11.07.2015 Views

ﺗﺴﻬﻴﻼﺕ ﻭﻳﮋﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺰﺷﻜﺎﻥ ﺑﻴﻜﺎﺭ ﺯﻥ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﻃﺮﺡ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﻮﺭﺍﻱ ﻋﺎﻟﻲ ... - جام جم

ﺗﺴﻬﻴﻼﺕ ﻭﻳﮋﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺰﺷﻜﺎﻥ ﺑﻴﻜﺎﺭ ﺯﻥ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﻃﺮﺡ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﻮﺭﺍﻱ ﻋﺎﻟﻲ ... - جام جم

ﺗﺴﻬﻴﻼﺕ ﻭﻳﮋﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﭘﺰﺷﻜﺎﻥ ﺑﻴﻜﺎﺭ ﺯﻥ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻪ ﻃﺮﺡ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﻮﺭﺍﻱ ﻋﺎﻟﻲ ... - جام جم

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

9culture@jamejamonline.irشماره مستقيم:‏ 23004322 سينما پيامك:‏ 300011213سه شنبه 2 آبان 1391آزاده كريمي/‏ گروه فرهنگ و هنرارزيابي شما از وضع كنوني سينماي مستند و تجربيچيست؟هر چقدر دو نهاد مركز گسترش سينماي مستند و تجربيوان<strong>جم</strong>ن سينماي جوان بالنده و پويا باشند،‏ آينده سينمابيمه مي شود.اگرارتباطاين دو نهاد با فيلمسازان جوان كهسرمايه هاي مملكت ما هستند بهتر باشد واعتماد و همكاريبيشتري داشته باشند،‏ مي توانيم آسان تر به سينمايي كهآرزويش را داريم،‏ دست پيدا كنيم.‏ فيلمسازان جوان ما باتصوير و دوربين شعر نقض خود را مي گويند.‏ اگر اعتماديكه در دوران دفاع مقدس به جوان ها شد و آن حماسه ها راآفريدند،‏ به نسل حاضر شود،‏ باز هم حماسه هايي را در عرصههنر و علم خواهيم ديد.‏ مشكل ما اعتماد نكردن به جوان ها،‏روزمرگي و نگاه سياسي به حوزه فرهنگاست.‏ هر چقدرما فضا را براي جوش و خروش جوانان فراهم كنيم،‏ آيندهرا بيمه كرده ايم.‏منظور شما ارتباط بين مسئولان متولي سينماي كوتاه ومستند و جوانان است؟من م<strong>جم</strong>وعه نگرش به نيروي جوان را مدنظر دارم.‏مسئولان بايد جلوتراز بقيه حركت كنند و با جسارت واعتمادبه جوانان،‏ امكانات را در اختيار جوانان قرار دهند.‏ فيلمسازيبراي آنها مثل خودسازي است و هر چقدر شرايط توليدفراهم شود،‏ جشنواره ها آبادتر مي شود و سينما و فعاليت هايفرهنگي رونق مي يابد.‏متاسفانه سينماي مستند و كوتاه در عرصه توليد و اكراندچار مشكل هاي جدي است.‏ راهكار شما براي برون رفتاز اين وضع چيست؟سال 75 تا 83 بيش از 300 برنامه از تلويزيون با عنوان‏«فيلم كوتاه»‏ پخش شد كه در كنار توليد فيلم هاي تجربي،‏فرهنگسازي هم رخ دهد.‏ سينما فلسطين هماقدام بهنمايش فيلم هاي مستند و داستاني كه بتازگي توليد شدهبودند،‏ مي كرد كه حتي به خاطر دارماولين فيلم مرحومابراهيم اصغرزاده در اين سالن نمايش داده شد.