n?u=RePEc:arx:papers:1612
n?u=RePEc:arx:papers:1612
n?u=RePEc:arx:papers:1612
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
Measuring and Analyzing the Shares of Economic Growth Sources in<br />
the Mining Sector of Iran:<br />
A Neoclassical Growth Accounting Approach<br />
ABSTRACT<br />
Dr. M. Mahmoudzadeh* S.A. Zeytoon Nejad Moosavian*<br />
*. Department of Economics, Azad University of Iran, Firoozkooh Branch<br />
The purpose of this study is to measure the Total Factor Productivity (TFP) growth and determine the share of each of<br />
the economic growth sources in the mining sector of Iran. The time period of this study is 1355-1385 of the Solar Hijri<br />
calendar (roughly overlaying with the time period of 1976-2006 of the Gregorian calendar). In this paper, the shares of<br />
total factor productivity growth (TFPG) and factors’ accumulations in the economic growth of the mining sector are<br />
estimated using a neoclassical growth accounting approach. Based on the estimated restricted Cobb-Douglas production<br />
function and the results obtained from the Solow residual equation, the annual growth rates of TFP were measured for<br />
each year. According to the findings, the average annual growth rate of TFP has been 2.94% during the time period of<br />
the present study. The other findings of this study indicate that the average contributions of TFPG, labor accumulation<br />
and capital accumulation in the economic growth of the mining sector have been 56%, 23%, and 21%, respectively,<br />
during the time period of the study. As such, it can be concluded that the policy of benefiting from available factors in<br />
the mining sector together with the policy of accumulating factors have simultaneously caused the value-added growth of<br />
this sector. Therefore, considering the desired performance of the mining sector in terms of its sizable productivity<br />
growth, it can be argued that the mining sector can aid Iran’s economic development plans to achieve their assigned<br />
economic objectives, one of which is to increase the share of total factor productivity growth in economic growth.<br />
Key words: Mine; Mining Sector; Co-integration; Total Factor Productivity Growth; Factors Accumulation; Growth Accounting.<br />
JEL Codes: E13, O30, O47, O53<br />
This paper is a slightly revised version of a paper that has already been published in the following publically-available<br />
Iranian journal:<br />
• Mahmoudzadeh, M. & Zeytoon Nejad Moosavian, S. A. (2012). Measuring and Analyzing the Shares of Economic<br />
Growth Sources in the Mine Sector of Iran, Published in Iranian Economic Journal – Macroeconomics (IEJM),<br />
University of Mazandaran, No. 13, pp. 121-142. (In Persian)<br />
Link: http://jes.journals.umz.ac.ir/article_58_11.html<br />
دکتر محمود محمودزاده و سید علی زیتون نژاد موسویان. )0931(.<br />
پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران – مجله اقتصاد کالن ، شماره 09، صفحات 042-020.<br />
ا" ندازهگیری و تحلیل منابع رشد اقتصادی بخش معدن در ایران"، فصلنامه علمی- پژوهشی<br />
<br />
1
اندازهگیری و تحلیل منابع رشد اقتصادی بخش معدن در ایران<br />
*<br />
دکتر محمود محمودزاده1<br />
**<br />
سیدعلی زیتوننژاد موسویان2<br />
چکیده<br />
هدف اين مقاله اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل تولید و تعیین سهم هر يک از منابع رشد اقتصادی بخش معدن، طی دورة زمانی<br />
5811-5831، میباشد.<br />
در اين مقاله، با استفاده از روش حسابداری رشد، سهم رشد بهرهوری و انباشت نهادهها در رشد اقتصادی بخش معدن برآورد میشود. بر اساس مدل برآوردی تابع<br />
تولید کاب- داگالس مقیّد و از طريق رابطة باقیماندة سولو، نرخ رشد ساالنة بهرهوری کل عوامل برای هر سال اندازهگیری شد. نتايج نشان میدهد که میانگین نرخ<br />
رشد بهرهوری کل عوامل طی دورة بررسی، معادل %2/49 بوده است.<br />
ديگر يافتههای اين مطالعه نشان میدهد که طی دورة بررسی، رشد بهرهوری کل عوامل، رشد نیروی کار و رشد موجودی سرمايه بهترتیب<br />
%15 ، %28 و %25<br />
از کل رشد اقتصادی بخش معدن را توضیح میدهند. با توجه به سهم باالی رشد بهرهوری در رشد اقتصادی اين بخش، میتوان نتیجه گرفت که سیاست بهرهگیری<br />
از منابع موجود در بخش معدن در کنار سیاست رشد عوامل تولید، موجب رشد ارزشافزودة اين بخش شده است. بنابراين، با توجه به عملکرد مطلوب بخش معدن<br />
در تحقق رشد مطلوب بهرهوری، اين بخش میتواند در تحقق اهداف برنامههای توسعه اقتصادی، مبنی بر افزايش سهم رشد بهرهوری کل عوامل از رشد اقتصادی<br />
کشور، کمک مؤثری نمايد.<br />
واژگان کلیدی: معدن؛ همجمعی؛ رشد بهرهوری کل عوامل؛ حسابداری رشد.<br />
مقدمه<br />
امروزه در اقتصادِ تمام کشورها، ارتقاء بهرهوری به اولويتی ملّی تبديل شده است. اقتصاددانان، ادامة حیات اقتصادی<br />
کشورها را به توانايی مستمر در کسب تولید بهینه در ازای هر واحد ستاده وابسته میدانند و معتقدند که ارتقای بهرهوری،<br />
رشد اقتصادی و بهبود سطح زندگی افراد جامعه را فراهم میآورد. بررسی مستندات برنامههای اول، دوم و سوم توسعة<br />
اقتصادی کشور نشان میدهد که استراتژی توسعة ملّی کشور، حصول رشد اقتصادی از افزايش در دو نهادة موجودی سرمايه و<br />
اشتغال بوده است. ولی در برنامة چهارم توسعه، تا حدودی ديدگاه ستادهگرايی جايگزين ديدگاه نهادهگرايی شده است. تحقق<br />
اين مهم، نیازمند شناخت علمی از منابع رشد ارزشافزودة بخشهای اقتصادی میباشد که هدف اين مقاله است.<br />
بخش معدن يکی از بخشهای مادر به شمار میآيد که اگر چه بهتنهايی سهم ناچیزی در تولید ناخالص داخلی دارد، اما<br />
اثر آن در تولید ثروت قابلمالحظه است. بخش معدن، به عنوان عمدهترين منبع تأمین مواد اولیة موردنیاز صنايع کشور است<br />
و از سويی، اهمیت فراوانی در ايجاد اشتغال و نیز توسعة متعادل اقتصادیِ منطقهای کشور دارد. اساساً بخش معدن به آن<br />
بخشی از اقتصاد اطالق میگردد که اقدام به اکتشاف، استخراج و کانهآرايی مینمايد. بر اساس اين تعريف، اقدامات و فعالیت-<br />
هايی از قبیل ذوب، پااليش، نورد و ... مربوط به بخش صنايع معدنی بوده و در تقسیمبندی، جزء بخش معدن قرار نمیگیرند.<br />
Email: mahmod.ma@yahoo.com<br />
Email: salizey@yahoo.com<br />
*<br />
. استادیار دانشگاه آزاد اسالمی واحد فیروزکوه<br />
**<br />
. مهندس معدن و کارشناس ارشد اقتصاد<br />
2
تنوع مواد معدنی در ايران به بیش از<br />
ايران با بیش از<br />
52<br />
نوع مادة معدنی بالغ میشود که در نوع خود کمنظیر است)زيتوننژاد،<br />
.)5839<br />
11<br />
میلیارد تن ذخاير قطعی و احتمالی مواد معدنی، جزء<br />
52<br />
-<br />
-<br />
کشور اول ذخیرهدار مواد معدنی دنیا است. تنوع<br />
زياد و فراوانی ذخاير معدنی در ايران توان بالقوة زيادی برای اقتصاد کشور فراهم آورده است. اما با اين همه، بخش معدن در<br />
توسعة اقتصادی کشور جايگاه مناسبی ندارد)نشريه معدن و توسعه، 5839(. عدم توجه به شاخصهايی چون بهرهوری، شايد<br />
از حلقههای مفقوده در بهرهبرداری از فرصتهای موجود در بخش معدن باشد.<br />
بر اساس نظريات حسابداریِ رشد، رشد بهرهوری کلِ اقتصاد عبارت است از مجموع رشد بهرهوری کل در تمامی بخش-<br />
های اقتصادی. به عبارت ديگر رشد بهرهوری کل در يک بخش میتواند رشد بهرهوری کل در سطح اقتصاد، و از اين طريق<br />
رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد. تحقیقات تجربی در کشورهای توسعهيافته نشان میدهد که رشد بهرهوری کل، بخش<br />
زيادی از رشد اقتصادی اين کشورها را توضیح میدهد. هدف اين تحقیق آن است که با اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل<br />
تولید در بخش معدن ايران، سهم هر يک از منابع رشد را در رشد اقتصادی اين بخش اندازهگیری و تحلیل نمايد.<br />
سازماندهی مقاله بدين شرح است که پس از مقدمة فوق، سؤاالت تحقیق مطرح میگردد. در بخش اول، مبانی نظری<br />
بهرهوری بررسی میگردد. بخش دوم به مروری بر برخی از مطالعات تجربی در زمینة رشد بهرهوری و منابع رشد، اختصاص<br />
دارد. در بخش سوم، وضعیت بخش معدن در اقتصاد ايران تحلیل میشود. در بخشهای چهارم و پنجم، مدل تجربی تصريح و<br />
برآورد میشود. نهايتاً، بخش پايانی به جمعبندی و نتیجهگیری اختصاص دارد.<br />
اين مقاله بهدنبال پاسخ به پرسشهای زير است:<br />
آيا رشد بهرهوری کل عوامل تولید بر رشد اقتصادی بخش معدن تأثیرگذار بوده است؟<br />
سهم منابع رشد از رشد اقتصادی بخش معدن به چه ترتیب است؟<br />
1. مبانی نظری<br />
بررسی مؤلفههای رشد اقتصادی در کشورهای توسعهيافته و درحالتوسعه پیشرو، نشان میدهد که سهم »افزايش بهره-<br />
وری نیروی کار و سرمايه« غالباً چشمگیر بوده و گاه از سهم »افزايش میزان سرمايه« پیشی گرفته است)امامی میبدی،<br />
5839(. تجربة کشورهای پیشرفته نشانگر آنست که میتوان بخشی از رشد اقتصادی را از محل افزايش سطح بهرهوری کل<br />
عوامل، حاصل نمود.<br />
بهبود بهرهوری موجب افزايش دستمزدهای حقیقی و کیفیت بهتر زندگی افراد میشود. از منظر تولید نیز افزايش بهره-<br />
وری، کاهش هزينههای تولید را به دنبال خواهد داشت. اين امر نیز به نوبة خود قیمت تمام شده را کاهش داده و ضمن تأمین<br />
