20.06.2015 Views

ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪﻱ ﻳﺎﺭﺍﻧ - جام جم

ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪﻱ ﻳﺎﺭﺍﻧ - جام جم

ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﭘﻮﻝ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﺪﻓﻤﻨﺪﻱ ﻳﺎﺭﺍﻧ - جام جم

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

اشاره<br />

سيدسعيد حيدري طيب *<br />

11 opinion@jamejamonline.ir<br />

خوانندگان<br />

پنجشنبه 5 خرداد 1390<br />

جايگاه ولايت فقيه در حقوق اسلام<br />

‏«ولايت فقيه»‏ پس از پيروزي انقلاب و طبق نظر امام خميني ‏(ره)‏ به عنوان بالاترين مقام <strong>جم</strong>هوري اسلامي پيشنهاد شد<br />

‏«ولايت فقيه»‏ كه به آن در تشيع جانشين امام و مجري<br />

حكومت اسلامي عنوان مي شود پس از پيروزي انقلاب<br />

اسلاميايران و طبق نظرامام خميني(ره)‏ به عنوان حاكم<br />

و بالاترين مقام <strong>جم</strong>هورياسلامي پيشنهاد شد.‏ دوازدهم<br />

فروردين‎98/2،1358‎ درصد مردمايرانبا حضور در<br />

همه پرسي،‏ راي به تشكيل <strong>جم</strong>هورياسلامي در راس آن<br />

ولايت فقيه دادند.‏ چند ماه بعد به دستور امام خميني(ره)‏<br />

قانوناساسي <strong>جم</strong>هورياسلاميايرانبا حضور 6 تناز<br />

فقهاياسلامي تدوين شد.‏ طبقايننسخه قانوناساسي،‏<br />

ولي فقيه فرمانده كل قوا شد كه با اصلاح قانون اساسي<br />

سال 1368 تغييراتي در آن به عمل آمد.از<strong>جم</strong>له مهم ترين<br />

اين تغييراتنظارتاستصوابي توسط شوراينگهبانبود.‏<br />

همچنين به موجب اين قانون،‏ ولايت فقيه نيز به ولايت<br />

مطلقه فقيه تغيير يافت كه از 3 ركن تشكيل شده است؛<br />

‏«ولايت»،‏ ‏«مطلقه»‏ و ‏«فقيه».‏ در مورد ولايت،‏ معاني<br />

مختلفيرامي توانعنوانكرداز<strong>جم</strong>لهاينكهولايتوامامت<br />

عبارتنداز رهبري و سرپرستيامت براساس خيرخواهي و<br />

مصلحت انديشياسلامي.‏ همچنين صرف نظراز مباحث<br />

لغوي،‏ ولايت و ولايت امر در اصطلاح حقوقي سياسي<br />

يعني حاكميت و مرادازآنبرترين وبالاتريناراده در<br />

اداره كشور و نظام سياسي است.‏<br />

‏«ولايت فقيه»‏ كهاساس و شكل حكومت مورد نظرامام<br />

خميني ‏(ره)‏ در پي ريزي نهضتاسلامي به رهبري خويش<br />

بودبه دنبالاينبود كه علاوهبر حاكميت قانوناسلامي،‏<br />

حاكميت حاكماسلامي و مجري مديراسلامي رابه عنوان<br />

ضرورت عملي و ممكن مطرح سازدلذا برايناساساجتهاد،‏<br />

تقوي و عدالت به عنواناهم مباني مشروعيت مورد تاكيد قرار<br />

گرفته تا با وقوف بر شناخت عميق و همه جانبه حاكماسلامي<br />

واحكام،‏ معارف،اخلاق قوانيناسلامي وبويژهبه علتاحساس<br />

مسووليت و تعهدي كه نسبت به ا سلام و سرنوشت مسلمين،‏<br />

اجراي حدود شريعت داشته و دين و شريعتاسلامي را در<br />

<strong>جام</strong>عه و كشور جاري و مجري ساخته آن رااساس سياست و<br />

نظام فرهنگي،اجتماعي،اقتصادي،‏ حقوقي،‏ قضايي و سياسي<br />

و ديپلماسي خويش قرار دهد.‏ پسنظام سياسي و حكومتي<br />

‏«ولي فقيه»‏ يعني حاكميت و حكومت عالم دينياسلامياعم<br />

از مجتهد يا مرجع.‏<br />

