سفید
فصلنامه علمی پژوهشی المپیک شماره 37 - آکادمی ملی المپیک و پارالمپیک
فصلنامه علمی پژوهشی المپیک شماره 37 - آکادمی ملی المپیک و پارالمپیک
- No tags were found...
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
<strong>سفید</strong>
نتیجه گیری، تقدیر و تشکر (در صورت لزوم) و چکیدۀ<br />
انگلیسی 10 کلمه ای (با 5 کلید واژۀ انگلیسی) و<br />
فهرست منابع باشد.<br />
مقالۀمروری،فقطازپژوهشگرانمجربومسلطبهموضوع<br />
مقالهپذیرفتهمی شودکهدارایتألیفاتیدرآنزمینهباشند.<br />
تعداد صفحات هر مقاله، از حداکثر صفحۀ<br />
خطی (شامل: متن، جدولها، نمودارها، شکلها) تجاوز<br />
نکند (تعداد صفحات مقالات مروری حداکثر<br />
باشد).<br />
11. درصفحۀ اول،عنوان مقاله به فارسی و انگلیسی؛ نام و<br />
نام خانوادگی؛ رتبه و سمت علمی نویسنده (نویسندگان)؛<br />
نام و نشانی محل کار و شماره تلفن برای تماس های<br />
احتمالی ذکر شود.<br />
نیازبهجدول،نموداروشکل،بهازایهر3 تا<br />
صفحهمتنمقاله،یکجدولنمودارکامپیوتری یا شکل،<br />
با بالانویس (در جدولها) یا زیرنویس (در نمودارها و<br />
شکلها) فارسی ارائه شود. نمودارها و شکلهای ارسالی<br />
باید اصل، دقیق و روشن باشند.<br />
13. در متن مقاله، هر واژه یا عبارتی که به صورت علائم<br />
اختصاریفارسییاانگلیسیاول بار استفاده می شود، باید<br />
عبارت کامل آن به صورت پانویس معرفی شود.<br />
که از آنها در تهیۀ مقاله استفاده می شوند. باید در<br />
متن، داخل پرانتز و با شمارۀ ترتیبی استفاده شوند. منابع<br />
باید به ترتیب حروف الفبای فارسی و انگلیسی در انتهای<br />
مقاله آورده شوند. مثالهای معرفی منابع عبارتند از:<br />
الف. مقاله فارسی: نامخانوادگیونام نویسنده(نویسندگان)، سال<br />
انتشار،عنوانمقاله،ناممجله،شمارۀمجله،شمارهصفحه.<br />
معینی، ضیا، 1379، اثر کاهش وزن به روش آب زدایی<br />
بر متغیرهای منتخب فیزیولوژیکی و آمادگی جسمانی<br />
در کشتی گیران، المپیک،<br />
20<br />
1 صفحه<br />
4<br />
15<br />
3 تا<br />
:(18) 21 .38<br />
.9<br />
.10<br />
12. درصورت<br />
14. منابعی<br />
ب. مقاله انگلیسی: نام خانوادگی<br />
و نام نویسنده (نویسندگان)،<br />
(سال انتشار). عنوان کامل مقاله، نام کوتاه شدۀ مجله،<br />
شمارۀ مجله، شمارۀ صفحه (ذکر نام خانوادگی و نام<br />
همۀ نویسندگان الزامی است).<br />
Martin, A.D, and Drinkwater. D. T. (1991).<br />
Variability in the measures of body fat:<br />
assumption or technique. Sports Med. (2):<br />
227_288.<br />
ج. کتاب: نام خانوادگی و نام نویسنده (نویسندگان)، سال<br />
انتشار، عنوان کتاب، نام و نام خانوادگی مترجم<br />
مترجمان (در صورتی که کتاب ترجمه است)، شمارۀ<br />
چاپ، شهر محل چاپ، ناشر، شمارۀ صفحه.<br />
مثال تألیفی فارسی: علیجانیان، رضا؛ 1373؛<br />
ورزش و تغذیه، چاپ سوم، اصفهان، دانشگاه<br />
اصفهان،<br />
مثال ترجمه ای فارسی: ریلی، توماس<br />
(ویراستار)، 1380، علم و فوتبال (بیولوژی<br />
فوتبال)، عباسعلی گائینی، چاپ اول، تهران،<br />
کمیته ملی المپیک،<br />
مثال انگلیسی:<br />
/<br />
45 .83<br />
37 .40<br />
Rowland, Thomas. (1996), Development<br />
Exercise physiology. Champaign: Human<br />
Kineticts. PP. 172_175.<br />
.1<br />
.2<br />
.3<br />
15. مقالات دریافتی را اعضای هیأت تحریریه، مشاوران و<br />
داوران، بررسی، نقد و ارزیابی می کنند. هویت نویسنده<br />
(نویسندگان) مقاله برای بررسی کنندگان مکتوم خواهد<br />
ماند.<br />
16. مقالات رسیده، پس فرستاده نخواهد شد.<br />
آدرس ارسال مقالات: تهران، خیابان گاندی،<br />
کوچه دوازدهم، پلاک 44، کمیته ملی المپیک<br />
.17
رابطه دامنه حرکتی شانه و ویژگیهای آنتروپومتریک با سندروم عضله تحت خاری در والیبالیستهای نخبه<br />
7 ............................<br />
دکتر حیدر صادقی، مهدی رافعی بروجنی، دکتر فریبرز هوانلو<br />
دانشیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تربیت معلم، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تربیت معلم،<br />
استادیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه شهید بهشتی<br />
ساماندهی به ارزشیابی درس تربیت بدنی عمومی 2 (رشته ی ورزشی فوتبال) ...................................................................... 15<br />
دکتر مهدی کارگر فرد<br />
استادیار دانشکده تربیت بدنی دانشگاه اصفهان<br />
مقایسه تأثیر تعداد جلسات پیاده روی در هفته بر تغییرات ترکیب بدنی زنان کم تحرک<br />
27 .......................................................<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، آتنا سلیمی، ابراهیم محمدی<br />
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد،<br />
کارشناس تربیت بدنی و علوم ورزشی، کارشن اس تربیت بدنی و علوم ورزشی<br />
توصیف نگرش و گرایش مردم شهر مشهد نسبت به فعالیتهای حرکتی و ورزشی ................................................................ 37<br />
دکتر سید رضا عطارزاده حسینی، دکتر مهدی سهرابی<br />
استادیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه فردوسی مشهد،<br />
استادیار دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه فردوسی مشهد<br />
مقایسه رضایت شغلی اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال در ورزش دانشگاه یزد .............................................................. 49<br />
لیلی خاوری، جواد یوسفیان<br />
عضو هیأت علمی دانشگاه یزد، مدرس مرکز تربیت معلم شهید پاکنژاد یزد<br />
تأثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتئین واکنش دهنده C موشهای صحرایی<br />
اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال<br />
61 ..........................................................................<br />
دکتر ولی اله دبیدی روشن، دکتر عباسعلی گائینی، دکتر نبی اله نامور اصل<br />
استادیار دانشگاه مازندران، دانشیار دانشگاه تهران، انستیتو پاستور ایران<br />
73 ......................................................................<br />
روح اله نیکویی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر م رتضی بهرامی نژاد، کوروش صارمی<br />
کارشناس ارشد دانشگاه تربیت مدرس، استادیار دانشگاه تربیت مدرس،<br />
مرکز سنجش آکادمی ملی المپیک، کارشناس ارشد دانشگاه تربیت مدرس<br />
بررسی آثار نتایج تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2006 بر هویت ملی شهروندان ...<br />
85 ..................................................<br />
دکتر سیروس احمد ی<br />
استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه یاسوج<br />
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینه نوجوانان: مقایسه پنج پروتکل ................................................................................... 97<br />
بختیار ترتیبیان، اصغر عباسی، مهدی خورشیدی<br />
استادیار گروه تربیت بدنی دانشگاه ارومیه،<br />
کارشناس ارشد تربیت بدنی، کارشناس ارشد تربیت بدنی<br />
مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیربرتر .......................................................................................... 113<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، پروین رفیعی نیا<br />
دانشجوی دکتری تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، باشگاه پژوهشگران جوان،<br />
دانشجوی دکتری تربیت بدنی دانشگاه تهران، دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
ژوا<br />
7<br />
رابطه دامنه حرکتی شانه و ویژگیهای<br />
آنتروپومتریک با سندروم عضله تحت<br />
خاری در والیبالیستهای نخبه<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386<br />
تاریخ دریافت: 85/3/17<br />
تاریخ تصویب: 85/8/29<br />
*<br />
دکتر حیدر صادقی ؛ دانشیار دانشکدۀ تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه تربیت معلم<br />
مهدی رافعی؛ دانشکدۀ تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه تربیت معلم<br />
دکتر فریبرز هوانلو؛ استادیار دانشکدۀ تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه شهید بهشتی<br />
چکیده:<br />
هدف از انجام این تحقیق مطالعۀ رابطۀ بین دامنۀ حرکتی شانه و ویژگیهای آنتروپومتریک باسندروم عضلۀ تحت<br />
خاری در والیبالیستهای نخبه بود. 12 والیبالیست حاضر در سوپرلیگ باشگاههای کشور با میانگین سنی<br />
87 / 3 کیلوگرم، سابقۀ فعالیت ± 3 / 5 1 9 / سال، و<br />
23 / 6±3 / 3 سال، قد ± 1 / 5 5 193 / سانتیمتر، وزن ± 6 / 4<br />
عضویت در تیم ملی ± 3 / 1 3 4 / سال مبتلا به سندروم عضلۀ تحت خاری بررسی شدند. اختلاف شاخصههای<br />
ریشۀ دوم مجذور، میانگین و انتگرال الکترومیوگرافی یکسوشده و مربوط به عضلۀ تحت خاری<br />
دو سمت<br />
اندازهگیری شد. همبستگی پارامترهای مذکور با دامنۀ حرکتی شانه و ویژگیهای آنتروپومتریک با استفاده از<br />
ضریب همبستگی پیرسون (05 0> / p) ارزیابی شد. بین میزان فلکشن، اکستنشن، آبداکشن، اینترنال و اکسترنال<br />
روتیشن، و وزن خالص بدن با سندروم عضلۀ تحت خاری رابطۀ معناداری مشاهده شد. یافتههای این تحقیق<br />
همبستگی بالا بین دامنۀ حرکتی شانه و وزن خالص بدن با سندروم عضلۀ تحت خاری در والیبالیستها را نشان<br />
1<br />
داده و از فرضی که کششرا عامل بروز اینسندروم میداند حمایت کرد.<br />
گان کلیدی: دامنۀ حرکتی شانه، ویژگیهای آنتروپومتریک، سندروم عضلۀ تحت خاری، والیبالیستهای<br />
نخبه<br />
* Email: sadeghih@yahoo.com<br />
1. Infraspinatuse syndrome<br />
مقدمه<br />
مفصل شانه، به دلیل ساختار آناتومیکی خاصی<br />
که دارد، یکی از متحرکترین مفاصل بدن و در<br />
معرض بیشترین آسیب است، بخصوص در حین<br />
فعالیتهای ورزشی ای همچون والیبال، بیسبال، و<br />
تنیس که اندام فوقانی در بالای سر عمل میکند.<br />
شناخت ویژگیها و عوامل ایجادکنندۀ این آسیبها در<br />
مفصل ابزاری است برای تشخیص، پیشگیری، یا<br />
درمانازطرقمختلف.<br />
سندروم عضلۀ تحت یکی از آسیبهای<br />
مطرح در مفصل شانه است که به علت شیوع بالای<br />
1<br />
خاری<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
8 رابطه دامنه حرکتی شانه و ویژگیهای آنتروپومتریک با سندروم عضله تحت خاری در والیبالیستهای نخبه<br />
(2)<br />
1<br />
والیبالی<br />
2<br />
آن در بین والیبالیستها به آن شانۀ<br />
می گویند. حال توصیف آناتومیکی این<br />
آسیبدیدگی را بررسی می کنیم.<br />
عصب فوقکتفی از تنۀ فوقانی شاخۀ از<br />
ریشۀاعصابچهارموپنجمگردنی بهسمتخارجاز<br />
زیرعضلۀ ذوزنقهای و موازی با عضلۀ اوموهیوئید<br />
حرکت میکند و از طریق بریدگی فوق کتفی وارد<br />
حفرۀ فوق خاری میگردد. در این محل شاخههای<br />
حرکتی، این عصب عضلۀ فوق خاری را<br />
عصبرسانیمی کنندوشاخههایحسینیزبهمفصل<br />
آکرومیوکلاویکولار و مفصل گلنوهومرال و<br />
پوست روی این مفصل میفرستد. این عصب سپس<br />
به سمت پایین و خارج حرکت می کند و با دورزدن<br />
خار کتف از بریدگی خاری دوری عبور میکند و<br />
وارد حفرۀ تحت خاری میشود. در این مکان<br />
عصب تنها دارای شاخۀ حرکتی است و هیچ ریشۀ<br />
حسیدراینقسمتعصبوجودندارد.<br />
با توجه به توصیف آناتومیکی عصب، بریدگی<br />
فوق کتفی و خاری دوری که در سر راه این عصب<br />
وجود دارد مکانهای مستعد آسیبدیدگی اند. اگر<br />
عصب در بریدگی فوق کتفی گیر کند، فرد هم از<br />
ناحیۀ عضلۀ فوق خاری و هم از ناحیۀ عضلۀ تحت<br />
خاری دچار آتروفی همراه با درد می شود. در<br />
والیبالیستهاعموماًاینگیرافتادگیدربریدگیخاری<br />
دوری اتفاق میافتد، که ضعف و آتروفی در عضلۀ<br />
تحت خاری به همراه داشته، معمولاً بدون درد است<br />
و به آن سندروم عضلۀ تحت خاری میگویند. در<br />
صورت عدم درمان این آسیبدیدگی، آسیبهای<br />
ثانویهای مانند التهاب بافت نرم و تاندونیت مفصل<br />
شانهاتفاقمیافتدکهنهایتاًباعثبازنشستگیزودهنگام<br />
ورزشکاران از فعالیت میشود بنابراین<br />
شناسایی عوامل به وجودآورندۀ این آسیبدیدگی<br />
گاممؤثریاستدرپیشگیریازبروزاینسندروم.<br />
فرتی(1994)بیانمیدارد،حینسرویسهایموجی<br />
در والیبال، عضلۀ تحت خاری شدیدتر از دیگر<br />
حرکاتپرتابیفعالمیشودوعملکاهششتابرا<br />
بهطور شدید انجام میدهد. نوع انقباض ایجادشده در<br />
عضلۀ تحت خاری از نوع طویلشونده است که<br />
موجبافزایشفاصله بین ابتدا و انتهای عصب فوق<br />
کتفی و سایشآنبهلبهخارجی خار کتف شده که<br />
نتیجه آن آسیب عصب فوق کتفی و بروز سندروم<br />
عضله تحت خاری در والیبالیستها است.13121110987654321<br />
مطالعات و تحقیقات بسیاری در خصوص<br />
سندروم عضله تحت خاری انجام گرفته که در<br />
جنبههای شناختی (6-2)، علتیابی (10-7) و، نحوۀ<br />
درمان این آسیبدیدگی 11)طبقه بندی<br />
شده اند.<br />
عوامل مختلفی برای سندروم عضلۀ تحت خاری<br />
برشمرده شدهاند که از جملۀ آنها میتوان به ضربه<br />
مویرگهای<br />
مفصلی<br />
اعصاب ویروسها و عوامل ناشناخته<br />
فعالیت بدنی<br />
13<br />
،5 ،4 ،2)<br />
،(12) کیست ،13) ،(14 آمبولی<br />
،15)<br />
،(13 ،4)<br />
،(16 ،2) ،(13 ،11 ،8 کشش ،8) ،(12<br />
1. Volleyball shoulder<br />
2. Suprascapular nerve<br />
3. Brachial branch<br />
4. Cervical nerve<br />
5. Thrapesiuse muscle<br />
6. Suprascapular notch<br />
7. Supraspinatuse fossa<br />
8. Supraspinatuse muscle<br />
9. Acromioclavicolar joint<br />
10. Glenohomeral joint<br />
11. Spinoglenoid notch<br />
12. Infraspinatuse fossa<br />
13. Eccentric<br />
3<br />
بازویی<br />
8<br />
10<br />
6<br />
.(3<br />
11<br />
،2)<br />
4<br />
12<br />
5<br />
9<br />
7<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
9<br />
دکتر حیدر صادقی، مهدی رافعی بروجنی، دکتر فریبرز هوانلو<br />
2<br />
1<br />
بزرگشدن سیاهرگ در حفرۀ خاری دوری (10 و)<br />
تغییراتآناتومیکیشانه(7) اشارهکرد.<br />
با وجود همۀ تحقیقات موجود، به دلیل تعداد<br />
موارداعلامشدهدرزمینۀعللبروزاینآسیبدیدگی<br />
و عدم وجود مطالعۀ تجربی کافی برای اثبات میزان<br />
اثرونقشبعضیعللبروزسندرومعضلۀتحتخاری،<br />
تحقیقات بیشتری برای شناسایی علل و عوامل بروز<br />
اینآسیبدیدگیوشناختبیشترآنضروریاست.<br />
دامنۀ حرکتی عبارت است از میزان جابجایی<br />
زاویهای در مفصل حول محورهای آناتومیکی،<br />
بدون اینکه آسیبی بهوجود آورد و از شاخصههای<br />
تعیینکنندۀ ویژگیهای جسمانی افراد به شمار<br />
میرود. با این حال، باید عوامل محدودکنندهای<br />
همچون عضلات، زواید استخوانی و چربی بدن را<br />
که در میزان تحرک مفصل تأثیرگذارند در نظر<br />
گرفت به طور مثال آبداکشن، فلکشن و<br />
اکسترنال روتیشن بازو از جمله عوامل فراهم کنندۀ<br />
شرایطقرارگیریعصبدرخطرآسیب اند(18).<br />
کوپل و تامسون گزارش کردند آبداکشن و<br />
آداکشن بازو باعث ایجاد کشش در عصب فوق<br />
خاری میشوند در حالی که در مطالعۀ<br />
دیگری، ویترون و همکاران انعطافپذیری<br />
بیشتر شانه را باعث حساسترشدن عصب در برابر<br />
کشیدگی اعلام کردند اما با وجود گزارشهای<br />
متعدد، دامنۀ حرکتی شانه، علت بروز و تشدید<br />
سندروم عضلۀ تحت خاری به اثبات نرسیده و انجام<br />
مطالعاتبیشتریدراینزمینهلازماست.<br />
واژۀآنتروپومتریکوویژگیهایآن،دربرگیرندۀ<br />
اندازهگیری بخشهای مختلف بدن است، از جمله<br />
اندازهگیری ترکیب بدن، روش نوع پیکری، تعیین<br />
مقدار چربی بدن و اندازهگیری طول اندام به همراه<br />
نسبتهای موجود بین این از منظر بررسی<br />
عوامل بروز آسیبدیدگی میتوان به ویژگیها و<br />
خصوصیات ساختاری و فیزیکی (ویژگیهای<br />
آنتروپومتریک) اشاره کرد با همۀ این<br />
اوصاف، هیچ مطالعهای در خصوص رابطۀ<br />
ویژگیهای آنتروپومتریک با سندروم عضلۀ تحت<br />
خاریصورتنگرفتهاست.<br />
هدف از اجرای این تحقیق عبارت است از<br />
مطالعۀ رابطۀ بین دامنۀ حرکتی شانه و ویژگیهای<br />
آنتروپومتریک با سندروم عضلۀ تحت خاری، و<br />
فرضیۀ تحقیق، وجود رابطه بین دامنۀ حرکتی شانه و<br />
ویژگیهای آنتروپومتریک با سندروم عضلۀ تحت<br />
خاری بود.<br />
.(19)<br />
321<br />
روششناسی<br />
سوپرلیگ<br />
در شرکتکننده والیبالیست باشگاههای کشور با میانگین سنی<br />
سانتیمتر، وزن<br />
سال، قد کیلوگرم، سابقۀ<br />
در<br />
تحت خاری بودند در این تحقیق شرکت کردند. از<br />
نفر<br />
این تعداد بازیکن شرکتکننده، 1 نفر نفر بازیکنان سرعتیزن، و بقیه افراد<br />
لیبرو، برای<br />
بودند. قدرتی اسپکهای از استفادهکننده شناسایی وجود این سندروم از 3 گروه تستهای زیر<br />
گرفته شد: وضعیت حرکتی (محدودیت حرکتی،<br />
و<br />
عصبی هدایت سرعت الکترومیوگرافی، رفلکس)، وضعیت حسی (درد، حساسیت، فقدان<br />
حس درد، لمس، سرما، ارتعاش، و حرارت)، و<br />
12<br />
23 / 6 ± 3 / 3<br />
87 / 3 ± 6 / 4<br />
193 / 5 ±1 / 5<br />
فعالیت ± 3 / 5 1 9 / سال، و عضویت<br />
تیمملی (1 3±3 / 4 / سال) که دچار سندرومعضلۀ<br />
پاسور، 1<br />
،<br />
4<br />
1. Rang of motion<br />
2. Kopel and Thompson<br />
3. Withrouwn et al<br />
4. Nerve conduction velocity<br />
2<br />
(1999)<br />
3<br />
.(12 ،7)<br />
.(8)<br />
اندازهها (1).<br />
.(1)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
13<br />
دکتر حیدر صادقی، مهدی رافعی بروجنی، دکتر فریبرز هوانلو<br />
عضلۀ تحت خاری ممکن خواهد شد (17). بهمنظور<br />
بررسی این نظریه، در تحقیق حاضر دو فرض وجود<br />
رابطۀ بین سندروم عضلۀ تحت خاری با شاخص<br />
عضلانی پیکری و وزن خالص بدن آزمایش شد.<br />
نتایج حاصل نشان داد بین این سندروم با شاخص<br />
عضلانی پیکری رابطه وجود ندارد اما با وزن خالص<br />
بدن رابطۀ معنادار به دست آمد. با توجه به این نتایج<br />
میتوان بیان کرد احتمالاً به غیر از عضلات، عامل<br />
دیگرینیزدرآسیبعصبفوقکتفینقشدارد.<br />
دربارۀسندرومعضلۀتحتخاریآسیبدیدگی<br />
بدوندردوافتعملکردگزارششدهاست(20،2).<br />
افراد شرکتکننده در این تحقیق نیز دچار هیچ درد<br />
یا افت عملکرد نبودند و در سطح سوپرلیگ<br />
باشگاههای کشور در حال فعالیت بودند. علاوه بر<br />
این بیان شده است به علتبروز سندروم عضلۀ تحت<br />
خاری در بعضی افراد در زوج نیروهای تولیدی با<br />
چرخانندههای بازو بیتعادلی ایجاد میشود که این<br />
بیتعادلی به آسیب تاندونی و سندروم التهاب بافت<br />
نرممی انجامد(17)،اماچنینموردیدروالیبالیستهای<br />
شرکتکنندهدراینتحقیقمشاهدهنشد.<br />
در تحقیق دیگری، عامل سرعت و نیروی بالای<br />
به کار گرفته شده در اجرای مهارت اسپک عاملی<br />
برایبروزاینسندرومنامبردهشدهاست(12). بااین<br />
حال، سافران در بازبینی خود از تحقیقات انجام شده<br />
بیانداشتهکهباتوجهبهاطلاعاتموجودهیچتحقیق<br />
قطعی ای درگیر بودن نوع خاصی از اسپک را در<br />
آسیب عصب سوپرااسکاپولار (فوق کتفی) نشان<br />
نمیدهد(17).<br />
فرتی نوع خاص اسپک موجی را عامل بروز این<br />
سندروم میداند با توجه به نمونههای<br />
شرکتکننده در این تحقیق که هم افراد<br />
استفادهکننده از پاسهای سرعتی و هم اسپکرهای<br />
قدرتی بودند نمیتوان این آسیب را به نوع خاصی<br />
اسپک مربوط دانست، اما همانطور که در این<br />
تحقیق نیز مشاهده شد، به این علت که پاسورها هم<br />
دچار این آسیبمیشوندوچون این افراد در اجرای<br />
اسپک نقش زیادی ندارند، به نظر میرسد میتوان<br />
گفتسرویسیکیازعواملمستعدکنندهبرایبروز<br />
سندرومعضلۀتحتخاریاست.<br />
یافتههای این تحقیق بین دامنۀ حرکتی شانه-<br />
شامل فلکشن، اکستنشن، آبداکشن،چرخش داخلی<br />
و خارجی، و وزن خالص بدن- با سندروم عضلۀ<br />
تحت خاری همبستگی نشان داد. گفتیم کشش<br />
ایجادشده در عصب یکی از عوامل بروز سندروم<br />
عضلۀ تحت خاری است بر اساس<br />
سازوکاری که برای بروز سندروم عضلۀ تحت<br />
خاری بیان شد در انجام سرویس و اسپک در<br />
والیبال نیز از دامنۀ کامل این حرکات به طور مکرر<br />
استفاده میشود. هر چه دامنۀ حرکتی شانه بالاتر<br />
باشد، میزان کشش ایجادشده در عضلۀ تحت خاری<br />
درمرحلۀکاهششتاببعدازضربهبیشترخواهدبود<br />
و فاصلۀ بین ابتدا و انتهای عصب بیشتر میشود و<br />
عصب با سایش به لبۀ خار کتف بیشتر آسیب خواهد<br />
دید. از طرف دیگر، عضلات عوامل فیکسکنندۀ<br />
عصب اند در نتیجه آن را بیشتر در معرض<br />
آسیب قرار میدهند. به نظر میرسد بالاتر بودن وزن<br />
خالص بدن نیز باعث تشدید آسیبدیدگی در<br />
والیبالیستهادرحیناستفادهازمهارتهایآنمیشود.<br />
.(12<br />
،8)<br />
(3)<br />
(17) که<br />
نتیجهگیری<br />
بین دامنۀ حرکتی شانه و وزن خالص بدن با<br />
سندروم عضلۀ تحت خاری همبستگی بالایی وجود<br />
دارد. با توجه به انعطاف بیشتر شانه و به تبع آن<br />
قرارگرفتن عصب فوق کتفی در وضعیتی مستعدتر<br />
بروزآسیببراثرکششتوجیهمی شود.<br />
.(2)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
14 رابطه دامنه حرکتی شانه و ویژگیهای آنتروپومتریک با سندروم عضله تحت خاری در والیبالیستهای نخبه<br />
منابع<br />
1. صادقی، حیدر، 1384. مقدمات بیومکانیک ورزشی. انتشارات سمت. چاپ اول.<br />
2. Ferretti, A., A. Decarli, M. Fontana (1997). “Injury of Suprascapular Nerve at the Spinoglenoid Notch”.<br />
Am J Sport Med. 26: 759- 63.<br />
3. Ferretti, A. (1994). Volleyball Injury. pub: Human kinetic. CH10.<br />
4. Daubinet, G. (2000). “Suprascapular Neuropathy in Tennis Players: A Review of 27 Casees”. J STSM. 5:<br />
78-90.<br />
5. Reeser, JC. (2004). “Infraspinatus Syndrome”. www.emedicine.com /sports/topic54.htm<br />
6. William, E., M. Viejo (1999). “Suprascapular Neuropathy”. www.shoulder.com /suprascap-schobert.html<br />
7. Bayramoglu, D., E.Mine (2002). “Hypertrophy of the Subscapularis Muscle Might Be an Etiologic Factor<br />
for Supra Scapular Nerve Entrapment at Suprascapular Notch”. J Neuroana. 1: 5-11.<br />
8. Withrouwn, E., A. Cool, A., R. Lysens, G. Vanderstraeten (1999). “Suprascapular Neuropathy in<br />
Volleyball Players”. Bri J Sport Med. 34: 174-80.<br />
9. Lichtenberg, S., P. Magosch, P. Habermeyer (2003). “Compression of the suprascapolur nerve by a ganglion<br />
cyst of the spinoglenoid notch”. www.schulterchirurgie.de/ifodowload/pdf/spinoglenoide-zyste.pdf<br />
10. Carroll, K., CA. Helms, MT. Otte, R. Fritz, R. (2002).” Enlarged Spinoglenoid Notch Veins Causing<br />
Suprascapular Nerve Compression”. J Radiol. 25: 85-92.<br />
11. Antoniadis, G., P. Hans, S. Rath, W. Braun, G. Moesf (1996). “Suprascapular Nerve Entrapment;<br />
Experience with 28 Cases”. J Neurosurg, 85: 1020 – 25.<br />
12. Kong, K., AR. Hudson, RJ. Moulton (1995). “Isolated Suprascapular Nerve Palsy: A Review of 9 Cases”. J<br />
Neu Sci. 22: 301-4.<br />
13. Moore, TP., HM. Fitts (1997). “Suprascapular Nerve Entrapment Caused by Supraglenoid Cyst<br />
Compression”. J Shoulder Elbow Surg. 6(5): 455-62.<br />
14. Post, K., J. Mayer (1987). “Suprascapular Nerve Entrapment”. Am J Sport Med. 223;126-36.<br />
15. Fischer, T., J. Hopkins, V. Cassar-pullicino (2002). “Suprascapular Neuropathy due to a Spinoglenoid<br />
Notch Ganglion Mimicking a Rotator Cuff Tear”. J Ortho. 23(4):430-35.<br />
16. Walsworth, TH., JT. Mills, LA. Michener (2004). “Diagnosing Suprascapular Neuropathy in Patients with<br />
Shoulder Dysfunction”. A Report of 5 cases. J Phy Ther. 84(4):211-24.<br />
17. Safran, MR. (2004). “Nerve Injury about Shoulder in Athletes, Suprascapular Nerve and Axillary Nerve”.<br />
Am J Sport Med. 32: 803-19.<br />
18. Cook, JL., ZS. Kiss, KM. Khan, CR. Purdum, KE. Webster (2003). “Anthropometry, Physical Performance,<br />
and Ultrasound Patellar Tendon Abnormality in Elite Junior Basketball Player: a Cross Sectional Study”.<br />
Bri J Sport Med. 38: 206-9.<br />
19. KHella, SL. (2000). “Electromyography in Shoulder Disorder”. UPOJ. 13:29-34.<br />
20. Kaplan, PE., WTJ. Kernahan (1984). “Rotator Cuff Rapture: Management with Suprascapular<br />
Neuropathy”. Arch Phy Med Rehabil. 65: 273-5.<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386<br />
15<br />
ساماندهی به ارزشیابی درس<br />
تربیتبدنی عمومی<br />
(رشتۀ ورزشی فوتبال)<br />
تاریخ دریافت: 85/5/3<br />
تاریخ تصویب: 85/9/4<br />
*<br />
2<br />
**<br />
دکتر مهدی کارگرفرد ، استادیار دانشکدۀ تربیتبدنی دانشگاه اصفهان<br />
چکیده:<br />
درس تربیتبدنی در نظام آموزش عالی درسی اجباری محسوب میشود. در سرفصل آن آمادگی سلامت محور<br />
و مهارتمحور ذکر شده است. در حال حاضر دانشجویان از شیوۀ نمرهدهی استادان به دلیل دو قطبیبودن توزیع<br />
نمره ها رضایت ندارند. تحلیلهای آماری نمره ها این نکته را تأیید میکند. هدف اصلی این تحقیق عبارت است<br />
از ساماندهی ارزشیابی درس تربیتبدنی عمومی2 (رشتۀ ورزشی فوتبال) در دانشگاه اصفهان.<br />
این تحقیق توصیفی – پیمایشی است. به لحاظ مدت زمان، پژوهش از نوع مقطعی و به لحاظ استفاده از نتایج<br />
به دست آمده کاربردی است. جامعۀ آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دورۀ کارشناسی دانشگاه اصفهان<br />
تشکیل می دهد که واحد عمومی تربیتبدنی2 در رشتۀ ورزشی فوتبال را طی سالهای تحصیلی 1381-84 اخذ<br />
کرده بودند. تعداد 1280 نفر از دانشجویان با میانگین سنی 21/11±1/75 سال، قد 175±6 سانتیمتر، وزن 8/66<br />
67/30± کیلوگرم و شاخص تودۀ بدنی 21/97±2/93 کیلوگرم بر مجذور قد، طی 6 نیم سال متوالی نمونۀ آماری<br />
انتخاب شدند. ویژگیهای دموگرافیک تمامی شرکتکنندگان- شامل سن، قد، وزن، شاخص تودۀ بدنی-<br />
همچنین، مجموعه آزمون فوتبال- شامل دریبل، پاسکاری با دیوار، و حفظ توپ در هوا- طی 6 نیم سال متوالی<br />
اندازهگیریشد. در ارزشیابی درس تربیتبدنی2 (فوتبال) نورم جدیدی طرحشد.<br />
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد وضعیت توزیع نمرههای دانشجویان قبل از کاربرد طرح و شیوۀ<br />
نمرهدهی جدید نرمال نبود (004 = 0 / P)، در حالی که این مسئله در مورد نمرههای دانشجویان بعد از کاربرد<br />
شیوۀ نمرهدهی جدید به نرمال نزدیکتر بود<br />
.(P = 0 / 150)<br />
همچنین، تحلیل دادهها تفاوت معناداری بین<br />
نورمهای حاصل از نیم سالهای تحصیلی مختلف نشان نداد. نتیجه گرفتیم نورمها از اعتبار لازم برخوردارند.<br />
بهطور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد استانداردهای جدید شیوۀ ارزشیابی را بهبود می بخشند و نمره ها را عینی<br />
میکنند. همچنین، به نظر میرسد برخی استادان در به کار بردن شیوۀ جدید ارزشیابی درس تربیتبدنی مقاومت<br />
بیشتری از خود نشان میدهند.<br />
واژگان کلیدی: فوتبال، نمرهدهی، ارزشیابی، نورم.<br />
** E-mail :m.kargarfard @sprt.ui.ac.ir<br />
* طرح پژوهشی مصوب دانشگاه اصفهان به شمارۀ 810820<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
ساماندهی به ارزشیابی درس تربیت بدنی عمومی 2 (رشته ی ورزشی فوتبال (<br />
16<br />
مقدمه<br />
شهرنشینی و زندگی ماشینی انسان را از طبیعت<br />
دور کرده، تغذیۀ او را غنیتر کرده و به شدت از<br />
فعالیت بدنیاش کاسته است. در چارهجویی، انسان<br />
عصر جدید ورزش را با زندگی خویش عجین کرده<br />
و دولتها تربیتبدنی و ورزش را در مدارس اجباری<br />
کرده اند. در کشورهایی که آموزش و پرورش آنها<br />
در تحقق اهداف درس تربیتبدنی و ورزش موفق<br />
بودهاند، ورزش در دانشگاه و در میان بزرگسالان از<br />
اجبار درآمده و جوانان و بزرگسالان برای ورزش از<br />
منابع شخصی هزینه میکنند. در نقطۀ مقابل،<br />
ناموفقبودن تربیتبدنی مدارس، اجبار را در مراحل<br />
بعدینیزتحمیلمیکند. دراینمیان،شایدبرگزاری<br />
مناسب کلاسهای تربیتبدنی دانشگاهها فرهنگ<br />
مناسب ورزشی را در جوامع به شدت نیازمند<br />
امروزیگسترشدهد.<br />
سؤال اساسی این است که اجرای درس<br />
تربیتبدنی در دانشگاهها به روش حاضر تا چه حد<br />
در انجام این مهم موفق است؟ اجرای واحدهای<br />
تربیتبدنیدردانشگاههاسالانهمیلیاردهاریالهزینه<br />
بر نظام آموزشی تحمیل می کند. مورو و همکاران<br />
اهدافمهمایندروسرادر3 زمینهخلاصه<br />
میکنند الف) ایجاد گرایش و بینش مطلوب<br />
نسبت به ورزش و نقش آن در تأمین سلامت فردی و<br />
اجتماعی، ب) تأمین آمادگی جسمانی مطلوب<br />
برای دانشجویان، و ج) ایجاد عادات صحیح ورزشی<br />
و بهرهوری از شیوۀ مناسب زندگی در عصر<br />
فناوری.<br />
یکی از اساسیترین راهها برای بررسی اینکه تا<br />
چه میزان نظام آموزشی موجود در اجرای اهداف<br />
مزبور موفق بوده است، بررسی نتایج آزمونهایی<br />
است که از دانشجویان به عمل میآید. سؤال اساسی<br />
در اینجا این است که آیا جوانان امروز در مقایسه با<br />
جوانان یک یا دو دهۀ قبل از آمادگی جسمانی و<br />
آمادگی مهارتی بیشتری برخوردارند؟ متأسفانه نظام<br />
موجود فاقد بایگانیهای مناسب برای انجام چنین<br />
مطالعاتی است. در حال حاضر، اگر از آزمونهای<br />
جسمانی و مهارتی اجراشده استفاده شود، فقط در<br />
کار نمرهدهی است. البته به همین میزان کم هم در<br />
بسیاری از مواقع به آزمونهای آمادگی جسمانی و<br />
مهارتی بها داده نشده و کار نمرهدهی بیشتر تحت<br />
تأثیر عوامل زیر است: حضور و غیاب، لباس مناسب<br />
ورزشی، مسائل انضباطی، اخلاق ورزشی، عضویت<br />
در تیمهای ورزشی، میزان جدیت، میزان موفقیت و<br />
سایرفاکتورهایمثبتدانشجو(12). دربعضیمواقع<br />
فاکتورهایمنفیازقبیلروابطفردیوحقالسکوت<br />
(در مقابل عدم انجام وظیفه در برگزاری مناسب<br />
کلاس) نیز ممکن است روال نمرهدهی را کاملاً از<br />
مسیر مناسب منحرف کند، از ارزش آزمونهای<br />
آمادگی جسمانی و مهارتی بکاهد و کلاسهای<br />
تربیتبدنی را غیرضروری یا با تأثیر منفی جلوه<br />
دهد این در حالی است که اهداف آموزشی<br />
باید روند آزمونگیری را مشخص کند و نمرهدهی<br />
باید با مقابلۀ نتایج آزمونها و استانداردهای از قبل<br />
تعیینشدهصورتپذیرد(5،10).<br />
متأسفانه نورمهای موجود بدون مراعات نکات<br />
علمی تهیه شده و بر واقعیتهای جسمانی و مهارتی<br />
دانشجویان تطابق ندارد. بنابراین، خود آنها عاملی<br />
جهت ترغیب به عدم استفاده از آزمونهای آمادگی<br />
جسمانی و مهارتی شدهاند. خود آزمونها نیز<br />
دستورالعمل استاندارد و دفترچۀ راهنمای اجرا<br />
ندارند. همۀ این مسائل دست به دست هم داده تا<br />
1. Morrow<br />
1<br />
.(1)<br />
1<br />
(1995)<br />
:(12)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
17<br />
دکتر مهدی کارگرفرد<br />
نظر ذهنی معلمان و استادان کلاس تنها مرجع<br />
تصمیمگیری در مورد نمرۀ دانشجو باشد و هیچ<br />
منبعی هم برای اصلاح وجود نداشته باشد. بدین<br />
طریقیکدانشجویواحد–باخصوصیاتجسمانی<br />
و مهارتی و همچنین رفتاری ثابت و واحد– در<br />
کلاسهای مختلف نمرههایی متفاوتی از تا<br />
می گیرد(3،1).<br />
لذا ضروری است آزمونهای مرتبط با اهداف<br />
درس تربیتبدنی و ورزش، که در دانشگاه اصفهان<br />
قابلیت اجرای معتبر و عینی داشته باشند، ساخته،<br />
استاندارد و نورمسازی شوند. اگر نمرهدهی به درس<br />
تربیتبدنی براساس چنین آزمونهایی صورت<br />
پذیرد، هم بایگانی مناسبی برای بررسی آمادگی<br />
جسمانی و مهارتی دانشجویان موجود خواهد بود<br />
و هم اهداف درس مورد نظر محقق خواهد<br />
گردید. بنابراین، برای پیشگیری و حل این قبیل<br />
مسائل جهت برگزاری مناسب درس تربیتبدنی و<br />
ورزش، نظام آموزشی باید شیوههای دقیق طراحی<br />
درس و انجام آزمون را در هر درس مشخص<br />
نماید. لذا، وجود اهداف آموزشی مناسب و شیوۀ<br />
ارزشیابی شفاف امکان خودسنجی را برای<br />
دانشجویان فراهم می کند و با ایجاد انگیزه موجب<br />
پیشرفتبهتروبالاتررفتناعتمادبهنفسمیشود(1،<br />
(20<br />
0<br />
)<br />
.(6،7،5،4<br />
باتوجهبهمواردفوق،پژوهشحاضردرنظردارد<br />
با توجه به زمینههای خاص اجتماعی، فرهنگی، و<br />
جغرافیایی، اول، وضعیت نمرهدهی به درس فوتبال<br />
قبل و بعد از طرح را بررسی نماید؛ دوم، روند<br />
آزمونگیری درس تربیتبدنی عمومی2 (رشتۀ<br />
ورزشی فوتبال) را استاندارد کند؛ سوم، نورمهای<br />
آزمونهای عملی جهت نمرهدهی را استخراج نماید؛<br />
چهارم، اهداف، برنامۀ درسی و ارزشیابی واحد<br />
تربیتبدنیعمومی2 (رشتۀورزشیفوتبال) راسامان<br />
دهد؛ و در نهایت، الگویی برای سایر دروس شود تا<br />
از این طریق استادان با مراجعه به ملاک و مرجعی<br />
معتبر و ایجاد شیوۀ ارزشیابی شفاف، و امکان<br />
برنامهریزی بهتر برای پیشرفت سطح اجرای این<br />
مهارت ورزشی موجبات پیشرفت بهتر و بالا رفتن<br />
اعتماد به نفس دانشجویان را فراهم کنند. این کار با<br />
ساختن آزمونهای متناسب با اهداف و برنامۀ درسی،<br />
و تهیه و تنظیم طرح درس و کتاب راهنمای آن و<br />
همچنین، برنامۀ رایانه ای مناسب برای آزمونهای<br />
استانداردشدهصورتمیپذیرد.<br />
روششناسی<br />
تحقیق حاضر، تحقیق توصیفی است که<br />
به صورت میدانی انجام میگیرد. همچنین، با توجه به<br />
مدت زمان، اجرای پژوهش از نوع مقطعی، و به<br />
لحاظاستفادهازنتایجبه دستآمدهکاربردیاست.<br />
جامعۀ آماری پژوهش عبارت است از تمامی<br />
دانشجویان گروه سنی 24-18 سال دورۀ کارشناسی<br />
دانشگاه اصفهان که واحد عمومی تربیتبدنی2 در<br />
رشتۀ ورزشی فوتبال را طی سالهای تحصیلی<br />
اخذ کرده بودند. به علت حجم کم و تعداد<br />
محدود کلاسهای واحد تربیتبدنی2 (رشتۀ ورزشی<br />
فوتبال) در هر نیم سال، جامعه و نمونۀ آماری یکسان<br />
بود. بنابراین، تعداد نفر از دانشجویان نمونۀ<br />
آماریانتخابشدند.<br />
متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش عبارت<br />
بودند از سن، قد، وزن، شاخص تودۀ بدنی<br />
دریبل، پاسکاری با دیوار با توپ فوتبال، و حفظ<br />
پس از طی مراحل<br />
توپ در هوا<br />
هماهنگی و توجیهی، به آزمودنیها 15 دقیقه فرصت<br />
داده شد تا دورهای آزمون را در سالن ورزشی<br />
-84<br />
،(14)<br />
1280<br />
.(16 ،12 ،1،2)<br />
1381<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
ساماندهی به ارزشیابی درس تربیت بدنی عمومی 2 (رشته ی ورزشی فوتبال (<br />
18<br />
ابعاد × 35 70<br />
سرپوشیده به متر تمرین کنند. پ س از<br />
رفع اشکالات، آزمودنیها به صورت تکتک در<br />
محل شروع قرارگرفتند. داوران در کنار آزمودنیها<br />
مستقر شدند و زمان هر آزمون را ثبت کردند. در<br />
ضمن شمارش تعداد خطاهای انجام شده توسط<br />
محققوباصدایبلندانجامگرفت.<br />
لازم به ذکر است، قبل از انجام آزمونهای<br />
مهارتی،برگۀرضایتنامهواطلاعرسانیتهیهشدکه<br />
در آن هدف از انجام تحقیق و مراحل و چگونگی<br />
انجام آن به تفصیل شرح داده شده بود. این برگه را<br />
آزمودنیها امضا کردند. در پایان از تمام آزمودنیها<br />
که در اجرای آزمون با محقق همکاری کرده بودند،<br />
تشکروقدردانیبهعملآمد.<br />
آزمونهایمهارتیمعیاردراینمطالعه<br />
آزمونهای مهارتی ایگلی و ایفرد با هدف<br />
آزمایشمیزانموفقیتدورههایآموزشیوتمرینی<br />
طراحی گردیدهاند هدف این آزمونها<br />
سنجش تواناییهای پایۀ فوتبال در بازیکنان مبتدی<br />
است. این آزمونها برای استعدادیابی دانشجویان<br />
طراحی شده است، ولی میتوان از آن برای هر دو<br />
جنسدختروپسردرمقطعدبیرستاننیزاستفادهکرد.<br />
با توجه به این موضوع، از میان آزمونهای مهارتی<br />
معرفیشده، آزمون دریبل نوع آزمون)،<br />
پاسکاری با دیوار نوع آزمون) و حفظ توپ در<br />
هوا (2 نوع آزمون)، آزمون ملاک انتخاب شدند<br />
دلایل این انتخاب به قرار زیر است:<br />
استارتهای کوتاه سریع، چابکی، و برگشتهای<br />
کوتاه سریع از تواناییهای پایۀ فوتبال اند که بدون<br />
آنها هیچ فوتبالیستی نمیتواند در دفاع مؤثر عمل<br />
کند.<br />
2. در حمله نیز به سرعت و چابکی در حمل توپ<br />
و دریبل نیاز است که آزمون دریبل مارپیچ این<br />
تواناییرااندازهمیگیرد.<br />
اساسی فوتبال، تواناییپاسدادن<br />
و کنترل توپ دریافتی است که آزمون پاس به دیوار<br />
آنرااندازهمیگیرد.<br />
علاوه بر مهارتهای یاد شده، در فوتبال دو<br />
مهارت دیگر به نامهای «سر زدن» و «شوت زدن»<br />
وجود دارد که جزو مهارتهای سطوح بالایند و به<br />
دلیل خطر آسیبزایی در آزمونهای مربوط به افراد<br />
مبتدی گنجانده نمیشوند. به همین دلیل از آنها<br />
صرفهنظرشد(15،13،10).<br />
21<br />
3. دیگرمهارت<br />
2<br />
.4<br />
.1<br />
نحوۀاجرایموادآزمون<br />
دریبل. در اجرای آزمون دریبل، آزمونگر از<br />
یک نیمۀ زمین بسکتبال که با مخروط و نوار<br />
علامت گذاری شده بود استفاده می کند. آزمودنی<br />
درپشتخط شروعمی ایستد و بعد از شنیدن علامت<br />
شروع، با توپی که زیر پای خود دارد، مسیر<br />
علامت گذاری را طی می کند تا اینکه از خط پایان<br />
بگذرد. هنگام اجرای آزمون، تماس آزمودنیها با<br />
مخروطها یا گرفتن کمی فاصله از آنها اشکالی<br />
نداشت. امتیاز فرد برابر با زمان اتمام مسیر است. هر<br />
آزمودنی بار در آزمون شرکت می کند و<br />
سریعترین زمان کسب شده در 2 بار تلاش آزمودنی<br />
امتیاز نهایی او ثبت می شود که تا ثانیه محاسبه<br />
می شود(16).<br />
توپ در هوا. برای اجرای این آزمون، از<br />
یک نیمۀ زمین بسکتبال استفاده شد. آزمودنی با یک<br />
توپ فوتبال در دست، در زمین قرار می گیرد و با<br />
1. Yeagley<br />
2. Aahhperd<br />
0 / 1<br />
2. حفظ<br />
2<br />
2)<br />
1<br />
.(4،16)<br />
2)<br />
6<br />
.(1،2،12،16)<br />
.1<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
19<br />
دکتر مهدی کارگرفرد<br />
علامت شروع، توپ را به هوا می اندازد و بعد از<br />
اصابت توپ با زمین آزمون آغاز میگردد. در این<br />
آزمون آزمودنی می بایست در ثانیه (زمان<br />
آزمون) با پا و سایر قسمتهای بدن، به توپضربه بزند<br />
و آن را در هوا نگه دارد. البته استفاده از دستها و<br />
بازوها ممنوع است و اصابت توپ به آنها نمرۀ منفی<br />
دارد. امتیازدهی در این آزمون با ثبت تعداد ضربات<br />
صحیح و قانونی ای است که آزمودنی در ثانیه<br />
زمان آزمون انجام می دهد. بهترین امتیاز به دست<br />
آمده بار تلاش آزمودنی، امتیاز نهایی محسوب<br />
می شود(16).<br />
پاسبهدیوار. برایاجرایاینآزمون،دیواری<br />
بدون مانع به ابعاد متر نیاز است.<br />
آزمودنی در فاصلۀ متری دیوار در پشت خط<br />
شروع می ایستد. در 30 ثانیه به دیوار پاس می دهد و<br />
آن را دریافت میکند. امتیاز فرد برابر با تعداد<br />
توپهایی است که از پشت خط شروع به محل<br />
مورد نظر پاس داده شده باشد. هر آزمودنی<br />
آزمون را اجرا می کند و نمرۀ بهتر او ثبت می شود<br />
2 بار<br />
30<br />
30<br />
2 / 40 × 7 / 20<br />
4 / 5<br />
از 2<br />
.3<br />
.(16)<br />
.4<br />
آزمون پاس به دیوار ایفرد. در این آزمون،<br />
آزمودنی به مدت ثانیه با پا به دیوار پاسکاری<br />
می کند. این آزمون برای ارزیابی هماهنگی چشم و<br />
پا، هماهنگی کل بدن، چالاکی، و در عین حال برای<br />
ارزشیابی مهارت پاس کوتاه فوتبال به کار گرفته<br />
می شود. منطقۀ هدفی متر و به<br />
مترازکفسالن،یکعددکرنومتر،یکعددتوپ،<br />
نوار خطکشی، و متر نواری وسایل مورد نیاز آزمون<br />
محسوب میشوند. منطقه ای دیگر روی کف سالن<br />
درست در مقابل منطقۀ هدف به طول متر و به<br />
متر ترسیم می شود. ضربهها باید از پشت<br />
خطشروعزدهشود. توپپشتخطشروعقرارداده<br />
می شود و آزمودنی در پشت توپ قرارمی گیرد و با<br />
علامت «رو» به توپ ضربه میزند. استفاده از دست<br />
ممنوع است و آزمودنی مجاز است تا با هر دو پا با<br />
دیوار پاسکاری کند. آزمودنی باید در تمامی طول<br />
آزمون از پشت خط شروع ضربه بزند. به هرضربهای<br />
که به هدف اصابت کند یک امتیاز تعلق می گیرد.<br />
مرتبه تکرار میشود و بهترین رکورد برای<br />
آزمودنیثبتمیگردد(4).<br />
در نهایت دادههای پژوهش حاضر به دو صورت<br />
توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل می شود. در<br />
سطح توصیفی از شاخصهای آماری نظیر میانگین،<br />
انحراف معیار، درصد، ترسیم نمودار و برای تهیۀ<br />
نورم نیز از رتبههای درصدی بر اساس اطلاعات<br />
پالایش شده استفاده شد. برای بررسی وضعیت<br />
توزیع نمرههای دانشجویان قبل وبعدازکاربردطرح<br />
و شیوۀ نمرهدهی جدید از شاخصهای آماری توزیع<br />
نرمال و برای بررسی نمره های مربیان مختلف از<br />
تجزیهوتحلیلواریانسهااستفادهشد.<br />
آزمون 3<br />
یافتهها<br />
دراینبخشتحلیلهایآماریدر3 قسمتمطرح<br />
می شود. در قسمت اول، وضعیت توزیع دادهها و<br />
عوامل اندازه گیری شده از طریق استانداردکردن<br />
روند آزمونگیری با استفاده از شاخصهای آمار<br />
توصیفیبررسیمی شود. درقسمتدوم،رکوردهاو<br />
نورمهای آزمونهای عملی استاندارد به همراه<br />
رتبههای درصدی جهت نمرهدهی به دانشجویان به<br />
طور کلی مطرح می شود. در قسمت سوم، وضعیت<br />
نمرهدهی به درس تربیتبدنی2 (رشتۀ ورزشی<br />
فوتبال) قبلوبعدازطرحبررسیمیشود.<br />
ارتفاع 1 / 2<br />
4 / 4<br />
به طول 2 / 4<br />
30<br />
عرض 3 / 6<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
ساماندهی به ارزشیابی درس تربیت بدنی عمومی 2 (رشته ی ورزشی فوتبال (<br />
20<br />
نام آزمون میانگین میانه<br />
جدول1. توصیف آماری عوامل اندازهگیری شده<br />
انحراف<br />
استاندارد<br />
چولگی<br />
انحراف<br />
استاندارد<br />
چولگی<br />
کورتز<br />
انحراف<br />
استاندارد<br />
کورتز<br />
حداقل<br />
حداکثر<br />
24 18 0/<br />
137 -0 / 966 0/<br />
068 -1 / 01 1/<br />
75 21 21 / 11<br />
سن<br />
1/92<br />
1/<br />
55 0/<br />
137 0/<br />
157 0/<br />
068 -0 / 063 0/<br />
06 1/<br />
75 1 / 75<br />
قد<br />
96 48 0/<br />
137 0/<br />
214 0/<br />
068 0/<br />
520 8/<br />
66 67 67 / 30<br />
وزن<br />
31/91<br />
15/<br />
50 0/<br />
137 0/<br />
778 0/<br />
068 0/<br />
781 2/<br />
93 21/<br />
64 / 97<br />
70 15 0/<br />
137 -0 / 699 0/<br />
068 0/<br />
019 / 58<br />
80 6 0/<br />
137 -0 / 086 0/<br />
068 0/<br />
463 / 99<br />
40 15 0/<br />
137 -0 / 584 0/<br />
068 -0 / 083 / 51<br />
25 9 0/<br />
137 -0 / 064 0/<br />
068 -0 / 136 / 79<br />
16/63<br />
9/<br />
14 0/<br />
137 0/<br />
783 0/<br />
068 0/<br />
885 1/<br />
40 / 54<br />
30/78<br />
18/<br />
45 0/<br />
137 -0 / 171 0/<br />
068 0/<br />
591 2/<br />
50 / 37<br />
(سال)<br />
(متر)<br />
(کیلوگرم)<br />
شاخص تودۀ بدنی 21<br />
حفظ توپ در هوا در<br />
ثانیه<br />
حفظ توپ در هوا 35<br />
پاس به دیوار 27<br />
بهدیوار-5 4متر(16) /<br />
12 43 42 / 92<br />
30<br />
(16)<br />
15 34 / 75 (4)<br />
5 28 24 /<br />
2- متر (4) 2 18 18/<br />
05<br />
پاس<br />
11 11 / 82<br />
دریبل (4)<br />
22 22 78<br />
دریبل (16)<br />
/<br />
جدول2. رکوردهای آزمونهای اندازهگیریشده بههمراه رتبههای درصدی و نمرههای معادل آن<br />
نمره<br />
سن<br />
ویژگیهای<br />
فردی<br />
وزن<br />
قد<br />
شاخص تودۀ<br />
بدنی<br />
سرعت و<br />
چابکی در<br />
حمل توپ<br />
دریبل<br />
دریبل<br />
توانایی پاس<br />
دادن و<br />
کنترل توپ<br />
دریافتی<br />
پاس به دیوار<br />
(4/5 متر)<br />
پاس به دیوار<br />
(2 متر)<br />
تردستی،<br />
دقت، و<br />
کنترل توپ<br />
حفظ توپ در<br />
هوا (میانگین 3<br />
مرحله)<br />
حفظ توپ در<br />
هوا(30 ثانیه)<br />
رتبههای درصدی<br />
20 30 21 22 15 63 /<br />
25 33 24 23 16 82 /<br />
30 35 26 24 17 78 /<br />
35 37 28 25 17 16 /<br />
40 39 31 26 17 84 /<br />
45 41 33 27 18 60 /<br />
50 43 34 28 18 25 /<br />
55 45 36 29 18 10 /<br />
60 47 39 30 19 95 /<br />
65 48 41 31 19 76 /<br />
70 50 44 32 20 54 /<br />
75 52 46 33 20 37 /<br />
80 55 49 34 20 25 /<br />
85 59 52 35 21 21 /<br />
90 60 55 36 22 00 /<br />
95 63 65 38 23 92 /<br />
100 70 80 40 25 67 /<br />
16 30/<br />
78 19/<br />
59 1/<br />
70 60 18 10<br />
14 27/<br />
78 19/<br />
82 1/<br />
71 61 18 10 / 5<br />
13 26/<br />
77 20/<br />
24 1/<br />
72 63 19 11<br />
13 24/<br />
90 20/<br />
57 1/<br />
72 64 19 11 / 5<br />
12 24/<br />
76 20/<br />
82 1/<br />
74 65 20 12<br />
12 24/<br />
16 21/<br />
22 1/<br />
75 65 20 12 / 5<br />
12 23/<br />
73 21/<br />
64 1/<br />
75 67 21 13<br />
12 23/<br />
56 22/<br />
06 1/<br />
75 68 21 13 / 5<br />
11 23/<br />
45 22/<br />
52 1/<br />
76 68 22 14<br />
11 22/<br />
89 22/<br />
76 1/<br />
78 70 22 14 / 5<br />
11 22/<br />
37 23/<br />
12 1/<br />
78 70 22 15<br />
11 21/<br />
87 23/<br />
51 1/<br />
80 72 23 15 / 5<br />
11 21/<br />
76 23/<br />
78 1/<br />
80 74 23 16<br />
11 21/<br />
76 24/<br />
96 1/<br />
81 76 23 17<br />
11 21/<br />
22 25/<br />
74 1/<br />
84 80 23 18<br />
10 20/<br />
96 27/<br />
77 1/<br />
85 83 24 19<br />
10 20 51 31 91 1 96 96 24 20<br />
/<br />
/<br />
/<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
21<br />
دکتر مهدی کارگرفرد<br />
1<br />
کلموگروف<br />
1<br />
1<br />
جدول اطلاعات توصیفی متغیرهای<br />
اندازهگیری شده در این تحقیق را نشان میدهد. به<br />
کمک این جدول میتوان وضعیت توزیع دادهها<br />
را بررسی کرد. در جدول مذکور مواردی از قبیل<br />
میانگین، میانه، انحراف استاندارد، نمرۀ حداقل،<br />
نمرۀ حداکثر، کورتز، چولگی،و خطای استاندارد<br />
اندازهگیری مربوط مشخص شده است. لازم به<br />
ذکر است که جدول حاوی اطلاعات پس از<br />
آخرین پالایشهای به عمل آمده است و انتظار<br />
میرود دارای هیچ اشکال منطقی یا آماری نباشد.<br />
در صورت وجود تردید در مورد طبیعیبودن<br />
توزیع دادهها میتوان این موضوع را با آزمون<br />
اسمیرنوف آزمایش کرد. با توجه به<br />
