نقد و بررسی نمایش «اَتینا» به کارگردانی حسین دیردار
ابتذال عوامزدگی در سایهی تئاتر نکبتی به قلم مجید اصغری، منتقد گروه تئاتراگزیت ارزشگذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش
ابتذال عوامزدگی در سایهی تئاتر نکبتی
به قلم مجید اصغری، منتقد گروه تئاتراگزیت
ارزشگذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
<strong>نقد</strong> <strong>و</strong> <strong>بررسی</strong> بمنبممایش <strong>«اَتینا»</strong> <strong>به</strong> کارگردابىنبىی حسبنیبنن دیردار<br />
ابتذال ع<strong>و</strong>ام زدگی در سایه ی تئاتر نکببىتبىی<br />
<strong>به</strong> قلم مجممججید اصغری، منتقد گر<strong>و</strong>ه تئاترا گزیت<br />
ارزش گذاری منتقد: بد<strong>و</strong>ن ستاره‐ فاقد ارزش
ابتذال، <strong>و</strong>اژه <strong>و</strong> ت<strong>و</strong>صیفی مجممجحبرتبررمانه است برای بمنبممایش <strong>«اَتینا»</strong>. بمنبممایشی که ادعای اجتماعی ب<strong>و</strong>دن<br />
دارد اما کاملا در ضد این ادعا حرکت می کند. مبنتبنن <strong>و</strong> اجرا <strong>به</strong> قدری <strong>و</strong>امانده است که نه<br />
م<strong>و</strong>قعیت می سازد <strong>و</strong> نه ت<strong>و</strong>ان پیش بردن آن را دارد. همھهممه چبریبرز برای ساخت <strong>و</strong> پرداخت فریب<br />
مجممجخاطب ترتیب داده شده. با حض<strong>و</strong>ر چند بازیگر نیمچه چهره تل<strong>و</strong>یزی<strong>و</strong>بىنبىی مجممجخاطب عام را د<strong>و</strong>ر خ<strong>و</strong>د<br />
جمججممع کرده <strong>و</strong> با یک طراحی صحنه بسیاربد <strong>و</strong> کلیشه ای، سعی در جلب نظر مجممجخاطب جدی تئاتر را<br />
دارند. در <strong>و</strong>اقع با این طراحی های مضحک می خ<strong>و</strong>اهند پای خ<strong>و</strong>د را از قربىتبىی بازی های تئاترهای قر<br />
کمری <strong>و</strong> لاله زاری جدا کنند که صدالبته م<strong>و</strong>فق بمنبممی ش<strong>و</strong>ند. البته که تئاتر ر<strong>و</strong>ح<strong>و</strong>ضی <strong>و</strong> لاله زاری<br />
(که برخی د<strong>و</strong>ستان تلاش دارند تا <strong>به</strong> عن<strong>و</strong>ان تئاتر ملی <strong>به</strong> خ<strong>و</strong>رد ما بدهند که سخت در اشتباه<br />
هستند) شرف دارد <strong>به</strong> این پدیده های ضدفرهنگی که این ر<strong>و</strong>زها در تئاترها <strong>و</strong> سالن های فاخر<br />
خص<strong>و</strong>صی مان ج<strong>و</strong>لان می دهند. اثر با هر ترفند <strong>و</strong> راهکاری که بلد هست تلاش می کند تا از<br />
مجممجخاطب خنده بگبریبررد چرا که د<strong>و</strong>ستان قصد دارند تا همھهممبنیبنن مساله را ضمیمه م<strong>و</strong>فقیت های بمنبممایش<br />
ن<strong>و</strong>رابىنبىی شان کرده <strong>و</strong> برای مجممجخاطب جا بیندازند. برخی ع<strong>و</strong>ام هم گ<strong>و</strong>ل این ن<strong>و</strong>ع تبلیغات را<br />
می خ<strong>و</strong>رند <strong>و</strong> فر<strong>و</strong>ش بالای اثر یا <strong>به</strong> ق<strong>و</strong>ل خ<strong>و</strong>دشان «س<strong>و</strong>لد ا<strong>و</strong>ت» شدنشان را نشان از مردمی<br />
ب<strong>و</strong>دن شان قلمداد می کنند. <strong>و</strong>ای از این مصیبت!<br />
تکلیف بمنبممایش آن جابىیبىی حتمی <strong>و</strong> مشخص می ش<strong>و</strong>د که در ترا ژیک ترین لحللححظاتش نبریبرز مجممجخاطب دست<br />
