نمایشنامه اما گلدمن - آن گونه که من زیستم
به قلم: شیرین میرزانژاد آبان ماه ۱۳۹۶
به قلم: شیرین میرزانژاد
آبان ماه ۱۳۹۶
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
<strong>اما</strong> <strong>گلد<strong>من</strong></strong> (<strong>آن</strong> <strong>گونه</strong> <strong>که</strong> <strong>من</strong> <strong>زیستم</strong>) گروه تئاتر ا گزیت شبریبررین مبریبررزانژاد<br />
بیهوده و غبریبررممممممکنیه. ولىللىی مهم ترین مانع دسمشسم<strong>من</strong>ای خارجی روسیه ان. هر چبریبرزی <strong>که</strong> علیه بلشویک ها<br />
گفته یا نوشته بشه، تو دنیا جمحجممله به انقلاب و همھهممسو بىیبىی با مجممجخالفانش تلقی می شه. <strong>آن</strong>ارشیست ها ببنیبنن دو<br />
آتش گبریبرر افتادن، نه می تونن با قدرت کرملبنیبنن آشبىتبىی کبننبنن و نه با دسمشسم<strong>من</strong>ان روسیه متحد بشن. بهببههش<br />
گفتم باید یاد بگبریبرری <strong>که</strong> ببنیبنن انقلاب و بلشویک ها تفاوت قائل بشی. مسخره است <strong>که</strong> لنبنیبنن خواسته سمشسمما<br />
رو وارد تشکیلات حز بىببىی کنه. تنها راه اینه <strong>که</strong> کاری پیدا کرد <strong>که</strong> نفع مستقیم برای توده ها داشته<br />
باشه.<br />
الکساندر برک<strong>من</strong>: اوایل سال ١٩٢١ زمزمه های نارضایبىتبىی و اعتصاب توی پبرتبرروگراد بالا گرفته بود.<br />
زمستان سخبىتبىی بود و مجممجحموله های ناچبریبرز سوخت و جبریبرره به خاطر شرایط جوی تاخبریبرر داشت. شورای<br />
پبرتبرروگراد چند کارخانه رو تعطیل کرده بود و جبریبرره ی کارگرا رو به نصف کاهش داده بود. از طرفىففىی<br />
معلوم شد <strong>که</strong> اعضای حزب تو کارگاه ها کفش و لباس و بجتبججهبریبرزات تازه گرفته اند. در تکیمل این<br />
اوضاع، مق<strong>اما</strong>ت فراخوان جلسه ای رو <strong>که</strong> کارگرا برای بجببجحث درباره ی بهببههبود این اوضاع داده بودن وتو<br />
کردن.<br />
اعتصاب اولیه مطالبات ناچبریبرزی داشت: افزایش جبریبرره ی غذابىیبىی <strong>که</strong> مدت ها پیش وعده ش رو داده<br />
بودن و توزیع کفش های موجود. شورای پبرتبرروگراد نپذیرفت <strong>که</strong> با اعتصاب کننده ها مذا کره کنه مگر<br />
این<strong>که</strong> سر کار برگردن. دانشجویان افسری رو برای متفرق کردن کارگرا فرستادن. خوشبختانه<br />
کارگرا مسلح نبودن و خوبىنبىی ربجیبجخته نشد. پنج کارخونه ی دیگه هم به اعتصاب پیوسبنتبنن. با خودسری<br />
و بىببىی رجمحجممی مق<strong>اما</strong>ت، درخواست کارگرا برای نان و کمی سوخت تبدیل به مطالبات سیاسی قاطعانه شد:<br />
تغیبریبرر کامل سیاست های دولت: کارگران و دهقانان نیاز<strong>من</strong>د آزادی هستند و ب<strong>من</strong>بممی خواهند بجتبجحت فرامبنیبنن<br />
بلشویکی زندگی کنند؛ می خواهند خودشان اختیار سرنوشت شان را به دست بگبریبررند. معلوم نبود<br />
این اعلامیه رو چه کسی به دیوار زده. با وجود دستگبریبرری های مکرر اعتصاب گسبرتبررده تر شد. <strong>اما</strong><br />
برخورد نا<strong>من</strong>اسب مق<strong>اما</strong>ت باعث شد کم کم اعلامیه های ضدانقلاب و ضدبهیبههود هم روی دیوارها پیدا<br />
بشه. حکومت نظامی اعلام شد. کارگرا مصمم بودن <strong>اما</strong> از گرسنگی در آستانه ی تسلیم بودن.<br />
در بجببجحبوحه ی اوضاع ناامید کننده عامل جدیدی وارد عمل شد: ملوانان کرونشتات. پایبند به<br />
سنت های انقلابىببىی و همھهممبستگی با کارگرا <strong>که</strong> قبلاً هم در انقلاب ١٩٠۵ و بجتبجحولات ١٩١٧ وفادارانه<br />
نشون داده بودن.<br />
٤٠