بااين تفاسير فروضاوليه و زيربناينظام ‏«ولايت فقيه»‏<br />

به ترتيب زيرند:‏<br />

1 اصل ضرورت نظام سياسي و دولت برايامتاسلامي<br />

و ضرورت پرهيزاز تفرقه و هرج و مرج.‏<br />

طاهره باقري چيمه<br />

با پذيرش قطعنامهاگرچه به ظاهر كشور ما ديگر درگير<br />

جنگ تحميلي نبود،‏ اما ملت همچنان با آثار و عوارض جنگ<br />

دست و پنجه نرم مي كردند.اسرايايراني در كشور عراق<br />

با تحمل سختياسارت و خانواده هايشان با صبر و بردباري<br />

در فراق آنان بهاسوه هايي بي بديل براي جواناناين آب و<br />

خاك تبديل شده اند.‏<br />

‏«نفوذي»‏ روايت كننده داستان يك رزمنده شجاع و<br />

ميهن پرست است كه پس از تحمل سال ها اسارت،‏ هنگامي<br />

كه به وطن خود بازمي گردد با سوءظن <strong>جام</strong>عه و خانواده خود<br />

روبه رو مي شود و مورد بازخواست و بازجويي قرار مي گيرد.‏<br />

نفوذي با پرداخت صحنه هايي از دوران اسارت چند<br />

رزمنده و آنچه بر آنان گذشته،‏ فضاي مناسب و قابل قبولي<br />

از آن دوران را به نمايش گذاشته و در چنين فضايي است<br />

كهارتباط مخاطب با دا ستاناصلي فيلم به سرعت شكل<br />

مي گيرد و ذهن او تحت نفوذ فيلم قرار مي گيرد.‏<br />

به تصوير كشيدن رنج اسراي ايراني تنها بخشي<br />

از ستايش تا اتهام<br />

2 اصل ضرورت حاكميت سياسياسلام در ملت و ميهن<br />

اسلامي وبهاصطلاح فارابي در حد مدينه صغري يا دولت مدني<br />

و ملي،‏ مدينه وسطي يا دولت امت و جهاناسلام و مدينه<br />

عظمي يا دولت جهاني و بشري و عملي و كارا بودن مالكيت و<br />

حاكميتاسلام و همين طور پايا و پويا بودن آن.‏<br />

3 اصل مشروعيت حاكماسلام يعني مطابقت تحقق و<br />

اعمال حاكميت سياسي بر موازيناسلامي و براساس آن.‏<br />

4 اصل توان علمي و اسلام شناس بودن حاكم يا علم و<br />

اجتهاد وي.‏<br />

5 اصل هميت و تعهد اسلامي حاكم ‏(غيرت،‏ وفاداري،‏<br />

دلسوزي و...).‏<br />

6 اصل تقوا و عدالت سلبي وايجابيايجادي حاكم<br />

اسلامي.‏<br />

ضرورت ولايت از نگاه عقل<br />

دربحث هاي دين و توسعهبرخي مدعي اند كه در دين<br />

سخنياز توسعه،‏ مديريت و رهبري نيست بلكهاين برعهده<br />

علم و عقلاست.اين عده مي پندارند كه عقل دربرابر ديناست<br />

در حالي كه عقل ونقل دو چشم دينند.‏ در تمام كتاب هاياصول<br />

آمدهاست كه منابع غني فقه،‏ قرآن،‏ سنت،‏ عقل وا<strong>جم</strong>اعاست.‏<br />

ا<strong>جم</strong>اعبه سنتبر مي گردد ولي عقل مستقلاست،برنامه ريزي<br />

در مورد عمران و آبادي كشور،‏ تنظيم سياست هاي داخلي و<br />

‏«نفوذي»‏ روايت كننده داستان يك رزمنده شجاع و ميهن پرست است<br />

از رسالت نفوذي است،‏ اما بخش ديگر آن نمايش رنج<br />

خانواده هاي آنان و در ديگرسوارائه تصويري قدرتمند<br />

از دستگاه هاي اطلاعاتي ايران است.‏ حقي كه اگرچه<br />

هيچ گاه به تماميادا نخواهد شد،اماانصافااين فيلماز<br />

عهده آن بخوبي برآمدهاست.‏ خورشيد هميشه پشتابر<br />

نمي ماند و بالاخره روزي خواهد رسيد كه صاحبان حق<br />

آشكار شده و باطل روندگان رسوا گردند واين دقيقا همان<br />

چيزياست كه ماجراياصلي نفوذي را مي سازد.‏ آزاده اي<br />

