3-Early Patient Contact.pdf
3-Early Patient Contact.pdf
3-Early Patient Contact.pdf
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد بهشتي<br />
دانشكده پزشكي<br />
درسنامه تماس زود رس<br />
بهمن 1384<br />
1
تماس زود رس با بيمار<br />
(1)<br />
Eearly Painteal <strong>Contact</strong><br />
نويسندگان<br />
دكتر سوسن پارساي<br />
دكتر محمد علي حيدرنيا<br />
دكتر اصغر كلاهي<br />
دكتر محمد رضا سهرابي<br />
دكتر حوريه شمشيري ميلاني<br />
دكتر ناصر محمدي<br />
آقاي عبدالرضا كاميابي<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
هماهنگ كننده:<br />
خانم دكتر فلاح<br />
3
درسنامه<br />
تماس زود رس با بيمار<br />
4
فصول درس<br />
-1<br />
-9<br />
مقدمه....................................................................................................8<br />
2- تعريف بيماري و ابعاد آن........................................................................10<br />
3- عوامل مربوط به بيمار.............................................................................12<br />
4- تاثير بيماري بر خانواده و جامعه.............................................................15<br />
5- تنوع نيازهاي سلامت در گروههاي جنسي و سني و اجتماعي مختلف......19<br />
6- اسرار حرفه اي و اخلاق پزشكي..............................................................23<br />
7-سوگ و ماتم............................................................................................32<br />
8- اصول و مهارت هاي ارتباطي..................................................................41<br />
بيمار در بيمارستان، تاريخچه و روند بيمار در بيمارستان...........................59<br />
10- آشنايي بامراكز بهداشتي درماني دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي...98<br />
11- ضمائم كارهاي عملي.............................................................................<br />
5
نام دوره: تماس زودرس با بيمار(1)<br />
تعداد واحد:<br />
0/5 واحد<br />
نوع واحد: عملي<br />
هدف كلي: آشنايي با محيط باليني و مهارت آموزي در زمينه مهارتهاي ارتباطي و تماس با بيمار و<br />
شناخت نيازهاي او<br />
اهداف اختصاصي<br />
در پايان دوره دانشجو بايد:<br />
قادر به برقراري ارتباط مناسب با بيمار در ابتداي مصاحبه باشد.<br />
با سوالات باز بيمار را تشويق به دادن شرح حال دقيق كند.<br />
با دقت به صحبتهاي بيمار گوش دهد، سوالات روشن و واضح مطرح كند و اطلاعات را<br />
.1<br />
.2<br />
.3<br />
خلاصه كند.<br />
درك روشني از تصور بيمار از بيماري خود و نظرش راجع به درمان داشته باشد.<br />
مهارت برقراري ارتباط و گوش دادن به صحبتهاي بيمار را كسب كند.<br />
مهارت هاي ارتباطي پيشرفته( مباحث اخبار بد، معلوليتها) را كسب كند.<br />
.4<br />
.5<br />
.6<br />
اهداف عيني:<br />
در پايان دوره دانشجو بايد:<br />
1. حداقل با 2 بيمار در بخشهاي مختلف ارتباط برقرار كرده باشد و گزارش آنها را در پورت فوليو<br />
ثبت كرده باشد..<br />
70 درصد موارد مصاحبه در قسمتهاي مختلف ، opening<br />
را نام ببرد. .....<br />
در يك مصاحبه مختصرقادر به توصيف مشكل بيمار و تجربه او از بيماري و انتظارات وي از ارائه<br />
.2<br />
.3<br />
دهندگان مراقبتهاي سلامتي باشد.<br />
6
اصول جلب رضايت بيمار را درك كند و به طور عملي آنرا اجرا نمايد.<br />
اصول جلب اعتماد بيمار را درك كند و به طور عملي آنرا اجرا نمايد.<br />
اصول تاثير گذار بر موفقيت مصاحبه از ديدگاه بيمار و خود را تعيين كند.<br />
بيماران را در قالب خانواده و جامعه توصيف كند.<br />
قادر به درك و توصيف اثرات فقر، مسايل فرهنگي ، مسكن، بيكاري، بهداشت نامناسب و<br />
در ....<br />
.4<br />
.5<br />
.6<br />
.7<br />
.8<br />
مشكلات بيمار باشد.<br />
9. متناسب با گروه سني و جنسي و طبقه اجتماعي با بيماران مصاحبه كند.<br />
7
مقدمه<br />
.<br />
با تغييرات زيادي كه در سال هاي اخير چه از نظر الگوي بيماري ها چه از نظر دموگرافيك و<br />
الگوي مرگ ومير و عوامل خطر، تاثير گذار بر جامعه و فرد و سلامت او اتفاق افتاده باعث شده كه در<br />
وظايف پزشك و ارتباط او با بيمار و در نتيجه در نوع آموزش او تغييرات فراواني داده شود.<br />
نياز و تقاضاهاي مردم نيز در ارتباط با وظايف و اهداف پزشكي كاملا" تغيير پيدا كرده و جامعه به<br />
تربيت نوع جديدي از پزشك كه متناسب با نيازهاي فرد و جامعه بوده و مهارت هاي لازم براي رويارويي<br />
با اين تغييرات را داشته باشد نياز فراوان دارد پزشك ديگر نمي تواند فقط يك درمانگر باشد بلكه<br />
شناخت عوامل خطر وپيشگيري از بيماري هاو مديريت بيماريها و ارتقاء كيفيت زندگي از مهارت هايي<br />
است كه او بايد بياموزد و بصورت يك عمل موثر و هدف دار بانجام رساند.<br />
درحرفه پزشكي بدليل تماس مستقيم با مردم و سروكارداشتن با شاخص ترين و اساسي ترين<br />
نيازها آن ها يعني سلامت ، رعايت همه جنبه ها اخلاقي و انساني اين حرفه را مي طلبد. حرفه پزشكي<br />
مجموعه اي از اقدامات رفتارها و توجهاتي مي باشدكه در جهت حفظ منافع بيمار به عنوان فردي از كل<br />
جامعه كه تحت تاثير عوامل مختلف است بكارگرفته ميشود ، حرفه اي كه بدون بهره مندي از احساس<br />
انساني ، همدردي اعتماد لازم نمي توان آن را به ثمر رسانيد. اعتماد و اطمينان به پزشك در قلب<br />
اكثريت مردم جاي گرفته و تعهد ، پزشكان را موظف مي سازدكه علم و مهارت خود را با قابليت و تبحر<br />
فراوان در جهت بهبود بيمار به كار گيرند.<br />
هدف حرفه پزشكي تسكين درد و نه فقط درد جسماني بلكه آلام بيمار هم ميباشد. برقراري<br />
ارتباط با بيمار و جامعه از اصولي ترين اقدامات پزشكي است ارتباط از شناخت يك ديگر بوجود مي آيدو<br />
موجب تسهيل بهبودي در بيمار ميگردد. اگر فقط از دريچه بيومديكال به بيمار نگاه نكنيم بلكه بدانيم با<br />
همنوعي كه تمام جنبه هاي انساني – رواني – اجتماعي – اقتصادي شغلي او در ايجاد بيماري او دخالت<br />
داشته طرف هستيم و تمام جوانب انساني و شخصي و رفتاري او را براي درمان او در نظر بگيريم درمان<br />
ها موثر و مفيد واقع خواهند شد.<br />
امروزه تقاضاي مردم كه ميخواهند در مورد عوارض خطر ، فوايد عمل جراحي اقدامات<br />
پيشگيري وپس از درمان را بدانند بسياربالارفته و از طرفي انتظارات بستگان و فاميل بيشتر شده و روز<br />
به روز از پزشك در مورد بيماري فرد بيمار توضيحاتي را ميخواهند و بيشتر وقت پزشك را به خود<br />
اختصاص مي دهند.<br />
اين تحولات در سي سال گذشته در ارتباط پزشك و بيمار تاثير گذاشته است. نكته اصلي در<br />
تغيير رعايت حقوق افراد است كه به موجب آن بيماران حق دارند از حقايق بيماري خود آگاه باشند و<br />
محتوي سوگند نامه جديد براساس محوريت بيمار يا برتري راي او تنظيم مي گردد و برحلاف سابق از<br />
يگانگي نظر پزشك فرهنگ ها فاصله دارد .<br />
1<br />
.<br />
1.Quality of Life<br />
promotion<br />
8
.<br />
.<br />
.<br />
بهمين علت پزشك بايد با تعاريف بيماري و عوامل موثر برايجاد آن و تاثير اين بيماري بر<br />
زندگي آينده فرد ، خانواده ، جامعه ، آگاه باشد ، بتواند حقوق بيمار را بشناسد از پروسه شروع بيماري تا<br />
ترخيص او از بيمارستان آگاهي يابد و در اين راستا بتواند ارتباط سالم و اخلاقي با بيمار برقرار نمايد.<br />
هدف از اين دوره آشنايي دانشجويان با محيط باليني و تماس با بيمار قبل از شروع دوره باليني<br />
است آنها همچنين با وظايف و نقش آينده خود به عنوان يك پزشك در حيطه طبابت آشنا خواهند شد.<br />
در اين دوره دانشجويان مي آموزند كه خصوصيات يك ارتباط مناسب با بيمار چيست وبيمار را در محيط<br />
خانواده و در قالب جامعه مي بينند و اثرات بيماري بر بيمار ، خانواده و جامعه را مشاهده كند يا به عبارتي<br />
ناخوشي را در كنار بيماري ببيند در اين دوره از دانشجو انتظار تشخيص و يا درمان بيمار نمي رود، بلكه<br />
وظيفه دانشجو شنيدن صبحتهاي بيمار ، درك مشكل او ، توصيف آن و درك و اجراي اصول برقراري<br />
ارتباط با بيمار است بهتر است در كنار بيماران ، با افراد سالم نيز ارتباط برقرار شود تا دانشجوبا مفهوم<br />
سلامتي در كنار بيماري در قالب زندگي حقيقي آشنا شود.<br />
بيان مشكلات از طرف بيماران يا به عبارتي درك آنها از بيماري با آنچه دانشجويان از كتابهاي درس و<br />
با ديد آسيب شناسي فرا مي گيرند بسيار متفاوت است اين دوره به دانشجويان كمك مي كند<br />
درسالهاي اول آموزش پزشكي اين ديد را پيدا كنند كه همزمان با مطالعه متون پايه علمي ، مشكلات<br />
مطرح شده از طرف بيماران را نيز در ذهن داشته باشند وبه صورت كاربردي و با ديدي فراتر از تئوري<br />
محض مطالب را فراگيرند همچنين به بيمار به عنوان يك فرد داراي احساس و فكر كه رضايت و<br />
اعتماد او قبل از مصاحبه بايد جلب شود، نگاه كنند.<br />
.<br />
.<br />
با تشكر از سركار خانم مريم غفاري كارشناس بخش بهداشت و پزشكي اجتماعي و سركار خانم<br />
مريم محمد زاده و ساير همكاران در دبير خانه اصلاحات كه در تهيه، ويرايش و تايپ اين مطالب<br />
بسيار كمك كرده اند.<br />
9
تعريف بيماري و ابعاد آن<br />
:<br />
.<br />
)<br />
.<br />
.<br />
پزشكي مجموعه اي از علم و هنر است .پزشك بابكارگيري عناصر دانش و مهارت ، ايمان و اعتقاد بايد<br />
اين علم و هنر را بكارگيرد<br />
اصل بنيادي اخلاق پزشكي اين است كه دانش و مهارت و تجربه يك پزشك بايد به شفا دادن<br />
انسان بيمار كه براي دريافت كمك به پزشك رو مي آورده است معطوف گردد. فرد بيمار دچار علائم<br />
ناراحت كننده است ، در عملكرد طبيعي خود با مشكل روبروست و همراه با آن نگران از دست دادن<br />
سلامتي خود و نهايتا" جان خويش است ، انتظار او اين است كه پزشك علت علائم ناراحت كننده را<br />
مشخص نموده و بيماري را معالجه نمايد براي يك پزشك مشكل زماني پيش مي آيد كه پزشك<br />
درشيوه درمان خود تنها عضو بيمار يا جسم او را در نظر بگيرد و تنها از مدل تفكر بيماري بعنوان مدل<br />
زيست پزشكي استفاده نمايد<br />
مدل زيست پزشكي بيماري يك مدل كلاسيك علمي است و ديدگاهي است كه در آن يك<br />
پديده پيچيده به صورت مجموعه اي از روابط علت و معلولي ساده در سطح بدن و سيستم ها و ارگان<br />
ها و حتي در عصر حاضر درسلول ها و ملكول ها ترسيم ميشود با اين مدل،درمان بسيار از بيماري ها<br />
روند عوامل بيماريزا آسيب هايي كه انسان ها و بشريت را گرفتار كرده بوده است امكان پذير ساخته<br />
است<br />
در اين مدل تمايزي بين بيماري و احساس بيماري وجود ندارد در صورتيكه بيماري<br />
نتيجه اختلال در سطح سلولي است كه بصورت اختلالات بيوشيمايي ، فيزيولوژيك و<br />
گاهي اوقات تغييرات آناتوميك در فرد ظهور ميكند علت زيست پزشكي بيماري در قالب آسيب شناسي و<br />
عملكرد دستگاه ها بدن مانند شكستگي استخوان ران ، سرطان پستان ، تالاسمي ، بيماري ديابت خود را<br />
نشان ميدهد.<br />
احساس بيماري يا تجربه ذهني انسان در مورد ناخوش بودن انسان است اين<br />
احساس نقطه مقابل تعريف سلامت است و احساس ناخوش بودن و ناتواني در انجام اعمال عادي و<br />
روزمره است تجربه منحصر به فرد خود شخص است شامل نگراني هاي او ، ترس از مرگ ، تغييرات<br />
در زندگي زناشويي او است اگرچه بيماري و احساس بيماري در موارد زيادي با هم تداخل دارند ولي<br />
بين احساس ذهني خوب بودن و احساس ذهني بيمار بودن يك فاصله پيوسته وجود دارد.گاهي بيماري<br />
وجود دارد ولي احساس بيماري در فرد وجود ندارد مانند فشار خون و گاهي بدون وجود بيماري فرد<br />
احساس كسالت و بيماري نمايد.<br />
اختلالات رواني ، اجتماعي و خانواده مي تواند بدون وجود اشكال جسمي خاص احساس<br />
بيماري در فرد بوجود آورد. مشكل بزرگ مدل زيست پزشكي فرض مي كند كه احساس بيماري را<br />
تماما" مي توان به حساب اشكالات و انحرافات از مقادير قابل سنجش فيزيكي وشيميايي گذاشت و<br />
حتي گاهي انحرافات رفتاري و اختلالات رواني را هم بحساب اختلال در كار كرد مغز مي پذيرند.<br />
در دوران بيش از عصر پزشكي علمي مدرن اين باور وجود داشت كه شرايط رواني و محيطي<br />
بيمار در ايجاد احساس بيماري واحساس بهبودي نقش مهمي دارد و امروزه باين نتيجه رسيده ايم كه<br />
.<br />
.<br />
.<br />
( Illness<br />
.<br />
( Disease )<br />
10
فرض بنيادي دربيماري ها مدل زيستي رواني ، اجتماعي است و سلامت يا بيماري نتيجه تداخل زيستي<br />
–رواني اجتماعي و فرهنگي در يك بيمار خاص است<br />
درك مفهوم بيماري دريك بيماري خاص و معكوس كردن روند بيماري در وي نه تنها به<br />
ارزيابي دقيق وضعيت زيستي فيزيكي و شيميايي بدن وي دارد بلكه بررسي وضع رواني ، اجتماعي<br />
وي بسيار ضروي است مدل زيستي ، رواني ، اجتماعي بيماري براين مبناست كه بيماري به وسيله<br />
عوامل بيماريزايي خاص ايجاد ميشود ، هر فرد خاص مجموعه اي از عوامل مستعد كننده را دارد يك<br />
فرد با مشخصات بيولوژيك خاص بدنيا مي آيد با عوامل ژنتيك و شرايط زندگي جنيني ، خصوصيات<br />
مشخص نتيجه تداخل عوامل بيولوژيك تجربيات و تكامل هستند.<br />
خصوصيات بيولوژيك مانند، هوش استعداد ، واكنش هاي رفتاري و مكانيسم هاي دفاعي رواني<br />
، علاوه برآن توانايي تطابق با محيط از اهميت خاصي برخوردار هستند<br />
نقش سن ، جنس ، عوامل فرهنگي ، مذهب ، قوميت عوامل اقتصادي و اجتماعي<br />
تحصيلات و موقعيت اجتماعي اقتصادي را نيز نبايد ناديده گرفت<br />
تداخل عمل دائمي بين فرد و محيط اطراف او موجود است كه گاهي موجب استرس شده و<br />
گاهي نقش محافظ دارد و گاه نيز همزمان هر دوحالت را دارا ميباشد.<br />
اين نقش در مورد وقايعي كم وزني ، ارتريت ، الكليسم ، بيماريهاي قلبي بخوبي ديده شده<br />
است<br />
حمايت پزشك و خانواده باعث تسريع در روند بهبودي ميشود در اين مدل پزشك روح و جسم را به<br />
عنوان مقوله مجزا در نظر نمي گيرد اگر پزشك آگاهانه نقش عوامل اجتماعي و رواني را در نظر نگيرد<br />
اين عوامل خود بخود مطرح خواهد شد و نتيجه آن بخوبي در روند بيماري و عاقبت بيماري كاملا"<br />
روشن است<br />
حمايت اجتماعي از طرف پزشك و خانواده به عنوان يك عامل مهم حمايت خارجي عمل مي كند كه<br />
مي تواند به كمك مكانيسم هاي تطابقي فرد براي مقابله با استرس ها و فاكتورهاي خطر بخوبي<br />
بكارگرفته شود و در برابرحوادث مختلف نقش موثري در توانائي فرد براي روبروشدن با آن ها ايفاد كند.<br />
.<br />
) شغل ،<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
(<br />
.<br />
(<br />
.<br />
)<br />
.<br />
.<br />
11
عوامل مربوط به فرد بيمار<br />
فرد بيمار جزيي از يك مجموعه بزرگتر يعني خانواده است. خانواده هاي متعدد يك جامعه را تشكيل مي<br />
دهند و جوامع مختلف در ارتباط با يكديگر هستند. تغيير در هر كدام از اين اجزا بر روي ساير اجزا<br />
تغييرات غير قابل اجتنابي ايجاد خواهد كرد. لذا هنگام بررسي مشكل يك بيمار نبايد تنها بررسي را به<br />
فرد بيمار محدود كرد، بلكه بايد او را در قالب محيط اطراف و جزيي از خانواده و جامعه ديد. با اين ديد<br />
عوامل بسياري بربيماري تاثير مي گذارند كه مي توان آنها را به دو بخش عمده تقسيم كرد:<br />
•<br />
•<br />
.1<br />
عوامل مربوط به فرد بيمار<br />
عوامل مربوط به محيط اطراف بيمار<br />
در اين نگرش فرد بيمار به عنوان هسته مركزي است وعوامل مربوط به محيط در اطراف وي قرار دارد.<br />
در ادامه به شرح اجزاي مربوط به اين دو بخش مي پردازيم.<br />
فرد بيمار تحت تاثير سه گروه از عوامل مختلف قرار دارد:<br />
عوامل ارثي : زمينه ارثي و ژنتيك هر فرد مي تواند فرد را مستعد ابتلا به بيماريهاي خاصي<br />
نمايد. براي مثال بعضي بيماريها از جمله سرطانهاي روده بزرگ و سرطان شبكيه چشم زمينه<br />
ارثي دارند. گروههاي خوني با چند بيماري ارتباط دارند، مانند ارتباط گروه خوني با<br />
سرطان معده و شيوع بيشتر زخم اثني عشر در افراد با گروه خوني<br />
« A »<br />
.« O »<br />
.2<br />
شخصيت بيمار: شخصيت بيمار هم به صورت مستقيم و هم به صورت غير مستقيم در ابتلا<br />
به بيماريها دخيل است. تيپ شخصيت بيمار به طور مستقيم از طريق افزايش استعداد ابتلا به<br />
بيماريهايي مانند بيماريهاي قلب و عروق در تيپ شخصيتي اثر دارد. تمايل بيماربراي<br />
مراجعه به پزشك در موقع بروز بيماري يا رعايت توصيه هاي پزشكي به طور غير مستقيم<br />
تحت تاثير شخصيت اوست.<br />
« A »<br />
.3<br />
طبقه اجتماعي: عضويت در طبقات اجتماعي مختلف مي تواند عامل خطر براي بعضي<br />
بيماريها باشد. بعضي بيماريها مانند كمبودهاي تغذيه اي، سرطان گردن رحم عمدتا طبقات<br />
اجتماعي پايين را گرفتار مي كند. از طرف ديگر چاقي كه عامل خطر بيماريهايي از جمله<br />
بيماريهاي قلب و عروق است در طبقات مرفه اجتماعي بيشتر ديده مي شود.<br />
عوامل مربوط به محيط بيمار<br />
....<br />
.<br />
.1<br />
همانگونه كه ذكر شد در بررسي بيماري بايد علاوه بر فرد بيمار بايد به محيط پيرامون وي نيز توجه<br />
داشت اين عوامل نقش مهمي در استعداد ابتلا به بيماري ، پاسخ به درمان، توانايي شروع وادامه درمان،<br />
پيشگيري از بيماريها و دارند. عواملي كه در پيرامون بيماربايد مد نظر باشد عبارتند از:<br />
عوامل اقتصادي- اجتماعي: سطح رفاه عمومي و وضعيت اقتصادي جامعه اثر مهمي در بروز و<br />
طرز برخورد با بيماري دارد. ميزان سهم حيطه سلامت از بودجه عمومي در جامعه ، سهم امور<br />
مربوط به سلامت از بودجه خانوار، پوشش بيمه ها، شغل عمده مردم منطقه بسيار مهم است<br />
در منطقه فقير نشين برخورد با بيماري با يك منطقه مرفه نشين متفاوت است. براي مثال در<br />
.<br />
12
برخورد با يك بيمار مبتلا به كمخوني ناشي از فقر آهن دريك بيمار كه قادربه تامين معاش<br />
روزانه خود و خانواده اش نيست، توصيه به مصرف روزانه جگر و گوشت قرمز بايد با مواد<br />
غذايي ارزان قيمت حاوي آهن كه در منطقه موجود است جايگزين شود.<br />
شرايط فرهنگي و عادتهاي اجتماعي: بعضي مناطق داراي شرايط فرهنگي خاصي هستند كه به<br />
صورت عامل مستعد كننده براي بيماريهاي خاص عمل مي كنند. براي مثال نشستن دست بعد<br />
از اجابت مزاج ويا نپوشيدن كفش يا شستن غير صحيح سبزيجات در بعضي مناطق باعث شيوع<br />
بيماريهاي انگلي درآن نواحي مي شود. طرز تهيه غذا و يا اعتقادات خاص در مورد تغذيه<br />
شيرخواران ، واكسيناسيون و نگهداري آنها نيز از عوامل ديگر هستند. اعتقادات خاص در مورد<br />
وسايل جلوگيري ازبارداري باعث ازدياد بارداريهاي ناخواسته و رشد بي رويه جمعيت و به دنبال<br />
آن فقر و افزايش بيماريهاي واگيرو سوء تغذيه و مي شود. بدون در نظر گرفتن مجموعه اين<br />
عوامل برخورد با بيماري كامل نخواهد بود و به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد.<br />
محيط فيزيكي و محل سكونت بيمار: شرايط محيط سكونت از نظر نور و روشنايي، آب<br />
آشاميدني سالم، سر و صدا، دفع بهداشتي فاضلاب و زباله، رعايت نكات ايمني در منزل، تراكم<br />
جمعيت در هر خانوار بايد مد نظر باشد.<br />
وضعيت خانواده بيمارو حمايت آنها از وي: جمعيت بالاي خانوار، فقدان پدر، مادر يا هر دو، چند<br />
شغله بودن پدر و مادر، كم سوادي و بيسوادي والدين، اعتياد در خانواده، وجود فرزند معلول<br />
جسمي يا ذهني در خانواده در حمايت خانواده از بيمار موثر هستند. اگر فرد بيمار مسئول تهيه<br />
معاش خانواده نيز باشد ابتلاي وي به يك بيماري جدي خانواده را با بحران روبرو خواهد كرد.<br />
...<br />
.2<br />
.3<br />
.4<br />
بنابراين عوامل بسياري در ابتلا به بيماري موثر است و بايد در برخورد با بيمار مد نظر باشد. به عبارت<br />
ديگر در هنگام مراجعه بيمار با يك ديد محدود فقط ازنظر مشكل مورد نظرش بررسي نشود، بلكه با يك<br />
ديد جامع بيمار را به صورت يك فرد با خصوصيات ويژه و مشكل مورد نظر كه در خانواده و جامعه اي با<br />
شرايط خاص كه تحت تاثير عوامل مختلف قرار دارد نگريسته شود كه براي انجام يك مداخله موثر در<br />
جهت رفع مشكل بايد همه اين عوامل را در نظر داشت و موارد قابل اصلاح را برطرف نمود.<br />
براي فهم بهتر مطلب كودك ده ساله اي را در نظر مي گيريم كه به علت سرفه هاي مكررتوسط مادرش<br />
به درمانگاه آورده شده است. بعد از بيان مشكل توسط مادر بيمار و انجام معاينه گلو پزشك نسخه<br />
دارويي حاوي موثرترين داروهاي موجود نوشته و بيماررا مرخص مي كند. دو هفته بعد همين كودك با<br />
حال عمومي بد و شرح حالي مبني بر تشنج و عفونت ريه مراجعه ميكند. در مصاحبه جامع با مادر بيمار<br />
متوجه مي شويم كه كودك، پدري معتاد و بيكارو والدين بيسواد دارد و نتوانسته داروهاي نسخه قبلي را<br />
تهيه كند و پدر بيمار از مراجعه مجدد آنها به پزشك ممانعت به عمل مي آورده است. در ضمن سابقه<br />
واكسيناسيون وي كامل نبوده و در بررسي رشد و تكامل و تطابق وزن و قد وي با منحني استاندارد<br />
متوجه تاخير رشد اونسبت به هم گروه سني اش مي شويم. در بررسي وضعيت تغذيه كودك و خانوار<br />
متوجه اشكالات بسياري در الگوي تغذيه اي آنها مي شويم. محل سكونت آنها يك خانه اجاره اي نم<br />
دار و كم نور در منطقه حاشيه اي شهر است كه در فضاي 50 متري آن 6 نفر زندگي مي كنند. مادر<br />
بزرگ بيماركه در خانه قالي بافي مي كند، هم همراه آنها زندگي مي كند و او نيز از يك سال قبل سرفه<br />
13
هاي مكرر داشته كه گاهي همراه با رگه هاي خون بوده است ولي دارويي مصرف نمي كند. در نهايت<br />
بيمار با تشخيص سل منتشر كانديد بستري مي گردد<br />
در ويزيت اول تنها به بيمار به عنوان يك فرد با مشكل سرفه نگاه شده و بر اين اساس درمان شده<br />
است. صرف نظر از درست يا غلط بودن تشخيص كه موضوع بحث ما نيست، بسياري از نكات مرتبط با<br />
بيماري در نظر گرفته نشده كه پاره اي از آنها در شرح ويزيت دوم آمده است.<br />
اما فايده در نظر گرفتن اين نكات چيست؟<br />
در ويزيت دوم بيمار در قالب خانواده و محيط پيرامونش توصيف شده است. با توجه به بيكاري پدر بيمار<br />
و نداشتن منبع درآمد امكان تهيه داروهاي گران قيمت براي خانواده بيمار وجود ندارد. محل زندگي آنها<br />
در يك محله حاشيه شهر با كيفيت فيزيكي نامناسب است كه تراكم جمعيت بالايي دارد. مسايل<br />
فرهنگي مانند ممانعت از مراجعه به پزشك، بيسوادي والدين، مشكلات تغذيه اي ، عدم سابقه<br />
واكسيناسيون كامل، اعتياد پدر بيمارو وجود يك زن سالمند با شرايطي كه با بيماري سل مطابقت ميكند<br />
،از عوامل خطر ديگر هستند.<br />
از يك ديدگاه جامع در بررسي بيماري ، همانگونه كه در بالا ذكر شد، مي توان :<br />
در تشخيص دقيق بيماري سود جست: در مثال فوق با در نظر داشتن سرفه هاي مكرر، كمبود<br />
رشد، تغذيه نامناسب، فقر، علايم مادر بزرگ ، محيط فيزيكي نامناسب يكي از تشخيصهاي<br />
مطرح بيماري سل است؛ در حاليكه بدون در نظر گرفتن اين عوامل و تنها با علايم بيمار، اين<br />
بيماري از اولويت بالايي در ميان تشخيصهاي مطرح برخوردار نبود.<br />
در برخورد با بيماري از مداخلات كاملتري در مورد عوامل خطر بيشتري استفاده كرد: اگر بيمار<br />
فوق درمان شود و به خانه باز گردد، پس از مدتي مجددا با همان علايم باز خواهد گشت، زيرا<br />
منشا بيماري يعني مادر بزرگ هنوز در مان نشده است. پ س براي ريشه گني اين بيماري ازآن<br />
خانه بايد:<br />
.<br />
.1<br />
.2<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
مادر بزرگ به عنوان منبع انتشار بيماري علاوه بر كودك بيمار تحت درمان قرار گيرد.<br />
ساير اعضاي خانواده از نظر ابتلا به سل تحت بررسي قرار گيرند و موارد مبتلا درمان<br />
شوند.<br />
الگوي تغذيه صحيح متناسب با وضعيت اقتصادي و فرهنگي خانواده ارائه گردد.<br />
فضاي فيزيكي ساختمان مطابق استانداردهاي بهداشتي تصحيح شود.<br />
در جهت درمان اعتياد پدر بيمار و اشتغال وي با مراكز مربوطه تماس كرفت.<br />
پيگيري دوره اي جهت اطمينان از مصرف درست دارو و بهبود بيماران انجام شود.<br />
موارد ويژه اي كه نياز به پيشگيري از سل دارند مانند نقص ايمني مشخص و تحت<br />
مراقبت قرار گيرند.<br />
14
تاثير بيماري بر خانواده بيمار و جامعه:<br />
-1<br />
-2<br />
-3<br />
هدف از اين (مبحث) اين است كه دانشجويان در برخورد با بيمار، علاوه بر تلاش بر شناسائي<br />
علائم بيماري و سعي در تشخيص و درمان آن، به خود بيمار نيز توجه نمايند، به اثراتي كه<br />
بيماري بر زندگي بيمار و خانواده اش ميگذارد و همچنين بر تاثير بيماري بر جامعه نيز توجه<br />
نمايند. بروز بيماري در يك فرد علاوه بر اثراتي كه در او منجر به تغييراتي ميگردد در محيط<br />
اطراف او نيز تاثير گذاشته و مي تواند بر كل مجموعه تاثير گذارد.<br />
اين نگرش باعث مي شود كه بيمار از يك مورد جالب براي مطالعه و يادگيري براي دانشجو به<br />
يك انسان كه عضوي عزيز از يك خانواده است، نقش و وظايفي در خانواده دارد و اعضاي<br />
خانواده، چشم نگران سلامت او هستند، تبديل شود.<br />
با اين نگرش، تشخيص و درمان بيماري ، اعتباري با ارزش تر مي يابد و پزشك و بيمار و<br />
همچنين خانواده اش را در ارتباطي نزديكتر و صميمي و قابل اعتماد در كنار يكديگر قرار<br />
ميدهد.<br />
با اين ديد، احساس وظيفه براي تشخيص زودتر بيماري، كنترل بيماري در مراحل اوليه ،<br />
پيشگيري از بيماري، تدبير براي تسهيل گذر زمان نقاهت و كاهش اثرات بيماري در فرد و<br />
خانواده و جامعه تقويت مي شود.<br />
بنابراين از معطل نمودن بيمار تا رسيدن به درمانگاه و پزشك ، بستري نمودن بي دليل و<br />
طولاني، اقدامات درماني غير علمي ، سليقه اي و غير ضروري و بر خورد نامناسب، گسترش<br />
بيماري در جامعه و افزايش اثر مخرب بيماري بر جامعه و ...........جلوگيري ميشود.<br />
پس ديدن يك بيمار بدون ارتباط با محيط و عوامل اطراف او وديدن بيماري كه عضوي از<br />
خانواده و جامعه است كه آنان با بيماري او زندگي ميكنند و وضعيت او، زندگي آنان را نيز<br />
تحت تاثير قرار ميدهد، دو رويكرد متفاوت نسبت به مديريت بيماريست.<br />
خانواده اولين و اساسي ترين نهاد اجتماعي است و عبارت است از مجموع مشترك دو يا چند<br />
نفركه به واسطه سببي يا نسبي با هم رابطه زيست شناختي داشته و در زير يك سقف زندگي<br />
ميكنند. خانواده متشكل از والد يا والدين و فرزندان آنان ميباشد.<br />
امروزه براي خانواده انواع متعددي قايل هستند<br />
خانواده هسته اي يا Traditional Nucleuse Family<br />
خانواده گسترده<br />
خانواده حاصل از زندگي فرزند با يكي از والدين Single Parent Family<br />
گفته شد كه خانواده بنيادي ترين نهاد اجتماعي است و آن مجموعه اي است، مشتمل بر زير<br />
مجموعه هايي با سنين ، نيازها و نقش هاي متفاوت كه در تقابل تنگاتنگ، پيچيده، نزديك و<br />
صميمي ، در كنار يكديگر زندگي مي كنند. گاه، چگونگي و ميزان اين ارتباط رادر جاي ديگر<br />
نمي توان تصور نمود.<br />
در سيستم بهداشتي كشور ايران از خانوار ياد ميشود كه به مجموعه افرادي گفته ميشود كه در<br />
زير يك سقف زندگي مي كنند و بر سر يك سفره غذا ميخورند.<br />
15
بيماري ومرگ يكي از اعضاي خانواده از تغييراتي هستند كه در اكثريت موارد، منحصر به يك<br />
فرد از خانواده قلمداد نمي شود، بلكه اينان ، باعث بروز مشكلات فردي خانوادگي و اجتماعي<br />
مي شوند.<br />
شدت تاثير به مقدار زيادي به سن، جنس، نياز و نقش عضو بيمار در خانواده دارد.<br />
از طرف ديگر شدت و ماهيت بيماري، حاد يا مزمن بودن و وخامت و پيش آگهي بيماري نيز<br />
ميتواند تاثيري خفيف يا شديد تا حد بحران را بر اعضاي ديگر و خانواده داشته باشد. بيماري و<br />
مرگ پدر، مادر، كودكان، افراد سالمند در خانواده داراي مشخصات ويژه اي مي باشند.<br />
اگر چنانچه پدر، بعنوان نان آور خانواده دچار بيماري، ناتواني و يا مرگ شود، خانواده در كنار<br />
تالم هاي روحي ، دچار محدوديت هاي مالي و فقر خواهد شد و بدنبال آن مشكلات اقتصادي<br />
شر وع ميشود و با ادامه اين بيماري خانواده در چرخه معلوليت فقر و بيماري مي افتد. فقر كه<br />
همواره بعنوان عاملي مهم و موثر در ايجاد بيماري ها بوده است،تاثير خود را در ايجاد زمينه اي<br />
مساعد براي ابتلا و عدم سلامت افراد ديگر و عدم توانايي از بهره مند شدن از زندگي سالم تر<br />
و مراقبت هاي لازم را بر جاي خواهد گذاشت.<br />
اگر چنانچه مادر خانواده دچار بيماري يا مرگ شود، بنابر نقش هاي حياتي و متنوع كه در<br />
خانواده دارد، سلامت ديگر اعضا خانواده و كودكان دچار تزلزل خواهد شد. نمونه كوچك آن<br />
مادر دچار كم خوني مي باشد كه بدليل احساس ضعف و خستگي بخوبي از عهده وظايف<br />
مادري برنمي آيد، به دفعات دچار بيماري هاي مختلف مي شود، كم حوصله است و قدرت<br />
تعامل بهينه را با افراد ديگر ندارد. افت تحصيلي كودكان بدنبال بيماري آنها يا پدرو مادرشان<br />
ميتواند سرنوشت و مسير زندگي آنها را عوض كند كودكي كه سرپرست سالم ندارد مستعد<br />
گرفتار شدن در انواع ناهنجاريهاي اجتماعي است.<br />
نوزادي كه پس از مرگ يك مادر باقي مي ماند، به ندرت تا يك سالگي زنده ميماند. احتمال<br />
مرگ كودكان زير 10 سال مخصوصا دختران حتي تا 4 برابر افزايش مي يابد،كمبود مراقبت،<br />
درمان مناسب و ترك تحصيل كودكاني كه مادر خود را از دست داده اند زياد است. دختران<br />
مجبور به نگهداري از بقيه اعضا خانواده ميشوند. گفته مي شود ، مرگ مادر يك فاجعه جبران<br />
ناپذير است. مرگ يك نفر نيست ، بلكه مرگ و ناتواني خانواده و جامعه است. كودكاني كه<br />
مادر خود را از دست ميدهند در خطر ترك تحصيل، بزهكاري و اخذ رفتارهاي ضد اجتماعي مي<br />
باشند.<br />
ابتلا عضوي از خانواده به بيماري عفوني و مسري خطر انتشار در اعضاي ديگر خانواده و جامعه<br />
