31.10.2014 Views

3-Early Patient Contact.pdf

3-Early Patient Contact.pdf

3-Early Patient Contact.pdf

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد بهشتي<br />

دانشكده پزشكي<br />

درسنامه تماس زود رس<br />

بهمن 1384<br />

1


تماس زود رس با بيمار<br />

(1)<br />

Eearly Painteal <strong>Contact</strong><br />

نويسندگان<br />

دكتر سوسن پارساي<br />

دكتر محمد علي حيدرنيا<br />

دكتر اصغر كلاهي<br />

دكتر محمد رضا سهرابي<br />

دكتر حوريه شمشيري ميلاني<br />

دكتر ناصر محمدي<br />

آقاي عبدالرضا كاميابي<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

هماهنگ كننده:‏<br />

خانم دكتر فلاح<br />

3


درسنامه<br />

تماس زود رس با بيمار<br />

4


فصول درس<br />

-1<br />

-9<br />

مقدمه....................................................................................................‏‎8‎<br />

2- تعريف بيماري و ابعاد آن........................................................................‏‎10‎<br />

3- عوامل مربوط به بيمار.............................................................................‏‎12‎<br />

4- تاثير بيماري بر خانواده و جامعه.............................................................‏‎15‎<br />

5- تنوع نيازهاي سلامت در گروههاي جنسي و سني و اجتماعي مختلف......‏‎19‎<br />

6- اسرار حرفه اي و اخلاق پزشكي..............................................................‏‎23‎<br />

‎7‎‏-سوگ و ماتم............................................................................................‏‎32‎<br />

8- اصول و مهارت هاي ارتباطي..................................................................‏‎41‎<br />

بيمار در بيمارستان،‏ تاريخچه و روند بيمار در بيمارستان...........................‏‎59‎<br />

10- آشنايي بامراكز بهداشتي درماني دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي...‏‎98‎<br />

11- ضمائم كارهاي عملي.............................................................................‏<br />

5


نام دوره:‏ تماس زودرس با بيمار(‏‎1‎‏)‏<br />

تعداد واحد:‏<br />

0/5 واحد<br />

نوع واحد:‏ عملي<br />

هدف كلي:‏ آشنايي با محيط باليني و مهارت آموزي در زمينه مهارتهاي ارتباطي و تماس با بيمار و<br />

شناخت نيازهاي او<br />

اهداف اختصاصي<br />

در پايان دوره دانشجو بايد:‏<br />

قادر به برقراري ارتباط مناسب با بيمار در ابتداي مصاحبه باشد.‏<br />

با سوالات باز بيمار را تشويق به دادن شرح حال دقيق كند.‏<br />

با دقت به صحبتهاي بيمار گوش دهد،‏ سوالات روشن و واضح مطرح كند و اطلاعات را<br />

.1<br />

.2<br />

.3<br />

خلاصه كند.‏<br />

درك روشني از تصور بيمار از بيماري خود و نظرش راجع به درمان داشته باشد.‏<br />

مهارت برقراري ارتباط و گوش دادن به صحبتهاي بيمار را كسب كند.‏<br />

مهارت هاي ارتباطي پيشرفته(‏ مباحث اخبار بد،‏ معلوليتها)‏ را كسب كند.‏<br />

.4<br />

.5<br />

.6<br />

اهداف عيني:‏<br />

در پايان دوره دانشجو بايد:‏<br />

1. حداقل با 2 بيمار در بخشهاي مختلف ارتباط برقرار كرده باشد و گزارش آنها را در پورت فوليو<br />

ثبت كرده باشد..‏<br />

70 درصد موارد مصاحبه در قسمتهاي مختلف ، opening<br />

را نام ببرد.‏ .....<br />

در يك مصاحبه مختصرقادر به توصيف مشكل بيمار و تجربه او از بيماري و انتظارات وي از ارائه<br />

.2<br />

.3<br />

دهندگان مراقبتهاي سلامتي باشد.‏<br />

6


اصول جلب رضايت بيمار را درك كند و به طور عملي آنرا اجرا نمايد.‏<br />

اصول جلب اعتماد بيمار را درك كند و به طور عملي آنرا اجرا نمايد.‏<br />

اصول تاثير گذار بر موفقيت مصاحبه از ديدگاه بيمار و خود را تعيين كند.‏<br />

بيماران را در قالب خانواده و جامعه توصيف كند.‏<br />

قادر به درك و توصيف اثرات فقر،‏ مسايل فرهنگي ، مسكن،‏ بيكاري،‏ بهداشت نامناسب و<br />

در ....<br />

.4<br />

.5<br />

.6<br />

.7<br />

.8<br />

مشكلات بيمار باشد.‏<br />

9. متناسب با گروه سني و جنسي و طبقه اجتماعي با بيماران مصاحبه كند.‏<br />

7


مقدمه<br />

.<br />

با تغييرات زيادي كه در سال هاي اخير چه از نظر الگوي بيماري ها چه از نظر دموگرافيك و<br />

الگوي مرگ ومير و عوامل خطر،‏ تاثير گذار بر جامعه و فرد و سلامت او اتفاق افتاده باعث شده كه در<br />

وظايف پزشك و ارتباط او با بيمار و در نتيجه در نوع آموزش او تغييرات فراواني داده شود.‏<br />

نياز و تقاضاهاي مردم نيز در ارتباط با وظايف و اهداف پزشكي كاملا"‏ تغيير پيدا كرده و جامعه به<br />

تربيت نوع جديدي از پزشك كه متناسب با نيازهاي فرد و جامعه بوده و مهارت هاي لازم براي رويارويي<br />

با اين تغييرات را داشته باشد نياز فراوان دارد پزشك ديگر نمي تواند فقط يك درمانگر باشد بلكه<br />

شناخت عوامل خطر وپيشگيري از بيماري هاو مديريت بيماريها و ارتقاء كيفيت زندگي از مهارت هايي<br />

است كه او بايد بياموزد و بصورت يك عمل موثر و هدف دار بانجام رساند.‏<br />

درحرفه پزشكي بدليل تماس مستقيم با مردم و سروكارداشتن با شاخص ترين و اساسي ترين<br />

نيازها آن ها يعني سلامت ، رعايت همه جنبه ها اخلاقي و انساني اين حرفه را مي طلبد.‏ حرفه پزشكي<br />

مجموعه اي از اقدامات رفتارها و توجهاتي مي باشدكه در جهت حفظ منافع بيمار به عنوان فردي از كل<br />

جامعه كه تحت تاثير عوامل مختلف است بكارگرفته ميشود ، حرفه اي كه بدون بهره مندي از احساس<br />

انساني ، همدردي اعتماد لازم نمي توان آن را به ثمر رسانيد.‏ اعتماد و اطمينان به پزشك در قلب<br />

اكثريت مردم جاي گرفته و تعهد ، پزشكان را موظف مي سازدكه علم و مهارت خود را با قابليت و تبحر<br />

فراوان در جهت بهبود بيمار به كار گيرند.‏<br />

هدف حرفه پزشكي تسكين درد و نه فقط درد جسماني بلكه آلام بيمار هم ميباشد.‏ برقراري<br />

ارتباط با بيمار و جامعه از اصولي ترين اقدامات پزشكي است ارتباط از شناخت يك ديگر بوجود مي آيدو<br />

موجب تسهيل بهبودي در بيمار ميگردد.‏ اگر فقط از دريچه بيومديكال به بيمار نگاه نكنيم بلكه بدانيم با<br />

همنوعي كه تمام جنبه هاي انساني – رواني – اجتماعي – اقتصادي شغلي او در ايجاد بيماري او دخالت<br />

داشته طرف هستيم و تمام جوانب انساني و شخصي و رفتاري او را براي درمان او در نظر بگيريم درمان<br />

ها موثر و مفيد واقع خواهند شد.‏<br />

امروزه تقاضاي مردم كه ميخواهند در مورد عوارض خطر ، فوايد عمل جراحي اقدامات<br />

پيشگيري وپس از درمان را بدانند بسياربالارفته و از طرفي انتظارات بستگان و فاميل بيشتر شده و روز<br />

به روز از پزشك در مورد بيماري فرد بيمار توضيحاتي را ميخواهند و بيشتر وقت پزشك را به خود<br />

اختصاص مي دهند.‏<br />

اين تحولات در سي سال گذشته در ارتباط پزشك و بيمار تاثير گذاشته است.‏ نكته اصلي در<br />

تغيير رعايت حقوق افراد است كه به موجب آن بيماران حق دارند از حقايق بيماري خود آگاه باشند و<br />

محتوي سوگند نامه جديد براساس محوريت بيمار يا برتري راي او تنظيم مي گردد و برحلاف سابق از<br />

يگانگي نظر پزشك فرهنگ ها فاصله دارد .<br />

1<br />

.<br />

1.Quality of Life<br />

promotion<br />

8


.<br />

.<br />

.<br />

بهمين علت پزشك بايد با تعاريف بيماري و عوامل موثر برايجاد آن و تاثير اين بيماري بر<br />

زندگي آينده فرد ، خانواده ، جامعه ، آگاه باشد ، بتواند حقوق بيمار را بشناسد از پروسه شروع بيماري تا<br />

ترخيص او از بيمارستان آگاهي يابد و در اين راستا بتواند ارتباط سالم و اخلاقي با بيمار برقرار نمايد.‏<br />

هدف از اين دوره آشنايي دانشجويان با محيط باليني و تماس با بيمار قبل از شروع دوره باليني<br />

است آنها همچنين با وظايف و نقش آينده خود به عنوان يك پزشك در حيطه طبابت آشنا خواهند شد.‏<br />

در اين دوره دانشجويان مي آموزند كه خصوصيات يك ارتباط مناسب با بيمار چيست وبيمار را در محيط<br />

خانواده و در قالب جامعه مي بينند و اثرات بيماري بر بيمار ، خانواده و جامعه را مشاهده كند يا به عبارتي<br />

ناخوشي را در كنار بيماري ببيند در اين دوره از دانشجو انتظار تشخيص و يا درمان بيمار نمي رود،‏ بلكه<br />

وظيفه دانشجو شنيدن صبحتهاي بيمار ، درك مشكل او ، توصيف آن و درك و اجراي اصول برقراري<br />

ارتباط با بيمار است بهتر است در كنار بيماران ، با افراد سالم نيز ارتباط برقرار شود تا دانشجوبا مفهوم<br />

سلامتي در كنار بيماري در قالب زندگي حقيقي آشنا شود.‏<br />

بيان مشكلات از طرف بيماران يا به عبارتي درك آنها از بيماري با آنچه دانشجويان از كتابهاي درس و<br />

با ديد آسيب شناسي فرا مي گيرند بسيار متفاوت است اين دوره به دانشجويان كمك مي كند<br />

درسالهاي اول آموزش پزشكي اين ديد را پيدا كنند كه همزمان با مطالعه متون پايه علمي ، مشكلات<br />

مطرح شده از طرف بيماران را نيز در ذهن داشته باشند وبه صورت كاربردي و با ديدي فراتر از تئوري<br />

محض مطالب را فراگيرند همچنين به بيمار به عنوان يك فرد داراي احساس و فكر كه رضايت و<br />

اعتماد او قبل از مصاحبه بايد جلب شود،‏ نگاه كنند.‏<br />

.<br />

.<br />

با تشكر از سركار خانم مريم غفاري كارشناس بخش بهداشت و پزشكي اجتماعي و سركار خانم<br />

مريم محمد زاده و ساير همكاران در دبير خانه اصلاحات كه در تهيه،‏ ويرايش و تايپ اين مطالب<br />

بسيار كمك كرده اند.‏<br />

9


تعريف بيماري و ابعاد آن<br />

:<br />

.<br />

)<br />

.<br />

.<br />

پزشكي مجموعه اي از علم و هنر است ‏.پزشك بابكارگيري عناصر دانش و مهارت ، ايمان و اعتقاد بايد<br />

اين علم و هنر را بكارگيرد<br />

اصل بنيادي اخلاق پزشكي اين است كه دانش و مهارت و تجربه يك پزشك بايد به شفا دادن<br />

انسان بيمار كه براي دريافت كمك به پزشك رو مي آورده است معطوف گردد.‏ فرد بيمار دچار علائم<br />

ناراحت كننده است ، در عملكرد طبيعي خود با مشكل روبروست و همراه با آن نگران از دست دادن<br />

سلامتي خود و نهايتا"‏ جان خويش است ، انتظار او اين است كه پزشك علت علائم ناراحت كننده را<br />

مشخص نموده و بيماري را معالجه نمايد براي يك پزشك مشكل زماني پيش مي آيد كه پزشك<br />

درشيوه درمان خود تنها عضو بيمار يا جسم او را در نظر بگيرد و تنها از مدل تفكر بيماري بعنوان مدل<br />

زيست پزشكي استفاده نمايد<br />

مدل زيست پزشكي بيماري يك مدل كلاسيك علمي است و ديدگاهي است كه در آن يك<br />

پديده پيچيده به صورت مجموعه اي از روابط علت و معلولي ساده در سطح بدن و سيستم ها و ارگان<br />

ها و حتي در عصر حاضر درسلول ها و ملكول ها ترسيم ميشود با اين مدل،درمان بسيار از بيماري ها<br />

روند عوامل بيماريزا آسيب هايي كه انسان ها و بشريت را گرفتار كرده بوده است امكان پذير ساخته<br />

است<br />

در اين مدل تمايزي بين بيماري و احساس بيماري وجود ندارد در صورتيكه بيماري<br />

نتيجه اختلال در سطح سلولي است كه بصورت اختلالات بيوشيمايي ، فيزيولوژيك و<br />

گاهي اوقات تغييرات آناتوميك در فرد ظهور ميكند علت زيست پزشكي بيماري در قالب آسيب شناسي و<br />

عملكرد دستگاه ها بدن مانند شكستگي استخوان ران ، سرطان پستان ، تالاسمي ، بيماري ديابت خود را<br />

نشان ميدهد.‏<br />

احساس بيماري يا تجربه ذهني انسان در مورد ناخوش بودن انسان است اين<br />

احساس نقطه مقابل تعريف سلامت است و احساس ناخوش بودن و ناتواني در انجام اعمال عادي و<br />

روزمره است تجربه منحصر به فرد خود شخص است شامل نگراني هاي او ، ترس از مرگ ، تغييرات<br />

در زندگي زناشويي او است اگرچه بيماري و احساس بيماري در موارد زيادي با هم تداخل دارند ولي<br />

بين احساس ذهني خوب بودن و احساس ذهني بيمار بودن يك فاصله پيوسته وجود دارد.گاهي بيماري<br />

وجود دارد ولي احساس بيماري در فرد وجود ندارد مانند فشار خون و گاهي بدون وجود بيماري فرد<br />

احساس كسالت و بيماري نمايد.‏<br />

اختلالات رواني ، اجتماعي و خانواده مي تواند بدون وجود اشكال جسمي خاص احساس<br />

بيماري در فرد بوجود آورد.‏ مشكل بزرگ مدل زيست پزشكي فرض مي كند كه احساس بيماري را<br />

تماما"‏ مي توان به حساب اشكالات و انحرافات از مقادير قابل سنجش فيزيكي وشيميايي گذاشت و<br />

حتي گاهي انحرافات رفتاري و اختلالات رواني را هم بحساب اختلال در كار كرد مغز مي پذيرند.‏<br />

در دوران بيش از عصر پزشكي علمي مدرن اين باور وجود داشت كه شرايط رواني و محيطي<br />

بيمار در ايجاد احساس بيماري واحساس بهبودي نقش مهمي دارد و امروزه باين نتيجه رسيده ايم كه<br />

.<br />

.<br />

.<br />

( Illness<br />

.<br />

( Disease )<br />

10


فرض بنيادي دربيماري ها مدل زيستي رواني ، اجتماعي است و سلامت يا بيماري نتيجه تداخل زيستي<br />

‏–رواني اجتماعي و فرهنگي در يك بيمار خاص است<br />

درك مفهوم بيماري دريك بيماري خاص و معكوس كردن روند بيماري در وي نه تنها به<br />

ارزيابي دقيق وضعيت زيستي فيزيكي و شيميايي بدن وي دارد بلكه بررسي وضع رواني ، اجتماعي<br />

وي بسيار ضروي است مدل زيستي ، رواني ، اجتماعي بيماري براين مبناست كه بيماري به وسيله<br />

عوامل بيماريزايي خاص ايجاد ميشود ، هر فرد خاص مجموعه اي از عوامل مستعد كننده را دارد يك<br />

فرد با مشخصات بيولوژيك خاص بدنيا مي آيد با عوامل ژنتيك و شرايط زندگي جنيني ، خصوصيات<br />

مشخص نتيجه تداخل عوامل بيولوژيك تجربيات و تكامل هستند.‏<br />

خصوصيات بيولوژيك مانند،‏ هوش استعداد ، واكنش هاي رفتاري و مكانيسم هاي دفاعي رواني<br />

، علاوه برآن توانايي تطابق با محيط از اهميت خاصي برخوردار هستند<br />

نقش سن ، جنس ، عوامل فرهنگي ، مذهب ، قوميت عوامل اقتصادي و اجتماعي<br />

تحصيلات و موقعيت اجتماعي اقتصادي را نيز نبايد ناديده گرفت<br />

تداخل عمل دائمي بين فرد و محيط اطراف او موجود است كه گاهي موجب استرس شده و<br />

گاهي نقش محافظ دارد و گاه نيز همزمان هر دوحالت را دارا ميباشد.‏<br />

اين نقش در مورد وقايعي كم وزني ، ارتريت ، الكليسم ، بيماريهاي قلبي بخوبي ديده شده<br />

است<br />

حمايت پزشك و خانواده باعث تسريع در روند بهبودي ميشود در اين مدل پزشك روح و جسم را به<br />

عنوان مقوله مجزا در نظر نمي گيرد اگر پزشك آگاهانه نقش عوامل اجتماعي و رواني را در نظر نگيرد<br />

اين عوامل خود بخود مطرح خواهد شد و نتيجه آن بخوبي در روند بيماري و عاقبت بيماري كاملا"‏<br />

روشن است<br />

حمايت اجتماعي از طرف پزشك و خانواده به عنوان يك عامل مهم حمايت خارجي عمل مي كند كه<br />

مي تواند به كمك مكانيسم هاي تطابقي فرد براي مقابله با استرس ها و فاكتورهاي خطر بخوبي<br />

بكارگرفته شود و در برابرحوادث مختلف نقش موثري در توانائي فرد براي روبروشدن با آن ها ايفاد كند.‏<br />

.<br />

) شغل ،<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

(<br />

.<br />

(<br />

.<br />

)<br />

.<br />

.<br />

11


عوامل مربوط به فرد بيمار<br />

فرد بيمار جزيي از يك مجموعه بزرگتر يعني خانواده است.‏ خانواده هاي متعدد يك جامعه را تشكيل مي<br />

دهند و جوامع مختلف در ارتباط با يكديگر هستند.‏ تغيير در هر كدام از اين اجزا بر روي ساير اجزا<br />

تغييرات غير قابل اجتنابي ايجاد خواهد كرد.‏ لذا هنگام بررسي مشكل يك بيمار نبايد تنها بررسي را به<br />

فرد بيمار محدود كرد،‏ بلكه بايد او را در قالب محيط اطراف و جزيي از خانواده و جامعه ديد.‏ با اين ديد<br />

عوامل بسياري بربيماري تاثير مي گذارند كه مي توان آنها را به دو بخش عمده تقسيم كرد:‏<br />

•<br />

•<br />

.1<br />

عوامل مربوط به فرد بيمار<br />

عوامل مربوط به محيط اطراف بيمار<br />

در اين نگرش فرد بيمار به عنوان هسته مركزي است وعوامل مربوط به محيط در اطراف وي قرار دارد.‏<br />

در ادامه به شرح اجزاي مربوط به اين دو بخش مي پردازيم.‏<br />

فرد بيمار تحت تاثير سه گروه از عوامل مختلف قرار دارد:‏<br />

عوامل ارثي : زمينه ارثي و ژنتيك هر فرد مي تواند فرد را مستعد ابتلا به بيماريهاي خاصي<br />

نمايد.‏ براي مثال بعضي بيماريها از جمله سرطانهاي روده بزرگ و سرطان شبكيه چشم زمينه<br />

ارثي دارند.‏ گروههاي خوني با چند بيماري ارتباط دارند،‏ مانند ارتباط گروه خوني با<br />

سرطان معده و شيوع بيشتر زخم اثني عشر در افراد با گروه خوني<br />

« A »<br />

.« O »<br />

.2<br />

شخصيت بيمار:‏ شخصيت بيمار هم به صورت مستقيم و هم به صورت غير مستقيم در ابتلا<br />

به بيماريها دخيل است.‏ تيپ شخصيت بيمار به طور مستقيم از طريق افزايش استعداد ابتلا به<br />

بيماريهايي مانند بيماريهاي قلب و عروق در تيپ شخصيتي اثر دارد.‏ تمايل بيماربراي<br />

مراجعه به پزشك در موقع بروز بيماري يا رعايت توصيه هاي پزشكي به طور غير مستقيم<br />

تحت تاثير شخصيت اوست.‏<br />

« A »<br />

.3<br />

طبقه اجتماعي:‏ عضويت در طبقات اجتماعي مختلف مي تواند عامل خطر براي بعضي<br />

بيماريها باشد.‏ بعضي بيماريها مانند كمبودهاي تغذيه اي،‏ سرطان گردن رحم عمدتا طبقات<br />

اجتماعي پايين را گرفتار مي كند.‏ از طرف ديگر چاقي كه عامل خطر بيماريهايي از جمله<br />

بيماريهاي قلب و عروق است در طبقات مرفه اجتماعي بيشتر ديده مي شود.‏<br />

عوامل مربوط به محيط بيمار<br />

....<br />

.<br />

.1<br />

همانگونه كه ذكر شد در بررسي بيماري بايد علاوه بر فرد بيمار بايد به محيط پيرامون وي نيز توجه<br />

داشت اين عوامل نقش مهمي در استعداد ابتلا به بيماري ، پاسخ به درمان،‏ توانايي شروع وادامه درمان،‏<br />

پيشگيري از بيماريها و دارند.‏ عواملي كه در پيرامون بيماربايد مد نظر باشد عبارتند از:‏<br />

عوامل اقتصادي-‏ اجتماعي:‏ سطح رفاه عمومي و وضعيت اقتصادي جامعه اثر مهمي در بروز و<br />

طرز برخورد با بيماري دارد.‏ ميزان سهم حيطه سلامت از بودجه عمومي در جامعه ، سهم امور<br />

مربوط به سلامت از بودجه خانوار،‏ پوشش بيمه ها،‏ شغل عمده مردم منطقه بسيار مهم است<br />

در منطقه فقير نشين برخورد با بيماري با يك منطقه مرفه نشين متفاوت است.‏ براي مثال در<br />

.<br />

12


برخورد با يك بيمار مبتلا به كمخوني ناشي از فقر آهن دريك بيمار كه قادربه تامين معاش<br />

روزانه خود و خانواده اش نيست،‏ توصيه به مصرف روزانه جگر و گوشت قرمز بايد با مواد<br />

غذايي ارزان قيمت حاوي آهن كه در منطقه موجود است جايگزين شود.‏<br />

شرايط فرهنگي و عادتهاي اجتماعي:‏ بعضي مناطق داراي شرايط فرهنگي خاصي هستند كه به<br />

صورت عامل مستعد كننده براي بيماريهاي خاص عمل مي كنند.‏ براي مثال نشستن دست بعد<br />

از اجابت مزاج ويا نپوشيدن كفش يا شستن غير صحيح سبزيجات در بعضي مناطق باعث شيوع<br />

بيماريهاي انگلي درآن نواحي مي شود.‏ طرز تهيه غذا و يا اعتقادات خاص در مورد تغذيه<br />

شيرخواران ، واكسيناسيون و نگهداري آنها نيز از عوامل ديگر هستند.‏ اعتقادات خاص در مورد<br />

وسايل جلوگيري ازبارداري باعث ازدياد بارداريهاي ناخواسته و رشد بي رويه جمعيت و به دنبال<br />

آن فقر و افزايش بيماريهاي واگيرو سوء تغذيه و مي شود.‏ بدون در نظر گرفتن مجموعه اين<br />

عوامل برخورد با بيماري كامل نخواهد بود و به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد.‏<br />

محيط فيزيكي و محل سكونت بيمار:‏ شرايط محيط سكونت از نظر نور و روشنايي،‏ آب<br />

آشاميدني سالم،‏ سر و صدا،‏ دفع بهداشتي فاضلاب و زباله،‏ رعايت نكات ايمني در منزل،‏ تراكم<br />

جمعيت در هر خانوار بايد مد نظر باشد.‏<br />

وضعيت خانواده بيمارو حمايت آنها از وي:‏ جمعيت بالاي خانوار،‏ فقدان پدر،‏ مادر يا هر دو،‏ چند<br />

شغله بودن پدر و مادر،‏ كم سوادي و بيسوادي والدين،‏ اعتياد در خانواده،‏ وجود فرزند معلول<br />

جسمي يا ذهني در خانواده در حمايت خانواده از بيمار موثر هستند.‏ اگر فرد بيمار مسئول تهيه<br />

معاش خانواده نيز باشد ابتلاي وي به يك بيماري جدي خانواده را با بحران روبرو خواهد كرد.‏<br />

...<br />

.2<br />

.3<br />

.4<br />

بنابراين عوامل بسياري در ابتلا به بيماري موثر است و بايد در برخورد با بيمار مد نظر باشد.‏ به عبارت<br />

ديگر در هنگام مراجعه بيمار با يك ديد محدود فقط ازنظر مشكل مورد نظرش بررسي نشود،‏ بلكه با يك<br />

ديد جامع بيمار را به صورت يك فرد با خصوصيات ويژه و مشكل مورد نظر كه در خانواده و جامعه اي با<br />

شرايط خاص كه تحت تاثير عوامل مختلف قرار دارد نگريسته شود كه براي انجام يك مداخله موثر در<br />

جهت رفع مشكل بايد همه اين عوامل را در نظر داشت و موارد قابل اصلاح را برطرف نمود.‏<br />

براي فهم بهتر مطلب كودك ده ساله اي را در نظر مي گيريم كه به علت سرفه هاي مكررتوسط مادرش<br />

به درمانگاه آورده شده است.‏ بعد از بيان مشكل توسط مادر بيمار و انجام معاينه گلو پزشك نسخه<br />

دارويي حاوي موثرترين داروهاي موجود نوشته و بيماررا مرخص مي كند.‏ دو هفته بعد همين كودك با<br />

حال عمومي بد و شرح حالي مبني بر تشنج و عفونت ريه مراجعه ميكند.‏ در مصاحبه جامع با مادر بيمار<br />

متوجه مي شويم كه كودك،‏ پدري معتاد و بيكارو والدين بيسواد دارد و نتوانسته داروهاي نسخه قبلي را<br />

تهيه كند و پدر بيمار از مراجعه مجدد آنها به پزشك ممانعت به عمل مي آورده است.‏ در ضمن سابقه<br />

واكسيناسيون وي كامل نبوده و در بررسي رشد و تكامل و تطابق وزن و قد وي با منحني استاندارد<br />

متوجه تاخير رشد اونسبت به هم گروه سني اش مي شويم.‏ در بررسي وضعيت تغذيه كودك و خانوار<br />

متوجه اشكالات بسياري در الگوي تغذيه اي آنها مي شويم.‏ محل سكونت آنها يك خانه اجاره اي نم<br />

دار و كم نور در منطقه حاشيه اي شهر است كه در فضاي 50 متري آن 6 نفر زندگي مي كنند.‏ مادر<br />

بزرگ بيماركه در خانه قالي بافي مي كند،‏ هم همراه آنها زندگي مي كند و او نيز از يك سال قبل سرفه<br />

13


هاي مكرر داشته كه گاهي همراه با رگه هاي خون بوده است ولي دارويي مصرف نمي كند.‏ در نهايت<br />

بيمار با تشخيص سل منتشر كانديد بستري مي گردد<br />

در ويزيت اول تنها به بيمار به عنوان يك فرد با مشكل سرفه نگاه شده و بر اين اساس درمان شده<br />

است.‏ صرف نظر از درست يا غلط بودن تشخيص كه موضوع بحث ما نيست،‏ بسياري از نكات مرتبط با<br />

بيماري در نظر گرفته نشده كه پاره اي از آنها در شرح ويزيت دوم آمده است.‏<br />

اما فايده در نظر گرفتن اين نكات چيست؟<br />

در ويزيت دوم بيمار در قالب خانواده و محيط پيرامونش توصيف شده است.‏ با توجه به بيكاري پدر بيمار<br />

و نداشتن منبع درآمد امكان تهيه داروهاي گران قيمت براي خانواده بيمار وجود ندارد.‏ محل زندگي آنها<br />

در يك محله حاشيه شهر با كيفيت فيزيكي نامناسب است كه تراكم جمعيت بالايي دارد.‏ مسايل<br />

فرهنگي مانند ممانعت از مراجعه به پزشك،‏ بيسوادي والدين،‏ مشكلات تغذيه اي ، عدم سابقه<br />

واكسيناسيون كامل،‏ اعتياد پدر بيمارو وجود يك زن سالمند با شرايطي كه با بيماري سل مطابقت ميكند<br />

‏،از عوامل خطر ديگر هستند.‏<br />

از يك ديدگاه جامع در بررسي بيماري ، همانگونه كه در بالا ذكر شد،‏ مي توان :<br />

در تشخيص دقيق بيماري سود جست:‏ در مثال فوق با در نظر داشتن سرفه هاي مكرر،‏ كمبود<br />

رشد،‏ تغذيه نامناسب،‏ فقر،‏ علايم مادر بزرگ ، محيط فيزيكي نامناسب يكي از تشخيصهاي<br />

مطرح بيماري سل است؛ در حاليكه بدون در نظر گرفتن اين عوامل و تنها با علايم بيمار،‏ اين<br />

بيماري از اولويت بالايي در ميان تشخيصهاي مطرح برخوردار نبود.‏<br />

در برخورد با بيماري از مداخلات كاملتري در مورد عوامل خطر بيشتري استفاده كرد:‏ اگر بيمار<br />

فوق درمان شود و به خانه باز گردد،‏ پس از مدتي مجددا با همان علايم باز خواهد گشت،‏ زيرا<br />

منشا بيماري يعني مادر بزرگ هنوز در مان نشده است.‏ پ س براي ريشه گني اين بيماري ازآن<br />

خانه بايد:‏<br />

.<br />

.1<br />

.2<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

مادر بزرگ به عنوان منبع انتشار بيماري علاوه بر كودك بيمار تحت درمان قرار گيرد.‏<br />

ساير اعضاي خانواده از نظر ابتلا به سل تحت بررسي قرار گيرند و موارد مبتلا درمان<br />

شوند.‏<br />

الگوي تغذيه صحيح متناسب با وضعيت اقتصادي و فرهنگي خانواده ارائه گردد.‏<br />

فضاي فيزيكي ساختمان مطابق استانداردهاي بهداشتي تصحيح شود.‏<br />

در جهت درمان اعتياد پدر بيمار و اشتغال وي با مراكز مربوطه تماس كرفت.‏<br />

پيگيري دوره اي جهت اطمينان از مصرف درست دارو و بهبود بيماران انجام شود.‏<br />

موارد ويژه اي كه نياز به پيشگيري از سل دارند مانند نقص ايمني مشخص و تحت<br />

مراقبت قرار گيرند.‏<br />

14


تاثير بيماري بر خانواده بيمار و جامعه:‏<br />

-1<br />

-2<br />

-3<br />

هدف از اين ‏(مبحث)‏ اين است كه دانشجويان در برخورد با بيمار،‏ علاوه بر تلاش بر شناسائي<br />

علائم بيماري و سعي در تشخيص و درمان آن،‏ به خود بيمار نيز توجه نمايند،‏ به اثراتي كه<br />

بيماري بر زندگي بيمار و خانواده اش ميگذارد و همچنين بر تاثير بيماري بر جامعه نيز توجه<br />

نمايند.‏ بروز بيماري در يك فرد علاوه بر اثراتي كه در او منجر به تغييراتي ميگردد در محيط<br />

اطراف او نيز تاثير گذاشته و مي تواند بر كل مجموعه تاثير گذارد.‏<br />

اين نگرش باعث مي شود كه بيمار از يك مورد جالب براي مطالعه و يادگيري براي دانشجو به<br />

يك انسان كه عضوي عزيز از يك خانواده است،‏ نقش و وظايفي در خانواده دارد و اعضاي<br />

خانواده،‏ چشم نگران سلامت او هستند،‏ تبديل شود.‏<br />

با اين نگرش،‏ تشخيص و درمان بيماري ، اعتباري با ارزش تر مي يابد و پزشك و بيمار و<br />

همچنين خانواده اش را در ارتباطي نزديكتر و صميمي و قابل اعتماد در كنار يكديگر قرار<br />

ميدهد.‏<br />

با اين ديد،‏ احساس وظيفه براي تشخيص زودتر بيماري،‏ كنترل بيماري در مراحل اوليه ،<br />

پيشگيري از بيماري،‏ تدبير براي تسهيل گذر زمان نقاهت و كاهش اثرات بيماري در فرد و<br />

خانواده و جامعه تقويت مي شود.‏<br />

بنابراين از معطل نمودن بيمار تا رسيدن به درمانگاه و پزشك ، بستري نمودن بي دليل و<br />

طولاني،‏ اقدامات درماني غير علمي ، سليقه اي و غير ضروري و بر خورد نامناسب،‏ گسترش<br />

بيماري در جامعه و افزايش اثر مخرب بيماري بر جامعه و ‏...........جلوگيري ميشود.‏<br />

پس ديدن يك بيمار بدون ارتباط با محيط و عوامل اطراف او وديدن بيماري كه عضوي از<br />

خانواده و جامعه است كه آنان با بيماري او زندگي ميكنند و وضعيت او،‏ زندگي آنان را نيز<br />

تحت تاثير قرار ميدهد،‏ دو رويكرد متفاوت نسبت به مديريت بيماريست.‏<br />

خانواده اولين و اساسي ترين نهاد اجتماعي است و عبارت است از مجموع مشترك دو يا چند<br />

نفركه به واسطه سببي يا نسبي با هم رابطه زيست شناختي داشته و در زير يك سقف زندگي<br />

ميكنند.‏ خانواده متشكل از والد يا والدين و فرزندان آنان ميباشد.‏<br />

امروزه براي خانواده انواع متعددي قايل هستند<br />

خانواده هسته اي يا Traditional Nucleuse Family<br />

خانواده گسترده<br />

خانواده حاصل از زندگي فرزند با يكي از والدين Single Parent Family<br />

گفته شد كه خانواده بنيادي ترين نهاد اجتماعي است و آن مجموعه اي است،‏ مشتمل بر زير<br />

مجموعه هايي با سنين ، نيازها و نقش هاي متفاوت كه در تقابل تنگاتنگ،‏ پيچيده،‏ نزديك و<br />

صميمي ، در كنار يكديگر زندگي مي كنند.‏ گاه،‏ چگونگي و ميزان اين ارتباط رادر جاي ديگر<br />

نمي توان تصور نمود.‏<br />

در سيستم بهداشتي كشور ايران از خانوار ياد ميشود كه به مجموعه افرادي گفته ميشود كه در<br />

زير يك سقف زندگي مي كنند و بر سر يك سفره غذا ميخورند.‏<br />

15


بيماري ومرگ يكي از اعضاي خانواده از تغييراتي هستند كه در اكثريت موارد،‏ منحصر به يك<br />

فرد از خانواده قلمداد نمي شود،‏ بلكه اينان ، باعث بروز مشكلات فردي خانوادگي و اجتماعي<br />

مي شوند.‏<br />

شدت تاثير به مقدار زيادي به سن،‏ جنس،‏ نياز و نقش عضو بيمار در خانواده دارد.‏<br />

از طرف ديگر شدت و ماهيت بيماري،‏ حاد يا مزمن بودن و وخامت و پيش آگهي بيماري نيز<br />

ميتواند تاثيري خفيف يا شديد تا حد بحران را بر اعضاي ديگر و خانواده داشته باشد.‏ بيماري و<br />

مرگ پدر،‏ مادر،‏ كودكان،‏ افراد سالمند در خانواده داراي مشخصات ويژه اي مي باشند.‏<br />

اگر چنانچه پدر،‏ بعنوان نان آور خانواده دچار بيماري،‏ ناتواني و يا مرگ شود،‏ خانواده در كنار<br />

تالم هاي روحي ، دچار محدوديت هاي مالي و فقر خواهد شد و بدنبال آن مشكلات اقتصادي<br />

شر وع ميشود و با ادامه اين بيماري خانواده در چرخه معلوليت فقر و بيماري مي افتد.‏ فقر كه<br />

همواره بعنوان عاملي مهم و موثر در ايجاد بيماري ها بوده است،تاثير خود را در ايجاد زمينه اي<br />

مساعد براي ابتلا و عدم سلامت افراد ديگر و عدم توانايي از بهره مند شدن از زندگي سالم تر<br />

و مراقبت هاي لازم را بر جاي خواهد گذاشت.‏<br />

اگر چنانچه مادر خانواده دچار بيماري يا مرگ شود،‏ بنابر نقش هاي حياتي و متنوع كه در<br />

خانواده دارد،‏ سلامت ديگر اعضا خانواده و كودكان دچار تزلزل خواهد شد.‏ نمونه كوچك آن<br />

مادر دچار كم خوني مي باشد كه بدليل احساس ضعف و خستگي بخوبي از عهده وظايف<br />

مادري برنمي آيد،‏ به دفعات دچار بيماري هاي مختلف مي شود،‏ كم حوصله است و قدرت<br />

تعامل بهينه را با افراد ديگر ندارد.‏ افت تحصيلي كودكان بدنبال بيماري آنها يا پدرو مادرشان<br />

ميتواند سرنوشت و مسير زندگي آنها را عوض كند كودكي كه سرپرست سالم ندارد مستعد<br />

گرفتار شدن در انواع ناهنجاريهاي اجتماعي است.‏<br />

نوزادي كه پس از مرگ يك مادر باقي مي ماند،‏ به ندرت تا يك سالگي زنده ميماند.‏ احتمال<br />

مرگ كودكان زير 10 سال مخصوصا دختران حتي تا 4 برابر افزايش مي يابد،كمبود مراقبت،‏<br />

درمان مناسب و ترك تحصيل كودكاني كه مادر خود را از دست داده اند زياد است.‏ دختران<br />

مجبور به نگهداري از بقيه اعضا خانواده ميشوند.‏ گفته مي شود ، مرگ مادر يك فاجعه جبران<br />

ناپذير است.‏ مرگ يك نفر نيست ، بلكه مرگ و ناتواني خانواده و جامعه است.‏ كودكاني كه<br />

مادر خود را از دست ميدهند در خطر ترك تحصيل،‏ بزهكاري و اخذ رفتارهاي ضد اجتماعي مي<br />

باشند.‏<br />

ابتلا عضوي از خانواده به بيماري عفوني و مسري خطر انتشار در اعضاي ديگر خانواده و جامعه<br />

را دارد و همواره اقداماتي براي پيشگيري از ابتلاد از افراد ديگر يا درمان همزمان خانواده<br />

توصيه مي شود.‏<br />

در پاره اي داز موارد پيدايش موارد اندك بيماري بويژه بيماريهاي عفوني،‏ هشدار و بسيج جامعه<br />

را براي رويارويي با آن طلب ميكند.‏ بعنوان مثال از فلج اطفال يا وبا.....‏ ميتوان نام برد.‏<br />

ابتلا زن يا شوهر،‏ به بيماري مقاربتي ، از دسته بيماريهايي هستند كه در صورت عدم اطلاع،‏<br />

فقدان احساس مسئوليت و احترام به شريك زندگي باعث آسيب به سلامتي افراد ديگر مي<br />

