NimaTimes#16-June 2019L

More documents

Recommendations

Info

سینما ادبیات خوب ترجمه این میکند تضمین کسی چه میبندد،‏ قرارداد ناشر به که دارند استطاعت و داریم فارسیزبان آنجا آنقدر است،‏ را مترجم این نده،‏ امتیاز کتاب این به که کنند کمک خارجی سر نمیریزند همه دیگر موقع آن‏ ولی پیچیدهاست،‏ کمی نپذیر؟ است ممکن کمی و...‏ است برنده رساند،‏ زودتر هرکه که کارهایی وقتها آشفتهبازارامیدیندارم.بیشتر سروسامانبگیرد.االنبااین نقد را همه نمیتوانم یعنی نمیگویم،‏ هم هیچ میخورم،‏ حسرت مننیست.‏ کار کنم،‏ یا است فارسی بیشتر میخوانید،‏ که ‏\\کتابهایی انگلیسییا....؟ میخوانم.‏ کم خیلی ترجمه است.‏ بیشتر انگلیسیام مطالعه‏ میکنم.‏ ویرایشش باید دایم که دالیل همان به است سختم دریابندری مثال بگیرم،‏ یاد ازشان که میخوانم را مترجمها بعضی به‏ که مترجمهایی از واقعا.‏ است فارسی که میخوانم را قاضی و فارسی که نجفی،‏ آقای قابلاعتمادند،‏ کامال و دقیق خیلی نظرم است.‏ بدیعی منوچهر و دارد،‏ شستهورفتهای کم خیلی دقیقاست،اشتباه هم حسینی صالح سالاستادادبیاتانگلیسیبوده،‏ سالهای دارد،‏ دوست را فارسیاش بعضیها ممکناست حاال میخوانم،‏ کم ترجمه نداشتهباشند.بهطورکلی دسترسی من و باشد مهمی کتاب اینکه مگر و رمانها هم فارسی باشم.‏ نداشته اصلش به یا است خوب بشنوم که فارسی داستانهای کارش این که بشناسم قبل از را نویسندهاش همبخواهمبخوانم.‏ را دارد؟ سبک هم مترجم ‏\\آیا از من دارد.‏ پیچیدهای داستان هم این سرش یک که طیفی دراین که هستم آنهایی کاملاست،‏ شلتاق سرش یک متناصلیاست،‏ به بردهوار وفاداری بگیرم.‏ قرار وفاداری سمت به بیشتر وسطها آن میکنم سعی برای شود.‏ ذوب اصلی نویسنده سبک در سبکم میکنم سعی برای کلمهای مثال اینکه برای است،‏ سخت نکنم،‏ لفاظی خود است ممکن ندارد،‏ دیگری برای که دارد تداعیهایی صوتش من منظورم‏ کنم؛ استفاده خاصی جاهای برای کلمه آن از بیشتر من سرکوب را خودم ممکن حد تا من است.‏ شخصی پسندهای میکنم سعی وفادارم.‏ هم مقصد زبان به درعینحال ولی میکنم،‏ ما زبان طبیعیِ‏ که درنرود دستم زیر از چیزی نشود،‏ خلق چیزی را زبان دو هر به وفاداری نیست؛ این وفاداری از منظورم نه،‏ نباشد.‏ ترجمه وولف ویرجینیا اگر میکنم،‏ ترجمه کارور اگر دارم.‏ نظر در منامیدوارمنشان خبندارند.‏ دارند؟ سبک یک آیااینها میکنم،‏ چطور من اینکه نه نوشته،‏ چطور این نوشته،‏ چطور او که بدهم مستحیل نویسنده سبک در من سبک که مینویسم.اینجاست جایی تا انگلیسی در را کلمات سایهروشن میکنم سعی میشود.‏ در است،‏ ضربالمثل مثل کنم.‏ منتقل فارسی به میفهمم،‏ که کلمهبهکلمه.‏ میگیردنه قرار زبان دیگر الیههای رسمیدارید؟ تحصیالت ‏\\چقدر بعد کردم،‏ کهازدواج بودم آخر ترم کارشناسیادبیاتانگلیسی.‏ رتبههای به که شنیدم بعدش سال چند شد.‏ تعطیل دانشگاهها برگشتم گریان و رفتم تهران دانشگاه هم من میدهند،‏ بورس اول‏ اصال ببینم رفتم بود.‏ اینها و 64 سال ‏)میخندد(.‏ شد بد حالم و رتبه‏ بله،‏ دیدم بودم.‏ الف معدل همیشه چون نه،‏ یا شدم اول رتبه‏ گرفتن علمی معرفینامه‏ یعنی گاماول همان در کهالبته شدم اول و ماند...