تحلیلهای آماری، توزیعهای گزارششده همگی<br />
فارغ از هر گونه اختلال بود و نیازی به آزمون فوق<br />
نشد.<br />
چنانچهیافتههایجدول3 نشانمیدهد،وضعیت<br />
توزیع نمرههای دانشجویان قبل از کاربرد طرح و<br />
شیوۀ نمرهدهی جدید نرمال نیست<br />
حالی که این مسئله در مورد نمرههای دانشجویان<br />
بعد از کاربرد شیوۀ نمرهدهی جدید نرمالاست<br />
این نکته در شکل به وضوح نشان<br />
دادهشدهاست.<br />
004) = 0 / ،(P در<br />
1<br />
.(P = 0 / 150)<br />
جدول 3. بررسی وضعیت توزیع نمرههای دانشجویان قبل و بعد از کاربرد طرح و شیوۀ نمرهدهی جدید<br />
فراوانی میانگین انحراف معیار<br />
اختلافات نهایی آزمون گلموگروف<br />
مطلق مثبت منفی اسمیرنوفZ<br />
سطح معناداری<br />
0/004<br />
1/<br />
776 -0 / 178 0/<br />
132 0/<br />
178 2/<br />
36 17/<br />
37 100<br />
قبل 0/150<br />
1/<br />
138 -0 / 114 0/<br />
096 0/<br />
114 2/<br />
01 16/<br />
20 100<br />
بعد شکل 1. وضعیت نمرههای دانشجویان قبل و بعد از کاربرد طرح و شیوۀ نمرهدهی جدید<br />
1. Smiernoph Gamma Groph<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
ساماندهی به ارزشیابی درس تربیت بدنی عمومی 2 (رشته ی ورزشی فوتبال (<br />
22<br />
آیا بین نمرههای استادان مختلف استاد) قبل (5<br />
و بعد از شیوۀ نمرهدهی جدید تفاوت معنیداری<br />
وجود دارد؟ نتایج مربوط به آزمون لوین مبنی بر<br />
عدمتساویواریانسهادرجدول4 آمدهاست.<br />
همان طور که در جدول مشاهده میشود،<br />
فرضیۀ صفر مبنی بر تساوی واریانسها قبل و بعد از<br />
بنابراین، میتوان از<br />
طرح<br />
تحلیل واریانس جهت نشان دادن اختلاف میانگینها<br />
استفاده کرد، که نتایج آن در جدول 5 آمدهاست.<br />
همانطور که در جدول می بینید، تفاوت بین<br />
نمره های مربیان مختلف قبل از طرح معنیدار است<br />
در حالی که این تفاوت بین نمره های<br />
مربیان مختلف بعد از کاربرد نتایج طرح معنیدار<br />
نیست به عبارت دیگر، بعد از انجام<br />
طرح، تمامی استادان از شیوۀ جدید نمرهدهی و<br />
الگوییکسانپیرویکردهاند.<br />
بحثونتیجهگیری<br />
هدف اصلی این تحقیق عبارت است از<br />
ساماندهی به ارزشیابی درس تربیتبدنی عمومی2<br />
(رشتۀ ورزشی فوتبال جدول اطلاعات<br />
توصیفی متغیرهای اندازهگیری شده را نشان<br />
میدهد. یافتههای این جدول حاکی از این است<br />
که توزیع دادهها طبیعی است. در جدول<br />
رکوردهای آزمونهای مورد اندازهگیری به همراه<br />
رتبههای درصدی و نمرههای معادل آنها گزارش<br />
شده است، که تمامی استادان درس تربیتبدنی<br />
(رشتۀ ورزشی فوتبال) برای ارزشیابی پایانی<br />
دانشجویان در دانشگاه اصفهان به اتفاق از آن<br />
تبعیت میکنند. تاکنون آزمونهای مهارتی بسیاری<br />
در فوتبال مطرح شدهاند که می توان به مجموعه<br />
آزمونهای فوتبال ایگلی<br />
مور و کریستین رافورد<br />
2<br />
2<br />
1<br />
.(<br />
ک،<br />
،(1972) جانسون ،(1963)<br />
،(1958) (1979)<br />
4<br />
تأیید میشود 05) > 0 / .(P<br />
5<br />
،(P < 0 / 05)<br />
.(P > 0 / 05)<br />
جدول4. نتایج آزمون لوین برای بررسی فرض تساوی واریانس<br />
نمره های مربیان مختلف قبل و بعد از طرح<br />
آماره<br />
لوین<br />
درجۀ<br />
آزادی 1<br />
درجۀ<br />
آزادی 2<br />
سطح<br />
معنیداری<br />
0/222<br />
95 4 1/<br />
455<br />
قبل 0/472<br />
95 4 0/<br />
892<br />
بعد قبل از<br />
طرح<br />
بعد از<br />
طرح<br />
جدول5. نتایج تجزیه و تحلیل واریانس نمره های مربیان مختلف<br />
بین گروهی<br />
درون گروهی<br />
کلی<br />
بین گروهی<br />
درون گروهی<br />
کلی<br />
مجموع<br />
مجذورات<br />
درجۀ<br />
آزادی<br />
میانگین<br />
مجذورات<br />
F<br />
سطح<br />
معنیداری<br />
0 / 034<br />
2 / 599<br />
0/523<br />
0 / 809<br />
8 / 665<br />
5 / 417<br />
3 / 290<br />
4 / 067<br />
4<br />
95<br />
99<br />
4<br />
95<br />
99<br />
34 / 660<br />
514 / 650<br />
549 / 310<br />
13 / 160<br />
386 / 388<br />
399 / 547<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
23<br />
دکتر مهدی کارگرفرد<br />
،(1939)<br />
،(1954)<br />
3<br />
2<br />
(1942)، کرو (1968)، کنستانتینف<br />
،(1968) ،(1944)<br />
5<br />
1<br />
بونتز<br />
4<br />
لی مکنزی مک دونالد<br />
میشل(1963)،استرک(1964)،تاملینسون(1964)،<br />
واندرهف وارنر وارنر(1950)،<br />
بانگزبو جانسن و همکاران هوار و<br />
همکاران اشاره کرد هدف اصلی<br />
آزمونهای فوق ارزیابی و سنجش تواناییهای عمومی<br />
و پایۀ فوتبال در بازیکنان مبتدی و همچنین تهیۀ نورم<br />
بوده است. نتایج آنها تا حدودی با نتایج تحقیق<br />
حاضر همخوانی دارد. آزمونهای مهارتی وابسته به<br />
تمرین و آموزش اند؛ یعنی در آنها پس از یک دورۀ<br />
تمرینی و آموزشی مشخص میشود که آزمودنیها<br />
تا چه اندازه در یادگیری موفق بودهاند. همچنین،<br />
نتایج تحقیق حاضر تا حدودی با تحقیق ابراهیمی و<br />
همکاران(1 و) عروفزاده(4) همخوانیدارد.<br />
تحلیل آماری جدول و شکل ا-الف نشان<br />
میدهد قبل از طرح، توزیع نمره های استاد رشتۀ<br />
فوتبال که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند<br />
غیرطبیعی است. در حالی که تحلیل آماری شکل<br />
ا-ب نشان میدهد بعد از طرح بر اساس تبعیت از<br />
اطلاعات جدول توزیع نمره های استادان طبیعی<br />
شده است. ظاهراً، اگر چه برخی استادان در مقابل<br />
استانداردهای جدید ارزشیابی ایستادگی میکنند،<br />
اما برای هماهنگی و سازگاری با شیوۀ جدید به زمان<br />
بیشتری نیاز دارند. در جدول 5 نتایج تجزیه و تحلیل<br />
استاد رشتۀ فوتبال که به صورت تصادفی<br />
انتخاب شده بودند، گزارش شده است. نتایج این<br />
جدول نشان میدهد، تفاوت بین نمره های مربیان<br />
مختلف قبل از طرح معنادار است به<br />
عبارت دیگر، مربیان مختلف به صورت سلیقهای<br />
عمل میکردهاند. در حالی که، این تفاوت بین<br />
نمره های مربیان مختلف بعد از انجام طرح معنادار<br />
بهعبارتدیگر،بعدازانجامطرح<br />
تمامی استادان از شیوۀ جدید نمرهدهی یکسان<br />
پیرویکردهاند.<br />
فوتبال محبوبترین رشتۀ ورزشی در واحد<br />
تربیت بدنی عمومی پسران است. متأسفانه در حال<br />
حاضر حتی در یک دانشگاه واحد هیچگونه<br />
هماهنگی بین استادان از حیث برنامۀ درسی و<br />
ارزشیابی این واحد وجود ندارد. بدین منوال،<br />
استادان و دانشجویان هر دو در سردرگمی و<br />
بلاتکلیفیبسرمی برندواینبهبیانگیزشیوانحراف<br />
از اهداف عالی و برشمرده برای واحد منجر<br />
می شود. ساماندهی به برنامهریزی و ارزشیابی درس<br />
فوتبالدانشگاهینهتنهااجراوارزشیابیایندرسرا<br />
بهبود میبخشد، بلکه برای ساماندهی به اجرا و<br />
ارزشیابی سایر درسها نیز الگو قرار می گیرد. در حال<br />
حاضر، بسیاری از معلمان و استادان تربیتبدنی از<br />
آزمونهای عینی و نورمهای معتبر در ارزشیابی دقیق<br />
دانشجویانمحرومهستند(10).<br />
بر اساس گزارشهای تحقیقاتی مورو و همکاران<br />
نگرشهاینامناسبیکهبهطورمعمولمعیارهای<br />
نمرهدهی قرار گرفته اند، از جمله شرکت در<br />
فعالیتهایورزشی،نگرش،مشاهدۀمهارتها،پتانسیل،<br />
حضور و غیاب، لباس مناسب ورزشی، مسائل<br />
انضباطی، اخلاق ورزشی، عضویت در تیمهای<br />
ورزشی، میزان جدیت، میزان موفقیت و سایر<br />
2<br />
(2)<br />
1. Bontz, J.<br />
2. Crew, V. N.<br />
3. Konstantinov, K. J.<br />
4. Lee, H. C.<br />
5. Vanderhoff, M.<br />
6. Bahgsbo<br />
7.D.G.Hoar et al<br />
7654321<br />
نیست(05 > 0 / .(P<br />
(12)<br />
.(P.<<br />
،(1941)<br />
،(1998)<br />
.(9 ،1،4)<br />
5<br />
0 / 05)<br />
3<br />
،(1932)<br />
،(8)<br />
7<br />
(11)<br />
،2<br />
6<br />
واریانس 5<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
ساماندهی به ارزشیابی درس تربیت بدنی عمومی 2 (رشته ی ورزشی فوتبال (<br />
24<br />
فاکتورهای مثبت دانشجو. در بعضی مواقع نیز<br />
فاکتورهایمنفیازقبیلروابطفردیوحقالسکوت<br />
(در مقابل عدم انجام وظیفه در برگزاری مناسب<br />
کلاس) نیز روال نمرهدهی را کاملاً از مسیر مناسب<br />
منحرف می کند، از ارزش آزمونهای آمادگی<br />
جسمانیومهارتیمی کاهد،وکلاسهایتربیتبدنی<br />
را غیرضروری یا با تأثیر منفی جلوه می دهد<br />
متأسفانه برخی همکاران در دانشگاه اصفهان و دیگر<br />
دانشگاههای کشور به استفاده از انواع مشابهی از<br />
نگرشهای نامناسب عادت دارند. همۀ این مسائل<br />
دست به دست هم داده اند تا نظر ذهنی معلمان و<br />
استادانکلاستنهامرجعتصمیمگیریدرموردنمرۀ<br />
دانشجو باشد و هیچ منبعی هم برای اصلاح وجود<br />
نداشته باشد. بدین طریق یک دانشجوی با<br />
یک خصوصیات جسمانی و مهارتی و همچنین<br />
رفتاری ثابت و واحد در کلاسهای مختلف<br />
نمرههایی متفاوت از تا می گیرد. به دلیل<br />
همین توزیع غیرطبیعی و دوقطبیبودن نمره هاست<br />
که بسیاری از دانشجویان با نمره های پایین و ضعیف<br />
نسبت به دروس تربیتبدنی دلسرد و ناامیدمیشوند،<br />
زیرا برای آنان به راحتی قابل درک نیست که چرا<br />
چنین نمره های ضعیفی باید اخذ کنند، در حالی که<br />
دیگر همکلاسهایشان با انجام فعالیتهای یکسان<br />
نمره هایبهتریمی گیرند(3).<br />
باتوجهبهمواردفوق،شیوۀارزشیابیدرکشورنه<br />
از روایی و اعتبار لازم برخوردار است و نه برای<br />
دانشجویان قابل گزارش و قابل درک است<br />
برای ساماندهی شیوۀ ارزشیابی و نمرهدهی در<br />
دانشگاه اصفهان تصمیم گرفتیم: 1. برای جلوگیری<br />
از کاهش انگیزه در دانشجویان نمرۀ کمتر به<br />
دانشجویان فعال، منظم و مرتب و بدون غیبت داده<br />
نشود. اساس نمره ها بر مجموعه آزمونهای<br />
آمادگی مهارتی استاندارد باشد. و از روش<br />
آزمونگیری و نورمهای یکسان در ارزشیابی پایانی<br />
استفاده شود. برای این مهم، مرکزی در دانشگاه<br />
اصفهان برای اجرای نهایی آزمونها و محاسبۀ نمره ها<br />
تأسیس شد. در نهایت، مرکز نمره های حاصل را<br />
برای تجدیدنظر و اصلاح به استادان درس پیشنهاد<br />
می کند. اگر چه، به نظر میرسد، استادان مرد در<br />
مقایسهبااستادانزن،مقاومتبیشتریدربهکاربردن<br />
نظامجدیدارزشیابیبرایدروستربیتبدنیازخود<br />
نشان میدهند، به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان<br />
داد استانداردهای جدید میتوانند سیستم ارزشیابی<br />
رابهبودبخشندونمره هاراعینیکنند.<br />
.(3)<br />
از 12<br />
.3<br />
.2<br />
.(1)<br />
واحد –<br />
(20<br />
–<br />
0<br />
)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
25<br />
دکتر مهدی کارگرفرد<br />
منابع<br />
ابراهیمی، مجتبی، و مهدی کارگرفرد، «تهیۀ نورم مهارتی برای رشتۀ ورزشی فوتبال در دانش آموزان پسر دورۀ<br />
متوسطۀ شهرستان شیراز». دانشگاه اصفهان، دانشکدۀ تربیت بدنی و علوم ورزشی، پایاننامۀ کارشناسی ارشد.<br />
بوم گارتنر، تد، و اندرو جکسون، سنجش و اندازهگیری در تربیتبدنی. ترجمۀ حسین سپاسی و پریوش نوربخش،<br />
تهران: انتشارات سمت.<br />
ذوالاکتاف، وحید، «ساماندهی به ارائه و ارزشیابی درس تربیتبدنی 1 از طریق استانداردکردن آزمونهای آمادگی<br />
جسمانی و تهیۀ نورمهای مربوط در دانشگاه اصفهان». دانشگاه اصفهان: طرح پژوهش مصوب.<br />
عروف زاده، شهرام، «تهیه و تدوین نورم مهارتی در رشتۀ فوتبال، والیبال، بسکتبال و بدمینتون برای دانشآموزان پسر<br />
17-14 سالۀ اصفهان». آموزش و پرورش اصفهان، جزوۀ پژوهشی شورای تحقیقات.<br />
کاشف، مجید، و عباس بنیان، «بررسی محتوا و شیوۀ ارزشیابی واحد تربیتبدنی عمومی1 دانشگاههای کشور». مجلۀ<br />
پژوهش در علوم ورزشی، سال دوم، شمارۀ 5 ص<br />
مجتهدی، حسین، «تهیه و تدوین نورم مهارتی در رشتههای والیبال، بسکتبال، تنیس و بدمینتون برای دانشآموزان<br />
دختر 17-14 سالۀ استان اصفهان». آموزش و پرورش اصفهان، جزوۀ پژوهشی شورای تحقیقات.<br />
نوربخش، ناصر، «هنجاریابی آزمونهای مهارتی و تخصصی ورزش والیبال جهت ارزشیابی درس تربیتبدنی برای<br />
دانشآموزان پسر مقطع متوسطۀ نظام جدید شهرستانهای استان تهران». آموزش و پرورش تهران، شورای تحقیقات آموزش و<br />
پرورش.<br />
.24-15 .<br />
8. Bahgsbo, J. (1994). “Fitness Training in Football: a Scientific Approach”. Bagsvaerd: Human Kinetics.<br />
9. Brandford, N. S. & W. Polayhe (1993). “Assessing Sport Skills”. Philadelphia: Human Kinetics.<br />
10. Hensley, L.D. & W.B. East (1989). “Testing and Grading in the Psychomotor Domain. In MJ Safrit and<br />
TM Wood (Eds.): Measurement Concepts in Physical Education and Exercise Science”. USA: Human<br />
Kinetics.<br />
11. Hoare,D.G.,& C.R. Warr (2000). “Talent Identification Women’s Soccer: An Australian Experian”.<br />
Journal of Sports Sciences, 18: 751-758.<br />
12. Morrow J.R. & A.W. Jakson, & J.G. Disch, ,& D.P. Mood (1995). “Measurement and Evaluation in<br />
Human Performance”. USA: Human Kinetics.<br />
13. Rosch, D. & R. Hodgson & L. Peterson (2000). “Assessment and Evaluation of Football Performance”.<br />
Journal of Sports Medicine, 28(5), 28-38.<br />
14. Tritschler K. (2000). Barrow and McGee’s Practical Measurement and Assessment , 5 th ed, USA:<br />
Lippincott Williams & Willkins.<br />
15. Williams, A.M. (2000). “Perceptual Skill in Soccer. Implications for Talent Identification and<br />
Development”. Journal of Sports Sciences, 18: 737-775.<br />
16. Yeagley, J. (1972). “Soccer Skills Tests”. India University, Bloomington, Unpublished paper.<br />
.1384<br />
،<br />
.1376<br />
.1383<br />
.1379<br />
.1379<br />
.1380<br />
.1376<br />
.1<br />
.2<br />
.3<br />
.4<br />
.5<br />
.6<br />
.7<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
ساماندهی به ارزشیابی درس تربیت بدنی عمومی 2 (رشته ی ورزشی فوتبال (<br />
26<br />
<strong>سفید</strong><br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386<br />
مقایسۀ تأثیر تعداد جلسات پیادهروی 27<br />
در هفته بر تغییرات ترکیب<br />
بدنی زنان کمتحرک<br />
تاریخ دریافت: 85/3/23<br />
تاریخ تصویب: 85/9/6<br />
*<br />
اکرم جعفری، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد (باشگاه پژ وهشگران جوان)<br />
<br />
<br />
<br />
محمدرضا مرادی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرکرد<br />
آتنا سلیمی، کارشناس تربیتبدنی و علوم ورزشی<br />
ابراهیم محمدی، کارشناس تربیتبدنی و علوم ورزشی<br />
چکیده:<br />
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مقایسۀ تأثیر تعداد جلسات پیادهروی در هفته بر تغییرات ترکیب بدنی<br />
زنان کمتحرک. 36 زن 55-25 ساله با اضافه وزن (4 99± 3 / 27 / کیلوگرم بر مترمربع) که سابقۀ بیماری نداشتند،<br />
به طور تصادفی به 3 گروه مساوی تقسیم شدند: گروه اول 1 روز، گروه دوم 2 روز، و گروه سوم 3 روز در هفته<br />
روی نوارگردان پیاده روی کردند. در هر روز تمرین، شرکتکنندگان 60 دقیقه و با شدت %65-80 ضربان قلب<br />
بیشینه پیادهروی سریع انجام دادند. برنامۀ تمرین به مدت 12 هفته به طول انجامید. وزن، درصد چربی بدن،<br />
BMI و WHR قبل و بعد از تمرین اندازهگیریشد.<br />
تجزیهوتحلیل دادههابا استفادهاز آزمونتحلیلواریانس(ANOVA)انجامشد.میانگینوزن،درصدچربی بدن،<br />
WHR و BMI شرکتکنندگان در پژوهش از 15±9 / 7 69 / کیلوگرم، 71±4 / 6 ،%33 / 056 ±0 / 82 99±3 / 4 ،0 / 27 /<br />
کیلوگرم بر مترمربع به 69± 8 / 9 67 / کیلوگرم، ،%31±4 / 3 05 ±0 / 81 55±3 / 1 ،0 / 26 / کیلوگرم بر مترمربع به طور<br />
معناداری تغییر یافت (05 0> / p). آزمون توکی نشان داد اختلاف بین گروهها ناشی از تغییرات معنادار در گروه<br />
سوم است.<br />
در زنان کمتحرک<br />
دارای اضافه وزن، پیادهروی به مدت60 دقیقه،<br />
2 یا 1<br />
روز در هفته و با شدت متوسط<br />
نمیتواند باعث تغییرات معنادار در ترکیب بدنی شود و حداقل 3 روز فعالیت بدنی در هفته مدت زمان لازم<br />
برای بهبود ترکیب بدنی است.<br />
واژگان کلیدی: پیادهروی، اضافهوزن، زنان کمتحرک.<br />
* E-mail: Jafari202002@yahoo.com<br />
مقدمه<br />
امروزه چاقی و اضافهوزن به یکی ازمسائلمهم و<br />
نگرانکننده در جامعه تبدیل شده است، زیرا ارتباط<br />
زیادی با بسیاری از بیماریها دارد (3، 15). در جهان<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
28 مقایسۀ تأثیر تعداد جلسات پیاده روی در هفته بر تغییرات ترکیب بدنی زنان کم تحرک<br />
4321<br />
بهتریدارند(28،9،7).<br />
5<br />
انجامشده، IOM<br />
2002 گزارش داد 30<br />
6<br />
25-18 / 5 BMI<br />
مدرن شیوع چاقی و اضافهوزن جایگزین مشکلات<br />
گذشتۀ جوامع فقیر (مانند سوءتغذیه و بیماریهای<br />
عفونی) شدهاست(34). نگرانیهایمربوطبهچاقیو<br />
اضافهوزن از آنجا ناشی میشود که این امر به<br />
بیماریهایی مانند بیماری قلبی- عروقی، دیابت نوع<br />
دوم، پرفشارخونی، چربی خون بالا، مشکلات<br />
مفصلی، مشکلات تنفسی، بیماری کیسه صفرا،<br />
عقیمی و برخی سرطانها می انجامد افزایش<br />
وزن بدن در نتیجۀ عدم تعادل بین دریافت و مصرف<br />
انرژی است. فعالیت بدنی مهمترین عامل مصرف<br />
انرژیاستودرتنظیموزننقشمهمیدارد(15).<br />
مطالعات مختلف نشان میدهد در افراد دارای<br />
اضافه وزن استفاده از برنامۀ تمرینی مناسب در<br />
طولانیمدتدرکاهشوزنمناسبترازبرنامههایی<br />
است که تنها به رژیم غذایی تکیه دارند<br />
اهمیت و نقش فعالیت بدنی در کنترل وزن در این<br />
است که سطح مناسبی از فعالیت بدنی برای<br />
جلوگیری از چاقی تعیین می شود بنابراین<br />
استفاده از روشی علمی و مناسب جهت تسهیل<br />
سازگاری و حفظ مقدار مناسب فعالیت بدنی در<br />
کنترلوزن،مهمواساسیاست.<br />
در سال<br />
پیشنهاد شد هر فردی برای حفظ سلامتی باید<br />
دقیقه در اکثر روزهای هفته- ترجیحاً در همۀ<br />
روزهای هفته- فعالیت بدنی با شدت متوسط داشته<br />
باشد در سال<br />
پیشنهاداتی مشابه با<br />
همین مقدار فعالیت بدنی مطرح شد اما<br />
در تحقیقاتی که طی سالهای بعد انجام شد محققان<br />
دریافتنددرمیانافرادباوزننرمال،دارایاضافهوزن<br />
و چاق، افرادی که روزانه حدود دقیقه فعالیت<br />
بدنی منظم انجام میدهند، وضعیت ترکیب بدنی<br />
در سال<br />
بر پایۀ نتایج تحقیقات<br />
دقیقه فعالیت بدنی روزانه در<br />
افرادی که آنها بین است و قصد<br />
کنترل وزن را دارند، کافی نیست. به اعتقاد آنها،<br />
مقدار فعالیت بدنی مناسب روزانه جهت جلوگیری<br />
از افزایش وزن دقیقه و با شدت متوسط (مانند<br />
پیاده روییاجاگینگ) است(12).<br />
مطالعاتبعدنشاندادبرایحداکثرکاهشوزن،<br />
حداقل60 دقیقه فعالیت بدنی روزانه و با شدت<br />
متوسطلازماست(17،11). جکیک<br />
در تحقیقات خود بر این موضوع اشاره دارد که هر<br />
چند دقیقه فعالیت بدنی روزانه با شدت متوسط<br />
برای سلامتی افراد فواید زیادی دارد، کنترل وزن یا<br />
کاهش وزن نیازمند مقدار فعالیت بدنیبیشتریاست<br />
و این مقدار فعالیت بدنی کافی نیست. به نظر وی<br />
مدتزمانفعالیتبدنیروزانهبرایکنترلیاکاهش<br />
وزن60 دقیقهاست(15،14).<br />
با توجه به نتایج این تحقیقات، لزوم انجام روزانه<br />
دقیقه فعالیت بدنی برای بهبود ترکیب بدنی در<br />
افراد دارای اضافه وزن روشن است، اما باید توجه<br />
داشت که بسیاری افراد، برنامۀ زندگی پرمشغله ای<br />
دارند و نمیتوانند هر روز حداقل 60 دقیقه به فعالیت<br />
بدنی بپردازند؛ درک این نکته که آیا تعداد روزهای<br />
کمتر فعالیت بدنی، میتواند در بهبود ترکیب بدنی<br />
(2005،2003)<br />
7<br />
60<br />
1. American College of Sport Medicine<br />
2. Center for Disease Control and Prevention<br />
3. American Heart Association<br />
4. Institutes of Health National<br />
5. Institute of Medicine<br />
6. Body Mass Index<br />
7. Jakicic<br />
30<br />
60<br />
.(22 ،21)<br />
2 1<br />
و CDC<br />
30<br />
3<br />
.(16)<br />
.(15)<br />
1995 در گزارش ACSM<br />
1996 در گزارشهای ، AHA<br />
.(8 ،32 ،19)<br />
60<br />
.(20)<br />
و US Surgeon General<br />
4<br />
IHN<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
29<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، آتنا سلیمی، ابراهیم محمدی<br />
1<br />
مؤثر باشد، جای تأمل دارد، چرا که نتایج متناقضی<br />
دربارۀاثربخشیمدتزمانفعالیتبدنیمطرحاست.<br />
کوکس در پژوهش خود دربارۀ مردان<br />
کمتحرک دریافت30 دقیقه فعالیت بدنی،3 روز در<br />
هفته نمیتواند باعث کاهش<br />
در<br />
چربی بدن افراد شود<br />
پی157 دقیقهفعالیتبدنیدرهفتهنیزتغییرمعناداری<br />
درترکیببدنیزنانکمتحرکمشاهدهنکرد(10).<br />
بدنی47<br />
امامرفی<br />
زنکمتحرکبهدنبال 5 روز فعالیت بدنی در هفته،<br />
هرروز30دقیقه،بهبود معناداری گزارش داد<br />
با توجه به این تحقیقات و با توجه به گزارشات<br />
مبنی بر60 دقیقه فعالیت<br />
بدنی روزانه، هدف این پژوهش عبارت است از<br />
مقایسۀ تأثیر تعداد جلسات پیادهروی در هفته بر<br />
تغییرات ترکیب بدنی زنان کمتحرک. به این منظور<br />
تأثیر60 دقیقه پیادهروی روزانه با شدتمتوسط در1<br />
بربرخیشاخصهایترکیببدنی<br />
و2<br />
زنانکمتحرکدارایاضافهوزنمقایسهشدهاست.<br />
WHR ،BMI و درصد<br />
2<br />
(1992) حتی<br />
.(18)<br />
(5). هارمن<br />
(2003)<br />
(1998) درتحقیقخوددرترکیب<br />
و CDC<br />
3<br />
سازمانهای IOM<br />
3 روزدرهفته<br />
،<br />
روششناسی<br />
آزمودنیها<br />
شرکتکنندگانپژوهشحاضررا36زن55-25<br />
بر<br />
سال<br />
مترمربع)تشکیلدادندکهبهیکیازسالنهایورزشی<br />
سطح تهران مراجعه کرده بودند. آزمودنیهای این<br />
پژوهش شاغل در امور اداری بودند و طی سال<br />
گذشته فعالیت ورزشی مرتب نداشتند. آزمودنیها به<br />
طورتصادفیدر3گروه12 نفریقرارگرفتند.<br />
دارای اضافه وزن(4 ± 3 / 99 27 / کیلوگرم<br />
3<br />
فعالیتبدنی<br />
فعالیتبدنیموردنظردرپژوهششامل60 دقیقه<br />
پیادهروی سریع روی دستگاه نوارگردان بود که با<br />
شدت %65-80 ضربان قلب بیشینه در هر<br />
جلسه انجام شد. گروه روز در هفته به تمرین<br />
پیادهروی میپرداخت، معادل دقیقه در هفته؛<br />
گروه دوم 2 روز در هفته، معادل 120 دقیقه در هفته؛<br />
و در نهایت گروه سوم 3 روز در هفته و<br />
دقیقهدرهفتهبهتمرین<br />
در این پژوهش از دستگاه نوارگردانی استفاده<br />
شد که قابلیت نمایش ضربان قلب (با کمک کمربند<br />
دور سینه) و تنظیم شدن در ضربان قلب ویژه را<br />
داشت. برای اینکه شرکتکنندگان در پژوهش در<br />
مورد نظر فعالیت کنند، نوارگردان در<br />
تنظیمشدکهطبقفرمولزیرحدوداً<br />
معادل%70-50 VOاست(31). 2max<br />
4<br />
(MHR)<br />
60<br />
اول 1<br />
معادل 180<br />
4321<br />
پیادهرویمیپرداختند.<br />
%MHR= 64 /<br />
0 × % VO 2max + 37<br />
دامنۀ VO 2max<br />
MHR %80-65<br />
قبل از شروع برنامۀ پیادهروی، برای آشنایی<br />
آزمودنیها با نحوۀ پیادهروی با دستگاه<br />
جلسه تمرین منظور شد. با توجه به اینکه<br />
شرکتکنندگان در پژوهش افراد کمتحرک بودند<br />
وبرخیتوانایی60 دقیقهپیادهرویمداومرانداشتند،<br />
در چند جلسۀ اول به صورت دو نوبت 30 دقیقهای با<br />
استراحت بین دو نوبت به فعالیت پرداختند.<br />
به تدریج شدت تمرین در 12 هفته برنامۀ ورزشی از<br />
به افزایش یافت. همچنین از<br />
آزمودنیهای تحقیق خواسته شد در مدت پژوهش،<br />
رژیم غذایی خود را تغییر ندهند و در فعالیتهای<br />
ورزشیدیگریشرکتنکنند.<br />
نوارگردان، 2<br />
1. Cox<br />
2. Harman<br />
3. Murphy<br />
4. Maximum Heart Rate<br />
MHR<br />
%80<br />
10 دقیقه<br />
65<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
30 مقایسۀ تأثیر تعداد جلسات پیاده روی در هفته بر تغییرات ترکیب بدنی زنان کم تحرک<br />
ابزارگردآوریاطلاعات<br />
وزن آزمودنیها با ترازوی (ساخت کشور<br />
آلمان) و قد آنها با استفاده از دیوار مدرج تعیین شد.<br />
پس از اندازهگیری قد و وزن آزمودنیها، از تقسیم<br />
محاسبه شد.<br />
وزن (کیلوگرم) بر قد<br />
برایاندازهگیریدورکمر،محیطشکمدرمحدودۀ<br />
ناف و برای اندازهگیری دور باسن، پهنترین<br />
قسمت باسن با متر نواری اندازهگیری شد. سپس با<br />
تقسیم اندازۀ دور کمر بر اندازۀ دور<br />
به دست آمد. برآورد درصد چربی بدن با استفاده<br />
از کالیپر انجام شد. چربی زیرپوستی سهسربازو،<br />
شکم و فوق خاصرهای اندازهگیری و در فرمول<br />
جکسون و پولاک ویژۀ زنان قرار<br />
گرفت<br />
1<br />
باسن (WHR)<br />
Seca<br />
(مترمربع)، BMI<br />
(1985)<br />
.(13)<br />
D b = 0/<br />
089733 −0/<br />
0009245 (x) +<br />
2<br />
0/<br />
0000025 (x) − 0/<br />
0000979 (age)<br />
مجموع چربی زیرپوستی سهسربازو، شکم و فوق<br />
خاصرهای<br />
روشآماری<br />
تجزیهوتحلیلدادههایپژوهشحاضربااستفاده<br />
از<br />
از نرمافزار انجام شد<br />
آزمون تجزیه و تحلیل واریانس برای<br />
مقایسۀ میانگین متغیرهای پژوهش در بین گروهها<br />
استفاده شد. در صورت مشاهدۀ اختلاف معنادار<br />
آماری در نتایج به دست آمده و برای اینکه مشخص<br />
شود کدام میانگینها دارای اختلاف معنادارند، از<br />
آزمون توکی استفاده شد. سطح انتخابشده برای<br />
بود.<br />
نشاندادن<br />
.(version 11.0)<br />
(ANOVA)<br />
SPSS<br />
اختلافمعنادارآماری(0/05> p)<br />
4<br />
1<br />
یافتهها<br />
همۀآزمودنیهابرنامۀ12هفتهایپژ وهشرابهاتمام<br />
رساندند.درجدولهای1و2میانگینوانحرافاستاندارد،<br />
میانگین وزن، درصد چربی<br />
تا و در نمودارهای آزمودنیها در مراحل پیش از<br />
بدن، آزمونوپسازآزمونآمدهاست.همچنیندرجدول<br />
در<br />
نیز همبستگی متغیرهای ترکیب بدنی مرحلۀپیشآزمونوپسآزمونآوردهشدهاست.<br />
3 گروه<br />
WHR و BMI<br />
3<br />
x =<br />
% BF = (501Db) -457<br />
جدول 1. مقایسۀ ترکیب بدنی سه گروه در مرحلۀ پیشآزمون<br />
گروه اول گروه دوم گروه سوم<br />
انحراف معیار± میانگین<br />
انحراف معیار ± میانگین<br />
انحراف معیار± میانگین<br />
P.value<br />
0/36<br />
69/4 ± 10 / 7<br />
68/04 ± 9 / 1<br />
67 ± 9 / 1<br />
وزن (Kg)<br />
درصد چربی بدن 34<br />
0/21<br />
33/10± 4 / 2<br />
33/9 ± 5 / 01<br />
/14 ± 4 / 3<br />
0/16<br />
27/50 ± 3 / 35 27/78 ± 3 / 02<br />
/44 ± 3 / 6<br />
0/261<br />
0/82 ± 0 / 057 0/81 ± 0 / 055<br />
/82 ± 0 / 039<br />
28 (Kg/m 2 ) BMI<br />
0 WHR<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
31<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، آتنا سلیمی، ابراهیم محمدی<br />
P.value<br />
جدول 2. مقایسۀ ترکیب بدنی سه گروه در مرحلۀ پسآزمون<br />
گروه اول گروه دوم گروه سوم<br />
انحراف معیار± میانگین<br />
انحراف معیار ± میانگین<br />
انحراف معیار± میانگین<br />
0/0082<br />
66/50 ± 9 / 8 67/1 ± 8 / 5 66 /45 ± 9 / 05<br />
وزن (Kg)<br />
0/0258<br />
29/95 ± 3 / 9 31/4 ± 4 / 3<br />
/67 ± 4 / 4<br />
0/006<br />
25/02 ± 2 / 4 26/65 ± 2 / 8<br />
/28 ± 3 / 4<br />
0/0189<br />
0/78 ± 0 / 05 0/79 ± 0 / 05<br />
/82 ± 0 / 036<br />
درصد چربی بدن 32<br />
28 (Kg/m 2 ) BMI<br />
0 WHR<br />
جدول 3. همبستگی متغیرهای ترکیب بدنی سه گروه در مرحلۀ پیشآزمون و پسآزمون<br />
پسآزمون<br />
*<br />
0 / 53<br />
P
32 مقایسۀ تأثیر تعداد جلسات پیاده روی در هفته بر تغییرات ترکیب بدنی زنان کم تحرک<br />
35<br />
29<br />
34<br />
28<br />
33<br />
32<br />
31<br />
30<br />
29<br />
28<br />
گروه 1<br />
گروه 2<br />
گروه 3<br />
27<br />
26<br />
25<br />
24<br />
گروه 1<br />
گروه 2<br />
گروه 3<br />
27<br />
23<br />
پس آزمون<br />
پیش آزمون<br />
پس آزمون<br />
پیش آزمون<br />
3<br />
نمودار3. وضعیت BMI آزمودنیها در<br />
مرحلۀ پیشآزمون و پسآزمون<br />
مقایسۀ میانگین کاهش وزن در هر گروه نشان<br />
میدهد این مقدار در گروه اول در<br />
گروه دوم کیلوگرم و در گروه سوم<br />
کیلوگرماست. میانگینکاهشدرصدچربیبدندر<br />
و،<br />
گروه اول، دوم، و سوم به<br />
درصداست. میانگینکاهشBMIدر گروه<br />
گروه دوم و گروه سوم کیلوگرم بر<br />
مترمربع بود و در نهایت میانگین کاهش WHR در<br />
گروه اول، دوم، و سوم برابر و0 است.<br />
آزمون نشان داد در مرحلۀ پسآزمون<br />
اختلاف معناداری بین میانگینهای سه گروه وجود<br />
دارد. همچنین در پی آزمون توکی مشاهده شد این<br />
اختلاف به دلیل تغییر معنادار در میانگین متغیرهای<br />
گروهسوماست.<br />
نمودار4. وضعیت درصد چربی بدن آزمودنیها<br />
در مرحلۀ پیشآزمون و پس آزمون<br />
0 / 55 کیلوگرم<br />
2 / 9<br />
ترتیب 3 / 15 2 / 5 ،1 / 47<br />
اول16 ،0 /<br />
2 / 87<br />
0 / 04<br />
با /02 ،0<br />
0 / 94<br />
،1 / 3<br />
ANOVA<br />
بحث<br />
دقیقه پیادهروی با شدت<br />
در این پژوهش اثر روز در هفته بر ترکیب بدنی<br />
متوسط، یافتههای<br />
است. شده بررسی کمتحرک زنان پژوهش حاضر بیانگر اهمیت مقدار پیادهروی در هر<br />
جلسه و همچنین تعداد جلسات فعالیت بدنی در هفته<br />
است. نتایج این پژوهش به روشنی نشان داد در زنان<br />
دارای اضافه وزن بدون تغییر رژیم غذایی، حداقل<br />
تعداد روزهای فعالیت بدنی در هفته، برای بهبود<br />
معنیدار ترکیب بدنی روز و هر روز دقیقه با<br />
شدت متوسط است. تجزیه و تحلیل یافتههای<br />
پژوهش حاضر نشان داد در میان گروه، افزایش<br />
مدت زمان فعالیت بدنی در گروه سوم روز در<br />
هفته) باعث مصرف انرژی بیشتر در هفته و در نتیجه<br />
کاهشبیشتروزن،درصدچربی<br />
شد، در حالی که در دو گروه دیگر کاهش بسیار<br />
کمی در متغیرهای مورد نظر به وجود آمد که از<br />
لحاظ آماری معنادار نبود. یافتههای محققان نشان<br />
میدهد در برنامههای ترکیب بدنی و کاهش وزن<br />
نقش مدت زمان فعالیت بدنی از شدت آن مهمتر<br />
است و) کل مدت زمان فعالیت بدنی در هفته<br />
عاملی مهم در بهبود سلامت و حفظ آن است<br />
تحقیقات جدید نشان میدهد مدت و شدت<br />
فعالیت بدنی برای تغییر ترکیب بدنی باید کافی و به<br />
اندازۀلازمباشد.<br />
درمیان تحقیقاتیکهدرآنهاتنهاازفعالیتبدنی،<br />
بدونرژیمغذایی،استفادهشد،نتایجپژوهشحاضر<br />
60<br />
3)<br />
3<br />
بدن،BMIو WHR<br />
،26)<br />
4 ،1)<br />
.(23<br />
60<br />
در ،2 ،1 و 3<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
؛)<br />
33<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، آتنا سلیمی، ابراهیم محمدی<br />
30 ،6 ،2)<br />
نتایج تحقیق کوکس (2003) را حمایت میکند و به<br />
دنبال90 دقیقهفعالیتبدنی(3 روزدرهفتهوهرروز<br />
دقیقه) کاهش وزن یا کاهش یا<br />
مشاهده نشد میان مطالعاتی که از مدت زمان<br />
بیشتری استفاده کرده بودند، مرفی و) کمپر<br />
بدنیبرایکاهش<br />
وزن را 150 دقیقه در هفته توصیه میکنند<br />
در پی دقیقه فعالیت<br />
اما هارمن<br />
بدنی در هفته با شدت متوسط نیز تغییر معناداری در<br />
ترکیببدنیزنانکمتحرکمشاهدهنکرد(10).<br />
بهنظرمیرسدمؤثربودنانجام150 دقیقهفعالیت<br />
بدنی با شدت متوسط در هفته هنوز مورد تردید<br />
محققان است. با توجه به این تحقیقات، روشن است<br />
که مدت زمان فعالیت بدنی گروه اول و دوم در این<br />
تحقیق، و دقیقه در هفته) جهت تغییر در<br />
ترکیب بدنی کافی نیست و تغییر معناداری در<br />
ترکیب بدنی آنها دیده نشده است. اسلنز<br />
پیشنهاد میکند افراد برای کسب نتایج بهتر، روزانه<br />
30 دقیقه،210 دقیقه در هفته، پیادهروی داشته باشند.<br />
بهنظرویدرصورتیکهشدتیامدتزمانفعالیت<br />
بدنیبیشترشود،نتایجبهتریحاصلمیشود(29).<br />
نیز حداکثر<br />
به نظر جکیک<br />
کاهش وزن در پی حداقل دقیقه فعالیت بدنی<br />
روزانه ایجاد میشود با در نظر گرفتن<br />
توصیههای مبنی بر انجام دقیقه<br />
فعالیت بدنی روزانه برای کاهش وزن و بهبود<br />
ترکیب بدنی، بر پایۀ نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد<br />
میشود افراد دارای اضافه وزنی که نمیتوانند هر<br />
روز این مقدار فعالیت بدنی انجام دهند حداقل3 روز<br />
در هفته و هر روز دقیقه- 180دقیقه در هفته-<br />
فعالیتبدنیباشدتمتوسطانجامدهند.<br />
فعالیت بدنی بدون رژیم غذایی بر کاهش چربی<br />
بدن تأثیر متوسطی دارد و) به حفظ وزن و<br />
جلوگیری از بازگشت مجدد وزن کمک میکند<br />
اگرچهدراینپژوهشازشرکتکنندگان<br />
خواسته شد رژیم غذای خود را تغییر ندهند، احتمالاً<br />
در صورت کاهش مقدار مصرف انرژی، مقدار<br />
کاهش وزن بدن و بهبود شاخصهای ترکیب بدنی<br />
بیشتر خواهد بود. در اکثر مطالعاتی که در زمینۀ<br />
کاهش وزن موفق بودهاند ترکیب مناسبی از فعالیت<br />
بدنیورژیمغذاییاستفادهشده<br />
کوکس در تحقیق خود دریافت<br />
دقیقه فعالیت بدنی شدید، حتی 3 روز در هفته، اگر<br />
همراه با رژیم غذایی کمکالری باشد باعث کاهش<br />
وزن و بهبود ترکیب بدنی می شود، اما بدون استفاده<br />
از رژیم غذایی و تنها با تکیه بر فعالیت بدنی تغییر<br />
معناداری در ترکیب بدنی افراد دیده با<br />
توجه به این موضوع پیشنهاد می شود افراد دارای<br />
اضافه وزن علاوه بر فعالیت بدنی مناسب، از<br />
رژیمهای غذایی کمکالری استفاده کنند تا بتوانند<br />
نتیجۀبهتریبهدستآورند.<br />
بحث کنترل و کاهش وزن بسیار پیچیده است. به<br />
صورت تجربی دیده شده بسیاری از افراد مدتهای<br />
طولانی حتی بدون فعالیت بدنی منظم و رژیهای<br />
غذای سخت، وزن ثابتی دارند؛ اما افراد دیگری در<br />
شرایطمشابهاضافهوزنمی یابندوچاقمی شوند(27).<br />
علاوه بر این، تحقیقات نشان داده تفاوتهای فردی<br />
حتیدرپاسخبهفعالیتبدنینقشدارد(24،23 به<br />
عبارتدیگر،ممکناستتجویزمقدارفعالیتبدنی<br />
یا رژیم غذایی برای کنترل یا کاهش وزن، در افراد<br />
30<br />
4321<br />
است(30،2).<br />
نمیشود (5).<br />
1. Murphy<br />
2. Kemper<br />
3. Harman<br />
4. Slentz<br />
(2003)<br />
.(19،33)<br />
WHR<br />
2<br />
(17 ،18)<br />
(2004)<br />
4<br />
60<br />
BMI<br />
1998)<br />
1<br />
157<br />
(5). در<br />
30<br />
(2003) حداقلمدتزمانفعالیت<br />
(2005 ،2003)<br />
60<br />
.(15 ،14)<br />
(1992) حتی<br />
120<br />
سازمان IOM<br />
60<br />
3<br />
60)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
34 مقایسۀ تأثیر تعداد جلسات پیاده روی در هفته بر تغییرات ترکیب بدنی زنان کم تحرک<br />
مختلف پاسخهای متفاوتی ایجاد کند. با این همه،<br />
صرفنظر از خصوصیات ژنتیکی و تفاوتهای فردی<br />
افراد، هدف سازمانهایی که در زمینۀ سلامت و<br />
تندرستیفعالیتدارندایناستکهبرایبهبودسطح<br />
سلامتافرادجامعهتوصیههایعمومیدادهشود.<br />
با توجه به افزایش چاقی، اضافه وزن و<br />
کمتحرکی در جامعۀ امروزی و زندگی پرمشغلۀ<br />
افراد، لزوم انجام حداقل مقدار مناسب فعالیت بدنی<br />
برای افزایش سطح سلامت افراد جامعه و جلوگیری<br />
از شیوع چاقی در میان مردم حیاتی است و تشویق و<br />
ترغیب افراد جامعه بخصوص افرادی که اضافه وزن<br />
دارند به انجام فعالیتهای بدنی مناسب و علمی امری<br />
مهم است. در میان انواع مختلف فعالیت بدنی،<br />
بسیاری از محققان پیادهروی را فعالیت بدنی مناسب<br />
برای کاهش وزن معرفی کردهاند و به اهمیت این<br />
ورزش بر پیشرفت سلامت افراد پرداختهاند؛ چرا که<br />
پیادهروی ورزشی سالم، در دسترس و مورد توجه و<br />
علاقۀ عموم است با توجه به یافتههای این<br />
پژوهش پیشنهاد می شود زنان کمتحرک و دارای<br />
اضافه وزن برای بهبود ترکیب بدنی خود حداقل 3<br />
روز در هفته، هر روز 60 دقیقه و با شدت متوسط به<br />
پیادهروی بپردازند. البته مطمئناً کاهش بیشتر عوامل<br />
خطرزای قلبی- عروقی و بهبود ترکیب بدنی، با<br />
افزایش مدت یا تعداد روزهای فعالیت بدنی در هفته<br />
و یا استفاده از رژیمهای غذایی کمکالری میسر<br />
است.<br />
.(25)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
35<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، آتنا سلیمی، ابراهیم محمدی<br />
منابع<br />
1. Bassuk, S.S., J.E. Manson (2003). “Physical Activity and Cardiovascular Disease Prevention in Women:<br />
How Much Is Good Enough?” Exercise & Sport Science Reviews. 31(4):176-181.<br />
2. Bouchard, C., J.P. Despres, A. Tremblay (1993). “Exercise and Obesity”. Obes. Res. 1:133-147.<br />
3. Caspersen, C.J., K.E. Powell, G.M. Christenson (1985). “Physical Activity, Exercise, and Physical Fitness:<br />
Definitions and Distinctions for Health-related Research”. Public Health Rep; 100:126–31<br />
4. Chambliss, H.O. (2003). “Exercise Duration and Intensity in a Weight-loss Program”. JAMA, 10;<br />
290(10):1323-30.<br />
5. Cox LK, V. Burke, AR. Morton, et al. (2003). “The Independent and Combined Effects of 16 Weeks of<br />
Vigorous Exercise and Energy Restriction on Body Mass and Composition in Free- living Overweight<br />
Men: A Randomized Controlled Trial”. Metabolism, Jan; 52(1): 107-15.<br />
6. Després, J. P., & B. Lamarche. (1993). “Effects of Diet and Physical Activity on Adiposity and Body Fat<br />
Distribution: Implications for the Prevention of Cardiovascular Disease”. Nutr. Res. Rev. 6:137-159.<br />
7. Dipietro L., H.W. Kohl, C.E. Barlow, S.N. Blair (1998). “Improvements in Cardiorespiratory Fitness<br />
Attenuate Age-related Weight Gain in Healthy Men and Women: the Aerobics Center Longitudinal<br />
Study”. Int J Obes Relat Metab Disord. 22:55–62.<br />
8. Fletcher, G.F., G.J. Balady, E.A. Amsterdam, B. Chaitman, R. Eckel, J. Fleg, V.F. Froelicher, A.S. Leon,<br />
I.L. Pina, R. Rodney, D.A. Simons, M.A. Williams & T. Bazzarre (2001). “Exercise Standards for Testing<br />
and Training: A Statement for Healthcare Professionals from the American Heart Association”.<br />
Circulation, 104: 1694-1740.<br />
9. Haapanen, N., S. Miilunpalo, M. Pasanen, P. Oja, I. Vuori (1997). Association between Leisure Time<br />
Physical Activity and 10-year Body Mass Change among Working-aged Men and Women”. Int J Obes<br />
Relat Metab Disord. 21:288–96.<br />
10. Hardman, AE., PR. Jones, NG Norgan, et al. (1992). “Brisk Walking Improves Endurance Fitness without<br />
Changing Body Fitness in Previously Sedentary Women”. Eur J Appl Physiol Occup Physiol. 65(4): 354-9.<br />
11. Hill, J.O., & H.R. Wyatt (2005). “Role of Physical Activity in Preventing and Treating Obesity”. J Appl<br />
Physiol, 99(2):765-70.<br />
12. Institute of Medicine of the National Academies of Science. Dietary Reference Intakes for Energy,<br />
Carbohydrate, Fiber, Fat, Fatty Acids, Cholesterol, Protein, and Amino Acids (Macronutrients).<br />
Washington, DC: National Academy Press, 2002.<br />
13. Jackson, A. S., & M.L. Pollock (1985). “Practical Assessment of Body Composition”. The Physician and<br />
Sportsmedicine, 13, 76-90.<br />
14. Jakicic, J.M. (2003). “Exercise in the Treatment of Obesity”. Endocrinal Metab Clin North Am, 32(4):967-<br />
80<br />
15. Jakicic, J.M., & D.O. Amy (2005). “Physical Activity Consideration for the Treatment and Prevention of<br />
Obesity”. The American Journal of Clinical Nutrition.<br />
16. Jung. R.T. (1997). “Obesity as a Disease”. Br Med Bull; 53:307–21.<br />
17. Kemper, H.C.G., W.M. Stasse, & W. Bosman (2003). “The Prevention and Treatment of Overweight and<br />
Obesity: Summary of the Advisory Report by the Health Council of the Netherlands”. The Netherlands<br />
Journal of Medicine, 104: 1694-1740.<br />
18. Murphy M.H, A.E. Hardman (1998). “Training Effects of Short and Long Brisk Walking in Sedentary<br />
Women”. Med Sci Sport Exerc. Jan; 30 (1): 152-7.<br />
19. NIH Consensus Development Panel on Physical Activity and Cardiovascular Health: Physical Activity and<br />
Cardiovascular Health. (1996). JAMA, 276:241 -246.<br />
20. Pate, R.R, M. Pratt, S.N. Blair, W.L. Haskell, C.A. Macera, C. Bouchard, D. Buchner & W. Ettinger<br />
(1995). “Physical Activity and Public Health: A Recommendation from the Centers for Disease Control<br />
and Prevention and the American College of Sports Medicine”. JAMA, 273:402 -407.<br />
21. Pavlou K.N, S. Krey, W.P. Steffee (1989). Exercise as an Adjunct to Weight Loss and Maintence in<br />
Moderately Obese Subjects”. Am J Clin Nutr. 49:1115-23<br />
22. Perri M.G, D.A. McAllister, J.B. Lauer, D.Z. Yancey (1986). “Enhancing the Efficacy of Behavior<br />
Therapy for Obesity: Effect of Aerobic Exercise and a Multicomponent Maintenance Program”. J Consult<br />
Clin Psychol. 54:670-5.<br />
23. Pollock, M. L., J. Ayres (1977). “Cardiorespiratory Fitness: Response to Differing Intensities and<br />
Durations of Training”. Arch. Physiol. Med. Rehabil. 58:467-473.<br />
24. Pollock, M. L., and J. H. WILMORE. (1990). Exercise in Health and Disease: Evaluation and Prescription<br />
for Prevention and Rehabilitation. 2nd Ed. Philadelphia: W. B. Saunders, pp. 91-160.<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
36 مقایسۀ تأثیر تعداد جلسات پیاده روی در هفته بر تغییرات ترکیب بدنی زنان کم تحرک<br />
25. Poirier P., J.P. Despres (2001). “Exercise in Weight Management of Obesity”. Cardiol Clin. Aug.<br />
19(3):459-70.<br />
26. Santigo, M. C., J. F. Alexander, G. A. Stull, R. C. Serfrass, A. M. Hayday, and A. S. LEON (1987).<br />
“Physiological Responses of Sedentary Women to a 20-week Conditioning Program of Walking and<br />
Jogging”. Scand. J. Sports Sci. 9:33-39.<br />
27. Saris, W.H., S.N. Blair, & M.A. Vanbaak (2003). “How much Physical Activity Is Enough to Prevent<br />
Unhealthy Weight Gain?” Outcome of the IASO 1st Stock Conference and Consensus Statement. Obes<br />
Rev. 4(2):101-14<br />
28. Schmitz K.H, D.R.J. Jacobs, A.S. Leon, P.J. Schreiner, B. Sternfeld (2000). “Physical Activity and Body<br />
Weight: Associations over 10 Years in the CARDIA Study”. Coronary Artery Risk Development in Young<br />
Adults. Int J Obes Relat Metab Disord;24:1475–87.<br />
29. Slentz C.A, B.D. Duscha, J.L. Johnson, et al. (2004). “Effects of the Amount of Exercise on Body Weight,<br />
Body Composition, and Measures of Central Obesity”. Arch Intern Med. Jan 12; 164(1):31-9.<br />
30. Stefanick, M.L. (1993). “Exercise and Weight Control”. In Exercise and Sport Sciences Reviews, Vol. 21,<br />
J. O. Holloszy (Ed.). Baltimore: Williams & Wilkins, pp. 363-396<br />
31. Swain,D.P., et al. (1994). “Target Heart Rates for the Development of Cardiorespiratory Fitness”. Med.<br />
Sci. Sports Exerc. ,26: 112.<br />
32. US Department of Health and Human Services: Physical Activity and Health. (1996). A Report of the<br />
Surgeon General: Centers for Disease Control and Prevention and National Center for Chronic Disease<br />
Prevention and Health Promotion.<br />
33. Wing R.R., & J.O. Hill (2001). “Successful Weight Loss Maintenance”. Annu Rev Nutr. 21: 323-341.<br />
34. World Health Organization. Obesity: Preventing and Managing the Global Epidemic. Report of a WHO<br />
Consultation on Obesity. (1998) Geneva: World Health Organization<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
نای<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) زمستان 1386<br />
<br />
37<br />
توصیف نگرش و گرایش مردم شهر<br />
مشهد به فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
دکتر سیدرضا عطارزاده حسینی؛ استادیار دانشکدۀ تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه<br />
فردوسی مشهد<br />
*<br />
<br />
دکتر مهدی سهرابی؛ استادیار دانشکدۀ تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه فردوسی مشهد<br />
تاریخ دریافت: 85/6/15<br />
تاریخ تصویب: 85/9/6<br />
چکیده:<br />
هدف<br />
را<br />
تحقیق عبارت است از توصیف نگرش و گرایش مردم شهر مشهد به فعالیتهای حرکتی و ورزشی.<br />
بدین منظور، پرسشنامهای با 36 عبارت نگرشی در قالب 6 بُعد یا مؤلفه، 12 عبارت گرایشی، و 9 پرسش ویژگی<br />
فردی تهیه و بین 1049 مرد و زن بالای 16 سال شهر مشهد به روش مستقیم توزیع شد. 976 نفر (93 درصد) آن<br />
تکمیل و سپس جمع آوری شدند. پ س از تجزیه و تحلیل آماری دادهها، نتایج زیر به دست آمد: در این تحقیق،<br />
32 درصد افراد در فعالیتهای حرکتی و ورزشی شرکت نمیکردند. کسب نشاط و شادابی از مهمترین علل و<br />
انگیزههای شرکت کردن، و عقبماندن از کارهای روزانه از مهمترین علل شرکتنکردن در فعالیتهای حرکتی و<br />
ورزشی بود. بیشترین افراد به ترتیب اولویت به فعالیتهای آمادگی جسمانی، پیادهروی و فوتبال میپرداختند.<br />
بیننگرشبهفعالیتهایحرکتیوورزشیدرافرادباویژگیهایمختلفسن،تأهلوتجرد،تعداداعضایخانواده،<br />
نوع شغل، گرایش و عدم گرایش به فعالیتهای حرکتی و ورزشی تفاوت معناداری وجود داشت (05 0>p). / در<br />
صورتی که بین نگرش به فعالیتهای حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای مختلف جنسیت، سطح تحصیلات،<br />
درآمد ماهانه، هزینۀ خانوار، هزینۀ ماهانۀ ورزشی، تعداد جلسات تمرین در هفته، مدت زمان تمرین در هر<br />
جلسه، رفاه و ایمنی مکان ورزشی، و سابقۀ ورزشی تفاوت معناداری وجود نداشت (05 0< / p). بین گرایش به<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای مختلف جنسیت، سن، وضعیت تأهل، تعداد اعضای خانواده<br />