شوند.‏ بعنوان مثال،‏ اگر مردي دچار ايدز،‏ هپاتيت،‏ سيفليس يا........‏ شود،‏ در صورت عدم رعايت<br />

16


.......<br />

.....<br />

ملاحظلات لازم،‏ موجب انتقال بيماري به همسر خواهد شد.‏ چون اين بيماريها،‏ مي توانند از<br />

طريق مادر به جنين ‏،نوزاد و كودك نيز منتقل شوند،‏ پس جنين،‏ نوزاد،‏ كودكان نيز گرفتار<br />

خواهند شد.‏<br />

گفته شده است كه ماهيت و شدت بيماري نيز داراي اهميت مي باشند،‏ تاثير بيماري حاد و<br />

عفوني ، با تاثير بيماري مزمن،‏ ناتوان كننده،‏ طولاني،وخيم و صعب اعلاج متفاوت مي باشند.‏<br />

وجود يك بيمار بد حال مزمن اثرات مخربي و وضعيت رواني خانواده داشته و كارايي آنان را<br />

پايين مي آورد.‏<br />

بديهي است،‏ بيماري نه تنها از جهت فيزيكي و جسماني بر روي سلامت خانواده و جامعه تاثير<br />

مي گذارد،‏ بلكه از جهات رواني،‏ عاطفي،‏ معنوي و اجتماعي نيز داراي اهميت ويژه اي است.‏<br />

در برخي از جوامع ، در بروز بعضي از شرايط و بيماري ها،‏ روانشناس به كمك خانواده مي رود<br />

تا در آنان را در تطابق با وضعيت پيشامده و اتخاذ عملكرد بهينه،‏ ياري نمايد.‏ در بعضي از<br />

اختلالات رواني نيز،‏ خانواده درماني مي يابد.‏ تشكيل سازمان هاي مختلف و فعاليت هاي<br />

داوطلبانه براي ياري به خانواده هاي بيمار،‏ از جمله اقداماتي هستند كه مي توانند در اين راستا،‏<br />

موثر باشند.‏ هزينه مراقبت و درمان بيماري،‏ غيبت عضو از اجراي وظايف مختص به خود در<br />

خانواده ، نيز از عوامل مهم ديگري هستند كه نبايد از ديده دور بمانند.‏<br />

وجود بيماري در يكي از اعضاء خانواده،‏ موجب كاهش كارايي افراد خانواده ، كاهش زمان<br />

تفريح و حتي استراحت آنان مي شود.لزوم انتقال بيمار به محل و دياري ديگر جهت معالجه و<br />

يا تكيمل آن،‏ و با بالنتيجه تحمل بار مالي توسط خانواده ، علاوه بر فشار روحي و رواني ،<br />

غيبت سرپرست خانواده و مي توانند زمينه ساز پيدايش بيماري و گرفتاري در افراد ديگر<br />

شوند.‏<br />

قابل ذكر است كه هميشه بيماري يكي از اعضاء نيست كه در خانواده تاثير مي گذارد،‏ بلكه در<br />

پاره اي از موارد،‏ اين خانواده است كه باعث بروز بيماري و يا حتي مرگ در فردي از خانواده<br />

مي شود.‏ مثلا عدم مراقبت كافي از كودكان،‏ باعث بروز بيماري،‏ حوادث،‏ سوانح و عوارض<br />

طولاني مدت در آنان مي شود.‏ واضح است كه بار تحمل اين مشكلات بر جامعه تا چه اندازه<br />

اي جدي مي باشد.‏<br />

مراقبت ناكافي،‏ اطلاعات غير علمي خانواده در باره مسائل تربيتي و طرز برخورد نامناسب با<br />

كودكان و نوجوانان،‏ از طرف خانواده،‏ باعث عدم رسيدگي و بلوغ فردي،‏ كسب مهارت هاي<br />

لازم زندگي شده و آنان رادر معرض اتخاذ رفتارهاي پرخطر،‏ فرار از خانه و در نتيجه زندگي<br />

ناسالم قرار ميدهد.‏<br />

بحران هاي خانوادگي كه به علل متفاوت مي توانند،‏ در خانواده بروز كنند و نيز روابط ناسالم<br />

بين افراد خانواده،‏ باعث بيماريهاي متعدد روان تني مي شوند.‏ امروزه ميگرن،‏ سندروم روده<br />

تحريك پذير و را جزو بيماريهاي ناشي از خشونت در خانواده ها قلمداد ميكنند.‏<br />

البته نبايد نقش خانواده را در ايجاد محيطي شاداب،‏ سالم،‏ موجد رضايت و رضايتمندي و<br />

سلامتي فراموشي نمود.‏ فرد بيمار در محيط گرم خانواده است كه با محبت پرستاري مي شود و<br />

زودتر از آسايشگاه،‏ سلامتي خود را باز مي يابد.‏<br />

17


.<br />

بطور خلاصه مشخص شد كه بيماري در يك فرد،‏ بيماري خاص آن فرد نيست و اثرات جدي<br />

بر خانواده و جامعه دارد اين پروسه در جهت عكس نيز صادق ميباشد،‏ يعني ، اختلالات و<br />

بيماري در خانواده و جامعه،‏ مي توانند موجب سلب سلامتي در افراد شود.‏<br />

بنابر اين در مواجهه با يك فرد بيمار،‏ نه تنها بايد به ماهيت بيماري او بايد توجه شود و بيماري<br />

تشخيص داده شده و درمان شود،‏ بلكه بايد به بيمار به عنوان زير مجموعه اي از خانواده و<br />

جامعه،‏ تا اثرات عدم سلامت در خانواده به حداقل برسد.‏<br />

در نگاهي ژرف اثرات بيماري در جامعه را ميتوان ديد ‏"عبارت انسان سالم محور توسعه پايدار"‏<br />

را بارها شنيده ايم.‏ انسان سالم قادر به تفكر و توليد است.‏ انسان بيمار بدون داشتن پشتوانه<br />

خانواده نه تنها مولد نيست.‏ بلكه سرمايه هاي موجود جامعه كه ميتواند صرف توليد و پيشرفت<br />

شود را براي درمان خود صرف مي كند.اگر به موقع پيشگيري نكنيم.‏ با افزايش به اميد زندگي<br />

در جوامع بيماري هاي مزمن بيشتر ميشود و درمان بيماري هاي مزمن هزينه بيشتري را<br />

مي طلبد،‏ غيبت از كار افزايش مي يابد و توليد كمتر ميشود و محور توسعه پايدار<br />

متزلزل ميگردد.‏<br />

18


تنوع نيازهاي سلامت در گروههاي مختلف<br />

يكي از مهمترين اقدامات و قدم هايي كه يك پزشك جامعه نگر در اولين مرحله براي شناخت<br />

بيمار و درمان همه جانبه او بايد بكارگيرد.‏ شناخت نيازهاي فرد براي حفظ سلامت او ست<br />

ارزيابي نياز<br />

نياز احتياج ذاتي انسان است اگر نياز خود را بشناسيم براي برآورده كردن آن نياز حتما"‏<br />

كوشش بيشتري خواهيم كرد.‏ بعضي نيازها فيزيولوژيك است مانند<br />

جلوگيري از درد رابطه جنسي ، و بعضي ديگر نيازهايي است كه درك ميكنيم و براي رسيدن بان ها<br />

ممكن است لازم باشد كه ديگران هم كمك كنند.‏ بين نياز درك شده need) (Felt توسط فرد و نياز<br />

تفاوت بسيار است مثلا"‏ ، پس از پيدايش چند مورد حصبه<br />

درك شده توسط پزشك<br />

در يك منطقه و مردم نياز به ارائه خدمات و درمان احساس مي كنند درصورتيك كه نياز واقعي تدارك<br />

كامل آب آشاميدني سالم است<br />

ميشود كه در نهايت<br />

نياز درك شده توسط فرد تبديل به نياز بيان شده<br />

بصورت تقاضا يا (Demand) در مي آيد.‏<br />

فرد تقاضاهاي خود را بيان مي كند و پزشك بايد نيازهاي واقعي او را برآورده نمايد.‏ گاهي<br />

بعضي از اين تقاضاها قابل برآورده شدن نيست زيرا يا واقعا"‏ در اولويت نيستند يا مشكل كنوني آن ها<br />

نيست و بايد قبل از آن مسائل ديگري مورد توجه قرار گيرد.‏ نيازهاي واقعي جامعه و فرد آنهايي هستند<br />

كه محتاج پيشگيري ، درمان ، كنترل و ريشه كني هستند.‏ مانند مراقبت هاي اوليه ، ثانويه ، آب<br />

آشاميدني سالم ، دفع فاضلاب ، رفاه و سلامت خانواده ، تغذيه ايمني و كافي ، ارتباط جنسي ايمن.‏<br />

افرادي كه به ما مراجعه مي كنند و يا ما در صدد ارائه خدمت بĤ ن ها هستيم در طيف<br />

(Range) بسيار وسيعي مي باشند و تنوع نيازهاي سلامت در گروههاي سني ، جنسي ، اجتماعي به<br />

مقدار زيادي وجود دارد.‏ نيازهاي نوزادان ، كودكان ، نوجوانان ، سالمندان ، زنان ، مردان با همديگر<br />

كاملا"‏ متفاوت است .<br />

مراقبت هايي كه براي بيمار يا مددجو(‏client‏)‏ خود انجام ميدهيم بايد براساس درك نياز او<br />

باشد تا باعث افزايش ميزان سلامت و قدرت مقابله او براي بيماري شود خدمات ارائه شده بايد با<br />

نيازهاي مردم سازگاري داشته باشدو براساس سن ، جنس ، ميزان آگاهي و شرايط اجتماعي بيماران طرح<br />

ريزي شود.‏ بعضي از بيماري ها و مشكلات سلامتي مخصوص گروه سني خاصي است در ابتداي<br />

دوران كودكي ، بيماري هاي عفوني ، بيشترين علت ابتلا و مرگ ومير را تشكيل ميدهد.‏<br />

خانواده اي كه داراي يك نوزاد سالم است لازم است كه نياز يك نوزاد سالم مانند شيردادن ،<br />

نحوه آن ، حمام كردن ، ايجاد رابطه عاطفي با او و رشد و تكامل سالم كودك را بشناسد بداند كه<br />

چگونه تكامل جسمي و رواني كودك خود را با مراقبت هاي اوليه مانند واكسيناسيون وشيرمادر و آغوش<br />

ماهيانه و از مراكزي كه بنام كلينيك كودكان سالم<br />

مادر برآورده نمايد و از<br />

است خبر داشته باشد.‏<br />

.<br />

: گرسنگي ، تشنگي ، خستگي ،<br />

"(<br />

.<br />

.<br />

)"<br />

1. Well Baby Clinic<br />

1<br />

(Expressed need)<br />

.<br />

.<br />

(NEED ASSESSMENT)<br />

.<br />

(Real need)<br />

بررسيup Check<br />

.<br />

19


.<br />

حتي نيازهاي كودكان در هر سني متفاوت است پيشگيري حوادث و سوانح در اين دوران<br />

بسيار مهم است و با بالارفتن سن الگوي بيماري ها تغيير مي نمايد و تعيين نيازها متفاوت ميشود.‏<br />

نيازهاي شروع بلوغ و آگاهي در سن 11-14 سال براي پيداكردن رل خود ، تغييرات بدني در<br />

اين دوره اتفاق افتاده و ارتباط با هم جنس و غيرهم جنس ، تعيين هويت و نگرشي كه به خانواده دارند<br />

شروع شده و تغيير مي يابد.‏ در تاريخچه پزشكي گرفتن ممكن است بسياري از اين سوالات از ديد<br />

پزشك دور بماند و با ارزيابي صحيح و تشخيص نياز درست ممكن است به اين نتيجه برسيم كه مادر<br />

بايد تغييراتي در الگوي رفتاري بدهد يا گاهي تاكيد بايد بر آموزش و يا درمان نوجوان باشد.‏<br />

در مورد افراد بالغ جنسيت جمعيت يا مرد و زن بودن افراد فاكتور مهمي در تعيين<br />

نياز و برآورده كردن تقاضاهاي آنان در مورد سلامت به حساب مي آيد.‏<br />

ماهيت نياز ، شدت نياز ، درجه تطابق با مشكلات و پاسخ به آموزش و درمان در اين دو گروه مرد و زن<br />

بسيار متفاوت مي باشد.‏<br />

نيازهاي بهداشتي زنان و مردان نه تنها بدليل تفاوت هاي فيزيولوژيك و واكنش ها رواني است<br />

بلكه حتي رل هاي مختلفي كه در جامعه دارند و غيرقابل تغيير است مي تواند بر روي نحوه درمان آنان<br />

تاثير گذار باشد.‏<br />

زن ها اكثرا"‏ بدليل مسائل بارداري ، زايمان ، عادت ماهيانه ، بصورت عادي و بيشتر از مراقبت<br />

هاي بهداشتي بطور روتين برخوردار ميشوند و كمتر بصورت عميق (indepth Presentation of<br />

care) مراقبت ميشوند از طرفي باوجوديكه اطلاعات زيادي در مورد مشكلات مخصوصي كه سلامت<br />

مردان را مورد تهديد قرار ميدهد وجود دارد مانند بيماري قلبي و ريسك فاكتورهاي شناخته شده در آن<br />

ولي بطور كلي براي حفظ سلامتي مردان توجه زيادي به پيشگيري و مراقبت نشده است و اكثر مردان<br />

براساس يك بيماري اتفاق افتاده به سيستم هاي خدمات بهداشتي وارد ميشوند .<br />

از علامت بيماري Symptom , Sign كمتر خبر دارند و مطالب پيشگيري را كمتر توجه<br />

مي كنند.‏ بصورت داوطلبانه دنبال كمك نمي گردند مگر در مواقعي كه ديگر بيماري كاملا"‏ جا گرفته و<br />

پيشرفته است و تغييرات در فعاليت آن ها ايجاد شده است ، مردها به پيشگيري اعتقاد چنداني ندارند<br />

آموزش نمي بينند ، و بسياري از علامت هاي اوليه بيماري در خود را اصلا"‏ گزارش نمي كنند.‏ خيلي<br />

مايل نيستند كه مشكلات خود را بخصوص اگر خيلي خصوصي باشد با كسي در ميان بگذارند و در اين<br />

جاست كه نياز به ايجاد ارتباط بسيارخوب مناسب با موقعيت آن ها بايد وجود داشته باشد.‏<br />

تفاوت بين نيازهاي زن و مرد فقط بدليل ارگان باروري (Reproductive) آن ها نيست و<br />

بخصوصيات شخصي و رواني آنها نيز بستگي دارد.‏<br />

زنان مشكلات خود را در ميان ميگذارند . پزشكان خيلي زود به مشكلات عصبي و رواني آنها<br />

و يا مشكلات باروري آنها آگاه ميشوند.‏ اكثر شاخص ها براي شناخت بيماري متاسفانه<br />

بخاطر تحقيقات بر روي مردان بوده و كاربرد زيادي در شناخت مشكلات زنان نداشته است علائم<br />

و شكايت هايي كه زنان براي اظهار يك بيماري ميدهند بسياري از اوقات با شكايات مردها در مورد<br />

همان بيماري بسيار متفاوت است مثلا"‏ ديده شده است كه بسياري از زنان علامت هاي مشكلات<br />

( با درد گردن و چانه صورت به جاي درد كلاسيك قفسه<br />

قلبي را<br />

.<br />

.<br />

.<br />

(Criteria)<br />

(gender)<br />

.<br />

Myocardial Infraction )<br />

.<br />

20


(Violence<br />

.<br />

(Chest Pain)<br />

گزارش مي نمايند زناني كه قرباني ضرب و جرح و خشونت(‏<br />

سينه<br />

در خانواده هستند بيشتر از بقيه مراجعه ميكنند و نياز به درمان دارند بدون اين كه دليل اصلي اين نياز<br />

بيان كنند نياز به شناخت كامل و نوع تاريخچه گرفتن بسيار حياتي و اساسي ميشود.‏<br />

زناني كه فرزندان كوچك و متعدد دارند و يا در منزل از فرد بيماريها مراقبت مي كنند معمولا"‏<br />

راجع به سلامت خود اهميت آن چناني نمي دهند و خود را درجات بعدي قرار ميدهند بايد استرس هايي<br />

كه بعلت اين وظيفه بر آن ها وارد ميشود و باعث مشكلات ميشود را شناخت<br />

دراكثر نقاط دنيا رو به<br />

بدليل اينكه طول عمر بالا رفته درصد سالمندان<br />

افزايش است با وجوديكه اميد زندگي افزايش داشته ولي در مورد اينكه كيفيت زندگي در سالها ي<br />

بالاتر عمر چقدر تغيير كرده است و زندگي براي سالمندان بهتر شده است زير سئوال است بهمين علت<br />

توصيه ميشود كه در زمان انجام مشاوره ها با سالمندان و تعيين نيازهاي آنان بايد هم به سن و طول<br />

عمر آنان و مشكلاتي كه بهمراه دارد و هم به راههايي كه مي توان كيفيت زندگي (quality of<br />

life) را در آن ها بالا ببريم فكر كرده و توصيه كنيم.‏<br />

گذراندن عمر يك پديده بسيار مهمي است كه متاسفانه با باورهاي غلط همراه<br />

است مثلا"‏ باور دارند كه<br />

- سالمندي سن استراحت است<br />

- سالمندي سن از دست دادن تفكرات و درست فكر نكردن است (senility)<br />

و سن مقاومت فراوان به<br />

سالمندي سن كاهش قدرت و كاهش كارآيي<br />

تغييرات است<br />

و بدتر از همه اينكه خيال مي كنند همه افراد سالمند يك پروسه كاملا"‏ مشابه يك ديگر را طي<br />

ميكنند.‏<br />

متاسفانه براي بسياري از افراد ، سالمندي زماني است كه مشكلات وجود داشته ، افزايش<br />

مي يابد و منابع كنار آمدن با اين مشكلات و راه حل هاي حل اين مشكلات كم ميشود.‏<br />

در تمام سالمندان يك جور نيست و الزاما"‏ نتيجه سالمندي نيست چه بسياري از افراد تا<br />

دهه 8-9 زندگي خود تفكر براساس اصول و كارآيي فكري بالايي را داشته وفعاليت بدني خود<br />

را حفظ ميكنند.‏<br />

سالمندي تاثير منحصر بفرد خود را درهر فرد داشته و طيف بسيار وسيعي از تغييرات غير متشابه<br />

در افراد ممكن است ايجاد كند.‏<br />

در سالمندي ، تغييرات پوستي ، مو ، ناخن ، تنفسي ، قلبي ، گوارشي متعدد اتفاق مي افتد.‏ هر كدام<br />

ميتواند اعتماد بنفس ، سلامت جسمي ، نوع غذاخوردن ، حركت كردن را در آن ها تغير دهد.‏ شكايات<br />

آنان اكثرا"‏ چندگانه و گاهي كاملا"‏ غير مرتبط است كه از تعيين نياز و گرفتن تاريخچه مناسب و كافي<br />

در برقراري ارتباط با سالمندان بايد آگاه باشيم كه<br />

تغييرات بدليل سن است و پاتولوژي نيست.‏<br />

حتي در افراد نرمال شاخص هاي پاراكلينيكي و ازمايشگاهي براي سالمندان متفاوت است<br />

بيماري ها كاملا"‏ متفاوت با جوانان و ميان سالان است<br />

علامت<br />

.<br />

.<br />

.<br />

(myths)<br />

.<br />

(older client)<br />

(productivity)<br />

( fact )<br />

:<br />

( Symptom و sign)<br />

.<br />

-<br />

-<br />

Senility<br />

-1<br />

-2<br />

-3<br />

21


-4<br />

تحمل استرس در آن ها كمتر است و معمولا"‏ از دست دادن يكي از اعضاء خانواده موضوع<br />

اصلي در سالمندان است كه نياز آن ها را در زمان مرگ و ماتم كاملا"‏ تغيير ميدهد.‏ زماني كه<br />

نيازها تشخيص داده شود.حمايت از مشكلات سلامت در اقشار آسيب پذير بسيار مورد توجه<br />

بايد قرار گيرد.‏<br />

لازم است در جامعه همه افراد در حد نياز ازخدمات سلامتي بهره مند گردند اين بهره مندي<br />

بايد بدون توجه به ميزان مشاركت آن ها باشد.‏ در واقع همه افراد در حد توان مشاركت كنند ولي درحد<br />

نياز استفاده كنند.‏ اين مفهوم برابري در سلامت در همه جاي دنياست .<br />

در نظام سلامت براي برقراري اين برابري بايد جهت يارانه ها از توانمندان به اقشار آسيب پذير<br />

و از افراد سالم به افراد بيمار باشد.‏ در اين ميان بايد توجه ويژه اي به اقشار آسيب پذيرداشت زيرا اين<br />

افراد علاوه بر آنكه توانايي مشاركت كمري در تامين مالي خدمات سلامتي دارند ، درمعرض مشكلات<br />

سلامتي بيشتري نيز قرار دارند لذا در تمام سطوح نظام سلامت از سياستگزاران و مديران ارشد گرفته تا<br />

رده هاي مياني و پايين و همه كاركنان اين نظام بايد دغدغه مشكلات اين اقشار را داشته باشند.‏<br />

طبقه اجتماعي نيز در الگوي ابتلا و مرگ ومير نقش به سزايي دارد.‏ الگوهاي فرهنگي ، ميزان<br />

درآمد و پيامدهاي آن وشرايط محيطي از طبقه اجتماعي متاثر است نيازهاي سلامت در يك فرد فقير<br />

با يك فرد مرفه متفاوت است يكي از كمبودهاي تغذيه اي رنج ميرد،‏ ديگري به دنبال چاره اي براي<br />

اضافه وزن خود است يكي اولين فكري كه با دريافت حقوق به ذهنش ميرسد،‏ تامين مايحتاج اوليه<br />

زندگي است و ديگري سرمايه گذاري و توسعه داراييهاست لذا در برخورد با هر فرد ابتدا بايد گروه سني<br />

، جنسي و اجتماعي او تعيين شده و مطابق با آن ها سوال شود و اقدامات لازم نيز با درنظر گرفتن اين<br />

طبقه بندي انجام شود.‏<br />

ايجاد يك رابطه مسئولانه ، استفاده از مهارت هاي برقراري ارتباط و آگاهي از<br />

توسط پزشك در اين موارد بسيار كمك كننده و<br />

سرنوشت ساز است<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

(Inter Personal Communication) IPC<br />

.<br />

!<br />

22


اسرار حرفه اي و اخلاق پزشكي<br />

:<br />

.<br />

.<br />

-<br />

-1<br />

-2<br />

آموزش پزشكي بايد در جهت انتقال دانش و علوم پزشكي به دانشجويان باشد ولي طبابت خوب<br />

هنگامي مقدور خواهد بود كه بدانيم چگونه و به چه نحوي اين دانش را در وضعيت هاي مختلف سلامت<br />

و بيماري به كارگيريم اين آگاهي ها در مورد زمينه هاي مختلف آناتومي ، فيزيولوژي و فارماكولوژي<br />

بيماري ها لازم است ولي كافي نيست طبابت موفق به مهارتهايي وابسته است كه مارا قادر مي سازد<br />

كه اين دانش و آگاهي ها را به طور موفقيت آميز در مواقع لزوم بكاربريم و بايد:‏<br />

به مسائل اخلاقي در شرايط مختلف حساس بوده و در مورد آن بيانديشيم.‏<br />

به قوانين مقررات حرفه خود آشنايي كامل داشته باشد و حرفه خود را بشناسيم و بتوانيم ارزيابي<br />

نمائيم.‏<br />

حرفه پزشكي بايد خصوصيات زير را داشته باشد:‏<br />

- بالابردن سطح آگاهي عمومي مردم<br />

- كارو خدمت كه در اصل براي ديگران باشد.‏<br />

- موفقيت در كار و تشخيص و درمان كه بايد پيش از مسايل مالي آن سنجيده شود.‏<br />

- خودكفايي در تصميم گيري و ايجاد مهارت در خود در اين راستا.‏<br />

ارزش ها براساس اعتماد و اطميناني كه در حرفه پزشكي وجود دارد سنجيده ميشود.‏<br />

بيماربه پزشك به عنوان فردي امين و مورد اعتماد مي نگرد و مسائلي را كه حاضر<br />

نيست بĤساني با كسي در ميان بگذارد از او پنهان نمي كند حفظ اسرار بيمار بسيار با<br />

اهميت است<br />

توجه كه حس انسان دوستانه و حرمت و احترام به بيماران و همكاران و جامعه مورد<br />

نظرباشد.‏<br />

رفتارها كه براساس قضاوت درست و بدون پيش داوري در برخورد با بيماران باشد<br />

و حفظ رقابت علمي در سطح عالي كه بسيار كمك كننده است.‏<br />

استفاده از تجربيات بيماران ، بستگان ، افراد فاميل و ساير كساني كه در اين ارتباط هستند.‏<br />

متاسفانه هنوز در عمل به آموزش اخلاق پزشكي و اسرار حرفه اي توجه زيادي نشده است در حالي كه<br />

امروزه در تمام دانشگاههاي دنيا اخلاق پزشكي بعنوان يكي از تخصص هاي پزشكي آموزش داده<br />

ميشود.‏<br />

دانشجو از اولين تماسش با بيمار بايد اين موضوع را ملكه ذهن خود كرده و سعي در اجراي<br />

كامل و صحيح آن داشته باشد و به منشور حقوق بيمار توجه كامل مبذول دارد همانگونه كه بايد حق و<br />

حقوق و حرفه خود را كاملا"‏ شناخته واحترام اين حرفه مقدس را با رفتار صحيح و بالابردن علم و<br />

اطلاعات خود حفظ نمايد.‏<br />

.<br />

.<br />

.<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-3<br />

23


اخلاق پزشكي<br />

Medical ethics<br />

-1<br />

-2<br />

در لغت نامه دورلند اخلاق پزشكي اينگونه تعريف شده است:‏<br />

رعايت اصول و ارزشها در تصميم گيري هاي پزشكي<br />

بزرگي و وسعت اين تعريف رادر دو قسمت مي توان خلاصه و تعريف كرد.‏<br />

اصول ارزشها<br />

حوزه هاي تصميم گيري هاي پزشكي<br />

در قسمت اول:‏ معمولا اصول و ارزشها برگرفته از ريشه هاي تاريخي،‏ فرهنگي،‏ مذهب و و<br />

قوانين مربوط به جوامع مي باشد و ضمن اينكه در كليات اصول مشتركي را با هم دارند.‏ اما در<br />

بعضي از جزئيات بستگي به نوع جامعه تفاوت هايي ديده مي شود.‏ اما در همه مكاتبات اخلاقي.‏<br />

انسان سلامت و تكريم او در كانون توجه قرار دارد.‏<br />

در قسمت دوم:‏ حوزه هاي تصميم گيريهاي پزشكي است.‏ ونوع نگاه به پزشكي و سلامت اين<br />

حوزه ها را تعيين مي نمايد.‏<br />

دريك نگاه ساده و كل نگر پزشكي و پزشك درنهايت سه شرح وظيفه عمده دارند.‏<br />

1- كمك كنند تا مردم بيمار نشوند.‏<br />

2- كمك كنند تا بيماران درمان شوند.‏<br />

كمك كنند تا مشكلات بيماران غير قابل درمان كمتر شود.‏<br />

و براي دستيابي به اهداف مهم فوق سيستم هاي بهداشت ودرمان نيز سه شرح و طبقه بندي را<br />

به عهده دارند:‏<br />

1- آموزش پزشكي<br />

2- ارائه خدمات<br />

3- پژوهش<br />

از اين ديدگاه حوزه هاي تصميم گيرها در پزشكي به دو گروه تقسيم ميشوند:‏<br />

تصميم گيريهاي پزشك<br />

تصميم گيريهاي سيستم بهداشت ودرمان<br />

و اخلاق پزشكي يعني اينكه در تمام اين تصميم گيريها اصول و ارزشها رعايت شود.‏ و<br />

نتيجه آن نيز عدالت در سلامتي براي مردم و جامعه مي باشد.‏<br />

رعايت اصول و ارزشها درآموزش پزشكي تربيت پزشك و پيراپزشكي را به دنبال دارد كه ضمن<br />

آشنايي به مهارت هاي حرفه اي و نيازهاي اساسي سلامت در جامعه به اخلاق پزشكي نيز<br />

توجه دارد و آموزش هاي لازم را ديده وتمرين كرده است.‏<br />

در ارائه خدمات توسط سيستم بهداشت ودرمان،‏ نوع خدمت ارائه شده و چگونگي آن و نقش<br />

آن در ارتقاء سلامت جامعه مورد توجه قرار مي گيرد.‏<br />

و همچنين اخلاق در پژوهش،‏ بيشتر به پژوهش هاي ضروري وتعيين نيازهاي ارتقاء سلامت<br />

جامعه توجه دارد.‏<br />

در دستيابي به اخلاق پزشكي مخصوصا در رابطه با تصميم گيريهاي پزشك،‏ دو استراتژي مهم<br />

مورد توجه ميباشد:‏<br />

......<br />

-3<br />

-1<br />

-2<br />

-3<br />

24


حقوق بيمارRight <strong>Patient</strong> &<br />

رابطه پزشك و بيمار <strong>Patient</strong>-Doctor Relationship<br />

-1<br />

-2<br />

حقوق بيمار:‏<br />

همراهي گروهي پزشكي با اصول اخلاقي دراي سابقه طولاني است ودر درجه اول در جهت<br />

حفظ منافع بيمار گسترش يافته است.‏ و مهمترين مسئله اين است كه پزشك بايد مسئوليت<br />

خود را در قبال بيماران جامعه و ارتباط با ساير همكاران بهداشتي درماني بشناسد.‏ آشنايي به<br />

اصول اخلاق پزشكي،‏ زير بناي حقوق مي باشد و اين اصول عبارتند از:‏<br />

اصول اخلاق پزشكي<br />

همراهي حرفه پزشكي با اصول اخلاقي داراي سابقه طولاني است و در درجه اول در جهت<br />

حفظ منافع بيمار گسترش يافته است.‏ به عنوان يك عضو در اين حرفه ، اولين و مهمترين<br />

مسئله اين ااست كه پزشك بايد مسئوليت خودش رادر قبال بيماران،‏ جامعه ودر ارتباط با ساير<br />

متخصصين بهداشتي ، بشناسد.‏<br />

1- يك پزشكي بايد تعهد كند كه تمام جنبه هاي مراقبت پزشكي را با دلسوزي و حفظ احترام<br />

به شان و حقوق بيمار انجام دهد.‏<br />

2- يك پزشك بايد معيارهاي استاندارد شده مربوط به تخصص خود را مراعات كند.‏ درتمام<br />

ارتباط هاي حرفه اي اش بايد صادق باشد.‏<br />

3- يك پزشك بايد به قانون احترام بگذارد واين مسئوليت را بپذيرد كه در جستجوي تغيير<br />

شرايطي باشد كه مغاير با منافع بيمار است.‏<br />

4- يك پزشك بايد به حقوق بيماران،‏ همكاران وديگر متخصصين بهداشتي احترام بگذارد.‏ و<br />

بايد اعتماد بيمار را جلب كند و حافظ اسرار آنها باشد.‏ مگر بر حسب قانون مجبور به افشاء شود.‏<br />

5- يك پزشك بايد دانسته هاي علمي اش به روز باشد و در آموختن وبه كارگيري مطالب<br />

جديد اهتمام ورزد.‏ وتوجه داشته باشد كه در امر آموزش مطالب پزشكي هم مسئوليت دارد.‏<br />

اطلاعات مربوط به بيمار را در اختيارش بگذارد.‏ با همكاران مشورت كند و از تجربيات ديگر<br />

متخصصان بهداشتي در مواقع ضروري استفاده كند.‏<br />

6- به جز در موارد اورژانس،‏ يك پزشك در انتخاب دستيار و محيطي كه مي خواهد در آن<br />

مراقبت هاي پزشكي را به طور مناسب به بيمار ارائه كند،‏ آزاد است.‏<br />

7- يك پزشك مسئوليت دارد كه در فعاليتهاي كه در رفاه جامعه و بهبود سلامت عموم مردم<br />

موثر هستند شركت نمايد.‏<br />

8- يك پزشك بايد درتمام طول مدت درمان وهمراهي با بيمار ، رعايت حقوق ومقام بيمار رادر<br />

درجه اول اهميت بداند.‏<br />

9- يك پزشك بايد حامي تمام مردم براي رسيدن به مراقبتهاي بهداشتي باشد.‏<br />

25


منشور حقوق بيمار:‏<br />

سيستم ها ي بهداشت و درمان در كشورهاي مختلف براي رعايت حقوق بيماران اصولي را<br />

تدوين و اجرا ميكنند.‏ كه به نام منشور حقوق بيمار خوانده ميشود درايران در سالهاي اخير<br />

منشور حقوق بيمار تهيه و براي اجرا به واحدهاي مربوطه و دانشگاههاي علوم پزشكي ابلاغ<br />

شده است.‏<br />

رعايت حقوق بيماران در كشور مسئله ايست كه بايد مورد توجه و بازبيني جدي قرار گيرد.‏<br />

در مطالعه اي توسط نگارنده در سال‎1380‎ كه بر روي 570 نفر بيمار بستري و 124 نفر پزشك<br />

معالج در 12 مركز پزشكي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي انجام شد نزديك بيماران<br />

اعتقاد داشتند كه حقوق آنها رعايت نميشود و عمده ترين حقوق خود را،‏ برخورداري از بهترين<br />

روش تشخيص و درماني و رعايت شئونات و احترام لازم ميدانستند.‏ هرچند كه پزشكان<br />

نيز معتقد بودندكه حقوق آنها هم به عنوان پزشك رعايت نمي شود.‏<br />

%35<br />

%42<br />

American Medical Association.Principle of Medical Ethics.<br />

June2002<br />

26


منشور حقوق بيمار<br />

1<br />

بيمار حق دارد در اسرع وقت درمان و مراقبت مطلوب موثر و همراه با احترام كامل را بدون توجه به<br />

عوامل نژادي ، فرهنگي و مذهبي از گروه درمان انتظار داشته باشد<br />

.<br />

3<br />

2 بيمار حق دارد محل بستري ، پزشك ، پرستار و ساير اعضاي گروه معالج خود را در صورت تمايل<br />

بشناسد.‏<br />

بيمار حق دارد در خصوص مراحل تشخيص،‏ درمان و سير پيشرفت بيماري خود اطلاعات ضروري را<br />

شخصاً‏ و يا در صورت مايل از طريق يكي از بستگان از پزشك معالج درخواست نمايد به طوري كه در<br />

فوريت هاي پزشكي اين امر نبايد منجر به تاخير در ادامه درمان و يا تهديد جاني بيماري گردد.‏<br />

.<br />

.<br />

5<br />

4 بيمار حق دارد قبل از معاينات و يا اجراي درمان،‏ اطلاعات ضروري در خصوص عوارض احتمالي و<br />

يا كاربرد ساير روش ها را در حد درك خود از پزشك معالج دريافت و در انتخاب ؟؟ نهايي درمان<br />

مشاركت نمايد<br />

بيمار حق دارد در صورت تمايل شخصي و عدم تهديد سلامتي آحاد جامعه طبق موازين قانوني<br />

رضايت شخصي خود از خاتمه درمان را اعلام و يا به ديگر مراكز درماني مراجعه نمايد<br />

.<br />

6<br />

7<br />

9<br />

10<br />

بيمار حق دارد جهت حفظ حريم شخصي خود از محرمانه ماندن محتواي پرونده پزشكي،‏ نتايج<br />

معاينات و مشاوره هاي باليني جز در مواردي كه بر اساس وظايف قانوني از گروه معالج اعلام صورت مي<br />

گيرد،‏ اطمينان حاصل نمايد .<br />

بيمار حق دارد از رازي داري پزشك و ديگر اعضاي تيم معالج خود ؟؟ به طور باليني افرادي كه<br />

مستقيماً‏ بر روند درمان شركت ندارند،‏ موكول به كسب اجازه بيمار خواهد بود.‏<br />

8 بيمار حق دارد از دسترسي به پزشك معالج و ديگر اعضاي اصلي گروه معالج در طول مدت بستري<br />

انتقال و پس از ترخيص اطمينان حاصل نمايد.‏<br />

بيمار حق دارد با كسب اطلاع كامل از نوع فعاليت هاي آموزشي و پژوهشي بيمارستان كه بر روي<br />

سلامتي و درمان او موثرند،‏ تمايل و رضايت شخصي خود به مشاركت درماني را اعلام و يا در مراحل<br />

پژوهش از ادامه همكاري خودداري نمايد.‏<br />

بيمار حق دارد در صورت ضرورت اعزام و ادامه درمان از ساير مراكز درماني قبلاً‏ از مهارت گروه<br />

معالج،‏ ميزان تعرفه ها و پوشش بيمه اي خدمات در مركز درماني مطلع گردد.‏<br />

27


رفاه و سلامت Wellness) (Health and :<br />

(wellness)<br />

رفاه مفهومي گسترده تر از سلامت دارد و سلامت هدف مند به همراه<br />

شادماني و خوشبختي ميباشد.‏ به عبارت ديگر وقتي مي گوييم يك فرد يا يك جامعه از رفاه برخوردار<br />

است كه درجه اي تعريف شده از سلامتي را داشته و سرزنده و شادمان بوده و احساس رضايت و<br />

خوشبختي داشته باشد.‏<br />

يا رفاه خيلي بيشتر از آن است كه فقط بيمار نباشيم معني اصلي آن اين است كه قدم<br />

هايي را برداريم تا بيماري را پيشگيري كرده و از رفتارهاي خطرآفرين بپرهيزيم و نوعي از زندگي كه<br />

متعادل تر و رضايت بخش تر و با كيفيت بالاتر است را تجربه كنيم وقتي نوع زندگي<br />

ما براساس تغييرات لازم در جهت بالابردن كيفيت زندگي در همه ابعاد سلامت ، چه فيزيكي ، روحي ،<br />

رسيده ايم<br />

رواني و خانوادگي باشد به رفاه يا<br />

رفتارهايي كه برسلامت ما تاثير دارد مانند ، تحرك ، تغذيه صحيح ، داشتن مراقبت هاي منظم<br />

و برداشتن قدم هايي براي ازبين بردن بيماري و يا خطراتي است كه سلامت مارا تهديد مي كند.‏<br />

حتي اگر فقط بخواهيم يك رفتار را درخود تقويت كنيم كه سلامت مار ارتقاء بخشد بايد متوجه باشيم كه<br />

بسيار سخت است و تقريبا"‏ حدود 80 درصد افرادي كه سعي كرده اند يك رفتار را عوض كنند<br />

(life style)<br />

.<br />

.<br />

(optimal health)<br />

40 تا<br />

Wellness<br />

حدود 6 هغته بعد به رفتار غلط و غير بهداشتي گذشته خود برميگردند<br />

.<br />

" مارك تواين راجع به ترك سيگار كه يك رفتار بسيار خطرآفرين است گفته كه اين<br />

كار بسيار آسان است من تا كنون 12 تا 24 بار اين كار را كرده ام.‏<br />

براي اين تغيير بايد بدانيم كه 3 عامل موثر كه در شكل مي بيند دقيقا"‏ بر روي رفاه ما ميتوانند تاثير<br />

گذار باشند و اين فاكتورهايي هستند كه ما را در جهت مثبت سلامتي كه همان رفاه است پيش ميبرند.‏<br />

فاكتورهاي توانمندكننده<br />

فاكتورهاي تاثير گذار<br />

فاكتورهايي كه تاثير بقيه عوامل را تشديد نمايد.‏<br />

-1<br />

-2<br />

-3<br />

28


آگاه بودن (knowledge) از يك مسئله كه سلامتي رابخطر بياندازد و يا حتي نگرش مثبت و منفي<br />

