19.12.2016 Views

n?u=RePEc:arx:papers:1612

n?u=RePEc:arx:papers:1612

n?u=RePEc:arx:papers:1612

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

Measuring and Analyzing the Shares of Economic Growth Sources in<br />

the Mining Sector of Iran:<br />

A Neoclassical Growth Accounting Approach<br />

ABSTRACT<br />

Dr. M. Mahmoudzadeh* S.A. Zeytoon Nejad Moosavian*<br />

*. Department of Economics, Azad University of Iran, Firoozkooh Branch<br />

The purpose of this study is to measure the Total Factor Productivity (TFP) growth and determine the share of each of<br />

the economic growth sources in the mining sector of Iran. The time period of this study is 1355-1385 of the Solar Hijri<br />

calendar (roughly overlaying with the time period of 1976-2006 of the Gregorian calendar). In this paper, the shares of<br />

total factor productivity growth (TFPG) and factors’ accumulations in the economic growth of the mining sector are<br />

estimated using a neoclassical growth accounting approach. Based on the estimated restricted Cobb-Douglas production<br />

function and the results obtained from the Solow residual equation, the annual growth rates of TFP were measured for<br />

each year. According to the findings, the average annual growth rate of TFP has been 2.94% during the time period of<br />

the present study. The other findings of this study indicate that the average contributions of TFPG, labor accumulation<br />

and capital accumulation in the economic growth of the mining sector have been 56%, 23%, and 21%, respectively,<br />

during the time period of the study. As such, it can be concluded that the policy of benefiting from available factors in<br />

the mining sector together with the policy of accumulating factors have simultaneously caused the value-added growth of<br />

this sector. Therefore, considering the desired performance of the mining sector in terms of its sizable productivity<br />

growth, it can be argued that the mining sector can aid Iran’s economic development plans to achieve their assigned<br />

economic objectives, one of which is to increase the share of total factor productivity growth in economic growth.<br />

Key words: Mine; Mining Sector; Co-integration; Total Factor Productivity Growth; Factors Accumulation; Growth Accounting.<br />

JEL Codes: E13, O30, O47, O53<br />

This paper is a slightly revised version of a paper that has already been published in the following publically-available<br />

Iranian journal:<br />

• Mahmoudzadeh, M. & Zeytoon Nejad Moosavian, S. A. (2012). Measuring and Analyzing the Shares of Economic<br />

Growth Sources in the Mine Sector of Iran, Published in Iranian Economic Journal – Macroeconomics (IEJM),<br />

University of Mazandaran, No. 13, pp. 121-142. (In Persian)<br />

Link: http://jes.journals.umz.ac.ir/article_58_11.html<br />

دکتر محمود محمودزاده و سید علی زیتون نژاد موسویان.‏ )0931(.<br />

پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران – مجله اقتصاد کالن ، شماره 09، صفحات 042-020.<br />

ا"‏ ندازهگیری و تحلیل منابع رشد اقتصادی بخش معدن در ایران"،‏ فصلنامه علمی-‏ پژوهشی<br />

<br />

1


اندازهگیری و تحلیل منابع رشد اقتصادی بخش معدن در ایران<br />

*<br />

دکتر محمود محمودزاده‎1‎<br />

**<br />

سیدعلی زیتوننژاد موسویان‎2‎<br />

چکیده<br />

هدف اين مقاله اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل تولید و تعیین سهم هر يک از منابع رشد اقتصادی بخش معدن،‏ طی دورة زمانی<br />

5811-5831، میباشد.‏<br />

در اين مقاله،‏ با استفاده از روش حسابداری رشد،‏ سهم رشد بهرهوری و انباشت نهادهها در رشد اقتصادی بخش معدن برآورد میشود.‏ بر اساس مدل برآوردی تابع<br />

تولید کاب-‏ داگالس مقیّد و از طريق رابطة باقیماندة سولو،‏ نرخ رشد ساالنة بهرهوری کل عوامل برای هر سال اندازهگیری شد.‏ نتايج نشان میدهد که میانگین نرخ<br />

رشد بهرهوری کل عوامل طی دورة بررسی،‏ معادل %2/49 بوده است.‏<br />

ديگر يافتههای اين مطالعه نشان میدهد که طی دورة بررسی،‏ رشد بهرهوری کل عوامل،‏ رشد نیروی کار و رشد موجودی سرمايه بهترتیب<br />

%15 ، %28 و %25<br />

از کل رشد اقتصادی بخش معدن را توضیح میدهند.‏ با توجه به سهم باالی رشد بهرهوری در رشد اقتصادی اين بخش،‏ میتوان نتیجه گرفت که سیاست بهرهگیری<br />

از منابع موجود در بخش معدن در کنار سیاست رشد عوامل تولید،‏ موجب رشد ارزشافزودة اين بخش شده است.‏ بنابراين،‏ با توجه به عملکرد مطلوب بخش معدن<br />

در تحقق رشد مطلوب بهرهوری،‏ اين بخش میتواند در تحقق اهداف برنامههای توسعه اقتصادی،‏ مبنی بر افزايش سهم رشد بهرهوری کل عوامل از رشد اقتصادی<br />

کشور،‏ کمک مؤثری نمايد.‏<br />

واژگان کلیدی:‏ معدن؛ همجمعی؛ رشد بهرهوری کل عوامل؛ حسابداری رشد.‏<br />

مقدمه<br />

امروزه در اقتصادِ‏ تمام کشورها،‏ ارتقاء بهرهوری به اولويتی ملّی تبديل شده است.‏ اقتصاددانان،‏ ادامة حیات اقتصادی<br />

کشورها را به توانايی مستمر در کسب تولید بهینه در ازای هر واحد ستاده وابسته میدانند و معتقدند که ارتقای بهرهوری،‏<br />

رشد اقتصادی و بهبود سطح زندگی افراد جامعه را فراهم میآورد.‏ بررسی مستندات برنامههای اول،‏ دوم و سوم توسعة<br />

اقتصادی کشور نشان میدهد که استراتژی توسعة ملّی کشور،‏ حصول رشد اقتصادی از افزايش در دو نهادة موجودی سرمايه و<br />

اشتغال بوده است.‏ ولی در برنامة چهارم توسعه،‏ تا حدودی ديدگاه ستادهگرايی جايگزين ديدگاه نهادهگرايی شده است.‏ تحقق<br />

اين مهم،‏ نیازمند شناخت علمی از منابع رشد ارزشافزودة بخشهای اقتصادی میباشد که هدف اين مقاله است.‏<br />

بخش معدن يکی از بخشهای مادر به شمار میآيد که اگر چه بهتنهايی سهم ناچیزی در تولید ناخالص داخلی دارد،‏ اما<br />

اثر آن در تولید ثروت قابلمالحظه است.‏ بخش معدن،‏ به عنوان عمدهترين منبع تأمین مواد اولیة موردنیاز صنايع کشور است<br />

و از سويی،‏ اهمیت فراوانی در ايجاد اشتغال و نیز توسعة متعادل اقتصادیِ‏ منطقهای کشور دارد.‏ اساساً‏ بخش معدن به آن<br />

بخشی از اقتصاد اطالق میگردد که اقدام به اکتشاف،‏ استخراج و کانهآرايی مینمايد.‏ بر اساس اين تعريف،‏ اقدامات و فعالیت-‏<br />

هايی از قبیل ذوب،‏ پااليش،‏ نورد و ... مربوط به بخش صنايع معدنی بوده و در تقسیمبندی،‏ جزء بخش معدن قرار نمیگیرند.‏<br />

Email: mahmod.ma@yahoo.com<br />

Email: salizey@yahoo.com<br />

*<br />

. استادیار دانشگاه آزاد اسالمی واحد فیروزکوه<br />

**<br />

. مهندس معدن و کارشناس ارشد اقتصاد<br />

2


تنوع مواد معدنی در ايران به بیش از<br />

ايران با بیش از<br />

52<br />

نوع مادة معدنی بالغ میشود که در نوع خود کمنظیر است)زيتوننژاد،‏<br />

.)5839<br />

11<br />

میلیارد تن ذخاير قطعی و احتمالی مواد معدنی،‏ جزء<br />

52<br />

-<br />

-<br />

کشور اول ذخیرهدار مواد معدنی دنیا است.‏ تنوع<br />

زياد و فراوانی ذخاير معدنی در ايران توان بالقوة زيادی برای اقتصاد کشور فراهم آورده است.‏ اما با اين همه،‏ بخش معدن در<br />

توسعة اقتصادی کشور جايگاه مناسبی ندارد)نشريه معدن و توسعه،‏ 5839(. عدم توجه به شاخصهايی چون بهرهوری،‏ شايد<br />

از حلقههای مفقوده در بهرهبرداری از فرصتهای موجود در بخش معدن باشد.‏<br />

بر اساس نظريات حسابداریِ‏ رشد،‏ رشد بهرهوری کلِ‏ اقتصاد عبارت است از مجموع رشد بهرهوری کل در تمامی بخش-‏<br />

های اقتصادی.‏ به عبارت ديگر رشد بهرهوری کل در يک بخش میتواند رشد بهرهوری کل در سطح اقتصاد،‏ و از اين طريق<br />

رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد.‏ تحقیقات تجربی در کشورهای توسعهيافته نشان میدهد که رشد بهرهوری کل،‏ بخش<br />

زيادی از رشد اقتصادی اين کشورها را توضیح میدهد.‏ هدف اين تحقیق آن است که با اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل<br />

تولید در بخش معدن ايران،‏ سهم هر يک از منابع رشد را در رشد اقتصادی اين بخش اندازهگیری و تحلیل نمايد.‏<br />

سازماندهی مقاله بدين شرح است که پس از مقدمة فوق،‏ سؤاالت تحقیق مطرح میگردد.‏ در بخش اول،‏ مبانی نظری<br />

بهرهوری بررسی میگردد.‏ بخش دوم به مروری بر برخی از مطالعات تجربی در زمینة رشد بهرهوری و منابع رشد،‏ اختصاص<br />

دارد.‏ در بخش سوم،‏ وضعیت بخش معدن در اقتصاد ايران تحلیل میشود.‏ در بخشهای چهارم و پنجم،‏ مدل تجربی تصريح و<br />

برآورد میشود.‏ نهايتاً،‏ بخش پايانی به جمعبندی و نتیجهگیری اختصاص دارد.‏<br />

اين مقاله بهدنبال پاسخ به پرسشهای زير است:‏<br />

آيا رشد بهرهوری کل عوامل تولید بر رشد اقتصادی بخش معدن تأثیرگذار بوده است؟<br />

سهم منابع رشد از رشد اقتصادی بخش معدن به چه ترتیب است؟<br />

1. مبانی نظری<br />

بررسی مؤلفههای رشد اقتصادی در کشورهای توسعهيافته و درحالتوسعه پیشرو،‏ نشان میدهد که سهم ‏»افزايش بهره-‏<br />

وری نیروی کار و سرمايه«‏ غالباً‏ چشمگیر بوده و گاه از سهم ‏»افزايش میزان سرمايه«‏ پیشی گرفته است)امامی میبدی،‏<br />

5839(. تجربة کشورهای پیشرفته نشانگر آنست که میتوان بخشی از رشد اقتصادی را از محل افزايش سطح بهرهوری کل<br />

عوامل،‏ حاصل نمود.‏<br />

بهبود بهرهوری موجب افزايش دستمزدهای حقیقی و کیفیت بهتر زندگی افراد میشود.‏ از منظر تولید نیز افزايش بهره-‏<br />

وری،‏ کاهش هزينههای تولید را به دنبال خواهد داشت.‏ اين امر نیز به نوبة خود قیمت تمام شده را کاهش داده و ضمن تأمین<br />

شرايط مساعدتر برای مصرفکنندگان داخلی،‏ فضای رقابت با تولیدکنندگان خارجی را نیز فراهمتر میسازد)اورعی،‏<br />

.)5832<br />

بدين ترتیب نقش بهرهوری در بسیاری از پديدهها از جمله رشد اقتصادی،‏ ارتقاء سطح زندگی،‏ افزايش قدرت رقابت اقتصادی،‏<br />

بهبود در موازنة پرداختهای خارجی،‏ کنترل يا مهار تورم و بسیاری از پديدههای ديگر،‏ کامالً‏ آشکار میباشد.‏<br />

3


طبق تعريف،‏ بهرهوری عبارت است از خارج قسمت تقسیم ستاده بر عوامل تولید.‏ از نظر عملیاتی،‏ بهرهوری به معنی<br />

نسبت ستاده حقیقی به نهادههای حقیقی است.‏ بر اساس اين تعاريف،‏ مفهوم بهبود يا ارتقاء سطح بهرهوری،‏ به معنای انتقال<br />

