02.08.2019 Views

نقد و بررسی نمایش «اژدهای طلایی» به کارگردانی علی پروشانی

کاش تئاترشهر فرو بریزد به قلم مجید اصغری، منتقد گروه تئاتراگزیت ارزش‌گذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش

کاش تئاترشهر فرو بریزد
به قلم مجید اصغری، منتقد گروه تئاتراگزیت
ارزش‌گذاری منتقد: بدون ستاره- فاقد ارزش

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

<strong>نقد</strong> <strong>و</strong> <strong>بررسی</strong> ‏بمنبممایش ‏<strong>«اژدهای</strong> طلابىیبىی»‏ <strong>به</strong> کارگردابىنبىی <strong>علی</strong> پر<strong>و</strong>شابىنبىی<br />

کاش تئاترشهر فر<strong>و</strong> بریزد!‏<br />

<strong>به</strong> قلم ‏مجممججید اصغری،‏ منتقد گر<strong>و</strong>ه تئاترا گزیت<br />

ارزش گذاری منتقد:‏ بد<strong>و</strong>ن ستاره‐‏ فاقد ارزش


<strong>و</strong>قبىتبىی در پ<strong>و</strong>سبرتبرر،‏ صفحه ‏بمنبممایش درفضای ‏مجممججازی <strong>و</strong> در هر گ<strong>و</strong>نه مصاح<strong>به</strong> یا تبریبرزرتبلیغابىتبىی ای از چنبنیبنن<br />

گزاره ای مانند ‏«مبنتبنن برنده ‏<strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هبرتبررین ‏بمنبممایشنامه سال ٢٠١٠ در آلمللممان»‏ استفاده می ش<strong>و</strong>د،‏ جدا از<br />

مباحث تبلیغابىتبىی که دارد،‏ یک هشدار برای منتقدان <strong>و</strong> ‏مجممجخاطبان ‏بمنبممایش نبریبرز تلقی می ش<strong>و</strong>د.‏ این<br />

دست از تبلیغات،‏ اثر را <strong>و</strong>ارد یک حصار نامربىئبىی ای کرده که حق اظهارنظر درباره پدیده ‏بمنبممایشی<br />

را <strong>به</strong> حاشیه می برد.‏ یک تقدس سازی کاذب <strong>و</strong> قلابىببىی ای برای اثر می سازد تا آن را بری از خطا <strong>و</strong><br />

اشتباه جل<strong>و</strong>ه دهد.‏ اساسا اغراق در این تبلیغات دست <strong>و</strong> پای <strong>نقد</strong> را بسته <strong>و</strong> کاملا بر ضد فرهنگ<br />

آن قدم برمی دارد.‏ اثر <strong>به</strong> قدری کم <strong>و</strong> کاسبىتبىی دارد که تلاش می کند با دستا<strong>و</strong>یز قرار دادن این<br />

گ<strong>و</strong>نه گزاره های ‏بىببىی مایه،‏ برای خ<strong>و</strong>دش اعتبار خریده <strong>و</strong> آن را مهم <strong>و</strong> باارزش جل<strong>و</strong>ه دهد.‏ گزاره<br />

تبلیغابىتبىی نبریبرز <strong>به</strong> قدری م<strong>به</strong>م <strong>و</strong> ‏مجممججه<strong>و</strong>ل است که معل<strong>و</strong>م ‏بمنبممی ش<strong>و</strong>د که استاد ‏(شیملفنیگ)‏ چرا <strong>و</strong><br />

چگ<strong>و</strong>نه <strong>و</strong> در کدام ‏مجممجحفلی چنبنیبنن مقام <strong>و</strong> ارج <strong>و</strong>قر ‏بىببىی برای مبنتبنن الکنش قائل شده اند.‏ ‏(دقیقا مثل<br />

یکی از کارگردانان عزیز <strong>و</strong> پرکارمان که از آلمللممان بازگشته اند <strong>و</strong> ‏بجتبجحسبنیبنن فلان منتقدک در فلان<br />