ازدواج و ماندم.نشد گروهمانناکام در ازاستادانباقیمانده کردید؟ چهکار شما میگذارد،‏ تاثیر کار روی شدن بچهدار بود.‏ ۶۰ دهه‏ نبود،‏ خوب هیچچیز اوضاع شد.‏ کنده پوستم مستاجر خودمان 61. سال پسرم و آمده دنیا به 60 سال دخترم االن همین برای بود،‏ سخت خیلی بودیم،‏ بیکار دومان هر بودیم.‏ بدهید.‏ سختی خودتان به کمی میگویم بزنند،‏ نق جوانها اگر درآمد الاقل که است زندگی در آدمی هر حق که است درست برای نمیتوانستم که بود این هم من حسرت باشد.‏ داشته مکفی داستانهای میکنم.‏ گناه احساس گاهی بگذارم،‏ وقت بچههایم از میکند مطالبه دائم بچه دوره....‏ آن داشتیم غریبی و عجیب ساعتهای در که گرفتم یاد من همین میخواهد.برای توجه شما،‏ اینکه با بود،‏ شب اصال کارم زمانی کنم.‏ کار غریب و عجیب من میبودم.‏ سرکار هشت به ربع یک ساعت باید هم صبحش تومانش 3350 کردم،‏ شروع 62 سال در حقوق تومان 3400 با حقوقم بیرون،‏ آمدم آنجا از که 70 سال میدادیم.‏ اجاره باید را حقوق میخریدیم.‏ را خانه این داشتیم که بود تومان هزار هفت نمیدانم نداشت.‏ کار که هم گلشیری زمان.‏ آن بود پایینی نسبتا میکردیم.‏ زندگی چطوری از بودید،‏ کرده شروع تازه را ترجمه و بودید جوان ‏\\وقتی انتقادهانمیترسیدید؟ دیگر«‏ ‏»مردی کتاب یادماست میترسیدم.‏ مچگیریبیشتر از که کتابهاست آن از هم این گرین،‏ گراهام با بود مصاحبه که فالن،‏ بودم نوشته را چه نمیدانم تفنگ من مرد...‏ و شد کشته برداشتی چیه این گفت جدی خیلی جمعی یک در سپانلو بودم جوان هم مثال...من است موسی حسن تفنگ این نوشتی؟ دیدی را این کتاب این تمام در خودمگفتم با بیاعتمادبهنفس...‏ و خیط را او همه جلو بیانصاف.‏ میگویی را این جوان یک به و راجع‏‎به چیزهایی معموال نشده،‏ دیگر هیچوقت ولی میکنی...،‏ و است روان ترجمه مثال که هم آخرش و میگویند کتاب خود واقعیانگشتشماربوده معنای و...نقدبه خوبیاست مترجم فالنی اگر نمیگیرم خشم باشم.‏ داده گاف که میترسم این از ولی است.‏ رابگوید،جلویبقیهنگوید.)میخندد(‏ گافم کسی با را کار دو که آمده پیش مترجم یک بهعنوان ‏\\اصوال جلوببرید؟ هم من با درونی ربط که آنها از دیگری بوده،‏ جدی یکی ولی بله.‏ به و میکردم ترجمه معماری و شهرسازی کتاب مثال نداشته.‏ و من برای بوده ادبیات آن اصلی کتاب ولی ادبیات.‏ هم موازاتش بردم.‏ پیش آنها با همزمان را دیگر کار تا هزار البته کرده ترجمه خودتان که کتاب یک به برخوردید حاال ‏\\تا باشد.‏ کرده ترجمه را آن دیگری کس دوباره االن باشید،‏ باشد کرده جایگزین بهتر کلمه‏ یک مبادا نمیکنم،‏ نگاه مثال نیستم.‏ هم حساس میکنم.‏ را خودم کار من ‏)میخندد(.‏ داشتم،‏ دوست که را اینها و خواندم داستان خیلی من کارور از ولی میپسندیدم،‏ هم را دیگرش کارهای بعضی‏ کردم.‏ ترجمه اولین من کرد.‏ چاپشان دستنخورده نمیشد مجله در را کارور داستان از فارسی ترجمه‏ مهم است اول کی البته کردم.‏ منتشر آدینه ‏.ت نیس دارید؟ شهرت چقدر ‏\\میدانید و...‏ سلبریتیها به نمیگویند.‏ ما به شهرت کتابخوانها از نازکی قشر یک در میگویند.‏ میدانممشهورهستم.‏ کردید؟ چهکار شهرتتان ‏\\برای رابه قشرنازک آن داشتم.