فصلامتحانِ خانواده - جام جم
فصلامتحانِ خانواده - جام جم
فصلامتحانِ خانواده - جام جم
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
1391دوشنبه8خرداد پیشرفتهنرگسبافی دریایک کنار بنشینم آمد که باران بودی گفته بالبر بودم گفته بخوانم. عشق مرثیة و شقایق دررا آمدنت انعکاس و بیاویزم رنگینکمان بودیگفته بنشینم. پایکوبی به هستیام جایجای فراقالالیی و بنشینم ماه نور زیر شد، که شب شیطنتبا بودم گفته خودی. چونان گوش به بخوانم رویبه میزنم چشمک و میشوم همآواز ستارگان مستآمد، که بهار بودی گفته آسمان! چه هر مزاح تمامیو شوم کوچهها تنهایی راهی نبودنت بوی بودمخندیده کشانم. خویش همدردی به را ثانیهها تغییربه زمین تغییر به بسپرم گوش و ببندم چشم که تو!پای صدای ناگاه و زمان... نرگسدلم برای هی و نشستهام سالهاست ...حاال متروک؛جزیرة این دیوار و در به بیاویزد که میبافم کهخورشیدی تابش به شود گرم سرش که شاید سنگکه است من از گناه نیست... تو از گناه نیست. نمیشوم!بروجناز اطهری شبنم مدتیه نرگسبافی جای به اگه دیگهههه... همین بودییییشده که سنگ االن میکردیییی، قُالبدوزی وکار سراغ بودی رفته بودی شده هم نابود هییییچ، زندگیت!نمیخواستدلش رابرت شه!بزرگ پیشسالها که رفتم دیواری جِرز سراغ امروز شیریافتادة دندانهای و میایستادم پاهایم نوک روی مادربزرگ،زیبای خرافاتِ دنداندزدِ کالغِ ترس از را خمباید شد؟ چه میدانی میکردم. پنهان آن در میدیدم!تا میشدم خاطراتتمام برابر در زدم زانو امروز من و بود گذاشته چشم دیوار سوی آن که کمسنوسالی میشمرد...را لحظهها امید با هم هنوز ترکاشوندمهدی 13بروبچهها خانه پاک شغل انتظارنکنه! درد )دستت کمتر غرغرو یه داری؛ حقم خوشحالی... بشدت نیستیم که ما میدونم چند هر طفلیگفتم مهدیار. هم اخیراً است؛ گله سرتاسر میخونم که رو بچهها پیام ولی میزنه!( هم لبخندی چه نداشتم! تو،هم من، نفع به هم زد. سرم به فکری یهو بابا. نیست تو تقصیر نمیکنن توجه ولی میگیرن ایراد ازت همه تو! بود:چی فکره حاال و... روزنامه مسئوالی خالصه و بروبچ صفحة هم زا تو میگم کار؟ کو باشم. مرتبط کار فکر به باید خب کردم. تمومش جهانگردیه. رشتهم من میدونی...؟ آااا کنم؟کار چه که من؛ بده تا سه دو یه داشتی؟ غارِت خلوت حیاط تو بود چی کروکودیلهاااا؟ دایناسوراااا؟ اون حقوقیه تو. کارمند میشم من ئووَخ بزنیم. دایناسورا با طبیعی جاذبة یه یا توپ وحش باغ یه بفروشیم رو یکیش روزنامهمسئوالی میدی تو بعد جهانی(. کنندههای بازدید با توشه پول )خیلی خودت واسه پوال بقیه من. میدی واسهمیدی رو نامهها تو بعدشم بروبچ. فقط خودمون بدن صفحه 16 یه کالً یا کنن زیاد رو بروبچ صفحة یا که هواااا.