ïºïº¸ï»¦ ﻧﻮïºï»ïº¯ï¯¼ ï®ïºï»§ï»®ï»¥ ï»ïº®ï»«ï»¨ï®ï¯½ ïºï»³ïº®ïºï»§ï»´ïºï»¥
ïºïº¸ï»¦ ﻧﻮïºï»ïº¯ï¯¼ ï®ïºï»§ï»®ï»¥ ï»ïº®ï»«ï»¨ï®ï¯½ ïºï»³ïº®ïºï»§ï»´ïºï»¥
ïºïº¸ï»¦ ﻧﻮïºï»ïº¯ï¯¼ ï®ïºï»§ï»®ï»¥ ï»ïº®ï»«ï»¨ï®ï¯½ ïºï»³ïº®ïºï»§ï»´ïºï»¥
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
هزار و یک شب،<br />
نماینده ادبیات شرق<br />
خلاصه شده از بخش فارسی بی بی سی<br />
هيچ کتابی به اندازه "هزار و يک شب" معرف مشرق زمين نيست، و شايد هيچ کتابی به اندازه<br />
هزار و يک شب يادگار و يادآور مشرق زمين نباشد.<br />
کتابی که در آن قصه ها و افسانه های قديم کشورهايی چون ايران، هند و سرزمين های عربی<br />
گردآمده و به قول بورخس، بدل به يک گنجينه ادبی فرامليتی شده است. کتابی که گرداگرد<br />
جهان گشته و از هر جا نشانی به خود گرفته و بر هر جا نشانی از خود بر جای گذاشته و<br />
ادبيات جهان را از خود متاثر ساخته است.<br />
بورخس همه آثارش را مديون هزار و يک شب می دانست و تاثير آن بر بسياری از نويسندگان<br />
معروف جهان از جمله کسانی چون جويس انکار ناپذير است. اهميت کتاب بيش از آن است<br />
که در اين مقدمه مختصر بتوان به آن پرداخت.<br />
علی اصغر حکمت، وزير معارف دوره رضاشاه و اولين رييس دانشگاه تهران به عنوان يکی از<br />
پژوهشگرانی که درباره هزارو يک شب تحقيق کرده بود و مقدمه معروف خود را بر نخستين<br />
چاپ سربی کتاب نوشت، هزار و يک شب را نماينده ادبيات شرق می داند و می نويسد که<br />
اين کتاب بهترين تصوير را از زندگی مردم شام (سوريه) و ايران و عراق و مصر و جزيره العرب<br />
به دست می دهد. "کتابی که در دو هزار سال قبل به وجود آمده و از لطائف آداب ملل قديمه<br />
شرق مانند هندوستان و ايران و عرب و ترک امتزاج يافته، در مدنيه های بزرگ مانند تمدن<br />
ساسانيان و اسلام و خلفای عباسی و فاطمی و اعقاب آنان نسلا بعد نسل دست به دست رفته<br />
است، علی التحقيق از ادبيات آن ملل بهترين نماينده خواهد بود".<br />
به گفته حکمت اين کتاب پيش از دوره هخامنشی در هند به وجود آمده و قبل از حمله<br />
اسکندر به فارسی (پهلوی) ترجمه شده و در قرن سوم هجری زمانی که بغداد مرکز علم و<br />
ادب بود از پهلوی به عربی برگردانده شده است.<br />
اما اروپايی ها در قرن شانزدهم ميلادی، زمانی که هزار و يک شب به دست آنتوان گالان به<br />
فرانسه درآمد و در سال ١٧٠٤ ميلادی منتشر شد، با آن آشنايی يافتند. به همين مناسبت<br />
در سال ٢٠٠٤ که سيصدمين سال ترجمه کتاب به زبان های اروپايی بود، به همت يونسکو،<br />
جشن و همايشی در فرانسه و آلمان برگزار شد که در آن بسياری کشورهای عربی و بسی از<br />
کشورهای دور افتاده جهان چون يوگسلاوی که هزار و يک شب از طريق ترجمه به آنجاها<br />
رسيده نماينده داشتند، اما از ايران کسی را به اين جشن فرا نخوانده بودند.<br />
