10.01.2015 Views

! ﮐﺎر ان ﻋ ﻪ ﺮﻣﺎ ﻮ ﻢ - Ketab Farsi

! ﮐﺎر ان ﻋ ﻪ ﺮﻣﺎ ﻮ ﻢ - Ketab Farsi

! ﮐﺎر ان ﻋ ﻪ ﺮﻣﺎ ﻮ ﻢ - Ketab Farsi

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

را به دست آوريد.‏ کل صدر و ذيل حرف اين جماعت در ھمين عبارات<br />

خالصه می شود و اين چيزی است که امروز ھمه محافل اين طيف را از<br />

توده ای»‏ و دوم خردادی گرفته تا مدعيان دشمنی دو آتشه با دوم خرداد و<br />

توده ای ھا!!‏ يکجا با ھم پيوند زده،‏ ھمصدا نموده و در مقابل رويکرد ضد<br />

سرمايه داری درون جنبش کارگری ايران متحد ساخته است.‏ ھمه اين ھا<br />

بدانند يا ندانند برای توده ھای کارگر نسخه مستأصل ماندن،‏ تداوم<br />

فروماندگی،‏ در سرگردانی غوطه خوردن،‏ برای ھميشه مقھور و ضعيف و<br />

زبون ماندن می پيچند.‏ ھمه به کارگران توصيه می کنند که بايد در پيچ و خم<br />

وضعيت مرگبار موجود پيچ خورد و از طريق توسل به قانون سرمايه يا<br />

وارد ساختن فشار بر روی ھمين قانون،‏ از طريق ساختن دکه ھای قانونی<br />

سنديکا يا تحميل ھمين دکه ھای چانه زنی سنديکائی بر قانون،‏ معضالت سر<br />

به فلک کشيده معيشتی و اجتماعی خود را حل کرد.!!‏ تمامی اين ھا ھر<br />

گفتگوی ضد سرمايه داری در ميان توده ھای کارگر،‏ ھر تالش برای<br />

سازمانيابی ضد سرمايه داری کارگران و ھر رد پای رويکرد ضد سرمايه<br />

داری و برای لغو کار مزدی را آماج دشمنی قرار می دھند.‏ ھمه اين ھا بسيار<br />

فريبکارانه و مزورانه بر روی اين حقيقت روشن پرده می اندازند که طبقه<br />

کارگر ايران يک قرن است اين راھھا را رفته است،‏ تمامی اين کارھا را<br />

کرده است،‏ به ھمه اين تالش ھا دست زده است،‏ در دوره ھائی سنديکاسازی<br />

نموده است،‏ سنديکاھائی ھم ساخته است.‏ در طول ھمين چندسال نيز چند<br />

سنديکا بر پای داشته است،‏ اما در تمامی اين دوران و در اين اواخر بيش از<br />

سابق ھر روزش ھزار بار از روز قبل بدتر شده است،‏ تنھا خاصيت<br />

سنديکاسازی برای او اين بوده است که رئيس سنديکا با صدای بلند به سرمايه<br />

داران و دولت آن ھا بشارت داده است که سنديکا بر پاشد و ديگر کارگران<br />

اعتصاب نخواھند کرد!!!‏ بخش قابل توجھی از اين طيف صد البته که مدام از<br />

درون برج عاج فرقه ھای خود به کارگران ھشدار می دھند و می گويند<br />

حواستان جمع ما باشد،‏ به محض مساعد شدن شرائط ما را به جای حاکمان<br />

فعلی بر مسند قدرت سرمايه بنشانيد.‏ ما سرمايه داری را به شکل ديگری<br />

برنامه ريزی خواھيم کرد،‏ نام آن را نيز تغيير خواھيم داد و ھمه چيز بر وفق<br />

مراد خواھد شد و معلوم است که بر وفق مراد آنان خواھد شد.‏ اين ھا ماحصل<br />

واقعی نسخه پيچی و توصيه بافی اين جماعت است.‏ اين ھمان راه حلی است<br />

که خود سرمايه و نظام بردگی مزدی از تمامی منافذ حياتش ترشح نموده و<br />

در فضای زندگی و فکر و چاره يابی کارگران پخش می کند.‏ اين ھا ھمان<br />

چيزی را به مغز کارگران القاء می کنند که نظام سرمايه داری از آغاز تا<br />

