ﻣïºï»«ï»¨ïºï»£ï»ª رÙﺷﻨï®ïº® - ketab farsi
ﻣïºï»«ï»¨ïºï»£ï»ª رÙﺷﻨï®ïº® - ketab farsi
ﻣïºï»«ï»¨ïºï»£ï»ª رÙﺷﻨï®ïº® - ketab farsi
- No tags were found...
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
25سال چھارمشمارهژوئنماھنامۀ روشنگر . . .٣٧ Rowshangar Publication Vol.4, Issue. 37, June 2010 ٢٠١٠از خواب اصحاب كهف بيدار شويد!رضا نافعي“::–“) نآ (“خواننده ای بعنوان يک ايرانی از من انتقادکرده که چرا ھنوز از خواب اصحاب کھفبيدار نشده ام؟“و دليل آورده که: شوروی سقوط کرده ولی ھنوزمتاسفانه نوستالژی کمونيسم شما رو(را) رھانکرده. شما که عشق به لنين واستالين دروجودتون(وجودتان) ھست چرا به غرب کثيفپناھنده شديد؟ چرا به كره شمالي و يا نزد رفيقكاسترو نميريد؟ ظاھرا مرگ خوب است امابراي ھمسايه! واقعا عجيب و مسخره نيست كهدر قلب سرمايه داري بنشينيد، از مواھب اونبھره مند بشيد( بشويد) و بعد شديدترين انتقاداترو (را) از اون بكنيد؟ اگر از كاپيتاليسممتنفريد به عنوان يك ايراني چرا ميھماني جھانسرمايه داري رو(را) رھا نمي كنيد؟ بيدار شويدو بدانيد كه اگر به دنبال مخاطب ھستيد مردم وروشنفكراي حال حاضر ايران مثل دورانجواني شما ديگر اسير و جو گير فضاي دھهچھل و پنجاه ايران نيستند."با اين استدالل روشن می شود که من به تنھائیمورد خطاب ايشان نيستم، بلکه روی سخنايشان با ھمه منتقدين نظام سرمايه داری است.بی بی سی که قطعا نمی توان گفت گرفتار“نوستالژی کمونيسم“ است در نوامبرخبر داد طبق يک نظر خواھی بين المللی کهمبتکرش خود بی بی سی بوده فقط ازپرسش شوندگان در کشور جھان، نظامسرمايه داری را درست می دانند يکی ازناشران اين خبر ھم اشپيگل آنالين بود آينده مانوامبر حتی در خود آمريکا فقطبا نظام سرمايه داری موافقند.ايشان از من پرسيده اند: ”چرا به کره شمالی ويا نزد رفيق کاسترو نميريد ؟“با توصيه شما، از آن که بگذريم ، من وآن باقيمانده بايد راھی کوبا و کره شمالیبشويم؟ و بقيه کره زمين را ھم بسپاريم بدستشما و آن ؟مگر ھر کس مثال در فرانسه و يا آلمان و يا ھرکشور ديگر سرمايه داری و حتی در خودامريکا از سيستم ناراضی است رفته و يا بايدبرود کوبا؟ اين چه شيوه تفکر و استدالل است؟و مگر آن کشورھا حياط خلوت ناراضی ھاینظام سرمايه داری اند؟من نميدانم امثال ايشان از مھاجرت چه برداشتو شناختی دارند و مثال اگراردوگاه سوسياليسمنپاشيده بود، بازھم مھاجرين ايرانی به غربکوچ می کردند؟ و يا اکنون که نزديک بهھزار ايرانی از ايران برای تحصيل به جمھوریاوکرائين رفته اند و يا نزديک به دو برابر اينبه جمھوری سوسياليستی بالروس رفته اند ھمهمی خواھند بيايند کنار ايشان و امثال ايشان مثالدر آلمان؟