نشریه ی ‏مجممجحلی را در بر<strong>و</strong>ش<strong>و</strong>ر <strong>و</strong> پ<strong>و</strong>سبرتبرر کارهایشان مانند پبریبرراهن عثمان کرده <strong>و</strong> پُزش را <strong>به</strong> ما جهان<br />

س<strong>و</strong>می ها می دهند).‏<br />

‏بمنبممایشنامه <strong>به</strong> قدری ‏بجببجچه گانه <strong>و</strong> مزخرف است که سطح شاخص کیفی برای یک مبنتبنن ‏بمنبممایشی را <strong>به</strong><br />

حداقل آن می رساند.‏ هر د<strong>و</strong> ترم ادبیات ‏بمنبممایشی خ<strong>و</strong>انده ای ا گر با رفقایش بنشیند <strong>و</strong> هر کدام<br />

خرده ر<strong>و</strong>ایبىتبىی بسرایند <strong>و</strong> سرآخر <strong>به</strong> طرفىقفىی آن ها را <strong>به</strong> یکدیگر <strong>و</strong>صل کنند،‏ می ش<strong>و</strong>د یک<br />

‏بمنبممایشنامه ای که تازه می ت<strong>و</strong>اند در تئاتر آلمللممان نبریبرز <strong>به</strong> عن<strong>و</strong>ان ‏<strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هبرتبررین مبنتبنن سال شناخته ش<strong>و</strong>د.‏ ف<strong>و</strong>ران<br />

خلاقیت آن جابىیبىی رخ می دهد یکی از خرده ر<strong>و</strong>ایت ها <strong>به</strong> ماجرای م<strong>و</strong>رچه <strong>و</strong> جبریبررجبریبررک می پردازد<br />

<strong>و</strong> یکی دیگر <strong>به</strong> درد دندان پسر تایلندی در یک رست<strong>و</strong>ران آسیابىیبىی <strong>و</strong> این د<strong>و</strong> <strong>به</strong> رابطه یک زن <strong>و</strong><br />

مرد در طبقه س<strong>و</strong>م!‏ انسان <strong>و</strong> دغدغه های <strong>و</strong>اقعی اش هست که درگبریبرر <strong>و</strong> دار این<br />

پست مدرن گرابىیبىی افراطی <strong>و</strong> الکن گم شده <strong>و</strong> هیچ کس نیست که <strong>به</strong> دادش برسد.‏ این عدم<br />

استحکام <strong>و</strong> شل <strong>و</strong> <strong>و</strong>ل ب<strong>و</strong>دن ‏بمنبممایشنامه که نه حبىتبىی ر<strong>و</strong>ایت چندگانه می فهمد <strong>و</strong> نه<br />

شخصیت پردازی در این چهارچ<strong>و</strong>ب را،‏ <strong>به</strong> ن<strong>و</strong>عی سک<strong>و</strong>ن فاقد درک می ابجنبججامد.‏ این سک<strong>و</strong>ن از<br />

جنس مت<strong>و</strong>ن بکت <strong>و</strong> ی<strong>و</strong>نسک<strong>و</strong> نیست.‏ از جنس فضای بیمارگ<strong>و</strong>نه <strong>و</strong> فاقدبجتبجحرک انتلکبىتبىی ست که ار<strong>و</strong>پا<br />

<strong>و</strong> آمریکا <strong>و</strong> آسیا ‏بمنبممی شناسد.‏ در ‏همھهممه جای دنیا یک ک<strong>و</strong>فبىتبىی ست که آفت فضای فرهنگی <strong>و</strong> هبرنبرری هر


اجتماعی تلقی می ش<strong>و</strong>د.‏ این ن<strong>و</strong>ع برخ<strong>و</strong>رد با تئاتر،‏ این ابزار قدربمتبممند <strong>و</strong> با اصالت چبریبرزی جز تقلیل<br />

دادنش نیست.‏ مانند این است که از ‏بمتبممام یک دریا <strong>به</strong> قدر یک لی<strong>و</strong>ان آب از آن ‏<strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هره گبریبرری.‏ آن<br />

