ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪﻱ ﻳﺎﺭﺍﻧ - جام جم
ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪﻱ ﻳﺎﺭﺍﻧ - جام جم
ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪﻱ ﻳﺎﺭﺍﻧ - جام جم
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
اشاره<br />
سيدسعيد حيدري طيب *<br />
11 opinion@jamejamonline.ir<br />
خوانندگان<br />
پنجشنبه 5 خرداد 1390<br />
جايگاه ولايت فقيه در حقوق اسلام<br />
«ولايت فقيه» پس از پيروزي انقلاب و طبق نظر امام خميني (ره) به عنوان بالاترين مقام <strong>جم</strong>هوري اسلامي پيشنهاد شد<br />
«ولايت فقيه» كه به آن در تشيع جانشين امام و مجري<br />
حكومت اسلامي عنوان مي شود پس از پيروزي انقلاب<br />
اسلاميايران و طبق نظرامام خميني(ره) به عنوان حاكم<br />
و بالاترين مقام <strong>جم</strong>هورياسلامي پيشنهاد شد. دوازدهم<br />
فروردين98/2،1358 درصد مردمايرانبا حضور در<br />
همه پرسي، راي به تشكيل <strong>جم</strong>هورياسلامي در راس آن<br />
ولايت فقيه دادند. چند ماه بعد به دستور امام خميني(ره)<br />
قانوناساسي <strong>جم</strong>هورياسلاميايرانبا حضور 6 تناز<br />
فقهاياسلامي تدوين شد. طبقايننسخه قانوناساسي،<br />
ولي فقيه فرمانده كل قوا شد كه با اصلاح قانون اساسي<br />
سال 1368 تغييراتي در آن به عمل آمد.از<strong>جم</strong>له مهم ترين<br />
اين تغييراتنظارتاستصوابي توسط شوراينگهبانبود.<br />
همچنين به موجب اين قانون، ولايت فقيه نيز به ولايت<br />
مطلقه فقيه تغيير يافت كه از 3 ركن تشكيل شده است؛<br />
«ولايت»، «مطلقه» و «فقيه». در مورد ولايت، معاني<br />
مختلفيرامي توانعنوانكرداز<strong>جم</strong>لهاينكهولايتوامامت<br />
عبارتنداز رهبري و سرپرستيامت براساس خيرخواهي و<br />
مصلحت انديشياسلامي. همچنين صرف نظراز مباحث<br />
لغوي، ولايت و ولايت امر در اصطلاح حقوقي سياسي<br />
يعني حاكميت و مرادازآنبرترين وبالاتريناراده در<br />
اداره كشور و نظام سياسي است.<br />
«ولايت فقيه» كهاساس و شكل حكومت مورد نظرامام<br />
خميني (ره) در پي ريزي نهضتاسلامي به رهبري خويش<br />
بودبه دنبالاينبود كه علاوهبر حاكميت قانوناسلامي،<br />
حاكميت حاكماسلامي و مجري مديراسلامي رابه عنوان<br />
ضرورت عملي و ممكن مطرح سازدلذا برايناساساجتهاد،<br />
تقوي و عدالت به عنواناهم مباني مشروعيت مورد تاكيد قرار<br />
گرفته تا با وقوف بر شناخت عميق و همه جانبه حاكماسلامي<br />
واحكام، معارف،اخلاق قوانيناسلامي وبويژهبه علتاحساس<br />
مسووليت و تعهدي كه نسبت به ا سلام و سرنوشت مسلمين،<br />
اجراي حدود شريعت داشته و دين و شريعتاسلامي را در<br />
<strong>جام</strong>عه و كشور جاري و مجري ساخته آن رااساس سياست و<br />
نظام فرهنگي،اجتماعي،اقتصادي، حقوقي، قضايي و سياسي<br />
و ديپلماسي خويش قرار دهد. پسنظام سياسي و حكومتي<br />
«ولي فقيه» يعني حاكميت و حكومت عالم دينياسلامياعم<br />