شرايط مساعدتر برای مصرفکنندگان داخلی، فضای رقابت با تولیدکنندگان خارجی را نیز فراهمتر میسازد)اورعی،<br />
.)5832<br />
بدين ترتیب نقش بهرهوری در بسیاری از پديدهها از جمله رشد اقتصادی، ارتقاء سطح زندگی، افزايش قدرت رقابت اقتصادی،<br />
بهبود در موازنة پرداختهای خارجی، کنترل يا مهار تورم و بسیاری از پديدههای ديگر، کامالً آشکار میباشد.<br />
3
طبق تعريف، بهرهوری عبارت است از خارج قسمت تقسیم ستاده بر عوامل تولید. از نظر عملیاتی، بهرهوری به معنی<br />
نسبت ستاده حقیقی به نهادههای حقیقی است. بر اساس اين تعاريف، مفهوم بهبود يا ارتقاء سطح بهرهوری، به معنای انتقال<br />
تابع تولید به سمت باالتر خواهد بود)نمودار<br />
.)5<br />
نمودار 1( مقایسة عملیاتی اثر رشد بهرهوری و اثر افزایش در موجودی سرمایه<br />
q<br />
q 3<br />
q 2<br />
q A f ( )<br />
2<br />
k<br />
q A1 f ( k)<br />
q 1<br />
اثر رشد<br />
بهرهوری<br />
اثر افزايش در<br />
موجودی سرمايه<br />
O<br />
k<br />
k1<br />
2<br />
k<br />
منبع: دورنبوش و فیشر)4002(<br />
بهطور کلی، شاخصهای بهرهوری به دو دسته شاخصهای جزئی و کلی عوامل تولید تقسیمبندی میشوند. شاخصهای<br />
بهرهوری جزئی از تقسیم ارزشافزوده بر مقدار يک نهادة معیّن بهدست میآيند. اما بايد توجه داشت که شاخصهای بهرهوری<br />
جزئی، بهرهوری يکبهيک عوامل تولید را معیّن نمیکنند، و از سوی ديگر، بهرهوری کلی عوامل تولید را نشان نمیدهند.<br />
5<br />
ديکسون )5441( به اين موضوع اينطور اشاره مینمايد که جايگزينی سادة سرمايه بهجای نیروی کار در ترکیب نهادههای<br />
يک بنگاه يا يک صنعت نیز میتواند بهرهوری متوسط نیروی کار را افزايش دهد. اين امر بدين معناست که گاهی ممکن است<br />
افزايش بهرهوری ناشی از جايگزينی سرمايه به جای نیروی کار)يا اصطالحاً تعمیق سرمايه( باشد، حال آنکه کیفیت نیروی<br />
کار اصالً تغییری نکرده باشد. در حقیقت، اين بهرهوری کل عوامل تولید است که برآيند تغییر در کارايی تمام عوامل تولید را<br />
منظور میدارد. برای اندازهگیری بهرهوری کل، روشهای متفاوتی وجود دارد. يکی از اين روشها که معروف به روش مستقیم<br />
محاسبة بهرهوری کل عوامل تولید است، بدون استفادة صريح از تابع تولید، اقدام به برآورد شاخص<br />
TFP<br />
مینمايد. در اين<br />
روش، از آنجا که واحدهای اندازهگیری نهادههای بکاررفته در فرآيند تولید متفاوت هستند)نظیر نیروی کار و سرمايه(، با<br />
8<br />
2<br />
استفاده از تکنیک خاصی عمل جمعیسازی نهادهها را انجام داده ، و يک شاخص از کل نهادهها ساخته میشود. دومین<br />
روش که مبتنی بر استفاده صريح از تابع تولید است، با در نظر گرفتن فرم تابعیِ معیّن و با انجام عملیات رياضی بر روی تابع<br />
1 . Dixon<br />
2 . Aggregation<br />
3<br />
. برای جزئیات بیشتر در مورد مسئلة جمعیسازی ر.ک. به زیتوننژاد)7831(.<br />
4
تولید، به برآورد شاخص<br />
TFP<br />
میپردازد. در اين روشها ضمن در نظر گرفتن بعضی فروض، نرخ رشد ساالنه و میانگین<br />
ساالنة بهرهوری کل عوامل نیز، برآورد میشود.<br />
با توجه به اينکه رشد بهرهوری کل عوامل برابر با آن بخش از رشد تولید است که با رشد کمّی نیروی کار و سرمايه<br />
توضیح داده نمیشود، لذا عواملی که بهبود سطح کیفی نیروی کار و سرمايه، تخصیص بهتر منابع، استفادة بهینه از منابع و<br />
امکانات موجود، را بههمراه داشته باشد، به ارتقاء بهرهوری کل عوامل نیز کمک مینمايد. در ادامه و در جدول<br />
موردی به مهمترين عوامل مؤثر بر ارتقاء بهرهوری کل عوامل اشاره میگردد.<br />
5، بهطور<br />
جدول 1( عوامل مؤثر بر بهرهوری کل عوامل<br />
مهمترین عوامل<br />
عوامل دیگر که حائز مبانی نظری نسبتاً قوی بوده و بر<br />
روی آنها تحقیقات بیشتری صورت گرفته است<br />
ارتقاء سرمایه انسانی و استفادة بهینه از آن،<br />
افزایش انگیزه نیروی کار در جهت تشویق نوآوری و<br />
خالقیت و افزایش دقت و جدّیت افراد،<br />
ارتقاء دانش فنی از طریق افزایش سرمایة تحقیق و<br />
توسعه.<br />
توسعة کاربرد فناوری اطالعات و ارتباطات،<br />
تخصیص بهتر منابع در طرحهای سرمایهگذاری،<br />
کاهش سن متوسط تجهیزات و امکانات سرمایهای،<br />
کاهش فاصلة بین تولید بالفعل و تولید بالقوه،<br />
استفادة بهینه از انرژی و نهادههای واسطهای و بهبود<br />
در کیفیت نهادههای واسطهای،<br />
بکارگیری روشهای نوین مدیریتی،<br />
کاهش نرخ تورم بهمنظور تخصیص بهینة منابع بین<br />
1<br />
بخشهای اقتصادی ،<br />
گسترش شرایط رقابتپذیری اقتصاد از راههایی نظیر<br />
2<br />
افزایش درجة باز بودن اقتصاد و خصوصیسازی.<br />
3<br />
تغییرات نهادی و سازمانی ،<br />
ابداعات و ابتکارات فنی،<br />
تغییرات در سهم عوامل تولید،<br />
نوسانات در تقاضا،<br />
4<br />
تورم ،<br />
چرخههای تجاری،<br />
5<br />
میزان آزاد بودن اقتصاد ،<br />
7 6<br />
سرمایهگذاری مستقیم خارجی )FDI( ،<br />
مقیاس تولید،<br />
8<br />
زیرساختها ،<br />
4<br />
ساختار سنی ،<br />
تعرفهها،<br />
و... .<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
منبع: جمعبندی نويسندگان.<br />
.1<br />
.2<br />
.3<br />
.4<br />
.5<br />
.6<br />
.7<br />
.8<br />
.9<br />
.11<br />
.11<br />
1<br />
. برای اطالع بیشتر ر.ک. به خالصی)دی7838 ؛( Panas(2001) Bitors &<br />
2<br />
. برای اطالع بیشتر ر.ک. به خالصی)دی7838 ؛( Upadhyay(2000) Miller &<br />
3<br />
. برای جزئیات بیشتر ر.ک. به (2005) al. Bennedsen M. et<br />
4<br />
. تورم بهواسطة بهوجود آوردن عدم اطمینان به آینده، از بین بردن اعتماد نسبت به اقتصاد و بیثباتی در جامعه موجب کاهش بهرهوری شده و اساساً همبستگی منفی)رابطة معکوس( با آن دارد. برای<br />
جزئیات بیشتر ر.ک. به (2006) .L Min<br />
5<br />
. برای نمونه ر.ک. به (2002) al. Bessonova, E. et<br />
6<br />
. برای نمونه ر.ک. به (2006) .S Khan,<br />
7 . Foreign Direct Investment<br />
8<br />
. برای نمونه ر.ک. به (1997) P. Wylie, و (2006) R. Ashok, K. and Balasubramanian<br />
9<br />
. برای نمونه ر.ک. به (2003) .T Kogel,<br />
5
عموماً متخصصان زمینههای مختلف از روشهای متفاوتی جهت اندازهگیری بهرهوری استفاده مینمايند. در اين میان<br />
9<br />
8<br />
2<br />
5<br />
اقتصاددانان از روشهای عددشاخص ، تابع مسافت ، اقتصادسنجی و حسابداری رشد استفاده مینمايند. در رويکرد عدد<br />
شاخص جهت محاسبة بهرهوری، يک شاخص مقدار ستاده به يک شاخص مقدار نهاده تقسیم میگردد، تا اينکه يک شاخص<br />
بهرهوری ارائه شود.<br />
رويکرد تابع مسافت اساساً درصدد آن است که رشد TFP را به دو جزء مختلف تفکیک نمايد. در اصل، اين تکنیک اين<br />
امکان را فراهم میسازد که هرگونه تغییر در TFP را به تغییر ناشی از حرکت به سمت مرز تولید و انتقال مرز، تفکیک نمود.<br />
منطق رويکرد اقتصادسنجی در اندازهگیری بهرهوری، برآورد نمودن پارامترهای تابع تولید)يا تابع هزينه يا تابع سود( می-<br />
باشد. رويکرد اقتصادسنجی در اندازهگیری بهرهوری صرفاً بر اساس مشاهدات حجم ستادهها و نهادهها قرار گرفته است. در اين<br />
رويکرد از برقرار نمودن قیاس منطقی و برقراری ارتباط بین کششهای تولید و سهمهای درآمدی)که ممکن است مطابق با<br />
واقعیت باشند و يا نباشند( اجتناب میشود. اين امر در حقیقت محققین را در موضع آزموننمودن اين رابطهها و ارتباطات<br />
قرار میدهد)سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه،<br />
.)2115<br />
يکی از مزايای برجستة رويکرد اقتصادسنجی در اندازهگیری بهرهوری، وجود امکان اطالع يافتن از وضعیت کامل<br />
تکنولوژی تصريحشده میباشد. در اين رويکرد، عالوه بر برآوردهای بهرهوری، اطالعاتی در مورد ديگر پارامترهای تکنولوژی<br />
تولید نیز بهدست میآيد. بهعالوه، به دلیل اينکه رويکرد اقتصادسنجی بر پاية استفاده از اطالعات ستادهها و نهادهها استوار<br />
است، لذا اين رويکرد در تصريح تکنولوژی تولید، دارای انعطافپذيری بیشتری میباشد. بهعنوان مثال، در اين رويکرد، امکان<br />
1<br />
معرفی ديگر فرمهای تغییرات تکنولوژيکی عامل- اندوز )فرمهايی بجز فرم خنثی هیکس که در رويکردهای عدد شاخص و<br />
5<br />
حسابداری رشد، تصريح میشوند( را مقدور میسازد)ماوسون و همکاران ، 2118(. در چارچوب مفهومی اقتصادسنجی، امکان<br />
آزمون نمودن اعتبار فروضی که اساس رويکردهای عدد شاخص و حسابداری رشد را تشکیل میدهند نیز وجود دارد. به عنوان<br />
مثال، وجود قابلیت آزموننمودن فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس، که اغلب در رويکرد حسابداری رشد مورد استفاده قرار<br />
7<br />
میگیرد، اشاره نمود. هولتن )2111( با استناد به چند دلیل، توضیح میدهد که رويکرد اقتصادسنجی در اندازهگیری بهرهوری<br />
وری بايد به عنوان مکملی برای رويکردهای عدد شاخص و حسابداری رشد، در نظر گرفته شود. يکی از آن داليل اين است<br />
که، سادگی نسبی رويکردهای عدد شاخص و حسابداری رشد میتواند به تفسیر بهتر نتايج پرماية حاصل از رويکرد<br />
1 . Index Approach<br />
2 . Distance Function Approach<br />
3 . Econometrics Approach<br />
4 . Growth Accounting Approach<br />
5 . Factor-augmenting<br />
6 . Mawson et al.<br />
7 . Hulten<br />
6
5<br />
اقتصادسنجی کمک نمايد)اسکرير و پیالت ، 2115(. در نهايت میتوان اظهار داشت که رويکرد اقتصادسنجی مناسبترين<br />
8<br />
2<br />
ابزار در مطالعات انفرادی و مطالعات دانشگاهیمحور )علمیمحور( میباشد)سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه، 2115(.<br />
حسابداری رشد رويکردی است که رشد اقتصادی مشاهدهشده را به دو جزء مجزای تغییرات در نهادههای عوامل و جزءِ<br />
