ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
44<br />
صفحه با<br />
آموزشی و سازمانیابنده نزدیک، رد اینکه ضمن میکنند، تعریف طبقهکارگر و<br />
رفیقانه پذیرایِ پیشرو کارگران با رابطه هیچگاه<br />
اما هستند؛ نظری هرابراز نقادانهی که<br />
باشند اندیشههایی تریبون نمیتوانند است.<br />
بورژوائی اندیشههای مُبلغ بهنوعی کارگزاران<br />
و مبلغان نظریهپردازن، اگر حال شیوهی<br />
چنین سرمایه نظام پنهان و آشکار باکی<br />
میدهند، عنوان سانسور را تبادلی جنبش<br />
کمونیست فعالین چراکه نیست. دموکراسی<br />
انقالبی کمونیستهای و کارگری گذر<br />
در بلکه موجود، نظام بقای در نه را و<br />
طبقاتی گذری گذر، این میفهمند. آن از منطقی<br />
عاملیتِ که است انقالبی و تودهای با<br />
و دارد بهخودرا مخصوص تاریخیِ و اگر<br />
)حتی بورژوائی حیلهگرانهی شیوههای هیچگونه<br />
باشد( داشته نیز سوسیالیستی جلوهی باشد.<br />
داشته نمیتواند قرابتی و همسویی ظرفیت<br />
آنچه استکه این اساسی مسئلهی میکند،<br />
تعیین را مخالف نظریات انعکاس امکان<br />
که بورژوایی، مشربی دموکرات نه ضروری<br />
پس است. نظرات این نقد توان و بهتبادل<br />
و یابیم سازمان بهگونهای استکه عملی<br />
و نظری نقدِ توان تنها نه که برخیزیم بلکه<br />
باشیم، داشته را بورژوایی راهکارهای بیفزائیم.<br />
نیز توانی برچنین فزایندهای بهطور بنگاه<br />
انقالبی کمونیسم دموکراسی بههرروی، بورژوایی<br />
بهنظرات انتشار اجازهی خیریهی عاملیت<br />
بهواسطهی نظرات این چراکه نیست. فعلیت<br />
ناگزیر خویش منطقی و ارادهمندانه چیزی<br />
نمیتواند آن برآیند که دارند بیرونی باشد.<br />
انقالبیون و کارگران سرکوب جز انقالبی،<br />
نیروهای باید چرا نمونه: برای بهسلطنتطلبان<br />
کارگری و کمونیست و مستقیم بهدستجاتیکه یا رنگارنگ سرمایههای<br />
منافع جهت در غیرمستقیم بدهند<br />
اجازه میکنند، فعالیت شرقی یا غربی ]بخوانیم<br />
استفاده آنها هویت و تریبون از که اسالمی<br />
حکومت مگر کنند؟ استفاده[ سوءِ ارتش<br />
و ساواک ببندهای و بگیر خلفِ فرزندِ امروزه<br />
که نیست آریامهری نظام دربارِ و و اندیشه »آزادی منادیِ آنها از پارهای سرنگونطلبی<br />
داعیه حتی و شدهاند بیان« پوشش<br />
در غرب عوامل مگر میکنند؟ نیز جز<br />
گلی چه بیان« »آزادی و بشر« »حقوق بهسر<br />
تاریخی عقبگرد و قتلعام و تخریب فعالین<br />
که زدند لیبی و یوگوسالوی مردم بهطورکلی<br />
و کارگری جنبش کمونیست ژست<br />
بهواسطه باید انقالبی کمونیستهای مماشات<br />
آنها با دورغین دموکراتمشربی توطئه<br />
باز خیال با تا بدهند اجازه و کنند نیازی<br />
بگیرند؟ درپیش جنایت و تخریب و این<br />
برای امکان ایجاد که ندارد بهاستدالل خیانت<br />
همهجا و همواره مرده دجالههای 1391<br />
مهر 28 شماره هفته مجله مردم<br />
و زحمتکشان و بهکارگران آشکار بود.<br />
خواهد سرچشمهی<br />
معرفتی خطاهای اغلب گرچه و دارد ارادهمندانهمنطقی نتیجتاً و طبقاتی موضعِ<br />
و موقع در را آن ریشههای میبایست خطاپردازان<br />
تاریخیاجتماعیطبقاتیِ دموکرات<br />
علل از یکی اما کرد؛ جستجو که<br />
جریاناتی و گروهها الزمِ غیرِ مشربیِ مینامند<br />
سوسیالیست و »اپوزیسیون« خودرا شوروی<br />
فروپاشی پساز تازه استکه این سرکوبگرانهی<br />
و طبقاتی ایستا، بهماهیتِ طبقاتیِ<br />
تحلیل بهجای و پیبردهاند؛ آن شوروی،<br />
برجامعه حاکم مناسبات و روابط حرف(<br />
در )حداقل عکسالعملگونه مشربی«<br />
»دموکرات و به»رئوفت« طبقاتی،<br />
جنبهی از نظر صرف روآوردهاند. رسیده<br />
بهدوران تازه مشربان دموکرات این و<br />
برجهان حاکم قوانین هنوز معرفتی بهلحاظ که<br />
باورند بدین و میدانند منطق را »ذهن« است.<br />
یکی برجهان حاکم قوانین با »منطق« حاکم<br />
قوانین استکه: بهتوضیح الزم بنابراین، از<br />
برخاسته همگی عینی جهانِ برنسبتهای نسبت<br />
یک بهمثابه نیز ذهن و آنهاست؛ ذات ذات<br />
از استکه قوانینی آن تابع )اُبژه(، عینی قوانین<br />