اون چاپ، یشیم سوماً پولدار، میشی دوماً رئیس، میشی اوالً تو... میشن. راضی بچهها میکنم. پیدا شغل یه من نتیجه: ثانیه30 دو، یک، داری. جواب و کردن فکر برای زمان ثانیه 30 )فقط تمام بروبچ. وزین روزنامة مسئول مدیر دایناسورآزارهابا مبارزه ستاد میگم که نکنی اذیتشون میگیرم. تحویل رو دایناسورا خونهتون در میآم فردا تمام! بگیردت!(نارنجبهار خنیس! که جنگلي پاستوریزه شیر میخواد! دایناسور اومده یهو حاال نبوووود، نبود نبود ازش خبری بفرما... نرنج!الکی نارنجحاال نارنج، )ببین بوووود؟! کجا جاذبهش جا؛ هر ریخته هویجور عالم یه کن نيگاه رو دوروبرت میدونی...؟(آااا... واسهتهاااا... بود شده تنگ دلم نرنج، پُستخانهشده...!فروخته جنسِ اشعاریطلب برای آمدهام؛ حساب تسویه برای کههمانهایی سرودم؛ برایت قلبم خونبهای از که میخواندی!عشق با برایش و شدند بازیچه مفتمفت تمامشانروزی عمرم... عشقم، احساسم، وقتم، قلبم، بده!پسشان لطفاً بودی؛ تو زخمچسب فروختهجنس جان... بابام نه حااااالاااا؟! دیگه... نه نمیشود!گرفته پس شده، امروزو دیروز مثلکرد. بیدارم صدایش مهربان آهنگ با دیروز: ازداغ چای عطر و تازه نان با صبحانه سفرة همیشه منبا و میگوید خودش از من برای شده. آماده قبل حاضرتا میکند کمک بشناسم. را او تا میکند دل درد رفتن...برای میکند بدرقهام و شوم زنگموقع سر که کردهام کوک را ساعت امروز: مننکند فراموش که بدهم را قرصهایش تا بزند است!مادرم او نکنم فراموش که هستم! پسرش بندرگزاز ساله 23 مانی، روتو اون یا خوردی؟ تو که شیری به احسنت! بهخودت! به هم محتوا، به هم فرم، به هم اصا خورد؟! اینا!مامان مانیِ اینا، و باشی مانا موفرفری: کچل قول بهخوش کالً اوصاف، این با بگماااا: باس )بعدشم اینا(!مامانت حال بارانیمخفیگاه هراست! دوطرفه رابطههای از سرشار 1-زندگی سختبازگشتی. برگشتی، هر و دارد برگشتی رفتی راداشتن دوست بار تنهایی باشد قرار وقتی میشود بکشی.دوش به نخواستنتدیوار اما رسیدن برای آمدم زیادی 2-راهِ حرفهاست.این از بلندتر پنجرةآن پشتِ پنهانم من کنی، رد که را 3-باران بارانخورده!قبلآرامش این میدانم خوب من و 4-میخندی را.دستهایت بگیرم محکمتر باید است؛ توفان از زمستانیرؤیای سکینه، سوالنقش چهعشق که میرسم این به فقط نمیکنم پیدا سواالم برای جوابی هیچ وقتی بسته. نقش ذهنم تو چرا و سوال عالمه یه نمیتونمرو واقعیت این میکنم. لمس خونم و گوشت با رو این من و بیرحم؛ و دردآور اما زیبا مبهمیه؛ و عجیب دنیای ببندم؟]...[تو روی رو چشمام نمیتونم بازم همه این با چرا بگو بده. رو سواالم جواب حداقل اما بدم تغییر پاییزیدختر چیشششش!داره؟! سوال چشمپزشک! برو شو پا خُ چشمولوژیام بین نگو میذاری/ تنهام و میری من/ شکستن واسة نداری!/ دوستم دیگه تو میخونم:/ چشات از اینُ شکستی.قلبمُ که تو برنمیگردی/ میدونم هستی/ خاطره برام تو جداییست/ الهیجاناز ساله 26 ارزبین، نرجس )عح!