كهانگشتاتهام همه به سوياوست،‏ در مقابل كسي قرار<br />

مي گيرد كه همه وي را مي ستايند و فقط شخصيت اصلي<br />

داستان يعني همان ‏«فريدون»است كه مي داند و بايد كه<br />

بتواند پرده ها را كنار زده و به نحوي از خود دفاع كند.‏<br />

فريدون آگاهانه قدم در ورطه اي هولناك مي گذارد تا<br />

نقاباز صورت يك منافق بردارد.‏ دراين راهاو ناچاراست تا<br />

خود نقابي بر چهره زند و سرزنش و اتهام همگان حتي فرزند<br />

خود را به جان بخرد واز سر سلامتي خودنيزبگذرد بهاميد<br />

آن كه روزي و پساز دير زماني هدف والاياو محقق شده<br />

و وطنش را از گزندي برهاند.‏<br />

خارجي،اگربا عقل سليم وبه دوراز هوي و هوس صورتبگيرد،‏<br />

منتسب به ديناست،‏ چون همه مسائل و جزئيات در صورت<br />

نقلي نيامده،‏ چشم ديگر دين يعني عقل آن را تكميل مي كند.‏<br />

اشتباه آناست كه دين را منحصرا در قرآن و روايت ‏(نقل)‏<br />

خلاصه كرده اند.‏ سپس مديريت علمي را در مقابل مديريت<br />

فقهي قرار داده و نارسايي دين را مطرح كرده اند.‏ در حالي كه<br />

دين مي گويدآنچه را كه عقل مبرهن مي فهمد فتواي مناست،‏<br />

همان طوري كه دليل نقل بعضيامور را به عنوان واجب نفسي<br />

و برخي را به عنوان واجب مقدمه معرفي مي كنند،‏ دليل عقلي<br />

نيز داراي دوگونه واجب نفسي و مقدمه مي باشد.‏<br />

مساله رهبري و مديريت <strong>جام</strong>عهنيز يكامر عقلياست واگر<br />

برفرض كه در آيات و روايات،‏ حكم صريحي درباره آننيامده<br />

باشد،‏ عقل سليمبه صورت واضحيبر آن حكم مي كند و همين<br />

حكم عقلي دستور خداست.‏ همه فقهايي كه به فلسفه فقه<br />

انديشيده اند،‏ ضرورت والي را بروشني درك كرده اند؛ في المثل<br />

به سخنان فقيهبزرگوار،‏ صاحب جواهر،‏ يا حضرتامام راحل در<br />

اين باره بنگريد.‏ صاحب جواهر،‏ در بخش امر به معروف و نهي<br />

از منكر،‏ بعداز طرح مساله جنگ وامر به معروف و نهياز منكر<br />

بهايننتيجه رسيد كهاين همه دستور و حكم حتمابه متولي<br />

و مجرينياز دارد و گرنه كار شيعيان در عصر غيبت ولي عصر<br />

معطل مي ماند.‏<br />

نفوذي با بهره گيرياز فيلمنامه اي خوب و پركشش و با<br />

استفادهاز هنرايجاد تعليق مخاطب را آنچنان با خود همراه<br />

مي كند كهاو به تمامي با دنياي به نمايش كشيده شده در<br />

فيلمارتباط برقرار مي كند.‏ تعليقي كه تالحظات پاياني فيلم<br />

همراه مخاطب خواهد بود واو رااز پيش بيني مقصراصلي و<br />

پايان نهايي داستان عاجز مي گرداند.‏<br />

اين فيلم مي تواند آغازگر فصل تازه اي از سينماي دفاع<br />

مقدس باشد و به نوعي به پيوند زدن آن سال ها و دنيايامروز<br />

ما مي پردازد.انتخاب به جا و شايسته بزرگان و بخصوص<br />

انتخاب ‏«امير جعفري»‏ در نقش فريدون شخصيت اصلي<br />

داستان عامل مهم ديگرياست كه مي تواند در كنار فيلمنامه<br />

هنرمندانه نفوذي به موفقيت اين اثر كمك بسزايي نمايد.‏<br />

به هر روي نفوذي فيلم خوبياست و درارائه تصويري<br />

ارزشمند از ارزش ها موفق است.‏ مخاطب خود را مي خنداند،‏<br />

اما فقط به قدرلحظه اي كه مي خواهداو را با گريه هاي خود<br />

همراه كند.‏ بيننده را نصيحت نمي كند بلكه آگاهانهاو را<br />