امروز القاء کرده است.‏<br />

»<br />

راه حل دوم،‏ راه حل رويکرد ضد سرمايه داری درون جنبش کارگری است.‏<br />

بنياد حرف و راھکار و چاره جوئی اين رويکرد اعمال قدرت متحد و<br />

شورائی کارگری عليه سرمايه است.‏ ما ھميشه و ھمه جا تأکيد کرده ايم که<br />

قدرت طبقه سرمايه دار و دولت سرمايه داری را فقط با قدرت متحد و<br />

شورائی توده ھای طبقه خود می توانيم به عقب رانيم و در ھم بشکنيم.‏<br />

شالوده واقعی کالم در اين جا بر عکس آنچه جماعت باال می گويند اين است<br />

که ما توده ھای کارگر قدرت بسيار عظيم،‏ تعيين کننده و تغيير دھنده ای<br />

ھستيم،‏ ما می توانيم شرائط موجود را از بيخ و بن عوض کنيم.‏ اين قدرت در<br />

طبقه ما و جنبش ما وجود دارد.‏ معضل اساسی اين است که بايد آن را به کار<br />

گيريم و بکارگيری اين قدرت نيز راه و رسم و برنامه عملی خود را دارد.‏<br />

رويکرد ضد سرمايه داری ھمه تمرکز تالش خود را بر پيش کشيدن<br />

راھکارھا،‏ تعيين حوزھا و شيوه ھای عملی تحقق اين ھدف يعنی اعمال<br />

قدرت متحد شورائی توده ھای کارگر عليه سرمايه قرار می دھد.‏ در اينجا و<br />

در قلمرو حرف ھا،‏ راه حل ھا و چاره گری ھای اين رويکرد ھمه تأکيدات<br />

بر اين است که از طريق مبارزه قانونی،‏ سنديکاسازی و توسل به نھادھای<br />

دولتی نمی توان ھيچ گرھی از کوه مشکالت را باز کرد.‏ با اعتصاب در<br />

درون کارخانه ھائی که سرمايه داران خود در حال تعطيل آن ھا و انتقال<br />

سرمايه ھايشان به حوزه ھای پرسودتر ھستند به ھيچ خواسته ای نمی توان<br />

ر کهھ ما ی ای ا جاد ل کاری<br />

جامه عمل پوشيد.‏ صرف مبارزه،‏ اعتصاب و اعتراض ھر چند ھم وسيع<br />

برای رسيدن به مطالبات لزوماً‏ کفاف نمی دھد.‏ ما بايد به شيرازه حيات<br />

سرمايه حمله کنيم،‏ بايد سرمايه داران و دولت آن ھا را در موقعيتی قرار<br />

دھيم که مجبور به قبول مطالبات ما شوند و برای اين کار به دنيائی تدارک و<br />

آمادگی و بسترسازی و جمع و جور کردن امکانات احتياج داريم.‏ رويکرد<br />

ضد سرمايه داری ھمه جا توضيح داده است که در شرائط موجود جامعه<br />

ايران،‏ ما توده ھای طبقه کارگر مجبوريم دو محور اساسی را بستر واقعی<br />

کارزار متحد و شورائی روز خويش عليه سرمايه داری سازيم.‏ اين دو محور<br />

ھمان گونه که به کرات تشريح شده است عبارتند از:‏<br />

اول:‏ تصرف کليه کارخانه ھای در حال تعطيل،‏ جلوگيری از انتقال سرمايه<br />

ھای آن ھا،‏ به دست گرفتن برنامه ريزی کار و توليد و اداره امور اين<br />

کارخانه ھا توسط شوراھای ضد سرمايه داری متشکل از ھمه آحاد توده<br />

ھای کارگر<br />

دوم:‏ سازمان دھی اعتصابات ھر چه گسترده تر و فراگيرتر در واحدھای<br />

صنعتی و در ھمه مراکز کار و توليدی که در شرف تعطيل نيستند و پيداست<br />

که در اين گذر صنايع مھم استراتژيک و مراکز کليدی کار و توليد در صدر<br />

اولويت ھا قرار می گيرند.‏<br />

مادام که مبارزات جاری ما بر روی اين دو محور حساس فرا نچرخد نمی<br />

