تئاتر علیه دیکتاتوری | آرژانتین ۱۹۷۶ - ۱۹۸۱
روایت مارتا کوکو ۲۰۱۸ ترجمه: شیرین میرزانژاد اردیبهشت ماه ۱۳۹۸
روایت مارتا کوکو
۲۰۱۸
ترجمه: شیرین میرزانژاد
اردیبهشت ماه ۱۳۹۸
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
گروه تئاتر ا گزیت ‐شبریبررین مبریبررزانژاد تئاتر علیه دیکتاتوری | آرژانتبنیبنن ١٩٧۶-١٩٨١ مارتا کوکو
پرسش: من هم تئاتری هستم و سوالابىتبىی عملی درباره ی کمپابىنبىی دارم و این که چطور آن را
سازمان دادید؟ سمشسمما کارگردان بودید؟
مارتا: بله.
پرسش: تولید هست، هبرنبرر و سیاست. چطور میان موقعیت های خلاقه ی گونا گون حرکت
می کردید‐فرآیند شخصی خودتان چه بود؟ و چطور آن را مستند می کردید؟ فکر می کنم
مانیفست های سیاسی نیستند، اما چه شواهدی از کاری که ابجنبججام دادید وجود دارد؟ آیا برای
بمنبممایش ها بمنبممایشنامه ای وجود داشت؟
مارتا: تولیدات واقعاً بزرگ بودند. بدترین سال های دیکتاتوری از ١٩٧۶ بود که کودتا رخ داد، تا ١٩٧٨. آن
دوران بدترین بود. بعد از آن خروجی ما بسیار بالا بود. ما ٣٠ یا ۴٠ اجرا ابجنبججام دادبمیبمم، که در آن بازه ی زمابىنبىی
خیلی زیاد بود. منظورم اجراهابىیبىی از هر نوع است. سه گروه با سه سبک متفاوت بود. هر گروه تصمیم می گرفت
که چه بمنبممایشی را اجرا کند، بر روی چه موضوعی پژوهش کند. ایده این بود که درباره ی مسائل پژوهش کنیم‐
مسائل جنسیت، مسائل سیاسی، چبریبرزهابىیبىی از این قبیل.
پروژه، خلق جمججممعی بود، اما کارگردابىنبىی هم بود، کسی که می گفت می خواهیم این کار، آن کار و آن یکی کار را
ابجنبججام بدهیم. بمنبممایش ها را یا گروه انتخاب می کرد یا کارگردان. ما از چبریبرزی استفاده می کردبمیبمم که بوال آن را «تئاتر
شورابىیبىی» می خواند [مفهومی کلیدی در «تئاتر سرکوب شدگان» بوال]. نه چندان در رویدادهای عمومی، بلکه در
گروه ها. ما در این گروه ها بجببجحث دموکراتیک داشتیم، بجببجحث سیاسی‐ و سپس، عمل.
پرسش: سمشسمما درباره ی مانیفست ها و اصول زیبابىیبىی شناسی صحبت کردید، و درباره ی تولید. چطور
این اصول در تولیدات بازتاب می یافت؟ برای مثال، گفتید که مسئله ی اصلی افشاء و مجممجحکوم
کردن جنایات دیکتاتوری بود. این چطور در تولیدات ابجنبججام می شد؟
مارتا: مثالىللىی برایتان می زبمنبمم، از سفرمان به برزیل. باوری مببىنبىی بر «ویروس» و «عفونت» وجود داشت. این که ما
داشتیم جامعه را آلوده می کردبمیبمم، و آبهنبهها، دیکتاتوری، داشتند ضدعفوبىنبىی می کردند. بر همھهممبنیبنن اساس، ایده ی ما این
بود که طاعون peste) (La را به تعببریبرر آنتونن آرتوi [در مانیفستش، تئاتر و طاعون، که فصل اول کتابش «تئاتر و
همھهممتایانش» را تشکیل می دهد]، بگبریبرر بمیبمم و با آن کار کنیم. او یک تئاتری بود که ایده ی تئاتر قساوت را بسط داد.
این خیلی سیاسی بود. ما طاعون را گرفتیم و آن را به چبریبرزی تبدیل کردبمیبمم که با آن به خارج از کشور می رفتیم
و به دنیا نشان می دادبمیبمم که در آرژانتبنیبنن طاعون هست. این طاعون قتل عام صدها و هزاران جوان به دست
دیکتاتوری بود.
این طور بود که آبهنبهها، دسمشسممنان مان، می گفتند ویروس تروریسم هست. ما می گفتیم در آرژانتبنیبنن طاعون هست،
دیکتاتوری. پژوهش این ایده خیلی جالب بود. پس چهل نفرمان، هبرنبررمند و بازیگر، سوار اتوبوسی شدبمیبمم و به
٣٢
Antonin Artaud i