ﭼﻤﺪﺍﻥ ﺣﺠﺎﺝ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ ﺧﺎﻟﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻏﺎﺕ ﺳﻌﻮﺩﻱ - جام جم

JAM-E-JAM Vol.13 -No.3558.WED\NOV.14.2012روزنامه فرهنگي،‏ اجتماعي صبح ايرانصاحب امتياز:‏ سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايرانمدير مسوول:‏ بيژن مقدمنشاني:‏ خيابان ميرداماد،‏ جنب مسجدالغدير،‏ پلاك 145 قديم 129 جديدتلفن:‏ 22222511اوقات شرعي:‏ اذان ظهر 11/49 غروب آفتاب 16/58 اذان مغرب 17/17 نيمه شب شرعي 23/06 اذان صبح ‏(فردا)‏‎5/14‎ طلوع خورشيد ‏(فردا)‏‎6/40‎چهارشنبه 24 آبان 1391دورنگار تحريريه:‏ 22226252سازمان شهرستان ها:‏ 88245981-2امور مشتركين:‏ 88258840سازمان آگهي ها:‏ 88674286-8شاپا:‏ ISSN1735-3637جام جم آنلاين:‏ www.jamejamonline.irپست الكترونيكي:‏ info@jamejamonline.irچاپ:‏ به صورت همزمان در تهرانو شهرستان هاياصفهان،اهواز،‏ تبريز،‏ ساريو همدان ‏(چاپخانه هاي روزنامه جام جم)‏ساده نيست وقتي كه پيامكي از جايي كه نمي دانيكجاست،‏ براي تو و خيلي هاي ديگر بيايد و تو را و خيلي هايديگر را دعوت كندبه گرفتن ديپلم رسمي آن همبه صورتراحت و ارزان از آموزش و پرورش و خوب نيست كه ما اينپيامك و پيامك هاييبا چنين جمله هاي كوتاهي رابگيريم وببينيم و بعد ساده از كنارش بگذريم.‏ مكث امروز همين جملهسادهاست.‏ جمله اي كه تو را و ما را ترغيب مي كند بهاين كهراحت وارزان ديپلم بگيريم.‏ راحت وارزان،‏ دراين جمله مي تواندآدم را تا خيلي جاهابكشاند.‏ مي تواند تو و ما را به فكر فروبرد.‏ فكركنيم بهاين كه چرا و چگونه مي توان راحت و بي دردسر ديپلمگرفت.‏ چرا و چگونه بايد راحت و بي دردسر دانشگاهي شد ومدرك ليسانس و فوق ليسانس و دكتري گرفت.‏ فكر كنيم بهاين كهاين ديپلم ها واين مدرك هاي آسانبه كدام درد علم،‏دانش،‏ سواد،‏ پيشرفت و توسعه مي خورد.‏ مگر يادمان رفته كهدرس خواندن و علم آموزي،اساس پيشرفت و توسعه و حركتبراي رسيدن به آينده هايي باافق هاي روشناست.‏ مگر يادمانرفتهبايدبراي آدم حسابي شدن وباسواد شدن و عالم شدندود چراغ خورد و نابرده رنج گنج ميسر نمي شود.‏ ديپلم گرفتن ودانشگاه رفتن و دكتر و مهندس شدن فقط يك مدرك نيست.‏اماانگار ما يادمان رفته و شايد هم خودمان را به خواب زده ايم ونظرسنجيامروز تيم ملي كشورمان مقابل ازبكستان براي صعودبه جام جهاني بازي مي كند.‏ شما نتيجه اين بازي را چگونهپيش بيني مي كنيد.‏‎1‎ برد ايران‎2‎ برد ازبكستان‎3‎ مساويعدد گزينه موردنظر خود رابه شماره 300011220پيامك كنيد.‏ديدار ا ولمكثنكتهروزانه هاحاشيه خبرطرح:‏ بهرام حميدي/‏ جام جمچهرهخبرپلكي احساسخاطرات،‏ چوب هاي خيسي است كه با آتش زندگينه مي سوزد و نه خاكستر مي شود.‏rafie@jamejamonline.irرنگ آسمان300011220بازي ابر و باد و باراناين روزها پاييز با بارش هاي زيبا و دلچسبش و با كاهشدما،‏ حسابي خودنمايي مي كند.‏ بازيابر و باد و باران نيزهمچنان ادامه دارد.‏از امروز در شرق نيز بارش ها گسترش بيشتري دارد.‏همچنين در بيشتر مناطق كشور بارش هاادامه خواهد داشت.‏البتهازبعدازظهرامروزناپايداري هااز سمت غرب كشور كاهشمي يابد.‏ همچنينبا مهيا شدن شرايط،بار ديگربارش ها درنوارشمالي افزايش خواهد يافت.