تابع تولید به سمت باالتر خواهد بود)نمودار<br />

.)5<br />

نمودار 1( مقایسة عملیاتی اثر رشد بهرهوری و اثر افزایش در موجودی سرمایه<br />

q<br />

q 3<br />

q 2<br />

q A f ( )<br />

2<br />

k<br />

q A1 f ( k)<br />

q 1<br />

اثر رشد<br />

بهرهوری<br />

اثر افزايش در<br />

موجودی سرمايه<br />

O<br />

k<br />

k1<br />

2<br />

k<br />

منبع:‏ دورنبوش و فیشر)‏‎4002‎‏(‏<br />

بهطور کلی،‏ شاخصهای بهرهوری به دو دسته شاخصهای جزئی و کلی عوامل تولید تقسیمبندی میشوند.‏ شاخصهای<br />

بهرهوری جزئی از تقسیم ارزشافزوده بر مقدار يک نهادة معیّن بهدست میآيند.‏ اما بايد توجه داشت که شاخصهای بهرهوری<br />

جزئی،‏ بهرهوری يکبهيک عوامل تولید را معیّن نمیکنند،‏ و از سوی ديگر،‏ بهرهوری کلی عوامل تولید را نشان نمیدهند.‏<br />

5<br />

ديکسون )5441( به اين موضوع اينطور اشاره مینمايد که جايگزينی سادة سرمايه بهجای نیروی کار در ترکیب نهادههای<br />

يک بنگاه يا يک صنعت نیز میتواند بهرهوری متوسط نیروی کار را افزايش دهد.‏ اين امر بدين معناست که گاهی ممکن است<br />

افزايش بهرهوری ناشی از جايگزينی سرمايه به جای نیروی کار)يا اصطالحاً‏ تعمیق سرمايه(‏ باشد،‏ حال آنکه کیفیت نیروی<br />

کار اصالً‏ تغییری نکرده باشد.‏ در حقیقت،‏ اين بهرهوری کل عوامل تولید است که برآيند تغییر در کارايی تمام عوامل تولید را<br />

منظور میدارد.‏ برای اندازهگیری بهرهوری کل،‏ روشهای متفاوتی وجود دارد.‏ يکی از اين روشها که معروف به روش مستقیم<br />

محاسبة بهرهوری کل عوامل تولید است،‏ بدون استفادة صريح از تابع تولید،‏ اقدام به برآورد شاخص<br />

TFP<br />

مینمايد.‏ در اين<br />

روش،‏ از آنجا که واحدهای اندازهگیری نهادههای بکاررفته در فرآيند تولید متفاوت هستند)نظیر نیروی کار و سرمايه(،‏ با<br />

8<br />

2<br />

استفاده از تکنیک خاصی عمل جمعیسازی نهادهها را انجام داده ، و يک شاخص از کل نهادهها ساخته میشود.‏ دومین<br />

روش که مبتنی بر استفاده صريح از تابع تولید است،‏ با در نظر گرفتن فرم تابعیِ‏ معیّن و با انجام عملیات رياضی بر روی تابع<br />

1 . Dixon<br />

2 . Aggregation<br />

3<br />

. برای جزئیات بیشتر در مورد مسئلة جمعیسازی ر.ک.‏ به زیتوننژاد)‏‎7831‎‏(.‏<br />

4


تولید،‏ به برآورد شاخص<br />

TFP<br />

میپردازد.‏ در اين روشها ضمن در نظر گرفتن بعضی فروض،‏ نرخ رشد ساالنه و میانگین<br />

ساالنة بهرهوری کل عوامل نیز،‏ برآورد میشود.‏<br />

با توجه به اينکه رشد بهرهوری کل عوامل برابر با آن بخش از رشد تولید است که با رشد کمّی نیروی کار و سرمايه<br />

توضیح داده نمیشود،‏ لذا عواملی که بهبود سطح کیفی نیروی کار و سرمايه،‏ تخصیص بهتر منابع،‏ استفادة بهینه از منابع و<br />

امکانات موجود،‏ را بههمراه داشته باشد،‏ به ارتقاء بهرهوری کل عوامل نیز کمک مینمايد.‏ در ادامه و در جدول<br />

موردی به مهمترين عوامل مؤثر بر ارتقاء بهرهوری کل عوامل اشاره میگردد.‏<br />

5، بهطور<br />

جدول 1( عوامل مؤثر بر بهرهوری کل عوامل<br />

مهمترین عوامل<br />

عوامل دیگر که حائز مبانی نظری نسبتاً‏ قوی بوده و بر<br />

روی آنها تحقیقات بیشتری صورت گرفته است<br />

ارتقاء سرمایه انسانی و استفادة بهینه از آن،‏<br />

افزایش انگیزه نیروی کار در جهت تشویق نوآوری و<br />

خالقیت و افزایش دقت و جدّیت افراد،‏<br />

ارتقاء دانش فنی از طریق افزایش سرمایة تحقیق و<br />

توسعه.‏<br />

توسعة کاربرد فناوری اطالعات و ارتباطات،‏<br />

تخصیص بهتر منابع در طرحهای سرمایهگذاری،‏<br />

کاهش سن متوسط تجهیزات و امکانات سرمایهای،‏<br />

کاهش فاصلة بین تولید بالفعل و تولید بالقوه،‏<br />

استفادة بهینه از انرژی و نهادههای واسطهای و بهبود<br />

در کیفیت نهادههای واسطهای،‏<br />

بکارگیری روشهای نوین مدیریتی،‏<br />

کاهش نرخ تورم بهمنظور تخصیص بهینة منابع بین<br />

1<br />

بخشهای اقتصادی ،<br />

گسترش شرایط رقابتپذیری اقتصاد از راههایی نظیر<br />

2<br />

افزایش درجة باز بودن اقتصاد و خصوصیسازی.‏<br />

3<br />

تغییرات نهادی و سازمانی ،<br />

ابداعات و ابتکارات فنی،‏<br />

تغییرات در سهم عوامل تولید،‏<br />

نوسانات در تقاضا،‏<br />

4<br />

تورم ،<br />

چرخههای تجاری،‏<br />

5<br />

میزان آزاد بودن اقتصاد ،<br />

7 6<br />

سرمایهگذاری مستقیم خارجی )FDI( ،<br />

مقیاس تولید،‏<br />

8<br />

زیرساختها ،<br />

4<br />

ساختار سنی ،<br />

تعرفهها،‏<br />

و...‏ .<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

منبع:‏ جمعبندی نويسندگان.‏<br />

.1<br />

.2<br />

.3<br />

.4<br />

.5<br />

.6<br />

.7<br />

.8<br />

.9<br />

.11<br />

.11<br />

1<br />

. برای اطالع بیشتر ر.ک.‏ به خالصی)دی‎7838‎ ؛(‏ Panas(2001) Bitors &<br />

2<br />

. برای اطالع بیشتر ر.ک.‏ به خالصی)دی‎7838‎ ؛(‏ Upadhyay(2000) Miller &<br />

3<br />

. برای جزئیات بیشتر ر.ک.‏ به (2005) al. Bennedsen M. et<br />

4<br />

. تورم بهواسطة بهوجود آوردن عدم اطمینان به آینده،‏ از بین بردن اعتماد نسبت به اقتصاد و بیثباتی در جامعه موجب کاهش بهرهوری شده و اساساً‏ همبستگی منفی)رابطة معکوس(‏ با آن دارد.‏ برای<br />

جزئیات بیشتر ر.ک.‏ به (2006) .L Min<br />

5<br />

. برای نمونه ر.ک.‏ به (2002) al. Bessonova, E. et<br />

6<br />

. برای نمونه ر.ک.‏ به (2006) .S Khan,<br />

7 . Foreign Direct Investment<br />

8<br />

. برای نمونه ر.ک.‏ به (1997) P. Wylie, و (2006) R. Ashok, K. and Balasubramanian<br />

9<br />

. برای نمونه ر.ک.‏ به (2003) .T Kogel,<br />

5


عموماً‏ متخصصان زمینههای مختلف از روشهای متفاوتی جهت اندازهگیری بهرهوری استفاده مینمايند.‏ در اين میان<br />

9<br />

8<br />

2<br />

5<br />

اقتصاددانان از روشهای عددشاخص ، تابع مسافت ، اقتصادسنجی و حسابداری رشد استفاده مینمايند.‏ در رويکرد عدد<br />

شاخص جهت محاسبة بهرهوری،‏ يک شاخص مقدار ستاده به يک شاخص مقدار نهاده تقسیم میگردد،‏ تا اينکه يک شاخص<br />

بهرهوری ارائه شود.‏<br />

رويکرد تابع مسافت اساساً‏ درصدد آن است که رشد TFP را به دو جزء مختلف تفکیک نمايد.‏ در اصل،‏ اين تکنیک اين<br />

امکان را فراهم میسازد که هرگونه تغییر در TFP را به تغییر ناشی از حرکت به سمت مرز تولید و انتقال مرز،‏ تفکیک نمود.‏<br />

منطق رويکرد اقتصادسنجی در اندازهگیری بهرهوری،‏ برآورد نمودن پارامترهای تابع تولید)يا تابع هزينه يا تابع سود(‏ می-‏<br />

باشد.‏ رويکرد اقتصادسنجی در اندازهگیری بهرهوری صرفاً‏ بر اساس مشاهدات حجم ستادهها و نهادهها قرار گرفته است.‏ در اين<br />

رويکرد از برقرار نمودن قیاس منطقی و برقراری ارتباط بین کششهای تولید و سهمهای درآمدی)که ممکن است مطابق با<br />

واقعیت باشند و يا نباشند(‏ اجتناب میشود.‏ اين امر در حقیقت محققین را در موضع آزموننمودن اين رابطهها و ارتباطات<br />

قرار میدهد)سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه،‏<br />

.)2115<br />

يکی از مزايای برجستة رويکرد اقتصادسنجی در اندازهگیری بهرهوری،‏ وجود امکان اطالع يافتن از وضعیت کامل<br />

تکنولوژی تصريحشده میباشد.‏ در اين رويکرد،‏ عالوه بر برآوردهای بهرهوری،‏ اطالعاتی در مورد ديگر پارامترهای تکنولوژی<br />

تولید نیز بهدست میآيد.‏ بهعالوه،‏ به دلیل اينکه رويکرد اقتصادسنجی بر پاية استفاده از اطالعات ستادهها و نهادهها استوار<br />

است،‏ لذا اين رويکرد در تصريح تکنولوژی تولید،‏ دارای انعطافپذيری بیشتری میباشد.‏ بهعنوان مثال،‏ در اين رويکرد،‏ امکان<br />

1<br />

معرفی ديگر فرمهای تغییرات تکنولوژيکی عامل-‏ اندوز ‏)فرمهايی بجز فرم خنثی هیکس که در رويکردهای عدد شاخص و<br />

5<br />

حسابداری رشد،‏ تصريح میشوند(‏ را مقدور میسازد)ماوسون و همکاران ، 2118(. در چارچوب مفهومی اقتصادسنجی،‏ امکان<br />

آزمون نمودن اعتبار فروضی که اساس رويکردهای عدد شاخص و حسابداری رشد را تشکیل میدهند نیز وجود دارد.‏ به عنوان<br />

مثال،‏ وجود قابلیت آزموننمودن فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس،‏ که اغلب در رويکرد حسابداری رشد مورد استفاده قرار<br />

7<br />

میگیرد،‏ اشاره نمود.‏ هولتن )2111( با استناد به چند دلیل،‏ توضیح میدهد که رويکرد اقتصادسنجی در اندازهگیری بهرهوری<br />

وری بايد به عنوان مکملی برای رويکردهای عدد شاخص و حسابداری رشد،‏ در نظر گرفته شود.‏ يکی از آن داليل اين است<br />

که،‏ سادگی نسبی رويکردهای عدد شاخص و حسابداری رشد میتواند به تفسیر بهتر نتايج پرماية حاصل از رويکرد<br />

1 . Index Approach<br />

2 . Distance Function Approach<br />

3 . Econometrics Approach<br />

4 . Growth Accounting Approach<br />

5 . Factor-augmenting<br />

6 . Mawson et al.<br />

7 . Hulten<br />

6


5<br />

اقتصادسنجی کمک نمايد)اسکرير و پیالت ، 2115(. در نهايت میتوان اظهار داشت که رويکرد اقتصادسنجی مناسبترين<br />

8<br />

2<br />

ابزار در مطالعات انفرادی و مطالعات دانشگاهیمحور ‏)علمیمحور(‏ میباشد)سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه،‏ 2115(.<br />

حسابداری رشد رويکردی است که رشد اقتصادی مشاهدهشده را به دو جزء مجزای تغییرات در نهادههای عوامل و جزءِ‏<br />

9<br />

پسماند تفکیک مینمايد.‏ اساساً‏ جزءِ‏ پسماند بیانگر تغییرات در پیشرفت فنّی و ساير عوامل میباشد.‏ بهطور کلی،‏ انجام<br />

حسابداری رشد،‏ بهعنوان گام اولیه در تحلیل عوامل اصلی تعیینکنندة رشد اقتصادی مدنظر قرار میگیرد.‏ متعاقباً،‏ گام نهايی<br />

شامل برقراری رابطهای بین نرخهای رشد موجودی عوامل،‏ سهمهای عوامل و تغییر تکنولوژيکی)همان عامل پسماند(‏ با<br />

عناصری از قبیل سیاستهای دولت،‏ ترجیحات خانوار،‏ منابع طبیعی،‏ سطوح اولیة سرماية فیزيکی و انسانی و عواملی از اين<br />

