اندیشه‌های کارل مارکس - آلن وودز

اندیشه های کارل مارکس گروه تئاتر ا گزیت آلن وودز
روبیبىنبىی استدلال می کند که زبجنبججبریبرره ی اعتبار گسسته شده است و سرمایه داری وارد چرخه ی شومی شده
است که در آن ظرفیت مازاد ‏(تولید مازاد)،‏ سقوط تقاضای مصرف کننده و مبریبرزان بالای بدهی ها ‏همھهممگی
موجب عدم اعتماد سرمایه گذاران می شود که به نوبه ی خود بازتاب آن در سقوط شدید بازار سهام،‏
افت قیمت دارابىیبىی ها و فروپاشی اقتصاد واقعی می شود.‏
‏همھهممانند دیگر اقتصاددانان،‏ روبیبىنبىی راه حلی واقعی برای ‏بجببجحران کنوبىنبىی ندارد،‏ جز تزریق پول بیشبرتبرر از سوی
بانک های مرکزی برای اجتناب از یک فروپاشی دیگر.‏ اما او صراحتاً‏ اذعان می کند که سیاست های پولىللىی
به تنهابىیبىی کافىففىی ‏بجنبجخواهند بود و ‏بجتبججارت و دولت ها نبریبرز کمکی ‏بمنبممی کنند.‏ او می گوید که اروپا و ایالات متحده در
حال اجرای برنامه های ریاضت هستند تا تلاش کنند اقتصاد ‏بجتبجحت سلطه ی قرض شان را ‏بهببههبود ‏بجببجخشند،‏ در
حالىللىی که باید ‏مجممجحرک های پولىللىی بیشبرتبرری را وارد کنند.‏ نتیجه گبریبرری او ‏بمنبممی تواند بدبینانه تر از این باشد:«کارل
مارکس درست متوجه شده بود.‏ سرمایه داری در مقطعی خود را نابود خواهد ساخت.‏ ما فکر می کردبمیبمم
بازارها کار خود را می کنند.‏ اما این طور نیست.»‏ ١
شبح مارکسیسم صدوسی سال پس از آنکه بقایای زمیبىنبىی مارکس به خا ک سبرپبررده شده است،‏ ‏همھهممچنان
بورژوازی را تسخبریبرر کرده است.‏ اما مارکسیسم چیست؟ پرداخبنتبنن کامل به ‏بمتبممام ابعاد مارکسیسم در
فضای یک مقاله امری غبریبررممممممکن است.‏ بنابراین خود را به شرحی کلی و درنتیجه سطحی ‏مجممجحدود
می کنیم،‏ به این امید که خوانندگان را به مطالعه ی آثار مارکس ترغیب ‏بمنبمماید.‏ هر چه نباشد،‏ هیچ کس تا
به حال اندیشه های مارکس را ‏بهببههبرتبرر از خود او توضیح نداده است.‏ در کل اندیشه های مارکس را می توان
به سه ‏بجببجخش ‏مجممججزا و در عبنیبنن حال مرتبط با یکدیگر تقسیم کرد‐‏ چبریبرزی که لنبنیبنن آن را سه منبع و سه جزء
مولفه ی مارکسیسم می نامد.‏ این سه ‏بجببجخش عموماً‏ ‏بجتبجحت عناوین اقتصاد مارکسیسبىتبىی،‏ ماتریالیسم دیالکتیک
و ماتریالیسم تاربجیبجخی قرار می گبریبررند.‏ هر یک از این سه در رابطه ای دیالکتیکی با یکدیگر قرار می گبریبررند
و ‏مجممججزا از یکدیگر قابل درک نیستند.‏ نقطه ی آغاز مناسب،‏ سند موسس جنبش ماست که پیش از
انقلاب های اروپابىیبىی ١٨۴٨ نوشته شده بود.‏ این سند،‏ یکی از بزرگ ترین و تأثبریبررگذارترین آثار تارتحیتحخ است.‏
مانیفست کمونیست
ا کبرثبرریت قریب به اتفاق کتاب هابىیبىی که صدوپنجاه سال پیش نوشته شده اند،‏ امروز صرفاً‏ از نظر تاربجیبجخی جالب
توجه هستند.‏ اما آبجنبجچه مانیفست کمونیست را بیش از ‏همھهممه حبریبررت انگبریبرز می سازد این است که چگونه
اساسی ترین پدیده هابىیبىی را که در حال حاضر توجه ما را در مقیاس جهابىنبىی به خود مشغول داشته است،‏
پیش بیبىنبىی کرده است.‏ در واقع،‏ مانیفست امروز نسبت به زمان پدید آمدنش در سال ١٨۴٩ بیشبرتبرر
واقعیت دارد.‏
١٠
(My emphasis, AW) ١