را دارد و همواره اقداماتي براي پيشگيري از ابتلاد از افراد ديگر يا درمان همزمان خانواده<br />
توصيه مي شود.<br />
در پاره اي داز موارد پيدايش موارد اندك بيماري بويژه بيماريهاي عفوني، هشدار و بسيج جامعه<br />
را براي رويارويي با آن طلب ميكند. بعنوان مثال از فلج اطفال يا وبا..... ميتوان نام برد.<br />
ابتلا زن يا شوهر، به بيماري مقاربتي ، از دسته بيماريهايي هستند كه در صورت عدم اطلاع،<br />
فقدان احساس مسئوليت و احترام به شريك زندگي باعث آسيب به سلامتي افراد ديگر مي<br />
شوند. بعنوان مثال، اگر مردي دچار ايدز، هپاتيت، سيفليس يا........ شود، در صورت عدم رعايت<br />
16
.......<br />
.....<br />
ملاحظلات لازم، موجب انتقال بيماري به همسر خواهد شد. چون اين بيماريها، مي توانند از<br />
طريق مادر به جنين ،نوزاد و كودك نيز منتقل شوند، پس جنين، نوزاد، كودكان نيز گرفتار<br />
خواهند شد.<br />
گفته شده است كه ماهيت و شدت بيماري نيز داراي اهميت مي باشند، تاثير بيماري حاد و<br />
عفوني ، با تاثير بيماري مزمن، ناتوان كننده، طولاني،وخيم و صعب اعلاج متفاوت مي باشند.<br />
وجود يك بيمار بد حال مزمن اثرات مخربي و وضعيت رواني خانواده داشته و كارايي آنان را<br />
پايين مي آورد.<br />
بديهي است، بيماري نه تنها از جهت فيزيكي و جسماني بر روي سلامت خانواده و جامعه تاثير<br />
مي گذارد، بلكه از جهات رواني، عاطفي، معنوي و اجتماعي نيز داراي اهميت ويژه اي است.<br />
در برخي از جوامع ، در بروز بعضي از شرايط و بيماري ها، روانشناس به كمك خانواده مي رود<br />
تا در آنان را در تطابق با وضعيت پيشامده و اتخاذ عملكرد بهينه، ياري نمايد. در بعضي از<br />
اختلالات رواني نيز، خانواده درماني مي يابد. تشكيل سازمان هاي مختلف و فعاليت هاي<br />
داوطلبانه براي ياري به خانواده هاي بيمار، از جمله اقداماتي هستند كه مي توانند در اين راستا،<br />
موثر باشند. هزينه مراقبت و درمان بيماري، غيبت عضو از اجراي وظايف مختص به خود در<br />
خانواده ، نيز از عوامل مهم ديگري هستند كه نبايد از ديده دور بمانند.<br />
وجود بيماري در يكي از اعضاء خانواده، موجب كاهش كارايي افراد خانواده ، كاهش زمان<br />
تفريح و حتي استراحت آنان مي شود.لزوم انتقال بيمار به محل و دياري ديگر جهت معالجه و<br />
يا تكيمل آن، و با بالنتيجه تحمل بار مالي توسط خانواده ، علاوه بر فشار روحي و رواني ،<br />
غيبت سرپرست خانواده و مي توانند زمينه ساز پيدايش بيماري و گرفتاري در افراد ديگر<br />
شوند.<br />
قابل ذكر است كه هميشه بيماري يكي از اعضاء نيست كه در خانواده تاثير مي گذارد، بلكه در<br />
پاره اي از موارد، اين خانواده است كه باعث بروز بيماري و يا حتي مرگ در فردي از خانواده<br />
مي شود. مثلا عدم مراقبت كافي از كودكان، باعث بروز بيماري، حوادث، سوانح و عوارض<br />
طولاني مدت در آنان مي شود. واضح است كه بار تحمل اين مشكلات بر جامعه تا چه اندازه<br />
اي جدي مي باشد.<br />
مراقبت ناكافي، اطلاعات غير علمي خانواده در باره مسائل تربيتي و طرز برخورد نامناسب با<br />
كودكان و نوجوانان، از طرف خانواده، باعث عدم رسيدگي و بلوغ فردي، كسب مهارت هاي<br />
لازم زندگي شده و آنان رادر معرض اتخاذ رفتارهاي پرخطر، فرار از خانه و در نتيجه زندگي<br />
ناسالم قرار ميدهد.<br />
بحران هاي خانوادگي كه به علل متفاوت مي توانند، در خانواده بروز كنند و نيز روابط ناسالم<br />
بين افراد خانواده، باعث بيماريهاي متعدد روان تني مي شوند. امروزه ميگرن، سندروم روده<br />
تحريك پذير و را جزو بيماريهاي ناشي از خشونت در خانواده ها قلمداد ميكنند.<br />
البته نبايد نقش خانواده را در ايجاد محيطي شاداب، سالم، موجد رضايت و رضايتمندي و<br />
سلامتي فراموشي نمود. فرد بيمار در محيط گرم خانواده است كه با محبت پرستاري مي شود و<br />
زودتر از آسايشگاه، سلامتي خود را باز مي يابد.<br />
17
.<br />
بطور خلاصه مشخص شد كه بيماري در يك فرد، بيماري خاص آن فرد نيست و اثرات جدي<br />
بر خانواده و جامعه دارد اين پروسه در جهت عكس نيز صادق ميباشد، يعني ، اختلالات و<br />
بيماري در خانواده و جامعه، مي توانند موجب سلب سلامتي در افراد شود.<br />
بنابر اين در مواجهه با يك فرد بيمار، نه تنها بايد به ماهيت بيماري او بايد توجه شود و بيماري<br />
تشخيص داده شده و درمان شود، بلكه بايد به بيمار به عنوان زير مجموعه اي از خانواده و<br />
جامعه، تا اثرات عدم سلامت در خانواده به حداقل برسد.<br />
در نگاهي ژرف اثرات بيماري در جامعه را ميتوان ديد "عبارت انسان سالم محور توسعه پايدار"<br />
را بارها شنيده ايم. انسان سالم قادر به تفكر و توليد است. انسان بيمار بدون داشتن پشتوانه<br />
خانواده نه تنها مولد نيست. بلكه سرمايه هاي موجود جامعه كه ميتواند صرف توليد و پيشرفت<br />
شود را براي درمان خود صرف مي كند.اگر به موقع پيشگيري نكنيم. با افزايش به اميد زندگي<br />
در جوامع بيماري هاي مزمن بيشتر ميشود و درمان بيماري هاي مزمن هزينه بيشتري را<br />
مي طلبد، غيبت از كار افزايش مي يابد و توليد كمتر ميشود و محور توسعه پايدار<br />
متزلزل ميگردد.<br />
18
تنوع نيازهاي سلامت در گروههاي مختلف<br />
يكي از مهمترين اقدامات و قدم هايي كه يك پزشك جامعه نگر در اولين مرحله براي شناخت<br />
بيمار و درمان همه جانبه او بايد بكارگيرد. شناخت نيازهاي فرد براي حفظ سلامت او ست<br />
ارزيابي نياز<br />
نياز احتياج ذاتي انسان است اگر نياز خود را بشناسيم براي برآورده كردن آن نياز حتما"<br />
كوشش بيشتري خواهيم كرد. بعضي نيازها فيزيولوژيك است مانند<br />
جلوگيري از درد رابطه جنسي ، و بعضي ديگر نيازهايي است كه درك ميكنيم و براي رسيدن بان ها<br />
ممكن است لازم باشد كه ديگران هم كمك كنند. بين نياز درك شده need) (Felt توسط فرد و نياز<br />
تفاوت بسيار است مثلا" ، پس از پيدايش چند مورد حصبه<br />
درك شده توسط پزشك<br />
در يك منطقه و مردم نياز به ارائه خدمات و درمان احساس مي كنند درصورتيك كه نياز واقعي تدارك<br />
كامل آب آشاميدني سالم است<br />
ميشود كه در نهايت<br />
نياز درك شده توسط فرد تبديل به نياز بيان شده<br />
بصورت تقاضا يا (Demand) در مي آيد.<br />
فرد تقاضاهاي خود را بيان مي كند و پزشك بايد نيازهاي واقعي او را برآورده نمايد. گاهي<br />
بعضي از اين تقاضاها قابل برآورده شدن نيست زيرا يا واقعا" در اولويت نيستند يا مشكل كنوني آن ها<br />
نيست و بايد قبل از آن مسائل ديگري مورد توجه قرار گيرد. نيازهاي واقعي جامعه و فرد آنهايي هستند<br />
كه محتاج پيشگيري ، درمان ، كنترل و ريشه كني هستند. مانند مراقبت هاي اوليه ، ثانويه ، آب<br />
آشاميدني سالم ، دفع فاضلاب ، رفاه و سلامت خانواده ، تغذيه ايمني و كافي ، ارتباط جنسي ايمن.<br />
افرادي كه به ما مراجعه مي كنند و يا ما در صدد ارائه خدمت بĤ ن ها هستيم در طيف<br />
(Range) بسيار وسيعي مي باشند و تنوع نيازهاي سلامت در گروههاي سني ، جنسي ، اجتماعي به<br />
مقدار زيادي وجود دارد. نيازهاي نوزادان ، كودكان ، نوجوانان ، سالمندان ، زنان ، مردان با همديگر<br />
كاملا" متفاوت است .<br />
مراقبت هايي كه براي بيمار يا مددجو(client) خود انجام ميدهيم بايد براساس درك نياز او<br />
باشد تا باعث افزايش ميزان سلامت و قدرت مقابله او براي بيماري شود خدمات ارائه شده بايد با<br />
نيازهاي مردم سازگاري داشته باشدو براساس سن ، جنس ، ميزان آگاهي و شرايط اجتماعي بيماران طرح<br />
ريزي شود. بعضي از بيماري ها و مشكلات سلامتي مخصوص گروه سني خاصي است در ابتداي<br />
دوران كودكي ، بيماري هاي عفوني ، بيشترين علت ابتلا و مرگ ومير را تشكيل ميدهد.<br />
خانواده اي كه داراي يك نوزاد سالم است لازم است كه نياز يك نوزاد سالم مانند شيردادن ،<br />
نحوه آن ، حمام كردن ، ايجاد رابطه عاطفي با او و رشد و تكامل سالم كودك را بشناسد بداند كه<br />
چگونه تكامل جسمي و رواني كودك خود را با مراقبت هاي اوليه مانند واكسيناسيون وشيرمادر و آغوش<br />
ماهيانه و از مراكزي كه بنام كلينيك كودكان سالم<br />
مادر برآورده نمايد و از<br />
است خبر داشته باشد.<br />
.<br />
: گرسنگي ، تشنگي ، خستگي ،<br />
"(<br />
.<br />
.<br />
)"<br />
1. Well Baby Clinic<br />
1<br />
(Expressed need)<br />
.<br />
.<br />
(NEED ASSESSMENT)<br />
.<br />
(Real need)<br />
بررسيup Check<br />
.<br />
19
.<br />
حتي نيازهاي كودكان در هر سني متفاوت است پيشگيري حوادث و سوانح در اين دوران<br />
بسيار مهم است و با بالارفتن سن الگوي بيماري ها تغيير مي نمايد و تعيين نيازها متفاوت ميشود.<br />
نيازهاي شروع بلوغ و آگاهي در سن 11-14 سال براي پيداكردن رل خود ، تغييرات بدني در<br />
اين دوره اتفاق افتاده و ارتباط با هم جنس و غيرهم جنس ، تعيين هويت و نگرشي كه به خانواده دارند<br />
شروع شده و تغيير مي يابد. در تاريخچه پزشكي گرفتن ممكن است بسياري از اين سوالات از ديد<br />
پزشك دور بماند و با ارزيابي صحيح و تشخيص نياز درست ممكن است به اين نتيجه برسيم كه مادر<br />
بايد تغييراتي در الگوي رفتاري بدهد يا گاهي تاكيد بايد بر آموزش و يا درمان نوجوان باشد.<br />
در مورد افراد بالغ جنسيت جمعيت يا مرد و زن بودن افراد فاكتور مهمي در تعيين<br />
نياز و برآورده كردن تقاضاهاي آنان در مورد سلامت به حساب مي آيد.<br />
ماهيت نياز ، شدت نياز ، درجه تطابق با مشكلات و پاسخ به آموزش و درمان در اين دو گروه مرد و زن<br />
بسيار متفاوت مي باشد.<br />
نيازهاي بهداشتي زنان و مردان نه تنها بدليل تفاوت هاي فيزيولوژيك و واكنش ها رواني است<br />
بلكه حتي رل هاي مختلفي كه در جامعه دارند و غيرقابل تغيير است مي تواند بر روي نحوه درمان آنان<br />
تاثير گذار باشد.<br />
زن ها اكثرا" بدليل مسائل بارداري ، زايمان ، عادت ماهيانه ، بصورت عادي و بيشتر از مراقبت<br />
هاي بهداشتي بطور روتين برخوردار ميشوند و كمتر بصورت عميق (indepth Presentation of<br />
care) مراقبت ميشوند از طرفي باوجوديكه اطلاعات زيادي در مورد مشكلات مخصوصي كه سلامت<br />
مردان را مورد تهديد قرار ميدهد وجود دارد مانند بيماري قلبي و ريسك فاكتورهاي شناخته شده در آن<br />
ولي بطور كلي براي حفظ سلامتي مردان توجه زيادي به پيشگيري و مراقبت نشده است و اكثر مردان<br />
براساس يك بيماري اتفاق افتاده به سيستم هاي خدمات بهداشتي وارد ميشوند .<br />
از علامت بيماري Symptom , Sign كمتر خبر دارند و مطالب پيشگيري را كمتر توجه<br />
مي كنند. بصورت داوطلبانه دنبال كمك نمي گردند مگر در مواقعي كه ديگر بيماري كاملا" جا گرفته و<br />
پيشرفته است و تغييرات در فعاليت آن ها ايجاد شده است ، مردها به پيشگيري اعتقاد چنداني ندارند<br />
آموزش نمي بينند ، و بسياري از علامت هاي اوليه بيماري در خود را اصلا" گزارش نمي كنند. خيلي<br />
مايل نيستند كه مشكلات خود را بخصوص اگر خيلي خصوصي باشد با كسي در ميان بگذارند و در اين<br />
جاست كه نياز به ايجاد ارتباط بسيارخوب مناسب با موقعيت آن ها بايد وجود داشته باشد.<br />
تفاوت بين نيازهاي زن و مرد فقط بدليل ارگان باروري (Reproductive) آن ها نيست و<br />
بخصوصيات شخصي و رواني آنها نيز بستگي دارد.<br />
زنان مشكلات خود را در ميان ميگذارند . پزشكان خيلي زود به مشكلات عصبي و رواني آنها<br />
و يا مشكلات باروري آنها آگاه ميشوند. اكثر شاخص ها براي شناخت بيماري متاسفانه<br />
بخاطر تحقيقات بر روي مردان بوده و كاربرد زيادي در شناخت مشكلات زنان نداشته است علائم<br />
و شكايت هايي كه زنان براي اظهار يك بيماري ميدهند بسياري از اوقات با شكايات مردها در مورد<br />
همان بيماري بسيار متفاوت است مثلا" ديده شده است كه بسياري از زنان علامت هاي مشكلات<br />
( با درد گردن و چانه صورت به جاي درد كلاسيك قفسه<br />
قلبي را<br />
.<br />
.<br />
.<br />
(Criteria)<br />
(gender)<br />
.<br />
Myocardial Infraction )<br />
.<br />
20
(Violence<br />
.<br />
(Chest Pain)<br />
گزارش مي نمايند زناني كه قرباني ضرب و جرح و خشونت(<br />
سينه<br />
در خانواده هستند بيشتر از بقيه مراجعه ميكنند و نياز به درمان دارند بدون اين كه دليل اصلي اين نياز<br />
بيان كنند نياز به شناخت كامل و نوع تاريخچه گرفتن بسيار حياتي و اساسي ميشود.<br />
زناني كه فرزندان كوچك و متعدد دارند و يا در منزل از فرد بيماريها مراقبت مي كنند معمولا"<br />
راجع به سلامت خود اهميت آن چناني نمي دهند و خود را درجات بعدي قرار ميدهند بايد استرس هايي<br />
كه بعلت اين وظيفه بر آن ها وارد ميشود و باعث مشكلات ميشود را شناخت<br />
دراكثر نقاط دنيا رو به<br />
بدليل اينكه طول عمر بالا رفته درصد سالمندان<br />
افزايش است با وجوديكه اميد زندگي افزايش داشته ولي در مورد اينكه كيفيت زندگي در سالها ي<br />
بالاتر عمر چقدر تغيير كرده است و زندگي براي سالمندان بهتر شده است زير سئوال است بهمين علت<br />
توصيه ميشود كه در زمان انجام مشاوره ها با سالمندان و تعيين نيازهاي آنان بايد هم به سن و طول<br />
عمر آنان و مشكلاتي كه بهمراه دارد و هم به راههايي كه مي توان كيفيت زندگي (quality of<br />
life) را در آن ها بالا ببريم فكر كرده و توصيه كنيم.<br />
گذراندن عمر يك پديده بسيار مهمي است كه متاسفانه با باورهاي غلط همراه<br />
است مثلا" باور دارند كه<br />
- سالمندي سن استراحت است<br />
- سالمندي سن از دست دادن تفكرات و درست فكر نكردن است (senility)<br />
و سن مقاومت فراوان به<br />
سالمندي سن كاهش قدرت و كاهش كارآيي<br />
تغييرات است<br />
و بدتر از همه اينكه خيال مي كنند همه افراد سالمند يك پروسه كاملا" مشابه يك ديگر را طي<br />
ميكنند.<br />
متاسفانه براي بسياري از افراد ، سالمندي زماني است كه مشكلات وجود داشته ، افزايش<br />
مي يابد و منابع كنار آمدن با اين مشكلات و راه حل هاي حل اين مشكلات كم ميشود.<br />
در تمام سالمندان يك جور نيست و الزاما" نتيجه سالمندي نيست چه بسياري از افراد تا<br />
دهه 8-9 زندگي خود تفكر براساس اصول و كارآيي فكري بالايي را داشته وفعاليت بدني خود<br />
را حفظ ميكنند.<br />
سالمندي تاثير منحصر بفرد خود را درهر فرد داشته و طيف بسيار وسيعي از تغييرات غير متشابه<br />
در افراد ممكن است ايجاد كند.<br />
در سالمندي ، تغييرات پوستي ، مو ، ناخن ، تنفسي ، قلبي ، گوارشي متعدد اتفاق مي افتد. هر كدام<br />
ميتواند اعتماد بنفس ، سلامت جسمي ، نوع غذاخوردن ، حركت كردن را در آن ها تغير دهد. شكايات<br />
آنان اكثرا" چندگانه و گاهي كاملا" غير مرتبط است كه از تعيين نياز و گرفتن تاريخچه مناسب و كافي<br />
در برقراري ارتباط با سالمندان بايد آگاه باشيم كه<br />
تغييرات بدليل سن است و پاتولوژي نيست.<br />
حتي در افراد نرمال شاخص هاي پاراكلينيكي و ازمايشگاهي براي سالمندان متفاوت است<br />
بيماري ها كاملا" متفاوت با جوانان و ميان سالان است<br />
علامت<br />
.<br />
.<br />
.<br />
(myths)<br />
.<br />
(older client)<br />
(productivity)<br />
( fact )<br />
:<br />
( Symptom و sign)<br />
.<br />
-<br />
-<br />
Senility<br />
-1<br />
-2<br />
-3<br />
21
-4<br />
تحمل استرس در آن ها كمتر است و معمولا" از دست دادن يكي از اعضاء خانواده موضوع<br />
اصلي در سالمندان است كه نياز آن ها را در زمان مرگ و ماتم كاملا" تغيير ميدهد. زماني كه<br />
نيازها تشخيص داده شود.حمايت از مشكلات سلامت در اقشار آسيب پذير بسيار مورد توجه<br />
بايد قرار گيرد.<br />
لازم است در جامعه همه افراد در حد نياز ازخدمات سلامتي بهره مند گردند اين بهره مندي<br />
بايد بدون توجه به ميزان مشاركت آن ها باشد. در واقع همه افراد در حد توان مشاركت كنند ولي درحد<br />
نياز استفاده كنند. اين مفهوم برابري در سلامت در همه جاي دنياست .<br />
در نظام سلامت براي برقراري اين برابري بايد جهت يارانه ها از توانمندان به اقشار آسيب پذير<br />
و از افراد سالم به افراد بيمار باشد. در اين ميان بايد توجه ويژه اي به اقشار آسيب پذيرداشت زيرا اين<br />
افراد علاوه بر آنكه توانايي مشاركت كمري در تامين مالي خدمات سلامتي دارند ، درمعرض مشكلات<br />
سلامتي بيشتري نيز قرار دارند لذا در تمام سطوح نظام سلامت از سياستگزاران و مديران ارشد گرفته تا<br />
رده هاي مياني و پايين و همه كاركنان اين نظام بايد دغدغه مشكلات اين اقشار را داشته باشند.<br />
طبقه اجتماعي نيز در الگوي ابتلا و مرگ ومير نقش به سزايي دارد. الگوهاي فرهنگي ، ميزان<br />
درآمد و پيامدهاي آن وشرايط محيطي از طبقه اجتماعي متاثر است نيازهاي سلامت در يك فرد فقير<br />
با يك فرد مرفه متفاوت است يكي از كمبودهاي تغذيه اي رنج ميرد، ديگري به دنبال چاره اي براي<br />
اضافه وزن خود است يكي اولين فكري كه با دريافت حقوق به ذهنش ميرسد، تامين مايحتاج اوليه<br />
زندگي است و ديگري سرمايه گذاري و توسعه داراييهاست لذا در برخورد با هر فرد ابتدا بايد گروه سني<br />
، جنسي و اجتماعي او تعيين شده و مطابق با آن ها سوال شود و اقدامات لازم نيز با درنظر گرفتن اين<br />
طبقه بندي انجام شود.<br />
ايجاد يك رابطه مسئولانه ، استفاده از مهارت هاي برقراري ارتباط و آگاهي از<br />
توسط پزشك در اين موارد بسيار كمك كننده و<br />
سرنوشت ساز است<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
(Inter Personal Communication) IPC<br />
.<br />
!<br />
22
اسرار حرفه اي و اخلاق پزشكي<br />
:<br />
.<br />
.<br />
-<br />
-1<br />
-2<br />
آموزش پزشكي بايد در جهت انتقال دانش و علوم پزشكي به دانشجويان باشد ولي طبابت خوب<br />
هنگامي مقدور خواهد بود كه بدانيم چگونه و به چه نحوي اين دانش را در وضعيت هاي مختلف سلامت<br />
و بيماري به كارگيريم اين آگاهي ها در مورد زمينه هاي مختلف آناتومي ، فيزيولوژي و فارماكولوژي<br />
بيماري ها لازم است ولي كافي نيست طبابت موفق به مهارتهايي وابسته است كه مارا قادر مي سازد<br />
كه اين دانش و آگاهي ها را به طور موفقيت آميز در مواقع لزوم بكاربريم و بايد:<br />
به مسائل اخلاقي در شرايط مختلف حساس بوده و در مورد آن بيانديشيم.<br />
به قوانين مقررات حرفه خود آشنايي كامل داشته باشد و حرفه خود را بشناسيم و بتوانيم ارزيابي<br />
نمائيم.<br />
حرفه پزشكي بايد خصوصيات زير را داشته باشد:<br />
- بالابردن سطح آگاهي عمومي مردم<br />
- كارو خدمت كه در اصل براي ديگران باشد.<br />
- موفقيت در كار و تشخيص و درمان كه بايد پيش از مسايل مالي آن سنجيده شود.<br />
- خودكفايي در تصميم گيري و ايجاد مهارت در خود در اين راستا.<br />
ارزش ها براساس اعتماد و اطميناني كه در حرفه پزشكي وجود دارد سنجيده ميشود.<br />
بيماربه پزشك به عنوان فردي امين و مورد اعتماد مي نگرد و مسائلي را كه حاضر<br />
نيست بĤساني با كسي در ميان بگذارد از او پنهان نمي كند حفظ اسرار بيمار بسيار با<br />
اهميت است<br />
توجه كه حس انسان دوستانه و حرمت و احترام به بيماران و همكاران و جامعه مورد<br />
نظرباشد.<br />
رفتارها كه براساس قضاوت درست و بدون پيش داوري در برخورد با بيماران باشد<br />
و حفظ رقابت علمي در سطح عالي كه بسيار كمك كننده است.<br />
استفاده از تجربيات بيماران ، بستگان ، افراد فاميل و ساير كساني كه در اين ارتباط هستند.<br />
متاسفانه هنوز در عمل به آموزش اخلاق پزشكي و اسرار حرفه اي توجه زيادي نشده است در حالي كه<br />
امروزه در تمام دانشگاههاي دنيا اخلاق پزشكي بعنوان يكي از تخصص هاي پزشكي آموزش داده<br />
ميشود.<br />
دانشجو از اولين تماسش با بيمار بايد اين موضوع را ملكه ذهن خود كرده و سعي در اجراي<br />
كامل و صحيح آن داشته باشد و به منشور حقوق بيمار توجه كامل مبذول دارد همانگونه كه بايد حق و<br />
حقوق و حرفه خود را كاملا" شناخته واحترام اين حرفه مقدس را با رفتار صحيح و بالابردن علم و<br />
اطلاعات خود حفظ نمايد.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-3<br />
23
اخلاق پزشكي<br />
Medical ethics<br />
-1<br />
-2<br />
در لغت نامه دورلند اخلاق پزشكي اينگونه تعريف شده است:<br />
رعايت اصول و ارزشها در تصميم گيري هاي پزشكي<br />
بزرگي و وسعت اين تعريف رادر دو قسمت مي توان خلاصه و تعريف كرد.<br />
اصول ارزشها<br />
حوزه هاي تصميم گيري هاي پزشكي<br />
در قسمت اول: معمولا اصول و ارزشها برگرفته از ريشه هاي تاريخي، فرهنگي، مذهب و و<br />
قوانين مربوط به جوامع مي باشد و ضمن اينكه در كليات اصول مشتركي را با هم دارند. اما در<br />
بعضي از جزئيات بستگي به نوع جامعه تفاوت هايي ديده مي شود. اما در همه مكاتبات اخلاقي.<br />
انسان سلامت و تكريم او در كانون توجه قرار دارد.<br />
در قسمت دوم: حوزه هاي تصميم گيريهاي پزشكي است. ونوع نگاه به پزشكي و سلامت اين<br />
حوزه ها را تعيين مي نمايد.<br />
دريك نگاه ساده و كل نگر پزشكي و پزشك درنهايت سه شرح وظيفه عمده دارند.<br />
1- كمك كنند تا مردم بيمار نشوند.<br />
2- كمك كنند تا بيماران درمان شوند.<br />
كمك كنند تا مشكلات بيماران غير قابل درمان كمتر شود.<br />
و براي دستيابي به اهداف مهم فوق سيستم هاي بهداشت ودرمان نيز سه شرح و طبقه بندي را<br />
به عهده دارند:<br />
1- آموزش پزشكي<br />
2- ارائه خدمات<br />
3- پژوهش<br />
از اين ديدگاه حوزه هاي تصميم گيرها در پزشكي به دو گروه تقسيم ميشوند:<br />
تصميم گيريهاي پزشك<br />
تصميم گيريهاي سيستم بهداشت ودرمان<br />
و اخلاق پزشكي يعني اينكه در تمام اين تصميم گيريها اصول و ارزشها رعايت شود. و<br />
نتيجه آن نيز عدالت در سلامتي براي مردم و جامعه مي باشد.<br />
رعايت اصول و ارزشها درآموزش پزشكي تربيت پزشك و پيراپزشكي را به دنبال دارد كه ضمن<br />
آشنايي به مهارت هاي حرفه اي و نيازهاي اساسي سلامت در جامعه به اخلاق پزشكي نيز<br />
توجه دارد و آموزش هاي لازم را ديده وتمرين كرده است.<br />
در ارائه خدمات توسط سيستم بهداشت ودرمان، نوع خدمت ارائه شده و چگونگي آن و نقش<br />
آن در ارتقاء سلامت جامعه مورد توجه قرار مي گيرد.<br />
و همچنين اخلاق در پژوهش، بيشتر به پژوهش هاي ضروري وتعيين نيازهاي ارتقاء سلامت<br />
جامعه توجه دارد.<br />
در دستيابي به اخلاق پزشكي مخصوصا در رابطه با تصميم گيريهاي پزشك، دو استراتژي مهم<br />
مورد توجه ميباشد:<br />
......<br />
-3<br />
-1<br />
-2<br />
-3<br />
24
حقوق بيمارRight <strong>Patient</strong> &<br />
رابطه پزشك و بيمار <strong>Patient</strong>-Doctor Relationship<br />
-1<br />
-2<br />
حقوق بيمار:<br />
همراهي گروهي پزشكي با اصول اخلاقي دراي سابقه طولاني است ودر درجه اول در جهت<br />
حفظ منافع بيمار گسترش يافته است. و مهمترين مسئله اين است كه پزشك بايد مسئوليت<br />
خود را در قبال بيماران جامعه و ارتباط با ساير همكاران بهداشتي درماني بشناسد. آشنايي به<br />
اصول اخلاق پزشكي، زير بناي حقوق مي باشد و اين اصول عبارتند از:<br />
اصول اخلاق پزشكي<br />
همراهي حرفه پزشكي با اصول اخلاقي داراي سابقه طولاني است و در درجه اول در جهت<br />
حفظ منافع بيمار گسترش يافته است. به عنوان يك عضو در اين حرفه ، اولين و مهمترين<br />
مسئله اين ااست كه پزشك بايد مسئوليت خودش رادر قبال بيماران، جامعه ودر ارتباط با ساير<br />
متخصصين بهداشتي ، بشناسد.<br />
1- يك پزشكي بايد تعهد كند كه تمام جنبه هاي مراقبت پزشكي را با دلسوزي و حفظ احترام<br />
به شان و حقوق بيمار انجام دهد.<br />
2- يك پزشك بايد معيارهاي استاندارد شده مربوط به تخصص خود را مراعات كند. درتمام<br />
ارتباط هاي حرفه اي اش بايد صادق باشد.<br />
3- يك پزشك بايد به قانون احترام بگذارد واين مسئوليت را بپذيرد كه در جستجوي تغيير<br />
شرايطي باشد كه مغاير با منافع بيمار است.<br />
4- يك پزشك بايد به حقوق بيماران، همكاران وديگر متخصصين بهداشتي احترام بگذارد. و<br />
بايد اعتماد بيمار را جلب كند و حافظ اسرار آنها باشد. مگر بر حسب قانون مجبور به افشاء شود.<br />
5- يك پزشك بايد دانسته هاي علمي اش به روز باشد و در آموختن وبه كارگيري مطالب<br />
جديد اهتمام ورزد. وتوجه داشته باشد كه در امر آموزش مطالب پزشكي هم مسئوليت دارد.<br />
اطلاعات مربوط به بيمار را در اختيارش بگذارد. با همكاران مشورت كند و از تجربيات ديگر<br />
متخصصان بهداشتي در مواقع ضروري استفاده كند.<br />
6- به جز در موارد اورژانس، يك پزشك در انتخاب دستيار و محيطي كه مي خواهد در آن<br />
مراقبت هاي پزشكي را به طور مناسب به بيمار ارائه كند، آزاد است.<br />
7- يك پزشك مسئوليت دارد كه در فعاليتهاي كه در رفاه جامعه و بهبود سلامت عموم مردم<br />
موثر هستند شركت نمايد.<br />
8- يك پزشك بايد درتمام طول مدت درمان وهمراهي با بيمار ، رعايت حقوق ومقام بيمار رادر<br />
درجه اول اهميت بداند.<br />
9- يك پزشك بايد حامي تمام مردم براي رسيدن به مراقبتهاي بهداشتي باشد.<br />
25
منشور حقوق بيمار:<br />
سيستم ها ي بهداشت و درمان در كشورهاي مختلف براي رعايت حقوق بيماران اصولي را<br />
تدوين و اجرا ميكنند. كه به نام منشور حقوق بيمار خوانده ميشود درايران در سالهاي اخير<br />
منشور حقوق بيمار تهيه و براي اجرا به واحدهاي مربوطه و دانشگاههاي علوم پزشكي ابلاغ<br />
شده است.<br />
رعايت حقوق بيماران در كشور مسئله ايست كه بايد مورد توجه و بازبيني جدي قرار گيرد.<br />
در مطالعه اي توسط نگارنده در سال1380 كه بر روي 570 نفر بيمار بستري و 124 نفر پزشك<br />
معالج در 12 مركز پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي انجام شد نزديك بيماران<br />
اعتقاد داشتند كه حقوق آنها رعايت نميشود و عمده ترين حقوق خود را، برخورداري از بهترين<br />
روش تشخيص و درماني و رعايت شئونات و احترام لازم ميدانستند. هرچند كه پزشكان<br />
نيز معتقد بودندكه حقوق آنها هم به عنوان پزشك رعايت نمي شود.<br />
%35<br />
%42<br />
American Medical Association.Principle of Medical Ethics.<br />
June2002<br />
26
منشور حقوق بيمار<br />
1<br />
بيمار حق دارد در اسرع وقت درمان و مراقبت مطلوب موثر و همراه با احترام كامل را بدون توجه به<br />
عوامل نژادي ، فرهنگي و مذهبي از گروه درمان انتظار داشته باشد<br />
.<br />
3<br />
2 بيمار حق دارد محل بستري ، پزشك ، پرستار و ساير اعضاي گروه معالج خود را در صورت تمايل<br />
بشناسد.<br />
بيمار حق دارد در خصوص مراحل تشخيص، درمان و سير پيشرفت بيماري خود اطلاعات ضروري را<br />
شخصاً و يا در صورت مايل از طريق يكي از بستگان از پزشك معالج درخواست نمايد به طوري كه در<br />
فوريت هاي پزشكي اين امر نبايد منجر به تاخير در ادامه درمان و يا تهديد جاني بيماري گردد.<br />
.<br />
.<br />
5<br />
4 بيمار حق دارد قبل از معاينات و يا اجراي درمان، اطلاعات ضروري در خصوص عوارض احتمالي و<br />
يا كاربرد ساير روش ها را در حد درك خود از پزشك معالج دريافت و در انتخاب ؟؟ نهايي درمان<br />
مشاركت نمايد<br />
بيمار حق دارد در صورت تمايل شخصي و عدم تهديد سلامتي آحاد جامعه طبق موازين قانوني<br />
رضايت شخصي خود از خاتمه درمان را اعلام و يا به ديگر مراكز درماني مراجعه نمايد<br />
.<br />
6<br />
7<br />
9<br />
10<br />
بيمار حق دارد جهت حفظ حريم شخصي خود از محرمانه ماندن محتواي پرونده پزشكي، نتايج<br />
معاينات و مشاوره هاي باليني جز در مواردي كه بر اساس وظايف قانوني از گروه معالج اعلام صورت مي<br />
گيرد، اطمينان حاصل نمايد .<br />
بيمار حق دارد از رازي داري پزشك و ديگر اعضاي تيم معالج خود ؟؟ به طور باليني افرادي كه<br />
مستقيماً بر روند درمان شركت ندارند، موكول به كسب اجازه بيمار خواهد بود.<br />
8 بيمار حق دارد از دسترسي به پزشك معالج و ديگر اعضاي اصلي گروه معالج در طول مدت بستري<br />
انتقال و پس از ترخيص اطمينان حاصل نمايد.<br />
بيمار حق دارد با كسب اطلاع كامل از نوع فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي بيمارستان كه بر روي<br />
سلامتي و درمان او موثرند، تمايل و رضايت شخصي خود به مشاركت درماني را اعلام و يا در مراحل<br />
پژوهش از ادامه همكاري خودداري نمايد.<br />
بيمار حق دارد در صورت ضرورت اعزام و ادامه درمان از ساير مراكز درماني قبلاً از مهارت گروه<br />
معالج، ميزان تعرفه ها و پوشش بيمه اي خدمات در مركز درماني مطلع گردد.<br />
27
رفاه و سلامت Wellness) (Health and :<br />
(wellness)<br />
رفاه مفهومي گسترده تر از سلامت دارد و سلامت هدف مند به همراه<br />
شادماني و خوشبختي ميباشد. به عبارت ديگر وقتي مي گوييم يك فرد يا يك جامعه از رفاه برخوردار<br />
است كه درجه اي تعريف شده از سلامتي را داشته و سرزنده و شادمان بوده و احساس رضايت و<br />
خوشبختي داشته باشد.<br />
يا رفاه خيلي بيشتر از آن است كه فقط بيمار نباشيم معني اصلي آن اين است كه قدم<br />
هايي را برداريم تا بيماري را پيشگيري كرده و از رفتارهاي خطرآفرين بپرهيزيم و نوعي از زندگي كه<br />
متعادل تر و رضايت بخش تر و با كيفيت بالاتر است را تجربه كنيم وقتي نوع زندگي<br />
ما براساس تغييرات لازم در جهت بالابردن كيفيت زندگي در همه ابعاد سلامت ، چه فيزيكي ، روحي ،<br />
رسيده ايم<br />
رواني و خانوادگي باشد به رفاه يا<br />
رفتارهايي كه برسلامت ما تاثير دارد مانند ، تحرك ، تغذيه صحيح ، داشتن مراقبت هاي منظم<br />
و برداشتن قدم هايي براي ازبين بردن بيماري و يا خطراتي است كه سلامت مارا تهديد مي كند.<br />
حتي اگر فقط بخواهيم يك رفتار را درخود تقويت كنيم كه سلامت مار ارتقاء بخشد بايد متوجه باشيم كه<br />
بسيار سخت است و تقريبا" حدود 80 درصد افرادي كه سعي كرده اند يك رفتار را عوض كنند<br />
(life style)<br />
.<br />
.<br />
(optimal health)<br />
40 تا<br />
Wellness<br />
حدود 6 هغته بعد به رفتار غلط و غير بهداشتي گذشته خود برميگردند<br />
.<br />
" مارك تواين راجع به ترك سيگار كه يك رفتار بسيار خطرآفرين است گفته كه اين<br />
