ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
20<br />
صفحه میکرد.<br />
خدمت تملّک برای ابزاری مثابه گستردهی<br />
عملیات یک اساساً رُم امپراتوری بود.<br />
زمینخواری خود<br />
مهمی مراحل در حاکم طبقات تمامی زمین<br />
از همچین آنان کردند. ثروتمند را را<br />
دهقانان سپاه تا بردند بهره امپراتوری آنان<br />
از زادگاهشان در اساساً که سازند آرام شکل<br />
به آن بر عالوه اما میشد. مالکیّت سلب طبقات<br />
استعماریشان قلمروهای در مؤثری اشرافِ<br />
آن در که کردند خلق محلّی مالک بنابراین،<br />
نداشتند. وجود آن از پیش مالک اشراف<br />
ائتالف مفهومیْ به امپراتوری امپراتوری.<br />
دولت تا بود، محلی زمیندار که<br />
تجاری، امپراتوریهای کدام نظرتان، به هستند،<br />
بازرگانی راههای و تجارت بر مبتنی هستند؟<br />
برجسته تاریخی لحاظ به تا<br />
که تجاری امپراتوری مهمترین احتماالً امپراتوری<br />
داشته وجود سرمایهداری از پیش عالوه<br />
اما است. مدرن دوران اوایل در هلند <br />
عربی امپراتوری هویّت میتوانید آن بر ایتالیایی<br />
تجاریِ دولتشهرهای مثالً و اسالمی کنید.<br />
تعریف مبنا این بر نیز را ونیزی و غیرسرمایهداری<br />
را آنها که آن اصلی دلیل آنها<br />
تجاری موفقیّت که است آن میخوانم سیاسی،<br />
فرااقتصادی، قدرتهای به وابسته استدالل<br />
این من بود. آن مانند و نظامی اقتصاد<br />
چهگونه که این دربارهی را پیچیده الزامات<br />
با بود شده تجاری آنچنان که هلند میکنم<br />
ارائه نمیکرد حرکت داری سرمایه محلّ<br />
بسیار استدالل این که است روشن و بیش<br />
هلند اقتصاد است. نظر اختالف و دعوا موفقیت<br />
اما بود، تجاری قدرتی چیز هر از نبود.<br />
رقابتی تولید به وابسته واقعاً آن تجاری اما<br />
بود، کرده ارائه تولید در نوآوریهایی قدرت<br />
مثالً به وابسته اصلیاش موفقیّت دریانوردی،<br />
مهارتهای دریایی، نیروی تجاری<br />
مسیرهای بر فرااقتصادیاش کنترل موجود<br />
واقعاً تجاریِ انحصارهای تحمیل و بود.<br />
مختلف مکانهای در قیمت<br />
به خرید مستلزم که تجارت بنابراین، نشانهی<br />
است باال قیمت به فروش و پایین تولید<br />
نوعی مستلزم که نیست سرمایهداری محصوالت<br />
مستمر طور به که است رقابتی هب کمتر هزینهای با بهتر و سریعتر را رساند.<br />
فروش این<br />
آن به نگرش شیوهی یک است. درست پیشاسرمایهداری<br />
تجارت شود گفته که است به<br />
است. وابسته پراکنده بازارهای به خریداری<br />
بازار یک در دیگر، عبارت و میفروشید دیگر بازاری در و میکنید دورْ<br />
فواصل در تجارت که روست این از 1391<br />
مهر 28 شماره هفته مجله هرچند<br />
بود. بازرگانی شکل ثروتآفرینترین سرمایهدارانه<br />
حقیقتاً الزامات با که اقتصادی آرمانیاش<br />
شکل در حقیقت در شود هدایت همهی<br />
آن در که دارد درهمآمیخته بازاری یکسانی<br />
رقابتی الزامات تابع تولیدکنندگان برای<br />
را تولیدشان راهبردهای باید و هستند سازند.<br />
منطبق الزامات این تأمین یک<br />
که نیست تردیدی هلند، مورد در مثالً است<br />
مفهومی به تجارت به وابستگی نمونهی برای<br />
بودند ملزم هلندی کشاورزان حتی که بازار<br />
وارد ت غالّ مانند اصلی نهادههای دست<br />
موفقیّت به دادن فرمان با اما شوند. واردات<br />
و بالتیک غالت تجارت مثالً یافتند، کمهزینه،<br />
نسبتاً تولید نواحی از ارزان غلّهی قادر<br />
خودشان هلندی کشاورزان که حالی در محصوالت<br />
مانند نیمهتجملّی کاالهای به شدند مسئله<br />
آورند. رو آن نظایر و گوشت و لبنی کمهزینه<br />
تولیدکنندگان با رقابتشان هیچگاه جاهای<br />
در کمهزینه تولید از واقعاً آنان نبود. طریق<br />
از صرفاً آنان میبردند. نفع دیگر تجاری<br />
گستردهی سیستم این بر فرمان نگه<br />
باال را محصوالتشان قیمت میتوانستند پایین.<br />
را هزینههایشان و دارند به<br />
که کنیم توجه بریتانیا امپراتوری به امپریالیسم<br />
نوظهور نمونهی نخستین عنوان سرمایهداری<br />