‏ مسئولیت احساس آنها برای را زحمت این من که گفتم دلیل این تفاوت و میشناسند قدر اینکه برای میکشم،‏ وقت کهاینقدر کسی و من ترجمه‏ قائلاندبین مسئولیت یااحساس نمیگذارد،‏ مخاطبشاحترام به یا نمیگذارد،‏ صورت این به شدن مطرح یا مصاحبه وقتها خیلی نمیکند.‏ این که زد زنگ من به کتابفروشی یک یکبار نبوده.‏ مهم برایم امش میخواهیم میشود،برایاحیایاینجا داردبسته کتابفروشی بیایند هم دیگران میآیید،‏ شما بگوییم ما که اینجا بیایید روز یک فوتبالیستی شمابازیگری آدمنمیکِشانم،‏ که من گفتم کتاببخرند.‏ کسیبیاورید.گفتندماکارفرهنگیمیکنیم.گفتمچرافکرمیکنید کار میکنند فکر که اینها مثل است،‏ مقدسی کار فرهنگی کار گفتم نکنند.‏ خب بدهد،‏ رانت بهشان باید دولت میکنند فرهنگی بماند سرپا کتابفروشی اینکه برای ندارد،‏ اشکالی کار این هم بعد منبیایم میدانماگر که واقعیتایناست فرهنگ.‏ در رابیاورید آنها که مرده کشته آنطوری من خب نمیآیند.‏ هم نفر چهار بنشینم،‏ ۱۰، فوقش بودم،‏ غرفه در ساعت دو من کتاب نمایشگاه در ندارم.‏ بازیگری یا تلویزیونی مجری برای دیگر غرفه‏ در ولی آمدند،‏ نفر ۲۰ از بود.‏ کشیده صف آدم کلی بود،‏ کرده ترجمه یا نوشته کتاب که کیفیت دلشبخواهد،آزاداستبکند،‏ که هرکاری هرکسی من نظر تقدیر من برای باالست،باشد.‏ کارش فروش حاال است.‏ مهم کارش هچ من آنهابفهمند مهماند،مهماست.‏ کهبرایم خاصی آدمهای یک کردهام،کافیاست.‏ کار 2019 خرداد‎1398‎‏-ژوئن شانزدهم شماره نیماتایمز 42
ادبیات سینما وفی؛ فریبا آثار بررسی تبت«‏ ‏»رویای در ‏»ترالن«‏ با متولد ایران معاصر ادبیات آشنای نام وفی فریبا ها:‏ برترین نوشتن به کودکی سنین از او است.‏ تبریز در شمسی ۱۳۴۱ او حرفهای فعالیت کرد.‏ آغاز نوجوانی در را نوشتن و داشت عالقه او شد.‏ آغاز ۱۳۶۷ سال از رمان و داستان نویسنده یک عنوان به ۸۱ سال در و کرد منتشر داستان مجموعه چند ۱۳۸۱ سال تا کرد.‏ پیدا رمانشانتشار نخستین مورد مخاطبان سوی از که داشت نام من"‏ ‏"پرنده رمان این برندهی انتشار سال همان در من"‏ ‏"پرنده گرفت.‏ قرار استقبال شد.‏ یلدا و گلشیری هوشنگ جایزه چون بسیاری،‏ معتیر جوایز حال است.‏ شده چاپ تجدید بار ۲۰ از بیش کنون تا رمان این فریبا کنون تا که آثاری به موجز نگاهی داریم قصد مطلب این در بیندازیم.‏ است کرده منتشر و نوشته وفی آثار بررسی دانست.‏ معاصر دوران موفق نویسندگان میتواناز را وفی فریبا استاندارد،‏ و تامل قابل آثار نوشتن با اخیر سالهای طول در او طیف کند.‏ جلب خود به را فارسی مخاطبانادبیات توجه توانست ره اخیر سالهای در وفی فریبا داستانهای و رمانها مخاطبان رمان نخستین که است گفتنی البته است.‏ شده گستردهتر روز ترجمه دنیا در بسیاری زبانهای به کنون تا آثارش از بسیاری و او آثارش در وفی که باشد این نشانگر میتواند موضوع این و اند شده مخاطب محدودبه را هایش داستان و داشته جهانشمول عناصری مرز از فراتر بتواند نویسنده یک اثر اینکه برای است.‏ نکرده ایرانی گونه هر از باید امر ابتدای در او است.‏ الزم شرایطی برود میهنش آثارشبه در وفی کند.‏ پرهیز دار مصرف تاریخ مسائل و زدگی شعار شخصیتهایاصلی میگوید،‏ زنان شعارنمیدهد.اواز عنوان هیچ هستند.