16.03.2014 Views

شماره ٢٨

شماره ٢٨

شماره ٢٨

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

32<br />

صفحه اساسی<br />

قانون ‏]در است.‏ تکالیف مقدسترین و حقوق ‏»مقدسترین آمده:‏ اینطور ۱۷۹۳، تکالیف«[.‏<br />

ضروریترین نیامده<br />

۱۷۹۳، اساسی قانون ‏]در ۳۰: ماده اشکال<br />

تابع را ظلم مقابل در مقاومت است[.‏ نازککاریهای<br />

تازهترین از کردن،‏ قانونی را<br />

مردم که هرنهادی است.‏ خودکامگی نکند،‏<br />

فرض فسادپذیر را قضات و خوب است.‏<br />

معیوب بهسهولت<br />

و شدیداً‏ باید وکال جرایم ۳۲: ماده خود،‏<br />

برای ندارد حق هیچکس شود.‏ مجازات ادعا<br />

شهروندان سایر از بیشتر مصونیتی کند.‏<br />

تکالیف<br />

بازهم ‏»کمیته روبسپیر:‏ توضیحِ‏ متحد<br />

را ملتها همهی آحاد که برادرانهای مورد<br />

را متقابل بهکمک آنها حق و میکند کرده<br />

فراموش مطلقاً‏ را میدهد قرار تأکید ابدی<br />

اتحاد پایههای میرسد بهنظر است.‏ شده<br />

گرفته نادیده خودکامگان علیه ملل گلهای<br />

برای شما اعالمیه که انگار است.‏ ازاین<br />

گوشهای در که شده تنظیم انسانها از عظیمی<br />

خانواده برای نه آمدهاند،‏ گرد کُره بهرهبرداری<br />

برای را زمین طبیعت،‏ که مواد<br />

است…‏ کرده اعطا بهآن سکونت و باشند<br />

داشته را عیب این است ممکن زیر با<br />

بازگشتناپذیری بهطور را شما میانه که این<br />

که میکنم اعتراف بزند!‏ بههم خودکامان را<br />

کسانی مواد این نمیترساند؛ مرا عیب نخواهند<br />

کنند،‏ آشتی آنها با نمیخواهند که ترساند…«.‏<br />

برادرند،‏<br />

کشورها همه انسانهای ۳۳: ماده مثل<br />

خود،‏ توان درحد باید،‏ گوناگون ملل و کنند.‏<br />

کمک بههم واحد،‏ کشوری شهروندان ملتها<br />

بههمه میکند ظلم ملت بهیک که کسی است.‏<br />

کرده ظلم تا<br />

میجنگند ملت یک با کسانیکه ۳۵: ماده بشر<br />

حقوق و کنند متوقف را آزادی پیشرفت ملتها،‏<br />

همهی طرف از باید ببرند،‏ بین از را بهعنوان<br />

بلکه عادی،‏ دشمنانی بهعنوان نه قرار<br />

پیگرد مورد یاغی راهزنان و قاتالن گیرند.‏<br />

خودکامگان<br />

و اشراف پادشاهان،‏ ۳۶: ماده بشر<br />

نوعِ‏ که زمین حاکم درمقابل رقم،‏ هر از است،‏<br />

طبیعت که کاینات قانونگذار و باشد در<br />

آخر ماده ۴ ‏]این هستند«.‏ یاغی بردگانی است[]‏‎۳‎‏[.‏<br />

نیامده ۱۷۹۳، اساسی قانون *****<br />

1391<br />

مهر 28 شماره هفته مجله انقالب<br />

تحوالت و تغییر که همانطور خاستگاه<br />

عمدهترین ‏)بهمثابهی فرانسه کبیر نشان<br />

بشر«(‏ ‏»حقوق و بیان«‏ ‏»آزادی یا<br />

مفهوم دو این از دریافت و درک میدهد،‏ همهی<br />

همانند ‏)درست پیوسته بههم مقولهی آغاز<br />

همان از مقوالت(‏ و مفاهیم دیگر دستخوش<br />

اولیهشان تحقق و شکلگیری قوای<br />

توازن با متناسب و بوده تحول و تغییر یا<br />