خون؟! نگاه و بين چال و چش یا ارزبینی تو نفهمیدیم: که ما چشمولوژیست! متخصص! بااااباااا ئووووه! ینی!(آخری این این... همین مضارعه! بن که خونه این بابا، اسمه که خونه اون نه شناسةبه میتونید ]اَهاَه![، چاپار بر افزون ]بَهبَه![، را خیالتان کبوتران که اوالً پینگیلیش،ورافتادهاااا... )»یاهو« کنید ایمیل »جیمیل« در pasukhgoo بیخبییییخ...بیخ، از هم رو میگین بش چی هر چمدونم: فارگیلیسی، بعدشم:واسهم!(. میکنه زبوندرازی دِهَه! هیس! هیس! نهرم! اصابمصاب تنگتدل میخواد چی 1-هر میذاشتم:[ رو قانون یه همین بود، من به ]اگه خب،]ولی بفرست رو خودت قلم و تالش و فکر حاصل آمممما: بگو میشه.چاپ یکیش مستعار، یا واقعی 2-نام میگن[ دیگه یهچی مسئوالن »بدونمیشن نامفهوم، و مورددار مسئوال: همون قول به و خارجی اسامی حتیاینترنت، در شده منتشر مطالب یا دیگران نوشتههای از 3-رونویسی نام«. رفعواسه وگرنه، بنویس، 4-کوتاه ممنوعه! باشه، هم خودت وبالگ از اگه هگم 5-پارتیمارتیبازیامنهرییییمهاااا، متنت. تو میآد ]...[ عالمتِ جا، کمبود گووووگگولیمگول!آاااخی نداری؟ پارتی بانمک... و طنز نوشتههای واسه آخرشبخوره، دیگرانم درد به باشه، درست بستش و چفت بِنیس یهچی پَ 6-تاخودت! با زمینش ولی دارم! رو هوات خودم منظور؟«! »حاال نگیم: هفتهسه دو یه ایمیلت، و )نااااقاااابل!( ماه دو یکی یه نامهت، رسیدن از اطالع چیییی؟...اینام و نوبره نامهم و گاااازه رو هم بچّ کن. صبر باااا!( نیس )چیزی نددارییییممممجوووونم!یهبروبچز و آدم با اگه فقط نی. مهمی چیز نه؟ نکردی چاپ حوا: یه خودماژدهایی خشم رو چقدر ببین نشی. نگران برخوردی کالغ دسته دارم...کنترل توأمانبریزنوبروسلی، کالغبیل میگم میرم منم اصال که! چاپیدم دهع! سرتاااا!سوارهم خودش و کرد ماشین سوار را کودکش مرد بابل: از احمد دیدرا بزرگی تابلوی خیابان در افتاد. راه و کرد روشن را ماشین شد. تویگفت: لب زیر مرد سالمتی. ضامن ایمنی، کمربند بود: نوشته که کمربندبه کرد، حرکت سرعت با نمیشه که شلوغی این به خیابون توقفماشینها و است قرمز چراغ که دید چهارراه نزدیک نیست. نیاز برسد.نبود ماشینی که قسمتی به تا کرد عوض را حرکت الین کردهاند. آمد.بیرون خیابان کنار از دیگری ماشین راست، سمت مسیر از ناگهان صندلیروی از کودکش گذاشت، ترمز روی را خودش پای بسرعت مرد کنانزاری و ناله مرد خورد... داشبورد به سرش و شد پرت جلو به موقعشد. آمبوالنس سوار هم خودش و کرد آمبوالنس سوار را کودکش خیابانمسیر در دیگری بزرگ تابلوی به نگاهش آمبوالنس در شدن بسته سالمتی.ضامن ایمنی، کمربند بود: نوشته که افتاد شدمنفجر میکشن؟! رو سالمتی ضامن شده مد دیگه حاال بابا، ای عَه!گردون...! چرخ ای تو بر تفو )تفو! شاااانس! بخشکی عَی رفت؟! تفو!(خیلی که واقعا صفحةاز قسمت یک و گذاشتین وقت برام که ]...