You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
سینما<br />
ادبیات کلمات<br />
سایهروشن اصرار<br />
با رسید. طاهری فرزانه خانم خانه به ادبیات بخش در ما گذر خوب، و قدیم رسم همان به - عابدینی -سهیال چلچراغ شلوغی<br />
البهالی خاطرات، و نشر واوضاع ترجمه حوالی گفت و گپ پای محمدی غزل و دانشفر فرید قربانپور، بهاتفاق،ابراهیم و مجله<br />
شماره کهاولین کرد یادآوری صمیمانه خندههای و گشاده روی طاهریبا فرزانه ونشستیم. رسیدیم هم ما کارهایایشان ساعت<br />
یک برای ما که بود همین شاید بودند. کرده کار مصاحبهای و گزارشی و بودند رفته خانهشان به خبرنگار دوستان هم را مصاحبه<br />
گرفتیم. عالقهمان مورد مترجم دست رااز کتابهایامضاشدهمان و ماندیم ساعت دو گرفتهبودیم،بیشتراز که وقتی فرهنگیاست.<br />
وناخواستهاجتماع خواسته فرهنگیازبرخیاتفاقات گالیههای وبعضی حرفها رو پیش سبب<br />
به کردم؛ کار ادبی نظریه و نقد بیشتر ادبیات شاخه در میخوانم،<br />
هرچه میروم. داستان و رمان سراغ کم خیلی سانسور بودم<br />
مجبور پیش وقت چند میشوم. منصرف نمیشود، میبینم میشود.بعضیها<br />
تایی 43 دیدمانگار کنم، آپدیت را آثارم فهرست هک هست هم کتابهایی نبوده. عالقهام نیست. ادبیات حوزه در به<br />
ترجمهشان در را وسواس همان ولی نیست، آنها روی اسمم کردم.<br />
پیدا را کلمهبهکلمهاش که بوده پزشکی مثال دادهام، خرج علوم<br />
شهرسازی، معماری، نمیکنم. حساب کارهایم جزء را آنها مرکز<br />
در سال هفت کردم- کار خیلی روانشناسی سیاسی، مجلهشان<br />
هم آنجا بودم. مسکن وزارت شهرسازی مطالعات و شهری طراحی راجعبه کار چندین هم میکردم ویرایش را در<br />
نان میگفت کسی کردم. ترجمه و.. سیلبند و فاضالب )میخندد(<br />
فاضالباست. و نشر اوضاع از گِالیههایی میآید، میان به دردِدل پای وقتی آخرینبار<br />
»راستی کتاب عاشق میشود: شروع وبرخینقدها ناشر دادم<br />
»سخن« نشر به بودم، ماریسن بلیک دیدی«اثر کی را پدرت ارشاد<br />
را تا 700 که کرد چاپ تیراژ هزار شد-دو کشته کار این که درانباراست.<br />
درانباراست، میگفتند بار هر خرید. مهاجرانی زمان کرده.<br />
باد قولی به و نبوده ما کتابهای راسته در گفتند روز یک در<br />
من که نبود قرار بگیرید- من از کاری کردید اصرار شما گفتم این<br />
باالخره سال 13 از بعد کنم! ترجمه کتاب شما کارهای راسته و<br />
گرفت ایراد ارشاد و زدم شخم را کار دوباره گرفتم. آنها از را کتاب است.<br />
مانده میزم کشوی در فعال ترجمه<br />
کریستی آگاتا از کار دو نکردهام. ترجمه رمان خیلی من من<br />
به کسی را ریپلی( آقای )معمای هایاسمیت پاتریشیا کردم. »طرح<br />
ناشرش دارد هم همینطور کردم. ترجمهاش و داد پیشنهاد مادی<br />
حقوق بدهد، اطالع من به اینکه بدون میکند، چاپ نو« ولی<br />
دارم، هم قرارداد ندارد. اعراب از محلی ایشان برای معنوی و دارم.<br />
دوست هم کارآگاهی نوع خیلی ندارم. پیگیری حوصله دیگر شأن<br />
در پلیسی کارهای این گفتند کردم، ترجمه که هم موقع آن این<br />
چرا هستید، جدی مترجم شما و است سرگرمی و نیست شما کتابهای<br />
کرد، ترجمه پلیسی نباید چرا گفتم میکنید. ترجمه را از<br />
که ایرادهایی و زبان شخصیتپردازی، پیرنگ، لحاظ از پلیسی حداقلبگذارید<br />
راندارد. میتوانیدبگیرید،اینها داستانیایران متون میتوانید<br />
ولی بگیرید، ایراد نمیتوانید که اصول روی از بگیرند. یاد پلیسی<br />
داستان نوعی خب بله، میزند. کلک کریستی آگاتا بگویید در<br />
مفصل را جوابشان میزند… کلک نمیگوید، را چیزهایی است؛ ادبیات<br />