9<br />
پسماند تفکیک مینمايد. اساساً جزءِ پسماند بیانگر تغییرات در پیشرفت فنّی و ساير عوامل میباشد. بهطور کلی، انجام<br />
حسابداری رشد، بهعنوان گام اولیه در تحلیل عوامل اصلی تعیینکنندة رشد اقتصادی مدنظر قرار میگیرد. متعاقباً، گام نهايی<br />
شامل برقراری رابطهای بین نرخهای رشد موجودی عوامل، سهمهای عوامل و تغییر تکنولوژيکی)همان عامل پسماند( با<br />
عناصری از قبیل سیاستهای دولت، ترجیحات خانوار، منابع طبیعی، سطوح اولیة سرماية فیزيکی و انسانی و عواملی از اين<br />
دست خواهد بود. اجرای حسابداری رشد، خصوصاً هنگامی میتواند مفید باشد که عوامل اصلی تعیینکنندهای که در نرخهای<br />
1<br />
رشد عوامل اهمیت دارند، اساساً مستقل از آنهايی باشند که در تغییر تکنولوژيکی اهمیت دارند)بَرو ، 5443(.<br />
3<br />
7<br />
5<br />
مبانی اولیة حسابداری رشد در مقاالت سولو )5417(، کندريک )5455(، دنیسون )5452( و جورگنسن و<br />
4<br />
گريلیچس )5457( ارائه گرديد. گريلیچس در بخش اول مقالة سال خود، با تأکید بر لزوم توسعة باقیماندة سولو،<br />
5447<br />
51<br />
مروری بر اين تاريخچة فکری ارائه مینمايد. حسابداری رشد رويکردی است که از طريق آن، امکان تفکیک مکانیکی رشد<br />
تولید)به دو دستة کلی رشد نهادههای مختلف و تغییرات سطح بهرهوری کل عوامل تولید(، فراهم میگردد. استفاده از رويکرد<br />
55<br />
حسابداری رشد مستلزم تصريح تابع تولید میباشد. اين تابع بیانگر آن است که در زمانهای مختلف، با فرض در دست<br />
بودن سطح مشخصی از نهادهها و بهرهوری کل عوامل، چه سطحی از محصول را میتوان تولید نمود. بر اين اساس تابع تولید<br />
نئوکالسیکی به صورت زير نوشته میشود:<br />
Y f ( A,<br />
K,<br />
L)<br />
]5[<br />
که در آن Y بیانگر میزان تولید، A سطح تکنولوژی، K موجودی سرمايه و<br />
سرمايه و نیروی کار هر کدام بهتنهايی میتواند<br />
L<br />
نیروی کار میباشد. بديهی است که موجودی<br />
به انواع و يا کیفیتهای مختلفی تقسیم شوند. به عنوان نمونهای از اين<br />
1 . Schreyer and Pilat<br />
2 . Single studies<br />
3 . Academically oriented<br />
4 . Residual<br />
5 . Barro<br />
6 . Solow<br />
7 . Kendrick<br />
8 . Denison<br />
9 . Jorgenson and Griliches<br />
10<br />
. البته سولو، خود نیز در جملهای معروف بر اهمیت این موضوع صحّه گذاشته است. وی میگوید: "...و امّا بخشی از رسالت علم اقتصاد، غربال نمودن جمالت خطاست. با اینکه این امر دشوارتر از<br />
بهدست آوردن آنها میباشد، ولیکن مطمئناً اقدام جالبتری خواهد بود."<br />
55<br />
. زيتون نژاد )a2155، b2155، و 2157( نقش توابع تولید به عنوان بخش مهمی از بنیان های خرد اقتصاد کالن را توضیح می دهد. نامنکو و زيتون نژاد )2155 و 2157( تئوری تولید و نقش تابع تولید<br />
در آن را به صورت گرافیکی و جبری توضیح می دهند.<br />
7
اقدامات میتوان به جورگنسن و گريلیچس)5457( اشاره نمود. رويکرد حسابداری رشد بر پاية چندين فرض مهم استوار است.<br />
اين فروض عبارتند از:<br />
.1<br />
فرض اول اين است که جملة تکنولوژی يا همان جملة بهرهوری<br />
بتوان معادلة ]5[ را به صورت<br />
Y=A.f(K,L)<br />
.2<br />
.3<br />
نوشت.<br />
فرض میگردد تابع تولید دارای خصوصیت بازدهی ثابت نسبت به مقیاس باشد.<br />
کل عوامل)A (، قابلتفکیک باشد. بهعبارت ديگر، بايد<br />
فرض میشود که تولیدکنندگان بهطور کارا رفتار میکنند. اين فرض بدين معناست که آنها در تالش برای حداکثرسازی<br />
سود میباشند.<br />
.4<br />
فرض میشود که بازارها بهطور کامل رقابتی بوده و تمام تولیدکنندگان قیمتپذير میباشند. در نتیجه، تنها مقدارها را<br />
تعديل نموده و هیچگونه اثر انفرادی بر قیمتها ندارند.<br />
در ادامه به معرفی معادالت مطرح در اين رويکرد، و نحوة استخراج آنها اشاره خواهد شد. در صورتی که قبل از اعمال<br />
فرض تکنولوژی خنثی هیکس، از رابطة اولیة<br />
نموده و بهمنظور نیل به اهداف خاصی، K<br />
داشت:<br />
که در آن<br />
Y f ( A,<br />
K,<br />
L)<br />
نسبت به زمان مشتق گرفته و معادلة حاصله را بر<br />
Y<br />
<br />
و L<br />
]2[<br />
تقسیم<br />
را در صورت و مخرج دو جزءِ سمت راست معادلة نهايی، ضرب نمايیم خواهیم<br />
Y FK<br />
K K FL<br />
L L<br />
g ( ) (<br />
) ( ) (<br />
)<br />
Y Y K Y L<br />
<br />
<br />
F K<br />
F L و<br />
صورت زير مطرح میشود:<br />
تولید نهايی )اجتماعی( عوامل تولید و<br />
g<br />
]8[<br />
مقدار رشد ناشی از تغییر تکنولوژی بوده و در حقیقت به-<br />
FA<br />
A A<br />
g ( ) ( )<br />
Y A<br />
<br />
در اين شرايط اگر عامل تکنولوژی برحسب حالت تکنولوژی خنثی هیکس ظاهر شود، خواهیم داشت<br />
در نتیجه<br />
،<br />
F(<br />
A,<br />
K,<br />
L)<br />
A<br />
F(<br />
K,<br />
L)<br />
~<br />
<br />
A<br />
g <br />
A<br />
محاسبه نمود:<br />
]9[<br />
خواهد شد. بنابراين میتوان نرخ پیشرفت تکنولوژيکی را با استفاده از معادلة قبل، به عنوان يک پسماند<br />
<br />
Y FK<br />
K K FL<br />
L L<br />
g ( ) ( ) ( ) ( )<br />
Y Y K Y L<br />
<br />
<br />
بسیار واضح است که معادلة باال قابلسنجش نمیباشد، چرا که برآورد اين معادله مستلزم اطالع داشتن از مقادير تولید<br />
نهايی اجتماعی)<br />
F K<br />
F L و<br />
) است. بر اين اساس، در عمل، محاسبات نوعاً فرض میکنند که میتوان تولید نهايی جامعه را از<br />
طريق مشاهدة قیمتهای عوامل اندازهگیری نمود. در صورتی که عوامل تولید، معادل تولید نهايی خودشان را دريافت کنند،<br />
8
F K<br />
بهطوری که R<br />
)قیمت اجارة سرمايه( و<br />
F L<br />
w<br />
تکنولوژيکی، بر اساس معادلة قبل، بهصورت معادلة زير خواهد بود:<br />
که در آن<br />
<br />
L<br />
( )<br />
L<br />
]1[<br />
)نرخ دستمزد( باشد، بنابراين برآورد اولیة استاندارد مربوط به پیشرفت<br />
<br />
Y<br />
g s<br />
Y<br />
K<br />
<br />
K<br />
( ) s<br />
K<br />
L<br />
<br />
s K<br />
<br />
RK<br />
Y<br />
و<br />
wL<br />
s L<br />
<br />
Y<br />
سهمهای پرداخت به هر عامل تولید از کل ستاده میباشد. از مقدار عددی<br />
<br />
اغلب بهعنوان g<br />
5<br />
برآوردی از رشد بهرهوری کل عوامل يا باقیماندة سولو ، ياد میشود)بَرو، 5443(. جهت استفاده از معادلة اخیر و برای بهدست<br />
آوردن رشد بهرهوری کل عوامل، صرفاً کافیست که برآوردهای<br />
برای محاسبة<br />
s K<br />
s L و<br />
s K<br />
s L و<br />
وجود دارد که در ادامة مباحث اين بخش به آنها پرداخته خواهد شد.<br />
نکتة مهم در برآوردهای رشد TFP بهدستآمده از طريق بکارگیری مستقیم رابطة(<br />
در اين برآوردهای<br />
را در دست داشته باشیم. اساساً روشهای مختلفی<br />
<br />
<br />
Y<br />
g s<br />
Y<br />
K<br />
<br />
K<br />
( ) s<br />
K<br />
L<br />
<br />
L<br />
(<br />
L<br />
رشد ، TFP<br />
مقطع زمانی، صرفاً با استفاده از دادههای سریزمانی<br />
مقادير عددی<br />
از برآوردهای اقتصادسنجی استفاده نمیشود. در اين برآوردها، پسماند برآوردشده)<br />
، اين است که<br />
) g در هر<br />
<br />
s K<br />
،<br />
L <br />
L<br />
،<br />
K <br />
K<br />
،<br />
Y <br />
Y<br />
s L و<br />
<br />
g های محاسبهشده را برای يک دورة زمانی معیّن، گزارش میکنند.<br />
محاسبه میگردد. محققان، در عمل، میانگین<br />
در برآورد سهم عوامل تولید از روشهای رگرسیون و حسابداری ملّی استفاده میشود. در روش رگرسیون، سهم عوامل با<br />
نسبت دادن نرخ رشد ستانده به نرخ رشد هر يک از نهادهها و يک مقدار ثابت، تخمین زده میشود. روش دوم، دادههای<br />
حاصل از آمارهای حسابهای ملّی را برای تخمین سهمهای عوامل، از طريق اندازهگیری سهم درآمدی هر عامل تولید، مورد<br />
استفاده قرار میدهد. صرف نظر از نوع روش بهدست آوردن سهم عوامل، سهم منابع رشد از رشد اقتصادی به شرح زير به-<br />
دست میآيد:<br />
ضریب عامل سرمایه در تابع رشد تولید × متوسط رشد سالیانه عامل سرمایه = سهم رشد عامل سرمایه<br />
ضریب عامل نیرویکار در تابع رشد تولید × متوسط رشد سالیانه نیرویکار = سهم رشد عامل نیرویکار<br />
سهمعاملرشدسرمایه + سهمرشدعاملنیرویکار( – متوسط رشد سالیانه ستاده = سهم رشدTFP<br />
بسیاری از محققین، حسابداری رشد را بهعنوان ابزاری ضروری در مديريت رشد و دارای رهاوردهايی در زمینة مباحث<br />
تاريخ اقتصادی، همچون بررسی سیر تحوالت سهم عوامل تعیینکنندة رشد از رشد اقتصادی، میدانند. برای نمونه میتوان به<br />
2<br />
کِرَفتس )2113( اشاره نمود.<br />
1 . Solow Residual<br />
2 . Crafts<br />
9
2. ادبیات تجربی<br />
علیمرادی)5832( در تحقیقی به اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل تولید در سطح اقتصاد کشور با استفاده از اطالعات<br />
5<br />
دوره زمانی اقدام نموده است. وی تابع تولید اقتصاد کشور را با در نظر گرفتن توابع تولید کاب- داگالس و<br />
5891-5874<br />
2<br />
ترنسلوگ برآورد نموده و به اين نتیجه رسیده است که متوسط سهم رشد سالیانة بهرهوری کل در رشد اقتصادی کشور طی<br />
دوره مورد بررسی برابر3/52- درصد میباشد. اين امر بیانگر تأثیر منفی بهرهوری کل بر رشد اقتصادی کشور در طی دورة فوق<br />
می باشد.<br />
شاهآبادی)5831( در مطالعهای ديگر به بررسی منابع رشد بخش صنايع و معادن اقتصاد ايران با استفاده از اطالعات سری<br />
8<br />
زمانی 5892-5815)قبل از انقالب( و 5853-38)بعد از انقالب( پرداخته است. وی با استفاده از آزمون همگرايی به بررسی<br />
9<br />
وجود رابطة بلندمدت معنادار بین متغیرها پرداخته و در نهايت با استفاده از روش يوهانسن ضرايب معادلة تولید بخش<br />
