درامات<strong>و</strong>رژی <strong>و</strong> زیبابىیبىی شناسی در <strong>و</strong>اقعیت را به کار گرفته ب<strong>و</strong>د. بمببممبارابىنبىی از تیبرتبرر ها <strong>و</strong> به<br />
ظاهر ساده سازی ها بر سرمان می ربجیبجخت ‐ <strong>و</strong> به این ترتیب تقلیدی کارآمد از اسبرتبرراتژی های<br />
رسانه های جمججممعی از آب درآمد. اما با بمتبممام این ها، بمنبممایش زمینه ای آلبرتبررناتی<strong>و</strong> را برای شناخت ارائه<br />
می کرد که با تص<strong>و</strong>یر یک دست جهان به گ<strong>و</strong>نه ای که غالباً در فرهنگ عامه <strong>و</strong> جامعه ی رسانه ای با آن<br />
ر<strong>و</strong>بر<strong>و</strong> می ش<strong>و</strong> بمیبمم در تضاد ب<strong>و</strong>د. آلبرتبررناتی<strong>و</strong> «پسران آزادی» برای این رشد حیابىتبىی ب<strong>و</strong>د. این کمپابىنبىی با<br />
کاباره ی <strong>و</strong>حشت خ<strong>و</strong>د دع<strong>و</strong>ت به آ گاهی فرهنگی <strong>و</strong> بیداری سیاسی‐اجتماعی کرد.<br />
«خانه ی عر<strong>و</strong>سک» <strong>و</strong>گار <strong>و</strong>ینیهi <strong>و</strong> ایدا م<strong>و</strong>لرii (٢٠٠۶، بر اساس خانه ی عر<strong>و</strong>سک هبرنبرریک ایبسن<br />
١٨٧٩) بمنبمم<strong>و</strong>نه ا ی خ<strong>و</strong>ب از اثری پر از ارجاعات فرهنگ عامه است: ک<strong>و</strong>کا ک<strong>و</strong>لا، س<strong>و</strong>پرمن، جنس<br />
Vegard Vinge i<br />
٢٠<br />
Ida Müller ii
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
د<strong>و</strong>م سیم<strong>و</strong>ن د<strong>و</strong>ب<strong>و</strong><strong>و</strong>ار، ت<strong>و</strong>رال<strong>و</strong> مارشتاi ، <strong>و</strong>نکه ف<strong>و</strong>سii ، هارا کبریبرری، ایبسن، لی<strong>و</strong> ا<strong>و</strong>لمللممانiii<br />
<strong>و</strong> سریال<br />
خاندان. این ها تنها برخی از ارجاعات بسیاری است که در دگرگ<strong>و</strong>بىنبىی انگل <strong>و</strong>ار هبرنبررمند قرار گرفته<br />
است. عناصر تئاتری شده، دچار پیچش <strong>و</strong> دگرگ<strong>و</strong>بىنبىی شده <strong>و</strong> در بسبرتبرری جدید گذاشته شده اند. به<br />
این ترتیب هبرنبررمندان از دل م<strong>و</strong>اد بازیافبىتبىی قدبمیبممی، دیدگاه هابىیبىی ن<strong>و</strong> <strong>و</strong> م<strong>و</strong>ثر نبریبرز ت<strong>و</strong>لید کردند. در خانه ی<br />
عر<strong>و</strong>سک، نام برند ها به عن<strong>و</strong>ان بجببجخشی از ه<strong>و</strong>یت شخصیت ر<strong>و</strong>ی صحنه قرار گرفته ب<strong>و</strong>د. به ط<strong>و</strong>ر<br />
مشخص، استفاده از نام ک<strong>و</strong>کا ک<strong>و</strong>لا برجسته می بمنبمم<strong>و</strong>د: برند در بسبرتبرری قرار گرفته ب<strong>و</strong>د که به احتمال<br />
بسیار زیاد کمپابىنبىی ک<strong>و</strong>کا ک<strong>و</strong>لا بمنبممی خ<strong>و</strong>است با آن شناخته ش<strong>و</strong>د‐ جهابىنبىی پر از قتل، خش<strong>و</strong>نت، آزار <strong>و</strong><br />
خ<strong>و</strong>دکشی. به عبارت دیگر، این بمنبممایش به هیچ <strong>و</strong>جه پیشکشی به ک<strong>و</strong>کا ک<strong>و</strong>لا <strong>و</strong> م<strong>و</strong>فقیت آن در جا<br />
انداخبنتبنن نام برندش در جامعه نب<strong>و</strong>د.<br />
ت<strong>و</strong>لد د<strong>و</strong>باره ی تئاتر سیاسی<br />
بسبرتبرر عامل مهمی است که هبرنبررمندان آن را برای گفبنتبنن داستان هایشان انتخاب می کنند. بسبرتبرر غالباً<br />