و میزان هزینۀ ماهانۀ ورزش رابطۀ معناداری وجود داشت<br />
.(p
یها<br />
38 توصیف نگرش و گرایش مردم شهر مشهد نسبت به فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
1<br />
در حیطۀ فعالیتهای حرکتی و ورزشی با توسعۀ<br />
روانشناسی و جامعهشناسی ورزشی گره خورده<br />
است. در سالهای اخیر گرایش به نگرشسنجی در<br />
حیطۀفعالیتهایحرکتیوورزشیقوّتگرفتهاست،<br />
به طوری که کنیون برای اولین بار در اواخر دهۀ<br />
مقیاسی را برای نگرشسنجی در حیطۀ<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی ساخت و آن را با<br />
معرفی کرد. به طور کلی<br />
علامت<br />
این مقیاس شامل بٌعد یا مؤلفه است: فعالیت<br />
حرکتی تجربۀ اجتماعی،2. فعالیتهایحرکتیعاملی<br />
برای تندرستی و آمادگی، 3. فعالیت حرکتی توأم با<br />
هیجانوخطر،4. فعالیتحرکتی تجربۀ قابل تحسین<br />
وزیبا،5. فعالیتحرکتیعاملآرامبخش،6. فعالیت<br />
حرکتی تجربۀ دشوار و طاقتفرسا. پس از این<br />
مقیاس، انواعی از مقیاسهای نگرشسنجی برای<br />
گروههایمختلفجامعهتهیهشد(1).<br />
پاترسون و دیگران (1990)، کاواناف (1995) و،<br />
هیز با استفاده از پرسشنامۀ نگرش به<br />
فعالیتهای جسمانی ویژۀ دانشآموزان، نگرش<br />
دانشآموزان دختر و پسر را به تربیت بدنی و ورزش<br />
بررسی کردند(16،12،10). مارتیندل(1990)،دایر<br />
و فینکنبرگ<br />
با استفاه از پرسشنامۀ نگرش<br />
دانشجویان را دربارۀ انگیزۀ مشارکت آنان در<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی مطالعه کردند<br />
آرمز در تحقیقی با استفاده از<br />
پرسشنامۀ مزبور نگرش زوجهای ورزشی و<br />
غیرورزشی را به فعالیتهای حرکتی و ورزشی بررسی<br />
کرد(9).<br />
با مرور تحقیقات داخل کشور، تنها تحقیق ملی<br />
در رابطۀ مستقیم با عنوان این تحقیق را مظفری در<br />
انجام داده است که انتظار میرود مقایسۀ<br />
نتایج آن با نتایج این تحقیق دستاوردهای بسیار<br />
ارزشمندی درپی داشتهباشد. مظفریباانجامتحقیق<br />
توصیف نگرش و گرایش مردم به فعالیتهای حرکتی<br />
و ورزش در جمهوری اسلامی ایران به نتایج زیر<br />
دست یافت: 36 درصد افراد در فعالیتهای حرکتی و<br />
ورزشی شرکت نمیکنند نشاط و شادابی و<br />
تقویت جسم و جان از مهمترین علل و انگیزههای<br />
شرکت در فعالیتهای حرکتی و ورزشی و در<br />
مقابل، عقبماندن از کارهای روزانه، در دسترس<br />
نبودن اماکن ورزشی، عادت نداشتن و تنبلی و<br />
بیحوصلگی از مهمترین علل شرکتنکردن افراد<br />
در فعالیتهای حرکتی و ورزشی بود. پیادهروی،<br />
فوتبال و آمادگی جسمانی از فعالیتهایی بود که بیشتر<br />
افراد به آنها میپرداختند. منزل و سالن سرپوشیده دو<br />
مکانی بودند که بیشتر افراد در آنها به فعالیتهای<br />
حرکتیوورزشیمیپرداختند(5).<br />
مظفری و صفانیا با انجام تحقیق دربارۀ<br />
نحوۀ گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاههای<br />
آزاد به نتایج زیر دست یافت: میانگین مدت زمان<br />
فعالیت حرکتی و ورزشی دانشجویان در<br />
دقیقهبود. رشتههایورزشیموردعلاقۀدخترانشنا،<br />
والیبال، بدنسازی، سوارکاری، و بسکتبال و<br />
رشته های مورد علاقۀ پسران فوتبال، شنا، بدنسازی،<br />
ورزشهای رزمی، والیبال، و دو بود. کسب نشاط،<br />
حفظ تندرستی و احساس قدرت و تناسب اندام از<br />
مهمترین انگیزه شرکت کردن در فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی و در مقابل مشغلۀ تحصیلی و<br />
کاری،نبودوسایلوامکانات،اولویتداشتنمسائل<br />
دیگر، عادت نداشتن، تنبلی و بیحوصلگی از<br />
هفته 188<br />
21<br />
. کسب<br />
(1381)<br />
1. Kenyon<br />
2. Attitude Toward Physical Activity (ATPA)<br />
.1<br />
،14 ،11)<br />
ATPA<br />
2<br />
اختصاری ATPA<br />
6<br />
(1997)<br />
1968<br />
(1992)، تولسون (1994)، مود<br />
(1994)<br />
(1990)<br />
.(17 ،15<br />
سال 1381<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
یها<br />
39<br />
دکتر سید رضا عطارزاده حسینی، دکتر مهدی سهرابی<br />
جدول 1. دادههای مربوط به عبارت گرایشی: به کدام نوع فعالیت حرکتی و ورزشی میپردازید؟<br />
نوع ورزش<br />
مردان زنان کل<br />
فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد<br />
1/5<br />
بدون پاسخ 10 1 / 9 5 1 / 2 5<br />
14/7<br />
فوتبال 98 3 / 0 8 22 / 3 90<br />
9/3<br />
والیبال 62 9 / 9 26 8 / 9 36<br />
6/6<br />
بسکتبال 44 8 / 7 23 5 / 2 21<br />
شنا 11 73 16 42 7 / 7 31<br />
0/3<br />
هندبال 2 0 / 8 2 0 0<br />
16/5<br />
آمادگی جسمانی 110 16 / 7 44 16 / 4 66<br />
1/4<br />
بدمینتون 9 1 / 5 4 1 / 2 5<br />
4/2<br />
کوهنوردی 28 2 / 7 7 5 / 2 21<br />
15/5<br />
پیاده 103 19 / 8 52 12 / 7 51<br />
2/7<br />
دویدن 18 1 / 1 3 3 / 7 15<br />
1/2<br />
دوچرخه 8 0 . 2 / 0 8<br />
روی<br />
سواری<br />
7/4<br />
ورزش صبحگاهی 49 10 / 3 27 5 / 5 22<br />
0/5<br />
ژیمناستیک 3 0 . 0 / 7 3<br />
0/6<br />
تنیس 4 0 / 4 1 0 / 7 3<br />
4/4<br />
ورزشهای رزمی 29 4 / 9 13 4 / 0 16<br />
تنیس روی میز 0 0 0 0 0 0<br />
2/4<br />
جز آن 16 2 / 3 6 2 / 5 10<br />
جمع کل 100 666 100 263 100 403<br />
مهمترینعللشرکتنکردندرفعالیتهایحرکتیو<br />
ورزشیبود(6).<br />
زارعی(1380) با انجام تحقیق دربارۀ نحوۀ<br />
گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاههای علوم<br />
پزشکی کشور به نتایج زیر دست یافت: میانگین<br />
مدت زمان فعالیت حرکتی و ورزشی دانشجویان در<br />
هفته دقیقه بود. رشتههای ورزشی مورد علاقۀ<br />
دختران شنا، پیادهروی و کوهنوردی و در مورد<br />
پسران فوتبال، شنا، و آمادگی جسمانی بود. کسب<br />
نشاط، حفظ تندرستی و احساس قدرت و تناسب<br />
اندامازمهمترینانگیزه مشارکت داشتنومشغلۀ<br />
تحصیلی، نبود وسایل و امکانات، تنبلی، و<br />
بیحوصلگی از مهمترین علل عدم مشارکت در<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی بود. بین جنسیت، رشتۀ<br />
تحصیلی، وضعیت سکونت، بومی بودن، درآمد و<br />
میزان تحصیلات والدین با میزان اوقات فراغت و<br />
272<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
40 توصیف نگرش و گرایش مردم شهر مشهد نسبت به فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
میزان پرداختن دانشجویان به ورزش رابطۀ معناداری<br />
مشاهدهشد(4).<br />
رمضانیخلیلآباد در تحقیقی با عنوان<br />
«بررسی انگیزههای افراد شرکتکننده در ورزشهای<br />
همگانی شهر تهران» چنین نتیجه گرفت که<br />
درصد آزمودنیها، انگیزۀ شرکت در ورزشهای<br />
همگانی را کسب نشاط و احساس لذت؛ 87 درصد<br />
ایجاد مصونیت از ابتلا به بیماریها؛ درصد<br />
خصیصۀ فرحبخش بودن و عدم وجود خطر در این<br />
گونه ورزشها؛ و درصد برخوردار بودن از<br />
عواطف اجتماعی و ارضای نیاز تعلق به گروه را<br />
انگیزه هایدیگربیانکردهاند(3).<br />
نیکنژاد در تحقیقی با عنوان «جایگاه<br />
ورزش در طبقات مختلف اجتماعی» به این نتایج<br />
دست یافت: کارمندان و دانشآموزان بیشترین افراد<br />
شرکت کننده درفعالیتهایورزشیبودندوآمادگی<br />
جسمانی پرطرفدارترین فعالیتی بود که زنان در آن<br />
شرکتداشتند(7).<br />
دستغیب در تحقیقی با عنوان «موانع<br />
اجتماعی- فرهنگی توسعۀ ورزش بانوان» نتیجه<br />
گرفت: با افزایش سن، از فعالیتهای حرکتی و<br />
ورزش آزمودنیها کاسته میشود. از طرفی بین سطح<br />
تحصیلات و فعالیت ورزشی بانوان رابطۀ معناداری<br />
وجوددارد،بهطوریکهباافزایشسطحتحصیلات،<br />
فعالیت ورزشی آزمودنیها افزایش مییابد. تنها<br />
درصد ورزشکاران زن شاغل و بقیه فاقد شغل بودند.<br />
افراد شاغل به شرکت در فعالیتهای حرکتی و<br />
ورزشی گرایش کمتری داشتند. آزمودنیهای مجرد<br />
در مقایسه با متأهلان به شرکت در فعالیتهای حرکتی<br />
وورزشگرایشبیشتریداشتند(2).<br />
واعظ موسوی به منظور آگاهی از سطح<br />
انگیختگی سپاهیان نسبت به ورزش و دانستن نظرات<br />
آنان، تحقیقی را انجام داده است و نتایج این تحقیق<br />
نشان داد: درصد آزمودنیها ورزش را به منظور<br />
حفظ سلامتی انجام میدادند. دو عامل مهم تشویق و<br />
فراهم بودن امکانات آزمودنیها را به ورزش کردن<br />
راغب مینماید. مهمترین علل ترک ورزش یا<br />
نپرداختن به ورزش به ترتیب، نبود امکانات و<br />
تسهیلات ورزشی، کمبود وقت، محدودیت جسمی<br />
مثلجانبازییامعلولیتبودهاست(8).<br />
24<br />
(1375)<br />
84<br />
88<br />
50<br />
(1375)<br />
58<br />
(1378)<br />
(1378)<br />
جدول2. دادههای مربوط به عبارت گرایشی: چه عاملی به شما کمک کرد تا ورزش کنید؟<br />
عامل<br />
مردان زنان کل<br />
فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد<br />
7/4<br />
49 8 / 7 23 6 / 5 26<br />
بدون پاسخ 39/5<br />
263 44 / 1 116 36 / 5 147<br />
پخش برنام 3/6<br />
24 4 / 9 13 2 / 7 11<br />
پخش برنام 17/1<br />
114 19 50 / 9<br />
11/4<br />
76 8 / 7 23 13 / 2 53<br />
مطالع 2/7<br />
18 1 / 1 3 3 / 7 15<br />
مشاهد 18/3<br />
122 13 / 3 35 21 / 6 87<br />
جز آن 100 666 100 263 100 403<br />
جمع کل ۀ تلویزیونی<br />
ۀ رادیویی<br />
الگوگرفتن از اعضای خانواده 15 64<br />
ۀ کتابهای علمی- ورزشی<br />
ۀ پوسترهای ورزشی<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
41<br />
دکتر سید رضا عطارزاده حسینی، دکتر مهدی سهرابی<br />
6<br />
36<br />
روششناسی<br />
روش این تحقیق از نوع زمینه یابی (توصیفی-<br />
اکتسابی) است. جامعۀ آماری را تمامی مردان و زنان<br />
به بالای جامعۀ شهری مشهد تشکیل می دهد<br />
که براساس آخرین سرشماری در سال<br />
نفر گزارش شده است. ی ک در هزار از<br />
آنها،یعنی1049 نفر،نمونۀآماریانتخابشدند.<br />
،1375<br />
16 سال<br />
1049000<br />
ابزارتحقیقوپایاییآن<br />
دراینتحقیقازپرسشنامهایشبیهمقیاسATPA<br />
کنیون استفاده شد. این پرسشنامه با استفاده از<br />
نگرشسنجی فعالیتهای حرکتی و ورزشی سال<br />
امیراحمد مظفری طراحی شد. پرسشنامۀ<br />
اولیه شامل60 عبارت نگرشی است که همانند<br />
پرسشنامۀ کنیون در قالب بُعد یا مؤلفه، نگرش<br />
مردان و زنان بالای 16 سال را به فعالیتهای حرکتی و<br />
پایایی یا ثبات<br />
ورزشی می سنجد<br />
درونی پرسشنامۀ تجدیدنظر شده با استفاده از روش<br />
6<br />
،5) .(13 ضریب<br />
1378 دکتر<br />
آماریآلفایکرونباخ78 0 / محاسبهشد(13،5).<br />
محقّق پس از کسب اجازه و دریافت پرسشنامۀ<br />
تجدید نظر شده با مشورت تنی چند از پژوهشگران<br />
تربیتبدنی و علوم ورزشی، علوم اجتماعی و<br />
روانشناسی به سبب طولانیبودن پرسشنامه که<br />
ممکن بود بر دقت پاسخگویی تأثیر منفی بگذارد، به<br />
حذف، اصلاح، ویرایش مجدد، سادهنویسی برخی<br />
عبارتهای نگرشی، و تهیۀ مقیاس کوتاهشده اقدام<br />
کرد. برای این منظور، نخست پرسشنامۀ اولیه (فرم<br />
بلند، 60 عبارت نگرشی) را 70 آزمودنی که به طور<br />
تصادفی از مناطق مختلف شهر انتخاب شده بودند<br />
تکمیل کردند. سپس با استفاده از روش آماری<br />
تحلیل عاملی، عبارتهای نگرشی دارای ضریب<br />
همبستگی پایین حذف و فرم پرسشنامۀ کوتاه شده با<br />
عبارت نگرشی در قالب بُعد یا مؤلفه تدوین<br />
گردید. در پایان، با استفاده از روش آماری کرونباخ<br />
ضریبپایایی<br />
پس از تهیه و تدوین پرسشنامه، نخستین گام در<br />
گردآوری اطلاعات تعیین چگونگی توزیع و<br />
جمعآوری آن بود. از آنجا که تراکم جامعۀ شهری<br />
زیاد و نیز منطقۀ جغرافیایی محدود بود، از روش<br />
توزیع مستقیم استفاده و پرسشنامه ها به صورت<br />
مستقیمتحویلپاسخدهندگانشدوپسازتکمیلاز<br />
آنان اعاده شد. علیرغم اینکه توزیع و جمعآوری<br />
پرسشنامه ها به صورت مستقیم مستلزم صرف وقت و<br />
هزینۀ زیادی است، خوشبختانه نسبت پاسخدهی به<br />
پرسشنامه ها، مشارکت درصدی پاسخدهندگان<br />
رابههمراهداشت.<br />
پرسشنامۀکوتاهشده84 0 / محاسبهشد.<br />
93<br />
روشهایآماری<br />
پس از جمعآوری پرسشنامههای تکمیل شده،<br />
مجموعه دادههای مربوط به ویژگیهای فردی،<br />
عبارات نگرشی و گرایشی و زیربخشهای آن به طور<br />
جداگانه طبقهبندی و به منظور انجام عملیات آماری<br />
در محیط ثبت شد. سپس با استفاده از<br />
شیوههای آمار توصیفی (شاخصهای گرایش<br />
مرکزی و پراکندگی، مرتبهها و نقطههای درصدی)<br />
آماراستنباطی(کروسکالوالیسوآزمونفرضیهها)<br />
دادههاتجزیهوتحلیلشدند.<br />
SPSS<br />
یافتهها<br />
مردان با 58 درصد و زنان با 42 درصد بیشترین و<br />
کمترین حجم نمونۀ آماری تحقیق را تشکیل دادند.<br />
بیشترین و کمترین درصد افراد به ترتیب متعلق به<br />
طبقۀ سنی سال و بالای سال بود.<br />
درصد افراد متأهل و 44 / 1 درصد مجرد بودند.<br />
55 / 9<br />
65<br />
25-20<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
42 توصیف نگرش و گرایش مردم شهر مشهد نسبت به فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
علت<br />
جدول3. دادههای عبارت گرایشی: علت شرکتنکردن در فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
مردان زنان کل<br />
فراوانی درصد فراوانی درصد فراوانی درصد<br />
6/5<br />
20 6 / 1 9 6 / 7 11<br />
بدون پاسخ 13/5<br />
42 13 / 6 20 13 / 5 22<br />
بی 8/4<br />
26 6 / 1 9 10 / 4 17<br />
مشکلات مالی 2/6<br />
8 4 / 8 7 0 / 6 1<br />
اجاز 23/9<br />
74 23 / 1 34 24 / 5 40<br />
عقب 12/9<br />
40 17 25 9 / 2 15<br />
عادت نداشتن 1/6<br />
5 2 3 / 2<br />
2/6<br />
8 2 3 3 / 1 5<br />
منع پزشکی 5/5<br />
17 4 / 1 6 6 / 7 11<br />
در 12/6<br />
39 11 / 6 17 / 5<br />
0/6<br />
2 1 / 4 2 0 0<br />
خجالتی بودن 2/3<br />
7 3 / 4 5 / 2<br />
علاقگی<br />
ه نداشتن از خانواده<br />
ماندن از کارهای روزانه<br />
ترس از آسیب دیدن 1 2<br />
دسترس نبودن اماکن ورزشی<br />
تنبلی و بیحوصلگی 13 22<br />
آشنا نبودن با ورزش 1 2<br />
ترجیحدادن تماشای تلویزیون و<br />
فیلم ورزشی به ورزش کردن<br />
0/6<br />
2 0 0 1 / 2 2<br />
6/5<br />
20 4 / 8 7 8 13<br />
جز آن 100 310 100 147 100 163<br />
جمع کل 5<br />
بیشترین و کمترین درصد افراد به ترتیب به طبقۀ با<br />
تعداد خانوار نفر و بیش از نفر تعلق داشت.<br />
بیشترین و کمترین درصد آنها از نظر سطح<br />
تحصیلات متعلق به طبقۀ تحصیلی دیپلم و حوزوی،<br />
و از نظر شغل متعلق به طبقۀ شغلی آزاد و کشاورز<br />
بود. بیشترین درصد افراد درآمد ماهانۀ بیش<br />
هزار تومان و هزینۀ ماهانۀ بیش از هزارتومان<br />
داشتند. بیشترین درصد افراد هزینۀ ماهانۀ<br />
ورزشیشان کمتر از تومان و نیز هزینۀ ماهانۀ<br />
از افراد بیش تومان بود.<br />
از افراد در فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
شرکت نمیکردند. کسب نشاط و شادابی در<br />
اولویت اول و دوم وپیشگیری از بیماریها در اولویت<br />
سوم از مهمترین علل و انگیزههای شرکت در<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی بود. بیشترین درصد<br />
افراد در طی هفته بیش نوبت و به ترتیب اولویت<br />
به فعالیتهای آمادگی جسمانی، پیادهروی و فوتبال<br />
میپرداختند(جدول1).<br />
بیشترین درصد افراد طی هر جلسه تمرین<br />
دقیقه وقت صرف میکردند و بیشتر آنها در سالن<br />
سرپوشیده به فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
میپرداختند. درصد افراد بیان داشتند مکان<br />
ورزشی آنها از نظر رفاه و ایمنی مناسب است.<br />
درمقابل، درصد گفتند مکان ورزشی آنها از<br />
نظر رفاه و ایمنی مناسب نبوده است. درصد<br />
افراد که در منزل ورزش میکردند بیان داشتند در<br />
60<br />
39 / 4<br />
از 3<br />
66 / 2<br />
30 / 5<br />
از 300<br />
300<br />
از 2000<br />
10<br />
500<br />
ورزش 50 / 4 درصد<br />
31 / 8 درصد<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
43<br />
دکتر سید رضا عطارزاده حسینی، دکتر مهدی سهرابی<br />
جدول4. تفاوت بین نگرش کلی نسبت به فعالیتهای حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای مختلف<br />
ویژگیها مجذور کای درجۀ آزادی<br />
مقادیرP<br />
0/630<br />
1 0/<br />
232<br />
جنسیت<br />
* 0 / 000<br />
10 36 02<br />
سن<br />
* 0 / 045<br />
1 03<br />
/<br />
/<br />
وضعیت تأهل 4<br />
تعداد خانوار 23<br />
* 0 / 005<br />
9 56<br />
0/053<br />
7 13/<br />
88<br />
تحصیلات<br />
* 0 / 002<br />
10 27 20<br />
شغل<br />
0/076<br />
5 / 96<br />
0/800<br />
5 2/<br />
34<br />
هزین<br />
0/061<br />
11 19/<br />
03<br />
هزین<br />
* 0 / 000<br />
1 79<br />
/<br />
/<br />
درآمد ماهانه 9<br />
ۀ خانوار<br />
ۀ ماهانۀ ورزش<br />
گرایش به ورزش 21<br />
ات تمرین در هفته<br />
0/589<br />
3 1/<br />
92<br />
جلس<br />
0/456<br />
4 / 64<br />
0/298<br />
1 / 08<br />
0/112<br />
6 / 31<br />
/<br />
مدت تمرین 3<br />
رفاه و ایمنی محل 1<br />
مداومت در فعالیت 10<br />
* سطح معناداری 05) ≤0 / (p<br />
منزل به انجام نرمشهای ساده میپردازند. راهرفتن و<br />
طنابزدن از فعالیتهایی بود که در اولویتهای بعدی<br />
قرار داشت. بر اساس نتایج جدول2، درصد<br />
افرادبیانداشتندپخشبرنامههایتلویزیونازعوامل<br />
کمکیومؤثر درمشارکت آنها به فعالیتهایحرکتی<br />
افراد<br />
وورزشیبودهاست. دراین<br />
بیان داشتند کمتر از 5 سال است که به طور مداوم به<br />
فعالیتهایحرکتیوورزشیمیپردازند.<br />
بر اساس نتایج جدول مهمترین علل<br />
شرکتنکردن در فعالیتهای حرکتی و ورزشی به<br />
ترتیب عبارت بود از عقبماندن از کارهای روزانه<br />
درصد)، بیعلاقگی درصد)، عادت<br />
و، تنبلیوبی<br />
درصد).<br />
بر اساس نتایج جدول 4، بین نگرش کلی به<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای<br />
مختلف سن، تأهل و تجرد، تعداد اعضای خانواده،<br />
نوع شغل، گرایش و عدم گرایش به فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی تفاوت معناداری وجود داشت<br />
بین نگرش به فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای مختلف<br />
جنسیت، سطح تحصیلات، درآمد ماهانه، هزینۀ<br />
خانوار، هزینۀ ماهانۀ ورزشی، تعداد جلسات تمرین<br />
درهفته،مدتزمانتمریندرهرجلسه،رفاهوایمنی<br />
مکان ورزش، و سابقۀ ورزشی تفاوت معناداری<br />
وجود<br />
بر اساس نتایج جدول 5، بین گرایش به فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای مختلف<br />
جنسیت،سن،وضعیتتأهل،تعداداعضایخانواده،<br />
و میزان هزینۀ ماهانۀ ورزش رابطۀ معناداری وجود<br />
05)
44 توصیف نگرش و گرایش مردم شهر مشهد نسبت به فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
داشت 05) 0 / 05)<br />
بحثونتیجهگیری<br />
اصولاً انگیزۀ کسب نشاط و شادابی یکی از<br />
معیارهای سلامت روانی انسانها محسوب میشود. از<br />
طرفی، نقش فعالیتهای حرکتی و ورزشی در ایجاد<br />
شادابیوسلامتروانیبراساسگزارشهایمحققان<br />
مشهود است، به طوری که به اعتقاد کوپر اسمیت<br />
ورزشکاران از پایداری هیجانی و اعتماد به نفس<br />
بالاییبرخوردارند،بهخودوزندگیتصوراتمثبتی<br />
دارند، و عوامل شخصیتی آناننیزبهنحوبارزیرشد<br />
یافته است. در این تحقیق کسب نشاط و شادابی از<br />
مهمترین علل و انگیزههای شرکت در فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی بوده است که با نتایج مظفری،<br />
زارعی،ورمضانیخلیلآبادهمخوانیداشت. دراین<br />
تحقیق32 درصد افراد بیان داشتند در فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی مشارکت ندارند، حال آنکه در<br />
تحقیق مظفری این رقم 36 درصد اعلام شده بود. با<br />
مقایسۀ نتایج تحقیقات انجام شده به نظر میرسد طی<br />
افراد<br />
بهفعالیتهایحرکتیوورزشیرشدیافتهاست.<br />
به نظر میرسد نیازسنجی، علاقهسنجی و<br />
برنامهریزیمتناسبباضرورتها،تمایلاتوامکانات<br />
عوامل مؤثری در ترغیب مردم به انجام فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی باشند. در عین حال، با مقایسۀ<br />
نتایج این تحقیق با نتایج تحقیق مظفری، علاوه بر<br />
رشد سالانۀ درصد، گرایش افراد به فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی، و افزایش جلسات تمرین در<br />
هفته نشاندهندۀ سمتگیری بهتر جامعه به انجام<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی و استفادۀ بهینه از فواید<br />
آن است، چرا که تمرین منظم اساس نیل به آمادگی<br />
و حفظ آن است. به همین لحاظ، جای خوشبختی<br />
است که امروزه رشد آگاهی مردم به رعایت اصول<br />
تمرینراشاهدیم.<br />
بر اساس نتایج تحقیق، از آنجا که درصد<br />
افراد از طریق رسانۀ تلویزیون به انجام فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی ترغیب شده بودند، نقش سیما به<br />
عنوانرسانۀملیوفراگیردرآگاهیدادنبهجامعهو<br />
تشویق آحادمردم بهمنظورجلب و علاقهمند ساختن<br />
آنها و تقویت گرایش به فعالیتهای ورزشی و به طور<br />
اخص تعمیم و گسترش ورزش همگانی مطرح<br />
میگردد. به طور کلی، بر اساس نتایج این تحقیق<br />
مردان در سالن سرپوشیده و 35 درصد<br />
زنان در منزل به فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
میپرداختند.<br />
با مقایسۀ این یافته با نتایج تحقیق مظفری، طی 4<br />
کی) تغییر رویکرد از<br />
سال گذشته<br />
انجام فعالیت در منزل به سالن سرپوشیده اتفاق افتاده<br />
است که جای بحث دارد. محدود بودن منازل و نبود<br />
امکانات، افزایش اماکن ورزشی دایر، کیفی بودن<br />
فعالیت در سالن سرپوشیده در مقایسه با منزل،<br />
ضرورت مدیریت تمرین توسط مربیان متخصّص،<br />
نگاه به ورزش به عنوان فعالیتی تخصّصی و از<br />
جمله مواردی است که به ذهن متبادر میشود و لازم<br />
است این نکات مورد توجه برنامهریزان شهری<br />
قرارگیرد تا پیشبینی بموقع برای احداث اماکن<br />
ورزشیمناسبصورتپذیرد.<br />
مطابق با نتایج تحقیق مظفری، بین نگرش به<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای<br />
مختلف جنسیت، سطح تحصیلات، و درآمد ماهانه<br />
...<br />
39 / 5<br />
1385 -1381)<br />
32 / 5 درصد<br />
4 سالگذشته(1381- (1385 4 درصدگرایش<br />
1<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
45<br />
دکتر سید رضا عطارزاده حسینی، دکتر مهدی سهرابی<br />
جدول 5. تفاوت بین گرایش به فعالیتهای حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای مختلف<br />
ویژگیها مجذور کای درجۀ آزادی<br />
مقادیرP<br />
* 0 / 019<br />
1 5 460<br />
جنسیت<br />
* 0 / 000<br />
10 33 80<br />
سن<br />
* 0 / 000<br />
1 55<br />
/<br />
/<br />
وضعیت تأهل 13<br />
* 0 / 039<br />
9 13<br />
/<br />
تعداد خانوار 19<br />
0/456<br />
7 6/<br />
66<br />
تحصیلات<br />
0/060<br />
10 19/<br />
06<br />
شغل<br />
0/189<br />
5 / 73<br />
/<br />
درآمد ماهانه 8<br />
ۀ خانوار<br />
0/652<br />
5 4/<br />
18<br />
هزین<br />
ۀ ماهانۀ ورزش<br />
* 0 / 000<br />
11 116 91<br />
هزین<br />
/<br />
* سطح معناداری 05) ≤0 / (p<br />
8<br />
تفاوت معناداری وجود نداشت. در حالی که در<br />
مخالفت با نتایج تحقیق مظفری، بین نگرش به<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای<br />
مختلف هزینۀ خانوار، هزینۀ ماهانۀ ورزشی، تعداد<br />
جلسات تمرین در هفته، مدت زمان تمرین در هر<br />
جلسه، رفاه و ایمنی مکان ورزش، و سابقۀ ورزشی<br />
تفاوت معناداری وجود نداشت. بین نگرش به<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی در افراد با ویژگیهای<br />
مختلف سن، تأهل و تجرد، تعداد اعضای خانواده،<br />
نوع شغل، گرایش و عدم گرایش به فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی تفاوت معناداری وجود داشت.<br />
اینیافتههابانتایجتحقیقمظفریهمخوانیداشت.<br />
در حالی که مردان در مقایسه با زنان به انجام<br />
فعالیتهایحرکتیوورزشیگرایشبیشتریداشتند<br />
مطابق نتایج تحقیق مظفری بیشتر افراد اعم از زنان و<br />
مردان به ترتیب به فعالیتهای آمادگی جسمانی،<br />
پیادهروی و فوتبال میپرداختند. مطابق تحقیق<br />
مظفری، عقبماندن از کارهای روزانه از مهمترین<br />
علل شرکت نکردن افراد در فعالیتهای حرکتی و<br />
ورزشیمحسوبمیشود.<br />
از آنجا که بیشترین و کمترین درصد حجم نمونۀ<br />
آماری این تحقیق به ترتیب متعلق به طبقۀ سنی<br />
25-20 سال و بالای 65 سال بود، طبقۀ سنی 55- 60<br />
سال با درصد در مقایسه با سایرین به انجام<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی گرایش بیشتری داشتند.<br />
افراد مجرد در مقایسه با افراد متأهل، خانوارهای با<br />
تعداد و نفر در مقایسه با سایر خانوارها به<br />
ترتیب گرایش بیشتری به انجام فعالیتهای حرکتی و<br />
ورزشیداشتند.<br />
برخلاف نتایج تحقیق زارعی و دستغیب، بین<br />
سطح تحصیلات افراد و گرایش به انجام فعالیتهای<br />
حرکتی و ورزشی تفاوت معناداری وجود نداشت؛<br />
با این وجود، افراد با تحصیلات دکتری و کارشناسی<br />
در مقایسه با سایرین گرایش بیشتری به انجام<br />
فعالیتهای حرکتی و ورزشی داشتند. در حالی که بین<br />
نوعشغلافرادوگرایشبهانجامفعالیتهایحرکتیو<br />
79 / 3<br />
،6 ،5<br />
،<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
ردا<br />
46 توصیف نگرش و گرایش مردم شهر مشهد نسبت به فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
3<br />
ورزشی تفاوت معناداری وجود نداشت. به ترتیب،<br />
دانشآموزان، دانشجویان، پزشکان، و دانشگاهیان<br />
در مقایسه با سایرین گرایش بیشتری به انجام<br />
فعالیتهایحرکتیوورزشیداشتند.<br />
در تحقیق نیکنژاد بیشترین شرکتکنندگان در<br />
فعالیتهای حرکتی کارمندان و دانشآموزان بودند. با<br />
آنکهمیزاندرآمدوهزینۀماهانۀخانوادههابرابربود،<br />
افراد با درآمد ماهانۀ تا هزار تومان در<br />
مقایسه با سایرین به انجام فعالیتهای حرکتی و<br />
ورزشی گرایش بیشتری داشتند. براساس نتایج این<br />
تحقیق هزینۀ ماهانۀ ورزش درصد کل افراد<br />
بیش تومان بود. به نظر میرسد طی 4 سال<br />
گذشته (1381- 1385) همسو و هماهنگ با افزایش<br />
تا6 برابریمیزاندرآمدوهزینۀکلخانواده،میزان<br />
هزینهای که کل اعضای خانواده در هر ماه صرف<br />
ورزش برابر افزایش یافته است. همچنین،<br />
نسبت هزینۀ ورزش خانوار به درآمد خانوار 1<br />
درصد در ماه بوده است که رقم بسیار ناچیزی است،<br />
به طوری که همین مق ناچیز هم به سبب گرانی<br />
زندگی قابل تأمین نیست. به عبارت دیگر، هزینۀ<br />
ورزش در سبد خانوار جایی ندارد و شاید بخش<br />
خصوصیبههمینعلتاستکهراغببهواردشدن<br />
و سرمایهگذاری در ورزش نیست. در این خصوص<br />
کمکومساعدتبیشتردولتاحساسمیشود.<br />
تا 1 / 2<br />
میکنند 4<br />
300<br />
50 / 4<br />
250<br />
از 2000<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
47<br />
دکتر سید رضا عطارزاده حسینی، دکتر مهدی سهرابی<br />
منابع<br />
بوامگارتنر، جکسون، سنجش و اندازهگیری در تربیتبدنی (جلد دوم). ترجمۀ حسین سپاسی، پریوش نوربخش،<br />
چاپ اول، انتشارات سمت.<br />
دستغیب. فاطمه، «موانع اجتماعی- فرهنگی توسعۀ ورزش بانوان». پایاننامۀ کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشگاه<br />
آزاد تهران مرکز.<br />
رمضانیخلیلآباد، غلامرضا، «بررسی انگیزههای افراد شرکتکننده در ورزشهای همگانی شهر تهران». پایاننامۀ<br />
کارشناسیارشد تربیتبدنی، دانشگاه تربیت معلم تهران.<br />
زارعی، علی، «نحوۀ گذراندن اوقات فراغت دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی کشور»، رسالۀ دکتری مدیریت<br />
ورزشی و برنامهریزی، دانشگاه آزاد.<br />
مظفری، سیدامیراحمد، «توصیف نگرش و گرایش مردم نسبت به فعالیتهای حرکتی و ورزشی در جمهوری اسلامی<br />
ایران»، طرح تحقیقاتی ملی.<br />
مظفری، سیدامیراحمد، علی محمد صفانیا، «نحوۀ گذراندن اوقات فراغت دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی<br />
کشور». نشریۀ علمی پژوهشی<br />
نیکنژاد، مهناز، «جایگاه ورزش در طبقات مختلف اجتماعی»، پایاننامۀ کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد<br />
تهران مرکز.<br />
واعظموسوی، سیدمحمدکاظم، 1375. «نگرش پاسداران انقلاب اسلامی نسبت به آمادگی جسمانی و ورزش»، دانشگاه امام<br />
حسین علیه السلام.<br />
.1375<br />
.1381<br />
المپیک، 2) 21 و ،(1 126 – 117 .<br />
9. Arms, D. (1990). “Attitude toward Physical Activity and Body Image between Exercising and Nonexercising<br />
Spouses”. Completed Research. Vol 32. AAHPERD.<br />
10. Cavanaugh, C.A.M (1995). “Student Attitudes towards Physical Activities in Physical Education (Skill and<br />
Fitness for Life Course)”. Sport Discus. 3.1975 -12/97.<br />
11. Dwyer, J.J (1992). “Internal Structure of Participation Motivation Questionnaire”. Journal of Psychology<br />
Reports. Vol, 70(1). 288-290.<br />
12. Hayes, R. (1997). “Compartion of Attitude toward Physical Activity between Mexican-American and<br />
Caucasian”. Americans. Sport Discus. 1979-12/97.<br />
13. Kenyon, G.S. (1968). “Six Scales for Assessing Attitude toward Physical Activity”. Research Quarterly.<br />
39: 566 – 574.<br />
14. Martindale, E., Devlin & A.A. Vyse (1990). “Participation in College Sport. Motivational Differences”.<br />
Perceptual and Motor Skills. Vol, 71(3):1139-1150.<br />
15. Mood, F.M, M.E. Finkenberg (1994). “Participation in the Wellness Course and Attitude toward Physical<br />
Education”. Perceptual and Motor Skills. Vol, 79(2):767-770.<br />
16. Patterson, Patricia, & Faucella Nell (1990). “Attitude toward Physical Activity of Fourth and Fifth Grade<br />
Boys and Girls”. Research Quarterly for Exercise and Sport.Vol. 61, NO. 4:415-418.<br />
17. Tolson, Cherrette (1994). “Inventories and Norms for Children Attitudes toward Physical Activity”.<br />
Research Quarterly for Exercise Science.<br />
.1376<br />
.1381<br />
.1378<br />
.1380<br />
.1378<br />
.1<br />
.2<br />
.3<br />
.4<br />
.5<br />
.6<br />
.7<br />
.8<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
48 توصیف نگرش و گرایش مردم شهر مشهد نسبت به فعالیتهای حرکتی و ورزشی<br />
<strong>سفید</strong><br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
مقایسۀ رضایت شغلی اعضای<br />
هیأت علمی غیرفعال و فعال<br />
در ورزش دانشگاه یزد<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) زمستان 1386<br />
49<br />
<br />
<br />
*<br />
لیلی خاوری، عضو هیأت علمی دانشگاه یزد<br />
جواد یوسفیان، مدرس مرکز تربیت معلم شهید پاکنژاد یزد<br />
تاریخ دریافت: 85/4/6<br />
تاریخ تصویب: 85/9/8<br />
چکیده:<br />
هدفتحقیقحاضرعبارتاستاز بررسیومقایسۀرضایتشغلیاعضایهیأتعلمیغیرفعالوفعالدرورزش<br />
دانشگاه یزد. جامعۀ آماری را اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد تشکیل می دهند. پ س از توزیع پرسشنامهها بین<br />
تمام افراد، 118 نفر پس از تکمیل آن را عودت دادند. تعداد 45 نفر گروه فعال در ورزش و تعداد 73 نفر را گروه<br />
غیرفعال در ورزش تشکیل دادند. ابزار سنجش شامل دو پرسشنامه بود. با پرسشنامۀ اول دادههای فردی و میزان<br />
فعالیت ورزشی جمعآوری و با پرسشنامۀ دوم رضایت شغلی (JDI) آزمودنیها بررسی شد. از نرمافزار SPSS<br />
برای تجزیه و تحلیل توصیفی دادهها و آزمون فرضیهها استفاده شد. آزمونهای آماری عبارت اند از یو- من<br />
ویتنی، تی مستقل و ضریبهمبستگی اسپیرمن.سطح معنیداری5 درصد منظورشد (0/05 < p).<br />
نتایج تحقیق نشان داد در مجموع رضایتشغلی اعضایهیأت علمی دانشگاه یزد 3 / 61 (دامنۀ میزان رضایت1<br />
تا5) است. از میان اجزای پنجگانۀ رضایتشغلی، رضایت از ماهیت کار (میزان رضایت2 4) / بیشترین و<br />
رضایت از ارتقا (میزان رضایت3) کمترین میزانرا در بر میگرفت. رضایتشغلی اعضایهیأت علمی<br />
غیرفعال بیش از گروه فعال در ورزش بود ) هب<br />
ترتیب 3 / 63 در مقابل 3).هر / 54 چند این اختلاف معنی داری نبود<br />
(p=0/42).همچنین تنها رضایت از سرپرست در بین دو گروه اختلاف معنی داری داشت (0/02=p) که در<br />
گروه غیرفعال بیشتر بود.<br />
واژگان کلیدی: رضایت شغلی، عضو هیأت علمی، ورزش.<br />
* E-mail: Lkhavary@yahoo.com 1<br />
مقدمه<br />
احساساتونگرشهایمثبتیاست<br />
که افراد به شغل خود دارند. رضایت شغلی نیروی<br />
انسانی از عوامل مؤثر در افزایش کارایی و بهرهوری<br />
و کاهش تشویش، غیبت کاری، تأخیر در کار،<br />
ترک خدمت، فعالیت اتحادیه و بازنشستگی<br />
1. Job satisfaction<br />
1<br />
رضایتشغلی<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
50 مقایسه رضایت شغلی اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال در ورزش دانشگاه یزد<br />
1<br />
زودرساست(22).<br />
محققان رضایت شغلی را از دیدگاههای<br />
گوناگونی تعریف و توجیه کرده اند. گروهی<br />
معتقدند رضایت شغلی به شدت با عوامل روانی<br />
ارتباط دارد. به عبارت دیگر، این عدهرضایتشغلی<br />
را در درجۀ اول از دیدگاههای روانی و خصوصیات<br />
فردیتوجیهمی کنند.<br />
فیشر و هانا رضایت شغلی را عامل روانی قلمداد<br />
می کنند و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و<br />
شرایط اشتغال می انگارند؛ یعنی اگر شغل مورد نظر<br />
لذت مطلوب را برای فرد تأمین کند، فرد از شغلش<br />
راضی است. در مقابل چنانچه شغل مورد نظر<br />
رضایت و لذت مطلوب را به فرد ندهد، فرد شروع به<br />
مذمتشغلمی نمایدودرصددتغییر آنبرمی آید.<br />
رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در<br />
موفقیت شغلی و عاملی است که باعث افزایش<br />
کارآیی و نیز احساس رضایت در فرد می گردد.<br />
رضایت شغلی پدیدهای است که از مرز سازمان<br />
فراتر می رود و آثار آن در زندگی خصوصی فرد و<br />
خارج از سازمان نیز مشاهده میشود. در کارکنان به<br />
واسطۀکارکردندریکشغلحالتهایمتفاوتیایجاد<br />
می گردد.چنانچهافرادازشغلخودراضیباشند، این<br />
وضعیت موجب می شود با انگیزه و علاقۀ بیشتری به<br />
انجام وظایف خود همت گمارند. چنانچه کارکنان<br />
از شغل خود ناراضی باشند، موجب میشود علاقه و<br />
تعهدکمتریبهانجاموظایفداشتهباشند(7).<br />
رضایتشغلیهنگامیایجادمی شودکهکارکنان<br />
احساس کنند محتوا و زمینۀ شغل آن چیزی را که<br />
برای کارمند ارزشمند است فراهم می کند. رضایت<br />
شغلی حالت احساسی مثبت یا مطبوعی است که<br />
پیامد ارزیابی شغلی یا تجربۀ فرد است. این حالت<br />
مثبت، کمک زیادی به سلامت فیزیکی و روانی<br />
افراد می کند. از نظر سازمانی، سطح بالای رضایت<br />
شغلیمنعکسکنندۀجوسازمانیبسیارمطلوباست<br />
کهبهجذبوبقایکارکنانمی انجامد(22).<br />
بنابراین، از مباحث مهم و مورد توجه هر سازمان<br />
و نهادی، توجه به رضایت شغلی کارمندان و عوامل<br />
مؤثر بر آن است. بررسی وضعیت رضایت شغلی<br />
اساتید دانشگاه با توجه به نفوذ و اهمیت این قشر از<br />
جامعه در پرورش متخصصان آیندهساز اهمیت<br />
زیادیدارد.<br />
با توجه به اهمیت رضایت شغلی، محققان سعی<br />
کرده اند عوامل مؤثر بر آن را مشخص کنند. در این<br />
میان تأثیر فعالیت بدنی بر رضایت شغلی مورد توجه<br />
محققان قرار گرفته است. برخی یافتهها نشان<br />
میدهند بین رضایت شغلی و فعالیت بدنی ارتباط<br />
مثبتیوجوددارد(30).<br />
هیلدبراند و مانل طی تحقیقی بر روی<br />
مدرس دانشگاه نتیجه گرفتند رضایت شغلی و<br />
فعالیت بدنی در اوقات فراغت ارتباط معنیداری<br />
دارند. در این درصد از آزمودنیها معتقد<br />
بودند فعالیت بدنی بر رضایت شغلی آنها تأثیر مثبت<br />
دارد نتایج تحقیقات مختلف دیگر نیز نشان<br />
میدهد با شرکت کارمندان در فعالیتهای ورزشی،<br />
رضایت شغلی آنها بهبود می یابد<br />
به طور خلاصه، متخصصان معتقدند با افزایش<br />
امکانات ورزشی و ترغیب کارمندان به انجام<br />
فعالیتهای ورزشی، می توان به بهبود رضایت شغلی و<br />
در نتیجه بهرهوری بیشتر در سازمان کمک مؤثری<br />
کرد.<br />
در مورد رضایت شغلی اقشار مختلف جامعه و<br />
1<br />
،42 ،37 ،35 ،29)<br />
(1996)<br />
1. Fisher & Hanna<br />
2 .Hildebrand & Mannell<br />
2<br />
تحقیق 82<br />
.(34)<br />
103<br />
.(45<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
51<br />
لیلی خاوری، جواد یوسفیان<br />
عواملمؤثربرآننظیرحقوق(20،17،16،13،6،4)،<br />
و<br />
سابقۀ کار<br />
بررسیهایمتعددی<br />
صورت گرفته است. از یک طرف دربارۀ ارتباط<br />
عوامل مذکور با رضایت شغلی نتایج متفاوتی به<br />
دستآمدهاست. ازطرفدیگر،علی رغمتحقیقات<br />
گسترده در مورد عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و<br />
همچنین تأثیر شگرف فعالیت بدنی بر جنبه های<br />
مختلفزندگیافراد،درموردنقشورزشوفعالیت<br />
بدنیبررضایتشغلیتوجهزیادینشدهاست.<br />
نکتۀ قابل توجه دیگر اینکه پژوهشهایی از قبیل<br />
پژوهش حاضر در مورد رضایت شغلی افراد دو<br />
مزیت عمدۀ دیگر نیز دارد. اول اینکه، به کارکنان<br />
ایناحساسرامیدهدکه نظرها و پیشنهاداتشان برای<br />
سازماناهمیتدارد. روزنفلدوهمکارانش<br />
معتقدند این احساس قدرت داشتن و حس تعلق،<br />
انگیزۀکارکنانراتقویتمی کند،حالوهوایسازمان<br />
رابهبودمی بخشد،وموجببهره وریمی شود.<br />
دومین مزیت این ارتباط، تقویت انگیزه و روحیۀ<br />
اعضای سازمان است. وقتی کارکنان احساس کنند<br />
نظرها و خواستههایشان برای مدیران سطوح بالاتر<br />
اهمیت دارد، سازمان انسانیتر و بهره ورتر می شود-<br />
جاییکهکارکنانواقعاًبهحسابمیآیند(2).<br />
به طور کلی، در پژوهش حاضر وضعیت رضایت<br />
شغلی و همچنین جنبه های مختلف رضایت شغلی<br />
اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال در ورزش<br />
دانشگاه یزد بررسی و مقایسه میشود و ارتباط<br />
عواملینظیرسن،حقوق،تعدادفرزند،وسابقۀکاربا<br />
رضایتشغلیتعیینمی شود.<br />
،1) ،(،36 ،15،23 ،13 ،12 ،9 ،6 سن،<br />
تعداد فرزند ،1) (23 ،13 ،6<br />
(1995)<br />
روششناسی<br />
تحقیق حاضر به روش توصیفی (پیمایشی و علّی<br />
یا پس از وقوع) است. جامعۀ آماری پژوهش را<br />
اعضای هیأت علمی دانشگاه یزد تشکیل میدهند<br />
نفر).حجمنمونۀتحقیقبرابرحجمجامعهتعیین<br />
شد. پرسشنامهها در دانشکده ها و گروههای مختلف<br />
آموزشی دانشگاه توزیع و جمعآوری شد. نتایج<br />
تحقیقحاضردرمجموعازتعداد118 پرسشنامهقابل<br />
استفادهبهدستآمدهاست.<br />
برای جمع آوری دادهها از دو پرسشنامه استفاده<br />
شد، شامل پرسشنامۀ اطلاعات فردی و میزان فعالیت<br />
ورزشی، و پرسشنامۀ شاخص توصیف شغلی<br />
برایسنجشرضایتشغلی.<br />
در بررسی ویژگیهای توصیفی و میزان فعالیت<br />
ورزشی اساتید از پرسشنامۀ اطلاعات فردی و میزان<br />
فعالیت ورزشی استفاده شد. با توجه به شرایط<br />
آزمودنیهای پژوهش، در این تحقیق افرادی جزء<br />
گروه فعال ورزشی انتخاب شدند که طی هفته<br />
حداقل 80 دقیقه فعالیت منظم ورزشی داشتند. گروه<br />
غیرفعال کسانی بودند که اصلاً ورزش نمی کردند یا<br />
طی هفته حداکثر 60 دقیقه فعالیت ورزشی داشتند.<br />
بر این اساس تعداد افراد فعال ورزشی 45 نفر و تعداد<br />
افراد غیرفعال نفر برآورد شد. تجزیه و تحلیل<br />
آماری بیانگر وجود تفاوت معنیدار بین دو گروه<br />
غیرفعال و فعال در ورزش است از نظر تعداد جلسات<br />
شرکت در فعالیت ورزشی در هفته، مدت زمان<br />
فعالیتدرهرجلسه،ومدتزمانفعالیتورزشیدر<br />
هفته(0/001> p،جدول2).<br />
پرسشنامۀ معتبرترین و پایاترین پرسشنامۀ<br />
سنجشرضایتشغلیاستکهدرتحقیقاتمختلف<br />
از آن استفاده شدهوموردتأییدواستفادۀمتخصصان<br />
و محققان قرارگرفته است<br />
1<br />
(JDI)<br />
.(39 ،33 ،22 ،18 ،13)<br />
1. Job Descriptive Index<br />
73<br />
JDI<br />
252)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
52 مقایسه رضایت شغلی اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال در ورزش دانشگاه یزد<br />
1<br />
این پرسشنامه را ویسوکی و کروم ابداع<br />
جنبههای مختلف رضایت شغلی را ارزیابی کردند،<br />
از آن جمله رضایت از ماهیت کار، سرپرست<br />
(مافوق)، همکار، ارتقا، و پرداخت. دامنۀ امتیازات<br />
رضایت شغلی 1 است. پایایی پرسشنامه (تعداد<br />
پرسشنامه) از طریق ضریب آلفای کرونباخ 0 / 92<br />
بهدستآمدکهدرسطحبالاییقراردارد.<br />
پس از جمعآوری دادهها از برای<br />
تجزیهوتحلیلآماریاستفادهشد. ارتباطویژگیهای<br />
جمعیتشناختی با رضایت شغلی از طریق ضریب<br />
همبستگی اسپیرمن مشخص گردید. برای مقایسۀ<br />
رضایت شغلی اساتید غیرفعال و فعال در ورزش از<br />
آزمون یو- من ویتنی استفاده شد. وضعیت<br />
فعالیتورزشیگروهغیرفعالوفعالدرورزشازطریق<br />
آزمونتیمستقلمقایسهشد.سطحمعنیداری5درصد<br />
39 ،22)<br />
نرمافزار SPSS<br />
(10 ،8)<br />
تا 5<br />
30<br />
و)<br />
منظور گردید برای ترسیم نمودارها از<br />
نرمافزار SPSS ونرمافزارEXCEL استفادهشد.<br />
1<br />
.(p /05).<br />
اما بین دو گروه غیرفعال و فعال در ورزش از نظر<br />
فعالیت ورزشی در هفته تفاوت معنیداری وجود<br />
دارد(0/001> p،جدول2).<br />
1<br />
تا 5<br />
جدول 1. میانگین و میانۀ ویژگیهای توصیفی آزمودنیها<br />
* (سال (<br />
گروه سن * (سال (<br />
فعال ورزشی 40<br />
سابقۀ کار تعداد فرزند * رضایت شغلی **<br />
تعداد<br />
45 3/<br />
54<br />
1/<br />
75<br />
10/<br />
05<br />
/ 27<br />
73 3/<br />
63<br />
2/<br />
15<br />
12/<br />
47 43/<br />
غیرفعال 05<br />
118 3 / 6<br />
2 11/<br />
56 41/<br />
مجموع 99<br />
*میانگین<br />
** میانه<br />
جدول 2. مقایسۀ میزان فعالیت ورزشی گروه غیرفعال و فعال در ورزش<br />
تعداد جلسات شرکت در فعالیت ورزشی در هفته<br />
مدت زمان فعالیت در هر جلسه (دقیقه)<br />
مدت زمان فعالیت ورزشی در هفته (دقیقه)<br />
متغیر گروه میانگین Sig. 2-tailed<br />
0 / 000<br />
0 / 000<br />
0 / 000<br />
فعال 2/31<br />
غیرفعال 0/38<br />
فعال 84<br />
غیرفعال 9/18<br />
فعال 179/78<br />
غیرفعال 11/23<br />
1. Wysocki & Kromm<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
53<br />
لیلی خاوری، جواد یوسفیان<br />
1<br />
2<br />
نمودار وضعیت عوامل پنجگانۀ رضایت<br />
شغلی اساتید را نشان می دهد. بیشترین رضایت<br />
مربوط به ماهیت کار و کمترین رضایت در مورد<br />
ارتقاست.<br />
نمودار نشان میدهد رضایت شغلی اعضای<br />
هیأتعلمیغیرفعال در ورزش از فعال بیشتر است.<br />
برای مقایسه رضایت شغلی اعضای هیأت<br />
علمی غیرفعال و فعال در ورزش از آزمون یو- من<br />
ویتنی استفاده شد. این آزمون نشان داد میان<br />
رضایت شغلی اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال<br />
درورزشاختلافمعنی داریوجود<br />
جدول3).<br />
ندارد(42 ،p=0 /<br />
5<br />
4<br />
3<br />
4.2<br />
4<br />
3.45<br />
3<br />
3.3<br />
2<br />
1<br />
پ<br />
پرداخت<br />
ارتقاء<br />
همکار<br />
سرپرست<br />
ماهیت کار<br />
نمودار 1. وضعیت اجزای رضایت شغلی اعضای هیأت علمی<br />
5<br />
4<br />
3.54 3.63<br />
غیر فعال<br />
فعال ورزشی<br />
3<br />
2<br />
1<br />
نمودار 2. وضعیت رضایت شغلی اساتید غیرفعال و فعال در ورزش<br />
جدول 3. مقایسۀ رضایت شغلی اساتید غیرفعال و فعال در ورزش<br />
گروهها متغیر 2-tailed sig. Z Mann-Whitney U تعداد<br />
118 0/<br />
42 -0 / 81<br />
1497<br />
افراد غیرفعال و فعال<br />
در ورزش<br />
رضایت<br />
شغلی<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
54 مقایسه رضایت شغلی اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال در ورزش دانشگاه یزد<br />
با توجه به عدم وجود اختلاف معنیدار بین<br />
رضایت شغلی اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال<br />
در ورزش، در بررسی دقیقتر نتایج، اجزای رضایت<br />
شغلیشاملماهیتکار،سرپرست(مافوق)،همکار،<br />
ارتقا،وپرداختنیزبیناعضایهیأتعلمیغیرفعال<br />
و فعال در ورزش مقایسه شد. از میان اجزای مذکور<br />
تنها رضایت از سرپرست در بین دو گروه اختلاف<br />
معنی داریداشت(p=0/02،جدول4).<br />
همان طور که در نمودار می بینید، رضایت از<br />
پرداخت در گروه فعال ورزشی بیشتر از گروه<br />
غیرفعال است. رضایت از ماهیت کار و ارتقا در دو<br />
گروه برابر و رضایت از سرپرست و همکار در گروه<br />
غیرفعال بیشتر است. البته اختلاف معنیدار تنها در<br />
موردرضایتازسرپرستمشاهدهشد.<br />
نتایج مندرج در جدول 5 بیانگر این است که بین<br />
رضایت شغلیوسن، سابقۀ کار، حقوق و تعداد<br />
فرزندان اساتید ارتباط معنیداری وجود ندارد<br />
.(p >0/05)<br />
3<br />
ها<br />
افراد غیرفعال و<br />
فعال در ورزش<br />
افراد غیرفعال و<br />
فعال در ورزش<br />
افراد غیرفعال و<br />
فعال در ورزش<br />
افراد غیرفعال و<br />
فعال در ورزش<br />
افراد غیرفعال و<br />
فعال در ورزش<br />
کار<br />
جدول 4. مقایسۀ اجزای رضایت شغلی اساتید غیرفعال و فعال در ورزش<br />
گروه متغیر 2-tailed sig. Z Mann-Whitney U تعداد<br />
118 0/<br />
ماهیت -0 / 18 1610 86<br />
(مافوق)<br />
118 0/<br />
سرپرست -2 / 3 1228 02<br />
118 0/<br />
همکار -1 / 06 1452 29<br />
118 0/<br />
ارتقا -0 / 36 1577 72<br />
118 0/<br />
پرداخت -0 / 99 1463 32<br />
5<br />
4<br />
4.2 4.2<br />
3.7<br />
4.1<br />
3.4 3.6 3 3<br />
3.3 3.2<br />
3<br />
2<br />
گروه فعال<br />
گروه غیر فعال<br />
پرداخت ارتقاء همکار سرپرست ماهیت کار<br />
نمودار 3. وضعیت اجزای رضایت شغلی اساتید غیرفعال و فعال در ورزش<br />
1<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
55<br />
لیلی خاوری، جواد یوسفیان<br />
جدول 5. ارتباط رضایت شغلی با ویژگیهای جمعیت شناختی<br />
2-tailed Sig. r<br />
گروه متغیر مستقل 0/18<br />
-0 / 02<br />
فعال 0/44<br />
0/<br />
09<br />
غیرفعال 0/998<br />
0/<br />
000<br />
مجموع 0/27<br />
0/<br />
17<br />
فعال متغیر وابسته<br />
رضایت شغلی<br />
سن<br />
سابقه کار<br />
ال<br />
0/44<br />
0/<br />
09<br />
غیرفع 0/151<br />
0/<br />
13<br />
مجموع 0/7<br />
0/<br />
07<br />
فعال 0/17<br />
0/<br />
19<br />
غیرفعال 0/255<br />
0/<br />
12<br />
مجموع 0/8<br />
0/<br />
04<br />
فعال 0/74<br />
0/<br />
04<br />
غیرفعال 0/622<br />
0/<br />
05<br />
