16.03.2014 Views

ﮐﺎرل ﻣﺎرﮐس

ﮐﺎرل ﻣﺎرﮐس

ﮐﺎرل ﻣﺎرﮐس

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

‏«انسان ها در توليد اجتماع ‏ِی زندگی خود وارد روابط معين و ضروری ای می شوند که مستقل از ارادۀ<br />

آنهاست،‏ روابط توليدی ای که متناظر مرحلۀ معينی از تکامل نيروهای مادی توليدشان است.‏ مجموع<br />

کل اين روابط توليدی،‏ ساختار اقتصادی جامعه را تشکيل می دهد،‏ يعنی آن شالودۀ واقعی که روبنای<br />

حقوقی و سياسی بر روی آن ظاهر می شود و اَشکال معين آگاهی اجتماعی با آن هماهنگی دارد ‏[و<br />

اشکال معين آگاهی اجتماعی متناظر آن است].‏ شيوۀ توليد زندگی مادی،‏ روندهای زندگی اجتماعی،‏<br />

سياسی و فرهنگی را به طور کلی مشروط می سازد.‏ اين آگاهی انسان ها نيست که هستی آنان را تعيين<br />

می کند،‏ بلکه به عکس هستی آنان است که آگاهی شان را تعيين می نمايد.‏ نيروهای مولد مادی جامعه<br />

در مرحلۀ معينی از تکامل خود،‏ با روابط توليدی<br />

–<br />

يا با آنچه صرفاً‏ بيان حقوقی روابط توليدی است<br />

–<br />

يعنی با روابط مالکيتی که تاکنون در چهارچوب آن عمل کرده اند،‏ وارد درگيری می شوند.‏ اين روابط<br />

از اَشکا ‏ِل نيروهای مولد به زنجيرهای آنها مبدل می گردند.‏ در اين هنگام يک عصر انقلاب اجتماعی<br />

آغاز می گردد.‏ با تغيير شالودۀ اقتصادی،‏ کل روبنای عظيم به کُندی يا به سرعت تحول می يابد.‏ در<br />

بررسی اين تحولات همواره بايد بين تحول مادی شرايط اقتصادی توليد،‏ که می توان با دقت علوم<br />

طبيعی آن را تعيين کرد،‏ و اَشکال ايدئولوژيکی که در آنها انسان ها از اين درگيری آگاهی می يابند و<br />

مبارزه را به سرانجام می رسانند تمايز قايل شد.‏ همان گونه که در مورد يک شخص برحسب آنچه خود<br />

او در مورد خويش می انديشد داوری نمی کنند،‏ به همان گونه دربارۀ اين تحولات ‏[اجتماعی]‏ نمی توان<br />

برحسب آگاهی متناظرشان قضاوت کرد.‏ بلکه به عکس،‏ اين آگاهی را بايد از روی تضادهای زندگی<br />

مادی،‏ از درگيری موجود بين نيروهای اجتماعی توليد و روابط توليدی توضيح داد ... در تصويری<br />

کلی می توان شيوه های توليد آسيائی،‏ باستانی،‏ فئودالی و بورژوائی مدرن را همچون دوره های تحول<br />

پيش روندۀ شکل بندی های اقتصادی مشخص کرد.»‏ ‏(رجوع کنيد به فرمول بندی خلاصۀ مارکس در<br />

نامۀ مورخ<br />

می شود»).‏<br />

۱۸۶۶ ژوئيۀ ۷<br />

او به انگلس:‏ ‏«نظريۀ ما که طبق آن سازمان کار توسط وسايل توليد تعيين<br />

کشف درک مادی تاريخ،‏ يا بهتر بگوئيم ادامه و گسترش پيگير ماترياليسم در حوزۀ پديده های<br />

اجتماعی،‏ دو عيب اصلی نظريات تاريخی قبلی را از ميان برداشت.‏ نخست اينکه اين نظريات ‏[قديمی]‏<br />

در بهترين حالت انگيزه های ايدئولوژيکی فعاليت تاريخی نوع بشر را بررسی می کردند بی آنکه در<br />

مورد آنچه باعث اين انگيزه ها شده کاوش کنند،‏ بی آنکه قوانين عينی ای را که حاکم بر تکامل دستگاه<br />

روابط اجتماعی است بفهمند و بی آنکه ريشه های اين روابط را در درجۀ تکامل توليد مادی تشخيص<br />

دهند.‏ دوم اينکه نظريه های قديمی فعاليت های تودۀ مردم را دربر نمی گرفتند،‏ در حالی که ماترياليسم<br />

تاريخی برای نخستين بار مطالعۀ شرايط اجتماعی زندگی توده ها و تغييرات اين شرايط را با دقت<br />

10

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!