‏ اين فضا،‏فضاياعتماد و پاتوقي براي فيلمسازان جوان بود تا با هممراوده داشته باشند و آثار يكديگر را ببينند.از طرفي هم<strong>جام</strong>عه دانشجويي كه نيروي بالقوه اي محسوب مي شوند،‏در عرصه فيلمسازي ورود كرد و ما شاهد بوديم دانشجويانرشته هاي غيرهنري هم فيلم مي ساختند،اما ديدگاهي كهمتاسفانه همچناننسبتبه سينماي مستند و كوتاه وجوددارد،‏ نگاهي زينتياست و تحت تاثير سينماي بلند قرار دارد.‏اين سينما مانند فرزند كوچك خانه است كه همه دوستشگفت وگو با محمد آفريده تهيه كننده سينماي مستند و كوتاهفيلم كوتاه فرزند كوچك خانواده نيستاشارهمحمد آفريده،‏ نام آشنايي در حوزه سينماي مستند وتجربي است.‏او علاوهبر كارگرداني وتهيه چند فيلم سينمايي وساخت سريالتلويزيوني،‏ مسئوليت هاياجرايي متفاوتيرا همچون مديريت ان<strong>جم</strong>ن سينماي جوان،‏ عضويت دركانون فيلمنامه نويسان سينمايايران،‏ عضويت در هيأتانتخاب جشنواره بين المللي فيلم كودك و نوجوان و فيلمفجر عهده دار بوده است.‏دارند ولي فضاي كار به او نمي دهند.‏متاسفانه فضاي سينماي كوتاه و مستند به گونه اي شدهكه همه در پي ساخت فيلم هاي سفارشي هستند.‏ به نظرمسفارشي سازي يكياز معضلاتياست كه در چند سالهاخيرگريبان اين سينما را گرفته است.‏بله،‏ برخي فيلمسازان بهاين سمت سوق داده شده اند.‏ولياعتقاد منايناست هر چقدر طيف هاي مختلف،‏ باسليقه ها و نگاه هاي مختلف فيلم بسازند،‏ شرايط فرهنگي<strong>جام</strong>عه بهتر مي شود.‏ در روند كار مستنداين كهاز هر نوعديدگاهي تجربه اي داشته باشيم،‏ فضاي مطلوبي بخصوصدر عرصه مستنداجتماعي پديد مي آورد كه به سازندگينكتهمتاسفانه فضاي سينماي كوتاه و مستندبه گونه اي شده كه همه در پي ساخت فيلم هايسفارشي هستند.‏ به نظرمسفارشي سازي يكي از معضلاتياست كه در چند ساله اخير گريباناين سينما را گرفتهاستمنتهي مي شود.‏ ولي متاسفانه ما كمي بي صبري مي كنيم وجسارت لازم را نداريم.‏ در حالي كه حوزه فيلم كوتاه را جراتو جسارت مي سازد.‏اگر ما اين فرصت را به فيلمسازان ندهيم،‏ به سمت آثاربي خاصيت و سفارشي مي روند كه براي سينما مضر است.‏اين كه فكر كنيم اين وظيفه حوزه هاي ديگر است تا چنينفيلم هايي بسازند،‏ اشتباه است.‏ مسئوليت مثلا تلويزيون باحوزه هنري و ان<strong>جم</strong>ن سينماي جوان فرق دارد و هر كداممسيرهاي متفاوتي دارند.‏ما الزاما فيلمي نمي سازيم كه نمايش دهيم.‏ ما فيلممي سازيم تا فيلمسازمان تجربه و رشد كند.‏ حوزه فيلم كوتاهو مستند،‏ حوزه تجربه است،‏ زمان مي برد تا به فيلمي درخورنمايشبرسد وايناشكالنيست،‏ يك آزمايشگاهاست.‏حوزه،‏ حوزه تجربه و جاي خطاست.‏يك فيلمساز،‏ پنج سال فيلم مي سازد و تجربه مي كند ودر نهايت يكاثر درخورازاو به نمايش در مي آيد،‏ كار يكفيلمساز تجربي اين است و ما نبايد خلاقيت او را محدودكنيم.