دست خواهد بود.‏ اجرای حسابداری رشد،‏ خصوصاً‏ هنگامی میتواند مفید باشد که عوامل اصلی تعیینکنندهای که در نرخهای<br />

1<br />

رشد عوامل اهمیت دارند،‏ اساساً‏ مستقل از آنهايی باشند که در تغییر تکنولوژيکی اهمیت دارند)بَرو ، 5443(.<br />

3<br />

7<br />

5<br />

مبانی اولیة حسابداری رشد در مقاالت سولو )5417(، کندريک )5455(، دنیسون )5452( و جورگنسن و<br />

4<br />

گريلیچس )5457( ارائه گرديد.‏ گريلیچس در بخش اول مقالة سال خود،‏ با تأکید بر لزوم توسعة باقیماندة سولو،‏<br />

5447<br />

51<br />

مروری بر اين تاريخچة فکری ارائه مینمايد.‏ حسابداری رشد رويکردی است که از طريق آن،‏ امکان تفکیک مکانیکی رشد<br />

تولید)به دو دستة کلی رشد نهادههای مختلف و تغییرات سطح بهرهوری کل عوامل تولید(،‏ فراهم میگردد.‏ استفاده از رويکرد<br />

55<br />

حسابداری رشد مستلزم تصريح تابع تولید میباشد.‏ اين تابع بیانگر آن است که در زمانهای مختلف،‏ با فرض در دست<br />

بودن سطح مشخصی از نهادهها و بهرهوری کل عوامل،‏ چه سطحی از محصول را میتوان تولید نمود.‏ بر اين اساس تابع تولید<br />

نئوکالسیکی به صورت زير نوشته میشود:‏<br />

Y f ( A,<br />

K,<br />

L)<br />

]5[<br />

که در آن Y بیانگر میزان تولید،‏ A سطح تکنولوژی،‏ K موجودی سرمايه و<br />

سرمايه و نیروی کار هر کدام بهتنهايی میتواند<br />

L<br />

نیروی کار میباشد.‏ بديهی است که موجودی<br />

به انواع و يا کیفیتهای مختلفی تقسیم شوند.‏ به عنوان نمونهای از اين<br />

1 . Schreyer and Pilat<br />

2 . Single studies<br />

3 . Academically oriented<br />

4 . Residual<br />

5 . Barro<br />

6 . Solow<br />

7 . Kendrick<br />

8 . Denison<br />

9 . Jorgenson and Griliches<br />

10<br />

. البته سولو،‏ خود نیز در جملهای معروف بر اهمیت این موضوع صحّه گذاشته است.‏ وی میگوید:‏ ‏"...و امّا بخشی از رسالت علم اقتصاد،‏ غربال نمودن جمالت خطاست.‏ با اینکه این امر دشوارتر از<br />

بهدست آوردن آنها میباشد،‏ ولیکن مطمئناً‏ اقدام جالبتری خواهد بود."‏<br />

55<br />

. زيتون نژاد )a2155، b2155، و 2157( نقش توابع تولید به عنوان بخش مهمی از بنیان های خرد اقتصاد کالن را توضیح می دهد.‏ نامنکو و زيتون نژاد )2155 و 2157( تئوری تولید و نقش تابع تولید<br />

در آن را به صورت گرافیکی و جبری توضیح می دهند.‏<br />

7


اقدامات میتوان به جورگنسن و گريلیچس)‏‎5457‎‏(‏ اشاره نمود.‏ رويکرد حسابداری رشد بر پاية چندين فرض مهم استوار است.‏<br />

اين فروض عبارتند از:‏<br />

.1<br />

فرض اول اين است که جملة تکنولوژی يا همان جملة بهرهوری<br />

بتوان معادلة ]5[ را به صورت<br />

Y=A.f(K,L)<br />

.2<br />

.3<br />

نوشت.‏<br />

فرض میگردد تابع تولید دارای خصوصیت بازدهی ثابت نسبت به مقیاس باشد.‏<br />

کل عوامل)‏A (، قابلتفکیک باشد.‏ بهعبارت ديگر،‏ بايد<br />

فرض میشود که تولیدکنندگان بهطور کارا رفتار میکنند.‏ اين فرض بدين معناست که آنها در تالش برای حداکثرسازی<br />

سود میباشند.‏<br />

.4<br />

فرض میشود که بازارها بهطور کامل رقابتی بوده و تمام تولیدکنندگان قیمتپذير میباشند.‏ در نتیجه،‏ تنها مقدارها را<br />

تعديل نموده و هیچگونه اثر انفرادی بر قیمتها ندارند.‏<br />

در ادامه به معرفی معادالت مطرح در اين رويکرد،‏ و نحوة استخراج آنها اشاره خواهد شد.‏ در صورتی که قبل از اعمال<br />

فرض تکنولوژی خنثی هیکس،‏ از رابطة اولیة<br />

نموده و بهمنظور نیل به اهداف خاصی،‏ K<br />

داشت:‏<br />

که در آن<br />

Y f ( A,<br />

K,<br />

L)<br />

نسبت به زمان مشتق گرفته و معادلة حاصله را بر<br />

Y<br />

<br />

و L<br />

]2[<br />

تقسیم<br />

را در صورت و مخرج دو جزءِ‏ سمت راست معادلة نهايی،‏ ضرب نمايیم خواهیم<br />

Y FK<br />

K K FL<br />

L L<br />

g ( ) (<br />

) ( ) (<br />

)<br />

Y Y K Y L<br />

<br />

<br />

F K<br />

F L و<br />

صورت زير مطرح میشود:‏<br />

تولید نهايی ‏)اجتماعی(‏ عوامل تولید و<br />

g<br />

]8[<br />

مقدار رشد ناشی از تغییر تکنولوژی بوده و در حقیقت به-‏<br />

FA<br />

A A<br />

g ( ) ( )<br />

Y A<br />

<br />

در اين شرايط اگر عامل تکنولوژی برحسب حالت تکنولوژی خنثی هیکس ظاهر شود،‏ خواهیم داشت<br />

در نتیجه<br />

،<br />

F(<br />

A,<br />

K,<br />

L)<br />

A<br />

F(<br />

K,<br />

L)<br />

~<br />

<br />

A<br />

g <br />

A<br />

محاسبه نمود:‏<br />

]9[<br />

خواهد شد.‏ بنابراين میتوان نرخ پیشرفت تکنولوژيکی را با استفاده از معادلة قبل،‏ به عنوان يک پسماند<br />

<br />

Y FK<br />

K K FL<br />

L L<br />

g ( ) ( ) ( ) ( )<br />

Y Y K Y L<br />

<br />

<br />

بسیار واضح است که معادلة باال قابلسنجش نمیباشد،‏ چرا که برآورد اين معادله مستلزم اطالع داشتن از مقادير تولید<br />

نهايی اجتماعی)‏<br />

F K<br />

F L و<br />

) است.‏ بر اين اساس،‏ در عمل،‏ محاسبات نوعاً‏ فرض میکنند که میتوان تولید نهايی جامعه را از<br />

طريق مشاهدة قیمتهای عوامل اندازهگیری نمود.‏ در صورتی که عوامل تولید،‏ معادل تولید نهايی خودشان را دريافت کنند،‏<br />

8


F K<br />

بهطوری که R<br />

‏)قیمت اجارة سرمايه(‏ و<br />

F L<br />

w<br />

تکنولوژيکی،‏ بر اساس معادلة قبل،‏ بهصورت معادلة زير خواهد بود:‏<br />

که در آن<br />

<br />

L<br />

( )<br />

L<br />

]1[<br />

‏)نرخ دستمزد(‏ باشد،‏ بنابراين برآورد اولیة استاندارد مربوط به پیشرفت<br />

<br />

Y<br />

g s<br />

Y<br />

K<br />

<br />

K<br />

( ) s<br />

K<br />

L<br />

<br />

s K<br />

<br />

RK<br />

Y<br />

و<br />

wL<br />

s L<br />

<br />

Y<br />

سهمهای پرداخت به هر عامل تولید از کل ستاده میباشد.‏ از مقدار عددی<br />

<br />

اغلب بهعنوان g<br />

5<br />

برآوردی از رشد بهرهوری کل عوامل يا باقیماندة سولو ، ياد میشود)بَرو،‏ 5443(. جهت استفاده از معادلة اخیر و برای بهدست<br />

آوردن رشد بهرهوری کل عوامل،‏ صرفاً‏ کافیست که برآوردهای<br />

برای محاسبة<br />

s K<br />

s L و<br />

s K<br />

s L و<br />

وجود دارد که در ادامة مباحث اين بخش به آنها پرداخته خواهد شد.‏<br />

نکتة مهم در برآوردهای رشد TFP بهدستآمده از طريق بکارگیری مستقیم رابطة(‏<br />

در اين برآوردهای<br />

را در دست داشته باشیم.‏ اساساً‏ روشهای مختلفی<br />

<br />

<br />

Y<br />

g s<br />

Y<br />

K<br />

<br />

K<br />

( ) s<br />

K<br />

L<br />

<br />

L<br />

(<br />

L<br />

رشد ، TFP<br />

مقطع زمانی،‏ صرفاً‏ با استفاده از دادههای سریزمانی<br />

مقادير عددی<br />

از برآوردهای اقتصادسنجی استفاده نمیشود.‏ در اين برآوردها،‏ پسماند برآوردشده)‏<br />

، اين است که<br />

) g در هر<br />

<br />

s K<br />

،<br />

L <br />

L<br />

،<br />

K <br />

K<br />

،<br />

Y <br />

Y<br />

s L و<br />

<br />

g های محاسبهشده را برای يک دورة زمانی معیّن،‏ گزارش میکنند.‏<br />

محاسبه میگردد.‏ محققان،‏ در عمل،‏ میانگین<br />

در برآورد سهم عوامل تولید از روشهای رگرسیون و حسابداری ملّی استفاده میشود.‏ در روش رگرسیون،‏ سهم عوامل با<br />

نسبت دادن نرخ رشد ستانده به نرخ رشد هر يک از نهادهها و يک مقدار ثابت،‏ تخمین زده میشود.‏ روش دوم،‏ دادههای<br />

حاصل از آمارهای حسابهای ملّی را برای تخمین سهمهای عوامل،‏ از طريق اندازهگیری سهم درآمدی هر عامل تولید،‏ مورد<br />

استفاده قرار میدهد.‏ صرف نظر از نوع روش بهدست آوردن سهم عوامل،‏ سهم منابع رشد از رشد اقتصادی به شرح زير به-‏<br />

دست میآيد:‏<br />

ضریب عامل سرمایه در تابع رشد تولید × متوسط رشد سالیانه عامل سرمایه = سهم رشد عامل سرمایه<br />

ضریب عامل نیرویکار در تابع رشد تولید × متوسط رشد سالیانه نیرویکار = سهم رشد عامل نیرویکار<br />

سهمعاملرشدسرمایه + سهمرشدعاملنیرویکار(‏ – متوسط رشد سالیانه ستاده = سهم رشدTFP<br />

بسیاری از محققین،‏ حسابداری رشد را بهعنوان ابزاری ضروری در مديريت رشد و دارای رهاوردهايی در زمینة مباحث<br />

تاريخ اقتصادی،‏ همچون بررسی سیر تحوالت سهم عوامل تعیینکنندة رشد از رشد اقتصادی،‏ میدانند.‏ برای نمونه میتوان به<br />

2<br />

کِرَفتس )2113( اشاره نمود.‏<br />

1 . Solow Residual<br />

2 . Crafts<br />

9


2. ادبیات تجربی<br />

علیمرادی)‏‎5832‎‏(‏ در تحقیقی به اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل تولید در سطح اقتصاد کشور با استفاده از اطالعات<br />

5<br />

دوره زمانی اقدام نموده است.‏ وی تابع تولید اقتصاد کشور را با در نظر گرفتن توابع تولید کاب-‏ داگالس و<br />

5891-5874<br />

2<br />

ترنسلوگ برآورد نموده و به اين نتیجه رسیده است که متوسط سهم رشد سالیانة بهرهوری کل در رشد اقتصادی کشور طی<br />

دوره مورد بررسی برابر‎3/52‎‏-‏ درصد میباشد.‏ اين امر بیانگر تأثیر منفی بهرهوری کل بر رشد اقتصادی کشور در طی دورة فوق<br />

می باشد.‏<br />

شاهآبادی)‏‎5831‎‏(‏ در مطالعهای ديگر به بررسی منابع رشد بخش صنايع و معادن اقتصاد ايران با استفاده از اطالعات سری<br />

8<br />

زمانی ‎5892-5815‎‏)قبل از انقالب(‏ و ‎5853-38‎‏)بعد از انقالب(‏ پرداخته است.‏ وی با استفاده از آزمون همگرايی به بررسی<br />

9<br />

وجود رابطة بلندمدت معنادار بین متغیرها پرداخته و در نهايت با استفاده از روش يوهانسن ضرايب معادلة تولید بخش<br />