مرتبط با یک فضا یا <strong>و</strong>اقعیبىتبىی تاربجیبجخی است. امر<strong>و</strong>ز ما در د<strong>و</strong>ران پس از پست مدرنیسم زندگی<br />
می کنیم ‐ عصری که در آن گسیختگی، گ<strong>و</strong>نا گ<strong>و</strong>بىنبىی <strong>و</strong> ناپایداری شک<strong>و</strong>فا شد. جهان امر<strong>و</strong>ز لز<strong>و</strong>ماً<br />
بیش از پیش قابل درک نیست، اما عمیقاً پیامدهای تغیبریبررات مجممجحلی، ملی <strong>و</strong> جهابىنبىی را که در ط<strong>و</strong>ل<br />
دهه های ٨٠ <strong>و</strong> ٩٠ بجتبججربه کرده ب<strong>و</strong>دبمیبمم احساس کرده <strong>و</strong> با آن ارتباط برقرار می کنیم. این امر خ<strong>و</strong>د را<br />
در تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> نبریبرز بر<strong>و</strong>ز می دهد. تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد امر<strong>و</strong>ز <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> از طریق نقد عمیق <strong>و</strong> انسان گریز<br />
مکانیسم های اجتماعی <strong>و</strong> پیامدهای آن، انگبریبرزه ای را برای کا<strong>و</strong>ش پی<strong>و</strong>ندها <strong>و</strong> ابجیبججاد ه<strong>و</strong>یت هابىیبىی<br />
پایدارتر پیش می بهنبههد.<br />
به این ترتیب بجتبججدید حیات تئاتر جامعه مجممجح<strong>و</strong>ر <strong>و</strong> سیاست مجممجح<strong>و</strong>ر را بجتبججربه می کنیم. م<strong>و</strong>ض<strong>و</strong>ع احیاء<br />
برنامه ی سیاسی <strong>و</strong> تربیبىتبىی هبرنبرر دهه ی ۶٠ <strong>و</strong> ٧٠ نیست. از آن زمان تا کن<strong>و</strong>ن پست مدرنیسم را بجتبججربه<br />
کرده ابمیبمم، د<strong>و</strong>ره ای که تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد با <strong>و</strong>یژگی بجتبججربه های گ<strong>و</strong>نا گ<strong>و</strong>ن <strong>و</strong> گاه خ<strong>و</strong>دمجممجح<strong>و</strong>رِ ساختاری،<br />
زد<strong>و</strong>دن معنا <strong>و</strong> فرا رفبنتبنن از ژانرها شناخته می ش<strong>و</strong>د. از آبجنبججا که این اسبرتبرراتژی ها عملاً بر عرصه ی<br />
تئاتر مستقل <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> در دهه های ٨٠ <strong>و</strong> ٩٠ غالب ب<strong>و</strong>دند، پست مدرنیسم بسیاری را به شک نسبت به<br />
ت<strong>و</strong>ان <strong>انتقادی</strong> هبرنبرر <strong>و</strong>اداشت. امر<strong>و</strong>ز به نظر می رسد که گ<strong>و</strong> بىیبىی بررسی <strong>انتقادی</strong> <strong>و</strong> زیبابىیبىی شناسی <strong>و</strong>اقعیت<br />
جایگاهی مهم در عرصه ی هبرنبرر دارد ‐ که در آن م<strong>و</strong>ض<strong>و</strong>عات اجتماعی به شکل استعاری <strong>و</strong> عمدتاً<br />
قابل درک یا بجتبجحریک آمبریبرز ارائه می ش<strong>و</strong>ند. مشارکت در اظهار نظر <strong>انتقادی</strong> <strong>و</strong> داستان گ<strong>و</strong> بىیبىی درباره ی<br />
Toralv Maurstad i<br />
Wenche Foss ii<br />
٢١<br />
Liv Ullmann iii
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
عصری که در آن زندگی می کنیم، سهمی به سزا در بجتبججدید حیات مفه<strong>و</strong>م پتانسیل هبرنبرر در متلاشی<br />
کردن فرضیات <strong>و</strong> گفتمان های پذیرفته شده <strong>و</strong> باز کردن فضا برای <strong>تفکر</strong> متمایز دارد.<br />
نتیجه<br />