از خنده برنداشته <strong>و</strong> گ<strong>و</strong> بىیبىی ع<strong>و</strong>امل <strong>و</strong> بازیگران را <strong>به</strong> سخره می گبریبررد. البته که د<strong>و</strong>ستان متخصص<br />
در امر خنده گرفبنتبنن از مجممجخاطب <strong>به</strong> خ<strong>و</strong>د غرّه نش<strong>و</strong>ند چرا که اساسا تکلیف این مجممجخاطبان مثل ر<strong>و</strong>ز<br />
ر<strong>و</strong>شن است. در فضابىیبىی که مردمانش هیچ ارتباطی ببنیبنن خ<strong>و</strong>د <strong>و</strong> مساله شادی <strong>و</strong> نشاط حس<br />
بمنبممی کنند، باید هم برای جفنگیات این چنیبىنبىی ریسه ر<strong>و</strong>ند <strong>و</strong> با دل <strong>و</strong> ر<strong>و</strong>ده ای در دست از سالن<br />
خارج ش<strong>و</strong>ند. رتحنتحج این مردم از فقدان سرگرمی <strong>و</strong> شادی در جامعه است که باعث استقبال شان<br />
از این گ<strong>و</strong>نه آثار بمنبممایشی شده <strong>و</strong>گرنه کدام آدم عاقلی می ت<strong>و</strong>اند <strong>به</strong> کتک خ<strong>و</strong>ردن یک زن ت<strong>و</strong>سط<br />
ش<strong>و</strong>هر صیغه ای اش از خنده ببرتبررکد <strong>و</strong> حبىتبىی ر<strong>و</strong>ی زمبنیبنن <strong>و</strong>ل<strong>و</strong> ش<strong>و</strong>د. این ها مسائلی نیست که بت<strong>و</strong>ان <strong>به</strong><br />
راحبىتبىی از کنارشان گذشت یا زیر فرش پنهان شان کرد. پس ادعای اجتماعی <strong>و</strong> مردمی ب<strong>و</strong>دن اثر<br />
کذب است که در <strong>و</strong>هله ی ا<strong>و</strong>ل این خ<strong>و</strong>د بمنبممایش است که دست <strong>به</strong> افشایش می زند. حالا چه<br />
گنجانده اند در این ابتذال نامه؟! من <strong>و</strong>اقعا مانده ام از بازیگران خابمنبمم این بمنبممایش. بمنبممایش <strong>به</strong>
قدری در سر زنان می ک<strong>و</strong>بد که بمنبممی دابمنبمم د<strong>و</strong>ستان چط<strong>و</strong>ر حاضر شده اند در چنبنیبنن اثری <strong>به</strong> هبرنبرربمنبممابىیبىی<br />
ببرپبرردازند. برخی می گ<strong>و</strong>یند که این ن<strong>و</strong>ع برخ<strong>و</strong>رد با زنان، در <strong>و</strong>اقعیت هم اتفاق افتاده <strong>و</strong> ن<strong>و</strong>یسنده <strong>و</strong><br />
کارگردان درصدد این هستند که این <strong>و</strong>اقعیات جامعه را <strong>به</strong> شکلی عریان <strong>به</strong> ر<strong>و</strong>ی صحنه<br />
بیا<strong>و</strong>رند. باید <strong>به</strong> این د<strong>و</strong>ستان گفت <strong>به</strong> فرض این که در <strong>و</strong>اقعیت، جامعه ی ما گ<strong>و</strong>ه تر از این با زنان<br />
برخ<strong>و</strong>رد می کنند <strong>و</strong> فرض می گبریبرر بمیبمم که همھهممه این ها از جمججممله معضلات <strong>و</strong> مسائل ر<strong>و</strong>ز اجتماعی<br />
ماست. صاحب اثر هم این <strong>و</strong>اقعیات را مانند پشگل <strong>به</strong> صحنه ربجیبجخته، دستش هم درد نکند.<br />
حرف ما این است که این ن<strong>و</strong>یسنده <strong>و</strong> کارگردان با همھهممه ی خرد<strong>و</strong>رزی در کجای این <strong>و</strong>اقعیت<br />
کثیف قرار گرفته اند؟! م<strong>و</strong>ضع حضرات نسبت <strong>به</strong> این پدیده های غبریبررانسابىنبىی چیست؟! منِ مجممجخاطب<br />