صنايع و معادن را برآورد نموده است.‏ وی معتقد است منابع رشد بخش صنايع و معادن قبل از انقالب بهترتیب موجودی<br />

سرماية فیزيکی،‏ نیروی کار و بهرهوری کل عوامل بوده و بعد از انقالب بهترتیب موجودی سرماية فیزيکی،‏ بهرهوری کل عوامل<br />

و نیروی کار میباشد.‏<br />

که<br />

سبحانی و عزيزلو)‏‎5837‎‏(‏ به تحلیل مقايسهای بهرهوری عوامل تولید در زيربخشهای صنايع بزرگ ايران پرداختهاند.‏<br />

مطالعة بهرهوری کلی عوامل تولید در قالب تخمین توابع تولید زيربخشهای صنايع بزرگ،‏ حاکی از اين امر است که بیشترين<br />

نرخ رشد بهرهوری عوامل تولید بهترتیب به زيربخشهای صنايع ماشینآالت،‏ تجهیزات،‏ ابزار و محصوالت فلزی،‏ صنايع تولید<br />

فلزات اساسی،‏ صنايع شیمیايی،‏ صنايع کاغذ،‏ مقوا،‏ چاپ و صحافی و صنايع چوبی و محصوالت چوبی،‏ اختصاص دارد.‏<br />

1<br />

لیانگ )2115( در تحقیقی به اندازهگیری بهرهوری کل عوامل در جمهوری خلق چین پرداخته به اين نتیجه رسیده است<br />

منابع رشد اقتصادی اين کشور طی سالهای<br />

5455-5445، بهترتیب عبارت از رشد موجودی سرمايه،‏<br />

نیروی کار و افزايش بهرهوری کل عوامل بوده است.‏ وی در ادامه نتیجه میگیرد که با گذر زمان سهم رشد<br />

اقتصادی افزايش يافته است.‏<br />

رشد موجودی<br />

TFP<br />

TFP<br />

در رشد<br />

5<br />

کالسک و همکاران )2113( با استفاده از تابع تولید ترنسلوگ چهار نهادهای به اندازهگیری سطح و رشد بهرهوری کل<br />

عوامل در صنعت تولیدات کارخانهای کشور چک پرداختهاند.‏ بر اساس نتايج بهدستآمده،‏ در دورة 5441-2115، سهم رشد<br />

از رشد ستاده در بخش تولیدات کارخانهای چک ‎58‎درصد بوده است.‏ اين سهم در نیمة دوم دهة<br />

بوده است و در دورة<br />

،5441<br />

2118-2115<br />

به ‎55/2‎درصد افزايش پیدا کرده است.‏<br />

‎55‎درصد<br />

1 . Cobb-Douglas<br />

2 . Translog<br />

3 . Cointegration Test<br />

4 . Johansen<br />

5 . Liang<br />

6 . Klacek<br />

10


5<br />

جورگنسن و استیرو )2111( به بررسی بهرهوری اياالت متحده برحسب صنعت پرداختهاند.‏ روش اصلی اين تحقیق<br />

حسابداری رشد بوده و در اين راستا برای هر صنعت از يک تابع تولید کل منحصربهفرد استفاده شده است.‏ نتايج اين تحقیق<br />

نشان میدهد که بهرهوری سطح اقتصاد اياالت متحده در طول دورة زمانی<br />

5413-5445<br />

1/91<br />

درصد افزايش يافته است.‏<br />

بهطور متوسط،‏ ساالنه به میزان<br />

در ادامه بهمنظور جمعبندی اهم مطالعات انجامشده در زمینة اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل و بررسی منابع رشد<br />

اقتصادی،‏ خالصة مطالعات تجربی صورتگرفته بهصورت يک جدول ارائه میگردد.‏<br />

جدول 2( خالصه مطالعات تجربی در زمینة اندازهگیری تغییرات بهرهوری کل عوامل و بررسی تأثیر آن بر میزان ستاده<br />

*<br />

نتیجه<br />

نویسنده<br />

کشور<br />

دورة مطالعه<br />

سطح مطالعه<br />

-<br />

ایران 1831-1831<br />

کالن<br />

علیمرادی )1832(<br />

+<br />

1832-1811 و 1813-1838<br />

شاه آبادی )1831(<br />

ایران<br />

بخش صنایع و معادن ایران<br />

-<br />

1838-1831<br />

کمیجانی و صالحی )1831(<br />

ایران<br />

زیربخش صنایع معدنی<br />

- +<br />

1831-1831<br />

عباسیان و مهرگان )1831(<br />

ایران<br />

بخشهای اقتصادی<br />

- +<br />

1811-1838<br />

سبحانی و عزیزلو )1833(<br />

ایران<br />

زیربخشهای صنایع بزرگ<br />

+<br />

1813-1831<br />

قلیزاده و صالح )1833(<br />

ایران<br />

کشاورزی<br />

+<br />

1831-1831<br />

اکبری و رنجکش )1832(<br />

ایران<br />

کشاورزی<br />

- +<br />

ایران 1831-1832<br />

بخشهای اقتصادی<br />

امینی )1831(<br />

+<br />

1811-1831<br />

محمودزاده،‏ بابازاده و زیتوننژاد )1833(<br />

ایران<br />

بخش معدن<br />

+<br />

آمریکا 1111-1131<br />

کالن<br />

سولو )1113(<br />

+<br />

آمریکا 1121-1111<br />

کالن<br />

دنیسون )1133(<br />

+<br />

چین 1111-1111<br />

کالن<br />

لیانگ )2111(<br />

- +<br />

1133-1138<br />

جورگنسن و گالوپ )1131(<br />

آمریکا<br />

کالن بر حسب صنایع<br />

+<br />

1111-2111 فصلی<br />

کالسک و همکاران )2113(<br />

چک<br />

بخش تولیدات کارخانهای<br />

- +<br />

1113-1111<br />

جورگنسن و استیرو )2111(<br />

آمریکا<br />

کالن بر حسب صنایع<br />

*<br />

. + بیانگر رشد بهرهوری کل عوامل،‏ - بیانگر رشد منفی بهرهوری کل عوامل و +- بیانگر تفاوت وضعیت رشد در بخشها یا صنایع مختلف میباشد.‏ منبع:‏ جمعبندی نویسندگان.‏<br />

3. وضعیت بخش معدن در اقتصاد ایران<br />

ايران با در اختیار داشتن حدود<br />

11<br />

از تولیدات مواد معدنی دنیا را انجام میدهد)زيتوننژاد<br />

سال<br />

میلیارد تن ذخاير معدنى،‏ براساس آمار سال<br />

2119<br />

و برحسب معیارهای وزنی،‏<br />

%5/29<br />

.)5839<br />

نتايج آمارگیری سال<br />

5835<br />

8132 تعداد 5831<br />

معهدن درحال بهرهبرداری در کشور وجود داشته اسههت و مجموعهاً‏<br />

بهرهبرداری کشور بهکار اشتغال داشتهاند)مرکز آمار ايران،‏<br />

معادن کشور نشان میدهد کهه در<br />

51152<br />

.)5837<br />

نفهر در معهادن درحهال<br />

دادههای بانک مرکزی نشان میدهد کهه طهی دورة زمهانی<br />

5811-5831، متوسط سهم نسبی بخش معدن از تولید ناخالص داخلی،‏ بسیار اندک و در حدود نیم درصد بوده است.‏ اين در<br />

حالیست که اين سهم در بسیاری از کشورهای پیشرفته بهمراتب بیش از اين میزان میباشد)نمودار<br />

.)2<br />

1 . Jorgenson and Stiroh<br />

11


نمودار 2( سهم بخش معدن در تولید ناخالص ملی کشورهای مختلف بر اساس دادههای سال 2119<br />

منبع:‏ زيتوننژاد)‏‎5839‎‏(‏<br />

البته روند زمانی سهم ارزشافزوده بخش معدن از تولید ناخالص داخلی گويای روند افزايشی آرام و تقريباً‏ پايداری در ايهن<br />

شاخص میباشد)نمودار<br />

.)8<br />

نمودار 8( روند زمانی سهم ارزشافزوده بخش معدن از GDP<br />

1.0<br />

0.9<br />

0.8<br />

0.7<br />

0.6<br />

0.5<br />

0.4<br />

0.3<br />

0.2<br />

0.1<br />

0.0<br />

1355<br />

1357<br />

1359<br />

1361<br />

1363<br />

1365<br />

1367<br />

1369<br />

1371<br />

1373<br />

1375<br />

1377<br />

1379<br />

1381<br />

1383<br />

1385<br />

سال<br />

منبع:‏ بانک مرکزی و محاسبات نويسندگان<br />

سهم بخش معدن%‏<br />

از نظر تئوری تولید،‏ متغیّرهای اصلی تولید عبارتند از ارزشافزوده)بهعنوان ستاده(،‏ نیروی کار و موجودی سرمايه)بهعنوان<br />

نهادهها(.‏ ارزشافزوده،‏ اشتغال و موجودی سرماية بخش معدن در دورة بررسی موردنظر،‏ تقريباً‏ يهک رونهد افزايشهی را تجربهه<br />

نمودهاند)جدول<br />

.)8<br />

جدول 8( متوسط نرخ رشد مرکب ساالنة ارزشافزوده،‏<br />

اشتغال و موجودی سرمايه در بخش معدن:‏‎5811-5831‎<br />

متغیّر<br />

ارزشافزوده<br />

اشتغال نیرویکار<br />

موجودی سرمایه<br />

میانگین نرخ رشد مرکب سالیانه<br />

% 1/93<br />

% 2/51<br />

% 2/25<br />

منبع:‏ منابع دادهها و محاسبات نويسندگان<br />

12


-<br />

-<br />

-<br />

4. تصریح مدل و شرح متغیّرها<br />

در اين بخش ابتدا<br />

دادههای گردآوریشده و منابع آنها،‏ بهطور کامل معرفی شده و در ادامه،‏ مدلهای موردنظر جهت<br />

برآورد تابع تولید و اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل تصريح میشوند.‏<br />

ارزشافزوده:‏ طبق تعريف،‏ ارزشافزوده عبارت است از مابهالتفاوت ارزش دريافتیها و ارزش پرداختیها.‏ ارزش دريافتیها<br />

در واقع مجموع ارزش تولیدات مواد معدنی،‏ ضايعات قابلفروش مواد معدنی،‏ ساخت و تعمیرات اساسی اموال سرمايهای توسط<br />

شاغالن معدن و ساير دريافتیها میباشد.‏ در مقابل،‏ ارزش پرداختیها مجموع ارزش مواد،‏ ابزار و وسايل کار کمدوام،‏ سوخت<br />

مصرفشده،‏ برق خريداریشده،‏ آب خريداریشده و ساير پرداختیها میباشد.‏<br />

موجودی سرمایه:‏ موجودی سرمايه به مفهوم مجموع کاالهای سرمايهای است که برحسب يک واحد يکسان اندازهگیری<br />

میشوند.‏ کاالهای سرمايهای در بخش معدن عبارتند از ماشینآالت و ابزار و وسايل کار بادوام،‏ وسايل نقلیه،‏ لوازم و تجهیزات<br />

اداری،‏ ساختمان و تأسیسات)بدون لحاظ ارزش زمین(،‏ راه اختصاصی معدن،‏ نرمافزارهای رايانهای و ... .<br />

شاغالن:‏ طبق تعريف،‏ شاغالن در بخش معدن به تمام افرادی اطالق میشود که در داخل يا خارج معدن بهصورت تمام-‏<br />

وقت يا پارهوقت برای معدن کار میکنند.‏ شاغالن از نظر وظیفهای که به عهده دارند به دو گروه شاغالن خط تولید و شاغالن<br />

اداری،‏ مالی و خدماتی تفکیک میشوند.‏ بهدلیل اعتبار بیشتر دادههای سرشماریشده نسبت به دادههای برآوردشده،‏ بهجای<br />

استفاده از برآوردهای صورتگرفته توسط مطالعات مختلف،‏ از دادههای مربوط به گزارشهای ساالنة معادن کشور که هر ساله<br />

توسط مرکز آمار ايران منتشر میگردد،‏ استفاده شده است.‏ متأسفانه آمار ارائهشده توسط مرکز آمار ايران در مورد نیروی کار<br />

شاغل در بخش معدن در سالهای<br />

5854 ،5811-5852<br />

5838 و<br />

با خالء آماری مواجه بوده است.‏ برای بهدست آوردن داده-‏<br />

های مربوط به اين سالها،‏ روش درونيابی برونزا بکار گرفته شده است.‏ در اين راستا از دادههای موجود در سالهای قبل و<br />

5<br />

بعد از خالءهای آماری بهعنوان بنچمارک استفاده شده است.‏ بدين ترتیب،‏ معدود خالءهای آماری موجود در سریزمانی<br />

اشتغال مرکز آمار،‏ برطرف گرديدند.‏ جمعبندی متغیّرهای مورداستفاده و منابع دادهها به شرح جدول‎9‎ میباشد.‏<br />

