dokhtari dar nime rah - ketab farsi
dokhtari dar nime rah - ketab farsi
dokhtari dar nime rah - ketab farsi
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
٢٢ژنده خانهکارم با گذشته ام تمام شد و حال نقشه اي که براي آینده داشته ام به گذشتهپیوند زدم. احساس خوبی دارم ، به اتاقم وارد میشوم ، روي تخت مینشینم ،چمدانم را درآغوش میکشم و تیغ جراحی را که از داروخانه خریده ام بیرونمی آورم و رگی را میزنم که سالها قبل باید میبریدمش.خون بیرون میزند. ملحفه دارد قرمز میشود. دراز میکشم.آه ، یادم آمد عاشق چهرنگی بودم ، همیشه عاشق رنگ قرمز بودم. انگار حافظه ام دوباره دارد تقویتمیشود. شنیده بودم که زدن رگ درد ندارددارم..اما کیف هم دارد. احساس خوبیبالاخره سوراخی اضافی براي تخلیه پیدا کرده ام و به اندازه تمامروزهایی که مسدود بودم امروز خالی میشوم . حس بدي ندارم . سبک شده ام.زمین دارد میچرخد ، نه من دارم میچرخم ، زمین ایستاده است و من خودم رامیبینم که در واحد زمان که بسیار هم پهناور است میدوم.انگار سوار آکروجتشده باشی. دارم میچرخم . شهر بازي در اتاقم است؟ من جنده ام ؟ نه حسمیکنم زنده ام. دارم وقتم را استفاده میکنم. دوباره دستان مادرم دور کمرم حلقهشده است و در کوهستانی سرسبز روي چمن ها دراز کشیده ایم و چشمانم کهسنگین است حس خوبی به من میدهد. تا الآن دیگر باید مرده باشم و صاحبژنده خانه و جنده هاي دیگر بالاي سرم ایستاده باشند. نمیدانمرها نمیکند و از دستانم بجاي خون شیر بز جاري شدهفاعلم و دیگر ژنده خانه را نمیبینم...مادرم کمرم رابدجوري زندگی راپایان