نباید بههیچوجه )اما( برمیخیزند؛ وی یا<br />
دانست »منطق« را ذهن و برجهان حاکم ذهن«<br />
و برجهان حاکم »قوانین با را منطق و<br />
بوده برخود منطق زیرا پنداشت. یکسان حاکم<br />
قوانین برخالف را مفاهیم میتواند حتی ارادهمندیِ<br />
این واقع در دهد. سامان برهستی را<br />
اندیشه استکه منطق( )یعنی اندیشه حتی<br />
برذهن؛ حاکم قوانین نه و میدهد سامان قوانینِ<br />
تحت ارادهمندی خودِ که بدانیم اگر است.<br />
آمده حاصل ذهناند، بر حاکم معینیکه و برشیء خود، ارادهمندیِ بهعلت منطق درخود<br />
»قوانین« آنکه حال است؛ برخود همینرو<br />
از و دگرسازیاند خود فاقد و بوده مینمایند]۸[.<br />
الیتغییر و ثابت بیان«<br />
و اندیشه »آزادی و پرولتاریا قریبِ<br />
اغلبِ گذشته سال صد طی ازآنجاکه کشورهای<br />
در انقالبی دگرگونیهای بهاتفاقِ هک باختهاند رنگ بهحکومتهایی مختلف و<br />
مجموعاً و گرفته قرار جامعه برفراز استعدادها<br />
و تواناییها بهسرکوب کمابیش پرداختهاند؛<br />
انسانی تودههای امکانات و چونیِ<br />
و چندی نیستکه نابهجا ازاینرو، پساز<br />
ایرانِ در را بیان« و اندیشه »آزادی رابطه<br />
در و اسالمی جمهوری سرنگونیِ دربارهی<br />
و بکشیم بهپرسش پرولتاریا با و<br />
مطالعه این کنیم. تحقیق و مطالعه آن استکه<br />
ضروری ازآنجا بهویژه تحقیق شعبدهبازِ<br />
دستهای در بهمن مردمیِ قیام کثیفترین<br />
از بهیکی خمینی همانند زیرکی بشری<br />
تاریخ حکومتهای ضدانسانیترین و میراثداران<br />
امروزه و یافت؛ استحاله و<br />
حماقت از آمیزهای در موذی طرارِ آن و بهسبز را ایران جامعهی وقاحت و جنایت مورد<br />
در ستیز ضمن تا کردهاند تقسیم سیاه مدلِ<br />
و شیوه هریک نظام، بقای چگونگی اسالمی<br />
بهخودرا مخصوص غارت و چپاول مجموعاً<br />
و کند تبلیغ امروزی و حقیقی و بهتماشاچیان<br />
را زحمتکش و کارگر مردم بازی<br />
این تاوان باید که کنند تبدیل تابعی بپردازند.<br />
نیز را زدیالنه و طبقاتی ایرانْ جامعهی ازآنجاکه اما عالوه<br />
اسالمی جمهوری و است سرمایهداری نیرویکار،<br />
استثمار و سرمایه ذاتی استبداد بر قالب<br />
در نیز را پیشاسرمایهداری استبداد یدک<br />
نیز طبیعی مازادهای چپاول و مذهب ]از<br />
گوناگونی طیفهای ازاینرو، میکشد؛ گفته<br />
سرمایهها رنگارنگِ صاحبان از پارهای خردهبورژوا،<br />
مختلف گروههای و اقشار تا تودهی<br />
اداریدولتی، گروههای از بعضی مولدین،<br />
و زحمتکشان و کارگران از وسیعی دینی،<br />
دگراندیشان جوانان، زنان، ملیتها، بهاپوزیسیونِ<br />
را غیره[ و همجنسگرایان پارهای<br />
سرنگونیطلبیِ زمینهی و کشانده بنابراین،<br />
است. ساخته فراهم را آنها از بیش<br />
خویش واژگیِ کلیتِ در سرنگونیطلبی داشته<br />
طبقاتیتاریخی مفهوم و بار اینکه از بیانگرِ<br />
اغلب و است؛ ضداستبدادی باشد، بعضی<br />
مذهبی، روبنای جنبهی با ضدیت چپاولگرانهی<br />
و پیشاسرمایهدارانه وجوه مفهوم<br />
و بار قطعاً که است اسالمی جمهوری ندارد.<br />
طبقاتی سرنگونیطلبیِ<br />
آیا مسئلهکه این بررسی منهای استکه<br />
توان و پتانسل این دارای فراطبقاتی حقیقت<br />
اما بکشد، بهزیر را اسالمی جمهوری مفروضی<br />
بهنحوِ نیروها این اگر استکه این اسالمی<br />
حکومت بهجای خودرا بتوانند سرمایهداری<br />
نظام بقای در برسانند، بهقدرت برای<br />
سرمایه ذاتی استبداد تازهی آرایش و ارمغانی<br />
مولدین و زحمتکشان و کارگران اجتماعی<br />
و سیاسی و اقتصادی سرکوب جز از<br />
سخن هنگامِ بنابراین، داشت. نخواهند سرنگونیِ<br />
از پس بیان« و اندیشه »آزادی مسئلهی<br />
بهاین میبایست اسالمی، جمهوری جنایت<br />
جرثومهی این که داشت توجه اساسی گروههای<br />
و اقشار کدام توسط استثمار و چه<br />
متشکل رهبری با و چگونه اجتماعی، یا<br />
پرولتاریا میشود؟ سرنگون نیرویی خویش،<br />
بودن غیرپرولتری در دستجاتیکه بود؟<br />
خواهند بورژوایی عملی<br />
گامهای با پیوند در »آینده« ازآنجاکه هررویدادی<br />
و میگیرد مادیت »حال«