هبرنبررمندابىنبىی که برای درک <strong>و</strong> منتقد ب<strong>و</strong>دن نسبت به پیشرفت اجتماع کار می کنند، به اشکال بسیاری<br />
در آن <strong>و</strong>احد هم عامل در<strong>و</strong>بىنبىی هستند <strong>و</strong> هم ببریبرر<strong>و</strong>بىنبىی. آبهنبهها در کشف مرزهای ببریبرر<strong>و</strong>بىنبىی فرهنگ <strong>و</strong> گذر از<br />
آبهنبهها متخصص می ش<strong>و</strong>ند. آبهنبهها نقش ک<strong>و</strong>چ نشینان فرهنگی را بر عهده می گبریبررند. ک<strong>و</strong>چ نشبنیبنن هابىیبىی<br />
پرسه زنان در میان عرصه های جغرافیابىیبىی، اجتماعی، سیاسی <strong>و</strong> فرهنگی. آبهنبهها به ساختار زیریبىنبىی که<br />
جهان را به هم پی<strong>و</strong>ند می دهد <strong>و</strong>صل می ش<strong>و</strong>ند <strong>و</strong> این شبکه ی گسبرتبررده <strong>و</strong> پیچیده ی <strong>و</strong>اقعیت ها <strong>و</strong><br />
زیبابىیبىی شناسی ها را بررسی می کنند، بر آن تف<strong>و</strong>ق می یابند، تفسبریبرر می کنند، بازتعریف می کنند، <strong>و</strong>صل<br />
می کنند <strong>و</strong> ارتباط متقابل برقرار می کنند. آبهنبهها از چندین دیدگاه با چندین گر<strong>و</strong>ه هم ن<strong>و</strong>ع درباره ی<br />
چندین <strong>و</strong>اقعیت با <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>ه گ<strong>و</strong>نا گ<strong>و</strong>ن زیبابىیبىی شناسی بسیاری ارتباط برقرار می کنند.<br />
در هبرنبرر این امکان <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د دارد که شی<strong>و</strong>ه های بیان <strong>و</strong> بازتاب را به گ<strong>و</strong>نه ای در کنار هم بگذار بمیبمم که<br />
به ندرت در دیگر بسبرتبررهای اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی ‐که در آن منطق کلاسیک مسلط<br />
است‐می بینیم. هبرنبررمندان با استفاده ی گسبرتبررده از ان<strong>و</strong>اع گ<strong>و</strong>نا گ<strong>و</strong>ن منطق بمنبممادین <strong>و</strong> بمتبممثیل، می ت<strong>و</strong>انند<br />
با دستیابىببىی به آزادی خ<strong>و</strong>انش <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> فراتر از آبجنبجچه در هر جای دیگر اجتماع با آن ر<strong>و</strong>بر<strong>و</strong> می ش<strong>و</strong> بمیبمم،<br />
به عن<strong>و</strong>ان مبرتبررجمججممی میان فرهنگی عمل کنند.<br />
در سال ٢٠١٠ هن<strong>و</strong>ز هم بمتبمماشا گران بسیاری را با خص<strong>و</strong>صیات گ<strong>و</strong>نا گ<strong>و</strong>ن می بینم که تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد<br />
را غبریبررقابل درک <strong>و</strong> یا عصیان ن<strong>و</strong>ج<strong>و</strong>ابىنبىی می دانند. این شاهدی است بر مجممجحافظه کاری <strong>و</strong> کمب<strong>و</strong>د دانش.<br />
درست است که این گ<strong>و</strong>نه ها در تئاتر یافت می ش<strong>و</strong>ند، اما به هیچ <strong>و</strong>جه مسلط نیستند. هبرنبررهای بمنبممایشی<br />
آ<strong>و</strong>انگارد امر<strong>و</strong>ز حامل ه<strong>و</strong>یت هابىیبىی است که فراتر از تا کید تک بعدی بر هبرنبرر به عن<strong>و</strong>ان بجتبججربه ای<br />
زیبابىیبىی شناسانه رفته اند. یکی از پیامد هابىیبىی که امر<strong>و</strong>ز در تئاتر آ<strong>و</strong>انگارد <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> می بینیم این است که<br />
هبرنبرر می ت<strong>و</strong>اند به عن<strong>و</strong>ان یک عامل م<strong>و</strong>ثر بر چشم انداز بمتبمماشا گر به جهان عمل کند. هم زمان<br />