صنايع و معادن را برآورد نموده است. وی معتقد است منابع رشد بخش صنايع و معادن قبل از انقالب بهترتیب موجودی<br />
سرماية فیزيکی، نیروی کار و بهرهوری کل عوامل بوده و بعد از انقالب بهترتیب موجودی سرماية فیزيکی، بهرهوری کل عوامل<br />
و نیروی کار میباشد.<br />
که<br />
سبحانی و عزيزلو)5837( به تحلیل مقايسهای بهرهوری عوامل تولید در زيربخشهای صنايع بزرگ ايران پرداختهاند.<br />
مطالعة بهرهوری کلی عوامل تولید در قالب تخمین توابع تولید زيربخشهای صنايع بزرگ، حاکی از اين امر است که بیشترين<br />
نرخ رشد بهرهوری عوامل تولید بهترتیب به زيربخشهای صنايع ماشینآالت، تجهیزات، ابزار و محصوالت فلزی، صنايع تولید<br />
فلزات اساسی، صنايع شیمیايی، صنايع کاغذ، مقوا، چاپ و صحافی و صنايع چوبی و محصوالت چوبی، اختصاص دارد.<br />
1<br />
لیانگ )2115( در تحقیقی به اندازهگیری بهرهوری کل عوامل در جمهوری خلق چین پرداخته به اين نتیجه رسیده است<br />
منابع رشد اقتصادی اين کشور طی سالهای<br />
5455-5445، بهترتیب عبارت از رشد موجودی سرمايه،<br />
نیروی کار و افزايش بهرهوری کل عوامل بوده است. وی در ادامه نتیجه میگیرد که با گذر زمان سهم رشد<br />
اقتصادی افزايش يافته است.<br />
رشد موجودی<br />
TFP<br />
TFP<br />
در رشد<br />
5<br />
کالسک و همکاران )2113( با استفاده از تابع تولید ترنسلوگ چهار نهادهای به اندازهگیری سطح و رشد بهرهوری کل<br />
عوامل در صنعت تولیدات کارخانهای کشور چک پرداختهاند. بر اساس نتايج بهدستآمده، در دورة 5441-2115، سهم رشد<br />
از رشد ستاده در بخش تولیدات کارخانهای چک 58درصد بوده است. اين سهم در نیمة دوم دهة<br />
بوده است و در دورة<br />
،5441<br />
2118-2115<br />
به 55/2درصد افزايش پیدا کرده است.<br />
55درصد<br />
1 . Cobb-Douglas<br />
2 . Translog<br />
3 . Cointegration Test<br />
4 . Johansen<br />
5 . Liang<br />
6 . Klacek<br />
10
5<br />
جورگنسن و استیرو )2111( به بررسی بهرهوری اياالت متحده برحسب صنعت پرداختهاند. روش اصلی اين تحقیق<br />
حسابداری رشد بوده و در اين راستا برای هر صنعت از يک تابع تولید کل منحصربهفرد استفاده شده است. نتايج اين تحقیق<br />
نشان میدهد که بهرهوری سطح اقتصاد اياالت متحده در طول دورة زمانی<br />
5413-5445<br />
1/91<br />
درصد افزايش يافته است.<br />
بهطور متوسط، ساالنه به میزان<br />
در ادامه بهمنظور جمعبندی اهم مطالعات انجامشده در زمینة اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل و بررسی منابع رشد<br />
اقتصادی، خالصة مطالعات تجربی صورتگرفته بهصورت يک جدول ارائه میگردد.<br />
جدول 2( خالصه مطالعات تجربی در زمینة اندازهگیری تغییرات بهرهوری کل عوامل و بررسی تأثیر آن بر میزان ستاده<br />
*<br />
نتیجه<br />
نویسنده<br />
کشور<br />
دورة مطالعه<br />
سطح مطالعه<br />
-<br />
ایران 1831-1831<br />
کالن<br />
علیمرادی )1832(<br />
+<br />
1832-1811 و 1813-1838<br />
شاه آبادی )1831(<br />
ایران<br />
بخش صنایع و معادن ایران<br />
-<br />
1838-1831<br />
کمیجانی و صالحی )1831(<br />
ایران<br />
زیربخش صنایع معدنی<br />
- +<br />
1831-1831<br />
عباسیان و مهرگان )1831(<br />
ایران<br />
بخشهای اقتصادی<br />
- +<br />
1811-1838<br />
سبحانی و عزیزلو )1833(<br />
ایران<br />
زیربخشهای صنایع بزرگ<br />
+<br />
1813-1831<br />
قلیزاده و صالح )1833(<br />
ایران<br />
کشاورزی<br />
+<br />
1831-1831<br />
اکبری و رنجکش )1832(<br />
ایران<br />
کشاورزی<br />
- +<br />
ایران 1831-1832<br />
بخشهای اقتصادی<br />
امینی )1831(<br />
+<br />
1811-1831<br />
محمودزاده، بابازاده و زیتوننژاد )1833(<br />
ایران<br />
بخش معدن<br />
+<br />
آمریکا 1111-1131<br />
کالن<br />
سولو )1113(<br />
+<br />
آمریکا 1121-1111<br />
کالن<br />
دنیسون )1133(<br />
+<br />
چین 1111-1111<br />
کالن<br />
لیانگ )2111(<br />
- +<br />
1133-1138<br />
جورگنسن و گالوپ )1131(<br />
آمریکا<br />
کالن بر حسب صنایع<br />
+<br />
1111-2111 فصلی<br />
کالسک و همکاران )2113(<br />
چک<br />
بخش تولیدات کارخانهای<br />
- +<br />
1113-1111<br />
جورگنسن و استیرو )2111(<br />
آمریکا<br />
کالن بر حسب صنایع<br />
*<br />
. + بیانگر رشد بهرهوری کل عوامل، - بیانگر رشد منفی بهرهوری کل عوامل و +- بیانگر تفاوت وضعیت رشد در بخشها یا صنایع مختلف میباشد. منبع: جمعبندی نویسندگان.<br />
3. وضعیت بخش معدن در اقتصاد ایران<br />
ايران با در اختیار داشتن حدود<br />
11<br />
از تولیدات مواد معدنی دنیا را انجام میدهد)زيتوننژاد<br />
سال<br />
میلیارد تن ذخاير معدنى، براساس آمار سال<br />
2119<br />
و برحسب معیارهای وزنی،<br />
%5/29<br />
.)5839<br />
نتايج آمارگیری سال<br />
5835<br />
8132 تعداد 5831<br />
معهدن درحال بهرهبرداری در کشور وجود داشته اسههت و مجموعهاً<br />
بهرهبرداری کشور بهکار اشتغال داشتهاند)مرکز آمار ايران،<br />
معادن کشور نشان میدهد کهه در<br />
51152<br />
.)5837<br />
نفهر در معهادن درحهال<br />
دادههای بانک مرکزی نشان میدهد کهه طهی دورة زمهانی<br />
5811-5831، متوسط سهم نسبی بخش معدن از تولید ناخالص داخلی، بسیار اندک و در حدود نیم درصد بوده است. اين در<br />
حالیست که اين سهم در بسیاری از کشورهای پیشرفته بهمراتب بیش از اين میزان میباشد)نمودار<br />
.)2<br />
1 . Jorgenson and Stiroh<br />
11
نمودار 2( سهم بخش معدن در تولید ناخالص ملی کشورهای مختلف بر اساس دادههای سال 2119<br />
منبع: زيتوننژاد)5839(<br />
البته روند زمانی سهم ارزشافزوده بخش معدن از تولید ناخالص داخلی گويای روند افزايشی آرام و تقريباً پايداری در ايهن<br />
شاخص میباشد)نمودار<br />
.)8<br />
نمودار 8( روند زمانی سهم ارزشافزوده بخش معدن از GDP<br />
1.0<br />
0.9<br />
0.8<br />
0.7<br />
0.6<br />
0.5<br />
0.4<br />
0.3<br />
0.2<br />
0.1<br />
0.0<br />
1355<br />
1357<br />
1359<br />
1361<br />
1363<br />
1365<br />
1367<br />
1369<br />
1371<br />
1373<br />
1375<br />
1377<br />
1379<br />
1381<br />
1383<br />
1385<br />
سال<br />
منبع: بانک مرکزی و محاسبات نويسندگان<br />
سهم بخش معدن%<br />
از نظر تئوری تولید، متغیّرهای اصلی تولید عبارتند از ارزشافزوده)بهعنوان ستاده(، نیروی کار و موجودی سرمايه)بهعنوان<br />
نهادهها(. ارزشافزوده، اشتغال و موجودی سرماية بخش معدن در دورة بررسی موردنظر، تقريباً يهک رونهد افزايشهی را تجربهه<br />
نمودهاند)جدول<br />
.)8<br />
جدول 8( متوسط نرخ رشد مرکب ساالنة ارزشافزوده،<br />
اشتغال و موجودی سرمايه در بخش معدن:5811-5831<br />
متغیّر<br />
ارزشافزوده<br />
اشتغال نیرویکار<br />
موجودی سرمایه<br />
میانگین نرخ رشد مرکب سالیانه<br />
% 1/93<br />
% 2/51<br />
% 2/25<br />
منبع: منابع دادهها و محاسبات نويسندگان<br />
12
-<br />
-<br />
-<br />
4. تصریح مدل و شرح متغیّرها<br />
در اين بخش ابتدا<br />
دادههای گردآوریشده و منابع آنها، بهطور کامل معرفی شده و در ادامه، مدلهای موردنظر جهت<br />
برآورد تابع تولید و اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل تصريح میشوند.<br />
ارزشافزوده: طبق تعريف، ارزشافزوده عبارت است از مابهالتفاوت ارزش دريافتیها و ارزش پرداختیها. ارزش دريافتیها<br />
در واقع مجموع ارزش تولیدات مواد معدنی، ضايعات قابلفروش مواد معدنی، ساخت و تعمیرات اساسی اموال سرمايهای توسط<br />
شاغالن معدن و ساير دريافتیها میباشد. در مقابل، ارزش پرداختیها مجموع ارزش مواد، ابزار و وسايل کار کمدوام، سوخت<br />
مصرفشده، برق خريداریشده، آب خريداریشده و ساير پرداختیها میباشد.<br />
موجودی سرمایه: موجودی سرمايه به مفهوم مجموع کاالهای سرمايهای است که برحسب يک واحد يکسان اندازهگیری<br />
میشوند. کاالهای سرمايهای در بخش معدن عبارتند از ماشینآالت و ابزار و وسايل کار بادوام، وسايل نقلیه، لوازم و تجهیزات<br />
اداری، ساختمان و تأسیسات)بدون لحاظ ارزش زمین(، راه اختصاصی معدن، نرمافزارهای رايانهای و ... .<br />
شاغالن: طبق تعريف، شاغالن در بخش معدن به تمام افرادی اطالق میشود که در داخل يا خارج معدن بهصورت تمام-<br />
وقت يا پارهوقت برای معدن کار میکنند. شاغالن از نظر وظیفهای که به عهده دارند به دو گروه شاغالن خط تولید و شاغالن<br />
اداری، مالی و خدماتی تفکیک میشوند. بهدلیل اعتبار بیشتر دادههای سرشماریشده نسبت به دادههای برآوردشده، بهجای<br />
استفاده از برآوردهای صورتگرفته توسط مطالعات مختلف، از دادههای مربوط به گزارشهای ساالنة معادن کشور که هر ساله<br />
توسط مرکز آمار ايران منتشر میگردد، استفاده شده است. متأسفانه آمار ارائهشده توسط مرکز آمار ايران در مورد نیروی کار<br />
شاغل در بخش معدن در سالهای<br />
5854 ،5811-5852<br />
5838 و<br />
با خالء آماری مواجه بوده است. برای بهدست آوردن داده-<br />
های مربوط به اين سالها، روش درونيابی برونزا بکار گرفته شده است. در اين راستا از دادههای موجود در سالهای قبل و<br />
5<br />
بعد از خالءهای آماری بهعنوان بنچمارک استفاده شده است. بدين ترتیب، معدود خالءهای آماری موجود در سریزمانی<br />
اشتغال مرکز آمار، برطرف گرديدند. جمعبندی متغیّرهای مورداستفاده و منابع دادهها به شرح جدول9 میباشد.<br />
جدول 4( منابع دادهها و تعریف متغیّرهای مورد استفاده<br />
متغیّر تعريف متغیّر منبع<br />
Q ارزش افزوده)تولید(* بانک مرکزی<br />
L اشتغال مرکز آمار ايران<br />
K کل موجودی سرمايه* بانک مرکزی<br />
* به قیمت ثابت سال 5875<br />
قطعاً بسیاری از فرمهای تابعیِ رياضیاتی وجود دارند که قادرند با محدودسازی دنیای واقعی و پذيرش بعضی فروض،<br />
