نقد و بررسی نمایش «بانوی آوازخوان» به دراماتورژی و کارگردانی علیرضا کوشکجلالی
لطفا نخوان ای بانو به قلم مجید اصغری منتقد گروه تئاتر اگزیت ارزشگذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش
لطفا نخوان ای بانو
به قلم مجید اصغری منتقد گروه تئاتر اگزیت
ارزشگذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
<strong>نقد</strong> <strong>و</strong> <strong>بررسی</strong> بمنبممایش «بان<strong>و</strong>ی آ<strong>و</strong>ازخ<strong>و</strong>ان» <strong>به</strong> درامات<strong>و</strong>رژی <strong>و</strong> کارگردابىنبىی علبریبررضا ک<strong>و</strong>شک جلالىللىی<br />
لطفا بجنبجخ<strong>و</strong>ان ای بان<strong>و</strong>...<br />
<strong>به</strong> قلم مجممججید اصغری منتقد گر<strong>و</strong>ه تئاتر ا گزیت<br />
ارزش گذاری منتقد: بد<strong>و</strong>ن ستاره‐ فاقد ارزش
پیش <strong>نقد</strong>:<br />
در این چند سال اخبریبرر در مجممججم<strong>و</strong>عه تئاترشهر که اساسا مجممججم<strong>و</strong>عه ای د<strong>و</strong>لبىتبىی است، بلاتکلیفی <strong>و</strong><br />
انفعال در قیمت گذاری بمنبممایش ها در این مرکز خ<strong>و</strong>دبمنبممابىیبىی می کند. هن<strong>و</strong>ز هیچ مبرتبرر <strong>و</strong> معیار مشخصی<br />
برای این ن<strong>و</strong>ع قیمت گذاری هردن ببریبرر <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د نداشته <strong>و</strong> ظاهرا قرار نیست از هیچ <strong>به</strong>ن<strong>به</strong>هاد یا کان<strong>و</strong>ن <strong>و</strong> یا<br />
شخصیت های حقیقی <strong>و</strong> حق<strong>و</strong>فىقفىی صدای اعبرتبرراضی در این باره شنیده ش<strong>و</strong>د. حضرابىتبىی که تا چندی<br />
پیش بجتبجحت شعار فریبنده <strong>و</strong> ریا کارانه «تئاتر برای همھهممه» پشت مبریبرز ریاست مرکز <strong>و</strong> معا<strong>و</strong>نت هبرنبررهای<br />
بمنبممایشی <strong>و</strong>زارت ارشاد نشستند، اینک کجا هستند تا <strong>به</strong> ما بگ<strong>و</strong>یند که منظ<strong>و</strong>رشان از«تئاتر» کدام<br />
ب<strong>و</strong>ده <strong>و</strong> این «همھهممه» دقیقا چه کسابىنبىی هستند! حض<strong>و</strong>ر بازیگران سلبرببرریبىتبىی، طراحی صحنه <strong>و</strong> لباس<br />
مفصل، حض<strong>و</strong>ر گر<strong>و</strong>ه های کُر <strong>و</strong> م<strong>و</strong>سیقی <strong>و</strong>... دلیلی بر افزایش قیمت در سالن های د<strong>و</strong>لبىتبىی نیست.<br />
این را بارها <strong>و</strong> بارها باید تکرار کرد تا این مساله برای د<strong>و</strong>لت <strong>و</strong> د<strong>و</strong>ستان <strong>و</strong> انصارش جا بیفتد که<br />
م<strong>و</strong>ظف است از تئاتر <strong>به</strong> اشکال مادی <strong>و</strong> معن<strong>و</strong>ی جمحجممایت کند. قان<strong>و</strong>ن گذار نبریبرز این مهم را تایید <strong>و</strong><br />
تص<strong>و</strong>یب کرده <strong>و</strong> <strong>به</strong> غبریبرر از <strong>و</strong>زارت ارشاد، سایر <strong>به</strong>ن<strong>به</strong>هادها مانند شهرداری ها نبریبرز باید بسبرتبرر شکل گبریبرری<br />
فضاهای فرهنگی <strong>و</strong> هبرنبرری در راستای بسط <strong>و</strong> اعتلای این هبرنبرر را فراهم کنند. این مهم کاملا در<br />