از مجتهد يا مرجع.<br />
بااين تفاسير فروضاوليه و زيربناينظام «ولايت فقيه»<br />
به ترتيب زيرند:<br />
1 اصل ضرورت نظام سياسي و دولت برايامتاسلامي<br />
و ضرورت پرهيزاز تفرقه و هرج و مرج.<br />
طاهره باقري چيمه<br />
با پذيرش قطعنامهاگرچه به ظاهر كشور ما ديگر درگير<br />
جنگ تحميلي نبود، اما ملت همچنان با آثار و عوارض جنگ<br />
دست و پنجه نرم مي كردند.اسرايايراني در كشور عراق<br />
با تحمل سختياسارت و خانواده هايشان با صبر و بردباري<br />
در فراق آنان بهاسوه هايي بي بديل براي جواناناين آب و<br />
خاك تبديل شده اند.<br />
«نفوذي» روايت كننده داستان يك رزمنده شجاع و<br />
ميهن پرست است كه پس از تحمل سال ها اسارت، هنگامي<br />
كه به وطن خود بازمي گردد با سوءظن <strong>جام</strong>عه و خانواده خود<br />
روبه رو مي شود و مورد بازخواست و بازجويي قرار مي گيرد.<br />
نفوذي با پرداخت صحنه هايي از دوران اسارت چند<br />
رزمنده و آنچه بر آنان گذشته، فضاي مناسب و قابل قبولي<br />
از آن دوران را به نمايش گذاشته و در چنين فضايي است<br />
كهارتباط مخاطب با دا ستاناصلي فيلم به سرعت شكل<br />
مي گيرد و ذهن او تحت نفوذ فيلم قرار مي گيرد.<br />
به تصوير كشيدن رنج اسراي ايراني تنها بخشي<br />
از ستايش تا اتهام<br />
2 اصل ضرورت حاكميت سياسياسلام در ملت و ميهن<br />
اسلامي وبهاصطلاح فارابي در حد مدينه صغري يا دولت مدني<br />
و ملي، مدينه وسطي يا دولت امت و جهاناسلام و مدينه<br />
عظمي يا دولت جهاني و بشري و عملي و كارا بودن مالكيت و<br />
حاكميتاسلام و همين طور پايا و پويا بودن آن.<br />
3 اصل مشروعيت حاكماسلام يعني مطابقت تحقق و<br />
اعمال حاكميت سياسي بر موازيناسلامي و براساس آن.<br />
4 اصل توان علمي و اسلام شناس بودن حاكم يا علم و<br />
اجتهاد وي.<br />
5 اصل هميت و تعهد اسلامي حاكم (غيرت، وفاداري،<br />
دلسوزي و...).<br />
6 اصل تقوا و عدالت سلبي وايجابيايجادي حاكم<br />
اسلامي.<br />
ضرورت ولايت از نگاه عقل<br />
دربحث هاي دين و توسعهبرخي مدعي اند كه در دين<br />
سخنياز توسعه، مديريت و رهبري نيست بلكهاين برعهده<br />
علم و عقلاست.اين عده مي پندارند كه عقل دربرابر ديناست<br />
در حالي كه عقل ونقل دو چشم دينند. در تمام كتاب هاياصول<br />
آمدهاست كه منابع غني فقه، قرآن، سنت، عقل وا<strong>جم</strong>اعاست.<br />
ا<strong>جم</strong>اعبه سنتبر مي گردد ولي عقل مستقلاست،برنامه ريزي<br />
در مورد عمران و آبادي كشور، تنظيم سياست هاي داخلي و<br />
«نفوذي» روايت كننده داستان يك رزمنده شجاع و ميهن پرست است<br />
از رسالت نفوذي است، اما بخش ديگر آن نمايش رنج<br />
خانواده هاي آنان و در ديگرسوارائه تصويري قدرتمند<br />
از دستگاه هاي اطلاعاتي ايران است. حقي كه اگرچه<br />
هيچ گاه به تماميادا نخواهد شد،اماانصافااين فيلماز<br />
عهده آن بخوبي برآمدهاست. خورشيد هميشه پشتابر<br />
نمي ماند و بالاخره روزي خواهد رسيد كه صاحبان حق<br />