پروفسور مارزلف مدير اين جشن که خود از ايرانشناسان به شمار می رود، در يک مصاحبه با<br />
خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا در ٢٥ آذر ماه ٨٤ در پاسخ اين سوال که چرا از ايرانيان<br />
کسی به اين همايش دعوت نشده بود (در واقع چرا به سهم ايرانيان در کتاب هزار و يک شب<br />
بی اعتنايی شده) گفت بين ايرانيان کسی را پيدا نکرده که بر زبان انگليسی مسلط باشد و به<br />
همين دليل کسی را دعوت نکرده است!<br />
حکمت برای اصل و نسب هندی کتاب دو دليل می آورد. يکی از آنها قصه های تو در تو<br />
(حکايت در حکايت) است که در ادبيات هند سابقه دارد و ايرانيان نيز به گفته علامه قزوينی<br />
با اين شيوه آشنايی داشتند.<br />
دليل ديگر وجود داستان های مشابه داستان های هزار و يک شب در ادبيات قديم هند است:<br />
"چنانکه در کتاب قديم هندی موسوم به کاثا ساريت ساگرا" سرگذشتی از خيانت زنان دو<br />
شاهزاده و سفر يکی از آنها حکايت می کند که با زمينه اساسی قصه الف ليله که عبارت از<br />
خيانت زنان شهريار و شاه زمان است کاملا نظير و شبيه می باشد".<br />
هم او دليل آنکه کتاب پيش از اسکندر به فارسی درآمده به مروج الذهب مسعودی متوفی<br />
به سال ٣٤٦ ه.ق و الفهرست ابن نديم متوفی به سال ٣٨٥ ه. ق مراجعه می دهد و سپس با<br />
اشارتی به مشابهت هزار و يک شب با کتاب استر تورات استدلال می کند که هر دو کتاب<br />
در يک زمان و پيش از حمله اسکندر نوشته شده اند و از يک سرچشمه آب خورده و هويت<br />
واحدی دارند.<br />
به هر صورت "هزار و يک شب" نامی است که از زمان ترجمه طسوجی در دوره قاجار در<br />
ايران شهرت يافته و نام قديم آن "هزار افسان" بوده است. پيداست که در سفرها و رفت و آمد<br />
مردمان و تجار و بحريان و ديگران به سرزمين های گوناگون مشرق زمين، قصه های هزار<br />
افسان تا چه اندازه دگرگونی پذيرفته و از اصل خود دور شده است. اصل پهلوی کتاب ظاهرا<br />
از زمانی که به عربی ترجمه شده از ميان رفته است ولی مسجل است که در زمان مسعودی<br />
نويسنده مروج الذهب و ابن نديم نويسنده الفهرست اصل فارسی کتاب وجود داشته است.<br />
نسخه کنونی فارسی توسط عبدالطيف طسوجی تبريزی در زمان محمد شاه و پسرش<br />
ناصرالدين شاه به فارسی در آمده و به چاپ سنگی رسيده است. جالب است که چاپ کتاب<br />
تا زمان انقلاب اسلامی دست کم به همان سياقی که چاپ کلاله خاور درآمده بود، مشکلی<br />
نداشت اما پس از انقلاب چاپ اين کتاب با مسائلی مواجه شد. چنانکه اولريش مارزلف آلمانی<br />
که در اين سالها موضوع هزار و يک شب را دنبال کرده است می نويسد:" در اين سالها يکی<br />
دو چاپ جديد با حذف قسمت های به قول سانسورچيان مساله دار منتشر شده که زياد مورد<br />
استقبال قرار نگرفته است ولی نسخه های قديمی و کامل طسوجی را گهگاه به صورت غير<br />
قانونی چاپ افست کرده و پخش می کنند".<br />
۲۴ شماره ۱۰۷ بهمن - اسفند ۱۳۸۵