The First Epistle to Timothy — رساله اول به ... - Muhammadanism
The First Epistle to Timothy — رساله اول به ... - Muhammadanism
The First Epistle to Timothy — رساله اول به ... - Muhammadanism
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
24:5بود. اين حقيقت كه مقصود شراب واقعي بوده است <strong>به</strong> طور تلويحي در عبارت «شرابي كم» بيان شده است. اگرشراب واقعي نبود، پس نيازي نبود كه حتماً ذكر شود اندك شرابي ميل شود.اين آيه همچنين موضوع شفاي الهي را پررنگتر ميسازد. گرچه پولس خود يك رسول بود، و بيگمان اينقدرت را داشت كه تمام امراض را شفا دهد، اما با اين حال همواره از اين قدرت استفاده نميكند. او در اينجااستفادة شراب را براي درد شكم تأييد ميكند.<strong>به</strong> نظر پولس در اين آيه دوباره <strong>به</strong> موضوع مطرح شده در آيةهشدار ميدهد كه براي دست گذاشتن بر اشخاص عجله نكند. آية2225 و 2425:5ميپردازد، جايي كه <strong>به</strong> تيموتائوساين موضوع را بيشتر شرح ميدهند.گناهان بعضي آشكار است و آن قدر مبرهن است كه ميتوان آنها را <strong>به</strong> شخصي تشبيه كرد كه شيپور <strong>به</strong> دهاندر جلوي مردي گام برميدارند و تمام طول مسافت راه را ته <strong>به</strong> محكمة داوري صدا در داده او را گناهكار اعلانميكنند. اما موضوع اصلاً اين نيست. بعضي كه گناهكار هستند چندي بعد گناهشان آشكار خواهد شد.در مودر قشر <strong>اول</strong>، شايد شخص مستي را در ذهن تصور نماييم كه ماهيشتان بر تمام جامعه آشكار است ازسويي ديگر، ميتوان شوهري را تصور نمود كه با زني ديگر رابطهاي عاشقانه برقرار كرده است. ممكن استجماعت اين موضوع را نداند، اما بعدها اين رسوايي برملا شود.اين موضوع تا حدي در مورد اشخاص نيكوكار هم صادق است. مسلماً زماني برخي همچون انسناخوبي جلوهگر ميشوند. برخي ميانهرو و گوشهگير، و تنها در گذر زمان است كه نيكويي آنان آشكار ميشود. ازاين عبارات چنين ميآموزيم كه نبايد در برخورد <strong>اول</strong> بر شخص قضاوت نماييم، بلكه اجازه دهيم زمان ماهيتواقعي او را مشخص كند.ت) غلامان و اربابان(2-1:6)1:6اكنون بحث دربارة رفتار غلامان مطرح ميشود. آنها غلاماني ناميده شدهاند كه زير يوغ هستند، يعني زيريوغ بردگي. پيش از هر چيز، پولس دربارة غلاماني سخن ميگويد كه آقاياني بيايمان دارند. آيا غلامان در چنينموردي بايد با آقايان خود رفتار وقيحانهاي داشته باشند؟ آيا بايد شورش كرده و فرار كنند؟ آيا تا آنجايي كه ممكناست بايد كار كمتري انجام دهند؟ برخلاف تمام اينها، آنها بايد آقايان خويش را لايق كمال احترام بدانند. يعنياينكه براي آنها احترام قايل شده، با وفاداري و در كمال اطاعت كار كنند، و <strong>به</strong> طور كلي بيشتر در پي اين باشند كهكمك كنند تا اينكه مانع ايجاد نمايند. انگيزةبزرگ براي انجام چنين خدمت مداوم اين است كه نام مسيح در مياناست. اگر يك بردة مسيحي با خشونت و طغيانگري رفتار نمايد، پس آقايش <strong>به</strong> نام خدا و ايمان مسيحي را كفرخواهد گفت. او <strong>به</strong> اين نتيجه خواهد رسيد كه ايمانداران بيارزش هستند.تاريخ كليسا مبين اين موضوع است كه معمولاً <strong>به</strong>اي بردگان مسيحي بيشتر از يگر بردهها بود. اگر اربابي دريك مزايدة برده درمييافت كه يكي از غلامان مسيحي است، معمولاً مايل بود پول بيشتري براي خريد آن برده- ٣٧ -