مجموع رضایت شغلی<br />
رضایت شغلی<br />
رضایت شغلی<br />
حقوق<br />
تعداد فرزند<br />
بحثونتیجه گیری<br />
افزایش رضایت شغلی نه تنها به خودی خود<br />
اهمیتفراوانیدارد،بلکهباتوجهبهتأثیرآنبردیگر<br />
جنبههای نگرش شغلی ارزش سرمایهگذاری را<br />
داراست. در واقع میتوان با افزایش رضایت شغلی،<br />
جنبههای دیگر نگرش شغلی نظیر تعهد سازمانی،<br />
دلبستگی شغلی و جو سازمانی را بهبود بخشید. این<br />
نکته در الگوهای پیشنهادیمتخصصان وپژوهشهای<br />
انجام شده در این زمینه به خوبی مشاهده میشود (3،<br />
.(32،28،26،19،12،11<br />
در پژوهش حاضر وضعیت رضایت شغلی اساتید<br />
از5) قرارداشت.<br />
درسطح<br />
با توجه به اهمیت این عامل مهم شغلی،<br />
دستاندرکاران باید جهت افزایش هر چه بیشتر آن<br />
اقدامات لازم را مبذول دارند. در بین ابعاد مختلف<br />
رضایت شغلی، بعد ارتقا پایینترین رضایت را به<br />
خود اختصاص داده است. با توجه به اهمیت ارتقا و<br />
ترفیع شغلی در اساتید و وضعیت رضایت آنها از آن،<br />
مسئولانبایدتوجهبیشتریبهاینزمینهداشتهباشند.<br />
تحقیقات انجام شده کمتر ابعاد و جنبه های<br />
رضایت شغلی را بررسی کرده اند. با این حال، نتایج<br />
برخی پژوهشها حاکی از آن است که بعد پرداخت<br />
(حقوق) کمترینامتیازرضایترابههمراهدارد(21،<br />
نتایج تحقیق فروغی و حسینپور (1375) نیز در<br />
همین راستاست نتایج تحقیق حاضر نشان داد<br />
کمترین رضایت اعضای هیأت علمی مربوط به جنبۀ<br />
ارتقاست. تفاوتموجوددرنتایجممکناستنتیجۀ<br />
تفاوت در جامعۀ آماری پژوهشها باشد. توجه به علل<br />
رضایت کمتر در این جنبه می تواند راهکاری برای<br />
برنامه ریزی دقیقتر باشد. از طرف دیگر، بیشترین<br />
رضایتمربوطبهجنبۀماهیتکاراست.<br />
نتایج تحقیقات مختلف نشان می دهد با شرکت<br />
افراد در فعالیتهای ورزشی، رضایت شغلی آنها بهبود<br />
می یابد(45،42،37،35،29). درپژوهشحاضربین<br />
.(25)<br />
.(31<br />
بالایمتوسط(امتیاز61 3 /<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
56 مقایسه رضایت شغلی اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال در ورزش دانشگاه یزد<br />
12<br />
1<br />
رضایت شغلی اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال<br />
درورزشتفاوتمعنیداریمشاهدهنشد.<br />
اثربخشی ورزش و فعالیت بدنیبررضایتشغلی<br />
تحت تأثیر جنبههای مختلفی قرار دارد. هیل براند و<br />
روجر معتقدند تأثیر ورزش و فعالیت بدنی<br />
بر رضایت شغلی به میزان رضایت افراد از فعالیت<br />
بدنی بستگی دارد. از طرفی، به اعتقاد آنها میزان<br />
رضایت افراد از ورزش و فعالیت بدنی به میزان<br />
دستیابی افراد به نیازهای روانشناختی وابسته است<br />
لذا، میزان رضایت افراد از شرایط موجود در<br />
انجام فعالیتهای ورزشی و میزان دستیابی افراد به<br />
نیازهای روانشناختی میتواند بر نتایج تحقیق مؤثر<br />
باشد. ازآنجاکهدرصدعمدهایازاساتیدگروهفعال<br />
ورزشی پژوهش حاضر (86 درصد) در پاسخ به این<br />
سؤال که «آیا با افزایش امکانات و تجهیزات<br />
ورزشی، بیشتر در تمرینات ورزشی شرکت<br />
میکنید؟» جواب مثبت داده بودند، نکات مذکور<br />
قابلتوجهاست.<br />
مطالعات انجام شده بیانگر ارتباط مثبت و<br />
معنی دار بین برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی و<br />
رضایت شغلی است. واتلس و هاریس<br />
طی تحقیقی نتیجه گرفتند رضایت شغلی با<br />
استقامت قلبی- عروقی ارتباط مثبت و معنیداری<br />
تحقیق مذکور نشان داد<br />
دارد<br />
برخی عوامل آمادگی جسمانی بر رضایت شغلی<br />
مؤثرند(45).ایناحتمالوجودداردکهعدماختلاف<br />
معنیدار بینرضایت شغلیاساتیدغیرفعالوفعالدر<br />
ورزش در پژوهش حاضر به دلیل عدم اختلاف<br />
معنیداربینآمادگیجسمانیآنهاباشد.<br />
همچنین، اثربخشی ورزش و فعالیت بدنی بر<br />
رضایت شغلی تحت تأثیر ماهیت کار و وضعیت<br />
شغلی افراد قرارمیگیرد. به نظر میرسد افرادی که<br />
حرفۀ آنها مستلزم انجام کارهای بدنی است و نیاز به<br />
آمادگی جسمانی بیشتری دارد سود بیشتری ببرند.<br />
بررسیها نشان میدهد کسانی که فعالیتهای ورزشی<br />
دارند، استقامت قلبی- عروقیشان افزایشمییابد. در<br />
نتیجه خستگی کاری کمتر و تمرکز کاری بیشتری<br />
دارند. این فرایند باعث افزایش رضایت شغلی آنها<br />
میشود. همچنین، افراد با افزایش قدرت عضلانی،<br />
استرس فیزیولوژیکی خود را کاهش و از این طریق<br />
رضایتشغلیخودراافزایشمیدهند(45). باتوجه<br />
به جامعۀ آماری پژوهش حاضر و با در نظر گرفتن<br />
ماهیت کار و نوع حرفۀ آنها این نکته قابل توجه<br />
است.<br />
در تحقیقات مختلف ارتباط رضایت شغلی با<br />
عوامل جمعیتشناختی بررسی شده است. از عوامل<br />
قابل توجه عامل حقوق است. نتایج مطالعات فرخی<br />
قربانیان طهماسبی یوسفیان و<br />
و، بیانگر این<br />
است که عامل حقوق بر رضایت شغلی مؤثر است.<br />
علیرغم نتایج فوق، در تحقیق حاضر بین رضایت<br />
شغلی و حقوق ارتباط معنیداری به دست نیامد.<br />
دلیل احتمالی تفاوت نتایج پژوهشهای مذکور با<br />
مطالعۀ حاضر تفاوت جامعۀ آماری است. پژوهش<br />
طالب پور اعضایهیأت علمی و مدیران<br />
دانشکدههای تربیتبدنی با نتایج تحقیق حاضر<br />
همخوانیدارد.<br />
همسو با پژوهشهای شجاعی فر ب) و طال پور<br />
بین سابقۀ کار و رضایت شغلی همبستگی<br />
معنی داری بهدست نیاورده اند، در تحقیق حاضر نیز<br />
رضایت شغلی اساتید با سابقۀ کار آنها ارتباط<br />
معنیدارینداشت.<br />
،(14)<br />
باطنی (4)<br />
12)<br />
1. Hildebrand & Roger<br />
2. Wattless & Harris<br />
،(17) ،(16)<br />
خاوری (26)، بحرالعلوم (5)<br />
(13) دربارۀ<br />
(13) که<br />
(2003)<br />
2<br />
(1996)<br />
.(p=0/001 ،r=0/28)<br />
.(34)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
57<br />
لیلی خاوری، جواد یوسفیان<br />
به هر حال آنچه بر اساس پژوهشهای مختلف<br />
اثبات شده است این است که ورزش و فعالیت بدنی<br />
منظم و مستمر بر جنبه های مختلف سلامتی افراد اعم<br />
از جسمانی، روانی، و اجتماعی آثار مثبت و مفیدی<br />
در این<br />
دارد<br />
میان، بررسیها در مورد آثار ورزش بر جنبه های<br />
مختلف نگرش شغلی، از قبیل رضایت شغلی،<br />
موضوعنسبتاًجدیدیاستکهموردتوجهمحققانو<br />
اندیشمندان قرار گرفته است و باید در مورد<br />
چگونگی ارتباط رضایت شغلی و فعالیتهای بدنی و<br />
عوامل اثرگذار بر آن بررسیهای گستردهتر و<br />
دقیقتریانجامپذیرد.<br />
.(44 ،43 ،41 ،40 ،38 ،31 ،27 ،24)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
58 مقایسه رضایت شغلی اعضای هیأت علمی غیرفعال و فعال در ورزش دانشگاه یزد<br />
.1<br />
منابع<br />
.1376<br />
.2<br />
ابراهیمزاده، حسن، "مقایسۀ رضایت شغلی مربیان پرورشی مقطع متوسطه و راهنمایی نواحی آموزش و پرورش<br />
خراسان". پایاننامۀ کارشناسیارشد. رشتۀ برنامهریزی درسی. دانشگاه آزاد اسلامی تهران.<br />
ادواردز، جک ئی. و همکاران، تحقیق پیمایشی، راهنمای عمل. ترجمۀ سیدمحمد اعرابی و داود ایزدی. تهران.<br />
انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی.<br />
اشرفی، بزرگ، "تبیین عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی مدیران و کارکنان شرکت ذغالسنگ البرز شرقی". پایاننامۀ<br />
کارشناسیارشد مدیریت دولتی. دانشگاه تربیت مدرس.<br />
باطنی، حافظ، 1372 ."عوامل مؤثر در رضایت شغلی معلمان شهر تبریز". تحقیق انجام شده در تبریز.<br />
بحرالعلوم، حسن، "ارتباط بین فرهنگ سازمانی و سبک مدیریت با رضایت شغلی کارشناسان سازمان تربیتبدنی<br />
شاغل در تهران". رسالۀ دکتری. دانشگاه تربیت معلم تهران.<br />
برقی، اسماعیل،1376. "بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان استثنایی شهرستان مشهد". تحقیق انجام شده در مشهد.<br />
بهروز اسکوئی، اکبر، 1381. مدیریت و رفتار سازمانی. مؤسسۀ آموزش عالی حسابداری و مدیریت آذربایجان. چاپ اول.<br />
دلاور، احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علومتربیتی. چاپ اول. انتشارات رشد، تهران.<br />
زارعی متین، حسن، 1375. "ارتباط بین رضایت شغلی و فرهنگ سازمانی". مجلۀ زمینه. سال ششم، شماره 57.<br />
انتشارات بهینه. چاپ اول.<br />
زرگر،<br />
سلاجقه، پیمان، "بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی مدیران سطوح مختلف در صنایع کرمان". پایاننامۀ<br />
کارشناسیارشد مدیریت دولتی. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمان.<br />
شجاعیفر، حبیب االله، "رابطۀ رضایت شغلی مدیران دانشکدهها با تعهد سازمانی آنان در دانشگاه فردوسی مشهد".<br />
دانشکدۀ علوم تربیتی. دانشگاه فردوسی مشهد.<br />
طالبپور، مهدی، "تحلیل و تبیین نگرشهای شغلی مدیران، کارمندان و اعضای هیأت علمی دانشگاههای تربیتبدنی<br />
کشور و ارتباط آنها با جو سازمانی". رسالۀ دکتری. دانشگاه تهران.<br />
طهماسبی، ر، "بررسی میزان رضایت شغلی دبیران مدارس متوسطۀ شهر اصفهان و ارتباط آن با پیشرفت تحصیلی<br />
دانشآموزان". پایاننامۀ کارشناسیارشد. دانشگاه اصفهان.<br />
عباسی، مرتضی، "رابطۀ هستۀ کنترل با رضایت شغلی در نمونهای از معلمین راهنمایی شهر شیراز". پایاننامۀ<br />
کارشناسیارشد. دانشکدۀ علوم تربیتی دانشگاه شیراز.<br />
فرخی، محمدحسن، "راههایی افزایش کارایی و رضایت شغلی معلمان به مقدار ارتقای کیفیت آموزشی." پایاننامۀ<br />
کارشناسیارشد.<br />
قربانیان، فرامرز، "بررسی میزان رضایت شغلی معلمان ابتدایی". پایاننامۀ کارشناسیارشد ضمن خدمت فرهنگیان<br />
بجنورد.<br />
لشگریزاده، فاطمه، "بررسی رابطۀ بین سبکهای رهبری مدیران با رضایت شغلی دبیران". پایاننامۀ کارشناسیارشد.<br />
مرکز آموزش مدیریت دولتی خراسان.<br />
مجیدی، عبداالله، 1373. "تأثیر جابجایی بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی". پایاننامۀ کارشناسیارشد. دانشگاه تربیت مدرس<br />
تهران.<br />
مرادی، نعمتاالله، 1374. "بررسی رابطۀ برخی عوامل با رضایت شغلی معلمان شهرستان خرمآباد." شورای تحقیقات آموزش<br />
استان لرستان.<br />
مرتضوی، سعید، "بررسی تعیین سطح مشخصههای رضایت شغلی و عملکرد کارکنان زندانهای استان خراسان".<br />
ماهنامۀ داخلی مرکز آموزشی سازمان زندانها. سال دوم، شماره 20.<br />
.1379<br />
.1374<br />
.1378<br />
علی، 1378.<br />
محمود، 1380. راهنمای جامع .SPSS 10<br />
.1377<br />
.1379<br />
.1380<br />
.1370<br />
.1374<br />
.1379<br />
.1378<br />
.1372<br />
.1375<br />
.3<br />
.4<br />
.5<br />
.6<br />
.7<br />
.8<br />
.9<br />
.10<br />
.11<br />
.12<br />
.13<br />
.14<br />
.15<br />
.16<br />
.17<br />
.18<br />
.19<br />
.20<br />
.21<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
59<br />
لیلی خاوری، جواد یوسفیان<br />
مقیمی، محمد، 1377. سازمان و مدیریت: رویکردی پژوهشی. نشر ترمه. چاپ اول.<br />
میرچی، محمد، 1373. "بررسی رضایت شغلی مربیان امور تربیتی شهر تهران". پایاننامۀ کارشناسیارشد. دانشگاه تهران.<br />
وست، دبورا آ.، چالز آ. بوچر، مبانی تربیتبدنی و ورزش. ترجمۀ احمد آزاد. چاپ دوم، انتشارات کمیتۀ ملی<br />
المپیک جمهوری اسلامی ایران.<br />
هاشمیان، سیدهادی، 1375. "بررسی رابطۀ بین مشخصههای رضایت شغلی و عملکرد کارکنان شرکت تعاونی معدن گرانیت<br />
قدس". پایاننامۀ کارشناسیارشد مدیریت صنایع. مجتمع آموزش عالی صنایع ایران واحد خراسان.<br />
یوسفیان، جواد، لیلی خاوری، ”بررسی وضعیت رضایت شغلی و تعهد سازمانی معلمان استان یزد“. شورای تحقیقات<br />
آموزش و پرورش.<br />
27. ACSM. (1990). “Position Stand on the Recommended Quantity and Quality of Exercise for Developing<br />
and Maintaining Cardiorespiratory and Muscular Fitness in Healthy Adult”. Med. Sci. Sport. Exrc. 22:<br />
265-74.<br />
28. Alnajjar, Ahmed. A. (1996). “Relationship between Job Satisfaction and Organizational Commitment<br />
among Employees in the United State”. Psychological Reports. 79:315-17.<br />
29. Bernacki EJ, WB. Baun (1984). “The Relationship of Job Performance to Exercise Adherence in a<br />
Corporate Fitness Program”. Journal of Occupational Medicine. 26: 529-531.<br />
30. Cox, M. et al. (1981). “The Influence of an Employee Fitness Program Upon Fitness, Productivity, and<br />
Absenteeism”. Ergonomics. 24: 795 -806.<br />
31. Czujkwoski, SM. et al. (1990).“Aerobic Psychological Characteristics and Cardivascular Reactivity to<br />
Stress”. Health. Psychol. 9(6): 676-92.<br />
32. Deconinck, JB., DP. Bachman (1994). “Organizational Commitment and Turnover Intention”. J. Of<br />
Applied Business Research. Vol. 10. Issue 3:87.<br />
33. Hanisch, KA. (1992). “The Job Descriptive Revisited”. J. Appl. Psychology. 77: 377-382.<br />
34. Hildebrand, Mark, Roger C. Mannell (1996). “Leisure and the Job Satisfaction of Teachers”. The 1996<br />
Leisure Research Symposium. October. 23-27. Kansas City.<br />
35. Jasnoski, ML, DS. Holmes, S. Solomon, C. Aguiar (1981). “Exercise, Changes in Aerobic Capacity, and<br />
Changes in Self-perceptions: An Experimental Investigation”. Journal of Research in Personality. 15: 460-<br />
466.<br />
36. Oshagbemi, T. et al. (1999). “Academic and their Managers: A Comparative Study in Job Satisfaction”.<br />
Personnel Review. 28: 108-118.<br />
37. Pauly JT, JA. Palmer, CC. Wright, GJ. Pfeiffer (1982). “The Effects of a 14-Week Employee Fitness<br />
Program on Selected Physiological and Psychological Parameters”. Journal of Occupational Medicine. 24:<br />
457-463.<br />
38. Petruzzello, SJ. et al. (1991). “A Meta-Analysis on the Anxiety-Reducting Effects of Acute and Chronic<br />
Exercise”. Sport. Med. 11(3): 143-82.<br />
39. Robbins, Stephen, P. (1991). Organizational Behavior: Concepts, Controversies & Applications. Fifth edi.<br />
Prentic-hall pub.<br />
40. Salmon, P. (2001).“Effects of Physical Exercise on Anxiety, Depression and Sensivity to Stress: A Unifying<br />
Theory”. Clin. Psychol. Rev. 1: 33-61.<br />
41. Shephard, RJ. (1994). Aerobic Fitness and Health. University of Toronto. Chapter 5: 215-30.<br />
42. Shephard, RJ., M. Cox, P. Corey (1981). “Fitness Program Participation: Its Effect on Worker's<br />
Performance”. Journal of Occupational Medicine. 23: 359-363.<br />
43. Sinyor, D. et al. (1983). “Aerobic Level and Reactivity to Psychological Stress”. Psychosom. Med. 45(3):<br />
205-17.<br />
44. US Department of Health and Human Services. (1996). “Physical Activity and Health: Areport of the<br />
Surgeon General”. Centers for Disease Control and Prevention: 28-9.<br />
45. Wattles, M. CH. Harris (2003). “The Relationship between Fitness Levels and Employer’s Perceived<br />
Productivity, Job Satisfaction and Absenteeism”. Journal of ASEP. 6(1): 24-32<br />
.1376<br />
.1383<br />
.22<br />
.23<br />
.24<br />
.25<br />
.26<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
ساز و کارهای اثر پیش نشانه بر زمان واکنش در مراحل پردازش حسی - حرکتی<br />
60<br />
<strong>سفید</strong><br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
تأثیر چهار هفته بیتمرینی بر پروتئین<br />
واکنشدهندۀ C موشهای صحرایی<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386<br />
61<br />
<br />
<br />
*<br />
دکتر ولیاالله دبیدی روشن؛ استادیار دانشگاه مازندران<br />
دکتر عباسعلی گائینی؛ دانشیار دانشگاه تهران<br />
دکتر نبیاالله ناموراصل؛ انستیتو پاستور ایران<br />
تاریخ دریافت: 85/5/28<br />
تاریخ تصویب: 85/9/6<br />
چکیده:<br />
هدف این پژوهش عبارت است از مطالعۀ تأثیر 4 هفته بیتمرینی به دنبال 12 هفته تمرین متداوم بر پروتئین<br />
واکنشدهندۀ C با حساسیت بالا در موشهای صحرایی (با وزن 4 / 93<br />
325 / 625 ± گرم و سن 21 ماه که دست<br />
کم 3 ماه از اتمام دوران باروری آنها گذشته بود). به همین منظور، 56 سرموش صحرایی ماده و مسن از نژاد<br />
ویستار با ژنوم 14848 با شرایط وزنی و سنی مشابه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه اصلی تمرینی و کنترل<br />
تقسیم شدند. سپس هر گروه به نوبۀ خود به سه زیرگروه میانآزمون، پسآزمون و مرحلۀ بیتمرینی تقسیم<br />
شدند. ضمناً یک گروه پیشآزمون نیز برای تعیین مقادیر پایۀ HS-CRP به طور مشترک در هر دو گروه استفاده<br />
شد. پروتکل تمرینی ابتدا به مدت 12 هفته و هفتهای 5 جلسه و هر جلسه با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد.<br />
آنگاه پروتکل بیتمرینی خونگیری در سطوح پایه به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی در4 مرحله با شرایط مشابه<br />
انجام و مقادیر<br />
HS-CRP<br />
با روش ایمنوتوربیدیمتریک و<br />
شاخصهای کنترلی LDL-C و HDL-C نیز با روش<br />
آنزیماتیک اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی hoc) LSD (post<br />
تجزیه و تحلیل شد. نتایج اولیۀ پژوهش نشان داد مقادیر HS-CRP در طی 6 هفتۀ نخست کاهش غیرمعناداری<br />
داشته، اما با تداوم تمرینات تا هفتۀ دوازدهم، کاهش معناداری مشاهده شد. نتایج اصلی این پژوهش نشان داد 4<br />
هفته بیتمرینی باعث افزایش غیرمعنادار HS-CRP در گروه تمرینی و افزایش معنادار در گروه کنترل شده است.<br />
با توجه به این نتایج میتوان گفت تمرینات تداومی باعث مهار پاسخ التهابیشده است.<br />
واژگان کلیدی : تمرین تداومی، شاخصهای التهابی، ، HS-CRP موشهای صحرایی.<br />
* Email:vdabidiroshan @ yahoo.com<br />
مقدمه<br />
سالمندی یکی از چالشهای مهم عصر حاضر<br />
بویژه در کشورهای در حال توسعه است. یکی از<br />
جدیترین مشکلاتی که همۀ مردم دنیا را نگران<br />
کرده، چگونگی تأمین کیفی مراقبتهای بهداشتی<br />
افراد سالمند است. هزینۀ مراقبتهای بهداشتی و<br />
نگهداری سالمندان فقط در سال معادل<br />
میلیارددلاربرآوردشدهاست. بررسیهانشانمیدهد<br />
75<br />
1990<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
تأثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتئین واکنش دهنده C موشهای صحرایی<br />
62<br />
1<br />
فعالیت ورزشی، مراقبت صحیح، و معاینۀ منظم گزارشدادند(19،5).<br />
پزشکیعواملیهستندکهباعثطولانیترشدنعمر<br />
وزندگیپرثمرتریمیشوند. ازسویدیگر،خطوط<br />
راهنمای فعالیتهای ورزشی، افراد سالمند را تشویق<br />
میکند تا در فعالیتهایی شرکت کنند که بویژه باعث<br />
بهبوددستگاهقلبی- عروقیمیشود(1).<br />
مطالعاتانجامشدهحاکیازآناستکهبیماری<br />
قلبی- عروقی زمینۀ التهابی دارد و التهاب عمومی<br />
(سیستمیک) در گسترش آترواسکلروز نقش<br />
محوریدارد(27،25،13،9،6،5،3،2). لذاباتوجه<br />
به اینکه نتایج برخی پژوهشهای اخیر<br />
ازوقوعحوادثقلبی- عروقیدرافرادی<br />
بوده که میزان کلسترول و چربیهای خونی آنها در<br />
دامنۀ طبیعی و حتی در برخی موارد کمتر از حد<br />
طبیعی بوده است، توجه پژوهشگران به شاخصهای<br />
التهابی معطوف شده که پیشگوییکنندۀ بیماری<br />
قلبی- عروقی اند. در نتیجه، سنجش شاخصی<br />
جدیدتر در تشخیص افراد مستعد به آترواسکلروز<br />
پیشرسکمکمی کند.<br />
شاخصهای التهابی متعددی وجود دارند، ولی<br />
،13 ،6 ،5 ،3)<br />
25) حاکی<br />
پروتئینواکنشدهندۀCباحساسیتبالا<br />
1<br />
(HS-CRP)<br />
حساسترین شاخص التهابی و پیشگوییکنندۀ قوی<br />
خطر عروقی معرفی شده<br />
افزایش آن با افزایش تا برابری خطر حوادث<br />
قلبی- عروقی همراه بوده است<br />
عوامل متعددی بر این شاخص اثرگذارند. مطالعات<br />
در افراد سالمند<br />
نشان میدهد<br />
و،<br />
بیشتر از جوانان، مردان و افراد لاغر<br />
است. ورزش و فعالیت بدنی نیز یکی دیگر از عوامل<br />
مؤثر بر این شاخص است. پژوهشها ارتباط معکوس<br />
بین مقادیر و آمادگی قلبی- تنفسی را<br />
هر چند شرایط اجتماعی حاکم بر جوامع است<br />
کهافرادرابهسویکمتحرکیسوقمیدهد،عوامل<br />
گوناگونی همواره بر این موضوع اثرگذارند. در این<br />
آسیب،<br />
مثل عواملی مخرب نقش نباید باره محرومیت ورزشی، از کار افتادگی ناشی از تصادف<br />
و یا خطر افتادن افراد سالمند را از نظر دور داشت. از<br />
سوی دیگر، در بیشتر موجودات سالمند، شرکت<br />
اختیاری و منظم در فعالیت بدنی، الگوی رفتاری<br />
غیرعادی محسوب میشود. به عبارت بهتر، نتایج<br />
مطالعاتنشانمیدهدانسانوسایرموجوداتتمایل<br />
دارند فعالیتهای بدنی خویش را در دوران سالمندی<br />
پ ژوهشی حاکی از آن<br />
کاهش دهند است که کاهش میزان مرگ ناشی از بیماریهای<br />
قلبی- عروقی با فعالیت بدنی فعلی افراد ارتباط دارد<br />
تافعالیتقبلیآنها(26).<br />
در پژوهشی<br />
و همکارانش وننامیتی تغییرات فعالیت بدنی را ظرف 20 سال و متغیرهای<br />
سال بعد مطالعه کردند و گزارش<br />
التهابی را در در افرادی که در ابتدا فعال<br />
دادند<br />
بوده و سپس غیرفعال شدهاند، مشابه افراد غیرفعال<br />
است.<br />
و<br />
در مقابل، در پژوهش دیگری و نیمرخ<br />
همکارانش نشان دادند مقادیر چربی افراد ورزشکار پیشکسوتی که باترک ورزش<br />
کنترل<br />
گروه از بدتر بودند، شده غیرفعال از سوی دیگر، نشان<br />
غیرورزشکار شده است داده شد مقادیر این متغیرها در افرادی که دست کم<br />
3<br />
فایهل<br />
(29)<br />
HS-CRP<br />
(1). گزارشهای<br />
.(21)<br />
20<br />
2<br />
مقادیر HS-CRP<br />
1. High-Sensitive C-Reactive Protein (HS-CRP)<br />
2. Wannamethee<br />
3. Pihl<br />
،3) (28 ،25 ،24 ،13 که<br />
5 2<br />
.( 25 ،17 ،14 ،3)<br />
،9)<br />
افرادچاق( ، 2<br />
مقادیر HS-CRP<br />
،( 23،10 زنان یائسه (14،13،10)<br />
(28 ،27 ، 9 ،5<br />
HS-CRP<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
63<br />
دکتر ولی اله دبیدی روشن، دکتر عباسعلی گائینی، دکتر نبی اله نامور اصل<br />
4<br />
فعالیت بدنی منظم و سبک انجام داده بودند، در حد<br />
افرادی بوده که به طور دایم فعال نتایج<br />
مشابهینیزازسویسایرپژوهشگرانگزارششدکه<br />
درآنمیزانمرگافرادیکهفعالیتبدنیخودرادر<br />
سالهای بعد زندگی حفظ کرده بودند، کمتر بوده<br />
است(30).<br />
با مطالعۀ دقیق پژوهشهای انجام شده میتوان<br />
استنباط کرد اکثر پژوهشها به مطالعۀ شرایط موجود<br />
روی آزمودنیهای<br />
سپ( از وقوع)<br />
انسانی پرداختهاند که احتمالاً به دلیل تأثیر عوامل<br />
گوناگون بر شاخصهای التهابی و پیچیدگی ذاتی<br />
بسیاریازمتغیرهایفیزیولوژیکیوبیوشیمیاییودر<br />
نتیجه به دلیل عدم کنترل عوامل مختلف اثرگذار بر<br />
این شاخص، گزارشهای پژوهشی دربارۀ آثار<br />
بیتمرینی بر این شاخصها کاملاً همسو و روشن<br />
نیست. از اینرو، از دیرباز آثار احتمالی ناشی از<br />
بیتمرینی کنترل شده بر این شاخصها موضوع مورد<br />
علاقۀ پژوهشگران بوده که تاکنون پاسخی به آن<br />
داده نشده است. بر این اساس، اینکه هفته<br />
بیتمرینی کنترلشده به دنبال هفته تمرین<br />
تداومی چه تأثیری بر حساسترین شاخص التهابی<br />
پیشگوییکنندۀ بیماری قلبی- عروقی دارد، سؤالی<br />
است که نیاز به مطالعه دارد. امید است نتایج این<br />
پژوهش به گونۀ مؤثری بتواند برخی ابهامات دربارۀ<br />
اینموضوعراآشکارکند<br />
روششناسی<br />
12<br />
21<br />
.<br />
2<br />
الف)آزمودنیها<br />
در پژوهش حاضر، 56 سرموش صحرایی ماده و<br />
ماهه از سویه ویستار با ژنوم از مرکز<br />
پرورش و تکثیر حیوانات آزمایشگاهی انستیتو<br />
پاستور ایران تهیه شد. این حیوانات پس از انتقال به<br />
محیط پژوهش و آشنایی با محیط جدید و نحوۀ<br />
فعالیت روی نوارگردان به طور تصادفی به دو گروه<br />
کنترل و تمرینی و زیرگروههای مربوط تقسیم شدند<br />
(جدول1).<br />
14848<br />
21<br />
بودهاند (29).<br />
دربارۀ HS-CRP<br />
1<br />
جدول 1. حجم نمونه و مشخصات گروههای مختلف موش صحرایی<br />
مشخصات<br />
گروه و مرحله<br />
آزمون*<br />
آزمون<br />
تمرینی<br />
آزمون<br />
تمرینی<br />
وزن (گرم (<br />
M±SD<br />
سن هنگام خونگیری (ماه) تعداد جمع<br />
32<br />
8 21/<br />
5<br />
/625±4 / 93<br />
8 23 /44±3 / 83<br />
8 24/<br />
5<br />
/5 ± 4 / 99<br />
8 25/<br />
5<br />
±4 / 93<br />
325<br />
پیش 324<br />
میان 324<br />
پس 325<br />
بی 8 23 /25±4 / 33<br />
8 24 / 5<br />
/25±5 / 92<br />
8 25 / 5<br />
315/25±4 / 62<br />
بی 323<br />
میان آزمون 319<br />
پس آزمون کنترل تمرینی<br />
56<br />
جمع کل 24<br />
*<br />
مقادیرHS-CRPاینگروهازموشهامقادیرپایۀ(پی شآزمون)گروهکنترلنیزاستفادهشد.<br />
1. Detraining<br />
2. Strain<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
تأثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتئین واکنش دهنده C موشهای صحرایی<br />
64<br />
2<br />
2<br />
ب)محیطپژوهش<br />
حیوانات مورد آزمایش در این پژوهش در دورۀ<br />
هفتهای آشنایی با محیط جدید و نوارگردان و<br />
همچنین اجرای پروتکل تمرینی و دورۀ بیتمرینی<br />
به صورت انفرادی در قفسهای پلیکربنات شفاف<br />
15×15×20 سانتیمتر،ساختشرکترازیرادودر<br />
22±2<br />
رطوبت 50±5<br />
محیطی با دمای درجۀ سانتیگراد و چرخۀ<br />
روشنایی به تاریکی 12:12 ساعت و<br />
درصد نگهداری شدند. بر اساس اطلاعات مستند از<br />
نزدیکترین ایستگاه تعیین آلودگی سازمان<br />
هواشناسی کشور، وضعیت آلایندههای هوا با توجه<br />
به شاخص استاندارد آلایندهها در وضعیت<br />
سالم قرار داشت. همچنین برای ایجاد تهویهوجریان<br />
مناسب هوا از دو دستگاه کولر آبی و دو دستگاه<br />
تهویۀ بدون صدا استفاده شد. برای ایجاد رطوبت<br />
مناسبنیزدستگاهبخورتعبیهشد.<br />
1<br />
(PSI)<br />
ج)تغذیۀآزمودنیها<br />
معمولاً موشهای صحرایی با غذاهای تولیدی<br />
مراکز تولید خوراک دام به صورت پلت که حاوی<br />
ترکیب مشخصی از انواع مواد مغذی مورد نیاز<br />
حیوان است، تغذیه می شوند. غذای آزمودنیهای این<br />
پژوهش، تولیدی شرکت خوراک دام پارس بود که<br />
بر اساس وزنکشی هفتگی با ترازوی استاندارد ویژه<br />
وباتوجهبهجیرۀطبیعی10 گرمبهازایهر100 گرم<br />
وزن بدن در روز (31) در هر قفس قرار داده میشد.<br />
در تمام مراحل پژوهش، آب مورد نیاز هر حیوان به<br />
صورت آزاد در بطری ویژۀ حیوانات آزمایشگاهی<br />
دراختیارآنهاقراردادهشد.<br />
2<br />
د)آشناییبانوارگردان<br />
از آنجا که انتقال حیوانات باعث استرس و در<br />
نتیجه تغییر شرایط فیزیولوژیکی در آنها میشود<br />
سپ، ازانتقالحیواناتازمرکزپرورشوتکثیر<br />
حیوانات آزمایشگاهی انستیتو پاستور ایران به محیط<br />
پژوهش به مدت هفته تحت شرایط جدید<br />
نگهداری شدند. در هفتۀ دوم، همۀ حیوانات با نحوۀ<br />
فعالیت روی نوارگردان آشنا شدند. برنامۀ آشنایی<br />
شامل 5 جلسه راه رفتن و دویدن با سرعت 5 متر<br />
در دقیقه و شیب صفر درصد و به مدت 5 تا 10 دقیقه<br />
بودهاست.برایتحریکبهدویدن،شوکالکتریکی<br />
ملایمی در عقب دستگاه تعبیه شد. برای جلوگیری<br />
ازآثار احتمالی شوک الکتریکی بر نتایج پژوهش،<br />
در مرحلۀ آشناسازی حیوانات با فعالیت روی<br />
نوارگردان، از طریق شرطیسازی با صدا به حیوانات<br />
آموزش داده شد تا از نزدیک شدن و استراحت در<br />
بخشانتهاییدستگاهخودداریکنند.<br />
تا 8<br />
21<br />
(31)<br />
ه)اجرایپروتکلتمرینیوبیتمرینی<br />
قبل از اینکه آزمودنیهای این پژوهش هفته<br />
بیتمرینی را تجربه کنند، ابتدا به مدت هفته و<br />
هفتهای5 جلسهباشدتومدتپیشروندهوبارعایت<br />
اصلاضافهبارتمرینکردند. بهطورخلاصه،سرعت<br />
برنامۀ تمرینی در هفتههای اول و دوم از متر در<br />
دقیقه آغاز شد. از هفتۀ سوم تا دوازدهم، سرعت<br />
تمرین هفتهای متر در دقیقه افزایش یافت. مدت<br />
تمرین نیز از هفتۀ اول تا دهم روزانه طوری افزایش<br />
یافت که در آنمدت فعالیت از10 دقیقه درروز اول<br />
هفته نخست تمرینی به دقیقه در شروع هفتۀ<br />
یازدهم رسید و سپس در این حد ثابت باقی ماند.<br />
برای گرمکردن، آزمودنیها در ابتدای هر جلسۀ<br />
4<br />
12<br />
12<br />
80<br />
1. Pollutant Standard Index(PSI)<br />
2. Pellet<br />
1<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
65<br />
دکتر ولی اله دبیدی روشن، دکتر عباسعلی گائینی، دکتر نبی اله نامور اصل<br />
7<br />
3<br />
تمرینی به مدت دقیقه با سرعت متر در دقیقه<br />
میدویدند. سپس، برای رسیدن به سرعت مورد نظر<br />
بهازایهردقیقه،2 متردردقیقهبهسرعتنوارگردان<br />
افزوده میشد. برای سردکردن بدن در انتهای هر<br />
جلسۀ تمرینی نیز سرعت نوارگردان به طور معکوس<br />
کاهش مییافت تا به سرعت اولیه برسد. کل برنامۀ<br />
تمرینیروینوارگردانبدونشیبانجامشدهاست.<br />
این برنامۀ تمرینی با توجه به هزینۀ اکسیژن طراحی<br />
شده است و کل مسافت تمرینی و همچنین<br />
مسافت گرم و سرد کردن متر به دست<br />
آمد. از پایان هفتۀ دوازدهم، آزمودنیهای گروه<br />
تمرینی نیز همانند گروه کنترل به مدت هفته با<br />
شرایط محیطی و غذایی مشابه در قفسها نگهداری<br />
شدند.<br />
4<br />
بدن 74010<br />
(20)<br />
و)خونگیریوآنالیزآزمایشگاهی<br />
پس از سازگارشدن تمام آزمودنیها با محیط<br />
جدید و آشنایی با نحوۀ فعالیت روی نوارگردان،<br />
به طور تصادفی به 7 گروه پیشآزمون، کنترل،<br />
میانآزمون، پسآزمون و بیتمرینی، تمرینی<br />
میانآزمون، پسآزمون و بیتمرینی تقسیم شدند<br />
(هر گروه شامل 8 سرموش) (جدول1). سپس گروه<br />
اول پی آزمون) برای تعیین مقادیر<br />
و متغیرهای وابسته به<br />
کشته شدند. زیر گروههای میان آزمون،<br />
پسآزمون و بیتمرینی مربوط به هر دو گروه<br />
کنترل و تمرینی به ترتیب پس از و<br />
هفته با شرایط کاملاً مشابه کشته شدند. همۀ<br />
گروهها به دنبال تا ساعت ناشتایی و در<br />
شرایط پایه پس از آخرین جلسۀ تمرین<br />
برای گروه تجربی) با اتر بیهوش وکشته شدند و<br />
متخصص و جراح حیوانات خونگیری را انجام<br />
داد. سپس خون لختهشده سانتریفوژ و برای آنالیز<br />
بیوشیمیایی، سرم از آن جدا شد. HS-CRP با روش<br />
Latex Particle –Enhanced Immunoturbidimetric assay<br />
با تحلیلگر خودکار Hitachi 912<br />
1<br />
(HDL-C)<br />
2<br />
دستگاه<br />
شد<br />
(12).کلستروللیپوپروتئینپرچگالی<br />
و کلسترول لیپوپروتئین کمچگالی<br />
روشآنزیماتیکاندازهگیریشد.<br />
سنجیده<br />
(LDL-C) نیز به<br />
ز)روشهایآماری<br />
از آمار توصیفی برای دستهبندی دادهها استفاده<br />
شد. آزمون کولمگروف- اسمیرنف نیز برای تعیین<br />
نحوۀتوزیعدادههابهکاررفت. باتوجهبهاینکهنتایج<br />
این آزمون طبیعی بودن توزیع دادهها را نشان داد، از<br />
آزمونهای پارامتریک استفاده شد. برای تجزیه و<br />
تحلیل یافتهها از آزمون اندازهگیریهای مکرر به<br />
منظور مطالعۀ یافتههای به دست آمده از مراحل<br />
چهارگانۀ آزمایشها استفاده شد. در صورت مشاهدۀ<br />
تفاوت معناداری آماری در نتایج و برای تعیین آنکه<br />
میانگین کدام مرحله دارای تفاوت معنادار است، از<br />
استفاده شده<br />
آزمون تعقیبی<br />
است. اختلاف معناداری<br />
تعیینشد.<br />
LSD (Post Hoc)<br />
آماری در سطح ≤ 0 / 05 p<br />
یافتهها<br />
جدول 2 میانگین و انحراف معیار مقادیر<br />
تمرینی و کنترل را در مراحل<br />
گوناگون تحقیق پی آزمون، میانآزمون،<br />
پسآزمون، و بیتمرینی) نشان میدهد. در این<br />
جدول، تفاوت معناداری درونگروهی مربوط به<br />
) ش<br />
HS-CRP گروههای<br />
1. High Density Lipoprotein- Cholesterol (HDL-C)<br />
2. Low Density Lipoprotein – Cholesterol (LDL-C)<br />
پایۀ HS-CRP<br />
تحقیق LDL-C) (HDL-C ,<br />
16<br />
12 ،6<br />
14<br />
12<br />
(24 ساعت<br />
) ش<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
تأثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتئین واکنش دهنده C موشهای صحرایی<br />
66<br />
گروهتمرینیدرطیدورۀ12 هفتهاینشاندادهشده تفاوتدرموردLDL-Cمعنادارنیست(476 0=p). /<br />
است. همچنین بر اساس یافتههای جدول 2 مشاهده<br />
میشود مقادیر درونگروهی در گروه<br />
تمرینی طی دورۀ بیتمرینی افزایش داشته که در<br />
مقایسه با مقادیر پسآزمون به لحاظ آماری معنادار<br />
اما در مقایسه با مقادیر<br />
نیست<br />
میانآزمون و پیشآزمون معنادار است به<br />
از سوی دیگر، مقادیر این<br />
شاخص در گروه کنترل طی دورۀ بیتمرینی در<br />
مقایسه با مراحل قبلی آن، به لحاظ آماری اختلاف<br />
معناداری نشان میدهد به علاوه، این<br />
از سوی دیگر، اختلاف بین گروهیHDL-C و<br />
همچنین در مرحلۀ بیتمرینی معنادار<br />
است(مقدارpدرهردومتغیربرابراست<br />
با000 .(0 /<br />
LDL-C<br />
بحثونتیجهگیری<br />
علیرغم کاهش بیماری قلبی- عروقی در طی<br />
چنددهۀگذشته،هنوزهمعلتاصلیمرگمردانو<br />
زناندردنیایصنعتیکنونیبهشمارمیرود(13،16)<br />
و پیشگویی میشود بیماری غالب سال<br />
(16).مطالعاتاخیرنشاندادنددرپیشگوییحوادث<br />
2020 باشد<br />
(ارزش p<br />
HS-CRP<br />
.(p = 0 / 000)<br />
،(p =<br />
0 / 598)<br />
ترتیب 0 / 001 و .(0 / 002<br />
جدول 2. تغییرات HS-CRP و متغیرهای وابسته به تحقیق LDL-C) و (HDL-C در مراحل مختلف<br />
بیتمرینی<br />
پسآزمون میانآزمون پیشآزمون مراحل متغیر و گروه<br />
٭<br />
٭<br />
(میلیگرم در دسیلیتر)<br />
M±SD<br />
M ±SD<br />
M±SD<br />
M±SD<br />
†<br />
٭ HS-CRP 0/325<br />
± 0 / 011 0/3225 ±0 / 01035 0/3588 ±0 / 01246 0/3662 ±0 / 08417<br />
تمرینی<br />
0/4475<br />
± 0 / 016 0/4238 ±0 / 01685 0/3838 ±0 / 01685 0/3662 ±0 / 01847<br />
کنترل<br />
(میلیگرم در دسیلیتر)<br />
٭<br />
٭<br />
†<br />
٭† LDL-C<br />
12/12<br />
± 1 / 88 11/8<br />
± 1 / 8 15/6<br />
± 1 / 7 17/6<br />
± 2<br />
تمرینی<br />
21/4<br />
± 1 / 84 20/7<br />
± 2 / 1 18/7<br />
± 2 17/6<br />
± 2<br />
کنترل<br />
(میلیگرم در دسیلیتر)<br />
٭† † ٭<br />
٭†<br />
HDL-C<br />
62/1<br />
± 0 / 99 64/4<br />
± 1 / 3 60/2<br />
± 1 / 5 55/3<br />
± 2 / 4<br />
تمرینی<br />
42/8<br />
± 1 / 8 45/1<br />
± 2 / 3 50/6<br />
± 2 / 5 55/3<br />
± 2 / 4<br />
کنترل<br />
†اختلافمعناداردرونگروهی<br />
٭اختلافمعناداربینگروهی<br />
بررسی تفاوت بین گروهی مقادیر<br />
حاکی از وجود تفاوت معنادار در تمام مراحل<br />
سپ، آزمون<br />
میانآزمون است. براساس یافتههای<br />
دورۀ<br />
گروه<br />
اختلاف درونگروهی جدول تمرینی در مرحلۀ بیتمرینی در مقایسه با مرحلۀ<br />
پسآزمونمعنادار است(000 = 0 / p)،درحالی که<br />
- قلبی<br />
.(27،25،24،6،3)<br />
عروقیHS-CRP<br />
قویتر از LDL-C است<br />
تأثیر 12<br />
3<br />
نتایج اولیۀ پژوهش حاضر در خصوص<br />
هفتهتمرینتداومی–5 جلسهدرهفته–برHS-CRP<br />
موشهای مادۀ مسن از نژاد ویستار با ژنوم 14848 که<br />
دست کم ماه از دوران باروری آنها گذشته بود،<br />
نشاندادمقادیرHS-CRP طی6 هفتۀنخستکاهش<br />
HS-CRP<br />
000) = 0 / (p و<br />
HDL-C<br />
(p = 0 / 04)<br />
بیتمرینی(000 (p=0 /<br />
2<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
67<br />
دکتر ولی اله دبیدی روشن، دکتر عباسعلی گائینی، دکتر نبی اله نامور اصل<br />
.(21)<br />
غیرمعناداری داشته، اما با تداوم تمرینات تا هفتۀ<br />
دوازدهم، مقادیر این شاخص کاهش آماری<br />
معناداری داشته است. همچنین اختلاف مقادیر بین<br />
گروهی نیز وجود تفاوت معنادار در مراحل<br />
میانآزمون، پسآزمونوحتیدردورۀبیتمرینیرا<br />
نشان میدهد. این یافتهها گزارشهای قبلی را تأیید<br />
می کند، مبنی بر آنکه فعالیت منظم بدنی با مقادیر<br />
کمتر شاخصهای التهابی همراه است<br />
در هفتۀ نخست دورۀ تمرینی، میزان<br />
کاهش قابل توجه نبود. این امر ممکن<br />
است اثربخشی طول دورۀ تمرین، شدت و مدت<br />
تمرین بر این شاخص را نشان دهد. در این پژوهش،<br />
مدت فعالیت در اولین جلسۀ هفتۀ هفتم، 45 دقیقه و<br />
سرعت تمرین متر در دقیقه بوده است و این<br />
مقادیر به تدریج در آخرین جلسۀ تمرینی در هفتۀ<br />
دوازدهم به 80 دقیقه و سرعت نیز به 23 متر در دقیقه<br />
افزایش یافت. از سوی دیگر، مقادیر<br />
گروه کنترل در مراحل مختلف به تدریج افزایش<br />
معناداری داشته است. پژوهشگران زیادی نیز ارتباط<br />
بین آمادگی قلبی- تنفسی و مقادیر را<br />
که با نتایج<br />
گزارش دادند<br />
پژوهشحاضرهمسوست.<br />
در مقابل، برخی محققان نیز عدم ارتباط بین<br />
مقادیر و فعالیت بدنی را در مطالعات<br />
اپیدمیولوژی یا افزایش مقادیر این شاخص به<br />
دنبال ورزشهای شدید بیهوازی یا<br />
بلافاصلهپسازدویماراتون(11) راگزارشدادند.<br />
این تناقض ممکن است از تفاوتهای گروه مورد<br />
مطالعه،روشارزیابییاطرحمطالعاتییانوعورزش<br />
ریشه گرفته باشد. در واقع اعتقاد بر این است که<br />
ورزشهای شدیدبویژهازنوعبرونگراباعثتحریک<br />
پاسخ مرحلۀ حاد و در نتیجه ترشح پروتئینهای مثبت<br />
مرحلۀ حاد، میشود از سوی<br />
دیگر،افزایشمقادیرHS-CRP پسازدویماراتون<br />
را میتوان به استرس مکانیکی ناشی از ضربههای<br />
مکررپابهزمیننسبتداد.<br />
پژوهش دوفاکس و همکارانش و همچنین<br />
هایلر وهمکارانش(11) نیزمؤیداینموضوعاست.<br />
این محققان به مقایسۀ ورزشکاران ورزیدۀ رشتۀ<br />
سهگانه (شنا، دوچرخهسواری، و دو) پرداختند و<br />
مشاهده کردند بیشترین شاخصهای التهابی مربوط به<br />
رشتۀدووکمترینمقادیرمربوطبهشناست. تغییرات<br />
این شاخصها نیز همسو با تغییرات شاخص کنترلی<br />
موسوم به ترومبو مدولین بود. به عبارت دیگر،<br />
مقادیر ترومبومدولین فقط در رشتۀ دو افزایش<br />
معنادار داشته است که این امر حاکی از استرس<br />
مکانیکی و فعالسازی سلول اندوتلیال است<br />
همچنین بررسی جداگانۀ هر ورزش نشان داد مقادیر<br />
بیشتر از ورزشکاران بوده<br />
است. این امر ممکن است ناشی از تمرین و<br />
سازگاریباورزشواثرمهاریورزشبرHS-CRP<br />
باشد(9،5).<br />
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که<br />
دستاوردهای ناشی از تمرین پس از یک دورۀ<br />
بیتمرینی بین ورزشکاران و افراد غیرفعال یکسان<br />
است(1). نتایجاینپژوهشدرخصوصتأثیر4 هفته<br />
بیتمرینی بر نشان داد که مقادیر این<br />
شاخص در طی این دوره در گروه تمرینی افزایش<br />
غیرمعناداری داشته است، در حالی که افزایش<br />
معناداری در مقادیر این شاخص در گروه کنترل طی<br />
.(5)<br />
(7)<br />
1. Dufaux<br />
2. Hiller<br />
3. Trombomodulin<br />
یعنی ،HS-CRP<br />
3<br />
1<br />
HS-CRP غیرورزشکاران<br />
HS-CRP<br />
2<br />
،14 ،9 ،7 ،5)<br />
HS-CRP<br />
HS-CRP<br />
(22<br />
،17)<br />
6<br />
HS-CRP<br />
نیز 17<br />
(19 ،14 ،10 ،7 ،4)<br />
HS-CRP<br />
(22)<br />
.(28 ،19<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
تأثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتئین واکنش دهنده C موشهای صحرایی<br />
68<br />
این دوره مشاهده شده است. همچنین تفاوت بین<br />
گروهیمقادیرHS-CRP درطیدورۀبیتمرینینیز<br />
معنادار بوده است. این یافتههای درونگروهی و<br />
بینگروهی مرحلۀ پسآزمون تا بیتمرینی در<br />
موضوع HS-CRP را احتمالاً میتوان به آثار مهاری<br />
تمرین بر حساسترین شاخص التهابی نسبت داد.<br />
اعتقاد بر این است که هر چند بین مقادیر پایۀ<br />
شاخصهایالتهابیومقدارکاهشآنبراثرتمرینات<br />
ورزشی رابطۀ قوی و مثبتی وجود دارد نتایج<br />
پژوهشهای متعدد حاکی است پاسخ التهابی و در<br />
نتیجه تغییر شاخصهای التهابی پس از تمرینات منظم<br />
،(9)<br />
ورزشیمهارمیشود(5 ،9).<br />
مطالعات نشان میدهند فعالیت ورزشی منظم به<br />
ممکن<br />
روشهای گوناگون از جمله<br />
است آثار ضد التهابی و در نتیجه آثار<br />
محافظتکنندگی در برابر بیماریهای قلبی- عروقی<br />
داشته باشد یافتههای چند پژوهش<br />
گذشتهنگر دربارۀ ورزشکاران پیشکسوت که با<br />
ترک ورزش غیرفعال شدهاند و<br />
آزمودنیهای دیگر نشان داد مقادیر<br />
شاخصهایالتهابیوچربیهایخونیبراثربیتمرینی<br />
افزایش معناداری داشته، در حالی که مقادیر مدافعان<br />
ضد اکسایشی در دورۀ بیتمرینی کاهش یافته<br />
است این تناقض ظاهری یافتههای<br />
فوق با نتایج پژوهش حاضر در خصوص ایجاد<br />
تغییرات معنادار در شاخصهای التهابی و چربیهای<br />
خونی ممکن است ناشی از ماهها و حتی سالها<br />
بیتمرینی باشد. لذا نتایج حاصل در پژوهش حاضر<br />
مبین این امر است که برای ایجاد آثار معنادار در این<br />
شاخصهابهزمانبیشترینیازاست.<br />
با نگاهی دقیق به جدول 2 میتوان استنباط<br />
کرد تغییرات HS-CRP و LDL-C همسویند. به<br />
عبارت بهتر، تغییر مقادیر احتمالاً<br />
مستلزم ایجاد تغییرات اساسی در مقادیر<br />
است. کریستوفرسون و همکارانش<br />
آثار 5 هفته بیتمرینی را به دنبال 16 هفته تمرین شنا<br />
(هفتهای و هر جلسه به مدت دقیقه) بر<br />
چربیهایخونیموشهابررسیکردند. نتایجنشانداد<br />
بیتمرینی تغییر معناداری در مقادیر چربیهای<br />
خونی ایجاد نکرده است. در پژوهش حاضر نیز این<br />
موضوعتأییدشد.<br />
از سوی دیگر، بر اساس یافتههای این پژوهش،<br />
مقادیرHDL-C دردورۀبیتمرینیکاهشمعناداری<br />
داشته است. این یافته اهمیت حفظ آمادگی در<br />
جلوگیریِازدستدادندستاوردهایتمرینرابیش<br />
از پیش آشکار میکند. اطلاعاتپژوهشهای مقطعی<br />
نشان دادند به ازای هر میلیگرم در دسیلیتر<br />
، کاهش 2 و 3 درصد خطر بیماری<br />
قلبی- عروقی به ترتیب در مردان و زنان رخ<br />
میدهد در پژوهش حاضر نیز معلوم شد این<br />
گونه تمرینات تداومی که با شدت 50 تا 75 درصد<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی به اجرا درآمد باعث<br />
افزایش معنادار مقادیر و کاهش معنادار<br />
در طی هفته تمرین شد. از سوی<br />
دیگر، هفته بیتمرینی کاهش معناداری در<br />
و کاهش غیرمعنیداری در مقادیر<br />
ایجاد کرده است. بر اساس این یافتهها<br />
میتوان گفت مقادیر احتمالاً از طریق<br />
تغییرات شاخصهای کنترلی فوق دچار تغییر شده<br />
است.<br />
به طور خلاصه، با توجه به فرضیۀ زمینههای التهابی<br />
بیماری قلبی- عروقی، ارتباط فعالیت بدنی با مقادیر<br />
کمتر التهاب که با HS-CRP سنجیده شد، در ارتباط<br />
فعالیت ورزشی با مقادیر کمتر چربی بدن و چاقی<br />
(4)<br />
HS-CRP<br />
70<br />
،(20)<br />
1<br />
HDL-C<br />
HS-CRP<br />
12<br />
4 جلسه<br />
LDL-C<br />
5 هفته<br />
افزایش HDL-C<br />
.(1)<br />
4<br />
LDL-C<br />
مقادیر HDL-C<br />
LDL-C<br />
(26<br />
افزایش HDL-C<br />
،21)<br />
.(13 ،9 ،5 ،2)<br />
(30 ،29 ،8)<br />
.(32 ،18 ،15)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
69<br />
دکتر ولی اله دبیدی روشن، دکتر عباسعلی گائینی، دکتر نبی اله نامور اصل<br />
شکمی رابطه دارد. هر چند بر اساس یافتههای این<br />
پژوهش میتوان گفت فعالیت منظم هوازی با<br />
کاهش التهاب همراه است و قرارگیری در معرض<br />
بیتمرینی به از دست رفتن فواید تمرینی می انجامد،<br />
ولی پژوهشهای کنترل شدۀ طولانیتری برای تعیین<br />
تغییرات قابل توجه در شاخصهای التهابی در دورۀ<br />
بیتمرینیموردنیازاست.<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
تأثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتئین واکنش دهنده C موشهای صحرایی<br />
70<br />
منابع<br />
اصولبنیادیفیزیولوژیورزش،سازگاریهاوعملکردورزشی.ترجمۀعباسعلیگائینی،ولیااللهدبیدیروشن،جلد<br />
اول،چاپاول،تهران،سازمانسمتوپژوهشکدۀتربیتبدنی.<br />
.1 روبرگز، .1384<br />
2. Abramson, J. L. & V. Vaccarino (2002). “Relationship between Physical Activity and Inflammation<br />
among Apparently Healthy Middle-aged Older us Adults”. Arch. Intern. Med: 162(11). 1286-92.<br />
3. Blake and Ridker (2001). “Novel Clinical Markers of Vascular Wall Inflammation” circulation research:<br />
89(9). 763.<br />
4. Christopherson, Jeff and et. al. (1999). “Effects of Exersice Detraining on Lipid Storage in Rats”. Transactions of<br />
the Illinois State Academy of Science. 92 (3 and 4). 203-209.<br />
5. Church, Barlow and et. al. (2002). “Associations between Cardiorespiratory Fitness and C-reactive<br />
Protein in Men”, Arteriosclerosis, Thrombosis and Vascular Biology. 22(11). 1869-76.<br />
6. Davis, Edwards and et. al. (2002). “Lipid Profiles and Plasma C-reactive Protein Levels in Patients<br />
Entering Cardia Rehabilitation”. Med. Sci. Spo. Exer. 34(5). 180.<br />
7. Dufaux, B., B. Dufaux, U. Order, H. Geyer, & W. Hollmann (1984). “C-Reactive Protein Serum<br />
Concentration in Well-trained Athletes”. Int. J. Spo. Med. 5(2). 102-6.<br />
8. Elliott, Sale and Cable (2002). “Effects of Resistance Training and Detraining on Muscle Strength and<br />
Blood Lipid Profiles in Postmenopausal Women”. Br. J. Spo. Med. 36. 340-45.<br />
9. Geffken D. F., M. Cushman and et. al. (2001). “Association between Physical Activity and Markers of<br />
Inflammation in a Healthy Elderly Population”. American J. of epidemiology. 153(3). 242-50.<br />
10. Haddock B. L., H. P. Hopp and et. al. (1998). “Cardiorespiratory Fitness and Cardiovascular Disease Risk<br />
Factors in Postmenopausal Women”. Med. Sci. Spo. Exer. 30(6). 893-98.<br />
11. Hiller, Dierenfield and et. al. (2003). “C-reactive Protein Levels Before and After Endurance Exercise.<br />
Med. Sci. Spo. Exer. 35(5). 121.<br />
12. Jayachandran M., H. Okano and et. al. (2004). “Sex-Specific Changes in Platelet Aggregation and Secretion with<br />
Sexual Maturity in Pigs”. J. Appl. Physiol. 97. 1445-52.<br />
13. Jessica L., Clarke and et. al. (2005). “Comparison of Differing C-Reactive Protein Assay Methods and<br />
Their Impact on Cardiovascular Risk Assessment”. The American Journal of cardiology. 95(1). 155-58<br />