‏اما ما مثل سابق شاهد آثار درخور در سينماي مستند وكوتاه نيستيم.‏ما در سرزميني زندگي مي كنيم كه پراز گنج واستعداداست.‏ مشكل ما اعتماد نكردن و فقدان فضاي تعامل برايجوش و خروشاستعدادهاست.‏ متاسفانه ما به فيلمسازماناعتماد نمي كنيم و فضاي تجربه نمي دهيم واز طرفي همسينماي كوتاه و مستند را حوزه سوم و چهارم مي دانيم.‏ما آن ارزشي را كه براي سينماي حرفه اي قائل هستيمو بودجه اي كه دراختياراين بخش قرار مي دهيم،‏ برايكشف يك استعداد سينمايي نمي گذاريم.‏ به نظر من براياستعداديابي بايد فضاي آناز سوي سازمان ها و نهادهافراهم شود و دوستان دست به دست هم بدهند و بهاينسينما كمك كنند.‏دليل اين كه سينماي كوتاه و مستند ما كمتر از قبل درعرصه هاي جهاني نمود دارد،‏ چيست؟من هميشه گفته ام،انقلاباسلامي،انقلاب داخلينبوده و رويكرد انقلاب ما جهاني است.‏ خط مشي ما بايد اينباشد كه فرهنگاسلامي و تمدن خود را در جهان متجليكنيم و هر جا كه امكانش وجود دارد حضور پيدا كردهو با نگاه فرهنگي خود در جشنواره ها شركت كنيم.‏ افقانقلاب ما اين است كه در تمام دنيا اول باشيم و مديريتفرهنگي هم بايد انرژي خود را براي بالا رفتن از قله هايجهاني بگذارد.‏طرح:‏ <strong>جام</strong> <strong>جم</strong>تا مرز فريادفيلم ‏«بغض»‏ روايت آزمون و خطاهاي يك زوج در مسير زندگي استمازيار فكري ارشاد/‏ <strong>جام</strong> <strong>جم</strong>‏«بغض»‏ وامدار نگاه نسل جوان سينماي ايران بهمعضلاتاجتماعيبابهره گيرياز فرم روايت غير خطياست.نخستين ساخته رضا درميشيان در قالب فرمينامتعارف و كمتر تجربه شده در سينمايايران،‏ سراغمضموني نه چندان تازه مي رود.‏ حاصل كار فيلمي استكه در عين تلخي،‏ چه بهلحاظ گرافيكي و بصري و چهازمنظر پرداخت قصه بكر و شاداب به نظر مي رسد.‏ حامد يكياز دو شخصيت اصلي قصه به كار گرافيتي ‏(نقاشي رويديوار)‏ مي پردازد.‏ ويژگي ديوارنگاره هايامروزي جذابيتبصري،‏ تنوع گرافيكي،‏ كنتراست بالاي رنگ هاي گرم وتند و درعين حال فرياد فروخفته خالق اثر است كه در اينقالب هنري شكل مي گيرد.‏بغض نيز دقيقا از همين عناصر براي گفتن حرفش بهرهمي جويد.‏ فرياد خاموش جواناني كه در تنگناي زندگي،‏راه گم كرده ونااميدانه در جستجوي ساحل آرامشند.‏بي پروا،‏ بي قرار،‏ بي ترس از تجربه هاي تازه و سرخورده ازشكست هاي متوالي در آزمون و خطاي زندگي.‏بغض مانند خيلي از فيلم هاي ساختار شكن و نوگراياين روزگار با دوربين روي دست و تصاويري بازيگوشو ناآرام فيلمبرداري شده است.‏ بسياري از فيلم هاي اينروزگار سينماي ما به دلايل گوناگوناز چنين تكنيكياستفاده مي كند كه در برخي موارد،‏ حاصل كار جزتكان هاي بي مورد دوربين و تشنجي مصنوعي نيست.