می دابمنبمم که درد <strong>و</strong> مرض این اجتماع را هر ر<strong>و</strong>ز در ک<strong>و</strong>چه <strong>و</strong> خیابان می بینم. من آمده ام تا از<br />
نگاه ن<strong>و</strong>یسنده <strong>و</strong> کارگردان با این مسائل ر<strong>و</strong><strong>به</strong> ر<strong>و</strong> ش<strong>و</strong>م <strong>و</strong> نکات تازه <strong>و</strong> جدیدی را بیام<strong>و</strong>زم.<br />
کارگردان نه تنها پشت زن بمنبممایش درنیامده بلکه از بجتبجحقبریبرر ا<strong>و</strong> (<strong>به</strong> سبب خنده گرفبنتبنن از مجممجخاطب)<br />
لذت نبریبرز می برد. بدترین <strong>و</strong> سخیف ترین ش<strong>و</strong>خی های جنسی را با <strong>و</strong>ی ابجنبججام می دهد تا صف<br />
ط<strong>و</strong>لابىنبىی تری از مجممجخاطبان را مقابل سالن فاخر درست کند. ببریبرزینس است دیگر، چه می ش<strong>و</strong>د کرد.<br />
هر ببریبرزینسی هم راه <strong>و</strong> چاه خ<strong>و</strong>د را دارد <strong>و</strong> ا گر بلد راه نباشی با کله <strong>به</strong> زمبنیبنن خ<strong>و</strong>اهی خ<strong>و</strong>رد.<br />
چبریبرزی که <strong>به</strong> تازگی در فضای تئاتری ما مُد شده <strong>و</strong> <strong>به</strong> شدت نبریبرز خطرنا ک است، از آن طرف بام<br />
افتادن برخی د<strong>و</strong>ستان هست. برخی از این د<strong>و</strong>ستان با اطلاع از اشباع شدن فضای تئاتری از<br />
حس <strong>و</strong> حال ر<strong>و</strong>شنفکری <strong>و</strong> بمنبممایش های ادا <strong>و</strong> اط<strong>و</strong>اری، کاملا در فضابىیبىی ضد آن کار کرده <strong>و</strong> اثر<br />
ت<strong>و</strong>لید می کنند. د<strong>و</strong>ستان خیال می کنند هر چه فضای نکبت تری از این اجتماع با یک رئالیسم <strong>به</strong><br />
شدت قلابىببىی را برای مجممجخاطب ترسیم کنند، جریان تازه ای را <strong>و</strong>ارد تئاتر کرده اند <strong>و</strong> نانش را هم<br />
می خ<strong>و</strong>رند. اما این ن<strong>و</strong>ع تئاتر نکببىتبىی هیچ تناسخی با جامعه امر<strong>و</strong>ز ما ندارد. بجببجحث بر سر سیاه بمنبممابىیبىی<br />
نیست. بجببجحث بر سر شناخت <strong>و</strong> بجتبجحلیل درست <strong>و</strong> منطقی از اجتماع است که د<strong>و</strong>ستان از آن<br />
بىببىی <strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هره اند. اما در کمال تعجب تان باید بگ<strong>و</strong> بمیبمم که خ<strong>و</strong>شحالمللمم که این دست از آثار ت<strong>و</strong>سط اداره<br />
بازبیبىنبىی <strong>و</strong> نظارت تایید شده <strong>و</strong> <strong>به</strong> ر<strong>و</strong>ی صحنه می آیند. کسی چنبنیبنن حقی ندارد که از اجرای یک<br />
اثر با همھهممه ی ابتذالش ممممممانعت <strong>و</strong>رزد <strong>و</strong> جل<strong>و</strong>ی بمنبممایشش را بگبریبررد. ممممممانعت از چنبنیبنن آثاری ناخ<strong>و</strong>استه<br />
<strong>به</strong> رشد <strong>و</strong> بالندگی اش دامن می زند. <strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هبرتبررین راه برای م<strong>و</strong>اجهه با این آثار، <strong>نقد</strong> است. <strong>نقد</strong>ی <strong>به</strong><br />