‏ انتظار داريم فردا نيز بارش ها درنيمه شمالي و شرق كشورادامه يابد.‏ همچنين كاهش دما طيروزهاي آينده نيزادامه خواهد داشت.‏پيام هاي دروني توصيه هاي انديشكده‏«پروژه امنيت آمريكايي»‏ادامه از صفحه اولواگر چه مدعيترويج دموكراسي وارزش هايناشيازآناست ‏(كهالبتهنمونه هاي فراواننقضبراي آن مي توانارائه كرد)اما در صحنهمديريت كلان جهانبهاينارزش هااعتقادندارد واقتدارگرايانه رفتارمي كند.نكته ديگراين كه،اين پيشنهادازاين موضوع پردهبرمي داردكه رهبري آمريكا در جهان بطور جدي به چالش كشيده شده و ثباتخود رااز دست دادهاست.‏ پيشنهاد سومانديشكده ‏«پروژهامنيتآمريكايي»‏ به حاكماناين كشور،‏ هماهنگي كلام و عمل برايالگوشدن در جهاناست.‏ سال هاست كه رفتار دوگانه و منافقانه دولتمردانآمريكاياآنچه درادبياتامروز ‏«استانداردهاي دوگانه»‏ خوانده مي شودحتيبر كندذهن ها آشكار شدهاست:‏شعار حقوق بشراز سوي دولتي كه زندان هايابوغريب وگوانتانامواش در كنار شنود همگاني و بازداشت هاي بدون مجوزقضايي دربرابر چشم مردم جهان خودنمايي مي كند ياادعايدموكراسي در حالي كه ديكتاتورترين حكومت هاي جهانبهپشتوانه آمريكا بر سر كار آمده يا به حكمراني خودادامه مي دهندو همچنين موضوع هسته اي و تلاش گسترده براي جلوگيرياز دستيابي ايران حتي به فناوري صلح آميز هسته اي و حمايتاز رژيم هاي مسلح به بمب اتمي چون رژيم صهيونيستي و ده هانمونه ديگر.اين توصيه بيانگر رسوايي بيشاز حد حكمرانانآمريكا در تناقضات گفتاري و رفتارياست.‏ ‏«آمريكابايد درجهت درك فرهنگ هاي گوناگون ملل مختلف گامبردارد،‏درغير اين صورت وجهه خود را بيش از پيش نزد ساير ملل جهاناز دست خواهد داد».‏ اين چهارمين پيشنهاد انديشكده ‏«پروژهامنيت آمريكايي»‏ به دولت جديداين كشوراست كه پسازانتخابات رياست جمهوري،‏ زماماين كشور را در دست مي گيرد.‏اين توصيه نيز چند نكته را برملا مي سازد:‏ نخستاين كه آمريكادر حال حاضراعتناييبه فرهنگ هاي ملل ديگرندارد و هر ميزانبتواند آنها را زير پاي فرهنگ و ارزش هاي آمريكايي له مي كند.‏ديگر آن كهاين رفتار آمريكا موجب خسارت هاي جدي به وجههو حيثيت آمريكا شدهاست.‏ سوم،اهميت مقوله فرهنگبرايهمه جوامع و تأثير بي اعتنايي به آن در وجهه مهاجمان فرهنگياست وبالاخرهاين كه،اين توصيهبه دولتمردان آمريكا يكتوصيهابزارياستبراي تحققاهداف آمريكانهازباب محترمشمردن واقعي فرهنگ هاي ديگر.‏ نكته اي كه در توضيحاتارائه شدهاز سويانديشكده ‏«پروژهامنيت آمريكايي»‏ در ذيلهمين پيشنهاد،‏ مي شود مشاهده كردايناست كه ‏«ايالاتمتحده بايد در جهت درك بهتر جوامع و فرهنگ كشورهايديگر گام بردارد تااز آن طريق بهتر بتواند در جهت حل مشكلاتحركت كند و بهبهترين شكل ممكن بهاهدافاستراتژيكآمريكا دست يابد».‏ جالباين كه دراينجا نيز رفتار منافقانهآمريكايينمي تواند خويشتنداري كند و خود را رسوا مي سازد.‏براي آنها فرهنگ ملل ديگر واقعاًاهميتي ندارد ولي براي تحققاهداف آمريكا بايد به صورت صوري محترم شمرده شود.‏آنچه دراين تحليل آمدهاست،‏ فقط گوشه اياز مشكلاتآمريكا را آشكار مي سازد كه به نوعي در حيطه ‏«ديپلماسيعمومي»است واگر قرار باشد همه مشكلات آمريكا مورد توجهقرار گيرد،‏ فهرستاين توصيه ها طولاني خواهد بود.