كار بسيار آسان است من تا كنون 12 تا 24 بار اين كار را كرده ام.<br />
براي اين تغيير بايد بدانيم كه 3 عامل موثر كه در شكل مي بيند دقيقا" بر روي رفاه ما ميتوانند تاثير<br />
گذار باشند و اين فاكتورهايي هستند كه ما را در جهت مثبت سلامتي كه همان رفاه است پيش ميبرند.<br />
فاكتورهاي توانمندكننده<br />
فاكتورهاي تاثير گذار<br />
فاكتورهايي كه تاثير بقيه عوامل را تشديد نمايد.<br />
-1<br />
-2<br />
-3<br />
28
آگاه بودن (knowledge) از يك مسئله كه سلامتي رابخطر بياندازد و يا حتي نگرش مثبت و منفي<br />
داشتن در مورد رفتاري نمي تواند در بسياري از اوقات كمك كننده باشند. بسياري از افراد<br />
از خطرات سيگار آگاه هستند ازبوي آن هم خيلي راضي نيستند ولي به سيگار كشيدن ادامه ميدهند.<br />
معمولا" باور داشتن و اعتقاد داشتن در مورد يك مسئله كه سلامت را بخطر مياندازد بسيارقوي تر از<br />
آگاه بودن و يا نگرش مثبت يا منفي مي تواند عمل كند<br />
تحقيقات نشان داده است كه اگر 3 مدل از باور را قبول كنيم مي توانيم به طرف رفاه قدم برداريم<br />
بدانند كه در خطر فراوان در مورد اين رفتار غيرسالم<br />
1- حساس بودن<br />
هستند.<br />
بدانند اگر اين رفتار را عوض نكنند به قيمت گراني از نظر اقتصادي و جاني<br />
براي آن ها تمام خواهد شد.<br />
3- منفعت داشتن :(Benefit) از منفعت اين تغيير در سلامت خود كاملا" اطمينان حاصل كنند.<br />
بازهم بين اين باورها درجاتي وجود دارد. بعضي ها مي گويند كه ما واقعا" ميدانيم كه اين رفتار براي<br />
سلامت ماخطرآفرين است مانند جوانان و ارتباط جنسي غيرايمن كه بسياري از اوقات ميدانند كه<br />
سرنوشت آنان بسيارتاثيرگذار است ولي بدليل اينكه مثل هر كجاي دنيا ، جوانان جزء گروهي از مردم<br />
هستند كه باور دارند هرگز آسيب نمي بينند و مشكلات براي ديگران اتفاق مي افتد نه براي آنان و اگر<br />
واقعا" رفتار خطرناكي باشد آنان اين خطر را حس خواهند كرد ويك راهي براي آن پيدا مي كنند ولي<br />
زماني كه يك بيماري مقاربتي (STD) اتفاق افتاد و يك حاملگي پرخطر ناخواسته بوجود<br />
آمده تازه متوجه شده و براي حل مشكل آن به شدت دنبال چاره مي گردند.<br />
فاكتورهايي كه ما را قدرتمند و توانمند مي كنند مانند مهارت هايي كه مي آموزيم و يا دسترسي به منابع<br />
، توانايي هايي كه از نظر فكري بدست ميĤوريم مي تواند بشدت روي رفاه ما درزندگي تاثير گذارد.<br />
بعضي از فاكتورها مانند تشويق شدن از طرف دوستان يافاميل و يا ايجاد شهامت و پشتيباني و حمايت از<br />
تغييراتي كه ميخواهيم انجام دهيم د راين مسئله بسيار تاثيرگذار است و مي تواند فاكتوري باشدكه<br />
بسياري از اوقات بطور دائمي يك عادت غيربهداشتي تبديل به يك عادت بهداشتي گردد.<br />
تامين رفاه و سلامتي در جامعه يك مقوله بين بخشي است و از عهده يك وزارتخانه مثل بهداشت بيرون<br />
است براي مثال براي كاهش مرگ ومير ناشي از تصادفات جاده اي اگر برنامه اي تهيه شود مشاهده<br />
ميشود كه مواردي كه درحوزه اختيار نظام سلامت و وزارت بهداشت است درصد كمي از كار را تشكيل<br />
ميدهد.<br />
:<br />
.<br />
:<br />
1<br />
(attitude)<br />
(Susceptibility)<br />
-2 شدت (Severity) :<br />
.<br />
1. Sexually Transmitted Disease<br />
30
حتي در موارد مرتبط با يك بيماري مثلا" براي مبارزه با بيماريهاي ناشي از مصرف سيگار اگر برنامه اي<br />
تهيه شود فقط در قسمت كاهش مصرف سيگار، بخشهاي مختلف از جمله وزارت بازرگاني براي كاهش<br />
واردات سيگار ، كليه وزارتخانه ها بخصوص وزارت آموزش وپرورش و تحقيقات و فناوري و دفاع براي<br />
آموزش افراد جوان تحت پوشش براي جلوگيري از گسرتش مصرف سيگار، اقتصاد و دارايي براي<br />
افزايش ماليات و صدا وسيما براي تبليغات و آگاه سازي مردم ،در مورد اين خطر وزارت كشور براي<br />
جلوگيري از فروش سيگار به افراد زير 18 سال ، نيروهاي انتظامي و اطلاعاتي براي مبارزه با قاچاق آن<br />
و اجراي بخشهاي مختلف اين برنامه را به عهده دارند و وزارت بهداشت تنها بخش كوچكي از<br />
برنامه را به عهده دارد.<br />
بنابراين در مورد رفاه كه مفهومي فراگيرتر از سلامت يا پيشگيري از بيماريها را دارد، مسئله پيچيده تر<br />
مي باشد. رفاه كه با همه اجزاي زندگي همه آحاد جامعه سروكار دارد نيازمند عزم قاطع دولت و بسيج<br />
كليه امكانات آن به منظور تامين رفاه مورد نظراست<br />
.<br />
...........<br />
31
مرگ و سوگواري<br />
.<br />
دراين بخش ما سعي مي كنيم مسائل پيچيده اي كه در پاسخ برخي از سئوالات حساس در مورد مرگ و<br />
زندگي<br />
مي باشد را بزبان ساده بيان كنيم<br />
مرگ چگونه تعريف ميشود، چهره مرگ در فرهنگ ها و در مقاطع مختلف زندگي يك فرد<br />
چگونه است ؟<br />
چطور بيمار يا فرد با مرگ خود روبرو ميشود و چگونگي انطباق افراد با مرگ ديگران و رويارويي با مرگ<br />
خود چگونه است ؟ و مردم به چه عللي فوت مي كنند .<br />
سالها به دنبال يكديگر هر روز بخشي از زندگي مارا مي دزدد : سرانجام آن ها مارا از<br />
خودمان مي ربايند. زندگي ما نهايتا" پايان مي يابد وقتي ما به آرامگاه زندگي ابدي<br />
نزديك مي شويم در آن روز يا با آرامش و ايماني شگفت خواهيم بود يا با ترس و<br />
. دلهره<br />
.<br />
وقتي آخرين سال زندگي سرانجام مارا از خودمان مي ربايد ، زماني است كه<br />
ما با زنجيره اولادهايمان از فرزند به فرزند و از نسلي به نسلي ديگر حضور داشته ايم<br />
اين آخرين فصل از زندگي شامل اولين فصل از زندگي ديگر نيز مي باشد<br />
تعريف مرگ و زندگي و چالشهاي مرگ:<br />
.<br />
آيا نقطه اي در روند مرگ وجود دارد كه بگوييم در آن نقطه مرگ اتفاق افتاده است ؟ يا اينكه مرگ يك<br />
روند تدريجي ميباشد؟ چه تصميماتي افراد مي توانند در مورد زندگي ، مرگ و مراقبت بهداشتي بگيرند.<br />
چالش ها در تعريف مرگ<br />
:<br />
25 سال پيش تعيين اينكه فردي مرده است يا نه آسانتر از امروز بود پايان عملكردهاي زيستي اصلي<br />
مثل تنفس و فشارخون و سفتي و استحكام بدن به عنوان مرگ شناخته مي شد در چند دهه اخير<br />
تعريف مرگ پيچيده تر گشته است و وجود پديده هايي مثل مرگ مغزي تعريف مرگ را مشكل نموده<br />
است .<br />
.<br />
.<br />
مرگ مغزي : مرگ مغزي يك توصيف مغزي ، عصبي از مرگ مي باشد، در حالتي كه تمام فعاليتهاي<br />
.<br />
.<br />
.<br />
الكتريكي مغز متوقف شده باشد در يك دوره زماني خاص يك الكتروانسفالوگرام صاف دريك دوره<br />
زماني مشخص دلالت بر مرگ مغزي دارد بخشهاي بالايي مغز اغلب زودتر از بخشهاي پايين مي<br />
ميرند به علت آنكه بخشهاي پايين مغز فعاليتهاي قلب و تنفس را انجام مي دهند در حاليكه بخشهاي<br />
بالايي مغز مرده اند عمل تنفس و ضربان قلب ادامه دارد .و تعريف مرگ مغزي از نظر بيشتر پزشكان<br />
شامل مرگ قسمتهاي بالايي يا كورتكس و فعاليتهاي قسمت پاييني يا ساقه مغز ميباشد در حال حاضر<br />
36 ايالت در امريكا و بخشي از كلمبيا قبول نموده اند كه پايان عملكرد مغز به عنوان استاندارد صحه<br />
گذاشتن بر مرگ تعيين شود.<br />
پيشرفت ها در تكنولوژي پزشكي تعريف مرگ را مشكل نموده است مجادله در مورد برگزيدن ضوابطي<br />
كه بايد در مورد تشخيص مرگ يك نفر استفاده شود ادامه دارد دربيشتر ايالات امريكا تعريفي را كه<br />
شامل پايان عملكرد قسمت بالايي و پاييني مغز مي باشد قبول دارند اما بعضي از كارشناسان پزشكي<br />
.<br />
.<br />
.<br />
32
بحث دارند كه حتي اگر مناطق تحتاني مغز هنوز فعال باشند آن فرد بايد مرده در نظر گرفته شود چون<br />
عملكرد مناطق فوقاني مغز است كه از ما يك انسان مي سازد.<br />
افرادي كه طرفدار مرگ قسمت فوقاني مغز مي باشند عقيده دارند آنچه با انسان بودن ما همراه است<br />
مثل هوش و شخصيت درقسمت فوقاني مغز قرار دارد آنها عقيده دارند كه وقتي اين عملكردها نباشد<br />
انسان نيز بيش زماني زنده نخواهد بود امروزه مرگ قسمت هاي فوقاني مغز در هيچ ايالتي از امريكا از<br />
نظر قانوني مرگ محسوب نمي شود.<br />
درسال 1993 در هلند مرگ بيماران در ضمن شرايطي توسط پزشك بصورت قانوني درآيد متقاضي<br />
اين گونه مرگ ها بايد بيماري شديد داشته باشد وبايد درخواست خاتمه زندگي اش را بنمايد. پزشك نيز<br />
مجبور است دلايل خانمه به زندگي بيمار را به پزشكي قانوني اطلاع دهدو جزئيات موقعيت بيمار و<br />
درمان هاي انجام شده را تهيه نموده به مرجع قانوني اطلاع دهد و درحال حاضر هلند تنها كشوري است<br />
كه قانوني روشن و واضح در مورد مجوز قانوني به پايان دهي زندگي بيماران دارد با وجود اين حتي در<br />
هلند مرگ داوطلبانه بيماران به علل اخلاقي و معنوي مخالفان زيادي دارد.<br />
تصميمات مربوط به زندگي مرگ و مراقبت بهداشتي ، زيرا در موارد بيماري مصيبت بار يا بشرايط<br />
اضطراري بيماران ممكن است قادر نباشند به اندازه كافي در تصميمات مربوط به مراقبت هاي پزشكي<br />
خود شركت نمايند. واقدامات ديگري بايد انجام گيرد.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
مرگ آسان : عملي است كه مرگ بدون درد را ببراي افرادي كه از بيماريهاي لاعلاج يا معلوليت<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
شديد دارند رافراهم مي آورد ، بعضي اوقات به آن مرگ از روي ترحم نيز مي گويند دو نوع مرگ آسان<br />
فعال و غير فعال وجود دارد مرگ آسان فعال زماني استكه با قصد و اراده شرايط مرگ براي يك نفر<br />
فراهم مي شود مثل تزريق يك ماده مرگ آور مرگ اسان غيرفعال زماني است كه با به تعليق درآوردن<br />
درمانها شرايط مرگ بيمار فراهم ميشود مثل خاموش كردن دستگاه قلب و ريه. بعضي محافل اخلاق<br />
پزشكي مرگ آسان غيرفعال را مرگ آسان محسوب نمي نمايند امروزه مرگ آسان فعال در همه<br />
كشورها بجزكشورهلند آن هم تحت شرايط بسيار خاص غيرقانوني ميباشد.<br />
پيشرفتهاي زيادي كه در مورد حمايت حيات وجود دارد ،بحث هايي را در مورد كيفيت زندگي بوجود<br />
آورده است كه اين سئوال را مطرح مي كند ؟ آيا بايستي افراد را در شرايط بدون اميد و بدون احترام زنده<br />
نگه داشت ؟ يا خير؟<br />
سئوالات زيادي در اين موارد وجود دارند كه پاسخ ساده و يا پاسخي همگاني براي آن وجود ندارد. دريك<br />
بررسي اخير بر روي كاركنان بهداشتي كانادايي نشان داده شده است كه تغييراتي در مورد تصميم گيري<br />
ايشان در مورد قطع دستگاه هاي حياتي در بيماران صعب العلاج بوجودآمدهاست افراد در حال مرگ<br />
نياز به مراقبت بهتر براي دارند و گزارش اخير از يك (Pannel) يا گردهم آيي كارشناسان نتيجه<br />
گرفته شده كه مرگ در امريكا اغلب تنها ، دردناك وبوده افراد در حال مرگ اغلب مراقبت هاي كم و<br />
ناكافي دريافت مي نمايند. پيشرفت هاي علمي اغلب مرگ را سخت تر و به ناچار به تاخيرمي اندازد. با<br />
وجود آنكه داروهاي ضد درد ، در دسترس مي باشند بيشتر بيماران در روزهاي آخر زندگي درد زيادي را<br />
تجربه مي نمايند. اين گردهم آيي پيشنهاد نموده است كه تجويز ضد دردها بايد براي پزشكان در مورد<br />
بيماريهاي صعب العلاج آسانتر باشد. اين پنل هم چنين اشاره نموده است كه بسياري از متخصصين در<br />
.<br />
.<br />
33
مراقبت هاي پزشكي ، آموزشي كافي در مورد فراهم نمودن مراقبت هاي لازم در بيماران رو به مرگ<br />
نداشته اند و به اهميت آن نيز واقف نيستند.<br />
مرگ و زمينه هاي تاريخي اجتماعي و فرهنگي<br />
:<br />
كي ، كجا و چگونه مردن در طول تاريخ عوض شده است و نگرش نسبت به مرگ با توجه به فرهنگها<br />
تغيير پيدا نموده است .<br />
تغيير تاريخي: يكي از تغييرات تاريخي<br />
:<br />
.<br />
.<br />
افزايش پيچيدگي درمورد مشخص نمودن اينكه يك فرد<br />
واقعا" مرده است يك تغيير تاريخي ديگر در مرگ در گروه سني مي باشد كه اغلب با مرگ روبه رو<br />
ميشوند دويست سال پيش تقريبا" يك كودك از دو كودك قبل از سن ده سالگي مي مردند و قبل از<br />
اينكه كودكان رشد كنند يكي از والدين آنها<br />
مي مرد. امروزه مرگ اغلب در كهنسالي اتفاق مي افتد . اميد زندگي از 47 سال براي كسي كه در سال<br />
1900 به دنيا مي آمد به 75 سال براي كسي كه امروز به دنيا مي آيد افزايش پيداكرده است همانطور كه<br />
جمعيت ما مسن تر ميشود ، جمعيت تحرك بيشتري دارد و افراد پير بيشتري جدا از خانواده هايشان مي<br />
ميرند امروزه در ايالات متحده بيشتر از<br />
تمام مرگ ها در بيمارستان و آسايشگاه ها اتفاق مي افتد مراقبت از افراد مسن در حال مرگ<br />
ديگر در چارچوب خانواده نمي باشد و اين مسئله مواجهه افراد با مرگ را به حداقل رسانده است اين<br />
مسئله اي بسيار دردناك است<br />
مرگ در فرهنگ هاي مختلف متفاوت است يونانيان باستان با مرگ همانطور كه بازندگي<br />
روبروميشوندهمانطور كه برخورد ميكردند ، زندگي پربار و مرگ با شكوه مسئله اي بوده كه هميشه در<br />
يونان حكم فرما بود.<br />
افراد در مواقع جنگ ، خشكسالي و طاعون نسبت به مرگ آگاهي بيشتري داشتند. دركشورهاي عقب<br />
نگاه داشته شده سيماي مرگ متفاوت است هر روزه افراد زيادي در خيابانهاي كلكته جلو چشم مردم<br />
مي ميرند همانطور كه مردم در دهكده هاي گمنام در ساحل افريقا مي ميرند، كودكان با سوء تغذيه<br />
شديد و بيماري زندگي مي كنند و مادران كودكانشان را تا قبل از يكسالگي از دست مي دهند. و تعداد<br />
كمي از آنها تا بزرگسالي زنده مي مانند و خيلي بندرت پيش مي آيد تا خانواده اي براي چند سال عضوي<br />
را از دست ندهد اين موارد موقعيت هايي است كه افراد را با مردن نزديك تر ميسازد.حتي در مكان<br />
هايي كه وضعيت زندگي و سلامت مردم بهتر است ، وجود افراد در حال مرگ در خانه و شركت در<br />
مراسم خاكسپاري و تماس روزانه با افراد سالخورده در منزل جوانان رابراي رويارويي با مرگ آماده تر مي<br />
سازد. چگونه مردن را به آنها نشان مي دهد بيشتر جوامع در گذشته تاكنون عقايد فلسفي و مذهبي در<br />
باره مرگ داشته اند و بيشتر جوامع داراي تشريفات مربوط به مرگ مي باشند براي مثال اسكيموها ي<br />
سالخورده در گرين لند كه نمي توانند ديگردر آن جامعه زندگي مفيدي داشته باشند تنها از محل زندگي<br />
خود دور ميشوند و ديگر هرگز كسي آنها را نمي بيند.<br />
دربسياري از جوامع با مرگ به عنوان پايان حيات برخورد نمي شود اگر چه جسم بيولوژيكي مرده است<br />
ولي عقيده دارند كالبد روح زندگي مي نمايد. از نظر ديدگاههاي فرهنگي مرگ و واكنش نشان دادن به<br />
مرگ با يكديگر متفاوت هستند. در فرهنگ گونه در هند عقيده دارند مرگ براثر جادو وشياطين اتفاق مي<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
%80<br />
34
افتد و واكنش آنها نسبت به مرگ خشمگينانه مي باشد. در فرهنگ تانالادر ماداگاسكار عقيده دارند مرگ<br />
براثر نيروهاي طبيعي اتفاق مي افتد و واكنش آنها نسبت به مرگ به مراتب آرامتراز واكنش در<br />
همتايانشان در فرهنگ گونه مي باشد.<br />
براي برخي مرگ معني تنهايي مي دهد ، براي ديگري مرگ جستجوي شادي است . هنوز براي افرادي<br />
مرگ رستگاري به ارمغان مي آورد ويا آرامش و راحتي از يك آزمون سخت در دنيايي خاكي (green<br />
(land.براي آنها كه پذيراي مرگ مي باشند مرگ پايان خوب و تكميل كننده زندگي است از اين<br />
ديدگاه چگونگي ترك اين دنيا تحت تاثير چگونگي زندگي آنها در دنيا مي باشد. به نظر لئوناردو داوينچي<br />
.<br />
مرگ بايستي به سراغ افراد بياد بعد از يك زندگي پربار همانطور كه خواب به سراغ ما مي آيد بعد از<br />
يك روز كارسخت با راههاي زيادي از مرگ اجتناب مي كنيم و مرگ را انكار مي كنيم<br />
.اين انكار به شكلهاي مختلف مي تواند صورت پذيرد، گرايش و تمايل به زرق وبرق هاي درمراسم<br />
خاكسپاري ،پذيرش بكاربردن زباني كه مرگ را نفي كند مثل حيات ابدي ، هرگز نگومردن ،قبول مفاهيم<br />
خوشايند مانند پاداش پس از زندگي و قبول انكه ما ابدي هستيم، متاسفانه تاكيد جامعه پزشكي بر<br />
طولاني كردن عمر و زندگي بجاي تاكيد بر كم كردن رنجهاي بشري بوده است. اگر چه ما از مرگ<br />
اجتناب مي كنيم و منكر مرگ هستيم در نهايت ما با مرگ روبرو ميشويم ، هم ديگران و خود ما<br />
.<br />
علل مرگ و انتظارات درباره مرگ:<br />
اگر چه ما اغلب فكر مي كنيم مرگ در سنين پيري اتفاق مي افتد اما مرگ در هر زماني از زندگي مي<br />
تواند به سراغ ما بيايد. مرگ ممكن است درطول زندگي جنيني يا هنگام تولد اتفاق بيفتد مرگ مي<br />
تواند در هنگام پروسه تولد يا در چند روز اول زندگي بعد از تولد اتفاق بيفتد كه اين موارد معمولا" به<br />
علت نقص و كاستي هنگام تولد يا عدم رشد كافي نوزاد اتفاق مي افتد كه او نمي تواند خارج از رحم<br />
زندگي نمايد . به عنوان يك شكل تراژديك از مرگ مي توانيم از سندرم مرگ ناگهاني نوزادان نام ببريم<br />
بدين ترتيب مرگ بعضي از افراد بنظر ميرسد تراژديك تر از ديگران ميباشد مرگ يك<br />
ساله طبيعي تلقي ميشود چون او سالهاي زيادي زندگي كرده و از زندگي لذت برده در حاليكه مرگ يك<br />
نوزاد تراژديك تلقي ميشود چون زندگي او قبل از انكه واقعا" شروع شده باشد به پايان رسيده است در<br />
دوران كودكي مرگ بيشتر براثر تصادفات و بيماريها ناشي ميشود.مهمترين بيماري كه در كودكان باعث<br />
مرگ ميشود بيماريهاي قلبي و سرطان ونقصهاي مادرزادي ميباشند. بيشتر كودكان در حال مرگ مي<br />
دانند كه بيماري سختي دارند سطح تكامل آنها ، حمايت اجتماعي و مهارت هاي آنها براي آنكه از عهده<br />
موقعيت خود برآيند تاثير زيادي بر رفتارآنها كه مي دانند خواهند مرد دارد.<br />
درمقايسه با دوران كودكي ، مرگ در نوجواني بيشتر به علت خودكشي ، تصادف با وسايل موتوري و قتل<br />
اتفاق<br />
مي افتدبسياري از تصادفات و سايل موتوري كه به مرگ منجر ميشود به علت استفاده از الكل مي<br />
باشد.در سنين بالاتر و دربزرگسالي مرگ بيشتر براثر بيماريهاي مزمن مثل بيماريهاي قلبي ، سرطان<br />
اتفاق مي افتد درحاليكه جوانان بيشتر از تصادفات مي ميرند. بيماريهاي ميانسالان اغلب قبل از پا در<br />
آوردن آنان آنها را ناتوان مي سازد كه دوره از ناراحتي و درد راكه به آهستگي منتهي به مرگ ميشود را<br />
پديد مي آورد. بسياري از افراد جوان و ميانسال از بيماريهاي مثل سرطان و بيماريهاي قلبي مي ميرند<br />
افراد جوان رو به مرگ اغلب احساس فريب خوردگي بيشتري نسبت به افراد مسن تري دارند كه درحال<br />
90<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
(SIDS)<br />
35
مرگ مي باشند. افراد جوان بيشتر اين احساس را دارند كه آنها فرصتي براي رسيدن به آنچه در زندگي<br />
مي خواهندندارند آنها فكر ميكنند موفقيت هايي راكه ممكن بود در زندگي داشته باشند از دست داده اند<br />
در حاليكه مسن تر ها در مي يابند آنچه را كه در حال حاضر دارند از دست خواهند داد.<br />
نگرش نسبت به مرگ در مقاطع مختلف زندگي<br />
:<br />
يك مفهوم عقلاني از مرگ شامل درك اين است كه مرگ حتمي و سرانجامي تغيير ناپذير است ، مرگ<br />
پايان زندگي است و تمام موجودات زنده مي ميرند .بيشتر محققين در يافته اند كه همانطور كه كودكان<br />
رشد مي كنند به مفهوم كامل از مرگ نزديك ميشوند.<br />
كودكي<br />
بيشتر محققين عقيده دارند نوزادان هيچ مفهومي حتي ناقص و اوليه نيز از مرگ ندارند. بهرحال<br />
همانطور كه نوزاد بزرگ ميشود يك وابستگي نسبت به فردي كه از او مراقبت مي كند پيدا مي نمايد<br />
نوزادان مي توانند جدايي يا از دست دادن را تجربه نمايند كه همراه با اضطراب مي باشد كودكان نمي<br />
توانند مفهومي از زمان را درك نمايند حتي يك جدايي كوتاه باعث بوجود آمدن ناراحتي مثل از دست<br />
دادن فرد مراقب براي آنها باشد. براي بيشتر نوزادان بابرگشتن فرد باعث احساس راحتي و كاهش<br />
اضطراب آنها ميشود.<br />
حتي كودكان 3-5 ساله هم در ك درستي از مرگ ندارند آنها ممكن است مرگ را با خواب اشتباه كنند<br />
كودكان در سنين قبل از دبستان با ديدن مرگ يك حيوان يا شنيدن خبر فوت يك نفر به ندرت<br />
برآشفته ميشوند آنها اعتقاد دارند كه فرد فوت شده با استفاده از جادو يا غذا يا دارو مي تواند بطور<br />
ناگهاني زنده شود كودكان كم سن اعتقاد دارندكه افراد بد يا بي احتياط و افراد ي كه خود ميخواهند مي<br />
ميرند گاه خود را متهم مي كنند كه فرد بدليل نافرماني آنها از او فوت نموده است. در اواسط و اواخر<br />
دوران كودكي اين ديد واقعي تر شده بطوريكه در سنين 3-5 سال كودكان مرگ را انكار مي كنند در<br />
سنين 6-9 سال اعتقاد دارند كه مرگ وجود دارد اما فقط براي بعضي افراد رخ ميدهد و در سن<br />
و بالاتر مفهوم مرگ را بصورت همگاني و سرانجام زندگي مي شناسند.<br />
بسياري از روانشناسان عقيده دارند كه صداقت بهترين راهكار در تشريح مرگ براي كودكان است اما<br />
متاسفانه مادر جوامعي رشد يافته ايم كه مرگ در آنها به ندرت توصيف ميشود.نوجوانان تصوري متفاوت<br />
از كودكان دارند براي مثال نوجوانان مرگ را به عنوان تاريكي ، نور، انتقال ،<br />
توصيف مي كنند آنها همچنين اعتقادات مذهبي وفلسفي درباره طبيعت مرگ و وجودحيات پس از مرگ<br />
پيدا ميكنند شواهدي وجود ندارد كه در نوجوانان early adulthood جهت گيري بخصوصي<br />
نسبت به مرگ داشته باشند اما با افزايش سن آگاهي نسبت به مرگ بيشترشده و جوانان در<br />
تشديد ميشود. ميانسالي زماني است كه فرد فكر<br />
مي كند چقدر از عمر او باقي مانده است. adults) (older بيشتر در مورد مرگ فكر مي كنند و با<br />
ديگران در ارتباط با آن صحبت مي كنند و بدليل تماس با دوستان و نزديكان بيمار ومرگ آنها تجربه<br />
مستقيم بيشتري در اين زمينه دارند حتي در ميان افراد مسن نگرش به مرگ حالت منحصربه فرد دارد.<br />
.<br />
.<br />
9 سالگي<br />
nothingness (پوچي)<br />
(middle<br />
.<br />
.<br />
(mid life)<br />
.<br />
.<br />
adulthood)<br />
.<br />
.<br />
36
هم اكنون نيز بسياري از ما درجامعه اي بزرگ شده ايم كه در آن بندرت درباره مرگ صحبت مي شود<br />
دريك تحقيق نگرش 30000 جوان نسبت به مرگ مورد ارزشيابي قرار گرفت بيشتر از 30 درصد آنها<br />
گفته بودند در زمان بچگي هيچگونه بحثي را درباره مرگ به ياد نمي آورند و به همين تعداد گفته بودند<br />
اگر چه صحبتي در مورد مرگ در زمان بچگي داشته اند اما فضاي مباحثه همراه با ناراحتي و عدم<br />
آسايش بوده تقريبا" يك نفر از هر دو نفر پاسخ داده بودند كه مرگ يكي از پدربزرگ يا مادربزرگ آنها<br />
اولين مواجهه شخصي ايشان با مرگ بوده است<br />
هيچ شواهدي مبني بر اينكه جهت گيري خاصي نسبت به مرگ در جواني پديد مي آيد وجود ندارد .افراد<br />
درك خود از مرگ را با بالارفتن سن افزايش ميدهند كه معمولا" اين درك در ميانسالي بيشتر ميشود در<br />
بحث ما عنوان ميشود كه ميانسالي زماني است كه افراد بيشتر به مرگ فكر مي كنند ميانسالي زماني<br />
است كه افراد فكر مي كنند چقدر زمان در زندگيشان باقي مانده است محققين دريافته اند كه<br />
ميانسالان واقعا" بيشتر از جوانان و كهنسالان از مرگ<br />
مي ترسند كهنسالان به مرگ خيلي فكر مي كنند و درباره آن نيز بيشتر از جوانان و ميانسالان صحبت<br />
مي نمايند. كهنسالان همچنين تجربيات مستقيم زيادي با مرگ بصورت مرگ دوستانشان يا اقوامي كه<br />
مريض شده و مرده اند دارند. كهنسالان مجبورهستند تجربه نمايند مفاهيم مرگ وزندگي را به كررات و<br />
بيشتر ازجوانان تجربه نمايند..<br />
برخورد با مرگ<br />
.<br />
.<br />
.<br />
:<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
.<br />
-1<br />
-2<br />
از دو جنبه قابل بررسي است<br />
مواجهه فرد با مرگ خود<br />
مواجهه فرد با مرگ نزديكان و خويشاوندان<br />
براي تجزيه وتحليل مرگ خودبايد به سئوالات زير پاسخ داد و پاسخها براي چندين نفر از اعضاي<br />
دوستان و خانواده تشريح شود:<br />
در اولين بار بطور مشخص با مرگ چه كسي روبروشده ايد؟ از آن چه چيزي به خاطر<br />
مي آوريد؟<br />
مرگ براي شما چه معني دارد؟<br />
چه جنبه اي از مرگ شما براي شما تلختر است ؟<br />
اگر شما حق انتخاب داشته باشيد چه نوع مرگي را ترجيح ميدهيد؟<br />
وقتي فردي جز مرگ قريب الوقوع خود را ميشنود واكنشهاي مختلفي نشان ميدهد اين واكنش مراحل<br />
است كه دركتاب<br />
مختلفي دارد .يكي از توصيفاتي كه براي آن شده توسط<br />
stages of Dying رفتار وافكار افراد در مقابله با اين مسئله يا مراحل مختلف برخورد با مرگ نوشته<br />
شده است كاملا" متفاوت است بطوركلي اين واكنش دارد<br />
Kubler Ross s<br />
5 مرحله .<br />
.<br />
مرحله اول : انكار وانزواست Isolation) (Denial and كه در آن فرد وقوع مرگ را انكار مي<br />
.<br />
كند اين يك واكنش معمول به مراحل نهايي بيماري است اين واكنش يك دفاع موقتي است و با<br />
افزايش آگاهي فرد و مواجهه با مسائلي مانند ملاحظات اقتصادي ، كارهاي ناتمام و نگراني درباره<br />
اعضاي خانواده جايگزين ميشود.<br />
37
"<br />
.<br />
.<br />
مرحله دوم : عصبانيت يا خشم (anger) است كه در آن فرد در مي يابد كه انكار بيش از اين<br />
پايدارنيست در اين مرحله بيمار سئوال مي كند " چرا من ؟" دراين مرحله مراقبت از بيماري مشكل<br />
ميشود زيرا عصبانيت خود را ممكنست به پزشك ، پرستار، اعضاي خانواده و حتي مقدسات ديني<br />
فرافكني كند.<br />
مرحله سوم : چانه زدن يا مذاكره كردن (Bargaining) است دراين مرحله فرد اميد دارد كه مرگ<br />
بعضي افراد براي تاخير اغلب با خدا نيايش مي كنند. فرد در اين مرحله مي<br />
را كمي به تاخير بيندازد وسعي ميكند و قول ميدهد كه زندگي خود را وقف خداوند يا خدمت به<br />
اما........... گويد مردم نمايد<br />
: بله ، من ،<br />
.<br />
مرحله چهارم : افسردگي<br />
(Depression) است .<br />
.<br />
.<br />
در اين مرحله فرد قطعيت مرگ را مي پذيرد و<br />
دچار افسردگي يا واكنش سوگ ميشود فرد معمولا" ساكت شده و ملاقات كنندگان را نمي پذيرد مدت<br />
زمان بيشتري را به گريه وداغداري مي پردازد اين رفتار بايد به عنوان يك رفتار طبيعي تلقي شود و از<br />
مداخله در آن پرهيز شود تا فرد با مرگ پيش رو تطابق يابد. بايد باو كمك شود تا بار سنگين مرگ<br />
خودش را تعمل كند<br />
مرحله پنجم: پذيرش<br />
(acceptance) است .<br />
.<br />
.<br />
فرد ا حساس آرامش (peace) و پذيرش<br />
تقدير(fate (ones خود را دارد و در بسياري موارد تمايل به تنها بودن دارد. دراين مرحله احساس و<br />
مرحله پايان كشمكش با مرگ است و باسم مرحله<br />
درد جسمي ممكنست اصلا" وجود نداشته باشد پاياني آرامش قبل از مرگ است .هيچكس نمي تواند تائيد نمايد كه افراد از اين پنج مرحله حتما" عبور<br />
خواهند نمود. تفاوتهاي فردي در روبروشدن با مرگ وجود دارد بعضي از افراد تا انتهاي زندگي درحال<br />
تقلا و كوشش هستند.دريك فرد ممكن است احساساتي مثل اميد ، بي ايماني ، بهت ، خشم وپذيرش<br />
ممكن است در فرد پيدا و يا ناپديد شود و افراد سعي دارند بفهمند آنچه را كه برآن ها مي گذرد و چگونه<br />
پذيرش و انكار در افرادي كه با مرگ روبه رو مي باشند به عنوان استراتژي تطبيقي مي باشد.<br />
است وقتي افراد پي مي بردند مي توانند بر وقايع كنترل و تاثير داشته باشند مثلا" عمر خود را طولاني تر<br />
بنمايند. آنها ممكن است بيشتر گوش به زنگ و بشاش باشند و كوشش بيشتري نمايند.<br />
امريكايي ها<br />
براي افراد در حال مرگ محيطي كه در آن جان مي سپارند خيلي مهم است بيشتر از در بيمارستان<br />
بعضي از افراد بدبختانه روزهاي آخر زندگي را<br />
آنها در آسايشگاه ها مي ميرند مي ميرند و نزديك بيمارستانها خدمات پيشرفته مهمي در اختيار افراد درحال مرگ مي<br />
در تنهايي و ترس سپري مي نمايند گذراندو كاركنان تربيت شده در اختيار مي باشند و تكنولوژي حاضر مي تواند به ادامه زندگي كمك نمايد<br />
بسياري از افراد مي<br />
با اين وجود بيمارستان ممكن است بهترين مكان براي مرگ بسياري از افراد نباشد گويند ترجيح ميدهند در خانه بميرند بسياري احساس مي نمايند كه آنها در خانه باعث زحمت ميشوند و<br />
حضور<br />
نبودن فضاي مناسب دليلي براي اعزام به بيمارستان است خود را به ديگران تحميل مي نمايند .<br />
%50<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
%20<br />
فرد در حال مرگ در خانه احساسات قديمي را در افراد زنده مي سازد افراد در حال مرگ چنانچه<br />
در خانه بمانند نگران درمانهاي اورژانس ضروري در بيمارستان نيز مي باشند<br />
.<br />
.<br />
بررسي ها دربيمارستان نيز نشان دهنده ارتباط بسيار ضعيف پزشك و بيماران درحال مرگ و افراد<br />
خانواده آن ها ميباشد در اكثر موارد تصميم گيري در مورد توقف اقدامات پزشكي بسيار دير انجام<br />
38
ميشود. بررسي ها پيشنهاد مي كند در بيماران در حال مرگ ارتباط نزديك پزشك با بيمار و پرستار با<br />
بميار و ارتباط نزديك بيمار با افراد خانواده اش و باز گذاشتن ارتباط باعث كاهش درد در بيماران و<br />
كاهش هزينه هاي درماني ميشود.<br />
نحوه ارتباط با فردي كه دارد مي ميرد بسيار موثر است بسياري از روانپزشكان اعتقاد دارند بهتر است<br />
فردي كه در حال مرگ مي باشد بداند كه چه وضعي دارد و اطرافيان او نيز از اين موضوع اطلاع داشته<br />
باشند تا آنان براساس آنچه از يكديگر مي دانند با يكديگر ارتباط برقرار سازند<br />
.<br />
.<br />
فايده هاي اين آگاهي چيست ؟ 4 مورد از فوايد اين آگاهي عبارتنداز:<br />
1- از آگاهي از مرگ افراد مي تواند آنها را به يكديگر نزديك سازد و فرد در حال مرگ با آرامش خاطر<br />
جان بسپارد.<br />
2- افراد در حال مرگ مي توانند كارهاي ناتمام را تكميل نمايند و ترتيب لازم براي زندگي<br />
بازماندگانشان را انجام دهند و درباره مراسم تدفين و سوگواري خود تصميم بگيرند<br />
3- افراد در حال مرگ فرصت هم صحبتي با افراد مهم در زندگيشان را دارند ودر پايان زندگي هم<br />
هوشيارانه عمل نمايند.<br />
4- افراد در حال مرگ مي توانند تصميمي درباره آنچه بر سر حسم آنها مي آيد بگيرند بطورمثال مي<br />
توانند اعضاء بدن خود را اهدا نمياند.<br />