داشتن در مورد رفتاري نمي تواند در بسياري از اوقات كمك كننده باشند.‏ بسياري از افراد<br />

از خطرات سيگار آگاه هستند ازبوي آن هم خيلي راضي نيستند ولي به سيگار كشيدن ادامه ميدهند.‏<br />

معمولا"‏ باور داشتن و اعتقاد داشتن در مورد يك مسئله كه سلامت را بخطر مياندازد بسيارقوي تر از<br />

آگاه بودن و يا نگرش مثبت يا منفي مي تواند عمل كند<br />

تحقيقات نشان داده است كه اگر 3 مدل از باور را قبول كنيم مي توانيم به طرف رفاه قدم برداريم<br />

بدانند كه در خطر فراوان در مورد اين رفتار غيرسالم<br />

1- حساس بودن<br />

هستند.‏<br />

بدانند اگر اين رفتار را عوض نكنند به قيمت گراني از نظر اقتصادي و جاني<br />

براي آن ها تمام خواهد شد.‏<br />

3- منفعت داشتن :(Benefit) از منفعت اين تغيير در سلامت خود كاملا"‏ اطمينان حاصل كنند.‏<br />

بازهم بين اين باورها درجاتي وجود دارد.‏ بعضي ها مي گويند كه ما واقعا"‏ ميدانيم كه اين رفتار براي<br />

سلامت ماخطرآفرين است مانند جوانان و ارتباط جنسي غيرايمن كه بسياري از اوقات ميدانند كه<br />

سرنوشت آنان بسيارتاثيرگذار است ولي بدليل اينكه مثل هر كجاي دنيا ، جوانان جزء گروهي از مردم<br />

هستند كه باور دارند هرگز آسيب نمي بينند و مشكلات براي ديگران اتفاق مي افتد نه براي آنان و اگر<br />

واقعا"‏ رفتار خطرناكي باشد آنان اين خطر را حس خواهند كرد ويك راهي براي آن پيدا مي كنند ولي<br />

زماني كه يك بيماري مقاربتي (STD) اتفاق افتاد و يك حاملگي پرخطر ناخواسته بوجود<br />

آمده تازه متوجه شده و براي حل مشكل آن به شدت دنبال چاره مي گردند.‏<br />

فاكتورهايي كه ما را قدرتمند و توانمند مي كنند مانند مهارت هايي كه مي آموزيم و يا دسترسي به منابع<br />

، توانايي هايي كه از نظر فكري بدست ميĤوريم مي تواند بشدت روي رفاه ما درزندگي تاثير گذارد.‏<br />

بعضي از فاكتورها مانند تشويق شدن از طرف دوستان يافاميل و يا ايجاد شهامت و پشتيباني و حمايت از<br />

تغييراتي كه ميخواهيم انجام دهيم د راين مسئله بسيار تاثيرگذار است و مي تواند فاكتوري باشدكه<br />

بسياري از اوقات بطور دائمي يك عادت غيربهداشتي تبديل به يك عادت بهداشتي گردد.‏<br />

تامين رفاه و سلامتي در جامعه يك مقوله بين بخشي است و از عهده يك وزارتخانه مثل بهداشت بيرون<br />

است براي مثال براي كاهش مرگ ومير ناشي از تصادفات جاده اي اگر برنامه اي تهيه شود مشاهده<br />

ميشود كه مواردي كه درحوزه اختيار نظام سلامت و وزارت بهداشت است درصد كمي از كار را تشكيل<br />

ميدهد.‏<br />

:<br />

.<br />

:<br />

1<br />

(attitude)<br />

(Susceptibility)<br />

-2 شدت (Severity) :<br />

.<br />

1. Sexually Transmitted Disease<br />

30


حتي در موارد مرتبط با يك بيماري مثلا"‏ براي مبارزه با بيماريهاي ناشي از مصرف سيگار اگر برنامه اي<br />

تهيه شود فقط در قسمت كاهش مصرف سيگار،‏ بخشهاي مختلف از جمله وزارت بازرگاني براي كاهش<br />

واردات سيگار ، كليه وزارتخانه ها بخصوص وزارت آموزش وپرورش و تحقيقات و فناوري و دفاع براي<br />

آموزش افراد جوان تحت پوشش براي جلوگيري از گسرتش مصرف سيگار،‏ اقتصاد و دارايي براي<br />

افزايش ماليات و صدا وسيما براي تبليغات و آگاه سازي مردم ‏،در مورد اين خطر وزارت كشور براي<br />

جلوگيري از فروش سيگار به افراد زير 18 سال ، نيروهاي انتظامي و اطلاعاتي براي مبارزه با قاچاق آن<br />

و اجراي بخشهاي مختلف اين برنامه را به عهده دارند و وزارت بهداشت تنها بخش كوچكي از<br />

برنامه را به عهده دارد.‏<br />

بنابراين در مورد رفاه كه مفهومي فراگيرتر از سلامت يا پيشگيري از بيماريها را دارد،‏ مسئله پيچيده تر<br />

مي باشد.‏ رفاه كه با همه اجزاي زندگي همه آحاد جامعه سروكار دارد نيازمند عزم قاطع دولت و بسيج<br />

كليه امكانات آن به منظور تامين رفاه مورد نظراست<br />

.<br />

...........<br />

31


مرگ و سوگواري<br />

.<br />

دراين بخش ما سعي مي كنيم مسائل پيچيده اي كه در پاسخ برخي از سئوالات حساس در مورد مرگ و<br />

زندگي<br />

مي باشد را بزبان ساده بيان كنيم<br />

مرگ چگونه تعريف ميشود،‏ چهره مرگ در فرهنگ ها و در مقاطع مختلف زندگي يك فرد<br />

چگونه است ؟<br />

چطور بيمار يا فرد با مرگ خود روبرو ميشود و چگونگي انطباق افراد با مرگ ديگران و رويارويي با مرگ<br />

خود چگونه است ؟ و مردم به چه عللي فوت مي كنند .<br />

سالها به دنبال يكديگر هر روز بخشي از زندگي مارا مي دزدد : سرانجام آن ها مارا از<br />

خودمان مي ربايند.‏ زندگي ما نهايتا"‏ پايان مي يابد وقتي ما به آرامگاه زندگي ابدي<br />

نزديك مي شويم در آن روز يا با آرامش و ايماني شگفت خواهيم بود يا با ترس و<br />

. دلهره<br />

.<br />

وقتي آخرين سال زندگي سرانجام مارا از خودمان مي ربايد ، زماني است كه<br />

ما با زنجيره اولادهايمان از فرزند به فرزند و از نسلي به نسلي ديگر حضور داشته ايم<br />

اين آخرين فصل از زندگي شامل اولين فصل از زندگي ديگر نيز مي باشد<br />

تعريف مرگ و زندگي و چالشهاي مرگ:‏<br />

.<br />

آيا نقطه اي در روند مرگ وجود دارد كه بگوييم در آن نقطه مرگ اتفاق افتاده است ؟ يا اينكه مرگ يك<br />

روند تدريجي ميباشد؟ چه تصميماتي افراد مي توانند در مورد زندگي ، مرگ و مراقبت بهداشتي بگيرند.‏<br />

چالش ها در تعريف مرگ<br />

:<br />

25 سال پيش تعيين اينكه فردي مرده است يا نه آسانتر از امروز بود پايان عملكردهاي زيستي اصلي<br />

مثل تنفس و فشارخون و سفتي و استحكام بدن به عنوان مرگ شناخته مي شد در چند دهه اخير<br />

تعريف مرگ پيچيده تر گشته است و وجود پديده هايي مثل مرگ مغزي تعريف مرگ را مشكل نموده<br />

است .<br />

.<br />

.<br />

مرگ مغزي : مرگ مغزي يك توصيف مغزي ، عصبي از مرگ مي باشد،‏ در حالتي كه تمام فعاليتهاي<br />

.<br />

.<br />

.<br />

الكتريكي مغز متوقف شده باشد در يك دوره زماني خاص يك الكتروانسفالوگرام صاف دريك دوره<br />

زماني مشخص دلالت بر مرگ مغزي دارد بخشهاي بالايي مغز اغلب زودتر از بخشهاي پايين مي<br />

ميرند به علت آنكه بخشهاي پايين مغز فعاليتهاي قلب و تنفس را انجام مي دهند در حاليكه بخشهاي<br />

بالايي مغز مرده اند عمل تنفس و ضربان قلب ادامه دارد ‏.و تعريف مرگ مغزي از نظر بيشتر پزشكان<br />

شامل مرگ قسمتهاي بالايي يا كورتكس و فعاليتهاي قسمت پاييني يا ساقه مغز ميباشد در حال حاضر<br />

36 ايالت در امريكا و بخشي از كلمبيا قبول نموده اند كه پايان عملكرد مغز به عنوان استاندارد صحه<br />

گذاشتن بر مرگ تعيين شود.‏<br />

پيشرفت ها در تكنولوژي پزشكي تعريف مرگ را مشكل نموده است مجادله در مورد برگزيدن ضوابطي<br />

كه بايد در مورد تشخيص مرگ يك نفر استفاده شود ادامه دارد دربيشتر ايالات امريكا تعريفي را كه<br />

شامل پايان عملكرد قسمت بالايي و پاييني مغز مي باشد قبول دارند اما بعضي از كارشناسان پزشكي<br />

.<br />

.<br />

.<br />

32


بحث دارند كه حتي اگر مناطق تحتاني مغز هنوز فعال باشند آن فرد بايد مرده در نظر گرفته شود چون<br />

عملكرد مناطق فوقاني مغز است كه از ما يك انسان مي سازد.‏<br />

افرادي كه طرفدار مرگ قسمت فوقاني مغز مي باشند عقيده دارند آنچه با انسان بودن ما همراه است<br />

مثل هوش و شخصيت درقسمت فوقاني مغز قرار دارد آنها عقيده دارند كه وقتي اين عملكردها نباشد<br />

انسان نيز بيش زماني زنده نخواهد بود امروزه مرگ قسمت هاي فوقاني مغز در هيچ ايالتي از امريكا از<br />

نظر قانوني مرگ محسوب نمي شود.‏<br />

درسال 1993 در هلند مرگ بيماران در ضمن شرايطي توسط پزشك بصورت قانوني درآيد متقاضي<br />

اين گونه مرگ ها بايد بيماري شديد داشته باشد وبايد درخواست خاتمه زندگي اش را بنمايد.‏ پزشك نيز<br />

مجبور است دلايل خانمه به زندگي بيمار را به پزشكي قانوني اطلاع دهدو جزئيات موقعيت بيمار و<br />

درمان هاي انجام شده را تهيه نموده به مرجع قانوني اطلاع دهد و درحال حاضر هلند تنها كشوري است<br />

كه قانوني روشن و واضح در مورد مجوز قانوني به پايان دهي زندگي بيماران دارد با وجود اين حتي در<br />

هلند مرگ داوطلبانه بيماران به علل اخلاقي و معنوي مخالفان زيادي دارد.‏<br />

تصميمات مربوط به زندگي مرگ و مراقبت بهداشتي ، زيرا در موارد بيماري مصيبت بار يا بشرايط<br />

اضطراري بيماران ممكن است قادر نباشند به اندازه كافي در تصميمات مربوط به مراقبت هاي پزشكي<br />

خود شركت نمايند.‏ واقدامات ديگري بايد انجام گيرد.‏<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

مرگ آسان : عملي است كه مرگ بدون درد را ببراي افرادي كه از بيماريهاي لاعلاج يا معلوليت<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

شديد دارند رافراهم مي آورد ، بعضي اوقات به آن مرگ از روي ترحم نيز مي گويند دو نوع مرگ آسان<br />

فعال و غير فعال وجود دارد مرگ آسان فعال زماني استكه با قصد و اراده شرايط مرگ براي يك نفر<br />

فراهم مي شود مثل تزريق يك ماده مرگ آور مرگ اسان غيرفعال زماني است كه با به تعليق درآوردن<br />

درمانها شرايط مرگ بيمار فراهم ميشود مثل خاموش كردن دستگاه قلب و ريه.‏ بعضي محافل اخلاق<br />

پزشكي مرگ آسان غيرفعال را مرگ آسان محسوب نمي نمايند امروزه مرگ آسان فعال در همه<br />

كشورها بجزكشورهلند آن هم تحت شرايط بسيار خاص غيرقانوني ميباشد.‏<br />

پيشرفتهاي زيادي كه در مورد حمايت حيات وجود دارد ‏،بحث هايي را در مورد كيفيت زندگي بوجود<br />

آورده است كه اين سئوال را مطرح مي كند ؟ آيا بايستي افراد را در شرايط بدون اميد و بدون احترام زنده<br />

نگه داشت ؟ يا خير؟<br />

سئوالات زيادي در اين موارد وجود دارند كه پاسخ ساده و يا پاسخي همگاني براي آن وجود ندارد.‏ دريك<br />

بررسي اخير بر روي كاركنان بهداشتي كانادايي نشان داده شده است كه تغييراتي در مورد تصميم گيري<br />

ايشان در مورد قطع دستگاه هاي حياتي در بيماران صعب العلاج بوجودآمدهاست افراد در حال مرگ<br />

نياز به مراقبت بهتر براي دارند و گزارش اخير از يك (Pannel) يا گردهم آيي كارشناسان نتيجه<br />

گرفته شده كه مرگ در امريكا اغلب تنها ، دردناك وبوده افراد در حال مرگ اغلب مراقبت هاي كم و<br />

ناكافي دريافت مي نمايند.‏ پيشرفت هاي علمي اغلب مرگ را سخت تر و به ناچار به تاخيرمي اندازد.‏ با<br />

وجود آنكه داروهاي ضد درد ، در دسترس مي باشند بيشتر بيماران در روزهاي آخر زندگي درد زيادي را<br />

تجربه مي نمايند.‏ اين گردهم آيي پيشنهاد نموده است كه تجويز ضد دردها بايد براي پزشكان در مورد<br />

بيماريهاي صعب العلاج آسانتر باشد.‏ اين پنل هم چنين اشاره نموده است كه بسياري از متخصصين در<br />

.<br />

.<br />

33


مراقبت هاي پزشكي ، آموزشي كافي در مورد فراهم نمودن مراقبت هاي لازم در بيماران رو به مرگ<br />

نداشته اند و به اهميت آن نيز واقف نيستند.‏<br />

مرگ و زمينه هاي تاريخي اجتماعي و فرهنگي<br />

:<br />

كي ، كجا و چگونه مردن در طول تاريخ عوض شده است و نگرش نسبت به مرگ با توجه به فرهنگها<br />

تغيير پيدا نموده است .<br />

تغيير تاريخي:‏ يكي از تغييرات تاريخي<br />

:<br />

.<br />

.<br />

افزايش پيچيدگي درمورد مشخص نمودن اينكه يك فرد<br />

واقعا"‏ مرده است يك تغيير تاريخي ديگر در مرگ در گروه سني مي باشد كه اغلب با مرگ روبه رو<br />

ميشوند دويست سال پيش تقريبا"‏ يك كودك از دو كودك قبل از سن ده سالگي مي مردند و قبل از<br />

اينكه كودكان رشد كنند يكي از والدين آنها<br />

مي مرد.‏ امروزه مرگ اغلب در كهنسالي اتفاق مي افتد . اميد زندگي از 47 سال براي كسي كه در سال<br />

1900 به دنيا مي آمد به 75 سال براي كسي كه امروز به دنيا مي آيد افزايش پيداكرده است همانطور كه<br />

جمعيت ما مسن تر ميشود ، جمعيت تحرك بيشتري دارد و افراد پير بيشتري جدا از خانواده هايشان مي<br />

ميرند امروزه در ايالات متحده بيشتر از<br />

تمام مرگ ها در بيمارستان و آسايشگاه ها اتفاق مي افتد مراقبت از افراد مسن در حال مرگ<br />

ديگر در چارچوب خانواده نمي باشد و اين مسئله مواجهه افراد با مرگ را به حداقل رسانده است اين<br />

مسئله اي بسيار دردناك است<br />

مرگ در فرهنگ هاي مختلف متفاوت است يونانيان باستان با مرگ همانطور كه بازندگي<br />

روبروميشوندهمانطور كه برخورد ميكردند ، زندگي پربار و مرگ با شكوه مسئله اي بوده كه هميشه در<br />

يونان حكم فرما بود.‏<br />

افراد در مواقع جنگ ، خشكسالي و طاعون نسبت به مرگ آگاهي بيشتري داشتند.‏ دركشورهاي عقب<br />

نگاه داشته شده سيماي مرگ متفاوت است هر روزه افراد زيادي در خيابانهاي كلكته جلو چشم مردم<br />

مي ميرند همانطور كه مردم در دهكده هاي گمنام در ساحل افريقا مي ميرند،‏ كودكان با سوء تغذيه<br />

شديد و بيماري زندگي مي كنند و مادران كودكانشان را تا قبل از يكسالگي از دست مي دهند.‏ و تعداد<br />

كمي از آنها تا بزرگسالي زنده مي مانند و خيلي بندرت پيش مي آيد تا خانواده اي براي چند سال عضوي<br />

را از دست ندهد اين موارد موقعيت هايي است كه افراد را با مردن نزديك تر ميسازد.حتي در مكان<br />

هايي كه وضعيت زندگي و سلامت مردم بهتر است ، وجود افراد در حال مرگ در خانه و شركت در<br />

مراسم خاكسپاري و تماس روزانه با افراد سالخورده در منزل جوانان رابراي رويارويي با مرگ آماده تر مي<br />

سازد.‏ چگونه مردن را به آنها نشان مي دهد بيشتر جوامع در گذشته تاكنون عقايد فلسفي و مذهبي در<br />

باره مرگ داشته اند و بيشتر جوامع داراي تشريفات مربوط به مرگ مي باشند براي مثال اسكيموها ي<br />

سالخورده در گرين لند كه نمي توانند ديگردر آن جامعه زندگي مفيدي داشته باشند تنها از محل زندگي<br />

خود دور ميشوند و ديگر هرگز كسي آنها را نمي بيند.‏<br />

دربسياري از جوامع با مرگ به عنوان پايان حيات برخورد نمي شود اگر چه جسم بيولوژيكي مرده است<br />

ولي عقيده دارند كالبد روح زندگي مي نمايد.‏ از نظر ديدگاههاي فرهنگي مرگ و واكنش نشان دادن به<br />

مرگ با يكديگر متفاوت هستند.‏ در فرهنگ گونه در هند عقيده دارند مرگ براثر جادو وشياطين اتفاق مي<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

%80<br />

34


افتد و واكنش آنها نسبت به مرگ خشمگينانه مي باشد.‏ در فرهنگ تانالادر ماداگاسكار عقيده دارند مرگ<br />

براثر نيروهاي طبيعي اتفاق مي افتد و واكنش آنها نسبت به مرگ به مراتب آرامتراز واكنش در<br />

همتايانشان در فرهنگ گونه مي باشد.‏<br />

براي برخي مرگ معني تنهايي مي دهد ، براي ديگري مرگ جستجوي شادي است . هنوز براي افرادي<br />

مرگ رستگاري به ارمغان مي آورد ويا آرامش و راحتي از يك آزمون سخت در دنيايي خاكي (green<br />

‏(‏land‏.براي آنها كه پذيراي مرگ مي باشند مرگ پايان خوب و تكميل كننده زندگي است از اين<br />

ديدگاه چگونگي ترك اين دنيا تحت تاثير چگونگي زندگي آنها در دنيا مي باشد.‏ به نظر لئوناردو داوينچي<br />

.<br />

مرگ بايستي به سراغ افراد بياد بعد از يك زندگي پربار همانطور كه خواب به سراغ ما مي آيد بعد از<br />

يك روز كارسخت با راههاي زيادي از مرگ اجتناب مي كنيم و مرگ را انكار مي كنيم<br />

‏.اين انكار به شكلهاي مختلف مي تواند صورت پذيرد،‏ گرايش و تمايل به زرق وبرق هاي درمراسم<br />

خاكسپاري ‏،پذيرش بكاربردن زباني كه مرگ را نفي كند مثل حيات ابدي ، هرگز نگومردن ‏،قبول مفاهيم<br />

خوشايند مانند پاداش پس از زندگي و قبول انكه ما ابدي هستيم،‏ متاسفانه تاكيد جامعه پزشكي بر<br />

طولاني كردن عمر و زندگي بجاي تاكيد بر كم كردن رنجهاي بشري بوده است.‏ اگر چه ما از مرگ<br />

اجتناب مي كنيم و منكر مرگ هستيم در نهايت ما با مرگ روبرو ميشويم ، هم ديگران و خود ما<br />

.<br />

علل مرگ و انتظارات درباره مرگ:‏<br />

اگر چه ما اغلب فكر مي كنيم مرگ در سنين پيري اتفاق مي افتد اما مرگ در هر زماني از زندگي مي<br />

تواند به سراغ ما بيايد.‏ مرگ ممكن است درطول زندگي جنيني يا هنگام تولد اتفاق بيفتد مرگ مي<br />

تواند در هنگام پروسه تولد يا در چند روز اول زندگي بعد از تولد اتفاق بيفتد كه اين موارد معمولا"‏ به<br />

علت نقص و كاستي هنگام تولد يا عدم رشد كافي نوزاد اتفاق مي افتد كه او نمي تواند خارج از رحم<br />

زندگي نمايد . به عنوان يك شكل تراژديك از مرگ مي توانيم از سندرم مرگ ناگهاني نوزادان نام ببريم<br />

بدين ترتيب مرگ بعضي از افراد بنظر ميرسد تراژديك تر از ديگران ميباشد مرگ يك<br />

ساله طبيعي تلقي ميشود چون او سالهاي زيادي زندگي كرده و از زندگي لذت برده در حاليكه مرگ يك<br />

نوزاد تراژديك تلقي ميشود چون زندگي او قبل از انكه واقعا"‏ شروع شده باشد به پايان رسيده است در<br />

دوران كودكي مرگ بيشتر براثر تصادفات و بيماريها ناشي ميشود.مهمترين بيماري كه در كودكان باعث<br />

مرگ ميشود بيماريهاي قلبي و سرطان ونقصهاي مادرزادي ميباشند.‏ بيشتر كودكان در حال مرگ مي<br />

دانند كه بيماري سختي دارند سطح تكامل آنها ، حمايت اجتماعي و مهارت هاي آنها براي آنكه از عهده<br />

موقعيت خود برآيند تاثير زيادي بر رفتارآنها كه مي دانند خواهند مرد دارد.‏<br />

درمقايسه با دوران كودكي ، مرگ در نوجواني بيشتر به علت خودكشي ، تصادف با وسايل موتوري و قتل<br />

اتفاق<br />

مي افتدبسياري از تصادفات و سايل موتوري كه به مرگ منجر ميشود به علت استفاده از الكل مي<br />

باشد.در سنين بالاتر و دربزرگسالي مرگ بيشتر براثر بيماريهاي مزمن مثل بيماريهاي قلبي ، سرطان<br />

اتفاق مي افتد درحاليكه جوانان بيشتر از تصادفات مي ميرند.‏ بيماريهاي ميانسالان اغلب قبل از پا در<br />

آوردن آنان آنها را ناتوان مي سازد كه دوره از ناراحتي و درد راكه به آهستگي منتهي به مرگ ميشود را<br />

پديد مي آورد.‏ بسياري از افراد جوان و ميانسال از بيماريهاي مثل سرطان و بيماريهاي قلبي مي ميرند<br />

افراد جوان رو به مرگ اغلب احساس فريب خوردگي بيشتري نسبت به افراد مسن تري دارند كه درحال<br />

90<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

(SIDS)<br />

35


مرگ مي باشند.‏ افراد جوان بيشتر اين احساس را دارند كه آنها فرصتي براي رسيدن به آنچه در زندگي<br />

مي خواهندندارند آنها فكر ميكنند موفقيت هايي راكه ممكن بود در زندگي داشته باشند از دست داده اند<br />

در حاليكه مسن تر ها در مي يابند آنچه را كه در حال حاضر دارند از دست خواهند داد.‏<br />

نگرش نسبت به مرگ در مقاطع مختلف زندگي<br />

:<br />

يك مفهوم عقلاني از مرگ شامل درك اين است كه مرگ حتمي و سرانجامي تغيير ناپذير است ، مرگ<br />

پايان زندگي است و تمام موجودات زنده مي ميرند ‏.بيشتر محققين در يافته اند كه همانطور كه كودكان<br />

رشد مي كنند به مفهوم كامل از مرگ نزديك ميشوند.‏<br />

كودكي<br />

بيشتر محققين عقيده دارند نوزادان هيچ مفهومي حتي ناقص و اوليه نيز از مرگ ندارند.‏ بهرحال<br />

همانطور كه نوزاد بزرگ ميشود يك وابستگي نسبت به فردي كه از او مراقبت مي كند پيدا مي نمايد<br />

نوزادان مي توانند جدايي يا از دست دادن را تجربه نمايند كه همراه با اضطراب مي باشد كودكان نمي<br />

توانند مفهومي از زمان را درك نمايند حتي يك جدايي كوتاه باعث بوجود آمدن ناراحتي مثل از دست<br />

دادن فرد مراقب براي آنها باشد.‏ براي بيشتر نوزادان بابرگشتن فرد باعث احساس راحتي و كاهش<br />

اضطراب آنها ميشود.‏<br />

حتي كودكان 3-5 ساله هم در ك درستي از مرگ ندارند آنها ممكن است مرگ را با خواب اشتباه كنند<br />

كودكان در سنين قبل از دبستان با ديدن مرگ يك حيوان يا شنيدن خبر فوت يك نفر به ندرت<br />

برآشفته ميشوند آنها اعتقاد دارند كه فرد فوت شده با استفاده از جادو يا غذا يا دارو مي تواند بطور<br />

ناگهاني زنده شود كودكان كم سن اعتقاد دارندكه افراد بد يا بي احتياط و افراد ي كه خود ميخواهند مي<br />

ميرند گاه خود را متهم مي كنند كه فرد بدليل نافرماني آنها از او فوت نموده است.‏ در اواسط و اواخر<br />

دوران كودكي اين ديد واقعي تر شده بطوريكه در سنين 3-5 سال كودكان مرگ را انكار مي كنند در<br />

سنين 6-9 سال اعتقاد دارند كه مرگ وجود دارد اما فقط براي بعضي افراد رخ ميدهد و در سن<br />

و بالاتر مفهوم مرگ را بصورت همگاني و سرانجام زندگي مي شناسند.‏<br />

بسياري از روانشناسان عقيده دارند كه صداقت بهترين راهكار در تشريح مرگ براي كودكان است اما<br />

متاسفانه مادر جوامعي رشد يافته ايم كه مرگ در آنها به ندرت توصيف ميشود.نوجوانان تصوري متفاوت<br />

از كودكان دارند براي مثال نوجوانان مرگ را به عنوان تاريكي ، نور،‏ انتقال ،<br />

توصيف مي كنند آنها همچنين اعتقادات مذهبي وفلسفي درباره طبيعت مرگ و وجودحيات پس از مرگ<br />

پيدا ميكنند شواهدي وجود ندارد كه در نوجوانان early adulthood جهت گيري بخصوصي<br />

نسبت به مرگ داشته باشند اما با افزايش سن آگاهي نسبت به مرگ بيشترشده و جوانان در<br />

تشديد ميشود.‏ ميانسالي زماني است كه فرد فكر<br />

مي كند چقدر از عمر او باقي مانده است.‏ adults) (older بيشتر در مورد مرگ فكر مي كنند و با<br />

ديگران در ارتباط با آن صحبت مي كنند و بدليل تماس با دوستان و نزديكان بيمار ومرگ آنها تجربه<br />

مستقيم بيشتري در اين زمينه دارند حتي در ميان افراد مسن نگرش به مرگ حالت منحصربه فرد دارد.‏<br />

.<br />

.<br />

9 سالگي<br />

nothingness ‏(پوچي)‏<br />

(middle<br />

.<br />

.<br />

(mid life)<br />

.<br />

.<br />

adulthood)<br />

.<br />

.<br />

36


هم اكنون نيز بسياري از ما درجامعه اي بزرگ شده ايم كه در آن بندرت درباره مرگ صحبت مي شود<br />

دريك تحقيق نگرش 30000 جوان نسبت به مرگ مورد ارزشيابي قرار گرفت بيشتر از 30 درصد آنها<br />

گفته بودند در زمان بچگي هيچگونه بحثي را درباره مرگ به ياد نمي آورند و به همين تعداد گفته بودند<br />

اگر چه صحبتي در مورد مرگ در زمان بچگي داشته اند اما فضاي مباحثه همراه با ناراحتي و عدم<br />

آسايش بوده تقريبا"‏ يك نفر از هر دو نفر پاسخ داده بودند كه مرگ يكي از پدربزرگ يا مادربزرگ آنها<br />

اولين مواجهه شخصي ايشان با مرگ بوده است<br />

هيچ شواهدي مبني بر اينكه جهت گيري خاصي نسبت به مرگ در جواني پديد مي آيد وجود ندارد ‏.افراد<br />

درك خود از مرگ را با بالارفتن سن افزايش ميدهند كه معمولا"‏ اين درك در ميانسالي بيشتر ميشود در<br />

بحث ما عنوان ميشود كه ميانسالي زماني است كه افراد بيشتر به مرگ فكر مي كنند ميانسالي زماني<br />

است كه افراد فكر مي كنند چقدر زمان در زندگيشان باقي مانده است محققين دريافته اند كه<br />

ميانسالان واقعا"‏ بيشتر از جوانان و كهنسالان از مرگ<br />

مي ترسند كهنسالان به مرگ خيلي فكر مي كنند و درباره آن نيز بيشتر از جوانان و ميانسالان صحبت<br />

مي نمايند.‏ كهنسالان همچنين تجربيات مستقيم زيادي با مرگ بصورت مرگ دوستانشان يا اقوامي كه<br />

مريض شده و مرده اند دارند.‏ كهنسالان مجبورهستند تجربه نمايند مفاهيم مرگ وزندگي را به كررات و<br />

بيشتر ازجوانان تجربه نمايند..‏<br />

برخورد با مرگ<br />

.<br />

.<br />

.<br />

:<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

.<br />

-1<br />

-2<br />

از دو جنبه قابل بررسي است<br />

مواجهه فرد با مرگ خود<br />

مواجهه فرد با مرگ نزديكان و خويشاوندان<br />

براي تجزيه وتحليل مرگ خودبايد به سئوالات زير پاسخ داد و پاسخها براي چندين نفر از اعضاي<br />

دوستان و خانواده تشريح شود:‏<br />

در اولين بار بطور مشخص با مرگ چه كسي روبروشده ايد؟ از آن چه چيزي به خاطر<br />

مي آوريد؟<br />

مرگ براي شما چه معني دارد؟<br />

چه جنبه اي از مرگ شما براي شما تلختر است ؟<br />

اگر شما حق انتخاب داشته باشيد چه نوع مرگي را ترجيح ميدهيد؟<br />

وقتي فردي جز مرگ قريب الوقوع خود را ميشنود واكنشهاي مختلفي نشان ميدهد اين واكنش مراحل<br />

است كه دركتاب<br />

مختلفي دارد ‏.يكي از توصيفاتي كه براي آن شده توسط<br />

stages of Dying رفتار وافكار افراد در مقابله با اين مسئله يا مراحل مختلف برخورد با مرگ نوشته<br />

شده است كاملا"‏ متفاوت است بطوركلي اين واكنش دارد<br />

Kubler Ross s<br />

5 مرحله .<br />

.<br />

مرحله اول : انكار وانزواست Isolation) (Denial and كه در آن فرد وقوع مرگ را انكار مي<br />

.<br />

كند اين يك واكنش معمول به مراحل نهايي بيماري است اين واكنش يك دفاع موقتي است و با<br />

افزايش آگاهي فرد و مواجهه با مسائلي مانند ملاحظات اقتصادي ، كارهاي ناتمام و نگراني درباره<br />

اعضاي خانواده جايگزين ميشود.‏<br />

37


"<br />

.<br />

.<br />

مرحله دوم : عصبانيت يا خشم (anger) است كه در آن فرد در مي يابد كه انكار بيش از اين<br />

پايدارنيست در اين مرحله بيمار سئوال مي كند " چرا من ؟"‏ دراين مرحله مراقبت از بيماري مشكل<br />

ميشود زيرا عصبانيت خود را ممكنست به پزشك ، پرستار،‏ اعضاي خانواده و حتي مقدسات ديني<br />

فرافكني كند.‏<br />

مرحله سوم : چانه زدن يا مذاكره كردن (Bargaining) است دراين مرحله فرد اميد دارد كه مرگ<br />

بعضي افراد براي تاخير اغلب با خدا نيايش مي كنند.‏ فرد در اين مرحله مي<br />

را كمي به تاخير بيندازد وسعي ميكند و قول ميدهد كه زندگي خود را وقف خداوند يا خدمت به<br />

اما...........‏ گويد مردم نمايد<br />

: بله ، من ،<br />

.<br />

مرحله چهارم : افسردگي<br />

(Depression) است .<br />

.<br />

.<br />

در اين مرحله فرد قطعيت مرگ را مي پذيرد و<br />

دچار افسردگي يا واكنش سوگ ميشود فرد معمولا"‏ ساكت شده و ملاقات كنندگان را نمي پذيرد مدت<br />

زمان بيشتري را به گريه وداغداري مي پردازد اين رفتار بايد به عنوان يك رفتار طبيعي تلقي شود و از<br />

مداخله در آن پرهيز شود تا فرد با مرگ پيش رو تطابق يابد.‏ بايد باو كمك شود تا بار سنگين مرگ<br />

خودش را تعمل كند<br />

مرحله پنجم:‏ پذيرش<br />

(acceptance) است .<br />

.<br />

.<br />

فرد ا حساس آرامش (peace) و پذيرش<br />

تقدير(‏fate (ones خود را دارد و در بسياري موارد تمايل به تنها بودن دارد.‏ دراين مرحله احساس و<br />

مرحله پايان كشمكش با مرگ است و باسم مرحله<br />

درد جسمي ممكنست اصلا"‏ وجود نداشته باشد پاياني آرامش قبل از مرگ است ‏.هيچكس نمي تواند تائيد نمايد كه افراد از اين پنج مرحله حتما"‏ عبور<br />

خواهند نمود.‏ تفاوتهاي فردي در روبروشدن با مرگ وجود دارد بعضي از افراد تا انتهاي زندگي درحال<br />

تقلا و كوشش هستند.دريك فرد ممكن است احساساتي مثل اميد ، بي ايماني ، بهت ، خشم وپذيرش<br />

ممكن است در فرد پيدا و يا ناپديد شود و افراد سعي دارند بفهمند آنچه را كه برآن ها مي گذرد و چگونه<br />

پذيرش و انكار در افرادي كه با مرگ روبه رو مي باشند به عنوان استراتژي تطبيقي مي باشد.‏<br />

است وقتي افراد پي مي بردند مي توانند بر وقايع كنترل و تاثير داشته باشند مثلا"‏ عمر خود را طولاني تر<br />

بنمايند.‏ آنها ممكن است بيشتر گوش به زنگ و بشاش باشند و كوشش بيشتري نمايند.‏<br />

امريكايي ها<br />

براي افراد در حال مرگ محيطي كه در آن جان مي سپارند خيلي مهم است بيشتر از در بيمارستان<br />

بعضي از افراد بدبختانه روزهاي آخر زندگي را<br />

آنها در آسايشگاه ها مي ميرند مي ميرند و نزديك بيمارستانها خدمات پيشرفته مهمي در اختيار افراد درحال مرگ مي<br />

در تنهايي و ترس سپري مي نمايند گذراندو كاركنان تربيت شده در اختيار مي باشند و تكنولوژي حاضر مي تواند به ادامه زندگي كمك نمايد<br />

بسياري از افراد مي<br />

با اين وجود بيمارستان ممكن است بهترين مكان براي مرگ بسياري از افراد نباشد گويند ترجيح ميدهند در خانه بميرند بسياري احساس مي نمايند كه آنها در خانه باعث زحمت ميشوند و<br />

حضور<br />

نبودن فضاي مناسب دليلي براي اعزام به بيمارستان است خود را به ديگران تحميل مي نمايند .<br />

%50<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

%20<br />

فرد در حال مرگ در خانه احساسات قديمي را در افراد زنده مي سازد افراد در حال مرگ چنانچه<br />

در خانه بمانند نگران درمانهاي اورژانس ضروري در بيمارستان نيز مي باشند<br />

.<br />

.<br />

بررسي ها دربيمارستان نيز نشان دهنده ارتباط بسيار ضعيف پزشك و بيماران درحال مرگ و افراد<br />

خانواده آن ها ميباشد در اكثر موارد تصميم گيري در مورد توقف اقدامات پزشكي بسيار دير انجام<br />

38


ميشود.‏ بررسي ها پيشنهاد مي كند در بيماران در حال مرگ ارتباط نزديك پزشك با بيمار و پرستار با<br />

بميار و ارتباط نزديك بيمار با افراد خانواده اش و باز گذاشتن ارتباط باعث كاهش درد در بيماران و<br />

كاهش هزينه هاي درماني ميشود.‏<br />

نحوه ارتباط با فردي كه دارد مي ميرد بسيار موثر است بسياري از روانپزشكان اعتقاد دارند بهتر است<br />

فردي كه در حال مرگ مي باشد بداند كه چه وضعي دارد و اطرافيان او نيز از اين موضوع اطلاع داشته<br />

باشند تا آنان براساس آنچه از يكديگر مي دانند با يكديگر ارتباط برقرار سازند<br />

.<br />

.<br />

فايده هاي اين آگاهي چيست ؟ 4 مورد از فوايد اين آگاهي عبارتنداز:‏<br />

1- از آگاهي از مرگ افراد مي تواند آنها را به يكديگر نزديك سازد و فرد در حال مرگ با آرامش خاطر<br />

جان بسپارد.‏<br />

2- افراد در حال مرگ مي توانند كارهاي ناتمام را تكميل نمايند و ترتيب لازم براي زندگي<br />

بازماندگانشان را انجام دهند و درباره مراسم تدفين و سوگواري خود تصميم بگيرند<br />

3- افراد در حال مرگ فرصت هم صحبتي با افراد مهم در زندگيشان را دارند ودر پايان زندگي هم<br />

هوشيارانه عمل نمايند.‏<br />

4- افراد در حال مرگ مي توانند تصميمي درباره آنچه بر سر حسم آنها مي آيد بگيرند بطورمثال مي<br />

توانند اعضاء بدن خود را اهدا نمياند.‏<br />

به علاوه يك سيستم ارتباط باز با يك بيمار در حال مرگ مي تواند براي او بسيار مفيد باشد به نظر<br />

عده اي از كارشناسان مكالمه نبايد بر روي آسيب شناسي رواني يا آمادگي براي مرگ تمركز داشته باشد<br />

اما بايد بر نحوه ادامه زندگي و كيفيت باقيمانده زندگي تمركز داشته باشد.‏<br />

اگر چه ارتباط بر طول زندگي افراد اثري ندارد اما ارتباط بركيفيت زندگي اثر خوبي خواهد داشت بايد<br />

بخاطر داشت مراقبت از اين بيماران فقط از جانب كارشناسان بهداشت رواني نبايد باشد.‏ يك پرستار آگاه<br />

، يك پزشك با دقت ، يك همسر حساس،‏ يا يك دوست صميمي مي توانند يك سيستم مراقبتي كارآ را<br />

جهت افراد در حال مرگ فراهم آورند.‏<br />

راهكارهاي موثربراي برقراري ارتباط با فرد در حال مرگ:‏<br />

:<br />

.<br />

.<br />

.<br />

.<br />

-1<br />

براي ارتباط با فردي كه از مرگ قريب الوقوع خود آگاه است بايد موارد زير را رعايت كرد:‏<br />

