21.12.2015 Views

این اثر ترجمهای است از

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

avalin-dastanhaye-asimof_www.ketabesabz.com_

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

در حالی که آهسته حرکت میکردم،‏ آرام چند جعبه مواد<br />

غذایی را هل دادم و یک صفحه را نزدیک به کف اتاق به کناری<br />

لغزاندم تا ب<strong>از</strong> شد.‏ دستم را به داخل بردم و یک بطری خاک گرفته<br />

را بیرون آوردم که با رنگ سبز دریایی،‏ کمی برق میزد.‏<br />

گفتم:‏ ‏"بشین و راحت باش.‏ بعد دو فنجان کوچک آوردم و<br />

آنها را پر کردم".‏<br />

او با رضایت و خیلی آهسته نوشیدنیاش را جرعه جرعه خورد<br />

اما دومین فنجان را الجرعه سرکشید.‏<br />

پرسیدم:‏ ‏"چی شد که داوطلب <strong>این</strong> مأموریت شدی،‏ وایتی؟<br />

برای یه همچین چیزی بیش <strong>از</strong> حد جوونی".‏<br />

او سرش را تکان داد و گفت:‏ ‏"خودت که میدونی اوضاع<br />

چجوریه.‏ همه چی بعد <strong>از</strong> یه مدت کسل کننده میشه.‏ بعد <strong>از</strong> <strong>این</strong> که<br />

دانشگاهم رو تموم کردم،‏ رفتم دنبال جانورشناسی ‏-که بعد <strong>از</strong><br />

شروع سفرهای بین سیارهای زمینۀ خیلی گستردهای پیدا کرده-‏ و<br />

یه پست عالی توی گانیمد داشتم.‏ اگر چه خیلی کسل کننده بود و<br />

من خسته شده بودم.‏ به همین دلیل هوس کردم که وارد<br />

1) Tuley

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!