شدت صرتحیتحح <strong>و</strong> بىببىی پرده که <strong>به</strong> مشکلات اساسی این آثار ببرپبرردازد. این که ما بدانیم <strong>و</strong> آ گاه باشیم
که دقیقا در خلق چه اثر <strong>و</strong> با چه مبرتبرر <strong>و</strong> معیاری دخیل هستیم بسیار مهم <strong>و</strong> ضر<strong>و</strong>ری است. آن<br />
قدر باید این شهامت را در خ<strong>و</strong>د ببرپبرر<strong>و</strong>رانیم که با هر پیشنهادی <strong>و</strong>ا نرفته <strong>و</strong> خ<strong>و</strong>د را <strong>به</strong> هر صحنه <strong>و</strong><br />
بمنبممایشی نفر<strong>و</strong>شیم. بمنبممایش <strong>به</strong> قدری اسفنا ک ب<strong>و</strong>د که بنده می خ<strong>و</strong>استم از خبریبرر نگارش <strong>نقد</strong>ش<br />
بگذرم چرا که نه بمنبممایشنامه ای در کار هست <strong>و</strong> نه کارگردابىنبىی <strong>و</strong> طراحی جدی ای که بش<strong>و</strong>د کمی<br />
درباره شان ن<strong>و</strong>شت <strong>و</strong> بجببجحث کرد. اما دیدم که بىببىی تفا<strong>و</strong>ت ب<strong>و</strong>دن <strong>به</strong> این پدیده های عجیب (البته که<br />
این ر<strong>و</strong>زها دیگر عادی شده اند) نبریبرز کمکی <strong>به</strong> <strong>و</strong>ضعیت م<strong>و</strong>ج<strong>و</strong>د بمنبممی کند. کاش بدانیم که <strong>و</strong>قت <strong>و</strong><br />
زمان مان را صرف خلق چه آثاری می کنیم.<br />
١٨ مرداد ١٣٩٨
اَتینا<br />
خانه بمنبممایش مهرگان (سالن سمشسمماره ١)<br />
٠٩ مرداد تا ٠٩ شهری<strong>و</strong>ر<br />
زمان: ٢١:٠٠<br />
مدت: ١ ساعت <strong>و</strong> ١٠ دقیقه<br />
<strong>به</strong>ب<strong>به</strong>ها: ۴٠,٠٠٠ ت<strong>و</strong>مان<br />
ن<strong>و</strong>یسنده: رس<strong>و</strong>ل کاهابىنبىی<br />
کارگردان: حسبنیبنن دِیردار<br />
بازیگران: کامران تفبىتبىی، لعیا زنگنه، الهللهھام شعبابىنبىی،<br />
سهند جاهد، ندا عقیقی، مهدی رحیمی سده، سمسسممبریبررا<br />
کر بمیبممی، نیل<strong>و</strong>فر ه<strong>و</strong>سمشسممند، علی مقدم<br />
<strong>به</strong>ت<strong>به</strong>هیه کننده: مجممجحمدرضا ی<strong>و</strong>سف زاده، مجممجحدثه کاظمی<br />
مجممججری طرح: سبحان لاله<br />
مدیرت<strong>و</strong>لید: عطیه کاظمی<br />
طراح ن<strong>و</strong>ر: رضا حیدری<br />
طراح صحنه: جمحجممید رضا زمزم<br />
طراح لباس: الهللهھام شعبابىنبىی<br />
طراح گر بمیبمم: ن<strong>و</strong>ید فرح مرزی<br />
طراح گرافیک، عکس: مجممجحمدصادق زرج<strong>و</strong>یان<br />
خ<strong>و</strong>اننده: کامران تفبىتبىی<br />
ترانه سرا: میثم ی<strong>و</strong>سفی<br />
آهنگساز م<strong>و</strong>سیقی پایابىنبىی: <strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هنام جلیلیان<br />
انتخاب م<strong>و</strong>سیقی: شر<strong>و</strong>ین بجببجختیاری<br />
طراحی صدا <strong>و</strong> افکت: امبنیبنن شریفی<br />
دستیار <strong>و</strong> برنامه ریز: حسبنیبنن بنیاد<br />
دستیاران کارگردان: سهیلا ا کبرببررزاده، عرفان سمشسممس<br />
منشی صحنه: آزیتا عسگری<br />
مجممججریان گر بمیبمم: ماهان ابراهیم زاده، سارا مبیبىنبىی، ماهان اسمسسمماعیل زاده<br />
ر<strong>و</strong>ابط عم<strong>و</strong>می <strong>و</strong> تبلیغات: ندا کا<strong>و</strong>ندی، مهران عشریه<br />
ساخت تبریبرزر: مجممجحمدصادق زرج<strong>و</strong>یان، جمحجممیدرضا طاهر<br />
عکاس: مهسا عباسی