‏داستان يك پيامكصولت فروتنجام جمفكر مي كنيم چه آدم هاي زرنگي هستيم كه راحت وارزان ديپلممي دهيم و ديپلم مي گيريم.‏ و چه راحت همه ماابتداي نامماندكتر و مهندساضافه مي شود.‏ كاش يادمان بيايد كه دانشواقعي و تخصص واقعي راحت وارزان به دست نمي آيد.‏ كاشيادمان بيايد كه زمان هايي دور و نزديك،‏ دست هاي زمخت وپينه بسته بود كه كار و تلاش و زحمت كشيدن را معنا مي كرد.‏دست هاي زمخت و پينهبسته را مي توانبه مغزهاي كاركشتهو كاركرده هم تعميم داد.‏ روزگاري كه در تاريخ ما ثبتاست وما هنوز كه هنوزاستبا آن پز مي دهيم درس خواندن وباسوادشدن همت مي خواست و آدم هايباهمتبودند كه شدند رازيوابن سينا و علامهاميني و پروفسور حسابي واينشتين و هزارانآدم ديگري كه دنيا و ما را بهاينجا رساندند.‏ حالا خيلي ظلماست،‏ بي معرفتياست چشممان دنبال گرفتن ديپلم هايراحت باشد.‏ بي معرفتي است در قبال پول و خيلي راحت وبي دغدغه به مردم پيامك بزنيم و بگوييم راحت وارزان ديپلممي دهيم.‏ بي معرفتياست كه برويم و راحت،‏ مدرك باسوادشدنبگيرم.بعدبنشينيم كنار همين مدرك هايبادآورده وبناليمكه چرا ما عقب مانده ايم.‏ چرا ما تخصصنداريم و ده ها چرايديگر كه جوابش سواد واقعي مي خواهد ونه ديپلم ها وليسانس هاو فوق ليسانس ها و دكترا هاي راحت وارزان.‏مريم يوشي زاده/‏ گروه جامعهتيك تيك،‏ چك چك چك،‏ يعني«سلام چطوري؟»،‏تيك تيك،‏ تاك تاك،‏ چك چك يعني ‏«خوبم.‏ تو خوبي؟»‏تيك تيك تيك....‏ تيك تيك تيك يعني ‏«شنيدي كه آقاي...‏با خانم...‏ دعوا كرده اند؟»‏ تيك تاك چك چك يعني ‏«نه!‏ ئه!‏چرا؟»‏ تيك تيك چك چك يعني ‏«حالا مي گم برات....»‏به نظرتاناين پرسش و پاسخ ها كجا ممكناست رد وبدل شود؟ دو تا پيرزن كه دم غروبي يك مشت سبزي راروي سفره اي نقلي ريخته اند و جلوي در خانه شان در كوچه ايباريك،‏ كنار هم نشسته اند و پاكش مي كنند؟ يك زوج كهكنار هم در صف تاكسيايستاده اند و تصميم گرفته اندبي حوصلگي شان را با حرف هاي خاله زنكي،‏ گز كنند؟پس آن صداي تيك تيك تاك تاك چك چك چيست؟صداي تخمه شكستن؟ يعني آن دو تا پيرزن با دست هايگلي همان طور كه مشغول سبزي پاك كردن هستند گاهيهم تخمه اي مي شكنند؟ شايد هم صداي موسيقي خودروييباشد كه آن زوج جوان،‏ كنارش در صف ايستاده اند؟نه!‏ همه حدس هايتاناشتباه بود.اين گفت وگواصلا رودر رو نيست.‏ گپ و گفت دو كارمنداست كه دراداره اي دولتيروبه روي همنشسته اند وبه صفحهنمايشگر رايانه هايشاناشرف باقري/‏ جام جماز طرف مدرسه دخترم،‏ برگه اي ميان دفترش گذاشته اندكه بايد آن راامضا كنم و بهاين وسيله رضايت دهم،‏ دراردويتفريحي يكروزه اي شركت كند.‏ كودكم با شوقي بي تمامبرايم تعريف مي كند كه قرار است همراه همكلاسي ها ومعلم مهربانش به پارك...‏ بروند.‏به مدرسه تلفن مي زنم و مي گويم هربار كه اسم اردومي آيد،‏ ناخواسته دلهره مي گيرم و به مدير مدرسه پيشنهادمي كنم،‏ به جاي تفريح در فضاي باز و بوستان،‏ بچه ها را بهنزديك ترين سينما يا تماشاخانه شهر ببرند و به اين وسيلهمخاطره احتمالي را كمتر كنند.‏مدير مدرسه مي گويد:‏ اردوهاي تفريحي،‏ كودكان رابا راه و رسم زيستن در اجتماع آشنا مي كند و خستگي وفرسايش حضور در محيط كوچك و سربسته مدرسه را از تنو جانشان دور مي سازد.‏ديگر آن كه نفس كشيدن و بازي در محيط آزاد و سربازبراي بچه ها بسيار خوشايند و دلپذيراست.