آب لی<strong>و</strong>ان در <strong>و</strong>اقع ‏همھهممان آب دریاست اما ‏سمشسمما در آن لی<strong>و</strong>ان دیگر نه عظمبىتبىی دارید،‏ نه م<strong>و</strong>جی <strong>و</strong> نه<br />

‏بجتبجحرکی.‏ عدم ‏بجتبجحرک از ‏جمججممله خاصیت های تئاتر الکن است که خ<strong>و</strong>ب جایش را در صحنه ها <strong>و</strong><br />

بلک با کس های ما باز کرده.‏ نه کاری <strong>به</strong> مردم دارد،‏ نه دغدغه های اجتماعی آن ها را ‏بىپبىی<br />

می گبریبررد،‏ الحمدلله از درک <strong>و</strong> شع<strong>و</strong>ر سیاسی نبریبرز ‏بىببىی ‏<strong>به</strong>ب<strong>به</strong>هره است.‏ پس ‏سمشسمما می مانید <strong>و</strong> مردابىنبىی که در<br />

‏بمنبممایش ‏<strong>«اژدهای</strong> طلابىیبىی»‏ با لباس شب زنانه با ‏سمشسممایلی مشمبرئبرزکننده <strong>به</strong> صحنه می آیند <strong>و</strong> از نقطه الف<br />

<strong>به</strong> نقطه ب می ر<strong>و</strong>ند <strong>و</strong> دیال<strong>و</strong>گی <strong>به</strong> زبان می آ<strong>و</strong>رند <strong>و</strong> سپس از صحنه خارج می ش<strong>و</strong>ند.‏ این نبریبرز<br />

می ت<strong>و</strong>اند ن<strong>و</strong>عی د<strong>و</strong>ر زدن سانس<strong>و</strong>ر <strong>به</strong> حساب بیاید <strong>و</strong>قبىتبىی ما در سیاست مان نبریبرز بسیاری از ام<strong>و</strong>ر<br />

نامرب<strong>و</strong>ط مان را <strong>به</strong> پای د<strong>و</strong>ر زدن ‏بجتبجحر ‏بمیبمم می ن<strong>و</strong>یسیم.‏ گله ی اصلی اینجانب <strong>به</strong> چهارتا ج<strong>و</strong>ابىنبىی که<br />

د<strong>و</strong>ر هم ‏جمججممع شده اند <strong>و</strong> ‏بمنبممایشی کار کرده اند <strong>و</strong> <strong>به</strong> ر<strong>و</strong>ی صحنه آ<strong>و</strong>رده اند نیست،‏ چرا که این<br />

عزیزان اساتیدی داشته اند که ‏بجتبجخصص شان در تدریس،‏ ر<strong>و</strong>ش مندی <strong>و</strong> پیاده سازی تئاتر الکن در<br />

ایران است.‏ گله ی اصلی حقبریبرر <strong>به</strong> نظام ت<strong>و</strong>لیدی تئاتر در کش<strong>و</strong>ر است که هر ر<strong>و</strong>ز شکننده تر <strong>و</strong><br />

مبتذل تر از سابق می ش<strong>و</strong>د.‏ این نظام ت<strong>و</strong>لیدی که بسیاری از اعضاء خانه تئاتر سنگش را <strong>به</strong> سینه<br />

می زنند،‏ ‏همھهمم<strong>و</strong>اره غبىنبىی را بر فقبریبرر ترجیح داده <strong>و</strong> از افرادی برای اجرای مام<strong>و</strong>ریت هایش استفاده<br />

کرده تا حبىتبىی الامکان فضای هبرنبرری را آرام <strong>و</strong> فاقدبجتبجحرک <strong>و</strong> <strong>به</strong> د<strong>و</strong>ر از اجتماع نگاه دارند.‏ اما ما<br />