‏رويكردي كه تعريف درستاستفادهاز دوربين روي دسترا مخدوش كرده و به نقض غرض منجر مي شود،‏ اما بغضاز معدود مواردي است كه دوربين روي دستش صاحبهويتي مشخص است و فيلمبرداري تورج اصلاني كاملادر خدمت فضاي ملتهب قصه فيلم قرار دارد.‏ قاب بندي هايظريف فيلم و كمپوزيسيون هاي نامتعارف و جسورانهتصوير،‏ بويژه درلحظاتاحساسي والبته دراوجاستيصالروحي شخصيت ها،‏ تاثير گذاري بصري فيلم را بالا برده وبه ايده هاي درميشيان در مقام فيلمنامه نويس و كارگردان،‏بُعد و عمق بخشيده است.‏تكان هاي دوربين در برخي پلان ها نه فقط به كاهشتمركز مخاطب نمي ان<strong>جام</strong>د كه با رونمايي آشكار و پنهان ازجزئيات،او را وارد تنش موجود در قصه مي كند و به شكليميني ماليستي بخشي از بار شخصيت پردازي دو آدم اصليفيلم يعني ژاله و حامد را به دوش مي كشد.‏بجز عموي حامد كه حضور كوتاهش در متن،‏ تاثيريدراماتيك دارد،‏ صورت ديگر آدم هاي حاشيه اي قصهبدرستي ديده نمي شود.‏ بااين تمهيد درميشياناز هر گونهقضاوت و تفسير رفتار آنان سر باز مي زند.‏ جهان فيلم جهانآدم هايياست كه در تلاطم روزگار و كشمكش هولناكبراي بقا،‏ چهره و هويت خود رااز كف داده اند و چهره حامدو ژاله هم دراين حالت دارد رنگ مي بازد و در ميان هياهوي<strong>جم</strong>ع گم مي شود.‏بغض با وجود ساختار روايي غيرخطي خود،‏ در پرداختو زمانبندي گره افكني ها سنجيده عمل مي كند.اينگره افكني ها در ميان تشتت بصري و زماني روند گسترشپيرنگ،‏ مخاطب را به ادامه داستان و كشف معماهايروايتي مشتاق و ذهناو را آماده گره گشايي غافلگير كنندهو ناگهاني نهايي مي سازد.‏ فيلم از قواعد آوانگارد سينمايپيشروي جهان نهايت بهره را مي گيرد و در مرحله گشايشرازاصلي قصه،‏ بدون تاكيد هاي ملال آور و به شكليضربتي عمل مي كند.‏ گويي سيلي هشداردهنده اي بهمخاطبش مي زند.‏بخش عمده بار قصه فيلم بغض وابسته بهشخصيت پردازي ژاله و حامداست.‏ با توجه به رويكردميني مال فيلم در ارائه اطلاعات و ساختار غيرخطيقصه،امكان شخصيت پردازي كلاسيك وجودندارد.‏ پسفلاش بك هاي فاقد نظم و ترتيب زماني و مكاني به كارمي آيد.‏ هريك از فلاش بك هاي پرشمار فيلم،‏ وجهي تازهاز شخصيت و پس زمينه هاي ذهني دو آدماصلي قصه راروشن مي كند.‏ بقيه صحنه ها به شرح موقعيت دشوار ژاله وحامد اختصاص مي يابد.‏ معماري و فضا هاي شهري متنوعاستانبول هم دراين فيلم كاركردي دراماتيك يافتهاست.‏ژاله و حامد در وسعت لانگ شات هاي چشمگير و معمارياسلامي / بيزانسي شهر گم مي شوند و در همهمه آدم هايبي چهره فرو مي روند و به زوال نزديك مي شوند.‏بغض با تصاوير بي قرار و موقعيت تراژيك حاكم برفضاي داستانش،‏ تا مرز فرياد پيش مي رود و خاموشمي ماند.‏ چرا راوي فرياد نيست،‏ بغض پيش از فرياد رابه نمايش مي گذارد و تا مرز خود ويرانگري ژاله و حامدمي رود.‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!