راستای احبرتبررام <strong>به</strong> حق<strong>و</strong>ق مجممجخاطب در نظر گرفته شده <strong>و</strong> شاید جای تعجبىببىی نداشته باشد که چرا<br />
این مساله <strong>به</strong> فرام<strong>و</strong>شی سبرپبررده شده است. چرا که در این فضای نیمه آل<strong>و</strong>ده چبریبرزی که کمبرتبررین<br />
ارزش <strong>و</strong> مقام را داراست همھهممبنیبنن مجممجخاطب <strong>و</strong> احبرتبررام <strong>به</strong> ا<strong>و</strong>ست. شخص <strong>و</strong>زیر کار <strong>و</strong> رفاه اجتماعی که<br />
تا پاسی از شب بر سر مبریبرزان حق<strong>و</strong>ق کارگران با بمنبمماینده ایشان <strong>و</strong> کارفرمایان چک <strong>و</strong> چانه می زد<br />
حتما این مهم را هم لحللححاظ فرم<strong>و</strong>ده اند که کارگر مانند سایر اقشار این جامعه از حق <strong>و</strong> حق<strong>و</strong>فىقفىی<br />
برابر برخ<strong>و</strong>ردار است. پس ا<strong>و</strong> نبریبرز با مبریبرزان حق<strong>و</strong>ق دریافبىتبىی خ<strong>و</strong>د در ط<strong>و</strong>ل ماه باید بت<strong>و</strong>اند <strong>به</strong> راحبىتبىی<br />
<strong>به</strong> همھهممراه خان<strong>و</strong>اده اش از فضاهای فرهنگی <strong>و</strong> هبرنبرری استفاده کرده <strong>و</strong> لذتش را ببرببررد. <strong>و</strong>قبىتبىی بلیت<br />
بمنبممایشی مانند «بان<strong>و</strong>ی آ<strong>و</strong>ازخ<strong>و</strong>ان» با مجممجختصات بسیارساده در مجممججم<strong>و</strong>عه ای د<strong>و</strong>لبىتبىی <strong>به</strong> قیمت<br />
چهل هزارت<strong>و</strong>مان فر<strong>و</strong>خته می ش<strong>و</strong>د چند پیامد را با خ<strong>و</strong>د <strong>به</strong> همھهممراه می آ<strong>و</strong>رد. ا<strong>و</strong>ل این که این<br />
ساختار <strong>به</strong> مجممجحر<strong>و</strong>میت سازی که <strong>به</strong> شدت م<strong>و</strong>رد پسند نظام سلطه است می ابجنبججامد. د<strong>و</strong>م این که<br />
تئاتر را از ت<strong>و</strong>ده جدا کرده <strong>و</strong> <strong>به</strong> پدیده ای بجتبججملی <strong>و</strong> اخته تبدیل می کند. پر<strong>و</strong>اضح است که اخته<br />
شدن ابزار قدربمتبممند اجتماعی ای چ<strong>و</strong>ن تئاتر، از نشر آ گاهی، آم<strong>و</strong>زش، رشد <strong>و</strong> بالندگی فکری
برای همھهممگان جل<strong>و</strong>گبریبرری می کند. پس نظام اقتصادی تئاتر مساله ای ش<strong>و</strong>خی بردار نیست که <strong>به</strong><br />
راحبىتبىی از آن بگذر بمیبمم <strong>و</strong> جیک مان هم از بابت آشفتگی آن درنیاید. تئاتر <strong>به</strong> اصطلاح خص<strong>و</strong>صی<br />
ما که تکلیفش ر<strong>و</strong>شن است که چه گندی است، تئاتر د<strong>و</strong>لبىتبىی دیگر چرا <strong>به</strong> این فضاحت افتاده که<br />
حبىتبىی برای بمنبممایش هابىیبىی ساده با سه چهار بازیگر <strong>و</strong> مجممجختصر دک<strong>و</strong>ر <strong>و</strong> لباس، چنبنیبنن قیمت های گزافىففىی <strong>به</strong><br />
نسبت درآمد عمده مردم ر<strong>و</strong>ی بمنبممایش ها می گذارند؟! آقایان سعید اسدی، <strong>و</strong>حید فخرم<strong>و</strong>س<strong>و</strong>ی <strong>و</strong><br />
شهرام کرمی باید در این باره پاسخگ<strong>و</strong> باشند.<br />
<strong>و</strong> اما <strong>نقد</strong>:<br />