حضور خود را اعلام كنيد.‏ چشمهاي شما با بيمار در يك سطح باشد از تماس با فرد در حال<br />

مرگ نهراسيد.‏<br />

را كاهش دهيد.‏ براي مثال سئوال كنيد.‏ اگر اشكالي ندارد تلويزيون را<br />

خاموش كنيم در نظر داشته باشيد كه جملات كوتاه متعدد مي تواند يك distraction<br />

باشد<br />

افرد در شرف مرگ اغلب انرژي كمي دارند درصورتي كه فرد بيمار خيلي ضعيف است نبايد<br />

ديدار او طولاني شود.‏<br />

درصورتي كه فرد مرگ را انكار مي كند اصراري بر پذيرش مرگ از سوي فرد در حال مرگ<br />

نداشته باشيد.‏ از طرف ديگر درصورتي كه فرد مرگ را پذيرفته است اصراري بر انكارمرگ<br />

نداشته باشيد.‏<br />

.<br />

.<br />

Distraction -2<br />

.<br />

.<br />

-3<br />

-4<br />

39


-5<br />

-6<br />

-7<br />

-8<br />

-9<br />

به فرد درحال مرگ اجازه بيان عصبانيت يا گناه (guilt) را بدهيد و بيان احساساتش را<br />

تشويق كنيد.‏<br />

از سئوال در مورد پيش آگهي بيماري نهراسيد.‏ جايگزين ها و كارهاي ناتمام را تشريح كنيد.‏<br />

گاهي افراد در شرف مرگ دسترسي به سايرين ندارند.‏ از او سئوال كنيد آيا مايل است با كسي<br />

ديدار كند و شما براي او تماس بگيريد.‏<br />

فرد در شرف مرگ را به يادآوري گذشته تشويق كنيد.‏ بخصوص اگر خاطرات مشترك داريد.‏<br />

وقتي كه فرد تمايل به صحبت دارد با او صحبت كنيد درصورت امكان با قرار قبلي اين كار را<br />

انجام دهيد.‏<br />

10- به فرد در حال مرگ احترام خود را ابراز كنيد.‏ از بيان دوست داشتن و يا گفتن خداحافظ هراس<br />

نداشته باشيد.‏<br />

.<br />

مراحل سوگ و كنارآمدن با مرگ فرد ديگر:‏<br />

سوگ عبارت است از بي حسي ، هيجان ، ناباوري ، اضطراب جدايي<br />

همراه با فقدان فرد مورد علاقه است .<br />

فقدان يا ازدست دادن به صورت هاي مختلف ممكن است رخ دهد ‏.طلاق ، از دست دادن شغل ، اما<br />

هيچكدام بزرگتر از فقدان فردي كه مورد علاقه بوده و خاطرات بيشتري را براي ما بجا گذاشته است<br />

نمي تواند باشد مانند والدين ، همسر،‏ بستگان و دوستان نزديك<br />

در دسته بندي وقايع استرس زا كه نياز به تعديل و كمك دارد مرگ همسر بالاترين استرس را دارد.‏<br />

واكنش سوگ و سوگواري سه مرحله دارد:‏<br />

(depair) ، غمگيني ، تنهايي كه<br />

.<br />

Shock -1<br />

Despair ‏(ياس (<br />

-2 ) Recovery -3<br />

) ضربه روحي<br />

(<br />

التيام (<br />

در مرحله اول فرد احساس شوك ، كرختي ، عدم باور(‏disbelief‏)‏ ، زود حساس شدن دارد.‏ اين مرحله<br />

بلافاصله پس از مرگ شروع شده و 1-3 روز طول مي كشد.‏ اين مرحله شبيه مراحل انكار وعصبانيت<br />

Ros) (kubler- است در مورد مرگ خودشخص است<br />

در مرحله دوم(‏longing (painful مرحله اي است خاطرات فرد فوت شده ، خاطرات ، تصاوير<br />

دهني متوقي ، غم ، بيخوابي ، تحريك پذيري و بيقراري در ما وجود دارد.اين مرحله با فاصله كمي از<br />

مرگ شروع شده و در هفته 2-4 بعد ازمرگ به اوج رسيده و درطي ماهها فروكش مي كند وحتي مي<br />

تواند 1-2 سال به طول بيانجامد.‏<br />

مرحله سوم معمولا"‏ حدود 6 ماه پس از مرگ شروع شده بستگي به ميزان نزديكي فرد با ما و با علاقه<br />

مي باشد<br />

ما باو يا تاثير كه او در زندگي ما داشته است دارد و و معادل مرحله پذيرش<br />

اين مرحله همراه با برگشت فعاليتهاي عادي روزانه به احتمال بيشتر به يادآوري خاطرات خودش در<br />

مورد متوفي و برقراري ارتباط جديد با ديگران است<br />

Kubler Ross<br />

.<br />

.<br />

40


ارتباط با بيمار و مهارت هاي ارتباطي<br />

ويژگي هاي يك پزشك خوب<br />

پزشكان با اداي يك سوگند،‏ متعهد مي شوند به نجات زندگي ها بپردازند و دراوج رضايت از زماني كه<br />

پشت سر گذاشته اند،‏ اميدوار به آينده اي پر ثمر،‏ بر منصب طبابت مي نشينند.‏ طبابت يكي از ارزشمند<br />

ترين حرفه هاي بشري است.‏ حرفه اي كه رسالت درمان را بر دوش دارد.‏ به سبب اين شغل،‏ در طول<br />

روز با افراد زيادي از گروههاي مختلف جنسي،‏ اجتماعي وسني مواجه مي شوند.‏ اين افراد گرچه با هم<br />

فرق دارند اما پزشك همه را با يك نام مشترك يعني بيمار مي شناسد و بيمار ميداند كه ميتواند به او<br />

اعتماد كند و مشكل خود را با وي درميان گذارد.به دليل همين اعتماد،‏ بيمار،‏ تصميم گيري درباره<br />

سلامت خود را به پزشك مي سپارد.‏ قابليت و توانايي علمي پزشك از مهمترين دلائل اين اعتماد است<br />

اما آنچه بيمار بدان نياز دارد تنها تجربه ومهارت علمي پزشك نيست بلكه او طبيبي را براي درمان<br />

دردش مي جويد و طبيب پزشكي است كه درمان را با حس همدردي و محبت نسبت به بيمار خود<br />

همراه ميسازد.‏ اين شفقتي است كه طبابت را زينت مي بخشد وتاثير شگفتي در جلب اعتماد بيمار به<br />

طبيب و روند درمان دارد.‏ در گذشته كه راه هاي مشخصي براي درمان بيماريها وجود نداشت،‏ پزشكي به<br />

جاي آنكه يك علم باشد بيشتر يك هنر محسوب ميشد.‏ با ظهور علم و تكنولوژي،‏ جنبه هاي بين فردي<br />

مراقبت از بيمار تحت الشعاع قرار گرفت اما امروزه نگاه اجتماعي به علم پزشكي مجددا رواج يافته است.‏<br />

بطور كلي ارتباط بين پزشك و بيمار دو بعد ابزاري و بياني دارد.‏ جنبه ابزاري پزشكي مستلزم مهارت<br />

پزشك در استفاده از تكنيك هاي درماني،‏ انجام تست هاي تشخيصي،‏ معاينات بدني است و بعد بياني<br />

آن منعكس كننده هنر طبابت است كه شامل برقراري ارتباط صميمي و گرم با بيمار و احساس همدردي<br />

بااوست.‏<br />

روش هاي ارتباط پزشك با بيمار<br />

غير فعال:‏ برخي معتقدند كه قدرت بين پزشك و بيمار براي تداوم دوره درماني موثر لازم است.‏ بيمار<br />

براي درمان خود اطلاعاتي را بدست مي آورد و طلب كمك ميكند.‏ پزشك هم يك سري دستورالعمل ها<br />

را توصيه ميكند و بيمار ناگزير بايد بپذيرد.‏ اين مدل شايد درموارد فوريت هاي پزشكي موثرئ باشد اما<br />

درمورد بيماريهاي مزمن محبوبيت خود را از دست داده است.‏ در اين روش پزشك درمان بيماري را بر<br />

عهده مي گيرد اما بيمار هيچ اراده و كنترلي در روند درمان ندارد.‏<br />

مدل هدايت-‏ همكاري:‏ اين روش معمول ترين راه درماني است كه در آن پزشك درمان را توصيه<br />

نموده و بيمار همكاري مي كند.‏ اين روش با اين ايده كه دكتر بهتر ميداند تطابق دارد كه در آن پزشك<br />

دخالت ديكتاتور مابانه اي ندارد بلكه مسئول است بهترين درمان را بيابد.‏ بيمار هم اجازه دخالت چنداني<br />

نداشته و موظف است با پزشك همكاري كند.‏<br />

مدل مشاركت دو طرفه يا مدل فعال:‏ در مدل سوم پزشك و بيمار هر دو مسئوليت تصميم گيري و<br />

برنامه ريزي دوره درمان را بر عهده دارند.‏<br />

41


هردو طرف به نظر يكديگر احترام مي گذارند.‏ برخي مي گويند اين مناسب ترين راه درمان بيماري هاي<br />

است كه در آن پزشك و بيمار ارتباط پيوسته و مفيدي با هم دارند تاكفايت درمان را بررسي كنند.‏<br />

براساس اصول اخلاق پزشكي عملكرد پزشك نبايد هيچ گونه صدمه عمدي چه از طريق يك اقدام غلط<br />

و يا غفلت از انجام كاري را به بيمار برساند و تلاشهاي صورت گرفته جهت درمان بايد به نفع او باشد و<br />

اين به معني فراهم آوردن يك استاندارد قابل قبول و مناسب براي مراقبت از بيمار است كه احتمال<br />

آسيب رساني به وي را حداقل ميرساند.‏<br />

اصل ديگري كه در اخلاق پزشكي مطرح است عدالت است.‏ اين مقوله در حوزه پزشكي معمولا به صور<br />

ت نوعي انصاف مطرح مي شود و اشاره به توزيع منصفانه خدمات رساني دارد.‏ در اينجا نيز همه يكسان<br />

هستند و اذا بايد از درمان برابر ، بهره مند شوند.‏<br />

علاوه بر دانش و آگاهي كافي و به روز،‏ مهارت در تشخيص ، شناخت و بكار گيري روش هاي درماني<br />

موثر كه از ويژگي هاي مهم و در واقع لازمه پرداختن به حرفه پزشكي هستند.‏ يك ضرورت ديگر در<br />

طب ، علاقمندي به بشريت است.‏ يكي از ضروري ترين ويژگي هاي پزشك خوب،‏ حس بشردوستانه<br />

اوست چرا كه راز مراقبت از بيمار در علاقه به وي نهفته است.‏<br />

بطور خلاصه يك پزشك خوب:‏<br />

-<br />

-<br />

متوجه نياز بيمار،‏ توانا،‏ همراه،‏ مشاور،‏ صميمي،‏ واطمينان دهنده است.‏<br />

متعادل ، با ايمان،‏ با شهامت،‏ و شجاع در مورد بيمار خود عمل مي كند.‏<br />

شايد شناخت همه ويژگي هاي پزشك خوب دشوار باشد و حتي با اطلاع از اين شرايط،‏ ممكن است<br />

موارد ديگري در زمينه درمان برخي بيماران باشد كه وي بايد از آن آگاهي يابد.‏<br />

آنچه يك پزشك را به طبيبي حاذق تبديل مي كند همراهي علم پزشكي با هنر طبابت است.‏ اين دو<br />

متضاد هم نيستند بلكه كامل كننده يكديگرند.‏ تصويري كه پزشك از بيمار خود بدست مي آورد يك<br />

پروفايل كلينيكي صرف نيست بلكه تصوير بيماري است كه توسط مجموعه اي از عوامل شامل خانواده،‏<br />

دوستان،‏ شغل،‏ روابط،‏ خوشي ها و ناخوشي ها،‏ اميدها و ترس ها احاطه شده است.‏<br />

بنابراين پزشكي كه بدون توجه به اين عوامل موثر در زندگي احساسي بيمار،‏ در پي درمان او باشد،‏ در<br />

كار خود موفق نخواهد شد.‏ بيماران كسي را مي خواهند كه به فكر آنها باشد و عمده توجهش نه به<br />

بيماري ها بلكه به خود بيماران باشد.‏ اين افكار زيبا و خوشايند از رابطه بيمار و پزشك امروزه بيش از<br />

پيش مورد توجه قرار ميگيرد.طبابت به عنوان يك حرفه ارزشمند زماني موثر خواهد بود كه طبيب توجه<br />

ژرفي به بيمار درمقام يك انسان داشته باشد و اين درك عميق را با حس همدردي و علم ودانش كافي<br />

همراه نمايد.‏ پزشك بي حوصله و يا بي تفاوت نسبت به بيمار موفق به كسب اطلاعات سودمند از او<br />

نخواهد شد.‏ بد نيست پزشكان بدانند كه بيماران اغلب ، آنها را به دقت زير نظر دارند و به رفتارشان<br />

توجه مي كنند.‏ نحوه رفتار پزشك در شرح بيماري از سوي بيمار دخالت دارد.‏ پزشك خشن و غير<br />

علاقمند به بيمار ، ممكن است در آناليز اطلاعات باليني يعني يافتن راه حل مشكل بيمار ناموفق باشد.‏<br />

در حاليكه يك پزشك خوب با نگاهي مهربان و چشماني پراز همدردي بيمارش را مي نگرد.او بيمار را بر<br />

خود ارجح ميداند نه خود را بر بيمار.‏ همه ما پزشكاني را ترجيح مي دهيم كه بدون توجه به موقعيت<br />

42


اجتماعي اقتصادي بيماران با آنها يكسان برخورد ميكنند.‏ اين پزشكان حامي بيماران خود هستند و براي<br />

اين حمايت از قدرت دانش و مهارت هاي ارتباطي استفاده ميكنند.‏<br />

به اين ترتيب در عين حاليكه به بيمار با هر سطحي از اطلاعات احترام ميگذارند بهترين و موثر ترين<br />

روش را براي درمان او بكار مي بندند.‏<br />

به هنگام پرسش از بيمار ادب را رعايت ميكنند و به او اجازه مي دهند راحت صحبت كند در حاليكه<br />

خودشان به دقت به حرفه هاي او گوش ميدهند.‏ و بالاخره يكي از اساسي ترين ويژگي هاي يك پزشك<br />

خوب،‏ باور او به وجود قدرتي برتراست كه همه را تحت نظر دارد.‏ اين اعتقاد باعث مي شود هر كسي در<br />

انجام وظيفه خود به بهترين نحو بكوشد و پزشكان متعهد نيز از اين قاعده مستثني نيستند.‏<br />

و حرف آخر اينكه پزشكان متعهد ، علم را به زيور حكمت مي آرايند،‏ شفقت را با جديت همراه مي سازند،‏<br />

انصاف را زينت بخش رفتارشان نموده و آنگاه طبابت مي كنند.‏<br />

43


مهارتهاي ارتباطي<br />

مقدمه:‏<br />

.<br />

جوهره اصلي طبابت ارتباط پزشك با بيمار است.‏ اين ارتباط يك ارتباط دو طرفه و پوياست.‏ برقراري<br />

ارتباط لازمه كسب اطلاعات در مورد بيماري و تشخيص صحيح و درمان مناسب مي باشد.‏ بيمار بايد در<br />

حضور پزشك احساس راحتي كند و به او اعتماد داشته باشد،‏ پزشك از طرف ديگر بايد شنونده خوبي<br />

باشد و با زباني قابل فهم براي بيماردر مورد بيماريش و اقدامات لازم را توضيح دهد تا وي در تصميم<br />

كيري در مورد بيماريش با ديدي باز عمل كند.‏ مهارت در اين امر باعث رضايت بيمار و پزشك ،<br />

همكاري بهتر در درمان و كاهش ادعاي درمان نادرست مي شود.‏<br />

دانشجويان در دوران تحصيل با طيف وسيعي از بيماران ، خانواده هاي آنان ، پزشكان و ساير ارايه<br />

كنندگان خدمت تماس دارند كه مستلزم كسب مهارت برقراري ارتباط بين فردي است.‏ از طرف ديگر<br />

آنها شاهد تنوع سني ، جنسي ، فرهنگي ، وضعيت اقتصادي-‏ اجتماعي ، شخصيت و ابعاد رواني ،<br />

اعتقادات مذهبي و ادراك بيماران هستند اين تنوع ، حساسيت و انعطاف پذيري پزشك را مي طلبد تا<br />

رضايت بيمار و پزشك را به ارمغان آورد.‏<br />

داشتن ارتباط مناسب با بيمار مستلزم ارتقاء دانش و نگرش در كنار مهارت است.‏ دانش در مورد مفاهيم<br />

پايه برقراري ارتباط ‏(مانند مدلهاي ارتباط،‏ پيامهاي مستقيم و غيرمستقيم،‏ انواع و عملكرد ارتباط غير<br />

كلامي،‏ درك و نسبت دادنattribution ( به دانشجو قالب و واژگان پايه براي مهارت آموزي را ارائه<br />

مي كند.‏ نگرش مناسب شامل درك اهميت برقراري ارتباط موثر،‏ نياز به ديدن بيماران به عنوان يك فرد<br />

از جامعه به جاي يك موردcase و همكاري با ساير اعضاي تيم مراقبتهاي سلامتي است.‏<br />

پس از پايان اين دوره دانشجو بايد دانش پايه براي ارتباط كلامي و غير كلامي را داشته باشد،‏ قادر به<br />

شروع مصاحبه و خاتمه دادن به آن باشد .<br />

44


برقراري ارتباط با بيمار:‏<br />

.3<br />

برقراري ارتباط با بيمار شامل سه قسمت زيراست:‏<br />

1. معارفه و شروع رابطه<br />

2. كاوش كردن در مورد موضوع مورد مصاحبه<br />

پايان<br />

‏(يك مدل ساده براي برقراري ارتباط در پيوست 1 ارائه شده است).‏<br />

براي برفرار يك ارتباط موفق بايد موارد زير را درطي مصاحبه در نظرداشت البته لازم نيست كه همه<br />

آنها مورد استفاده قرار كيرند يا به صورت طوطي وار تقليد شوند،‏ بلكه آنها را به ذهن سپرده و در مواقع<br />

لازم بكار روند:‏<br />

.<br />

.1<br />

.2<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

آماده شدن براي مصاحبه:‏ قبل از شروع مصاحبه دانشجو بايد روي شرح وظايف خود تمركز و<br />

ذهن خود را از ساير مشغله ها خالي كند.‏<br />

خوشامدگويي و معارفه:‏ در اين قسمت دانشجو بايد ضمن خوشامد گويي به بيمار ، خود را به<br />

بيمار معرفي كند و نام او را بپرسد.‏ همچنين موارد زير را در اين قسمت در خاطر داشته و در<br />

موقع لزوم از آنها استفاده كند:‏<br />

از حالت چهره expression) (facial متناسب با سخنان مطرح شده براي همراهي<br />

كردن با بيمار<br />

تغيير يا تنظيم تون صدا tone) (voice<br />

دست دادن در صورت نياز<br />

حركات سر و دست براي تاييد و يا نفي<br />

متناسب با وضعيت موجود<br />

45


.3<br />

•<br />

مهارتهاي گوش دادن شامل:‏<br />

:<br />

:<br />

o<br />

o<br />

o<br />

o<br />

o<br />

•<br />

روشهاي كلامي استفاده از اين موارد براي روشن سازي موارد ابهام در مصاحبه و<br />

تكميل گفته هاست.‏<br />

بازگويي (restating) يا بيان مطالب:‏ در اين مرحله اطلاعات مربوط به<br />

بيماري جمع آوري ميشود.‏<br />

كاوش (probing) يا سوالات بيشتراز مصاحبه شونده در مورد نكات كلي يا<br />

مبهم در اين مرحله ارتباط توسعه بيشتري يافته و اطلاعات تكميل مي شود.‏<br />

روشن سازي (clarifying) يا سوال مستقيم در موارد ابهام براي روشن شدن<br />

درستي برداشت مصاحبه كننده از سخنان بيمار.‏<br />

تصميم گيري و مديريت:‏ با استفاده از اطلاعات مراحل قبل در مورد مشكل بيمار<br />

تصميم گيري كرده و اجراي آن مديريت مي شود.‏<br />

روشهاي غير كلامي شامل:‏<br />

استفاده مناسب از سكوت به بيمار اجازه مي دهد تا بيان<br />

افكار و احساسات خود را تكميل كند.‏<br />

ارتباط چشمي contact) (eye بر حسب تحمل طرف مقابل و شرايط<br />

فرهنگي<br />

وضعيت (posture) مناسب بدن به طوريكه بيمار احساس كند به سخنان او<br />

توجه ميشود.‏<br />

تماس (touch) در موقع لزوم<br />

حركات سر،‏ صورت ، تنه،‏ و اندامها و حالات چهره<br />

مهارتهاي گوش دادن در قسمتهاي بعدي مورد بحث قرار خواهد گرفت.‏<br />

سكوت :(silence)<br />

o<br />

o<br />

o<br />

o<br />

.4<br />

•<br />

•<br />

•<br />

مهارتهاي گفتاري شامل:‏<br />

سوالات باز:‏ بايد مصاحبه با بيمار با سوالات باز شروع شود.‏ در سوالات باز از موارد كلي<br />

سوال مي شود و پرسش شونده بر خلاف سوالات بسته كه جواب آن محدود به بلي يا<br />

خيرو يا كلمات و جملاتي در ارتباط با موضوع خاص است،‏ در جواب دادن محدوده اختيار<br />

بيشتري دارد.‏ اين سوالات در ابتداي مصاحبه روشن مي سازد كه مشكل اصلي بيمار<br />

چيست.‏<br />

سوالات بسته:‏ با پيشرفت مصاحبه با روشن شدن موضوع به تدريج بايد ازسوالات بسته<br />

استفاده كرد تا جزييات مورد نظر در مورد مشكل بيمار را كه ممكن است بيمار به آن توجه<br />

نداشته باشد يا براي بيان آن با سوالات باز زمان زيادي نياز دارد ، روشن كرد.‏<br />

:( repetition)<br />

در حين مصاحبه گاه براي تاكيد روي يك موضوع،‏ گاه<br />

باز گويي عبارات<br />

براي روشن شدن يك مطلب و يا براي اينكه به بيمار نشان داده شود به صحبتهاي او<br />

گوش مي دهيم از بازگويي عبارات استفاده مي شود.‏<br />

46


:(facilitation)<br />

•<br />

•<br />

وقتي كه مصاحبه شونده در پاسخ به سوالي دچار مشكل<br />

تسهيل سازي<br />

مي شود براي جلوگيري از خاتمه مصاحبه مي توان با او همراهي كرد و با عباراتي بيان او<br />

را تسهيل كرد.‏ البته اين عبارات نبايد القا كننده مطلبي باشد ولي مي تواند بدون ارتباط با<br />

موضوع و حتي بي معني باشد.‏ پس از بيان اين عبارات مصاحبه شونده مجددا به موضوع<br />

اصلي بر مي گردد.‏<br />

: (explanation)<br />

•<br />

در موارد ابهام از مصاحبه شونده خواسته مي شود كه در آن<br />

تشريح<br />

مورد خاص بيستر توضيح دهد.‏<br />

:(interpretation)<br />

.5<br />

.6<br />

.7<br />

در مواردي كه سخنان بيمار نياز به تفسير دارد مي توان<br />

تفسير<br />

تعبير آنها را با وي در ميان گذاشت.‏<br />

جستجوي نقطه نظرات بيمار:‏ نقطه نظرات مصاحبه شونده سوال شود اما نبايد در مورد آنها<br />

قضاوتي صورت گيرد.‏<br />

درك نيازهاي هيجاني بيمار:‏ بيمار داراي احساسات و هيجاناتي است كه بايد در مصاحبه در<br />

نظر گرفته شوند ومصاحبه كننده به آنها احترام بگذارد.‏ بي تفاوتي نسبت به اين احساسات<br />

موجب خدشه دار شدن ارتباط پزشك و بيمار مي شود.‏<br />

درك اشارات غيركلامي بيمار:‏ بيمار ممكن است هميشه مسايل را به طور مستقيم و شفاف<br />

بيان نكند.‏ اين مسئله به خصوص در حيطه هاي خصوصي كه فرد از بيان آن شرم دارد ،<br />

مواردي كه نياز به تاكيد يا تكذيب دارد يا بنا به دلايل خاص استفاده از عبارات كلامي ميسر<br />

نيست،‏ صادق است.‏ گاهي نيز در همراهي با عبارات كلامي به كار ميرود.‏ لذا مصاحبه كننده<br />

بايد به حركت سر ، دست ، چشم بيمار،‏ حالات چهره و بيمار توجه داشته باشد و پيامهاي<br />

آنها را دريافت كند.‏<br />

مسايل فرهنگي موثر بر برقراري ارتباط:‏ در مناطق مختلف آداب و رسوم مختلفي وجود دارد كه<br />

پزشك شاغل در آن مناطق بايد در بدو ورود به منطقه با آنها اشنا شده و به دقت در برقراري<br />

ارتباط انها را رعايت نمايد.‏<br />

سطح سواد بيمار و اثر آن در برقراري ارتباط و اعتماد به نفس بيمار.‏ بيماران كم سواد و بيسواد<br />

ممكن است از ترس يا شرم از بيان عبارات نادرست و احساس تحقير شدن به خوبي ارتباط<br />

برقرار نكنند.‏ در اين موارد با شروع مناسب مصاحبه و بيان سوالات قابل فهم و استفاده از<br />

عبارات بيمار ميتوان او را به ادامه مصاحبه ترغيب كرد.‏<br />

يادداشت برداري:‏ در صورت نياز به يادداشت برداري در حين مصاحبه اينكار نبايد در گفتگو و<br />

ارتباط خللي ايجاد كند.‏ بهتر است تنها كلمات كليدي با سرعت نوشته شود و در موقع تشريح<br />

مصاحبه استفاده شود زيرا با نوشتن تمام سخنان بيمار ممكن است رشته كلام از دست مصاحبه<br />

كننده خارج شود و بيمار تصور مي كند كه او به سخنان او توجه نمي كند.‏<br />

...<br />

.8<br />

.9<br />

.10<br />

يك مدل ساده براي مصاحبه با بيمار:‏<br />

اين يك مدل ساده براي ساختار مصاحبه است كه شامل سه بخش معارفه ، بخش مياني يا كاوش<br />

براي شرح حال بيمار و بخش پاياني بوده و به دانشجو در انجام موفق مصاحبه كمك مي كند.‏<br />

47


دانشجو قبل از شروع مصاحبه بايد با اين مدل آشنا بوده وآنرا در حين مصاحبه در اختيار داشته باشد<br />

ولي در حين انجام كار توجه او بايد معطوف به بيمار باشد واز نگاه كردن زياد به راهنما خودداري<br />

كند.‏<br />

.1<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

معارفه:‏<br />

در ابتدا دانشجو بايد خود را به بيمار معرفي كند و مطمئن شود كه آن شخص همان<br />

بيماري است كه قرار است با او مصاحبه كند.‏<br />

دانشجو بايد به بيماربگويد كه او يك دانشجوي سال دوم پزشكي است و اين اولين<br />

دوره ايست كه مستقيما با بيماران مصاحبه مي كند و اين مصاحبه بدين منظور است<br />

كه توانايي او در برخورد با بيماران افزايش يابد.‏<br />

رضايت و اعتماد بيمار براي مصاحبه جلب شود و به او گفته شود كه اطلاعاتي كه<br />

ميدهد تنها در اختيار ساير پزشكاني كه در ارتباط با او هستند قرار خواهد گرفت.‏ در<br />

ضمن مدت مصاحبه نيز به وي گفته شود.‏<br />

به بيمار بگويد كه وظيفه او در آن روز اين است كه با يك بيمار مصاحبه كند،‏ علت<br />

مراجعه او به آن مركز را دريابد و بياموزد كه چگونه اين كار را انجام دهد تا بيمار<br />

احساس راحتي داشته باشد.‏<br />

.2<br />

•<br />

•<br />

شرح حال بيمار:‏<br />

از بيمار علت مراجعه او به آن مركز سوال شود.‏<br />

»<br />

•<br />

•<br />

به بيمار بگويد كه مايل است داستان بيماري او را از آغاز بشنود:‏ آيا ممكنست<br />

چگونگي شروع مشكلي كه باعث مراجعه شما به پزشك شده را تشريح كنيد و بگوييد<br />

در حال حاضر وضعيت بيماري شما چگونه است؟»‏<br />

با بيان عباراتي خود را علاقمند به صحبتهاي بيمار نشان داده و او را تشويق به ادامه<br />

سخنانش كند:«‏ بعد چه اتفاقي افتاد؟ ميتوانيد بيشتر توضيح دهيد؟»‏<br />

»:<br />

»<br />

»<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

مطمئن شود كه تجربه بيمار از بيماريش را كشف كرده اين بيماري چه اثري روي<br />

زندگي شما داشته است؟»‏ همچنين احساس بيمار از بيماريش ارزيابي شود.‏<br />

در مورد تجربه حضور در بيمارستان در بيماران بستري و اثرات آن بر زندگي ايشان<br />

سوال شود.‏<br />

وقتي بيمار داستان بيماريش را به اتمام رساند از او تشكر كرده و از او سوال كند آيا<br />

مي تواند چك كند كه سه مطلب زير را متوجه شده است:‏<br />

آيا مي توانم چك كنم كه همه نشانه ها و مشكلاتي كه شما در حال حاضر داريد و<br />

تمايل داريد در آن زمينه به شما كمك شود را متوجه شده ام؟»‏<br />

و سپس ايا ميتوانيد به من بگوييد چه چيزي بيشتر ذهن شما را مشغول كرده و<br />

باعث نگراني شما شده است ؟»‏<br />

48


»<br />

و انتظار داريد دكتر براي كمك به شما امروز چه كاري انجام دهد؟ و در صورت<br />

بستري بودن بيمار،‏ تجربه بستري شدن شبيه چيست؟ چه چيزي باعث بهتر شدن اين<br />

تجربه بستري شما مي شود؟»‏<br />

•<br />

.3<br />

•<br />

•<br />

پايان:‏<br />

از بيمار سوال شود<br />

» :<br />

•<br />

آيا شما سوالي نداريد؟»‏<br />

سوال از بيمار در مورد چگونگي برقراري ارتباط در مصاحبه و نكات مثبت و منفي آن<br />

و گرفتن پسخوراند كمك كننده است.‏<br />

از بيمار صميمانه تشكر شود<br />

.<br />

پس از پايان مصاحبه دانشجو به همراه بيمار نزد facilitator بروند و گزارش كار به او ارائه شود.‏<br />

عوامل زير مي تواند باعث عدم همكاري بيمار و بازگو نكردن مشكلات شود:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

اعتقاد به اينكه نمي توان كاري انجام داد:‏ گاهي بيمار تصور مي كند بيماري غير قابل درماني<br />

دارد به خصوص در مواردي كه پس از مراجعه به پزشكان متعدد مداوا نشده است.‏ لذا فكر مي<br />

كند صحبت كردن در مورد اين مشكل اتلاف وقت است و ازآن پرهيز مي كند.‏<br />

عدم تمايل به اينكه احساساتي به نظر برسد.بيمار با بيان احساس واقعي خود به خصوص وقتي<br />

ناخوشايند و غير معمول باشد،‏ ممكن است احساس حقارت و ضعف كند.‏<br />

اعتقاد به اينكه گفتن اين مسايل صحيح نيست.‏ بعضي افراد تابوهايي دارند كه بيان آنها را حتي<br />

براي پزشكشان مشكل مي كند.‏ بسته به فرهنگ هر جامعه اين تابوها متفاوت است.‏ البته<br />

گاهي نيز فردي است.‏ مسايل مربوط به امور جنسي يا بيماريهاي ناحيه تناسلي در اين دسته<br />

قرار مي گيرند.‏<br />

رفتار بلوك كننده پزشك:‏ گاهي پزشك در شروع رابطه قادر به جلب اعتماد بيمار نيست يا در<br />

حين مصاحبه با رفتار يا گفتار خود موجب اختلال در مصاحبه مي شود.‏ تعدادي از اين موارد در<br />

ادامه بحث آورده شده است.‏<br />

نگراني از آشكار شدن ترسش در مورد وضعيت سلامتيش.‏ بيمار اين ترس را نشانه ضعف مي<br />

داند،‏ لذا مايل نيست آشكار شود و بدين منظور از برقراري ارتباطي كه منجر به اين امر شود<br />

اجتناب ميكند.‏<br />

49


مصاحبه با زنان باردار<br />

دوره بارداري به خصوص اولين بارداري يك تجربه منحصر به فرد براي هر زن در طول زندگيش است.‏<br />

در طول اين دوران تغييرات جسماني و رواني متعددي در زنان رخ مي دهد و زندگي فردي و اجتماعي<br />

آنان دستخوش تغييرات زيادي مي شود.‏ لذا درمصاحبه با اين زنان بايد علاوه بر سوالات و مواردي كه<br />

در بالا اشاره شد،‏ بايد به موارد زير نيز توجه شود:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

اولين واكنش وي به بارداري پس از اطلاع از آن<br />

چگونگي تغييرات جسماني وي در مدت بارداري<br />

تغييرات فكري او در اين دوره<br />

در صورت شاغل بودن،‏ اثر بارداري روي كار او<br />

طرز تفكر خانواده راجع به او پس از باردار شدن<br />

و به خصوص اثر بارداري روي همه خانواده<br />

چه حمايتهايي از طرف خانواده به خصوص شوهر،‏ دوستان و محل كار صورت مي گيرد؟<br />

انتظار او از مراقبتهاي دوران بارداري چيست؟<br />

براي زايمانش چه برنامه اي دارد؟<br />

تجربه مراقبتهاي دوران بارداري چگونه بوده است؟<br />

در صورت انجام زايمان،‏ تجربه وي از آن چگونه بوده است؟<br />

نظر او راجع به بارداري،‏ زايمان و پرورش كودك چيست؟<br />

)<br />

•<br />

او راجع به بارداري،‏ زايمان و پرورش كودك چه توصيه هايي از خانواده دريافت نموده است با<br />

توجه ويژه به انتظارات و تقاضاي جامعه ‏)؟<br />

آيا نگراني و دغدغه اي نسبت به آينده دارد و چگونه از نظر رواني خود را با موضوع تطبيق داده<br />

است؟<br />

50


مصاحبه با سالمندان:‏<br />

در مصاحبه با سالمندان به موارد زير توجه شود:‏<br />

راهكارهاي ارتباطي كلامي و غير كلامي مناسب استفاده شود.‏<br />

1. در صورت نياز وضعيت شنوايي و بينايي بيمار تعيين شود.‏<br />

2. چراغها را روشن كنيد.‏<br />

3. شان و منزلت آنها حفظ شود.‏<br />

4. قبل از انجام هر كاري براي آنها توضيح دهيد.‏<br />

5. از راهكارهاي حمايتي زير استفاده شود:‏<br />

6. •<br />

•<br />

•<br />

•<br />

بيمار را به بيان احساسش تشويق كنيد.‏<br />

از مطرح كردن سوالاتي كه نياز به قضاوت دارندخود داري شود.‏<br />

صحت سخنان بيمار تاييد شود.‏<br />

مسئوليت شكست ارتباط به عهده گرفته شود.‏<br />

51


52<br />


....<br />

:<br />

جدول ثبت مصاحبه<br />

نكات.‏ شامل چگونگي برقراري ارتباط<br />

مراحل مصاحبه<br />

معارفه.‏ آيا خود را به روشني معرفي كرد؟ و كنترل<br />

كرد با چه كسي صحبت مي كند؟<br />

بيان زمينه مصاحبه.‏ آيا خود را به عنوان دانشجوي<br />

پزشكي معرفي كرد و از بيمار اجازه مصاحبه<br />

گرفت؟<br />

جلب اعتماد بيمار.‏ آيا به بيمار گفته شد اطلاعات<br />

وي در اختيار چه كساني قرار خواهد گرفت؟<br />

شرح وظايف.‏ آيا هدف از مصاحبه توضيح داده شد؟<br />

گرفتن شرح حال.‏ آيا ميتوانيد در مورد براي من توضيح دهيد؟<br />

علاقه مندي به سخنان بيمار و تشويق وي.‏ بعد<br />

چه اتفاقي افتاد؟<br />

تجربيات بيمار و اثرات بيماري روي زندگي وي<br />

نشانه ها و مشكلات فعلي وي<br />

دغده ها و نگراني هاي بيمار<br />

انتظارات بيمار.‏ چه كمكي نياز داريد؟<br />

خاتمه.‏ تشكر و سوال در مورد چگونگي مصاحبه<br />

ارائه پسخوراند به همكاران در گروه<br />

ديدگاه بيماران<br />

مواردمثبت<br />

موارد منفي<br />

مواردي كه قابل تغيير است<br />

53


موقعي كه دانشجو خود مصاحبه گر است بهتر است از نوشتن عجولانه شرح حال خودداري نموده و تنها<br />

به نكات كليدي را يادداشت نمايد و بعد براي تكميل از آن استفاده نمايد.‏ در مواقعي كه همگروهان وي<br />

مشغول مصاحبه هستند،‏ دانشجو جدول ثبت مصاحبه را براي وي تكميل كند تا علاوه بر ثبت شرح حال<br />

، پسخوراند به همكار ارائه شود و نكات مثبت و منفي مصاحبه به وي گوشزد شود.‏<br />

پس از پايان مصاحبه با همگروهان تشكيل جلسه داده و تجربيات خود رامبادله كنند و براي ارائه گزارش<br />

كار به facilitator برنامه ريزي كنند.‏ لازم به ذكر است كه تبادل اطلاعات به معناي نگارش مشترك<br />

گزارش نيست و هر دانشجو بايد گزارش خود را ارائه كند.‏<br />

در نهايت گزارش كار به استاد مربوطه ارائه خواهد شد هر دانشجو به طور خلاصه در 10-5 دقيقه يافته<br />

هاي خود را بيان مي كند و استاد بري آنها بيان مي كند كه چگونه بيماري ، زندگي بيمار مورد مصاحبه<br />

آنها را تحت تاثير قرار داده و عوامل فردي واجتماعي چگونه در شكل گيري بيماري نقش دارند.‏<br />

.<br />

مهارت گوش دادن<br />

اغلب مردم گمان مي كنند كه شنونده هاي خوبي هستند و آموختن مهارت گوش دادن براي آنها عجيب<br />

است؛ در حاليكه واقعيت اين است كه بسياري از ما خوب گوش نمي كنيم.‏ بايد توجه داشت شنيدن با<br />

گوش دادن تفاوت دارد.‏ شنيدن تنها بخشي از گوش دادن است و شخص درآن تنها به آنچه كه مايل<br />

است توجه مي كند و از بقيه گفته ها صرف نظر مي كند.‏ شنيدن يك روند غير فعال است و گوش دادن<br />

يك روند پويا و فعال است كه نيازبه آموزش و كسب مهارت دارد.‏ ما صداي والدين براي دعوت به شام،‏<br />

نجواي همكلاسي و يا صداي صوت داور در بازي را ميشنويم و اين با گوش دادن متفاوت است.‏<br />

در اينجا مقصود از گوش دادن،‏ شنيدن با گوش سوم و سعي در فهم آنچه در فرد مصاحبه شونده مي<br />

گذرد با استفاده از گوش،‏ چشم،‏ احساس و فكراست.‏ گوش دادن فعال مستلزم توجه به آنچه گفته شده<br />

كلامي و روشي كه براي گفتن استفاده شده غير كلامي مي باشد.‏ با اين روش ميتوان اين توصيه را<br />

