ﻧï»ïºª ﻣïºØ±ï®ïº´ï¯¿ïº´ï»¢ درïºïºØ±Û ﻧï»ïº®ï¯¾ï®¥ رÙاﻧï®ïºÙÛ
ﻧï»ïºª ﻣïºØ±ï®ïº´ï¯¿ïº´ï»¢ درïºïºØ±Û ﻧï»ïº®ï¯¾ï®¥ رÙاﻧï®ïºÙÛ
ﻧï»ïºª ﻣïºØ±ï®ïº´ï¯¿ïº´ï»¢ درïºïºØ±Û ﻧï»ïº®ï¯¾ï®¥ رÙاﻧï®ïºÙÛ
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
کھ او نمی خواھد شام بدھد زیرا دوستش با خوردن غذا چاق<br />
خواھد شد و بھ این ترتیب ممکن است شوھر او را شیفتۀ<br />
خود سازد. ولی تعبیر رؤیا ادامھ پیدا می کند زیرا ماھی<br />
دودی کھ مطلوب دوست او می باشد و ساندویچ خاویار کھ<br />
ظاھرا جزء آرزومندی خود اوست با یک دیگر در رابطھ<br />
بوده و بدیل یک دیگرند، با دیدن چنین رؤیایی کھ نمی تواند<br />
تحقق بپذیرد، او خود را بھ جای دوستش قرار می دھد، کھ<br />
نمی خواھد خود او چاق شود، ولی از ھمین رو از تمنّای<br />
خودش چشم پوشی نموده و این دوست را از صحنۀ رؤیا<br />
حذف می کند<br />
سرانجام، در سومین مرحلھ فروید تنھا بھ آن اشارۀ<br />
مختصری دارد ولی متعاقبا توسط لکان بھ شکل مشخص<br />
تری مطرح می شود، موضوع تحقق آرزومندی است کھ<br />
مشخصا بھ فقدان ارضاء مربوط می شود ، بھ این معنا کھ<br />
آرزومندی او در عدم تحقق آرزومندی اوست. تمنّایی کھ<br />
جزء مطلوب آن فقدان ارضاء است. فروید ناگفتھ نمی گذارد<br />
کھ مرد قصاب از نظر جنسی ھمسرش را ارضاء می کند.<br />
حال ببینیم چگونھ لکان این موضوع را توضیح می دھد :<br />
.<br />
44<br />
:<br />
:<br />
-<br />
-<br />
»<br />
او نمی خواھد نیازھای واقعی اش ارضاء شود.....بھ<br />
ھمین علت در پاسخ بھ این پرسش کھ ھمسر قصاب چھ می<br />
خواھد؟ می توانیم بگوئیم خاویار. ولی چنین پاسخی قانع<br />
کننده نیست، بھ این علت کھ او خاویار ھم نمی<br />
خواھد.»(58 (<br />
بنابراین، روشن است کھ تعابیر داستان رؤیاھا نمی تواند مثل<br />
اعمال سھوی در زندگی روزمره ساده و تک بعدی<br />
باشد، و بر این اساس تفاوت بین روش روانکاوی کھ بھ کار<br />
علمی در زبان تکیھ دارد با نظریات عامیانھ و ساده لوحانھ و<br />
بھ عنوان مثال با تحلیل ھایی کھ خارج از چھار چوب<br />
روانکاوی(60) رایج می باشد قابل تفکیک می گردد. یعنی<br />
تحلیل ھایی کھ بھ شکل تک بعدی تنھا روی یک مفھوم<br />
متوقف شده و از کثرت مفاھیم قطع نظر می کند، و علاوه<br />
بر این اعتماد قلبی(15) را نیز ندیده می گیرد، یعنی رابطۀ<br />
پر اھمیتی کھ معمولا بین روانکاو و فرد تحلیل شونده ایجاد<br />
می گردد و تکیھ گاه سیر تحولی زبان بوده کھ از طریق آن<br />
روانکاوی تحقق می پذیرد. بھ صرف این کھ ما چتر را بھ<br />
(59)