‏ زنان هایشاغلب داستان پرورش داستان دل در و میکند نظاره تنها را زنان این او اما بسیار را جامعه از خود برداشت طبیعی صورت به او میدهد.‏ حتی و روان زبانی از استفاده با وفی فریبا مینویسد.‏ ریزبینانه از استفاده با را کار این او میکند.‏ مطرح را عمیقی مفاهیم ساده،‏ انجام میرساند را مفهوم که لغاتی دایره با کوتاه و سبک جمالتی بیاید نظر به وفی آثار با اول مواجههی در است ممکن میدهد.‏ باعث جمالت سادگی حتی یا و نداشته وسیعی لغات دایره او که نظر به افتاده پا پیش داستان در دیالوگها و جمالت که شود بتواند که است وفی توانایی این که است این واقعیت اما بیایند.‏ و ببرد فرو فکر به سوادی سطح و قشر هر از را خود مخاطب است دیگری عنصر طنز،‏ شود.‏ سهیم اون با را شگرف مفاهیمی میبرد.‏ بهره آن از هوشمندانه بسیار وفی فریبا که طنزی گاه میکند،‏ خلق که دیالوگهایی و موقعیتها در او به خواننده برای را لبخندی میتواند راحتی به که میکند وارد را و عجیب داستان کدام هیچ وفی فریبا داستانهای بیاورد.‏ ارمغان هایش داستان همینطور و رمانها در گونهای به او ندارند.‏ غریبی که نیست معنی بدان این میکند.‏ داستان را روزمره زندگی تعلیق عنصر ندارد.‏ وجود فریبا داستانهای در هیجان و تعلیق نیز تعلیق این اما دارد،‏ وجود دیگر داستانی عناصر تمام مانند است.‏ روزمره و واقعی زندگی تعلیقهای شبیه من پرنده هویتی اینکه از که است میانسالی زن زندگی روایت من پرنده روزمره زندگی رمان میکشد.‏ رنج است نداشته فردی و مستقل او میکند.‏ روایت را خودش با چیز هر از بیش زن این کشمکش و او به نسبت رمان طول در احساسش که دارد امیر نام به شوهری میپندارد شجاع مردی را امیر داستان ابتدای در او میکند.‏ تغییر میکند.‏ مبارزه حتی و تالش اش خانواده و خود زندگی برای که هیچ امیر که یابد درمی خود روح در کنکاش با و مرور به اما راضی اش زندگی در را او نتوانسته عاطفی و روحی لحظ به گاه دارد.‏ نگه شکل همین به اغلب دارد وجود فریبا آثار در که تعلیقی آن شخصیت که است آنجایی واقع در داستان اوج و تعلیق است.‏ میبرد.‏ اش زندگی واقعیت و خود درون به پی داستان محوری همین در هم ما از یک هر زندگی اصلی تعلیق شاید واقع در را خود سالها مییابیم در که زمانی است.‏ زندگی از لحظالت رمان اصلی شخصیت ایم.‏ نبوده روراست خود با و ایم داده فریب و تضاد پر فکری طرز گرفتار شرقی،‏ زنان اکثر مانند من پرنده و میشود جمع تفکر تابع راحتی به او است.‏ سنت با آمیخته با اینکه تا بزند نفهمیدن به را خود که است راحتتر برایش تغییر شخصیت این نهایت در اما شود.‏ روبرو اش زندگی واقعیت است.‏ تغییر همین داستان اصل و میکند ترالن شده چاپ تجدید بار ۱۹ از بیش ایران در که ‏"ترالن"‏ رمان لیتپروم ادبی بنیاد جایزه کسب به موفق ۹۶ سال در است،‏ است جوان دختر دو قصهی واقع در ترالن داستان شد.‏ آلمان میآورند،‏ در پاسبانی آموزشگاه از سر شغل یافتن دنبال به که دستوپا قوانین و نظامی فرمانهای پراز ناآشنا،‏ و خشن محیطی آمدهاند شهری از کدام هر که دخترانی با آموزشگاه محیط گیر.‏ شود،‏ نویسنده میخواهد ترالن میشود.‏ داده نشان سطر به سطر تعارض این حل پی در او است.