می ت<strong>و</strong>اند با به چالش کشیدن برداشت هابمیبممان <strong>و</strong> انتقال مفه<strong>و</strong>می اساسی درباره ی ما، تارتحیتحخ مان <strong>و</strong><br />
د<strong>و</strong>ران معاصرمان، بجتبججربیات جدیدی برابمیبممان به همھهممراه داشته باشد. نه این که هبرنبرر قدرت سیاسی<br />
ق<strong>و</strong>ی داشته باشد <strong>و</strong> انقلاب پدید آ<strong>و</strong>رد، اما به پشت<strong>و</strong>انه ی سرمایه ی بمنبممادیبىنبىی که در جریان های<br />
مدرنیست، پست مدرنیست <strong>و</strong> آ<strong>و</strong>انگارد در ط<strong>و</strong>ل قرن بیستم به دست آ<strong>و</strong>رده است، اقتدار دارد.<br />
بررسی دقیق تر اسبرتبرراتژی های جدید (<strong>و</strong> قدبمیبمم) می ت<strong>و</strong>اند برای هر بمتبمماشا گری که به تئاتر علاقمند<br />
است ارزش زجمحجممتش را داشته باشد.<br />
٢٢
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
ترجمججممه هبرنبرر <strong>و</strong> مبارزه طبقابىتبىی اثر الن <strong>و</strong><strong>و</strong>دز<br />
شبریبررین مبریبررزانژاد حق<strong>و</strong>ق دان، مبرتبررجم، پژ<strong>و</strong>هشگر <strong>و</strong> دببریبرر بجتبجحریه گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت<br />
است.<br />
آثار <strong>و</strong>ی تا کن<strong>و</strong>ن عبارتند از:<br />
•فیلمنامه مستند <strong>و</strong>لادبمیبممبریبرر ایلیچ لنبنیبنن<br />
•تله تئاتر آم<strong>و</strong>زگاران اقتباس از اثر مجممجحسن یلفابىنبىی<br />
ترجمججممه ٣ بمنبممایشنامه (اما، مارکس در س<strong>و</strong>ه<strong>و</strong>، دخبرتبرر <strong>و</strong>ن<strong>و</strong>س) اثر ها<strong>و</strong>ارد زین<br />
ترجمججممه اندیشه های کارل مارکس اثر الن <strong>و</strong><strong>و</strong>دز<br />
•تله تئاتر مستند اِما گلدمن : آن گ<strong>و</strong>نه که من زیستم<br />
•مجممججم<strong>و</strong>عه مقالات تئاتر در ساختار نظام سرمایه داری<br />
•پژ<strong>و</strong>هش کمپابىنبىی تئاتر: راه حل یا سرپ<strong>و</strong>شی برمعضل تئاتر<br />
•ترجمججممه بمنبممایش <strong>و</strong> ارزش: کار تئاتر در نقد اقتصاد سیاسی کارل<br />
مارکس اثر مایکل شبنیبنن ب<strong>و</strong>یل<br />
•ترجمججممه سندیکاها در د<strong>و</strong>ران بجببجحران سرمایه داری <strong>و</strong> نیاز به اسبرتبرراتژی<br />
انقلابىببىی اثر راب س<strong>و</strong>ل<br />
•ترجمججممه شکسپبریبرر، یک انقلابىببىی در ادبیات اثر الن <strong>و</strong><strong>و</strong>دز<br />
ترجمججممه بمنبممایشنامه یک خاطره، یک م<strong>و</strong>ن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>گ، یک فریاد <strong>و</strong> یک نیایش گردآ<strong>و</strong>ری ای<strong>و</strong> انسلر <strong>و</strong> مالىللىی د<strong>و</strong>یل<br />
ترجمججممه بمنبممایشنامه من م<strong>و</strong>ج<strong>و</strong>دی احساسابىتبىی هسم اثر ای<strong>و</strong> انسلر<br />
ترجمججممه شازده ک<strong>و</strong>چ<strong>و</strong>ل<strong>و</strong> اثر آنت<strong>و</strong>ان د<strong>و</strong>سنت ا گز<strong>و</strong>پری<br />
ترجمججممه ارج بهنبههادن به مقا<strong>و</strong>مت ‐ چگ<strong>و</strong>نه زنان در ر<strong>و</strong>ابط خص<strong>و</strong>صی در برابر آزار مقا<strong>و</strong>ت می کنند ، بهتبههیه شده ت<strong>و</strong>سط<br />
سرپناه اضطراری زنان کلگری ) کانادا)<br />