آشكار شده و باطل روندگان رسوا گردند واين دقيقا همان<br />
چيزياست كه ماجراياصلي نفوذي را مي سازد. آزاده اي<br />
كهانگشتاتهام همه به سوياوست، در مقابل كسي قرار<br />
مي گيرد كه همه وي را مي ستايند و فقط شخصيت اصلي<br />
داستان يعني همان «فريدون»است كه مي داند و بايد كه<br />
بتواند پرده ها را كنار زده و به نحوي از خود دفاع كند.<br />
فريدون آگاهانه قدم در ورطه اي هولناك مي گذارد تا<br />
نقاباز صورت يك منافق بردارد. دراين راهاو ناچاراست تا<br />
خود نقابي بر چهره زند و سرزنش و اتهام همگان حتي فرزند<br />
خود را به جان بخرد واز سر سلامتي خودنيزبگذرد بهاميد<br />
آن كه روزي و پساز دير زماني هدف والاياو محقق شده<br />
و وطنش را از گزندي برهاند.<br />
خارجي،اگربا عقل سليم وبه دوراز هوي و هوس صورتبگيرد،<br />
منتسب به ديناست، چون همه مسائل و جزئيات در صورت<br />
نقلي نيامده، چشم ديگر دين يعني عقل آن را تكميل مي كند.<br />
اشتباه آناست كه دين را منحصرا در قرآن و روايت (نقل)<br />
خلاصه كرده اند. سپس مديريت علمي را در مقابل مديريت<br />
فقهي قرار داده و نارسايي دين را مطرح كرده اند. در حالي كه<br />
دين مي گويدآنچه را كه عقل مبرهن مي فهمد فتواي مناست،<br />
همان طوري كه دليل نقل بعضيامور را به عنوان واجب نفسي<br />
و برخي را به عنوان واجب مقدمه معرفي مي كنند، دليل عقلي<br />
نيز داراي دوگونه واجب نفسي و مقدمه مي باشد.<br />
مساله رهبري و مديريت <strong>جام</strong>عهنيز يكامر عقلياست واگر<br />
برفرض كه در آيات و روايات، حكم صريحي درباره آننيامده<br />
باشد، عقل سليمبه صورت واضحيبر آن حكم مي كند و همين<br />
حكم عقلي دستور خداست. همه فقهايي كه به فلسفه فقه<br />
انديشيده اند، ضرورت والي را بروشني درك كرده اند؛ في المثل<br />
به سخنان فقيهبزرگوار، صاحب جواهر، يا حضرتامام راحل در<br />
اين باره بنگريد. صاحب جواهر، در بخش امر به معروف و نهي<br />
از منكر، بعداز طرح مساله جنگ وامر به معروف و نهياز منكر<br />
بهايننتيجه رسيد كهاين همه دستور و حكم حتمابه متولي<br />
و مجرينياز دارد و گرنه كار شيعيان در عصر غيبت ولي عصر<br />
معطل مي ماند.<br />
نفوذي با بهره گيرياز فيلمنامه اي خوب و پركشش و با<br />
استفادهاز هنرايجاد تعليق مخاطب را آنچنان با خود همراه<br />
مي كند كهاو به تمامي با دنياي به نمايش كشيده شده در<br />
فيلمارتباط برقرار مي كند. تعليقي كه تالحظات پاياني فيلم<br />
همراه مخاطب خواهد بود واو رااز پيش بيني مقصراصلي و<br />
پايان نهايي داستان عاجز مي گرداند.<br />
اين فيلم مي تواند آغازگر فصل تازه اي از سينماي دفاع<br />
مقدس باشد و به نوعي به پيوند زدن آن سال ها و دنيايامروز<br />
ما مي پردازد.انتخاب به جا و شايسته بزرگان و بخصوص<br />
انتخاب «امير جعفري» در نقش فريدون شخصيت اصلي<br />
داستان عامل مهم ديگرياست كه مي تواند در كنار فيلمنامه<br />
هنرمندانه نفوذي به موفقيت اين اثر كمك بسزايي نمايد.<br />