از کردهام ترجمه اینها جز رمان سه دو دادم. آدینه مجله مجموعهداستان.<br />
و »جدی« دوستدارانشان<br />
و طرفداران با نزدیک از چقدر اینکه جواب در شهرستان<br />
به دعوت است سال یک میگوید: هستند، ارتباط در به<br />
نسبت دینی یک میکنم احساس میکنم. قبول بیشتر را سوال<br />
ساعت چند میروم، نمیشوم، هم خسته دارم. خوانندگانم وقتی<br />
میگیرم. انرژی است، خوب سوالهایشان وقتی میکنند. از<br />
نازک قشر آن میماند. آدم تن به خستگی نیست، خوب سوالها و داستان مجموعه جوانها خوانده. را کار میآید، من برای خواننده میکنند<br />
فکر کارشناسینمیتوانمبدهم. میدهند،نظر را رمانشان چون<br />
است، سخت برایم میدهم. خرج به تواضع یا میکنم تعارف آن<br />
صالحیت میتوانم، ترجمه کسینیست.برای هر کار کارادبیات هر<br />
صالحیت بدون کسی هر مملکت دراین دیگر بساست دارم. را کند.<br />
ترمز آدم کمی میکند. کاری میکنید؟<br />
کار روز در ساعت \\چند مرکز<br />
نشر تحریریه در میکنم. کار هم بیرون هفته در روز دو من هم<br />
سرکار بروم بخواهم حتیاگر میشوم، بیدار دیر صبحها هستم. ندارد.<br />
نظمی میکنم. کار کنم، فرصت هرموقع میشوم. بیدار دیر باشد؟<br />
منظم نباید ترجمه کار \\آیا هرموقع<br />
من ولی میرود. باالتر راندمانش حتما منظمی کار هر بهصورت<br />
را ترجمه کار زمانی من میکنم. کار کنم، فرصت که اولین<br />
البته بودم. ساله 24 داشتم. بچه دو که کردم شروع جدی ره بچههایم وجود خاطر به شد. چاپ سالگی 27 در ترجمهام کار ره میرفتم. سرکار هم هرروز میدادم، انجام میتوانستم که موقع تمرکز<br />
قبلش صبح. سه و دو تا گاهی میکردم. کار میشد ساعتی و...<br />
خانه کارهای و بچهداری با دیگر بعدش بود، دشوار برایم کردن داشتهباشم<br />
مشخصی وقت میکردم.استطاعتاینکه راحتتمرکز مغزم<br />
که زمان هر گرفتم یاد نتیجه در نبود، باشد فراهم این برایم و میکشد،بنشینمسرکارم.<br />
درصد<br />
50 یعنی کردید؟ شروع را کار حرفهای \\بهعنوان بیاید.<br />
بهدست کار همین از درآمد این<br />
مرتب و باشم نکرده دیگری کار که معنا این به حرفهای من<br />
کردم. دیگری کار گذران برای زندگیام تمام نه. بکنم، را کار بعضی<br />
که جوری آن یعنی میدهم، طول خیلی معموال را کارهایم رابعد<br />
کاری هنوزنتوانستم.االن من میکنند، تولیدانبوه دوستان از تعهدم<br />
بیرون.احساس کشیدم صفحهبند دست زیر سالاز چهار از رانفهمیدهنمیگذارم<br />
چیزی هیچ و میخواهمبهتربشود زیاداست. مثال<br />
که هم کارهایی میکنم. چیز همه برای را تالشم نهایت بماند. گردن<br />
همیشه شود، چاپ تجدید میخواهد و میگذرد سال ۱۰ از<br />
زدم. شخم االن را کارور مثال بزنم. شخمش که میگذارم ناشر مجوز<br />
میرفت شده،ننوشتمبرایاینکهباید دور خیلی چاپاولش میگرفتدوباره.<br />
داشتید؟<br />
وسواس اینطور اول همان \\از و<br />
بودم ویراستار سالها من که بوده این دالیلش از یکی نه، نشر<br />
مرکز در می-کنم. ویرایش »شغل«، عنوان به هستم. هم هنوز خب،<br />
میکردیم. ویرایش را دانشگاه درسی کتابهای دانشگاهی بگیرند،<br />
حقوق اینکه برای استادها و بود شده تعطیل دانشگاهها دیگران<br />
اشتباهات دیدن کنند. ترجمه و تالیف بودند مجبور همه ممکن<br />
و دارد وجود تله زبان در چقدر که میکند هوشیارتر را آدم غلط<br />
که دارم هم ویرایش در را وسواس من بیفتد. آن در آدم است قاعدتا<br />
میکنم. نگاه خودم کار مثل هم دیگران کار به یعنی است، فقط<br />
و حرفهایبنشینم واقعا.اینکه فرسایندهاست نبایداینباشد؛ 2019<br />
خرداد1398-ژوئن شانزدهم شماره نیماتایمز 40