‏همھهمم<strong>و</strong>اره نگران ب<strong>و</strong>دبمیبمم <strong>و</strong> حرص این ر<strong>و</strong>زها را می خ<strong>و</strong>ردبمیبمم.‏ آن ر<strong>و</strong>زی که جناب قالیباف،‏ شهردار<br />

سابق ‏<strong>به</strong>ت<strong>به</strong>هران در مراسم افتتاح زیرگذر چهارراه <strong>و</strong>لیعصر از طرح تبدیل کاربری ‏مجممججم<strong>و</strong>عه تئاترشهر<br />

<strong>به</strong> م<strong>و</strong>زه صحبت کردند،‏ برابمیبممان شفاف شد که چه کاسه ای زیر نیم کاسه است.‏ <strong>و</strong>قبىتبىی می گ<strong>و</strong>یند که<br />

خیابان انقلاب ‏مجممجحیطی اسبرتبرراتژیک است <strong>و</strong> باید از فضای التهاب <strong>به</strong> د<strong>و</strong>ر باشد ‏سمشسمما تا ته اش را<br />

‏بجببجخ<strong>و</strong>انید که چه خبرببرر است.‏ این سیاست،‏ ترس از چهارتا م<strong>و</strong> ژ<strong>و</strong>لیده ی رنگ پریده ی پ<strong>و</strong>تبنیبنن <strong>به</strong> پای<br />

ش<strong>به</strong> ر<strong>و</strong>شنفکر نیست.‏ این ترس از آن است که این تئاتر با ‏همھهممه ی دست <strong>و</strong>پا شکسته ب<strong>و</strong>دنش با<br />

این اجتماع <strong>و</strong> حبىتبىی دست فر<strong>و</strong>شان اطراف تئاترشهر ارتباط بگبریبررد.‏ حضرات دیگر چگ<strong>و</strong>نه باید<br />

بگ<strong>و</strong>یند که تئاتر پیشر<strong>و</strong> جرم است،‏ حرام است <strong>و</strong> کارگران این ن<strong>و</strong>ع تئاتر از مصادیق فساد در<br />

ارض هستند.‏ پس بیایید دست <strong>به</strong> دست هم دهیم <strong>به</strong> مهر،‏ م<strong>و</strong>زه ی تئاترشهر را کنیم آباد!‏ یعبىنبىی


هر آن چه از تئاتر <strong>و</strong> ‏بجتبجحرکات اجتماعی اش در دهه های چهل،‏ پنجاه <strong>و</strong> حبىتبىی هفتاد در ذهن دارید<br />

<strong>به</strong> دست ن<strong>و</strong>ستالژی بسپار ‏بمیبمم <strong>و</strong> در ‏مجممججم<strong>و</strong>عه ای که بان<strong>و</strong><strong>علی</strong>احضرت بنایش را ‏<strong>به</strong>ن<strong>به</strong>هاد حبسش کنیم.‏<br />

‏...<strong>و</strong> تئاتر،‏ این پتانسیل حقیقی در ط<strong>و</strong>ل تارتحیتحخ،‏ این انرژی غبریبررقابل ت<strong>و</strong>صیف،‏ این گ<strong>و</strong>نه <strong>به</strong> اسارت<br />

خ<strong>و</strong>د در عماربىتبىی منحصر<strong>به</strong> فرد درمی آید.‏ آن جا ب<strong>و</strong>د که <strong>و</strong>قبىتبىی آرز<strong>و</strong>ی فر<strong>و</strong> ربجیبجخبنتبنن این عمارت را<br />

می کردبمیبمم،‏ در <strong>و</strong>اقع <strong>به</strong> عملیابىتبىی داعش گ<strong>و</strong>نه ‏بمنبممی اندیشیدبمیبمم.‏ بلکه <strong>به</strong> آزادی <strong>و</strong> اتصال <strong>و</strong> رهابىیبىی این<br />

پتانسیل ماندگار با این اجتماع ‏مجممجحر<strong>و</strong>م فکر می کردبمیبمم.‏ می دانستیم نتیجه کار ج<strong>و</strong>انان در یک<br />