شاید کمبرتبرر کارگردابىنبىی مانند ک<strong>و</strong>شک جلالىللىی تا این اندازه در آثارش <strong>به</strong> مساله جنگ <strong>و</strong> ح<strong>و</strong>اشی<br />
پبریبررام<strong>و</strong>ن آن در تئاتر ایران پرداخته است. جنگ هابىیبىی که ریشه در نفرت، تعصب <strong>و</strong> خشم دارند<br />
<strong>و</strong> می ت<strong>و</strong>انند بمتبممام ارزش ها <strong>و</strong> مظاهر انسابىنبىی مانند عشق را نبریبرز <strong>به</strong> <strong>و</strong>رطه ناب<strong>و</strong>دی بکشانند. اما این<br />
گزاره می ت<strong>و</strong>اند مجممجحت<strong>و</strong>ای دهان پرکبىنبىی برای یک بمنبممایش باشد اما کارگردان را چه <strong>به</strong> حرّافىففىی. <strong>و</strong>ی باید<br />
خ<strong>و</strong>د را در <strong>و</strong>رطه عمل <strong>به</strong> این گزاره نشان داده <strong>و</strong> در<strong>و</strong>نیات ذهبىنبىی خ<strong>و</strong>د نسبت <strong>به</strong> دغدغه اش را<br />
<strong>به</strong> فرم برساند. عن<strong>و</strong>ان «بان<strong>و</strong>ی آ<strong>و</strong>ازخ<strong>و</strong>ان» در کنار پ<strong>و</strong>سبرتبرری بىببىی ربط نسبت <strong>به</strong> اثر، کار را کمی برای<br />
مجممجخاطب گیج می کند. زا<strong>و</strong>یه مدی<strong>و</strong>م از یک زن در بسبرتبرری سیاه که پبریبرراهبىنبىی سفید <strong>به</strong> تن کرده <strong>و</strong><br />
ص<strong>و</strong>رتش نبریبرز با پارچه ای <strong>به</strong> همھهممبنیبنن رنگ پ<strong>و</strong>شیده شده است. دماغک بیبىنبىی دلقک ر<strong>و</strong>ی ص<strong>و</strong>رت زن<br />
نبریبرز قرار دارد. این تص<strong>و</strong>یر نه بمنبممادین است <strong>و</strong> نه بمتبممثیلی از یک م<strong>و</strong>قعیت دراماتیک. چنان پرت <strong>و</strong>پلا<br />
نسبت <strong>به</strong> عن<strong>و</strong>ان اثر است که از چهارچ<strong>و</strong>ب آن خارج شده <strong>و</strong> <strong>به</strong> پدیده ای دیگر تبدیل شده<br />
است. بان<strong>و</strong>ی آ<strong>و</strong>ازخ<strong>و</strong>ان قرار است ر<strong>و</strong>ایت یک زن خ<strong>و</strong>اننده را بازگ<strong>و</strong> کند یا یک زن مبارز <strong>به</strong> نام<br />
ن<strong>و</strong>ال مر<strong>و</strong>ان را. فقدان دانش درامات<strong>و</strong>رژی از همھهممبنیبنن نام گذاری سطحی <strong>و</strong> ابتدابىیبىی سرریز می کند <strong>و</strong><br />
<strong>به</strong> مشکلی اساسی در اثر تبدیل می ش<strong>و</strong>د. کارگردان چنان <strong>به</strong> بمنبممادپر<strong>و</strong>ری در اثرش علاقمند<br />
است که صحنه را پر از سطل کرده <strong>و</strong> <strong>و</strong>سایل ن<strong>و</strong>ال را با سطل جا<strong>به</strong> جا می کند. <strong>و</strong>سیله یا ابزاری<br />
که بر اساس ق<strong>و</strong>اعد <strong>و</strong> چهارچ<strong>و</strong>ب بمنبممایش تعریف نشده باشد، <strong>به</strong> هیچ <strong>و</strong>جه <strong>به</strong> بمنبمماد تبدیل بمنبممی ش<strong>و</strong>د<br />
چرا که ما دیگر با مبنتبنن «آتش س<strong>و</strong>زی ها»ی <strong>و</strong>جدی مع<strong>و</strong>د طرف نیستیم <strong>و</strong> اثر ک<strong>و</strong>شک جلالىللىی دارد<br />