فرآيند تولید را در سطح بخشهای اقتصادی توضیح دهند. زيتوننژاد)5837( در مطالعهای، فرآيند تولید در بخش معدن<br />
7<br />
. جهت دستیابی به اطالعات بیشتر در مورد روش درونیابی برونزا ر.ک. به زیتوننژاد)7831(.<br />
13
ايران طی دورة زمانی<br />
5811-5831<br />
را با استفاده از چهار نوع مختلف تابع تولید کاب- داگالس، تابع تولید متعالی، تابع تولید<br />
دبرتین و تابع تولید ترنسلوگ مورد بررسی و برآورد قرار داده و دريافته است که از نقطهنظر انطباق با معیارهای آماری،<br />
اقتصادسنجی و مبانی نظری علم اقتصاد، تابع تولید کاب-داگالس بهترين تصريح در توضیحِ فرآيند تولید بخش معدن ايران<br />
است. تابع کاب- داگالس، يکی از توابع تولید رايج در علم اقتصاد بوده که کاربردها و محاسن فراوانی دارد. اقبال اقتصاددانان<br />
به اين تابع تا حد زيادی به نتايج آماری قابلتوجه حاصل از برازش مناسب اين تابع روی دادههای سری زمانی، ارتباط<br />
دارد)فريزر، 2112(. اين تابع در حالت وجود دو نهادة تولید سنّتی نیروی کار و سرمايه، بهقرار زير بیان میشود:<br />
در اين تابع، A بیانگر سطح تکنولوژی، K<br />
Q AK<br />
L <br />
]5[<br />
و L<br />
نیز بهترتیب معرّفِ نهادههای تولیدی سرمايه و نیروی کار میباشند.<br />
نیز به ترتیب کشش تولیدیِ نهادههای نیروی کار و سرمايه بوده و مقاديری ثابت و مثبت میباشند)0 <br />
و<br />
و <br />
0<br />
A 0<br />
و<br />
(. رابطة بین متغیرهای وابسته و توضیحی در تابع کاب- داگالس، اساساً غیرخطی میباشد. با اين وجود، در صورتی<br />
که از طرفین آن لگاريتم طبیعی بگیريم، به معادلة خطی زير دست خواهیم يافت:<br />
ln Q ln A <br />
ln K ln L u<br />
]7[<br />
اکنون اين معادله، يک مدل رگرسیون خطی بوده و اين امکان را دارد که با استفاده از منطق رگرسیون خطی کالسیک<br />
که روش حداقل مربعات معمولی را جهت برآورد بهکار میگیرد، برآورد نمود. بعضاً در تابع تولید مذکور، متغیّر روند زمانی به-<br />
5<br />
منظور محاسبة رشد فنّی تولید اضافه میگردد. اين امر اولین بار توسط تینبرگن )5492( مطرح شد. بر اساس تعريف، رشد<br />
فنّی تولید عبارت است از درصد تغییرات در میزان ستاده، در طول زمان، با توجه به ثابت بودن عوامل تولید. به عبارت ديگر<br />
تحوالت فنّی تولید، بیانکنندة درصد تغییرات در محصول بهازای درصد تغییرات در زمانند. بنابراين، تحوالت فنّی نشانگر<br />
تأثیر زمان بر استفادة مطلوبتر و بهتر از عوامل تولید)با فرض ثابت بودن همة عوامل تولید( هستند. بنابراين اين معیار، میزان<br />
انتقال تابع تولید را توضیح میدهد.<br />
1 اگر<br />
يا به عبارتی ديگر<br />
1<br />
باشد، در اين حالت با فرم مقیّد تابع کاب- داگالس مواجه خواهیم بود.<br />
در صورتی که از طرفین آن لگاريتم طبیعی بگیريم، به معادلة خطی زير دست خواهیم يافت:<br />
کاب-<br />
Q<br />
K<br />
ln ln A <br />
ln u<br />
L<br />
L<br />
]3[<br />
بايد توجه داشت که به علت اجتناب از مشکل همخطی بین<br />
ln K و ln L<br />
ممکن است خطای معیار کاهش يابد. بديهی<br />
است که برای استفاده از رويکرد حسابداری رشد )در اندازهگیری سهم رشد بهرهوری از رشد اقتصادی(، تابع تولید کاب-<br />
داگالس سرانه مقیّد را برآورد خواهد شد. قبل از برآورد اين تابع، فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس، از طريق تصريح تابع<br />
2<br />
داگالس غیرمقیّد و آزمون والد ، آزمون میشود.<br />
1 . Tinbergen<br />
2 . Wald test<br />
14
]4[<br />
برای اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل، از روش باقیماندة سولو، که در حقیقت چیزی جز تفاضل میانگین موزون رشد<br />
عوامل، از رشد تولید نیست، استفاده میشود. اين موضوع به زبان سادة رياضی به صورت زير قابل بیان است:<br />
5. نتایج تجربی<br />
TFP<br />
V<br />
K<br />
L<br />
در اين بخش، ابتدا فرضیة بازدهی ثابت نسبت به مقیاس در بخش معدن ايران از طريق تابع تولید کاب-<br />
داگالس<br />
غیرمقّید بخش معدن، مورد آزمون قرار میگیرد. در ادامه، با استفاده از دادههای سریزمانی 5811-5831، تابع تولید مقیّد<br />
بخش معدن در اقتصاد ايران برآورد میگردد تا از آن طريق و با در نظر گرفتن فرض شرايط رقابت کامل، بتوان سهم درآمدی<br />
هر يک از عوامل تولید را محاسبه نمود. سپس با مدنظر قرار دادن رويکرد حسابداری رشد و با استفاده از پارامترهای برآورد-<br />
شده، رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن ايران اندازهگیری میگردد.<br />
برای استفاده از روش حسابداری رشد، الزم است تابع تولید مقیّد برآورد شود. زيتون نژاد)5837 و 2151( تابع تولید<br />
کاب- داگالس غیرمقیّد بخش معدن ايران را برای دورة زمانی<br />
5811-5831<br />
دهد که کشش تولید نسبت به نهادههای سرمايه و نیروی کار در شرايط غیرمقیّد، بهترتیب برابر<br />
برآورد نموده است. نتايج اين برآورد نشان می-<br />
1/99<br />
در ادامه و از طريق آزمون والد نشان داده است که فرضیة وجود بازدهی ثابت نسبت به مقیاس)1 <br />
ايران رد نمیشود. بنابراين در ادامه، با استفاده از نرمافزار<br />
1/95 و<br />
بوده است. وی<br />
( در بخش معدن<br />
،Eviws6<br />
تابع تولید مقیّد بخش معدن برآورد میشود، تا بر اساس<br />
آن بتوان محاسبات مربوط به رويکرد حسابداری رشد را انجام داد. قبل از برآورد تابع تولید مقیّد، نخستین گام، انجام آزمون<br />
پايايی متغیرها است. يک متغیّر سریزمانی هنگامی پاياست که میانگین، واريانس و ضرايب خودهمبستگی آن در طول زمان<br />
ثابت باقی بماند. آزمونهای ريشه واحد نظیر ديکی-<br />
برای تشخیص پايايی يک فرآيند سریزمانی مورد استفاده قرار گرفته و آماره حاصله با<br />
t<br />
2<br />
5<br />
فولر تعمیميافته و فیلیپس- پرون از معمولترين آزمونهايی است که<br />
گردد. نتايج آزمونهای پايايی برای متغیرهای ارزشافزوده سرانه و سرمايه سرانه بهطور خالصه در جدول<br />
جدول1( خالصة نتایج آزمونهای پایایی انجامشده برای لگاریتم متغیرهای سرانه<br />
7<br />
مکینون)مقادير بحرانی( مقايسه می-<br />
ارائه میگردد.<br />
نام متغیر<br />
سطح<br />
سطح<br />
تفاضل مرتبة اول<br />
تفاضل مرتبة اول<br />
نتیجه<br />
PP<br />
ADF<br />
PP<br />
ADF<br />
<br />
-1/112<br />
-1/111<br />
-1/313<br />
-1/118<br />
LKBARL<br />
<br />
-3/323<br />
-3/313<br />
-1/131<br />
-1/183<br />
LQBARL<br />
*<br />
. در آزمون سطح، مقادیر بحرانی در سطوح %1، %1 و %11 به ترتیب برابر )3/213-(، )8/113-( و )8/213-( و برای آزمون تفاضل مرتبة اول، مقادیر بحرانی در سطوح %1، %1 و %11 به<br />
ترتیب برابر )3/811-(، )8/133-( و )8/222-( میباشد.<br />
منبع: یافتههای نویسندگان<br />
1 . Augmented Dickey Fuller<br />
2 . Philips-Perron<br />
15
همانطور که مشاهده میگردد، نتايج حاصل از هر دو آزمون پايايی برای هر دو متغیر در سطح، بیانگر وجود ريشة واحد و<br />
ناپايا بودن آنها میباشد. ولیکن نتايج آزمون هر دو متغیر در تفاضل مرتبة اول، بیانگر<br />
I(1)<br />
بودن متغیرها و به بیان ديگر،<br />
عدم وجود ريشة واحد و در نتیجه پايابودن تفاضل مرتبة اول آنها میباشد. اکنون، شرايط استفاده از روش همجمعی<br />
مهیاست. حال پس از اتمام مرحلة اول به مرحلة دوم از مراحل چهارگانة روش همجمعی خواهیم پرداخت. در اين راستا، تابع<br />
تولید کاب- داگالس مقیّد برآورد میگردد)جدول<br />
.)5<br />
جدول1( خالصة نتایج حاصل از برآورد تابع تولید مقیّد بخش معدن<br />
پارامترها، آمارهها و معیارها<br />
مقادیر عددی<br />
پارامترها، آمارهها و معیارها<br />
مقادیر عددی<br />
%42<br />
%48<br />
408<br />
7/14<br />
80<br />
2<br />
R<br />
R<br />
2<br />
F-Statistic<br />
0/24<br />
4/38<br />
0/23<br />
4/38<br />
7/03<br />
کشش تولید نسبت به نهادة سرمایه) (<br />
t-Statistic مربوط به<br />
<br />
<br />
<br />
کشش تولید نسبت به نهادة نیرویکار)<br />
t-Statistic مربوط به<br />
دوربین- واتسون)D.W(<br />
تعداد مشاهدات)n( بعد از تعدیل<br />
)<br />
ضریب AR(1)<br />
%44<br />
74/83<br />
AR(1) مربوط به ضریب t-Statistic<br />
سطح اطمینان ضرایب<br />
نتايج حاصل از اين برآورد نشان میدهد که کشش تولید نسبت به نهادههای سرمايه و نیروی کار)يا با فرض رقابت کامل،<br />
همان سهم نهادهها از ارزشافزوده( بهترتیب برابر<br />
1/93 و 1/12<br />
غیرمقیّد( ثابتبودن نسبت کشش سرمايه به کشش نیروی کار (<br />
تابع تولید مقیّد برابر<br />
<br />
<br />
بوده است. نکتة جالب در هر دو برآورد تابع تولید)مقیّد و<br />
) بوده است. اين مقدار در تابع غیرمقیّد برابر<br />
5/13<br />
5/17<br />
و در<br />
5<br />
بوده است. اين مسئله تا حدی بیانگر پايداری مدلهای برآوردی نیز میباشد. برای رفع مشکل<br />
2<br />
خودهمبستگی در مدل فوق با استفاده از آزمون فرآيند باکس-جنکینز ، جزء<br />
دوربین- واتسون حدود<br />
AR(1)<br />
5/3<br />
ضريب تبیین تعديلشده در مدل فوق بهترتیب برابر<br />
به مدل افزوده شده است. آمارة<br />
بوده و بیانگر اين است که مشکل خودهمبستگی در مدل برآوردشده وجود ندارد. ضريب تبیین و<br />
%49 و<br />
%48 درصد میباشد که بیانگر توضیحدهی بسیار مناسب مدل<br />
فوق میباشد. در مدل مقیّد برآوردی، آمارة معناداری ضرايب)t-statistic( نیز دارای وضعیت مناسبی است، بهطوری که تمام<br />
ضرايب متغیرهای توضیحی، در سطح اطمینان %44 مورد تأيید و معنادار هستند. آمارة F نیز بیانگر معناداری کل الگو می-<br />
باشد)F=215(. بنابراين، مدل برآوردشده با توجه به معیارهای آماری، تئوريک و اقتصادسنجی از شاخصهای قابلقبولی<br />