جدول 4( منابع دادهها و تعریف متغیّرهای مورد استفاده<br />

متغیّر تعريف متغیّر منبع<br />

Q ارزش افزوده)تولید(*‏ بانک مرکزی<br />

L اشتغال مرکز آمار ايران<br />

K کل موجودی سرمايه*‏ بانک مرکزی<br />

* به قیمت ثابت سال 5875<br />

قطعاً‏ بسیاری از فرمهای تابعیِ‏ رياضیاتی وجود دارند که قادرند با محدودسازی دنیای واقعی و پذيرش بعضی فروض،‏<br />

فرآيند تولید را در سطح بخشهای اقتصادی توضیح دهند.‏ زيتوننژاد)‏‎5837‎‏(‏ در مطالعهای،‏ فرآيند تولید در بخش معدن<br />

7<br />

. جهت دستیابی به اطالعات بیشتر در مورد روش درونیابی برونزا ر.ک.‏ به زیتوننژاد)‏‎7831‎‏(.‏<br />

13


ايران طی دورة زمانی<br />

5811-5831<br />

را با استفاده از چهار نوع مختلف تابع تولید کاب-‏ داگالس،‏ تابع تولید متعالی،‏ تابع تولید<br />

دبرتین و تابع تولید ترنسلوگ مورد بررسی و برآورد قرار داده و دريافته است که از نقطهنظر انطباق با معیارهای آماری،‏<br />

اقتصادسنجی و مبانی نظری علم اقتصاد،‏ تابع تولید کاب-داگالس بهترين تصريح در توضیحِ‏ فرآيند تولید بخش معدن ايران<br />

است.‏ تابع کاب-‏ داگالس،‏ يکی از توابع تولید رايج در علم اقتصاد بوده که کاربردها و محاسن فراوانی دارد.‏ اقبال اقتصاددانان<br />

به اين تابع تا حد زيادی به نتايج آماری قابلتوجه حاصل از برازش مناسب اين تابع روی دادههای سری زمانی،‏ ارتباط<br />

دارد)فريزر،‏ 2112(. اين تابع در حالت وجود دو نهادة تولید سنّتی نیروی کار و سرمايه،‏ بهقرار زير بیان میشود:‏<br />

در اين تابع،‏ A بیانگر سطح تکنولوژی،‏ K<br />

Q AK<br />

L <br />

]5[<br />

و L<br />

نیز بهترتیب معرّفِ‏ نهادههای تولیدی سرمايه و نیروی کار میباشند.‏<br />

نیز به ترتیب کشش تولیدیِ‏ نهادههای نیروی کار و سرمايه بوده و مقاديری ثابت و مثبت میباشند)‏‎0‎ <br />

و<br />

و <br />

0<br />

A 0<br />

و<br />

(. رابطة بین متغیرهای وابسته و توضیحی در تابع کاب-‏ داگالس،‏ اساساً‏ غیرخطی میباشد.‏ با اين وجود،‏ در صورتی<br />

که از طرفین آن لگاريتم طبیعی بگیريم،‏ به معادلة خطی زير دست خواهیم يافت:‏<br />

ln Q ln A <br />

ln K ln L u<br />

]7[<br />

اکنون اين معادله،‏ يک مدل رگرسیون خطی بوده و اين امکان را دارد که با استفاده از منطق رگرسیون خطی کالسیک<br />

که روش حداقل مربعات معمولی را جهت برآورد بهکار میگیرد،‏ برآورد نمود.‏ بعضاً‏ در تابع تولید مذکور،‏ متغیّر روند زمانی به-‏<br />

5<br />

منظور محاسبة رشد فنّی تولید اضافه میگردد.‏ اين امر اولین بار توسط تینبرگن )5492( مطرح شد.‏ بر اساس تعريف،‏ رشد<br />

فنّی تولید عبارت است از درصد تغییرات در میزان ستاده،‏ در طول زمان،‏ با توجه به ثابت بودن عوامل تولید.‏ به عبارت ديگر<br />

تحوالت فنّی تولید،‏ بیانکنندة درصد تغییرات در محصول بهازای درصد تغییرات در زمانند.‏ بنابراين،‏ تحوالت فنّی نشانگر<br />

تأثیر زمان بر استفادة مطلوبتر و بهتر از عوامل تولید)با فرض ثابت بودن همة عوامل تولید(‏ هستند.‏ بنابراين اين معیار،‏ میزان<br />

انتقال تابع تولید را توضیح میدهد.‏<br />

1 اگر<br />

يا به عبارتی ديگر<br />

1<br />

باشد،‏ در اين حالت با فرم مقیّد تابع کاب-‏ داگالس مواجه خواهیم بود.‏<br />

در صورتی که از طرفین آن لگاريتم طبیعی بگیريم،‏ به معادلة خطی زير دست خواهیم يافت:‏<br />

کاب-‏<br />

Q<br />

K<br />

ln ln A <br />

ln u<br />

L<br />

L<br />

]3[<br />

بايد توجه داشت که به علت اجتناب از مشکل همخطی بین<br />

ln K و ln L<br />

ممکن است خطای معیار کاهش يابد.‏ بديهی<br />

است که برای استفاده از رويکرد حسابداری رشد ‏)در اندازهگیری سهم رشد بهرهوری از رشد اقتصادی(،‏ تابع تولید کاب-‏<br />

داگالس سرانه مقیّد را برآورد خواهد شد.‏ قبل از برآورد اين تابع،‏ فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس،‏ از طريق تصريح تابع<br />

2<br />

داگالس غیرمقیّد و آزمون والد ، آزمون میشود.‏<br />

1 . Tinbergen<br />

2 . Wald test<br />

14


]4[<br />

برای اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل،‏ از روش باقیماندة سولو،‏ که در حقیقت چیزی جز تفاضل میانگین موزون رشد<br />

عوامل،‏ از رشد تولید نیست،‏ استفاده میشود.‏ اين موضوع به زبان سادة رياضی به صورت زير قابل بیان است:‏<br />

5. نتایج تجربی<br />

TFP<br />

V<br />

K<br />

L<br />

در اين بخش،‏ ابتدا فرضیة بازدهی ثابت نسبت به مقیاس در بخش معدن ايران از طريق تابع تولید کاب-‏<br />

داگالس<br />

غیرمقّید بخش معدن،‏ مورد آزمون قرار میگیرد.‏ در ادامه،‏ با استفاده از دادههای سریزمانی 5811-5831، تابع تولید مقیّد<br />

بخش معدن در اقتصاد ايران برآورد میگردد تا از آن طريق و با در نظر گرفتن فرض شرايط رقابت کامل،‏ بتوان سهم درآمدی<br />

هر يک از عوامل تولید را محاسبه نمود.‏ سپس با مدنظر قرار دادن رويکرد حسابداری رشد و با استفاده از پارامترهای برآورد-‏<br />

شده،‏ رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن ايران اندازهگیری میگردد.‏<br />

برای استفاده از روش حسابداری رشد،‏ الزم است تابع تولید مقیّد برآورد شود.‏ زيتون نژاد)‏‎5837‎ و 2151( تابع تولید<br />

کاب-‏ داگالس غیرمقیّد بخش معدن ايران را برای دورة زمانی<br />

5811-5831<br />

دهد که کشش تولید نسبت به نهادههای سرمايه و نیروی کار در شرايط غیرمقیّد،‏ بهترتیب برابر<br />

برآورد نموده است.‏ نتايج اين برآورد نشان می-‏<br />

1/99<br />

در ادامه و از طريق آزمون والد نشان داده است که فرضیة وجود بازدهی ثابت نسبت به مقیاس)‏‎1‎ <br />

ايران رد نمیشود.‏ بنابراين در ادامه،‏ با استفاده از نرمافزار<br />

1/95 و<br />

بوده است.‏ وی<br />

( در بخش معدن<br />

،Eviws6<br />

تابع تولید مقیّد بخش معدن برآورد میشود،‏ تا بر اساس<br />

آن بتوان محاسبات مربوط به رويکرد حسابداری رشد را انجام داد.‏ قبل از برآورد تابع تولید مقیّد،‏ نخستین گام،‏ انجام آزمون<br />

پايايی متغیرها است.‏ يک متغیّر سریزمانی هنگامی پاياست که میانگین،‏ واريانس و ضرايب خودهمبستگی آن در طول زمان<br />

ثابت باقی بماند.‏ آزمونهای ريشه واحد نظیر ديکی-‏<br />

برای تشخیص پايايی يک فرآيند سریزمانی مورد استفاده قرار گرفته و آماره حاصله با<br />

t<br />

2<br />

5<br />

فولر تعمیميافته و فیلیپس-‏ پرون از معمولترين آزمونهايی است که<br />

گردد.‏ نتايج آزمونهای پايايی برای متغیرهای ارزشافزوده سرانه و سرمايه سرانه بهطور خالصه در جدول<br />

جدول‎1‎‏(‏ خالصة نتایج آزمونهای پایایی انجامشده برای لگاریتم متغیرهای سرانه<br />

7<br />

مکینون)مقادير بحرانی(‏ مقايسه می-‏<br />

ارائه میگردد.‏<br />

نام متغیر<br />

سطح<br />

سطح<br />

تفاضل مرتبة اول<br />

تفاضل مرتبة اول<br />

نتیجه<br />

PP<br />

ADF<br />

PP<br />

ADF<br />

<br />

-1/112<br />

-1/111<br />

-1/313<br />

-1/118<br />

LKBARL<br />

<br />

-3/323<br />

-3/313<br />

-1/131<br />

-1/183<br />

LQBARL<br />

*<br />

. در آزمون سطح،‏ مقادیر بحرانی در سطوح %1، %1 و %11 به ترتیب برابر )3/213-(، )8/113-( و )8/213-( و برای آزمون تفاضل مرتبة اول،‏ مقادیر بحرانی در سطوح %1، %1 و %11 به<br />

ترتیب برابر )3/811-(، )8/133-( و )8/222-( میباشد.‏<br />

منبع:‏ یافتههای نویسندگان<br />

1 . Augmented Dickey Fuller<br />

2 . Philips-Perron<br />

15


همانطور که مشاهده میگردد،‏ نتايج حاصل از هر دو آزمون پايايی برای هر دو متغیر در سطح،‏ بیانگر وجود ريشة واحد و<br />

ناپايا بودن آنها میباشد.‏ ولیکن نتايج آزمون هر دو متغیر در تفاضل مرتبة اول،‏ بیانگر<br />

I(1)<br />

بودن متغیرها و به بیان ديگر،‏<br />

عدم وجود ريشة واحد و در نتیجه پايابودن تفاضل مرتبة اول آنها میباشد.‏ اکنون،‏ شرايط استفاده از روش همجمعی<br />

مهیاست.‏ حال پس از اتمام مرحلة اول به مرحلة دوم از مراحل چهارگانة روش همجمعی خواهیم پرداخت.‏ در اين راستا،‏ تابع<br />

تولید کاب-‏ داگالس مقیّد برآورد میگردد)جدول<br />

.)5<br />

جدول‎1‎‏(‏ خالصة نتایج حاصل از برآورد تابع تولید مقیّد بخش معدن<br />

پارامترها،‏ آمارهها و معیارها<br />

مقادیر عددی<br />

پارامترها،‏ آمارهها و معیارها<br />

مقادیر عددی<br />

%42<br />

%48<br />

408<br />

7/14<br />

80<br />

2<br />

R<br />

R<br />

2<br />

F-Statistic<br />

0/24<br />

4/38<br />

0/23<br />

4/38<br />

7/03<br />

کشش تولید نسبت به نهادة سرمایه)‏ (<br />

t-Statistic مربوط به<br />

<br />

<br />

<br />

کشش تولید نسبت به نهادة نیرویکار)‏<br />

t-Statistic مربوط به<br />

دوربین-‏ واتسون)‏D.W‏(‏<br />

تعداد مشاهدات)‏n‏(‏ بعد از تعدیل<br />

)<br />

ضریب AR(1)<br />

%44<br />

74/83<br />

AR(1) مربوط به ضریب t-Statistic<br />

سطح اطمینان ضرایب<br />

نتايج حاصل از اين برآورد نشان میدهد که کشش تولید نسبت به نهادههای سرمايه و نیروی کار)يا با فرض رقابت کامل،‏<br />

همان سهم نهادهها از ارزشافزوده(‏ بهترتیب برابر<br />

1/93 و 1/12<br />

غیرمقیّد(‏ ثابتبودن نسبت کشش سرمايه به کشش نیروی کار (<br />

تابع تولید مقیّد برابر<br />

<br />

<br />

بوده است.‏ نکتة جالب در هر دو برآورد تابع تولید)مقیّد و<br />

) بوده است.‏ اين مقدار در تابع غیرمقیّد برابر<br />

5/13<br />

5/17<br />

و در<br />

5<br />

بوده است.‏ اين مسئله تا حدی بیانگر پايداری مدلهای برآوردی نیز میباشد.‏ برای رفع مشکل<br />

2<br />

خودهمبستگی در مدل فوق با استفاده از آزمون فرآيند باکس-جنکینز ، جزء<br />

دوربین-‏ واتسون حدود<br />

AR(1)<br />

5/3<br />

ضريب تبیین تعديلشده در مدل فوق بهترتیب برابر<br />

به مدل افزوده شده است.‏ آمارة<br />

بوده و بیانگر اين است که مشکل خودهمبستگی در مدل برآوردشده وجود ندارد.‏ ضريب تبیین و<br />