‏ مدير مدرسهدرست مي گويد،اما من حريف دغدغه هايم نمي شومو كودكاني رابه خاطر مي آورم كه با شوق ، راهي چنيناردوهايي شدند و حادثه خبرشان نكرده بود.‏سعي مي كنم ذهن فرزندم را از اردو دور كنم؛ مي گويمبه جاي اردوي مدرسه،‏ به هركجا كه دوست داشته باشدمي برمش و هرچه بخواهد برايش مي خرم،اما كلاه سرشنمي رود واردوي مدرسه را به همه برنامه هاي پيشنهاديمن ترجيح مي دهد.‏باالتماس و گريهاصرار دارد با دوستان و معلمش همراهشود.‏ با وجود علاقه او و اهميت و تاثيرقابل توجه برنامه هايدلهره مادرانهخيره شده اند و گاهيلبخندي مي زنند يااخمي مي كنند ياسري تكان مي دهند؛ طوري كهانگار مشغول كاري بسيارمهم هستند.‏ آن تيك تيك و تاك تاك و چك چك هم صدايصفحه كليدهايياست كه با پول بيت المال خريده شدهاست تاجملاتي روي صفحهنمايشگر رايانه ها تبديل شود؛ رايانه هاييكه آنها همبا پولبيت المال خريداري شده وبهاين ترتيبتفريحي بر زندگي كودكان و با توجه به اتفاقات جبران ناپذيرو تلخي كه در چنين برنامه هايي حادث شده،امضاي برگهمورد نظر براي من و ديگر والدين با هراس و ترديديعذاب آور همراه است.‏كودكانبه دليل فرصتي كهبرايبازي و شادي دركنار همكلاسي هايشان پيدا مي كنند،‏ براي حضور در اينبرنامه ها اشتياق بسياري از خود نشان مي دهند و ازطرفي،‏ضرورت برنامه ريزي براي چنين اجتماعات كودكانه اياز سوي كارشناسان و آگاهان توصيه شدهاست.از سويديگر زندگي پرمشغله و گرفتاري روزمره كمتر بهاوليامجال مي دهد براي كودكانشان يا حتي خودشان برنامهجمعي اينچنيني ترتيب دهند و اين فرصت كه از طرفمدارس دراختيار كودكان قرار مي گيرد،البته غنيمتاست،‏اما مساله اينجاست كه تا زماني كه بچه ها راهي اردو شوندو به آغوشخانواده بازگردند،‏ والدين لحظه اي آرام و قرارنخواهند داشت؛ نتيجه آن كه اجراي چنين برنامه هايي،‏ بههراس فراگيراولياي كودكان ونيزاولياي مدارس دامنمي زند كه با دلهره برنامه ريزي مي كنند و با دلهره برنامهرا اجرا مي كنند.‏رضايت نامه و برگه بيمه راامضا مي كنم و هزينهاندكآن را مي پردازم تا پاره تنم به سلامت برود والبته به سلامتبازگردد و او را از پله هاي اتوبوس بالا مي گذارم.‏خوباست آنها كه مي توانند و بايد،‏ تداركي ببينند كهاين هراساز جان والدين واين مخاطرهاز جان كودكاندور شود ولحظه هاي شيرين و خاطره انگيز كودكي،‏به دليل اهمال و مسئوليت ناپذيري آنها كه مقصرانحوادث بوده اند،‏ به مصيبت يا خاطره اي اندوهبار تبديلنشود.‏روزهاي تلخ ترافيك تهران - كرج از ياد مي رود؟زيبا اسماعيلي / گروه اقتصادامروزه ساخت آزادراه و بزرگراه در تمام دنيا يكياز مهم ترين شاخص هاي توسعه است كه با اهدافصرفه جويي در مصرف سوخت،‏ جلوگيريازاتلاف وقت،‏كاهش طول مسير وايجادامنيت وارتقاي سلامت در ترددشكل مي گيرد.‏بهره برداري از فاز نخست ادامه بزرگراه شهيد همت بهموازاتبزرگراه تهران كرجنيزبا هميناهداف صورتگرفتهاست.‏ جاده اي كه روزگاري در عهد قاجار با عبورازميان كرج براي جابه جايي كاروان ها به سمت تهران ساختهشدامروز پرترددترين و مهم ترين محور مواصلاتي كشور بهشمار مي رود،‏ به گونه اي كه ديگر بايد ظرفيت آزادراه تهران كرج را تمام شده دانست و همين مشكل،‏ فكرادامه بزرگراههمت به سمت تهران را به ذهن مسئولان انداخت.