تحقق بخشيد:«‏ به صحبتهاي بيمار گوش دهيد،‏ تشخيص را به شما مي گويد».‏<br />

)<br />

(<br />

)<br />

(<br />

.1<br />

برقراري مهارت گوش دادن را مي توان به 4 بخش عمده تقسيم كرد:‏<br />

همراهي و برقراري ارتباط با بيمار : attending عبارتست از:‏<br />

:<br />

•<br />

برقراري ارتباط چشمي با فرد در فاصله اي مناسب اين ارتباط به صورت نگاه خيره و<br />

سرد نباشد بلكه توام با احساس و با تناوب باشد.‏ ارتباط چشمي بايد بر حسب تحمل فرد<br />

مصاحبه شونده تنظيم شود.‏ گاه بيمار از نگاه مصاحبه گر مي گريزد و نگاه خيره به او باعث<br />

قطع ارتباط مي شود و در مواقعي نگاه نكردن او را به منزله عدم توجه به سخنانش مي<br />

داند.‏ مصاحبه گر بايد جايگاه بيماردر بين اين دو طيف را مشخص و مطابق آن ارتباط<br />

چشمي مناسب برقرار كند.‏<br />

54


...<br />

:<br />

استفاده از يك وضعيت طبيعي و مناسب:‏ اين وضعيت بهتر است كمي خميده به جلو در<br />

يك وضعيت راحت و نه به صورت ايستاده و دست به سينه در مقابل بيمارباشد ؛ به<br />

طوريكه طرف مقابل متوجه علاقه و توجه مصاحبه كننده به سخنانش شود.‏<br />

تنظيم فاصله نشستن يا ايستادن با فرد مصاحبه شونده به طوريكه حريم شخصي او حفظ<br />

شده و احساس راحتي داشته باشد.‏<br />

تنظيم تون صدا به نحوي كه شايسته طرف مقابل باشد.‏<br />

استفاده از ايما و اشاره براي نشان دادن توجه و علاقه به سخنان بيمار.‏ از حركات شديد و<br />

تند پرهيز شود.‏<br />

بازتاب دادن احساس.‏ احساس طرف مقابل درك شود و مانند آينه با كلام يا به صورت غير<br />

كلامي مثل حالت چهره به طرف مقابل نشان داده شود.‏<br />

عدم هدايت شخص يا تغيير جهت سخنان او به طور مستقيم.‏ در صورتيكه دانشجو<br />

قسمتي از سخنان بيمار را متوجه نشد يا خواستار تغيير مسير صحبت است از عباراتي مانند<br />

‏«من منظور شما را از متوجه نشدم ، من به دنبال اين موضوع نيستم استفاده نمايد.‏<br />

«<br />

استفاده از عبارات كلامي مرتبط با سخنان بيماربدون تفسير،‏ سوال يا عنوان جديد،‏ مانند:‏<br />

مي دانم منظور شما چيست،‏ من آنچه به شما گذشته را درك ميكنم.‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

.2 تفسير و : paraphrasing<br />

•<br />

•<br />

فهم دانشجو از سخنان بيمار را مورد آزمون قرار مي دهد و نشان مي دهد كه او به دنبال<br />

پيام اصلي در سخنان بيمار است.‏ همچنين به روانتر شدن مصاحبه و به خصوص به شفاف<br />

شدن عبارات دوپهلو كمك مي كند.‏<br />

يك خلاصه دقيق و ساده از صحبتهاي اصلي بيمارارائه مي كند.‏ هرگز از عبارت<br />

شنيدم كه شما گفتيد استفاده نشود زيرا مصاحبه را متوقف مي كند.‏<br />

»<br />

« ....<br />

من<br />

شفاف سازي : clarifying موارد مبهم مصاحبه را ابهام زدايي مي كند.‏ شفاف سازي<br />

تفسيرمشكل نيست بلكه روشن سازي آن است.‏ پس از اقرار به وجود ابهام با جمله بندي مجدد<br />

، تكرار يا توضيح سعي در رفع آن شود.‏<br />

.3<br />

.4<br />

•<br />

•<br />

•<br />

كنترل فهم مطالب<br />

: perceptual checking دانشجو با چند عبارت از بيمار سوال<br />

مي كند كه آيا برداشت او از سخنان بيمار درست بوده است:‏<br />

تفسير خود از شنيده ها را بيان كند.‏<br />

از بيمار به طور مستقيم در مورد صحت برداشت سوال شود.‏<br />

در صورت صحيح نبودن برداشت،‏ از بيمار براي تصحيح آن كمك گرفته شود.‏<br />

55


.<br />

گوش دادن هميشه به راحتي ميسر نيست گاه موانعي از گوش دادن و درك پيام اصلي سخنان<br />

بيمار جلوگيري مي كنند.‏ اين موانع به دو دسته داخلي و خارجي تقسيم مي شوند:‏<br />

•<br />

•<br />

موانع داخلي كه از داخل خود منشا مي گيرند عبارتند از:‏ موانع رواني،‏ عصبانيت ، اضطراب،‏<br />

خستگي و قضاوت زودرس.‏<br />

موانع خارجي كه در محيط بيرون ريشه دارند،‏ عبارتند از:‏ نداشتن تمركز در محيط،‏ سر و<br />

صدا،‏ فعاليت ديگران و راحت نبودن از نظر جسمي.‏<br />

56


براي افزايش مهارت گوش دادن موارد زير را رعايت شود:‏<br />

از قطع كردن صحبت طرف مقابل خود داري شود.‏<br />

پس از طرح سوال سكوت شود تا پاسخ را بشنود؛ تنها روي گوش دادن تمركز شود.‏<br />

بدون پيش داوري گوش دهد.‏ پيش داوري آنچه را گوش داده مي شود تحريف مي كند.‏<br />

در گوش دادن سعي در يافتن اهداف،‏ جزييات و نتيجه گيري داشته باشد.‏<br />

گوش دادن فعال،‏ تفسير را نيز در بر مي گيرد.‏<br />

اشاره ضمني اغلب از آنچه گفته مي شود مهمتر است،‏ پس به نا گفته ها نيز توجه شود.‏<br />

در فاصله بين جملات فكر شود.‏<br />

قبل از بيان جملات،‏ خوب آنها را تجزيه و تحليل كند.‏<br />

با كنش خود نشان دهد كه گوش مي كند.‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

57


استفاده از موارد زير باعث عدم پذيرش ارتباط از سوي مصاحبه شونده و مخدوش شدن مصاحبه مي<br />

شود:‏<br />

دستور دادن،‏ جهت دادن و برخورد آمرانه<br />

هشدار دادن،‏ متنبه كردن و تهديد كردن<br />

پند و اندرز دادن،‏ نتيجه اخلاقي گرفتن<br />

التماس كردن<br />

توصيه كردن و پيشنهاد راه حل<br />

قضاوت كردن،‏ متهم كردن و انتقاد كردن<br />

مقايسه كردن<br />

ترغيب كردن،‏ خطابه و يا بحث كردن<br />

تمجيد،‏ چاپلوسي و پسند كردن<br />

اسم گذاشتن،‏ مسخره و استهزاء<br />

تفسير،‏ تجزيه و تحليل و تشخيص گذاري<br />

اطمينان دادن،‏ دلداري دادن،‏ حمايت كردن<br />

كاوش و بازجويي كردن<br />

منحرف و گيج كردن<br />

رفتار نامناسب مانند:‏ خميازه كشيدن،‏ كارهاي بيهوده،‏ خيره شدن به بيرون از اطاق و...‏<br />

در حين شنيدن صحبتهاي مصاحبه شونده در فكر پاسخ دادن به او باشد<br />

خواندن فكر بيمار:‏ پيش خود فكر كند مي داند مصاحبه شونده چه مي خواهد بگويد.‏<br />

: فيلتر كردن<br />

گوش دادن به بعضي صحبتهاي بيمار و گوش ندادن به بعضي ديگر<br />

عدم تمركز كافي و در فكر فرو رفتن حين مصاحبه<br />

از خط خارج شدن و تغيير ناگهاني مسير مصاحبه<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

58


الف : تاريخچه اي مختصر از سير تحول بيمارستانها در جهان<br />

از زمانهاي قديم هر فرد براي خلاصي همسايه خويش از درد و رنج آماده و عرضه نمودن معالجات و<br />

خدمات مورد نظر خود بوده،‏ به تدريج با پيشرفت تمدن از خود به فاميل و از فاميل به اجتماع و به<br />

صورت متشكل مسئوليت مورد نظر را به عهده گرفته شد.‏ اگر اجتماعي تغيير كرده،‏ طبيعت بشري تغيير<br />

نيافته وتنها همين عواطف و احساس مسئوليت اساسي بوده است كه مردم قديم را هدايت نموده تا براي<br />

بيماران و آسيب ديدگان بيمارستان بنا نمايند.‏<br />

در اينجا به تغيير و تحولات بيمارستانها در اعصار مختلف به صورت مختصري مي<br />

پردازيم.‏<br />

دو كشور قديم و متمدن مصروهند،‏ داراي بيمارستان بوده اند.‏ در ادبيات هند آمده است كه 6 قرن قبل از<br />

ميلاد بودا براي هر ده قريه يك پزشك تعيين مي نمود،‏ و بيمارستان براي افراد فقير نيز بنا ميكرد.‏ پسر<br />

وي به نام اوپاتيسو(‏Vpatiso‏)‏ محلي براي پناه بيماران و زنان باردارساخت و اين عمل بعدا سرمشق<br />

فدائيان بودا گرديد.‏<br />

در جزيره ميلان در سال 437 قبل از ميلاد نيز بيمارستانهايي بوده است كه خدمت ارائه مي كردند.‏<br />

در هند بوسيله شاه آسكا (Asoka) در سالهاي بين قبل از ميلاد 18 بيمارستان كه داراي<br />

بعضي از مشخصات بيمارستانهاي جديد بوده اند ساخته شده بود.‏ در اين بيمارستانها به پرستاران اكيدا<br />

توصيه ميشدكه در نظافت و پاكيزگي خود نهايت دقت را رعايت كنند،‏ به بيماران ميوه جات و سبزيهاي<br />

تازه بدهند و داروي مناسب براي آنان تهيه نمايند و سفارش هاي آنان در حد امكان انجام شود.‏<br />

بقول گارنسين(‏Garrison‏)‏ پزشكهاي بيمارستان در امر جراحي بسيار ماهر و غير از زخم بندي به<br />

تمام اعمال آن وارد بودند،‏ هر روز وسايل حمامشان فراهم مو و ناخن هاي آنها هميشه كوتاه و لباس<br />

آنان سفيد بود.‏<br />

از طرف ديگر اين حقيقت كه پزشكان معمولا از طبقه كشيش ها بوده اند نشان ميدهد كه قبل از<br />

يونانيان مردم خردمند آن زمان همين روحانيون بوده اند،‏ البته علم و سحر از هم مجزا نبوده اند و براي<br />

معالجه بيماران تواما بكار مي رفتند.‏<br />

در اوايل تمدن يونانيها و رومي ها محل معاينه و معالجه بيماران همان معابد بود و عمليات طبي فقط<br />

بوسيله معالجات متداول صوفيانه و خرافات انجام مي گرفته است چون به عقيده آنان مار حيوان مقدسي<br />

بود و در معالجه بيماران نقش مهمي به عهده داشت براي نمونه جهت بهبود زخم زبان افعي بكار<br />

ميبردند از الهامات روحي در اين دوره استفاده ميشد و آخرين مرحله بوسيله جراحي بوده است.‏ با اين<br />

وجود معابد يوناني راه را براي بيمارستانهاي جديد فعلي باز نمود زيرا معابد و بيمارستانها براي بيماران<br />

بهترين پناه بودند.‏<br />

بقراط در سال 460 قبل از ميلاد متولد و وي بعد ها به مقام پزشكي رسيد و فرضيه هاي طبي اين<br />

دانشمند شباهت زيادي با فرضيه هاي پزشكي جديد دارد،‏ درباره بيماريهاي غش،‏ سل ، مالاريا،‏ زخم<br />

معده بحث و تشريح زيادي نموده است و از تمام بيماران خويش يادداشت هاي كلينيكي مفصلي برداشته<br />

است.‏<br />

‏(گارنيس)‏ درباره پيشرفت هاي پدر طب چنين مي نويسد(‏ آنچه را يك مرد نابغه در مورد طب داخلي<br />

بدون ابزار و آلات طبي و فقط به كمك فكر و هوش سرشار خودميتواند استنباط كند.‏ بقراط به منتهي<br />

(273-232)<br />

59


درجه خود رساند و شرح و توضيحات وي در امراض مختلف گواه اين مدعا و بهترين نمونه براي اطباء<br />

امروزي است.)‏<br />

بقراط علم پزشكي را مبتني بر حقيقت نمود و همين امر باعث شد كه علم پزشكي مبتني بر عقل<br />

و منطق باشد.‏<br />

به تدريج معابد به صورت بيمارستانها در آمد گرچه معالجات اصلي روي پرهيز وامساك بود و اين نظريه<br />

در قرن اول ميلادي بوسيله "Celsus" و در سال 160 بعد از ميلاد بوسيله جالينوس<br />

تقويت يافت.‏ در اين دوره انديشه و روح طب و پزشكي بيشتر از 15 قرن ديگر به طب امروز شباهت<br />

داشت.‏<br />

بوسيله حضرت مسيح(ع)‏ الهام شده بود و عواطف شفقت و محبت از انگيزه هائيست كه موجب تاسيس<br />

بيمارستان گرديده و با پيشرفت مسحيت بيمارستان قسمت لاينفكي از كليساشد.‏<br />

يكي از روساي ممتاز و معروف رومي موسوم به"‏Fabiola‏"‏ در سال 390 ميلادي بيمارستان بزرگي در<br />

روم بنا و اهداء نمود.‏ درادس(اورفه كنوني)‏ "Edessa" و بيمارستانهاي بزرگ ديگري بوسيله عيسويان<br />

بنا گرديد.‏ تا سال 500 ميلادي در تمام شهرهاي بزرگ روم بيمارستانهاي بزرگي بنا گرديد،‏ كه در آنها با<br />

ملاطفت ومهرباني خاصي از بيماران پرستاري مي نمودند ولي متاسفانه دستورهايي كه بوسيله بقراط<br />

حكيم و جالينوس غالبا داده شده بود براي معالجه و مداواي بيماران بكار نمي رفت زيرا دو طبيب مزبور<br />

را كافر مي دانستند و خودشان غالبا بوسيله سحر و جادو وتصوف به معالجه مي پرداختند.‏<br />

"Galen"<br />

بيمارستانهاي مسلمين<br />

مسلمين همانند عيسيويان در مراقبت از بيماران علاقه مفرطي نشان مي دادند.آنها در بغداد،‏ قاهره،‏<br />

دمشق،‏ قونيه و شهرهاي زياد ديگري بيمارستانهاي متعددي با وسايل وتجهيزاتي عالي فراهم نمودند.‏<br />

هارون الرشيد كه در سالهاي بين 786-809 م خلافت بغداد را به عهده داشت فوق العاده به تندرستي<br />

قلب خويش علاقمند بود به همين جهت بيمارستانهاي متعددي ساخته و حقوق پزشكان را خودش مي<br />

پرداخت و بيماران در اين بيمارستانها بطور مجاني و رايگان معالجه ميشوند.‏<br />

محمد زكرياي رازي كه در ‏(‏‎850-923‎‏)م در ايران مي زيسته است در عمل جراحي فوق العاده مهارت<br />

داشته و اولين كسي بوده كه براي بخيه روده گوسفند را بكار برده و براي پاك نمودن جراحت از الكل<br />

استفاده مي نموده است،‏ نوشته هاي اين حكيم دانشمند درباره آبله و سرخك عاقلانه ترين و منطقي<br />

ترين روش شناخت اين دو بيماري مي باشد.‏<br />

ترقي طب مسلمين تا قرن 15 م ادامه داشت،‏ پزشكان مسلمان به طرز استفاده از داروهاي بيهوشي<br />

آشنايي كامل داشتند و نسبت به تقلب در دارو نهايت احتياط مي نمودند و تعداد زيادي از داروهاي ديگر<br />

را هم كشف كردند،‏ پس از اينكه علم طب بين مسلمين از ترقي و رونق قبلي خود افتاد،‏ هنوز به ارزش<br />

داروهاي آنان لطمه اي وارد نيامده بود.‏ نكته جالب اين است كه مسلمانان سال قبل از اروپائيان مسلمين<br />

براي بيماران رواني خود تيمارستان داشتند.‏<br />

تاريخ بيمارستان ها در ايران و سرزمينهاي شرق اسلامي<br />

مقدمتا بايد دانست اولين محلي كه در اسلام مي توان بدانه نام درمانگاه و يا محل پرستاري بيماران و<br />

زخم خوردگان را نهاده در صدر اسلام در زمان پيامبر اكرم ‏(ص)‏ بود.«‏ توضيح اينكه در جنگ خندق<br />

60


سعدبن معاذ تيري خورد كه به امر رسول خدا ‏(ص)‏ در جنب مسجدالحرام چادري بر پا كردند و سعد را در<br />

آن چادر ‏(خيمه)‏ كه متعلق به رفيده ويكي از زنان پرستار و براي مجروحين برپا شده بود قرار دادند تا<br />

نزديك مسجدالحرام باشد و پيامبر اكرم ‏(ص)‏ بتواند از سعد عيادت فرمايد».‏<br />

در اينجا بي مناسبت نيست از بعضي منابع تحولات و پيشرفت هاي بيمارستانهاي اسلامي رايادآور شويم.‏<br />

جرجي زيدان در اين باره مي نويسد«بيمارستاهاي اسلامي آن روز،‏ همه در كمال نظم و ترتيب اداره<br />

ميشد وبدون توجه مليت ومذهب و شغل همه بيماران با نهايت دقت معالجه ميشدند و هر مرضي سالن<br />

يا سالنهاي مخصوصي داشت،‏ طب و داروسازي در همان محل تدريس مي شد و شاگردان علاوه بر<br />

تحصيل علمي،‏ تمرين عملي نيز داشتند.‏ مسلمانان،‏ بيمارستانهاي سيار(مثل امروز)‏ نيز دائر كرده بودند و<br />

با شتر و قاطر آن را به اين طرف و آن طرف مي بردند،‏ از آن جمله اردوي سلطان محمود سلجوقي<br />

بيمارستاني بود كه چهل شتر آن را حمل مي كردند».‏<br />

دكتر گوستاولوبون درباره كيفيت بيمارستانهاي اسلامي چنين مي نويسد:«‏ بيمارستانهاي مسلمين موافق<br />

اصول حفظ الصحه و بهداشت بنا شده و از بيمارستانهاي امروز اروپا بهتر بوده است زمانيكه به محمد<br />

زكرياي رازي دستور داده شده كه بهترين نقطه بغداد را از حيث آب و هواي براي بناي بيمارستان<br />

انتخاب نمايد،‏ او براي اين منظور امتحاني كه به عمل آورد كه محققين امراض واگير دار امروز هم آن<br />

را تصديق دارند،‏ او نقاط مختلفه شهر را در نظر گرفت و درهر نقطه اي قطعه گوشتي را آويزان كرد و آن<br />

نقطه اي كه گوشت ديرتر در آن عفونت برداشت،‏ اجازه داد كه بيمارستان را در همان نقطه بنا كنند....‏<br />

مسلمين مانند امروز،‏ براي بعضي بيماريهاي خاص و براي بيماران رواني بيمارستانهاي مخصوصي<br />

تاسيس كرده بودند و داروخانه هايي بطور مجاني دارو در اختيار بيماران قرار ميدادند و براي نقاطي كه<br />

ساخت بيمارستان در آن نقاط ميسر نبود،‏ اطباء را در اوقات مخصوص با دوا و ساير وسايل لازم به آن<br />

جاها مي فرستادند».‏<br />

بيمارستانهاي قرون وسطائي<br />

در قرن وسطي بيمارستانها تحت نفوذ كامل مذهب بوده و بيشتر به صورت بنگاههاي مذهبي اداره ميشد<br />

تا پزشكي دراين دوره عمل جراحي و شكافتن شكم مريض ، توهيني به مقدمات مذهبي بشمار ميرفت و<br />

معتقد بودند كه جسم انساني به صورت خداوندي آفريده شده و لذا به روح بايد كمك كرد نه جسم،‏ بر<br />

اين اساس پرستاران و پزشكان را بيشتر مجبور به مراعات خصائل اخلاقي و انضباط هاي سخت مي<br />

نمودند و تعاليم حضرت مسيح ‏(ع)‏ را به آنها مي آموختند،‏ مذهب در اين دوره مهمترين عامل تاسيس<br />

بيمارستانها محسوب مي شد،‏ چون عيسويت در اروپا به ترقي مي گذارد،‏ نهضتي براي تاسيس<br />

بيمارستانها كه از قرن نهم شروع شده بود به وجود آمد.‏ در اين دوره بود كه موسسات مخصوصي را به<br />

اسم "Hospita" بنا ميكردند تا در اين موسسات مسافرين به استراحت و آسايش بپردازند و نيز<br />

درمانگاههاي مجاور كليسا ها بنا ميكردند و در آنجا غذا تهيه مي شد و پناه مناسب و خوبي براي<br />

مسافرين و زائرين بود.‏<br />

با انتشار بيماري جذام در قرن ‎12‎و 13 ميلادي بيمارستانهايي بنام خانه لازار(‏ ايلعازر:‏ نام فقيري با<br />

بيماري جذام كه در انجيل لوقا از آن سخن گفته شده است)‏ به تعداد زياد در شهرها بنا شد،‏ از اين حيث<br />

61


اين خانه ها به ساير بيمارستانها كمك مي كردند،‏ خانه هاي مذكور معمولا خارج از شهرها ساخته مي<br />

شدند وهدف دور نگهداشتن بيماران از اشخاص سالم بود.‏<br />

هتل ديو در پاريس كه از بهترين بيمارستانهاي قرون وسطي مي باشد در قرن 13 ساخته شد و براي<br />

بيماران به نسبت شدت امراض 4 سالن بزرگ داشت،‏ آب گرم،‏ براي حمام بيماران بكار برده ميشد ولي<br />

به منظور از استحمام،‏ پاكيزگي نبود،‏ بلكه تصور مي نمودند اين عمل براي درمان مريض موثر است.‏<br />

تشكيلات بيمارستان شبيه بيمارستانهاي كنوني بوده،‏ هر قسمت رئيس مخصوصي داشته يكي از<br />

كاركنان مامور خريد غذا ديگري مامور خريد دارو و يكي از خواهران نيز عهده دار رختشويخانه بود و هر<br />

سال دو نوبت هيئت مديره بيمارستان بازرسي كاملي از بخش هاي مختلف به عمل مي آورند.‏ اين<br />

موسسه محلي براي پختن نان و همچنين مزرعه كوچكي براي تهيه سبزيجات داشته است.‏<br />

دوران ظلمت بيمارستانها<br />

براساس شواهد تاريخي تمام بيمارستانهاي دوره قرون وسطي همانند هتل ديو نبوده،‏ در بيمارستانهاي<br />

ديگر بدون در نظر گرفتن نوع مرض و شدت آن تمام بيماران را با هم بستري مي كردند.‏ اغلب اتفاق<br />

افتاده بيماري كه مرض حاد مسري داشته دركنار مريضي كه بيماري اش ساده بود قرار مي دادند و در<br />

نتيجه امراض ساير بيماران به سرعت به ديگران سرايت مي كرد،‏ چه بسا مريضي صبح از خواب بيدار<br />

مي شد،‏ جسد بيماري را كنار خويش مشاهده مي نمود.‏<br />

تغيير بنياني كه در طرز مداواي مريض در بيمارستان داده شد(سال از زماني آغاز شد كه<br />

دستوري از طرف كليسا صادر شد مبني بر اينكه عملي كه منتج به جراحت و خروج خون مي شود<br />

نبايستي در بيمارستان اجراء شود تنها كشيش ها و اعضاء كليسا مجاز بودند كه در تعليم وتربيت دخالت<br />

نمايند،‏ بنابراين به جز اطباء غير مجاز تنها كشيش ها بودند كه حق طبابت داشتند،‏ معمولا كشيش ها<br />

اجازه اخذ حق معاينه و يا مخارج ديگر بيمار را نداشتند و بارها از طرف كليسا دستورهايي صادر ميشد كه<br />

تا اندازه اي كشيش ها را از اين عمل منع مي نمود و اين امر باعث شد كه شغل پزشكي در جامعه كاري<br />

دون و پست جلوه داده شود.‏ در مورد تشريح ‏،كليسا ها با قدرت و نفوذي كه در آن موقع داشتند با شدت<br />

از اين عمل جلوگيري مي نمودند،‏ عده معدودي از كشيش ها كه داراي نسخه هاي از بقراط حكيم بودند<br />

پنهاني از روي دستورهاي و ي عمل مي كردند و اين كمك بزرگي براي بيماران بوده در اينجا لازمست<br />

بدانيد با وجود آن كه اروپا از حيث بيمارستان در تاريكي محض به سر مي برد در سالهاي 1276 ‏–م در<br />

شهر قاهره بيمارستاني به نام ‏«منصور خليفه»‏ ‏(بيمارستان منصوري)‏ ساخته شد كه از حيث تجهيزات<br />

قابل مقايسه با بيمارستان هاي اروپائي نبود،‏ اطاق مخصوصي در بيمارستان براي امراض سخت<br />

اختصاص داده شده بود درمانگاه به كلي از بيمارستان جدا بود.‏ آشپزخانه هاي جداگانه اي با رژيم غذائي<br />

منظم براي بيماران مختلف برقرار بود و اشخاص مخصوصي بودند كه براي كسانيكه به بيماري بي<br />

خوابي مبتلا بودند قصه نقل مي كردند و از هر حيث وسايل رفاه حال بيماراني كه در مرحله بهبود بودند<br />

فراهم مي نمودند و هر مريضي پس ا زشفا يافتن در زمان ترخيص مبلغي به عنوان چند روز استراحت<br />

دريافت مي نمود.‏<br />

1163 م)‏<br />

62


بيمارستانها در دوران رنسانس<br />

در اواخر قرن 14 ميلادي كه مردم اروپا ارزش علم و تحصيل را دريافتند،‏ ضرورت ايجاد بيمارستانها با<br />

طبيباني حاذق احساس ميشد لذا تاسيس بيمارستان در سر لوحه امور قرار گرفت و پس از مدتي داروهاي<br />

جديد كشف شد ، تشريح پس از مرگ متداول گرديد و نوشته هاي طب قديم چاپ و در دسترس قرار<br />

گرفت.‏<br />

در قرن 16 م بيمارستانها سير قهقرائي داشتند،‏ چون بيماستانهايي كه وابسته به كليساهاي كاتوليك<br />

بودند از طرف دربار ضبط شد و هانري شاه انگلستان دستور داد كه اين قبيل بيمارستانها بايستي براي<br />

عموم مردم باشند وگرنه منحل گردد.‏ پس از انحلال اين بيمارستانها بيماران در خيابانهاي شهر سرگردان<br />

شدند و وضع به قدري رقت بار شد كه اهالي لندن از شاه تقاضا كردند جهت پرستاري از بيماران تعدادي<br />

از بيمارستانها به آنان واگذار شود و همچنين تقاضاي كمك و مساعدت مالي از شاه نمودند.‏ پادشاه نسبت<br />

به اين درخواست موافقت نموده و حتي جراح سلطنتي به اسم Thomas Vicary را براي سرپرستي<br />

اين بيمارستانهاگماشت.‏<br />

بيماستانهاي قرن 18 ميلادي<br />

قرن 18 م را مي توان دوره شكوفايي بيمارستانها ناميد،‏ در ابتدا قرن مذكور نهضت پيشرفت كند و<br />

بطيني بود زيرا فقرو بيچارگي هنوز بر اغلب ممالك اروپا حكمفرما بود.‏<br />

در دوره اليزابت(ملكه انگلستان)‏ يعني دوره اينكه مردم گرايش به ماديت داشتند و به امور فرهنگي و<br />

اجتماعي كمتر توجه ميشد خرابي و فساد در مريض خانه ها به همان صورت كه از دوره هاي هانري<br />

سوم شروع شده بود ادامه يافت و به اين ترتيب تا نيمه م قرن اقدام موثري براي افتتاح و<br />

پيشرفت بيمارستانها به عمل نيامد.‏<br />

چند سال بعد در سال(‏ ‏)يك زن نجيب زاده به نام Jeanne Mance كه از لذائذ دنيوي دست<br />

كشيده و به امور مذهبي پرداخته بود.اولين بيمارستان دركشورهاي متحده آمريكا در شهر مانهاتان بنا شد<br />

كه در سال 1663 م جهت مداواي سربازان مجروح فعاليت داشته است.‏ در سال 1769 م جمعيت شهر<br />

نيويورك متجاوز از 300 هزار نفر بوده است اما فاقد بيمارستان بود،‏ لذا در سال 1771 م گروهي گرد هم<br />

جمع شده و با رهبري«جونز»‏ اجازه تاسيس ساختمان بيمارستان را اخذ نمودند ، و در بهترين نقطه<br />

نيويورك زميني تهيه و بيمارستان را بنا كردند واين ساختمان در زمان مذكور نمونه بوده و هر اطاق<br />

گنجايش حداكثر 7 مريض را داشته و وضع تهويه و تجهيزات آن در آن موقع خوب بود.‏ پس از اتمام<br />

ساختمان در داخل آن آتش سوزي شد و بخشي زيادي از آن از بين رفت كه بعدا ترميم شد.در سال<br />

چند بيمارستان مهم مانند بيمارستان براي بيماريهاي مغزي در بالتيمور<br />

محلي كه فعلاHospital John Hopkins قرار گرفته است واقع شده بود ساخته شده است.‏<br />

عليرغم اينكه تعداد زيادي بيمارستان در قرن 19 م ايجاد شد،‏ ولي باز دوره تاريك بيمارستانها به شمار<br />

مي رود،‏ گرچه در اين دوره جراحان بواسطه آشنايي با تشريح قادر به جراحي هاي كوچك و معمولي<br />

بودند ولي تفاوت اصلي با قرون وسطي اين بودكه در قرون وسطي معتقد به عفونت بوده و محل زخم را<br />

، حتي با شراب مي شستند تا موجب عفونت نگردد ولي در اين دوره جراحان معتقد بودند كه لازمه<br />

"Baltimore" در<br />

19<br />

:<br />

1644 م<br />

1773 م<br />

63


معالجه جراحت و زخم،چرك و فساد است.‏ لذا سعي مي نمودند با وسايلي ايجاد چرك و فساد نمايند،‏<br />

روي اين اصل بوي چرك و فساد در بيمارستانها باعث ميشد كه ملاقات كنندگان براي حس نكردن<br />

بوي نامطبوع به عطريات متوسل شوند.‏ لباس جراحان ماهها و حتي سالها تميز نمي شد،‏ ملافه هاي<br />

بيمارستان مورد استفاده انواع بيماران قرار مي گرفت،‏ بدون آنكه رعايت اصول بهداشتي گردد خونريزي و<br />

تعضن در بيمارستانها متداول بود و روي اين عمل خطا حدود از بيماران در هنگام عمل جراحي تلف<br />

مي شدند.‏<br />

%90<br />

دوره تجديد بيمارستانها در اواخر قرن 19 ميلادي<br />

%20<br />

%40<br />

فلورانس تايتينگل در سال‎1854‎ م درموقع جنگ كريمه فرصتي جهت فعاليت يافت،‏ زيرا مسئولين كشور<br />

انگلستان با دريافت گزارش هايي كه حاكي از اوضاع ناهنجار زخميها ومجروحين جنگي بود،‏ متاسف و<br />

ناراحت بودند،‏ لذا فلورانس تايتينگل جهت كفايت اين امر انتخاب شد.‏ وي باهمت كم نظيري نظم و<br />

بهداشت را برقرار نمود و در بيمارستان رختشويخانه و انبارهايي براي خواروبار و لوازم ضروري ايجاد كرد،‏<br />

وي اغلب مخارج را شخصا متقبل مي گرديد و در نتيجه كار و تلاش وي ميزان مرگ و مير از حدود<br />

به كاهش يافت.‏<br />

وي در حقيقت مديري لايق در امور بيمارستاني بود كه بعدها امور اداري خود را با منظم نمودن طرح<br />

مهندسي بهداشت در يك بيمارستان نظامي جديد توسعه داد.‏<br />

پيشرفت هاي پزشكي در قرن بيستم<br />

بسط و توسعه بيمارستانها در قرن بيستم بسيار وسيع بود،‏ چنانكه در هيچ يك از دوران گذشته چنين<br />

پيشرفتي صورت گرفته بود.‏ در اوايل سال Gowland Hopkins تحقيقاتي را در مورد<br />

ويتامين ها شروع كرد.‏ دو سال بعد دانشمند ديگري به نام Finlay نتايجي را بوسيله يك رژيم كمبود<br />

ويتامين حاصل نمود.‏ در سال‎1922‎ م كشف انسولين بوسيله بانتينگ Banting و مطالعات كم خوني<br />

بوسيله و دو دانشمند ديگر دنبال شد كشف عصاره جگر نيز از جمله كشفياتي بود كه<br />

كمك زيادي به علم تغذيه نمود براساس نتايج مذكور دو بخش جديد بيمارستاني به نام كلينيك<br />

متابوليسم و بخش رژيم غذايي در بيمارستانها ايجاد شد.‏<br />

حاصل اين امكانات تشخيصي تداوي تسخير بيماريهايي است كه سابقا غير علاج تصور مي شوند كه اين<br />

امر به نوبه خود باعث افزايش اعتماد عمومي مردم به بيمارستانها شد.‏ ديگر از صفات مميزه اين قرن<br />

توسعه سريع امر آموزش پرستاري مي باشد.‏<br />

يكي از عوامل موثر توجه به مديريت امور بيمارستانها فعاليت هاي انجمن نظار<br />

است كه در سال<br />

تاسيس شد و باعث اعتلا حرفه مديريت بيمارستاني در مراكز بهداشتي ودرماني گرديد.‏ اين انجمن پس<br />

از مدت زماني به نام ‏«انجمن بيمارستانهاي آمريكا»‏ تغيير نام يافت و از سال 1910 م جلساتي براي<br />

مديران و هيات امناء بيمارستانها ترتيب داده و در مجامع سالانه مطبوعات و كتابخانه فعاليت هايي جهت<br />

اشاعه اين حرفه به عمل آورده است.‏ مساعي اين انجمن ها مخصوصا درمعيار<br />

سازيStandardization وسايل وتجهيزات بيمارستانها و همچنين پيشرفت اتخاذ روش هاي موثر<br />

1899 م<br />

1906 م<br />

Whipple<br />

بيمارستانها"‏intendents "Association of Hospital super<br />

64


بيمارستاني بسيار پر ارزش مي باشد.‏ هيات پزشكي اخلاقي و منظم و صالح در بيمارستان وايجاد سوابق<br />

صحيح و مستند و كامل از بيماران و بالاخره تامين وسايل تشخيص و درمان مناسب در بيمارستانها<br />

موردنظر انجمن مذكور مي باشد.‏<br />

اما خوشبختانه اين شرايط غير رضايت بخش منجر به اين گرديده كه موسسات مذكور بيشتر وضع خود<br />

را مورد مداقه و تجزيه و تحليل قرار دهند.‏<br />

65


تعريف بيمارستان<br />

بيمارستان واحدي است كه حداقل داراي 15 تخت با تجهيزات و خدمات عمومي پزشكي لازم و حداقل<br />

دو بخش داخلي و جراحي همراه با گروه پزشكان متخصص باشد.‏<br />

وظايف بيمارستان<br />

بيمارستان داراي چهار وظيفه عمده مي باشد اين وظايف عبارتند از:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

پذيرش و درمان سريع بيماران<br />

مشاركت در سلامت جامعه<br />

انجام فعاليت هاي پژوهشي<br />

آموزش علوم پزشكي<br />

بيمارستان ها را از نظر وظايف،‏ مالكيت به دو گروه تقسيم بندي مي شوند.‏<br />

الف-‏ انواع بيمارستان بر حسب وظيفه<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

بيمارستان عمومي<br />

بيمارستان عمومي<br />

بيمارستان تخصصي<br />

بيمارستان آموزشي<br />

بيمارستان صحرائي<br />

بيمارستان عمومي حداقل داراي چهار بخش داخلي،‏ اطفال،‏ جراحي عمومي و جراحي زنان و متخصص<br />

بيهوشي است.‏ در حال حاضر تعداد 588 بيمارستان عمومي در كشور وجود دارد كه تحت<br />

پوشش دانشگاه هاي علوم پزشكي كشور مي باشد.‏<br />

(%63)368<br />

بيمارستان تخصصي<br />

اين بيمارستان ها يا از تجمع چند تخصص مختلف تشكيل شده اند و يا اينكه مختص بيماري هاي يك<br />

گروه سني،‏ جنسي يا يك گروه خاص از بيماري ها هستند.‏<br />

مانند بيماري هاي كودكان ‏(مفيد)‏<br />

رواني ‏(رازي)‏<br />

زنان ‏(مهديه)‏<br />

قلب ‏(شهيد رجائي)‏<br />

ارتوپدي(اختر)‏<br />

چشم ‏(فارابي)‏<br />

ريه ‏(مسيح دانشوري)‏<br />

66


بيمارستان آموزشي<br />

در اين بيمارستان ها ضمن ارايه خدمات درماني به تربيت نيروي انساني گروه پزشكي پرداخته مي شود.‏<br />

البته بايد در نظر داشت كه ممكن است بعضي از بخش هاي يك بيمارستان آموزشي به تربيت نيروي<br />

انساني نپردازد و بالعكس در خيلي از بيمارستان هاي غير آموزشي بخصوص در شهرستانها برنامه هاي<br />

آموزشي براي تربيت نيروي انساني بخصوص براي رشته هاي مقاطع كارشناسي و كارداني اجرا مي شود.‏<br />

بيمارستان صحرائي<br />

بيمارستان صحرائي بنا به ضرورت و در مواقع بروز حوداث طبيعي و جنگ به منظور درمان سريع<br />

مصدومين در مناطق حادثه ديده به فوريت ايجاد مي گردد و پس از رفع ضرورت برچيده مي شود.‏<br />

ب-‏ انواع بيمارستان بر حسب مالكيت<br />

•<br />

•<br />

بيمارستان دولتي<br />

بيمارستان خصوصي،‏ تعداد 123 بيمارستان خصوصي وجود دارد كه<br />

بيمارستان عمومي و تنها بيمارستان تخصصي است.‏<br />

(%92)113<br />

(%8)10<br />

•<br />

بيمارستان خيريه<br />

آن<br />

واحد هاي بيمارستان<br />

-3<br />

بيمارستان ها براي انجام وظايف خود داراي ساختار مشخصي هستند.‏ در اين نوشته واحد هاي بيمارستان<br />

به دو دسته بزرگ واحد هاي ارائه كننده خدمات سلامت و پشتيباني تقسيم شده است.‏<br />

الف-‏ واحد هاي ارائه خدمات سلامت<br />

1- اورژانس<br />

2- تحت نظر<br />

درمانگاه هاي تخصصي و واحد هاي كمكي ضميمه اطاق گچ گيري،‏ نوار قلبي،‏ شنوائي<br />

سنجي،‏ اكوكارديوگرافي،‏ برونكوسكوپي،‏ اندوسكوپي،‏ اسپيرومتري،‏ دانسيتومتري،‏<br />

الكتروانسفالوگرافي و<br />

واحد هاي تشخيصي<br />

الف-‏ آزمايشگاه<br />

هماتولوژي<br />

بيوشيمي<br />

ميكروبيولوژي<br />

پارازيتولوژي ‏(انگل شناسي)‏<br />

)<br />

(......<br />

(EEG)<br />

-4<br />

67


ب-‏ راديولوژي<br />

X-Ray<br />

سونوگرافي<br />

Ct-Scan<br />

MRI<br />

-5<br />

ج-‏ پاتولوژي<br />

بخش هاي بستري شامل:‏<br />

گروه داخلي ‏(داخلي عمومي،‏ قلب و عروق،‏ ريه،‏ غدد،‏ روماتولوژي،‏ كليه،گوارش،‏ خون)،‏ مغز<br />