چبریبرزی <strong>و</strong>رای آن مبنتبنن <strong>به</strong> ما بجتبجح<strong>و</strong>یل می دهد. فاصله گذاری نصفه <strong>و</strong>نیمه برشبىتبىی <strong>و</strong> د<strong>و</strong>س<strong>و</strong>یه کردن<br />
صحنه <strong>به</strong> <strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هانه نزدیکی با فضای تعزیه با ت<strong>و</strong>جیه ب<strong>و</strong>می سازی کمپ<strong>و</strong>زیسی<strong>و</strong>ن هیچ ربطی <strong>به</strong> اثر
نداشته <strong>و</strong> ضر<strong>به</strong> جدی ای <strong>به</strong> کلیت کار <strong>و</strong>ارد کرده است. در این درامات<strong>و</strong>رژی شخصیت اصلی<br />
چنان منقطع شده که از عشقش فقط یک دنبال بازی مسخره درآمده <strong>و</strong> از مبارزاتش چهارتا<br />
شعار آبکی. بازی بد سیما تبریبررانداز که بازیگری را صرفا <strong>به</strong> حفظ مبنتبنن تقلیل داده، ن<strong>و</strong>ر علی ن<strong>و</strong>ری<br />
است مزین بر صحنه. البته که تبریبررانداز مقصر نیست. بازی که از ه<strong>و</strong>ا ساخته <strong>و</strong> پرداخته بمنبممی ش<strong>و</strong>د.<br />
<strong>و</strong>قبىتبىی شخصیت درست <strong>و</strong> درمابىنبىی برای ایفای نقش <strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د ندارد دیگر بازی ای دربمنبممی آید جز چند<br />
اشک <strong>و</strong> لبخند مبرتبرز<strong>و</strong>رانه. <strong>به</strong> شخصیت س<strong>و</strong>دا در اثر نگاه کنید. از کجا آمد، چگ<strong>و</strong>نه این همھهممه مدت<br />
در کنار ن<strong>و</strong>ال ب<strong>و</strong>د <strong>و</strong> در <strong>به</strong>ن<strong>به</strong>هایت معل<strong>و</strong>م نشد که چه بر سرش آمد. <strong>به</strong> ر<strong>و</strong>ایت بجتبججا<strong>و</strong>ز پسر <strong>به</strong> مادر در<br />
سل<strong>و</strong>ل زندان را <strong>به</strong> یاد بیا<strong>و</strong>رید. ماجرای بجتبججا<strong>و</strong>ز ه<strong>و</strong>لنا ک است؟ قطعا. چگ<strong>و</strong>نه اجرا می ش<strong>و</strong>د؟ با<br />
چند دیال<strong>و</strong>گ از زبان سرایدار. قطعا پسر ن<strong>و</strong>ال برای ما مساله نیست <strong>و</strong> نه حبىتبىی قباحت رابطه<br />
جنسی مادر <strong>و</strong> فرزندی. عمق فاجعه برای ن<strong>و</strong>ال، پیامدهای مبارزه با جهل <strong>و</strong> تعصب است. این<br />
پیامدها با درد همھهممراه است. این درد چگ<strong>و</strong>نه بمنبممایش داده می ش<strong>و</strong>د؟ با چند دیال<strong>و</strong>گ از زبان<br />
سرایدار. ا<strong>و</strong>ه چه خلاقانه!<br />
صحنه ای از بمنبممایش هست که گفته می ش<strong>و</strong>د ن<strong>و</strong>ال مر<strong>و</strong>ان از ات<strong>و</strong>ب<strong>و</strong>س می ترسد چرا که ا<strong>و</strong> را <strong>به</strong> یاد<br />
خاطره ای <strong>و</strong>حشتنا ک می اندازد. خاطره این چنبنیبنن است:«ن<strong>و</strong>ال <strong>به</strong> همھهممراه مسلمانان س<strong>و</strong>ار ات<strong>و</strong>ب<strong>و</strong>س<br />
شده است. در میان راه برخی از متعصبان مسیحی <strong>به</strong> ات<strong>و</strong>ب<strong>و</strong>س جمحجممله می کنند. ن<strong>و</strong>ال مبارزعلیه<br />
خش<strong>و</strong>نت ما با هزار بدبجببجخبىتبىی <strong>به</strong> متجا<strong>و</strong>زان ثابت می کند که مسیحی است. باری با این راهکار ا<strong>و</strong><br />