‏ تعارض در محیط آن با نوشتن اما درونی خواست به داستان ماجراهای قوس و کش در و است در ترالن اصلی شخصیت جوانی داستان میشود...‏ نزدیک خود است.‏ گذشته پهلوی حکومت دورهی این در و است مطالعه و فکر اهل شخصیتی شخصیت این که او است.‏ تضاد از پر که میگیرد قرار موقعیتی در داستان نیروی مامور میخواهد حاضر حال در بوده شور پر جوانی شخصیت یک که است کافی موقعیت همین شود.‏ انتظامی وفی آثار دیگر مانند نیز ترالن رمان بگیرد.‏ شکل عمیق پردازی دنیا ساسر در زنان از بسیاری مسئلهی واقع در که دارد مسئلهای لحاظ به میتوان را ترالن است.‏ شرقی کشورهای در ویژه به و محورترین شخصیت فردش،‏ به منحصر پردازیهای شخصیت دانست.‏ وفی فریبا اثر تبت رویای رمان این شد.‏ منتشر ۱۳۸۴ سال در بار اولین تبت رویای تجدید بارها تاکنون و شد ادب مهرگان و گلشیری جایزه برندهی نام به شهری و زن زندگی روایت تبت رویای است.‏ شده چاپ سعی گونهای وسواس طور به شخصیت دو این است.‏ وشیوا جاوید چارچوب وبا منطبقبرمنطق زندگی در همهیاعمالشان که دارند زندگی دو،‏ این زندگی به دیگری شخصیتهای ورود با اما باشد،‏ تبت رویای اصلی شخصیتهای میشود.‏ تحوالتی دچار زوج این میشوند.‏ تحول و تغییر دچار وفی،‏ آثار دیگر مانند نیز رفته درست را راهها همهی میکند فکر که زمانی درست شیوا در بوده،‏ استوار منطق بر گونهای هندسه شکل به اش زندگی و خال این دارد.‏ وجود اش زندگی و روح در عمیق خالیی که مییابد میتواند راحتی به داستان طول در که است بزرگ و عمیق آنقدر چالشهای به را بود محکم و استوار ظاهر به که که را یی زندگی بزرگیبکشاند.‏ 43 2019 ژوئن خرداد‎1398‎‏-‏ شانزدهم شماره نیماتایمز
Page 1 and 2: June 2019 - No. 16 16 سال دوم
Page 6 and 7: Buy Tickets Online. Save Time. Save
Page 8 and 9: جامعه ایرانی سینما
Page 10 and 11: روز سینما سعيد نفيس
Page 12 and 13: Haleh Pastry سفارشهای کی
Page 14 and 15: سینما موسیقی کرد شگ
Page 16 and 17: موسیقی سینما همه چی
Page 18 and 19: سینما موسیقی پاپ غو
Page 20 and 21: SUNNYVALE IMAGING CENTER A Professi
Page 22 and 23: سینما گزارش پیکان!
Page 24 and 25: گزارش سینما میکند.
Page 26 and 27: سینما گزارش شدهاست
Page 28 and 29: ‏︋︀زار \〕@> ‏︣اج
Page 30 and 31: سینما ورزش برتر لیگ
Page 32 and 33: ورزش نوروز مارک ویل
Page 34 and 35: سینما ایرانگردی مر
Page 36 and 37: نوروز ورزش ایرانگر
Page 38 and 39: مواد غذايی خود را ا
Page 40 and 41: سینما ادبیات کلمات
Page 44 and 45: ادبیات بهروز بوچان
Page 46 and 47: گزارش ویژه سینما زن
Page 48 and 49: سینما ویژه گزارش بو
Page 50 and 51: گزارش ویژه سینما نص
Page 52: سینما ادبیات شکارِ
Page 55 and 56: آشپزی سینما آش عباس
Page 58 and 59: TABRIZ PASTRY Zoolbia Bamieh Ingred
Page 60 and 61: REPORT سینما nimatimes No. 16
Page 62 and 63: REPORT سینما in Georgia,
Page 64 and 65: FOOD TRAVEL سینما Darband and
Page 66 and 67: متخصص در خرید و فرو

NimaTimes#16-June 2019L

Create successful ePaper yourself

Delete template?

Save as template?