بدان جايي مي كشدكه مخاطب نصيحت نشنيده را به گوش<br />

جان بسپارد.‏ اگرچه حق آزادگان را به تمامي ادا نمي كند،‏ اما<br />

حقياز آنان را نيزلگدمال نمي سازد واينها همه يعنياين<br />

كه نفوذ ‏«نفوذي»‏ دراذهان مخاطب دورازانتظار نيست.‏<br />

اميد آن كه اين راه با گام هايي استوارتر و در مسير ارائه آثاري<br />

ارزنده تر ادامه يابد.‏<br />

سخني با خوانندگان<br />

شما هم مي توانيد مطالب خود را درباره موضوعات<br />

مختلف به روزنامه ارسال كنيد تا در صفحه خوانندگان<br />

با نام خودتان به چاپ برسد.‏ مطالب خوانندگان نبايد<br />

طولاني باشد و درعين حال به موضوعات روز بپردازد.‏<br />

مطالب ارسالي نبايد متضمن توهين يا افترا به هيچ<br />

شخص حقيقي يا حقوقي باشد و البته قبلا نيز نبايد<br />

در هيچ رسانه مكتوبي به چاپ رسيده باشد.‏ ضمن<br />

آن كه درج مطالب در اين صفحه لزوما به معني تاييد<br />

محتواي آن نيست.‏ برايارسال مطلب بهاين صفحه<br />

مي توانيد آن را به صورت فايل متني به آدرس اينترنتي<br />

opinion@jamejamonline.ir ارسال،‏ به شماره<br />

22226252 فكس يا به آدرس روزنامه پست كنيد.‏<br />

وي درنهايتبراي تاكيدبراين مساله مي گويد:‏ كسي كه<br />

در ولايت فقيه وسوسه كند،‏ گويا طعم فقيه رانچشيده و رمز<br />

كلمه هايائمه معصومين رانيافتهاست.‏<br />

ولايت و سياست<br />

گاهي گفته مي شود كه ولايتبا حكومت،‏ حاكميت و<br />

سيا ست سازگار نيست،‏ چون ولايت به معناي قيوميت همواره<br />

نسبت به شخصاست،‏ نه نسبت به <strong>جام</strong>عه و آيين كشورداري.‏<br />

پاسخايناست كهالبته ولايت به معناي قيم محجور بودن<br />

كه در كتاب حجر فقه آمدهاست،‏ همچنين ولايتي كه نسبت<br />

به تجهيز،‏ نماز و دفن مرده هاست يا ولايتي كه ولي دم دارد،‏<br />

هيچ كدام با حاكميت بر <strong>جام</strong>عه سازگار نيست و كاري با ‏«انما<br />

وليكماالله و رسوله والذين آمنواالذين يقيمونالصلاه و يؤتون<br />

الزكاه و هم راكعون»‏ ندارند.‏<br />

چوناين ولايت به معناي سرپرستي و حكومتاست.‏<br />

اگر ‏«انما وليكماالله»‏ پيامشايناست كه سرپرست<br />

شما خدا،‏ پيغمبر واميرالمومنيناست،اين ولايت خطاببه<br />

فرزانگان،‏ مومنان،‏ علما،‏ ذوي العقول و اولي الالباب است نه<br />

ديوانه ها و...‏ .<br />

رابطه قانون و ولايت فقيه<br />

سوالي كه دراينجا مطرح مي شوداين كه در ديدگاهاسلام و<br />

در نظام مبتني بر ولايت مطلقه فقيه،‏ رابطه فقيه حاكم با قانون<br />

طرح:‏ <strong>جام</strong> <strong>جم</strong><br />

چگونه قابل تبييناست؟ آيا فقيه و وليامر،‏ فوق قانوناست يا<br />

تحت قانون؟<br />

كساني كه معتقدند ولايت فقيه بايد تحت قانون باشد و بر<br />

مبناي قانون عمل كند،‏ مهم ترين دليل آن مي شود كه سپردن<br />

اختيارات بي حد و حصر و مطلقه به فردي و مقيد نكردناو<br />

به هيچ قيد و حد و قانوني،بهاستبداد،‏ طغيان و ظلمبه مردم<br />

منتهي مي شود.‏ پساگر فقيه تحت قانونباشد،‏ حقوق و<br />

آزادي هاي مردم مورد تهديد قرارنمي گيرد،‏ ضمناين كه<br />

<strong>جام</strong>عه نيز قانونمند،‏ نظام مند،نهادينه،‏ تعريف شده،اداره شده<br />

