ï®ïºØ±Ù ﻣïºØ±ï®Ø³
ï®ïºØ±Ù ﻣïºØ±ï®Ø³
ï®ïºØ±Ù ﻣïºØ±ï®Ø³
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
نامساعد به شرايط توليد مساعد] نيز امکان پذير است، زمين می تواند از يک رده بندی به رده بندی<br />
ديگر گذار کند (در اثر پيشرفت های فن کشاورزی، رشد شهرها و غيره)، و<br />
«قانون بازده نزولی»<br />
معروف که گناه محدوديت ها و تضادهای سرمايه داری را به گردن طبيعت می اندازد خطای عميقی<br />
است. افزون بر اين، برابر شدن [نرخ] سود در همۀ شاخه های صنعت و اقتصاد ملی به طور کلی<br />
مستلزم آزادی کامل رقابت و جريان آزاد سرمايه از شاخه ای به شاخۀ ديگر است. اما مالکيت<br />
خصوصی زمين انحصار به وجود می آورد که مانع اين جريان آزاد می شود. به خاطر اين انحصار،<br />
محصولات کشاورزی که با ترکيب ارگانيک پائين تر و در نتيجه با نرخ سود انفرادی بالاتری مشخص<br />
می شوند در روند کاملا آزاد برابر شدن نرخ سود شرکت نمی کنند و زميندار به عنوان انحصارگر می<br />
تواند قيمت را بالاتر از متوسط نگاه دارد و اين قيمت انحصاری، رانت يا اجارۀ مطلق را به وجود می<br />
آورد. در نظام سرمايه داری اجارۀ تفاضلی از ميان رفتنی نيست اما امکان از بين رفتن اجارۀ مطلق<br />
وجود دارد (مثلا با ملی کردن زمين و تبديل آن به مالکيت دولت). تبديل زمين<br />
به مالکيت دولتی<br />
انحصار خصوصی زمين را از ميان برمی دارد و کاربرد رقابت آزاد در حوزۀ کشاورزی را<br />
سيستماتيک تر و کامل تر می کند. از اين رو مارکس خاطرنشان می کند که بورژوا راديکال ها در<br />
طول تاريخ همواره خواست پيشرو بورژوائیِ ملی کردن زمين را به پيش کشيده اند، اما اين خواست<br />
موجب وحشت اکثريت بورژوازی می شود، زيرا از نزديک، انحصار ديگری را «لمس می کند» که<br />
در زمان ما به ويژه مهم و حساس است: انحصارِ وسايل توليد به طور کلی. (مارکس در نامۀ<br />
20<br />
اوت ۲<br />
۱۸۶۲و نيز در نامۀ ۹ اوت ۱۸۶۲به انگلس، توضيح ساده، موجز و روشنی دربارۀ نظريه اش مربوط<br />
به نرخ سود متوسط سرمايه و اجارۀ مطلق ارائه می دهد). همچنين توجه به تاريخ [تحول] اجاره در<br />
تحليل مارکس مهم است: او نشان می دهد که چگونه اجاره در شکل کار (هنگامی که دهقان با کار در<br />
زمين ارباب برای او محصول اضافی توليد می کند) به اجارۀ جنسی تبديل می شود (هنگامی که دهقان<br />
در زمين خود محصول اضافی توليد می کند و آن را براساس «جبر غير اقتصادی» به ارباب واگذار<br />
می نمايد)، سپس به اجارۀ نقدی (که همان اجارۀ جنسی است که در اثر تکامل توليد کالائی به پول تبديل<br />
شده است، اجارۀ مالکانه<br />
quitrent<br />
15<br />
و سرانجام به اجارۀ سرمايه دارانه، هنگامی که<br />
در روسيۀ قديم) F14<br />
دهقان جای خود را به سرمايه دار [آنتروپرونور] کشاورزی می دهد که زمين را به کمک کارِ مزدی<br />
به زير کشت می برد. در پيوند با «به وجود آمدن اجارۀ زمين سرمايه دارانه» بايد به شماری از ايده<br />
های عميق و نافذی که مارکس در زمينۀ تحول سرمايه داری در کشاورزی<br />
بيان کرده است توجه نمود<br />
(که به ويژه در مورد کشورهای عقب مانده ای مانند روسيه مهم اند). مارکس می نويسد: «تحول اجارۀ<br />
جنسی به اجارۀ نقدی نه تنها ضرورتا همراه با تشکيل طبقه ای از کارگران روز مزد بدون مالکيت