و اعصاب،‏ پوست عفوني،‏ كودكان(نوزادان)،‏ روانپزشكي،‏ اورژانس و مسمومين،‏ گروه<br />

جراحي(جراحي عمومي،‏ جراحي اعصاب،‏ اورتوپدي،‏ ارولوژي،‏ چشم،‏ گوش و گلو و بيني،‏<br />

زنان و زايمان،‏ جراحي قلب،‏ جراحي عروق و پيوند)‏<br />

اطاق عمل<br />

بخش مراقبت هاي قلبي<br />

بخش مراقبت هاي ويژه بالغين<br />

بخش مراقبت هاي ويژه نوزادان<br />

فيزيوتراپي،‏ راديوتراپي،‏ دندانپزشكي<br />

(CCU) Coronary Care Unit<br />

(ICU) Intensive Care Unit<br />

(NICU) Neonatal Intensive Care Unit<br />

-6<br />

-7<br />

-8<br />

-9<br />

10- ساير:‏<br />

ب-‏ واحد هاي اداري-‏ پشتيباني<br />

پذيرش<br />

ترخيص<br />

آمار<br />

مدارك پزشكي<br />

بايگاني پزشكي<br />

مددكاري اجتماعي<br />

واحد استريليزاسيون<br />

داروخانه<br />

كتابخانه<br />

حسابداري<br />

خدمات<br />

تداركات<br />

آشپزخانه<br />

تاسيسات<br />

دفع زباله و تصفيه فاضلاب<br />

خياطي<br />

رختشويخانه<br />

(CSR) Central sterilization room<br />

68


فرآيند و گردش كار در بيمارستان<br />

بيمارستان به عنوان يك سيستم داراي سه مرحله ورودي،‏ فرآيند عمليات و خروجي است.‏ جدول زير اين<br />

سه مرحله را نشان مي دهد.‏<br />

ورود به بيمارستان(پذيرش (<br />

الف-‏ به عنوان بيمار<br />

مراجعه به درمانگاه هاي بيمارستان<br />

مراجعه به اورژانس<br />

مراجعه مجدد براي پيگيري بيماري<br />

قبلي<br />

ارجاع از مراجع خارج از بيمارستان<br />

فرآيند<br />

اقدامات تشخيصي درماني<br />

سرپائي<br />

خروج از<br />

بيمارستان(ترخيص (<br />

خروج با دستورات داروئي،‏ غذائي و<br />

رفتاري<br />

ارجاع به پزشك يا بيمارستان<br />

ديگر<br />

مراجعه به درمانگاه هاي بيمارستان<br />

مراجعه به اورژانس<br />

مراجعه مجدد براي پيگيري بيماري<br />

قبلي<br />

ارجاع از مراجع خارج از بيمارستان<br />

بستري در بخش هاي<br />

بيمارستان<br />

بهبودي<br />

ارجاع به بيمارستان ديگر<br />

خروج با رضايت شخصي<br />

فوت<br />

فرا ر از بيمارستان<br />

ب-‏ جهت استفاده از خدمات پيشگيري،‏ تشخيصي و توانبخشي موجود در بيمارستان<br />

الف-‏ ورود به بيمارستان به عنوان بيمار<br />

مسير رسمي ورود به بيمارستان واحد پذيرش و خروج از آن ترخيص مي باشد.‏ هر چند ممكن است در<br />

موارد اورژانس اقدامات درماني براي بيمار قبل از پذيرش از مسير رسمي در آغاز شود.‏ بيمار يا خود به<br />

درمانگاه هاي بيمارستان و اورژانس مراجعه مي كند،‏ يا اينكه از بيمارستان ها و مراكز درماني ديگر به<br />

بيمارستان فرستاده مي شود.‏<br />

69


پذيرش بيمار<br />

پذيرش با واحدهاي امور مالي ‏(از نظر محاسبه هزينه هاي درمان بيمار)‏ و واحد آمار رابطه نزديك دارد و<br />

از سوي ديگر به علت اينكه قسمت پذيرش مجراي ارتباطي بين بيمارستان و بيمار و نزديكان وي است،‏<br />

از لحاظ روابط عمومي و حفظ شهرت بيمارستان در جامعه با اهميت تلقي مي گردد.‏ واحد پذيرش به دو<br />

بخش بيماران سرپائي ‏(پذيرش درمانگاه)‏ و پذيرش بيماران بستري تقسيم مي گردد.‏<br />

الف-‏ پذيرش سرپائي<br />

ب-پذيرش بيماران بستري<br />

:<br />

در بخش اورژانس ثبت مشخصات و اطلاعات لازم معمولا به سبب عدم آمادگي بيمار كه قادر به حرف<br />

زدن نيست يا فاقد اوراق هويت و شناسنامه است،‏ مشكلاتي براي پذيرش ايجاد مي كند.‏ در زمينه<br />

كسب اطلاعات صحيح،‏ بيمارستان،‏ به ويژه واحد پذيرش داراي وظايف سنگيني است،‏ چرا كه عدم<br />

توفيق در اين زمينه مشكلات حقوقي مهمي براي بيمارستان و صاحبان بيمار ايجاد خواهد نمود.‏ از سوي<br />

ديگر ثبت دقيق مقدار پول و اشياء قيمتي كه همراه بيمار به هنگام پذير ش بوده است حائز اهميت است.‏<br />

به هر ترتيب واحد پذيرش اطلاعات ضروري را در پرونده بيمار ثبت مي كند و همچنين اطلاعات<br />

تشخيصي و درماني را از بخش هاي زيرربط دريافت مي دارد.‏ اطلاعات دريافت شده بايد كامل و روشن<br />

باشد.‏<br />

واحد پذيرش چهار قسمت مختلف را به شرح زير پوشش مي دهد:‏<br />

1- ثبت جابجايي بيماران درداخل بيمارستان،‏ شامل ورود-‏ خروج يا انتقال،‏ مشاوره هاي بيرون<br />

بيمارستان.‏<br />

2- جمع آوري اقدامات پزشكي بر روي هر بيمار(‏ اعم از راديولوژي،‏ بيولوژي،‏ جراحي وغيره).‏<br />

3- شناسايي هويت پرداخت كننده هزينه ها،‏ تنظيم صورتحساب از نظر هزينه تخت روز و ساير خدمات،‏<br />

راسا"‏ يا با اعلام اطلاعات به واحد مالي ياحسابداري.‏<br />

4- فراهم آوردن اطلاعات لازم در مورد بيماران،‏ مطلع ساختن خانواده بيماران وملاقاتي ها و ساير<br />

خدمات مربوط به اطلاعات و اعلام و انتقال اين اطلاعات به اراد يا واحد هاي ذير ربط.‏<br />

اهميت گزارش كار مطلوب اين واحد از دو نظر قابل ذكر است:‏<br />

نخست از نظر آسايش بيماران واز جهت دسترسي فوري به واحد ها وبخش هاي درماني در داخل<br />

بيمارستان يا خارج بيمارستان،‏ دوم از نظر مشاركت فعال در تنظيم صورتحساب مالي ومحاسبه هزينه<br />

هاي درماني.‏ بنابراين انتخاب كاركنان زبده و آموزش ديده براي اين واحد ونيز گزينش محل كار مناسب<br />

داراي اهميت اساسي براي حسن گردش امور بيمارستان ميباشد.‏ بنابراين مهمترين وظايف قسمت<br />

پذيرش عبارتند از<br />

•<br />

•<br />

•<br />

انجام امور مربوط به پذيرش بيماران<br />

انجام امور مربوط به ترخيص بيماران<br />

تهيه آمار روزانه پذيرش و ترخيص ‏(درمانگاه و بيمارستان)‏<br />

70


تعيين وقت پذيرش با استفاده از دفتر تعيين وقت بيمارستان يا در مانگاه.‏<br />

مطلع نمودن پزشك در مورد پذيرش بيماران بستري<br />

تكميل و مرتب نگاهداشتن تابلوي نمودار تخت بيماران<br />

انعكاس جابجايي دروني بيمار از بخشي به بخش ديگر<br />

انعكاس جابجايي بيمار از بيمارستان به بيمارستان ديگر<br />

كمك در صدور گواهي فوت براساس مدارك و پرونده بيمار و نظر پزشك معالج با<br />

همكاري قسمت مدارك پزشكي و تسليم آن به بستگان بيمار.‏<br />

ايجاد تسهيلات و كمك لازم براي راهنمايي بيماران و يا بستگان آنان<br />

ارتباط با قسمت اطلاعات و راهنمايي بيمار و گزارش آخرين اطلاعات مربوط به پذيرش،‏<br />

ترخيص و جابجايي در بخشها<br />

تهيه برنامه روزانه كلينيك ها و آماده نمودن پرونده بيماران<br />

حفظ روابط عمومي<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

روشهاي معمول پذيرش و ترخيص:‏<br />

عمل بستري نمودن بيمار هميشه بايد به دستور پزشك معالج صورت گيردو در صورتي كه پذ يرش به<br />

صورت اورژانس و در ساعات شب انجام شود،‏ قسمت پذيرش از طريق شعبه خود در قسمت اورژانس و<br />

يا در مانگاه بايد از پذيرش مطلع شده و تشريفات لازم را انجام دهد.‏ مراحل پذيرش بيماران عادي به<br />

صورت زيراست:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

بررسي دستور پزشك مبني بر بستري نمودن بيمار<br />

تعيين تخت در بخش مربوطه و اطلاع به بخش به منظور آماده نمودن تخت<br />

تعيين وقت بستري در صورت نبودن تخت خالي<br />

:<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

در خواست پرونده قبلي بيمار از قسمت مدارك پزشكي،‏ در صورتي كه بيمار سابقه دارد<br />

تنظيم برگ پذيرش در چهار نسخه<br />

- يك نسخه به مدارك پز شكي<br />

- يك نسخه به حسابداري<br />

- يك نسخه به بايگاني پذيرش.‏<br />

ثبت نام بيمار در آمار پذيرش روزانه و در دفتر ثبت پذيرش و ترخيص<br />

اعلام بيمار بر روي تابلوي نمودار تخت<br />

اعزام بيمار به بخش به همراه برگ پذيرش و ساير اوراق نظير نتايج آزمايشگاه،‏ راديوگرافي<br />

، سونوگرافي و غيره ...<br />

اطلاع به پزشك معالج در مورد بستري شدن بيمار<br />

پس از بستري شدن بيمار دربخش و انجام معالجات و ارائه خدمات بيمارستاني ديگر،‏ پزشك معالج<br />

دستور ترخيص را كتبا"‏ بر روي پرونده بيمار مي دهد.‏ منشي بخش موظف است پرونده بيمار را<br />

مرتب نموده و همراه با مجوز ترخيص به پذيرش ارسال كند.‏<br />

71


قسمت پذيرش،‏ پرونده و برگ ترخيص را براي پرداخت هزينه هاي بيمارستان به حسابداري ارجاع<br />

مي دهد.‏<br />

حسابداري پس از دريافت هزينه وگواهي تسويه حساب كليه مدارك را به پذيرش بر مي گرداند.‏<br />

پذيرش پس از ثبت ترخيص و حذف نام بيمار از نمودار تخت و صدور مجوز خروج بيمار،‏ بخش را<br />

مطلع نموده و<br />

بيمار مي تواند بيمارستان را ترك كند.‏<br />

پذيرش همزمان با اقدام فوق،‏ موضوع ترخيص را به قسمت اطلاعات،‏ اطلاع مي دهد.‏<br />

بخش پذيرش نسبت به محاسبه فعاليت بخش ها از نظر تعداد بيماران پذيرفته شده،‏ تعدادروزهاي<br />

بستري،‏ متوسط اقامت بيمار،‏ درصد اشغال تخت هاي بيمارستاني اقدام مي نمايد.‏ اين بخش در آخر<br />

وقت هر روز آمار پذيرفته شدگان و مرخص شدگان 24 ساعته را تنظيم وبه قسمت مدارك پزشكي،‏<br />

حسابداري،‏ مديريت بيمارستان و اطلاعات ارسال مي كند.‏<br />

مسئول پذيرش و مدارك پزشكي<br />

مسئول پذيرش و مدارك پزشكي به انجام امور مربوط به پذيرش بيماران و تهيه و تنظيم اطلاعات<br />

آماري از دفاتر و مدارك تنظيمي،‏ كدگذاري و اندكس اعمال جراحي،‏ اصلاح فرمهاي مدارك پزشكي و<br />

تكميل و نگهداري پرونده هاي بيماران مي پردازند و يا ممكن است بعنوان كاردان يا كارشناس در اين<br />

رشته شغلي فعاليت داشته باشند.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

ثبت مشخصات و نشاني بيمار روي كارتها يا فرمهاي مخصوص بمنظور تشكيل پرونده و ضبط<br />

اوراق مورد لزوم در پرونده و ثبت كد مربوط بر روي آن.‏<br />

ثبت مشخصات آورنده يا مقام اعزام كننده بيمار و اخذ رضايت نامه جهت مطالعه يا اعمال جراحي.‏<br />

ضميمه كردن نتايج آزمايشات انجام شده به پرونده بيمار.‏<br />

تنظيم كارت شناسائي ثبت مشخصات و شماره بايگاني روي آن بمنظور تسليم به بيمار يا كسان<br />

وي.‏<br />

راهنمائي بيمار بمنظور تعويض لباس و ارسال پرونده متشكله همراه بيمار به بخش مربوطه و<br />

مراقبت از البسه بيماران بستري.‏<br />

تعيين نوبت براي مراجعه مجدد بيمار طبق نظر پزشك و راهنمائي پس از بهبودي بمنظور اعزام<br />

بيمار به منزل يا شهرستان.‏<br />

تنظيم كارت اندكس الفبائي بر حسب نام و نام خانوادگي بيماران بمنظور شناسائي آنها.‏<br />

تهيه و تنظيم آمار روزانه،‏ ماهانه و سالانه از تعداد بيماران بستري و مرخص شده و در گذشتگان<br />

بيمارستان و تجزيه و تحليل آنها(‏ احتساب در صدهاي اشغال تخت وغيره).‏<br />

تهيه آمار مراجعين به درمانگاهها،‏ سرويس هاي راديولژي،‏ آزمايشگاه،‏ داروخانه و ساير واحدهاي<br />

بمنظور تجزيه و تحليل خدمات داده شده.‏<br />

انجام امور بايگاني پرونده ها بر اساس روش تعيين شده.‏<br />

72


راهنمائي و كمك به كارآموزان رشته پذيرش و مدارك پزشكي.‏<br />

كدگذاري بيماريها و تهيه اندكس بيماريها برابر روش هاي معمول براساس طبقه بندي بين المللي.‏<br />

كد گذاري اعمال جراحي و تهيه اندكس اعمال جراحي برابر روش هاي معمول يا براساس طبقه<br />

بندي بين المللي اعمال جراحي.‏<br />

تهيه و تنظيم آمار مورد لزوم جهت مقامات بهداشتي و درماني كشور.‏<br />

همكاري در تجزيه و تحليل كيفي مدارك پزشكي با كميته هاي مربوطه.‏<br />

بررسي و تحقيق درباره فرم هاي مدارك پزشكي،‏ روش هاي كار،‏ وسائل جا و مكان قسمت مدارك<br />

پزشكي.‏<br />

شركت در كميته هاي بيمارستاني و عهده دار بودن مسئوليت كميته مدارك پزشكي.‏<br />

تنظيم سيستم كنترل پرونده بيماران بستري.‏<br />

پاسخ به مكاتبات مربوط به پزشكي قانوني و ارگانهاي ديگر با استفاده از سوابق و اطلاعات پزشكي.‏<br />

نظارت بر كار كاركنان تحت سرپرستي.‏<br />

انجام ساير امورمربوط.‏<br />

73


ب-‏ ورود به بيمارستان جهت استفاده از خدمات پيشگيري،‏ تشخيصي و توانبخشي در<br />

بيمارستان<br />

آمار بيمارستاني و استفاده از كامپيوتر<br />

وجود آمار و اطلاعات صحيح در هر سازمان نقش عمده اي در تجزيه و تحيل عملكرد آن سازمان ايفا<br />

نموده وكمك موثري در ارزشيابي فعاليتها و برنامه ريزي طرحها و فعاليتهاي آينده مي نمايد.‏ نظر به<br />

طبيعت كاركرد سازمانهاي بهداشتي درماني،‏ كه مستقيما"‏ به حيات انسانها بستگي دارد،‏ وجود آمار و<br />

اطلاعات از ارزش زيادي بر خوردار است.‏<br />

باتوجه به اينكه بيمارستان يك واحد كاملا تخصصي است تهيه آمار بر حسب نوع فعاليتهاي تخصصي،‏<br />

از ديدگاه مديريت و نظارت بر كميت و كيفيت خدمات ارائه شده و برنامه ريزي و كنترل فعاليتهاي<br />

مختلف كه در بخشهايگوناگون انجام مي شود،اهميت دارد.‏<br />

آمار بيمارستاني عبارت است از انعكاس كليه فعاليتهاي بيمارستان چه در موردبيماران سرپايي و چه در<br />

مورد بيماران بستري.‏ آمار مذكور ابتدا جمع آوري شده و سپس طبقه بندي مي گردد.‏ آمار طبقه بندي<br />

شده نيز طبق نمونه هاي چاپي خلاصه شده و تجزيه و تحليل مي شود.‏ از تفسير و تجزيه و تحليل آمار،‏<br />

نحوه فعاليتهاي كمي و نيز انعكاس مالي و ريالي فعاليتها بدست مي آيد.‏<br />

آمار بيمارستاني اگر به صورت صحيح جمع آموري،‏ طبقه بندي،‏ تلخيص ومورد تجزيه و تحليل قرار<br />

گيرد،‏ وسيله نظارتبسيار مهمي در دست مديريت بيمارستان به شمار خواهد رفت.‏ آمار در واقع بيانگر<br />

درجه كار آيي واحدهاي بيمارستان مي باشد و يكي از موارد استفاده آن يافتن راه حلهاي مشكلات<br />

موجود بيمارستان است.‏<br />

بايد توجه داشت كه گرد آوري و نگهداري آمار به تنهايي حائز ارزش لازم نمي باشد.‏ آمار فقط در<br />

صورتي اهميت خواهد يافت كه پس از طبقه بندي،‏ با ديدي انتقادي مورد تجزيه تحليل قرار گيرد.‏<br />

مهمتيرن آمار بيمارستاني به شرح زير است:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

آمار 24 ساعته پذيرش و ترخيص و انتقالات بخش ها كه به وسيله منشي هر بخش تهيه<br />

وبه قسمت مدارك پزشكي و پذيرش ارسال ميگردد.‏<br />

آمارروزانه بيمارستان كه بر اساس آمار دريافتي از بخش هاي مختلف وقسمت پذيرش به<br />

وسيله مدارك پزشكي تهيه مي شود.‏<br />

آمارپذيرش و ترخيص بيماران سرپايي بوسيله قسمت پذيرش درمانگاه تهيه و به قسمتهاي<br />

تعيين شده ارسال مي گردد.‏<br />

بيمارسرپايي فردي است كه از تسهيلات تشخيص يادرماني بخشهاي يك بيمارستان استفاده مي<br />

كند ولي از تخت ثابت بيمارستان تحت عنوان تختهاي بستري استفاده نمي كند.‏ بيمار سرپايي<br />

ممكن است عادي يا اورژانس باشد و آمار بيماران سرپايي عبارت است از تعداد ويزيت هاي انجام<br />

74


شده در درمانگاه ياكلينيكها و يا ساير بخش ها،‏ و خدمات انجام شده پيراپزشكي براي تشخيص<br />

بيماري در واحد ها وبخش هاي مربوطه.‏<br />

4- آمار پذيرش وترخيص بيماران بستري،‏ بر اساس پذيرش و ترخيص بيماران بوسيله قسمت<br />

پذيرش بيمارستان تهيه مي شود.‏ بيمار بستري در بيمارستان فردي است كه تخت يا كات<br />

بيمارستاني را به منظور مراقبت،‏ تشخيص يا درمان اشغال مي نمايد.‏<br />

تخصص ها و فوق تخصص هاي موجود در بيمارستانها:‏<br />

آسيب شناسي ‏(پاتولوژي)‏<br />

بيماريهاي مغز و اعصاب ‏(نورولوژي)‏<br />

بيماريهاي پوست<br />

بيماريهاي داخلي<br />

متخصص داخلي،‏ فوق تخصص در ريه،‏ خون و سرطان بالغين،‏ كليه بالغين،‏ گوارش<br />

بالغين،‏ روماتولوژي،‏ غدد درون ريز،‏ قلب و عروق<br />

بيماريهاي عفوني گرمسيري<br />

بيماريهاي قلب و عروق<br />

بيماريهاي كودكان<br />

متخصص كودكان،‏ فوق تخصص در نوزادان،‏ عفوني كودكان،‏ خون كودكان،گوارش<br />

كودكان،‏ كليه كودكان،‏ غدد كودكان،‏ ايمونولوژي و آلرژي كودكان<br />

بيهوشي<br />

پرتودرماني<br />

پرتو شناسي تشخيصي ‏(راديولوژي)‏<br />

پزشكي اجتماعي<br />

پزشكي فيزيكي و توانبخشي<br />

پزشكي قانوني<br />

پزشكي هسته اي<br />

جراحي استخوان و مفاصل ‏(اورتوپدي)‏<br />

جراحي عمومي<br />

فوق تخصص در جراحي قلب و عروق،‏ جراحي پلاستيك و ترميمي،‏ جراحي توراكس،‏<br />

جراحي كودكان<br />

جراحي كليه و مجاري ادراري-‏ تناسلي ‏(ارولوژي)‏<br />

جراحي مغز و اعصاب<br />

چشم پزشكي<br />

روانپزشكي و روانپزشكي كودكان<br />

زنان و زايمان و فوق تخصص انكولوژي زنان،‏ نازائي<br />

75


طب اورژانس<br />

گوش و گلو و بيني<br />

علاوه بر رشته هاي تخصصي و فوق تخصصي فوق دو رشته طب كار و طب هوا و فضا وجود<br />

دارد كه ممكن است در برخي از بيمارستان هاي خاص شاغل باشند.‏ همچنين دوره تكميلي<br />

‏(فلوشيپ)‏ ديگري وجود دارد كه متخصصين طي دوره هاي كوتاه مدت سه ماه تا يكساله جنبه<br />

خاصي از مهارت ها را در يك رشته كسب مي كنند با اين تفاوت كه گذراندن اين دوره ها<br />

منجر به اخذ مدرك نمي شود<br />

76


كاركنان بيمارستان<br />

برخلاف خدمات سلامت سرپائي كه بطور عمده پزشك محور مي باشد،‏ وظيفه مراقبت از بيمار بستري<br />

نياز به يك همكاري تيمي دارد،‏ هر چند به نظر مي رسد كه پزشك معالج رهبر اين تيم مي باشد ولي<br />

بار اصلي مراقبت بر دوش نيروي هاي كمكي است.‏ تامين سلامتي بيمار بيشتر مرهون تلاش نيروي<br />

هاي غير از پزشك است زيرا ممكن است پزشك فقط در 24 ساعت تنها دقايقي را صرف بيمار بكند ولي<br />

ساير همكاران تيم هستند كه وظيفه مراقبت از بيمار را در تمام 24 ساعت به عهده دارند.‏ وجود روابط<br />

صميمانه و احترام متقابل بين پزشك و ساير همكاران ضامن عملكرد خوب تيم مراقبت از بيمار مي<br />

باشد.‏<br />

كاركنان بيمارستان ها به شرح زير مي باشد<br />

پزشك ‏(عمومي،‏ متخصص،‏ فوق تخصص)‏<br />

پزشك شخصي است كه خدمات بهداشتي و درماني را به منظور پيشگيري،‏ تشخيص،‏ درمان و<br />

بازتواني انجام مي دهد و يا خدمات مشاوره اي،‏ تحقيقاتي،‏ آموزشي،‏ طرح ريزي،‏ هماهنگي و<br />

سرپرستي در زمينه هاي مربوط به سلامت را عهده دار است.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

معاينه،‏ تشخيص و درمان بيماران در سطح پزشكي عمومي يا تخصصي مربوط.‏<br />

تعيين و دستور نوع آزمايشهاي پاراكلينيكي در صورت لزوم.‏<br />

نظارت بر پيشرفت وضعيت درمان بيماراني كه با استفاده از تخت فوريتهاي مستقر در مركز<br />

بهداشتي و درماني روستائي تحت نظر قرار مي گيرند.‏ ‏(وضعيت بيمار حد اكثر ظرف<br />

روشن مي شوند،‏ يا مرخص مي شوند يا به علت نياز به خدمت سطح بالاتر به بيمارستان اعزام<br />

مي شوند.)‏<br />

اعزام و راهنمائي بيماران فوري به مراكز مجهز تر.‏<br />

مشاوره با پزشكان ديگر در صورت لزوم.‏<br />

مراقبت در اجراي دستورات دارويي و بهداشتي داده شده و راهنمايي بيماران.‏<br />

بررسي بيماريهاي بومي منطقه.‏<br />

گزارش بيماريهايي كه باعث همه گيري مي شود.‏<br />

انجام اقدامات لازم به منظور پيشگيري از بيماريها از طريق برنامه هاي ايمن سازي در جامعه.‏<br />

پيشگيري از گسترش بيماريها از طريق بررسي هاي اپيدميولژيكي.‏<br />

ارتقاء سطح بهداشت در جامعه و همكاري با ساير پزشكان و مؤسسات بهداشتي و درماني.‏<br />

نظارت و آموزشهاي لازم در مورد كاركنان فني،‏ بهداشتي يا درماني.‏<br />

شركت در برنامه هاي آموزشي و مطالعه آخرين تحقيقات پزشكي مربوطه در حد امكان.‏<br />

كنترل و مراقبت از وضع دارو و لوازم فني و اداري واحد مربوط جهت تأمين كسري آنها.‏<br />

راهنمايي بهداشتي و تغذيه اي مربوط به زنان و مادران و كودكان.‏<br />

24 ساعت<br />

77


اجراي برنامه هاي بهداشت و تنظيم خانواده.‏<br />

تهيه گزارش از فعاليتهاي انجام شده به مقام مافوق.‏<br />

همكاري با ساير قسمتهاي بهداشتي و هماهنگ نمودن برنامه هاي اجرائي.‏<br />

اجراي برنامه هاي مربوط به رشته تخصصي.‏<br />

ايجاد هماهنگي در اجراي بررسيهاي بهداشتي.‏<br />

سرپرستي كليه امور بهداشتي،‏ درماني،‏ آموزشي و اداري يك بخش عمومي و يا تخصصي يا<br />

تخصصي آموزشي وتحقيقاتي.‏<br />

شركت در برنامه هاي آموزشي كارورزان و دستياران و دانشجويان دانشكده هاي پزشكي و پرستاري<br />

و بهياري و تدريس به آنان در صورت لزوم.‏<br />

آموزش پزشكان،‏ دندانپزشكان يا ساير كاركنان فني مربوط در كلاسهاي تكميلي كوتاه مدت.‏<br />

تهيه مقالات علمي و انتشار آنها در مجلات مختلف پزشكي و علمي و معرفي آنها در سمينارها و<br />

كنفرانسهاي مربوط.‏<br />

شركت در امر تحقيقات بهداشتي و درماني با ساير مؤسسات بهداشتي بمنظور بالا بردن بهداشت<br />

عمومي.‏<br />

تنظيم برنامه هاي كشيك كارورزان،‏ دستياران و پزشكان يا دندانپزشكان متخصص براي شب و ايام<br />

تعطيل بر برنامه هاي كشيك.‏<br />

نظارت و همكاري براي مجزا كردن مبتلايان به امراض همه گير در بيمارستانها بمنظور جلوگيري از<br />

شيوع آنها.‏<br />

تهيه و تنظيم برنامه هاي تحقيقاتي و يا بررسيهاي بهداشتي در حوزه عملكرد.‏<br />

شركت در شوراي بيمارستان يا آسايشگاه بعنوان رئيس شورا و بحث و اتخاذ تصميم در مورد درمان<br />

بيماران و پيشنهادات رؤساي بخش.‏<br />

تعيين وظايف رؤساي بخش و نظارت بر برنامه هاي غذائي و داروئي ساير امور بيمارستان يا<br />

آسايشگاه.‏<br />

سرپرستي جلساتي كه بمنظور تعليم كاركنان بيمارستان يا آسايشگاه براي انجام خدمات پزشكي<br />

تشكيل مي گردد.‏<br />

تنظيم بودجه سالانه بيمارستان يا آسايشگاه بر حسب احتياجات و سفارش خريدها و ساير مخارج و<br />

امضاي اسناد پس از رسيدگي.‏<br />

ارائه خدمات پشتيباني به خانه هاي بهداشت تحت نظر.‏<br />

بررسي و پيشنهاد تأسيس مراكز بهداشتي و درماني در منطقه بر اساس طرحهاي مصوب.‏<br />

انجام مطالعات لازم بمنظور آگاهي از وضع بهداشتي و درماني مناطق مختلف كشور و شناسائي<br />

مسائل بهداشتي طبقات مختلف مردم و جمع آوري اطلاعات مورد نياز جهت برنامه ريزي.‏<br />

مطالعه و بررسي تسهيلات و تجهيزات و نيروي انساني بهداشتي و درماني موجود در نقاط مختلف<br />

كشور و تعيين احتياجات.‏<br />

بررسي و تهيه برنامه هاي آموزشي و تحقيقاتي و برآورد احتياجات مربوط به امور بهداشتي و درماني.‏<br />

تجزيه و تحليل و ارزيابي فعاليتهاي بهداشتي و درماني.‏<br />

78


2- پرستار<br />

پرستاران عهده دار كارهاي مربوط به حرفه پرستاري از قبيل مراقبت از بيماران،‏ انجام خدمات<br />

بهداشتي و درماني،‏ امور آموزشي تحقيقاتي مي باشند و يا سرپرستي و طرح ريزي و هماهنگي<br />

فعاليتهاي مذكور را بعهده دارند.‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

3- ماما<br />

نمونه وظايف و مسئو ليتها:‏<br />

سر پرستي و نظارت بر خدمات پرستاري يك بخش در تمام شبانه روز به منظور تأمين بهترين<br />

مراقبت از بيماران.‏<br />

مراقبت ويژه از بيماران بد حال.‏<br />

انجام كليه خدمات پرستاري مربوط به بيماران از قبيل:‏ پانسمان،‏ نظافت بيماران،‏ واكسيناسيون<br />

و تزريقات مختلف طبق دستور پزشك.‏<br />

توزين بيماران در صورت لزوم،‏ در خواست دارو و وسا ئل مورد نياز بخش،‏ آماده كردن بيماران<br />

جهت انجام آزمايشهاي مربوط وگرفتن نتايج آنها،‏ تكميل پرونده بيماران از نظر مشاهدات<br />

پرستاري و گزارش به پزشك معالج،‏ دادن گزارش بخش به پرستار مسئول قبل از اتمام ساعت<br />

كار و گرفتن گزارش كار بخش از پرستار مسئول قبل از شروع كار.‏<br />

انجام يا نظارت در تميز كردن يا استرليزه كردن وسائل لازم اطاق عمل و جراحي و مرتب<br />

كردن و آماده نمودن آنها،‏ منعكس نمودن مشكلات اطاق عمل به مقام ما فوق و تنظيم برنامه<br />

عمل هاي روزانه با نظر جراح و بيهوشي دهنده.‏<br />

تهيه آمار عملهاي جراحي جهت ارا ئه به مقام ما فوق و تنظيم كشيك و آماده نمودن كاركنان<br />

اطاق عمل در عصر وشب،‏ در مواقع اورژانس نمونه برداري از وسا ئل و زمين اطاق عمل و<br />

فرستادن آن به آزمايشگاه و ترتيب دادن آزمايش ترشحات گلو و بيني كاركنان اطاق عمل.‏<br />

نظارت در امر سرويس كليه دستگاهها و وسا ئل و طرز صحيح بكار بردن وسا ئل كه خارج يا<br />

داخل مي شود.‏<br />

مطالعه كليه كاتا لوگ ها و مجلات مربوط به وسائل جديد جراحي و بيمارستاني بمنظور كسب<br />

اطلاعات مفيد و نوين پيرامون آنها.‏<br />

تشكيل كميته هاي لازم براي تعيين استا ندارد خدمات پرستاري و تنظيم مقررات و راهنما ئي<br />

كادر پرستاري در بخش هاي بيمارستان مربوط.‏<br />

ماما ها عهده دار انجام امور وظايف حرفه اي مامائي شامل مراقبت قبل و بعد از زايمان،‏ كمك به زنان<br />

باردار درزايما نهاي طبيعي،‏ مراقبت از نوزادان مي باشند و در امور آموزشي و تعليماتي و تحقيقاتي و اجراء<br />

برنامه هاي بهداشت عمومي همكارني مي نمايند و يا سرپرستي و هماهنگي فعاليتهاي مذكور را بعهده<br />

دارند.‏<br />

79


نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

همكاري با پزشك در معاينه و تجويز دارو به بيمار در مراكز بهداشتي و در ماني مادران و زنان<br />

باردار.‏<br />

كمك در زايمانهاي طبيعي در زايشگاهها ودادن دستورات بهداشتي لازم به مادران قبل از وضع<br />

حمل.‏<br />

نظارت در نظافت بخش و بيماران و ا نجام دستورات بهداشتي و طبي مربوط به مادر و نوزاد و<br />

مراقبت در اجراي اين دستورات در مراحل پيش و پس از زايمان.‏<br />

تهيه پرونده پزشكي جهت مادر و نوزاد و صدور گوا هي ولادت و گزارش ولادت.‏<br />

تزيق داروهاي مورد نياز بنا به تجويز پزشك تجويز وسائل و دارو هاي جلوگيري از بارداري.‏<br />

پيش بيني برنامه هاي كوتاه مدت و دراز مدت براي رفع نيازمنديهاي كشوردر زمينه مامائي.‏<br />

4- بهيار<br />

وظايف كلي بهياران همكاري در فعاليتهاي پرستاري و كمك به زايمانهاي طبيعي و زنان باردار و<br />

ههمچنين مراقبت از مادران و نوزادان مي باشد.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

5- كمك بهيار<br />

مراقبت از بيمار ‏(سر پايي و بستري)‏ در مراكز بهداشتي و درماني تحت نظارت سرپرست<br />

مربوط طبق برنامه تنظيمي.‏<br />

آماده نمودن بيمار در موارد لزوم جهت انجام معاينات پزشكي و تهيه پرونده بيمار.‏<br />

دريافت داروهاي تجويز شده و خوراندن آن به بيمار طبق دستور پزشك.‏<br />

شستشو و نظافت بيماران در صورت لزوم و دادن غذا به آنها در موارد ضروري.‏<br />

كمك در پذيرش بيمار طبق خط مشي بيمارستان،‏ مراكز پزشكي تحت نظارت سرپرست<br />

مسئول.‏<br />

انجام انواع تزريقات،سرم و واكسن،پانسمان،‏ درجه گذاري،گرفتن نمونه ادرار،مدفوع و خلط<br />

براي آزمايش طبق دستور پزشك.‏<br />

شركت در انجام زايمانهاي طبيعي و مراقبت از نوزادان و مادران وارجاع حاملگي هاي غير<br />

طبيعي به بيمارستان و يا پزشك مربوط<br />

نظارت بر كار كمك بهياران،‏ مأمورين نظافت در بيمارستانها و مراكز درماني.‏<br />

تهيه گزارشات و ارائه آن به مقام مافوق.‏<br />

وظايف كمك بهياران بطور كلي انجام اموري از قبيل اجراي دستورات بهداشتي و درماني،‏ كمك به<br />

پرستاران و بهياران مي باشد ويا ممكن است بعنوان ماماي روستائي در زايمانهاي طبيعي به روستائيان<br />

كمك نمايند.‏<br />

80


نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

6- اطاق عمل<br />

تعويض لوازم تخت بيماران ازقبيل:روتختي،‏ روبالش،‏ پتو وغيره.‏<br />

كمك به بيماران براي نشست و برخاست و راه رفتن و كمك به رفع احتياجات ضروري ايشان<br />

با رعايت كليه دستورات پزشك معالج.‏<br />

نظافت بيماران ازقبيل:‏ حمام دادن وشستن دست و روي وكوتاه كردن ناخن و تعويض ملحفه<br />

آنها و غيره.‏<br />

كمك به پزشك،ماما،‏ پرستار و بهيار در كلينيك هاي پزشكي براي معاينه و درمان زنان باردار<br />

و ساير مسائل مربوط.‏<br />

تنظيم پرونده جهت مراجعين و آماده كردن بيمار براي معاينه پزشك.‏<br />

خوراندن غذا به شخص بيمار در موارد لزوم و جمع آوري ظروف غذا.‏<br />

مراقبت و دقت هاي لازم پس از زايمان از مادر و نوزادان و تعليم دادن به مادران و مراقبت از<br />

نوزاد و طرز حمام دادن نوزاد و درست كردن شير.‏<br />

الف-‏ كاردان اطاق عمل<br />

كاردان اتاق عمل عهده دار انجام وظايف حرفه اي كارداني اطاق عمل در زمينه آماده نمودن بيماران<br />

براي عمل جراحي و همكاريهاي لازم با جراحان در موقع عمل مي باشند.‏<br />

نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

كسب دستور و برنامه كار از سرپرست مربوطه.‏<br />

كمك و همراهي در كارهائي كه براي آمادگي قبل و بعد از عمل جراحي لازم مي باشد.‏<br />

آماده نمودن اطاق عمل با اطاق عمل با لوازم جراحي لازم مي باشد.‏<br />

آماده نمودن اطاق عمل با لوازم جراحي تعيين شده و اطمينان نمودن از استريل بودن آنها و<br />

آگاهي لازم به طرز استفاده صحيح از آنها.‏<br />

انجام تزريقات مورد لزوم در اطاق عمل.‏<br />

كمك كردن به جراحان و ساير پزشكان و متخصصين در موقع عمل و دراختيار گذاشتن وسائل<br />

جراحي مورد نياز.‏<br />

ب-‏ تكنسين اطاق عمل<br />

وظايف حرفه اي تكنسين اطاق عمل از قبيل كمك در آماده نمودن بيماران براي عمل جراحي و<br />

همكاريهاي لازم با كاردان اطاق عمل مي پردازند.‏<br />

81


نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

تميز كردن اطاق عمل و كليه وسايل موجود درآن.‏<br />

كمك نمودن به كاردان اطاق عمل براي شستشو و نظافت بيمار پس از پايان گرفتن عمل<br />

جراحي.‏<br />

همكاري در آماده نمودن بيمار بر روي تخت عمل.‏<br />

7- هوشبري<br />

الف-كارشناس هوشبري<br />

كارشناس هوشبري زير نظر رئيس گروه بيهوشي يا رئيس بخش بيهوشي و يا جراح مربوطه به امور<br />

مربوط به دادن بيهوشي به بيماران تا ريسك سه مي پردازند.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

بررسي پرونده بيمار و آزمايشات وي قبل از عمل.‏<br />

مشورت با رئيس گروه بيهوشي و تصميم گيري در مورد نوع بيهوشي(عمومي - ناحيه اي)‏ با<br />

توجه به وضعيت بيمار و نتايج آزمايشات بعمل آمده.‏<br />

تحت نظر داشتن بيمار در پايان عمل و انتقال بيمار به ريكاوري تا هوشياري كامل و ترخيص از<br />

ريكاوري.‏<br />

لوله گذاري و احياء قبلي،ريوي در بخشهاي مراقبتهاي ويژه و بخشهاي مورد نياز.‏<br />

بررسي بيمار از نظر احتياج به دستگاه تنفس مصنوعي همچنين بررسي وضعيت بيمار از نظر<br />