جان سالمللمم <strong>به</strong> در می برد <strong>و</strong> را<strong>و</strong>ی <strong>به</strong> رگبار بسته شدن ات<strong>و</strong>ب<strong>و</strong>س <strong>و</strong> سرنشینانش می ش<strong>و</strong>د.» <strong>به</strong> <strong>و</strong>اقع<br />
چه نتیجه ای می ت<strong>و</strong>ان از این شخصیت <strong>به</strong> دست آ<strong>و</strong>رد؟! کاش در حد <strong>و</strong> اندازه همھهممان آ<strong>و</strong>ازخ<strong>و</strong>ابىنبىی<br />
بافىقفىی می ماند <strong>و</strong> س<strong>و</strong>دا ا<strong>و</strong> را <strong>و</strong>ارد دنیای رپ <strong>و</strong> هیپ هاپ می کرد. این ط<strong>و</strong>ری نه ت<strong>و</strong>هیبىنبىی <strong>به</strong> مجممجخاطب<br />
می شد <strong>و</strong> نه تعریف مان از زن مبارز <strong>و</strong> ساختار درامات<strong>و</strong>رژی ن<strong>و</strong>ین تغیبریبرر پیدا می کرد.<br />
پس <strong>نقد</strong>:<br />
همھهممان <strong>به</strong> که ت<strong>و</strong>ده ملت <strong>به</strong> بمتبمماشای این آثار بمنبممی ر<strong>و</strong>ند. اصلا ح<strong>و</strong>اسم نب<strong>و</strong>د که مسئ<strong>و</strong>لبنیبنن مرب<strong>و</strong>طه فکر<br />
اعصاب <strong>و</strong> ر<strong>و</strong>ان خلق را هم لحللححاظ فرم<strong>و</strong>ده اند.<br />
٢٠ تبریبررماه ١٣٩٨
بان<strong>و</strong>ی آ<strong>و</strong>ازخ<strong>و</strong>ان<br />
تئاترشهر ‐ سالن قشقابىیبىی<br />
از تبریبرر ١٣٩٨<br />
<strong>به</strong>ب<strong>به</strong>ها: ۴٠,٠٠٠ <strong>و</strong> ٣٠,٠٠٠ ت<strong>و</strong>مان<br />
ن<strong>و</strong>یسنده: <strong>و</strong>جدی مع<strong>و</strong><strong>و</strong>ض<br />
مبرتبررجم، درامات<strong>و</strong>رژ <strong>و</strong> کارگردان: علبریبررضا<br />
ک<strong>و</strong>شک جلالىللىی<br />
بازیگران: سیما تبریبررانداز، فرناز رهنما، سام<br />
کب<strong>و</strong>د<strong>و</strong>ند، مجممجحمد صدیقی مهر<br />
مجممججری طرح <strong>و</strong> <strong>به</strong>ت<strong>به</strong>هیه کننده: سیما تبریبررانداز<br />
آهنگ سازی <strong>و</strong> اجرای م<strong>و</strong>سیقی: کیارش<br />
اعتمادسیفی<br />
طراح صحنه: امید ا کبرببرری<br />
طراح لباس: مقدی شامبریبرریان<br />
دستیار ا<strong>و</strong>ل کارگردان <strong>و</strong> برنامه ریز: پژمان<br />
عبدی<br />
دستیار درامات<strong>و</strong>رژ: شادی معظمی<br />
دستیار د<strong>و</strong>م کارگردان: سر<strong>و</strong>ش قریشی<br />
منشی صحنه: پگاه مجممجحم<strong>و</strong>د<strong>و</strong>ند<br />
مدیر صحنه: جمحجممیدرضا جدیدی<br />
<strong>و</strong>یدی<strong>و</strong>: <strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هنام بجنبججم الدین<br />
طراح پ<strong>و</strong>سبرتبرر <strong>و</strong> بر<strong>و</strong>ش<strong>و</strong>ر: مصطفی پبریبررهادی<br />
مشا<strong>و</strong>ر رسانه ای <strong>و</strong> مدیر ر<strong>و</strong>ابط عم<strong>و</strong>می <strong>و</strong> تبلیغات: سارا حدادی you studio<br />
عکاس: زهرا عرب نژاد<br />
دستیاران صحنه: مهشید فقبریبرری، ر<strong>و</strong>مینا زاهدی<br />
ساخت <strong>و</strong> اجرای د ک<strong>و</strong>ر: کی<strong>و</strong>ان ضیائپ<strong>و</strong>ر