برخوردار بوده و بدين جهت بهعنوان يک الگو، مورد قبول واقع شده است. اکنون، الگو در راستای بررسی برقراری و يا نقض<br />
فروض کالسیک مانند همسانی واريانس، عدم خودهمبستگی، نُرمالیتی و ... مورد ارزيابی قرار میگیرد. بدين ترتیب درجة<br />
اطمینان و اعتبار الگو مشخص خواهد شد.<br />
5<br />
. زيتون نژاد )5837 و 2151( تابع تولید بخش معدن را با تصريح های مختلف از جمله تابع کاب داگالس غیرمقید برآورد نموده است و نسبت ضرايب برآوردی در آن مطالعه برابر با 5/13 بوده است.<br />
2 . Box-Jenkins<br />
16
آزمونها و بررسی فروض<br />
يکی از فروض کالسیک، يکسان بودن واريانس اجزای اخالل در دورههای مختلف است. با انجام آزمون ناهمسانی واريانس<br />
5<br />
رگرسیون از طريق روش بريوش-پاگان-گادفری ، مشخص گرديد که فرضیة وجود ناهمسانی واريانس در برآورد انجامشده، رد<br />
2<br />
میگردد. جهت بررسی مشکل خودهمبستگی، از آزمون LM استفاده شده است. نتايج حاصل از انجام اين آزمون برای مدل<br />
غیرمقیّد اولیه)قبل از وارد نمودن جزء<br />
است)نمودار 9، سمت چپ(. لذا جهت رفع اين مشکل، جزء<br />
مقیّد نهايی رفع گرديد)نمودار 9، سمت راست(.<br />
،)AR(1) حاکی از وجود مشکل خودهمبستگی در مدل برآوردی اولیه بوده<br />
AR(1)<br />
بهمدل افزوده شد، و بدينترتیب اين مشکل، در مدل<br />
نمودار 3( وضعیت خودهمبستگی و همبستگی جزئی اجزاءاخالل در مدل مقیّد اولیه)سمت چپ( و نهایی)سمت راست(<br />
نتایج حاصل از بررسی نرمال بودن توزیع اجزاءاخالل حاکی از نرمال بودن توزیع آنها میباشد)نمودار<br />
نمودار1( توزیع آماری اجزاءاخالل در مدل مقیّد<br />
.)2<br />
8<br />
بنابراين، نمودار باال و ساير نتايج از قبیل ضريب جارک-برا نشان میدهد که فرض توزيع نرمال برای فرآيند تصادفی<br />
جزءاخالل برقرار بوده و به عبارت ديگر شاهد وضعیت<br />
2<br />
u ~ N(0,<br />
)<br />
میباشیم. اين قضیه بهنوبة خود مبیّن<br />
E( ) 0<br />
u i<br />
1 . Breusch-Pagan-Godfrey<br />
2 . LM test<br />
3 . Jarque-Bera<br />
17
است که نشانگر برقراری يکی ديگر از فروض کالسیک میباشد. ضمناً محاسبة<br />
برابر<br />
E( u i<br />
)<br />
5/25e-55<br />
نشان میدهد که<br />
مقدار عددی آن<br />
است که تقريباً معادل عدد صفر میباشد. پنجمین فرض از فروض کالسیک، فرض مستقلبودن اجزاءاخالل از<br />
متغیرهای توضیحی میباشد. نتايج حاصل از محاسبة ضريب همبستگی بین اجزاءاخالل و متغیر توضیحی لگاريتم سرماية<br />
سرانه معادل<br />
-1/55<br />
بوده است که بیانگر مستقل بودن اجزاءاخالل از هر دو متغیر توضیحی در مدل برآوردشده میباشد. لذا<br />
فرض استقالل اجزاءاخالل از متغیر توضیحی مدل نیز برقرار است.<br />
باشد.<br />
بنابراين، مشخص<br />
گرديد که در مدل برآوردشده، تمام<br />
فروض کالسیک برقرار بوده و مشکلی بهعنوان نقض فروض کالسیک وجود نداشته است. ضمناً از آنجا که مدل مقیّد<br />
برآوردشده، صرفاً دارای يک متغیر توضیحی است، لذا احتمال بروز هرگونه مشکل همخطی برای مدل فوق، غیرممکن می-<br />
اکنون، بهعنوان مراحل سوم و چهارم از روش همجمعی، الزم است که سریزمانی اجزاءاخالل را محاسبه نموده و پايايی<br />
اين سری را مورد آزمون قرار داد. بديهی است که تنها در صورتی که اين سریزمانی در سطح پايا باشد، نتايج حاصل از برآورد<br />
حداقل مربعات معمولی که محاسبه شده است، اعتبار خواهد داشت. سری اجزاءاخالل با استفاده از خروجیهای نرمافزار<br />
Eviws6<br />
بهدست آمده و خالصه نتايج آزمونهای پايايی ADF<br />
و PP<br />
به شرح جدول زير میباشد.<br />
جدول 3( خالصة نتایج آزمونهای پایایی انجامشده برای اجزاءاخالل مدل مقیّد<br />
نام متغیر سطح ADF سطح PP<br />
نتیجه<br />
<br />
-1/111<br />
اجزاءاخالل 3/111-<br />
*<br />
. در آزمون سطح، مقادیر بحرانی در سطوح %1، %1 و %11 به ترتیب برابر<br />
،)-3/811( )-8/133( و )-8/222( میباشد.<br />
منبع: یافتههای نویسندگان<br />
نتايج حاصل از هر دو آزمون ريشة واحد برای سری اجزاءاخالل نشان میدهد که اين سری در سطح پايا است. بنابراين،<br />
مدل برآوردشده با توجه به معیارهای آماری، تئوريک و اقتصادسنجی از شاخصهای قابل قبولی برخوردار است.<br />
اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل<br />
اکنون، با استفاده از روش باقیماندة سولو)معادلة [9]( و با در نظر گرفتن نتايج حاصل از تابع تولید کاب- داگالس مقیّد،<br />
رشد بهرهوری کل عوامل برای هر سال و متوسط نرخ رشد ساالنة بهرهوری کل عوامل در طول دورة مورد مطالعه، اندازهگیری<br />
میشود)جدول<br />
.)3<br />
18
جدول 3( نرخ رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن<br />
سال<br />
نرخ رشد بهرهوری کل عوامل<br />
سال<br />
نرخ رشد بهرهوری کل عوامل<br />
سال<br />
نرخ رشد بهرهوری کل عوامل<br />
-%8/00<br />
7818<br />
7/22<br />
7888<br />
-%8/28<br />
1811<br />
%3/84<br />
7811<br />
-%2/22<br />
7881<br />
-%78/33<br />
1813<br />
%74/41<br />
7813<br />
-%0/23<br />
7883<br />
-%70/20<br />
1813<br />
-%4/34<br />
7814<br />
%71/88<br />
7884<br />
%7/83<br />
1811<br />
%8/88<br />
7830<br />
%0/42<br />
7810<br />
%7/24<br />
1811<br />
%74/01<br />
7837<br />
%7/44<br />
7817<br />
%72/24<br />
1811<br />
%77/83<br />
7834<br />
-%8/87<br />
7814<br />
%2/81<br />
1812<br />
%2/23<br />
7838<br />
%73/02<br />
7818<br />
%7/40<br />
1818<br />
%70/10<br />
7832<br />
%4/27<br />
7812<br />
-%2/04<br />
1813<br />
%3/88<br />
7832<br />
%4/42<br />
7812<br />
-%78/81<br />
1811<br />
میانگین کل دوره = %4/42<br />
منبع: برآوردها و محاسبات نویسندگان<br />
میانگین نرخ رشد بهرهوری کل عوامل طی دورة<br />
5811-5831<br />
معادل %2/49 است. اين موضوع بیانگر آن است که<br />
متوسط سطح بهرهوری کل عوامل طی دورة مذکور در حال افزايش بوده است. در ادامه، بهمنظور شناخت بیشتر وضعیت رشد<br />
بهرهوری در بخش معدن، نمودار روند زمانی رشد بهرهوری در بخش معدن، ترسیم میگردد)نمودار<br />
.)5<br />
نمودار 5( نرخ رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن طی 5815-5831<br />
متوسط نرخ رشد سالیانة<br />
2/49<br />
درصدی بهرهوری کل عوامل، نشانگر اين بود که متوسط سطح بهرهوری کل عوامل طی<br />
دورة بررسی، در حال افزايش بوده است. از طرف ديگر، روند افزايشی نمودار فوق، بیانگر افزايش میانگین اين نرخ رشد در<br />
طول زمان است. به عبارت ديگر، بخش معدن در سه دهة اخیر به مرور، روند افزايشی شتابانتر و يا به عبارتی رشد سريعتری<br />
19
را در بهرهوری تجربه نموده است. تداوم اين روند نويددهندة آيندهای نزديکتر برای نیل به سطوح باال و باالتری از بهرهوری<br />
در بخش معدن خواهد بود.<br />
برای بررسی دقیقتر اين موضوع، دورة زمانی تحقیق به پنج زيربازة زمانی 5815-5857)قبل از تدوين برنامههای توسعة<br />
اقتصادی(،<br />
5853-5878)برنامة اول و سال<br />
،)5878<br />
5879-5873)برنامة دوم(،<br />
5874-5838)برنامة سوم( و<br />
-5831<br />
5839)دو سال اول برنامة چهارم( تقسیم میشود. نمودار زير متوسط نرخ رشد سالیانة بهرهوری کل عوامل را، بهتفکیک، برای<br />
هر بازة زمانی ارائه میکند.<br />
نمودار 1( متوسط رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن طی دورههای منتخب<br />
0.12<br />
0.1<br />
0.08<br />
0.06<br />
0.04<br />
0.02<br />
0<br />
-0.02<br />
-0.04<br />
-0.0243<br />
0.0547<br />
0.0526<br />
0.0791<br />
0.0951<br />
دو سال اول برنامه سوم<br />
برنامه<br />
چهارم<br />
برنامه دوم<br />
برنامه اول<br />
و 73<br />
قبل از<br />
برنامه ها<br />
منبع: برآوردها و محاسبات نویسندگان<br />
متوسط نرخ رشد سالیانه TFP<br />
نمودار فوق نیز به نوعی مؤيّد يافتههای حاصل از نمودار<br />
5<br />
است. همانطور که در نمودار<br />
51<br />
نیز مشخص بود، متوسط<br />
نرخ رشد سالیانة TFP در طول زمان در حال افزايش بوده که نشاندهندة روند رو به رشد مناسب بهرهوری در بخش معدن<br />
میباشد.<br />
منابع رشد اقتصادی بخش معدن<br />
برای محاسبة سهم عوامل رشد در رشد ستاده، به اطالعات رشد ساالنة متغیرهای ارزشافزوده، نیروی کار و سرمايه، نیاز<br />
میباشد. اين اطالعات در جدول<br />
8<br />
5811<br />
تا 5831به شرح جدول<br />
4<br />
گزارش شدهاند. بر اين اساس، سهم منابع رشد اقتصادی بخش معدن ايران طی دورة<br />
بوده است.<br />
جدول 1( سهم انباشت عوامل تولید و رشد بهرهوری کل عوامل در رشد اقتصادی بخش معدن<br />
عامل<br />
انباشت سرمایه<br />
میزان واحد درصد)%(<br />
بر حسب درصد<br />
%21/13<br />
%28/13<br />
%11/33<br />
%111<br />
1/11<br />
1/23<br />
8/11<br />
1/33<br />
انباشت نیروی کار<br />
رشد بهرهوریکلعوامل<br />
جمع<br />
منبع: برآوردها و محاسبات نویسندگان<br />
مشخص است که میانگین سهم رشد بهرهوری کل عوامل از رشد اقتصادی بخش معدن طی دورة بررسی،<br />
%11/39 می-<br />
باشد. همچنین نتايج نشاندهندة سهم بیشتر رشد بهرهوری در رشد ارزشافزوده بخش معدن نسبت به ساير عوامل در دورة<br />
20
موردبررسی است. در ادامه، با تفکیک دورة بررسی به پنج بازة زمانی مختلف، به بررسی دقیقتر سهم عوامل رشد در رشد<br />
اقتصادی بخش معدن طی بازههای زمانی فوق، خواهیم پرداخت.<br />
جدول 70( تفکیک سهم عوامل رشد از رشد اقتصادی بخش معدن )حسابداری رشد در بخش معدن(<br />
بازة زمانی<br />
متوسط نرخ<br />
رشد ساالنة<br />
نیروی کار<br />
متوسط نرخ<br />
رشد ساالنة<br />
سرمایه<br />
متوسط نرخ<br />
رشد ساالنة<br />
ارزشافزوده<br />
متوسط نرخ<br />
رشد ساالنة<br />
سهم افزایش<br />