ھمين بحث ھا در سالھای بسيار دور، سالھائیکه به نوجوانی من و آمدن برای تحصيل بهآلمان باز می گردد و نه اکنون که بازنشستهدولت آلمان ھستم حدود دو دھه پيش ازانقالب ايران- ھم مطرح بود و با فروپاشیاتحاد شوروی و از ھم پاشيدن اردوگاهسوسياليسم مبتکران ھمين بحث ھا، در آن سالھاکه در کنفدراسيون دانشجوئی متمرکز بودند،تازه فھميده اند پايان جنگ سرد چه ضربهھولناکی به بشريت بود. من نمی گويم آن نظامدر درون خودش مشکالت و ضعف ھای بسيارجدی نداشت. خير! داشت، اما بخشی از آنچهامروز در کشورھای سرمايه داری بر سر مردممی آيد، نتيجه برداشته شدن ھمان فشاریاست که بدليل قراردادھای اجتماعی درکشورھای سوسياليستی، به کشورھای سرمايهداری تحميل شده بود. آن فشارھا باعث بسياریاز خدمات اجتماعی در کشورھائی نظير آلمان،ھلند، سوئد و تقريبا تمام کشورھای اروپائی شدهبود که ھمه آنھا را در سال گذشته پسگرفته اند. شايد ايشان وامثال ايشان دوران دوآلمان و بويژه دو برلين را نديده و بخاطر نداشتهباشند، اما من شخصا شاھد بودم که برلين غربیرا بھشت اجتماعی کرده بودند تا رقيبی باشد دربرابر برلين شرقی. و حاال ھمين شھر، يعنیبرلين در صدر شھرھای ورشکسته آلمان قراردارد. شمار بيکاران آن بيش از ھر شھر ديگرآلمان است. کوچ و آوارگی مردم از برلين بهجنوب آلمان برای تامين زندگی و پيداکردن کارو شغل…. زبانزد آلمان ھاست. آخريننظرسنجی از مردم بخش شرقی برلين حاکی ازھمان نوستالژی است که انتقاد کننده به من از آنسخن گفته اند. يعنی آرزوی بازگشت به دورانآلمان دمکراتيک در بخش شرقی آلمان.20اشپيگل آنالين، که قطعا يک نشريه سوسياليستینيست، در 15.03.2010گزارش داد طبقنظر خواھی موسسه آمار گيری امنيد از نظراز مردم غرب و از مردم شرقآلمان زندگی در يک کشورسوسياليستی….پذيرفتنی است. از شرقیھا و از غربی ھا می گويند: بعضیاوقات آرزو می کنيم که ايکاش ديوار ھنوز بودآينده ما: “از طال گشتن پشيمان گشته ، مارا مس کنيدمن نمی دانم نويسنده اين پيام از وابستگان بهنظام شاھنشاھی گذشته است يا نيست و خواھانبازگشت آن نظام است يا خير؟ دانستن آنھمچندان اھميتی ندارد، زيرا بحثی که من می کنميک بحث عمومی است و نه اختصاصی.اين نوع تفکر ريشه در دوران سلطنت محمدرضا شاه دارد. او ھم گفت: ھرکه نمی خواھدپاسپورتش را بگيرد و برود.“ البد از پاسختاريخ به اين فرمان شاھنشاھی بی خبر نيستيد!و آن تيتر بزرگ روزنامه ھا را ھنوز در خاطرداريد که “شاه رفت“ و از اتفاق روزگار،امروز ھم يکبار ديگر مردم ايران رسيده اند بهسر ھمان دوراھی. يعنی دو راھی “رھبر“ برودو مردم بريزند به خيابان و پايکوبی کنند. داستان”زنده باد زاپاتا“ که اميدوارم ايشان حداقل فيلمآن را ديده باشد، در مملکت ما تکرار شده است.ايشان نوشته اند”واقعا عجيب و مسخره نيست كه در قلبسرمايه داری بنشينيد، از مواھب اون( نآ بھرهمند بشيد(بشويد) و بعد شديدترين انتقادات رو(را) از اون بكنيد؟“ايشان فراموش کرده اند که در اين قلبسرمايه داری چيزی وجود دارد بنام”قانون اساسی“. طبق اين قانون اساسی ”ھمهحتی رضا نافعی “حق دارد ھرجا خطائی وکمبودی و خالفی ديد بگويد و اگر توانست حتیبا صدای بلند بگويد. تبليغ ھم بکند و ديگران راھم با خود ھمراه سازد. ولی بنظر اين ايرانیمحترم چنين کاری ”مسخره و عجيب“ است.