14. Lamonte M.J., J. Larry Durstine and et. al. (2002). “Cardiorespiratory Fitness and C-reactive Protein among a<br />
Tri-ethnic Sample of Women”, Circulation, 106. 403-406.<br />
15. Lennon S. L., J. Quindry and et. al. (2004). “Loss of Exercise-induced Cardioprotection After Cessation of<br />
Exercise”, J. Appl. Physiol. 96. 1299-1305.<br />
16. Liu J., H.C. Yeo, Eva, Overvik-Douki and et. al. (2000). “Chronically and Acutely Exercised Rats:<br />
Biomarkers of Oxidative Stress and Endogenous Antioxidants”. J. Appl. Physiol. 89. 21-28.<br />
17. Meyer, Gabriel and et. al. (2001). “Anaerobic Exercise Induces Moderate Acute Phase Response”. Med.<br />
Sci. Spo. Exer. 33(4). 549-55.<br />
18. Mujika and Padilla (2001). “Muscular Characteristics of Detraining in Humans”. Med. Sci. Spo. Exer.<br />
33(8). 1297-1303.<br />
19. Muylaert, Church and Blair (2003). “Cardiorespiratory Fitness (CRF) and C-reactive Protein in<br />
Premenopausal Women”. Med. Sci. Spo. Exer. 35(5). 69.<br />
20. Naito H. S. K., H.A.D. Powers, and J. Aoki. (2001). “Exercise Training Increases Heat Shock Protein in<br />
Skeletal Muscles of Old Rats”. Med. Sci. Spo. Exer. 33(5). 729-34.<br />
21. Pihl, Zilmer and et. al. (2003). “High-sensitive C-reactive Protein Level and Oxidative Stress-related<br />
Status in Former Athletes in Relation to Traditional Cardiovascular Risk Factors”. Atherosclerosis. 171.<br />
321-26.<br />
22. Rawson, Freedson and et. al. (2003). “Body Mass Index, but not Physical Activity Is Associated with C-<br />
reactive Protein”. Med. Sci. Spo. Exer. 35(7). 1160-66.<br />
23. Rawson, Freedson and Ockene (2003). “Longitudinal Changes in Serum Beta-carotene and C-reactive<br />
Protein”. Med. Sci. Spo. Exer. 35(5). 328.<br />
24. Ridker P. M., C.H. Hennekens, J.E. Buring and N. Rifai (2000). “C-reactive Protein and Other Markers of<br />
Inflammation in the Prediction of Cardiovascular Disease in Women”. N. Engl. J. Med. 342(12). 836-43.<br />
25. Ridker, P. M., N. Rifai and et. al. (2002). “Camparison of C-reactive Protein and LDL Holesterol Levels in<br />
the Prediction of First Cardiovascular Events”. New England J. Medicine. 347. 1557-65.<br />
26. Sherman S. E., R.B. D’Agostino, H. Silbershatz and W.B. Kannel. (1999). “Comparison of Past Versus<br />
Recent Physical Activity in the Prevention of Premature Death and Coronary Artery Disease”. Am Heart<br />
J. 138. 900-907.<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
71<br />
دکتر ولی اله دبیدی روشن، دکتر عباسعلی گائینی، دکتر بنی اله نامور اصل<br />
27. Stauffer, Hoetzer, Smith and Desouza (2004). “Plasma C-reactive Protein Is not Elevated in Physically<br />
Active Postmenopausal Women Taking Hormone Replacement Therapy”. J. Appl. Physiol. 96. 143-48.<br />
28. Tchernof, Sites and et. al. (2002). “Weight Loss Reduces C-reactive Protein Levels in Obese<br />
Postmenopausal Women”. Circulation. 105(5). 564.<br />
29. Wannamethee, S. G., D.O.L. Gordon and et. al. (2002). “Physical Activity and Hemostatic and<br />
Inflammatory Variables in Elderly Men”. Circulation. 105(15). 1785-90.<br />
30. Wannamethee S. G., A.G. Shaper & M. Walker (1998). “Changes in Physical Activity, Mortality and<br />
Incidence of Coronary Heart Disease in Older Men”. Lancet, 351. 1603-8.<br />
31. Whihe W. H. (1987). The Laboratory Rat. In T. Pool (Ed.): UFAW Handbook on the Care and<br />
Management of Laboratory Animals, 6 th Ed. Longman Scientific and Technical, Harlow, UK.<br />
32. Winters K. M., and C.M. Snow (2000). “Detraining Reverses Positive Effects of Exercise on the<br />
Musculoskeletal System in Premenopausal Women”. J. Bone Miner. Res. 15. 2495-2503.<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
تأثیر چهار هفته بی تمرینی بر پروتئین واکنش دهنده C موشهای صحرایی<br />
72<br />
<strong>سفید</strong><br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
ژوا<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386<br />
اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید<br />
در برآورد آستانۀ بیهوازی مردان فعال<br />
روحاالله نیکویی؛ کارشناسارشد دانشگاه تربیتمدرس<br />
دکتررضا قراخانلو؛ استادیار دانشگاه تربیتمدرس<br />
73<br />
*<br />
دکترمرتضی<br />
بهرامینژاد؛ مرکز سنجش آکادمی ملی المپیک<br />
کوروش صارمی؛ کارشناسارشد دانشگاه تربیت مدرس<br />
تاریخ دریافت: 85/7/15<br />
تاریخ تصویب: 85/9/13<br />
چکیده:<br />
روشهای متعددی- اعم از تهاجمی و غیرتهاجمی- در برآورد آستانۀ بیهوازی ورزشکاران استفاده می شود و<br />
توافق همگانی در مورد اینکه کدام روش بهتر است وجود ندارد. هدف از مطالعۀ حاضر تعیین اعتبار آزمونهای<br />
کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانۀ بیهوازی مردان فعال است. 15 مرد فعال به طور داوطلب در این تحقیق<br />
شرکت کردند و در 3 جلسۀ مجزا با حداقل فاصلۀ زمانی 48 ساعت 3 آزمون فزاینده را انجام دادند. آستانۀ<br />
بیهوازی در آزمونهای کانکانی قدیم و جدید بر اساس نقطۀ شکست ضربان قلب و در آزمون مرجع بر اساس<br />
تجمع لاکتات خون تعیین شد. میزان همبستگی بین متغیرهای ضربان قلب، لاکتات، و سرعت دویدن معادل با<br />
آستانۀ برآورد شده در آزمونهای کانکانی قدیم و جدید با آزمون مرجع با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون<br />
محاسبه و جهت تعیین توانایی پیشبینی از آنالیز رگرسیون استفاده شد. بین ضربان قلب و سرعت دویدن معادل<br />
با آستانۀ برآورد شده با آزمون کانکانی جدید با ضربان قلب و سرعت معادل با آستانۀ لاکتات در آزمون مرجع<br />
همبستگی معنیدار ) هب<br />
ترتیب < 0 / 05 p (p < 0 / 01 ، r = 0 / 80 ، r = 0 / 62 ، به دست آمد، ولی در آزمون کانکانی<br />
قدیم این همبستگی بین هیچ کدام از متغیرها معنیدار نبود. نقطۀ شکست ضربان قلب در آزمون کانکانی جدید<br />
بالاتر از آستانۀ لاکتات در آزمون مرجع برآورد شده بود. نتایج این تحقیق نشان داد آزمون کانکانی جدید از<br />
اعتبار لازم جهت برآورد آستانۀ بیهوازی برخوردار است، در حالی که استفاده از آزمون کانکانی قدیم بدین<br />
منظور به مربیان ورزش توصیه نمیشود.<br />
گان کلیدی: آستانۀ بیهوازی، آزمون کانکانی، مردان فعال<br />
مقدمه * E-mail: ghara_re@modares.ac.ir<br />
به دلیل اینکه آستانۀ لاکتات، به طور نزدیکی<br />
عملکرد واقعی را در رویدادهای استقامتی از قبیل<br />
دوی استقامت پیشبینی میکند، متغیری با اهمیت<br />
در زمینۀ فیزیولوژی ورزش و ابزار مناسبی برای<br />
کنترل<br />
تمرینمحسوبمیشود (10 ،24). دقیقترین<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
74 اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال<br />
روش در تعیین آستانۀ لاکتات، روش تهاجمی است<br />
که مستلزم گرفتن نمونههای خونی مکرر و تعیین<br />
میزان لاکتات خون در خلال آزمون فزایندۀ<br />
استاندارداستکهانجامدقیقآنپیچیده،هزینهبردار<br />
و نیازمند امکانات پیشرفتۀ آزمایشگاهی است. از<br />
طرف دیگر، روشهای غیرتهاجمی، ماهیتی ساده و<br />
کمهزینهتر دارند که توجه فیزیولوژیستهای ورزشی<br />
رابهخودجلبکردهاند.<br />
کانکانی و همکاران (1982) روشی غیرتهاجمی<br />
در برآورد آستانۀ لاکتات را پیشنهاد کردند<br />
نتایج آنها ارتباط خطی بین ضربان قلب و سرعت<br />
دویدن را در خلال سرعتهای ملایم تا زیر بیشینه و<br />
برهم خوردن این ارتباط در سرعتهای بالا را نشان<br />
داد. اینمحققانگزارشکردندنقطۀشکستضربان<br />
در سرعت معادل با آستانۀ لاکتات اتفاق میافتد و<br />
میتوان از این روش در برآورد آستانۀ لاکتات در<br />
سایر رشتههای ورزشی استفاده کرد (4). به دنبال آن<br />
سایر محققان اعتبار این آزمونرامطالعهکردند(12،<br />
.(4)<br />
،(1998)<br />
1<br />
.(28،23،20<br />
بورگوئیس و همکاران اعتبار نقطۀ<br />
شکست ضربان قلبرا برآوردیاز آستانۀبیهوازی<br />
قایقرانزبدهرویارگومترکایاکمطالعهکردند<br />
و نتیجه گرفتند برونده توان معادل با نقطۀ شکست<br />
ضربانقلببیشترازمقدارواقعیتخمینزدهمیشود<br />
و نمیتوان از آن برای طراحی برنامۀ استقامتی<br />
قایقراناناستفادهکرد(2).<br />
جان و همکاران در تحقیقی دربارۀ دوندههای<br />
نیمهاستقامتی، به اعتبار آزمون کانکانی قدیم در<br />
برآورد آستانۀ بیهوازی تردید کردند<br />
کانکانی به دو دلیل بحث برانگیز است. اول<br />
اینکه،نقطۀشکستضربانقلبدربعضیآزمودنیها<br />
قابل تشخیص نیست یا اینکه ارتباط بین ضربان قلب<br />
– سرعت دویدن در آزمون فزاینده تا انتهای آزمون<br />
در حالی که<br />
مستقیم است<br />
کانکانی و همکاران وقوع نقطۀ شکست<br />
ضربان قلب را در تمامی210 آزمودنی که در تحقیق<br />
اولیه(4) شرکتکردهبودندوهمچنین65 آزمودنی<br />
شرکتکننده در مطالعۀ بعدی گزارش کردند<br />
دلیل دوم اینکه، نقطۀ شکست ضربان قلب آستانۀ<br />
لاکتات را بالاتر از حد واقعی خود برآورد میسازد<br />
به دنبال این تحقیقات کانکانی و همکاران<br />
دلیل تناقضات موجود را به روش اجرایی<br />
این آزمون نسبت دادند و روش جدیدی را برای<br />
برآورد آستانۀ لاکتات مطرح کردند، در حالی که<br />
هنوز از فرضیۀ پیشین خود مبنی بر وقوع نقطۀ<br />
شکست ضربان قلب در سرعت معادل با سرعت<br />
آستانۀ لاکتات حمایت کردند این آزمون بر<br />
خلاف آزمون قدیم که افزایش در سرعت بر اساس<br />
مسافت صورت میگرفت، افزایش در سرعت بر<br />
اساس زمان انجام میشود. همچنین تأکید شده است<br />
که افزایش در سرعت باید به گونهای باشد که درپی<br />
افزایش سرعت در هر مرحله، ضربان قلب بیشتر<br />
ضربهتفاوتنکند(5).<br />
در عین حال اعتبار آزمون کانکانی جدید در<br />
برآورد آستانۀ لاکتات تاکنون در سایر کشورها<br />
و) در ایرانهنوزمطالعه نشده است. نظر به<br />
اینکه در حال حاضر در آکادمی ملی المپیک از این<br />
آزمونها در برآورد آستانۀ بیهوازی ورزشکاران<br />
ملی و باشگاهی استفادۀ وسیعی میشود، مطالعۀ<br />
حاضر جهت تعیین اعتبار آزمونهای کانکانی انجام<br />
گرفت،کهازاندازهگیریضربانقلبجهتبرآورد<br />
آستانۀلاکتاتاستفادهشدهاست.<br />
.(1)<br />
از 8<br />
1. Bourgeois, J.<br />
،(28 ،23 ،20 ،12)<br />
(1982)<br />
(5). در<br />
1<br />
.(3 ،1)<br />
(1996)<br />
بندرت (8<br />
(14). روش<br />
(4)<br />
10<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
فال<br />
75<br />
روح اله نیکویی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر مرتضی بهرامی نژاد، کوروش صارمی<br />
اولین هدف مطالعۀ اخیر تعیین اعتبار آزمون<br />
کانکانی قدیم در برآورد آستانۀ لاکتات بود.<br />
دومین هدف این بود که آیا آزمون کانکانی<br />
جدید که انجام آن مستلزم دقت خاص است، از<br />
اعتبار لازم جهت تعیین آستانۀ لاکتات برخوردار<br />
است یا نه.<br />
روششناسی<br />
آزمودنیها. مرد فعال و تندرست با حداقل<br />
سابقۀ سال تمرین مداوم جهت شرکت در این<br />
تحقیق داوطلب شدند. آزمودنیها از انجام فعالیت<br />
جسمانی شدید 24 ساعت قبل از آزمونها منع شدند.<br />
هر آزمودنی در مجزا با حداقل<br />
فاصلۀ زمانی، آزمون فزاینده را انجام داد.<br />
اندازهگیری ترکیب بدنی آزمودنیها با دستگاه<br />
body composition analyzer (inbody<br />
48 ساعت<br />
15<br />
3 جلسۀ<br />
3<br />
3.0, Biospace Co, Ltd. KOREA)<br />
4<br />
اندازهگیری شد (جدول1). همچنین ضربان قلب و<br />
لاکتات استراحت در ابتدای هر آزمون اندازهگیری<br />
شد.<br />
Vo 2max<br />
آزمون Vo 2max<br />
در این تحقیق برای تعیین آزمودنیها از<br />
استفاده شد.<br />
بعد ازکالیبره کردن و تجهیز آزمودنی با امکانات<br />
لازم جهت اجرای این آزمون و همچنین ضربانسنج<br />
پلار جهت اندازهگیری ضربان قلب، از آزمودنی<br />
خواسته شد به دقیقه با سرعت 4 کیلومتر بر<br />
ساعت مرحلۀ گرمکردن را روی تردمیل انجام دهد.<br />
سپس آزمون با سرعت 6 کیلومتر بر ساعت آغاز شد<br />
و بعد از گذشت دقیقه 1 کیلومتر بر ساعت بر<br />
سرعتتردمیلافزودهشد(10). آزمودنیهادرخلال<br />
انجام آزمون از طریق ماسک با مقاومت اندک و<br />
فضای میلیلیترتنفس میکردند و گازهای<br />
تنفسی در تمامی مدت آزمون نفس به نفس<br />
جمعآوری شد. این عمل تا وقوع ادامه<br />
یافت. در حالی که آزمودنی به طور شفاهی تشویق<br />
میشدتاآزمونراتاجاییکهامکانداردادامهدهد،<br />
وقوع این تحقیق بر اساس دستیابی به دو<br />
فاکتور از سه شاخص زیر تعریف شد: حالت<br />
با وجود افزایش در سرعت دویدن، 2.<br />
نسبت تبادل تنفسی بالاتر از رسیدن ضربان<br />
قلب به ضربان قلب بیشینه و پیشبینی شده بر اساس<br />
سن(14).<br />
Vo 2max<br />
.1<br />
.3 ،1 / 1<br />
مردۀ 40<br />
Vo 2max در<br />
فلات در Vo 2<br />
آزمونهایکانکانی<br />
)آزمونکانکانیقدیم<br />
آزمودنی به مدت 5 دقیقه با سرعت 4 کیلومتر بر<br />
ساعت روی<br />
مرحلۀ گرمکردن را انجام داد. سپس آزمون با<br />
سرعت اولیۀ 6 کیلومتر بر ساعت آغاز شد. سپس به<br />
بر ساعت،<br />
ازای طی هر 200 متر<br />
بر سرعت تردمیل افزوده شد در مدت انجام<br />
آزمون ضربان قلب به طور مداوم هر 5 ثانیه یک<br />
بار با ضربانسنج پلار اندازهگیری و ثبت شد.<br />
زمانی که آزمودنی شکست در ضربان قلب را<br />
نشان میداد، دستگاه تست را متوقف میساخت و<br />
اطلاعات مربوط به آزمون از روی دستگاه ثبت<br />
می شد که شامل ضربان قلب و سرعت معادل با<br />
آستانه بود. بلافاصله نمونۀ خون از نوک انگشت<br />
گرفته شد و اندازهگیری لاکتات خون با دستگاه<br />
تردمیل (Technogem,47036,ITALY)<br />
مسافت 0 / 5 کیلومتر<br />
.(4)<br />
(lactate scout, senslab GmbH<br />
lactate analyzer Leipzig, Germany)<br />
مشخصگردید(4).<br />
دستگاه ) Italy gas analyzer ( k 4 b 2 ,<br />
مدت 3<br />
هر 1<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
76 اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال<br />
ب)آزمونکانکانیجدید<br />
بعد ازتجهیز آزمودنی از وی خواسته شد مدت 5<br />
دقیقهباسرعت5 کیلومتربرساعتمرحلۀگرمکردن<br />
را انجام دهد. سپس آزمون با سرعت بر<br />
ساعت شروع شد و هر 1 دقیقه 0 / 4 کیلومتر بر ساعت<br />
بر سرعت تردمیل افزوده شد قلب به طور<br />
مداوم هر 5 ثانیه یک بار و مدت زمان لازم برای طی<br />
هر متر مسافت به صورت دستی ثبت شد. این<br />
عمل تا سرحد واماندگی ادامه یافت سپس<br />
آزمون به قطعات متری تقسیم شد و میانگین<br />
ضربان قلب و سرعت دویدن در هر متری<br />
محاسبه شد. بعد از آن نمودار ضربان قلب – سرعت<br />
دویدن ترسیم شد. برای تعیین نقطۀ شکست ضربان<br />
قلبابتداضریبهمبستگیمیاندادههاییکهارتباط<br />
خطی را نشان میدادند تا 10 دادۀ اولیه) محاسبه<br />
شد.مقادیربعدیازاضافهکردن دادۀ بعدی و محاسبۀ<br />
مجدد ضریب همبستگی به دست آمد<br />
همبستگی در ابتدای کار افزایش و همزمان با وقوع<br />
نقطۀشکستضربانقلبیایکیادونقطهبعدازآن<br />
کاهش یافت. ایننقطهنقطۀشکستضربانقلببود<br />
(شکل از این نقطه خطی به موازات محور yها<br />
ترسیم شد تا محور xها را قطع کند و نقطۀ تلاقی این<br />
خطبامحورسرعتآستانۀلاکتاتدرنظرگرفتهشد.<br />
همچنین خطی دیگر به موازات محور xها ترسیم شد<br />
تامحورyهاراقطعکندونقطۀتلاقیاینخطبامحور<br />
yهاضربانقلبآستانهدرنظرگرفتهشد(شکل1).<br />
6 کیلومتر<br />
.(5)<br />
قطعۀ 100<br />
(5). ضریب<br />
. ضربان<br />
1<br />
15)<br />
100<br />
.(1<br />
100<br />
8<br />
.1<br />
در دستورالعمل اجرایی این آزمون آمده است افزایش در سرعت باید<br />
به گونهای باشد که در پی افزایش سرعت در هر مرحله، ضربان قلب<br />
بیشتر از ضربه تفاوت نکند. جهت کمیت بخشیدن به این متغیر،<br />
تحقیقی مقدماتی توسط محقق بر روی آزمودنیها انجام گرفت. نتایج این<br />
تحقیق نشان داد افزایش سرعت به میزان 0/4 کیلومتر بر ساعت در هر<br />
مرحله باعث میشود ضربان قلب آزمودنیها در پی افزایش سرعت بیشتر<br />
از 8 ضربه تفاوت نکند<br />
آزمونمرجع<br />
بعدازیکمرحلهگرمکردنبهمدت5 دقیقهبا<br />
تعیین نقطۀ شکست ضربان قلب<br />
در آزمون کانکانی جدید با استفاده از<br />
دادههای یک آزمودنی<br />
شکل 1.<br />
سرعت 6 کیلومتر بر ساعت، آزمون با سرعت معادل<br />
درصد آزمودنی آغاز شد. سپس هر<br />
برساعتبرسرعتتردمیل<br />
افزوده شد. این عمل تاسرحدواماندگیادامه یافت.<br />
در حین اجرای آزمون در ثانیۀ انتهایی از هر<br />
مرحلۀ 3 دقیقهای نمونه خون از نوک انگشت دست<br />
گرفته شد و میزان لاکتات خون تعیین و ضربان قلب<br />
مقارن با عمل اندازهگیری لاکتات در هر مرحله نیز<br />
ثبت شد. جهت تعیین آستانۀ لاکتات نمودار غلظت<br />
لاکتات–سرعتدویدنترسیمشدونقطهایکهدر<br />
آن نمودار دچار افزایش ناگهانی میشد آستانۀ<br />
لاکتات در نظر گرفته شد. غلظت لاکتات و ضربان<br />
قلب در این نقطه مشخص و میزان غلظت لاکتات و<br />
ضربانقلبآستانۀلاکتاتدرنظرگرفتهشد(11).<br />
3<br />
heart rate [bit/min]<br />
210<br />
190<br />
170<br />
150<br />
130<br />
110<br />
90<br />
0.97<br />
5 7 9 11 13 15<br />
speed [km/h]<br />
30<br />
Vo 2max 60<br />
دقیقهیکبار8 0 / کیلومتر<br />
1<br />
0.995<br />
0.99<br />
0.985<br />
0.98<br />
0.975<br />
correlation coefficient<br />
تجزیهوتحلیلآماری<br />
معنیداربودنتفاوتمیانمتغیرهایمعادلآستانه<br />
وبرآوردشدهباهرروشباروشاندازهگیریمستقیم<br />
لاکتات با آزمون T زوجی مشخص شد. همبستگی<br />
.[5]<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
77<br />
روح اله نیکویی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر مرتضی بهرامی نژاد، کوروش صارمی<br />
بینمتغیرهایمعادلآستانهوبرآوردشدهباهرروش 5-9 12و4 / 2– 10 / 14 / کیلومتر<br />
با روش اندازهگیری مستقیم لاکتات با ضریب<br />
همبستگیپیرسونمشخصشدوجهتبررسیارتباط<br />
بین دو آزمون و توانایی پیشبینی از آنالیز رگرسیون<br />
استفاده شد. جهت تعیین نرمال بودن توزیع دادهها از<br />
آزمونکلموگروف–اسمیرنفاستفادهشد.<br />
یافته ها<br />
خلاصهایازوضعیت آنتروپومتریک و همچنین<br />
ترکیببدنآزمودنیهادرجدول1آوردهشدهاست.<br />
جدول 1.<br />
) متغیرها<br />
توصیف ویژگیهای فیزیولوژیک آزمودنیها<br />
برحسب میانگین ± انحراف معیار)<br />
متغیر<br />
میانگین ± انحراف معیار<br />
24 ± 1 / 082<br />
سن (سال)<br />
175 /6 ± 5 / 79<br />
قد (سانتیمتر)<br />
68 /96 ± 5 / 082<br />
وزن (کیلوگرم)<br />
9 /43 ± 2 / 49<br />
چربی بدن (درصد)<br />
Vo 2max (میلیلیتردر کیلوگرم<br />
وزن بدن در دقیقه)<br />
45 / 46 ± 2 / 49<br />
تمامیآزمودنیهانقطۀ شکست ضربان قلب رادر<br />
آزمون کانکانی قدیم نشان دادند، در حالی که در<br />
آزمونکانکانیجدیدنقطۀشکست ضربانقلبدر<br />
دو آزمودنی قابل تشخیص نبود و دادههای این<br />
آزمودنیهاازتجزیهوتحلیلآماریکنارگذاشتهشد.<br />
مقادیر بیشینۀ ضربان قلب به دست آمده در آزمون<br />
کانکانیجدیدوآزمونمرجعبه<br />
و ± 3 / 83 191 ضربه در دقیقه و سرعت دویدن<br />
بر ساعت بود.<br />
آستانۀ لاکتات (آزمون مرجع) در آزمودنیها به طور<br />
برساعت<br />
حادثشد،درحالیکهنقطۀشکستضربانقلبدر<br />
آزمونکانکانی قدیم و جدید به ترتیب در سرعت<br />
برساعتاتفاقافتاد.<br />
بین ضربان قلب آستانۀ برآورد شده در آزمون<br />
کانکانیقدیموجدیدباضربانقلبآستانهدرآزمون<br />
لاکتات به ترتیب ضریب همبستگی 38/ و0 به<br />
دستآمد. اینارتباطدرموردآزمونکانکانیقدیم<br />
غیرمعنیدارودرآزمونکانکانیجدیدمعنیداربود<br />
شکل آستانۀ برآوردشده با آزمون<br />
مرجع و آزمون کانکانی قدیم و شکل آستانۀ<br />
برآوردشده با آزمون مرجع و آزمون کانکانی جدید<br />
رادریکآزمودنینشانمیدهد.<br />
0 / 62<br />
heart rate [ beats/min ]<br />
3<br />
190<br />
170<br />
150<br />
130<br />
110<br />
90<br />
70<br />
0<br />
5 10 15 20<br />
2<br />
speed [ km/h ]<br />
.(p < 0 / 05)<br />
12<br />
10<br />
8<br />
6<br />
4<br />
2<br />
lactate concentration [ mM ]<br />
شکل 2.<br />
پاسخ لاکتات و ضربان قلب در آزمونهای مرجع<br />
وکانکانی قدیم در یکی از آزمودنیهای تحقیق<br />
heart rate [beats/min]<br />
200<br />
190<br />
180<br />
170<br />
160<br />
150<br />
140<br />
130<br />
120<br />
110<br />
100<br />
2<br />
5 7 9 11 13 15 17<br />
speed [km/h]<br />
11<br />
10<br />
9<br />
8<br />
7<br />
6<br />
5<br />
4<br />
3<br />
lactate [mM]<br />
8<br />
شکل 3.<br />
پاسخ لاکتات و ضربان قلب در آزمونهای مرجع<br />
و کانکانی جدید در یکی از آزمودنیهای تحقیق<br />
ترتیب45 192±3 /<br />
16 / 4 ± 1 / 36 و ± 1 / 12 6 15 / کیلومتر<br />
میانگیندرسرعتدویدن2-9 13 / کیلومتر<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
78 اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال<br />
speed on modified conconi test<br />
14<br />
13<br />
12<br />
11<br />
10<br />
9<br />
y = 0.6131x + 4.0398<br />
R 2 = 0.6469<br />
8<br />
8 9 10 11 12 13 14<br />
speed on lactate test<br />
شکل 5.<br />
بین سرعت دویدن معادل با آستانۀ برآورد شده<br />
با آزمون کانکانی قدیم و جدید با سرعت معادل با<br />
آستانۀ لاکتات به ترتیب ضریب همبستگی 45/ و0<br />
به دست آمد. این همبستگی در آزمون<br />
کانکانی قدیم غیرمعنیدار و در آزمون کانکانی<br />
جدید معنیدار بود همچنین بین میزان<br />
لاکتات معادل با آستانۀ برآورد شده با آزمون<br />
کانکانی قدیم و میزان لاکتات آستانه در آزمون<br />
لاکتات ضریب همبستگی درصد به دست<br />
آمد که معنیدار نبود. آنالیز رگرسیون دادههای<br />
ضربان قلب و سرعت دویدن در آزمون مرجع و<br />
آزمون کانکانی جدید و معادلۀ پیشبین در<br />
آمده است. در عین حال که در این<br />
تحقیق بین سرعت معادل با آستانۀ برآورد شده با<br />
آزمون کانکانی جدید و آزمون مرجع همبستگی<br />
معنیدار به دست آمد، اختلاف این متغیر بین دو<br />
بود. بنابراین باید در مورد<br />
برآورد سرعت آستانۀ بیهوازی با این آزمون نیز<br />
تردیدکرد.<br />
modified conconi test heart rate<br />
190<br />
180<br />
170<br />
160<br />
150<br />
140<br />
.(p < 0 / 01)<br />
0 / 13<br />
0 / 80 درصد<br />
شکلهای 4 و 5<br />
گروه معنیدار 05) < 0 / (p<br />
y = 0.6509x + 60.802<br />
R 2 = 0.3866<br />
130<br />
140 150 160 170 180<br />
Heart rate on lactate test<br />
شکل 4.<br />
پراکنش میان ضربان قلب آستانه در آزمون<br />
کانکانی جدید وضربان قلب آستانۀ آزمون مرجع<br />
بحث<br />
پراکنش میان سرعت معادل آستانه در آزمون<br />
کانکانی جدید وسرعت آستانۀ آزمون مرجع<br />
الف)آزمونکانکانیقدیم<br />
باآستانۀبیهوازی<br />
یافتههای تحقیق نشان داد بین ضربان قلب آستانۀ<br />
برآورد شده با آزمون کانکانی قدیم و ضربان قلب<br />
آستانه در آزمون لاکتات همبستگی معنیداری<br />
وجود ندارد. اغلب محققانی که از آزمون کانکانی<br />
قدیم استفاده می کنند، عدم رسیدن ضربان قلب به<br />
حالت پایدار را در پی افزایش سرعت در هر مرحله<br />
درسرعتهایبالاگزارشکردهاند(26،23،12).<br />
یکی از اصلیترین دلایلی که پیرامون معنیدار<br />
نبودن همبستگی میان ضربان قلب آستانه در آزمون<br />
کانکانی قدیم و آزمون لاکتات در تحقیق حاضر<br />
وجود دارد این است که از آنجا که در این آزمون<br />
افزایشدرسرعتبراساسمسافتصورتمیگیرد<br />
و نه بر اساس زمان، لذا همچنانکه آزمون به جلو<br />
میرود، زمان لازم جهت تکمیل هر مرحله کاهش<br />
می یابد. این موضوع محتمل به نظر میرسد که<br />
کوتاهشدن زمان مرحلهها در سرعتهای بالا که با<br />
1. ضربانقلبمعادل<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
؛ و)<br />
79<br />
روح اله نیکویی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر مرتضی بهرامی نژاد، کوروش صارمی<br />
روش کانکانی قدیم اتفاق میافتد اجازه نمیدهد (1994)<br />
ضربان قلب به حالت یکنواخت خود در هر مرحله<br />
برسد. از آنجا که اغلب آزمودنیهای این تحقیق نقطۀ<br />
شکست ضربان قلب را در آزمون کانکانی قدیم به<br />
طور میانگین در سرعت کیلومتر بر ساعت<br />
نشان دادند، این عامل بخشی از تفسیر بر هم خوردن<br />
ارتباط خطی بین ضربان قلب و سرعت دویدن را<br />
توجیه می کند. این عامل بر نمودار ضربان قلب<br />
سرعت دویدن تأثیر مجازی اعمال میکند و بدون<br />
اینکه نقطۀ شکست معادل با آستانۀ بیهوازی باشد،<br />
انحراف در نمودار سرعت دویدن– ضربان قلب<br />
دیده میشود که ناشی از عدم تطابق ضربان قلب با<br />
افزایش سرعت در مرحلۀ جدید است و در این<br />
تحقیق نمیتواند معادل با آستانۀ بیهوازی باشد. از<br />
طرفیکانکانیوهمکاران(1982) نشاندادندتطابق<br />
ضربان قلب در پی افزایش سرعت و رسیدن آن به<br />
حالت پایدار در هر مرحله در مدت زمان تا20<br />
ثانیه اتفاق میافتد در حالی که آزمودنیهای ما<br />
قادربودندحالتپایدارضربانقلبرادرمدتزمان<br />
ثانیه بعد از افزایش سرعت در هر مرحله به<br />
دستآورند.<br />
اختلاف موجود بین زمان لازم برای رسیدن به<br />
حالت یکنواخت ضربان قلب در تحقیق حاضر و<br />
تحقیق کانکانی و همکاران را میتوان با<br />
توجه به نوع آزمودنیها توجیه کرد، چرا که کانکانی<br />
در تحقیق خود از دوندههای نیمهاستقامت استفاده<br />
کرده بود که این ورزشکاران به دلیل داشتن<br />
حجم ضربهای قوی که ویژۀ نوع ورزش آنهاست در<br />
پی افزایش سرعت در هر مرحله افزایش کمتری را<br />
در ضربان قلب تجربه میکنند و رسیدن به حالت<br />
پایدار ضربان قلب در این آزمودنیها زودتر اتفاق<br />
میافتد. همچنین در تحقیقی گلدهیل و همکاران<br />
نشان دادند درمدت انجام آزمون فزاینده در<br />
این ورزشکاران حجم ضربهای حالت فلات به خود<br />
نمیگیرد و ضربان قلب را تا پایان تمرین همراهی<br />
می کند(11).<br />
بیهوازی<br />
یافتۀ دیگر این تحقیق این بود که میزان لاکتات<br />
خوندر آستانۀبرآوردشدهدرآزمونکانکانیقدیم<br />
بیشتر از میزان لاکتات خون معادل با آستانۀ آزمون<br />
مرجع است. معمولاً در تعیین آستانۀ لاکتات از دو<br />
نوع آزمون استفاده میشود. یکی آزمون مداوم که<br />
دارای و3 است و بدون فاصلۀ<br />
استراحت تا سرحد واماندگی دنبال میشود و در<br />
انتهایهرمرحلهخونگیریبهعملمیآید(27،18،<br />
دیگری آزمونهای تناوبی است که با توجه به<br />
مدت زمان مرحلۀ فعالیت با یک مرحلۀ ریکاوری<br />
فعالبازمانمشخصدنبالمیشود. دراینتحقیقدر<br />
تعیین آستانۀ لاکتات از آزمون تداومی استفاده شد<br />
اینتحقیقبهایندلیل<br />
انتخاب شد که در تحقیقاستوکهاسنو<br />
همکاران (1997) گفته شده است مرحلۀ 3 دقیقهای<br />
بهترین و کوتاهترین مرحلهای است که لاکتات را به<br />
حالت پایدار در هر مرحله میرساند علت<br />
بالاتر بودن لاکتات آستانه در آزمون کانکانی قدیم<br />
را میتوان با توجه به مدت زمان کوتاه مراحل در<br />
سرعتهای نزدیک نقطۀ شکست ضربان قلب توجیه<br />
کرد که فرصت نمی دهد لاکتات به حالت پایدار<br />
برسد و افزایش در لاکتات خون در مقایسه با آزمون<br />
لاکتات که از مراحل دقیقهای استفاده میکند<br />
بیشتردیدهمیشود(25).<br />
ازطرفدیگرمادرآزمونلاکتاتنمونهخونرا<br />
ثانیۀ انتهایی از هر مرحله اندازهگیری کردیم.<br />
این مسئله باعث میشود میزان تولید و پاکسازی<br />
.(25)<br />
2. میزانلاکتاتخوندرآستانۀ<br />
4 دقیقهای<br />
مراحل 1،<br />
22<br />
(29). مدتزمانهرمرحلهدر<br />
3 دقیقهای<br />
3<br />
در 30<br />
–<br />
10<br />
(1982)<br />
11 / 63<br />
،(4)<br />
(4)<br />
25 تا 40<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
80 اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال<br />
1<br />
لاکتات به حالت تعادل برسد، ولی در آزمون<br />
کانکانی قدیم در بعضی آزمودنیها دستگاه آزمونرا<br />
درثانیههایاولمراحلمتوقفمیساخت،جاییکه<br />
هنوزتعادلبینتولیدوبرداشتلاکتاتاتفاقنیفتاده<br />
بود. این عامل نیز توجیهی بر معنیدار نبودن<br />
همبستگی بین میزان لاکتات آستانه در آزمون<br />
کانکانیقدیموآزمونلاکتاتاست.<br />
بیهوازی<br />
یافتۀ دیگر این تحقیق این بود که سرعت آستانۀ<br />
برآوردشده با آزمون کانکانی قدیم پایینتر از<br />
سرعت آستانه در آزمون لاکتات است. این یافتۀ<br />
تحقیق در مورد آزمون کانکانی قدیم با نتیجۀ تحقیق<br />
کانکانی و همکاران در تناقض است، چرا<br />
که کانکانی و همکاران بین سرعت آستانۀ<br />
لاکتات و سرعت معادل با نقطۀ شکست ضربان قلب<br />
که آن را نامیدند، ضریب همبستگی را<br />
گزارش کردند (4)، در حالی که در این تحقیق این<br />
ارتباط معنیدار نبود. از عمده دلایل سهیم در این<br />
عامل میتوان به نوع پروتکل مورد استفاده توسط<br />
کانکانی و همکاران جهت برآورد آستانۀ لاکتات<br />
اشاره کرد. وی پروتکل غیرمعمولی را به کار برد که<br />
ازمراحل4 تا6 دقیقهایتشکیلمیشد. بهدلیلاینکه<br />
پروتکل استفاده شده به گونهای بوده است که طول<br />
مراحل تقریباً نصف مدت مراحل در پروتکلهای<br />
استاندارد تناوبی است، این نکته محتمل می شود که<br />
تجمع لاکتات در پروتکل استفاده شده در تحقیق<br />
کانکانی نسبت به پروتکل غیرمداوم استاندارد کمتر<br />
بوده است. این عامل بر منحنی لاکتات سرعت<br />
دویدن تأثیر مجازی می گذارد و میزان لاکتات<br />
معادل با آستانه را در آزمون اندازهگیری مستقیم<br />
آستانۀ لاکتات کمتر و سرعت معادل با آستانۀ<br />
لاکتات را بیشتر از حد واقعی نشان می دهد. در حالی<br />
که تحقیقاتی که از پروتکل مناسب جهت تعیین<br />
آستانۀ لاکتات به روش مستقیم استفاده کرده اند<br />
دلالت بر این دارند که میزان لاکتات در نقطۀ<br />
شکست ضربان قلب بیشتر از حد واقعی تخمین زده<br />
میشود(3،2).<br />
ب)آزمونکانکانیجدید<br />
بیهوازی<br />
یافتۀ دیگر این تحقیق این بود که بین ضربان قلب<br />
آستانۀبرآوردشدهباآزمونکانکانیجدیدوضربان<br />
1. ضربانقلبآستانۀ<br />
قلبآستانهدرآزمونلاکتاتضریبهمبستگی62 0 /<br />
اندازۀ 0 / 4 کیلومتر<br />
بر<br />
وجود دارد. افزایش سرعت به<br />
ساعت در هر مرحله با توجه به میزان آمادگی<br />
آزمودنیهای این تحقیق مانع از افزایش ضربان قلب<br />
بیشتر از8 ضربه به دنبال افزایشسرعتدرهرمرحله<br />
شد با توجه به ضریب همبستگی به دست آمده<br />
بین ضربان قلب آستانه در آزمون کانکانی جدید و<br />
ضربانقلبآستانهدرآزمونلاکتاتمیتوانشکست<br />
در نمودار ضربان قلب – سرعت دویدن را به فعال<br />
شدن مسیر بیهوازی نسبت داد این یافتۀ تحقیق<br />
با تحقیق کانکانی و همکاران (5)،الیکوهمکاران<br />
یکی است، با این تفاوت که در این دو تحقیق<br />
است. تفاوت<br />
ضریب<br />
موجود را میتوان با توجه به تعریف آستانۀ لاکتات<br />
بین دو تحقیق توجیه کرد. الیک و همکاران آستانۀ<br />
لاکتاترابراساسافزایشدرمیزانلاکتاتبهمیزان<br />
میلیمول بالاتر از حالت پایه تعریف کردند، در<br />
حالی که ما وقوع آستانۀ لاکتات را معادل با افزایش<br />
ناگهانیدرتجمعلاکتاتتعریفکردیمواینعامل<br />
برمیزانهمبستگیبه دستآمدهتأثیرگذاراست.<br />
.(8)<br />
2. Deflection speed<br />
همبستگی 0 / 98 گزارش شده<br />
.(5)<br />
(8)<br />
1 / 5<br />
%99<br />
(1982)<br />
(1982)<br />
3. سرعتآستانۀ<br />
1<br />
S d<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
81<br />
روح اله نیکویی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر مرتضی بهرامی نژاد، کوروش صارمی<br />
2. سرعتمعادل<br />
باآستانۀبیهوازی<br />
یافتۀمهم دیگر دربارۀ آزمون کانکانی جدید این<br />
بود که سرعت معادل با آستانۀ برآوردشده با این<br />
آزمون بالاتر از سرعت معادل با آستانه در آزمون<br />
لاکتاتاست. اینیافتهباتحقیقالیکوهمکاران(8)<br />
یکی است. دراینتحقیقضریبهمبستگی%80 بین<br />
سرعت معادل با آستانۀ بیهوازی برآورد شده با<br />
آزمون کانکانی جدید و سرعت معادل با آستانۀ<br />
لاکتات در آزمون لاکتات به دست آمد که با نتیجۀ<br />
تحقیق کانکانی و همکاران دال بر ضریب<br />
همبستگی بین سرعت معادل با نقطۀ شکست<br />
ضربان قلب و سرعت معادل با آستانۀ لاکتات<br />
در آزمون اندازهگیری مستقیم آستانۀ لاکتات<br />
همسوست(5).<br />
از طرف دیگر این میزان همبستگی با مقداری که<br />
کانکانی و همکاران مطرح کردند<br />
اختلاف دارد. بخشی از این اختلاف را میتوان با<br />
پروتکل استفاده شده در آزمون لاکتات در دو<br />
تحقیقتوجیهکرد. ازجملهعواملسهیمدیگردراین<br />
نتیجه سوگیری احتمالی محقق نسبت به آزمون<br />
ابداعی خود است. عامل دیگر از تفاوت بین محیط<br />
آزمون در دو تحقیق ناشی می شود که کانکانی<br />
آزمون خود را به صورت میدانی و آزمون ما در<br />
محیط آزمایشگاه و روی تردمیل انجام گرفت.<br />
عاملی که باعث اختلال در نتایج تحقیق می شود<br />
سرعت و مقاومت جریان هوا در خلال دویدن است.<br />
در تحقیق ما به علت انتخاب شرایط آزمایشگاهی<br />
عامل مقاومت هوا حذف شده بود. اما در تحقیق<br />
دیویس مشخص شد در خلال آزمون<br />
میدانی دونده با مقاومت هوا روبه رو میشود که<br />
هزینۀانرژیرافقط1 تا%3 افزایشمیدهد. درنتیجه<br />
تفاوت در مقاومت هوا در آزمون میدانی کانکانی<br />
جدید و آزمون تردمیلی ما بر سرعت دویدن تأثیر<br />
بسیار کمی میگذارد و نمیتواند تفاوت<br />
مشاهده شده در این تحقیق را تفسیر کند. همچنین<br />
این عامل را میتوان با توجه به طول مراحل مورد<br />
استفاده در دو آزمون توجیه کرد. از آنجا که در<br />
آزمون کانکانی جدید از مراحل 1 دقیقهای استفاده<br />
شد، نسبت بهآزموناندازهگیریمستقیملاکتاتکه<br />
از مراحل دقیقهای تشکیل شده بود، میزان ترشح<br />
لاکتات در آزمون کانکانی جدید نسبت به آزمون<br />
لاکتاتدرهرمرحلهکمتربودکهاینمسئلهخستگی<br />
عضلانی کمتری را در این آزمون به دنبال دارد و<br />
آزمودنی دیرتر و در سرعتهای بالاتر به آستانه<br />
میرسد.<br />
(11)<br />
3<br />
نتیجهگیری<br />
آنچه از نتایج این تحقیق برمیآید این است که<br />
آزمون کانکانی قدیم، آزمونی نامعتبر در برآورد<br />
آستانۀ بیهوازی است و ضروری است که در<br />
استفادهازاینآزمونجهتبرآوردآستانۀبیهوازی<br />
ورزشکاران ملی و باشگاهی تأمل بیشتری صورت<br />
پذیرد. از طرف دیگر، با توجه به نتایج این تحقیق<br />
آزمون کانکانی جدید اعتبار قابل قبولی در برآورد<br />
آستانۀ بیهوازی دارد و با استفاده از آن میتوان<br />
ضربان قلب آستانۀ لاکتات را با سطح<br />
برآورد ساخت. لذا ضروری است ابزار مورد نیاز این<br />
آزمون خریداری و در سطح کشور نیز توزیع شود.<br />
استفاده از این آزمون در برآورد آستانۀ بیهوازی به<br />
مربیانوورزشکارانملیوباشگاهیتوصیهمیشود.<br />
اطمینان %95<br />
(5)<br />
(1996)<br />
(1996)<br />
%98<br />
(1980)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
82 اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال<br />
منابع<br />
1. Ballarin, E., C. Borsettop, M. Cellmi, M. Patracchini, F. Conconi (1989). “Adaptation of the Conconi Test<br />
to Children and Adolescents”. Int. J. Sports Med., 10:334 – 338.<br />
2. Bourgios, J., J. Vrijens (1986). “The Conconi Test: A Controversial Concept for the Determination of the<br />
Anaerobic Threshold in Young Rowers”. Int. J. Sports. Med., 19:553-559.<br />
3. Bourgeois, J., J. Vrijens (2004). “Validity of the Heart Rate Deflection Point as a Pridictor of the Lactate<br />
Threshold Concepts During Cycling”. The Journal of Strength and Conditioning, 10: 1519- 1533.<br />
4. Conconi, F., M. Ferrarti, P. Giorgio (1982). “Determination of the Anaerobic Threshold by a Noninvasive<br />
Field Test in Runner. Journal of Applied Physiology. 52(4):869 – 873.<br />
5. Conconi, F., G. Grazzi, I. Casoni, C. Gugliemini, C. Borsetto, E. Ballarin, G. Mazzoni, M. Patraccini, F.<br />
Manfredini (1996). “The Conconi Test: Methodology After 12 Years of Application”. Int. J. Sports. Med.,<br />
vol.17 No.7, pp. 509-519.<br />
6. Daniel, G., R. Carey, L. Raymond, A.D. Bridget (2002). “Intera and Inter Observer Reliability in Selection<br />
of the Heart Rate Deflection Point During Incremental Exercise: Comparison to a Computer – Generated<br />
Deflection Point”. Physiol. Res. 54: 473-475.<br />
7. Davies, C. T. M. (1998). “Effect of Wind Assistance and Resistance on the Forward Motion of the<br />
Runner”. J. Appl. Physiol., 702 – 709.<br />
8. Elik, G., N. Kosar, F. Korkusuz, and M. Bozkurt (2005). “Reliability and Validity of the Modified Conconi<br />
Test on Concept II Rowing Ergometers”. J. Strength Cond. Res. 19(4):871–877.<br />
9. Frank, B., M. Wyatt (2001). “Comparison of Lactate and Ventilatory Threshold to Maximal Oxygen<br />
Consumption: A Meta-Analysis”. The Journal of Strength and Conditioning, Vol. 13, No. 1, pp. 67–71.<br />
10. Geir, S., R. Bjorn, H. Skjonsberg, and Fredrik Biochem (2005). “Respiratory Gas Exchange Indices for<br />
Estimating the Anaerobic Threshold”. Journal of Sports Science and Medicine, 4, 29 – 36.<br />
11. Gledhill, N., R. Cox, J. Depression (1994). “Endurance Athletes Stroke Volume Does not Plateau: Major<br />
Advantage Is Diastolic Function”. Med Sci. Sports Exerc., 26: 1116 – 1121.<br />
12. Heck, H., M. Tiberi, K. Beckers, W. Lammerschmidt, E. Pruin, & W. Hollmann (1988). “Lactic Acid<br />
Cocontration during Bicycle-ergometer Exercise with Preselected Percentages of the Conconi-threshold”.<br />
Int. J. Sports Med., 9:367.<br />
13. Hofmann, P., G. Peinhaupt, H. Leinter (1994). “Evalution of Herat Rate Threshold by Means of Lactate<br />
Steady State and Endurance Test in Open Water Kayakers”. International Congression Applied Research<br />
in Sports. Helsink: 21 – 20 .<br />
14. John, A., J.A. Vachon, R. David, J. Bassett, S. Clarke (1999). “Validity of the Heart Rate Deflection Point<br />
as a Predictor of the Lactate Threshold during Running”. Journal of Applied Physiology., 87: 452 – 459.<br />
15. Kazuto, O., I. Haruki, H. Naomi, M. Tomoko, T. Akihiko, O. Keiko, T. Koike, Fu. AizawaLong, O.<br />
Naohiko (2004). “Relationship between Double Product Break Point, Lactate Threshold, and Ventilatory<br />
Threshold in Cardiac Patients”. Eur J Appl Physiol., 91: 224–229.<br />
16. Lucia, A., A. Hoyos, A. Santalla, M. Perez (2002). “Lactate Acidosis, Potassium, and the Heart Rate<br />
Deflection Point in Professional Road Cyclists”. J. Sport. Med., 36: 113 – 117.<br />
17. Luebbers, A., E. Paul, E. Mark (2004). “An Examination of the Relationship among Three Indirect Tests<br />
of Anaerobic Threshold”. Medicine & Science in Sport & Exercise, vol. 36, pp. 43-49.<br />
18. Luiza, G., B. Vilmar, H.G. Simoes (1976). “Comparsion between Direct and Indirect Protocols of Aerobic<br />
Fitness Evaluation in Physically Active Individuals”. Physiol. Res., 30 : 209.<br />
19. Monedero, J., B. Donne (2000). “Effect of Recovery Interventions on Lactate Removal and Subsequent<br />
Performance”. Int. J. Sports. Med. 21: 593 – 597.<br />
20. Parker, D., R. A. Robergs, R. Quintana, C.C. Frankel & G. Dallam (1997). “Heart Rate Threshold Is not<br />
Valid Estimation of the Lactate Threshold”. Med. Sci. Sports. Exerc., 29 S235.<br />
21. Pierre, L.M., F. Carl (2004). “Heart Rate Deflection Point as a Strategy to Defend Stroke Volume During<br />
Incremental Exercise”. Journal of applied physiology, 84: 999-1011<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
83<br />
روح اله نیکویی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر مرتضی بهرامی نژاد، کوروش صارمی<br />
22. Pokan, R., P. Hofmann, M. Lehmann (1995). “Heart Rate Deflection Related to Lactate Performance and<br />
Plasma Catecholamine Response During Incremental Cycle Ergo Meter Exercise”. Eur. J. Appl. Physiol.,<br />
70: 175 – 9.<br />
23. Riberio, J. P., R. A. Fielding, F. Hughes, A. Black, M. A. Bochese, & H.G. Kenuttgen (1985). “Heart Rate<br />
Break Point May Coincide whit the Anaerobic and not the Aerobic Threshold”. Int J. Sports Med., 6:220-<br />
224.<br />
24. Stockhausen, W., C. Grathwohl, P. Burklin, J. Spranz, Keul (1997). “Stage Duration and Increase of<br />
Work Load in Incremental Testing on a Cycle Ergometer”. Eur J. Appl Physiol., 76: 295 – 301.<br />
25. Sumsion, J. R., D.E. Hansen & K.T. Francis (1989). “The Relationship between Anaerboic and Heart Rate<br />
Linearity During Arm Crank Exercise”. J. Appel. Sport Sci. Res., 3:51- 56.<br />
26. Tokmakidis, S.P., & L.A. Leger (1992). “Compassion of Mathmatically Determined Blood Lactate and<br />
Heart Rate Threshold Points and Relationship to Performance”. Eur. J. Appel. Physical., 64: 309- 317.<br />
27. VanSchuylenbergh, R., B. Vanden Eynde1, P. Hespel1 (2004). “Correlations Between Lactate and<br />
Ventilatory Thresholds and the Maximal Lactate Steady State in Elite Cyclists”. Int J Sports Med., 25:<br />
403-408.<br />
28. Weltman, A. (1995). “The Blood Lactate Response to Exercise”. Human Kinetics, p. 29 – 47.<br />
29. Weltman, A., D. Snead, P. Stein, R. Seip, R. Schurrer, R. Rutt, & J. Weltman (1990). “Reliability and<br />
Validity of a Continuous Incremental Treadmill Protocol for the Determination of Lactate Threshold,<br />
Fixed Blood Lactate Concentrations and Vo 2max ”. Int. J. Sports. Med., 1:26-32.<br />
30. Wichael, E., Edward C. Bonder (2002). “The Relationship of the Heart Rate Deflection Point to the<br />
Ventilatory Threshold in Trained Cyclists”. The Journal of Strength and Conditioning. 10: 1519- 1533.<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
84 اعتبار آزمونهای کانکانی قدیم و جدید در برآورد آستانه بی هوازی مردان فعال<br />
<strong>سفید</strong><br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) زمستان 1386<br />
بررسی آثار نتایج تیم ملی فوتبال ایران در<br />
جام جهانی 2006 بر هویت ملی شهروندان<br />
(مطالعۀ موردی شهر یاسوج)<br />
85<br />
<br />
*<br />
دکتر سیروس احمدی؛ استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه یاسوج<br />
چکیده:<br />
هدف اساسی پژوهش حاضر عبارت است از بررسی ارتباط موفقیت یا عدم موفقیت تیم ملی فوتبال ایران در<br />
مسابقات جام جهانی فوتبال، بر جایگاه هویت ملی نزد شهروندان. روش تحقیق، پیمایش طولی از نوع پانل<br />
است. عملیات میدانی طی 4 مقطع زمانی قبل از آغاز بازیهای جام جهانی<br />
و پس از بازیهای ایران در مقابل<br />
مکزیک، پرتغال، و آنگولا در گروه یکسانی انجام شده است. جامعۀ آماری این پژوهش تمامی افراد 60-15<br />
سال شهر یاسوج است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای، 392 نفر در مرحلۀ اول انتخاب<br />
شدند. ابزار سنجش، پرسشنامهای 33 سؤالی بود که با استفاده از تحلیل عاملی، تعیین اعتبار سازهای شد. روایی<br />
آن با محاسبۀ ضریب آلفا کرونباخ سنجش شد. بر اساس نتایج به دست آمده پس ازشکست تیم ملی فوتبال ایران<br />
در مقابل مکزیک و پرتغال، نمره های هویت ملی در ابعاد مختلف و به صورت کلی کاهش یافت، اما پس از<br />
کسب تساوی در مقابل آنگولا ضمن اینکه روند کاهش نمره های هویت ملی متوقف شد، افزایش معناداری نیز<br />
مشاهده نشد.<br />
تاریخ دریافت: 85/6/13<br />
تاریخ تصویب: 85/9/26<br />
واژگان کلیدی : هویت ملی، فوتبال، جام جهانی.<br />
مقدمه * E.mail:ss_ahmadi@hotmail.com<br />
2<br />
1<br />
هویت<br />
» نم<br />
در زبان فارسی به معنی صفت جوهری،<br />
ذات،هستی،ووجوهمنسوببهشئییاشخصبه کار<br />
رفته و به چیزی اشاره میکند که به واسطۀ آن، فرد<br />
خود را از دیگران متمایز میکند. هویت شیوهای<br />
است که فرد خودش را تعریف میکند و<br />
بازمیشناسد(17).<br />
به زعم استرایکر هویت پاسخی است که فرد به<br />
سؤال کیستم؟» میدهد فرد از طریق<br />
شناسایی خود و تمایزگذاری بین خود و دیگران به<br />
زندگی معنا و مفهوم میبخشد و جایگاه خود را در<br />
زمان و مکان تعیین میکند. از ویژگیهای اساسی<br />
هویت چندلایگی و چندسطحی بودن است که در<br />
نتیجۀ آن در ابعاد و جهات مختلف تعدد مییابد. این<br />
لایهها و سطوح هویت، زندگی انسانی را از هستی<br />
درونیفردتاهستیجهانیویدربرمیگیرد.<br />
21<br />
1. Identity<br />
2. S. Stryker<br />
.(22)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
بررسی آثار نتایج تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2006 بر هویت ملی شهروندان ...<br />
86<br />
دردستهبندیکلی،می توانهویترادردوسطح دربرگیرندۀ 5<br />
فردی و جمعی تقسیم کرد. در هویت فردی، فرد<br />
خود را بر اساس معیارهای شخصی معرفی میکند.<br />
به عبارت دیگر هویت فردی عبارت است از احساس<br />
تمایز شخصی، احساس تداوم شخصی، و احساس<br />
استقلال شخصی که در فرد به وجود میآید اما<br />
هویت جمعی شناسۀ آن حوزه و قلمرویی است که<br />
فرد با ضمیر ما خود را بدان متعلق، منتسب و مدیون<br />
بداندودربرابرآناحساستعهدوتکلیفکند(6).<br />
هویت ملی فراگیرترین و بالاترین سطح هویت<br />
جمعی است و بخصوص بعد از شکلگیری دولت<br />
مدرنوواحدهایمستقلسیاسیبهنامکشوراهمیتی<br />