گازهاي خوني در بخشهاي مراقبتهاي ويژه.‏<br />

دادن بيهوشي به بيماران تاريسك سه ‏(در بيمارستانهائي كه پزشك متخصص بيهوشي وجود<br />

دارد تحت نظر رئيس گروه بيهوشي يا رئيس بخش بيهوشي در مراكزي كه پزشك متخصص<br />

بيهوشي وجود ندارد با نظارت و مسئوليت جراح مربوطه).‏<br />

ب-‏ كاردان هوشبري<br />

كاردان هوشبري عهده دار انجام وظايف حرفه اي كارداني بيهوشي مانند آماده نمودن بيمار براي<br />

بيهوشي و همكاريهاي لازم با متخصصين بيهوشي در موقع عمل است.‏<br />

•<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

كسب دستور و برنامه كار از سرپرست مربوطه.‏<br />

82


كنترل پرونده بيمار از نظر تكميل بودن اوراق و مدارك پزشكي.‏<br />

آماده نمودن بيمار بر روي تخت عمل.‏<br />

كمك به متخصصين بيهوشي در تمام مراحل قبل،‏ حين و بعد از عمل.‏<br />

اتهيه آمار داروها و لوازم مصرف شده و برآورد و درخواست دارو و لوازم و وسايل مورد نياز<br />

بطورهفتگي.‏<br />

آماده نمودن وسائل بيهوشي.‏<br />

مراقبت از بيمار در حين عمل جراحي و پس از آن تا بهوش آمدن بيمار.‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

ج-تكنيسين هوشبري<br />

وظيفه كلي تكنيسين هوشبري عهده دار آماده نمودن بيماران براي بيهوشي در موقع عمل است<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

همكاري در آماده نمودن وسائل بيهوشي.‏<br />

همكاري در آماده نمودن بيمار برروي تخت عمل براي بيهوشي.‏<br />

‎8‎‏-راديولوژي<br />

الف-‏ كارشناس راديولژي<br />

كارشناس راديولژي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي امور فني<br />

راديولژي،‏ انتخاب روشهاي مناسب براي كار با پرتوهاي يونساز،‏ انجام برنامه هاي آموزشي و تحقيقاتي،‏<br />

تشريك مساعي در انجام كارهاي روزانه از جمله فلوروسپكي،‏ انژيوگرافي وساير كارهاي اختصاصي مي<br />

باشند.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

طرح ريزي و انجام برنامه هاي آموزشي و تحقيقاتي با همكاري و نظارت راديولژيست واحد<br />

مربوطه.‏<br />

دادن دستورات لازم به بيماران بمنظور انجام راديولژي.‏<br />

آماده نمودن بيمار زير دستگاه راديولژي بنحويكه مشاهده عضو بيمار براي عكسبرداري امكان<br />

پذير باشد.‏<br />

انجام امور مربوط به راديوتراپي سطحي بيماران طبق دستور و تجويز متخصص<br />

راديومتري(راديولگ)‏<br />

راهنمائي و كنترل تكنيسين هاي راديولژي بهنگام امور فوق الذكر براساس دستورات راديولگ.‏<br />

83


ب-‏ كاردان راديولژي<br />

كاردان راديولوژي عهده دار انجام وظايف مربوط به فعاليتهاي راديولژي و راديودرماني از قبيل<br />

ظهور و ثبوت و بازبيني فيلمها بررسي و كنترل قسمتهاي مختلف دستگاههاي راديوگرافي و<br />

راديوتراپي امور مربوط به عكسبرداري عضو بيمار مي باشند و يا با كارشناسان اين رشته در<br />

زمينه برنامه ها و انجام فعاليتهاي اساسي خدمات راديولژي همكاري مي نمايند.‏<br />

انجام اين فعاليتها ممكن است برحسب مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز باشد.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

دادن دستور لازم جهت آمادگي بيماران بمنظور راديولژي.‏<br />

آماده نمودن بيمار زير دستگاه راديولژي بنحويكه مشاهده عضو بيمار براي عكس برداري<br />

امكان پذير باشد.‏<br />

كنترل كليدهاي دستگاه راديوگرافي.‏<br />

اقداماتي در جهت تهيه لوازم و داروهاي مورد نياز واحد راديولژي.‏<br />

تهيه و تنظيم آمار و گزارش اقدامات هفتگي و ماهانه.‏<br />

نظارت و سرپرستي بركار تكنيسين هاي تحت سرپرستي.‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

ج-‏ تكنيسين راديولژي<br />

تكنسين راديولوژي به انجام امور فني راديولژي و راديو درماني از قبيل ظهور و ثبوت و بازبيني فيلمها و<br />

همكاري با كارشناس راديولژي و راديولگ مي پردازند.‏<br />

نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

آماده نمودن بيمار زير دستگاه راديولژي بنحويكه مشاهده عضو بيمار براي عكس برداري<br />

امكان پذير باشد.‏<br />

دادن دستور لازم به بيماران بمنظور انجام راديولژي.‏<br />

آماده نمودن و بكار انداختن دستگاه با توجه به مدت تشعشع لازم و ساير عوامل فني كه جهت<br />

راديو گرافي و يا فلوروسكوپي از عضو مورد نظر بيمار بعمل مي آيد.‏<br />

‎9‎‏-آزمايشگاه<br />

كنترل كليدهاي دستگاه راديوگرافي.‏<br />

اقدام به راديولژي سطحي بيمارانطبق دستور راديولگ مربوط.‏<br />

الف-‏ كارشناس آزمايشگاه<br />

84


كارشناس آزمايشگاه عهده دار انجام وظايف حرفه اي آزمايشگاهي كه برحسب پست مورد تصدي<br />

متضمن انجام آزمايشهاي استاندارد تشخيص پزشكي،‏ داروئي،‏ بهداشتي و نظاير آن مي باشند ويا ممكن<br />

است طرح ريزي،‏ هماهنگي،‏ اجرا و سرپرستي فعاليتهاي مذكور را به عهده داشته باشند.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

تعيين خط مشي و تنظيم برنامه هاي تحقيقاتي،‏ مطالعاتي،‏ تخصصي آزمايشگاهي،‏ تقسيم<br />

وظايف ونظارت بر انجام و همچنين سرپرستي و هماهنگي فعاليتهاي مربوط يا همكاري در<br />

انجام فعاليتهاي فوق.‏<br />

نظارت و يا انجام آزمايشهاي ساده آزمايشگاهي شامل فرمول لوكوستير،‏ شمارش گلبولي،‏<br />

سديمانتاسيون،‏ هماتوكريت،‏ هموگلوبين،‏ سيلان و انعقاد گروه خون،‏ رايت و يدال.‏<br />

انجام آزمايشهاي مستقيم و فلوتاسيون،‏ مدفوع،‏ قارچ كچلي و يا نظارت بر انجام آن.‏<br />

انجام اقدامات آزمايشگاهي مربوط به امتحان كامل ادرار واندازه گيري قند و اوره خون.‏<br />

انجام آزمايشهاي آسيب شناسي و سيتولوژي.‏<br />

انجام آزمايش برروي مواد اوليه داروئي و غذائي نظير تعيين مقدار و تشخيص ناخالصي ها با<br />

توجه به استانداردهاي موجود.‏<br />

انجام آزمايشهاي مربوط به تعيين ميزان آلودگي هوا و ساير آزمايشات در آزمايشگاههاي<br />

اختصاصي بهداشت محيط.‏<br />

انجام آزمايشهاي مربوط به آب شناسي در آزمايشاههاي اختصاصي.‏<br />

انجام آزمايش مجدد برروي موارد مشكوك در صورت لزوم.‏<br />

همكاري با ساير گروههاي بهداشتي و درماني در زمينه هاي مربوط.‏<br />

شركت در برنامه هاي اپيدميولوژي و ساير برنامه هاي بهداشتي.‏<br />

شركت در دادگاههاي مربوط به امور مواد خوردني،‏ آرايشي،‏ بهداشتي و آشاميدني.‏<br />

ارائه راهنمائي لازم به كارخانه هاي دارو سازي بمنظور بالا بردن استاندارد ساخت و تكنيكهاي<br />

كنترل فرآوده هاي داروئي.‏<br />

شركت در دادگاههاي مربوط بعنوان كارشناس طبق درخواست و بمنظور ارائه نظارت لازم<br />

تخصصي.‏<br />

توضيح:‏ علوم وابسته به علوم آزمايشگاهي نظير بيوشيمي،باكتريولژي،سرولژي،‏ ايمونولژي،‏ هماتولژي،‏<br />

انگل شناسي،‏ ميكروبيولژي،‏ بيولژي سلولي و مولكولي،‏ پاتوبيولژي،پاتولژي و ميكروب شناسي مي باشد.‏<br />

ب-‏ كاردان آزمايشگاه<br />

كاردان آزمايشگاه عهده دار انجام خدمات ازمايشگاهي از قبيل آزمايشهاي مربوط به تهيه وگرفتن نمونه<br />

هاي مجاز آزمايشگاهي از انسان و حيوان،‏ انجام آزمايشهاي استاندارد تشخيص پزشكي داروئي،‏ غذائي،‏<br />

85


بهداشتي و نظاير آن مي باشند ويا با كارشناسان اين رشته در زمينه تهيه طرحها و انجام فعاليت هاي<br />

اساسي خدمات آزمايشگاهي همكاري مي نمايند.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

همكاري با كارشناسان آزمايشگاه در انجام كليه وظايف مربوط و انجام تمام يا قسمتي از<br />

وظايف آنان برحسب ارجاع.‏<br />

انجام آزمايشهاي ساده استاندارد آزمايشگاهي و نگهداري سوابق مربوط.‏<br />

ج-‏ تكنيسين آزمايشگاهي<br />

تكنيسين آزمايشگاهي عهده دار انجام وظايف حرفه اي آزمايشگاهي از قبيل تهيه و گرفتن نمونه هاي<br />

مجاز آزمايشگاهي از انسان يا حيوان و جمع آوري نمونه هاي اوليه غذايي و دارويي بمنظور كمك در<br />

تشخيص بيماريها يا كيفيت وكميت هاي غذايي و دارويي و نيز آزمايشهاي ساده و استاندارد تشخيص<br />

پزشكي ، دارويي،‏ غذايي و بهداشتي و نظاير آن مي باشند.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

-<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

انجام آزمايشهاي ساده در آزمايشگاههاي تشخيص پزشكي،‏ داروئي،‏ بهداشت محيط،‏ مواد<br />

غذايي و بهداشتي ‏،آشاميدني ونظاير آن.‏<br />

انجام آزمايشهاي ساده استاندارد غير تخصصي در صورت لزوم و نگهداري سوابق آزمايشگاهي<br />

گزارش كارهاي جاري آزمايشگاه.‏<br />

تنظيم وارسال جوابهاي آزمايش براي پزشك مربوطه.‏<br />

انجام نمونه برداريهاي ساده.‏<br />

همكاري درانجام آزمايشهايي نظير تعيين ميزان آلودگي هوا وساير مسائل مربوط به بهداشت<br />

محيط.‏<br />

شركت در برنامه هاي اپيدميولوژي براي جمع آوري نمونه هاي مورد آزمايش واطلاعات<br />

ضروري.‏<br />

همكاري درتزريقات حيوانات آزمايشگاهي.‏<br />

نظارت بركاركاركنان تحت سرپرستي درصورت لزوم.‏<br />

86


-10<br />

كارشناس امور رواني<br />

كارشناس امور رواني عهده دار انجام كارهاي تخصصي ومطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي تهيه<br />

وتنظيم طرحهاي مختلف رواني و استانداردهاي لازم جهت بهداشت روان،‏ بررسي و تحقيق در مورد<br />

بيماريهاي رواني-انجام تست هاي رواني با وسايل استاندارد شده و كمك به روانپزشك در تشخيص<br />

بيماريهاي رواني،تهيه و تنظيم برنامه آموزشي مربوط مي باشند ويا سرپرستي و طرح ريزي وهماهنگي<br />

فعاليتهاي مذكور را برعهده دارند.‏<br />

نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

تهيه و تنظيم برنامه هاي آموزشي به منظور آشنايي مردم به اصول بهداشت رواني با استفاده از<br />

وسائل ارتباط جمعي.‏<br />

بررسي و تحقيق در مورد بيماريهاي رواني وتعيين نوع وحجم بيماريهاي رواني.‏<br />

شركت در گروه بهداشت رواني بمنظور مصاحبه و شناخت بيماري و انجام روشهاي پيشگيري<br />

در اين زمينه.‏<br />

كمك به روانپزشك در زمينه روان سنجي و تهيه شناسنامه رواني افراد وتعيين شغل براي آنها<br />

با توجه به استعداد آنان.‏<br />

انجام ازمونهاي رواني از قبيل:‏ آزمون هوش،شخصيت و تعيين استعدادهاي افراد.‏<br />

تهيه و تنظيم برنامه هاي مربوط به بهداشت روان جهت نگاهداشت سلامت رواني وپيشگيري<br />

از بروز بيماريهاي رواني.‏<br />

نظارت برحسن جريان امور در مراكز رواني و كوشش در بهبود وگسترش آنها.‏<br />

همكاري با تيم بهداشت مدارس و سنجش هوش واستعداد دانش آموزان ودانشجويان و ساير<br />

واحدهاي بهداشتي و درماني در مواقع ضروري.‏<br />

تهيه آمار وگزارش هاي لازم مربوط.‏<br />

11- بينايي سنجي<br />

الف-كارشناس بينايي سنجي<br />

كارشناس بينايي سنجي عهده دار انجام كارهاي تخصصي،مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي مربوط<br />

به خدمات اپتومتري از قبيل گرفتن حدت بينائي،تشخيص و تعيين عيوب انكسار چشم،‏ دويويي،‏<br />

هيپرمترويي،‏ پيرچشمي(پرس با يوپيا)،‏ انواع آستيگماتيزم با كمك عينك و تشخيص و اصلاح انواع<br />

اترابيسم ‏(لوچي)،آنتالموسكپي،گراتو متري بيوميكروسكوبي،ريفركتومي پريمنتري،‏ سينوپتوفوري كردن با<br />

بيماران،‏ معاينه با دستگاه يونيت جهت تعيين نمره عينك وكانتك لنز مي باشند و يا ممكن است كه<br />

سرپرستي،‏ طرحريزي و هماهنگي فعاليتهاي مذكور را بعهده داشته باشند.‏<br />

87


نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

•<br />

•<br />

•<br />

•<br />

مطالعه در زمينه دانش بينائي سنجي و پيشرفتهايي كه در اين زمينه شده است.‏<br />

تعيين حدت بينائي و ميزان اندازه ديد بزرگسالان و كودكان با كمك تابلوهاي ديد.‏<br />

تشخيص بيماريهاي چشمي و معرفي بيماران به چشم پزشك.‏<br />

تشخيص و اصلاح عيوب انكسار چشم و انواع آستيگماتيزم،انواع اترابيسم با كمك دستگاههاي<br />

مربوطه ودر صورت لزوم مپررياز كردن كودكان دچار اترابيسم كمتر از<br />

8 يا 9 سال،.‏<br />

•<br />

همكاري با پزشك مربوطه.‏<br />

ب-كاردان بينايي سنجي<br />

كاردان بينايي سنجي عهده دار انجام وظايف مربوط به آماده نمودن بيماران براي درمان و همكاريهاي<br />

لازم با چشم پزشك در گرفتن حدت بينايي،تشخيص وضع ظاهري چشم و عيوب آن،تعيين نمره عينك<br />

مي باشند و يا با كارشناسان اين رشته در زمينه انجام فعاليتهاي اساسي خدمات بينايي سنجي همكاري<br />

مي نمايند.‏<br />

ج-‏ تكنسين بينايي سنجي<br />

تكنسين بينايي سنجي به انجام اموري از قبيل آماده نمودن بيماران براي درمان،همكاري با چشم<br />

پزشك در گرفتن حدت بينايي،تشخيص وضع ظاهري چشم وعيوب آن وتعيين نمره عينك مي<br />

پردازند.‏<br />

شنوايي سنجي<br />

الف-‏ كارشناس شنوايي سنجي<br />

كارشناس شنوايي سنجي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي<br />

خدمات اديو متري متضمن همكاريهاي لازم با پزشك متخصص،تعيين نوع كري،امكان سنجش<br />

شنوايي بادياپازون و آموزش افراد براي تهيه اديوگرام مي باشند.ويا سرپرستي و طرح ريزي و<br />

هماهنگي فعاليتهاي مذكور را بعهده دارند.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

مطالعه وبررسي يافته هاي علمي از نظر دانش شنوايي و بكارگيري آنها.‏<br />

تحقيق وتهيه مقالات و نشريات تحقيقي در زمينه شنوايي سنجي.‏<br />

تعيين نوع كري.‏<br />

تفسير يا تعبير اديوگرام.‏<br />

امكان شنوايي سنجي با دياپازن.‏<br />

تجويز وتعيين نوع سمعك براي بيماران.‏<br />

آموزش لب خواني براي بيمازران مبتلا به كري كامل.‏<br />

88


-<br />

-<br />

آموزش به افراد زير نظر براي تهيه اديوگرام.‏<br />

انجام ساير امور مربوط.‏<br />

ب-‏ كاردان شنوايي سنجي<br />

كاردان شنوايي سنجي عهده دار انجام امور مربوط به آزمايشهاي تكميلي براي تعيين محل<br />

ضايعه،آزمايشهاي مختلف اتروكوكلر،تعيين نوع سمعك مي باشند ويا با كارشناسان اين رشته در زمينه<br />

انجام فعاليتهاي اساسي مربوط به خدمات شنوايي سنجي همكاري لازم را بعمل مي آورند.انجام اين<br />

فعاليتها ممكن است برحسب پست مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز باشد.‏<br />

ج-تكنسين شنوايي سنجي<br />

تكنسين شنوايي سنجي به انجام اموري از قبيل آماده نمودن بيمار جهت معاينات و آزمايشهاي لازم<br />

براي شنوايي سنجي مي پردازند ودر اين زمينه ها با پزشك معالج همكاري دارند.‏<br />

13- امور توانبخشي<br />

الف-‏ كارشناس امور توانبخشي<br />

كارشناس امور توانبخشي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي<br />

خدمات توانبخشي و فيزيوتراپي از قبيل تست و ارزشيابي معلولين جسمي و رواني مناسب با موازين<br />

تستهاي استاندارد ‏(كاردرماني،گفتار درماني وغيره)،‏ تهيه وسائل كمكي ‏(اسپيلنت)‏ و آموزش كاربرد آن<br />

براي معلولين جسمي و مستقل كردن بيماران در انجام كارهاي روزمره در جامعه و درمان بيماران و<br />

نوتواني معلولين با استفاده از حرارت،‏ آب،‏ ورزش،‏ ماساژ،‏ برق،‏ نور،‏ وغيره مي باشند ويا سرپرستي و طرح<br />

ريزي و هماهنگي فعاليتهاي مذكور را بعهده دارند.‏<br />

نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

الف-‏ امور توانبخشي<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

مطالعه برروي افراد بيمار جهت درمان مناسب با معلوليت آنها.‏<br />

انجام تست و ارزشيابي معلولين جسماني يا رواني با موازين تستهاي استاندارد.‏<br />

تعيين و تشخيص هدف درماني در درمان معلولين جسماني يا رواني با در نظر گرفتن نوع<br />

معلوليت هر يك از آنها تحت نظر با تجويز پزشك معالج.‏<br />

ثبت تاريخچه تهيه و تنظيم گزارش روزانه و گزارش نهائي از پيشرفت بيمار.‏<br />

ارزشيابي حرفه اي براي بيماران رواني وجسمي.‏<br />

مستقل كردن بيمار در انجام فعاليتهاي روزانه.‏<br />

تشخيص،طرح ريزي و ساختن وسائل كمكي ‏(اسپيلنت)‏ براي معلولين با در نظر گرفتن نوع<br />

معلوليت و آموزش لازم جهت كاربرد آن به بيماران.‏<br />

89


ب-‏ امور فيزيوتراپي<br />

انجام فيزيوتراپي بيماران نظير ماساژ دادن و دياترمي و غيره.‏<br />

انجام فيزيوتراپي بيماران سرپايي كه از درمانگاه طب فيزيكي معرفي مي شوند.‏<br />

انجام فيزيوتراپي بيماران بستري در بيمارستانها و يا آسايشگاههاي معلولين.‏<br />

راهنمايي دانشجويان فيزيوتراپي در دوره هاي كار آموزي فيزيوتراپي در بيمارستانها.‏<br />

ب-كاردان امور توانبخشي<br />

كاردان امور توانبخشي عهده دار انجام وظايف مربوط به امور توانبخشي وفيزيوتراپي از قبيل تهيه وسائل<br />

كمكي ‏(اسپيلنت)‏ و آموزش كاربرد آن براي معلولين جسمي و مستقل كردن بيماران در انجام كارهاي<br />

روزمره در جامعه و كمك در درمان بيماران با استفاده از حرارت،‏ آب،‏ ورزش،‏ ماساژ،‏ برق و نور و غيره<br />

مي باشند و يا با كارشناسان اين رشته در زمينه تهيه طرحها و انجام فعاليتهاي اساسي خدمات توانبخشي<br />

و فيزيوتراپي همكاري مي نمايند.‏<br />

انجام اين فعاليتها ممكن است برحسب پست مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز باشد.‏<br />

ج-‏ تكنيسين امور توانبخشي<br />

تكنيسين امور توانبخشي عهده دار انجام اموري از قبيل آماده نمودن بيمار براي درمان و انجام<br />

برنامه هاي درماني تعيين شده هماهنگ با روحيه و وضع جسماني بيمار،كمك به مستقل كردن<br />

بيمار در انجام فعاليتهاي روزانه،ساختن وسائل كمكي ‏(اسپيلنت)‏ براي معلولين با در نظر گرفتن نوع<br />

معلوليت و كمك به آموزش دادن بيماران جهت انجام كار مناسب مي باشند و نيز ممكن است<br />

نگهداري و نظافت دستگاههاي فيزيوتراپي را نيز بر عهده داشته باشند.‏<br />

‎14‎‏-امور داروئي<br />

الف-كارشناس امور داروئي<br />

كارشناس امور داروئي كلي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در زمينه هاي<br />

وظايف حرفه اي خدمات داروئي مانند تهيه و ساخت داروها،‏ نگهداري مواد داروئي،‏ بيولژيكي،‏ سرم،‏<br />

واكسن و تهيه گزارشات مربوط،‏ نظارت بر امر تحويل دارو،‏ بازرسي از واحدهاي داروئي و بهداشتي و<br />

بررسي امور مربوط مي باشند و يا سرپرستي و طرح ريزي و هماهنگي فعاليتهاي مذگور را بعهده دارند.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

-<br />

-<br />

-<br />

مطالعه و بررسي ثبات شكل داروئي با گذشت زمان.‏<br />

مطالعه و بررسي قوانين و مقررات حاكم بر فعاليتهاي مربوط به امور دارو و تهيه طرحها و<br />

پيشنهادات اصلاحي.‏<br />

رسيدگي اوليه به مدارك ارائه شده جهت صدورپروانه ها.‏<br />

ب-كاردان امور داروئي<br />

90


كاردان امور داروئي عهده دار انجام امور مربوط به خدمات داروئي از قبيل تهيه و تركيب انواع<br />

داروها،‏ نگاهداري مواد داروئي بيولژيكي،‏ سرم،‏ واكسن مي باشند ويا با كارشناسان اين رشته<br />

در زمينه طرحها و انجام فعاليتهاي اساسي خدمات داروئي همكاري مي نمايند.‏<br />

انجام اين فعاليتها ممكن است برحسب پست مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز<br />

باشد.‏<br />

ج-‏ تكنيسين امور داروئي<br />

تكنيسين امور داروئي به انجام اموري از قبيل بهم زدن،‏ پاشيدن مواد داروئي،‏ صاف كردن شربت هاو<br />

مخلوط نمودن پماد يا اختلاط و امتزاج مواد داروئي و نصب بر چسب برروي آنها ويا همكاري با<br />

كارشناسان مربوط در تهيه انواع داروها و يا آماده نمودن نسخه هاي اسپسياليته و يا تهيه صورت<br />

موجودي داروها و نيازها و تحويل و سفارش و ثبت مواد داروئي مي پردازند.‏<br />

15- تغذيه و رژيم هاي غذائي<br />

الف-‏ كارشناس تغذيه و رژيم هاي غذائي<br />

كارشناس تغذيه و رژيم هاي غذائي عهده دار انجام كارهاي تخصصي و مطالعاتي و برنامه ريزي در<br />

زمينه هاي تدوين برنامه هاي تغذيه مي باشند و يا سرپرستي و طرح ريزي و هماهنگي فعاليتهاي مذكور<br />

را بعهده دارند.‏<br />

نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

مطالعه و ارزشيابي غذاها و خوراكيهاي بومي و محلي با توجه به عادات غذائي مردم.‏<br />

مطالعه كيفيت رشد و نمو افراد در جامعه ويا گروهي خاص.‏<br />

مطالعه و جمع آوري اطلاعات در مورد وضع تغذيه در اجتماعات و گروههاي مختلف يك شهرستان.‏<br />

تهيه و تدوين فرمول هاي خاص غذائي براي بيماران طبق دستور پزشك.‏<br />

تنظيم برنامه هاي هفتگي،‏ ماهانه و فصلي براي تهيه و سرويس غذا.‏<br />

تهيه و تدوين اجراي برنامه هاي تحقيقاتي خاص در زمينه درمان يا رژيم و تغذيه و همچنين تهيه و<br />

اجراي برنامه هاي خاص تغذيه اي در موقع اضطراري و بروز حوادث نقاط مختلف استادان.‏<br />

سرپرستي و نظارت بر تهيه و نگهداري،‏ پخت،‏ توزيع و مصرف غذا با توجه به اصول بهداشتي و رژيم<br />

غذاها و با در نظر گرفتن مقررات بيمارستاني.‏<br />

ارائه -<br />

-<br />

-<br />

-<br />

نظارت در انتخاب،‏ سفارش،‏ تحويل،‏ نگهداري مواد غذائي خام و نظارت بر بهداشت مواد غذائي و<br />

خط مشي در زمينه و خدمات غذائي.‏<br />

نظارت بر اجراي برنامه هاي آموزشي تغذيه در سطوح عمومي،‏ اختصاصي و عالي.‏<br />

انجام امور تغذيه در مراكز بهداشت مادر و كودك.‏<br />

پيشنهاد انجام آزمايشات لازم از مواد غذائي خام و پخته.‏<br />

91


-<br />

-<br />

دادن نظرات مشورتي و همكاري با بيماران و يا ساير كاركنان بيمارستان و يا واحدهاي ديگر در مورد<br />

تغذيه و رژيم هاي مربوط.اجراي برنامه هاي آموزش غير مستقيم به مصرف كنندگان بمنظور ترغيب<br />

آنان به مصرف اغذيه و خوراكيهاي جديد و يا غير متداول.‏<br />

جمع آوري آمار و اطلاعات در مورد تغذيه و مواد غذائي در سطح عمومي و يا در موارد خاص نظير<br />

كودكان،‏ مادران و يا در زمينه ارتباط موجود بين تغذيه و جنبه هاي اجتماعي و اقتصادي مربوط.‏<br />

-<br />

شرايط احراز از نظر تحصيلات و تجربه:‏<br />

وجود يكي از شرايط زير:‏<br />

دانشنامه ليسانس،‏ فوق ليسانس يا دكترا در يكي از رشته هاي بهداشت،‏ زيست شناسي،‏ پزشكي،‏<br />

دامپزشكي،‏ بيو شيمي،‏ داروسازي شيمي مواد غذائي و مرجحا"‏ تغذيه،‏ علوم بهداشتي و رژيم شناسي و<br />

حصول تجارب لازم<br />

ب-‏ كاردان تغذيه و رژيم هاي غذائي<br />

كاردان تغذيه و رژيم هاي غذائي عهده دار انجام وظايف مربوط به نظارت برتهيه برنامه هاي غذائي<br />

كاركنان،‏ دانشجويان و دانش آموزان و همكاري در اجراي برنامه هاي بهداشتي و رژيم غذائي همكاري<br />

مي نمايند.‏ انجام اين فعاليتها ممكن است برحسب پست مورد تصدي متضمن نظارت و سرپرستي نيز<br />

باشد.‏<br />

ج-‏ تكنيسين تغذيه و رژيم هاي غذائي<br />

تكنيسين تغذيه و رژيم هاي غذائي عهده دار انجام اموري از قبيل همكاري در اجراي برنامه هاي<br />

بهداشتي و يا رژيم غذائي،‏ نظارت بر تهيه برنامه هاي غذائي كاركنان،‏ دانشجويان،‏ دانش آموزان وغيره<br />

مي باشند.‏<br />

شرايط احراز از نظر تحصيلات و تجربه:‏<br />

وجود يكي از شرايط زير:‏<br />

.1<br />

گواهينامه پايان تحصيلات كامل متوسطه در يكي از رشته هاي خانه داري،‏ آشپزي و<br />

صنايع غذائي وحصول تجارب لازم<br />

16- كارشناس امور بيمارستانها<br />

كارشناس امور بيمارستانها امور مربوط به فعاليتهاي بيمارستاني شامل مطالعه،‏ بررسي و ارائه طرحهاي<br />

لازم،‏ تدوين ضوابط و مقررات مربوط،‏ ايجاد هماهنگي و اجرا و سرپرستي باشد بعهده دارند.‏<br />

-<br />

نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

الف-‏ تحت عنوان مدير بيمارستان<br />

كسب خط مشي و برنامه كلي و دستورالعمل هاي اجرائي از رئيس بيمارستان.‏<br />

92


-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

نظارت بر كاركنان و واحدهاي تحت سرپرستي،‏ تنظيم برنامه و تقسيم كار و ايجاد هماهنگي<br />

بين فعاليت آنان.‏<br />

انجام بررسيهاي لازم در زمينه عمليات و فعاليتهاي امور مالي بيمارستان مربوطه.‏<br />

نظارت بر چگونگي مصرف اعتبارات بمنظور حصول اطمينان از صحت اجراي برنامه هاي<br />

تنظيمي پيش بيني شده.‏<br />

تطبيق و هماهنگي امور بيمارستان با توجه به استانداردهاي بيمارستاني.‏<br />

انجام نظارت و رسيدگي هاي لازم به امور اداري،‏ مالي،‏ تغذيه،‏ تأسيسات،‏ انبار و ساير واحدهاي غير<br />

پزشكي بيمارستان مربوط.‏<br />

ب - تحت عنوان كارشناس امور بيمارستانها و مشاغل نظير.‏<br />

انجام مطالعات و بررسيهاي لازم در زمينه نيازهاي پرسنلي بيمارستانها و ارائه راه حل هاي رفع<br />

كمبود از طريق استفاده صحيح از وجود آنها بصورت هاي تمام يا پاره وقت در مواقع اضطراري<br />

و تهيه طرحهاي لازم در صورت لزوم.‏<br />

مطالعه و بررسي در زمينه ساعات كار كاركنان بيمارستان و تهيه طرح تعيين ساعات تمام وقت و<br />

نيمه وقت كار آنها بر اساس نوع وكميت و در جهت ايجاد هماهنگي در بيمارستانها و نظارت بر<br />

اجراي طرحهاي تهيه شده.‏<br />

جمع آوري اطلاعات مربوط به نيازهاي كلي بيمارستانها از نظر ساختمان،‏ لوازم و تجهيزات و نياز به<br />

تعميرات و يا بازسازي و تهيه گزارشات مربوط پيرامون آن جهت مسئولان مربوطه.‏<br />

مطالعه و بررسي در مورد وسائل و لوازم مصرفي،‏ غذائي و داروئي و تجهيزات مورد نياز بيمارستانها و<br />

تهيه و تنظيم طرحهاي مربوط به خريد،‏ توزيع و نگهداري و كنترل آنها بمنظور استفاده صحيح<br />

از وسائل.‏<br />

برنامه ريزي طرحهاي بيمارستاني كوتاه و درازمدت و فعاليتهاي مراكز درماني با توجه به امكانات<br />

هريك از آنها در مواقع ضروري بمنظور ايجاد سهولت در پذيرش بيماران.‏<br />

همكاري با ساير واحدهاي ديگر در زمينه هاي ارزشيابي،‏ تشكيلات بيمارستاني و غيره.‏<br />

شركت در جلسات و كميسيونها ي مربوطه وارائه نظرات مشورتي و تخصصي.‏<br />

17- مددكار اجتماعي<br />

مددكار اجتماعي امور مربوط به بررسي مسائل و مشكلات و نيازمنديهاي عاطفي،‏ اقتصادي،‏ اجتماعي و<br />

رواني مراجعين به بيمارستانها و مراكز بهداشتي و درماني در محل و يا در واحدهاي ستادي كه خط مشي<br />

اساسي و سياست اجرائي را در بيمارستانها و مراكز بهداشتي و درماني تعيين مي كنند بعهده دارند ويا<br />

طرح ريزي،‏ هماهنگي،‏ اجرا و سرپرستي فعاليتهاي فوق را عهده دار مي باشند.‏<br />

93


18- مسئول پذيرش و مدارك پزشكي<br />

مسئول پذيرش و مدارك پزشكي به انجام امور مربوط به پذيرش بيماران و تهيه و تنظيم اطلاعات<br />

آماري از دفاتر و مدارك تنظيمي،‏ كدگذاري و اندكس اعمال جراحي،‏ اصلاح فرمهاي مدارك پزشكي و<br />

تكميل و نگهداري پرونده هاي بيماران مي پردازند و يا ممكن است بعنوان كاردان يا كارشناس در اين<br />

رشته شغلي فعاليت داشته باشند.‏<br />

نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

ثبت مشخصات و نشاني بيمار روي كارتها يا فرمهاي مخصوص بمنظور تشكيل پرونده و ضبط<br />

اوراق مورد لزوم در پرونده و ثبت كد مربوط بر روي آن.‏<br />

ثبت مشخصات آورنده يا مقام اعزام كننده بيمار و اخذ رضايت نامه جهت مطالعه يا اعمال جراحي.‏<br />

ضميمه كردن نتايج آزمايشات انجام شده به پرونده بيمار.‏<br />

تنظيم كارت شناسائي ثبت مشخصات و شماره بايگاني روي آن بمنظور تسليم به بيمار يا كسان<br />

وي.‏<br />

راهنمائي بيمار بمنظور تعويض لباس و ارسال پرونده متشكله همراه بيمار به بخش مربوطه و<br />

مراقبت از البسه بيماران بستري.‏<br />

تعيين نوبت براي مراجعه مجدد بيمار طبق نظر پزشك و راهنمائي پس از بهبودي بمنظور اعزام<br />

بيمار به منزل يا شهرستان.‏<br />

تنظيم كارت اندكس الفبائي بر حسب نام و نام خانوادگي بيماران بمنظور شناسائي آنها.‏<br />

تهيه و تنظيم آمار روزانه،‏ ماهانه و سالانه از تعداد بيماران بستري و مرخص شده و در گذشتگان<br />

بيمارستان و تجزيه و تحليل آنها(‏ احتساب در صدهاي اشغال تخت وغيره).‏<br />

تهيه آمار مراجعين به درمانگاهها،‏ سرويس هاي راديولژي،‏ آزمايشگاه،‏ داروخانه و ساير واحدهاي<br />

بمنظور تجزيه و تحليل خدمات داده شده.‏<br />

تهيه و تنظيم آمار مورد لزوم جهت مقامات بهداشتي و درماني كشور.‏<br />

همكاري در تجزيه و تحليل كيفي مدارك پزشكي با كميته هاي مربوطه.‏<br />

بررسي و تحقيق درباره فرم هاي مدارك پزشكي،‏ روش هاي كار،‏ وسائل جا و مكان قسمت مدارك<br />

پزشكي.‏<br />

شركت در كميته هاي بيمارستاني و عهده دار بودن مسئوليت كميته مدارك پزشكي.‏<br />

تنظيم سيستم كنترل پرونده بيماران بستري.‏<br />

پاسخ به مكاتبات مربوط به پزشكي قانوني و ارگانهاي ديگر با استفاده از سوابق و اطلاعات پزشكي.‏<br />

94


‎19‎‏-پزشكي قانوني<br />

الف-كاردان پزشكي قانوني<br />

اين رشته دربرگيرنده طبقات مشاغلي است كه متصديان آنها تحت نظارت پزشك ‏(آسيب شناس)‏ انجام<br />

اموري از قبيل آماده نمودن اجساد براي معاينات،‏ كالبد شكافي،‏ نمونه برداري از احشاء و خون و<br />

قسمتهاي مختلف بدن و تنظيم گزارش فني از كليه مراحل كار و ارائه به پزشك يا مقامات ذيربط را<br />

عهده دار مي باشند.‏<br />

نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

كمك به پزشك مربوطه و نظارت بر وظايف تكنيسين پزشكي قانوني در اجراي برنامه هاي<br />

مربوطه.‏<br />

آماده نمودن اجساد براي معاينات پزشكي قانوني.‏<br />

بررسي قسمتهاي مهم و مشكوك اجساد يا بدن،‏ لباس و آزمايش و ارائه نمونه ها به مقامات<br />

انتظامي يا قضائي يا اداره تشخيص هويت.‏<br />

نمونه برداري از افراد زنده(‏ برداشت ادرار،‏ خون،‏ محتويات دستگاه تناسلي و غيره و ارسال آن<br />

به آزمايشگاه)‏<br />

بسته بندي نمونه ها بطريق علمي جهت ارسال به آزمايشگاه و ساير قسمتهاي پزشكي قانوني.‏<br />

موميائي و ضد عفوني اجساد.‏<br />

بررسي سطح بدن از لحاظ لكه هاي مشكوك،‏ موادحيواني،‏ مواد نفتي.‏<br />

نظارت بر كار مأمور سالن تشريح وراهنمائي آقايان.‏<br />

شرايط احراز از نظر تحصيلات وتجربه:‏<br />

وجود يكي از شرايط زير:‏<br />

•<br />

•<br />

گواهينامه فوق ديپلم در رشته مربوطه.‏<br />

گواهينامه كامل ديپلم رشته تجربي،‏ رياضي،‏ فيزيك و طي دوره آموزش كاردان پزشكي قانوني با<br />

حصول تجارب مربوطه<br />

ب-‏ تكنيسين پزشكي قانوني<br />

تكنيسين پزشكي قانوني تحت نظارت پزشك(آسيب شناس)‏ در آماده نمودن اجساد براي معاينات<br />

كالبدشكافي،‏ نمونه برداري از احشاء و خون و قسمتهاي مختلف بدن،‏ كاردان پزشكي قانوني را طبق<br />

روشهاي تعيين شده كمك مي نمايند.‏<br />

95


نمونه وظايف و مسئوليتها:‏<br />

-<br />

-<br />

-<br />

كمك به كاردان پزشكي قانوني در اجراي برنامه هاي مربوطه تحت نظارت و كنترل پزشك<br />

مربوطه.‏<br />

آماده نمودن اجساد براي معاينات پزشكي قانوني.‏<br />

20- تكنيسين دياليز<br />

تكنسين دياليز عهده دار انجام اموري از قبيل شستن و تميز كردن ماشين دياليز وكمك به پرستار در<br />

مورد وصل نمودن بيمار به كليه مصنوعي مي باشند.‏<br />

نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

-<br />

شستن و تميز كردن ماشينهاي دياليز.‏<br />

گذاردن و تميز كردن مصنوعي داخل محفظه مخصوص در ماشين دياليز.‏<br />

كمك نمودن به پرستار در مورد وصل نمودن بيمار به كليه مصنوعي با فسيتولا يا شانت.‏<br />

