17.06.2019 Views

NimaTimes#16-June 2019L

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

سینما<br />

گزارش شدهاست<br />

مادر که مجردی خانم مژگان،‏ با گفتگو نوشتند<br />

روزنامهها اولینبار برای وقتی جم:‏ جام روزنامه به<br />

که نمیکرد هم را فکرش مژگان شد،‏ آسان فرزندخواندگی آرزوی<br />

یک مثل شدن مادر بشود!‏ مادر که برسد،‏ دیرینهاش آرزوی و<br />

میرفت هرجا مژگان بود،‏ دلش ته که همیشگی آرزوی یک دور،‏ صدایش<br />

مادر که بچهای بود؛ او با بچه یک رویای میکرد هرکاری کرده<br />

مراکزبهزیستیباز و شیرخوارگاهها رابه پایاو که عالقهای بزند.‏ بود،بینبچههایبیسرپرست.‏<br />

نوزادان<br />

حامی هست،‏ و بود بچهها این حامی سال ۱۱ مژگان سالها<br />

این تمام در اما نشده.‏ نصیبشان مادر مهر که کودکانی و وا به آنها از یکی سرپرستی که نمیکرد را فکرش هیچوقت بازهم سرپرستیاش<br />

امکان و بود مجرد زن یک مژگان چون چرا؟ برسد.‏ مادر<br />

از سال دو حاال اما نداشت؛ وجود فرزندخواندگی قوانین طبق با<br />

که است افرادی از یکی حاال محمدی مژگان میگذرد.‏ او شدن که<br />

ماجرایی شدهاست؛ کودک صاحب فرزندخواندگی،‏ قانون تسهیل خالیازلطفنیست.‏<br />

شنیدنش یعنی<br />

بوده؛ حامی شود،‏ مادر اینکه از قبل مدتها مژگان بهزیستی<br />

شیرخوارگاههای در روز سه هفتهای داوطلبانه بهصورت کی همچنان اینکه بر عالوه حاال او میکرده.‏ رسیدگی بچهها به میگذرد<br />

