تبلیغات در تئاتر امروز ایران
پرونده تحریریه اگزیت خردادماه ۱۳۹۷ به قلم: شیرین میرزانژاد، مجید اصغری، آرمان عزیزی، اردشیر شیرخدایی
پرونده تحریریه اگزیت
خردادماه ۱۳۹۷
به قلم: شیرین میرزانژاد، مجید اصغری، آرمان عزیزی، اردشیر شیرخدایی
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
گروه تئاتر ا گزیت <strong>تبلیغات</strong> <strong>در</strong> تئاتر <strong>امروز</strong> <strong>ایران</strong> پرونده بجتبجحریریه ا گزیت ‐ خرداد ٩٧<br />
چند ماه پیش یکی از دوستابمنبمم بمنبممایشی را به من پیشنهاد کرد که قرار بود <strong>در</strong> چند روز آینده<br />
افتتاح شود. دوست من اصرار زیادی داشت که این بمنبممایش حتما بمنبممایش خو بىببىی است و حتما باید<br />
به دیدنش بروم. سریعا نام بمنبممایش را <strong>در</strong> گوگل جستجو کردم و با چند خبرببرر <strong>در</strong> صفحات خبرببرری<br />
تئاتر مواجه شدم. فلان بازیگر مشهور هم به این بمنبممایش پیوسته، بمتبممرینات ۶ ماه طول کشیده،<br />
کارگردان اثر <strong>در</strong> مصاحبه ای گفته سعی <strong>در</strong> ساختارشکبىنبىی داشته و از بمنبممایشنامه فراتر رفته است.<br />
فلان آهنگساز بسیار مشهور رهبرببرری گروه موسیقی اثر (<strong>در</strong> مورد یک اثر موزیکال حرف می زبمنبمم)<br />
را به عهده گرفته است. <strong>در</strong> جستجوها با صفحه ی اینستا گرام آن بمنبممایش برخوردم. با اینکه<br />
بمنبممایش هنوز شروع نشده بود، بیشبرتبرر از ۵ هزار فالوور داشت. آخرین پست تبریبرزر تبلیغابىتبىی اثر بود.<br />
یک ویدئو با کیفیبىتبىی متوسط اما بسیار مبهم که بمتبممرکزش روی بمتبممرینات بازیگر مشهور است. تبریبرزر<br />
حاوی موسیقی و تدوین جالبىببىی بود اما باز متوجه نشدم این بمنبممایش برای من جذاب خواهد بود یا<br />
نه. تنها چبریبرزی که از تبریبرزر بمنبممایش گرفتم زرق و برق باشکوهی است که قرار است <strong>در</strong> بمنبممایش <strong>در</strong><br />
انتظار مجممجخاطب باشد. <strong>در</strong> پُست های بعدی صفحه ی اینستا گرام بمنبممایش، اظهار نظر فلان استاد<br />
سینما و فلان کارگردان مشهور تئاتری بود که <strong>در</strong> بجتبجحسبنیبنن و بمتبممجید از اثر کم نگذاشته بودند.<br />
ترجیح دادم برای دیدن بمنبممایش بلیط را زودتر بهتبههیه کنم، نکند که بمنبممایش از دستم برود. <strong>در</strong><br />
اجرای روز سوم بمنبممایش، چندین چهره ی مشهور آشنا و نیمه آشنا فرهنگی دیدم که <strong>در</strong> مجممجحوطه ی<br />
ببریبرروبىنبىی سالن ایستاده و خوش و بش می کردند و قهقهه می زدند. بمتبمماشا گرابىنبىی که منتظر شروع<br />
بمنبممایش بودند تاخبریبرر <strong>در</strong> شروع بمنبممایش را با ابراز ارادت و علاقه به این چهره ها سر می کردند و<br />
عکاس ها از هجوم چهره های مشهور عکس می گرفتند. با بیست دقیقه تاخبریبرر بمنبممایش شروع شد<br />
ولىللىی به نظر بمنبممی رسید مساله ی خاصی اتفاق افتاده باشد. همھهممه با رضایت و شوق وارد سالن شدند.<br />
اساتید و چهره های مشهور <strong>در</strong> ردیف های جلو بىیبىی و ما مشتاقان هبرنبرر پشت سرشان. سکوت سالن را<br />
فرا می گبریبررد؟ نه! عکاسان مشتاق، مثل یک کنفرانس خبرببرری <strong>در</strong> حال تبریبرراندازی به تن بجنبجحیف<br />
سکوت سالن بودند. خلاصه، بمنبممایش دوباره بعد از یک تاخبریبرر ١٠ دقیقه ای <strong>در</strong> سالن شروع شد.<br />
صدای عکاسان هنوز دست از سر مجممجخاطبان بر نداشته بود. هرجا که یک شوخی نصفه نیمه ای <strong>در</strong><br />
بمنبممایش اتفاق می افتاد، اساتید تئاتری و چهره های مشهور قهقهه می زدند. انگار با این صداها از<br />
کارگردان تشکر می کردند که به بمنبممایش دعوتشان کرده است. هاهاها... هوهوهو... ترق ترق<br />
ترق... بیب بیب بیب (یکی از عکاسان صدای بیپ دوربینش را خاموش نکرده) <strong>در</strong> حبنیبنن بمنبممایش<br />
<strong>در</strong> باز شد و بمتبمماشاچی تازه <strong>در</strong> تاریکی به همھهممراه راهنمابىیبىی که چراغ قوه را روی صورت من<br />
می انداخت وارد شد. بمنبممایش اما ادامه دارد. ها ها ترق هو بیب.... تا اینکه بالاخره بمنبممایش بمتبممام<br />
شد. انفجار تشویق... همھهممه به احبرتبررام گروه بلند شدند... اساتید مجممجحکم تر دست می زدند. اجرا به<br />
روح فلان استاد فقیدی که تازه دار فابىنبىی را وداع گفته تقدبمیبمم شد، اساتید و چهره های آشنا معرفىففىی<br />
!40