اجازه بدھيد ياد آوری کنم آنچه که بنظر شما”مسخره و عجيب“ می آيد، يعنی بيان ”انتقادات“پايه و اساس دموکراسی است، که محدوديتھای بسياری در سالھای اخير در اروپا و بويژهآلمان برای آن قائل شده اند که اين نيز از نتايجفروپاشی شوروی و کشورھای سوسياليستیشرق اروپاست. دشمنان واقعی دموکراسی آنھاھستند که خواستار: تاييد و تکريم و تعظيم، بلهقربان گوئی و خاک بوسی ھستند. دموکراسیبدون بحث و جدل آزاد، بدون “شديد ترينانتقادات يعنی حکومت ”ساواک“ ووزارت اطالعات“ و “وين“ و ”کھريزک“.خطاب به آنھا که خود را پشت نقاب آزادی ودموکراسی پنھان می سازند و سکوت و بلهقربانگوئی را ترويج می کنند بايد گفت: “سکوتدشمن دموکراسی است.اما نکته اساسی اين است که ايشان در واقعمخالف قانون اساسی آلمان است و ايرادش درحقيقت به نظام دموکراسی آلمان است چونتقريبا تمام مطالبی که من در وبالگ خود آيندهما منتشر کرده ام ترجمه از مطبوعاتقانونی آلمان است که علنا و با اجازه دولت آلمانمنتشر می شوند، که البته بخش عمده آن ازمننشريات چپ آلمان انتخاب شده است. کهنويسنده ھيچ يک از اين مقاالت نيستم. اميدوارم امثال ايشان تفاوت ترجمه و نوشته،مقاله و خبر و… را شناخته و از عھده تفکيکآنھا ازيکديگربرآيند.نيز در بوندس تاگحزب چپ اين کرسی دارد و در برخی ازمجلس آلمان اياالت آلمان، در حکومت ھای ايالتی حتی وزيرھم دارد. آلمان ھا در رسانه ھا و مجلس و نيزو اجتماعی خود در بارهمحافل خصوصی کشور خودشان و آنچه بنظرشان درست يانادرست می آيد ھنوز می توانند با ھم بحث وجدل می کنند و پشت سر اين حزب چپ ھم مثلديگر احزاب چند ميليون نفر ايستاده اند .آيا اينتبعيد“ شوند و بهچند ميليون آلمانی ھم بايد کره شمالی برون ؟ ”مسخره و عجيب“ نيستکه يک نفر بلند شود از ايران بيايد به آلمان ،از مواھب اينجا استفاده کند“ و تازه به آنھا ايرادفضولیبگيريد که چرا در کار مملکتشان کره شمالی ومی کنند و بخواھد آنھا را به بفرستد!کوبا د يگر ھشداريک نکته “عجيب و مسخره ”مردم وايشان است که خود را سخنگوی پنداشته و نوشته اندروشنفکران ايران“ بيدار شويد و بدانيد كه اگر به دنبال مخاطبھستيد مردم و روشنفكران حال حاضر ايرانمثل دوران جواني شما، ديگر اسير و جو گيرفضاي دھه چھل و پنجاه ايران نيستندبدانيد و به ھمفکران خود ھم بگوئيدنخستين آموزش جنبش ”چپ“ در جھان و ازگفتن به ستم“نه" جمله ايران آموختن و ترويج در برابر آن بوده واجتماعی و ايستادن ”متحد ھست. يعنی مبارزه با کُرنش در برابر ستم وکاری کهبله قربان گوئی در برابر سمتگر. شما، باستناد نوشته خودتان، مروج آن نيستيد.ولی آن صدھا ھزاران ايرانی که امروز عليرغمداشتن تحصيالت عاليه و تخصص ھای گوناگوندر سراسر جھان با رانندگی تاکسی يا مشاغلیروزگار را بسختی می گذرانندمشابه آن شاگردان اين مکتب سرکش ھستند که باز ھمو سر“نه“ عليرغم ھمه سختی ھا می گويند تسليم فرود نمی آورند. و آنچه امروز در جامعهايران شاھد آن ھستيم نيز تبلور ھمين آموزه یبوده انددرخشان است که مروج آن ”چپ ھا نه کُرنش گرانبيدار شويد! ببنيد و بدانيد!□□□–“! “:!““.:”““““”76.-““““(“.“““(“ کي) نآ““““::% 23“%80(.%24%72) .”20098%11)-27%11. (2009%119% 25%89آدرس تماس با روشنگر :rowshngar1@yahoo.com