زمانی از سال دو حاال هست.‏ هم مادر است،‏ داوطلب حامی را<br />

نوشین او وقتی از شده،‏ شروع مژگان زندگی شیرین قسمت که طعم<br />

که بهاری میکند؛ صدا بهار را نوشین او پذیرفته.‏ فرزندی به کرده.‏<br />

قبل از متفاوتتر را زن این زندگی روزهای تلخ<br />

جدایی یک زن<br />

تلخاست؛ خاطرهای خیلیها برای مشترک زندگی در جدایی خطبکشند؛<br />

قبلی مشترک خاطرات تمام روی و مردبایدبنشینند و این<br />

تلخی هم مژگان ببرند.‏ یادشان از را نگاهها و عکسها و حرفها طالق<br />

از بعد ناخوش حال از خالصی برای و کرده تجربه را جدایی بچهها<br />

دنیای به پا روزها،‏ آن مشترک خاطرههای کردن فراموش و دوستم<br />

وقتیبا ‏»برایاولینبار میگوید:‏ دربارهاش که گذاشته.اتفاقی شدم.‏<br />

آشنا آنجا با میکردیم عبور شیرخوارگاهها از یکی در جلوی از روزهای<br />

فقط اوایل شدم.‏ کشیده شیرخوارگاه سمت به ناخودآگاه سرمیزدم.‏<br />

شیرخوارگاه میگرفتندبه تولد کهبرایبچهها پنجشنبه انرژی<br />

و زمان توانستم آنجا مسؤوالن اعتماد جلب با کمکم اما کارش<br />

حامی،‏ یک بهعنوان مژگان بگذارم.‏ بچهها این برای بیشتری ورود<br />

هنگام نوزادان که جایی میکند،‏ شروع قرنطینه قسمت از را دوران<br />

گذراندن از ‏»بعد بگذرانند:‏ آنجا در را مدتی باید آسایشگاه به در<br />

روز سه که شد موافقت اداری مراحل یکسری انجام و آزمایشی چهار<br />

شد روز سه بعداین باشم،‏ داشته حضور شیرخوارگاه در هفته کهبعضی<br />

شکلی کردمبه پیدا وابستگی آنها کمکمبه وبیشتر،‏ روز میکردم<br />

کار دلم بودم.«برای بچهها کنار شب ۹ تا صبح از روزها خانم<br />

را خستهنمیشوید.«این میکنید،‏ کار دلتان ‏»وقتیبرای که<br />

میپرسیم او از وقتی میگوید،‏ ما سوال جواب در محمدی حتی<br />

شاید که بچههایی برای میکرد مجاب را شما انگیزهای چه برای<br />

بگذارید؟ وقت و زمان همه این نشوند،‏ شما لطف این متوجه یا<br />

گذاشت برایش قیمتی نمیتوان که است حسی مادری حس او میگوید:‏<br />

که است دلیل همین به شاید داشت،‏ را جبرانش انتظار قبل<br />

از شیرینتر برایم دنیا داشتم،‏ حضور شیرخوارگاه در ‏»وقتی دلشان<br />

برای شیرخوارگاه در خیلیها که من،‏ فقط نه البته میشد،‏ ار آنها سرنوشت دست که معصومی بچههای با و میکردند کار رسید<br />

جایی به کار کمکم میگذراندند.‏ وقت بود،‏ کشانده اینجا به و<br />

آرام مرا شیرخوارگاه محیط در بودن اندازه به چیزی هیچ که آنجا<br />

در بودن با را غصههایم و غم همه من نمیکرد.‏ خوشحال فراموشمیکردم.«‏<br />

آشناییبابهار<br />

اولین مجرد<br />

دختران به کودکان واگذاری برای قانونی اینکه از قبل همین<br />

در را زندگیاش تازه امید محمدی مژگان شود،‏ وضع همانجا<br />

مژگان کوچک،‏ خیلی نوزاد یک میکند؛ پیدا شیرخوارگاه کودکان<br />

و نوزادان شیرخوارگاه ‏»در میزند؛ گره نوزاد این به را دلش دوست<br />

را آنها همه من میکنند،‏ زندگی مختلفی شرایط با زیادی حامی<br />

میتوانستم که جایی تا و میکردم محبت آنها به و داشتم روزه<br />

سه دیدم،‏ اولینبار برای را بهار که زمانی اما بودم.‏ هم مالیشان جای<br />

بودند،‏ تراشیده سرم تزریق برای را سرش سمت یک بود،‏ استحمام<br />

از بعد نداشت.‏ خوبی حال و بود پایش روی سوختگی در<br />

طوری گرفتم،‏ آغوشم در اولینبار برای را او وقتی دادن،‏ شیر و نمیتوانمازاین<br />

هیچوقت من کردم حس که گرفت آرام من آغوش تمام<br />

بهار که است سال ۱۱ االن شد.‏ هم همین و بشوم جدا بچه شده.«‏<br />

زندگیام بودنش<br />

خاص خاطر به بهار انتخاب همان<br />

از که همانهایی از اجتماعی!‏ و برو دل تو زیبا،‏ کودک یک داوطلب<br />

که خانوادههایی از خیلی برای مینشینند.‏ دل به اول نگاه مشترکاست،اینکه<br />

رویای یک هستند،این فرزندخوانده پذیرفتن باشد.‏<br />

کامل نظر هر میشوداز نصیبشان که کودکی سمت<br />

به بیشتر معموال هم قانون کار و ساز آرزو،‏ این کنار در خالف<br />

کرد سعی مژگان اما میرود،‏ پیش سالم بچههای واگذاری خاص<br />

کودک یک مادر میخواست دلش او برود،‏ پیش رویه این دختران<br />

برای فرزندخواندگی قانون اعالم از ‏»بعد میگوید:‏ او باشد.‏ قبول<br />

فرزندخواندگی به و ببرم خانه به را بهار گرفتم تصمیم مجرد،‏ میتوانست<br />

طرفه دو رابطه این و بودیم شده وابسته هم به ما کنم.‏ این<br />

روال بسازد.«‏ برایمان بهتری لحظات و کند کمک ما دوی هر به درابتدابهزیستیبهخاطرابتالیبهاربه<br />