ترجمججممه درباره د<strong>و</strong> برداشت ر<strong>و</strong>انکا<strong>و</strong>انه از شازده ک<strong>و</strong>چ<strong>و</strong>ل<strong>و</strong> اثر آنت<strong>و</strong>ان د<strong>و</strong>سنت ا گز<strong>و</strong>پری به قلم کریستبنیبنن د<strong>و</strong>لار<strong>و</strong>ش ک<strong>و</strong>داما<br />
ترجمججممه باز هم مبنتبنن <strong>و</strong> بسبرتبرر آن ‐ اجرای بمنبممایش «مهاجران» اسلا<strong>و</strong>مبریبرر مر<strong>و</strong>ژک در است<strong>و</strong>دی<strong>و</strong> ‐ تئاتر «چلا<strong>و</strong>ک» مسک<strong>و</strong> به قلم<br />
س<strong>و</strong>زان ک<strong>و</strong>ستانز<strong>و</strong><br />
ترجمججممه ۶٢ مقاله بجتبجخصصی تئاتر برای ۴ سمشسمماره مجممججله «صحنه معاصر» گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
است.<br />
<strong>و</strong>ی برنده رتبه ا<strong>و</strong>ل ترجمججممه در مسابقه مطب<strong>و</strong>عابىتبىی ابجنبججمن منتقدان، <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong>سندگان <strong>و</strong> پژ<strong>و</strong>هشگران خانه تئاتر ایران در سال ١٣٩۶ گردیده<br />
از سال ١٣٩٢ بعن<strong>و</strong>ان دستیار کارگردان در هفده اجرای صحنه ای رپرت<strong>و</strong>ار گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت همھهممکاری داشته است که عبارتند از:<br />
مهاجران اثر اسلا<strong>و</strong>یر مر<strong>و</strong>ژک<br />
بمنبممایش همھهمملت در ر<strong>و</strong>ستای مرد<strong>و</strong>ش سفلی اثر ای<strong>و</strong><strong>و</strong> برشان<br />
مارکس در س<strong>و</strong>ه<strong>و</strong> اثر ها<strong>و</strong>ارد زین<br />
یک خاطره، یک م<strong>و</strong>ن<strong>و</strong>ل<strong>و</strong>گ، یک فریاد <strong>و</strong> یک نیایش گردآ<strong>و</strong>ری ای<strong>و</strong> انسلر <strong>و</strong> مالىللىی د<strong>و</strong>یل<br />
شازده ک<strong>و</strong>چ<strong>و</strong>ل<strong>و</strong> اثر آنت<strong>و</strong>ان د<strong>و</strong>سنت ا گز<strong>و</strong>پری<br />
ماهی سیاه ک<strong>و</strong>چ<strong>و</strong>ل<strong>و</strong> اثر صمد بهببههرنگی<br />
مبرتبررسک (چهار صند<strong>و</strong>ق) اثر بهببههرام بیضابىیبىی<br />
نردبان (زا<strong>و</strong>یه) اثر غلامجممجحسبنیبنن ساعدی<br />
من م<strong>و</strong>ج<strong>و</strong>دی احساسابىتبىی هستم اثر ای<strong>و</strong> انسلر<br />
تله تئاتر مستند اِما گلدمن : آن گ<strong>و</strong>نه که من زیستم ن<strong>و</strong>شته شبریبررین مبریبررزانژاد<br />
تله تئاتر آم<strong>و</strong>زگاران اقتباس شبریبررین مبریبررزانژاد از اثر مجممجحسن یلفابىنبىی<br />
فیلم مستند تار تحیتحخ سرخ:<strong>و</strong>لادبمیبممبریبرر ایلیچ لنبنیبنن<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
٢٣
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
٢٤
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاترم<strong>و</strong>ج <strong>ن<strong>و</strong>ی</strong> <strong>نر<strong>و</strong>ژ</strong> ‐ <strong>استقلال</strong> <strong>و</strong> <strong>تفکر</strong> <strong>انتقادی</strong> البریبرزابت لینس لىللىی<br />
دیگر انتشارات گر<strong>و</strong>ه تئاتر اگزیت<br />
هفت گفتار<br />
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰<br />
تئاتر در ساختار نظام سرمایه داری<br />
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰<br />
گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت<br />
ش:9ین م:9زانژاد<br />
٢٥<br />
www.exittheatre.ir