12.07.2015 Views

The First Epistle to Timothy — رساله اول به ... - Muhammadanism

The First Epistle to Timothy — رساله اول به ... - Muhammadanism

The First Epistle to Timothy — رساله اول به ... - Muhammadanism

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

19:1آيندة او <strong>به</strong> عنوان خادم عيسي مسيح آشكار شده بود.‏ اگر او وسوسه ميشد كه دلسرد شده و يا در كار خداوندنااميد شود،‏ بايد اين نبوتها را <strong>به</strong> ياد ميآورد و بدين سان براي جنگ نيكوي ايمان برانگيخته ميشد.‏او در اين نبرد بايد ايمان و ضمير صالح را نگاه دارد.‏ تنها كافي نيست كه از نظر تعليمي ايمان مسيحيدرستي داشته باشد،‏ ممكن است شخص بسيار راست دين باشد،‏ اما ضمير صالح نداشته باشد.‏هاميلتون اسميت(Hamil<strong>to</strong>n Smith)20:1مينويسد:‏‏«آن دسته از افرادي كه در انظار همگان عطاي خاصي مييابند،‏ بايد آگاه باشند كه مبادا در بحبوحة مشغلههايدائمي،‏ بشارتهاي هميشگي و خدمات عمومي در ميان انسانها راز زندگي در خدا ترسي را در حضور خداناديده انگارند.‏ آيا كتاب مقدس <strong>به</strong> ما هشدار نميدهد كه ممكن است با بلاغت و شيوايي بسيار موعظه نماييم،‏ اماچيزي نباشيم؟ آن چيزي كه براي خدا ثمر ميآورد،‏ و در روز واپسين پاداش درخشاني خواهد داشت،‏ زندگي درخداترسي است كه از آن خدمات حقيقي جاري ميشود.‏برخي از افراد در روزگار پولس ضمير صالح را از خود دور كرده بودند و از اين رو در ايمان دچار شكستهكشتي ‏(كشتي شكستگي)‏ شده بودند.‏ آنها <strong>به</strong> دريانورد احمقي تشبيه شدهاند كه قطبنماي خود را <strong>به</strong> درون دريامياندازد.‏آنهايي كه دچار كشتي شكستگي ايمان شده بدوند ايمانداران حقيقي بودند،‏ اما ضمير صالح را حفظ نكردهبودند.‏ زندگي مسيحي آنان همچون كشتي مجللي عازم دريا شد،‏ اما بجاي اينكه با پرچمي افراشته و محمولهاي پر<strong>به</strong> بندر باز گردند،‏ آنها <strong>به</strong> صخرهها برخوردند و غرق شدند و براي خود شرمندگي <strong>به</strong> بار آوردند.‏ما نميدانيم كه هيمينائوس و اسكندر همان كساني هستند كه در دوم تيموتائوسذكر 4:4 و 17:2شدهاند و نيز از هويت كفر آنان چيزي نميدانيم.‏ تنها چيزي كه ميدانيم اين است كه آنها ضمير صالح را تركنموده و كفر گفتند.‏ <strong>به</strong> نظر در عهد جديد كفر گفتن هميشه <strong>به</strong> معناي اهانت <strong>به</strong> خدا نيست.‏ بلكه همچنين برايتوصيف ايراد سخنان شرارت بار و فحشآميز بر عليه دگير ايمانداران نيز <strong>به</strong> كار رفته است.‏ همچنين ميتواند برايتوصيف زندگي اين افراد و نيز سخنان آنها <strong>به</strong> كار رفته باشد.‏ ترديدي نيست كه آنها با شكسته شدن كشتي ايمانشانباعث شدهاند ديگران <strong>به</strong> طريق حقيقت اهانت كنند،‏ و بدينسان زندگي آن تبديل شده <strong>به</strong> كفر هميشه زنده.‏تجر<strong>به</strong> آنان همچون يك تراژدي مسيحيان درخشان و مؤثر است كه از مسير اصلي منحرف شده و ضميرصالح آنها را سركوب نموده است.‏پولس رسول ميگويد كه او اين مردان را <strong>به</strong> شيطان سپرده است.‏ برخي از محققان در اين عبارات اشارهايكوچك <strong>به</strong> اخراج از كليسا يافتهاند.‏ آنها چنين برداشت كردهاند كه پولس اين دو شخص را از كليساي محلي اخراجكرد،‏ تا اين عمل باعث تو<strong>به</strong> و احيا مشاركت آنان با خداوند و قوم او شود.‏ مشكل اين ديدگاه اين است كه اخراجاز كليسا بر عهدة كليساي محلي بود و نه يك رسول.‏ در اقرتيانقرنتيان توصيهم يكند چنين كاري بكنند.‏5پولسس فرد زناكار را اخراج نميكند،‏ بلكه <strong>به</strong>تفسير مهم ديگر از اين عبارت اين است كه سپردن <strong>به</strong> شيطان قدرتي بود كه تنها <strong>به</strong> رسولان عطا شده بود وامروزه ديگر كسي چنين قدرتي ندارد چون ديگر رسولي نداريم.‏ بر طبق اين ديدگاه،‏ رسولان قدرت داشتند فرد- ١٢ -

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!