نیروی کار از<br />
*<br />
رشد ستاده<br />
سهم انباشت<br />
سرمایه از رشد<br />
سهم رشد بهره-<br />
وریکل از رشد<br />
*<br />
ستاده<br />
*<br />
ستاده<br />
TFP<br />
-2/3311<br />
1/1112<br />
1/3231<br />
-%2/38<br />
%1/11<br />
%1/21<br />
1811-1813 )قبل از برنامهها( %8/31<br />
3/1811<br />
3/1118<br />
1/1323<br />
%1/21<br />
%18/11<br />
%1/38<br />
1813-1838 )برنامة اول و سال1838( %3/11<br />
1/2123<br />
-2/1333<br />
1/2321<br />
%1/33<br />
%1/31<br />
-%8/11<br />
1833-1833 )برنامة دوم( %2/11<br />
11/3123<br />
8/1212<br />
1/1323<br />
%3/11<br />
%13/31<br />
%1/11<br />
1831-1838 )برنامة سوم( %1/83<br />
3/3112<br />
1/1111<br />
3/1112<br />
%1/11<br />
%18/83<br />
-%1/28<br />
1833-1831 )دو سال اول برنامةچهارم( %1/31<br />
*. برحسب "واحد درصد"<br />
منبع: برآوردها و محاسبات نویسندگان<br />
همانطور که از اطالعات جدول فوق برمیآيد، طی دورة بررسی، بهرهوری کل عوامل و اشتغال بههترتیهب دارای رشهدهای<br />
پايدارتری نسبت به موجودی سرمايه بودهاند. رشد پايدار در ور بهرهی ک ه ل ع و ا م ه ل و ا ش هت غال ت ها ح هد زي هاد ی ب ه ه ر ش هد پاي هد ار<br />
اقتصادی در بخش معدن کمک نموده است. در مقابل، نوسانات موجود در رشد موجودی سرمايه، کهه نوعهاً ناشهی از نوسهانات<br />
موجود در سرمايهگذاری میباشند، در جهت مخالف عمل نموده است. با اين همه، به علت سهم و نقهش مهؤثرتر رشهد تقريبهاً<br />
پايدار بهرهوری کل عوامل، مانع از بروز اثرات رشد نوسانی سرمايه، بر رشد ستادة بخش معدن شده است.<br />
نتیجهگیری و پیشنهادات<br />
هدف اين مقاله بررسی منابع رشد اقتصادی بخش معدن در دورة زمانی 5811-5831 بود که با استفاده از برآورد تابع<br />
تولید مقیّد و محاسبة رشد بهرهوری کل عوامل، نسبت به اين امر اقدام شد. نتايج نشان میدهد که کشش تولید نسبت به<br />
نهادههای سرمايه و نیروی کار)يا با فرض رقابت کامل، سهم نهادهها از تولید( در شرايط مقیّد بهترتیب برابر<br />
بوده است. از طرف ديگر، متوسط نرخ رشد سالیانة<br />
1/93 و 1/12<br />
2/49<br />
درصدی بهرهوری کل عوامل، نشانگر اين بود که متوسط سطح بهره-<br />
وری کل عوامل طی دورة بررسی، در حال افزايش بوده است. ضمناً، روند افزايشی اين متغیر، بیانگر افزايش میانگین اين رشد<br />
در طول زمان است. با انجام محاسبات حسابداری رشد، مشخص گرديد که میانگین سهم رشد بهرهوری کل عوامل، رشد<br />
نیروی کار و رشد سرمايه از رشد اقتصادی بخش معدن<br />
طی دورة بررسی، بهترتیب برابر<br />
%28 و<br />
، %15<br />
%25 بوده است.<br />
همچنین نتايج نشاندهندة سهم بیشتر رشد بهرهوری در رشد ارزشافزوده بخش معدن نسبت به ساير عوامل در دورة<br />
موردبررسی است. از اين امر میتوان نتیجه گرفت که طی دورة بررسی، سیاست بهرهگیری از منابع موجود در بخش معدن،<br />
در کنار سیاست رشد عوامل تولید، موجب رشد ارزشافزودة اين بخش گرديده است. با اين حال، طی اين دوره، سیاست رشد<br />
بهرهوری با جديّت بیشتری نسبت به سیاست رشد عوامل تولید، دنبال شده است. براساس يافتههای اين پژوهش و ساير<br />
پژوهشهای مرتبط که در فصل ادبیات تجربی بررسی شد، توصیههای کلی در دو سطح متفاوت ارائه میگردد)جدول<br />
.)55<br />
21
جدول 77( پیشنهادات و توصیههای کلی<br />
توصیه هایی در سطح کالن:<br />
توصیههایی در سطح بخش و بنگاه:<br />
فراهم نمودن بسترهای الزم برای توسعة سرمايهگذاری در<br />
افزايش سهم نیروی انسانی متخصص در فرآيند تولید و ارتقاء سطح<br />
<br />
5<br />
بخش معدن.<br />
8<br />
سرمايه انسانی و استفادة بهینه از آن .<br />
گسترش شرايط رقابتپذيری اقتصاد از راههايی نظیر افزايش<br />
ايجاد مکانیزمهايی در راستای افزايش انگیزة نیروی کار در جهت<br />
<br />
2<br />
درجة باز بودن اقتصاد و خصوصیسازی .<br />
9<br />
تشويق نوآوری، خالقیت، افزايش دقت و جدّيت افراد.<br />
ايجاد ثبات در متغیرهای کالن اقتصادی از قبیل تورم، رشد<br />
ارتقاء دانش فنی از طريق افزايش سهم هزينههای تحقیق و توسعه،<br />
<br />
اقتصادی و تأمین امنیت سرمايهگذاری با هدف ايجاد<br />
ارتقاء کارايی آن و جذب اثرات سرريز تحقیق و توسعه خارجی.<br />
بسترسازی برای جذب سرمايهگذاری داخلی و خارجی.<br />
استفاده بیشتر از فناوری اطالعات و ارتباطات)ICT( در فرآيندهای<br />
توسعة زيرساختها با هدف افزايش انگیزه بخش خصوصی برای<br />
1<br />
اکتشاف، آمادهسازی، استخراج و کانهآرايی.<br />
<br />
تولید مواد معدنی.<br />
استفادة بهینه از انرژی و نهادههای واسطهای و بهبود در کیفیت<br />
اصالح قوانین)قانون کار، قانون معادن، قانون تجارت، قانون<br />
نهادههای واسطهای.<br />
<br />
صادرات و ...( در راستای افزايش سطح بهرهوری و کارايی<br />
کاهش سن متوسط تجهیزات و امکانات سرمايهای.<br />
اقتصادی، بهطوری که نظامهای انگیزشی در آنها لحاظ شده<br />
باشد.<br />
گسترش میزان ارائة اطالعات پايه معدنی و تکمیل بانک اطالعات<br />
زمینشناسی و اکتشافی کشور.<br />
<br />
کاهش حجم دولت در فعالیتهای اقتصادی تولیدی بهمنظور<br />
ايجاد فضای رقابتی عادالنهتر.<br />
گسترش فرآيندها و فعالیتهايی که ماهیتاً ارزشافزوده بیشتری را<br />
برای بخش معدن ايجاد نموده و از خامفروشی مواد معدنی<br />
<br />
<br />
اقدام در زمینة کاهش ريسکهای اقتصادی و اعتباری و امنتر<br />
جلوگیری مینمايند، نظیر فرآيند کانهآرايی.<br />
<br />
<br />
نمودن فضای کسب و کار.<br />
تمرکز طراحی روشهای استخراج معادن روی روشهای استخراج<br />
5<br />
سطحی ، و يا تمرکز روی روشهای استخراج زيرزمینی که بهرهوری<br />
7<br />
بیشتری دارند.<br />
منابع فارسی<br />
اکبری، نعمتاهلل و رنجکش، مهدی)7834(. "بررسی رشد بهرهوری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی ایران طی دورة<br />
کشاورزی و توسعه، شمارة<br />
7822-7812"، اقتصاد<br />
28 و ،22 صفحات .771-724<br />
امامی میبدی، علی)7832(. اصول اندازهگیری کارایی و بهرهوری، موسسة مطالعات و پژوهشهای کاربردی، تهران.<br />
امینی، علیرضا)7838(. "اندازهگیری و تحلیل روند بهرهوری به تفکیک بخشهای اقتصادی ایران"، مجله برنامه و بودجه، شماره<br />
،48 ص -770<br />
.18<br />
-<br />
-<br />
-<br />
1<br />
. فرآیند تولید در بخش معدن ماهیتاً سرمایهبر بوده و تنها از طریق بکارگیری تکنولوژیهای سرمایهبر میتوان به سطوح باالی بهرهوری دست یافت.<br />
2<br />
. خصوصیسازی بهمعنای واگذاری مدیریت به بخش خصوصی نه بهمعنای صرفاً واگذاری مالکیت به بخش خصوصی. به عبارت دیگر باید سهام مدیریتی بنگاههای اقتصادی به دست بخش خصوصی<br />
سپرده شود.<br />
3<br />
. تحصیالت، تنها در صورتی به رشد ارزشافزوده بیشتر میانجامد که از افراد تحصیلکرده در جایی که موجب افزایش بهرهوری در تولید میگردد، استفاده شود. بنابراین، تالش در جهت کاربردی<br />
نمودن تحصیالت و بکارگیری دانشآموختگان در تخصصهای تحصیلی خود، از شرطهای تأثیرگذاری مثبت سرمایه انسانی بر بهرهوری کل عوامل و رشد ارزشافزوده است.<br />
4<br />
. بهعنوان مثال، تدوین یک نظام تعیین دستمزد مبتنی بر بهرهوری نیروی کار به منظور افزایش انگیزه نیروی کار برای کار بیشتر و مفیدتر، ابداع و نوآوری، خالقیت و استفاده بهینه از امکانات سرمایهای.<br />
2<br />
. اسمیت)4002( نشان میدهد که استفاده از فناوری اطالعات و ارتباطات در معادن زغالسنگ کانادا باعث ارتقاء سطح بهرهوری در معادن مذکور شده است.<br />
6<br />
. هر چند که انتخاب روش استخراج مناسب، تابع پارامترهای فنی و اقتصادی متنوعی میباشد، ولیکن نحقیقات اقتصادی نظیر دارمستادتر)7441( و اسمیت)4002( بیانگر این موضوع هستند که تولید در<br />
معادن سطحی بهرهوری باالتری از تولید در معادن زیرزمینی به همراه دارد. لذا تالش در راستای طراحی استخراج به صورت سطحی)هرچند که احتماالً نسبت باطله به مادة معدنی را افزایش میدهد(<br />
ممکن است از نظر اقتصادی و بهویژه شاخص بهرهوری، تالشی پرفایده باشد.<br />
7<br />
. بهعنوان مثال، دارمستادتر)7441( نشان داده است که بهرهوری در روشهای استخراج پیوسته و بهویژه روش استخراج جبههکار بلند)Wall )Long در معادن زغالسنگ ایاالت متحده، بهرهوری<br />
بیشتری از سایر روشهای استخراج داشته است.<br />
22
اندرس، والتر)7838(. اقتصادسنجی سریهای زمانی، ترجمة مهدی صادقی، انتشارات دانشگاه امام صادق)ع(، تهران.<br />
اورعی، کاظم و خداوردی، احمد)7837(. اقتصاد منابع معدنی، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد.<br />
اورعی، کاظم و پیماندار، محمد صادق)7814(. تحلیل و محاسبة بهرهوری، مرکز نشر دانشگاه صنعتی امیرکبیر)پلیتکنیک تهران(، تهران.<br />
بانک مرکزی جمهوری اسالمی ایران، بانک اطالعات سریهای زمانی اقتصادی، قابل دسترس در:<br />
http://tsd.cbi.ir<br />
.7831/70/48<br />
، آخرین دستیابی:<br />
خالصی، امیر)7838(. ارزیابی سهم عوامل مؤثر بر بهرهوری کل و ارائة پیشنهاد برای ارتقای آن در اقتصاد کشور، سازمان مدیریت و برنامهریزی<br />
کشور، دفتر اقتصاد کالن، تهران.<br />
دورنبوش، رودیگر و فیشر، استانلی)4002(. اقتصاد کالن، ترجمة محمد حسین تیزهوش تابان، انتشارات سروش، تهران.<br />
زیتوننژاد موسویان، سید علی)7832(.<br />
تهران جنوب، تهران.<br />
زیتوننژاد موسویان، سید علی)7831(.<br />
"<br />
"<br />
ارشد، دانشگاه آزاد اسالمی-واحد فیروزکوه، فیروزکوه.<br />
نقش معدن در اقتصاد ملی"، پروژة پایان دورة کارشناسی)مهندسی معدن(، دانشگاه آزاد اسالمی-واحد<br />
برآورد تابع تولید و اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل در بخش معدن ایران"، پایاننامة کارشناسی<br />