%49 و<br />

%48 درصد میباشد که بیانگر توضیحدهی بسیار مناسب مدل<br />

فوق میباشد.‏ در مدل مقیّد برآوردی،‏ آمارة معناداری ضرايب)‏t-statistic‏(‏ نیز دارای وضعیت مناسبی است،‏ بهطوری که تمام<br />

ضرايب متغیرهای توضیحی،‏ در سطح اطمینان %44 مورد تأيید و معنادار هستند.‏ آمارة F نیز بیانگر معناداری کل الگو می-‏<br />

باشد)‏F=215‎‏(.‏ بنابراين،‏ مدل برآوردشده با توجه به معیارهای آماری،‏ تئوريک و اقتصادسنجی از شاخصهای قابلقبولی<br />

برخوردار بوده و بدين جهت بهعنوان يک الگو،‏ مورد قبول واقع شده است.‏ اکنون،‏ الگو در راستای بررسی برقراری و يا نقض<br />

فروض کالسیک مانند همسانی واريانس،‏ عدم خودهمبستگی،‏ نُرمالیتی و ... مورد ارزيابی قرار میگیرد.‏ بدين ترتیب درجة<br />

اطمینان و اعتبار الگو مشخص خواهد شد.‏<br />

5<br />

. زيتون نژاد )5837 و 2151( تابع تولید بخش معدن را با تصريح های مختلف از جمله تابع کاب داگالس غیرمقید برآورد نموده است و نسبت ضرايب برآوردی در آن مطالعه برابر با 5/13 بوده است.‏<br />

2 . Box-Jenkins<br />

16


آزمونها و بررسی فروض<br />

يکی از فروض کالسیک،‏ يکسان بودن واريانس اجزای اخالل در دورههای مختلف است.‏ با انجام آزمون ناهمسانی واريانس<br />

5<br />

رگرسیون از طريق روش بريوش-پاگان-گادفری ، مشخص گرديد که فرضیة وجود ناهمسانی واريانس در برآورد انجامشده،‏ رد<br />

2<br />

میگردد.‏ جهت بررسی مشکل خودهمبستگی،‏ از آزمون LM استفاده شده است.‏ نتايج حاصل از انجام اين آزمون برای مدل<br />

غیرمقیّد اولیه)قبل از وارد نمودن جزء<br />

است)نمودار 9، سمت چپ(.‏ لذا جهت رفع اين مشکل،‏ جزء<br />

مقیّد نهايی رفع گرديد)نمودار 9، سمت راست(.‏<br />

،)AR(1) حاکی از وجود مشکل خودهمبستگی در مدل برآوردی اولیه بوده<br />

AR(1)<br />

بهمدل افزوده شد،‏ و بدينترتیب اين مشکل،‏ در مدل<br />

نمودار 3( وضعیت خودهمبستگی و همبستگی جزئی اجزاءاخالل در مدل مقیّد اولیه)سمت چپ(‏ و نهایی)سمت راست(‏<br />

نتایج حاصل از بررسی نرمال بودن توزیع اجزاءاخالل حاکی از نرمال بودن توزیع آنها میباشد)نمودار<br />

نمودار‎1‎‏(‏ توزیع آماری اجزاءاخالل در مدل مقیّد<br />

.)2<br />

8<br />

بنابراين،‏ نمودار باال و ساير نتايج از قبیل ضريب جارک-برا نشان میدهد که فرض توزيع نرمال برای فرآيند تصادفی<br />

جزءاخالل برقرار بوده و به عبارت ديگر شاهد وضعیت<br />

2<br />

u ~ N(0,<br />

)<br />

میباشیم.‏ اين قضیه بهنوبة خود مبیّن<br />

E( ) 0<br />

u i<br />

1 . Breusch-Pagan-Godfrey<br />

2 . LM test<br />

3 . Jarque-Bera<br />

17


است که نشانگر برقراری يکی ديگر از فروض کالسیک میباشد.‏ ضمناً‏ محاسبة<br />

برابر<br />

E( u i<br />

)<br />

5/25e-55<br />

نشان میدهد که<br />

مقدار عددی آن<br />

است که تقريباً‏ معادل عدد صفر میباشد.‏ پنجمین فرض از فروض کالسیک،‏ فرض مستقلبودن اجزاءاخالل از<br />

متغیرهای توضیحی میباشد.‏ نتايج حاصل از محاسبة ضريب همبستگی بین اجزاءاخالل و متغیر توضیحی لگاريتم سرماية<br />

سرانه معادل<br />

-1/55<br />

بوده است که بیانگر مستقل بودن اجزاءاخالل از هر دو متغیر توضیحی در مدل برآوردشده میباشد.‏ لذا<br />

فرض استقالل اجزاءاخالل از متغیر توضیحی مدل نیز برقرار است.‏<br />

باشد.‏<br />

بنابراين،‏ مشخص<br />

گرديد که در مدل برآوردشده،‏ تمام<br />

فروض کالسیک برقرار بوده و مشکلی بهعنوان نقض فروض کالسیک وجود نداشته است.‏ ضمناً‏ از آنجا که مدل مقیّد<br />

برآوردشده،‏ صرفاً‏ دارای يک متغیر توضیحی است،‏ لذا احتمال بروز هرگونه مشکل همخطی برای مدل فوق،‏ غیرممکن می-‏<br />

اکنون،‏ بهعنوان مراحل سوم و چهارم از روش همجمعی،‏ الزم است که سریزمانی اجزاءاخالل را محاسبه نموده و پايايی<br />

اين سری را مورد آزمون قرار داد.‏ بديهی است که تنها در صورتی که اين سریزمانی در سطح پايا باشد،‏ نتايج حاصل از برآورد<br />

حداقل مربعات معمولی که محاسبه شده است،‏ اعتبار خواهد داشت.‏ سری اجزاءاخالل با استفاده از خروجیهای نرمافزار<br />

Eviws6<br />

بهدست آمده و خالصه نتايج آزمونهای پايايی ADF<br />

و PP<br />

به شرح جدول زير میباشد.‏<br />

جدول 3( خالصة نتایج آزمونهای پایایی انجامشده برای اجزاءاخالل مدل مقیّد<br />

نام متغیر سطح ADF سطح PP<br />

نتیجه<br />

<br />

-1/111<br />

اجزاءاخالل 3/111-<br />

*<br />

. در آزمون سطح،‏ مقادیر بحرانی در سطوح %1، %1 و %11 به ترتیب برابر<br />

،)-3/811( )-8/133( و )-8/222( میباشد.‏<br />

منبع:‏ یافتههای نویسندگان<br />

نتايج حاصل از هر دو آزمون ريشة واحد برای سری اجزاءاخالل نشان میدهد که اين سری در سطح پايا است.‏ بنابراين،‏<br />

مدل برآوردشده با توجه به معیارهای آماری،‏ تئوريک و اقتصادسنجی از شاخصهای قابل قبولی برخوردار است.‏<br />

اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل<br />

اکنون،‏ با استفاده از روش باقیماندة سولو)معادلة [9]( و با در نظر گرفتن نتايج حاصل از تابع تولید کاب-‏ داگالس مقیّد،‏<br />

رشد بهرهوری کل عوامل برای هر سال و متوسط نرخ رشد ساالنة بهرهوری کل عوامل در طول دورة مورد مطالعه،‏ اندازهگیری<br />

میشود)جدول<br />

.)3<br />

18


جدول 3( نرخ رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن<br />

سال<br />

نرخ رشد بهرهوری کل عوامل<br />

سال<br />

نرخ رشد بهرهوری کل عوامل<br />

سال<br />

نرخ رشد بهرهوری کل عوامل<br />

-%8/00<br />

7818<br />

7/22<br />

7888<br />

-%8/28<br />

1811<br />

%3/84<br />

7811<br />

-%2/22<br />

7881<br />

-%78/33<br />

1813<br />

%74/41<br />

7813<br />

-%0/23<br />

7883<br />

-%70/20<br />

1813<br />

-%4/34<br />

7814<br />

%71/88<br />

7884<br />

%7/83<br />

1811<br />

%8/88<br />

7830<br />

%0/42<br />

7810<br />

%7/24<br />

1811<br />

%74/01<br />

7837<br />

%7/44<br />

7817<br />

%72/24<br />

1811<br />

%77/83<br />

7834<br />

-%8/87<br />

7814<br />

%2/81<br />

1812<br />

%2/23<br />

7838<br />

%73/02<br />

7818<br />

%7/40<br />

1818<br />

%70/10<br />

7832<br />

%4/27<br />

7812<br />

-%2/04<br />

1813<br />

%3/88<br />

7832<br />

%4/42<br />

7812<br />

-%78/81<br />

1811<br />

میانگین کل دوره = %4/42<br />

منبع:‏ برآوردها و محاسبات نویسندگان<br />

میانگین نرخ رشد بهرهوری کل عوامل طی دورة<br />

5811-5831<br />

معادل %2/49 است.‏ اين موضوع بیانگر آن است که<br />

متوسط سطح بهرهوری کل عوامل طی دورة مذکور در حال افزايش بوده است.‏ در ادامه،‏ بهمنظور شناخت بیشتر وضعیت رشد<br />

بهرهوری در بخش معدن،‏ نمودار روند زمانی رشد بهرهوری در بخش معدن،‏ ترسیم میگردد)نمودار<br />

.)5<br />

نمودار 5( نرخ رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن طی 5815-5831<br />

متوسط نرخ رشد سالیانة<br />

2/49<br />

درصدی بهرهوری کل عوامل،‏ نشانگر اين بود که متوسط سطح بهرهوری کل عوامل طی<br />

دورة بررسی،‏ در حال افزايش بوده است.‏ از طرف ديگر،‏ روند افزايشی نمودار فوق،‏ بیانگر افزايش میانگین اين نرخ رشد در<br />

طول زمان است.‏ به عبارت ديگر،‏ بخش معدن در سه دهة اخیر به مرور،‏ روند افزايشی شتابانتر و يا به عبارتی رشد سريعتری<br />

19


را در بهرهوری تجربه نموده است.‏ تداوم اين روند نويددهندة آيندهای نزديکتر برای نیل به سطوح باال و باالتری از بهرهوری<br />

در بخش معدن خواهد بود.‏<br />

برای بررسی دقیقتر اين موضوع،‏ دورة زمانی تحقیق به پنج زيربازة زمانی ‎5815-5857‎‏)قبل از تدوين برنامههای توسعة<br />

اقتصادی(،‏<br />

‎5853-5878‎‏)برنامة اول و سال<br />

،)5878<br />

‎5879-5873‎‏)برنامة دوم(،‏<br />

‎5874-5838‎‏)برنامة سوم(‏ و<br />

-5831<br />

‎5839‎‏)دو سال اول برنامة چهارم(‏ تقسیم میشود.‏ نمودار زير متوسط نرخ رشد سالیانة بهرهوری کل عوامل را،‏ بهتفکیک،‏ برای<br />

هر بازة زمانی ارائه میکند.‏<br />

نمودار 1( متوسط رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن طی دورههای منتخب<br />

0.12<br />

0.1<br />

0.08<br />

0.06<br />

0.04<br />

0.02<br />

0<br />

-0.02<br />

-0.04<br />

-0.0243<br />

0.0547<br />

0.0526<br />

0.0791<br />

0.0951<br />

دو سال اول برنامه سوم<br />

برنامه<br />

چهارم<br />

برنامه دوم<br />

برنامه اول<br />

و 73<br />

قبل از<br />

برنامه ها<br />

منبع:‏ برآوردها و محاسبات نویسندگان<br />

متوسط نرخ رشد سالیانه TFP<br />

نمودار فوق نیز به نوعی مؤيّد يافتههای حاصل از نمودار<br />

5<br />

است.‏ همانطور که در نمودار<br />

51<br />

نیز مشخص بود،‏ متوسط<br />

نرخ رشد سالیانة TFP در طول زمان در حال افزايش بوده که نشاندهندة روند رو به رشد مناسب بهرهوری در بخش معدن<br />

میباشد.‏<br />

منابع رشد اقتصادی بخش معدن<br />

برای محاسبة سهم عوامل رشد در رشد ستاده،‏ به اطالعات رشد ساالنة متغیرهای ارزشافزوده،‏ نیروی کار و سرمايه،‏ نیاز<br />

میباشد.‏ اين اطالعات در جدول<br />

8<br />

5811<br />

تا ‎5831‎به شرح جدول<br />

4<br />

گزارش شدهاند.‏ بر اين اساس،‏ سهم منابع رشد اقتصادی بخش معدن ايران طی دورة<br />

بوده است.‏<br />

جدول 1( سهم انباشت عوامل تولید و رشد بهرهوری کل عوامل در رشد اقتصادی بخش معدن<br />

