نقد و بررسی نمایش «بانوی آوازخوان» به دراماتورژی و کارگردانی علیرضا کوشکجلالی
لطفا نخوان ای بانو به قلم مجید اصغری منتقد گروه تئاتر اگزیت ارزشگذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش
لطفا نخوان ای بانو
به قلم مجید اصغری منتقد گروه تئاتر اگزیت
ارزشگذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش
- No tags were found...
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
برای همھهممگان جل<strong>و</strong>گبریبرری می کند. پس نظام اقتصادی تئاتر مساله ای ش<strong>و</strong>خی بردار نیست که <strong>به</strong><br />
راحبىتبىی از آن بگذر بمیبمم <strong>و</strong> جیک مان هم از بابت آشفتگی آن درنیاید. تئاتر <strong>به</strong> اصطلاح خص<strong>و</strong>صی<br />
ما که تکلیفش ر<strong>و</strong>شن است که چه گندی است، تئاتر د<strong>و</strong>لبىتبىی دیگر چرا <strong>به</strong> این فضاحت افتاده که<br />
حبىتبىی برای بمنبممایش هابىیبىی ساده با سه چهار بازیگر <strong>و</strong> مجممجختصر دک<strong>و</strong>ر <strong>و</strong> لباس، چنبنیبنن قیمت های گزافىففىی <strong>به</strong><br />
نسبت درآمد عمده مردم ر<strong>و</strong>ی بمنبممایش ها می گذارند؟! آقایان سعید اسدی، <strong>و</strong>حید فخرم<strong>و</strong>س<strong>و</strong>ی <strong>و</strong><br />
شهرام کرمی باید در این باره پاسخگ<strong>و</strong> باشند.<br />
<strong>و</strong> اما <strong>نقد</strong>:<br />
شاید کمبرتبرر کارگردابىنبىی مانند ک<strong>و</strong>شک جلالىللىی تا این اندازه در آثارش <strong>به</strong> مساله جنگ <strong>و</strong> ح<strong>و</strong>اشی<br />
پبریبررام<strong>و</strong>ن آن در تئاتر ایران پرداخته است. جنگ هابىیبىی که ریشه در نفرت، تعصب <strong>و</strong> خشم دارند<br />
<strong>و</strong> می ت<strong>و</strong>انند بمتبممام ارزش ها <strong>و</strong> مظاهر انسابىنبىی مانند عشق را نبریبرز <strong>به</strong> <strong>و</strong>رطه ناب<strong>و</strong>دی بکشانند. اما این<br />
گزاره می ت<strong>و</strong>اند مجممجحت<strong>و</strong>ای دهان پرکبىنبىی برای یک بمنبممایش باشد اما کارگردان را چه <strong>به</strong> حرّافىففىی. <strong>و</strong>ی باید<br />
خ<strong>و</strong>د را در <strong>و</strong>رطه عمل <strong>به</strong> این گزاره نشان داده <strong>و</strong> در<strong>و</strong>نیات ذهبىنبىی خ<strong>و</strong>د نسبت <strong>به</strong> دغدغه اش را<br />
<strong>به</strong> فرم برساند. عن<strong>و</strong>ان «بان<strong>و</strong>ی آ<strong>و</strong>ازخ<strong>و</strong>ان» در کنار پ<strong>و</strong>سبرتبرری بىببىی ربط نسبت <strong>به</strong> اثر، کار را کمی برای<br />
مجممجخاطب گیج می کند. زا<strong>و</strong>یه مدی<strong>و</strong>م از یک زن در بسبرتبرری سیاه که پبریبرراهبىنبىی سفید <strong>به</strong> تن کرده <strong>و</strong><br />
ص<strong>و</strong>رتش نبریبرز با پارچه ای <strong>به</strong> همھهممبنیبنن رنگ پ<strong>و</strong>شیده شده است. دماغک بیبىنبىی دلقک ر<strong>و</strong>ی ص<strong>و</strong>رت زن<br />
نبریبرز قرار دارد. این تص<strong>و</strong>یر نه بمنبممادین است <strong>و</strong> نه بمتبممثیلی از یک م<strong>و</strong>قعیت دراماتیک. چنان پرت <strong>و</strong>پلا<br />
نسبت <strong>به</strong> عن<strong>و</strong>ان اثر است که از چهارچ<strong>و</strong>ب آن خارج شده <strong>و</strong> <strong>به</strong> پدیده ای دیگر تبدیل شده<br />
است. بان<strong>و</strong>ی آ<strong>و</strong>ازخ<strong>و</strong>ان قرار است ر<strong>و</strong>ایت یک زن خ<strong>و</strong>اننده را بازگ<strong>و</strong> کند یا یک زن مبارز <strong>به</strong> نام<br />
ن<strong>و</strong>ال مر<strong>و</strong>ان را. فقدان دانش درامات<strong>و</strong>رژی از همھهممبنیبنن نام گذاری سطحی <strong>و</strong> ابتدابىیبىی سرریز می کند <strong>و</strong><br />
<strong>به</strong> مشکلی اساسی در اثر تبدیل می ش<strong>و</strong>د. کارگردان چنان <strong>به</strong> بمنبممادپر<strong>و</strong>ری در اثرش علاقمند<br />
است که صحنه را پر از سطل کرده <strong>و</strong> <strong>و</strong>سایل ن<strong>و</strong>ال را با سطل جا<strong>به</strong> جا می کند. <strong>و</strong>سیله یا ابزاری<br />
که بر اساس ق<strong>و</strong>اعد <strong>و</strong> چهارچ<strong>و</strong>ب بمنبممایش تعریف نشده باشد، <strong>به</strong> هیچ <strong>و</strong>جه <strong>به</strong> بمنبمماد تبدیل بمنبممی ش<strong>و</strong>د<br />
چرا که ما دیگر با مبنتبنن «آتش س<strong>و</strong>زی ها»ی <strong>و</strong>جدی مع<strong>و</strong>د طرف نیستیم <strong>و</strong> اثر ک<strong>و</strong>شک جلالىللىی دارد<br />
چبریبرزی <strong>و</strong>رای آن مبنتبنن <strong>به</strong> ما بجتبجح<strong>و</strong>یل می دهد. فاصله گذاری نصفه <strong>و</strong>نیمه برشبىتبىی <strong>و</strong> د<strong>و</strong>س<strong>و</strong>یه کردن<br />
صحنه <strong>به</strong> <strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هانه نزدیکی با فضای تعزیه با ت<strong>و</strong>جیه ب<strong>و</strong>می سازی کمپ<strong>و</strong>زیسی<strong>و</strong>ن هیچ ربطی <strong>به</strong> اثر