21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

:-<br />

:-<br />

تسلیحات نظامی فوق سنگین و آخرین مدل <strong>از</strong> موتورهای اتمی را<br />

داشتیم.‏<br />

اما هنوز فقط هشت نفر بودیم و همۀ ما <strong>این</strong> را میدانستیم.‏<br />

وایتفیلد وارد اتاق شد و خودش را روی تختخواب انداخت.‏<br />

دستانش را زیر چانهاش مشت کرده بود و بند انگشتانش سفید<br />

شده بود.‏ به نظرم میرسید که او با فروپاشی عصبی فاصله چندانی<br />

ندارد.‏ پس باید با دقت حرف میزدم.‏<br />

من گفتم:‏ ‏"چیزی که ما اآلن نی<strong>از</strong> داریم،‏ یه نوشیدنی خنکه".‏<br />

او با خشونت جواب داد:‏ ‏"چیزی که ما اآلن نی<strong>از</strong> داریم،‏ یه<br />

اقیانوس نوشیدنی خنکه"!‏<br />

‏"خوب پس چرا معطلی"؟<br />

او با سوء ظن به من نگاه کرد و گفت:‏ ‏"خودت میدونی که<br />

حتی یه قطره مشروب هم توی <strong>این</strong> کشتی نیست.‏ <strong>این</strong> بر خالف<br />

قوانین کشتی رانیه".‏<br />

آهسته گفتم:‏ ‏"آب جَبرای سبز گ<strong>از</strong>دار داریم،‏ که توی<br />

صحراهای مریخ به عمل اومده.‏ عصاره سبز زمردی!‏ چندین بطری<br />

<strong>از</strong> اون رو داریم.‏ شاید هم چند جعبه".‏<br />

‏"کجا هست"؟

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!