واز بي برنامگي،‏ هرج و مرج و هرچند گاه به سويي رفتن نيز<br />

جلوگيري مي شود.‏<br />

در مقابل كساني كه حاكميت فقيه را فوق قانون مي دانند<br />

و بر آن پاي مي فشارند،‏ مي توانداستدلالشان چنين باشد كه<br />

چنانچه امام(ره)‏ مي فرمودند،‏ اختيارات فقيه،‏ مطلقه است.‏<br />

همان اختيارات حكومتي رسول االله(ص)‏ است و اين توهم كه<br />

اختيارات حكومتي رسول االله(ص)‏ بيشتراز حضرتامير(ع)‏ بود<br />

يااختيارات حضرتامير(ع)‏ بيشاز فقيهاست،باطل و غلطاست<br />

ولذا تحت قانون آوردن فقيه با ولايت مطلقه نمي سازد.‏<br />

درادامهبحث قبلازپرداختنبهپاسخ هاياشاره شده،‏ خوب<br />

است پاسخ پرسش ولي فقيه فوق يا تحت قانون را در <strong>جم</strong>لات<br />

حضرتامام(ره)‏ ببينيم،ايشان مي فرمودند:‏<br />

‏«ما يك حكومتي مي خواهيم كه روي مصالحاين ملت<br />

كار بكند ما مي خواهيم يك حكومتي باشد كه لااقل تبع قانون<br />

باشد،‏ تبع قانوناسلام باشد.‏ ما كه مي گوييم حكومتاسلام<br />

يك حكومتباشد كهبراي قانون متواضعباشد،‏ يعني سر پيش<br />

قانون فرودبياورد،‏ قانون هرچه گفت قبولبكندنهاين كه قانون<br />

براي مردم عادي باشد،‏ قدرتمندهااز قانون مستثنيباشند.‏<br />

حكومت قانوناست،‏ قانون خدا،‏ يعني حاكم،‏ يعني شخص<br />

اول مملكت.اگر يك كسي يك چيزي داشته باشد،‏ شكايتي<br />

داشتهباشداز دستاو پيش قاضي مي رود واو را حاضرش<br />

مي كنند واو هم حاضر مي شود،‏ چنانچهاشاره شد،‏ حضرت<br />

امير اين كار را كرد.‏ ما هم يك همچون حكومتي مي خواهيم،‏<br />

حكومت قانون آن هم قانون مترقياسلام.‏<br />

ما مي خواهيميك حكومتيباشد مثل حكومتاسلام كه غير<br />

از قانون هيچ چيز حكومتنكند؛ هيچ و قانون فقط حكومتبكند.‏<br />

ما يك همچون چيزي آن هم قانون عدل،‏ آن هم قانون صحيح،‏<br />

آن هم قانوني كهبراي رشدبشراست،براياصلاحبشراست.‏<br />

همهافراداز رسول اكرم(ص)‏ گرفته تا خلفاي آن حضرت<br />

و ساير افراد تاابد تابع قانون هستند.‏ راي اشخاص حتي رسول<br />

اكرم(ص)‏ در حكومت و قانونالهي هيچ گونه دخالتي ندارد.»‏<br />

حالبااين مقدماتبه سوالاوليه كه ولي فقيه،‏ فوق يا<br />

تحت قانوناست چه پاسخيبايد داد؟بهنظر مي رسد آنها<br />

كهازاختيارات مطلقه فقيه مي هراسيدند وازاين رونگران<br />

اشراف فقيه بر قانون بودند تصوير درستي از مفهوم ‏«مطلقه»‏<br />

ندارند.‏ زيراازاين مفهوماختيارات بي حد و حصر در مقابل مردم<br />

واستبداد به راي را مي فهميدند.‏ حال آن كه مفهوم مطلقه،‏<br />

مشتركلفظياست و گرچه يك معناي آن معادلاستبداد<br />

است واختيارات بي حد و حصر واين نظريه هم در غرب در ذيل<br />

انديشهامثال ‏«هابز و ژان بدن»‏ و در جهاناسلامازافكارامثال<br />

‏«خواجهنظام الملك»‏ و...برمي آيد،‏ ولي منظوراماماز ولايت<br />

مطلقه،‏ چنين معنايياز مطلقه نبود،‏ زيراامام معتقد بودند كه<br />