راحتنبود،‏ فرزندخواندگی پافشاریهای<br />

باالخره اما نمیداد،‏ رضایت اتفاق این به داون،‏ سندرم افتاد.‏<br />

اتفاق این و داد جواب مژگان نیست<br />

ترحم روی از فرزندخواندگی بیشتر<br />

میکند،‏ قبول را کودکی سرپرستی زوج یک ‏»وقتی آنها<br />

دل به واقعا اتفاق این و میدهند انجام را کار این دل بهخاطر نیازمند<br />

امکانات،‏ و پول از بیشتر پرورشگاه بچههای چون دارد.‏ ربط جور<br />

همه وگرنه پدرومادر محبت جنس محبتیاز هستند،‏ محبت دسترسشاناست.«‏<br />

در پرورشگاه در امکاناتی محبت،قیمتندارد<br />

باشید!‏<br />

داشته خوبی مالی وضع باید داشتن،‏ فرزندخوانده برای است.‏<br />

فرزندخواندگی درباره خانوادهها از خیلی ذهنیت شاید این کی باید اینکه ‏»در میگوید:‏ ما به دربارهاش مژگان که ذهنیتی اما<br />

نیست،‏ شکی باشد داشته شده تضمین و خوب آینده کودک خوبباشد!‏<br />

خیلی خانوادهباید یک مالی وضع که همنیست اینطور واخالقیاین<br />

عاطفی مسائل مهماست،‏ خیلی که چیزی واقعا چون خانوادهاست.«‏<br />

کهبخواهد<br />

شخصی هر شده،‏ تعیین دربهزیستی که قانونی طبق را<br />

یکسوماموالش داشتهباشد،باید فرزندخوانده عنوان رابه کودکی بخش<br />

این با چطور میپرسیم محمدی خانم از وقتی بزند.‏ او نام به قسمت<br />

راحتترین ‏»اتفاقا میگوید:‏ جواب در آمدهاید؟ کنار ماجرا از میدانم.‏<br />

شده حساب و بجا بسیار را قانون این من است.‏ همین کار برای<br />

تضمینی باید واقعا و ندارند عادیای شرایط بچهها این چون محبت<br />

خانواده یک مالی،‏ قضیه این جدای باشد.‏ وجود آیندهشان محبت<br />

این من نظر از که میکند کودکان این نثار هم را عشقش و کرد.‏<br />

تعیین نرخی برایش نمیتوان و ندارد قیمت اصال اوست<br />

برای دارم من هرچه است،‏ من زندگی همه بهار االن نصیبم<br />

کار این کنار از که است آرامشی بهخاطر اینها همه و خیر<br />

کار یک است،‏ خیر کار یکجور فرزندخواندگی است.«‏ شده انجام<br />

برای خیلیها ‏»ببینید است:‏ محمدی مژگان نظر این بزرگ.‏ کنند،‏<br />

پیدا دلشان کردن آرامتر برای روزنه یک اینکه و خیر کار رد بعضیها میکنند،‏ کمک بیماران به بعضیها میسازند،‏ مسجد رضایت<br />

این اما میسازند.‏ خانه نیازمندان برای محروم روستاهای بین<br />

از من حاال و آمد بهوجود شیرخوارگاه در حضور با من برای فطل این میکنم فکر و شدهام معصومترینشان مادر بچهها،‏ این است.«‏<br />

بوده من به خدا 2019<br />

خرداد‎1398‎‏-ژوئن شانزدهم شماره نیماتایمز 26

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!