سبحانی، حسن و عزیز محمدلو، حمید)7831(. "تحلیل مقایسهای بهروری عوامل تولید در زیر بخشهای صنایع بزرگ ایران"، تحقیقات<br />
اقتصادی، شمارة<br />
شاهآبادی، ابوالفضل)7832(.<br />
، 34 صفحات 31-740 .<br />
"<br />
منابع رشد بخش صنایع و معادن اقتصاد ایران"، جستارهای اقتصادی، شماره چهارم، صفحات<br />
.22-14<br />
عباسیان، عزتاهلل و مهرگان، نادر)7838(. "اندازهگیری بهرهوری عوامل تولید بخشهای اقتصادی کشور به روش تحلیل پوششی دادهها"، شماره<br />
،13 صفحات .728-718<br />
علیمرادی، لیال)7834(.<br />
"<br />
کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهراء، تهران.<br />
اندازهگیری رشد بهرهوری کل عوامل تولید در سطح اقتصاد کشور و سهم آن در رشد<br />
GDP<br />
کشور"، رسالة<br />
قلیزاده، حیدر و صالح، ایرج)7832(. "بررسی بهرهوری کل عوامل تولید در بخشهای اقتصاد ایران در دورة 7821-37"، مجلة علوم<br />
کشاورزی، جلد<br />
،88 شمارة ،2 صفحات .7787-7727<br />
کمیجانی و صالحی)7838(. "بررسی عوامل مؤثر بر بهرهوری کل عوامل در صنایع معدنی ایران"، مفید، شمارة<br />
مرکز آمار ایران)7831(. گزارش ساالنة معادن کشور، سالهای مختلف، قابل دسترس در پایگاه اطالعاتی نشریات:<br />
، آخرین دستیابی:<br />
،88 صفحات .42-22<br />
http://amar.sci.org.ir<br />
.7831/70/48<br />
نشریه معدن و توسعه)7832(. ویژهنامه دستاوردهای حوزه معدنی،<br />
سازمان توسعه و نوسازی معادن، تهران.<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
منابع التین<br />
References:<br />
- Ashok, K. and Balasubramanian R. (2006). “Role of Infrastructure in Productivity and Diversification of<br />
Agriculture”, South Asia Network of Economic Research Institutes (SANEI) Pakistan Institute of Development<br />
Economics, Working Paper, Islamabad, Pakistan.<br />
- Barro, R. (1998). “Notes on Growth Accounting”, NBER, Working Paper, no. 6654.13 and Barro, R J (1999)<br />
"Notes on growth accounting." Journal of Economic Growth 4: 119-137.<br />
- Bennedsen M. and Malchow-moller N. and Vinten F. (2005). “Institutions and Growth: a Literature Survey”,<br />
CEBR, REPORT, No. 2005-01.<br />
23
- Bessonova, E. and Kozlov, K. and Yudaeva, K. (2002). “Trade Liberalization, Foreign Direct Investment, and<br />
Productivity of Russian Firms”, presented in CEFIR conference” Negotiating Russia’s WTO accession:<br />
strategic lessons from multilateral trade liberalization and club enlargement. Russia.<br />
- Cobb, C.W., and Douglas P.H. (1928). “A Theory of Production”, American Economic Review, Vol.18: 139-<br />
165.<br />
- Crafts, N. (2008). “Solow and Growth Accounting: A Perspective from Quantitative Economic History” ,<br />
Revised Draft of Paper for HOPE Conference, Duke University, April 2008.<br />
- Darmstadter, J. (1997). “Productivity Change in U.S. Coal Mining”, Resources for the Future, Discussion paper<br />
97-40, July 1997.<br />
- Denison, E. (1979). “Accounting for Slower Economic Growth 1929-1969", Washington D.C.: The Brookings<br />
Institution.<br />
- Dixon, S. (1990). "The measurement of productivity in New Zealand: An introduction." New Zealand<br />
Department of Labour Occassional Paper Series (1990/3). Available at<br />
www.lmpg.govt.nz/publications/op1990-3.pdf.<br />
- Fraser I. (2002). “The Cobb-Douglas Production Function: An Antipodean Defence?”, Economic Issues, Vol.7,<br />
Part 1, March 2002: 39-58.<br />
- Hulten, C.R. (2000). "Total Factor Productivity: A short biography." Washington DC, National Bureau of<br />
Economic Research, 7471.<br />
- Jorgenson D.W. and Gollop, F.M. and Fraumeni, B.M. (1987). Productivity and U.S. Economic Growth,<br />
Cambridge MA, Harvard University Press, 1987a.<br />
- Jorgenson D.W. and Griliches Z. (1967). “The Explanation of Productivity Change”, The Review of Economic<br />
Studies, Vol. 34, No. 3. (Jul., 1967): 249-283.<br />
- Jorgenson, D. W. and Stiroh, K. J. (2000). U. S. economic growth at the industry level. American Economic<br />
Review, 90(2): 161-167.<br />
- Kendrick, J.W. (1961). Productivity Trends in the United States, Princeton NJ, Princeton University Press.<br />
- Khan, S. (2006). “Macro Determinants of Total Factor Productivity”, Munich Personal RePEc Archive, August<br />
2005.<br />
- Klacek, J. (2008). “Total Factor Productivity in Czech Manufacturing industry – KLEM Framework”,<br />
STATISTIKA, 5/2008: 414-426.<br />
- Kogel, T. (2003). “Youth dependency and Total Factor Productivity”, Max Planck Institute for Demographic<br />
Research, November 2003, Germany. Available at<br />
http:/Linkinghub.elseveir.com/retrieve/pii/S0304387804000938 .<br />
- Liang, C. (2001). “Measuring Total Factor Productivity in Republic of China”, Measuring Total Factor<br />
Productivity, Tokyo: Asian Productivity Organization: 15-29.<br />
- Mawson, P. and Carlaw, K. I. and McLellan, N. (2003). “Productivity measurement: Alternative approaches<br />
and Estimates”, NEW ZEALAND TREASURY, WORKING PAPER 03/12. June 2003.<br />
- Miller, S.M and Upadhyay, M.P. (2000). “The Effects of Openness, Trade Orientation, and human capital on<br />
total factor productivity”, Journal of Development Economics 63: 399-423.<br />
- Min, L. (2006). “Inflation and Economic Growth: Threshold Effects and Transmission Mechanisms” ,<br />
Department of Economics, University of Alberta, 8-14HM Tory Building, Edmonton, Alberta, Canada,<br />
- Moosavian, S. A. Z. N. (2015). Production Function of the Mining Sector of Iran. arXiv preprint<br />
arXiv:1509.03703.<br />
- Moosavian, S. A. Z. N. (2016a). Teaching Economics and Providing Visual “Big Pictures”. Journal of<br />
Economics and Political Economy, 3(1), 119-133.<br />
- Moosavian, S. A. Z. N. (2016a). Teaching Economics and Providing Visual" Big Pictures". arXiv preprint<br />
arXiv:1601.01771.<br />
- Moosavian, S. A. Z. N. (2016b). The Visual “Big Picture” of Intermediate Macroeconomics: A Pedagogical<br />
Tool to Teach Intermediate Macroeconomics. International Journal of Economics and Finance, 8(9), 234.<br />
24
- Moosavian, S.A.Z.N. (2017), Using the Interactive, Graphic Syllabus in the Teaching of Economics, American<br />
Journal of Business Education, In Press.<br />
- Naumenko, A., & Moosavian, S. A. Z. N. (2016). Clarifying Theoretical Intricacies through the Use of<br />
Conceptual Visualization: Case of Production Theory in Advanced Microeconomics, Applied Economics and<br />
Finance, 3(3), 103-122. doi:10.11114/aef.v3i4.1781<br />
- Naumenko, A., & Moosavian, S. A. Z. N. (2017, January). A Holistic Visual “Wheel of Relationships” in<br />
Production Theory”, a poster presented at the American Economic Association (AEA) poster session at the<br />
2017 ASSA/AEA Meeting, Chicago, IL, USA.<br />
- OECD (2001). "OECD Productivity Manual: A guide to the measurement of industry-level and aggregate<br />
productivity growth." Paris, Organization for Economic Co-operation and Development. Available at.<br />
http://www.oecd.org/pdf/M00018000/M00018189.pdf.<br />
- Schreyer, P. and Dirk, P. (2001). "Measuring productivity." OECD Economic Studies No. 33: 127-170.<br />
Available at. <br />
- Smith, J. (2004). “Productivity Trends in the Coal Mining Industry in Canada”, Centre for the Study of Living<br />
Standards (CSLS), CSLS Research Report 2004-07, October 2004.<br />
- Solow, R. (1957). “Technical changes and Aggregate Production Function”, Review of Economics and<br />
Statistics, 39: 312-20.<br />
- Solow, R.M. (1966). “Review of Capital and growth”, American Economic Review, 56(5), 1257-1260.<br />
- Szeto, K.L. (2001). “An Econometric Analysis of a Production Function for New Zealand” Wellington, New<br />
Zealand Treasury, Working Paper 01/03. Available at. http://www.treasury.govt.nz/working<strong>papers</strong>/2001/01-<br />
03.asp.<br />
- Tinbergen, J. (1942). “Zur theorie der langfritigen Wirtschaftsenwicklung”, Weltwirtshaftliches Archiv 55, 511-<br />
549.<br />
- Wylie, P. (1997). “Infrastructure and Canadian Economic Growth”, Canadian Business Economics, Winter<br />
1990: 40-52.<br />
- Zeytoon Nejad Moosavian, S.A. (2009). Estimating Production Function and Measuring Total Factor<br />
Productivity Growth in the Mine Sector of Iran, Azad University of Iran, Master’s Thesis, Iran.<br />
- Zeytoon Nejad Moosavian, S.A. (2015). Production Function of the Mining Sector of Iran, European Online<br />
Journal of Natural and Social Sciences, 4(1), 138-153.<br />
25