به هر روي نفوذي فيلم خوبياست و درارائه تصويري<br />
ارزشمند از ارزش ها موفق است. مخاطب خود را مي خنداند،<br />
اما فقط به قدرلحظه اي كه مي خواهداو را با گريه هاي خود<br />
همراه كند. بيننده را نصيحت نمي كند بلكه آگاهانهاو را<br />
بدان جايي مي كشدكه مخاطب نصيحت نشنيده را به گوش<br />
جان بسپارد. اگرچه حق آزادگان را به تمامي ادا نمي كند، اما<br />
حقياز آنان را نيزلگدمال نمي سازد واينها همه يعنياين<br />
كه نفوذ «نفوذي» دراذهان مخاطب دورازانتظار نيست.<br />
اميد آن كه اين راه با گام هايي استوارتر و در مسير ارائه آثاري<br />
ارزنده تر ادامه يابد.<br />
سخني با خوانندگان<br />
شما هم مي توانيد مطالب خود را درباره موضوعات<br />
مختلف به روزنامه ارسال كنيد تا در صفحه خوانندگان<br />
با نام خودتان به چاپ برسد. مطالب خوانندگان نبايد<br />
طولاني باشد و درعين حال به موضوعات روز بپردازد.<br />
مطالب ارسالي نبايد متضمن توهين يا افترا به هيچ<br />
شخص حقيقي يا حقوقي باشد و البته قبلا نيز نبايد<br />
در هيچ رسانه مكتوبي به چاپ رسيده باشد. ضمن<br />
آن كه درج مطالب در اين صفحه لزوما به معني تاييد<br />
محتواي آن نيست. برايارسال مطلب بهاين صفحه<br />
مي توانيد آن را به صورت فايل متني به آدرس اينترنتي<br />
opinion@jamejamonline.ir ارسال، به شماره<br />
22226252 فكس يا به آدرس روزنامه پست كنيد.<br />
وي درنهايتبراي تاكيدبراين مساله مي گويد: كسي كه<br />
در ولايت فقيه وسوسه كند، گويا طعم فقيه رانچشيده و رمز<br />
كلمه هايائمه معصومين رانيافتهاست.<br />
ولايت و سياست<br />
گاهي گفته مي شود كه ولايتبا حكومت، حاكميت و<br />
سيا ست سازگار نيست، چون ولايت به معناي قيوميت همواره<br />
نسبت به شخصاست، نه نسبت به <strong>جام</strong>عه و آيين كشورداري.<br />
پاسخايناست كهالبته ولايت به معناي قيم محجور بودن<br />
كه در كتاب حجر فقه آمدهاست، همچنين ولايتي كه نسبت<br />
به تجهيز، نماز و دفن مرده هاست يا ولايتي كه ولي دم دارد،<br />
هيچ كدام با حاكميت بر <strong>جام</strong>عه سازگار نيست و كاري با «انما<br />
وليكماالله و رسوله والذين آمنواالذين يقيمونالصلاه و يؤتون<br />
الزكاه و هم راكعون» ندارند.<br />
چوناين ولايت به معناي سرپرستي و حكومتاست.<br />
اگر «انما وليكماالله» پيامشايناست كه سرپرست<br />
شما خدا، پيغمبر واميرالمومنيناست،اين ولايت خطاببه<br />
فرزانگان، مومنان، علما، ذوي العقول و اولي الالباب است نه<br />
ديوانه ها و... .<br />
رابطه قانون و ولايت فقيه<br />
سوالي كه دراينجا مطرح مي شوداين كه در ديدگاهاسلام و<br />
در نظام مبتني بر ولايت مطلقه فقيه، رابطه فقيه حاكم با قانون<br />
طرح: <strong>جام</strong> <strong>جم</strong><br />
چگونه قابل تبييناست؟ آيا فقيه و وليامر، فوق قانوناست يا<br />
تحت قانون؟<br />
كساني كه معتقدند ولايت فقيه بايد تحت قانون باشد و بر<br />
مبناي قانون عمل كند، مهم ترين دليل آن مي شود كه سپردن<br />