به علاوه يك سيستم ارتباط باز با يك بيمار در حال مرگ مي تواند براي او بسيار مفيد باشد به نظر<br />
عده اي از كارشناسان مكالمه نبايد بر روي آسيب شناسي رواني يا آمادگي براي مرگ تمركز داشته باشد<br />
اما بايد بر نحوه ادامه زندگي و كيفيت باقيمانده زندگي تمركز داشته باشد.<br />
اگر چه ارتباط بر طول زندگي افراد اثري ندارد اما ارتباط بركيفيت زندگي اثر خوبي خواهد داشت بايد<br />
بخاطر داشت مراقبت از اين بيماران فقط از جانب كارشناسان بهداشت رواني نبايد باشد. يك پرستار آگاه<br />
، يك پزشك با دقت ، يك همسر حساس، يا يك دوست صميمي مي توانند يك سيستم مراقبتي كارآ را<br />
جهت افراد در حال مرگ فراهم آورند.<br />
راهكارهاي موثربراي برقراري ارتباط با فرد در حال مرگ:<br />
:<br />
.<br />
.<br />
.<br />
.<br />
-1<br />
براي ارتباط با فردي كه از مرگ قريب الوقوع خود آگاه است بايد موارد زير را رعايت كرد:<br />
حضور خود را اعلام كنيد. چشمهاي شما با بيمار در يك سطح باشد از تماس با فرد در حال<br />
مرگ نهراسيد.<br />
را كاهش دهيد. براي مثال سئوال كنيد. اگر اشكالي ندارد تلويزيون را<br />
خاموش كنيم در نظر داشته باشيد كه جملات كوتاه متعدد مي تواند يك distraction<br />
باشد<br />
افرد در شرف مرگ اغلب انرژي كمي دارند درصورتي كه فرد بيمار خيلي ضعيف است نبايد<br />
ديدار او طولاني شود.<br />
درصورتي كه فرد مرگ را انكار مي كند اصراري بر پذيرش مرگ از سوي فرد در حال مرگ<br />
نداشته باشيد. از طرف ديگر درصورتي كه فرد مرگ را پذيرفته است اصراري بر انكارمرگ<br />
نداشته باشيد.<br />
.<br />
.<br />
Distraction -2<br />
.<br />
.<br />
-3<br />
-4<br />
39
-5<br />
-6<br />
-7<br />
-8<br />
-9<br />
به فرد درحال مرگ اجازه بيان عصبانيت يا گناه (guilt) را بدهيد و بيان احساساتش را<br />
تشويق كنيد.<br />
از سئوال در مورد پيش آگهي بيماري نهراسيد. جايگزين ها و كارهاي ناتمام را تشريح كنيد.<br />
گاهي افراد در شرف مرگ دسترسي به سايرين ندارند. از او سئوال كنيد آيا مايل است با كسي<br />
ديدار كند و شما براي او تماس بگيريد.<br />
فرد در شرف مرگ را به يادآوري گذشته تشويق كنيد. بخصوص اگر خاطرات مشترك داريد.<br />
وقتي كه فرد تمايل به صحبت دارد با او صحبت كنيد درصورت امكان با قرار قبلي اين كار را<br />
انجام دهيد.<br />
10- به فرد در حال مرگ احترام خود را ابراز كنيد. از بيان دوست داشتن و يا گفتن خداحافظ هراس<br />
نداشته باشيد.<br />
.<br />
مراحل سوگ و كنارآمدن با مرگ فرد ديگر:<br />
سوگ عبارت است از بي حسي ، هيجان ، ناباوري ، اضطراب جدايي<br />
همراه با فقدان فرد مورد علاقه است .<br />
فقدان يا ازدست دادن به صورت هاي مختلف ممكن است رخ دهد .طلاق ، از دست دادن شغل ، اما<br />
هيچكدام بزرگتر از فقدان فردي كه مورد علاقه بوده و خاطرات بيشتري را براي ما بجا گذاشته است<br />
نمي تواند باشد مانند والدين ، همسر، بستگان و دوستان نزديك<br />
در دسته بندي وقايع استرس زا كه نياز به تعديل و كمك دارد مرگ همسر بالاترين استرس را دارد.<br />
واكنش سوگ و سوگواري سه مرحله دارد:<br />
(depair) ، غمگيني ، تنهايي كه<br />
.<br />
Shock -1<br />
Despair (ياس (<br />
-2 ) Recovery -3<br />
) ضربه روحي<br />
(<br />
التيام (<br />
در مرحله اول فرد احساس شوك ، كرختي ، عدم باور(disbelief) ، زود حساس شدن دارد. اين مرحله<br />
بلافاصله پس از مرگ شروع شده و 1-3 روز طول مي كشد. اين مرحله شبيه مراحل انكار وعصبانيت<br />
Ros) (kubler- است در مورد مرگ خودشخص است<br />
در مرحله دوم(longing (painful مرحله اي است خاطرات فرد فوت شده ، خاطرات ، تصاوير<br />
دهني متوقي ، غم ، بيخوابي ، تحريك پذيري و بيقراري در ما وجود دارد.اين مرحله با فاصله كمي از<br />
مرگ شروع شده و در هفته 2-4 بعد ازمرگ به اوج رسيده و درطي ماهها فروكش مي كند وحتي مي<br />
تواند 1-2 سال به طول بيانجامد.<br />
مرحله سوم معمولا" حدود 6 ماه پس از مرگ شروع شده بستگي به ميزان نزديكي فرد با ما و با علاقه<br />
مي باشد<br />
ما باو يا تاثير كه او در زندگي ما داشته است دارد و و معادل مرحله پذيرش<br />
اين مرحله همراه با برگشت فعاليتهاي عادي روزانه به احتمال بيشتر به يادآوري خاطرات خودش در<br />
مورد متوفي و برقراري ارتباط جديد با ديگران است<br />
Kubler Ross<br />
.<br />
.<br />
40
ارتباط با بيمار و مهارت هاي ارتباطي<br />
ويژگي هاي يك پزشك خوب<br />
پزشكان با اداي يك سوگند، متعهد مي شوند به نجات زندگي ها بپردازند و دراوج رضايت از زماني كه<br />
پشت سر گذاشته اند، اميدوار به آينده اي پر ثمر، بر منصب طبابت مي نشينند. طبابت يكي از ارزشمند<br />
ترين حرفه هاي بشري است. حرفه اي كه رسالت درمان را بر دوش دارد. به سبب اين شغل، در طول<br />
روز با افراد زيادي از گروههاي مختلف جنسي، اجتماعي وسني مواجه مي شوند. اين افراد گرچه با هم<br />
فرق دارند اما پزشك همه را با يك نام مشترك يعني بيمار مي شناسد و بيمار ميداند كه ميتواند به او<br />
اعتماد كند و مشكل خود را با وي درميان گذارد.به دليل همين اعتماد، بيمار، تصميم گيري درباره<br />
سلامت خود را به پزشك مي سپارد. قابليت و توانايي علمي پزشك از مهمترين دلائل اين اعتماد است<br />
اما آنچه بيمار بدان نياز دارد تنها تجربه ومهارت علمي پزشك نيست بلكه او طبيبي را براي درمان<br />
دردش مي جويد و طبيب پزشكي است كه درمان را با حس همدردي و محبت نسبت به بيمار خود<br />
همراه ميسازد. اين شفقتي است كه طبابت را زينت مي بخشد وتاثير شگفتي در جلب اعتماد بيمار به<br />
طبيب و روند درمان دارد. در گذشته كه راه هاي مشخصي براي درمان بيماريها وجود نداشت، پزشكي به<br />
جاي آنكه يك علم باشد بيشتر يك هنر محسوب ميشد. با ظهور علم و تكنولوژي، جنبه هاي بين فردي<br />
مراقبت از بيمار تحت الشعاع قرار گرفت اما امروزه نگاه اجتماعي به علم پزشكي مجددا رواج يافته است.<br />
بطور كلي ارتباط بين پزشك و بيمار دو بعد ابزاري و بياني دارد. جنبه ابزاري پزشكي مستلزم مهارت<br />
پزشك در استفاده از تكنيك هاي درماني، انجام تست هاي تشخيصي، معاينات بدني است و بعد بياني<br />
آن منعكس كننده هنر طبابت است كه شامل برقراري ارتباط صميمي و گرم با بيمار و احساس همدردي<br />
بااوست.<br />
روش هاي ارتباط پزشك با بيمار<br />
غير فعال: برخي معتقدند كه قدرت بين پزشك و بيمار براي تداوم دوره درماني موثر لازم است. بيمار<br />
براي درمان خود اطلاعاتي را بدست مي آورد و طلب كمك ميكند. پزشك هم يك سري دستورالعمل ها<br />
را توصيه ميكند و بيمار ناگزير بايد بپذيرد. اين مدل شايد درموارد فوريت هاي پزشكي موثرئ باشد اما<br />
درمورد بيماريهاي مزمن محبوبيت خود را از دست داده است. در اين روش پزشك درمان بيماري را بر<br />
عهده مي گيرد اما بيمار هيچ اراده و كنترلي در روند درمان ندارد.<br />
مدل هدايت- همكاري: اين روش معمول ترين راه درماني است كه در آن پزشك درمان را توصيه<br />
نموده و بيمار همكاري مي كند. اين روش با اين ايده كه دكتر بهتر ميداند تطابق دارد كه در آن پزشك<br />
دخالت ديكتاتور مابانه اي ندارد بلكه مسئول است بهترين درمان را بيابد. بيمار هم اجازه دخالت چنداني<br />
نداشته و موظف است با پزشك همكاري كند.<br />
مدل مشاركت دو طرفه يا مدل فعال: در مدل سوم پزشك و بيمار هر دو مسئوليت تصميم گيري و<br />
برنامه ريزي دوره درمان را بر عهده دارند.<br />
41
هردو طرف به نظر يكديگر احترام مي گذارند. برخي مي گويند اين مناسب ترين راه درمان بيماري هاي<br />
است كه در آن پزشك و بيمار ارتباط پيوسته و مفيدي با هم دارند تاكفايت درمان را بررسي كنند.<br />
براساس اصول اخلاق پزشكي عملكرد پزشك نبايد هيچ گونه صدمه عمدي چه از طريق يك اقدام غلط<br />
و يا غفلت از انجام كاري را به بيمار برساند و تلاشهاي صورت گرفته جهت درمان بايد به نفع او باشد و<br />
اين به معني فراهم آوردن يك استاندارد قابل قبول و مناسب براي مراقبت از بيمار است كه احتمال<br />
آسيب رساني به وي را حداقل ميرساند.<br />
اصل ديگري كه در اخلاق پزشكي مطرح است عدالت است. اين مقوله در حوزه پزشكي معمولا به صور<br />
ت نوعي انصاف مطرح مي شود و اشاره به توزيع منصفانه خدمات رساني دارد. در اينجا نيز همه يكسان<br />
هستند و اذا بايد از درمان برابر ، بهره مند شوند.<br />
علاوه بر دانش و آگاهي كافي و به روز، مهارت در تشخيص ، شناخت و بكار گيري روش هاي درماني<br />
موثر كه از ويژگي هاي مهم و در واقع لازمه پرداختن به حرفه پزشكي هستند. يك ضرورت ديگر در<br />
طب ، علاقمندي به بشريت است. يكي از ضروري ترين ويژگي هاي پزشك خوب، حس بشردوستانه<br />
اوست چرا كه راز مراقبت از بيمار در علاقه به وي نهفته است.<br />
بطور خلاصه يك پزشك خوب:<br />
-<br />
-<br />
متوجه نياز بيمار، توانا، همراه، مشاور، صميمي، واطمينان دهنده است.<br />
متعادل ، با ايمان، با شهامت، و شجاع در مورد بيمار خود عمل مي كند.<br />
شايد شناخت همه ويژگي هاي پزشك خوب دشوار باشد و حتي با اطلاع از اين شرايط، ممكن است<br />
موارد ديگري در زمينه درمان برخي بيماران باشد كه وي بايد از آن آگاهي يابد.<br />
آنچه يك پزشك را به طبيبي حاذق تبديل مي كند همراهي علم پزشكي با هنر طبابت است. اين دو<br />
متضاد هم نيستند بلكه كامل كننده يكديگرند. تصويري كه پزشك از بيمار خود بدست مي آورد يك<br />
پروفايل كلينيكي صرف نيست بلكه تصوير بيماري است كه توسط مجموعه اي از عوامل شامل خانواده،<br />
دوستان، شغل، روابط، خوشي ها و ناخوشي ها، اميدها و ترس ها احاطه شده است.<br />
بنابراين پزشكي كه بدون توجه به اين عوامل موثر در زندگي احساسي بيمار، در پي درمان او باشد، در<br />
كار خود موفق نخواهد شد. بيماران كسي را مي خواهند كه به فكر آنها باشد و عمده توجهش نه به<br />
بيماري ها بلكه به خود بيماران باشد. اين افكار زيبا و خوشايند از رابطه بيمار و پزشك امروزه بيش از<br />
پيش مورد توجه قرار ميگيرد.طبابت به عنوان يك حرفه ارزشمند زماني موثر خواهد بود كه طبيب توجه<br />
ژرفي به بيمار درمقام يك انسان داشته باشد و اين درك عميق را با حس همدردي و علم ودانش كافي<br />
همراه نمايد. پزشك بي حوصله و يا بي تفاوت نسبت به بيمار موفق به كسب اطلاعات سودمند از او<br />
نخواهد شد. بد نيست پزشكان بدانند كه بيماران اغلب ، آنها را به دقت زير نظر دارند و به رفتارشان<br />
توجه مي كنند. نحوه رفتار پزشك در شرح بيماري از سوي بيمار دخالت دارد. پزشك خشن و غير<br />
علاقمند به بيمار ، ممكن است در آناليز اطلاعات باليني يعني يافتن راه حل مشكل بيمار ناموفق باشد.<br />
در حاليكه يك پزشك خوب با نگاهي مهربان و چشماني پراز همدردي بيمارش را مي نگرد.او بيمار را بر<br />
خود ارجح ميداند نه خود را بر بيمار. همه ما پزشكاني را ترجيح مي دهيم كه بدون توجه به موقعيت<br />
42
اجتماعي اقتصادي بيماران با آنها يكسان برخورد ميكنند. اين پزشكان حامي بيماران خود هستند و براي<br />
اين حمايت از قدرت دانش و مهارت هاي ارتباطي استفاده ميكنند.<br />
به اين ترتيب در عين حاليكه به بيمار با هر سطحي از اطلاعات احترام ميگذارند بهترين و موثر ترين<br />
روش را براي درمان او بكار مي بندند.<br />
به هنگام پرسش از بيمار ادب را رعايت ميكنند و به او اجازه مي دهند راحت صحبت كند در حاليكه<br />
خودشان به دقت به حرفه هاي او گوش ميدهند. و بالاخره يكي از اساسي ترين ويژگي هاي يك پزشك<br />
خوب، باور او به وجود قدرتي برتراست كه همه را تحت نظر دارد. اين اعتقاد باعث مي شود هر كسي در<br />
انجام وظيفه خود به بهترين نحو بكوشد و پزشكان متعهد نيز از اين قاعده مستثني نيستند.<br />
و حرف آخر اينكه پزشكان متعهد ، علم را به زيور حكمت مي آرايند، شفقت را با جديت همراه مي سازند،<br />
انصاف را زينت بخش رفتارشان نموده و آنگاه طبابت مي كنند.<br />
43
مهارتهاي ارتباطي<br />
مقدمه:<br />
.<br />
جوهره اصلي طبابت ارتباط پزشك با بيمار است. اين ارتباط يك ارتباط دو طرفه و پوياست. برقراري<br />
ارتباط لازمه كسب اطلاعات در مورد بيماري و تشخيص صحيح و درمان مناسب مي باشد. بيمار بايد در<br />
حضور پزشك احساس راحتي كند و به او اعتماد داشته باشد، پزشك از طرف ديگر بايد شنونده خوبي<br />
باشد و با زباني قابل فهم براي بيماردر مورد بيماريش و اقدامات لازم را توضيح دهد تا وي در تصميم<br />
كيري در مورد بيماريش با ديدي باز عمل كند. مهارت در اين امر باعث رضايت بيمار و پزشك ،<br />
همكاري بهتر در درمان و كاهش ادعاي درمان نادرست مي شود.<br />
دانشجويان در دوران تحصيل با طيف وسيعي از بيماران ، خانواده هاي آنان ، پزشكان و ساير ارايه<br />
كنندگان خدمت تماس دارند كه مستلزم كسب مهارت برقراري ارتباط بين فردي است. از طرف ديگر<br />
آنها شاهد تنوع سني ، جنسي ، فرهنگي ، وضعيت اقتصادي- اجتماعي ، شخصيت و ابعاد رواني ،<br />
اعتقادات مذهبي و ادراك بيماران هستند اين تنوع ، حساسيت و انعطاف پذيري پزشك را مي طلبد تا<br />
رضايت بيمار و پزشك را به ارمغان آورد.<br />
داشتن ارتباط مناسب با بيمار مستلزم ارتقاء دانش و نگرش در كنار مهارت است. دانش در مورد مفاهيم<br />
پايه برقراري ارتباط (مانند مدلهاي ارتباط، پيامهاي مستقيم و غيرمستقيم، انواع و عملكرد ارتباط غير<br />
كلامي، درك و نسبت دادنattribution ( به دانشجو قالب و واژگان پايه براي مهارت آموزي را ارائه<br />
مي كند. نگرش مناسب شامل درك اهميت برقراري ارتباط موثر، نياز به ديدن بيماران به عنوان يك فرد<br />
از جامعه به جاي يك موردcase و همكاري با ساير اعضاي تيم مراقبتهاي سلامتي است.<br />
پس از پايان اين دوره دانشجو بايد دانش پايه براي ارتباط كلامي و غير كلامي را داشته باشد، قادر به<br />
شروع مصاحبه و خاتمه دادن به آن باشد .<br />
44
برقراري ارتباط با بيمار:<br />
.3<br />
برقراري ارتباط با بيمار شامل سه قسمت زيراست:<br />
1. معارفه و شروع رابطه<br />
2. كاوش كردن در مورد موضوع مورد مصاحبه<br />
پايان<br />
(يك مدل ساده براي برقراري ارتباط در پيوست 1 ارائه شده است).<br />
براي برفرار يك ارتباط موفق بايد موارد زير را درطي مصاحبه در نظرداشت البته لازم نيست كه همه<br />
آنها مورد استفاده قرار كيرند يا به صورت طوطي وار تقليد شوند، بلكه آنها را به ذهن سپرده و در مواقع<br />
لازم بكار روند:<br />
.<br />
.1<br />
.2<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
آماده شدن براي مصاحبه: قبل از شروع مصاحبه دانشجو بايد روي شرح وظايف خود تمركز و<br />
ذهن خود را از ساير مشغله ها خالي كند.<br />
خوشامدگويي و معارفه: در اين قسمت دانشجو بايد ضمن خوشامد گويي به بيمار ، خود را به<br />
بيمار معرفي كند و نام او را بپرسد. همچنين موارد زير را در اين قسمت در خاطر داشته و در<br />
موقع لزوم از آنها استفاده كند:<br />
از حالت چهره expression) (facial متناسب با سخنان مطرح شده براي همراهي<br />
كردن با بيمار<br />
تغيير يا تنظيم تون صدا tone) (voice<br />
دست دادن در صورت نياز<br />
حركات سر و دست براي تاييد و يا نفي<br />
متناسب با وضعيت موجود<br />
45
.3<br />
•<br />
مهارتهاي گوش دادن شامل:<br />
:<br />
:<br />
o<br />
o<br />
o<br />
o<br />
o<br />
•<br />
روشهاي كلامي استفاده از اين موارد براي روشن سازي موارد ابهام در مصاحبه و<br />
تكميل گفته هاست.<br />
بازگويي (restating) يا بيان مطالب: در اين مرحله اطلاعات مربوط به<br />
بيماري جمع آوري ميشود.<br />
كاوش (probing) يا سوالات بيشتراز مصاحبه شونده در مورد نكات كلي يا<br />
مبهم در اين مرحله ارتباط توسعه بيشتري يافته و اطلاعات تكميل مي شود.<br />
روشن سازي (clarifying) يا سوال مستقيم در موارد ابهام براي روشن شدن<br />
درستي برداشت مصاحبه كننده از سخنان بيمار.<br />
تصميم گيري و مديريت: با استفاده از اطلاعات مراحل قبل در مورد مشكل بيمار<br />
تصميم گيري كرده و اجراي آن مديريت مي شود.<br />
روشهاي غير كلامي شامل:<br />
استفاده مناسب از سكوت به بيمار اجازه مي دهد تا بيان<br />
افكار و احساسات خود را تكميل كند.<br />
ارتباط چشمي contact) (eye بر حسب تحمل طرف مقابل و شرايط<br />
فرهنگي<br />
وضعيت (posture) مناسب بدن به طوريكه بيمار احساس كند به سخنان او<br />
توجه ميشود.<br />
تماس (touch) در موقع لزوم<br />
حركات سر، صورت ، تنه، و اندامها و حالات چهره<br />
مهارتهاي گوش دادن در قسمتهاي بعدي مورد بحث قرار خواهد گرفت.<br />
سكوت :(silence)<br />
o<br />
o<br />
o<br />
o<br />
.4<br />
•<br />
•<br />
•<br />
مهارتهاي گفتاري شامل:<br />
سوالات باز: بايد مصاحبه با بيمار با سوالات باز شروع شود. در سوالات باز از موارد كلي<br />
سوال مي شود و پرسش شونده بر خلاف سوالات بسته كه جواب آن محدود به بلي يا<br />
خيرو يا كلمات و جملاتي در ارتباط با موضوع خاص است، در جواب دادن محدوده اختيار<br />
بيشتري دارد. اين سوالات در ابتداي مصاحبه روشن مي سازد كه مشكل اصلي بيمار<br />
چيست.<br />
سوالات بسته: با پيشرفت مصاحبه با روشن شدن موضوع به تدريج بايد ازسوالات بسته<br />
استفاده كرد تا جزييات مورد نظر در مورد مشكل بيمار را كه ممكن است بيمار به آن توجه<br />
نداشته باشد يا براي بيان آن با سوالات باز زمان زيادي نياز دارد ، روشن كرد.<br />
:( repetition)<br />
در حين مصاحبه گاه براي تاكيد روي يك موضوع، گاه<br />
باز گويي عبارات<br />
براي روشن شدن يك مطلب و يا براي اينكه به بيمار نشان داده شود به صحبتهاي او<br />
گوش مي دهيم از بازگويي عبارات استفاده مي شود.<br />
46
:(facilitation)<br />
•<br />
•<br />
وقتي كه مصاحبه شونده در پاسخ به سوالي دچار مشكل<br />
تسهيل سازي<br />
مي شود براي جلوگيري از خاتمه مصاحبه مي توان با او همراهي كرد و با عباراتي بيان او<br />
را تسهيل كرد. البته اين عبارات نبايد القا كننده مطلبي باشد ولي مي تواند بدون ارتباط با<br />
موضوع و حتي بي معني باشد. پس از بيان اين عبارات مصاحبه شونده مجددا به موضوع<br />
اصلي بر مي گردد.<br />
: (explanation)<br />
•<br />
در موارد ابهام از مصاحبه شونده خواسته مي شود كه در آن<br />
تشريح<br />
مورد خاص بيستر توضيح دهد.<br />
:(interpretation)<br />
.5<br />
.6<br />
.7<br />
در مواردي كه سخنان بيمار نياز به تفسير دارد مي توان<br />
تفسير<br />
تعبير آنها را با وي در ميان گذاشت.<br />
جستجوي نقطه نظرات بيمار: نقطه نظرات مصاحبه شونده سوال شود اما نبايد در مورد آنها<br />
قضاوتي صورت گيرد.<br />
درك نيازهاي هيجاني بيمار: بيمار داراي احساسات و هيجاناتي است كه بايد در مصاحبه در<br />
نظر گرفته شوند ومصاحبه كننده به آنها احترام بگذارد. بي تفاوتي نسبت به اين احساسات<br />
موجب خدشه دار شدن ارتباط پزشك و بيمار مي شود.<br />
درك اشارات غيركلامي بيمار: بيمار ممكن است هميشه مسايل را به طور مستقيم و شفاف<br />
بيان نكند. اين مسئله به خصوص در حيطه هاي خصوصي كه فرد از بيان آن شرم دارد ،<br />
مواردي كه نياز به تاكيد يا تكذيب دارد يا بنا به دلايل خاص استفاده از عبارات كلامي ميسر<br />
نيست، صادق است. گاهي نيز در همراهي با عبارات كلامي به كار ميرود. لذا مصاحبه كننده<br />
بايد به حركت سر ، دست ، چشم بيمار، حالات چهره و بيمار توجه داشته باشد و پيامهاي<br />
آنها را دريافت كند.<br />
مسايل فرهنگي موثر بر برقراري ارتباط: در مناطق مختلف آداب و رسوم مختلفي وجود دارد كه<br />
پزشك شاغل در آن مناطق بايد در بدو ورود به منطقه با آنها اشنا شده و به دقت در برقراري<br />
ارتباط انها را رعايت نمايد.<br />
سطح سواد بيمار و اثر آن در برقراري ارتباط و اعتماد به نفس بيمار. بيماران كم سواد و بيسواد<br />
ممكن است از ترس يا شرم از بيان عبارات نادرست و احساس تحقير شدن به خوبي ارتباط<br />
برقرار نكنند. در اين موارد با شروع مناسب مصاحبه و بيان سوالات قابل فهم و استفاده از<br />
عبارات بيمار ميتوان او را به ادامه مصاحبه ترغيب كرد.<br />
يادداشت برداري: در صورت نياز به يادداشت برداري در حين مصاحبه اينكار نبايد در گفتگو و<br />
ارتباط خللي ايجاد كند. بهتر است تنها كلمات كليدي با سرعت نوشته شود و در موقع تشريح<br />
مصاحبه استفاده شود زيرا با نوشتن تمام سخنان بيمار ممكن است رشته كلام از دست مصاحبه<br />
كننده خارج شود و بيمار تصور مي كند كه او به سخنان او توجه نمي كند.<br />
...<br />
.8<br />
.9<br />
.10<br />
يك مدل ساده براي مصاحبه با بيمار:<br />
اين يك مدل ساده براي ساختار مصاحبه است كه شامل سه بخش معارفه ، بخش مياني يا كاوش<br />
براي شرح حال بيمار و بخش پاياني بوده و به دانشجو در انجام موفق مصاحبه كمك مي كند.<br />
47
دانشجو قبل از شروع مصاحبه بايد با اين مدل آشنا بوده وآنرا در حين مصاحبه در اختيار داشته باشد<br />
ولي در حين انجام كار توجه او بايد معطوف به بيمار باشد واز نگاه كردن زياد به راهنما خودداري<br />
كند.<br />
.1<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
معارفه:<br />
در ابتدا دانشجو بايد خود را به بيمار معرفي كند و مطمئن شود كه آن شخص همان<br />
بيماري است كه قرار است با او مصاحبه كند.<br />
دانشجو بايد به بيماربگويد كه او يك دانشجوي سال دوم پزشكي است و اين اولين<br />
دوره ايست كه مستقيما با بيماران مصاحبه مي كند و اين مصاحبه بدين منظور است<br />
كه توانايي او در برخورد با بيماران افزايش يابد.<br />
رضايت و اعتماد بيمار براي مصاحبه جلب شود و به او گفته شود كه اطلاعاتي كه<br />
ميدهد تنها در اختيار ساير پزشكاني كه در ارتباط با او هستند قرار خواهد گرفت. در<br />
ضمن مدت مصاحبه نيز به وي گفته شود.<br />
به بيمار بگويد كه وظيفه او در آن روز اين است كه با يك بيمار مصاحبه كند، علت<br />
مراجعه او به آن مركز را دريابد و بياموزد كه چگونه اين كار را انجام دهد تا بيمار<br />
احساس راحتي داشته باشد.<br />
.2<br />
•<br />
•<br />
شرح حال بيمار:<br />
از بيمار علت مراجعه او به آن مركز سوال شود.<br />
»<br />
•<br />
•<br />
به بيمار بگويد كه مايل است داستان بيماري او را از آغاز بشنود: آيا ممكنست<br />
چگونگي شروع مشكلي كه باعث مراجعه شما به پزشك شده را تشريح كنيد و بگوييد<br />
در حال حاضر وضعيت بيماري شما چگونه است؟»<br />
با بيان عباراتي خود را علاقمند به صحبتهاي بيمار نشان داده و او را تشويق به ادامه<br />
سخنانش كند:« بعد چه اتفاقي افتاد؟ ميتوانيد بيشتر توضيح دهيد؟»<br />
»:<br />
»<br />
»<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
مطمئن شود كه تجربه بيمار از بيماريش را كشف كرده اين بيماري چه اثري روي<br />
زندگي شما داشته است؟» همچنين احساس بيمار از بيماريش ارزيابي شود.<br />
در مورد تجربه حضور در بيمارستان در بيماران بستري و اثرات آن بر زندگي ايشان<br />
سوال شود.<br />
وقتي بيمار داستان بيماريش را به اتمام رساند از او تشكر كرده و از او سوال كند آيا<br />
مي تواند چك كند كه سه مطلب زير را متوجه شده است:<br />
آيا مي توانم چك كنم كه همه نشانه ها و مشكلاتي كه شما در حال حاضر داريد و<br />
تمايل داريد در آن زمينه به شما كمك شود را متوجه شده ام؟»<br />
و سپس ايا ميتوانيد به من بگوييد چه چيزي بيشتر ذهن شما را مشغول كرده و<br />
باعث نگراني شما شده است ؟»<br />
48
»<br />
و انتظار داريد دكتر براي كمك به شما امروز چه كاري انجام دهد؟ و در صورت<br />
بستري بودن بيمار، تجربه بستري شدن شبيه چيست؟ چه چيزي باعث بهتر شدن اين<br />
تجربه بستري شما مي شود؟»<br />
•<br />
.3<br />
•<br />
•<br />
پايان:<br />
از بيمار سوال شود<br />
» :<br />
•<br />
آيا شما سوالي نداريد؟»<br />
سوال از بيمار در مورد چگونگي برقراري ارتباط در مصاحبه و نكات مثبت و منفي آن<br />
و گرفتن پسخوراند كمك كننده است.<br />
از بيمار صميمانه تشكر شود<br />
.<br />
پس از پايان مصاحبه دانشجو به همراه بيمار نزد facilitator بروند و گزارش كار به او ارائه شود.<br />
عوامل زير مي تواند باعث عدم همكاري بيمار و بازگو نكردن مشكلات شود:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
اعتقاد به اينكه نمي توان كاري انجام داد: گاهي بيمار تصور مي كند بيماري غير قابل درماني<br />
دارد به خصوص در مواردي كه پس از مراجعه به پزشكان متعدد مداوا نشده است. لذا فكر مي<br />
كند صحبت كردن در مورد اين مشكل اتلاف وقت است و ازآن پرهيز مي كند.<br />
عدم تمايل به اينكه احساساتي به نظر برسد.بيمار با بيان احساس واقعي خود به خصوص وقتي<br />
ناخوشايند و غير معمول باشد، ممكن است احساس حقارت و ضعف كند.<br />
اعتقاد به اينكه گفتن اين مسايل صحيح نيست. بعضي افراد تابوهايي دارند كه بيان آنها را حتي<br />
براي پزشكشان مشكل مي كند. بسته به فرهنگ هر جامعه اين تابوها متفاوت است. البته<br />
گاهي نيز فردي است. مسايل مربوط به امور جنسي يا بيماريهاي ناحيه تناسلي در اين دسته<br />
قرار مي گيرند.<br />
رفتار بلوك كننده پزشك: گاهي پزشك در شروع رابطه قادر به جلب اعتماد بيمار نيست يا در<br />
حين مصاحبه با رفتار يا گفتار خود موجب اختلال در مصاحبه مي شود. تعدادي از اين موارد در<br />
ادامه بحث آورده شده است.<br />
نگراني از آشكار شدن ترسش در مورد وضعيت سلامتيش. بيمار اين ترس را نشانه ضعف مي<br />
داند، لذا مايل نيست آشكار شود و بدين منظور از برقراري ارتباطي كه منجر به اين امر شود<br />
اجتناب ميكند.<br />
49
مصاحبه با زنان باردار<br />
دوره بارداري به خصوص اولين بارداري يك تجربه منحصر به فرد براي هر زن در طول زندگيش است.<br />
در طول اين دوران تغييرات جسماني و رواني متعددي در زنان رخ مي دهد و زندگي فردي و اجتماعي<br />
آنان دستخوش تغييرات زيادي مي شود. لذا درمصاحبه با اين زنان بايد علاوه بر سوالات و مواردي كه<br />
در بالا اشاره شد، بايد به موارد زير نيز توجه شود:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
اولين واكنش وي به بارداري پس از اطلاع از آن<br />
چگونگي تغييرات جسماني وي در مدت بارداري<br />
تغييرات فكري او در اين دوره<br />
در صورت شاغل بودن، اثر بارداري روي كار او<br />
طرز تفكر خانواده راجع به او پس از باردار شدن<br />
و به خصوص اثر بارداري روي همه خانواده<br />
چه حمايتهايي از طرف خانواده به خصوص شوهر، دوستان و محل كار صورت مي گيرد؟<br />
انتظار او از مراقبتهاي دوران بارداري چيست؟<br />
براي زايمانش چه برنامه اي دارد؟<br />
تجربه مراقبتهاي دوران بارداري چگونه بوده است؟<br />
در صورت انجام زايمان، تجربه وي از آن چگونه بوده است؟<br />
نظر او راجع به بارداري، زايمان و پرورش كودك چيست؟<br />
)<br />
•<br />
او راجع به بارداري، زايمان و پرورش كودك چه توصيه هايي از خانواده دريافت نموده است با<br />
توجه ويژه به انتظارات و تقاضاي جامعه )؟<br />
آيا نگراني و دغدغه اي نسبت به آينده دارد و چگونه از نظر رواني خود را با موضوع تطبيق داده<br />
است؟<br />
50
مصاحبه با سالمندان:<br />
در مصاحبه با سالمندان به موارد زير توجه شود:<br />
راهكارهاي ارتباطي كلامي و غير كلامي مناسب استفاده شود.<br />
1. در صورت نياز وضعيت شنوايي و بينايي بيمار تعيين شود.<br />
2. چراغها را روشن كنيد.<br />
3. شان و منزلت آنها حفظ شود.<br />
4. قبل از انجام هر كاري براي آنها توضيح دهيد.<br />
5. از راهكارهاي حمايتي زير استفاده شود:<br />
6. •<br />
•<br />
•<br />
•<br />
بيمار را به بيان احساسش تشويق كنيد.<br />
از مطرح كردن سوالاتي كه نياز به قضاوت دارندخود داري شود.<br />
صحت سخنان بيمار تاييد شود.<br />
مسئوليت شكست ارتباط به عهده گرفته شود.<br />
51
52<br />
•
....<br />
:<br />
جدول ثبت مصاحبه<br />
نكات. شامل چگونگي برقراري ارتباط<br />
مراحل مصاحبه<br />
معارفه. آيا خود را به روشني معرفي كرد؟ و كنترل<br />
كرد با چه كسي صحبت مي كند؟<br />
بيان زمينه مصاحبه. آيا خود را به عنوان دانشجوي<br />
پزشكي معرفي كرد و از بيمار اجازه مصاحبه<br />
گرفت؟<br />
جلب اعتماد بيمار. آيا به بيمار گفته شد اطلاعات<br />
وي در اختيار چه كساني قرار خواهد گرفت؟<br />
شرح وظايف. آيا هدف از مصاحبه توضيح داده شد؟<br />
گرفتن شرح حال. آيا ميتوانيد در مورد براي من توضيح دهيد؟<br />
علاقه مندي به سخنان بيمار و تشويق وي. بعد<br />
چه اتفاقي افتاد؟<br />
تجربيات بيمار و اثرات بيماري روي زندگي وي<br />
نشانه ها و مشكلات فعلي وي<br />
دغده ها و نگراني هاي بيمار<br />
انتظارات بيمار. چه كمكي نياز داريد؟<br />
خاتمه. تشكر و سوال در مورد چگونگي مصاحبه<br />
ارائه پسخوراند به همكاران در گروه<br />
ديدگاه بيماران<br />
مواردمثبت<br />
موارد منفي<br />
مواردي كه قابل تغيير است<br />
53
موقعي كه دانشجو خود مصاحبه گر است بهتر است از نوشتن عجولانه شرح حال خودداري نموده و تنها<br />
به نكات كليدي را يادداشت نمايد و بعد براي تكميل از آن استفاده نمايد. در مواقعي كه همگروهان وي<br />
مشغول مصاحبه هستند، دانشجو جدول ثبت مصاحبه را براي وي تكميل كند تا علاوه بر ثبت شرح حال<br />
، پسخوراند به همكار ارائه شود و نكات مثبت و منفي مصاحبه به وي گوشزد شود.<br />
پس از پايان مصاحبه با همگروهان تشكيل جلسه داده و تجربيات خود رامبادله كنند و براي ارائه گزارش<br />
كار به facilitator برنامه ريزي كنند. لازم به ذكر است كه تبادل اطلاعات به معناي نگارش مشترك<br />
گزارش نيست و هر دانشجو بايد گزارش خود را ارائه كند.<br />
در نهايت گزارش كار به استاد مربوطه ارائه خواهد شد هر دانشجو به طور خلاصه در 10-5 دقيقه يافته<br />
هاي خود را بيان مي كند و استاد بري آنها بيان مي كند كه چگونه بيماري ، زندگي بيمار مورد مصاحبه<br />
آنها را تحت تاثير قرار داده و عوامل فردي واجتماعي چگونه در شكل گيري بيماري نقش دارند.<br />
.<br />
مهارت گوش دادن<br />
اغلب مردم گمان مي كنند كه شنونده هاي خوبي هستند و آموختن مهارت گوش دادن براي آنها عجيب<br />
