You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
داندریاچهيِ ارومیهبا توجه به اسناد و شواهد، تردیدي نیست که دریاچهيِ ارومیه همچون بسیاري ازپدیدههايِ زیست محیطیِ کشور قربانیِ حکومت جمهوري اسلامی گردیده است. نقش و تاثیرِسیاستها و برنامههايِ حکومت در بحرانِ به وجود آمده و گسترشِ آن، غیرِ قابل انکار است.جداي از تخریب و نابوديِ محیط زیست براي انباشت سرمایه و دستیابی به سود بیشتر (کهناشی از ماهیت نظام سرمایه داري است)، با توجه به شواهد، چنین به نظر میرسد حکومتجمهوري اسلامی ایران، آگاهانه و به عمد شرایطی را فراهم نموده است که به بحرانِ دریاچهيِارومیه و خشکیدهگی بخشهاي وسیعی از آن انجامیده است. ابعاد بحران ساخته شده بسیاروسیع است و عوارض و آسیبهايِ ناشی از آن نیز بسیار گسترده و شدید میباشد.به باورِ من برايِ رفعِ مشکلات دریاچهيِ ارومیه بایستی همهيِ جوانبِ امر را سنجید واقدامات منطقی و درستی را انجام داد. با توجه به شدت بحرانی که دامنگیرِ دریاچهيِ ارومیهشده است، نجات و بازگرداندنِ آن به شرایط طبیعیِ خود (چنانچه میسر باشد که امیدوارمچنین گردد)، در کوتاه مدت امکانپذیر نیست. برايِ نجات دریاچهيِ ارومیه راهکارهايِ مختلفیپیشنهاد گردیده است اما از یک نکته نباید غفلت کرد و آن نقش و تاثیرِ شدید، غیرِ قابلِ انکارو آشکارِ جادهيِ میانگذرِ دریاچه در ایجاد وضعیت بحرانیِ موجود است که بایستی چارهاياساسی براي آن اندیشید، زیرا سایرِ اقدامات احتمالی برايِ نجات دریاچه را تحت تاثیر قرارخواهد داد و همواره مانعی در رسیدنِ دریاچه به شرایط مطلوب خواهد بود.از پیشنهادهایی که برايِ نجات دریاچهيِ ارومیه ارایه میگردد، راهکارهایی میباید انتخابو اجرایی گردد که منافعِ ملی در آن لحاظ شده باشد و شرایط بخشهايِ مختلف و نیازهايِ هربخش را در نظر بگیرد. هر گونه حرکت و اقدامِ غیرمنطقی و شتابزده میتواند مشکلی بهمشکلات موجود اضافه نماید. از جمله تغییرِ الگويِ کشت در بخشِ کشاورزي که برخی عنواننموده کاري نیست که بدونِ برنامه، به آسانی و در زمانی کوتاه امکانپذیر باشد. تردیدينیست که افزایشِ سطحِ کشت، چه در زیر بخشِ زراعت و چه در زیربخشِ باغبانی، بیبرنامه وبدونِ لحاظ نمودنِ کلیهيِ عوامل و شرایط و از جمله چهگونهگیِ دسترسی به منابعِ آبی وتامینِ آبِ مطمئن (به ویژه در درازمدت) صورت گرفته است. در نتیجه فشارِ بیش از حدي برمنابعِ آب و خاك منطقه وارد آمده است که به تحلیلرفتن و تخریبِ منابعِ مزبور انجامیده است.در ادامهيِ این نوشته، آمارهایی را ارایه مینمایم که بهرهبرداريِ بیش از ظرفیت و استفادهيِسوء از منابع را، به ویژه در دههيِ نخست پس از انقلابِ 1357، نشان میدهد.ضمن آنکه تغییر در شیوههاي کشتوکار (چه براي نجات دریاچه و چه برايِ ارتقايِبهرهوري) ضروري است، در عینِ حال نباید از نظر دور داشت که دربخشِ کشاورزي در منطقهيِمورد بحث، افراد زیادي به فعالیتهايِ کشاورزي اشتغال دارند و خانوارهايِ وابسته از این طریقامرارِ معاش مینمایند و زندهگیِ آنان به درآمدشان از فعالیتهايِ کشاورزي وابسته است. برابرِ146 | U r m i y a L a k e