‏هر چند بهره برداري از اين مسير با تاخيري هفت ماههمواجه بود اما گامي مهم در توسعه حمل و نقل محسوبمي شود.‏ بزرگراه تهران كرج از زماناحداث بااتصال بهسواحل درياي خزر ‏(چالوس)‏ و همچنين احداث جاده هايغرب كشور ‏(قزوين همدان تبريز،‏ زنجان،‏ كردستان و...) به يك گلوگاه مهم ارتباطي تبديل شد.‏ توسعه يافتن اينجادهمهم،احداث كارخانجات و تاسيسات صنعتي فراوان درحد فاصل مسير تهران تا كرج و قزوين،‏ شكوفايي و گسترشمنطقه شمال و غرب را به دنبال داشت.‏اما در سال هاياخير با گسترشاستفادهازاين مسير وهجوم وسايل نقليه سبك به آن،‏ مسير تهران كرج ديگرجذابيت گذشته را ندارد و چيزي كه اكنون از حركت در اينمسير در ذهن باقي مي ماند،‏ ترافيك خسته كننده اي استكه گاه در اين مسير 40 كيلومتري تا چند ساعت به طولمي انجامد.‏ اكنون با بهره برداري از فاز نخست ادامه بزرگراهشهيد همت به طول پنج كيلومتر بايد شاهدايجاد چهرهجديدي دراين مسير بود كه شايد بتواند خاطره تلخ ترافيكآزاردهنده در مسير تهران كرج را از ذهن بيرون كند.‏از سوي ديگر لازم است در بزرگراه جديد،‏ حاشيه سبزيايجاد شود و بااحداث بوستان و درختكاري در طولاين مسيرآن را به بخش ديگري از نماد گردشگري طبيعي تبديل كردتا با گسترش جمعيت و تردد خودروها،‏ بهره مندي از هوايسالم با وجود درختان و بوستان هاي جديد امكان پذير شود.‏تيك تاك چكاوقات دو كارمندي را پر كند كه هر دواز بيت المال حقوقمي گيرند و به همين خاطراست كه اين دونفر مشغول تر ازآن هستند كه فرصت كنند كارارباب رجوع ها راانجام دهند ودر عوض آنها،‏ هر روزاطلاعات زيادي را درباره نوع پوشش ومسائل خصوصي ديگران،‏ عادات روزمره وبرنامه هايشانبرايآينده،‏ به زبان تيك تاك چكي،‏ با يكديگر رد و بدل مي كنند.‏امين حيايي،‏ مردي براي تمام فصولاحسان رحيم زاده/‏ گروه راديو و تلويزيونامين حيايي يكي از كليدي ترين نقش هاي سريال ‏«كلاهپهلوي»‏ را بازي مي كند.‏ كريم سورچي با رفت وآمدهايمستمرشبه فرمانداري يكياز تضادهاي پيشبرنده درامقصه را آشكار مي كند.اونماينده شهروندان ساده دل منطقه اياست كهاتفاقات ‏«كلاه پهلوي»‏ در آن رخ مي دهد.‏ كريمفردي كم توقع،‏ فقير و بي سواداست كه پذيرش ظلم و ستمطبقه حاكمبرايش عادت شدهاست.براي همين وقتيبه دستصمصام فلك مي شود،‏ فقط از شدت درد تركه فرياد مي كشدواصلا برايش سوالايجاد نمي شود كه چرا بايد چنين درديرا تحمل كند.‏ تا اينجاي كار اطرافيان كريم نيز چنين رويه ايرا در پيش گرفته اند.‏ مثل آن فردي كه در آن سكانس نزدترازاينخودتانرا بيشتر صمصاممي و رودوبهاومي گويد:‏ آقا هوعصبانينكنيد.‏خسته ووان عنوان ف فردي ررديكه ب كهبه ههحقوق مم ب هه كريمبه هه مواجههعياشآگاهنيستبامقاماتعالي رتبهشهراتفاقاتاجتماعي اشآگاهنيستبا يرارقممي ميان زند.دراينميانبرخيچونبلانژبااوبه جالبي ارتباطيانسانيمي و رسندوبرخيچونصمصاماورابهاين طيكهپايشراازگليمشدرازتركرده،سرزنشمي كنند.‏ خاطر پايش رااز گليمش درازتر ينحياييبابازيدرنقشكريمقراراستسيرتحولاتامين در رريوباطنييكظاهري انسان را در آن دورهبدهد.‏ نشانتاريخيهايي كه از گريمعكسخصيتدرقسمت هاياين شخصيت منتشر ررشدهنشانپاياني س رريال سريالهدكهاوبتدريجازيككريمعاميمي دهد افزودن ژن هاي ‏«آرامش»‏ به سلول هاي مغزيبيش فعال،‏ توانست به طور كامل و براي نخستين بارموش هاي مبتلا به صرع را درمان كند.