‏<strong>«اژدهای</strong> طلابىیبىی»‏ مت<strong>و</strong>قف می ش<strong>و</strong>د <strong>و</strong> جل<strong>و</strong>تر ‏بمنبممی ر<strong>و</strong>د.‏ <strong>به</strong> این برکت برنده شده در سال ٢٠١٠<br />

آلمللممان قسم که می دانستیم...!‏<br />

١١ مرداد ١٣٩٨


اژدهای طلابىیبىی<br />

ایرانشهر ‐ سالن استاد ناظرزاده کرمابىنبىی<br />

٠۴ تا ٢٩ مرداد<br />

زمان:‏ ١٩:٠٠<br />

مدت:‏ ١ ساعت <strong>و</strong> ٢٠ دقیقه<br />

‏<strong>به</strong>ب<strong>به</strong>ها:‏ ۴٠,٠٠٠ ٣٠,٠٠٠، <strong>و</strong> ٠٠٠,۴۵ ت<strong>و</strong>مان<br />

ن<strong>و</strong>یسنده:‏ ر<strong>و</strong>لَند شیمِلْفِنیگ<br />

طراح <strong>و</strong> کارگردان:‏ <strong>علی</strong> پر<strong>و</strong>شابىنبىی<br />

بازیگران:‏ ‏(<strong>به</strong> ترتیب حر<strong>و</strong>ف الفبا)‏ حسبنیبنن امیدی،‏<br />

مرضیه بدرقه،‏ صبا پ<strong>و</strong>یشمن،‏ ابراهیم عزیزی،‏ ‏مجممجحسن<br />

ن<strong>و</strong>ری<br />

‏مجممججری طرح <strong>و</strong> مدیر ت<strong>و</strong>لید:‏ رها جهانشاهی<br />

طراح صحنه:‏ <strong>علی</strong> پر<strong>و</strong>شابىنبىی<br />

طراح ن<strong>و</strong>ر:‏ ‏جمحجممید جلالىللىی<br />

طراح لباس <strong>و</strong> آ کسس<strong>و</strong>ار:‏ غزاله غفرابىنبىی<br />

<strong>و</strong>یدئ<strong>و</strong> آرت:‏ سیا<strong>و</strong>ش نقش بندی<br />

طراح م<strong>و</strong>شن:‏ مهرداد ایرابىنبىی<br />

طراح گرافیک:‏ ‏مجممججتبىببىی ادیبىببىی<br />

ساخت تبریبرزر:‏ میثم زرقابىنبىی ‏(گر<strong>و</strong>ه هبرنبرری (artcut<br />

عکاس:‏ ضیا صف<strong>و</strong>یان<br />

مدیر تبلیغات:‏ امبریبرر قالیچی<br />

دستیار کارگردان <strong>و</strong> برنامه ریز:‏ سامان پ<strong>و</strong>ر سلیمابىنبىی<br />

گر<strong>و</strong>ه کارگردابىنبىی:‏ نادر مقدم،‏ ر<strong>و</strong>جا رمضابىنبىی<br />

منشی صحنه:‏ ر<strong>و</strong>جا رمضابىنبىی<br />

مدیر صحنه:‏ مهدی یزدابىنبىی<br />

ساخت د ک<strong>و</strong>ر:‏ مصطفی طباطبابىئبىی،‏ امبریبررحسبنیبنن بابائیان اجمحجممد باباییان،‏ ‏مجممجحمدحسن درباغی فرد،‏ ‏جمحجممید برنا<br />

دستیار لباس:‏ شهره صمیمی<br />

د<strong>و</strong>خت لباس:‏ حسبنیبنن پناهی<br />

تبلیغات ‏مجممججازی:‏ رضا صب<strong>و</strong>ر<br />

اجرای تبلیغات:‏ تئاتر بازها ،(teaterbazha) تئاتر مارکت (TheaterMarket)<br />

مدیر ارتباطات <strong>و</strong> مشا<strong>و</strong>ر رسانه:‏ امبریبرر پارسائیان مهر

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!