عامل<br />

انباشت سرمایه<br />

میزان واحد درصد)%(‏<br />

بر حسب درصد<br />

%21/13<br />

%28/13<br />

%11/33<br />

%111<br />

1/11<br />

1/23<br />

8/11<br />

1/33<br />

انباشت نیروی کار<br />

رشد بهرهوریکلعوامل<br />

جمع<br />

منبع:‏ برآوردها و محاسبات نویسندگان<br />

مشخص است که میانگین سهم رشد بهرهوری کل عوامل از رشد اقتصادی بخش معدن طی دورة بررسی،‏<br />

%11/39 می-‏<br />

باشد.‏ همچنین نتايج نشاندهندة سهم بیشتر رشد بهرهوری در رشد ارزشافزوده بخش معدن نسبت به ساير عوامل در دورة<br />

20


موردبررسی است.‏ در ادامه،‏ با تفکیک دورة بررسی به پنج بازة زمانی مختلف،‏ به بررسی دقیقتر سهم عوامل رشد در رشد<br />

اقتصادی بخش معدن طی بازههای زمانی فوق،‏ خواهیم پرداخت.‏<br />

جدول 70( تفکیک سهم عوامل رشد از رشد اقتصادی بخش معدن ‏)حسابداری رشد در بخش معدن(‏<br />

بازة زمانی<br />

متوسط نرخ<br />

رشد ساالنة<br />

نیروی کار<br />

متوسط نرخ<br />

رشد ساالنة<br />

سرمایه<br />

متوسط نرخ<br />

رشد ساالنة<br />

ارزشافزوده<br />

متوسط نرخ<br />

رشد ساالنة<br />

سهم افزایش<br />

نیروی کار از<br />

*<br />

رشد ستاده<br />

سهم انباشت<br />

سرمایه از رشد<br />

سهم رشد بهره-‏<br />

وریکل از رشد<br />

*<br />

ستاده<br />

*<br />

ستاده<br />

TFP<br />

-2/3311<br />

1/1112<br />

1/3231<br />

-%2/38<br />

%1/11<br />

%1/21<br />

1811-1813 ‏)قبل از برنامهها(‏ %8/31<br />

3/1811<br />

3/1118<br />

1/1323<br />

%1/21<br />

%18/11<br />

%1/38<br />

1813-1838 ‏)برنامة اول و سال‎1838‎‏(‏ %3/11<br />

1/2123<br />

-2/1333<br />

1/2321<br />

%1/33<br />

%1/31<br />

-%8/11<br />

1833-1833 ‏)برنامة دوم(‏ %2/11<br />

11/3123<br />

8/1212<br />

1/1323<br />

%3/11<br />

%13/31<br />

%1/11<br />

1831-1838 ‏)برنامة سوم(‏ %1/83<br />

3/3112<br />

1/1111<br />

3/1112<br />

%1/11<br />

%18/83<br />

-%1/28<br />

1833-1831 ‏)دو سال اول برنامةچهارم(‏ %1/31<br />

*. برحسب ‏"واحد درصد"‏<br />

منبع:‏ برآوردها و محاسبات نویسندگان<br />

همانطور که از اطالعات جدول فوق برمیآيد،‏ طی دورة بررسی،‏ بهرهوری کل عوامل و اشتغال بههترتیهب دارای رشهدهای<br />

پايدارتری نسبت به موجودی سرمايه بودهاند.‏ رشد پايدار در ور بهرهی ک ه ل ع و ا م ه ل و ا ش هت غال ت ها ح هد زي هاد ی ب ه ه ر ش هد پاي هد ار<br />

اقتصادی در بخش معدن کمک نموده است.‏ در مقابل،‏ نوسانات موجود در رشد موجودی سرمايه،‏ کهه نوعهاً‏ ناشهی از نوسهانات<br />

موجود در سرمايهگذاری میباشند،‏ در جهت مخالف عمل نموده است.‏ با اين همه،‏ به علت سهم و نقهش مهؤثرتر رشهد تقريبهاً‏<br />

پايدار بهرهوری کل عوامل،‏ مانع از بروز اثرات رشد نوسانی سرمايه،‏ بر رشد ستادة بخش معدن شده است.‏<br />

نتیجهگیری و پیشنهادات<br />

هدف اين مقاله بررسی منابع رشد اقتصادی بخش معدن در دورة زمانی 5811-5831 بود که با استفاده از برآورد تابع<br />

تولید مقیّد و محاسبة رشد بهرهوری کل عوامل،‏ نسبت به اين امر اقدام شد.‏ نتايج نشان میدهد که کشش تولید نسبت به<br />

نهادههای سرمايه و نیروی کار)يا با فرض رقابت کامل،‏ سهم نهادهها از تولید(‏ در شرايط مقیّد بهترتیب برابر<br />

بوده است.‏ از طرف ديگر،‏ متوسط نرخ رشد سالیانة<br />

1/93 و 1/12<br />

2/49<br />

درصدی بهرهوری کل عوامل،‏ نشانگر اين بود که متوسط سطح بهره-‏<br />

وری کل عوامل طی دورة بررسی،‏ در حال افزايش بوده است.‏ ضمناً،‏ روند افزايشی اين متغیر،‏ بیانگر افزايش میانگین اين رشد<br />

در طول زمان است.‏ با انجام محاسبات حسابداری رشد،‏ مشخص گرديد که میانگین سهم رشد بهرهوری کل عوامل،‏ رشد<br />

نیروی کار و رشد سرمايه از رشد اقتصادی بخش معدن<br />

طی دورة بررسی،‏ بهترتیب برابر<br />

%28 و<br />

، %15<br />

%25 بوده است.‏<br />

همچنین نتايج نشاندهندة سهم بیشتر رشد بهرهوری در رشد ارزشافزوده بخش معدن نسبت به ساير عوامل در دورة<br />

موردبررسی است.‏ از اين امر میتوان نتیجه گرفت که طی دورة بررسی،‏ سیاست بهرهگیری از منابع موجود در بخش معدن،‏<br />

در کنار سیاست رشد عوامل تولید،‏ موجب رشد ارزشافزودة اين بخش گرديده است.‏ با اين حال،‏ طی اين دوره،‏ سیاست رشد<br />

بهرهوری با جديّت بیشتری نسبت به سیاست رشد عوامل تولید،‏ دنبال شده است.‏ براساس يافتههای اين پژوهش و ساير<br />

پژوهشهای مرتبط که در فصل ادبیات تجربی بررسی شد،‏ توصیههای کلی در دو سطح متفاوت ارائه میگردد)جدول<br />

.)55<br />

21


جدول 77( پیشنهادات و توصیههای کلی<br />

توصیه هایی در سطح کالن:‏<br />

توصیههایی در سطح بخش و بنگاه:‏<br />

فراهم نمودن بسترهای الزم برای توسعة سرمايهگذاری در<br />

افزايش سهم نیروی انسانی متخصص در فرآيند تولید و ارتقاء سطح<br />

<br />

5<br />

بخش معدن.‏<br />

8<br />

سرمايه انسانی و استفادة بهینه از آن .<br />

گسترش شرايط رقابتپذيری اقتصاد از راههايی نظیر افزايش<br />

ايجاد مکانیزمهايی در راستای افزايش انگیزة نیروی کار در جهت<br />

<br />

2<br />

درجة باز بودن اقتصاد و خصوصیسازی .<br />

9<br />

تشويق نوآوری،‏ خالقیت،‏ افزايش دقت و جدّيت افراد.‏<br />

ايجاد ثبات در متغیرهای کالن اقتصادی از قبیل تورم،‏ رشد<br />

ارتقاء دانش فنی از طريق افزايش سهم هزينههای تحقیق و توسعه،‏<br />

<br />

اقتصادی و تأمین امنیت سرمايهگذاری با هدف ايجاد<br />

ارتقاء کارايی آن و جذب اثرات سرريز تحقیق و توسعه خارجی.‏<br />

بسترسازی برای جذب سرمايهگذاری داخلی و خارجی.‏<br />

استفاده بیشتر از فناوری اطالعات و ارتباطات)‏ICT‏(‏ در فرآيندهای<br />

توسعة زيرساختها با هدف افزايش انگیزه بخش خصوصی برای<br />

1<br />

اکتشاف،‏ آمادهسازی،‏ استخراج و کانهآرايی.‏<br />

<br />

تولید مواد معدنی.‏<br />

استفادة بهینه از انرژی و نهادههای واسطهای و بهبود در کیفیت<br />

اصالح قوانین)قانون کار،‏ قانون معادن،‏ قانون تجارت،‏ قانون<br />

نهادههای واسطهای.‏<br />

<br />

صادرات و ...( در راستای افزايش سطح بهرهوری و کارايی<br />

کاهش سن متوسط تجهیزات و امکانات سرمايهای.‏<br />

اقتصادی،‏ بهطوری که نظامهای انگیزشی در آنها لحاظ شده<br />

باشد.‏<br />

گسترش میزان ارائة اطالعات پايه معدنی و تکمیل بانک اطالعات<br />

زمینشناسی و اکتشافی کشور.‏<br />

<br />

کاهش حجم دولت در فعالیتهای اقتصادی تولیدی بهمنظور<br />

ايجاد فضای رقابتی عادالنهتر.‏<br />

گسترش فرآيندها و فعالیتهايی که ماهیتاً‏ ارزشافزوده بیشتری را<br />

برای بخش معدن ايجاد نموده و از خامفروشی مواد معدنی<br />

<br />

<br />

اقدام در زمینة کاهش ريسکهای اقتصادی و اعتباری و امنتر<br />

جلوگیری مینمايند،‏ نظیر فرآيند کانهآرايی.‏<br />

<br />

<br />

نمودن فضای کسب و کار.‏<br />

تمرکز طراحی روشهای استخراج معادن روی روشهای استخراج<br />

5<br />

سطحی ، و يا تمرکز روی روشهای استخراج زيرزمینی که بهرهوری<br />

7<br />

بیشتری دارند.‏<br />

منابع فارسی<br />

اکبری،‏ نعمتاهلل و رنجکش،‏ مهدی)‏‎7834‎‏(.‏ ‏"بررسی رشد بهرهوری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی ایران طی دورة<br />

کشاورزی و توسعه،‏ شمارة<br />

7822-7812"، اقتصاد<br />

28 و ،22 صفحات .771-724<br />

امامی میبدی،‏ علی)‏‎7832‎‏(.‏ اصول اندازهگیری کارایی و بهرهوری،‏ موسسة مطالعات و پژوهشهای کاربردی،‏ تهران.‏<br />

امینی،‏ علیرضا)‏‎7838‎‏(.‏ ‏"اندازهگیری و تحلیل روند بهرهوری به تفکیک بخشهای اقتصادی ایران"،‏ مجله برنامه و بودجه،‏ شماره<br />

،48 ص -770<br />

.18<br />

-<br />

-<br />

-<br />

1<br />

. فرآیند تولید در بخش معدن ماهیتاً‏ سرمایهبر بوده و تنها از طریق بکارگیری تکنولوژیهای سرمایهبر میتوان به سطوح باالی بهرهوری دست یافت.‏<br />

2<br />

. خصوصیسازی بهمعنای واگذاری مدیریت به بخش خصوصی نه بهمعنای صرفاً‏ واگذاری مالکیت به بخش خصوصی.‏ به عبارت دیگر باید سهام مدیریتی بنگاههای اقتصادی به دست بخش خصوصی<br />

سپرده شود.‏<br />

3<br />

. تحصیالت،‏ تنها در صورتی به رشد ارزشافزوده بیشتر میانجامد که از افراد تحصیلکرده در جایی که موجب افزایش بهرهوری در تولید میگردد،‏ استفاده شود.‏ بنابراین،‏ تالش در جهت کاربردی<br />

نمودن تحصیالت و بکارگیری دانشآموختگان در تخصصهای تحصیلی خود،‏ از شرطهای تأثیرگذاری مثبت سرمایه انسانی بر بهرهوری کل عوامل و رشد ارزشافزوده است.‏<br />

4<br />

. بهعنوان مثال،‏ تدوین یک نظام تعیین دستمزد مبتنی بر بهرهوری نیروی کار به منظور افزایش انگیزه نیروی کار برای کار بیشتر و مفیدتر،‏ ابداع و نوآوری،‏ خالقیت و استفاده بهینه از امکانات سرمایهای.‏<br />

2<br />

. اسمیت)‏‎4002‎‏(‏ نشان میدهد که استفاده از فناوری اطالعات و ارتباطات در معادن زغالسنگ کانادا باعث ارتقاء سطح بهرهوری در معادن مذکور شده است.‏<br />

6<br />

. هر چند که انتخاب روش استخراج مناسب،‏ تابع پارامترهای فنی و اقتصادی متنوعی میباشد،‏ ولیکن نحقیقات اقتصادی نظیر دارمستادتر)‏‎7441‎‏(‏ و اسمیت)‏‎4002‎‏(‏ بیانگر این موضوع هستند که تولید در<br />

معادن سطحی بهرهوری باالتری از تولید در معادن زیرزمینی به همراه دارد.‏ لذا تالش در راستای طراحی استخراج به صورت سطحی)هرچند که احتماالً‏ نسبت باطله به مادة معدنی را افزایش میدهد(‏<br />