‏به گزارش مهر،‏ محققان انگليسي معتقدند راهبرد آنهامي تواند به بيماراني كمك كند كه نمي توانند بااستفادهازدارو حملات صرع خود را كنترل كنند.‏در اين بررسي از يك ويروس براي وارد كردن ژن هايجديد به تعداد اندكي از نورون ها استفاده شد.‏حدود 50 ميليون نفر در سراسر دنيا به صرع مبتلا هستند.‏بااين حال دارو فقط براي 30 درصداز بيماران موثراست.‏شيوه هاي جايگزين شامل جراحياست كه در آن بخشيازمغز برداشته يا يك محركالكتريكي در مغز كاشته مي شود.‏مغز با ارتباطات الكتريكي تك نورون ها با يكديگر زنده استو پيام هاي جديد را به هم منتقل مي كنند.‏بااين حالاگر گروهيازنورون ها هيجاني شوندمي توانند كل سيستم را به بحران بيندازند و موجب بروزحملات صرع شوند.‏ محققان دانشگاه كالجلندن دو شيوهرا براي دستكاري رفتار تك سلول هاي درون مغز به منظورپيشگيري از بروز حملات ارائه كرده اند.‏افزودن ژن هاي آرامش به مغزخوب نيست،‏ نه؟ اما حقيقت خيلي از اداره هاي ما هميناست و حالا كساني كه نمي توانند به بهانه يك مشت سبزييا سر رفتن حوصله شان حرف هاي خاله زنكي بزننداز وصلشدن رايانه هايشان به فضاي مجازي و چت كردن،‏ براي اينكاراستفاده مي كنند و يكيازابزارهاي قوي رسانه اي را كه دركشورهاي توسعه يافتهبا هدفبهره وريبيشتر و صرفه جوييدر وقتبرايانتقالاطلاعات،‏ دراختيار كارمندان قرار مي گيردبه بازيچه اي براي حرف هاي بي ارزش و پشت سراين همكارو آن مدير حرف زدن تبديل مي كنند كه حاصلشان يك مشتدانسته هاي پوچ و فراموش شدنياست.‏به نظرتان چاره چيست؟ محدوديت دسترسي به فضايمجازي در اداره ها،‏ محدوديت دسترسي به چت،‏ بررسيفعاليت هاي كارمندان در فضاي مجازي و توبيخ كساني كهوقتشان را دراداره ها به چت كردن مي گذرانند؟ نه!‏ هيچ كدامازاين روش ها كارساز نيست.‏ متخلف ها براي هر كدامازاينمحدوديت ها راه فراري پيدا مي كنند مگراين كه ‏«او»‏ رابيداركنند تا هرگاه مي خواهند وقتشان را دراداره بيهوده بگذرانند،‏دستبگذارد روي شانه شان وبگويد ‏«نمي خواهي حقوقت حلالشود؟»‏ مي پرسيداو كيست كهاگر بيدار شود معجزه مي كند؟ بهزبان چتي مي شود تيك تاك كه به زبان ما يعني ‏«وجدان».‏و فقير به فردي با ظاهرياعياني و پرزرق و برق بدل مي شود.‏مهيننويدي،‏ طراح چهرهپردازياين سريال چندي پيش خبرداده بود كهامين حيايي دراين سريال با هفت گريم متفاوتظاهر مي شود و بااين حساب بايد منتظر بمانيم و ببينيم چهرهبازيگر محبوب سينما وتلويزيونايران دستخوش چهتغييراتيمي شود.كمتر بازيگرياست كه بهاندازهامين حيايي حضوردر نقش هاي متنوع را تجربه كرده باشد.‏ وقتي ناماين بازيگرمي آيد پيش از همه تصوير كارهاي كمدي اش در ذهن نقشمي بندد.‏ ولي نبايداز ياد برد كهاو در فيلم هاي جدياجتماعيو ديني مثل بيداري روياها،شب،‏ تكيه بر باد،‏ دست هاي آلودهو...‏ حضور موفقي داشتهاست.‏جوان سرخوش فيلم هاياخراجي ها،كما،‏ مهمان مامان ودايرهزنگيهروقتدرقابدوربينظاهرشدهديگرشخصيت هارابهشادبودنواميدواريتشويقكردها است.‏ اورا و اگر ررچهنقشيكدز دزد خردهدرفيلم«كما»‏ارابازيمي كندوليتاآخرينلحظ آخرينلحظه پايپا رفيق تحصيلكرده اش ‏(با بازي محمدرضاتدواوراتافرودگاهه همراهي ايستد واو تا گلزار)مي كند.