است؛ در حاليكه واقعيت اين است كه بسياري از ما خوب گوش نمي كنيم. بايد توجه داشت شنيدن با<br />
گوش دادن تفاوت دارد. شنيدن تنها بخشي از گوش دادن است و شخص درآن تنها به آنچه كه مايل<br />
است توجه مي كند و از بقيه گفته ها صرف نظر مي كند. شنيدن يك روند غير فعال است و گوش دادن<br />
يك روند پويا و فعال است كه نيازبه آموزش و كسب مهارت دارد. ما صداي والدين براي دعوت به شام،<br />
نجواي همكلاسي و يا صداي صوت داور در بازي را ميشنويم و اين با گوش دادن متفاوت است.<br />
در اينجا مقصود از گوش دادن، شنيدن با گوش سوم و سعي در فهم آنچه در فرد مصاحبه شونده مي<br />
گذرد با استفاده از گوش، چشم، احساس و فكراست. گوش دادن فعال مستلزم توجه به آنچه گفته شده<br />
كلامي و روشي كه براي گفتن استفاده شده غير كلامي مي باشد. با اين روش ميتوان اين توصيه را<br />
تحقق بخشيد:« به صحبتهاي بيمار گوش دهيد، تشخيص را به شما مي گويد».<br />
)<br />
(<br />
)<br />
(<br />
.1<br />
برقراري مهارت گوش دادن را مي توان به 4 بخش عمده تقسيم كرد:<br />
همراهي و برقراري ارتباط با بيمار : attending عبارتست از:<br />
:<br />
•<br />
برقراري ارتباط چشمي با فرد در فاصله اي مناسب اين ارتباط به صورت نگاه خيره و<br />
سرد نباشد بلكه توام با احساس و با تناوب باشد. ارتباط چشمي بايد بر حسب تحمل فرد<br />
مصاحبه شونده تنظيم شود. گاه بيمار از نگاه مصاحبه گر مي گريزد و نگاه خيره به او باعث<br />
قطع ارتباط مي شود و در مواقعي نگاه نكردن او را به منزله عدم توجه به سخنانش مي<br />
داند. مصاحبه گر بايد جايگاه بيماردر بين اين دو طيف را مشخص و مطابق آن ارتباط<br />
چشمي مناسب برقرار كند.<br />
54
...<br />
:<br />
استفاده از يك وضعيت طبيعي و مناسب: اين وضعيت بهتر است كمي خميده به جلو در<br />
يك وضعيت راحت و نه به صورت ايستاده و دست به سينه در مقابل بيمارباشد ؛ به<br />
طوريكه طرف مقابل متوجه علاقه و توجه مصاحبه كننده به سخنانش شود.<br />
تنظيم فاصله نشستن يا ايستادن با فرد مصاحبه شونده به طوريكه حريم شخصي او حفظ<br />
شده و احساس راحتي داشته باشد.<br />
تنظيم تون صدا به نحوي كه شايسته طرف مقابل باشد.<br />
استفاده از ايما و اشاره براي نشان دادن توجه و علاقه به سخنان بيمار. از حركات شديد و<br />
تند پرهيز شود.<br />
بازتاب دادن احساس. احساس طرف مقابل درك شود و مانند آينه با كلام يا به صورت غير<br />
كلامي مثل حالت چهره به طرف مقابل نشان داده شود.<br />
عدم هدايت شخص يا تغيير جهت سخنان او به طور مستقيم. در صورتيكه دانشجو<br />
قسمتي از سخنان بيمار را متوجه نشد يا خواستار تغيير مسير صحبت است از عباراتي مانند<br />
«من منظور شما را از متوجه نشدم ، من به دنبال اين موضوع نيستم استفاده نمايد.<br />
«<br />
استفاده از عبارات كلامي مرتبط با سخنان بيماربدون تفسير، سوال يا عنوان جديد، مانند:<br />
مي دانم منظور شما چيست، من آنچه به شما گذشته را درك ميكنم.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
.2 تفسير و : paraphrasing<br />
•<br />
•<br />
فهم دانشجو از سخنان بيمار را مورد آزمون قرار مي دهد و نشان مي دهد كه او به دنبال<br />
پيام اصلي در سخنان بيمار است. همچنين به روانتر شدن مصاحبه و به خصوص به شفاف<br />
شدن عبارات دوپهلو كمك مي كند.<br />
يك خلاصه دقيق و ساده از صحبتهاي اصلي بيمارارائه مي كند. هرگز از عبارت<br />
شنيدم كه شما گفتيد استفاده نشود زيرا مصاحبه را متوقف مي كند.<br />
»<br />
« ....<br />
من<br />
شفاف سازي : clarifying موارد مبهم مصاحبه را ابهام زدايي مي كند. شفاف سازي<br />
تفسيرمشكل نيست بلكه روشن سازي آن است. پس از اقرار به وجود ابهام با جمله بندي مجدد<br />
، تكرار يا توضيح سعي در رفع آن شود.<br />
.3<br />
.4<br />
•<br />
•<br />
•<br />
كنترل فهم مطالب<br />
: perceptual checking دانشجو با چند عبارت از بيمار سوال<br />
مي كند كه آيا برداشت او از سخنان بيمار درست بوده است:<br />
تفسير خود از شنيده ها را بيان كند.<br />
از بيمار به طور مستقيم در مورد صحت برداشت سوال شود.<br />
در صورت صحيح نبودن برداشت، از بيمار براي تصحيح آن كمك گرفته شود.<br />
55
.<br />
گوش دادن هميشه به راحتي ميسر نيست گاه موانعي از گوش دادن و درك پيام اصلي سخنان<br />
بيمار جلوگيري مي كنند. اين موانع به دو دسته داخلي و خارجي تقسيم مي شوند:<br />
•<br />
•<br />
موانع داخلي كه از داخل خود منشا مي گيرند عبارتند از: موانع رواني، عصبانيت ، اضطراب،<br />
خستگي و قضاوت زودرس.<br />
موانع خارجي كه در محيط بيرون ريشه دارند، عبارتند از: نداشتن تمركز در محيط، سر و<br />
صدا، فعاليت ديگران و راحت نبودن از نظر جسمي.<br />
56
براي افزايش مهارت گوش دادن موارد زير را رعايت شود:<br />
از قطع كردن صحبت طرف مقابل خود داري شود.<br />
پس از طرح سوال سكوت شود تا پاسخ را بشنود؛ تنها روي گوش دادن تمركز شود.<br />
بدون پيش داوري گوش دهد. پيش داوري آنچه را گوش داده مي شود تحريف مي كند.<br />
در گوش دادن سعي در يافتن اهداف، جزييات و نتيجه گيري داشته باشد.<br />
گوش دادن فعال، تفسير را نيز در بر مي گيرد.<br />
اشاره ضمني اغلب از آنچه گفته مي شود مهمتر است، پس به نا گفته ها نيز توجه شود.<br />
در فاصله بين جملات فكر شود.<br />
قبل از بيان جملات، خوب آنها را تجزيه و تحليل كند.<br />
با كنش خود نشان دهد كه گوش مي كند.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
57
استفاده از موارد زير باعث عدم پذيرش ارتباط از سوي مصاحبه شونده و مخدوش شدن مصاحبه مي<br />
شود:<br />
دستور دادن، جهت دادن و برخورد آمرانه<br />
هشدار دادن، متنبه كردن و تهديد كردن<br />
پند و اندرز دادن، نتيجه اخلاقي گرفتن<br />
التماس كردن<br />
توصيه كردن و پيشنهاد راه حل<br />
قضاوت كردن، متهم كردن و انتقاد كردن<br />
مقايسه كردن<br />
ترغيب كردن، خطابه و يا بحث كردن<br />
تمجيد، چاپلوسي و پسند كردن<br />
اسم گذاشتن، مسخره و استهزاء<br />
تفسير، تجزيه و تحليل و تشخيص گذاري<br />
اطمينان دادن، دلداري دادن، حمايت كردن<br />
كاوش و بازجويي كردن<br />
منحرف و گيج كردن<br />
رفتار نامناسب مانند: خميازه كشيدن، كارهاي بيهوده، خيره شدن به بيرون از اطاق و...<br />
در حين شنيدن صحبتهاي مصاحبه شونده در فكر پاسخ دادن به او باشد<br />
خواندن فكر بيمار: پيش خود فكر كند مي داند مصاحبه شونده چه مي خواهد بگويد.<br />
: فيلتر كردن<br />
گوش دادن به بعضي صحبتهاي بيمار و گوش ندادن به بعضي ديگر<br />
عدم تمركز كافي و در فكر فرو رفتن حين مصاحبه<br />
از خط خارج شدن و تغيير ناگهاني مسير مصاحبه<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
58
الف : تاريخچه اي مختصر از سير تحول بيمارستانها در جهان<br />
از زمانهاي قديم هر فرد براي خلاصي همسايه خويش از درد و رنج آماده و عرضه نمودن معالجات و<br />
خدمات مورد نظر خود بوده، به تدريج با پيشرفت تمدن از خود به فاميل و از فاميل به اجتماع و به<br />
صورت متشكل مسئوليت مورد نظر را به عهده گرفته شد. اگر اجتماعي تغيير كرده، طبيعت بشري تغيير<br />
نيافته وتنها همين عواطف و احساس مسئوليت اساسي بوده است كه مردم قديم را هدايت نموده تا براي<br />
بيماران و آسيب ديدگان بيمارستان بنا نمايند.<br />
در اينجا به تغيير و تحولات بيمارستانها در اعصار مختلف به صورت مختصري مي<br />
پردازيم.<br />
دو كشور قديم و متمدن مصروهند، داراي بيمارستان بوده اند. در ادبيات هند آمده است كه 6 قرن قبل از<br />
ميلاد بودا براي هر ده قريه يك پزشك تعيين مي نمود، و بيمارستان براي افراد فقير نيز بنا ميكرد. پسر<br />
وي به نام اوپاتيسو(Vpatiso) محلي براي پناه بيماران و زنان باردارساخت و اين عمل بعدا سرمشق<br />
فدائيان بودا گرديد.<br />
در جزيره ميلان در سال 437 قبل از ميلاد نيز بيمارستانهايي بوده است كه خدمت ارائه مي كردند.<br />
در هند بوسيله شاه آسكا (Asoka) در سالهاي بين قبل از ميلاد 18 بيمارستان كه داراي<br />
بعضي از مشخصات بيمارستانهاي جديد بوده اند ساخته شده بود. در اين بيمارستانها به پرستاران اكيدا<br />
توصيه ميشدكه در نظافت و پاكيزگي خود نهايت دقت را رعايت كنند، به بيماران ميوه جات و سبزيهاي<br />
تازه بدهند و داروي مناسب براي آنان تهيه نمايند و سفارش هاي آنان در حد امكان انجام شود.<br />
بقول گارنسين(Garrison) پزشكهاي بيمارستان در امر جراحي بسيار ماهر و غير از زخم بندي به<br />
تمام اعمال آن وارد بودند، هر روز وسايل حمامشان فراهم مو و ناخن هاي آنها هميشه كوتاه و لباس<br />
آنان سفيد بود.<br />
از طرف ديگر اين حقيقت كه پزشكان معمولا از طبقه كشيش ها بوده اند نشان ميدهد كه قبل از<br />
يونانيان مردم خردمند آن زمان همين روحانيون بوده اند، البته علم و سحر از هم مجزا نبوده اند و براي<br />
معالجه بيماران تواما بكار مي رفتند.<br />
در اوايل تمدن يونانيها و رومي ها محل معاينه و معالجه بيماران همان معابد بود و عمليات طبي فقط<br />
بوسيله معالجات متداول صوفيانه و خرافات انجام مي گرفته است چون به عقيده آنان مار حيوان مقدسي<br />
بود و در معالجه بيماران نقش مهمي به عهده داشت براي نمونه جهت بهبود زخم زبان افعي بكار<br />
ميبردند از الهامات روحي در اين دوره استفاده ميشد و آخرين مرحله بوسيله جراحي بوده است. با اين<br />
وجود معابد يوناني راه را براي بيمارستانهاي جديد فعلي باز نمود زيرا معابد و بيمارستانها براي بيماران<br />
بهترين پناه بودند.<br />
بقراط در سال 460 قبل از ميلاد متولد و وي بعد ها به مقام پزشكي رسيد و فرضيه هاي طبي اين<br />
دانشمند شباهت زيادي با فرضيه هاي پزشكي جديد دارد، درباره بيماريهاي غش، سل ، مالاريا، زخم<br />
معده بحث و تشريح زيادي نموده است و از تمام بيماران خويش يادداشت هاي كلينيكي مفصلي برداشته<br />
است.<br />
(گارنيس) درباره پيشرفت هاي پدر طب چنين مي نويسد( آنچه را يك مرد نابغه در مورد طب داخلي<br />
بدون ابزار و آلات طبي و فقط به كمك فكر و هوش سرشار خودميتواند استنباط كند. بقراط به منتهي<br />
(273-232)<br />
59
درجه خود رساند و شرح و توضيحات وي در امراض مختلف گواه اين مدعا و بهترين نمونه براي اطباء<br />
امروزي است.)<br />
بقراط علم پزشكي را مبتني بر حقيقت نمود و همين امر باعث شد كه علم پزشكي مبتني بر عقل<br />
و منطق باشد.<br />
به تدريج معابد به صورت بيمارستانها در آمد گرچه معالجات اصلي روي پرهيز وامساك بود و اين نظريه<br />
در قرن اول ميلادي بوسيله "Celsus" و در سال 160 بعد از ميلاد بوسيله جالينوس<br />
تقويت يافت. در اين دوره انديشه و روح طب و پزشكي بيشتر از 15 قرن ديگر به طب امروز شباهت<br />
داشت.<br />
بوسيله حضرت مسيح(ع) الهام شده بود و عواطف شفقت و محبت از انگيزه هائيست كه موجب تاسيس<br />
بيمارستان گرديده و با پيشرفت مسحيت بيمارستان قسمت لاينفكي از كليساشد.<br />
يكي از روساي ممتاز و معروف رومي موسوم به"Fabiola" در سال 390 ميلادي بيمارستان بزرگي در<br />
روم بنا و اهداء نمود. درادس(اورفه كنوني) "Edessa" و بيمارستانهاي بزرگ ديگري بوسيله عيسويان<br />
بنا گرديد. تا سال 500 ميلادي در تمام شهرهاي بزرگ روم بيمارستانهاي بزرگي بنا گرديد، كه در آنها با<br />
ملاطفت ومهرباني خاصي از بيماران پرستاري مي نمودند ولي متاسفانه دستورهايي كه بوسيله بقراط<br />
حكيم و جالينوس غالبا داده شده بود براي معالجه و مداواي بيماران بكار نمي رفت زيرا دو طبيب مزبور<br />
را كافر مي دانستند و خودشان غالبا بوسيله سحر و جادو وتصوف به معالجه مي پرداختند.<br />
"Galen"<br />
بيمارستانهاي مسلمين<br />
مسلمين همانند عيسيويان در مراقبت از بيماران علاقه مفرطي نشان مي دادند.آنها در بغداد، قاهره،<br />
دمشق، قونيه و شهرهاي زياد ديگري بيمارستانهاي متعددي با وسايل وتجهيزاتي عالي فراهم نمودند.<br />
هارون الرشيد كه در سالهاي بين 786-809 م خلافت بغداد را به عهده داشت فوق العاده به تندرستي<br />
قلب خويش علاقمند بود به همين جهت بيمارستانهاي متعددي ساخته و حقوق پزشكان را خودش مي<br />
پرداخت و بيماران در اين بيمارستانها بطور مجاني و رايگان معالجه ميشوند.<br />
محمد زكرياي رازي كه در (850-923)م در ايران مي زيسته است در عمل جراحي فوق العاده مهارت<br />
داشته و اولين كسي بوده كه براي بخيه روده گوسفند را بكار برده و براي پاك نمودن جراحت از الكل<br />
استفاده مي نموده است، نوشته هاي اين حكيم دانشمند درباره آبله و سرخك عاقلانه ترين و منطقي<br />
ترين روش شناخت اين دو بيماري مي باشد.<br />
ترقي طب مسلمين تا قرن 15 م ادامه داشت، پزشكان مسلمان به طرز استفاده از داروهاي بيهوشي<br />
آشنايي كامل داشتند و نسبت به تقلب در دارو نهايت احتياط مي نمودند و تعداد زيادي از داروهاي ديگر<br />
را هم كشف كردند، پس از اينكه علم طب بين مسلمين از ترقي و رونق قبلي خود افتاد، هنوز به ارزش<br />
داروهاي آنان لطمه اي وارد نيامده بود. نكته جالب اين است كه مسلمانان سال قبل از اروپائيان مسلمين<br />
براي بيماران رواني خود تيمارستان داشتند.<br />
تاريخ بيمارستان ها در ايران و سرزمينهاي شرق اسلامي<br />
مقدمتا بايد دانست اولين محلي كه در اسلام مي توان بدانه نام درمانگاه و يا محل پرستاري بيماران و<br />
زخم خوردگان را نهاده در صدر اسلام در زمان پيامبر اكرم (ص) بود.« توضيح اينكه در جنگ خندق<br />
60
سعدبن معاذ تيري خورد كه به امر رسول خدا (ص) در جنب مسجدالحرام چادري بر پا كردند و سعد را در<br />
آن چادر (خيمه) كه متعلق به رفيده ويكي از زنان پرستار و براي مجروحين برپا شده بود قرار دادند تا<br />
نزديك مسجدالحرام باشد و پيامبر اكرم (ص) بتواند از سعد عيادت فرمايد».<br />
در اينجا بي مناسبت نيست از بعضي منابع تحولات و پيشرفت هاي بيمارستانهاي اسلامي رايادآور شويم.<br />
جرجي زيدان در اين باره مي نويسد«بيمارستاهاي اسلامي آن روز، همه در كمال نظم و ترتيب اداره<br />
ميشد وبدون توجه مليت ومذهب و شغل همه بيماران با نهايت دقت معالجه ميشدند و هر مرضي سالن<br />
يا سالنهاي مخصوصي داشت، طب و داروسازي در همان محل تدريس مي شد و شاگردان علاوه بر<br />
تحصيل علمي، تمرين عملي نيز داشتند. مسلمانان، بيمارستانهاي سيار(مثل امروز) نيز دائر كرده بودند و<br />
با شتر و قاطر آن را به اين طرف و آن طرف مي بردند، از آن جمله اردوي سلطان محمود سلجوقي<br />
بيمارستاني بود كه چهل شتر آن را حمل مي كردند».<br />
دكتر گوستاولوبون درباره كيفيت بيمارستانهاي اسلامي چنين مي نويسد:« بيمارستانهاي مسلمين موافق<br />
اصول حفظ الصحه و بهداشت بنا شده و از بيمارستانهاي امروز اروپا بهتر بوده است زمانيكه به محمد<br />
زكرياي رازي دستور داده شده كه بهترين نقطه بغداد را از حيث آب و هواي براي بناي بيمارستان<br />
انتخاب نمايد، او براي اين منظور امتحاني كه به عمل آورد كه محققين امراض واگير دار امروز هم آن<br />
را تصديق دارند، او نقاط مختلفه شهر را در نظر گرفت و درهر نقطه اي قطعه گوشتي را آويزان كرد و آن<br />
نقطه اي كه گوشت ديرتر در آن عفونت برداشت، اجازه داد كه بيمارستان را در همان نقطه بنا كنند....<br />
مسلمين مانند امروز، براي بعضي بيماريهاي خاص و براي بيماران رواني بيمارستانهاي مخصوصي<br />
تاسيس كرده بودند و داروخانه هايي بطور مجاني دارو در اختيار بيماران قرار ميدادند و براي نقاطي كه<br />
ساخت بيمارستان در آن نقاط ميسر نبود، اطباء را در اوقات مخصوص با دوا و ساير وسايل لازم به آن<br />
جاها مي فرستادند».<br />
بيمارستانهاي قرون وسطائي<br />
در قرن وسطي بيمارستانها تحت نفوذ كامل مذهب بوده و بيشتر به صورت بنگاههاي مذهبي اداره ميشد<br />
تا پزشكي دراين دوره عمل جراحي و شكافتن شكم مريض ، توهيني به مقدمات مذهبي بشمار ميرفت و<br />
معتقد بودند كه جسم انساني به صورت خداوندي آفريده شده و لذا به روح بايد كمك كرد نه جسم، بر<br />
اين اساس پرستاران و پزشكان را بيشتر مجبور به مراعات خصائل اخلاقي و انضباط هاي سخت مي<br />
نمودند و تعاليم حضرت مسيح (ع) را به آنها مي آموختند، مذهب در اين دوره مهمترين عامل تاسيس<br />
بيمارستانها محسوب مي شد، چون عيسويت در اروپا به ترقي مي گذارد، نهضتي براي تاسيس<br />
بيمارستانها كه از قرن نهم شروع شده بود به وجود آمد. در اين دوره بود كه موسسات مخصوصي را به<br />
اسم "Hospita" بنا ميكردند تا در اين موسسات مسافرين به استراحت و آسايش بپردازند و نيز<br />
درمانگاههاي مجاور كليسا ها بنا ميكردند و در آنجا غذا تهيه مي شد و پناه مناسب و خوبي براي<br />
مسافرين و زائرين بود.<br />
با انتشار بيماري جذام در قرن 12و 13 ميلادي بيمارستانهايي بنام خانه لازار( ايلعازر: نام فقيري با<br />
بيماري جذام كه در انجيل لوقا از آن سخن گفته شده است) به تعداد زياد در شهرها بنا شد، از اين حيث<br />
61
اين خانه ها به ساير بيمارستانها كمك مي كردند، خانه هاي مذكور معمولا خارج از شهرها ساخته مي<br />
شدند وهدف دور نگهداشتن بيماران از اشخاص سالم بود.<br />
هتل ديو در پاريس كه از بهترين بيمارستانهاي قرون وسطي مي باشد در قرن 13 ساخته شد و براي<br />
بيماران به نسبت شدت امراض 4 سالن بزرگ داشت، آب گرم، براي حمام بيماران بكار برده ميشد ولي<br />
به منظور از استحمام، پاكيزگي نبود، بلكه تصور مي نمودند اين عمل براي درمان مريض موثر است.<br />
تشكيلات بيمارستان شبيه بيمارستانهاي كنوني بوده، هر قسمت رئيس مخصوصي داشته يكي از<br />
كاركنان مامور خريد غذا ديگري مامور خريد دارو و يكي از خواهران نيز عهده دار رختشويخانه بود و هر<br />
سال دو نوبت هيئت مديره بيمارستان بازرسي كاملي از بخش هاي مختلف به عمل مي آورند. اين<br />
موسسه محلي براي پختن نان و همچنين مزرعه كوچكي براي تهيه سبزيجات داشته است.<br />
دوران ظلمت بيمارستانها<br />
براساس شواهد تاريخي تمام بيمارستانهاي دوره قرون وسطي همانند هتل ديو نبوده، در بيمارستانهاي<br />
ديگر بدون در نظر گرفتن نوع مرض و شدت آن تمام بيماران را با هم بستري مي كردند. اغلب اتفاق<br />
افتاده بيماري كه مرض حاد مسري داشته دركنار مريضي كه بيماري اش ساده بود قرار مي دادند و در<br />
نتيجه امراض ساير بيماران به سرعت به ديگران سرايت مي كرد، چه بسا مريضي صبح از خواب بيدار<br />
مي شد، جسد بيماري را كنار خويش مشاهده مي نمود.<br />
تغيير بنياني كه در طرز مداواي مريض در بيمارستان داده شد(سال از زماني آغاز شد كه<br />
دستوري از طرف كليسا صادر شد مبني بر اينكه عملي كه منتج به جراحت و خروج خون مي شود<br />
نبايستي در بيمارستان اجراء شود تنها كشيش ها و اعضاء كليسا مجاز بودند كه در تعليم وتربيت دخالت<br />
نمايند، بنابراين به جز اطباء غير مجاز تنها كشيش ها بودند كه حق طبابت داشتند، معمولا كشيش ها<br />
اجازه اخذ حق معاينه و يا مخارج ديگر بيمار را نداشتند و بارها از طرف كليسا دستورهايي صادر ميشد كه<br />
تا اندازه اي كشيش ها را از اين عمل منع مي نمود و اين امر باعث شد كه شغل پزشكي در جامعه كاري<br />
دون و پست جلوه داده شود. در مورد تشريح ،كليسا ها با قدرت و نفوذي كه در آن موقع داشتند با شدت<br />
از اين عمل جلوگيري مي نمودند، عده معدودي از كشيش ها كه داراي نسخه هاي از بقراط حكيم بودند<br />
پنهاني از روي دستورهاي و ي عمل مي كردند و اين كمك بزرگي براي بيماران بوده در اينجا لازمست<br />
بدانيد با وجود آن كه اروپا از حيث بيمارستان در تاريكي محض به سر مي برد در سالهاي 1276 –م در<br />
شهر قاهره بيمارستاني به نام «منصور خليفه» (بيمارستان منصوري) ساخته شد كه از حيث تجهيزات<br />
قابل مقايسه با بيمارستان هاي اروپائي نبود، اطاق مخصوصي در بيمارستان براي امراض سخت<br />
اختصاص داده شده بود درمانگاه به كلي از بيمارستان جدا بود. آشپزخانه هاي جداگانه اي با رژيم غذائي<br />
منظم براي بيماران مختلف برقرار بود و اشخاص مخصوصي بودند كه براي كسانيكه به بيماري بي<br />
خوابي مبتلا بودند قصه نقل مي كردند و از هر حيث وسايل رفاه حال بيماراني كه در مرحله بهبود بودند<br />
فراهم مي نمودند و هر مريضي پس ا زشفا يافتن در زمان ترخيص مبلغي به عنوان چند روز استراحت<br />
دريافت مي نمود.<br />
1163 م)<br />
62
بيمارستانها در دوران رنسانس<br />
در اواخر قرن 14 ميلادي كه مردم اروپا ارزش علم و تحصيل را دريافتند، ضرورت ايجاد بيمارستانها با<br />
طبيباني حاذق احساس ميشد لذا تاسيس بيمارستان در سر لوحه امور قرار گرفت و پس از مدتي داروهاي<br />
جديد كشف شد ، تشريح پس از مرگ متداول گرديد و نوشته هاي طب قديم چاپ و در دسترس قرار<br />
گرفت.<br />
در قرن 16 م بيمارستانها سير قهقرائي داشتند، چون بيماستانهايي كه وابسته به كليساهاي كاتوليك<br />
بودند از طرف دربار ضبط شد و هانري شاه انگلستان دستور داد كه اين قبيل بيمارستانها بايستي براي<br />
عموم مردم باشند وگرنه منحل گردد. پس از انحلال اين بيمارستانها بيماران در خيابانهاي شهر سرگردان<br />
شدند و وضع به قدري رقت بار شد كه اهالي لندن از شاه تقاضا كردند جهت پرستاري از بيماران تعدادي<br />
از بيمارستانها به آنان واگذار شود و همچنين تقاضاي كمك و مساعدت مالي از شاه نمودند. پادشاه نسبت<br />
به اين درخواست موافقت نموده و حتي جراح سلطنتي به اسم Thomas Vicary را براي سرپرستي<br />
اين بيمارستانهاگماشت.<br />
بيماستانهاي قرن 18 ميلادي<br />
قرن 18 م را مي توان دوره شكوفايي بيمارستانها ناميد، در ابتدا قرن مذكور نهضت پيشرفت كند و<br />
بطيني بود زيرا فقرو بيچارگي هنوز بر اغلب ممالك اروپا حكمفرما بود.<br />
در دوره اليزابت(ملكه انگلستان) يعني دوره اينكه مردم گرايش به ماديت داشتند و به امور فرهنگي و<br />
اجتماعي كمتر توجه ميشد خرابي و فساد در مريض خانه ها به همان صورت كه از دوره هاي هانري<br />
سوم شروع شده بود ادامه يافت و به اين ترتيب تا نيمه م قرن اقدام موثري براي افتتاح و<br />
پيشرفت بيمارستانها به عمل نيامد.<br />
چند سال بعد در سال( )يك زن نجيب زاده به نام Jeanne Mance كه از لذائذ دنيوي دست<br />
كشيده و به امور مذهبي پرداخته بود.اولين بيمارستان دركشورهاي متحده آمريكا در شهر مانهاتان بنا شد<br />
كه در سال 1663 م جهت مداواي سربازان مجروح فعاليت داشته است. در سال 1769 م جمعيت شهر<br />
نيويورك متجاوز از 300 هزار نفر بوده است اما فاقد بيمارستان بود، لذا در سال 1771 م گروهي گرد هم<br />
جمع شده و با رهبري«جونز» اجازه تاسيس ساختمان بيمارستان را اخذ نمودند ، و در بهترين نقطه<br />
نيويورك زميني تهيه و بيمارستان را بنا كردند واين ساختمان در زمان مذكور نمونه بوده و هر اطاق<br />
گنجايش حداكثر 7 مريض را داشته و وضع تهويه و تجهيزات آن در آن موقع خوب بود. پس از اتمام<br />
ساختمان در داخل آن آتش سوزي شد و بخشي زيادي از آن از بين رفت كه بعدا ترميم شد.در سال<br />
چند بيمارستان مهم مانند بيمارستان براي بيماريهاي مغزي در بالتيمور<br />
محلي كه فعلاHospital John Hopkins قرار گرفته است واقع شده بود ساخته شده است.<br />
عليرغم اينكه تعداد زيادي بيمارستان در قرن 19 م ايجاد شد، ولي باز دوره تاريك بيمارستانها به شمار<br />
مي رود، گرچه در اين دوره جراحان بواسطه آشنايي با تشريح قادر به جراحي هاي كوچك و معمولي<br />
بودند ولي تفاوت اصلي با قرون وسطي اين بودكه در قرون وسطي معتقد به عفونت بوده و محل زخم را<br />
، حتي با شراب مي شستند تا موجب عفونت نگردد ولي در اين دوره جراحان معتقد بودند كه لازمه<br />
"Baltimore" در<br />
19<br />
:<br />
1644 م<br />
1773 م<br />
63
معالجه جراحت و زخم،چرك و فساد است. لذا سعي مي نمودند با وسايلي ايجاد چرك و فساد نمايند،<br />
روي اين اصل بوي چرك و فساد در بيمارستانها باعث ميشد كه ملاقات كنندگان براي حس نكردن<br />
بوي نامطبوع به عطريات متوسل شوند. لباس جراحان ماهها و حتي سالها تميز نمي شد، ملافه هاي<br />
بيمارستان مورد استفاده انواع بيماران قرار مي گرفت، بدون آنكه رعايت اصول بهداشتي گردد خونريزي و<br />
تعضن در بيمارستانها متداول بود و روي اين عمل خطا حدود از بيماران در هنگام عمل جراحي تلف<br />
مي شدند.<br />
%90<br />
دوره تجديد بيمارستانها در اواخر قرن 19 ميلادي<br />
%20<br />
%40<br />
فلورانس تايتينگل در سال1854 م درموقع جنگ كريمه فرصتي جهت فعاليت يافت، زيرا مسئولين كشور<br />
انگلستان با دريافت گزارش هايي كه حاكي از اوضاع ناهنجار زخميها ومجروحين جنگي بود، متاسف و<br />
ناراحت بودند، لذا فلورانس تايتينگل جهت كفايت اين امر انتخاب شد. وي باهمت كم نظيري نظم و<br />
بهداشت را برقرار نمود و در بيمارستان رختشويخانه و انبارهايي براي خواروبار و لوازم ضروري ايجاد كرد،<br />
وي اغلب مخارج را شخصا متقبل مي گرديد و در نتيجه كار و تلاش وي ميزان مرگ و مير از حدود<br />
به كاهش يافت.<br />
وي در حقيقت مديري لايق در امور بيمارستاني بود كه بعدها امور اداري خود را با منظم نمودن طرح<br />
مهندسي بهداشت در يك بيمارستان نظامي جديد توسعه داد.<br />
پيشرفت هاي پزشكي در قرن بيستم<br />
بسط و توسعه بيمارستانها در قرن بيستم بسيار وسيع بود، چنانكه در هيچ يك از دوران گذشته چنين<br />
پيشرفتي صورت گرفته بود. در اوايل سال Gowland Hopkins تحقيقاتي را در مورد<br />
ويتامين ها شروع كرد. دو سال بعد دانشمند ديگري به نام Finlay نتايجي را بوسيله يك رژيم كمبود<br />
ويتامين حاصل نمود. در سال1922 م كشف انسولين بوسيله بانتينگ Banting و مطالعات كم خوني<br />
بوسيله و دو دانشمند ديگر دنبال شد كشف عصاره جگر نيز از جمله كشفياتي بود كه<br />
كمك زيادي به علم تغذيه نمود براساس نتايج مذكور دو بخش جديد بيمارستاني به نام كلينيك<br />
متابوليسم و بخش رژيم غذايي در بيمارستانها ايجاد شد.<br />
حاصل اين امكانات تشخيصي تداوي تسخير بيماريهايي است كه سابقا غير علاج تصور مي شوند كه اين<br />
امر به نوبه خود باعث افزايش اعتماد عمومي مردم به بيمارستانها شد. ديگر از صفات مميزه اين قرن<br />
توسعه سريع امر آموزش پرستاري مي باشد.<br />
يكي از عوامل موثر توجه به مديريت امور بيمارستانها فعاليت هاي انجمن نظار<br />
است كه در سال<br />
تاسيس شد و باعث اعتلا حرفه مديريت بيمارستاني در مراكز بهداشتي ودرماني گرديد. اين انجمن پس<br />
از مدت زماني به نام «انجمن بيمارستانهاي آمريكا» تغيير نام يافت و از سال 1910 م جلساتي براي<br />
مديران و هيات امناء بيمارستانها ترتيب داده و در مجامع سالانه مطبوعات و كتابخانه فعاليت هايي جهت<br />
اشاعه اين حرفه به عمل آورده است. مساعي اين انجمن ها مخصوصا درمعيار<br />
سازيStandardization وسايل وتجهيزات بيمارستانها و همچنين پيشرفت اتخاذ روش هاي موثر<br />
1899 م<br />
1906 م<br />
Whipple<br />
بيمارستانها"intendents "Association of Hospital super<br />
64
بيمارستاني بسيار پر ارزش مي باشد. هيات پزشكي اخلاقي و منظم و صالح در بيمارستان وايجاد سوابق<br />
صحيح و مستند و كامل از بيماران و بالاخره تامين وسايل تشخيص و درمان مناسب در بيمارستانها<br />
موردنظر انجمن مذكور مي باشد.<br />
اما خوشبختانه اين شرايط غير رضايت بخش منجر به اين گرديده كه موسسات مذكور بيشتر وضع خود<br />
را مورد مداقه و تجزيه و تحليل قرار دهند.<br />
65
تعريف بيمارستان<br />
بيمارستان واحدي است كه حداقل داراي 15 تخت با تجهيزات و خدمات عمومي پزشكي لازم و حداقل<br />
دو بخش داخلي و جراحي همراه با گروه پزشكان متخصص باشد.<br />
وظايف بيمارستان<br />
بيمارستان داراي چهار وظيفه عمده مي باشد اين وظايف عبارتند از:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
پذيرش و درمان سريع بيماران<br />
مشاركت در سلامت جامعه<br />
انجام فعاليت هاي پژوهشي<br />
آموزش علوم پزشكي<br />
بيمارستان ها را از نظر وظايف، مالكيت به دو گروه تقسيم بندي مي شوند.<br />
الف- انواع بيمارستان بر حسب وظيفه<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
بيمارستان عمومي<br />
بيمارستان عمومي<br />
بيمارستان تخصصي<br />
بيمارستان آموزشي<br />
بيمارستان صحرائي<br />
بيمارستان عمومي حداقل داراي چهار بخش داخلي، اطفال، جراحي عمومي و جراحي زنان و متخصص<br />
بيهوشي است. در حال حاضر تعداد 588 بيمارستان عمومي در كشور وجود دارد كه تحت<br />
پوشش دانشگاه هاي علوم پزشكي كشور مي باشد.<br />
(%63)368<br />
بيمارستان تخصصي<br />
اين بيمارستان ها يا از تجمع چند تخصص مختلف تشكيل شده اند و يا اينكه مختص بيماري هاي يك<br />
گروه سني، جنسي يا يك گروه خاص از بيماري ها هستند.<br />
مانند بيماري هاي كودكان (مفيد)<br />
رواني (رازي)<br />
زنان (مهديه)<br />
قلب (شهيد رجائي)<br />
ارتوپدي(اختر)<br />
چشم (فارابي)<br />
ريه (مسيح دانشوري)<br />
66
بيمارستان آموزشي<br />
در اين بيمارستان ها ضمن ارايه خدمات درماني به تربيت نيروي انساني گروه پزشكي پرداخته مي شود.<br />
البته بايد در نظر داشت كه ممكن است بعضي از بخش هاي يك بيمارستان آموزشي به تربيت نيروي<br />
انساني نپردازد و بالعكس در خيلي از بيمارستان هاي غير آموزشي بخصوص در شهرستانها برنامه هاي<br />
آموزشي براي تربيت نيروي انساني بخصوص براي رشته هاي مقاطع كارشناسي و كارداني اجرا مي شود.<br />
بيمارستان صحرائي<br />
بيمارستان صحرائي بنا به ضرورت و در مواقع بروز حوداث طبيعي و جنگ به منظور درمان سريع<br />
مصدومين در مناطق حادثه ديده به فوريت ايجاد مي گردد و پس از رفع ضرورت برچيده مي شود.<br />
ب- انواع بيمارستان بر حسب مالكيت<br />
•<br />
•<br />
بيمارستان دولتي<br />
بيمارستان خصوصي، تعداد 123 بيمارستان خصوصي وجود دارد كه<br />
بيمارستان عمومي و تنها بيمارستان تخصصي است.<br />
(%92)113<br />
(%8)10<br />
•<br />
بيمارستان خيريه<br />
آن<br />
واحد هاي بيمارستان<br />
-3<br />
بيمارستان ها براي انجام وظايف خود داراي ساختار مشخصي هستند. در اين نوشته واحد هاي بيمارستان<br />