ممکن است از نظر اقتصادی و بهویژه شاخص بهرهوری،‏ تالشی پرفایده باشد.‏<br />

7<br />

. بهعنوان مثال،‏ دارمستادتر)‏‎7441‎‏(‏ نشان داده است که بهرهوری در روشهای استخراج پیوسته و بهویژه روش استخراج جبههکار بلند)‏Wall )Long در معادن زغالسنگ ایاالت متحده،‏ بهرهوری<br />

بیشتری از سایر روشهای استخراج داشته است.‏<br />

22


اندرس،‏ والتر)‏‎7838‎‏(.‏ اقتصادسنجی سریهای زمانی،‏ ترجمة مهدی صادقی،‏ انتشارات دانشگاه امام صادق)ع(،‏ تهران.‏<br />

اورعی،‏ کاظم و خداوردی،‏ احمد)‏‎7837‎‏(.‏ اقتصاد منابع معدنی،‏ انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد،‏ مشهد.‏<br />

اورعی،‏ کاظم و پیماندار،‏ محمد صادق)‏‎7814‎‏(.‏ تحلیل و محاسبة بهرهوری،‏ مرکز نشر دانشگاه صنعتی امیرکبیر)پلیتکنیک تهران(،‏ تهران.‏<br />

بانک مرکزی جمهوری اسالمی ایران،‏ بانک اطالعات سریهای زمانی اقتصادی،‏ قابل دسترس در:‏<br />

http://tsd.cbi.ir<br />

.7831/70/48<br />

، آخرین دستیابی:‏<br />

خالصی،‏ امیر)‏‎7838‎‏(.‏ ارزیابی سهم عوامل مؤثر بر بهرهوری کل و ارائة پیشنهاد برای ارتقای آن در اقتصاد کشور،‏ سازمان مدیریت و برنامهریزی<br />

کشور،‏ دفتر اقتصاد کالن،‏ تهران.‏<br />

دورنبوش،‏ رودیگر و فیشر،‏ استانلی)‏‎4002‎‏(.‏ اقتصاد کالن،‏ ترجمة محمد حسین تیزهوش تابان،‏ انتشارات سروش،‏ تهران.‏<br />

زیتوننژاد موسویان،‏ سید علی)‏‎7832‎‏(.‏<br />

تهران جنوب،‏ تهران.‏<br />

زیتوننژاد موسویان،‏ سید علی)‏‎7831‎‏(.‏<br />

"<br />

"<br />

ارشد،‏ دانشگاه آزاد اسالمی-واحد فیروزکوه،‏ فیروزکوه.‏<br />

نقش معدن در اقتصاد ملی"،‏ پروژة پایان دورة کارشناسی)مهندسی معدن(،‏ دانشگاه آزاد اسالمی-واحد<br />

برآورد تابع تولید و اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن ایران"،‏ پایاننامة کارشناسی<br />

سبحانی،‏ حسن و عزیز محمدلو،‏ حمید)‏‎7831‎‏(.‏ ‏"تحلیل مقایسهای بهروری عوامل تولید در زیر بخشهای صنایع بزرگ ایران"،‏ تحقیقات<br />

اقتصادی،‏ شمارة<br />

شاهآبادی،‏ ابوالفضل)‏‎7832‎‏(.‏<br />

، 34 صفحات 31-740 .<br />

"<br />

منابع رشد بخش صنایع و معادن اقتصاد ایران"،‏ جستارهای اقتصادی،‏ شماره چهارم،‏ صفحات<br />

.22-14<br />

عباسیان،‏ عزتاهلل و مهرگان،‏ نادر)‏‎7838‎‏(.‏ ‏"اندازهگیری بهرهوری عوامل تولید بخشهای اقتصادی کشور به روش تحلیل پوششی دادهها"،‏ شماره<br />

،13 صفحات .728-718<br />

علیمرادی،‏ لیال)‏‎7834‎‏(.‏<br />

"<br />

کارشناسی ارشد،‏ دانشگاه الزهراء،‏ تهران.‏<br />

اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل تولید در سطح اقتصاد کشور و سهم آن در رشد<br />

GDP<br />

کشور"،‏ رسالة<br />

قلیزاده،‏ حیدر و صالح،‏ ایرج)‏‎7832‎‏(.‏ ‏"بررسی بهرهوری کل عوامل تولید در بخشهای اقتصاد ایران در دورة 7821-37"، مجلة علوم<br />

کشاورزی،‏ جلد<br />

،88 شمارة ،2 صفحات .7787-7727<br />

کمیجانی و صالحی)‏‎7838‎‏(.‏ ‏"بررسی عوامل مؤثر بر بهرهوری کل عوامل در صنایع معدنی ایران"،‏ مفید،‏ شمارة<br />

مرکز آمار ایران)‏‎7831‎‏(.‏ گزارش ساالنة معادن کشور،‏ سالهای مختلف،‏ قابل دسترس در پایگاه اطالعاتی نشریات:‏<br />

، آخرین دستیابی:‏<br />

،88 صفحات .42-22<br />

http://amar.sci.org.ir<br />

.7831/70/48<br />

نشریه معدن و توسعه)‏‎7832‎‏(.‏ ویژهنامه دستاوردهای حوزه معدنی،‏<br />

سازمان توسعه و نوسازی معادن،‏ تهران.‏<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

منابع التین<br />

References:<br />

- Ashok, K. and Balasubramanian R. (2006). “Role of Infrastructure in Productivity and Diversification of<br />

Agriculture”, South Asia Network of Economic Research Institutes (SANEI) Pakistan Institute of Development<br />

Economics, Working Paper, Islamabad, Pakistan.<br />

- Barro, R. (1998). “Notes on Growth Accounting”, NBER, Working Paper, no. 6654.13 and Barro, R J (1999)<br />

"Notes on growth accounting." Journal of Economic Growth 4: 119-137.<br />

- Bennedsen M. and Malchow-moller N. and Vinten F. (2005). “Institutions and Growth: a Literature Survey”,<br />

CEBR, REPORT, No. 2005-01.<br />

23


- Bessonova, E. and Kozlov, K. and Yudaeva, K. (2002). “Trade Liberalization, Foreign Direct Investment, and<br />

Productivity of Russian Firms”, presented in CEFIR conference” Negotiating Russia’s WTO accession:<br />

strategic lessons from multilateral trade liberalization and club enlargement. Russia.<br />

- Cobb, C.W., and Douglas P.H. (1928). “A Theory of Production”, American Economic Review, Vol.18: 139-<br />

165.<br />

- Crafts, N. (2008). “Solow and Growth Accounting: A Perspective from Quantitative Economic History” ,<br />

Revised Draft of Paper for HOPE Conference, Duke University, April 2008.<br />

- Darmstadter, J. (1997). “Productivity Change in U.S. Coal Mining”, Resources for the Future, Discussion paper<br />

97-40, July 1997.<br />

- Denison, E. (1979). “Accounting for Slower Economic Growth 1929-1969", Washington D.C.: The Brookings<br />

Institution.<br />

- Dixon, S. (1990). "The measurement of productivity in New Zealand: An introduction." New Zealand<br />

Department of Labour Occassional Paper Series (1990/3). Available at<br />

www.lmpg.govt.nz/publications/op1990-3.pdf.<br />

- Fraser I. (2002). “The Cobb-Douglas Production Function: An Antipodean Defence?”, Economic Issues, Vol.7,<br />

Part 1, March 2002: 39-58.<br />

- Hulten, C.R. (2000). "Total Factor Productivity: A short biography." Washington DC, National Bureau of<br />

Economic Research, 7471.<br />

- Jorgenson D.W. and Gollop, F.M. and Fraumeni, B.M. (1987). Productivity and U.S. Economic Growth,<br />

Cambridge MA, Harvard University Press, 1987a.<br />

- Jorgenson D.W. and Griliches Z. (1967). “The Explanation of Productivity Change”, The Review of Economic<br />

Studies, Vol. 34, No. 3. (Jul., 1967): 249-283.<br />

- Jorgenson, D. W. and Stiroh, K. J. (2000). U. S. economic growth at the industry level. American Economic<br />

Review, 90(2): 161-167.<br />

- Kendrick, J.W. (1961). Productivity Trends in the United States, Princeton NJ, Princeton University Press.<br />

- Khan, S. (2006). “Macro Determinants of Total Factor Productivity”, Munich Personal RePEc Archive, August<br />

2005.<br />

- Klacek, J. (2008). “Total Factor Productivity in Czech Manufacturing industry – KLEM Framework”,<br />

STATISTIKA, 5/2008: 414-426.<br />

- Kogel, T. (2003). “Youth dependency and Total Factor Productivity”, Max Planck Institute for Demographic<br />

Research, November 2003, Germany. Available at<br />

http:/Linkinghub.elseveir.com/retrieve/pii/S0304387804000938 .<br />

- Liang, C. (2001). “Measuring Total Factor Productivity in Republic of China”, Measuring Total Factor<br />

Productivity, Tokyo: Asian Productivity Organization: 15-29.<br />

- Mawson, P. and Carlaw, K. I. and McLellan, N. (2003). “Productivity measurement: Alternative approaches<br />

and Estimates”, NEW ZEALAND TREASURY, WORKING PAPER 03/12. June 2003.<br />

- Miller, S.M and Upadhyay, M.P. (2000). “The Effects of Openness, Trade Orientation, and human capital on<br />

total factor productivity”, Journal of Development Economics 63: 399-423.<br />

- Min, L. (2006). “Inflation and Economic Growth: Threshold Effects and Transmission Mechanisms” ,<br />

Department of Economics, University of Alberta, 8-14HM Tory Building, Edmonton, Alberta, Canada,<br />

- Moosavian, S. A. Z. N. (2015). Production Function of the Mining Sector of Iran. arXiv preprint<br />

arXiv:1509.03703.<br />

- Moosavian, S. A. Z. N. (2016a). Teaching Economics and Providing Visual “Big Pictures”. Journal of<br />

Economics and Political Economy, 3(1), 119-133.<br />

- Moosavian, S. A. Z. N. (2016a). Teaching Economics and Providing Visual" Big Pictures". arXiv preprint<br />

arXiv:1601.01771.<br />

- Moosavian, S. A. Z. N. (2016b). The Visual “Big Picture” of Intermediate Macroeconomics: A Pedagogical<br />

Tool to Teach Intermediate Macroeconomics. International Journal of Economics and Finance, 8(9), 234.<br />

24


- Moosavian, S.A.Z.N. (2017), Using the Interactive, Graphic Syllabus in the Teaching of Economics, American<br />

Journal of Business Education, In Press.<br />

- Naumenko, A., & Moosavian, S. A. Z. N. (2016). Clarifying Theoretical Intricacies through the Use of<br />

Conceptual Visualization: Case of Production Theory in Advanced Microeconomics, Applied Economics and<br />

Finance, 3(3), 103-122. doi:10.11114/aef.v3i4.1781<br />

- Naumenko, A., & Moosavian, S. A. Z. N. (2017, January). A Holistic Visual “Wheel of Relationships” in<br />

Production Theory”, a poster presented at the American Economic Association (AEA) poster session at the<br />

2017 ASSA/AEA Meeting, Chicago, IL, USA.<br />

- OECD (2001). "OECD Productivity Manual: A guide to the measurement of industry-level and aggregate<br />

productivity growth." Paris, Organization for Economic Co-operation and Development. Available at.<br />

http://www.oecd.org/pdf/M00018000/M00018189.pdf.<br />

- Schreyer, P. and Dirk, P. (2001). "Measuring productivity." OECD Economic Studies No. 33: 127-170.<br />

Available at. <br />

- Smith, J. (2004). “Productivity Trends in the Coal Mining Industry in Canada”, Centre for the Study of Living<br />

Standards (CSLS), CSLS Research Report 2004-07, October 2004.<br />

- Solow, R. (1957). “Technical changes and Aggregate Production Function”, Review of Economics and<br />

Statistics, 39: 312-20.<br />

- Solow, R.M. (1966). “Review of Capital and growth”, American Economic Review, 56(5), 1257-1260.<br />

- Szeto, K.L. (2001). “An Econometric Analysis of a Production Function for New Zealand” Wellington, New<br />

Zealand Treasury, Working Paper 01/03. Available at. http://www.treasury.govt.nz/working<strong>papers</strong>/2001/01-<br />

03.asp.<br />

- Tinbergen, J. (1942). “Zur theorie der langfritigen Wirtschaftsenwicklung”, Weltwirtshaftliches Archiv 55, 511-<br />

549.<br />

- Wylie, P. (1997). “Infrastructure and Canadian Economic Growth”, Canadian Business Economics, Winter<br />

1990: 40-52.<br />

- Zeytoon Nejad Moosavian, S.A. (2009). Estimating Production Function and Measuring Total Factor<br />

Productivity Growth in the Mine Sector of Iran, Azad University of Iran, Master’s Thesis, Iran.<br />

- Zeytoon Nejad Moosavian, S.A. (2015). Production Function of the Mining Sector of Iran, European Online<br />

Journal of Natural and Social Sciences, 4(1), 138-153.<br />

25

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!