اختيارات بي حد و حصر و مطلقه به فردي و مقيد نكردناو<br />
به هيچ قيد و حد و قانوني،بهاستبداد، طغيان و ظلمبه مردم<br />
منتهي مي شود. پساگر فقيه تحت قانونباشد، حقوق و<br />
آزادي هاي مردم مورد تهديد قرارنمي گيرد، ضمناين كه<br />
<strong>جام</strong>عه نيز قانونمند، نظام مند،نهادينه، تعريف شده،اداره شده<br />
واز بي برنامگي، هرج و مرج و هرچند گاه به سويي رفتن نيز<br />
جلوگيري مي شود.<br />
در مقابل كساني كه حاكميت فقيه را فوق قانون مي دانند<br />
و بر آن پاي مي فشارند، مي توانداستدلالشان چنين باشد كه<br />
چنانچه امام(ره) مي فرمودند، اختيارات فقيه، مطلقه است.<br />
همان اختيارات حكومتي رسول االله(ص) است و اين توهم كه<br />
اختيارات حكومتي رسول االله(ص) بيشتراز حضرتامير(ع) بود<br />
يااختيارات حضرتامير(ع) بيشاز فقيهاست،باطل و غلطاست<br />
ولذا تحت قانون آوردن فقيه با ولايت مطلقه نمي سازد.<br />
درادامهبحث قبلازپرداختنبهپاسخ هاياشاره شده، خوب<br />
است پاسخ پرسش ولي فقيه فوق يا تحت قانون را در <strong>جم</strong>لات<br />
حضرتامام(ره) ببينيم،ايشان مي فرمودند:<br />
«ما يك حكومتي مي خواهيم كه روي مصالحاين ملت<br />
كار بكند ما مي خواهيم يك حكومتي باشد كه لااقل تبع قانون<br />
باشد، تبع قانوناسلام باشد. ما كه مي گوييم حكومتاسلام<br />
يك حكومتباشد كهبراي قانون متواضعباشد، يعني سر پيش<br />
قانون فرودبياورد، قانون هرچه گفت قبولبكندنهاين كه قانون<br />
براي مردم عادي باشد، قدرتمندهااز قانون مستثنيباشند.<br />
حكومت قانوناست، قانون خدا، يعني حاكم، يعني شخص<br />
اول مملكت.اگر يك كسي يك چيزي داشته باشد، شكايتي<br />
داشتهباشداز دستاو پيش قاضي مي رود واو را حاضرش<br />
مي كنند واو هم حاضر مي شود، چنانچهاشاره شد، حضرت<br />
امير اين كار را كرد. ما هم يك همچون حكومتي مي خواهيم،<br />
حكومت قانون آن هم قانون مترقياسلام.<br />
ما مي خواهيميك حكومتيباشد مثل حكومتاسلام كه غير<br />
از قانون هيچ چيز حكومتنكند؛ هيچ و قانون فقط حكومتبكند.<br />
ما يك همچون چيزي آن هم قانون عدل، آن هم قانون صحيح،<br />
آن هم قانوني كهبراي رشدبشراست،براياصلاحبشراست.<br />
همهافراداز رسول اكرم(ص) گرفته تا خلفاي آن حضرت<br />
و ساير افراد تاابد تابع قانون هستند. راي اشخاص حتي رسول<br />
اكرم(ص) در حكومت و قانونالهي هيچ گونه دخالتي ندارد.»<br />
حالبااين مقدماتبه سوالاوليه كه ولي فقيه، فوق يا<br />
تحت قانوناست چه پاسخيبايد داد؟بهنظر مي رسد آنها<br />
كهازاختيارات مطلقه فقيه مي هراسيدند وازاين رونگران<br />
اشراف فقيه بر قانون بودند تصوير درستي از مفهوم «مطلقه»<br />
ندارند. زيراازاين مفهوماختيارات بي حد و حصر در مقابل مردم<br />
واستبداد به راي را مي فهميدند. حال آن كه مفهوم مطلقه،<br />
مشتركلفظياست و گرچه يك معناي آن معادلاستبداد<br />
است واختيارات بي حد و حصر واين نظريه هم در غرب در ذيل<br />