به دو دسته بزرگ واحد هاي ارائه كننده خدمات سلامت و پشتيباني تقسيم شده است.<br />
الف- واحد هاي ارائه خدمات سلامت<br />
1- اورژانس<br />
2- تحت نظر<br />
درمانگاه هاي تخصصي و واحد هاي كمكي ضميمه اطاق گچ گيري، نوار قلبي، شنوائي<br />
سنجي، اكوكارديوگرافي، برونكوسكوپي، اندوسكوپي، اسپيرومتري، دانسيتومتري،<br />
الكتروانسفالوگرافي و<br />
واحد هاي تشخيصي<br />
الف- آزمايشگاه<br />
هماتولوژي<br />
بيوشيمي<br />
ميكروبيولوژي<br />
پارازيتولوژي (انگل شناسي)<br />
)<br />
(......<br />
(EEG)<br />
-4<br />
67
ب- راديولوژي<br />
X-Ray<br />
سونوگرافي<br />
Ct-Scan<br />
MRI<br />
-5<br />
ج- پاتولوژي<br />
بخش هاي بستري شامل:<br />
گروه داخلي (داخلي عمومي، قلب و عروق، ريه، غدد، روماتولوژي، كليه،گوارش، خون)، مغز<br />
و اعصاب، پوست عفوني، كودكان(نوزادان)، روانپزشكي، اورژانس و مسمومين، گروه<br />
جراحي(جراحي عمومي، جراحي اعصاب، اورتوپدي، ارولوژي، چشم، گوش و گلو و بيني،<br />
زنان و زايمان، جراحي قلب، جراحي عروق و پيوند)<br />
اطاق عمل<br />
بخش مراقبت هاي قلبي<br />
بخش مراقبت هاي ويژه بالغين<br />
بخش مراقبت هاي ويژه نوزادان<br />
فيزيوتراپي، راديوتراپي، دندانپزشكي<br />
(CCU) Coronary Care Unit<br />
(ICU) Intensive Care Unit<br />
(NICU) Neonatal Intensive Care Unit<br />
-6<br />
-7<br />
-8<br />
-9<br />
10- ساير:<br />
ب- واحد هاي اداري- پشتيباني<br />
پذيرش<br />
ترخيص<br />
آمار<br />
مدارك پزشكي<br />
بايگاني پزشكي<br />
مددكاري اجتماعي<br />
واحد استريليزاسيون<br />
داروخانه<br />
كتابخانه<br />
حسابداري<br />
خدمات<br />
تداركات<br />
آشپزخانه<br />
تاسيسات<br />
دفع زباله و تصفيه فاضلاب<br />
خياطي<br />
رختشويخانه<br />
(CSR) Central sterilization room<br />
68
فرآيند و گردش كار در بيمارستان<br />
بيمارستان به عنوان يك سيستم داراي سه مرحله ورودي، فرآيند عمليات و خروجي است. جدول زير اين<br />
سه مرحله را نشان مي دهد.<br />
ورود به بيمارستان(پذيرش (<br />
الف- به عنوان بيمار<br />
مراجعه به درمانگاه هاي بيمارستان<br />
مراجعه به اورژانس<br />
مراجعه مجدد براي پيگيري بيماري<br />
قبلي<br />
ارجاع از مراجع خارج از بيمارستان<br />
فرآيند<br />
اقدامات تشخيصي درماني<br />
سرپائي<br />
خروج از<br />
بيمارستان(ترخيص (<br />
خروج با دستورات داروئي، غذائي و<br />
رفتاري<br />
ارجاع به پزشك يا بيمارستان<br />
ديگر<br />
مراجعه به درمانگاه هاي بيمارستان<br />
مراجعه به اورژانس<br />
مراجعه مجدد براي پيگيري بيماري<br />
قبلي<br />
ارجاع از مراجع خارج از بيمارستان<br />
بستري در بخش هاي<br />
بيمارستان<br />
بهبودي<br />
ارجاع به بيمارستان ديگر<br />
خروج با رضايت شخصي<br />
فوت<br />
فرا ر از بيمارستان<br />
ب- جهت استفاده از خدمات پيشگيري، تشخيصي و توانبخشي موجود در بيمارستان<br />
الف- ورود به بيمارستان به عنوان بيمار<br />
مسير رسمي ورود به بيمارستان واحد پذيرش و خروج از آن ترخيص مي باشد. هر چند ممكن است در<br />
موارد اورژانس اقدامات درماني براي بيمار قبل از پذيرش از مسير رسمي در آغاز شود. بيمار يا خود به<br />
درمانگاه هاي بيمارستان و اورژانس مراجعه مي كند، يا اينكه از بيمارستان ها و مراكز درماني ديگر به<br />
بيمارستان فرستاده مي شود.<br />
69
پذيرش بيمار<br />
پذيرش با واحدهاي امور مالي (از نظر محاسبه هزينه هاي درمان بيمار) و واحد آمار رابطه نزديك دارد و<br />
از سوي ديگر به علت اينكه قسمت پذيرش مجراي ارتباطي بين بيمارستان و بيمار و نزديكان وي است،<br />
از لحاظ روابط عمومي و حفظ شهرت بيمارستان در جامعه با اهميت تلقي مي گردد. واحد پذيرش به دو<br />
بخش بيماران سرپائي (پذيرش درمانگاه) و پذيرش بيماران بستري تقسيم مي گردد.<br />
الف- پذيرش سرپائي<br />
ب-پذيرش بيماران بستري<br />
:<br />
در بخش اورژانس ثبت مشخصات و اطلاعات لازم معمولا به سبب عدم آمادگي بيمار كه قادر به حرف<br />
زدن نيست يا فاقد اوراق هويت و شناسنامه است، مشكلاتي براي پذيرش ايجاد مي كند. در زمينه<br />
كسب اطلاعات صحيح، بيمارستان، به ويژه واحد پذيرش داراي وظايف سنگيني است، چرا كه عدم<br />
توفيق در اين زمينه مشكلات حقوقي مهمي براي بيمارستان و صاحبان بيمار ايجاد خواهد نمود. از سوي<br />
ديگر ثبت دقيق مقدار پول و اشياء قيمتي كه همراه بيمار به هنگام پذير ش بوده است حائز اهميت است.<br />
به هر ترتيب واحد پذيرش اطلاعات ضروري را در پرونده بيمار ثبت مي كند و همچنين اطلاعات<br />
تشخيصي و درماني را از بخش هاي زيرربط دريافت مي دارد. اطلاعات دريافت شده بايد كامل و روشن<br />
باشد.<br />
واحد پذيرش چهار قسمت مختلف را به شرح زير پوشش مي دهد:<br />
1- ثبت جابجايي بيماران درداخل بيمارستان، شامل ورود- خروج يا انتقال، مشاوره هاي بيرون<br />
بيمارستان.<br />
2- جمع آوري اقدامات پزشكي بر روي هر بيمار( اعم از راديولوژي، بيولوژي، جراحي وغيره).<br />
3- شناسايي هويت پرداخت كننده هزينه ها، تنظيم صورتحساب از نظر هزينه تخت روز و ساير خدمات،<br />
راسا" يا با اعلام اطلاعات به واحد مالي ياحسابداري.<br />
4- فراهم آوردن اطلاعات لازم در مورد بيماران، مطلع ساختن خانواده بيماران وملاقاتي ها و ساير<br />
خدمات مربوط به اطلاعات و اعلام و انتقال اين اطلاعات به اراد يا واحد هاي ذير ربط.<br />
اهميت گزارش كار مطلوب اين واحد از دو نظر قابل ذكر است:<br />
نخست از نظر آسايش بيماران واز جهت دسترسي فوري به واحد ها وبخش هاي درماني در داخل<br />
بيمارستان يا خارج بيمارستان، دوم از نظر مشاركت فعال در تنظيم صورتحساب مالي ومحاسبه هزينه<br />
هاي درماني. بنابراين انتخاب كاركنان زبده و آموزش ديده براي اين واحد ونيز گزينش محل كار مناسب<br />
داراي اهميت اساسي براي حسن گردش امور بيمارستان ميباشد. بنابراين مهمترين وظايف قسمت<br />
پذيرش عبارتند از<br />
•<br />
•<br />
•<br />
انجام امور مربوط به پذيرش بيماران<br />
انجام امور مربوط به ترخيص بيماران<br />
تهيه آمار روزانه پذيرش و ترخيص (درمانگاه و بيمارستان)<br />
70
تعيين وقت پذيرش با استفاده از دفتر تعيين وقت بيمارستان يا در مانگاه.<br />
مطلع نمودن پزشك در مورد پذيرش بيماران بستري<br />
تكميل و مرتب نگاهداشتن تابلوي نمودار تخت بيماران<br />
انعكاس جابجايي دروني بيمار از بخشي به بخش ديگر<br />
انعكاس جابجايي بيمار از بيمارستان به بيمارستان ديگر<br />
كمك در صدور گواهي فوت براساس مدارك و پرونده بيمار و نظر پزشك معالج با<br />
همكاري قسمت مدارك پزشكي و تسليم آن به بستگان بيمار.<br />
ايجاد تسهيلات و كمك لازم براي راهنمايي بيماران و يا بستگان آنان<br />
ارتباط با قسمت اطلاعات و راهنمايي بيمار و گزارش آخرين اطلاعات مربوط به پذيرش،<br />
ترخيص و جابجايي در بخشها<br />
تهيه برنامه روزانه كلينيك ها و آماده نمودن پرونده بيماران<br />
حفظ روابط عمومي<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
روشهاي معمول پذيرش و ترخيص:<br />
عمل بستري نمودن بيمار هميشه بايد به دستور پزشك معالج صورت گيردو در صورتي كه پذ يرش به<br />
صورت اورژانس و در ساعات شب انجام شود، قسمت پذيرش از طريق شعبه خود در قسمت اورژانس و<br />
يا در مانگاه بايد از پذيرش مطلع شده و تشريفات لازم را انجام دهد. مراحل پذيرش بيماران عادي به<br />
صورت زيراست:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
بررسي دستور پزشك مبني بر بستري نمودن بيمار<br />
تعيين تخت در بخش مربوطه و اطلاع به بخش به منظور آماده نمودن تخت<br />
تعيين وقت بستري در صورت نبودن تخت خالي<br />
:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
در خواست پرونده قبلي بيمار از قسمت مدارك پزشكي، در صورتي كه بيمار سابقه دارد<br />
تنظيم برگ پذيرش در چهار نسخه<br />
- يك نسخه به مدارك پز شكي<br />
- يك نسخه به حسابداري<br />
- يك نسخه به بايگاني پذيرش.<br />
ثبت نام بيمار در آمار پذيرش روزانه و در دفتر ثبت پذيرش و ترخيص<br />
اعلام بيمار بر روي تابلوي نمودار تخت<br />
اعزام بيمار به بخش به همراه برگ پذيرش و ساير اوراق نظير نتايج آزمايشگاه، راديوگرافي<br />
، سونوگرافي و غيره ...<br />
اطلاع به پزشك معالج در مورد بستري شدن بيمار<br />
پس از بستري شدن بيمار دربخش و انجام معالجات و ارائه خدمات بيمارستاني ديگر، پزشك معالج<br />
دستور ترخيص را كتبا" بر روي پرونده بيمار مي دهد. منشي بخش موظف است پرونده بيمار را<br />
مرتب نموده و همراه با مجوز ترخيص به پذيرش ارسال كند.<br />
71
قسمت پذيرش، پرونده و برگ ترخيص را براي پرداخت هزينه هاي بيمارستان به حسابداري ارجاع<br />
مي دهد.<br />
حسابداري پس از دريافت هزينه وگواهي تسويه حساب كليه مدارك را به پذيرش بر مي گرداند.<br />
پذيرش پس از ثبت ترخيص و حذف نام بيمار از نمودار تخت و صدور مجوز خروج بيمار، بخش را<br />
مطلع نموده و<br />
بيمار مي تواند بيمارستان را ترك كند.<br />
پذيرش همزمان با اقدام فوق، موضوع ترخيص را به قسمت اطلاعات، اطلاع مي دهد.<br />
بخش پذيرش نسبت به محاسبه فعاليت بخش ها از نظر تعداد بيماران پذيرفته شده، تعدادروزهاي<br />
بستري، متوسط اقامت بيمار، درصد اشغال تخت هاي بيمارستاني اقدام مي نمايد. اين بخش در آخر<br />
وقت هر روز آمار پذيرفته شدگان و مرخص شدگان 24 ساعته را تنظيم وبه قسمت مدارك پزشكي،<br />
حسابداري، مديريت بيمارستان و اطلاعات ارسال مي كند.<br />
مسئول پذيرش و مدارك پزشكي<br />
مسئول پذيرش و مدارك پزشكي به انجام امور مربوط به پذيرش بيماران و تهيه و تنظيم اطلاعات<br />
آماري از دفاتر و مدارك تنظيمي، كدگذاري و اندكس اعمال جراحي، اصلاح فرمهاي مدارك پزشكي و<br />
تكميل و نگهداري پرونده هاي بيماران مي پردازند و يا ممكن است بعنوان كاردان يا كارشناس در اين<br />
رشته شغلي فعاليت داشته باشند.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
ثبت مشخصات و نشاني بيمار روي كارتها يا فرمهاي مخصوص بمنظور تشكيل پرونده و ضبط<br />
اوراق مورد لزوم در پرونده و ثبت كد مربوط بر روي آن.<br />
ثبت مشخصات آورنده يا مقام اعزام كننده بيمار و اخذ رضايت نامه جهت مطالعه يا اعمال جراحي.<br />
ضميمه كردن نتايج آزمايشات انجام شده به پرونده بيمار.<br />
تنظيم كارت شناسائي ثبت مشخصات و شماره بايگاني روي آن بمنظور تسليم به بيمار يا كسان<br />
وي.<br />
راهنمائي بيمار بمنظور تعويض لباس و ارسال پرونده متشكله همراه بيمار به بخش مربوطه و<br />
مراقبت از البسه بيماران بستري.<br />
تعيين نوبت براي مراجعه مجدد بيمار طبق نظر پزشك و راهنمائي پس از بهبودي بمنظور اعزام<br />
بيمار به منزل يا شهرستان.<br />
تنظيم كارت اندكس الفبائي بر حسب نام و نام خانوادگي بيماران بمنظور شناسائي آنها.<br />
تهيه و تنظيم آمار روزانه، ماهانه و سالانه از تعداد بيماران بستري و مرخص شده و در گذشتگان<br />
بيمارستان و تجزيه و تحليل آنها( احتساب در صدهاي اشغال تخت وغيره).<br />
تهيه آمار مراجعين به درمانگاهها، سرويس هاي راديولژي، آزمايشگاه، داروخانه و ساير واحدهاي<br />
بمنظور تجزيه و تحليل خدمات داده شده.<br />
انجام امور بايگاني پرونده ها بر اساس روش تعيين شده.<br />
72
راهنمائي و كمك به كارآموزان رشته پذيرش و مدارك پزشكي.<br />
كدگذاري بيماريها و تهيه اندكس بيماريها برابر روش هاي معمول براساس طبقه بندي بين المللي.<br />
كد گذاري اعمال جراحي و تهيه اندكس اعمال جراحي برابر روش هاي معمول يا براساس طبقه<br />
بندي بين المللي اعمال جراحي.<br />
تهيه و تنظيم آمار مورد لزوم جهت مقامات بهداشتي و درماني كشور.<br />
همكاري در تجزيه و تحليل كيفي مدارك پزشكي با كميته هاي مربوطه.<br />
بررسي و تحقيق درباره فرم هاي مدارك پزشكي، روش هاي كار، وسائل جا و مكان قسمت مدارك<br />
پزشكي.<br />
شركت در كميته هاي بيمارستاني و عهده دار بودن مسئوليت كميته مدارك پزشكي.<br />
تنظيم سيستم كنترل پرونده بيماران بستري.<br />
پاسخ به مكاتبات مربوط به پزشكي قانوني و ارگانهاي ديگر با استفاده از سوابق و اطلاعات پزشكي.<br />
نظارت بر كار كاركنان تحت سرپرستي.<br />
انجام ساير امورمربوط.<br />
73
ب- ورود به بيمارستان جهت استفاده از خدمات پيشگيري، تشخيصي و توانبخشي در<br />
بيمارستان<br />
آمار بيمارستاني و استفاده از كامپيوتر<br />
وجود آمار و اطلاعات صحيح در هر سازمان نقش عمده اي در تجزيه و تحيل عملكرد آن سازمان ايفا<br />
نموده وكمك موثري در ارزشيابي فعاليتها و برنامه ريزي طرحها و فعاليتهاي آينده مي نمايد. نظر به<br />
طبيعت كاركرد سازمانهاي بهداشتي درماني، كه مستقيما" به حيات انسانها بستگي دارد، وجود آمار و<br />
اطلاعات از ارزش زيادي بر خوردار است.<br />
باتوجه به اينكه بيمارستان يك واحد كاملا تخصصي است تهيه آمار بر حسب نوع فعاليتهاي تخصصي،<br />
از ديدگاه مديريت و نظارت بر كميت و كيفيت خدمات ارائه شده و برنامه ريزي و كنترل فعاليتهاي<br />
مختلف كه در بخشهايگوناگون انجام مي شود،اهميت دارد.<br />
آمار بيمارستاني عبارت است از انعكاس كليه فعاليتهاي بيمارستان چه در موردبيماران سرپايي و چه در<br />
مورد بيماران بستري. آمار مذكور ابتدا جمع آوري شده و سپس طبقه بندي مي گردد. آمار طبقه بندي<br />
شده نيز طبق نمونه هاي چاپي خلاصه شده و تجزيه و تحليل مي شود. از تفسير و تجزيه و تحليل آمار،<br />
نحوه فعاليتهاي كمي و نيز انعكاس مالي و ريالي فعاليتها بدست مي آيد.<br />
آمار بيمارستاني اگر به صورت صحيح جمع آموري، طبقه بندي، تلخيص ومورد تجزيه و تحليل قرار<br />
گيرد، وسيله نظارتبسيار مهمي در دست مديريت بيمارستان به شمار خواهد رفت. آمار در واقع بيانگر<br />
درجه كار آيي واحدهاي بيمارستان مي باشد و يكي از موارد استفاده آن يافتن راه حلهاي مشكلات<br />
موجود بيمارستان است.<br />
بايد توجه داشت كه گرد آوري و نگهداري آمار به تنهايي حائز ارزش لازم نمي باشد. آمار فقط در<br />
صورتي اهميت خواهد يافت كه پس از طبقه بندي، با ديدي انتقادي مورد تجزيه تحليل قرار گيرد.<br />
مهمتيرن آمار بيمارستاني به شرح زير است:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
آمار 24 ساعته پذيرش و ترخيص و انتقالات بخش ها كه به وسيله منشي هر بخش تهيه<br />
وبه قسمت مدارك پزشكي و پذيرش ارسال ميگردد.<br />
آمارروزانه بيمارستان كه بر اساس آمار دريافتي از بخش هاي مختلف وقسمت پذيرش به<br />
وسيله مدارك پزشكي تهيه مي شود.<br />
آمارپذيرش و ترخيص بيماران سرپايي بوسيله قسمت پذيرش درمانگاه تهيه و به قسمتهاي<br />
تعيين شده ارسال مي گردد.<br />
بيمارسرپايي فردي است كه از تسهيلات تشخيص يادرماني بخشهاي يك بيمارستان استفاده مي<br />
كند ولي از تخت ثابت بيمارستان تحت عنوان تختهاي بستري استفاده نمي كند. بيمار سرپايي<br />
ممكن است عادي يا اورژانس باشد و آمار بيماران سرپايي عبارت است از تعداد ويزيت هاي انجام<br />
74
شده در درمانگاه ياكلينيكها و يا ساير بخش ها، و خدمات انجام شده پيراپزشكي براي تشخيص<br />
بيماري در واحد ها وبخش هاي مربوطه.<br />
4- آمار پذيرش وترخيص بيماران بستري، بر اساس پذيرش و ترخيص بيماران بوسيله قسمت<br />
پذيرش بيمارستان تهيه مي شود. بيمار بستري در بيمارستان فردي است كه تخت يا كات<br />
بيمارستاني را به منظور مراقبت، تشخيص يا درمان اشغال مي نمايد.<br />
تخصص ها و فوق تخصص هاي موجود در بيمارستانها:<br />
آسيب شناسي (پاتولوژي)<br />
بيماريهاي مغز و اعصاب (نورولوژي)<br />
بيماريهاي پوست<br />
بيماريهاي داخلي<br />
متخصص داخلي، فوق تخصص در ريه، خون و سرطان بالغين، كليه بالغين، گوارش<br />
بالغين، روماتولوژي، غدد درون ريز، قلب و عروق<br />
بيماريهاي عفوني گرمسيري<br />
بيماريهاي قلب و عروق<br />
بيماريهاي كودكان<br />
متخصص كودكان، فوق تخصص در نوزادان، عفوني كودكان، خون كودكان،گوارش<br />
كودكان، كليه كودكان، غدد كودكان، ايمونولوژي و آلرژي كودكان<br />
بيهوشي<br />
پرتودرماني<br />
پرتو شناسي تشخيصي (راديولوژي)<br />
پزشكي اجتماعي<br />
پزشكي فيزيكي و توانبخشي<br />
پزشكي قانوني<br />
پزشكي هسته اي<br />
جراحي استخوان و مفاصل (اورتوپدي)<br />
جراحي عمومي<br />
فوق تخصص در جراحي قلب و عروق، جراحي پلاستيك و ترميمي، جراحي توراكس،<br />
جراحي كودكان<br />
جراحي كليه و مجاري ادراري- تناسلي (ارولوژي)<br />
جراحي مغز و اعصاب<br />
چشم پزشكي<br />
روانپزشكي و روانپزشكي كودكان<br />
زنان و زايمان و فوق تخصص انكولوژي زنان، نازائي<br />
75
طب اورژانس<br />
گوش و گلو و بيني<br />
علاوه بر رشته هاي تخصصي و فوق تخصصي فوق دو رشته طب كار و طب هوا و فضا وجود<br />
دارد كه ممكن است در برخي از بيمارستان هاي خاص شاغل باشند. همچنين دوره تكميلي<br />
(فلوشيپ) ديگري وجود دارد كه متخصصين طي دوره هاي كوتاه مدت سه ماه تا يكساله جنبه<br />
خاصي از مهارت ها را در يك رشته كسب مي كنند با اين تفاوت كه گذراندن اين دوره ها<br />
منجر به اخذ مدرك نمي شود<br />
76
كاركنان بيمارستان<br />
برخلاف خدمات سلامت سرپائي كه بطور عمده پزشك محور مي باشد، وظيفه مراقبت از بيمار بستري<br />
نياز به يك همكاري تيمي دارد، هر چند به نظر مي رسد كه پزشك معالج رهبر اين تيم مي باشد ولي<br />
بار اصلي مراقبت بر دوش نيروي هاي كمكي است. تامين سلامتي بيمار بيشتر مرهون تلاش نيروي<br />
هاي غير از پزشك است زيرا ممكن است پزشك فقط در 24 ساعت تنها دقايقي را صرف بيمار بكند ولي<br />
ساير همكاران تيم هستند كه وظيفه مراقبت از بيمار را در تمام 24 ساعت به عهده دارند. وجود روابط<br />
صميمانه و احترام متقابل بين پزشك و ساير همكاران ضامن عملكرد خوب تيم مراقبت از بيمار مي<br />
باشد.<br />
كاركنان بيمارستان ها به شرح زير مي باشد<br />
پزشك (عمومي، متخصص، فوق تخصص)<br />
پزشك شخصي است كه خدمات بهداشتي و درماني را به منظور پيشگيري، تشخيص، درمان و<br />
بازتواني انجام مي دهد و يا خدمات مشاوره اي، تحقيقاتي، آموزشي، طرح ريزي، هماهنگي و<br />
سرپرستي در زمينه هاي مربوط به سلامت را عهده دار است.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
معاينه، تشخيص و درمان بيماران در سطح پزشكي عمومي يا تخصصي مربوط.<br />
تعيين و دستور نوع آزمايشهاي پاراكلينيكي در صورت لزوم.<br />
نظارت بر پيشرفت وضعيت درمان بيماراني كه با استفاده از تخت فوريتهاي مستقر در مركز<br />
بهداشتي و درماني روستائي تحت نظر قرار مي گيرند. (وضعيت بيمار حد اكثر ظرف<br />
روشن مي شوند، يا مرخص مي شوند يا به علت نياز به خدمت سطح بالاتر به بيمارستان اعزام<br />
مي شوند.)<br />
اعزام و راهنمائي بيماران فوري به مراكز مجهز تر.<br />
مشاوره با پزشكان ديگر در صورت لزوم.<br />
مراقبت در اجراي دستورات دارويي و بهداشتي داده شده و راهنمايي بيماران.<br />
بررسي بيماريهاي بومي منطقه.<br />
گزارش بيماريهايي كه باعث همه گيري مي شود.<br />
انجام اقدامات لازم به منظور پيشگيري از بيماريها از طريق برنامه هاي ايمن سازي در جامعه.<br />
پيشگيري از گسترش بيماريها از طريق بررسي هاي اپيدميولژيكي.<br />
ارتقاء سطح بهداشت در جامعه و همكاري با ساير پزشكان و مؤسسات بهداشتي و درماني.<br />
نظارت و آموزشهاي لازم در مورد كاركنان فني، بهداشتي يا درماني.<br />
شركت در برنامه هاي آموزشي و مطالعه آخرين تحقيقات پزشكي مربوطه در حد امكان.<br />
كنترل و مراقبت از وضع دارو و لوازم فني و اداري واحد مربوط جهت تأمين كسري آنها.<br />
راهنمايي بهداشتي و تغذيه اي مربوط به زنان و مادران و كودكان.<br />
24 ساعت<br />
77
اجراي برنامه هاي بهداشت و تنظيم خانواده.<br />
تهيه گزارش از فعاليتهاي انجام شده به مقام مافوق.<br />
همكاري با ساير قسمتهاي بهداشتي و هماهنگ نمودن برنامه هاي اجرائي.<br />
اجراي برنامه هاي مربوط به رشته تخصصي.<br />
ايجاد هماهنگي در اجراي بررسيهاي بهداشتي.<br />
سرپرستي كليه امور بهداشتي، درماني، آموزشي و اداري يك بخش عمومي و يا تخصصي يا<br />
تخصصي آموزشي وتحقيقاتي.<br />
شركت در برنامه هاي آموزشي كارورزان و دستياران و دانشجويان دانشكده هاي پزشكي و پرستاري<br />
و بهياري و تدريس به آنان در صورت لزوم.<br />
آموزش پزشكان، دندانپزشكان يا ساير كاركنان فني مربوط در كلاسهاي تكميلي كوتاه مدت.<br />
تهيه مقالات علمي و انتشار آنها در مجلات مختلف پزشكي و علمي و معرفي آنها در سمينارها و<br />
كنفرانسهاي مربوط.<br />
شركت در امر تحقيقات بهداشتي و درماني با ساير مؤسسات بهداشتي بمنظور بالا بردن بهداشت<br />
عمومي.<br />
تنظيم برنامه هاي كشيك كارورزان، دستياران و پزشكان يا دندانپزشكان متخصص براي شب و ايام<br />
تعطيل بر برنامه هاي كشيك.<br />
نظارت و همكاري براي مجزا كردن مبتلايان به امراض همه گير در بيمارستانها بمنظور جلوگيري از<br />
شيوع آنها.<br />
تهيه و تنظيم برنامه هاي تحقيقاتي و يا بررسيهاي بهداشتي در حوزه عملكرد.<br />
شركت در شوراي بيمارستان يا آسايشگاه بعنوان رئيس شورا و بحث و اتخاذ تصميم در مورد درمان<br />
بيماران و پيشنهادات رؤساي بخش.<br />
تعيين وظايف رؤساي بخش و نظارت بر برنامه هاي غذائي و داروئي ساير امور بيمارستان يا<br />
آسايشگاه.<br />
سرپرستي جلساتي كه بمنظور تعليم كاركنان بيمارستان يا آسايشگاه براي انجام خدمات پزشكي<br />
تشكيل مي گردد.<br />
تنظيم بودجه سالانه بيمارستان يا آسايشگاه بر حسب احتياجات و سفارش خريدها و ساير مخارج و<br />
امضاي اسناد پس از رسيدگي.<br />
ارائه خدمات پشتيباني به خانه هاي بهداشت تحت نظر.<br />
بررسي و پيشنهاد تأسيس مراكز بهداشتي و درماني در منطقه بر اساس طرحهاي مصوب.<br />
انجام مطالعات لازم بمنظور آگاهي از وضع بهداشتي و درماني مناطق مختلف كشور و شناسائي<br />
مسائل بهداشتي طبقات مختلف مردم و جمع آوري اطلاعات مورد نياز جهت برنامه ريزي.<br />
مطالعه و بررسي تسهيلات و تجهيزات و نيروي انساني بهداشتي و درماني موجود در نقاط مختلف<br />
كشور و تعيين احتياجات.<br />
بررسي و تهيه برنامه هاي آموزشي و تحقيقاتي و برآورد احتياجات مربوط به امور بهداشتي و درماني.<br />
تجزيه و تحليل و ارزيابي فعاليتهاي بهداشتي و درماني.<br />
78
2- پرستار<br />
پرستاران عهده دار كارهاي مربوط به حرفه پرستاري از قبيل مراقبت از بيماران، انجام خدمات<br />
بهداشتي و درماني، امور آموزشي تحقيقاتي مي باشند و يا سرپرستي و طرح ريزي و هماهنگي<br />
فعاليتهاي مذكور را بعهده دارند.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
3- ماما<br />
نمونه وظايف و مسئو ليتها:<br />
سر پرستي و نظارت بر خدمات پرستاري يك بخش در تمام شبانه روز به منظور تأمين بهترين<br />
مراقبت از بيماران.<br />
مراقبت ويژه از بيماران بد حال.<br />
انجام كليه خدمات پرستاري مربوط به بيماران از قبيل: پانسمان، نظافت بيماران، واكسيناسيون<br />
و تزريقات مختلف طبق دستور پزشك.<br />
توزين بيماران در صورت لزوم، در خواست دارو و وسا ئل مورد نياز بخش، آماده كردن بيماران<br />
جهت انجام آزمايشهاي مربوط وگرفتن نتايج آنها، تكميل پرونده بيماران از نظر مشاهدات<br />
پرستاري و گزارش به پزشك معالج، دادن گزارش بخش به پرستار مسئول قبل از اتمام ساعت<br />
كار و گرفتن گزارش كار بخش از پرستار مسئول قبل از شروع كار.<br />
انجام يا نظارت در تميز كردن يا استرليزه كردن وسائل لازم اطاق عمل و جراحي و مرتب<br />
كردن و آماده نمودن آنها، منعكس نمودن مشكلات اطاق عمل به مقام ما فوق و تنظيم برنامه<br />
عمل هاي روزانه با نظر جراح و بيهوشي دهنده.<br />
تهيه آمار عملهاي جراحي جهت ارا ئه به مقام ما فوق و تنظيم كشيك و آماده نمودن كاركنان<br />
اطاق عمل در عصر وشب، در مواقع اورژانس نمونه برداري از وسا ئل و زمين اطاق عمل و<br />
فرستادن آن به آزمايشگاه و ترتيب دادن آزمايش ترشحات گلو و بيني كاركنان اطاق عمل.<br />
نظارت در امر سرويس كليه دستگاهها و وسا ئل و طرز صحيح بكار بردن وسا ئل كه خارج يا<br />
داخل مي شود.<br />
مطالعه كليه كاتا لوگ ها و مجلات مربوط به وسائل جديد جراحي و بيمارستاني بمنظور كسب<br />
اطلاعات مفيد و نوين پيرامون آنها.<br />
تشكيل كميته هاي لازم براي تعيين استا ندارد خدمات پرستاري و تنظيم مقررات و راهنما ئي<br />
كادر پرستاري در بخش هاي بيمارستان مربوط.<br />
ماما ها عهده دار انجام امور وظايف حرفه اي مامائي شامل مراقبت قبل و بعد از زايمان، كمك به زنان<br />
باردار درزايما نهاي طبيعي، مراقبت از نوزادان مي باشند و در امور آموزشي و تعليماتي و تحقيقاتي و اجراء<br />
برنامه هاي بهداشت عمومي همكارني مي نمايند و يا سرپرستي و هماهنگي فعاليتهاي مذكور را بعهده<br />
دارند.<br />
79
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
همكاري با پزشك در معاينه و تجويز دارو به بيمار در مراكز بهداشتي و در ماني مادران و زنان<br />
باردار.<br />
كمك در زايمانهاي طبيعي در زايشگاهها ودادن دستورات بهداشتي لازم به مادران قبل از وضع<br />
حمل.<br />
نظارت در نظافت بخش و بيماران و ا نجام دستورات بهداشتي و طبي مربوط به مادر و نوزاد و<br />
مراقبت در اجراي اين دستورات در مراحل پيش و پس از زايمان.<br />
تهيه پرونده پزشكي جهت مادر و نوزاد و صدور گوا هي ولادت و گزارش ولادت.<br />
تزيق داروهاي مورد نياز بنا به تجويز پزشك تجويز وسائل و دارو هاي جلوگيري از بارداري.<br />
پيش بيني برنامه هاي كوتاه مدت و دراز مدت براي رفع نيازمنديهاي كشوردر زمينه مامائي.<br />
4- بهيار<br />
وظايف كلي بهياران همكاري در فعاليتهاي پرستاري و كمك به زايمانهاي طبيعي و زنان باردار و<br />
ههمچنين مراقبت از مادران و نوزادان مي باشد.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
5- كمك بهيار<br />
مراقبت از بيمار (سر پايي و بستري) در مراكز بهداشتي و درماني تحت نظارت سرپرست<br />
مربوط طبق برنامه تنظيمي.<br />
آماده نمودن بيمار در موارد لزوم جهت انجام معاينات پزشكي و تهيه پرونده بيمار.<br />
دريافت داروهاي تجويز شده و خوراندن آن به بيمار طبق دستور پزشك.<br />
شستشو و نظافت بيماران در صورت لزوم و دادن غذا به آنها در موارد ضروري.<br />
كمك در پذيرش بيمار طبق خط مشي بيمارستان، مراكز پزشكي تحت نظارت سرپرست<br />
مسئول.<br />
انجام انواع تزريقات،سرم و واكسن،پانسمان، درجه گذاري،گرفتن نمونه ادرار،مدفوع و خلط<br />
براي آزمايش طبق دستور پزشك.<br />
شركت در انجام زايمانهاي طبيعي و مراقبت از نوزادان و مادران وارجاع حاملگي هاي غير<br />
طبيعي به بيمارستان و يا پزشك مربوط<br />
نظارت بر كار كمك بهياران، مأمورين نظافت در بيمارستانها و مراكز درماني.<br />
تهيه گزارشات و ارائه آن به مقام مافوق.<br />
وظايف كمك بهياران بطور كلي انجام اموري از قبيل اجراي دستورات بهداشتي و درماني، كمك به<br />
پرستاران و بهياران مي باشد ويا ممكن است بعنوان ماماي روستائي در زايمانهاي طبيعي به روستائيان<br />
كمك نمايند.<br />
80
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
6- اطاق عمل<br />
تعويض لوازم تخت بيماران ازقبيل:روتختي، روبالش، پتو وغيره.<br />
كمك به بيماران براي نشست و برخاست و راه رفتن و كمك به رفع احتياجات ضروري ايشان<br />
با رعايت كليه دستورات پزشك معالج.<br />
نظافت بيماران ازقبيل: حمام دادن وشستن دست و روي وكوتاه كردن ناخن و تعويض ملحفه<br />
آنها و غيره.<br />
كمك به پزشك،ماما، پرستار و بهيار در كلينيك هاي پزشكي براي معاينه و درمان زنان باردار<br />
و ساير مسائل مربوط.<br />
تنظيم پرونده جهت مراجعين و آماده كردن بيمار براي معاينه پزشك.<br />
خوراندن غذا به شخص بيمار در موارد لزوم و جمع آوري ظروف غذا.<br />
مراقبت و دقت هاي لازم پس از زايمان از مادر و نوزادان و تعليم دادن به مادران و مراقبت از<br />
نوزاد و طرز حمام دادن نوزاد و درست كردن شير.<br />
الف- كاردان اطاق عمل<br />
كاردان اتاق عمل عهده دار انجام وظايف حرفه اي كارداني اطاق عمل در زمينه آماده نمودن بيماران<br />
براي عمل جراحي و همكاريهاي لازم با جراحان در موقع عمل مي باشند.<br />
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
كسب دستور و برنامه كار از سرپرست مربوطه.<br />
كمك و همراهي در كارهائي كه براي آمادگي قبل و بعد از عمل جراحي لازم مي باشد.<br />
آماده نمودن اطاق عمل با اطاق عمل با لوازم جراحي لازم مي باشد.<br />
آماده نمودن اطاق عمل با لوازم جراحي تعيين شده و اطمينان نمودن از استريل بودن آنها و<br />
آگاهي لازم به طرز استفاده صحيح از آنها.<br />
انجام تزريقات مورد لزوم در اطاق عمل.<br />
كمك كردن به جراحان و ساير پزشكان و متخصصين در موقع عمل و دراختيار گذاشتن وسائل<br />
جراحي مورد نياز.<br />
ب- تكنسين اطاق عمل<br />
وظايف حرفه اي تكنسين اطاق عمل از قبيل كمك در آماده نمودن بيماران براي عمل جراحي و<br />
همكاريهاي لازم با كاردان اطاق عمل مي پردازند.<br />
81
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
تميز كردن اطاق عمل و كليه وسايل موجود درآن.<br />
كمك نمودن به كاردان اطاق عمل براي شستشو و نظافت بيمار پس از پايان گرفتن عمل<br />
جراحي.<br />
همكاري در آماده نمودن بيمار بر روي تخت عمل.<br />
7- هوشبري<br />
الف-كارشناس هوشبري<br />
كارشناس هوشبري زير نظر رئيس گروه بيهوشي يا رئيس بخش بيهوشي و يا جراح مربوطه به امور<br />
مربوط به دادن بيهوشي به بيماران تا ريسك سه مي پردازند.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
بررسي پرونده بيمار و آزمايشات وي قبل از عمل.<br />
مشورت با رئيس گروه بيهوشي و تصميم گيري در مورد نوع بيهوشي(عمومي - ناحيه اي) با<br />
توجه به وضعيت بيمار و نتايج آزمايشات بعمل آمده.<br />
تحت نظر داشتن بيمار در پايان عمل و انتقال بيمار به ريكاوري تا هوشياري كامل و ترخيص از<br />