میگیرید. نظر در سرمایهداری در<br />
اتّفاقی چه شد. پیدا چهگونه انگلستان در افتاد؟<br />
جا آن کشاورزی و تولید نبود<br />
منحصربهفرد انقالبی لحظهی یک این در<br />
آنچه بلکه آورد، پدید را سرمایهداری که متمایز<br />
شبکهی شد پدیدار انگلستان روستای اجارهداران<br />
آن در که بود زراعی مناسبات بلندمدت<br />
اجارهی برمبنای را مایملکشان مالکانهای<br />
بهرههای طبق نه میکردند، حفظ در<br />
و بود. شده تثبیت عرف برمبنای که برای<br />
که دارید اجارهدارانی صورت این وابسته<br />
روزافزونی نحو به ثروتشان حفظ نه<br />
هستند؛ مایملکشان رقابتی بارآوری به برای<br />
سرکوبشان قدرت برترشان، نیروی سیستمی<br />
بنابراین، بیشتر. مازادهای استخراج هر<br />
تولیدکنندگان و مالکان آن در که داشتید در<br />
هستند، کار بهرهوری افزایش به مایل دو با<br />
سپس و زمین از نوآورانه استفادهی با ابتدا کردند<br />
مبادرت پروژهای به و فنی، ابزارهای بهرهوری<br />
افزایش منظور به »آبادانی« که میخواندند.<br />
کشاورزی کشتناشده<br />
زمین بهبود برای ایدهای آبادانی، زمین<br />
تصرّف که است ناقص کشت تحت یا و<br />
ایرلند خواه انگلستان در خواه دیگران، جان<br />
چهگونه میکرد. توجیه را جاها، سایر مدافع<br />
متنفذترین شاید که فیلسوف، الکِ در<br />
غربی ایدئولوژی به بود، آبادانی مفهوم بخشید؟<br />
شکل مالکیّت مورد توجیه<br />
ادعا این با اغلب غربی امپریالیسم تملّک<br />
آمادهی اشغالناشده زمین که میشود تملّکپذیری.<br />
اصلِ اصطالح به است استعماری<br />
تملّک از غیرمتعارفی دفاع این که<br />
داد رخ داری سرمایه با آنچه اما نبود. ایدئولوژی<br />
در آنچه و بود متمایز کامالً مشارکت<br />
آن در آنچنان الک که سرمایهداری این<br />
مسئله صرفاً که است آن مییابید، داشت تملّک<br />
آمادهی اشغالناشده زمین که نیست هرچیز<br />
که بود آن استدالل اکنون است. تجاری<br />
کشاورزی معیارهای برمبنای که بارآورانه<br />
و مثمرثمر شکلی به انگلیسی توجیه<br />
آن تملّک نمیگیرد، قرار استفاده مورد در<br />
مثالً استدالل این رو این از میشود. مردم<br />
که امریکا سرخپوستان اراضی مورد تجاری<br />
کشاورزیِ معیارهای برمبنای بومی و نمیبخشیدند بهبود را زمینشان انگلستان میکردند<br />
تولید چه آن مبادلهی ارزش بر رفت.<br />
کار به نمیافزودند ارزش<br />
مفهوم است: بحرانی مسئلهای اینْ و این<br />
در الک است. اساسی واقعاً نکتهی مبادله این<br />
با مخالفتی وی بود. صریح خیلی مورد زمین<br />
ارزش از چهقدر که نداشت محاسبات انسان<br />
کار از ناشی چهقدر و طبیعت از ناشی که<br />
ارزشی یافته بهبود اقتصادی در و است رقمی<br />
یا درصد ۹۹ شاید میکند خلق کار که<br />
شد روشن زود اما باشد. آن به نزدیک نیست،<br />
تالش هزینهی کار اصلیْ نکتهی آن<br />
مسئله پس است، مبادله ارزش خلق بلکه چهقدر<br />
بومی مردم ندارد اهمیّتی که است آنچه<br />
عمل در آنان کردهاند، صرف تالش است<br />
الزم مالکیّتشان حقوق استقرار برای اقتصادی<br />
غیابِ در زیرا نمیدادند، انجام ارزشی<br />
آنان یافته، توسعه بهخوبی که تجاری نمیکردند.<br />
خلق شالودهی<br />
عمالً مبادله ارزش تولید بنابراین و خارج.<br />
در خواه و داخل در خواه شد، مالکیّت که<br />
هنگامی که نیست معنا بدان این اکنون را<br />
آن و میکند تصرف قطعهزمینی کسی مدعی<br />
دیگری کسان میسازد، بارآور قصد<br />
بگویند و شوند موجود واقعاً مالکیّت میگوید<br />
الک کنند. بارآورتر را زمین دارند حق<br />
درمیآمیزیم چیزی با را کارمان وقتی استدالل<br />
این اما میسازیم. برقرار را مالکیّت این<br />
زیرا کنیم، دنبال بیشتر کمی باید را نیست<br />
چیزی با ما کار آمیختن مسئلهی صرفاً مالکیّت<br />
آنچه میدهد. ما به مالکیّت حق که تجاری<br />
ارزش بر افزودن میسازد برقرار را است.<br />
ساختنش بارآورتر طریق از آن امپراتوری<br />
برای جدیدی کامالً توجیه این الک<br />
که بگویم باید هرچند کرد، خلق