رادیکالتر گسترههای طبقاتی و سیاسی گذاشتهاند.‏<br />

پشتِسر را محافظهکارانهتری پیوستهایکه<br />

تحوالت بررسیِ‏ منهای و نظری صرفاً‏ و تاریخی بهپیشزمینههای سادهی<br />

مقایسهی اما برمیگردد؛ مسئله فلسفی با<br />

۱۷۸۹ شهروندِ‏ و انسان حقوق اعالمیه ‏)بهمثابهی<br />

روبسپیر و ژاکوبنها آنچه در<br />

انقالب(‏ خردهبورژوایی میراتداران سوی<br />

از شده ارائه اساسیِ‏ قانون با مقابله بورژوازی<br />

نمایندگان ‏)بهمثابهی ژیروندنها ۱۷۹۳<br />

سال در تثبیتگر(‏ و بزرگ شد،‏<br />

نقل آن از بندهایی باالتر و پیشنهادند پیچیده،‏<br />

مبارزهی آن ماحصل مقایسهی نیز و تحت<br />

امروزه آنچه با خونین و انقالبی طرف<br />

از بشر حقوق جهانی منشور عنوان نشان<br />

دارد،‏ رسمیت متحد ملل سازمان ‏»آزادی<br />

مفهوم که است حقیقت این دهندهی متناسب<br />

و زمان طی بشر«‏ ‏»حقوق و بیان«‏ سیاسی<br />

و طبقاتی توازنهای و تعادل با نیز<br />

آینده در قوی بهظن و گردیده دگرگون مبارزهی<br />

از ناشی تحوالت و تغییر دراثر سیاسیِ‏<br />

توازن و تعادل شکلگیری و طبقاتی است،‏<br />

موجود هماکنون اینکه جز دیگری شد.‏<br />

خواهد متحول بازهم تغییرپذیریِ‏<br />

بهاندازهی که دیگری نکتهی ‏»حقوق<br />

و بیان«‏ ‏»آزادی مضمون و مفهوم استکه<br />

واقعیت این دارد،‏ اهمیت بشر«‏ و<br />

گسترش شکلگیری،‏ خاستگاهِ‏ و بستر بورژوایی<br />

اساس از مفهوم دو این تحقق بدون<br />

است.‏ بوده انقالبی درعینحالْ‏ و نیرویکار<br />

فروش و خرید امکان شکلگیریِ‏ مناسبات<br />

گسترش و شکلگیری بدون ‏)یعنی:‏ انسان<br />

رابطهی که تولید بورژواییِ‏ و نوین گفتگو<br />

میسازد(،‏ دگرگون نیز را طبیعت و در<br />

تنها بشر«‏ ‏»حقوق و بیان«‏ ‏»آزادی از و<br />

مذهبی نصایح یا نیکو اخالق محدودهی بهیک<br />

هیچگاه و میماند متوقف آسمانی نمیگردید.‏<br />

تبدیل سیاسی و اجتماعی اصل انقالبی<br />

گسترش با که بود بورژوازی این طبیعی<br />

محدودیتهای تکنولوژی،‏ و علم وابستگی<br />

شکست؛ را تولید جغرافیایی و و ارباب بهزمین،‏ پیشبودی و طبیعی در<br />

و برداشت؛ میان از را محصول نوع پیافکند<br />

را نوینی مناسبات و رابطه تولیدْ‏ را<br />

امکان این انسانی مولدهی بهنیروی که خود<br />

را خویش سَرورِ‏ و ارباب تا میدهد کند؟!‏<br />

‏»انتخاب«‏ با<br />

معکوس رابطهای ‏»انتخاب«‏ این گرچه و<br />

دارد تولیدی ادوات و برابزارها مالکیت از<br />

که جمعیت از بخشهایی آن مورد در تولیدی<br />

ادوات و ابزارها بر مالکیتی هرگونه انتخابی<br />

محروماند،‏ خود نیرویکار جز اما<br />

است؛ زیستی نیازهای فشار از ناشی اینگونه<br />

پیدایش از پیش تولید انسانیِ‏ نیروی هرگونه<br />

از بازهم تولیدی مناسبات و رابطه دشاب انسانیاش‏ اراده بیانکنندهی انتخابیکه تفاوت<br />