ريكاوري.<br />
لوله گذاري و احياء قبلي،ريوي در بخشهاي مراقبتهاي ويژه و بخشهاي مورد نياز.<br />
بررسي بيمار از نظر احتياج به دستگاه تنفس مصنوعي همچنين بررسي وضعيت بيمار از نظر<br />
گازهاي خوني در بخشهاي مراقبتهاي ويژه.<br />
دادن بيهوشي به بيماران تاريسك سه (در بيمارستانهائي كه پزشك متخصص بيهوشي وجود<br />
دارد تحت نظر رئيس گروه بيهوشي يا رئيس بخش بيهوشي در مراكزي كه پزشك متخصص<br />
بيهوشي وجود ندارد با نظارت و مسئوليت جراح مربوطه).<br />
ب- كاردان هوشبري<br />
كاردان هوشبري عهده دار انجام وظايف حرفه اي كارداني بيهوشي مانند آماده نمودن بيمار براي<br />
بيهوشي و همكاريهاي لازم با متخصصين بيهوشي در موقع عمل است.<br />
•<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
كسب دستور و برنامه كار از سرپرست مربوطه.<br />
82
كنترل پرونده بيمار از نظر تكميل بودن اوراق و مدارك پزشكي.<br />
آماده نمودن بيمار بر روي تخت عمل.<br />
كمك به متخصصين بيهوشي در تمام مراحل قبل، حين و بعد از عمل.<br />
اتهيه آمار داروها و لوازم مصرف شده و برآورد و درخواست دارو و لوازم و وسايل مورد نياز<br />
بطورهفتگي.<br />
آماده نمودن وسائل بيهوشي.<br />
مراقبت از بيمار در حين عمل جراحي و پس از آن تا بهوش آمدن بيمار.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
ج-تكنيسين هوشبري<br />
وظيفه كلي تكنيسين هوشبري عهده دار آماده نمودن بيماران براي بيهوشي در موقع عمل است<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
همكاري در آماده نمودن وسائل بيهوشي.<br />
همكاري در آماده نمودن بيمار برروي تخت عمل براي بيهوشي.<br />
8-راديولوژي<br />
الف- كارشناس راديولژي<br />
كارشناس راديولژي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي امور فني<br />
راديولژي، انتخاب روشهاي مناسب براي كار با پرتوهاي يونساز، انجام برنامه هاي آموزشي و تحقيقاتي،<br />
تشريك مساعي در انجام كارهاي روزانه از جمله فلوروسپكي، انژيوگرافي وساير كارهاي اختصاصي مي<br />
باشند.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
طرح ريزي و انجام برنامه هاي آموزشي و تحقيقاتي با همكاري و نظارت راديولژيست واحد<br />
مربوطه.<br />
دادن دستورات لازم به بيماران بمنظور انجام راديولژي.<br />
آماده نمودن بيمار زير دستگاه راديولژي بنحويكه مشاهده عضو بيمار براي عكسبرداري امكان<br />
پذير باشد.<br />
انجام امور مربوط به راديوتراپي سطحي بيماران طبق دستور و تجويز متخصص<br />
راديومتري(راديولگ)<br />
راهنمائي و كنترل تكنيسين هاي راديولژي بهنگام امور فوق الذكر براساس دستورات راديولگ.<br />
83
ب- كاردان راديولژي<br />
كاردان راديولوژي عهده دار انجام وظايف مربوط به فعاليتهاي راديولژي و راديودرماني از قبيل<br />
ظهور و ثبوت و بازبيني فيلمها بررسي و كنترل قسمتهاي مختلف دستگاههاي راديوگرافي و<br />
راديوتراپي امور مربوط به عكسبرداري عضو بيمار مي باشند و يا با كارشناسان اين رشته در<br />
زمينه برنامه ها و انجام فعاليتهاي اساسي خدمات راديولژي همكاري مي نمايند.<br />
انجام اين فعاليتها ممكن است برحسب مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز باشد.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
دادن دستور لازم جهت آمادگي بيماران بمنظور راديولژي.<br />
آماده نمودن بيمار زير دستگاه راديولژي بنحويكه مشاهده عضو بيمار براي عكس برداري<br />
امكان پذير باشد.<br />
كنترل كليدهاي دستگاه راديوگرافي.<br />
اقداماتي در جهت تهيه لوازم و داروهاي مورد نياز واحد راديولژي.<br />
تهيه و تنظيم آمار و گزارش اقدامات هفتگي و ماهانه.<br />
نظارت و سرپرستي بركار تكنيسين هاي تحت سرپرستي.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
ج- تكنيسين راديولژي<br />
تكنسين راديولوژي به انجام امور فني راديولژي و راديو درماني از قبيل ظهور و ثبوت و بازبيني فيلمها و<br />
همكاري با كارشناس راديولژي و راديولگ مي پردازند.<br />
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
آماده نمودن بيمار زير دستگاه راديولژي بنحويكه مشاهده عضو بيمار براي عكس برداري<br />
امكان پذير باشد.<br />
دادن دستور لازم به بيماران بمنظور انجام راديولژي.<br />
آماده نمودن و بكار انداختن دستگاه با توجه به مدت تشعشع لازم و ساير عوامل فني كه جهت<br />
راديو گرافي و يا فلوروسكوپي از عضو مورد نظر بيمار بعمل مي آيد.<br />
9-آزمايشگاه<br />
كنترل كليدهاي دستگاه راديوگرافي.<br />
اقدام به راديولژي سطحي بيمارانطبق دستور راديولگ مربوط.<br />
الف- كارشناس آزمايشگاه<br />
84
كارشناس آزمايشگاه عهده دار انجام وظايف حرفه اي آزمايشگاهي كه برحسب پست مورد تصدي<br />
متضمن انجام آزمايشهاي استاندارد تشخيص پزشكي، داروئي، بهداشتي و نظاير آن مي باشند ويا ممكن<br />
است طرح ريزي، هماهنگي، اجرا و سرپرستي فعاليتهاي مذكور را به عهده داشته باشند.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
تعيين خط مشي و تنظيم برنامه هاي تحقيقاتي، مطالعاتي، تخصصي آزمايشگاهي، تقسيم<br />
وظايف ونظارت بر انجام و همچنين سرپرستي و هماهنگي فعاليتهاي مربوط يا همكاري در<br />
انجام فعاليتهاي فوق.<br />
نظارت و يا انجام آزمايشهاي ساده آزمايشگاهي شامل فرمول لوكوستير، شمارش گلبولي،<br />
سديمانتاسيون، هماتوكريت، هموگلوبين، سيلان و انعقاد گروه خون، رايت و يدال.<br />
انجام آزمايشهاي مستقيم و فلوتاسيون، مدفوع، قارچ كچلي و يا نظارت بر انجام آن.<br />
انجام اقدامات آزمايشگاهي مربوط به امتحان كامل ادرار واندازه گيري قند و اوره خون.<br />
انجام آزمايشهاي آسيب شناسي و سيتولوژي.<br />
انجام آزمايش برروي مواد اوليه داروئي و غذائي نظير تعيين مقدار و تشخيص ناخالصي ها با<br />
توجه به استانداردهاي موجود.<br />
انجام آزمايشهاي مربوط به تعيين ميزان آلودگي هوا و ساير آزمايشات در آزمايشگاههاي<br />
اختصاصي بهداشت محيط.<br />
انجام آزمايشهاي مربوط به آب شناسي در آزمايشاههاي اختصاصي.<br />
انجام آزمايش مجدد برروي موارد مشكوك در صورت لزوم.<br />
همكاري با ساير گروههاي بهداشتي و درماني در زمينه هاي مربوط.<br />
شركت در برنامه هاي اپيدميولوژي و ساير برنامه هاي بهداشتي.<br />
شركت در دادگاههاي مربوط به امور مواد خوردني، آرايشي، بهداشتي و آشاميدني.<br />
ارائه راهنمائي لازم به كارخانه هاي دارو سازي بمنظور بالا بردن استاندارد ساخت و تكنيكهاي<br />
كنترل فرآوده هاي داروئي.<br />
شركت در دادگاههاي مربوط بعنوان كارشناس طبق درخواست و بمنظور ارائه نظارت لازم<br />
تخصصي.<br />
توضيح: علوم وابسته به علوم آزمايشگاهي نظير بيوشيمي،باكتريولژي،سرولژي، ايمونولژي، هماتولژي،<br />
انگل شناسي، ميكروبيولژي، بيولژي سلولي و مولكولي، پاتوبيولژي،پاتولژي و ميكروب شناسي مي باشد.<br />
ب- كاردان آزمايشگاه<br />
كاردان آزمايشگاه عهده دار انجام خدمات ازمايشگاهي از قبيل آزمايشهاي مربوط به تهيه وگرفتن نمونه<br />
هاي مجاز آزمايشگاهي از انسان و حيوان، انجام آزمايشهاي استاندارد تشخيص پزشكي داروئي، غذائي،<br />
85
بهداشتي و نظاير آن مي باشند ويا با كارشناسان اين رشته در زمينه تهيه طرحها و انجام فعاليت هاي<br />
اساسي خدمات آزمايشگاهي همكاري مي نمايند.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
همكاري با كارشناسان آزمايشگاه در انجام كليه وظايف مربوط و انجام تمام يا قسمتي از<br />
وظايف آنان برحسب ارجاع.<br />
انجام آزمايشهاي ساده استاندارد آزمايشگاهي و نگهداري سوابق مربوط.<br />
ج- تكنيسين آزمايشگاهي<br />
تكنيسين آزمايشگاهي عهده دار انجام وظايف حرفه اي آزمايشگاهي از قبيل تهيه و گرفتن نمونه هاي<br />
مجاز آزمايشگاهي از انسان يا حيوان و جمع آوري نمونه هاي اوليه غذايي و دارويي بمنظور كمك در<br />
تشخيص بيماريها يا كيفيت وكميت هاي غذايي و دارويي و نيز آزمايشهاي ساده و استاندارد تشخيص<br />
پزشكي ، دارويي، غذايي و بهداشتي و نظاير آن مي باشند.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
-<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
انجام آزمايشهاي ساده در آزمايشگاههاي تشخيص پزشكي، داروئي، بهداشت محيط، مواد<br />
غذايي و بهداشتي ،آشاميدني ونظاير آن.<br />
انجام آزمايشهاي ساده استاندارد غير تخصصي در صورت لزوم و نگهداري سوابق آزمايشگاهي<br />
گزارش كارهاي جاري آزمايشگاه.<br />
تنظيم وارسال جوابهاي آزمايش براي پزشك مربوطه.<br />
انجام نمونه برداريهاي ساده.<br />
همكاري درانجام آزمايشهايي نظير تعيين ميزان آلودگي هوا وساير مسائل مربوط به بهداشت<br />
محيط.<br />
شركت در برنامه هاي اپيدميولوژي براي جمع آوري نمونه هاي مورد آزمايش واطلاعات<br />
ضروري.<br />
همكاري درتزريقات حيوانات آزمايشگاهي.<br />
نظارت بركاركاركنان تحت سرپرستي درصورت لزوم.<br />
86
-10<br />
كارشناس امور رواني<br />
كارشناس امور رواني عهده دار انجام كارهاي تخصصي ومطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي تهيه<br />
وتنظيم طرحهاي مختلف رواني و استانداردهاي لازم جهت بهداشت روان، بررسي و تحقيق در مورد<br />
بيماريهاي رواني-انجام تست هاي رواني با وسايل استاندارد شده و كمك به روانپزشك در تشخيص<br />
بيماريهاي رواني،تهيه و تنظيم برنامه آموزشي مربوط مي باشند ويا سرپرستي و طرح ريزي وهماهنگي<br />
فعاليتهاي مذكور را برعهده دارند.<br />
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
تهيه و تنظيم برنامه هاي آموزشي به منظور آشنايي مردم به اصول بهداشت رواني با استفاده از<br />
وسائل ارتباط جمعي.<br />
بررسي و تحقيق در مورد بيماريهاي رواني وتعيين نوع وحجم بيماريهاي رواني.<br />
شركت در گروه بهداشت رواني بمنظور مصاحبه و شناخت بيماري و انجام روشهاي پيشگيري<br />
در اين زمينه.<br />
كمك به روانپزشك در زمينه روان سنجي و تهيه شناسنامه رواني افراد وتعيين شغل براي آنها<br />
با توجه به استعداد آنان.<br />
انجام ازمونهاي رواني از قبيل: آزمون هوش،شخصيت و تعيين استعدادهاي افراد.<br />
تهيه و تنظيم برنامه هاي مربوط به بهداشت روان جهت نگاهداشت سلامت رواني وپيشگيري<br />
از بروز بيماريهاي رواني.<br />
نظارت برحسن جريان امور در مراكز رواني و كوشش در بهبود وگسترش آنها.<br />
همكاري با تيم بهداشت مدارس و سنجش هوش واستعداد دانش آموزان ودانشجويان و ساير<br />
واحدهاي بهداشتي و درماني در مواقع ضروري.<br />
تهيه آمار وگزارش هاي لازم مربوط.<br />
11- بينايي سنجي<br />
الف-كارشناس بينايي سنجي<br />
كارشناس بينايي سنجي عهده دار انجام كارهاي تخصصي،مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي مربوط<br />
به خدمات اپتومتري از قبيل گرفتن حدت بينائي،تشخيص و تعيين عيوب انكسار چشم، دويويي،<br />
هيپرمترويي، پيرچشمي(پرس با يوپيا)، انواع آستيگماتيزم با كمك عينك و تشخيص و اصلاح انواع<br />
اترابيسم (لوچي)،آنتالموسكپي،گراتو متري بيوميكروسكوبي،ريفركتومي پريمنتري، سينوپتوفوري كردن با<br />
بيماران، معاينه با دستگاه يونيت جهت تعيين نمره عينك وكانتك لنز مي باشند و يا ممكن است كه<br />
سرپرستي، طرحريزي و هماهنگي فعاليتهاي مذكور را بعهده داشته باشند.<br />
87
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
مطالعه در زمينه دانش بينائي سنجي و پيشرفتهايي كه در اين زمينه شده است.<br />
تعيين حدت بينائي و ميزان اندازه ديد بزرگسالان و كودكان با كمك تابلوهاي ديد.<br />
تشخيص بيماريهاي چشمي و معرفي بيماران به چشم پزشك.<br />
تشخيص و اصلاح عيوب انكسار چشم و انواع آستيگماتيزم،انواع اترابيسم با كمك دستگاههاي<br />
مربوطه ودر صورت لزوم مپررياز كردن كودكان دچار اترابيسم كمتر از<br />
8 يا 9 سال،.<br />
•<br />
همكاري با پزشك مربوطه.<br />
ب-كاردان بينايي سنجي<br />
كاردان بينايي سنجي عهده دار انجام وظايف مربوط به آماده نمودن بيماران براي درمان و همكاريهاي<br />
لازم با چشم پزشك در گرفتن حدت بينايي،تشخيص وضع ظاهري چشم و عيوب آن،تعيين نمره عينك<br />
مي باشند و يا با كارشناسان اين رشته در زمينه انجام فعاليتهاي اساسي خدمات بينايي سنجي همكاري<br />
مي نمايند.<br />
ج- تكنسين بينايي سنجي<br />
تكنسين بينايي سنجي به انجام اموري از قبيل آماده نمودن بيماران براي درمان،همكاري با چشم<br />
پزشك در گرفتن حدت بينايي،تشخيص وضع ظاهري چشم وعيوب آن وتعيين نمره عينك مي<br />
پردازند.<br />
شنوايي سنجي<br />
الف- كارشناس شنوايي سنجي<br />
كارشناس شنوايي سنجي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي<br />
خدمات اديو متري متضمن همكاريهاي لازم با پزشك متخصص،تعيين نوع كري،امكان سنجش<br />
شنوايي بادياپازون و آموزش افراد براي تهيه اديوگرام مي باشند.ويا سرپرستي و طرح ريزي و<br />
هماهنگي فعاليتهاي مذكور را بعهده دارند.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
مطالعه وبررسي يافته هاي علمي از نظر دانش شنوايي و بكارگيري آنها.<br />
تحقيق وتهيه مقالات و نشريات تحقيقي در زمينه شنوايي سنجي.<br />
تعيين نوع كري.<br />
تفسير يا تعبير اديوگرام.<br />
امكان شنوايي سنجي با دياپازن.<br />
تجويز وتعيين نوع سمعك براي بيماران.<br />
آموزش لب خواني براي بيمازران مبتلا به كري كامل.<br />
88
-<br />
-<br />
آموزش به افراد زير نظر براي تهيه اديوگرام.<br />
انجام ساير امور مربوط.<br />
ب- كاردان شنوايي سنجي<br />
كاردان شنوايي سنجي عهده دار انجام امور مربوط به آزمايشهاي تكميلي براي تعيين محل<br />
ضايعه،آزمايشهاي مختلف اتروكوكلر،تعيين نوع سمعك مي باشند ويا با كارشناسان اين رشته در زمينه<br />
انجام فعاليتهاي اساسي مربوط به خدمات شنوايي سنجي همكاري لازم را بعمل مي آورند.انجام اين<br />
فعاليتها ممكن است برحسب پست مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز باشد.<br />
ج-تكنسين شنوايي سنجي<br />
تكنسين شنوايي سنجي به انجام اموري از قبيل آماده نمودن بيمار جهت معاينات و آزمايشهاي لازم<br />
براي شنوايي سنجي مي پردازند ودر اين زمينه ها با پزشك معالج همكاري دارند.<br />
13- امور توانبخشي<br />
الف- كارشناس امور توانبخشي<br />
كارشناس امور توانبخشي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي<br />
خدمات توانبخشي و فيزيوتراپي از قبيل تست و ارزشيابي معلولين جسمي و رواني مناسب با موازين<br />
تستهاي استاندارد (كاردرماني،گفتار درماني وغيره)، تهيه وسائل كمكي (اسپيلنت) و آموزش كاربرد آن<br />
براي معلولين جسمي و مستقل كردن بيماران در انجام كارهاي روزمره در جامعه و درمان بيماران و<br />
نوتواني معلولين با استفاده از حرارت، آب، ورزش، ماساژ، برق، نور، وغيره مي باشند ويا سرپرستي و طرح<br />
ريزي و هماهنگي فعاليتهاي مذكور را بعهده دارند.<br />
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
الف- امور توانبخشي<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
مطالعه برروي افراد بيمار جهت درمان مناسب با معلوليت آنها.<br />
انجام تست و ارزشيابي معلولين جسماني يا رواني با موازين تستهاي استاندارد.<br />
تعيين و تشخيص هدف درماني در درمان معلولين جسماني يا رواني با در نظر گرفتن نوع<br />
معلوليت هر يك از آنها تحت نظر با تجويز پزشك معالج.<br />
ثبت تاريخچه تهيه و تنظيم گزارش روزانه و گزارش نهائي از پيشرفت بيمار.<br />
ارزشيابي حرفه اي براي بيماران رواني وجسمي.<br />
مستقل كردن بيمار در انجام فعاليتهاي روزانه.<br />
تشخيص،طرح ريزي و ساختن وسائل كمكي (اسپيلنت) براي معلولين با در نظر گرفتن نوع<br />
معلوليت و آموزش لازم جهت كاربرد آن به بيماران.<br />
89
ب- امور فيزيوتراپي<br />
انجام فيزيوتراپي بيماران نظير ماساژ دادن و دياترمي و غيره.<br />
انجام فيزيوتراپي بيماران سرپايي كه از درمانگاه طب فيزيكي معرفي مي شوند.<br />
انجام فيزيوتراپي بيماران بستري در بيمارستانها و يا آسايشگاههاي معلولين.<br />
راهنمايي دانشجويان فيزيوتراپي در دوره هاي كار آموزي فيزيوتراپي در بيمارستانها.<br />
ب-كاردان امور توانبخشي<br />
كاردان امور توانبخشي عهده دار انجام وظايف مربوط به امور توانبخشي وفيزيوتراپي از قبيل تهيه وسائل<br />
كمكي (اسپيلنت) و آموزش كاربرد آن براي معلولين جسمي و مستقل كردن بيماران در انجام كارهاي<br />
روزمره در جامعه و كمك در درمان بيماران با استفاده از حرارت، آب، ورزش، ماساژ، برق و نور و غيره<br />
مي باشند و يا با كارشناسان اين رشته در زمينه تهيه طرحها و انجام فعاليتهاي اساسي خدمات توانبخشي<br />
و فيزيوتراپي همكاري مي نمايند.<br />
انجام اين فعاليتها ممكن است برحسب پست مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز باشد.<br />
ج- تكنيسين امور توانبخشي<br />
تكنيسين امور توانبخشي عهده دار انجام اموري از قبيل آماده نمودن بيمار براي درمان و انجام<br />
برنامه هاي درماني تعيين شده هماهنگ با روحيه و وضع جسماني بيمار،كمك به مستقل كردن<br />
بيمار در انجام فعاليتهاي روزانه،ساختن وسائل كمكي (اسپيلنت) براي معلولين با در نظر گرفتن نوع<br />
معلوليت و كمك به آموزش دادن بيماران جهت انجام كار مناسب مي باشند و نيز ممكن است<br />
نگهداري و نظافت دستگاههاي فيزيوتراپي را نيز بر عهده داشته باشند.<br />
14-امور داروئي<br />
الف-كارشناس امور داروئي<br />
كارشناس امور داروئي كلي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي<br />
وظايف حرفه اي خدمات داروئي مانند تهيه و ساخت داروها، نگهداري مواد داروئي، بيولژيكي، سرم،<br />
واكسن و تهيه گزارشات مربوط، نظارت بر امر تحويل دارو، بازرسي از واحدهاي داروئي و بهداشتي و<br />
بررسي امور مربوط مي باشند و يا سرپرستي و طرح ريزي و هماهنگي فعاليتهاي مذگور را بعهده دارند.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
-<br />
-<br />
-<br />
مطالعه و بررسي ثبات شكل داروئي با گذشت زمان.<br />
مطالعه و بررسي قوانين و مقررات حاكم بر فعاليتهاي مربوط به امور دارو و تهيه طرحها و<br />
پيشنهادات اصلاحي.<br />
رسيدگي اوليه به مدارك ارائه شده جهت صدورپروانه ها.<br />
ب-كاردان امور داروئي<br />
90
كاردان امور داروئي عهده دار انجام امور مربوط به خدمات داروئي از قبيل تهيه و تركيب انواع<br />
داروها، نگاهداري مواد داروئي بيولژيكي، سرم، واكسن مي باشند ويا با كارشناسان اين رشته<br />
در زمينه طرحها و انجام فعاليتهاي اساسي خدمات داروئي همكاري مي نمايند.<br />
انجام اين فعاليتها ممكن است برحسب پست مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز<br />
باشد.<br />
ج- تكنيسين امور داروئي<br />
تكنيسين امور داروئي به انجام اموري از قبيل بهم زدن، پاشيدن مواد داروئي، صاف كردن شربت هاو<br />
مخلوط نمودن پماد يا اختلاط و امتزاج مواد داروئي و نصب بر چسب برروي آنها ويا همكاري با<br />
كارشناسان مربوط در تهيه انواع داروها و يا آماده نمودن نسخه هاي اسپسياليته و يا تهيه صورت<br />
موجودي داروها و نيازها و تحويل و سفارش و ثبت مواد داروئي مي پردازند.<br />
15- تغذيه و رژيم هاي غذائي<br />
الف- كارشناس تغذيه و رژيم هاي غذائي<br />
كارشناس تغذيه و رژيم هاي غذائي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در<br />
زمينه هاي تدوين برنامه هاي تغذيه مي باشند و يا سرپرستي و طرح ريزي و هماهنگي فعاليتهاي مذكور<br />
را بعهده دارند.<br />
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
مطالعه و ارزشيابي غذاها و خوراكيهاي بومي و محلي با توجه به عادات غذائي مردم.<br />
مطالعه كيفيت رشد و نمو افراد در جامعه ويا گروهي خاص.<br />
مطالعه و جمع آوري اطلاعات در مورد وضع تغذيه در اجتماعات و گروههاي مختلف يك شهرستان.<br />
تهيه و تدوين فرمول هاي خاص غذائي براي بيماران طبق دستور پزشك.<br />
تنظيم برنامه هاي هفتگي، ماهانه و فصلي براي تهيه و سرويس غذا.<br />
تهيه و تدوين اجراي برنامه هاي تحقيقاتي خاص در زمينه درمان يا رژيم و تغذيه و همچنين تهيه و<br />
اجراي برنامه هاي خاص تغذيه اي در موقع اضطراري و بروز حوادث نقاط مختلف استادان.<br />
سرپرستي و نظارت بر تهيه و نگهداري، پخت، توزيع و مصرف غذا با توجه به اصول بهداشتي و رژيم<br />
غذاها و با در نظر گرفتن مقررات بيمارستاني.<br />
ارائه -<br />
-<br />
-<br />
-<br />
نظارت در انتخاب، سفارش، تحويل، نگهداري مواد غذائي خام و نظارت بر بهداشت مواد غذائي و<br />
خط مشي در زمينه و خدمات غذائي.<br />
نظارت بر اجراي برنامه هاي آموزشي تغذيه در سطوح عمومي، اختصاصي و عالي.<br />
انجام امور تغذيه در مراكز بهداشت مادر و كودك.<br />
پيشنهاد انجام آزمايشات لازم از مواد غذائي خام و پخته.<br />
91
-<br />
-<br />
دادن نظرات مشورتي و همكاري با بيماران و يا ساير كاركنان بيمارستان و يا واحدهاي ديگر در مورد<br />
تغذيه و رژيم هاي مربوط.اجراي برنامه هاي آموزش غير مستقيم به مصرف كنندگان بمنظور ترغيب<br />
آنان به مصرف اغذيه و خوراكيهاي جديد و يا غير متداول.<br />
جمع آوري آمار و اطلاعات در مورد تغذيه و مواد غذائي در سطح عمومي و يا در موارد خاص نظير<br />
كودكان، مادران و يا در زمينه ارتباط موجود بين تغذيه و جنبه هاي اجتماعي و اقتصادي مربوط.<br />
-<br />
شرايط احراز از نظر تحصيلات و تجربه:<br />
وجود يكي از شرايط زير:<br />
دانشنامه ليسانس، فوق ليسانس يا دكترا در يكي از رشته هاي بهداشت، زيست شناسي، پزشكي،<br />
دامپزشكي، بيو شيمي، داروسازي شيمي مواد غذائي و مرجحا" تغذيه، علوم بهداشتي و رژيم شناسي و<br />
حصول تجارب لازم<br />
ب- كاردان تغذيه و رژيم هاي غذائي<br />
كاردان تغذيه و رژيم هاي غذائي عهده دار انجام وظايف مربوط به نظارت برتهيه برنامه هاي غذائي<br />
كاركنان، دانشجويان و دانش آموزان و همكاري در اجراي برنامه هاي بهداشتي و رژيم غذائي همكاري<br />
مي نمايند. انجام اين فعاليتها ممكن است برحسب پست مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز<br />
باشد.<br />
ج- تكنيسين تغذيه و رژيم هاي غذائي<br />
تكنيسين تغذيه و رژيم هاي غذائي عهده دار انجام اموري از قبيل همكاري در اجراي برنامه هاي<br />
بهداشتي و يا رژيم غذائي، نظارت بر تهيه برنامه هاي غذائي كاركنان، دانشجويان، دانش آموزان وغيره<br />
مي باشند.<br />
شرايط احراز از نظر تحصيلات و تجربه:<br />
وجود يكي از شرايط زير:<br />
.1<br />
گواهينامه پايان تحصيلات كامل متوسطه در يكي از رشته هاي خانه داري، آشپزي و<br />
صنايع غذائي وحصول تجارب لازم<br />
16- كارشناس امور بيمارستانها<br />
كارشناس امور بيمارستانها امور مربوط به فعاليتهاي بيمارستاني شامل مطالعه، بررسي و ارائه طرحهاي<br />
لازم، تدوين ضوابط و مقررات مربوط، ايجاد هماهنگي و اجرا و سرپرستي باشد بعهده دارند.<br />
-<br />
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
الف- تحت عنوان مدير بيمارستان<br />
كسب خط مشي و برنامه كلي و دستورالعمل هاي اجرائي از رئيس بيمارستان.<br />
92
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
نظارت بر كاركنان و واحدهاي تحت سرپرستي، تنظيم برنامه و تقسيم كار و ايجاد هماهنگي<br />
بين فعاليت آنان.<br />
انجام بررسيهاي لازم در زمينه عمليات و فعاليتهاي امور مالي بيمارستان مربوطه.<br />
نظارت بر چگونگي مصرف اعتبارات بمنظور حصول اطمينان از صحت اجراي برنامه هاي<br />
تنظيمي پيش بيني شده.<br />
تطبيق و هماهنگي امور بيمارستان با توجه به استانداردهاي بيمارستاني.<br />
انجام نظارت و رسيدگي هاي لازم به امور اداري، مالي، تغذيه، تأسيسات، انبار و ساير واحدهاي غير<br />
پزشكي بيمارستان مربوط.<br />
ب - تحت عنوان كارشناس امور بيمارستانها و مشاغل نظير.<br />
انجام مطالعات و بررسيهاي لازم در زمينه نيازهاي پرسنلي بيمارستانها و ارائه راه حل هاي رفع<br />
كمبود از طريق استفاده صحيح از وجود آنها بصورت هاي تمام يا پاره وقت در مواقع اضطراري<br />
و تهيه طرحهاي لازم در صورت لزوم.<br />
مطالعه و بررسي در زمينه ساعات كار كاركنان بيمارستان و تهيه طرح تعيين ساعات تمام وقت و<br />
نيمه وقت كار آنها بر اساس نوع وكميت و در جهت ايجاد هماهنگي در بيمارستانها و نظارت بر<br />
اجراي طرحهاي تهيه شده.<br />
جمع آوري اطلاعات مربوط به نيازهاي كلي بيمارستانها از نظر ساختمان، لوازم و تجهيزات و نياز به<br />
تعميرات و يا بازسازي و تهيه گزارشات مربوط پيرامون آن جهت مسئولان مربوطه.<br />
مطالعه و بررسي در مورد وسائل و لوازم مصرفي، غذائي و داروئي و تجهيزات مورد نياز بيمارستانها و<br />
تهيه و تنظيم طرحهاي مربوط به خريد، توزيع و نگهداري و كنترل آنها بمنظور استفاده صحيح<br />
از وسائل.<br />
برنامه ريزي طرحهاي بيمارستاني كوتاه و درازمدت و فعاليتهاي مراكز درماني با توجه به امكانات<br />
هريك از آنها در مواقع ضروري بمنظور ايجاد سهولت در پذيرش بيماران.<br />
همكاري با ساير واحدهاي ديگر در زمينه هاي ارزشيابي، تشكيلات بيمارستاني و غيره.<br />
شركت در جلسات و كميسيونها ي مربوطه وارائه نظرات مشورتي و تخصصي.<br />
17- مددكار اجتماعي<br />
مددكار اجتماعي امور مربوط به بررسي مسائل و مشكلات و نيازمنديهاي عاطفي، اقتصادي، اجتماعي و<br />
رواني مراجعين به بيمارستانها و مراكز بهداشتي و درماني در محل و يا در واحدهاي ستادي كه خط مشي<br />
اساسي و سياست اجرائي را در بيمارستانها و مراكز بهداشتي و درماني تعيين مي كنند بعهده دارند ويا<br />
طرح ريزي، هماهنگي، اجرا و سرپرستي فعاليتهاي فوق را عهده دار مي باشند.<br />
93
18- مسئول پذيرش و مدارك پزشكي<br />
مسئول پذيرش و مدارك پزشكي به انجام امور مربوط به پذيرش بيماران و تهيه و تنظيم اطلاعات<br />
آماري از دفاتر و مدارك تنظيمي، كدگذاري و اندكس اعمال جراحي، اصلاح فرمهاي مدارك پزشكي و<br />
تكميل و نگهداري پرونده هاي بيماران مي پردازند و يا ممكن است بعنوان كاردان يا كارشناس در اين<br />
رشته شغلي فعاليت داشته باشند.<br />
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
ثبت مشخصات و نشاني بيمار روي كارتها يا فرمهاي مخصوص بمنظور تشكيل پرونده و ضبط<br />
اوراق مورد لزوم در پرونده و ثبت كد مربوط بر روي آن.<br />
ثبت مشخصات آورنده يا مقام اعزام كننده بيمار و اخذ رضايت نامه جهت مطالعه يا اعمال جراحي.<br />
ضميمه كردن نتايج آزمايشات انجام شده به پرونده بيمار.<br />
تنظيم كارت شناسائي ثبت مشخصات و شماره بايگاني روي آن بمنظور تسليم به بيمار يا كسان<br />
وي.<br />
راهنمائي بيمار بمنظور تعويض لباس و ارسال پرونده متشكله همراه بيمار به بخش مربوطه و<br />
مراقبت از البسه بيماران بستري.<br />
تعيين نوبت براي مراجعه مجدد بيمار طبق نظر پزشك و راهنمائي پس از بهبودي بمنظور اعزام<br />
بيمار به منزل يا شهرستان.<br />
تنظيم كارت اندكس الفبائي بر حسب نام و نام خانوادگي بيماران بمنظور شناسائي آنها.<br />
تهيه و تنظيم آمار روزانه، ماهانه و سالانه از تعداد بيماران بستري و مرخص شده و در گذشتگان<br />
بيمارستان و تجزيه و تحليل آنها( احتساب در صدهاي اشغال تخت وغيره).<br />
تهيه آمار مراجعين به درمانگاهها، سرويس هاي راديولژي، آزمايشگاه، داروخانه و ساير واحدهاي<br />
بمنظور تجزيه و تحليل خدمات داده شده.<br />
تهيه و تنظيم آمار مورد لزوم جهت مقامات بهداشتي و درماني كشور.<br />
همكاري در تجزيه و تحليل كيفي مدارك پزشكي با كميته هاي مربوطه.<br />
بررسي و تحقيق درباره فرم هاي مدارك پزشكي، روش هاي كار، وسائل جا و مكان قسمت مدارك<br />
پزشكي.<br />
شركت در كميته هاي بيمارستاني و عهده دار بودن مسئوليت كميته مدارك پزشكي.<br />
تنظيم سيستم كنترل پرونده بيماران بستري.<br />
پاسخ به مكاتبات مربوط به پزشكي قانوني و ارگانهاي ديگر با استفاده از سوابق و اطلاعات پزشكي.<br />
94
19-پزشكي قانوني<br />
الف-كاردان پزشكي قانوني<br />
اين رشته دربرگيرنده طبقات مشاغلي است كه متصديان آنها تحت نظارت پزشك (آسيب شناس) انجام<br />
اموري از قبيل آماده نمودن اجساد براي معاينات، كالبد شكافي، نمونه برداري از احشاء و خون و<br />
قسمتهاي مختلف بدن و تنظيم گزارش فني از كليه مراحل كار و ارائه به پزشك يا مقامات ذيربط را<br />
عهده دار مي باشند.<br />
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
كمك به پزشك مربوطه و نظارت بر وظايف تكنيسين پزشكي قانوني در اجراي برنامه هاي<br />
مربوطه.<br />
آماده نمودن اجساد براي معاينات پزشكي قانوني.<br />
بررسي قسمتهاي مهم و مشكوك اجساد يا بدن، لباس و آزمايش و ارائه نمونه ها به مقامات<br />
انتظامي يا قضائي يا اداره تشخيص هويت.<br />
نمونه برداري از افراد زنده( برداشت ادرار، خون، محتويات دستگاه تناسلي و غيره و ارسال آن<br />
به آزمايشگاه)<br />
بسته بندي نمونه ها بطريق علمي جهت ارسال به آزمايشگاه و ساير قسمتهاي پزشكي قانوني.<br />
موميائي و ضد عفوني اجساد.<br />
بررسي سطح بدن از لحاظ لكه هاي مشكوك، موادحيواني، مواد نفتي.<br />
نظارت بر كار مأمور سالن تشريح وراهنمائي آقايان.<br />
شرايط احراز از نظر تحصيلات وتجربه:<br />
وجود يكي از شرايط زير:<br />
•<br />
•<br />
گواهينامه فوق ديپلم در رشته مربوطه.<br />
گواهينامه كامل ديپلم رشته تجربي، رياضي، فيزيك و طي دوره آموزش كاردان پزشكي قانوني با<br />
حصول تجارب مربوطه<br />
ب- تكنيسين پزشكي قانوني<br />
تكنيسين پزشكي قانوني تحت نظارت پزشك(آسيب شناس) در آماده نمودن اجساد براي معاينات<br />
كالبدشكافي، نمونه برداري از احشاء و خون و قسمتهاي مختلف بدن، كاردان پزشكي قانوني را طبق<br />
روشهاي تعيين شده كمك مي نمايند.<br />
95
نمونه وظايف و مسئوليتها:<br />
-<br />
-<br />
-<br />
كمك به كاردان پزشكي قانوني در اجراي برنامه هاي مربوطه تحت نظارت و كنترل پزشك<br />
مربوطه.<br />
آماده نمودن اجساد براي معاينات پزشكي قانوني.<br />
20- تكنيسين دياليز<br />