مضاعف یافته است. هویت ملی شکل بنیادی هویت<br />
استکهنهتنهامبنایدیگرهویتهاستوماراازسایر<br />
هویتها مطلعمیسازد، بلکه درصورتبروز تضاد در<br />
بین سطوح مختلف هویت، بر تمامی آنها تقدم<br />
مییابد در هویت ملی، تثبیت موقعیت یک<br />
ملت یا خودملی در مقابل غیرملی یا خارجی مطرح<br />
میشود(21). برایناساسمیتوانگفتهویتملی<br />
نوعیپایبندی،دلبستگیوتعهدبهاجتماعملیاست.<br />
به عبارت دیگر هویت ملی تعلق فرد را به جامعۀ ملی<br />
یادولت- ملتمشخصمیکند.<br />
به زعم مارتین بارت هویت ملی از مجموعۀ<br />
شناختوباورراجعبهگروهملیومجموعۀعواطف<br />
و احساسات و ارزیابیها در مورد گروه ملی تشکیل<br />
میشود کیلر و همکاران، ساختار اعتقادی،<br />
میراث ملی، همگنی فرهنگی و قوممحوری را 4 بعد<br />
هویتملیمیدانند(15).<br />
آنتونی اسمیت هویت ملی را احساسات و<br />
ارزیابیهای ذهنی هر جمعیتی تعریف می کند که<br />
تجربیات مشترک و ویژگیهای فرهنگی یکسان<br />
(مانند رسومات، زبان، و مذهب) دارند و آن را<br />
بعد میداند: سرزمین تاریخی یا وطن؛<br />
افسانهها، اساطیر و یادگارهای تاریخی؛ فرهنگ<br />
عمومی مشترک؛ حقوق و وظایف قانونی مشترک<br />
برای اعضا؛ و بالاخره اقتصاد مشترک. به زعم<br />
اسمیت،افرادیکهدربرخییاهمۀاینابعادسهیم اند<br />
هویتملیراتشکیلمیدهند(21).<br />
توسلی و همکاران بر اساس نتایج تحلیل عامل<br />
پرسشنامۀ هویت ملی، بعد تعلق خاطر مشترک،<br />
وفاداری مشترک، و میراث مشترک را برای این<br />
مفهومدرنظرمیگیرند(3).<br />
از دیگر ویژگیهای اساسی هویت ملی این است<br />
که همانند دیگر سطوح هویت ایستا ندارد و دایم در<br />
حال تغییر و پویایی است همین امر باعث<br />
میشود با تغییر شرایط زمانی و مکانی و وقوع برخی<br />
حوادث مهم تاریخی، سیاسی، و اجتماعی تصورات<br />
مردمدرخصوصآنتغییریابدودرنتیجهتضعیفیا<br />
تقویتگردد(20).<br />
4321<br />
.(23)<br />
3<br />
5<br />
6<br />
ورزشوهویتملی<br />
ویلکرسون و دودر اثبات و تعیین هویت را یکی<br />
از7 کارکرداساسیورزشبرمیشمارند(4). فرایو<br />
آیتزن با استناد به پژوهشهای انجامشده معتقدند،<br />
ورزشدرهویتملیوانسجاماجتماعینقشمهمی<br />
دارد جامعهشناسان کارکردگرا بر نقش<br />
ورزش در تقویت هویت ملی بسیارتأکیدمیورزند<br />
به زعم آنان، ورزش با گردهمآوردن مردم و<br />
وحدت بخشیدن به آنها وفاداری و هویت ملی را<br />
1. National Identity<br />
2. Baret, M<br />
3. Keillor, B.D<br />
4. Smith, A<br />
5. Wilkerson and Duder<br />
6. Frey, J.H and Eitzen, D.S<br />
.(12)<br />
.(11)<br />
.(8)<br />
2<br />
4<br />
3<br />
1<br />
.(18)<br />
.(2)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
87<br />
دکتر سیروس احمدی<br />
21<br />
3<br />
4<br />
1<br />
تعمیممی دهدوترویجمی کند(13).<br />
در میان رشتههای مختلف ورزشی، فوتبال و جام<br />
جهانی ویژگی ممتاز و منحصر بفردی دارند. فوتبال<br />
به علت گستردگی فوقالعاده، تعداد بیشمار<br />
ورزشکاران و تماشاچیان، سرمایهگذاریهای کلان<br />
مالی، و پوشش وسیع رسانهای عرصهای بسیار فراتر<br />
از دیگر ورزشها کسب کرده است. جام جهانی<br />
فوتبال که هر 4 سال برگزار میشود به بزرگترین و<br />
فراگیرترینپدیدۀجهانیتبدیلشدهاست،بهطوری<br />
که در هنگام برگزاری، توجه میلیاردها نفر را در<br />
سراسرجهانبهخودجلبمیکند(1).<br />
به زعم مارتین بارت، هرگاه تیم ملی فوتبال<br />
انگلیس در مقابل آلمان قرارمیگیرد، واکنش<br />
عاطفی سراسر انگلستان را به دنبال دارد و این<br />
نشاندهندۀپیوندعمیقیاستکهبینفوتبالوهویت<br />
ملیوجوددارد(2).<br />
پژوهش لور در مورد برزیل بیانگر آن است که<br />
فوتبال و موفقیتهای ورزشی این کشور باعث تقویت<br />
هویت ملی و غلبه بر تفاوتها و اختلافات موجود شده<br />
است در سال وقتی تیم ملی فوتبال<br />
برزیل جام جهانی را کسب کرد، ملت برزیل این<br />
احساس را داشتند که اکنون در سطح بینالمللی<br />
سرافرازندوخودرافراترازدیگرمللمیدانستند(9).<br />
مطالعۀ آلبارسز در آرژانتین هم نشان میدهد<br />
فوتبال و موفقیتهای تیم ملی فوتبال این کشور در<br />
عرصههای بینالمللی باعث شد هویت ملی در این<br />
کشور تقویت و سیاهان و سرخپوستان و نیز مهاجران<br />
وهمسایگانشهریشانبایکدیگرمتحدشوند(10).<br />
موفقیتها در فوتبال در میادین مهم در سایر<br />
کشورها نیز نقشمشابهی داشته است. رییسجمهور<br />
ایتالیا پس از فتح جام جهانی توسط تیم ملی<br />
فوتبال این کشور، به صراحت اعلام کرد، این<br />
پیروزی بسیاری از مشکلات را مرتفع کرد و آرامش<br />
رابهکشوربازگرداند.<br />
در مقابل، شکست در فوتبال در میادین مهم<br />
بینالمللی که ناشی از ضعف باشد نیز باعث<br />
سرافکندگی، ناامیدی و تضعیف هویتملیمی شود<br />
هیر و دانسی در تبیین ارتباط فوتبال و هویت<br />
ملی به نقش محبوبیتاشارهمیکنند و معتقدند وقتی<br />
فوتبال در کشوری محبوبیت ملی کسب کند،<br />
موفقیت یا شکست آن در میادین مهم بینالمللی<br />
ممکن است به طور معنیداری بر هویت ملی تأثیر<br />
بگذارد(14).<br />
پولی در تبیین این ارتباط معتقد است فوتبال<br />
انتخابی ملیگرایانه و نماد تفاوت ملی است. بر این<br />
اساس پیوند نزدیکی بین فوتبال و هویت ملی وجود<br />
دارد(19).<br />
فوتبال در جامعۀ ایران اگرچه سابقه و اعتبار<br />
کشتی را ندارد، گستردهترین و فراگیرترین ورزش<br />
کشور است و در حال تبدیل شدن به محبوبترین<br />
ورزش کشور. در نتیجه موفقیتها یا شکستهای آن در<br />
بعدملی،بخصوصدرمیادینبسیارمهمبینالمللیبر<br />
مردم تأثیر می گذارد. مطالعات علمیومستند در این<br />
ارتباط بندرت انجام شدهاند، اما قراین و شواهد<br />
بیانگر آن اند که پیروزیهای تیم ملی فوتبال ایران در<br />
رقابتهای مهم باعث غرور و افتخار ملی و شکستهای<br />
آن باعث سرافکندگی و ناامیدی در بین مردم شده<br />
است(7).<br />
فوتبال ملی ایران پس از غلبه بر بحرین در سال<br />
2005 موفق شد برای سومین بار به جام جهانی صعود<br />
1. Lever, J<br />
2. Alabarces, P<br />
3. Hare, G. and Dauncey, H<br />
4. Polley, M<br />
.(9)<br />
2006<br />
،1958<br />
2<br />
.(16)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
بررسی آثار نتایج تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2006 بر هویت ملی شهروندان ...<br />
88<br />
کند. استفاده از کادر فنی مناسب که چندین سال با<br />
تیم ملی کار کرده بودند و شناخت خوبی از فوتبال<br />
کشور داشتند، بهرهگیری از چندین لژیونر که در<br />
تیمهای مطرح اروپایی توپ میزدند، همگروهشدن<br />
با تیمهایی چون مکزیک، پرتغال، و آنگولا، و<br />
بالاخرهجایگاهبسیاربالایفوتبالایراندررتبهبندی<br />
فیفا که حتی از آلمان نیز بالاتر بود، این تصور را در<br />
بین مردم پدید آورد که ایران میتواند برای اولین<br />
بار به دور دوم مسابقات جام جهانی فوتبال صعود<br />
کند.<br />
فشارهای سیاسی بر ایران بر سر مسئلۀ هستهای در<br />
رسانههای غربی و احتمال حذف ایران از این<br />
مسابقات به این دلیل، باعث شد توجه به بازیهای تیم<br />
ملی فوتبال ایران گسترش یابد و به همین دلیل در<br />
آستانۀ برگزاری مسابقات جام جهانی 2006 آلمان،<br />
فوتبال به مسئله ای ملی و همگانی در ایران تبدیل<br />
شود. در نتیجه، پیروزی و شکست در این مسابقات<br />
میتوانست بر تقویت یا تضعیف هویت ملی در نزد<br />
مردم تأثیرگذار باشد. با این تفاصیل، پژوهش حاضر<br />
به دنبال آن است که تأثیر نتایج مسابقات تیم ملی<br />
فوتبالایرانبرهویتملیشهروندانرابررسیکندو<br />
به این سؤال پاسخ دهد که آیا بین فوتبال و هویت<br />
ملیرابطهوجوددارد؟<br />
بر این اساس در پژوهش حاضر دو سؤال کلی<br />
مطرحاست:<br />
سؤال اول: آیا بین عدم موفقیت تیم ملی فوتبال<br />
ایران در بازیهای جام جهانی2006 و تضعیف هویت<br />
ملی در نزد شهروندان در ابعاد مختلف آن رابطه<br />
وجوددارد؟<br />
سؤال دوم: آیا بین موفقیت تیم ملی فوتبال ایران<br />
در بازیهای جام جهانی 2006 و تقویت هویت ملی<br />
درنزدشهرونداندرابعادمختلفرابطهوجوددارد؟<br />
روششناسی<br />
پژوهش حاضر به روش پیمایشی انجام شده و از<br />
نوع طولی است. به این صورت که دادههای تحقیق<br />
در4 مقطعزمانیجمعآوریشدهاست. اولینمرحله<br />
که مبنای سنجش وضعیت هویت ملی به حساب<br />
میآید در روز مانده به آغاز جام جهانی و<br />
مراحل دوم، سوم، و چهارم به ترتیب پس از<br />
بازیهای ایران در مقابل مکزیک، پرتغال، و آنگولا<br />
انجام شده است. جهت اطمینان از روابط متغیرها<br />
(نتایج بازیهای تیم فوتبال ایران و هویت ملی)<br />
مراحل دوم، سوم، و چهارم پیمایش دقیقاً در روز<br />
بعد از انجام بازیهای تیم ملی ایران انجام شد و<br />
تلاش گردید حداکثر ظرف ساعت عملیات<br />
جمعآوری دادهها خاتمه یابد. روش طولی مورد<br />
نظر در این پژوهش به صورت پانل بود و تحقیق بر<br />
رویگروهیکسانیانجامشد. جامعۀ آماری پژوهش<br />
تمامی افراد سال شهر یاسوج بودهاند که<br />
بر اساس نتایج سرشماری تعداد آنان 34217<br />
نفر بوده است. واحد نمونهگیری افراد بودهاند و<br />
اندازۀ نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین<br />
شد<br />
n =<br />
1<br />
1<br />
1 +<br />
N<br />
2<br />
T pq<br />
2<br />
d<br />
2<br />
48<br />
1375<br />
T pq<br />
( − 1)<br />
2<br />
d<br />
4<br />
15<br />
60-15<br />
کهاندازۀ381 بهدستآمد.<br />
با توجه به اینکه در مقطع زمانی انجام تحقیق<br />
ممکن بود دستیابی به برخی نمونهها مقدور نگردد و<br />
اندازۀنمونهمخدوششود،اینتعدادبه400 نفرارتقا<br />
یافت و در انجام نمونهگیری از روش تصادفی<br />
1. Cochran, W.G<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
شرو<br />
89<br />
دکتر سیروس احمدی<br />
1<br />
سازه<br />
2<br />
y<br />
چندمرحلهای استفاده شد. به این صورت که ابتدا<br />
محدودۀهریکازمناطقدوگانۀشهردارییاسوجبه<br />
طور جداگانه روی کاغذ به شکل میلیمتری مدرج<br />
شد. سپسبهطورتصادفیدوعدددرمحورهای xو<br />
تعیین و نقطۀ تلاقی آنها محل نمونهگیری تعیین<br />
شد.<br />
با استفاده از این نقطۀمختلفدرسراسر<br />
شهر در انجام عملیات نمونهگیری انتخاب و در هر<br />
نقطه به طور تصادفی به 40 خانه مراجعه شد. البته در<br />
مرحلۀ اول، پرسشگران توانستند فقط به نفر<br />
مراجعه کنند. بر این اساس در مراحل دوم، سوم، و<br />
چهارم بر اساس مرحلۀ اول عمل شد و پرسشگران به<br />
هماننقاطونمونههامراجعهکردند.<br />
ازآنجاکهمطالعهازنوعپانلبودودادههابایددر<br />
مدت زمان کوتاه پس از انجام هر بازی جمع آوری<br />
میشدند، دستیابی به برخی نمونهها عملاً مقدور<br />
نگردید. در نتیجه، اندازۀ نمونه در مرحلۀ دوم<br />
نفر، در مرحلۀ سوم نفر، و در مرحلۀ آخر به<br />
نفر تنزل یافت. ابزار سنجش، پرسشنامهای<br />
سؤالی و محققساخته بود که سؤال آن جهت<br />
سنجش متغیرهای فردی- جمعیتی و سؤال آن<br />
جهتسنجشهویتملیطراحیشدهبود.<br />
بر اساس مبانی نظری موجود در سنجش سازۀ<br />
هویت ملی، به مورد زیر توجه شده است:<br />
عضویت در گروه ملی (7 سؤال)، دفاع از سرزمین<br />
(4 سؤال)، میراث ملی (5 سؤال)، ویژگیهای کلی<br />
گروه ملی (5 سؤال)، و دیدگاه دیگران در مورد<br />
گروه ملی سؤال). تمامی سؤالهای سنجش<br />
هویت ملی بر اساس مقیاس 5 بخشی لیکرت تنظیم<br />
شدند.<br />
به منظور تعیین اعتبار مقیاس هویت ملی، با<br />
استفاده از نتایج به دست آمده از مرحلۀ اول پیمایش،<br />
از روش اعتبار به کمک شیوۀ تحلیل عاملی<br />
استفاده شد و پایایی هریک از عاملها و کل مقیاس<br />
نیز به روش آلفا کرونباخ سنجش شد که نتایج آن را<br />
درجدول1 می بینید.<br />
بر اساس نتایج به دست آمده، آزمون<br />
بیانگر کفایت اندازۀ نمونه است. به علاوه، شاخص<br />
مجذور کای در آزمون کرویت بارتلت به لحاظ<br />
آماری معنیدار است و نشان میدهد بین متغیرها<br />
همبستگیوجوددارد.<br />
تحلیل عاملی مورد نظر از نوع تأییدی است و با<br />
توجه به بعد برای هویت ملی در نظر گرفته<br />
شده بود، تعداد عاملها نیز در نظر گرفته شد که<br />
عوامل و مؤلفههای مربوط به هر کدام مشخص شده<br />
است. تمامی سؤالها بار عاملی دارند و هیچ کدام به<br />
این دلیل حذف نشدند. اما، سؤال یا مؤلفه که با<br />
عواملی غیر از آنچه پیشبینی میشد همبستگی<br />
داشتند و با علامت در جدول مشخص شدهاند از<br />
تحلیل حذف شدند. نتایج تحلیل بیانگر آن است که<br />
عامل مورد نظر در مجموع درصد از کل<br />
واریانس را تبیین می کنند. روایی هر یک از عوامل<br />
نیز محاسبه شده است که مقادیر آنها<br />
متغیر است و برای کل است که نشان<br />
میدهد مقیاس هویت ملی از سازگاری درونی<br />
مطلوبیبرخورداربودهاست.<br />
3<br />
KMO<br />
4<br />
74 / 6<br />
از 0 / 65 تا 0 / 95<br />
پرسشنامه 0 / 92<br />
4<br />
5<br />
اینکه 5<br />
1. Construct Validity<br />
2. Reliability<br />
3. Kaiser- Meyer-Oklin measure of sampling<br />
adequacy<br />
4. Bartlett's test of sphericity<br />
5<br />
392<br />
به 371<br />
33<br />
27<br />
6<br />
10<br />
به 341<br />
5<br />
6)<br />
354<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
بررسی آثار نتایج تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2006 بر هویت ملی شهروندان ...<br />
90<br />
سازه<br />
عاملها<br />
جدول 1. نتایج تحلیل عاملی مقیاس هویت ملی<br />
سؤال<br />
هویت ملی<br />
هیچ جای دنیا برای من مثل ایران نمیشود.<br />
از اینکه در ایران متولد شدهام به خودم میبالم.<br />
برای من ایرانیبودن افتخار است.<br />
از اینکه در ایران زندگی میکنم، بسیار خوشحالم.<br />
از اینکه آبا و اجدادم ایرانیاند بسیار مفتخرم.<br />
در هرجای دنیا باشم، خودم را ایرانی میدانم.<br />
از اینکه شهروندی ایرانی خودم را معرفی کنم احساس غرور میکنم.<br />
* خلیج فارس برای همیشه متعلق به ایران است و نغییر نام آن را نمیپذیرم.<br />
** زبان فارسی شیرینترین زبان دنیاست.<br />
ایرانیان ذاتاً مردمان هنرمندی اند.<br />
ایرانیان باهوش تر و بااستعدادتر از ملل سایر دنیایند.<br />
ایرانیان به راحتی میتوانند کارهای غیرممکن را ممکن کنند.<br />
ایرانیها تلاشگر و خستگیناپذیرند.<br />
شجاعت و استقامت ایرانیان زبانزد است.<br />
فرهنگ وتمدن ایران درمقایسه باسایرتمدنهاحرفهای زیادی برای گفتن دارد.<br />
ملتها و جوامع دیگر ایران را کشوری قدرتمند و توانا میدانند.<br />
تخت جمشید بیانگر قدرت و عظمت ایران است.<br />
افرادی چون داریوش وکوروش وامیرکبیرشخصیتهای بزرگی بودهاند.<br />
مولانا، حافظ، سعدی، فردوسی، و امثال آنها از افتخارات ایران اند.<br />
جشن نوروز بسیار زیبا و باارزش است.<br />
وزن<br />
عاملی<br />
مقدار<br />
ویژه<br />
واریانس<br />
تبیینشده<br />
ضریب<br />
آلفا<br />
0/95<br />
41 / 4 11 / 2<br />
0/91<br />
15 / 6 4 / 2<br />
0/90<br />
7 / 9 2 / 1<br />
0/65<br />
5 / 6 1 / 52<br />
0 / 900<br />
0 / 889<br />
0 / 860<br />
0 / 841<br />
0 / 821<br />
0 / 788<br />
0 / 619<br />
0 / 761<br />
0 / 759<br />
0 / 725<br />
0 / 692<br />
0 / 639<br />
0 / 842<br />
0 / 831<br />
0 / 801<br />
0 / 797<br />
0 / 810<br />
0 / 809<br />
0 / 595<br />
0 / 503<br />
*<br />
**<br />
عامل 1<br />
عضویت<br />
در گروه<br />
ملی<br />
عامل 2<br />
ویژگیهای<br />
کلی<br />
گروه ملی<br />
عامل 3<br />
میراث<br />
ملی<br />
عامل 4<br />
دیدگاه<br />
دیگران<br />
در مورد<br />
گروه ملی<br />
ملتهای مختلف دنیا به نیکی از ایران یاد میکنند.<br />
جوامع مختلف دنیا احترام خاصی برای ملت ایران قایلاند.<br />
ایرانیان در طول تاریخ خدمات بزرگی به بشریت کردهاند.<br />
همۀ دنیا به عظمت و قدمت فرهنگ و تمدن ایران اعتراف دارند.<br />
هیچ کس حق ندارد چشم طمع به سرزمین ایران داشته باشد.<br />
اجازه نمیدهم حتی یک وجب از خاک ایران جدا شود یا به دست<br />
دیگران بیفتد.<br />
در صورتی که ایران مورد حمله قرارگیرد از آن دفاع میکنم.<br />
0/86<br />
4/<br />
01 1 / 09<br />
0 / 725<br />
0 / 584<br />
0 / 566<br />
0 /9<br />
آزمون KMO<br />
عامل 5<br />
دفاع از<br />
سرزمین<br />
جهت متناسببودن اندازۀ نمونه<br />
آزمون بارتلت جهت درست بودن تفکیک عاملها<br />
p < 0 / 001<br />
0/92<br />
ضریب آلفا کرونباخ کل پرسشنامۀ هویت ملی<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
91<br />
دکتر سیروس احمدی<br />
1<br />
پس از استخراج نتایج اعتبار و روایی، پرسشنامۀ تجزیهوتحلیلدادهها<br />
نهایی با 29 سؤال تنظیم و برای مراحل دوم، سوم، و<br />
چهارم پژوهش استفاده شد. با توجه به اینکه نمرۀ<br />
مقیاسهویتملیدردوموقعیتقبلازآغازبازیهاو<br />
بعد از هر بازی ایران مورد نظر بود و این مقیاس روی<br />
گروه یکسانی انجام میشد، به منظور آزمون<br />
فرضیات از آزمون تی زوج استفاده شد که فرمول<br />
محاسبۀآنبهشرحزیراست.<br />
آن در که<br />
T =<br />
2<br />
∑ D −<br />
2<br />
∑ D<br />
1<br />
2<br />
( ∑ D )<br />
N − 1<br />
نمره های تفاوت مجموع ∑ D<br />
∑ D مجموعمجذورتفاوتها،<br />
موقعیتهایقبلوبعد، 2<br />
( ∑ D<br />
2 )<br />
مجذور مجموع تفاوتها<br />
نمونههاست.<br />
تعداد و N<br />
یافتهها<br />
براساسنتایجبهدستآمدهازمرحلۀاولپژوهش،<br />
درصد)<br />
نفر نفر پاسخگو، از مجموع درصد) زن بودهاند. حداقل سن<br />
مرد و 204 نفر پاسخگویان 15 سال و حداکثر 52 و میانگین سنی<br />
بوده است. به لحاظ وضعیت سواد، 12 نفر<br />
از<br />
نفر<br />
نفر<br />
درصد) تحصیلات دانشگاهی داشتند. به لحاظ<br />
متأهل و 212<br />
نفر وضعیت درصد) مجرد بودهاند. به لحاظ وضعیت<br />
نفر شغلی،153نفر(39درصد)شاغلو239نفر(61درصد)<br />
نفر<br />
بیکار بودهاند. و بالاخره به لحاظ قومیت، ترک، و<br />
لر، 12 نفر نفر(3 14 / درصد) فارسبودهاند.<br />
مقایسۀمیانگینابعادهویتملی<br />
بر اساس نتایج مرحلۀ اول پیمایش، میانگین نمرۀ<br />
ابعادهویتملی،بهشرحجدول2 است.<br />
جدول 2. میانگین و انحراف استاندارد ابعاد هویت ملی<br />
در مرحلۀ اول<br />
انحراف<br />
استاندارد<br />
میانگین<br />
تعداد ابعاد عضویت در<br />
گروه ملی<br />
ویژگیهای کلی<br />
گروه ملی<br />
4/04<br />
32 / 9 392<br />
3/54<br />
20 / 6 392<br />
2/33<br />
میراث ملی 17 / 5 392<br />
دیدگاه دیگران<br />
درموردگروه ملی<br />
2/65<br />
16 392<br />
دفاع از سرزمین 14 392<br />
کل مقیاس<br />
هویت ملی<br />
1/30<br />
/ 3<br />
9/86<br />
101 / 2 392<br />
1<br />
3<br />
شکستدرمقابلمکزیکوآثارآنبرهویتملی<br />
تیم ایران در اولین بازی خود در جام جهانی<br />
با نتیجۀ بر مغلوب مکزیک شد. بر این<br />
اساس نتایج حاصل از اجرای مقیاس هویت ملی بر<br />
شهروندانپسازشکستدرمقابلمکزیک،بانتایج<br />
اجرای مقیاسهویتملیدرمرحلۀاول(قبلازآغاز<br />
بازیها) مقایسه شد که نتایج آن در جدول 3 منعکس<br />
شدهاست.<br />
1. Paired t test<br />
2006<br />
48)<br />
188<br />
392<br />
52)<br />
27 / 6 سال<br />
1) 3 / درصد) بیسواد، 100 نفر 5) 25 / درصد) کمتر<br />
/8) 7) 33 / درصد) دیپلم، و 148<br />
دیپلم، 132 37<br />
9) 45 / درصد)<br />
تأهل، 180 54 / 1)<br />
324<br />
7) 82 / درصد) 1) 3 / درصد)<br />
56<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
لقب<br />
بررسی آثار نتایج تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2006 بر هویت ملی شهروندان ...<br />
92<br />
جدول 3. نتایج مقایسۀ میانگین هویت ملی<br />
ابعاد هویت ملی<br />
تعداد<br />
زوجها<br />
ضریب<br />
همبستگی<br />
- 371<br />
عضویت در گروه ملی 0 371<br />
ویژگیهای کلی گروه ملی از آغاز بازیهای جام جهانی و بعد از شکست در مقابل مکزیک<br />
میانگین<br />
قبل از آغاز<br />
بازیها<br />
میانگین<br />
بعد از<br />
شکست<br />
درجۀ<br />
آزادی<br />
مقدار<br />
T<br />
سطح<br />
معناداری<br />
- 1/<br />
73 370 32 / 3 32 / 8 0 / 09<br />
- 1/<br />
31 370 20/<br />
07 20 / 4<br />
/ 09<br />
p
93<br />
دکتر سیروس احمدی<br />
بر این اساس نتایج حاصل از اجرای مقیاس هویت<br />
ملیبرشهروندانپسازموفقیتنسبیتیمایراندر<br />
مقابلآنگولا،بانتایجاجرایمقیاسهویتملیدر<br />
مرحلۀ اول مقایسه شد که نتایج آن در جدول<br />
آمدهاست.<br />
شهروندانازهویتملیتأثیربگذارند.<br />
در میان مسابقات ورزشی، فوتبال از اهمیت و<br />
اعتبارویژهایبرخورداراستوموفقیتیاشکست<br />
در رقابتهای جام جهانی که نقطۀ اوج مسابقات<br />
فوتبالاستبرهویتملیتأثیرمیگذارد.<br />
5<br />
ابعاد<br />
جدول 5. نتایج مقایسۀ میانگین هویت ملی قبل از آغاز بازیهای جام جهانی و بعد از بازی در مقابل آنگولا<br />
تعداد<br />
زوجها<br />
ضریب<br />
همبستگی<br />
- 354<br />
عضویت در گروه ملی - 354<br />
ویژگیهای کلی گروه ملی میانگین قبل<br />
ازآغاز<br />
بازیها<br />
میانگین بعد<br />
از بازی با<br />
آنگولا<br />
درجۀ<br />
آزادی<br />
مقدار<br />
T<br />
سطح<br />
معناداری<br />
- 0 / 5 353 33/<br />
01 32 / 9 0 / 09<br />
- 0 / 6 353 20 / 7 20 / 5 0 / 09<br />
- -1 / 7 353 17 / 8 17 / 5 0/<br />
14 354<br />
میراث ملی - 0 / 2 353 15/<br />
81 15/<br />
84 0/<br />
31 354<br />
دیدگاه - 1 353 14/<br />
21 14/<br />
31 0 / 11<br />
- 0 / 5 353 101 / 4 101 0 / 07<br />
1<br />
دیگراندرموردگروهملی<br />
- 354<br />
دفاع از سرزمین - 354<br />
کل مقیاس هویت ملی براساسنتایجبه دستآمده،میانگیننمرۀهویت<br />
ملی در ابعاد مختلف کاهش یا افزایش معناداری را<br />
نشان نمیدهد. محاسبۀ میانگین کل مقیاس هویت<br />
ملی نیز بیانگر آن است که پس از تساوی در برابر<br />
آنگولا و کسب امتیاز که به نوعی موفقیت<br />
محسوبمیشودهویتملیتغییرمعنادارینکرد.<br />
نتیجهگیری<br />
هویت ملی با بهرهگیری از تواناییهای نمادین<br />
مانند زبان، دین، گذشتۀ تاریخی، و منافع مشترک<br />
وفاق اجتماعی و همبستگیملیراتقویتمی کند. به<br />
علاوه، باعث ایجاد آگاهی ملی و جهتدهی به<br />
زندگی اجتماعی می شود تمام جوامع، سعی<br />
میشودمؤلفههاییکههویتملیراتشکیلمیدهند<br />
شناسایی و آموزش داده شوند و از عوامل و عناصر<br />
مختلف برای تقویت آن بهرهگیری نمایند. مسابقات<br />
و رویدادهای مهم ورزشیدرسطحبینالمللیاز<br />
(5). در<br />
حوادث و اتفاقاتی هستند که قادرند بر تصور<br />
نتایج پژوهش حاضر که به تحلیل تأثیر نتایج تیم<br />
ملی فوتبال ایران در مسابقات جام جهانی 2006<br />
آلمان بر هویت ملی شهروندان پرداخته، بیانگرآن<br />
است که پس از شکست ایران در مقابل مکزیک،<br />
نمرات هویت ملی در مقایسه با قبل از آغاز<br />
بازیهای جام جهانی کاهش یافت. کاهش نمرات<br />
هویت ملی شهروندان در بعد دیدگاه دیگران در<br />
مورد گروه ملی در فاصلۀ و، در بعد<br />
دفاع از سرزمین در فاصلۀ معنیدار<br />
است. کاهش میانگین کل مقیاس هویت ملی نیز<br />
است.<br />
در فاصلۀ<br />
نتایج به دست آمده همچنین نشان میدهند، پس<br />
از توقف ایران در مقابل پرتغال و قبول شکست در<br />
مقابل این تیم، نمرات هویت ملی در مقایسه با قبل از<br />
آغاز بازیهای جام جهانی کاهش یافت. کاهش<br />
نمرات هویت ملی شهروندان در بعد ویژگیهای کلی<br />
اطمینان 0 / 99<br />
اطمینان 0 / 99<br />
اطمینان 0 / 95 معنیدار<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
بررسی آثار نتایج تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2006 بر هویت ملی شهروندان ...<br />
94<br />
گروه ملی در فاصلۀ اطمینان در بعد دیدگاه<br />
دیگراندرموردگروهملیدرفاصلۀ و،<br />
در بعد دفاع از سرزمین در فاصلۀ اطمینان<br />
معنادار است. کاهش میانگینکل مقیاس هویتملی<br />
است.<br />
نیزدرفاصلۀ<br />
بر اساس نتایج بهدستآمده، پس از تساوی ایران<br />
درمقابلآنگولاکهبهکسب1 امتیازازمسابقاتجام<br />
جهانی انجامید و موفقیت نسبی محسوب میشد،<br />
نمرات هویت ملی در مقایسه با قبل از آغاز بازیهای<br />
جامجهانیتفاوتمعناداریرانشاننمیدهد.<br />
به طور خلاصه، در خصوص سؤال اول تحقیق<br />
مبنی بر ارتباط بین شکست در میادین مهم ورزشی و<br />
هویت ملی، نتایج بیانگر آن اند که عدم موفقیت در<br />
رقابتهای مهم ورزشی باعث تضعیف هویت ملی در<br />
نزد مردم میشوند. پس از شکست ایران در برابر<br />
مکزیک و پرتغال نمرات هویت ملی کاهش یافت.<br />
نتایج تحقیق حاضر با پژوهشهای لور در برزیل<br />
وآلبارسزدرآرژانتین(10)همخوانیدارد.<br />
اما، در خصوص سؤال دوم تحقیق مبنی بر ارتباط<br />
بین موفقیت در میادین مهم ورزشی و هویت ملی،<br />
نتایج به دست آمده نشان میدهد موفقیت در<br />
رقابتهای مهم ورزشی بر هویت ملی تأثیری ندارد،<br />
به طوری که پس از تساوی ایران در برابر آنگولا،<br />
افزایش معناداری در نمرات هویت ملی به دست<br />
نیامد. علت این امر احتمالاً نسبیبودن موفقیت<br />
(کسب تساوی)، عدم صعود ایران به دور دوم<br />
مسابقات، و مطرح نبودن آنگولا در دنیای فوتبال<br />
است. این تیم برای اولین بار به جام جهانی گام<br />
گذاشته بود و در رتبهبندیهای فیفا نیز جایگاهش<br />
بسیارپایینترازایرانبود. برایناساسجهتاطمینان<br />
از تأثیر موفقیت یا شکست در میادین مهم ورزشی بر<br />
هویت ملی پیشنهاد میشود این گونه تحقیقات در<br />
جریانبرگزاریچنینمسابقاتیتکرارشوند.<br />
سخن پایانی اینکه اگر بپذیریم نتایج حاصل از<br />
مسابقات و میادین مهم ورزشی، همانند جام جهانی<br />
فوتبال، بر هویت ملی تأثیر دارد، بر این اساس لازم<br />
است با توجه بیشتر و سرمایهگذاری بیشتر در ورزش<br />
برای حضور موفق ورزشکاران ایرانی در رقابتهای<br />
مهم بینالمللی زمینه را فراهم آورد چرا که کسب<br />
پیروزی در این میادین با تقویت هویت ملی نتایج<br />
مطلوبی بر نظام اجتماعی کشور خواهد داشت و<br />
شکست در این گونه میادین و مسابقات با تضعیف<br />
هویت ملی نتایج نامطلوبی بر نظام اجتماعی وارد<br />
می سازد.<br />
،0 / 95<br />
اطمینان99 0 /<br />
0 / 99<br />
(16)<br />
اطمینان95 0 / معنادار<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
95<br />
دکتر سیروس احمدی<br />
منابع<br />
احمدی، سیروس، 1377. «نگاهی جامعهشناختی به فوتبال». کیهان ورزشی. (34) : 4.<br />
بارت، مارتین، شکلگیری هویت ملی در کودکی و نوجوانی». ترجمۀ محمود شهابی. رشد آموزش علوم اجتماعی.<br />
توسلی، غلامعباس و یارمحمد قاسمی، 1381.<br />
دبورا، وست، و چارلز بوچر،<br />
» مناسبات قومی و رابطۀ آن با تحول هویت جمعی». مجلۀ جامعهشناسی ایران.<br />
1374. مبانی تربیتبدنی و ورزش. ترجمۀ احمد آزاد. چاپ اول، تهران، انتشارات کمیتۀ ملی<br />
زهیری، علیرضا، 1384. «چیستی هویت ملی».<br />
عبداللهی، محمد، 1374. بحران هویت، دینامیسم و مکانیسم تحول هویت جمعی در ایران». نامۀ انجمن جامعهشناسی ایران.<br />
فصلنامۀ علوم سیاسی. (29) : 90-69.<br />
.1<br />
» .1381<br />
.2<br />
.20-12 : (2)<br />
.3<br />
.25 -3 : (4)<br />
.4<br />
المپیک، 421-368.<br />
.5<br />
»<br />
.6<br />
.83 – 63 :(1)<br />
.7<br />
.8<br />
.9<br />
قاضیان، حسین، 1376 «فوتبال به مثابۀ کالای فرهنگی». فصلنامۀ فرهنگ عمومی. (12): 135-118.<br />
گلمحمدی، احمد، 1380. «جهانیشدن و بحران هویت». فصلنامۀ مطالعات ملی. (10): 47-13.<br />
نادریان، مسعود، 1384. مبانی جامعهشناسی در ورزش. چاپ اول، اصفهان، انتشارات هنرهای زیبا، 340-338.<br />
10. Alabarces, P. (1999). Post Modern Times, Identities and Violence in Argentina Football, in Football<br />
Cultures and Identities. Edited by: Gary Armstrang and Richard Giulianotti, London, Mac Millan Press,<br />
pp 77-85.<br />
11. Coakley, J. (1998). Sport in Society, Issues and Controversies. Sixth edition, Mc Graw- Hill, pp 32-35.<br />
12. Frey, J.H., D.S. Eitzen (1991). “Sport and Society”. Annual Review of Sociology. (17) :503-519.<br />
13. Greendorfer, L.S., A. Yiannakis (1981). “Sociology of sport, Diverse Perspective”. 1 st Annual NAss<br />
Conference Proceedings, Leisure Press, pp206-7.<br />
14. Hare, G., H. Dauncey (1999). The Coming of Age: The World Cup of France 98, in Football Cultures and<br />
Identities. Edited by: Gary Armstrang and Richard Giulianotti, London , Mac Millan Press, pp 41-51.<br />
15. Keillor, B.D. (1999). “A Five - Country Study of National Identity”. International Marketing Review,<br />
(16): 65-82.<br />
16. Lever, J. (1983). Soccer Madness. Chicago: University of Chicago Press. pp 4-8.<br />
17. Olson, E.T. (2002). “Personal Identity”. in The Stanford Encyclopedia of Philosophy, Edward N. Zalta, ed.<br />
18. Poole, R. (1999). Nation and Identity. London, Routledge. pp 163-180.<br />
19. Polley, M. (1998). Moving the Goal Post, A History of Sport and Society Since 1945. London, Routledge.<br />
pp 12-13.<br />
20. Sasaki, M. (2004). “Golobalization and National Identity in Japan”. International Journal of Japanese<br />
Sociology. (13):69-87.<br />
21. Smith, A.D.(1991). National Identity. London, Penguine Books. pp 8-14.<br />
22. Stryker, S., R. Serpe (1982). “Commitment, Identity Salience and Role Behavior: Theory and Research<br />
Example”. In W. Ickes & E. S. Knowles (Eds.) Personality, roles, and social behavior. New York:<br />
Springer-Verlag. pp199-218.<br />
23. Woodward, K. (2004). Questionning Identity, Gender, Class, Ethnicity. London, Routledge. pp 7-41.<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
بررسی آثار نتایج تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی 2006 بر هویت ملی شهروندان ...<br />
96<br />
<strong>سفید</strong><br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینۀ<br />
نوجوانان: مقایسۀ پنج پروتکل<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386<br />
97<br />
<br />
*<br />
دکتر بختیار ترتیبیان؛ استادیار گروه تربیتبدنی دانشگاه ارومیه<br />
<br />
<br />
چکیده:<br />
در<br />
اصغر عباسی؛ کارشناسارشد تربیت بدنی<br />
مهدی خورشیدی؛ کارشناسارشد تربیت بدنی<br />
تحقیق حاضر، 60 نوجوان پسر (سن: 17± 0 / 811 سال، قد: ± 8 / 17 184 سانتیمتر، وزن: ± 10 / 39 85<br />
،<br />
کیلوگرم، و شاخص تودۀ بدنی ± 3 / 83 80 20) / در پژوهش شرکت کردند. به منظور برآورد توان هوازی بیشینه<br />
%MHR ،% VO 2max ،Peak VO 2 ،VO 2max )<br />
و<br />
نوارگردان ،GXT ارگومتر PWC195 و PWC212 و،<br />
بر VO 2max<br />
پایۀ ،(Peak W<br />
نوجوانان آزمونهای مخصوص<br />
آزمونهای میدانی 5 دقیقه دویدن (5-RFT) و 1 مایل دویدن<br />
را در مراحل مختلف تحقیق اجرا کردند. نتایج پژوهش نشان داد در مقایسه با قدر مطلق میانگین انحرافات<br />
مقادیر بیشینۀ اکسیژن مصرفی به دست آمده از آزمونها، آزمون 1 مایل دویدن تفاوت معناداری با آزمون شاخص<br />
GXT نداشت (092 0= / p). از نظر مقایسۀ میانگین درصد اکسیژن مصرفی بیشینه، اختلاف معناداری با آزمون<br />
GXT مشاهده نشد (381 0= / p). در مقایسۀ Peak VO 2 آزمونها، بین 5-RFT با حداکثر اکسیژن مصرفی همان<br />
آزمون تفاوت معناداری وجود نداشت (735 = 0 / p)، ولی درصد حداکثر ضربان قلب بیشینۀ آزمونهای 195<br />
و PWC<br />
PWC212<br />
تفاوت معناداری با آزمون شاخص<br />
نداشتند GXT<br />
.(p = 0 / 449)<br />
اما در مقایسۀ اکسیژن<br />
مصرفی به دست آمده از وات، این دو آزمون اختلاف معناداری با آزمون اوج وات نشان دادند. در مجموع نتایج<br />
به دست آمده نشان میدهند آزمون 1 مایل دویدن، توان هوازی بیشینۀ نوجوانان پسر را مشابه آزمون نوارگردان<br />
GXT برآورد میکند.<br />
تاریخ دریافت: 85/3/31<br />
تاریخ تصویب: 85/10/12<br />
1<br />
واژگان کلیدی : توان هوازی بیشینه، نوجوانان، حداکثر اکسیژن مصرفی، آمادگی قلبی و تنفسی.<br />
* E mail: b.tartibian@mail.urmia.ac.ir<br />
1. Herbert, R. and Lindhard, J<br />
رایجترین<br />
از یکی بیشینه هوازی مقدمه<br />
توان<br />
اندازهگیریهادرفیزیولوژیورزشیاستکهظرفیت<br />
فرد را برای مصرف، انتقال، و دریافت اکسیژن بیان<br />
میکند. مقادیر واقعی و عینی حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی از اهمیت فیزیولوژیکی و بالینی برخوردار<br />
است،بویژهدرمواردمقایسۀگروهیاافرادبایکدیگر<br />
یا ارزیابی برنامههای مختلف تمرینی(3). اولین<br />
اندازهگیریهای توان هوازی بیشینه در ورزش، به<br />
حدود90سالقبلبرمیگرددکههربرتولیندهارد<br />
1<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
؛)<br />
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینه نوجوانان؛ مقایسه پنج پروتکل<br />
98<br />
.4<br />
4<br />
.3<br />
.(10)<br />
1<br />
(1915)<br />
انجام دادند از آن زمان به بعد<br />
آزمونهای متعدد زیربیشینه و بیشینه برای برآورد<br />
آمادگیقلبیوتنفسی توسعهیافتندتاروشهایساده<br />
و معتبری را از برآورد توان هوازی بیشینه نشان دهند<br />
و به نوعی جایگزین مناسبی برای روش مستقیم<br />
اندازهگیریتوانهوازیبیشینهباشندکهمستلزمابزار<br />
گرانقیمت، آزمونگرهای ماهر، پزشک ناظر، و<br />
صرف زمان زیاد برای تعداد محدودی آزمودنی<br />
است(28).<br />
آمادگی هوازی شاخص عملکرد ریوی، قلبی و<br />
عروقی، اجزای هماتولوژی تحویل اکسیژن، و<br />
سازوکارهای اکسیداسیونعضلاتفعال(9) استو<br />
ارتباط معکوسی با بیماریهای قلبی و عروقی دارد.<br />
آزمونهای ظرفیت هوازی، به طور رایج در مطالعات<br />
مقطعی و طولانی مدت به بررسی رابطۀ بیماریهای<br />
کرونری قلب و آمادگی قلبی و عروقی در<br />
بزرگسالان پرداختهاند، ولی بررسی این آزمونها در<br />
نوجوانان متفاوت(13 و) بحثانگیزاست(19)،زیرا<br />
معیار واقعی در تعیین حداکثر اکسیژن مصرفی بر<br />
اساس نظریۀ تیلور و همکاران حصول به فلات در<br />
انتهای فعالیت فزاینده تا سر حد خستگی<br />
در بچهها و نوجوانان ممکن است این سطح از<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی در بالاترین فشار کار<br />
مشاهده نشود چنانکه پاترسن<br />
گزارش کرد کمتر از درصد پسران نوجوان<br />
هنگام اجرای آزمون حداکثر اکسیژن مصرفی به<br />
فلات میرسند چنین نتیجهای در خصوص<br />
دختراننیزگزارششدهاست(20).<br />
ضعفبرخیآزمونهایبرآوردیدرتعیینفلات<br />
ونیزعدمدستیابینوجوانانبهنقطۀپایانیدرحداکثر<br />
اکسیژنمصرفی،احتمالاًخطایاندازهگیریدرتوان<br />
هوازی بیشینه را افزایش میدهد از سوی<br />
دیگر، پارهای آزمونهای توان هوازی بیشینه، به دلیل<br />
انجام در مسافتهای طولانی یا زمان اجرای درازمدت<br />
یا شدتهای اولیۀ بالا، امکان اجرا و اتمام آزمونهای<br />
توان هوازی بیشینه را در بعضی نوجوانان فراهم<br />
نمیسازندوبامحدودیتکاربردیمواجه اند(23).<br />
از سوی دیگر، آزمونهای برآورد حداکثر<br />
اکسیژن مصرفی بزرگسالان از معیارهای مشخص<br />
برخوردارند. اما در مورد کودکان و نوجوانان<br />
محدودیتهایی وجود دارد که کاربرد آزمونها را<br />
مشکلمیسازد. بههمینسببکلینوهمکاران(12)<br />
عنوان کردهاند به طور کلی، در اجرای آزمونهای<br />
توان هوازی بیشینه 4 ویژگی اهمیت دارد: 1. دقت و<br />
رواییبرآورد،2. سادگیوسهولتاجرایپروتکل،<br />
حداقل صدمات و خطرات نسبی و احتمالی<br />
آزمودنیها و، کاربرد عمومی و جامع در گروه<br />
مورد مطالعه. در پژوهش حاضر نیز از روشهای غیر<br />
تهاجمی زیر استفاده شده است که از خصیصههای<br />
مذکور در ارزیابی آمادگی قلبی و عروقی<br />
دانشآموزاننوجوانبرخوردارند(15).<br />
آزمون نوارگردان آزمونی با شدت<br />
کار فزاینده است. مستر از نخستین کسانی<br />
بود که روشی برای اجرای آن معرفی کرد. این<br />
آزمون را جورج و همکارانش توسعه<br />
دادند. آزموننوارگردانGXT درنوجوانانازاعتبار<br />
و کاربرد مطلوبی برخوردار<br />
4321<br />
(1996)<br />
5<br />
GXT<br />
6<br />
.<br />
(1929)<br />
7<br />
•<br />
(r تا =0 / 94 r =0 / 84)<br />
1. Cardiorespiratory Fitness (CRF)<br />
2. Leveling-off<br />
3. Paterson, D.H<br />
4. Noninvasive<br />
5. Maximal Graded Exercise Test Treadmill<br />
6. Master<br />
7. George, J.D<br />
است (17).<br />
2<br />
(1981)<br />
3<br />
.(19 ،27)<br />
50<br />
21)<br />
.(18)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
طفق<br />
99<br />
بختیار ترتیبیان، اصغر عباسی، مهدی خورشیدی<br />
،(5 ،16)<br />
به گونهای که معیار مقایسه با سایر<br />
است آزمونهاست(9).<br />
مایل دویدن.<br />
آزمون میدانی و زیربیشینۀ آزمون رایجی است که توان هوازی بیشینۀ نوجوانان<br />
و برآورد خطای<br />
سالم را به طور دقیق برآورد<br />
دقیقه) کیلوگرم/ میلیلیتر/ استاندار میکند. این آزمون را جورج و همکاران<br />
طرحکردند(9).<br />
دقیقه دویدن. این آزمون<br />
آزمون میدانی حداکثرسرعتهوازیوظرفیتعملکردیآزمودنی<br />
را حین دویدن در سطح هموار نشان میدهد. در این<br />
به صورت عامل<br />
آزمون حداکثر سرعت هوازی منفرد و شاخص کمی از عملکرد هوازی (ضریب<br />
دقیقه<br />
همبستگی بین حداکثر سرعت هوازی و بررسیمی شود(26).<br />
استفاده از<br />
آزمون دوچرخۀ کارسنج و<br />
آستراند دوچرخۀ کارسنج پس از مطالعات رایج شد. اما یکی از رایجترین<br />
همکاران روشها در تعیین توان هوازی بیشینۀ کودکان و<br />
است. در این<br />
نوجوانان آزمونهای کارسنج و<br />
پژوهش از آزمونهای فزایندۀ استفاده شد که برای<br />
نوجوانانپسرطراحیشدهبود. درایننوعبخصوص<br />
ازآزمونها،ضربانقلبوهزینۀانرژیپایهدربرآورد<br />
توانهوازیبیشینهاندازهگیریشدهاست(9).<br />
علیرغم مطالعات متعدد در بررسی توان هوازی<br />
بیشینۀ بزرگسالان، متأسفانه پژوهش در زمینۀ بررسی<br />
آمادگی قلبی- عروقی نوجوانان محدود است و در<br />
تحقیقات مختلف، نتایج متناقضی از ارزیابی آزمونها<br />
گزارش شده است<br />
در مطالعات توان هوازی بیشینۀ نوجوانان، معمولاً یا<br />
دقیقه) استفاده<br />
از آزمونهای کوتاهمدت (کمتر می شود که مقادیر کوچکتری از حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی را برآورد میسازند، یا از آزمونهای<br />
طولانی مدت بی دقیقه) که آنها نیز مقادیر<br />
غیرواقعی حداکثر اکسیژن مصرفی را تعیین میکنند<br />
این در حالی است که از ویژگیهای تحقیق<br />
حاضر بررسی، مقایسه، و طرح آزمونهای توان<br />
هوازیبیشینهایاستکهفاقدچنینمحدودیتی اند.321<br />
تاکنون تحقیقی گزارش نشده است که بهبررسی<br />
آزمونهای برآورد توان هوازی بیشینه از نظر<br />
شاخصهایبرآوردیآن آزمونهاپرداختهشدهباشد.<br />
بدین معنا که کدام آزمون واجد ویژگیهای اوج<br />
اکسیژن مصرفی، درصد حداکثر اکسیژن مصرفی،<br />
درصد ضربان قلب بیشینه، و حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی بر پایۀ وات پیک در شاخصی کلی باشد. در<br />
پژوهش حاضر، علیرغم انتخاب آزمونهای کاملاً<br />
روا، وقتی به بررسی شاخصهای توان هوازی بیشینۀ<br />
هرآزمونمیپردازیم،بهنتایجتعجبآوریخواهیم<br />
رسید که در بخش نتایج و بحث به آنها اشاره خواهد<br />
شد. به علاوه در بسیاری از مطالعات، محققان توجه<br />
خود را به اندازهگیری حداکثر اکسیژن مصرفی<br />
معطوفکردهاند، درصورتی که درنوجوانانپدیدۀ<br />
فلات در اکسیژنمصرفی ممکن است با توجهبهنوع<br />
آزمونها رخ ندهد. این نوع اندازهگیری واقعبینانه به<br />
نظر نمیرسد، لذا این سؤال اصلی تحقیق مطرح<br />
میشود که بر پایۀ شاخصهای برآورد توان هوازی<br />
بیشینه، کدام آزمونها، از ویژگیهای لازم برای<br />
برآورد توان هوازی بیشینۀ نوجوانان پسر<br />
برخوردارند؟ به همین علت هدف پژوهش حاضر،<br />
) ش از 10<br />
1. Maximal Aerobic Velocity (Vamax)<br />
2. Physical Work Capacity<br />
3. Astrand, P.O<br />
.(5)<br />
(1993)<br />
3<br />
212<br />
5<br />
1<br />
r<br />
1<br />
2<br />
PWC<br />
.<br />
PWC<br />
PWC195<br />
=0 / 87)<br />
5<br />
تا =0 / 85 (r<br />
،13) .(27 ،23 ،19 ،17 همچنین<br />
از 4<br />
3<br />
•<br />
•<br />
دویدن94 =0 / (r<br />
•<br />
(1954)<br />
r =0 / 80)<br />
PWCGS<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینه نوجوانان؛ مقایسه پنج پروتکل<br />
100<br />
دستیابی به نیمرخ عینی از توان هوازی بیشینۀ<br />
نوجوانان پسر است، که بر اساس شاخصهای برآورد<br />
توانهوازی<br />
وHRmax% وبامقایسۀ5 آزمونانجامگرفت.<br />
روششناسی<br />
بیشینه، ،Peak Watt،VO 2max ،Peak VO 2<br />
1<br />
الف)آزمودنیها<br />
در این پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری<br />
تصادفی یکی از نواحی دوگانۀ آموزش و پرورش<br />
شهرستان ارومیه انتخاب شد. سپس با روش<br />
نمونهگیری خوشهای، مدارس و نیز مقاطع تحصیلی<br />
(پایههای اول، دوم، و سوم دبیرستان) درهرمدرسۀ<br />
پسرانۀمشخصشدوبااستفادهازرابطۀبرآوردحجم<br />
نمونه (25) در دامنۀ حدوداطمینان95 درصدحداقل<br />
نمونههای تحقیق تعیین شدند. همسانسازی<br />
آزمودنیها، بر اساس مطالعات گورن، فیلدز و<br />
همکاران بااستفادهازشاخصهایدامنۀشاخص<br />
تودۀ بدنی کیلوگرم مترمربع) و دامنۀ<br />
ضربانقلباستراحت(74 ±106ضربان/دقیقه) (11)<br />
انجام گرفت. بدین ترتیب، با بیان ماهیت پژوهش و<br />
جمعآوری رضایتنامهها، تعداد 60 دانشآموز پسر<br />
در این تحقیق<br />
تا تندرست با دامنۀ سنی شرکتکردند(جدول1).<br />
17 سال<br />
15<br />
.1<br />
ب) اندازهگیری و برآوردهای توان هوازی<br />
بیشینه<br />
اندازهگیریحداکثراکسیژنمصرفی<br />
دانشآموزان پرسشنامههای تندرستی و فعالیت<br />
بدنی (رفرنس) هنجاریابی شده را تکمیل کردند و با<br />
فرایند تحقیق و نحوۀ انجام آزمونها آشنا شدند.<br />
اندازهگیری فشار خون سیستول و دیاستول با روش<br />
واسرمن قلب استراحت و ضربان قلب<br />
برآوردی با روش وهوز قد (سانتیمتر)، وزن<br />
(کیلوگرم) و، سن(سال) باروشپیوارنیک(19) و،<br />
رطوبت نسبی و درجۀ حرارت محیط با روش تانگ<br />
(26) در وضعیت استراحت و مراحل مختلف تحقیق<br />
اندازهگیری شد. به منظور برآورد و مقایسۀ توان<br />
هوازی بیشینه، نوجوانان در 5 آزمون زیر با فاصلۀ1<br />
(3)<br />
،(28)<br />
(29)، ضربان<br />
/<br />
،(8)<br />
16±25)<br />
جدول 1. ویژگیهای آنتروپومتری و فیزیولوژیک نوجوانان پسر<br />
متغیر آماره میانگین انحراف استاندارد<br />
0/811<br />
17<br />
سن (سال) 8/17<br />
184<br />
قد 10/39<br />
85<br />
وزن 3/83<br />
/ 80<br />
/27<br />
/746<br />
/96<br />
)<br />
/95<br />
/37<br />
/08<br />
(سانتیمتر)<br />
(کیلوگرم)<br />
20<br />
شاخص تودۀ بدنی (کیلوگرم/ مترمربع) 8 96<br />
ضربان قلب استراحت (ضربه/دقیقه) 0 205<br />
ضربان قلب بیشینۀ برآوردی (ضربه/دقیقه) 0 12<br />
فشار خون سیستول استراحت میلیمتر جیوه) 0 8<br />
فشار خون دیاستول استراحت (میلیمتر جیوه) 2 20<br />
فشار خون سیستول فعالیت (میلیمتر جیوه) 1 9<br />
فشار خون دیاستول فعالیت (میلیمتر جیوه) 1. Gorn Fields, M.<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
101<br />
بختیار ترتیبیان، اصغر عباسی، مهدی خورشیدی<br />
1<br />
زمانی 2 روز بین هر آزمون و در وقت صبح شرکت<br />
کردند.<br />
1<br />
. GXT این آزمون روی<br />
•<br />
آزمون نوارگردان<br />
نوارگردان<br />
با قابلیت افزایش شیب و سرعت انجام شد. نوجوانان<br />
پسر به منظور گرمکردن 3 دقیقه روی نوارگردان با<br />
سرعت 1 / 2 مایل و با حداقل شیب راه رفتند. سپس<br />
با انتخاب خود، 3 دقیقه را با سرعت بین<br />
مایل در ساعت و در حداقل شیب دویدند. از این<br />
مرحله به بعد در هر دقیقه شیب نوارگردان<br />
درصد درجه و بدون تغییر سرعت آن افزایش یافت،<br />
تااینکه آزمودنیها، علیرغم تشویق کلامی به سبب<br />
خستگی یا عدم تحمل فشار کار قادر به ادامۀ<br />
آزمون نبودند، یا حداکثر ضربان قلب فعالیت آنها<br />
بیشتر از 95 درصد حداکثر ضربان قلب برآوردی<br />
منهای سن شد. در این وضعیت، اجرای آزمون با<br />
کمکردن بلافاصلۀ سرعت و شیب نوارگردان و<br />
راهرفتن آزمودنی روی نوارگردان خاتمه یافت.<br />
مدت زمان اجرای آزمون تا سرحد خستگی،<br />
سرعت، و شیب نوارگردان ثبت شد و ضربان قلب<br />
فعالیت آزمودنیها را دستگاه ضربان شمار پولار در<br />
هردقیقهازآزمونکنترلکرد(28). دراینتحقیقاز<br />
آزمون ویژۀ GXT استفاده شد که یکی از آزمونهای<br />
استانداردی است که سایر آزمونهای توان هوازی<br />
بیشینۀ نوجوانان پسر با آن مقایسه می شوند. علت<br />
انتخاب این آزمون به عنوان پروتکل شاخص،<br />
استفادۀ آسان نوجوانان از آن، اعتبار بالای آن در<br />
برآورد نبض اکسیژن، افزایش متناسب شدت کار با<br />
توجه به ویژگیهای نوجوانان پسر، منظورکردن<br />
ضرایب و فاکتورهای وزن، جنس، تغییرات<br />
متناسب ضربان قلب، سوخت و ساز پایه، حداقل<br />
کمبرآوردی و بیشبرآوردی، طول مدت اجرای<br />
متناسب با نوجوانان، نایلشدن درصد بیشتر<br />
نوجوانان به فلات اکسیژن مصرفی، و حصول به<br />
درصد بیشتر شاخصهای برآورد توان هوازی بوده<br />
است(31،30،17).<br />
آزمون دوچرخۀ کارسنج این<br />
آزمون با کمک دوچرخۀ کارسنج مونارک<br />
با قابلیت تنظیم و<br />
نشانگرمترونوم،ضربانقلبفعالیتوآنالیز(حداکثر<br />
اکسیژن مصرفی) و تنظیم ارتفاع صندلی متناسب با<br />
وضعیتهرآزمودنیاجراشد. هرنوجوان3 مرحلۀ3<br />
دقیقهای از فعالیت بدنی را با سرعت رکاب rpm<br />
تکمیل کرد. فشار کار اولیه بر حسب وزن آزمودنی<br />
تا 60 وات تعیین شد. در دو مرحلۀ دیگر آزمون،<br />
فشارکارفعالیتبرپایۀضربانقلبپایانمرحلۀاول،<br />
از تا وات افزایش پیدا کرد. ضربان قلب<br />
فعالیتدرهردقیقهازآزمون،باضربانشمارمونارک<br />
کنترل و ثبت شد. بالاترین ظرفیت کار بدنی در این<br />
آزمون نزدیکشدن ضربان قلب آزمودنی به ضربان<br />
قلب دقیقه بوده است. حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی(میلیلیتر/دقیقه) نوجوانانبااستفادهازهزینۀ<br />
انرژی پایه (کیلوکالری) با دستگاه بیومگنتیک<br />
ایمپدانس<br />
سنجش شد و ضربانهای قلب ثبت شده در آخرین<br />
دقیقهازهردومرحلهبرآوردگردید(9).<br />
این<br />
آزمون دوچرخۀ کارسنج<br />
آزمون توان هوازی بیشینۀ نوجوانان را بر اساس<br />
جنس و بیشینۀ ضربان قلب برآورد کرد. برای<br />