جالباستبدانيدكهدرفيل فيلم قرمزمي‏(فريدونجيراني)ابتداقراربو بود امينابتدا حيايي ييبه ج جايمح محمدرضافروتنايفاگر ننايفاگرنقش ناصر باشد،‏ دد،‏ يعني نقشملكفردي كه در مرز عشقجنون گام برمي داشت.‏واين نن حضور مي توانست ديگري رري رابرايسرنوشت تتامينحياييرقمبزند.‏در هر دو روشاز ويروس هايياستفاده مي كنند كه بهمغز تزريق مي شود تا بخش هاي ريزي از DNA را به كدژنتيكي فقط چند صد نورون اضافه كنند.‏ يك شيوه،‏ سطحطبيعي بازداري سلول هاي مغزي را به منظور آرام سازي آنهاافزايش داد.اين درمان نوعي ژن درمانياست.اروپا نخستينژن درماني را در ماه جاري ‏(نوامبر)‏ 2012 تائيد كرد.‏پساز دو هفته ژن درماني،‏ تعداد حملات صرعبه طورقابل توجهي كاهش يافت و موش ها طي يك ماه درمانشدند.‏ دكتر رابرت ويك،‏ يكي از دانش پژوهان اين مطالعهمي گويداين نخستين باراست كه يك ژن درماني برايتوقف كامل حملات صرع مورد استفاده قرار گرفته است.‏در روش دوم،‏ محققان ژني رااز جلبك گرفتند كهمي توان آن را با نور كنترل كرد.‏ پس از درمان،‏ عملكردنورون ها تغيير نكرد،البته تا زماني كه نوراز طريق يكليزركاشته شده به آنها تابيد.‏اين نور مانعازاختلال در عملكرد نورون ها و در نتيجهمانع حمله صرع مي شود.‏ محققان مي گويند اين شيوهمي تواند مشابه ديفيبريلاتور قلب كار كند كه در سينه برايكنترل ضربان نامنظم قلب كاشته مي شود.‏رضا رفيعبزن در روبايد كه سپر باشد؟...‏وفاي به عهد و پيمان،از نان شب هم واجب تراست.‏ آدمبدقول،‏ بتدريج حرف هايش از درجه اعتبار ساقط مي شود وخلق االله چنان كهبايد،‏ وقعيبه آننمي نهند.براي هميناستكه شاعر به ضرس قاطع و بلكه هم شديدتر فرموده است:‏‏«عهد نابستن از آن به كه ببندي و نپايي».‏دليل بدقولي،‏ هرچه كه مي خواهد باشد،‏ باشد.‏ حتي طرفممكناستاز خوبان واخيار باشد،اما با چند فقره بدقولي،‏چنان آبرويي از جمال و كمال خوبان ببرد كه در طول تاريخبشريت همچين چو بيندازند كه:‏ ايهاالناس!...‏ هزار وعدهخوبان يكي وفا نكند.‏ حالا بيا درستش كن!‏فلذاست كه در عرف واخلاق و در فرهنگ فولكلورايرانيجماعت مي گويند كه:«مرد هست و قولش».‏ مرد دراينجا فقطجنس مذكر را در بر نمي گيرد بلكه زنان را نيز شامل مي شود.‏مرد دراينجاناظربه هردو جنس موجوداست.‏ عين كلمه‏«ناس»‏ درادبيات عرب،‏ يا ‏«رجل سياسي»‏ درادبيات سياسي.‏از اين رو،‏ مرد و زن بايد كه خوش قول باشند.‏از دگرسو،‏ بدقولي و بدعهدي،‏ دولت و ملت هم ندارد،‏ بلكهبر هماثرات متقابل هم دارند.‏ دولتاگر خوش قول باشد،‏ برآحاد ملت،اثر مثبت و مفيد و آموزنده دارد.‏ مثلا در همين قضيهواريز يارانه ها اگر دولت همچنان كه لطف مي كند و به قولخودش عمل مي كند و پول ملت را ماهانه به حساب خود آنهاواريز مي كند؛اگرلطف كند و هر ماه در روز مشخص و معلومياين كار رابكند،‏ خباين خوش قولي دقيق و منظم،به ملت همدرس دقت وانضباط مي دهد.‏ سختي كار دولتمردان هميناست كه گاهي ممكن است يك كاري از يكي از آحاد ملت بهچشم نيايد،امااز دولت سريع السير به چشم مي آيد.‏ بدجورهمبه چشم مي آيد.‏ بس كه چشم اندازش خوب است.