تكنسين دياليز عهده دار انجام اموري از قبيل شستن و تميز كردن ماشين دياليز وكمك به پرستار در<br />
مورد وصل نمودن بيمار به كليه مصنوعي مي باشند.<br />
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
-<br />
شستن و تميز كردن ماشينهاي دياليز.<br />
گذاردن و تميز كردن مصنوعي داخل محفظه مخصوص در ماشين دياليز.<br />
كمك نمودن به پرستار در مورد وصل نمودن بيمار به كليه مصنوعي با فسيتولا يا شانت.<br />
تعيين و تنظيم شدت جريان خون.<br />
ثبت و ضبط معيارهاي بررسي وضع بيمار مانند وزن بيمار،نبض،فشارخون و درجه حرارت بيمار قبل<br />
از دياليز،حين دياليز و پس از دياليز.<br />
قطع دياليز و بازگردانيدن خون بيمار طبق اصول و ضوابط موجود زير نظر پرستار.<br />
آشنائي با ماساژ قلب و تنفس بكار بردن آن در موارد اضطراري و كمك به گرفتن الكتروكارديوگرام<br />
به پرستار.<br />
نظارت دقيق و مراقبت از دستگاههاي تصفيه آب و آماده كردن آن.<br />
انجام ساير امور مربوط.<br />
21- تكنيسين نوار نگاري<br />
تكنيسين نوار نگاري عهده دار انجام اموري از قبيل كارديوگرافي، الكتروانسفالوگرافي قرار دادن<br />
بيمار در برابر دستگاههاي مربوط و مراقبت از وي درحين كار دستگاه مي باشند.<br />
نمونه وظايف و فعاليتها:<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
قرار دادن الكترود ها روي اعضاي مورد نياز بيمار و اتصال آنها به دستگاه نوار نگاري<br />
جهت نوارنگاري.<br />
كنترل دستگاههاي مربوط قبل از بكار انداختن بمنظور اطمينان از درستي آنها.<br />
دادن دستورات لازم به بيمار به حين آزمايش براي تغيير امواج و يادداشت مواقع و نوع<br />
تحريك روي نوار.<br />
تشخيص زيادي يا كمي فركانس درمواقع تحريك.<br />
96
يادداشت تغيير حالات بيمار در حين آزمايش روي نوار و درمانهاي اوليه در صورت بروز<br />
خطر.<br />
دقيق كردن آزمايش در نقاط مشكوك.<br />
انجام مراقبت لازم در حفظ و نگهداري دستگاهها و تعميرات جزئي و گزارش عيوب كلي<br />
به سرپرست مربوط جهت برطرف كردن آنها.<br />
خوراندن داروهاي تجويز شده توسط پزشك به بيمار يا اتصال سرم به بدن بيمار.<br />
-<br />
-<br />
-<br />
-<br />
22- مأمور سالن تشريح<br />
مأمور سالن تشريح به انجام اموري ازقبيل: كالبد شكافي اجساد طبق دستور پزشك، شستشو و تنظيف و<br />
حفاظت وسايل و لوازم و ظروف و ابزار سالن تشريح و احيانا" موميايي اجساد طبق دستور پزشك مي<br />
پردازند.<br />
نمونه وظايف ومسئوليتها:<br />
حمل ونقل اجساد با برانكار از آمبولانس به سالن تشريح و جابجائي آن در محل تشريح.<br />
امشي زدن و ازبين بردن مگسها و كرمهائي كه در اجساد فاسد شده يافت مي شود.<br />
ضدعفوني و شستشوي سالن تشريح و احتمالا" اجساد مشكوك به بيماريهاي واگير طبق دستور.<br />
كالبد شكافي قسمتهاي مختلف اجساد طبق دستور پزشك.<br />
دوختن و بستن اجساد جهت تحويل به صاحبانشان پس از صدور جواز دفن.<br />
شستشو و تنظيف و حفاظت تجهيزات، وسائل و لوازم، ظروف و ابزار سالن تشريح.<br />
موميائي نمودن اجساد جهت اعزام به خارج طبق دستور پزشك.<br />
97
آشنايي مراكز پزشكي و آموزشي و درماني دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي<br />
*<br />
مركز پزشكي ، آموزشي و درماني آيت االله طالقاني<br />
اين مركز در شمال تهران حوالي اوين، خيابان يمن(تابناك سابق) واقع گرديده و مساحت آن 42 هزار<br />
متر مربع با جمع زير بناي 43 هزار مترمربع واقع است و نوع مالكيت آن وقفي مي باشد. تاريخ شروع<br />
فعاليت اين مركز از سال 1358 بوده است.<br />
اين مركز داراي 462 تخت فعال به شرح زير مي باشد.<br />
بخش داخلي<br />
بخش اطفال<br />
بخش زنان وزايمان<br />
بخش جراحي عمومي<br />
بخش پيوند جراحي<br />
بخش اورژانس<br />
بخش جراحي E.N.T<br />
بخش قلب و عروق<br />
بخش هماتولوژي<br />
بخش جراحي عروق<br />
بخش روان پزشكي<br />
بخش غدد<br />
بخش جراحي فك و<br />
بخش C.C.U<br />
بخش گوارش<br />
بخش I.C.U<br />
صورت<br />
بخش ارتوپدي<br />
بخش دياليز<br />
بخش ايزوله عمومي و I.C.U نوزادان<br />
بخش داخلي كليه<br />
بخش جراحي اطفال<br />
بخش هاي تشخيصي درماني اين مركز شامل:<br />
آزمايشگاه، راديولوژي، طب هسته اي، پاتولوژي،فيزيوتراپي، كار درماني، اديومتري، آنژيوگرافي، اكوو<br />
تست ورزش، الكتروكارديوگرافي و سونوگرافي<br />
كميته هاي فعال اين مركز عبارتند از<br />
:<br />
كميته مرگ و مير، كميته مدارك پزشكي، كميته اتاق عمل،تغذيه، مسايل دارويي، بهداشت وكنترل<br />
عفونتهاي بيمارستاني و شير مادر مي باشد.<br />
اين مركز داراي 12 اتاق عمل و در رشته هاي گوارش، جراحي اطفال، غدد و نفرولوژي دستيار فوق<br />
تخصصي دارد.<br />
98
*<br />
مركز پزشكي ،آموزشي و درماني اختر<br />
اين مركز در شمال شهر تهران خيابان دكتر علي شريعتي پل رومي خيابان بوستان واقع شده است كه<br />
قبل از انقلاب اسلامي با 25 تخت و يك اتاق عمل و واحدهاي مختلف درماني در اختيار نيروي هوايي<br />
ارتش آمريكا قرار داشت.<br />
ساختمان سه طبقه اين مركز به مساحت 3060 متر مربع با وسعت زمين 7750 متر مربع كه توسط خانم<br />
اختر الملوك سهرابي به صورت وقف به جمعيت شير و خورشيد سابق واگذار شده بود، از سال<br />
مركز به دانشگاه متبوع واگذار گرديده و با تشريك مساعي دانشگاه و هيات امناي مركز كمبود فضاهاي<br />
آموزشي آن مرتفع گرديد و از همان سال به مركز پزشكي اختر تغيير نام يافت وبه فعاليت آموزشي خود<br />
در رشته ارتوپدي و بيهوشي تداوم بخشيد.<br />
تعداد 120 تخت ارتوپدي و تخت جراحي عمومي در اين مركز مورد استفاده بيماران قرار ميگيرد.<br />
از سال 1359-60 با اضافه شدن بناهاي همجوار به مركز جمع بناي آن به 12000 متر مربع رسيد و<br />
اتاق عمل جديد در اين مجموعه احداث گرديد.<br />
كميته هاي مركز علاوه بر كميته هاي قبلي شامل:<br />
1365 اين<br />
4<br />
كميته تخت روز<br />
كميته اداري و مالي<br />
كميته انطباق<br />
كميته تجهيزات پزشكي و داروخانه<br />
كميته آموزش پرستاري<br />
كميته سوانح و حوادث<br />
كميته بهداشت<br />
كميته عفونت بيمارستان<br />
*<br />
مركز پزشكي،آموزشي و درماني امام حسين(ع)<br />
اين مركز در شرق تهران،حوالي ميدان امام حسين (ع) خيابان شهيد مدني (نظام آباد سابق) در زميني به<br />
مساحت 94 هزار متر مربع در 8 ساختمان جداگانه با جمع زيربناي 48 هزار متر مربع واقع است و نوع<br />
مالكيت آن ملكي مي باشد.<br />
اين مركز داراي 480 تخت فعال:<br />
بخش نورولوژي<br />
بخش هاي داخلي مردان وزنان<br />
بخش جراحي مغز و اعصاب<br />
بخش هاي جراحي مردان و زنان<br />
بخش راديولوژي بخش روانپزشكي اطفال<br />
بخش روانپزشكي مردان<br />
بخش هاي ارتوپدي زنان و مردان<br />
بخش روانپزشكي زنان<br />
بخش نوزادان<br />
99
بخش هاي تشخيصي و درماني اين مركز شامل:<br />
آزمايشگاه، پاتولوژي، سونوگرافي، راديولوژي، گفتار درماني، كار درماني، الكتروآنسفالوگرافي، سي تي<br />
اسكن، اندوسكپي، پزشكي هسته اي، فيزيوتراپي ، اپتومتري، الكتروكارديوگرافي، اكو و تست ورزش،<br />
دياليز،اسپيرومتري، الكتروميوگرافي و بخش اورژانس و اتفاقات مي باشد.<br />
*<br />
كلينك هاي اين مركز:<br />
داخلي ، اطفال، چشم پزشكي، روانپزشكي، قلب،ارتوپدي، جراحي عمومي،جراحي مغز و اعصاب،زنان و<br />
مامايي،جراحي ترميمي، گوارش،داخلي،اعصاب،بيهوشي،كليه،مامايي وطب فيزيكي<br />
كميته هاي مركز:<br />
كميته تخت روز و مدارك پزشكي<br />
كميته اجرايي پزشكي<br />
كميته اداري و مالي<br />
كميته اتاق عمل<br />
كميته دارو و تجهيزات پزشكي كميته تغذيه<br />
كميته بهداشت و كنترل عفونت كميته فرهنگ وارتباطات<br />
كميته تغذيه باشيرمادر<br />
كميته مرگ ومير وعوارض<br />
مركز پزشكي،آموزشي و درماني 15 خرداد<br />
از سال 1320 بيمارستاني درخيابان كريم خان زند،خيابان آبان جنوبي با 80 تخت بانام بيمارستان شوروي<br />
آغاز به كار نمود و بعد ها به نام «بيمارستان چهرازي» تغيير نام يافت. اين بيمارستان از سال<br />
نام بيمارستان سازمان و برنامه و از سال 1342 به عنوان بيمارستان وزارت اقتصادي و دارايي فعاليت<br />
ميكرد. از سال 1352 به نام بيمارستان به آور تحت پوشش وزارت صنابع و معادن ، مداواي بيماران آن<br />
وزارتخانه را به عهده داشت و از سال 1365 تحت پوشش وزارت بهداري قرار گرفت. از همان سال نام<br />
اين بيمارستان به پانزده خرداد تغيير يافت واز سال 1368 وابسته به دانشگاه علوم پزشكي ايران گرديد.<br />
بالاخره در سال 1373 با انحلال سازمان منطقه اي بهداري استان تهران اين بيمارستان به دانشگاه<br />
متبوع وابسته گرديد. اين بيمارستان تخصصي از ابتداي سال 1374 با عنوان مركز پزشكي، آموزشي و<br />
درماني پانزده خرداد نامگذاري گرديد. اين مركز در جراحي پلاستيك و ترميمي ،فك و صورت،دست و<br />
ميكروسكپي،سوختگي ،زيبايي و درمان بيماران دياليزي فعال مي باشد. در حال حاضر اين مركز داراي<br />
7000 متر زير بنا در 4 طبقه ساختمان در زميني به مساحت 4/235 متر مربع با مالكيت ملكي مي باشد.<br />
فعال و بخش هاي زير مي باشد:<br />
مركز<br />
1336 با<br />
15 خرداد 153 تخت<br />
• بخش هاي جراحي ترميمي،دست و ميكروسكپي،پلاستيك و زيبايي زنان و مردان<br />
• بخش هاي سوختگي مردان و زنان<br />
• بخش هاي Post C.C.U، C.C.U<br />
• بخش جراحي،جمجمه ، فك و صورت<br />
100
درمانگاههاي اين مركز عبارتند از:<br />
داخلي،جراحي،جراحي ترميمي،دست و ميكروسكپي، سوختگي،فك و صورت،پوست،نفرولوژي،قلب و<br />
عروق،جراحي پلاستيك<br />
*<br />
پاراكلينك هاي مركز شامل:<br />
كميته هاي مركز:<br />
لنژ<br />
پرونده هاي پزشكي اتاق عمل تخت روز<br />
پرستاري و ساير كاركنان دارو و تجهيزات پزشكي سوانح و فوريت هاي پزشكي<br />
كنترل عفونت تغذيه و رژيم سوانح و فوريت هاي پزشكي<br />
طرح كارانه<br />
مرگ و مير<br />
مركز پزشكي ،آموزشي و درماني شهداي تجريش<br />
فعاليت رسمي اين مركز از سال1340 آغاز گرديد. پس از آن ساختمان درمانگاهها،پاويول پزشكان<br />
و ساختمان 8 طبقه بخش ها درسال 1347،احداث گرديده در سالهاي<br />
شاهنشاهي و خدمات اجتماعي آن زمان اقدام به خريد تعدادي از ساختمانهاي مسكوني جنب<br />
خيابانهاي دربند و حميد جهت گسترش فضاي درماني اين مركز نمود.<br />
در حال حاضر اين مركز با زير بناي 55000 متر مربع در زميني به مساحت 74000 متر مربع با<br />
مالكيت ملكي به فعاليتهاي زيربط ادمه ميدهد.<br />
1350 و 1351 سازمان<br />
مركز شهداي تجريش داراي 350 تخت فعال و 10 اتاق عمل به شرح ذيل مي<br />
باشد:<br />
بخش زنان و زايمان<br />
بخش اطفال<br />
بخش اورژانس<br />
بخش نوزادان<br />
بخش جراحي مغز و اعصاب<br />
بخش مغز و اعصاب<br />
بخش ادلوژي<br />
بخش لورولوژي<br />
بخش ريكاوري<br />
بخش جراحي مردان<br />
بخش هماتولوژي اطفال<br />
بخش داخلي<br />
بخش هماتولوژي<br />
بخش انكولوژي<br />
بخش I.C.U<br />
بخش C.CU<br />
بخش هاي شخصي مركز:<br />
آزمايشگاه،پاتولوژي،الكتروانسفالوگرافي، تست ورزش،اسپيرومتري، اندوسكپي،سي تي اسكن،طب<br />
هسته اي ،فيزيوتراپي،اپتومتري،راديوتراپي،سونوگرافي و آنژيوگرافي<br />
101
درمانگاههاي فعال مركز:<br />
ارولوژي،نورولوژي،داخلي چشم،اطفال،جراحي،زنان و زايمان،قلب،هماتولوژي،دندانپزشكي،جراحي مغز<br />
واعصاب،شيمي درماني،طب فيزيكي،طب سوزني،درمانگاه MS و پانسمان و تزريقات<br />
كميته هاي مركز:<br />
كميته مرگ و مير<br />
مدارك پزشكي<br />
كنترل عفونت تخت روز<br />
دستياري<br />
برنامه ريزي طرح<br />
ارزشيابي و نظارت<br />
تغذيه نظارت بر طر ح كارانه<br />
اداري و مالي دارو و لوازم پزشكي<br />
تجهيزات پزشكي<br />
*<br />
مركز پزشكي،آموزشي و درماني لقمان حكيم<br />
اين مركز درجنوب غربي تهران،چهار راه لشكر خيابان كمالي و در زميني به مساحت 16 هزار متر<br />
مربع در ساختمانهاي 4و6 طبقه با زير بناي 30482 متر مربع با مالكيت ملكي واقع شده است.<br />
اين مركز تا قبل از سال 1345 به نام بيمارستان مسمومين تحت پوشش وزارت بهداري وقت بود<br />
پس از تكميل و تجهيز ساختمانهاي فعلي در سال 1352 بانام«بيمارستان لقمان الدوله ادهم» به<br />
دانشگاه ملي ايران واگذار گرديد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي با نام «مركز پزشكي ،آموزشي و<br />
درماني لقمان حكيم» تحت پوشش دانشگاه متبوع قرار گرفت.<br />
اين مركز داراي 375 تخت فعال و 13 اتاق عمل به شرح ذيل مي باشد:<br />
بخش جراحي مغز و اعصاب<br />
بخش داخلي<br />
بخش گوش،حلق و بيني<br />
بخش مغز و اعصاب<br />
بخش زنان و زايمان<br />
بخش قلب و ريه<br />
بخش بلوك زايمان<br />
بخش پوست<br />
بخش مسمومين<br />
بخش اطفال<br />
بخش C.CU<br />
بخش I.C.U<br />
بخش جراحي عمومي<br />
بخش I.C.U مسمومين بخش جراحي عمومي<br />
بخش عفوني<br />
بخش روماتولوژي<br />
بخش ارتوپدي<br />
بخش هاي تشخيصي و درماني مركز:<br />
آزمايشگاه تشخيص طبي،راديولوژي،سي تي اسكن،سونوگرافي،اندوسكپي،لاپاراسكپي،<br />
بروفكوسكپي،اديومتري،كار درماني،فيزيوتراپي،الكتروميوگرافي،نوار مغزي،اكو،تست ورزش،اسپيرومتري و<br />
سنجش تراكم استخوان،دندانپزشكي،الكتروكارديوگرافي،پاتولوژي،الكترو انسفالوگرافي،آنژيوگرافي،بخش<br />
اورژانس<br />
102
كلينك هاي مركز:<br />
ارتوپدي، جراحي عمومي، اطفال وزايمان، جراحي اعصاب، داخلي،اعصاب، قلب، ريه، روماتولوژي،<br />
مسمومين، عفوني، ،ENT روانپزشكي ، مشاوره روانپزشكي و پوست مي باشد.<br />
*<br />
كميته هاي فعال مركز:<br />
ارزشيابي اعضاءهيئت علمي، ارزشيابي بيمارستان، كنترل عفونت و انرژي اداري و مالي ، اتاق عمل<br />
مرگ و مير، دارو و لوازم پزشكي مصرفي ، بهداشت تغذيه<br />
مركز پزشكي ،آموزش و درماني شهيد آيت ا...مدرس<br />
اين مركز در شمال غربي تهران،خيابان سعادت آباد قرارداد كه در سال 1354 توسط سازمان برنامه و<br />
بودجه تجهيز و به دانشگاه ملي ايران واگذار گرديد و از همان سال با 227 تخت در بخش هاي مختلف<br />
شروع به كار نمود.<br />
در حال حاضر جمع زير بناي ساختمانهاي اين مركز بالغ بر 17888 متر مربع مي باشد كه در زميني به<br />
مساحت 19513 مترمربع و با مالكيت ملكي قرار دارد.<br />
اين مركز داراي 234 تخت فعال و 8 اتاق عمل به شرح زير ميباشد:<br />
بخش داخلي<br />
بخش اورولوژي<br />
بخش I.C.U اطفال<br />
بخش قلب<br />
بخش I.C.U جنرال (عمومي)<br />
بخش هماتولوژي<br />
بخش I.C.U جراحي قلب<br />
بخش جراحي قلب<br />
بخش جراحي عمومي<br />
بخش قلب اطفال<br />
بخش دياليز<br />
بخشI.C.U Post<br />
بخش C.CU<br />
بخش Post C.C.U<br />
درمانگاههاي اين مركز عبارتند از:<br />
داخلي،جراحي،ارولوژي،قلب، اورژانس،قلب اطفال،هماتولوژي،نفرولوژي،پوست<br />
بخش هاي تشخيصي درماني مركز:<br />
103
فيزيوتراپي،اكوكارديوگرافي،تست ورزش،آناليز پيس(تحليل ضربان ساز)،اسپيرومتري،آنژيوگرافي قلب و<br />
كليه،پيس ميكرو دايم و موقت (ضربان ساز دايم وموقت)،والولوپلاستي(باز كردن دريچه<br />
تنگ)،آزمايشگاه،راديولوژي،سونوگرافي،سينوسكوپي،اندوسكوپي،آسيب شناسي و لابراتور كاتتريم قلبي<br />
*<br />
كميته هاي فعال مركز:<br />
كميته مشترك پرستاري و اداري كميته انرژي<br />
كميته بهداشت و كنترل عفونت كميته تغذيه<br />
كميته مدارك پزشكي كميته اجرائي<br />
كميته نظارت بر اجراي طرح كارانه كميته مرگ ومير<br />
كميته دارويي و لوازم مصرفي پزشكي كميته دستياري<br />
كميته دارويي و لوازم مصرفي پزشكي كميته كاردر برنامه ريزي هيئت علمي<br />
كميته صرفه جويي كميته شوراي آموزشي<br />
مركز آموزشي ،پژوهشي و درماني سل و بيماريهاي ريوي(مسيح دانشوري)<br />
اين مركز درشمالي ترين نقطه تهران(شمال شرقي نياوران) در قريه دار آباد به مساحت 60000 متر مربع<br />
در 20 ساختمان جداگانه از 1تا 6 طبقه جمع زيربناي 30000 متر مربع با مالكيت ملكي واقع شده است.<br />
اين مركز كه در سال 1312 شروع به فعاليت نموده، در گذشته موسوم به بيمارستان شاه آباد بوده است و<br />
بيماران ريوي در آن بستري و مداوا ميشوند.<br />
اين مركز داراي 380 تخت فعال و 4 اتاق عمل است به شرح زير ميباشد:<br />
بخش جراحي عمومي و قفسه سينه و گوش وحلق و بيني بخش هاي داخلي زنان<br />
بخش اورژانس<br />
بخش TB سل زنان<br />
بخش اطفال<br />
بخش TB سل مردان<br />
بخش هاي داخلي مردان<br />
بخش I.C.U<br />
بخش هاي تشخيصي و درماني اين مر كز:<br />
آزمايشگاهها،راديولوژي،آزمايشگاه تنفس،واحد قلب،واحد برونكوسكوپي،واحد فيزيوتراپيري، واحد ليزر<br />
كلينيك ها عبارتند از:<br />
9 درمانگاه ريه،داخلي،قلب،اطفال،سل،جراحي،دندانپزشكي،انكولوژي،گوش و حلق وبيني<br />
شوراهاي مركز:<br />
104
1-شوراي عالي<br />
2- شوراي علمي<br />
3- شوراي آموزشي<br />
4- شوراي پژوهشي<br />
كميته هاي مركز:<br />
آموزش<br />
اجرايي پزشكي<br />
مدارك پزشكي<br />
اخلاق پزشكي<br />
ارزشيابي بيمارستان<br />
كنترل عفونت<br />
اتاق عمل<br />
پاتولوژي و نسوج<br />
پرستاران و كاركنان<br />
طرح كارانه<br />
انتشارات<br />
كمسيون پزشكي<br />
ارزشيابي اعضاءهيئت علمي<br />
بازآموزي<br />
مرگ و مير<br />
*<br />
مركز پزشكي،آموزش و درماني كودكان مفيد<br />
اين مركز كه شروع فعاليت آن از سال 1354 مي باشد در شمال شهر تهران خيابان دكتر علي شريعتي<br />
در زميني به مساحت 10000 مترمربع و در ساختماني با زير بناي 12000 متر مربع و در شش طبقه با<br />
مالكيت واگذاري واقع است.<br />
اين مركز داراي 194 تخت فعال و 13 اتاق عمل به شرح زيل است:<br />
بخش اعصاب اطفال<br />
بخش خون اطفال<br />
بخش نوزادان<br />
بخش گوارش و كليه اطفال<br />
بخش جراحي مغز واعصاب<br />
بخش كليه<br />
بخش جراحي مغزو اعصاب<br />
بخش عفوني اطفال<br />
بخش جراحي اطفال<br />
بخش اورژانس<br />
بخش دياليز صفاتي<br />
بخش I.C.U<br />
بخش N.I.C.U<br />
بخش هاي تشخيصي مركز عبارتنداز:<br />
آزمايشگاه،سونوگرافي،الكتروانسفالوگرافي،الكتروميوگرافي،سي تي اسكن،راديولوژي و آندوسكوپي<br />
كلينيك هاي فوق تخصصي:<br />
اعصاب ،خون،نوزادان،جراحي اطفال،كليه،گوارش،ارتوپدي،اطفال و جراحي مغزو اعصاب اطفال<br />
كلينيك هاي تخصصي:<br />
روانپزشكي،بيهوشي،تغذيه(رژيم درماني)،داخلي اطفال،چشم پزشكي،گفتار درماني،كاردرماني،فيزيوتراپي و<br />
دندانپزشكي<br />
105
شوراهاي كميته هاي مركز:<br />
*<br />
• شوراي آموزشي،شوراي هماهنگي،شوراي اتاق عمل<br />
• كميته هاي كنترل عفونت،مرگ و مير،مدارك پزشكي،سوانح و فوريتهاي پزشكي،نظارت بر طرح<br />
كارانه،اخلاق پزشكي،پژوهشي دستياري،ارزشيابي دروني،بهداشت،دارو و لوازم مصرفي پزشكي<br />
وامتحانات.<br />
مركز پزشكي،آموزشي و درماني مهديه<br />
اين مركز در جنوب تهران محدوده ميدان شوش خيابان فدائيان اسلام روبروي خيابان منصور ور در<br />
زميني به مساحت 29000 متر مربع با زير بناي 13000 متر مربع با مالكيت وقفي قرار گرفته است.<br />
بخش هاي تشخيصي مركز:<br />
آزمايشگاه،پاتولوژي،سونوگرافي، راديولوژي<br />
كلينيك هاي مركز:<br />
جراحي ،اطفال،داخلي،عمومي،پره ناتال،تنظيم خانواده،دندانپزشكي،نازايي و بيهوشي<br />
اين مركز داراي 154 تخت فعال و 4 اتاق عمل به شرح زير مي باشد:<br />
بخش بلوك زايمان<br />
بخش نوزادان<br />
بخش سزارين<br />
بخش جراحي عمومي زنان<br />
بخش ليبر<br />
بخش زايمان طبيعي تحت نظر<br />
بخش بعد از زايمان<br />
بخش I.C.U<br />
بخش N.I.C.U<br />
درمانگاههاي مركز:<br />
اطفال،بهداشت و تنظيم خانواده،دندانپزشكي،زنان و زايمان،داخلي،جراحي عمومي،پره ناتال،نازايي و<br />
IVF و بيهوشي<br />
بخش تشخيصي مركز:<br />
آزمايشگاه،الكتروكارديوگرافي،پاتولوژي،سونوگرافي،فيزيوتراپي،راديولوژي و بخش اورژانس<br />
كميته هاي مركز:<br />
106
آموزشي،دستياري،پرستاري،كنترل عفونت،فني تخصصي،خريدتجهيزات پزشكي،كيفيت حسابرسي،آموزش<br />
ضمن خدمت،مرگ و مير،مدارك پزشي و طرح كارانه<br />
*<br />
مركز پزشكي،آموزش و درماني شهيد دكتر لبافي نژاد<br />
اين مركز در شمال تهران خيابان پاسداران بوستان نهم در زميني به مساحت 15000 متر مربع و در<br />
ساختمان جداگانه با زير بناي 37 هزار مترمربع با مالكيت ملكي واقع است.آغاز فعاليت مركز از سال<br />
1360 مي باشد.<br />
اين مركز داراي 337 تخت فعال و 11 اتاق عمل به شرح زير مي باشد:<br />
عفوني مردان<br />
داخلي مردان<br />
عفوني زنان<br />
داخلي زنان<br />
ارولوژي مردان<br />
ارولوژي زنان<br />
دياليز بزرگسالان<br />
ارولوژي اطفال<br />
دياليز اطفال<br />
پيوند كليه<br />
رتين<br />
سنگ شكن<br />
چشم زنان<br />
چشم مردان<br />
ريكاوري<br />
بخش C.CU<br />
بخش I.C.U<br />
آزمايشگاه،آسيب شناسي،راديولوژي،سونوگرافي،الكتروكارديوگرافي،تست ورزش،اسپيرومتري،طب هسته<br />
اي،برونكوسكوپي،توپوگرافي،آستوگراف و ليزر چشم،آنژيوو اكو چشم، اكو كارديوگرافي،بينايي<br />
سنجي،همودياليز،سنگ شكن كليه و اسكن<br />
كلينك هاي مركز:<br />
آموزشي<br />
پزشكي<br />
مدارك پزشكي<br />
مرگ ومير<br />
كنترل عفونت هاي بيمارستاني<br />
پرستاري<br />
اتاق عمل<br />
بهداشت<br />
كتابخانه<br />
ورزش<br />
107
*<br />
بيمارستان طرفه<br />
اين بيمارستان در خيابان بهارستان مقابل سازمان تبليغات اسلامي قار دارد و سابقه خدمات بيمارستان<br />
طرفه به سال 1318 بر ميگردد.در آن سازمان رياست بيمارستان به عهده آقاي دكتر مهدي طرفه بود.<br />
از سال 1320 اين بيمارستان بانام «بهداري كل وزارت راه»فعاليت رسمي خود را آغز كرد و از سال<br />
1325 همزمان با تصويب قانون استخدام كشوري و برخورداري كاركنان بهداري از مزاياي قانون رسمي<br />
فعاليت اين بيمارستان چشم گير تر شد.<br />
اين بيمارستان در سال 1336 با مساحت 4000 متر مربع رسما افتتاح گرديد و به پاس خدمات آقاي دكتر<br />
طرفه به نام ايشان ناميده شد. اين بيمارستان از تير ماه 1373 تحت پوشش دانشگاه متبوع قرار گرفت.<br />
اين بيمارستان تعداد 134 تخت فعال و 2 اتاق عمل به شرح زير دارد:<br />
بخش چشم<br />
بخش داخلي<br />
بخش اورژانس<br />
بخش هاي C.C.U<br />
بخش بلوك زايمان<br />
بخش هاي جراحي زنان و مردان<br />
بخش نوزادان<br />
كلينيك هاي بيمارستان:<br />
دندانپزشكي،جراحي كليه و مجاري ادرار،جراحي عمومي،زنان و زايمان،اطفال،گوش و حلق و بيني،چشم<br />
پزشكي،پوست،داخلي،قلب و عروق<br />
بخش تشخيصي بيمارستان:<br />
فيزيوتراپي،سونوگرافي،اديومتري،اپتومتري،الكتروكارديوگرافي،اندوسكوپي،اديولوژي،راديولوژي،آزمايشگاه<br />
اورژانس<br />
كميته هاي بيمارستان:<br />
*<br />
تخت روز،بهداشت،كنترل عفونت،مرگ ومير،اتاق عمل،تغذيه و ترويج شيرمادر،پايش تغذيه<br />
آموزش ،مدارك پزشكي،دارو و تجهيزات پزشكي.<br />
بيمارستان شهيد آيت ا...اشرفي اصفهاني<br />
اين بيمارستان در سال1320 در چهارراه مولوي تهران،جنب بازار دباغها«درمانگاه برزن» تاسيس<br />
گرديد. در سال 1353 اين درمانگاه به سازمان شيرو خورشيد وقت واگذار شد و از سال<br />
پوشش وزارت بهداري قرار گرفت. اين درمانگاه از همان زمان با مركز درماني ديگري كه در مجاورت آن<br />
قرار داشت(موقوفه حكيم الملك) ادغام شد و به «بيمارستان مولوي» موسوم گرديد. بالاخره پس از<br />
شهادت آيت ا... اشرفي اصفهاني نام اين بيمارستان به نام ايشان موسوم گرديد.<br />
1355 تحت<br />
108
كل بناي ساختمانهاي اين بيمارستان 9637 مترمربع مي باشد كه درزميني به مساحت<br />
استقرار دارد.<br />
7905 مترمربع<br />
اين بيمارستان داراي 95 تخت فعال و 4 اتاق عمل به شرح زير مي باشد:<br />
بخش اورژانس<br />
بخش مردان<br />
بخش دياليز<br />
بخش زنان<br />
بخش تالاسمي<br />
بخش اطفال<br />
كلينيك:<br />
داخلي،ارتوپدي،اطفال،جراحي عمومي،عفوني،گوش و حلق وبيني،چشم پزشكي،دندانپزشكي،پوست،كليه و<br />
مجاري ادرار<br />
بخش هاي تشخيصي:<br />
راديولوژي،سونوگرافيري،آزمايشگاه،فيزيوتراپي،اندوسكوپي،الكتروكارديوگرافي،دياليز واورژانس<br />
كميته ها:<br />
كنترل عفونت بيمارستاني،مرگ ومير،تخت روز،تغذيه،لنز كاري،دارو و لوازم مصرفي،اداري و مالي،نظارت<br />
بر اجراي طرح كارانه،نظارت و ارزشيابي دروني بيمارستان،اتاق عمل و برنامه ريزي.<br />
بيمارستانهاي وابسته شهرستانها<br />
-1<br />
بيمارستان امام خميني"ره" فيروزكوه<br />
اين بيمارستان در شهرستان فيروز كوه در سال 1316 تاسيس گرديد و در حال حاضر داراي<br />
فعال مي باشد.<br />
2- بيمارستان سوم شعبان دماوند<br />
اين بيمارستان در شهرستان دماوند (جيلارد) واقع گرديده است و درحال حاضر داراي تخت مي باشد.<br />
30 تخت<br />
3- بيمارستان شهيد مفتح<br />
اين بيمارستان قبلا به اداره كل كشاورزي و عمران روستايي شهرستان ورامين تعلق داشت و در حال<br />
حاضر داراي 125 تخت فعال مي باشد.<br />
4- بيمارستان زعيم<br />
اين بيمارستان در سال 1349 در شهرستان پاكدشت ورامين با مالكيت وقفي ساخته شده و در حال<br />
حاضر داراي 41 تخت فعال مي باشد.<br />
* * *<br />
109
: .١<br />
1. Development of effective <strong>Patient</strong>-Provider Relationships and communication<br />
skills<br />
1 . Silverman, J.Preparing for <strong>Patient</strong>s (PfP) course, Module A - Meeting patients<br />
in primary care; Student Handbook 2004 - 2005 .University of Cambridge.<br />
Available from:<br />
http://www.bio.cam.ac.uk/sbs/facbiol/courseinfo/PfP/PFPAhandbk2004-05.<strong>pdf</strong>.<br />
Oct 2004<br />
1 .. Preparing for <strong>Patient</strong>s (PfP). Module A: Meeting patients in primary care.<br />
2004 – 2005. GP Tutors’ Guide. University of Cambridge<br />
مازنر و بان<br />
درآمدي بر اپيدميولوژي. جانقرباني، محسن. خدمات فرهنگي كرمان. چاپ سوم.1381<br />
1. PATIENT-CENTRED MEDICAL INTERVIEW COMMUNICATION<br />
SKILLS GUIDE available from EEG/commskills/GKTM/2001<br />
1 . Kurtz ,S Laidlaw, T. Makoul ,G. Schnabl, G. Medical Education Initiatives in<br />
Communication Skills Cancer Prevention & Control 3, 1999; 3(1): 37-45.<br />
1 . Beck, RS. Daughtridge, R. Sloane, PD. Physician-<strong>Patient</strong> Communication in<br />
the Primary. Care Office: A Systematic Review. J Am Board Fam Pract<br />
2002;15:25–38.)<br />
1 . Silverman, J. Griffiths, J. Preparing for <strong>Patient</strong>s (PfP), Module B: Meeting<br />
<strong>Patient</strong>s in Hospital; Student Handbook 2004-2005. University of Cambridge.<br />
http://www.bio.cam.ac.uk/sbs/facbiol/courseinfo/PfP/PFPBhandbk.<strong>pdf</strong> . Oct 2004<br />
1 . Communication Skills, available from:<br />
http://www.nottingham.ac.uk/medicalschool/undergraduate/communication_skills.html#semester-1.<br />
Oct 2004<br />
1 . Communication Skills, available from:<br />
http://www.nottingham.ac.uk/medicalschool/undergraduate/communication_skills.html#semester-34.<br />
Oct 2004<br />
1 . Platt FW, Gaspar DL, Coulehan JL, Fox L, Adler AJ, Weston WW, Smith RS,<br />
Stewart M. "Tell Me about Yourself": The <strong>Patient</strong>-Centered Interview. Ann Intern<br />
Med. 2001; 134: 1079-1085.<br />
1 . PPD - Engaging with people: self, patients, colleagues and the community.<br />
Available from:<br />
http://www.hull.ac.uk/engprogress/Prog3Papers/LittlewoodES.<strong>pdf</strong>. Oct 2004<br />
1 . Kurtz,S. Silverman, J. Benson, J Draper, J. Marrying Content and Process in<br />
Clinical Method Teaching: Enhancing the Calgary–Cambridge Guides. Academic<br />
Medicine.2003. 78: 802-809.<br />
1 . Makoul, G. Essential Elements of Communication in Medical Encounters<br />
Academic Medicine .2001. 76: 390-393.<br />
1 . Communication Skills & Cultural Competency. Available from:<br />
http://www.users.cloud9.net/~jgh841/OLCon9/welcome.htm.<br />
1 . Towle, A. Godolphin, W. Framework for teaching and learning informed<br />
shared decision making. BMJ 1999;319:766-771.<br />
1 . Maguire, P. Pitceathly, C. Key communication skills and how to acquire them.<br />
BMJ 2002;325:697-700<br />
110
1 . Silverman, J. Griffiths, J. Preparing for <strong>Patient</strong>s (PfP) course. Module D<br />
Meeting patients at home: continuity of care. Student Handbook 2003 – 2004.<br />
University of Cambridge. Available from:<br />
http://www.bio.cam.ac.uk/sbs/facbiol/courseinfo/PfP/PFPDhandbk.<strong>pdf</strong> . Oct<br />
2004<br />
1 . WHAT ARE LISTENING SKILLS? The University of Alabama. Available<br />
from: http://leadership.ua.edu. Oct 2004<br />
1 . Listening Strategies. Available from: http://www.w3.org/TR/REC-html40 .<br />
Oct 2004<br />
1 . Gordon, T. Listening Skills. Available from: www.laypastorsociety.org. Oct<br />
2004 .<br />
1 . LISTENING SKILLS. Available from:<br />
http://www.northyorks.gov.uk/pps/psych. Oct 2004<br />
1 . Characteristics of good listening. A Resource of: The Office of Greek Life and<br />
The IFC and Panhellenic Councils at The University of Montana. Available from:<br />
www.daneprairie.com.<br />
1 . Listening Skills. Available from:<br />
http://www.d.umn.edu/student/loon/acad/strat/ss_listening.html.<br />
1 . Gill, E. Clinical Communication and Ethics in Healthcare. IPE Year 1.<br />
Student Pack. King's college , London. 2003-2004<br />
111