این منظور از دوچرخۀ کارسنج مونارک<br />
با تنظیم ارتفاع<br />
60<br />
.PWC195<br />
•<br />
(Ergometer C839E Monark)<br />
Body Composition Analizer 3.0<br />
2<br />
PWCGs212<br />
.<br />
60<br />
195 ضربه/<br />
30<br />
30<br />
•<br />
(Ergometer C839 Monark)<br />
1. Graded Exercise Test Treadmill<br />
2. Geneder-Specific Physical Work Capacity<br />
(Clubtrak3.0, Quinton Instruments)<br />
4 / 3 تا5 7 /<br />
2 / 5<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینه نوجوانان؛ مقایسه پنج پروتکل<br />
102<br />
2<br />
(5RFT)<br />
.<br />
5<br />
صندلی برای هر آزمودنی استفاده شد. این آزمون از •<br />
3 مرحلۀ3 دقیقهایباسرعترکاب60 دوردردقیقه<br />
تشکیل شد. فشار کار در مرحلۀ تا 60 وات بر<br />
اساس وزن آزمودنی، و در مرحلۀ دوم و سوم 30 تا<br />
وات، بر پایۀ ضربان قلب آزمودنی در آخرین<br />
دقیقۀ مرحلۀ اول تعیین شد. ضربان قلب در هر دقیقه<br />
از فعالیت با ضربانشمار دوچرخۀ مونارک کنترل<br />
شد. بالاترین ظرفیت کار در این آزمون رسیدن<br />
بود. بدین<br />
ضربان قلب فعالیت به<br />
ترتیب، حداکثر اکسیژن مصرفی نوجوانان<br />
(میلیلیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) با در نظر گرفتن ضربان<br />
قلب فعالیت در دقیقۀ آخر مرحلۀ دوموسوم آزمون،<br />
استراحتی و وات در دامنۀ ضربان قلب<br />
برآوردشد(16).<br />
آزمون مایل دویدن. این آزمون در زمین<br />
ورزش دانشگاه (با مسافت تقریبی350 متر) در<br />
شرایط محیطی درجۀ سانتیگراد و رطوبت<br />
نسبی انجام شد. به منظور اجرای مطلوب<br />
آزمون،ازنوجوانانخواستهشدباهدفگرمکردن،<br />
مسافت متر را به آهستگی راه بروند. سپس<br />
آزمودنیها با گامهای یکنواخت و سرعت زیربیشینۀ<br />
ثابتی که خود انتخاب کرده بودند مسافت<br />
را دویدند. زمان دویدن از آغاز حرکت و نیز زمان<br />
اتمام هر دور و تعداد دورها برای افراد ثبت شد.<br />
ضربان قلب (ضربان/ دقیقه) نیز با ضربان شمارهای<br />
پولار در هر دقیقه از زمان دویدن کنترل گردید.<br />
در این آزمون، بلافاصله پس از اتمام مسافت<br />
مایل، حداکثر اکسیژن مصرفی (میلیلیتر/<br />
کیلوگرم/ دقیقه) آزمودنیها با استفاده از مدت زمان<br />
پیمودهشده (دقیقه/ ثانیه)، ضربان قلب فعالیت، وزن<br />
آزمودنی(کیلوگرم) و، عاملجنس(مرد=1)برآورد<br />
شد(28).<br />
آزمون میدانی دقیقه دویدن این<br />
آزمون در زمین ورزش دانشگاه (با مسافت حدود<br />
350 متر) درشرایطمحیطی2 27± درجۀسانتیگراد<br />
و رطوبت درصد انجام گرفت. ابتدا از<br />
نوجوانان خواسته شد جهت گرم کردن خود مسافت<br />
متر را پیادهروی کنند. آنگاه آزمودنیها در مسیر<br />
متری، به مدت دقیقه و با حداکثر سرعت<br />
دویدند. همزمانباآغازآزمون،زماناجرادرهردور<br />
ثبت گردید. با پایان زمان دقیقه، اتمام آزمون با<br />
صدای سوت به آزمودنیها اعلام شد. ضربان قلب<br />
فعالیت (ضربان/ دقیقه) با ضربانشمارهای پولار<br />
ثبت شد. بیشترین ضربان قلب در انتهای آزمون<br />
ضربان قلب اوج در نظر گرفته شد. سپس از<br />
مسافت پیمودهشده در محاسبۀ حداکثر سرعت<br />
هوازی استفاده شد. در این آزمون<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی نوجوانان از طریق تبدیل<br />
مقادیر حداکثر سرعت هوازی ) max (VO و با استفاده<br />
از روابط لیگر و میرسیر به اوج اکسیژن مصرفی<br />
5<br />
4<br />
نسبی ±5 59<br />
5<br />
-1<br />
(km/h<br />
3<br />
)<br />
350<br />
350<br />
4321<br />
برآوردشد(26).<br />
.2<br />
اندازهگیریوبرآورداوجاکسیژنمصرفی<br />
اوجاکسیژنمصرفیبااستفادهازحداکثراکسیژن<br />
مصرفیهر آزمون به دستآمد. دراینروشپساز<br />
اندازهگیری و برآورد اکسیژن مصرفی بیشینۀ<br />
نوجوانان در هر آزمون، درصد حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی در آن آزمون نیز محاسبه و برآورد شد.<br />
سپس با استفاده از مقادیر مذکور، اوج اکسیژن<br />
مصرفی آزمودنیها از پروتکل مربوط تعیینشد(1).<br />
1. 1-Mile Track Jog (TJ)<br />
2. Five-Minute Running Field Test (5-RFT)<br />
3. Leger<br />
4. Mercier<br />
212<br />
1 مایل<br />
1<br />
اول 30<br />
212 ضربان/دقیقه<br />
1<br />
1<br />
27 ±3<br />
49<br />
±<br />
350<br />
5<br />
60<br />
Vo 2<br />
•<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
103<br />
بختیار ترتیبیان، اصغر عباسی، مهدی خورشیدی<br />
21<br />
.3<br />
اندازهگیری درصد حداکثر اکسیژن مصرفی،<br />
درصدحداکثرضربانقلبوواتپیک<br />
به منظور اندازهگیری درصد حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی نوجوانان، از روش سوین استفاده<br />
شد درصد حداکثر ضربان قلب فعالیت نیز با<br />
روش واسرمن به دست آمد همچنین<br />
اوج برونده توان با روش هاولی و همکاران (1992)<br />
اندازهگیریوبرآوردشد(10).<br />
(1994)<br />
.(29)<br />
1<br />
(1999)<br />
.(1)<br />
ج)تجزیهوتحلیلآماری<br />
بهمنظورتجزیهوتحلیلآماریدادههاابتدادرهر<br />
آزمون شاخص استاندارد معرفی شد. سپس قدر<br />
مطلق از شاخص استاندارد برای هر عامل به عنوان<br />
معیار انحراف از شاخص استاندارد محاسبه شد. از<br />
آزمونهای آماری تحلیل واریانس یکسویه، تی در<br />
در تجزیه و<br />
نمونههای مستقل،<br />
تحلیلدادههاوتفسیرنتایجاستفادهشد.<br />
2<br />
Post Hoc LSD<br />
یافتهها<br />
دراینپژوهشآزمونهای آماری، بر اساس<br />
انحراف میانگین تست مورد نظر از تست اصلی<br />
(شاخص) صورت گرفته است. این روش به منظور<br />
حذف احتمال اثرگذاری عوامل مختلف بر مقادیر<br />
حداکثر توان هوازی نوجوانان بوده است و نتایج زیر<br />
بهدستآمد.<br />
مقایسۀ قدر مطلق میانگین انحرافات مقادیر<br />
بیشینۀ اکسیژن مصرفی<br />
مایل دویدن با آزمون .GXT<br />
دادههای جدول و نمودار ستونی انحرافات در<br />
فاصلۀ اطمینان 95 درصد را نشان میدهد. در مقایسۀ<br />
آزمون ورزشی با بیشینۀ اکسیژن<br />
مصرفی برآوردی از آزمون میدانی مایل دویدن<br />
.1<br />
آزمونهای ،PWC195 212<br />
،PWCGs 5 دقیقه و 1<br />
1 2<br />
پروتکل ،GXT<br />
1<br />
تفاوت معناداری 15) ± 1 / 95 1 / میلیلیتر، =0 / 092 (p<br />
آزمون GXT<br />
4<br />
با نداشت و این آزمون از نظر برآورد<br />
توان هوازی بیشینۀ نوجوانان مشابه آزمون شاخص<br />
است.<br />
انحرافاوجاکسیژن<br />
مصرفیآزمونهای5 دقیقه،1 مایل،212،PWC195<br />
و، آزمونGXT،بااکسیژن مصرفی بیشینۀ<br />
هر آزمون. نمودار 2 ستونی انحرافات در فاصلۀ<br />
2. مقایسۀقدرمطلقمیانگین<br />
PWCGs<br />
جدول 2. شاخصهای توصیفی قدر مطلق میانگین انحراف حداکثر اکسیژن مصرفی<br />
، 5 دقیقه و 1 مایل دویدن از آزمون شاخص GXT (میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه)<br />
آزمونهای ،PWC195<br />
PWCGs212<br />
آماره<br />
متغیر<br />
اکسیژن مصرفی بیشینۀGXT PWC195 -<br />
اکسیژن مصرفی بیشینۀGXT PWC212 -<br />
اکسیژن مصرفی بیشینۀGXT - 1 مایل<br />
اکسیژن مصرفی بیشینۀGXT - 5 دقیقه<br />
بیشینه<br />
(میلیلیتر)<br />
کمینه<br />
(میلیلیتر)<br />
میانگین<br />
(میلیلیتر)<br />
انحراف استاندارد<br />
(میلیلیتر)<br />
4 / 28<br />
3 / 52<br />
1 / 15<br />
5 / 11<br />
12 / 62<br />
15 / 68<br />
1 / 95<br />
8 / 40<br />
4 / 60<br />
9 / 00<br />
0 / 20<br />
0 / 12<br />
19 / 00<br />
21 / 50<br />
4 / 20<br />
17 / 64<br />
1. David Swain<br />
2. Gold Standard Test<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینه نوجوانان؛ مقایسه پنج پروتکل<br />
104<br />
.3<br />
آزمون های توان هوازی بیشینه<br />
شکل 1. مقایسۀ قدر مطلق میانگین انحرافات اکسیژن<br />
مصرفی بیشینه (میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) در آزمونهای<br />
توان هوازی بیشینۀ نوجوانان پسر<br />
95<br />
5<br />
اطمینان درصد نشان میدهد که آزمون میدانی<br />
دقیقه دویدن در برآورد اوج اکسیژن مصرفی<br />
نوجوانان پسر، در مقایسه با مقادیر برآوردی بیشینۀ<br />
اکسیژن مصرفی خود (حداکثر اکسیژن مصرفی<br />
به دست آمده از پروتکل دقیقه دویدن) تفاوت<br />
رانداشت.<br />
معناداری<br />
مقایسۀ میانگین درصد اکسیژن مصرفی<br />
بیشینه، آزمونهای 1 مایل دویدن،<br />
و، با درصد اکسیژن مصرفی<br />
و بیشینۀ آزمون شاخص شکل<br />
ستونی انحرافات در فاصلۀ اطمینان<br />
درصد نشان میدهد که آزمون 1 مایل دویدن<br />
میانگین درصد اکسیژن مصرفی<br />
میانگین اکسیژن<br />
بیشینه و برابر با<br />
مصرفی بیشینه به میلیلیتر) با آزمون شاخص GXT<br />
میانگین درصد اکسیژن مصرفی<br />
میانگین اکسیژن<br />
بیشینه و برابر با<br />
مصرفی بیشینه به میلیلیتر) از نظر برآورد درصد<br />
اکسیژن مصرفی بیشینۀ نوجوانان پسر و با توجه به<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی به دست آمده از آزمون<br />
رانداشت.<br />
شاخص<br />
،PWC 195<br />
3<br />
95<br />
30<br />
.GXT<br />
GXT<br />
PWCGs212<br />
=67 / 47 ± 12 / 47)<br />
= 51 / 21±1 / 63<br />
= 52 / 54<br />
±<br />
85 / 47<br />
1 / 97<br />
±<br />
تفاوتمعناداری(381 = 0 / (p<br />
11 / 90)<br />
5<br />
001) 0 / میلیلیتر،735 =0 / (p<br />
انحراف از GXT بیشینه اکسیژن مصرفی<br />
/ (میلی لیتر کیلوگرم دقیقه<br />
/<br />
95% Confidence Interval<br />
20<br />
10<br />
0<br />
N =<br />
60<br />
60<br />
60<br />
VO2G195% VO2G212% VO2GMIL%<br />
شکل 2. مقایسۀ قدر مطلق میانگین انحرافات<br />
آزمونهای اوج اکسیژن مصرفی نوجوانان پسر<br />
از بیشینۀ اکسیژن مصرفی همان آزمون<br />
(میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه)<br />
شکل 3. مقایسه میانگین درصد اکسیژن مصرفی<br />
بیشینه آزمون های 1 مایل دویدن، PWC 195<br />
نوجوانان پسر<br />
212 ،<br />
GXT و PWCGs<br />
.4<br />
مقایسۀ قدر مطلق میانگین انحرافات درصد<br />
حداکثرضربانقلب، آزمونهای1 مایل،PWC195 ،<br />
و با آزمون استاندارد طلایی<br />
.GXT دادههای جدول 3 بر اساس قدر مطلق<br />
میانگین انحرافات نشان میدهد بین درصد حداکثر<br />
GXT<br />
،PWCGs212<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
105<br />
بختیار ترتیبیان، اصغر عباسی، مهدی خورشیدی<br />
ضربانهای قلب به دست آمده از آزمونهای 195<br />
میانگین درصد حداکثر<br />
ضربانهای قلب)،<br />
میانگین درصد حداکثر ضربانهای قلب)،<br />
میانگین درصد حداکثر ضربانهای<br />
قلب) با پروتکل شاخص تفاوت معناداری<br />
نداشت. اما تفاوت بین میانگین درصد حداکثر<br />
ضربان قلب آزمون 1 مایل دویدن میانگین<br />
درصد حداکثر ضربانهای قلب) در مقایسه با آزمون<br />
شاخصمعناداربود.<br />
اکسیژنمصرفیوبیشینۀبه دستآمده<br />
آمده از وات دو آزمون PWC195<br />
میانگین) و 212<br />
با حداکثر اکسیژن مصرفی (میلیلیتر) آزمون<br />
استاندارد طلایی (وات پیک) تفاوت معناداری<br />
وجودداشت.<br />
= 7 / 03 ± 3 / 59)<br />
=9 / 83 میانگین)<br />
±<br />
3 / 22) PWCGs<br />
بحثونتیجهگیری<br />
توان هوازی بیشینه، عموماً شاخص و روشی معتبر<br />
در برآورد تغییرات و وضعیت آمادگی قلبی-<br />
ریوی و اجزای هماتولوژی تحویل اکسیژن و<br />
سازوکارهای اکسیداتیو عضلات فعال است. نتایج<br />
= 97 / 20<br />
و GXT<br />
±<br />
64 / 3)<br />
= 80±8)<br />
PWCGs212<br />
GXT<br />
=95 / 80±3 / 21)<br />
PWC<br />
=91 / 8 ±8 / 7)<br />
5. مقایسۀ<br />
جدول 3. مقایسۀ قدر مطلق میانگین انحرافات درصد حداکثر ضربان قلب آزمونهای 1 مایل،<br />
GXT و، با آزمون استاندارد طلایی در نوجوانان پسر<br />
PWCGs212 ، PWC195<br />
آماره<br />
متغیر<br />
اختلاف (درصد حداکثر ضربان قلب -GXT<br />
اختلاف (درصد حداکثر ضربان قلبGXT (PWC195 -<br />
اختلاف (درصد حداکثر ضربان قلب 1مایل GXT دویدن)<br />
اختلاف (درصد حداکثر ضربان قلبGXT (PWC195 -<br />
(درصد حداکثر ضربان قلب -GXT 212<br />
اختلاف<br />
میانگین<br />
سطح<br />
معناداری<br />
0/449<br />
1 / 00<br />
0/001<br />
6 / 55<br />
(PWCGs 212<br />
-<br />
0/001<br />
5 / 55 (PWCGs<br />
اختلاف<br />
جدول 4. مقایسۀ قدر مطلق میانگین انحرافات اکسیژن مصرفی بیشینه (میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) در<br />
آزمونهای PWC195 و ، PWCGs212 با آزمون استاندارد طلایی (وات پیک) در نوجوانان پسر<br />
آزمون تی برای برابری واریانسها<br />
% 95 دامنۀ اطمینان اختلاف میانگین سطح معناداری<br />
کمینه بیشینه<br />
0/001<br />
2 / 80<br />
1/56<br />
3/ 4<br />
ازواتدوآزمونPWC195وPWCGs212باآزمون<br />
شاخصواتپیک. دادههایجدول4 براساس قدر<br />
مطلق میانگین انحرافات و آزمون تی در گروههای<br />
مستقل نشان میدهد بین اکسیژن مصرفی و<br />
بیشینۀ (میلیلیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) بهدست<br />
پژوهش حاضر نشان داد در مقایسۀ قدر مطلق<br />
میانگین انحرافات مقادیر بیشینۀ اکسیژن مصرفی در<br />
آزمونهای ارگومتری،<br />
دقیقه دویدن و مایل دویدن با آزمون ورزشی<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی به دست آمده از<br />
5 ،PWC212 ،PWC195<br />
1<br />
،GXT<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینه نوجوانان؛ مقایسه پنج پروتکل<br />
106<br />
1<br />
GXT<br />
1<br />
15) 1 / 95 ± 1 / میلیلیتر، =0 / 092 (p<br />
تفاوت<br />
مایل دویدن، با آزمون آزمون نشان<br />
معناداری<br />
نداد، و این آزمون توان هوازی بیشینۀ نوجوانان<br />
پسر را مشابه با آزمون شاخص GXT برآورد کرد.<br />
اما قدر مطلق میانگین انحراف در آزمونهای<br />
ارگومتری 28) ± 4 / 62 12 / میلیلیتر= PWC195 و<br />
PWC212 =15 / 68±3 / 52<br />
8 / 40 ± 5 / 11)<br />
و) آزمون میدانی 5 دقیقه<br />
میلیلیتر/ کیلوگرم/ دقیقه)<br />
دویدن معناداربود.<br />
متأسفانه تحقیقی که از چنین روش و آزمونهایی<br />
برای برآورد توان هوازی بیشینۀ نوجوانان پسر<br />
استفاده کند گزارش نشده است. اما کمپر<br />
برآورد حداکثر توان هوازی بیشینه با<br />
ساله را روشی معتبر و عینی<br />
تا در پسران گزارشکرد. اینمحققتأکیدکرددرآزمونGXT<br />
مخصوص نوجوانان تعداد بیشتری از آزمودنیهای<br />
نوجوانبهفلاتمیرسند(11).<br />
مایل نیز فابیو بورانی و<br />
در آزمونهای دویدن فردریکسن<br />
همکاران (6)، گریگور و همکاران و لارسن و همکاران<br />
و همکاران گزارش کردند چون کار مکانیکی انجام شده در<br />
مایل، به دلیل درگیری<br />
حین اجرای آزمون واحدهای حرکتی اضافهتر بیشتر است، مقادیر<br />
واقعیتری از حداکثر اکسیژن مصرفی را (در سطح<br />
برآورد میسازد. اما برآورد این<br />
آزمون از<br />
شاخص از طریق آزمونهای ارگومتری برخوردار بوده<br />
پراکندگی چشمگیری بالایآزمون5 دقیقه<br />
است<br />
تا<br />
با حداکثر اکسیژن مصرفی نوجوانان پسر، ضعف احتمالی آزمودنیها در حفظ<br />
سرعت دویدن در شدتی برابر با اوج ضربان قلب،<br />
حصول به فلات حداکثر اکسیژن مصرفی را مورد<br />
تردیدقرارمیدهد(26).<br />
در پژوهش حاضر، ویژگیهای تشکیلدهندۀ<br />
آزمون مایل، تقریباً مشابه آزمون بود،<br />
چنانکهمیتوانبهضربانقلباستیدیاستیتفعالیت<br />
(ضربان/ دقیقه)،وزنآزمودنیها(کیلوگرم) و، جنس<br />
آزمودنیها (پسران= اشاره کرد از سوی<br />
دیگر علیرغم وجود تفاوت در شدت اجرای<br />
با آزمون 1 مایل دویدن، عدم اختلاف<br />
آزمون 1 مایل را با GXT میتوان به معادلات مربوط<br />
به دو پروتکل نیز نسبت داد (31). بنابراین در برآورد<br />
حداکثر اکسیژنمصرفی، بهمنظورکاهشهزینههاو<br />
سهولت اجرا و صرفهجویی زمانی و دقت بالای<br />
اندازهگیری، آزمون مایل دویدن برای پسران<br />
نوجوانتوصیهمیشود.<br />
نتایج این پژوهش در خصوص مقایسۀ میانگین<br />
انحراف اوج اکسیژن مصرفی در<br />
مایل و 5 دقیقه با اکسیژن<br />
مصرفی بیشینه همان آزمون نشان داد که آزمون<br />
میدانی دقیقه دویدن میلیلیتر/ کیلوگرم/<br />
دقیقه، 0= / 735 p) در برآورد اوج اکسیژن مصرفی<br />
نوجوانان پسر، هنگامی که با مقادیر برآوردی<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی خود آزمون دقیقه<br />
مقایسه میشد تفاوت معناداری نداشت. بدین<br />
ترتیب که آزمون 5 دقیقه دویدن و<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی آزمون دقیقه دویدن<br />
اختلاف وجود ندارد. در حالی که بین اوج اکسیژن<br />
مصرفی با بیشینۀ اکسیژن مصرفی<br />
میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه)، و<br />
با حداکثر اکسیژن<br />
اوج اکسیژن<br />
GXT<br />
.(31)<br />
آزمونهای ،GXT<br />
5<br />
5<br />
1<br />
0 / 001)<br />
(1<br />
1<br />
آزمون GXT<br />
1 ،PWC212 ،PWC195<br />
بین Peak VO 2<br />
195<br />
PWC195<br />
3 / 08 ± 1 / 76) PWC<br />
مصرفی PWC212<br />
مصرفی85)PWC212 2میلیلیتر / 16±1 / / کیلوگرم<br />
1. Peak VO2<br />
5<br />
(1991)<br />
آزمون GXT<br />
(2002)<br />
(r<br />
PWC<br />
=0 / 90<br />
،(9)<br />
r<br />
1<br />
1<br />
23<br />
،(7)<br />
12<br />
(GXT<br />
10) تا (%15<br />
(21). علیرغمهمبستگی<br />
=0 / 50)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
107<br />
بختیار ترتیبیان، اصغر عباسی، مهدی خورشیدی<br />
/<br />
دقیقه)، و اوج اکسیژن با حداکثر<br />
میلیلیتر<br />
اکسیژن مصرفی<br />
کیلوگرم دقیقه) و، اوج اکسیژن مایل با<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی مایل<br />
میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) تفاوت معناداری وجود<br />
داشت.<br />
متأسفانه پژوهشی که چنین روش و آزمونهایی را<br />
برای مقایسه اوج اکسیژن مصرفی و حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی هر آزمون در نوجوانان پسر به کار برده باشد<br />
تاکنونگزارشنشدهاست.ولیمکموریوهمکاران<br />
اوج اکسیژن مصرفی پسران را در آزمون<br />
ارگومتری و در ضربان<br />
برابر میلیلیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، و در<br />
برای همان آزمودنیها و در ضربان قلب<br />
برابر1±6 48 / میلیلیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، و<br />
در آزمون برابر میلیلیتر/<br />
کیلوگرم/ دقیقهگزارشکرد.<br />
مایکلوهمکاران(22) ازروشاندازهگیریاوج<br />
اکسیژن مصرفی برای ارزیابی توان هوازی<br />
ورزشکاران جوان استفاده کردند. در این نوع<br />
آزمون، درگیری واحدهای حرکتی بیشتر است و<br />
اطلاعات ارزشمندی از اندازهگیری توان هوازی<br />
بیشینۀ نوجوانان به دست میآید بررسی منابع<br />
علمی نشان داده است اوج اکسیژن مصرفی هر<br />
آزمون از حداکثر اکسیژن مصرفی آن آزمون<br />
پایینتر است. اما ارتباط خطی بین اوج اکسیژن<br />
مصرفی و حداکثر<br />
تأکیدمحققاناست(10،4).<br />
در پژوهش حاضر، در مقایسۀ اوج اکسیژن<br />
مصرفی و حداکثر اکسیژن مصرفی هر پروتکل<br />
متوجه میشویم<br />
از نظر دو متغیر مذکور با یکدیگر اختلاف اندکی<br />
دارند. به عبارت دیگر، اوج آنها به حداکثر اکسیژن<br />
مصرفیخودشانبسیارنزدیکاست. امادرآزمون1<br />
مایل این تفاوت بسیار است و مقادیر اوج اکسیژن<br />
مصرفی بسیار پایینتر از مقادیر حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی آن است، زیرا این اختلاف زیاد به علت<br />
زیربیشینهبودناینپروتکلبودهاستوبرایبرآورد<br />
اوجاکسیژنمصرفی،آزمونمناسبینیست.<br />
اما نکتۀ جالب توجه آن است که در آزمون<br />
دقیقه، اوج اکسیژن مصرفی به دست آمده با حداکثر<br />
اکسیژن مصرفی یکسان است. لذا، در شاخصهای<br />
اوج اکسیژن مصرفی، پروتکل 5 دقیقه برآورد دقیق<br />
و مطلوبی از اوج اکسیژن مصرفی نشان می دهد. لذا<br />
برای اندازهگیری و برآورد آن، آزمون دقیقه<br />
دویدنتوصیهوپیشنهادمیشود.<br />
نتایج تحقیق حاضر در مقایسۀ میانگین درصد<br />
اکسیژن مصرفی و بیشینۀ آزمونهای<br />
و نوارگردان و مایل<br />
دویدن با آزمون شاخص GXT نشان داد آزمون<br />
مایل دویدن از نظر برآورد درصد حداکثر اکسیژن<br />
و<br />
مصرفی<br />
میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه اکسیژن مصرفی بیشینه) با<br />
درصد حداکثر اکسیژن مصرفی آزمون شاخص<br />
و برابر با<br />
5<br />
5<br />
ارگومتری 195<br />
1<br />
1<br />
،GXT<br />
برابر ± 1 / 63 31 52 /<br />
،PWC212<br />
%67 / 47 ± %12 / 47)<br />
PWC<br />
52 / 54 ± 1 / 97 %85 / 47 ± 11 / 90) GXT<br />
میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه)تفاوتمعناداری(381 =0 / (p<br />
نداشت. بدین ترتیب که آزمون مایل با درصد 1<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی پایینتر، مقادیر بالاتری از<br />
اکسیژن مصرفی بیشینۀ نوجوانان پسر برآورد<br />
میکرد.<br />
متأسفانه چنین الگو و روش پژوهشی که به<br />
مقایسۀ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی با آزمون<br />
شاخص در نوجوانان پسر بپردازد گزارش نشده<br />
است. بررسی منابع علمی مربوط نشان داده است با<br />
مصرفی GXT<br />
/ 7 / 79 ± 6 / 50)<br />
مصرفی 1<br />
16 / 57 ± 6 / 28) 1<br />
قلب ± 12 183<br />
44 / 6 ± 5 / 3<br />
.(7)<br />
GXT<br />
اکسیژن مصرفی 97) =0 / (p مورد<br />
آزمونهای PWC195 و PWC212<br />
،(16)<br />
PWC195<br />
37 / 7 ± 1 / 1<br />
آزمون GXT<br />
194±8<br />
PWC212<br />
/<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینه نوجوانان؛ مقایسه پنج پروتکل<br />
108<br />
افزایش درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به حداکثر<br />
اکسیژن مصرفی نزدیک میشویم اما در<br />
پژوهش حاضر، این نتیجه به دست آمد که آزمون<br />
ورزشی که درصد شدت و فعالیت آن (درصد<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی) پایینتر باشد، ولی معادلۀ<br />
آن پروتکل، برآورد دقیقتری از حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی را نسبت به آزمون استاندارد طلایی نشان<br />
دهد، مناسب و رواست، به طوری که آزمودنی با<br />
شدت کار پایینتر (درصد حداکثر اکسیژن مصرفی<br />
پایینتر) و بدون تحمل فشار کار بیشینه، به مقادیر<br />
واقعیتری(بالاتر) ازحداکثراکسیژنمصرفیدست<br />
می یابد.<br />
در این تحقیق، آزمون مایل دویدن چنین<br />
ویژگی ای داشت (8). نتایج این پژوهشنشانداددر<br />
مقایسۀ قدر مطلق میانگین انحرافات درصد حداکثر<br />
ضربان قلب آزمونهای مایل دویدن، آزمونهای<br />
ارگومتری و آزمون نوارگردان با آزمون<br />
استاندارد طلایی، بین درصد حداکثر ضربان قلب<br />
و)<br />
تفاوت<br />
و<br />
معناداری وجود نداشت، چنانکه درصد فشار کار در<br />
این سه آزمون، نسبت به آزمون زیربیشینۀ مایل<br />
دویدندرسطحبالاتریقرارداشت.<br />
ولروهمکاران و گری لارسن و همکاران<br />
اهمیت کاربرد درصد حداکثر ضربان قلب را<br />
دربرآوردرواییوخطایبرآوردتوانهوازیبیشینۀ<br />
نوجوانان گزارش کردند. اما در آزمونهای ارزیابی<br />
توان هوازی بیشینه، حصول نوجوانان پسر به حداکثر<br />
درصد ضربان قلب هنوز هم مورد جدل پژوهشگران<br />
است. چنانچه سوان و همکاران گزارش<br />
کردنددرصدحداکثرضربانقلبنمیتواندمعادلبا<br />
درصدحداکثراکسیژنمصرفیباشد(24).<br />
در تحقیق حاضر برای نخستین بار از آزمونهای<br />
روا که مخصوص پسران نوجوان بود، و از نظر مدت<br />
زمان اجرای آزمون، محدودیت آزمونهای<br />
درازمدت و کوتاهمدت را نداشت، استفاده شد.<br />
جلوگیری از افت انگیزش آزمودنیها در تحمل و<br />
ادامۀ آزمونها از ویژگیهای پروتکلهای مذکور بوده<br />
است همچنین نتایج پژوهش حاضر در مقایسۀ<br />
قدر مطلق میانگین انحرافات اکسیژن مصرفی و<br />
بیشینۀ به دست آمده از وات دو آزمون PWC195 و<br />
با آزمون شاخص واتپیکنشاندادبین<br />
مقادیراکسیژنمصرفیوبیشینۀ(میلیلیتر<br />
دقیقه) به دست آمده از وات آزمونPWC195<br />
.(9)<br />
PWC212<br />
/ کیلوگرم<br />
/<br />
59) 7 / 03±3 / میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه)وPWC212<br />
9 / 83 ± 3 / 22)<br />
میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) با حداکثر<br />
اکسیژن مصرفی آزمون شاخص وات پیک تفاوت<br />
معناداری وجود داشت. این دو آزمون اکسیژن<br />
مصرفیبیشینهرابابیشتخمینیوکمتخمینیبرآورد<br />
کردند.<br />
از آنجا که هر دو پروتکل ارگومتری<br />
برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی را از وات به دست<br />
میآورند میلیلیتر به ازای هر وات) و با توجه به<br />
اینکهحداکثرواتاعمالشدهدرایندوآزمون180<br />
وات است (شدت پایین کار)، در نتیجه این آزمونها<br />
برآورد دقیق و صحیحی از حداکثر اکسیژن مصرفی<br />
نوجوانان پسر به علت پایین بودن شدت کار نشان<br />
نمیدهند. لذا، هنگامی که این دو آزمون با پروتکل<br />
واتپیککهشدتکارآنبراساس<br />
وات به ازای 5 کیلوگرم به عنوان شدت کار اولیه<br />
و محاسبۀ وات فینال طراحی شده است مقایسه<br />
میشوند، اختلاف مقادیر نشاندهنده، اشکال در<br />
آزمونهایPWC است.<br />
چون در تحقیق حاضر حداکثر اکسیژن مصرفی<br />
PWC<br />
استاندارد33 3 /<br />
12)<br />
.(14)<br />
GXT<br />
1<br />
1<br />
آزمونهای PWC212 95 / 80 ± 3 / 21) PWC195<br />
(91 / 8 ± 8 / 7) GXT (97 / 2 ± 64 / 3)<br />
1<br />
(1997)<br />
(30)<br />
(13)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
109<br />
بختیار ترتیبیان، اصغر عباسی، مهدی خورشیدی<br />
حاصل از آزمونهای با حداکثر اکسیژن<br />
مصرفیحاصلازآزموناستانداردطلاییواتپیک<br />
تفاوت معناداری داشت، بنابر این دو آزمون مذکور<br />
با کم و بیشتخمینی همراه اند. متأسفانه پژوهشی که<br />
به چنین مقایسهای در نوجوانان پسر بپردازد و از<br />
الگوی پیک وات استفاده کند گزارش نشده است.<br />
ولی، هاولی و همکاران ارتباط خطی بین<br />
حداکثر اکسیژن مصرفی و وات پیک را گزارش<br />
کردند(10).<br />
در مجموع یافتههای تحقیق، شواهدی را نشان<br />
میدهدکهآزمون1 مایلدویدن،توانهوازیبیشینۀ<br />
نوجوانان پسر را با دقت زیاد و مشابه<br />
برآورد میکند. همچنین این آزمون آزمون مطلوبی<br />
را معرفی می کند که با درصد حداکثر اکسیژن<br />
مصرفی کمتر، مقادیر بالاتری از اکسیژن مصرفی<br />
بیشینۀنوجوانانرابرآوردمیکند. به علاوه،آزمون5<br />
دقیقه دویدن، آزمون بسیار مناسب و روا جهت<br />
برآورد اوج اکسیژن مصرفی نوجوانان پسر هنگامی<br />
است که با حداکثر اکسیژن مصرفی همان آزمون<br />
مقایسه می شود. ولی، هنگامی که درصد فشار کار یا<br />
درصد حداکثر ضربان قلب فعالیت مورد نظر باشد،<br />
آزمونهایارگومتریPWC195وPWC212درنیل<br />
به ضربانهای قلب بالاتر مورد توجه قرار میگیرد. اما<br />
تحمل سطح بالای ضربانات قلب برای کودکان و<br />
نوجوانان در حین اجرای آزمونهای توان هوازی<br />
بیشینه هنوز مورد بحث و جدال است. از آن گذشته،<br />
آزمونهای ارگومتری و در<br />
مقایسه با آزمون استاندارد وات پیک، حداکثر<br />
اکسیژن مصرفی نوجوانان پسر را با کمتخمینی و<br />
بیشتخمینیبرآوردمیسازند.<br />
،PWC212<br />
PWC195<br />
آزمون GXT<br />
PWC<br />
(1992)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینه نوجوانان؛ مقایسه پنج پروتکل<br />
110<br />
منابع<br />
ترتیبیان، بختیار، و مهدی خورشیدی،<br />
تیمورزاده، تهران.<br />
1385. برآورد شاخصهای فیزیولوژیک در ورزش (ازمایشگاهی- میدانی). چاپ اول،<br />
2. Armstrong, N., J.R. Welsman, A.M. Nevil, & B.J. Kirby (1999). “Modeling Growth and Maturation<br />
Changes in Peak Oxygen Uptake in 11- 12 yr olds”. J Appl Physiol. (87): 2230-2236.<br />
3. Duncan, G. E., E.T. Howley, & B.N. Johnson (1997). “Applicability of VO 2max Criteria: Discontinuous<br />
Versus Continuous Protocols”. Med Sci Sports Exerc. (29): 273-278.<br />
4. Eisenmann, J.C., J.M. Pivarnik, & R.M. Malina (2001). “Scaling Peak VO 2 to Body Mass in Young Male<br />
and Female Distance Runners”. J Appl Physiol. (90): 2172-80.<br />
5. e Sliva, O. B. & D.C. Sobral Filho (2003). “A New Proposal to Guide Velocity and Inclination in the Ramp<br />
Protocol for the Treadmill Ergometer”. Arq Bras Cardiol. (81): 524-32.<br />
6. Fabio, Borrani, Robin Candau, Stephane Perrey, Guillanme Y. Millet, et al. (2003). “Does the Mechanical<br />
Work in Running Change During the VO 2 Slow Component?”. Med Sci Sports Exerc. (35): 550-579.<br />
7. Fredriksen, P.M. and Thaulow (1998). “Aerobic Capacity in Children and Adolescents- Nordic Results<br />
over the Past 45 Years”. Tidsskr Nor laegeforen. (118): 3106-10.<br />
8. Gorn, M., D.A. Fields, G.R. Hunter, S.L. Herd, & R.L. Weinsier (2000). “Total Body Fat Does Not<br />
Influnce Maximal Aerobic Capacity”. International Journal of Obesity. (24): 841-848.<br />
9. Gregor J. Welk, Charles B. Corbin & Darren Dale. (1993). “Measurement Issue in the Assessment of<br />
Physical Activity in Children”. Research Quarterly for Exercise and sport. (71): 59-73.<br />
10. Hawley, Johan , A. Noakes, & D. Timothy (1992). “Peak Power Output Predicts Maximal Oxygen Uptake<br />
and Performance Time in Trained Cyclists”. Eur J Appl Physiol. (65): 79-83.<br />
11. Kemper, HC. (1991). “Sources of Variation in Longitudinal Assessment of Maximal Aerobic Power in<br />
Teenage Boys and Girls: The Amsterdam Growth and Health Study”. Human Bio. (63): 533-43.<br />
12. Kline, G.M., J.P. Porcari, & R. Hintermeister (1993). “Estimation of VO 2max from a One Mile Track<br />
Walk, Gender, Age, and Body Weight”. Med Sci Sports Exerc. (19): 253-259.<br />
13. Larsen, G. E., J.D. George, J.L. Alexander, G.W. Fellingham, S.G. Aldana, & A.C. Parcell (2002).<br />
“Prediction of Maximum Oxygen Consumption from Walking, Jogging or Running”. Research Quarterly<br />
for Exercise and Sport. (73): 66-72.<br />
14. Lazzer, S., Y. Boirie, A. Bitar, I. Petit, M. Meyer, & M. Vermorel (2005). “Relationship between<br />
Percentage of VO 2max and Type of Physical Activity in Obese and None-Obese Adolescents”. J Sports Med<br />
Phys Fitness. (45): 13-19.<br />
15. Lockwood, P. A., J.E. Yoder, & P.A. Deuster (1997). “Comparison and Cross-Validation of Cycle<br />
Ergometry Estimates of VO 2max ”. Med Sci Sports Exerc. (29): 1513-1520.<br />
16. Mcmurray, R. G., W.K. Guion, B.E. Ainsworth, & J.S. Harrell (1998). “Predicting Aerobic Power in<br />
Children”. J Sports Med Phys Fitness. (38): 227-33<br />
17. Myers, J., D. Walsh, N. Buchanan, & V.F. Froelicher (1989). “Can Maximal Cardiopulmonary Capacity<br />
be Recognized by a Plateau in Oxygen Uptake?” Chest. (96): 1312-12.<br />
18. Paterson, D. H., D.A. Cunningham, & A. Donner (1981). “The Effect of Different Treadmill Speeds on the<br />
Variability of VO 2max in Children”. Eue J Appl Physiol. (47): 113-122.<br />
19. Pivarnik, J. M., M.C. Dwyer, & M.A. Lauderdale (1996). “The Reliability of Aerobic Capacity (VO 2max )<br />
Testing in Adolescent Girls”. Research Quarterly for Exercise and Sport. (67): 345-348.<br />
20. Pivarnik, J. M., J.E. Fulton, W.E. Taylor, & S.A. Sinder (1993). “Aerobic Capacity in Black Adolescent<br />
Girls”. Research Quarterly for Exercise and Sport. (64): 202-207.<br />
21. Rowland, T. W. (1993). “Aerobic Exercise Testing Protocols”. Pediatric Laboratory Exercise Testing:<br />
Clinical Guidelines. (pp. 19-41). Champaign, IL: Human Kinetics.<br />
22. Saunders, M.J., E.M. Evans, S. Arngrimsson, J.D. Allison., & K.J. Curenton (2003). “Endurance Training<br />
Reduce End-Exercise VO 2 and Muscle Use during Submaximal Cycling”. Med Sci Sports Exerc. (35): 257-<br />
262.<br />
23. Siconolfi, S. F., E.M. Cullinane, R.A. Carleton, & P.D. Thompson (1982). “Assessing VO 2max in<br />
Epidemiologicstudies: Modification of the Astrand-Ryhming Test”. (14): 335-338.<br />
24. Swain , D.P., & B.C. Leutholtz (1997). “Heart Rate Reserve Is Equivalent to %VO 2 Reserve, not to<br />
%VO 2max ”. Med Sci Sports Exerc. (29): 410-414.<br />
25. Thomas, J. R. & J.K. Nelson (1990). Research Methods in Physical Activity. 2th ed , Chmpaign: Human<br />
Kinetics. pp. 129-178.<br />
.1<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
111<br />
بختیار ترتیبیان، اصغر عباسی، مهدی خورشیدی<br />
26. Tong, T. K. & B.C. Chow (2001). “Reliability of a 5- min Running Field Test and Its Accuracy in VO 2max<br />
Evaluation”. J Sports Med Phys Fitness. (41): 318-23.<br />
27. Turley, K. R. & J.H. Wilmore (1997). “Cardiovascular Responses to Tredmill and Cycle Ergometer<br />
Exercise in Children and Adults”. (83): 984-957.<br />
28. Vehrs, P., D. George, & G.W. fellingham (1998). “Prediction of VO 2max , During and After 16 Weeks of<br />
Endurance Training”. Research Quarterly for Exercise and Sport. (69): 297-303.<br />
29. Wasserman, G. (1999). Principles of Exercise Testing and Interpration. 3rd , Lippincol: William, Wilkins.<br />
30. Weller, I.M., S.G.Thomas, P.N. Corey, & M.H. Cox (1992). “Selection of a Maximal Test Protocol to<br />
Validate the Canadian Aerobic Fitness Test”. Can J Sports Sci. (17): 154.<br />
31. Zwiren, LD., P.S. Freedson, W. Sharon, & J.M. Rippe ( 1991). “Estimation of VO 2max : A Comparative<br />
Analysis of Five Exercise Tests”. Research Quarterly for Exercise and sport. (62): 73-78.<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
برآورد شاخصهای توان هوازی بیشینه نوجوانان؛ مقایسه پنج پروتکل<br />
112<br />
<strong>سفید</strong><br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
مقایسۀ برخی مهارتهای روانی<br />
تکواندوکاران زن برتر و غیربرتر<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386<br />
113<br />
اکرم جعفری؛<br />
پژوهشگران جوان<br />
*<br />
<br />
<br />
دانشجوی دکتری تربیتبدنی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، باشگاه<br />
محمد رضا مرادی؛ دانشجوی دکتری تربیتبدنی دانشگاه تهران،<br />
پروین رفیعی نیا؛ دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس<br />
چکیده:<br />
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از مقایسۀ برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیربرتر. جامعۀ<br />
آماری این تحقیق را تمامی دختران تکواندوکار شرکتکننده در مسابقات انتخابی تیم شهر تهران در سال 1384<br />
تشکیل می دهد که جمعاً 152 نفر بودند. از میان نفرات اول تا سوم وزنهای هشتگانه، 15 نفر به صورت هدفمند<br />
تکواندوکار برتر و 15 نفر به صورت تصادفی ساده از میان تکواندوکارانی که به مقامی دست نیافته بودند افراد<br />
غیربرتر انتخاب شدند. به منظور جمعآوری اطلاعات از پرسشنامۀ ارزیابی مهارتهای روانی انستیتوی ورزش<br />
استرالیای جنوبی<br />
تاریخ دریافت: 85/2/18<br />
تاریخ تصویب: 85/10/12<br />
(SASI)<br />
استفاده شد. نتایج بیانگر پایینتربودن مهارت انگیزش<br />
(p < %5)<br />
و بالاتربودن<br />
مهارتهای تمرکز و تصویرسازی ذهنی (%5> p) در افراد برتر است. در دیگر مهارتهای روانی بین افراد برتر و<br />
غیربرتر تفاوت معناداری مشاهده نشد (%5> p). با توجه به این یافتهها میتوان گفت تمرکز و تصویرسازی در<br />
موفقیت تکواندوکاران اهمیت بیشتری دارند و شایسته است در برنامهریزی و آمادهسازی تکواندوکاران در<br />
رقابتها مورد توجه بیشتر مربیانوروانشناسان ورزشی قرار گیرند.<br />
واژگان کلیدی :<br />
انگیزش، تمرکز، اعتماد به نفس، کنترل سطح انرژی روانی، تصویرسازی ذهنی، هدفگزینی،<br />
تکواندوکار برتر و غیربرتر.<br />
مقدمه * E-mail: Jafari202002@yahoo.com<br />
یکی از ابعاد مهم و شاید مهمترین بعد علمی<br />
ورزش، مبحث روانشناسی است. به طور کلی<br />
اجرای بهینۀ مهارتهای ورزشی به وجود سه نوع<br />
آمادگی جسمانی، مهارتی، و روانی وابسته است. از<br />
آنجاکهروشهایمختلفتمرینیوشیوههایاجرای<br />
مهارت، تکامل یافتهاند و فاصلۀ بین قهرمانان به چند<br />
هزارم ثانیه و چند میلیمتر کاهش پیداکرده است، به<br />
نظر میرسد تفاوت عملکرد قهرمانان بیش از هر<br />
زمانیبهآمادگیروانیآنهامربوطباشد(3).<br />
با پیشرفت علم روانشناسی، بحث مهارتهای<br />
روانی در اجرای مهارتهای ورزشی از اهمیت<br />
بسزایی برخوردار شده است. قبلاً به اهمیت<br />
آمادهسازی جسمانی تأکید می شد، در حالی که<br />
امروزهروانشناسانورزشی، مربیان، و ورزشکاران<br />
هرچه بیشتر بر آماده سازی روانی توجه و تأکید<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
114 مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیربرتر<br />
می کنند (17). همچنیناستفاده از مهارتهای روانی،<br />
پیشرفت قابل ملاحظه ای در عملکرد ورزشکاران<br />
حرفه ای، المپیک، و سطوح دانشگاهی به وجود<br />
آورده است<br />
به عقیدۀ هکر اغلب، کمبود های روانی<br />
است که ورزشکاران نخبه را از اجرای بهینه در<br />
تمرین و مسابقات بازمی دارد، نه اشتباهات و<br />
کمبود های فیزیکی به نظر لئون<br />
بیشترین عامل در موفقیت یا عدم موفقیت<br />
ورزشکاران نخبه و غیرنخبه به عوامل روانی آنها<br />
مربوطاست(21).<br />
جانگ در تحقیقی دربارۀ فوتبالیستهای<br />
حرفهاینشاندادهمداشتنعملکردجسمانیعالیو<br />
هم داشتن مهارتهای روانی در سطح بالا برای<br />
عملکرد مناسب لازم است. به نظر وی ورزشکارانی<br />
که سطوح عملکرد متفاوتی دارند احتمالاً سطوح<br />
مهارتهای روانی متفاوتی نیز دارند. تعیین عوامل<br />
روانی مؤثر بر عملکرد فوتبالیستها اطلاعات مفیدی<br />
را برای آمادهسازی ورزشکاران در رقابتها فراهم<br />
می آورد وینتر(1993) به منظور مقایسۀ<br />
مهارتهای روانی ورزشکاران پرسشنامهای طراحی<br />
کرد که شامل مهارت روانی انگیزش، تمرکز،<br />
اعتماد به نفس، کنترل حالتهای روانی، تصویرسازی<br />
ذهنی،وهدفگزینیاست(30).<br />
انگیزش به مجموعه ای از عوامل شخصیتی و<br />
متغیرهای اجتماعی گفته می شود و زمانی که<br />
وظیفه ای برعهدۀ فرد گذاشته می شود و نیز هنگامی<br />
که در جریان شرکت در مسابقه یا تلاش برای کسب<br />
برتری، با دیگران مقایسه و ارزشیابی می شود،<br />
موجباتشرکتفردرادرآنفعالیتفراهممی سازد<br />
.(24)<br />
ریسوهمکاران(2001) معتقدندمهمترینعامل<br />
دخیل در ورزشها لذت درونی از تمرین جسمانی<br />
است و ورزشکاران در مقایسه با غیرورزشکاران<br />
انگیزۀپیشرفتبالاتریدارند(23). البتهتبیینارتباط<br />
بین برانگیختگی و عملکرد ورزشی غالباً، بر اساس<br />
معکوس یرکس و دادسون و نظریۀ<br />
برانگیختگیبهینهاست(20).<br />
تمرکز فعالیتی شناختی است برای نگهداری<br />
کانون توجه ذهنی و بدنی در اجرای تکلیف<br />
حرکتی؛ همچنین آن را توانایی ورزشکار در توجه<br />
به مرتبطترین محرک (مانند حرکت بازیکن مقابل)<br />
تعریف کردهاند تمرکز یکی از مهارتهای<br />
اساسیولازمدرعملکردبهینۀورزشیاست. تمرکز<br />
در حقیقت، توجه باریکشده یا تثبیت توجه بر<br />
محرک مورد نظر و قدرت حفظ آن است. به عبارت<br />
دیگر،تمرکزعبارتاستازتواننگهداریتوجهبر<br />
محرک انتخاب شده در زمان معین و معمولاً آن را<br />
ظرفیتتوجهمی نامند(26).<br />
نتایج بررسی کر و کاکس بیانگر آن<br />
است که سبکهای توجه بازیکنان موفق از سبکهای<br />
بازیکنان ضعیفتر متفاوت است. بازیکنان موفق<br />
محیطشان را کمتر «شلوغ» تصور میکنند و به نظر<br />
میرسد در محدودکردن توجه بهتر عمل میکنند.<br />
بازیکنان موفق راهبردهای آمادگی روانشناسی را<br />
قبل و طی بازی بسیار گستردهتر از بازیکنان دیگر به<br />
کار میگیرند و در هنگام فعالیت ورزشی بیشتر به<br />
راهبردهای شناختی به شکل تمرکز و برنامهریزی<br />
توجهدارندتابهراهبردهایتعدیلبرانگیختگی(20).<br />
اعتمادبهنفسدرجهایازاطمینانبهتواناییخود<br />
در لحظهای خاص برای اجرای عمل است. اعتماد به<br />
نفس به قابلیتها، مهارتهای فرد و شیوۀ اجرای تکلیف<br />
بستگی دارد یکی از مطالعات نشان میدهد<br />
ورزشکارانی که نمرۀ بالایی در نگرانی از اشتباهات<br />
(1991)<br />
.(18)<br />
.(7)<br />
فرضیۀ U<br />
(2002)<br />
.(26)<br />
(2000)<br />
.(16)<br />
(2000)<br />
6<br />
.(19)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
115<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، پروین رفیعی نیا<br />
به دست آوردهاند، اضطراب و تفکر منفی بیشتری<br />
قبل از رقابت، اعتماد به نفس پایینتر در ورزش،<br />
مشکل بیشتر در تمرکزوهمچنینواکنشهایمنفیبه<br />
اشتباهات دارند. از طرفی ورزشکارانی که در رقابتها<br />
بیشتر شکست را تجربه کرده بودند، اعتماد به نفس<br />
پایینتری در زمینههای ورزشی نشان دادند<br />
همچنین ورزشکاران موفق در مسابقات اعتماد به<br />
نفس بیشتری دارند و همین امر هم به موفقیت آنها<br />
کمکمیکند(15).<br />
هدفگزینی به مفهوم داشتن برنامه ای منظم و<br />
طبقهبندی شده از نظر ترتیب اهداف و تلاش در راه<br />
رسیدن به آنهاست. این مهارت به ورزشکار و مربی<br />
کمک می کند تا هدف و راه موفقیتآمیز رسیدن به<br />
هدف را بشناسد. از سوی دیگر، هدفگزینی،<br />
ارزیابی کیفیت و میزان پیشرفت را امکانپذیر<br />
میسازد (25). رابرتز و همکاران (1998) نشاندادند<br />
ورزشکارانی که از این مهارت استفاده می کنند از<br />
اضطراب کمتر، تمرکز بهتر، اعتماد به نفس بیشتر و<br />
عملکرد مطلوب تری برخوردارند. بهترین عملکرد،<br />
زمانی حاصل می شود که ورزشکار برای خود،<br />
هدف تعیین کند و چگونگی دستیابی به آن را در هر<br />
جلسۀتمرینودرهرمسابقهارزیابینماید(25).<br />
تصویرسازی ذهنی عبارت است از تجسم یک<br />
موقعیت. این روش به شیوه های گوناگون در بهبود<br />
بخشیدن اجرا به کاررفته است. این شیوه در تمرین<br />
ذهنیمهارتهایامرورعملکردهایبرجستهوشاخص<br />
قبلی به کار می رود. با یادآوری حس حرکتی مرتبط<br />
با عملکرد متعالی، ورزشکار به تکرار آن حرکت و<br />
بهبود آن امیدوار می گردد فلیچر در<br />
تحقیق خود دریافت ورزشکاران غیربرتر روشهای<br />
آرامشدهیرابهکارمیبرندتاشدتاضطرابخود<br />
را به حد مناسب و قابل کنترل پایین آورند، به طوری<br />
که آنها را قادر سازد علایم اضطراب را برای<br />
عملکرد،مفیدترتفسیرکنندواعتمادبهنفسبیشتری<br />
داشته باشند. در بررسی دیگر معلوم شد شناگران<br />
نخبه از تصویرسازی ذهنی در تسهیل عملکرد<br />
استفاده میکنند. در مطالعهای دیگر معلوم شد<br />
گلفبازها تصویرسازی ذهنی را برای کاهش<br />
هیجانات و شناختهای منفی به کار میبردند که به<br />
بهبودعملکردمی انجامد(13).<br />
کنترل سطح انرژی روانی به مفهوم کنترل افکار،<br />
احساسها و در واقع آگاهی یافتن بر بخشی از<br />
فعالیتهای ذهنی و درونی در جریان رویدادی مهم<br />
است برای انجام هر چه بهتر مهارت، لازم<br />
است ورزشکاران، محدودۀ بهینۀ انرژی روانی<br />
خود را پیداکنند. محدودۀ بهینه و مطلوب انرژی<br />
روانی در ورزشهای مختلفمتفاوت است. دربرخی<br />
ورزشها نظیر وزنهبرداری، قایقرانی، و دو و میدانی<br />
ورزشکاران به آمادگی جسمانی مناسب و انرژی<br />
روانی بالایی نیاز دارند. این ورزشها جزء مهارتهای<br />
ساده و درشت اند، در نتیجه سطح بهینه و مطلوب<br />
انرژی روانی در آنها بیشتر است. در مقابل، در<br />
ورزشهاییمثل تیراندازی، گلف،وبولینگکهجزو<br />
مهارتهای پیچیده و ظریف اند، تنش و فشار روانی<br />
زیاد ممکن است بر عملکرد ورزشی اثر منفی داشته<br />
باشد. این ورزشها به کنترل عضلانی دقیق و بنابراین<br />
احساس آرامش، خودکنترلی و آسودگی نیاز دارند<br />
.(12)<br />
.(30)<br />
اصلانخانی و شهیدی در مقایسۀ<br />
ویژگیهای روانشناختی دانشجویان ورزشکار و<br />
غیرورزشکار دریافتند شرکت در فعالیتهای بدنی و<br />
ورزش با رشد مهارتهای روانی مورد مطالعه رابطۀ<br />
مثبت دارد. در همۀ مهارتهای روانی موجود در این<br />
تحقیق، اختلاف معنی داری بین گروه ورزشکار و<br />
(1375)<br />
.(22)<br />
(2001)<br />
.(7)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
116 مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیربرتر<br />
غیرورزشکارمشاهدهشدودرهمۀمهارتهایروانی،<br />
ورزشکاران بالاتر از غیرورزشکاران بودند، بهغیر از<br />
مهارت انگیزش که اختلاف در دو گروه معنیدار<br />
نبود(1).<br />
تقیان(1380) درپژوهشخودبهایننتیجهدست<br />
یافت که میزان مهارت انگیزش در بازیکنان غیربرتر<br />
به طور معناداری بیشتر از بازیکنان برتر است، ولی<br />
دیگر مهارتهای روانی شامل تمرکز، اعتماد به نفس،<br />
کنترل حالتهای روانی، تصویرسازی ذهنی و<br />
هدفگزینی در بازیکنانبرتربهطورمعناداریبیشتر<br />
ازبازیکنانغیربرتربود(2).<br />
میهندوست مهارتهای روانی<br />
والیبالیستهای پسر نخبه و غیرنخبه را مقایسه کرد.<br />
نتایج این تحقیق نشان داد بازیکنان نخبه در تمامی<br />
مهارتهابهطورمعنیداریبرترازغیرنخبه هابودند(4).<br />
واعظ موسوی و سمندر تحقیقی را به<br />
منظور ایجاد هنجار و نیمرخ مهارتهای روانی<br />
رشتههای مختلف ورزشی طی پرسشنامۀ<br />
انجامدادند. براساسنتایجبهدستآمده،نمرۀکنترل<br />
حالات روانی ورزشکاران رشته های رزمی از<br />
رشته های دیگر بیشتر است، در حالی که در<br />
بوکسورهانمرۀانگیزشآنهاتاحدزیادیبالاست(5).<br />
هادی با استفاده از پرسشنامۀ<br />
مهارتهای روانی بازیکنان نخبۀ رشته های منتخب<br />
ورزشی شرکت کننده در مسابقات پسر مدارس<br />
متوسطۀ سراسر کشور را مقایسه کرد. طبق نتایج به<br />
دست آمده، بین مهارتهای روانی بازیکنان رشتههای<br />
انفرادی و گروهی، تفاوت معنی داری وجود ندارد.<br />
بین مهارتهای انگیزش، اعتماد به نفس، تمرکز،<br />
تصویرسازی ذهنی، و هدف مندی بازیکنان<br />
رشته هایمختلفتفاوتمعنی داریوجودندارد. در<br />
نهایت، بین مهارت کنترل سطح انرژی روانی<br />
بازیکنان نخبۀ رشته های مختلف، تفاوت معنی داری<br />