انديشهامثال «هابز و ژان بدن» و در جهاناسلامازافكارامثال<br />
«خواجهنظام الملك» و...برمي آيد، ولي منظوراماماز ولايت<br />
مطلقه، چنين معنايياز مطلقه نبود، زيراامام معتقد بودند كه<br />
حكومتاسلامينهاستبدادياست ونه مطلقه،بلكه مشروطه<br />
است،البته نه مشروط به معناي متعارف فعلي آن كه تصويب<br />
قوانين تابع آراياشخاص واكثريت باشد.<br />
و در معناي دوم مراداز ولايت مطلقه، يعني آنچه را كه يك<br />
حكومت و <strong>جام</strong>عهاسلامينياز دارد (مسالهنظام وظيفه، ماليات،<br />
ورود و خروجارز و ...) در حوزهاختيارات فقيهاست و فقيه ولايت<br />
مقيده و يا در حداحكام فرعيه شرعيه ندارد.<br />
با اين توضيح نگراني از ولايت مطلقه بي مورد است، چون<br />
يك استبداد به راي و يك ظلم و بلكه يك گناه صغيره، فقيه<br />
رااز ولايت ساقط مي كند. در عين حال يك نظام قانونمند كه<br />
وظايف همه نهادها وارگان ها واشخاص، دقيقا در آن تعريف<br />
شده و هر يك در چارچوب هاي قانونيبا يكديگر در دادوستدند،<br />
ازنظامي كه در آننهادهابه هر دليل، آينده هاي شفاف واضحي<br />
ندارند و نهادها و وظايف قانوني در معرض دگرگونياست،<br />
اولويت داشته و برايايراناسلامي يا هر كشور مدعياسلام<br />
كه مي خواهدبه عنوانالگويي حداقلبراي جهاداسلام مطرح<br />
باشدنظامي قانونمند، معقول تر و مقبول تراست.<br />
به نظر مي رسد كه مكانيزم مطروح در قانون اساسي ايران<br />
<strong>جام</strong>عبين مطلقهبودن ولايت فقيه وتحت حاكميت قانونبودن<br />
وليامراست، زيراازاين كه خود وليامرازانتخاب آن در يك<br />
مدار حقوقي صورت گرفته و مشروعيت آن نيز پساز شرايط<br />
لازم به آرا با واسطه مردم يعني مجلس خبرگاناست و براي<br />
خبرگان نيزاين حق محفوظاست تا هر وقت به شرايط وليامر<br />
آسيبيبرسد، حتيبراي عزلاقدام كنند.اگر وليامر مي بايست<br />
قانون اساسي را بازنگري كند، بايد از مجراي شوراي بازنگري<br />
اقدام نموده و تنها با تصويباكثريت آرا حقاجرا دارد.<br />
از سوي ديگراگر مصلحت <strong>جام</strong>عهامري رااقتضانمايد چرا<br />
وليامربراياقدامبرآن دستشبستهباشد؟ مگراز ولايت مطلقه<br />
جزاينانتظاري مي رود كه در موارد لازم و بر مبناي مصلحت<br />
نكته<br />
صرف نظر از مباحث لغوي، ولايت و ولايت امر<br />
در اصطلاح حقوقي<br />
سياسي<br />
يعني حاكميت<br />
و مراد از آن<br />
برترين<br />
و بالاترين<br />
اراده<br />
در اداره كشور<br />
و نظام سياسياست<br />
بتوانداقدام كند يا دستنهادهاي عمدهبستهنباشد. وجود م<strong>جم</strong>ع<br />
تشخيص مصلحتنظام دراين قانون، مطلقه بودن ولايت را<br />
تضمين مي كند. بهاين صورت هرچند كه تمامي قوانين تحت<br />
عنواناحكام حكومتي قابلتفسيرند و مشروعيت مي يابند، ولي<br />
خود وليامر نيز در چارچوب قانون،اعمال ولايت مي كند واين<br />
امر در عين حال به حدود واختيارات فقيه حاكم كه مطلقهاست<br />
(با تفسيري كهارائه شد) آسيبينمي زند.<br />
* كارشناس ارشد حقوق و قاضي دادگستري