‏يك نمونه خوش قولي:‏ باري؛ وفاي به عهد و پيمان آن قدرخوب و قشنگاست كهيكياز جرايديوميه،‏ چند روزپيش،‏ خبريبهاين مضمون نوشته بود كه گويا يك شركت خودروسازي كه هيچ كس نخواست نامش فاش شود به دليل آن كه موعدتحويل خودروهايش به خريداران فرا رسيده بودهاست؛ در يكاقدامابتكاري قابل توجه مبتكران عالم،‏ خودروهاي خود رابدونسپر عقب و جلوبه مشتريان تحويل داده واز آنها خواسته كه سپرجلو و عقب آن رااز بازار آزاد خريداري كنند.‏توجيهات منطقي:‏ شايدبراي پاره ايافراد كه تاكنونماشينبي سپر تحويل نگرفته اند و معتقدند كهاين چنينچيزي خدا هم نيافريده،‏ جاي تعجب باشد و الان مشغولتعجب كردن باشند؛امااين دستهاز عزيزان دقت ندارند كهاولا تقيد به موعد و زمان تحويل و عمل به آناز سوي شركتنام نبرده،‏ جاياحسنت گفتن دارد؛ در ثاني هر چيزي كه آنهانديده اند كه دليل بر عدم وجود آن چيز نيست.‏ ما در سوابقامرتحقيق كرديم ديديم كه آن سپر لازم النصب براي خودروهافقط درخصوص ماشين پيكان خدابيامرز مصداق داشتهاست.‏در مورد ساير مدل ها خيلي صادق نيست.‏ جناب سعدي در آنغزل معروف ‏«وقتي دل سودايي مي رفت به بستان ها...»‏ بهقصد خريد خودرو؛ در يك جايي بعداز آن كه مي گويد:‏ ‏«هركونظري داردبا يار كمانابرو»،‏ خيلي ظريفبه موضوع سپر وبايد نبايدهاي كاربردي آناشاره مي كند و مي فرمايد:‏ ‏«بايد كهسپر باشد پيش همه پيكان ها»؛ يعني فقط براي پيكان بايد كهسپر باشد؛ تازه آن هم نه براي عقب كه:‏ پيش همه پيكان ها.‏منافع و محاسن:‏ ما ضمناستقبال شديداللحناز توليدو فروش هرگونه خودروي بدون سپر،‏ معتقديم كهاين كارمنافع بي شماري دارد؛ از جمله:‏‎1‎ آموزشاخلاق:‏ به ملت مي آموزد كه خوش قولي چقدراهميت دارد و به آنها ياد مي دهد كه ايشان نيز به هر قيمتيشده،‏ به عهد خود وفا كنند.‏ بخصوص به قيمت روز!‏‎2‎ ايجاد تنوع:‏ با اين كارها،‏ واگذاري خودروها دچار تنوعشديد مي شود.‏ تا به حال هرچه كه ملت تحويل گرفتند،‏ با سپربودهاست.‏ حالا شماببينيدنوعبي سپر آن چه هيجان و تعليقيدر مخاطبايجاد مي كند.‏ محصولات شركت هاي خودروسازهم متنوع مي شود.‏پيشنهاد مي كنم كه خودروهايي را هم بدون دنده عقب يابدون بوق يا بدون پدال يا بدون...‏ هرچه كه صلاح مي دانند،‏تحويل خريداران دهند.‏ مگر سابق براينها ما ماشينمشتي ممدلي را نداشتيم؟ چقدر جالب بود و دلنشين.‏ هنوزكه هنوز است،‏ شهره خاص و عام است.‏‎3‎ سهيم كردن مردم:‏ درگير كردن مردم در تكميلخودرو،‏ هم آحاد ملت را در چرخه مستقيم توليد سهيم مي كند،‏هم كهبه سلايق متنوع آنهااحترام مي گذارد و موجببازگذاشتن دست خريداران در پردازش و آرايش خودرويشانمطابقبا آخرين ورژن سلايق آنها مي شود.‏ خيال مي كنيدشركت هاي سهامي عام چطوري شكل گرفتند؟...‏ خب گاهيهمين طوري!‏پيشنهاد فله اي:احترام به سلايق ملت و تقويت قدرتانتخاب آنهابهاندازه اي خوباست كه پيشنهاد مي كنماز حالاشركت هاي خودروسازي،‏ كل قطعات خودرو رابه صورتفله اي داخل كارتن بريزند و تحويل مشتري دهند.‏ مشتريخودش سر فرصت،‏ هر طور كه ميلش كشيد،‏ مي تواند آنهارا سرهم بندي كند.‏ مگر مهران مديري در سريال قشنگ‏«شب هاي برره»‏ همين كار را نكرد؟ قطعات تفنگ هايبازشده را فله اي ريخت داخل گوني و داد دست سربازهايش وگفت:‏ برويد خودتان سرهمش كنيد!‏ ‏(البته ناگفته نماند كه دراين كار وابتكار،‏ بهترين مدلي كه خوباز آب درآمد،‏ تفنگيبود كه كاركرد سماور زغالي هم داشت و حرف نداشت!)‏