[ممنونم ابراهیمی: بچههاهمة برای صبورین سنگ یک شما کردین. چاپ منم ایمیل زیباتون جوابتکتک به و میخونید را ایمیلها و نامهها تمام اینکه خاطر به خوندنباشه. داشته طرفدار اینقدر صفحهتون که شده باعث این و میدین پاسبه را باباطاهر شعر این نمیدم. دست از باشید مطمئن را صفحهتون میکنم]...[تقدیم کنیم، جبران نمیتونیم ما که زحماتتون همة چیببینه وض این با رو باباطاهر یکی نمیگی االن؟ خوبه شد! جبران نمیگیییی؟!نه... میگه؟!! هزارانوار محو میخوابیدم/ که دنج/ خلوت حیاط آن در 87: احسان تو/نگاه در رنگها بلوغ محو میشدم/ گربهایت مردمکهای میان رنگ است...!خوب بزنم قدم کمی نگاهت...!/ سلولهای در نهفته شعور محو رفاقتتو وقت هیچ من دادی. من به رفاقت دست که ممنون خ.ن.: بحثبزنم، حرف باهاش بتونم که فقط همین نخواستم. زیاد کسی از اینتو دوستام میکنم احساس من ولی کنم... دل درد بدم، نظر کنم، فرقاونا با فکری لحاظ از من شاید نمیدن. گوش حرفام به مواقع جور روفکرام و روزم اون اتفاقات تمام میدم ترجیح همین برای میکنم، هستم.منطقیای آدم من بشم. خالی اینجوری و بنویسم کاغذ روی آدممن میکنه. غلبه ولی کنه غلبه بهمن احساساتم نخواستم وقت هیچ فرقهم با کلی راهشون دل و عقل که داری باور ولی هستم احساساتی میکنم،دلم حرف به من میگه؟ چی دلت ببین میگن چی پس داره؟ بگیریتصمیم بخوای عقالنی که داری باور حاال میخورم. زمین ولی بهولی نمیری، تهش تا چون نمیشی موفق که اغلب سخته؟ چقد لذتبخشه.برات بازم پیروزی یا شکست کنی که دلتم حرف جا)یه دیگه! ببین نکناااا... سفسطه آها... ئووووممم... ئمممم... ام... درهست، عقالنیت در که آرامشی و »لذت بود: نوشته خوندم، چی یه هک اونطور رو احساس و منطق البد، خُ مینشود«! یافت عاشقانهای هیچ هوووم؟(.نشناختی. باید فرداو امروز از بیتو خستهام/ دنیا جای هر از بیتو اسکندری: محمد اب پژمردهام/ نشاط و شور همه با تشنهام/ باشم که هم دریا بیتو خستهام/ بمانپس سادگی/ روزگار دوباره بازمیگردد دلدادگی/ همه و عشق از تو ازروشنتر بمان تو غمین/ بیتو من قلب نباشد تا زمین/ شعر بهترین ای زهرا-ن.(همسرم به )تقدیم بیکران/ طلوعی در بمانیم تا آسمان/ هفت شعرایپای خودم! جان درمیآره زرنگبازی داره شوورت این ببین... بهرو زمان و زمین رابرا هی نشسته خودش بیرون، کشیده صفحه از رو تو تقدیماین عوض خ بگو میگم؟!( بهت کِیه )ببین میدوزه! بیکران طلوع ام چیام یه بشینیم بذ نده، گیر ناهار و شام به روز یه ئهئیحرفا، و پقدیما میگم؟!بد بروبچ... واس بفرستیم بنویسیم وبالگمتو رو صفحهتون مطالب میشه بدونم میخواستم نام: بدون بنویسم؟صفحة<strong>جم</strong>، <strong>جام</strong> چاردیواریِ ضمیمة »منبع: با رو نویسندهها اسم هان؟ )هههههه!بِزه! نمیشه و بُزه میشه که یام بِزه، میشه یا کن، ذکر بروبچهها« نع؟!(شد؟! چی فَمیدی پَ