وجودندارد(3).<br />
مطالعات زیادی دربارۀ مهارتهای روانی<br />
ورزشکاراندررشتههایمختلفورزشیانجامشده<br />
است، ولی این تحقیقات در زمینۀ ورزشهای رزمی<br />
بسیار اندک است. ویزر و همکاران به این<br />
نتیجه دست یافتند که ورزشهای رزمی به واسطۀ به<br />
کارگیری فعالیتهای بدنی، تجربۀ گروهی، آموزش<br />
آرامشدهی، تمرکز، جرأت، جهتمندی، و<br />
صداقت در ارتباط خودپندارۀ افراد را افزایش<br />
میدهند(29).<br />
بل و چانگ (2002) آثار تمرینات تکواندو را بر<br />
خودپندارۀ زنان مطالعه کردند و در خودپندارۀ کلی<br />
و زیرمقیاسهای آن- یعنی هویت جسمانی و<br />
اجتماعی، و رضایت- تفاوتهای معناداری یافتند. بل<br />
و چانگ آثار آموزش تکواندو را بر شخصیت<br />
بررسی کردند. آنان پی بردند ورزش تکواندو علاوه<br />
بر تمرین جسمانی به تمرکز، خودکنترلی، و<br />
خویشتنداریمی انجامد.<br />
محققان دیگر بیان میکنند تمرینات تکواندو<br />
فواید روانشناختی زیادی دارد، از جمله افزایش<br />
عزت نفس، خودپنداری، استقلال فردی، توانایی به<br />
عهده گرفتن نقش رهبری، و کاهش پرخاشگری و<br />
اضطراب. از تمرینات تکواندو می توان در برنامۀ<br />
رواندرمانینیزاستفادهکرد(8).<br />
با توجه به تحقیقات انجام شده هدف از انجام این<br />
پژوهش عبارت است از بررسی برخی عوامل روانی<br />
مؤثر بر موفقیت تکواندوکاران زن شرکتکننده در<br />
رقابتهای انتخابی تیم شهر تهران تا با به دست آوردن<br />
اطلاعات جامعی از سطح مهارتهای روانی<br />
تکواندوکاران غیربرترومقایسۀآنبا تکواندوکاران<br />
برتر به نقاط ضعف موجود در آمادگی روانی آنان<br />
(1995)<br />
SASI<br />
،SASI<br />
،(1380)<br />
،(1380)<br />
،(1381)<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
117<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، پروین رفیعی نیا<br />
پی برد و مربیان با لحاظ کردن برنامههای تمرینی<br />
آمادگیروانیبرایورزشکاران،آنانرادردستیابی<br />
بهاوجاجراهایورزشییاریدهند.<br />
روششناسی<br />
جامعۀ آماری این تحقیق را تمامی دختران<br />
تکواندوکار شرکتکننده در مسابقات انتخابی تیم<br />
شهر تهران در سال 1384 جهت شرکت در مسابقات<br />
کشوریتشکیلمی دهدکهجمعاًدر8 وزن،152 نفر<br />
بودند. ازمیاننفراتاولتاسوماوزانهشتگانه(24<br />
نفر) تعداد نفر که حاضر به همکاری و تکمیل<br />
پرسشنامه شدند بهصورت هدفمند افرادبرتر تحقیق،<br />
و 15نفر به صورت تصادفی ساده از میان سایر<br />
تکواندوکارانی که به مقامی دست نیافتند افراد<br />
غیربرترتحقیقانتخابشدند.<br />
15<br />
ابزارجمعآوریاطلاعات<br />
به منظور مقایسۀ مهارتهای روانی آزمودنیها از<br />
پرسشنامۀ ارزیابی مهارتهای روانی انستیتوی ورزش<br />
استرالیای جنوبی (SASI) استفاده شد. این پرسشنامه<br />
را دو روانشناس استرالیایی به نامهای گراهام وینتر و<br />
کتی مارتین طراحی کردند و دارای<br />
سؤال 5گزینهای است که بر اساس مقیاس لیکرت<br />
ارزشگذاری شده است. مهارت روانی<br />
اندازه گیریشده در این پرسشنامه عبارت اند از<br />
انگیزش، تمرکز، اعتماد به نفس، کنترل حالتهای<br />
روانی، تصویرسازی ذهنی، و هدفگزینی. تا قبل از<br />
سال در چندین پژوهش از این پرسشنامه<br />
استفادهشدبدوناینکهرواییوپایاییآنتعیینشود.<br />
واعظ موسوی در تحقیق خود از این<br />
پرسشنامه برای ورزشکاران تیمهای ملی کشور و<br />
اعزامی به مسابقات المپیک سیدنی استفاده کرد و<br />
روایی و پایایی آنرا محاسبه نمود. وی گزارشکرد<br />
بین پرسشهایی که انگیزش، تمرکز، اعتماد به نفس،<br />
کنترل حالتهای روانی، تصویرسازی ذهنی، و<br />
هدفگزینی را میسنجند هماهنگی درونی وجود<br />
دارد و کمترین ضریب و0 بیشترین آن<br />
است (6) در تحقیق مذکور نیز بالاترین و<br />
پایینضریبپایایی6850/ و0 بهدستآمد.<br />
پایایی 6901/<br />
0/9024<br />
0 / 8923<br />
روشاجرا<br />
روش انجام این پژوهش از نوع توصیفیاستکه<br />
به منظور بررسی مقایسهای مهارتهای روانی بین دو<br />
گروه دختران تکواندوکار برتر و غیربرتر شهر تهران<br />
انجام شد. پ س از انجام رقابتهای انتخابی تیم شهر<br />
تهران،برایانجاماینپژوهش،ابتداتوضیحاتیراجع<br />
به هدف پژوهش و روش تکمیل پرسشنامه به<br />
آزمودنیها داده شد. بعد از آن پرسشنامۀ مذکور<br />
توزیعوتوسطآزمودنیهاتکمیلگردید.آنهاهمچنین<br />
پرسشنامۀ حاوی سؤالاتی راجع به سن، سابقۀ فعالیت<br />
در رشتۀ تکواندو، و مقام کسبشدۀ خود را در<br />
رقابتهایتیمشهرتهراندرسال1384 تکمیلکردند.<br />
بعد از جمعآوری اطلاعات، با توجه به کسب مقام<br />
یا عدم کسب مقام در رقابتهای تیم شهر تهران،<br />
تکواندوکارانبهدوگروهبرتروغیربرترتقسیمشدند.<br />
نتایج دادههای به دست آمده با استفاده از<br />
روشهایآمارتوصیفی(میانگین،انحرافاستاندارد)<br />
و آمار استنباطی (آزمون تجزیه و تحلیل شد.<br />
همچنین به منظور بررسی تفاوت متغیرهای مهارت<br />
روانیدردوگروهافرادبرتروغیربرتر<br />
گروههایمستقلاستفادهشد.<br />
ازآزمونهای t<br />
(t<br />
نتایج<br />
جدول 1 شاخصهای توصیفی متغیرها در گروه<br />
60<br />
6<br />
(1379)<br />
(1993)<br />
1379<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
118 مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیربرتر<br />
افراد برتر و غیربرتر را نشان میدهد. همان گونه که<br />
در نتایج مشاهده میشود، در گروه افراد برتر<br />
بالاترین میانگین در بین متغیرهای مهارت<br />
روانی مربوط به متغیر تصویرسازی ذهنی و<br />
پایینترین میانگین مربوط به متغیر کنترل<br />
حالتهای روانی است. در گروه افراد غیربرتر،<br />
بالاترین میانگین در بین متغیرهای مهارت<br />
روانی مربوط به متغیر انگیزش و پایینترین میانگین<br />
مربوطبهمتغیرتصویرسازیذهنیاست.<br />
نتایج مربوط به آزمون t در مورد مقایسۀ میانگین<br />
متغیرهای مهارت روانی دو گروه در جدول 2 نشان<br />
داده شده است که بیانگر<br />
متغیر انگیزش در دو گروه است و پایینتر بودن<br />
انگیزشدرگروهافرادبرتروبالاتربودنآندرگروه<br />
افراد غیربرتر را نشان میدهد. همچنین در متغیرهای<br />
تمرکز و تصویرسازی ذهنی بین دو گروه تفاوت<br />
معناداری وجود دارد. این تفاوت<br />
نشاندهندۀ بالابودن میزان تمرکز و تصویرسازی<br />
ذهنی در افراد برتر و پایینبودن آنها در افراد غیربرتر<br />
است. تفاوت معناداری دردیگرمتغیرهایروانیبین<br />
افرادبرتروغیربرترمشاهدهنشد.<br />
تفاوت معنادار 05)
119<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، پروین رفیعی نیا<br />
(p<br />
بحثونتیجهگیری<br />
هدف از انجام این پژوهش عبارت است از<br />
مقایسۀ برخی مهارتهای روانی مؤثر در موفقیت<br />
تکواندوکارانزنشرکتکنندهدررقابتهایانتخابی<br />
تیم شهر تهران. نتایج پژوهش حاضر، بیانگر تفاوت<br />
معنادار در متغیر انگیزش بین دو گروه<br />
است که پایینتر بودن انگیزش در گروه افراد برتر و<br />
بالاتر بودن آن در گروه افراد غیربرتر را نشان<br />
میدهد.<br />
اصلانخانی و شهیدی در تحقیق خود<br />
نشان دادند بین ورزشکاران و غیرورزشکاران در<br />
مهارت انگیزش اختلاف معناداری وجود ندارد<br />
همچنین تقیان نیز در مقایسۀ مهارتهای<br />
روانی بازیکنان والیبال دختر برتر و غیربرتر به این<br />
نتیجه دست یافت که میزان مهارت انگیزش در<br />
بازیکنان غیربرتر به طور معناداری بیشتر از بازیکنان<br />
برتراست(2).<br />
مغایر با یافتههای پژوهش حاضر، کر و کاکس<br />
بررسی عوامل روانشناختی مؤثر در<br />
اسکواش، به این نتیجه دست یافتند که بازیکنان<br />
موفق در مقایسه با بازیکنان غیرموفق سطوح<br />
برانگیختگیبالاتریدارند.<br />
تبیین ارتباط بین برانگیختگی و عملکرد در<br />
ورزش غالباً، بر اساس معکوس یرکس و<br />
دادسون و سپس نظریۀ برانگیختگی بهینه بوده است.<br />
طبق این فرضیه برانگیختگی متوسط به بالاترین<br />
سطح عملکرد می انجامد؛ بنابراین انگیزش بسیار بالا<br />
نمیتواندبهبهبودعملکردبیانجامد. ازطرفیبسیاری<br />
از دانشمندان براین باورند که تنها یک عامل یا<br />
انگیزه، سبب بروز رفتار نیست بلکه انگیزه های<br />
مختلف باعث گرایش به امر ورزش می شوند که<br />
مهم ترین آنها عبارت اند از کسب لذت، احساس<br />
ارزشمندی،وتمایلبهتعلقگروهی(26).<br />
همچنین در متغیرهای تمرکز و<br />
تصویرسازی ذهنی بین دو گروه تفاوت<br />
معناداری وجود دارد که این تفاوت نشاندهندۀ<br />
بالابودن میزان دو متغیر تمرکز و تصویرسازی ذهنی<br />
در افراد برتر و پایینبودن آنها در افراد غیربرتر است.<br />
مطابق با یافتههای پژوهش حاضر، نتایج مطالعۀ تقیان<br />
میهندوست و) اصلانخانی<br />
و شهیدی نشان می دهد مهارت روانی<br />
تمرکز و تصویرسازی در بازیکنان برتر به طور<br />
معناداریبیشترازبازیکنانغیربرتراست. بینمهارت<br />
تمرکز و تصویرسازی ذهنی ارتباط بسیار نزدیکی<br />
وجود دارد چون ورزشکاران، زمانی بیشتر از تمرین<br />
تصویرسازی ذهنی استفاده خواهند کرد که در<br />
حالت آرامش، آگاهی و توجه کافی باشند یا به<br />
عبارت دیگر، تمرکز داشته باشند(26). دیده شده<br />
ژیمناستهای نخبه نسبت به ژیمناستهای غیرنخبه از<br />
تمرکز بالاتری برخوردارند. به نظر محققان این<br />
ژیمناستهاابتدامهارتهایپایهرایادمیگیرندودرآن<br />
بهتبحرمیرسندوبعداینمهارتهایپایهبهمهارتهای<br />
پیشرفته و ترکیبی تبدیل میشود و هر چه سطح<br />
مهارتهابالاتررودبهتمرکزبیشترینیازاست(28).<br />
تصویرسازی ذهنی طی مسابقه به ورزشکاران<br />
کمک می کند تا تمرکزشان را حفظ کنند، در رابطه<br />
با عملکردشان اعتماد به نفس پیدا کنند، و در کنترل<br />
انگیزه شان موفق باشند. این موضوع، از این ایده<br />
حمایت می کند که تصویرسازی ذهنی عملکرد<br />
ورزشکاران را افزایش میدهد و در برنامۀ تمرینی<br />
مهارت های روانی، مؤثر واقع میشود ویلی<br />
معتقد است ورزشکار ماهر، تصاویر ذهنی<br />
خود را ماهرانه می سازد، تحت کنترل می گیرد و آن<br />
را در راه رسیدن به اهداف از پیشتعیینشده<br />
(p<br />
؛)<br />
120 مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیربرتر<br />
.(27)<br />
دستکاری و تعدیل می کند تصویرسازی،<br />
اجرای ورزشی را در گروه وسیعی از ورزشها مثل<br />
بسکتبال، فوتبال، هاکی، شیرجه و گلف بهبود<br />
می بخشد. تمرینات تصویرسازی به تنهایی یا به<br />
صورت مکمل تمرین بدنی برای هر دو گروه<br />
ورزشکاران نخبه و مبتدی مؤثر است. تصویرسازی،<br />
به دلایل متعددی مورد استفاده قرارگرفته است که<br />
بهبود اجرا را می توان رایج ترین و موجهترین انگیزه<br />
برای کاربرد آن دانست محققان<br />
درصد ورزشکاران المپیکی کانادا، قبل از المپیک<br />
از تصویرسازی استفاده کرده اند و کاربرد<br />
آن، به مقدار زیادی در تسهیل اجرای ورزشی آنان<br />
مؤثر بوده است از طرفی به عقیدۀ برخی<br />
روانشناسان در ورزشهای انفرادی، اجرای<br />
ورزشکار قابل کنترل است و تمرین ذهنی محور<br />
انجامدقیقاینمهارتقرارمیگیرد(3).<br />
هال و رودگرس ورزشکاران نخبه و<br />
غیرنخبه را در رابطه با چگونگی استفاده از<br />
تصویرسازی ذهنی مقایسه کردند. پ س از بررسیهای<br />
انجام شده به این نتیجه رسیدند که سطح توانایی<br />
ورزشکاران،همیشهباسطحرقابتآنهاتناسبندارد<br />
و ورزشکاران موفق در رقابتها تصویرسازی ذهنی را<br />
طی مسابقه، بیشتر از تمرین استفاده می کنند و<br />
تصویرسازی ذهنی را درست قبل از مسابقه به کار<br />
می برند اکثر ورزشکاران عقیده داشتند<br />
تصویرسازی ذهنی در مسابقه، مؤثر و مهم است و<br />
اکثر ورزشکاران از تصویرسازی ذهنی جهت بهبود<br />
عملکرد خود طی مسابقات در فصل مسابقه بیشتر<br />
استفادهمی کردند(14).<br />
همان طور که بین سطح مهارت جسمانی افراد<br />
تفاوت وجود دارد، ممکن است سطح مهارت در<br />
تمرکز و ایجاد تصاویر واضح و کنترل شده نیز<br />
گوناگون باشد که این امر در موفقیت ورزشکار در<br />
مسابقات بیشتر نمود پیدا می کند. رشتۀ تکواندو از<br />
جمله رشتههایی است که ورزشکار باید در هنگام<br />
مسابقه با تمرکز بسیار زیاد بر کوچکترین حرکت<br />
حریف دقت داشته باشد تا بتواند در فرصت مناسب<br />
فنون حمله را اجرا کند و امتیاز بگیرد و با هر اجرای<br />
فنیحریف،فنوندفاعیوضدحملهرابهکارگیردتا<br />
مانع امتیاز گرفتن وی شود؛ لذا تمرکز بالا و همچنین<br />
انجام تمرینات تصویرسازی جهت افزایش قدرت<br />
پیشبینی و بالابردن سرعت عمل و عکسالعمل به<br />
هنگام رقابت، در موفقیت تکواندوکاران اهمیت<br />
دارد.<br />
نتایج بررسی فلیچر نشان داد<br />
ورزشکاران برای بهبود عملکرد خود باید از<br />
بازسازی فنون شناختی شامل هدفگزینی و<br />
تصویرسازی ذهنی برای کاهش اضطراب پیش از<br />
رقابت استفاده کنند. در مطالعهای دیگر بازیکنان<br />
گلف تصویرسازی ذهنی را برای کاهش هیجانها و<br />
شناختهای منفی به کار بردند که منجر به بهبود<br />
عملکردشد<br />
با توجه به اینکه بین تکواندوکارانبرتروغیربرتر<br />
تفاوت معناداری در سایر مهارتهای روانی وجود<br />
نداشت و تقریباً در یک سطح قرار داشتند، شاید<br />
بتوان گفت احتمالاً این مهارتهای روانی در جایگاه<br />
دوم اهمیت قرار دارند؛ هرچند در تحقیقات متعدد<br />
تفاوت معناداری بین اعتماد به نفس، کنترل سطح<br />
انرژی روانی و هدفچینی در ورزشکاران نخبه و<br />
غیرنخبه گزارش شده است اما باید<br />
توجه داشت همانگونه که در هر رشتۀ ورزشی<br />
شرایط خاصی وجود دارد و نیازهای روانی و<br />
فیزیولوژیکی ویژهای را میطلبد و در موفقیت<br />
ورزشکاران هر رشته عوامل روانی و فیزیولوژیکی<br />
(2001)<br />
11 ،5 ،3 ،2)<br />
.(13)<br />
.(10) دریافتند 99<br />
(1990)<br />
.(9)<br />
.(17)<br />
،1984<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
مهدزناپ لاس<br />
هرامش -<br />
یپایپ) 1<br />
(37<br />
راهب<br />
1386<br />
این یعیفر نیورپ ،یدارم اضردمحم ،یرفعج مرکا<br />
121<br />
یاهژیو<br />
شقن<br />
،دنرادیرتهدننکنییعت<br />
ۀتشرردًلاامتحا<br />
ودناوکت<br />
نتشاد<br />
تردق<br />
زکرمت<br />
لااب<br />
و<br />
ییاناوت<br />
یزاسریوصت<br />
و<br />
نیرمت<br />
،نآ<br />
رد<br />
تیقفوم<br />
ناراکودناوکت<br />
رد<br />
ماگنه<br />
تاقباسم<br />
شقن<br />
یرتمهم<br />
.دراد<br />
اب<br />
هجوت<br />
هب<br />
هکنیا<br />
یاهتباقر<br />
ودناوکت<br />
نیب<br />
2<br />
رفن<br />
ماجنا<br />
،دریگیم<br />
یراکودناوکت<br />
رتقفوم<br />
تسا<br />
هک<br />
دناوتب<br />
شفیرحزا<br />
زایتما<br />
عنامودریگب<br />
یونتفرگزایتما<br />
.دوش<br />
،اذل<br />
تقد<br />
و<br />
زکرمت<br />
رب<br />
تاکرح<br />
فیرح<br />
و<br />
شنکاو<br />
عقومب<br />
و<br />
نینچمه<br />
یارجا<br />
نونف<br />
هلمح<br />
رد<br />
تصرف<br />
بسانم<br />
و<br />
ینیبشیپ<br />
تاکرح<br />
،فیرح<br />
رد<br />
یارجا<br />
رثؤم<br />
و<br />
تابرض قفوم<br />
شقن<br />
یمهم<br />
.دراد<br />
اب<br />
هجوت<br />
هب<br />
نیا<br />
عوضوم<br />
و<br />
یاههتفای<br />
شهوژپ<br />
رضاح<br />
تفگ ناوتیم<br />
نتشاد<br />
زکرمت<br />
و<br />
یزاسریوصت<br />
لااب<br />
رد<br />
ناراکشزروتیقفوم<br />
اهتباقرردهتشرنیا<br />
شقن<br />
یرتمهم<br />
.دنراد<br />
زا<br />
یوس<br />
،رگید<br />
نیا<br />
ود<br />
تراهم<br />
رب<br />
رگیدکی<br />
رثا<br />
لباقتم<br />
.دنراد<br />
رد<br />
نایرج<br />
،مسجت<br />
راکشزرو<br />
زکرمت<br />
دوخ<br />
ار<br />
دوبهب<br />
دشخبیم<br />
و<br />
یارب<br />
یزاسریوصت<br />
مزلا رثؤم<br />
تسا<br />
ۀوق<br />
زکرمت<br />
ار<br />
تیوقت<br />
.دنک<br />
هتبلا<br />
ناوتیمن<br />
شقن<br />
رگید<br />
یاهتراهم<br />
یناور<br />
ار<br />
هک ارچ تفرگ هدیدان<br />
اهنآ<br />
زین<br />
هب<br />
یعون<br />
رد<br />
تیقفوم<br />
ناراکودناوکت<br />
میهس<br />
،دنا<br />
اما<br />
ناوتیم<br />
تفگ<br />
شقن<br />
یاهتباقریطیزاسریوصتوزکرمت<br />
ورتمهمودناوکت<br />
رتیرورض<br />
.تسا<br />
یاههتفای<br />
رضاح شهوژپ<br />
رگنایب<br />
تیمها<br />
ود نیا<br />
ریغتم<br />
یتخانشناور<br />
رد<br />
تیقفوم<br />
ناراکودناوکت<br />
تسا<br />
هک<br />
هتسیاش<br />
تسا<br />
رد<br />
یزیرهمانرب<br />
و<br />
یزاسهدامآ<br />
ناراکشزرو<br />
رد<br />
اهتباقر<br />
دروم<br />
هجوت<br />
نایبرم<br />
و<br />
.دریگرارقیشزروناسانشناور
مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیربرتر<br />
122<br />
منابع<br />
اصلانخانی، م.، ش. شهیدی، «بررسی و مقایسۀ برخی از ویژگیهای روانشناختی دانشجویان دختر و پسر ورزشکار و<br />
غیرورزشکار در دانشگاههای منتخب تهران»، مجلۀ حرکت،<br />
تقیان، ف.، «مقایسۀ برخی از مهارتهای روانی بازیکنان والیبال دختر برتر و غیربرتر»، پایاننامه کارشناسیارشد،<br />
دانشگاه تربیت معلم.<br />
هادی، ع.، «مقایسۀ مهارتهای روانی بازیکنان نخبۀ رشتههای منتخب ورزشی شرکتکننده در مسابقات پسر مدارس<br />
متوسطه سراسر کشور»، پایاننامۀ کارشناسیارشد، دانشگاه تربیت مدرس تهران<br />
مهیندوست، ه.، «مقایسۀ مهارتهای روانی والیبالیستهای نخبه و غیرنخبه»، پایاننامۀ کارشناسیارشد، دانشگاه تربیت<br />
معلم تهران<br />
واعظ موسوی، م.، غ. سمندر، 1381. "هنجار مهارتهای روانی در مردان نخبۀ شش ورزش»، حرکت،<br />
واعظ موسوی، م.، 1379. «تعیین اعتبار و پایایی سه پرسشنامۀ آمادگی روانی»، پژوهشکدۀ تربیتبدنی و علوم ورزشی.<br />
وست، د.، چ. بوچر، 1375. مبانی تربیتبدنی و ورزش. مترجم: آزاد، ا. انتشارات کمیتۀ ملی المپیک جمهوری اسلامی<br />
.<br />
. 57-78 ،(3)<br />
.61-72 ،(9)<br />
.5<br />
.6<br />
.7<br />
ایران، 334.<br />
8. Bell, R.C & C.M. Chang (2002). “The Exploration of the Effect of Taekwondo Training on Personality<br />
Traits”. The sport Journal, 5(3) 132-125.<br />
9. Boyd, J., & K.J. Monroe (2003). “The Use of Imagery in Climbing”. Athletic Insight-The Online Journal<br />
of Sport Psychology.<br />
10. Burke, S., & L. Guidone (2004). “Mental Imagery as a Means of Performance Enhancement for Athletes”.<br />
Journal of Sport psych, unpublished, http://dlibrary.acu.edu.au/staffhome/stburke/su00p10.htm<br />
11. Chapman, C., A.M Lane, J.H. Brierley& P.C. Terry (1997). “Anxity, Self-Confidence and Performance in<br />
Taekwondo”. Perceptual and Motor Skills, 85(3),1275-1278.<br />
12. Coleman, J.A. (1980). “Personality and Stress in the Shooting Sports”. Journal of Psychosomatic<br />
Research, 24(5), 287-296.<br />
13. Flectcher, D., S. Hanton (2001). “The Relationship between Psychological Skills and Competitive Anxiety<br />
Response”. Psychology of Sport and Exercise, 2, 89-101.<br />
14. Gallaho, D. (1991). Understanding Motor Development. MC Graw-Hill.<br />
15. Goudas, M., Y. Theodorakis, & G. Karamousalidis (1998). “Psychological Skills in Basketball:<br />
Preliminary Study for Development of a Greek form of the Athletic”. Coping Skills Inventory-28.<br />
Perceptual and Motor Skills, 86 (1), 59-65.<br />
16. Hacker, C. (2000). “Football: Introduction to Psychology Skills”.<br />
http://eteams.active.com/soccer/instruction/psych/article.cfm<br />
17. Halvari, H., & T.O. Thomassen (1997). “Achievement Motivation, Sports -Related Future Orientation and<br />
Sporting Career”. Genetic, Social and General Psychology Monographs, 123(3), 343<br />
18. Jones, G., S. Hanton, A. Swain (1994). “Intensity and Interpretation of Anxiety Symptoms in Elite and<br />
Non Elite Sports Performers”. Personality and Individual Differences, 17(5), 657-663.<br />
19. Junge, A., J. Dvorak, D. Rosch, T. Graf-Baumann, J. Chomiak, L. Peterson (2000). “Psychological and<br />
Sport-specific Characteristics of Football Players”. The American Journal of Sports Medicine, 28 (5), S22-<br />
S28.<br />
20. Kerr, J.H. & T. Cox (1991). “Arousal and Individual Differences in Sport. Personality and Individual<br />
Differences”, 12(9), 1075-1085.<br />
21. Koivula, N., P. Hassman, & J. Fallby (2002). “Self-esteem and Perfectionism in Elite Athletes: Effects on<br />
Competitive Anxiety and Self-confidence”. Personality and Individual Differences, 32, 865-875.<br />
22. LeUnes, A. D., & J.R. Nation (2002). Sport Psychology – An Introduction (3rd Ed.). Chicago, IL: Nelson-<br />
Hall Publishers.<br />
23. Reiss, S., J. Wiltz, & M. Sherman (2001). “Trait Motivational Correlates of Athleticism”. Personality and<br />
Individual Differences, 30,1139-1145.<br />
24. Roberts, G.C. (1992). “Motivation in Sport and Exercise, Conceptual Constraints and Convergence”.<br />
Champaign, Ill: Human Kinetics.<br />
25. Roberts, B., & Boyce, et al. (1998). “Case Studies in Sport Psychology”. Human Kinetics.<br />
26. Martens, R. (1987). “Coaches Guide to Sport Psychology”. Champaign, Ill: Human Kinetics.<br />
27. Vealy, R.S. (1988). “Future Directions in Psychological Skills Training”. The Sport Psychologist, 2(4), 318-<br />
336.<br />
28. Waples. S. (2003). Psychological Characteristics of Elite and Non-elite Level Gymnasts.<br />
.1378<br />
.1380<br />
.1380<br />
.1381<br />
.<br />
.1<br />
.2<br />
.3<br />
.4<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
123<br />
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی، پروین رفیعی نیا<br />
29. Weiser, M., I. Kutz, S.J. Kutz, & D. Weiser (1995). “Psychotherapeutic Aspects of the Martial Arts”.<br />
American Journal of Psychotropy, 49(1), 118-127.<br />
30. Winter, G., & C. Martin (1993). Sport Psych-basic Training Program. Third edition Adelaide, South<br />
Australian Sports Institute, Sport Psychology Program<br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیربرتر<br />
124<br />
<strong>سفید</strong><br />
سال پانزدهم - شماره 1 (پیاپی 37) بهار 1386
Spring 2007<br />
Vol. 15 (No 1)<br />
Serial 37<br />
License Holder:<br />
National Olympic Commitee of Islamic Republic Of Iran.<br />
Editorial Director:<br />
Dr. Abbas-Ali Gaeini<br />
Gandhi St., 12 th Alley. No 44, Tehran 1517833813
<strong>سفید</strong>
Relationship between Range of Motion of the<br />
Shoulder and Anthropometric Characteristic with<br />
Infraspinatuse Syndrome in Elite Volleyball Players<br />
Sadeghi, H., (Ph.D), Faculty of Physical Education & Sport Science of<br />
Tarbiat Moalem University.<br />
Rafeiiborujeni, M., Faculty of Physical Education & Sport Science<br />
of Tarbiat Moalem University<br />
<br />
Hovanloo,F., (Ph.D), Faculty of Physical Education & Sport<br />
Science of SHahid Beheshti University<br />
Infraspinatuse syndrome is one of common injuries at<br />
the shoulder which called “volleyball shoulder”. The<br />
purpose of this study was to determine the relationship<br />
between range of motion (ROM) at the shoulder and<br />
anthropometric characteristic with infraspinatuse<br />
syndrome in elite volleyball players. 12 national super<br />
ligue volleyball players with average age of (23.6±3.5<br />
years), height (193.5±1.5 cm), weight (87.3±6.4 kg),<br />
with having about 8 years experience and 4 years an<br />
Iranian national player participate in this study. The<br />
differences between integrated electromyography<br />
(IEMG), roote mean square (RMS) and average rectified<br />
electromyography (ARV) measured by EMG at the<br />
infraspinatuse muscles to identify the level of<br />
infraspinatuse syndrome. Relationship between these<br />
parameters, ROM and anthropometrics characteristic<br />
were examined by use of Pearson correlation coefficients<br />
(p
4<br />
shoulder and LBM with infraspinatuse syndrome and<br />
support hypothesis that determine stretch as a cause of<br />
this syndrome.<br />
Key Words: Infraspinatuse syndrome, Elite Volleyball Players,<br />
Rang of Motion, Anthropometric Characteristic<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
5<br />
Modification of Evaluation of P.E. Course 2<br />
(for Football)<br />
Kargarfard M.(PhD, Isfahan University)<br />
Physical education course is compulsory in higher<br />
education system. The curriculum insists on both healthrelated<br />
and performance-related physical fitness. Students<br />
were unhappy with grading system and statistical analysis<br />
of grades confirmed they were right.This study aimed to<br />
modify the evaluation of the course.<br />
This research is descriptive. Target population included<br />
of all male students of Isfahan University. The purposeful<br />
sample included 1280 male students, of 18-24 years old,<br />
who were available to participate in this research. During<br />
six subsequent semesters all participants were tested and<br />
graded by a new test battery. Tests were administered by<br />
the same standards, but test administrators were changed<br />
in every semester. Test Battery included Juggling,<br />
Dribbling, Wall Pass/Trape Skills test. Demographic data<br />
included age, weight, stature, and BMI.<br />
A new set of norms was set for evaluation of the course.<br />
The results of data analyses showed that distribution of<br />
new grades was compared to older ones. Statistical<br />
analyses showed that before the study, distribution of<br />
grades was abnormal. After the study distribution of<br />
grades was closer to normal. As, statistical analysis of<br />
data showed there were no significant differences among<br />
norms derived from different semesters, we concluded<br />
norms were reliable.<br />
It is concluded that the new standards could improve the<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
6<br />
evaluation system. Also, compared to female instructors,<br />
male instructors seem more reluctant to apply a new<br />
system of evaluation for P.E courses.<br />
Key Words: Sport skill fitness, Grading, Evaluation, Norm<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
7<br />
Comparison the Effects of Amount of Walking<br />
Session in Week on Change of Body Composition<br />
in Sedentary Women<br />
Jafari, A., Islamic Azad University Shahrekord University (Young<br />
Researcher Club)<br />
Moradi, M.R., Islamic Azad University Shahrekord University<br />
Salimi, A., Ms in Physical Education<br />
Mohammadi, E., (Ms) in Physical Education<br />
The purpose of the present study was to identify the<br />
minimal necessary time for weight losing in sedentary<br />
females.<br />
METHODS: 36 sedentary Iranian females, aged 38.2± 4.4<br />
yr (M±SD) were randomly assigned to 3 groups, 12 each,<br />
with following walking days per week: 1 day in the first<br />
group, 2 days in the second group and 3 days in the third<br />
group. Participants took 60 minutes of brisk walking with<br />
50-70% VO 2max for 12 week in the walking days. Body<br />
weight, BMI, percent body fat, and waist and hip<br />
circumferences were measured before and after the<br />
intervention. All participants were asked not to change<br />
their eating habits during the intervention period, and food<br />
diaries were kept and monitored weekly.<br />
RESULTS: Means (±SD) of pre-test weight, body fat,<br />
WHR, BMI in all groups were 69.15±9.7 kg, 32.71±4.6<br />
percent, 0.82 ± 0.056, 26.99 ± 3.4 kg.m 2 , respectively.<br />
ANOVA test showed that there was significant difference<br />
among mean variables among three groups after the 12-<br />
week intervention. Tukey post-hoc tests showed that it<br />
was the third group differing from others (p
8<br />
68.81±9.86 kg, 30.36±5.3 percent, .78±5.7, and 25.72±3.16<br />
kg.m 2 ) after the intervention .<br />
CONCLUSIONS: Brisk walking for 60 min one or two<br />
days a week for 12 weeks could not improve body<br />
composition of overweight females.<br />
Key Words: Brisk Walking, Overweight, Sedentary Iranian<br />
Females<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
9<br />
Attitudes and Tendency to Exercise and Sport<br />
Activities in People of Mashhad<br />
Attarzadeh, Hosseini, R., (Ph.D). Ferdowsi university of Mashhad<br />
Sohrabi, M., (Ph.D). Ferdowsi university of Mashhad<br />
The purpose of this study was to describe attitudes and<br />
tendency to exercise and sport activities of Mashhad's<br />
people. So, it was prepared a questionnaire with 3<br />
attitudes items, 12 Tendency Items, and 9 individual traits<br />
with Cronbach Alpha reliability (r: 0.85). The<br />
questionnaire was distributed between 1049 males and<br />
females over 16 years who were randomly selected from<br />
all the people of Mashhad. After replying to<br />
questionnaires (about 976 members or 93%) and statiscal<br />
analysis, the following results come out: 32% of subjects<br />
don’t participate in exercise and sport activities.<br />
Acquiring toyness and happiness was the important factor<br />
of participating in exercise and sport activities. Post<br />
poning the daily works was the main factor to not<br />
participate in exercise and sport activities. Most people<br />
were interested to physical fitness, walking and football.<br />
Between the Attitudes of exercise and sport activities in<br />
people with different specifications such as age, married<br />
or not married, family members, job type, having<br />
intention to exercise and sport activities or not having,<br />
there was significant difference. Between the attitudes of<br />
exercise and sport activities in people with specifications<br />
such as sex, graduation level, monthly in come, family<br />
expenditure, monthly sport expenditures, weekly activity<br />
sessions, the time of exercise for each session, security of<br />
sport places, exercise background; there was not<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
10<br />
significant differences. Between the tendency to exercise<br />
and sport activities in people with specifications sex, age,<br />
marriedness, number of family members and monthly<br />
exercise expenditures there was significant differences.<br />
There were not any significant differences between the<br />
tendency to exercise and sport activities with<br />
specifications, educational levels, job type, monthly in<br />
come and total monthly family expenditures.<br />
Key Words: Attitudes, Tendency, Exercise and Movement activity.<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
11<br />
The Comparison of Job Satisfaction among<br />
Nonactive and Active Faculty Members of Yazd<br />
University<br />
Khavari, L., University of Yazd<br />
Yousefian, J., Teacher Training Center of Yazd<br />
The purpose of this study was to investigate and compare<br />
job satisfaction of active and nonactive faculty members<br />
of Yazd University. Faculty members of Yazd<br />
University were statistical population in this research.<br />
118 instructors (45 active and 73 nonactive) participated<br />
in this study. They were teaching at Yazd University.<br />
Job satisfaction was estimated by JDI questionnaire.<br />
Data were analyzed by SPSS. Statistical tests were<br />
Mann-whitney U, independent T test and spearman<br />
correlation coefficient. An alpha level of p
12<br />
The Effect of Four Weeks Detraining on High –<br />
Sensitive C-reactive Protein in Rats<br />
Dabidy Roshan, V., ( Ph.D) University of Mazanderan<br />
Gaeini, A.A., (Ph.D) University of Tehran<br />
Namvar Asl, N., (Ph.D) Center of Pastor<br />
The purpose of the present study was to determine the<br />
effect of four weeks detraining after 12 weeks of the<br />
continuous training on HS – CRP in rats (325.6 ± 4.93<br />
gram and old -21 months after at least 3 month from<br />
fertility period). For this aim, 56 rats of the females wistar<br />
with strain 14848 were involved and were divided into<br />
main and control groups and the subgroup seven include;<br />
pretest, midtest, posttest, detraining experience groups and<br />
midtest, posttest and detraining control groups. The<br />
training protocol took part for the period of 12 weeks and<br />
5 days in week with definite speed and duration. Then, the<br />
detraining protocol was performed for 4 weeks. The blood<br />
sampling in the baseline were taken after 12 to 14 hours<br />
fasting in four phases. The HS-CRP was measured with<br />
Immunoturbidimetric method. Also LDL– C and HDL –<br />
C were measured with anzymatic method. Data were<br />
analyzed by the repeated measure test and post hoc tests<br />
of least significant Difference ( LSD). The results was<br />
showed that HS- CRP levels decreased insignificantly in<br />
the first six weeks and was showed decreased significantly<br />
after 12 weeks. The main results showed that after 4<br />
weeks detraining, HS- CRP level was increased<br />
insignificantly in training group and significantly in<br />
control group. In generally, on the basis of these findings<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
13<br />
we can conclude that continuous training lead to inhibition<br />
of the inflammatory response.<br />
Key Word: Continous training, Inflammatory marker, HS- CRP,<br />
Rat, Detraining.<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
14<br />
Validity of Old and New Conconi Tests<br />
Regarding the Estimation of Anaerobic<br />
Threshold of Active Men<br />
Nikooie, R. (MS), Tarbiat Modares University<br />
Ghrakhanlou, R. (PH.D), Tarbiat Modares University<br />
Bahrami Negad, M. (PH.D), Academi: Sport Physiology Section<br />
Saremi, K. (MS), Tarbiat Modares University<br />
Several methods, both invasive and non-invasive, have<br />
been used for estimating the anaerobic threshold, and<br />
there is no consensus about what is the best procedure.<br />
The aim of this study was the determination of the<br />
validity of old and new Conconi tests regarding the<br />
evaluatıon of anaerobic threshold (AT) of athletes. 15<br />
male athletes volunteered to participate in this study and<br />
did three incremental tests, at least with 48h time interval.<br />
The AT was obtained by heart rate deflection point and<br />
accumulation of lactate, in old and new Conconi and<br />
reference tests, respectively. Correlation coefficient was<br />
estimated between variables (heart rate, lactate, running<br />
speed) corresponding to AT which were estimated by<br />
Conconi and reference tests and the regression analysis<br />
was performed to determination of ability to prediction.<br />
There were significant correlations between heart rate<br />
and running speed estimated by new Conconi and<br />
reference tests (r = 0.62, p < 0.05 and r = 0.80, p < 0.01 ).<br />
However, there was no significant correlation between<br />
any variables of old Conconi and reference tests. In new<br />
Conconi test the heart rate deflection point was<br />
overestimated than lactate threshold. The results of this<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
15<br />
study indicated that the new Conconi test is valid in<br />
estimation of AT of athletes while the old Conconi test is<br />
lacking validity.<br />
Key Words: Anaerobic Threshold, Conconi Test, Active Men<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
16<br />
An Investigation on the Effects of Iranian National<br />
Football Team Results in 2006 World Cup on<br />
Citizen's National Identity (Case Study of Yasouj)<br />
<br />
Ahmadi, S., .Assistant Professor in department of Sociology at<br />
University of Yasouj.<br />
The main purpose of this research is to investigate the<br />
relationship between success or failure of Iranian national<br />
football team in 2006 world cup and national identity.<br />
The research method is a panel longitudinal survey and<br />
the data have been collected in 4 intervals. The research<br />
was conducted in Yasouj and 392 subjects were selected<br />
at first stage by means of random multi – stage<br />
sampling.The measurement tool was a questionnaire<br />
including 33 questions. Factor analysis was used to<br />
determine the validity of questionnaire and reliability was<br />
measured by Cronbach alpha. The findings suggest that<br />
following losing Iranian national football team against<br />
Mexico and Portugal, national identity scores were<br />
reduced both in different aspects and totally. But after<br />
tideing against Angola, the reducing trend of national<br />
identity was stopped but there is no significant increase in<br />
national identity.<br />
Key Words: National Identity, Football , World Cup<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
17<br />
Prediction of Indexes of Maximal Aerobic Power of<br />
Adolescents: A Comparative of Five Protocols<br />
Tartibian, B., (PhD), Assistant professor, Physical Education Dept.,<br />
Urmia University, Urmeih, I.R. Iran.<br />
Abbasi, A., (M.Sc), MSC. of Physical Education ., Urmia University,<br />
Urmeih, I.R. Iran.<br />
Khorshidi, M., (M.Sc), MSC. of Physical Education .,Mohagheg<br />
Ardebili University, Ardebil, I.R. Iran.<br />
In the present investigation, 60 boy adolescents (age 17 ±<br />
0.817 years old, height 184 ± 8.17 cm, weight 85 ± 10.39<br />
kg, and body mass index 20.80 ± 3.83) who were<br />
sampled randomly participated in study. In order to<br />
predict maximal aerobic power (VO 2max , % VO 2max ,<br />
PeakVO 2 , % MHR, and VO 2max based on watt or peak<br />
W), adolescents performed in different stage of study,<br />
maximal treadmill GXT, PWC 195 and PWCGs 212<br />
cycle ergometry tests, 1-mile track jog test, and 5-<br />
minute running field test (5-RFT). The results showed<br />
that in comparing absolute value of mean deviation of<br />
maximal oxygen uptake obtained from exercise tests, the<br />
1-mile track jog test had not significant difference from<br />
GXT criterion test (p = 0.092). Also, from the viewpoint<br />
of comparison the maximal oxygen uptake percentage<br />
mean, this exercise test did not showed significant<br />
difference with GXT test (p = 0.381). In comparison the<br />
of peak VO 2 values of exercise tests, no significant<br />
difference was observed between 5-RFT and VO 2max of<br />
that the same test (p = 0.735). But, maximal HR<br />
percentage of PWC 195 and PWC 212 tests had not<br />
significant differences (p = 0.449) with GXT criterion<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
18<br />
test. However, in comparison of oxygen uptake obtained<br />
from watt, these two cycle ergometry tests revealed<br />
significant differences with Peak W test. In summary, the<br />
results of this study demonstrated that the 1-mile track jog<br />
test; predict maximal aerobic power of boy adolescents<br />
similar to GXT treadmill test.<br />
Key Words: Maximal Aerobic Power, Adolescence, VO 2max ,<br />
Cardio Respiratory Fitness<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
19<br />
A Comparison of Psychological Skill among Elite<br />
and Non-elite Taekwondo Female Athletes<br />
Jafari. A,PhD Student Islamic Azad University Research & Science<br />
branch, Young Researchers Club<br />
Moradi. M.R, PhD Student of Tehran University<br />
Rafieenia. P, PhD Student of Tarbiat Modares University<br />
The purpose of this study was to compare some of<br />
psychological skills in elite and non-elite teakwood female<br />
athletes. Statistical population is 152 athletes attendant in<br />
elective competition of Tehran in 2005. Among first,<br />
second, and third places from eight categories, 15 subjects<br />
were chosen purposely as elite athletes and among athletes<br />
with no place, 15 subjects were chosen randomly as non -<br />
elite athletes. The required information was collected<br />
through a questionnaire developed by the southern<br />
Australia sport Institute. Psychological skills that<br />
demonstrated significantly greater values for the elite<br />
athletes were the concentration and imaginary, with the<br />
motivation showing a trend toward being lower in the elite<br />
athletes. There was no significant difference between two<br />
groups in the other psychological variables. These results<br />
suggest that the concentration and imaginary are important<br />
to success in this sport, and they deserve to be paid more<br />
attention when coaches and sports psychologists are<br />
planning and continuing for these athletes.<br />
Key Words: Motivation, Self-Confidence, Concentration,<br />
Controlling Psychological Level, Imagery and Goal<br />
Setting, Elite and Non-elite Teakwood Athletes<br />
Spring 2007. Vol. 15 (No 1). Serial 37
1<br />
ت2<br />
فرم اشتراک فصلنامه المپیک<br />
نشریه علمی - پژوهشی<br />
ISSN: 1025 _ 4277<br />
نام...................................................................................... <br />
نامخانوادگی..................................................................... <br />
سن.....................<br />
جنس:<br />
مرد / زن <br />
شغل...........................................<br />
میزانتحصیلات................................................ رشتهتحصیلی .....................................................................<br />
نامموسسهیاسازمان ........................................................................................................................................<br />
(چنانچهاشتراکمربوطبهموسسهیاسازمانخاصیمی باشدحتماًقیدبفرمائید)<br />
درخواستاشتراکازشماره........................(یاآخرینشماره ایکهدریافتنموده اید)......................نشانیکه<br />
مایلهستیدنشریهبهآنجاارسالگردد:<br />
استان.....................................شهر...................................خیابان....................................................................<br />
..........................................................................................................................................................................<br />
کدپستی...................... صندوقپستی ...................... تلفن/فاکس ...............کدشهرستان......................<br />
شمارهتاریخرسیدبانکی .......................................................................امضاء ..............................................<br />
(درصورتتغییرنشانی،دراسرعوقتدفترفصلنامهرامطلعفرمایید)<br />
*******<br />
آدرس:تهران،خیابانگاندی،خیاباندوازدهم،شماره44،طبقهسوم<br />
تلفن:88779136-37 (داخلی<br />
(1287<br />
فاکس:88777082<br />
بهایاشتراکسالانه(چهارفصل)40000ریال<br />
نحوه اشتراک ___________________________________________________<br />
واریزمبلغ40000ریالبهحسابشماره10666/5 بهنامکمیتهملیالمپیکنزدبانکملتشعبهسپهبدقرنیبابت<br />
فصلنامهالمپیکوارسالاصلفیشبانکیبهدفترفصلنامه<br />
کمیلوارسالفرماشتراک