تعيين و تنظيم شدت جريان خون.‏<br />

ثبت و ضبط معيارهاي بررسي وضع بيمار مانند وزن بيمار،نبض،فشارخون و درجه حرارت بيمار قبل<br />

از دياليز،حين دياليز و پس از دياليز.‏<br />

قطع دياليز و بازگردانيدن خون بيمار طبق اصول و ضوابط موجود زير نظر پرستار.‏<br />

آشنائي با ماساژ قلب و تنفس بكار بردن آن در موارد اضطراري و كمك به گرفتن الكتروكارديوگرام<br />

به پرستار.‏<br />

نظارت دقيق و مراقبت از دستگاههاي تصفيه آب و آماده كردن آن.‏<br />

انجام ساير امور مربوط.‏<br />

21- تكنيسين نوار نگاري<br />

تكنيسين نوار نگاري عهده دار انجام اموري از قبيل كارديوگرافي،‏ الكتروانسفالوگرافي قرار دادن<br />

بيمار در برابر دستگاههاي مربوط و مراقبت از وي درحين كار دستگاه مي باشند.‏<br />

نمونه وظايف و فعاليتها:‏<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

قرار دادن الكترود ها روي اعضاي مورد نياز بيمار و اتصال آنها به دستگاه نوار نگاري<br />

جهت نوارنگاري.‏<br />

كنترل دستگاههاي مربوط قبل از بكار انداختن بمنظور اطمينان از درستي آنها.‏<br />

دادن دستورات لازم به بيمار به حين آزمايش براي تغيير امواج و يادداشت مواقع و نوع<br />

تحريك روي نوار.‏<br />

تشخيص زيادي يا كمي فركانس درمواقع تحريك.‏<br />

96


يادداشت تغيير حالات بيمار در حين آزمايش روي نوار و درمانهاي اوليه در صورت بروز<br />

خطر.‏<br />

دقيق كردن آزمايش در نقاط مشكوك.‏<br />

انجام مراقبت لازم در حفظ و نگهداري دستگاهها و تعميرات جزئي و گزارش عيوب كلي<br />

به سرپرست مربوط جهت برطرف كردن آنها.‏<br />

خوراندن داروهاي تجويز شده توسط پزشك به بيمار يا اتصال سرم به بدن بيمار.‏<br />

-<br />

-<br />

-<br />

-<br />

22- مأمور سالن تشريح<br />

مأمور سالن تشريح به انجام اموري ازقبيل:‏ كالبد شكافي اجساد طبق دستور پزشك،‏ شستشو و تنظيف و<br />

حفاظت وسايل و لوازم و ظروف و ابزار سالن تشريح و احيانا"‏ موميايي اجساد طبق دستور پزشك مي<br />

پردازند.‏<br />

نمونه وظايف ومسئوليتها:‏<br />

حمل ونقل اجساد با برانكار از آمبولانس به سالن تشريح و جابجائي آن در محل تشريح.‏<br />

امشي زدن و ازبين بردن مگسها و كرمهائي كه در اجساد فاسد شده يافت مي شود.‏<br />

ضدعفوني و شستشوي سالن تشريح و احتمالا"‏ اجساد مشكوك به بيماريهاي واگير طبق دستور.‏<br />

كالبد شكافي قسمتهاي مختلف اجساد طبق دستور پزشك.‏<br />

دوختن و بستن اجساد جهت تحويل به صاحبانشان پس از صدور جواز دفن.‏<br />

شستشو و تنظيف و حفاظت تجهيزات،‏ وسائل و لوازم،‏ ظروف و ابزار سالن تشريح.‏<br />

موميائي نمودن اجساد جهت اعزام به خارج طبق دستور پزشك.‏<br />

97


آشنايي مراكز پزشكي و آموزشي و درماني دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي<br />

*<br />

مركز پزشكي ، آموزشي و درماني آيت االله طالقاني<br />

اين مركز در شمال تهران حوالي اوين،‏ خيابان يمن(تابناك سابق)‏ واقع گرديده و مساحت آن 42 هزار<br />

متر مربع با جمع زير بناي 43 هزار مترمربع واقع است و نوع مالكيت آن وقفي مي باشد.‏ تاريخ شروع<br />

فعاليت اين مركز از سال 1358 بوده است.‏<br />

اين مركز داراي 462 تخت فعال به شرح زير مي باشد.‏<br />

بخش داخلي<br />

بخش اطفال<br />

بخش زنان وزايمان<br />

بخش جراحي عمومي<br />

بخش پيوند جراحي<br />

بخش اورژانس<br />

بخش جراحي E.N.T<br />

بخش قلب و عروق<br />

بخش هماتولوژي<br />

بخش جراحي عروق<br />

بخش روان پزشكي<br />

بخش غدد<br />

بخش جراحي فك و<br />

بخش C.C.U<br />

بخش گوارش<br />

بخش I.C.U<br />

صورت<br />

بخش ارتوپدي<br />

بخش دياليز<br />

بخش ايزوله عمومي و I.C.U نوزادان<br />

بخش داخلي كليه<br />

بخش جراحي اطفال<br />

بخش هاي تشخيصي درماني اين مركز شامل:‏<br />

آزمايشگاه،‏ راديولوژي،‏ طب هسته اي،‏ پاتولوژي،فيزيوتراپي،‏ كار درماني،‏ اديومتري،‏ آنژيوگرافي،‏ اكوو<br />

تست ورزش،‏ الكتروكارديوگرافي و سونوگرافي<br />

كميته هاي فعال اين مركز عبارتند از<br />

:<br />

كميته مرگ و مير،‏ كميته مدارك پزشكي،‏ كميته اتاق عمل،تغذيه،‏ مسايل دارويي،‏ بهداشت وكنترل<br />

عفونتهاي بيمارستاني و شير مادر مي باشد.‏<br />

اين مركز داراي 12 اتاق عمل و در رشته هاي گوارش،‏ جراحي اطفال،‏ غدد و نفرولوژي دستيار فوق<br />

تخصصي دارد.‏<br />

98


*<br />

مركز پزشكي ‏،آموزشي و درماني اختر<br />

اين مركز در شمال شهر تهران خيابان دكتر علي شريعتي پل رومي خيابان بوستان واقع شده است كه<br />

قبل از انقلاب اسلامي با 25 تخت و يك اتاق عمل و واحدهاي مختلف درماني در اختيار نيروي هوايي<br />

ارتش آمريكا قرار داشت.‏<br />

ساختمان سه طبقه اين مركز به مساحت 3060 متر مربع با وسعت زمين 7750 متر مربع كه توسط خانم<br />

اختر الملوك سهرابي به صورت وقف به جمعيت شير و خورشيد سابق واگذار شده بود،‏ از سال<br />

مركز به دانشگاه متبوع واگذار گرديده و با تشريك مساعي دانشگاه و هيات امناي مركز كمبود فضاهاي<br />

آموزشي آن مرتفع گرديد و از همان سال به مركز پزشكي اختر تغيير نام يافت وبه فعاليت آموزشي خود<br />

در رشته ارتوپدي و بيهوشي تداوم بخشيد.‏<br />

تعداد 120 تخت ارتوپدي و تخت جراحي عمومي در اين مركز مورد استفاده بيماران قرار ميگيرد.‏<br />

از سال 1359-60 با اضافه شدن بناهاي همجوار به مركز جمع بناي آن به 12000 متر مربع رسيد و<br />

اتاق عمل جديد در اين مجموعه احداث گرديد.‏<br />

كميته هاي مركز علاوه بر كميته هاي قبلي شامل:‏<br />

1365 اين<br />

4<br />

كميته تخت روز<br />

كميته اداري و مالي<br />

كميته انطباق<br />

كميته تجهيزات پزشكي و داروخانه<br />

كميته آموزش پرستاري<br />

كميته سوانح و حوادث<br />

كميته بهداشت<br />

كميته عفونت بيمارستان<br />

*<br />

مركز پزشكي،آموزشي و درماني امام حسين(ع)‏<br />

اين مركز در شرق تهران،حوالي ميدان امام حسين ‏(ع)‏ خيابان شهيد مدني ‏(نظام آباد سابق)‏ در زميني به<br />

مساحت 94 هزار متر مربع در 8 ساختمان جداگانه با جمع زيربناي 48 هزار متر مربع واقع است و نوع<br />

مالكيت آن ملكي مي باشد.‏<br />

اين مركز داراي 480 تخت فعال:‏<br />

بخش نورولوژي<br />

بخش هاي داخلي مردان وزنان<br />

بخش جراحي مغز و اعصاب<br />

بخش هاي جراحي مردان و زنان<br />

بخش راديولوژي بخش روانپزشكي اطفال<br />

بخش روانپزشكي مردان<br />

بخش هاي ارتوپدي زنان و مردان<br />

بخش روانپزشكي زنان<br />

بخش نوزادان<br />

99


بخش هاي تشخيصي و درماني اين مركز شامل:‏<br />

آزمايشگاه،‏ پاتولوژي،‏ سونوگرافي،‏ راديولوژي،‏ گفتار درماني،‏ كار درماني،‏ الكتروآنسفالوگرافي،‏ سي تي<br />

اسكن،‏ اندوسكپي،‏ پزشكي هسته اي،‏ فيزيوتراپي ، اپتومتري،‏ الكتروكارديوگرافي،‏ اكو و تست ورزش،‏<br />

دياليز،اسپيرومتري،‏ الكتروميوگرافي و بخش اورژانس و اتفاقات مي باشد.‏<br />

*<br />

كلينك هاي اين مركز:‏<br />

داخلي ، اطفال،‏ چشم پزشكي،‏ روانپزشكي،‏ قلب،ارتوپدي،‏ جراحي عمومي،جراحي مغز و اعصاب،زنان و<br />

مامايي،جراحي ترميمي،‏ گوارش،داخلي،اعصاب،بيهوشي،كليه،مامايي وطب فيزيكي<br />

كميته هاي مركز:‏<br />

كميته تخت روز و مدارك پزشكي<br />

كميته اجرايي پزشكي<br />

كميته اداري و مالي<br />

كميته اتاق عمل<br />

كميته دارو و تجهيزات پزشكي كميته تغذيه<br />

كميته بهداشت و كنترل عفونت كميته فرهنگ وارتباطات<br />

كميته تغذيه باشيرمادر<br />

كميته مرگ ومير وعوارض<br />

مركز پزشكي،آموزشي و درماني 15 خرداد<br />

از سال 1320 بيمارستاني درخيابان كريم خان زند،خيابان آبان جنوبي با 80 تخت بانام بيمارستان شوروي<br />

آغاز به كار نمود و بعد ها به نام ‏«بيمارستان چهرازي»‏ تغيير نام يافت.‏ اين بيمارستان از سال<br />

نام بيمارستان سازمان و برنامه و از سال 1342 به عنوان بيمارستان وزارت اقتصادي و دارايي فعاليت<br />

ميكرد.‏ از سال 1352 به نام بيمارستان به آور تحت پوشش وزارت صنابع و معادن ، مداواي بيماران آن<br />

وزارتخانه را به عهده داشت و از سال 1365 تحت پوشش وزارت بهداري قرار گرفت.‏ از همان سال نام<br />

اين بيمارستان به پانزده خرداد تغيير يافت واز سال 1368 وابسته به دانشگاه علوم پزشكي ايران گرديد.‏<br />

بالاخره در سال 1373 با انحلال سازمان منطقه اي بهداري استان تهران اين بيمارستان به دانشگاه<br />

متبوع وابسته گرديد.‏ اين بيمارستان تخصصي از ابتداي سال 1374 با عنوان مركز پزشكي،‏ آموزشي و<br />

درماني پانزده خرداد نامگذاري گرديد.‏ اين مركز در جراحي پلاستيك و ترميمي ‏،فك و صورت،دست و<br />

ميكروسكپي،سوختگي ‏،زيبايي و درمان بيماران دياليزي فعال مي باشد.‏ در حال حاضر اين مركز داراي<br />

7000 متر زير بنا در 4 طبقه ساختمان در زميني به مساحت 4/235 متر مربع با مالكيت ملكي مي باشد.‏<br />

فعال و بخش هاي زير مي باشد:‏<br />

مركز<br />

1336 با<br />

15 خرداد 153 تخت<br />

• بخش هاي جراحي ترميمي،دست و ميكروسكپي،پلاستيك و زيبايي زنان و مردان<br />

• بخش هاي سوختگي مردان و زنان<br />

• بخش هاي Post C.C.U، C.C.U<br />

• بخش جراحي،جمجمه ، فك و صورت<br />

100


درمانگاههاي اين مركز عبارتند از:‏<br />

داخلي،جراحي،جراحي ترميمي،دست و ميكروسكپي،‏ سوختگي،فك و صورت،پوست،نفرولوژي،قلب و<br />

عروق،جراحي پلاستيك<br />

*<br />

پاراكلينك هاي مركز شامل:‏<br />

كميته هاي مركز:‏<br />

لنژ<br />

پرونده هاي پزشكي اتاق عمل تخت روز<br />

پرستاري و ساير كاركنان دارو و تجهيزات پزشكي سوانح و فوريت هاي پزشكي<br />

كنترل عفونت تغذيه و رژيم سوانح و فوريت هاي پزشكي<br />

طرح كارانه<br />

مرگ و مير<br />

مركز پزشكي ‏،آموزشي و درماني شهداي تجريش<br />

فعاليت رسمي اين مركز از سال‎1340‎ آغاز گرديد.‏ پس از آن ساختمان درمانگاهها،پاويول پزشكان<br />

و ساختمان 8 طبقه بخش ها درسال ‎1347‎‏،احداث گرديده در سالهاي<br />

شاهنشاهي و خدمات اجتماعي آن زمان اقدام به خريد تعدادي از ساختمانهاي مسكوني جنب<br />

خيابانهاي دربند و حميد جهت گسترش فضاي درماني اين مركز نمود.‏<br />

در حال حاضر اين مركز با زير بناي 55000 متر مربع در زميني به مساحت 74000 متر مربع با<br />

مالكيت ملكي به فعاليتهاي زيربط ادمه ميدهد.‏<br />

1350 و 1351 سازمان<br />

مركز شهداي تجريش داراي 350 تخت فعال و 10 اتاق عمل به شرح ذيل مي<br />

باشد:‏<br />

بخش زنان و زايمان<br />

بخش اطفال<br />

بخش اورژانس<br />

بخش نوزادان<br />

بخش جراحي مغز و اعصاب<br />

بخش مغز و اعصاب<br />

بخش ادلوژي<br />

بخش لورولوژي<br />

بخش ريكاوري<br />

بخش جراحي مردان<br />

بخش هماتولوژي اطفال<br />

بخش داخلي<br />

بخش هماتولوژي<br />

بخش انكولوژي<br />

بخش I.C.U<br />

بخش C.CU<br />

بخش هاي شخصي مركز:‏<br />

آزمايشگاه،پاتولوژي،الكتروانسفالوگرافي،‏ تست ورزش،اسپيرومتري،‏ اندوسكپي،سي تي اسكن،طب<br />

هسته اي ‏،فيزيوتراپي،اپتومتري،راديوتراپي،سونوگرافي و آنژيوگرافي<br />

101


درمانگاههاي فعال مركز:‏<br />

ارولوژي،نورولوژي،داخلي چشم،اطفال،جراحي،زنان و زايمان،قلب،هماتولوژي،دندانپزشكي،جراحي مغز<br />

واعصاب،شيمي درماني،طب فيزيكي،طب سوزني،درمانگاه MS و پانسمان و تزريقات<br />

كميته هاي مركز:‏<br />

كميته مرگ و مير<br />

مدارك پزشكي<br />

كنترل عفونت تخت روز<br />

دستياري<br />

برنامه ريزي طرح<br />

ارزشيابي و نظارت<br />

تغذيه نظارت بر طر ح كارانه<br />

اداري و مالي دارو و لوازم پزشكي<br />

تجهيزات پزشكي<br />

*<br />

مركز پزشكي،آموزشي و درماني لقمان حكيم<br />

اين مركز درجنوب غربي تهران،چهار راه لشكر خيابان كمالي و در زميني به مساحت 16 هزار متر<br />

مربع در ساختمانهاي ‎4‎و‎6‎ طبقه با زير بناي 30482 متر مربع با مالكيت ملكي واقع شده است.‏<br />

اين مركز تا قبل از سال 1345 به نام بيمارستان مسمومين تحت پوشش وزارت بهداري وقت بود<br />

پس از تكميل و تجهيز ساختمانهاي فعلي در سال 1352 بانام«بيمارستان لقمان الدوله ادهم»‏ به<br />

دانشگاه ملي ايران واگذار گرديد.‏ پس از پيروزي انقلاب اسلامي با نام ‏«مركز پزشكي ‏،آموزشي و<br />

درماني لقمان حكيم»‏ تحت پوشش دانشگاه متبوع قرار گرفت.‏<br />

اين مركز داراي 375 تخت فعال و 13 اتاق عمل به شرح ذيل مي باشد:‏<br />

بخش جراحي مغز و اعصاب<br />

بخش داخلي<br />

بخش گوش،حلق و بيني<br />

بخش مغز و اعصاب<br />

بخش زنان و زايمان<br />

بخش قلب و ريه<br />

بخش بلوك زايمان<br />

بخش پوست<br />

بخش مسمومين<br />

بخش اطفال<br />

بخش C.CU<br />

بخش I.C.U<br />

بخش جراحي عمومي<br />

بخش I.C.U مسمومين بخش جراحي عمومي<br />

بخش عفوني<br />

بخش روماتولوژي<br />

بخش ارتوپدي<br />

بخش هاي تشخيصي و درماني مركز:‏<br />

آزمايشگاه تشخيص طبي،راديولوژي،سي تي اسكن،سونوگرافي،اندوسكپي،لاپاراسكپي،‏<br />

بروفكوسكپي،اديومتري،كار درماني،فيزيوتراپي،الكتروميوگرافي،نوار مغزي،اكو،تست ورزش،اسپيرومتري و<br />

سنجش تراكم استخوان،دندانپزشكي،الكتروكارديوگرافي،پاتولوژي،الكترو انسفالوگرافي،آنژيوگرافي،بخش<br />

اورژانس<br />

102


كلينك هاي مركز:‏<br />

ارتوپدي،‏ جراحي عمومي،‏ اطفال وزايمان،‏ جراحي اعصاب،‏ داخلي،اعصاب،‏ قلب،‏ ريه،‏ روماتولوژي،‏<br />

مسمومين،‏ عفوني،‏ ،ENT روانپزشكي ، مشاوره روانپزشكي و پوست مي باشد.‏<br />

*<br />

كميته هاي فعال مركز:‏<br />

ارزشيابي اعضاءهيئت علمي،‏ ارزشيابي بيمارستان،‏ كنترل عفونت و انرژي اداري و مالي ، اتاق عمل<br />

مرگ و مير،‏ دارو و لوازم پزشكي مصرفي ، بهداشت تغذيه<br />

مركز پزشكي ‏،آموزش و درماني شهيد آيت ا...مدرس<br />

اين مركز در شمال غربي تهران،خيابان سعادت آباد قرارداد كه در سال 1354 توسط سازمان برنامه و<br />

بودجه تجهيز و به دانشگاه ملي ايران واگذار گرديد و از همان سال با 227 تخت در بخش هاي مختلف<br />

شروع به كار نمود.‏<br />

در حال حاضر جمع زير بناي ساختمانهاي اين مركز بالغ بر 17888 متر مربع مي باشد كه در زميني به<br />

مساحت 19513 مترمربع و با مالكيت ملكي قرار دارد.‏<br />

اين مركز داراي 234 تخت فعال و 8 اتاق عمل به شرح زير ميباشد:‏<br />

بخش داخلي<br />

بخش اورولوژي<br />

بخش I.C.U اطفال<br />

بخش قلب<br />

بخش I.C.U جنرال ‏(عمومي)‏<br />

بخش هماتولوژي<br />

بخش I.C.U جراحي قلب<br />

بخش جراحي قلب<br />

بخش جراحي عمومي<br />

بخش قلب اطفال<br />

بخش دياليز<br />

بخشI.C.U Post<br />

بخش C.CU<br />

بخش Post C.C.U<br />

درمانگاههاي اين مركز عبارتند از:‏<br />

داخلي،جراحي،ارولوژي،قلب،‏ اورژانس،قلب اطفال،هماتولوژي،نفرولوژي،پوست<br />

بخش هاي تشخيصي درماني مركز:‏<br />

103


فيزيوتراپي،اكوكارديوگرافي،تست ورزش،آناليز پيس(تحليل ضربان ساز)،اسپيرومتري،آنژيوگرافي قلب و<br />

كليه،پيس ميكرو دايم و موقت ‏(ضربان ساز دايم وموقت)،والولوپلاستي(باز كردن دريچه<br />

تنگ)،آزمايشگاه،راديولوژي،سونوگرافي،سينوسكوپي،اندوسكوپي،آسيب شناسي و لابراتور كاتتريم قلبي<br />

*<br />

كميته هاي فعال مركز:‏<br />

كميته مشترك پرستاري و اداري كميته انرژي<br />

كميته بهداشت و كنترل عفونت كميته تغذيه<br />

كميته مدارك پزشكي كميته اجرائي<br />

كميته نظارت بر اجراي طرح كارانه كميته مرگ ومير<br />

كميته دارويي و لوازم مصرفي پزشكي كميته دستياري<br />

كميته دارويي و لوازم مصرفي پزشكي كميته كاردر برنامه ريزي هيئت علمي<br />

كميته صرفه جويي كميته شوراي آموزشي<br />

مركز آموزشي ‏،پژوهشي و درماني سل و بيماريهاي ريوي(مسيح دانشوري)‏<br />

اين مركز درشمالي ترين نقطه تهران(شمال شرقي نياوران)‏ در قريه دار آباد به مساحت 60000 متر مربع<br />

در 20 ساختمان جداگانه از ‎1‎تا 6 طبقه جمع زيربناي 30000 متر مربع با مالكيت ملكي واقع شده است.‏<br />

اين مركز كه در سال 1312 شروع به فعاليت نموده،‏ در گذشته موسوم به بيمارستان شاه آباد بوده است و<br />

بيماران ريوي در آن بستري و مداوا ميشوند.‏<br />

اين مركز داراي 380 تخت فعال و 4 اتاق عمل است به شرح زير ميباشد:‏<br />

بخش جراحي عمومي و قفسه سينه و گوش وحلق و بيني بخش هاي داخلي زنان<br />

بخش اورژانس<br />

بخش TB سل زنان<br />

بخش اطفال<br />

بخش TB سل مردان<br />

بخش هاي داخلي مردان<br />

بخش I.C.U<br />

بخش هاي تشخيصي و درماني اين مر كز:‏<br />

آزمايشگاهها،راديولوژي،آزمايشگاه تنفس،واحد قلب،واحد برونكوسكوپي،واحد فيزيوتراپيري،‏ واحد ليزر<br />

كلينيك ها عبارتند از:‏<br />

9 درمانگاه ريه،داخلي،قلب،اطفال،سل،جراحي،دندانپزشكي،انكولوژي،گوش و حلق وبيني<br />

شوراهاي مركز:‏<br />

104


‎1‎‏-شوراي عالي<br />

2- شوراي علمي<br />

3- شوراي آموزشي<br />

4- شوراي پژوهشي<br />

كميته هاي مركز:‏<br />

آموزش<br />

اجرايي پزشكي<br />

مدارك پزشكي<br />

اخلاق پزشكي<br />

ارزشيابي بيمارستان<br />

كنترل عفونت<br />

اتاق عمل<br />

پاتولوژي و نسوج<br />

پرستاران و كاركنان<br />

طرح كارانه<br />

انتشارات<br />

كمسيون پزشكي<br />

ارزشيابي اعضاءهيئت علمي<br />

بازآموزي<br />

مرگ و مير<br />

*<br />

مركز پزشكي،آموزش و درماني كودكان مفيد<br />

اين مركز كه شروع فعاليت آن از سال 1354 مي باشد در شمال شهر تهران خيابان دكتر علي شريعتي<br />

در زميني به مساحت 10000 مترمربع و در ساختماني با زير بناي 12000 متر مربع و در شش طبقه با<br />

مالكيت واگذاري واقع است.‏<br />

اين مركز داراي 194 تخت فعال و 13 اتاق عمل به شرح زيل است:‏<br />

بخش اعصاب اطفال<br />

بخش خون اطفال<br />

بخش نوزادان<br />

بخش گوارش و كليه اطفال<br />

بخش جراحي مغز واعصاب<br />

بخش كليه<br />

بخش جراحي مغزو اعصاب<br />

بخش عفوني اطفال<br />

بخش جراحي اطفال<br />

بخش اورژانس<br />

بخش دياليز صفاتي<br />

بخش I.C.U<br />

بخش N.I.C.U<br />

بخش هاي تشخيصي مركز عبارتنداز:‏<br />

آزمايشگاه،سونوگرافي،الكتروانسفالوگرافي،الكتروميوگرافي،سي تي اسكن،راديولوژي و آندوسكوپي<br />

كلينيك هاي فوق تخصصي:‏<br />

اعصاب ‏،خون،نوزادان،جراحي اطفال،كليه،گوارش،ارتوپدي،اطفال و جراحي مغزو اعصاب اطفال<br />

كلينيك هاي تخصصي:‏<br />

روانپزشكي،بيهوشي،تغذيه(رژيم درماني)،داخلي اطفال،چشم پزشكي،گفتار درماني،كاردرماني،فيزيوتراپي و<br />

دندانپزشكي<br />

105


شوراهاي كميته هاي مركز:‏<br />

*<br />

• شوراي آموزشي،شوراي هماهنگي،شوراي اتاق عمل<br />

• كميته هاي كنترل عفونت،مرگ و مير،مدارك پزشكي،سوانح و فوريتهاي پزشكي،نظارت بر طرح<br />

كارانه،اخلاق پزشكي،پژوهشي دستياري،ارزشيابي دروني،بهداشت،دارو و لوازم مصرفي پزشكي<br />

وامتحانات.‏<br />

مركز پزشكي،آموزشي و درماني مهديه<br />

اين مركز در جنوب تهران محدوده ميدان شوش خيابان فدائيان اسلام روبروي خيابان منصور ور در<br />

زميني به مساحت 29000 متر مربع با زير بناي 13000 متر مربع با مالكيت وقفي قرار گرفته است.‏<br />

بخش هاي تشخيصي مركز:‏<br />

آزمايشگاه،پاتولوژي،سونوگرافي،‏ راديولوژي<br />

كلينيك هاي مركز:‏<br />

جراحي ‏،اطفال،داخلي،عمومي،پره ناتال،تنظيم خانواده،دندانپزشكي،نازايي و بيهوشي<br />

اين مركز داراي 154 تخت فعال و 4 اتاق عمل به شرح زير مي باشد:‏<br />

بخش بلوك زايمان<br />

بخش نوزادان<br />

بخش سزارين<br />

بخش جراحي عمومي زنان<br />

بخش ليبر<br />

بخش زايمان طبيعي تحت نظر<br />

بخش بعد از زايمان<br />

بخش I.C.U<br />

بخش N.I.C.U<br />

درمانگاههاي مركز:‏<br />

اطفال،بهداشت و تنظيم خانواده،دندانپزشكي،زنان و زايمان،داخلي،جراحي عمومي،پره ناتال،نازايي و<br />

IVF و بيهوشي<br />

بخش تشخيصي مركز:‏<br />

آزمايشگاه،الكتروكارديوگرافي،پاتولوژي،سونوگرافي،فيزيوتراپي،راديولوژي و بخش اورژانس<br />

كميته هاي مركز:‏<br />

106


آموزشي،دستياري،پرستاري،كنترل عفونت،فني تخصصي،خريدتجهيزات پزشكي،كيفيت حسابرسي،آموزش<br />

ضمن خدمت،مرگ و مير،مدارك پزشي و طرح كارانه<br />

*<br />

مركز پزشكي،آموزش و درماني شهيد دكتر لبافي نژاد<br />

اين مركز در شمال تهران خيابان پاسداران بوستان نهم در زميني به مساحت 15000 متر مربع و در<br />

ساختمان جداگانه با زير بناي 37 هزار مترمربع با مالكيت ملكي واقع است.آغاز فعاليت مركز از سال<br />

1360 مي باشد.‏<br />

اين مركز داراي 337 تخت فعال و 11 اتاق عمل به شرح زير مي باشد:‏<br />

عفوني مردان<br />

داخلي مردان<br />

عفوني زنان<br />

داخلي زنان<br />

ارولوژي مردان<br />

ارولوژي زنان<br />

دياليز بزرگسالان<br />

ارولوژي اطفال<br />

دياليز اطفال<br />

پيوند كليه<br />

رتين<br />

سنگ شكن<br />

چشم زنان<br />

چشم مردان<br />

ريكاوري<br />

بخش C.CU<br />

بخش I.C.U<br />

آزمايشگاه،آسيب شناسي،راديولوژي،سونوگرافي،الكتروكارديوگرافي،تست ورزش،اسپيرومتري،طب هسته<br />

اي،برونكوسكوپي،توپوگرافي،آستوگراف و ليزر چشم،آنژيوو اكو چشم،‏ اكو كارديوگرافي،بينايي<br />

سنجي،همودياليز،سنگ شكن كليه و اسكن<br />

كلينك هاي مركز:‏<br />

آموزشي<br />

پزشكي<br />

مدارك پزشكي<br />

مرگ ومير<br />

كنترل عفونت هاي بيمارستاني<br />

پرستاري<br />

اتاق عمل<br />

بهداشت<br />

كتابخانه<br />

ورزش<br />

107


*<br />

بيمارستان طرفه<br />

اين بيمارستان در خيابان بهارستان مقابل سازمان تبليغات اسلامي قار دارد و سابقه خدمات بيمارستان<br />

طرفه به سال 1318 بر ميگردد.در آن سازمان رياست بيمارستان به عهده آقاي دكتر مهدي طرفه بود.‏<br />

از سال 1320 اين بيمارستان بانام ‏«بهداري كل وزارت راه»فعاليت رسمي خود را آغز كرد و از سال<br />

1325 همزمان با تصويب قانون استخدام كشوري و برخورداري كاركنان بهداري از مزاياي قانون رسمي<br />

فعاليت اين بيمارستان چشم گير تر شد.‏<br />

اين بيمارستان در سال 1336 با مساحت 4000 متر مربع رسما افتتاح گرديد و به پاس خدمات آقاي دكتر<br />

طرفه به نام ايشان ناميده شد.‏ اين بيمارستان از تير ماه 1373 تحت پوشش دانشگاه متبوع قرار گرفت.‏<br />

اين بيمارستان تعداد 134 تخت فعال و 2 اتاق عمل به شرح زير دارد:‏<br />

بخش چشم<br />

بخش داخلي<br />

بخش اورژانس<br />

بخش هاي C.C.U<br />

بخش بلوك زايمان<br />

بخش هاي جراحي زنان و مردان<br />

بخش نوزادان<br />

كلينيك هاي بيمارستان:‏<br />

دندانپزشكي،جراحي كليه و مجاري ادرار،جراحي عمومي،زنان و زايمان،اطفال،گوش و حلق و بيني،چشم<br />

پزشكي،پوست،داخلي،قلب و عروق<br />

بخش تشخيصي بيمارستان:‏<br />

فيزيوتراپي،سونوگرافي،اديومتري،اپتومتري،الكتروكارديوگرافي،اندوسكوپي،اديولوژي،راديولوژي،آزمايشگاه<br />

اورژانس<br />

كميته هاي بيمارستان:‏<br />

*<br />

تخت روز،بهداشت،كنترل عفونت،مرگ ومير،اتاق عمل،تغذيه و ترويج شيرمادر،پايش تغذيه<br />

آموزش ‏،مدارك پزشكي،دارو و تجهيزات پزشكي.‏<br />

بيمارستان شهيد آيت ا...اشرفي اصفهاني<br />

اين بيمارستان در سال‎1320‎ در چهارراه مولوي تهران،جنب بازار دباغها«درمانگاه برزن»‏ تاسيس<br />

گرديد.‏ در سال 1353 اين درمانگاه به سازمان شيرو خورشيد وقت واگذار شد و از سال<br />

پوشش وزارت بهداري قرار گرفت.‏ اين درمانگاه از همان زمان با مركز درماني ديگري كه در مجاورت آن<br />

قرار داشت(موقوفه حكيم الملك)‏ ادغام شد و به ‏«بيمارستان مولوي»‏ موسوم گرديد.‏ بالاخره پس از<br />

شهادت آيت ا...‏ اشرفي اصفهاني نام اين بيمارستان به نام ايشان موسوم گرديد.‏<br />

1355 تحت<br />

108


كل بناي ساختمانهاي اين بيمارستان 9637 مترمربع مي باشد كه درزميني به مساحت<br />

استقرار دارد.‏<br />

7905 مترمربع<br />

اين بيمارستان داراي 95 تخت فعال و 4 اتاق عمل به شرح زير مي باشد:‏<br />

بخش اورژانس<br />

بخش مردان<br />

بخش دياليز<br />

بخش زنان<br />

بخش تالاسمي<br />

بخش اطفال<br />

كلينيك:‏<br />

داخلي،ارتوپدي،اطفال،جراحي عمومي،عفوني،گوش و حلق وبيني،چشم پزشكي،دندانپزشكي،پوست،كليه و<br />

مجاري ادرار<br />

بخش هاي تشخيصي:‏<br />

راديولوژي،سونوگرافيري،آزمايشگاه،فيزيوتراپي،اندوسكوپي،الكتروكارديوگرافي،دياليز واورژانس<br />

كميته ها:‏<br />

كنترل عفونت بيمارستاني،مرگ ومير،تخت روز،تغذيه،لنز كاري،دارو و لوازم مصرفي،اداري و مالي،نظارت<br />

بر اجراي طرح كارانه،نظارت و ارزشيابي دروني بيمارستان،اتاق عمل و برنامه ريزي.‏<br />

بيمارستانهاي وابسته شهرستانها<br />

-1<br />

بيمارستان امام خميني"ره"‏ فيروزكوه<br />

اين بيمارستان در شهرستان فيروز كوه در سال 1316 تاسيس گرديد و در حال حاضر داراي<br />

فعال مي باشد.‏<br />

2- بيمارستان سوم شعبان دماوند<br />

اين بيمارستان در شهرستان دماوند ‏(جيلارد)‏ واقع گرديده است و درحال حاضر داراي تخت مي باشد.‏<br />

30 تخت<br />

3- بيمارستان شهيد مفتح<br />

اين بيمارستان قبلا به اداره كل كشاورزي و عمران روستايي شهرستان ورامين تعلق داشت و در حال<br />

حاضر داراي 125 تخت فعال مي باشد.‏<br />

4- بيمارستان زعيم<br />

اين بيمارستان در سال 1349 در شهرستان پاكدشت ورامين با مالكيت وقفي ساخته شده و در حال<br />

حاضر داراي 41 تخت فعال مي باشد.‏<br />

* * *<br />

109


: .١<br />

1. Development of effective <strong>Patient</strong>-Provider Relationships and communication<br />

skills<br />

1 . Silverman, J.Preparing for <strong>Patient</strong>s (PfP) course, Module A - Meeting patients<br />

in primary care; Student Handbook 2004 - 2005 .University of Cambridge.<br />

Available from:<br />

http://www.bio.cam.ac.uk/sbs/facbiol/courseinfo/PfP/PFPAhandbk2004-05.<strong>pdf</strong>.<br />

Oct 2004<br />

1 .. Preparing for <strong>Patient</strong>s (PfP). Module A: Meeting patients in primary care.<br />

2004 – 2005. GP Tutors’ Guide. University of Cambridge<br />

مازنر و بان<br />

درآمدي بر اپيدميولوژي.‏ جانقرباني،‏ محسن.‏ خدمات فرهنگي كرمان.‏ چاپ سوم.‏‎1381‎<br />

1. PATIENT-CENTRED MEDICAL INTERVIEW COMMUNICATION<br />

SKILLS GUIDE available from EEG/commskills/GKTM/2001<br />

1 . Kurtz ,S Laidlaw, T. Makoul ,G. Schnabl, G. Medical Education Initiatives in<br />

Communication Skills Cancer Prevention & Control 3, 1999; 3(1): 37-45.<br />

1 . Beck, RS. Daughtridge, R. Sloane, PD. Physician-<strong>Patient</strong> Communication in<br />

the Primary. Care Office: A Systematic Review. J Am Board Fam Pract<br />

2002;15:25–38.)<br />

1 . Silverman, J. Griffiths, J. Preparing for <strong>Patient</strong>s (PfP), Module B: Meeting<br />

<strong>Patient</strong>s in Hospital; Student Handbook 2004-2005. University of Cambridge.<br />

http://www.bio.cam.ac.uk/sbs/facbiol/courseinfo/PfP/PFPBhandbk.<strong>pdf</strong> . Oct 2004<br />

1 . Communication Skills, available from:<br />

http://www.nottingham.ac.uk/medicalschool/undergraduate/communication_skills.html#semester-1.<br />

Oct 2004<br />

1 . Communication Skills, available from:<br />

http://www.nottingham.ac.uk/medicalschool/undergraduate/communication_skills.html#semester-34.<br />

Oct 2004<br />

1 . Platt FW, Gaspar DL, Coulehan JL, Fox L, Adler AJ, Weston WW, Smith RS,<br />

Stewart M. "Tell Me about Yourself": The <strong>Patient</strong>-Centered Interview. Ann Intern<br />

Med. 2001; 134: 1079-1085.<br />

1 . PPD - Engaging with people: self, patients, colleagues and the community.<br />

Available from:<br />

http://www.hull.ac.uk/engprogress/Prog3Papers/LittlewoodES.<strong>pdf</strong>. Oct 2004<br />

1 . Kurtz,S. Silverman, J. Benson, J Draper, J. Marrying Content and Process in<br />

Clinical Method Teaching: Enhancing the Calgary–Cambridge Guides. Academic<br />

Medicine.2003. 78: 802-809.<br />

1 . Makoul, G. Essential Elements of Communication in Medical Encounters<br />

Academic Medicine .2001. 76: 390-393.<br />

1 . Communication Skills & Cultural Competency. Available from:<br />

http://www.users.cloud9.net/~jgh841/OLCon9/welcome.htm.<br />

1 . Towle, A. Godolphin, W. Framework for teaching and learning informed<br />

shared decision making. BMJ 1999;319:766-771.<br />

1 . Maguire, P. Pitceathly, C. Key communication skills and how to acquire them.<br />

BMJ 2002;325:697-700<br />

110


1 . Silverman, J. Griffiths, J. Preparing for <strong>Patient</strong>s (PfP) course. Module D<br />

Meeting patients at home: continuity of care. Student Handbook 2003 – 2004.<br />

University of Cambridge. Available from:<br />

http://www.bio.cam.ac.uk/sbs/facbiol/courseinfo/PfP/PFPDhandbk.<strong>pdf</strong> . Oct<br />

2004<br />

1 . WHAT ARE LISTENING SKILLS? The University of Alabama. Available<br />

from: http://leadership.ua.edu. Oct 2004<br />

1 . Listening Strategies. Available from: http://www.w3.org/TR/REC-html40 .<br />

Oct 2004<br />

1 . Gordon, T. Listening Skills. Available from: www.laypastorsociety.org. Oct<br />

2004 .<br />

1 . LISTENING SKILLS. Available from:<br />

http://www.northyorks.gov.uk/pps/psych. Oct 2004<br />

1 . Characteristics of good listening. A Resource of: The Office of Greek Life and<br />

The IFC and Panhellenic Councils at The University of Montana. Available from:<br />

www.daneprairie.com.<br />

1 . Listening Skills. Available from:<br />

http://www.d.umn.edu/student/loon/acad/strat/ss_listening.html.<br />

1 . Gill, E. Clinical Communication and Ethics in Healthcare. IPE Year 1.<br />

Student Pack. King's college , London. 2003-2004<br />

111

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!