توانيم به حصول ھيچ سطحی از انتظارات و مطالبات خويش اميدوار بمانيم و<br />

اگر ھم به طور مثال دستمزدھای معوقه چند ماه را دريافت داريم بازھم بايد<br />

منتظر تعويق حقوق خود در چند ماه بعد باشيم.‏ اگر چنين نکنيم قادر به<br />

جلوگيری از بيکارسازی ھا نخواھيم شد و ھيچ تضمينی برای ادامه اشتعال<br />

نخواھيم داشت.‏ تنھا از طريق انجام اين کارھا در سطحی ھر چه سراسری تر<br />

و گسترده تر است که به عنوان يک قدرت تعيين کننده در محاسبات سرمايه<br />

داران و دولت آن ھا به حساب خواھيم آمد و آنان مجبور خواھند شد که به<br />

خواست ھای ما گردن نھند.‏<br />

تا اين جا سخن از محورھا و حوزه ھای درست تمرکز مبارزات بود،‏ اما اين<br />

ھا ھنوز فقط حرف است و واجد ھيچ ارزش مھم زمينی نيست.‏ تا اين جا فقط<br />

در حرف مرز خود را با سنديکاسازی و قانونگرائی و توسل به دولت سرمايه<br />

داری جدا کرده ايم.‏ ما به عنوان يک طبقه برای اينکه قدرت خود را عليه<br />

سرمايه داران و سرمايه وارد ميدان سازيم بايد مبارزات مان به اين محورھا<br />

و حوزه ھا منتقل گردد،‏ اما انجام اين کار نيازمند گسترده ترين تدارکات،‏<br />

برنامه ريزی ھا،‏ فداکاری ھا،‏ به راه افتادن ھا،‏ فکر کردن ھا،‏ چاره انديشی<br />

ھا،‏ ارتباط گيری ھا،‏ سازمان يابی ھا و دست و پنجه نرم کردن با مشکل ھا<br />

است.‏ ما توده ھای کارگر بايد توان پرداختن به ھمه اين امور را در خود زنده<br />

کنيم،‏ بايد قبول کنيم که اين توانائی در جنبش ما موجود است و می توانيم آن<br />

را به کار گيريم،‏ بايد به راه افتيم.‏ کارگر کفش به جای آن که در پشت سر<br />

کارفرمای خويش به راه افتد و ھمراه او پا به باغ سپھساالر بگذارد!!‏ بايد به<br />

سراغ ھمزنجيران خويش در ھمه کفاشی ھا،‏ ھمه نساجی ھا،‏ ھمه لباس دوزی<br />

ھا،‏ به سراغ کارگر آب و برق و اتوبوس رانی،‏ حمل و نقل بيابانی،‏ کارگر<br />

نفت و ذوب آھن،‏ معلم و پرستار و روزنامه نگار،‏ کارگر الستيک و نيشکر و<br />

قند و اتوموبيل سازی و کارگران ھر کجای ديگر برود.‏ ما بايد درب آلونک<br />

ھای ھمديگر را بکوبيم،‏ ھمديگر را پيدا کنيم،‏ دردھايمان را با ھم نجوا و<br />

نجواھايمان را ھر چه دستجمعی تر فرياد زنيم،‏ ما دردھای مشترک و يکسانی<br />

داريم.‏ ھمگی زير فشار استثمار سرمايه در حال نابودی ھستيم،‏ ھمگی توسط<br />

سرمايه سرکوب می شويم و در خطر حمام خون دولت سرمايه داری قرار<br />

داريم.‏ ھمگی گرسنه ايم،‏ تھديد به بيکاری می گرديم يا اصالً‏ بيکاريم،‏<br />

دستمزدھای ما پرداخت نگرديده است.‏ ھزاران دردھای مشترک ديگر داريم<br />

و ھر کدام اين دردھا زنجير محکمی است که ما را در درون خود به ھم می<br />

بافد.‏ شايد شماری از آحاد توده ھای ما اين دردھا را کمتر احساس کنند يا<br />

فشار دردھا بر روی آنان کمتر باشد.‏ گفتگوھا بايد احساس نازل اين عده را<br />

٣<br />

سال اول شمارهٔ‏<br />

جمعه<br />

١٨ بھمن ١٣٨٧<br />

٤١

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!