حكومتاسلامينهاستبدادياست ونه مطلقه،بلكه مشروطه<br />

است،البته نه مشروط به معناي متعارف فعلي آن كه تصويب<br />

قوانين تابع آراياشخاص واكثريت باشد.‏<br />

و در معناي دوم مراداز ولايت مطلقه،‏ يعني آنچه را كه يك<br />

حكومت و <strong>جام</strong>عهاسلامينياز دارد ‏(مسالهنظام وظيفه،‏ ماليات،‏<br />

ورود و خروجارز و ...) در حوزهاختيارات فقيهاست و فقيه ولايت<br />

مقيده و يا در حداحكام فرعيه شرعيه ندارد.‏<br />

با اين توضيح نگراني از ولايت مطلقه بي مورد است،‏ چون<br />

يك استبداد به راي و يك ظلم و بلكه يك گناه صغيره،‏ فقيه<br />

رااز ولايت ساقط مي كند.‏ در عين حال يك نظام قانونمند كه<br />

وظايف همه نهادها وارگان ها واشخاص،‏ دقيقا در آن تعريف<br />

شده و هر يك در چارچوب هاي قانونيبا يكديگر در دادوستدند،‏<br />

ازنظامي كه در آننهادهابه هر دليل،‏ آينده هاي شفاف واضحي<br />

ندارند و نهادها و وظايف قانوني در معرض دگرگونياست،‏<br />

اولويت داشته و برايايراناسلامي يا هر كشور مدعياسلام<br />

كه مي خواهدبه عنوانالگويي حداقلبراي جهاداسلام مطرح<br />

باشدنظامي قانونمند،‏ معقول تر و مقبول تراست.‏<br />

به نظر مي رسد كه مكانيزم مطروح در قانون اساسي ايران<br />

<strong>جام</strong>عبين مطلقهبودن ولايت فقيه وتحت حاكميت قانونبودن<br />

وليامراست،‏ زيراازاين كه خود وليامرازانتخاب آن در يك<br />

مدار حقوقي صورت گرفته و مشروعيت آن نيز پساز شرايط<br />

لازم به آرا با واسطه مردم يعني مجلس خبرگاناست و براي<br />

خبرگان نيزاين حق محفوظاست تا هر وقت به شرايط وليامر<br />

آسيبيبرسد،‏ حتيبراي عزلاقدام كنند.اگر وليامر مي بايست<br />

قانون اساسي را بازنگري كند،‏ بايد از مجراي شوراي بازنگري<br />

اقدام نموده و تنها با تصويباكثريت آرا حقاجرا دارد.‏<br />

از سوي ديگراگر مصلحت <strong>جام</strong>عهامري رااقتضانمايد چرا<br />

وليامربراياقدامبرآن دستشبستهباشد؟ مگراز ولايت مطلقه<br />

جزاينانتظاري مي رود كه در موارد لازم و بر مبناي مصلحت<br />

نكته<br />

صرف نظر از مباحث لغوي،‏ ولايت و ولايت امر<br />

در اصطلاح حقوقي<br />

سياسي<br />

يعني حاكميت<br />

و مراد از آن<br />

برترين<br />

و بالاترين<br />

اراده<br />

در اداره كشور<br />

و نظام سياسياست<br />

بتوانداقدام كند يا دستنهادهاي عمدهبستهنباشد.‏ وجود م<strong>جم</strong>ع<br />

تشخيص مصلحتنظام دراين قانون،‏ مطلقه بودن ولايت را<br />

تضمين مي كند.‏ بهاين صورت هرچند كه تمامي قوانين تحت<br />

عنواناحكام حكومتي قابلتفسيرند و مشروعيت مي يابند،‏ ولي<br />

خود وليامر نيز در چارچوب قانون،اعمال ولايت مي كند واين<br />

امر در عين حال به حدود واختيارات فقيه حاكم كه مطلقهاست<br />

‏(با تفسيري كهارائه شد)‏ آسيبينمي زند.‏<br />

* كارشناس ارشد حقوق و قاضي دادگستري

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!