ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
نظری<br />
امپراتوری در عصر سرمایه: گفتگو با الن میکسینز وود<br />
ترجمه پرویز صداقت<br />
صفحه 18<br />
امپراتوری سابقهای بسیار طوالنیتر از<br />
سرمایهداری دارد، اما امپریالیسم معاصر<br />
از سرمایهداری جداناشدنی است.)۱( در این<br />
حالت، ویژگی های ممیزهی سرمایهداری<br />
به مثابه یک سیستم اقتصادی از نظر شما<br />
چیست؟<br />
فکر میکنم ویژگی گوهری سرمایه داری<br />
آن است که تمامی کنشگران اصلی اقتصاد<br />
وابسته به بازارند؛ وابسته به بازار برای<br />
حفظ و بازتولید شرایط زیستشان. معنای<br />
دیگرش آن است که رابطهی بین طبقات را<br />
بازار وساطت میکند، بدین ترتیب برخالف<br />
سیستمهای پیشاسرمایهداری است که در<br />
آن طبقات استثمارگر میتوانستند با استفاده<br />
از قدرت فائقهی سرکوب، سرکوب مستقیم<br />
غیراقتصادی، از مازاد طبقات استثمارشده<br />
بهرهبرداری کنند، در سرمایهداری این جبرْ<br />
ضرورتهای اقتصادی است. بنابراین،<br />
در اقتصاد بالغِ سرمایهداری، الزم نیست<br />
سرمایهداریْ قدرت برتری سیاسی، حقوقی،<br />
یا نظامی بر کارگران داشته باشد؛ چنان<br />
که اشراف زمیندار پیشاسرمایهداری بر<br />
دهقانانی که دسترسی غیربازاری به زمین<br />
داشتند قدرت داشتند. کارگرانِ مزدبگیر باید<br />
نیروی کار خود را به سرمایهدار بفروشند<br />
صرفاً برای آن که به وسایل زیستشان،<br />
مجله هفته شماره 28 مهر 1391<br />
کار خودشان و جز آن دسترسی داشته باشند.<br />
و البته سرمایهدار برای دسترسی به کار و<br />
تحقق سودی که کارگران تولید میکنند به<br />
بازار وابسته است. البته تفاوت عظیمی بین<br />
کارگرانِ فاقد مالکیت و مالکان سرمایه هست<br />
که معنای آن ناترازی عظیم قدرت طبقاتی<br />
است. اما سرمایهداران برای حفظ خود و<br />
سرمایهشان کمتر به بازار وابسته نیستند. کل<br />
سیستم سرمایهداری از طریق الزامات بازار<br />
عمل میکند، جبر رقابت، به حداکثر رساندن<br />
سود، و انباشت سرمایه.<br />
چرا چنانکه برخی ممکن است فرض<br />
میکنند، تجارت یا بازرگانیْ سرمایهداری<br />
را تشکیل نمیدهند؟<br />
من تمایزی بین فرصتهای بازار و الزامات<br />
بازار قائلم. و گمان میکنم تنها سرمایهداری<br />
است که سیستمی دارد که در آن مردم ناگزیر<br />
میشوند، مجبور میشوند صرفاً برای<br />
تضمین هستیشان و بازتولید خودشان وارد<br />
بازار شوند. در سرتاسر تاریخ بازارهایی<br />
بودهاند که در آن مردم مازادشان را برای<br />
فروش عرضه میکردند، اما پیش از<br />
سرمایهداری، هیچگاه سیستمی نبود که در آن<br />
تولیدکنندگان و تصاحبکنندگان، هردو برای<br />
پایهایترین شرایطِ زیستشان مطلقاً وابسته<br />
به بازار باشند و بنابراین ناگزیر شوند برای<br />
حفظ خودشان از آنچه بازار تحمیل میکند<br />
پیروی کنند.<br />
در نوشتههای شما استثمار که بخشی<br />
ضروری در سرمایهداری است به شیوههای<br />
معینی پنهان میشود، برخالف سرکوب که<br />
ویژگی جامعهی فئودالی است که در آن<br />
قدرتِ عریانْ آشکار است. در سرمایهداریْ<br />
استثمار چهگونه پنهان میشود؟<br />
تقابلی که به آن اشاره کردید، بین سرمایهداری<br />
و فئودالیسم، تقابلی سودمند است. اگر<br />
دربارهی ماهیّت رابطهی بین اشراف فئودال<br />
و دهقان وابسته بیندیشید، مناسبات بسیار<br />
شفافی است که به لحاظ حقوقیْ رابطهای<br />
نابرابر قلمداد میشود.<br />
در سرمایهداری، سرمایهدار و کارگر، در<br />
آغاز بهظاهر برابرند. آنان به لحاظ حقوقی<br />
برابرند، و مهمتر از همه، سرمایهدار واقعاً،<br />
در برابر مازادی که به شکلی شفاف از آنها<br />
بهره میگیرد، به کارگران پرداخت میکند.<br />
در مورد فئودالیسم، دهقان ناگزیر از به<br />
انجام خدمات کار یا انتقال مستقیم مازاد به<br />
اشراف است؛ در حالی که در سرمایهداری<br />
این رابطه بهظاهر در تضاد با آن است، زیرا<br />
سرمایهدار قبل از تحقق سود ناشی از کارِ