بود.‏ محروم بدهد،‏ را کمتر فقر نوید و انسانی<br />

مولدهی نیروی استکه این در اساساً‏ کارگران<br />

‏]یعنی:‏ جدید مناسبات و رابطه در برخالف<br />

خویش[،‏ کلیت در زحمتکشان و مناسبات<br />

و رابطه در انسانی مولدهی نیروی بهزمین،‏<br />

وابسته رعایایِ‏ ‏]یعنی:‏ پیشین برخوردارند<br />

امکان این از طبیعت[‏ یا ارباب کارفرمای<br />

و جدید«‏ ‏»اربابِ‏ مقابل در ‏که و<br />

طبقاتی بهآگاهی شوند،‏ متشکل خود حتی<br />

و کارفرما برعلیه و یابند دست انسانی بهمبارزهای<br />

میکند،‏ حمایت او از ‏که دولت عالوهبر<br />

یابند.‏ دست هدفمند و سازمانیافته نیز<br />

مکرر تجارب علمی،‏ تحلیل و تجزیه که<br />

است مبارزهای این که میدهد نشان زندگی<br />

بهیک دستیابی امکان از فراتر فراروندهی<br />

ترکیب بهواسطهی فقیرانه،‏ کمتر حتی<br />

طبقاتیاش‏ تشکل و تاریخی آگاهی و<br />

انسان از انسان استثمار محو تا میتواند و<br />

سنی و طبقاتی برتری از هرگونهای لغو برود.‏<br />

پیش آن مانند و جنسی منطقی<br />

جنبهی از و تاریخی بهلحاظ گرچه و طبقاتی مبارزهی از آنچه همهی نیز میتوان<br />

زحمتکشان و کارگران انقالبی تحققِ‏<br />

و شکلگیری بدون داشت،‏ توقع مفاهیم<br />

سیاسیِ‏ اندازهای تا و حقوقیقضایی ‏»حقوق<br />

و بیان«‏ ‏»آزادی پیوستهی بههم گرچه<br />

و میرسد؛ بهنظر غیرممکن بشر«‏ سکهی<br />

یک روی دو ‏)بهمثابهی مفهوم دو این ‏]که<br />

انقالبی و پیچیده پروسهای بدون واحد(‏ استفاده<br />

با و رفت فراتر نظری بحث از و<br />

مسلحانه قیام خیابانی،‏ سنگربندی از و<br />

تولید ارکان از بسیاری انقالبیْ‏ دیکتاتوری کرد[‏<br />

دگرگون و داد تغییر را زندگی و جامعه نداشتند<br />

عملی تحقق و نظری گسترش امکان و فرومیمردند سکوت محاق در چهبسا و این<br />

در تاریخ طنز معهذا میشدند؛ فراموش پروسهی<br />

همین دستآوردهای و نتایج استکه ادامهی<br />

با رهاییبخش و انقالبی خیز و پُراُفت‏ هدف<br />

با پرولتاریا بهرهبری انقالبی جنبش اسارت<br />

از انسان نوع رهاییِ‏ استراتژیکِ‏ خودبیگانگیِ‏<br />

و خصوصی مالکیت و استثمار و برمیخیزد بهمخالفت اجتماعیطبیعیْ‏ دیگر<br />

و زحمتکشان و کارگران برعلیه سخت<br />

ستیزی و بهسرکوب پرولتاریا متحدین

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!