28.10.2018 Views

نمایشنامه اما گلدمن - آن گونه که من زیستم

به قلم: شیرین میرزانژاد آبان ماه ۱۳۹۶

به قلم: شیرین میرزانژاد

آبان ماه ۱۳۹۶

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

<strong>اما</strong> <strong>گلد<strong>من</strong></strong> ‏(<strong>آن</strong> <strong>گونه</strong> <strong>که</strong> <strong>من</strong> <strong>زیستم</strong>)‏ گروه تئاتر ا گزیت شبریبررین مبریبررزانژاد<br />

پسرم برای سربازگبریبرری خیلی کوچک بود،‏ <strong>اما</strong> به عنوان یه مادر به ‏ب<strong>من</strong>بممایندگی از ‏بمتبممام مادرابىیبىی <strong>که</strong><br />

صدابىیبىی نداشبنتبنن صحبت می کردم.‏<br />

الکساندر برک<strong>من</strong>:‏ دفبرتبرر نشریه ی بلست <strong>که</strong> <strong>من</strong> اداره اش می کردم طبقه ی بالای دفبرتبرر نشریه ی مادر<br />

زمبنیبنن بود <strong>که</strong> <strong>اما</strong> از سال ١٩٠۶ راه اندازیش کرده بود و سردببریبررش بود.‏ یه روز <strong>که</strong> توی دفبرتبرر نشسته<br />

بودم دیدم <strong>اما</strong> از توی راه پله با خونسردی داد می زنه:‏ ساشا!‏ اومدن دستگبریبررمون کبننبنن!‏ بلافاصله<br />

دو نفر وارد دفبرتبرر شدن و ‏همھهممه جا رو به هم ربجیبجخبنتبنن.‏ طبقه ی پایبنیبنن هم ‏همھهممبنیبنن کارو کرده بودن.‏ دنبال<br />

فهرست اعضای ابجنبجج<strong>من</strong> نه به سربازگبریبرری می گشبنتبنن.‏ <strong>اما</strong> ‏بهببههشون گفت <strong>که</strong> لیست رو اینجا نگه ‏ب<strong>من</strong>بممی دار ‏بمیبمم،‏<br />

چون ‏همھهممیشه برای پذیرابىیبىی از دوستان پلیس مون آماده ابمیبمم <strong>اما</strong> مراقبیم کسابىیبىی رو <strong>که</strong> ‏بجتبجحمل افتخار<br />

دستگبریبرری رو ندارن به خطر ننداز ‏بمیبمم.‏ وقبىتبىی ازشون خواسته بود حکمشون رو نشون بدن،‏ یکی از<br />

نسخه های ‏مجممججله رو نشون داده بودن و گفته بودن حکم لازم نیست،‏ ‏همھهممبنیبنن مطالب خیانت آمبریبرز کافیه.‏<br />

ما رو بردن و خبرببرردار شدبمیبمم <strong>که</strong> ‏بمتبممام نوشته ها و نامه های ارزسمشسم<strong>من</strong>دمون و مهم تر از ‏همھهممه لیست مشبرتبررکبنیبنن<br />

نشریات رو برده بودن.‏<br />

<strong>اما</strong> <strong>گلد<strong>من</strong></strong> ‏(روی صحنه،‏ رو به ‏بمتبمماشاچیان):‏ اعضای ‏مجممجحبرتبررم هیئت <strong>من</strong>صفه!‏ رای ‏سمشسمما هرچه <strong>که</strong> باشه،‏<br />

چبریبرزی رو برای ما تغیبریبرر ‏ب<strong>من</strong>بممی ده.‏ <strong>من</strong> ‏بمتبممام عمرم پای آرماب<strong>من</strong>بمم ایستادم و هرگز به خاطر رای دادگاه<br />

تغیبریبررش ‏ب<strong>من</strong>بممی دم.‏ می خوام دو آمریکابىیبىی بزرگ رو یادآوری کنم <strong>که</strong> ‏بىببىی شک براتون آشناست:‏ رالف<br />

والدو امرسون و دیوید تورو.‏ وقبىتبىی تورو در زندان بود،‏ امرسون به دیدنش رفت و گفت دیوید،‏ تو<br />

توی زندان چه کار می کبىنبىی؟ جواب داد:‏ تو ببریبررون از زندان چه کار می کبىنبىی وقبىتبىی <strong>که</strong> ‏همھهممه ی مردان<br />

صادق به خاطر آرمان شون در زندان هسبنتبنن؟<br />

تصمیم ‏سمشسمما هر چه <strong>که</strong> باشه،‏ مبارزه باید ادامه پیدا کنه.‏ ما چبریبرزی نیستیم جز ذره هابىیبىی در مبارزه ی<br />

‏بىببىی وقفه ی انسابىنبىی به سوی نوری <strong>که</strong> در تاریکی می تابه.‏ آرمان رهابىیبىی اقتصادی،‏ سیاسی و معنوی نوع<br />

بشر.‏<br />

٣١

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!