step to prueba

مسيح و زندگی جاودانی
باشد،‏ ديده نمی شود.‏ آا فقط در حال انجام وظائف
ناشی از زندگی مسيحی هستند،‏ وظايفی که با آن ملکوت
خداوند را بدست آورند،‏ چنين مذهبی هيچگونه ارزشی
ندارد.‏ وقتی مسيح در دل آدمی ساکن می شود،جان از
محبت او لبريز ميگردد.در شادی مشارکت با اوست که دل
به او می پيوندد و در تعمق و عبادت اوست که خويشتن
آدمی خود را فراموش می کند.‏ محبت به مسيح می تواند
سرچشمه اعمال ما باشد آای که محبت بيکران
خداوند را احساس می کنند،‏ هرگزجويای اين نيستند
که با دادن کمترين چيزها،‏ رضامندی او را جذب کنند.‏
آنها در جستجوی معيارهای بی ارزش مادی نيستند،‏
بلکه هدف آا تبديل و تغيير کامل است.‏ دگرگونی که
خواست نجات دهنده آاست.‏ آا با اشتياقی صميمانه
و صادقانه همه چيز را تسليم خداوند کرده تا محبت
مسيح و راز رستگاری او را به ديگران آشکار کنند.‏
همکاری با مسيح بدون داشتن اين محبت عميق سخنی
بيهوده و رياکارانه است.‏
آيا فکر می کنيد تسليم شدن کامل به مسيح
فداکاری عظيمی است؟ بهتر است از خودتان بپرسيد،‏
مسيح به من چه چيزی داده است؟ فرزند خدا همه چيز
را داد،‏ زندگی،‏ محبت،‏ تحمل درد و رنج و همه اينها را
بخاطر رهائی ما متحمل گرديد.‏ چگونه است که ما
انساائی که لياقت آن محبت عظيم را نداشتيم،‏
دلهايمان را از او دريغ می کنيم.‏ در تمامی لحظات
زندگيمان از برکات فيض او بهره مند شده ايم و به
همين دليل نمی توانيم عمق جهالت و تيره بختی و مصيبتی
را که از آن نجات يافته ايم ، درک کنيم.‏ آيا می
توانيم به او که گناهانمان لوی او را شکافت،‏
نظرکرده و بازهم اشتياق به مخا لفت با محبت و
فداکاری او را داشته باشيم؟ با مطالعه زندگی سرشار
از تواضع و فروتنانه خداوند جلال،‏ آيا مجاز هستيم
بخاطر مشکلات زندگی و گرفتاريها لب به شکوه و
شکايت بگشاييم؟ يک دل مغرور وخود پسند اينگونه می
انديشد،"‏ برای مقبول شدن در حضور خداوند چه نيازی
به صبر و فروتنی می باشد؟ توجه شما را به مسيح
جلب می کنم،‏ او بی گناه بود،‏ بالاتر از اين او
"
.
۳۸