3-Study Skills-1.pdf
3-Study Skills-1.pdf
3-Study Skills-1.pdf
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
SHAHEED BEHESHTI<br />
UNIVERSITY OF MEDICAL SCIENCES &<br />
HEALTH SERVICES<br />
تأليف : د كتر مسعود جان بزرگي<br />
پائيز 1383
فهرست مطالب<br />
مقدمه 1<br />
فصل اول: آمادگي براي دانشگاه 4<br />
1 اهداف فصل و چند نكته ضروري<br />
5<br />
- 2 چند نكته كلي 5<br />
-3<br />
استفاده از حواس متعدد<br />
6<br />
4- چه چيزي براي شما جذابيت دارد<br />
6<br />
-5<br />
استفاده از يادگيري فعال<br />
6<br />
-6<br />
مسؤوليت يادگيري خود را بپذيريد<br />
7<br />
-7<br />
به هوش خود اعتماد كنيد<br />
7<br />
- 8 اولويت هاي يادگيري 7<br />
- 9<br />
آمادگي براي درسها (خودسنجي)<br />
9<br />
10- از تحصيلات عاليه چه انتظاري داريد 10<br />
1-10 روش هاي تدريس 10<br />
2-10<br />
11- ملاقات با استادان 11<br />
ساير شيوههاي تدريس<br />
11<br />
- 12 هفته درسي دانشگاه 12<br />
13- چه انتظاري از شما مي رود 12<br />
-14<br />
اضطراب و منابع آن<br />
15<br />
15- آمادگي بيشتر براي دانشگاه 19<br />
-16<br />
خلاصه فصل<br />
20
فصل دوم: آمادگي براي يادگيري 22<br />
- 1 اهداف فصل 23<br />
- 2 آمادگي معنوي 23<br />
-3<br />
هوش و يادگيري<br />
24<br />
-4<br />
انگيزش و يادگيري<br />
32<br />
-5<br />
شناخت، فراشناخت و يادگيري<br />
33<br />
-6<br />
ادراك و يادگيري<br />
35<br />
C. R. E. A. M براي يادگيري 37<br />
راهبردهاي 7-<br />
38 حافظه -8<br />
-9<br />
يادآوري و فراموشي<br />
42<br />
- 10<br />
مباني شيوههاي تقويت حافظه<br />
44<br />
- 11 خلاصة فصل 51<br />
فصل سوم: شناخت مهارتهاي فردي براي مطالعه دانشگاهي 52<br />
- 1 اهداف فصل 53<br />
-2<br />
تعريف مهارتهاي مطالعه<br />
53<br />
-3<br />
مهارتهاي جزئي<br />
55<br />
-4<br />
پنج مؤلفة مهارتهاي مطالعه<br />
55<br />
-5<br />
مهارتها و كيفيت هايي كه شما اكنون از آن برخوريداريد<br />
57<br />
-6<br />
پروفايل شخصي<br />
68<br />
-7<br />
مهارتهاي شخصي مطمئن و قابل انتقال<br />
69
-8<br />
ساختن پروفايل يا زونكن<br />
71<br />
-9<br />
خلاصه فصل<br />
73<br />
فصل چهارم: مهارتهاي خواندن 74<br />
1 اهداف فصل<br />
75<br />
2 برخي نكات كلي<br />
75<br />
3 تعريف و مراحل خواندن<br />
75<br />
4 شناخت سبك يادگيري براي خواندن<br />
5 روشهاي مطالعه<br />
6 سرعت خواندن<br />
76<br />
77<br />
83<br />
7 خواندن متون مختلف<br />
85<br />
8 خواندن بر اساس فرمول 86 SQ3R<br />
9 مروري به ديگر روشهاي خواندن<br />
10 خواندن انتقادي<br />
88<br />
91<br />
- 11 خلاصه فصل 95<br />
فصل پنجم: مهارتهاي نوشتن 96<br />
1 اهداف فصل<br />
97<br />
2 نوشتن دانشگاهي<br />
3 عادت به نوشتن<br />
4 خود سنجي<br />
97<br />
97<br />
98<br />
5 رشد مهارتهاي نوشتن در دانشگاه<br />
6 استفاده از تجارب شخصي<br />
100<br />
100
7 چگونه ميتوان از نوشتن نمرة خوبي كسب كرد؟<br />
8 مهارت يادداشت برداري و خلاصه نويسي<br />
102<br />
103<br />
9 مقاله يا كار تحقيقاتي دانشجويي مطلوب كدام است؟<br />
10 خلاصه فصل<br />
110<br />
115<br />
فصل ششم: مهارتهاي تفكر 116<br />
1 اهداف فصل<br />
117<br />
2 مديريت ذهن در كلاس درس<br />
3 تعريف تفكر و انواع آن<br />
117<br />
119<br />
4 تحول و رشد يك ذهن اكتشافي يا منطقي<br />
5 تفكر انتقادي هنگام خواندن<br />
122<br />
123<br />
- 6 خلاصه فصل 135<br />
فصل هفتم: مديريت زمان 137<br />
1 اهداف فصل<br />
2 اهميت زمان<br />
138<br />
138<br />
3 عامل وقت گذراني يا موانع مديريت زمان<br />
4 مديريت زمان چيست؟<br />
5 زمان بندي مطالعه<br />
6 برنامه ريزي<br />
139<br />
142<br />
148<br />
149<br />
7 ده پيشنهاده براي صرفه جويي در وقت<br />
8 خلاصه فصل<br />
152<br />
154<br />
فصل هشتم: مهارتهاي پژوهشي و نگارش 155
1 اهداف فصل<br />
156<br />
2 مهارتهاي پژوهشي<br />
3 اهدافتان را بشناسيد<br />
156<br />
156<br />
4 امكانات پژوهشي دانشگاه<br />
5 جستجوي اطلاعات<br />
6 جمع آوري اطلاعات<br />
7 سازماندهي اطلاعات<br />
157<br />
158<br />
161<br />
163<br />
8 نوشتن يك مقاله پژوهشي<br />
9 ساختار يك گزارش تخصصي<br />
10 خلاصه فصل<br />
165<br />
163<br />
165<br />
فصل نهم: مهارتهاي مربوط به آزمونها و امتحانات 166<br />
1 اهداف فصل<br />
2 امتحان<br />
167<br />
167<br />
3 آمادگي كلي<br />
167<br />
4 امتحانات تشريحي يا انشايي<br />
5 امتحانات عيني (تستي)<br />
6 بعد از امتحان<br />
7 موانع<br />
168<br />
169<br />
171<br />
172<br />
8 انواع شيوههاي مديريت اضطراب امتحان<br />
9 خلاصه فصل<br />
فهرست منابع 176<br />
173<br />
175
ضمائم 177<br />
- 1 تمرينها 177<br />
- 2 آزمون سبك يادگيري<br />
- 3 عنوان كارگاهها
مقدمه<br />
١
مقدمه :<br />
عشق از معرفت ميآيد و معرفت از خواستن و طلب كردن . هر كسي عاشق آن چيزي ميشود كه طلب ميكند و شناخت حد واسط<br />
بين طلب و عشق است، يعني تا جستجوگر نباشي، چيزي پيدا نميكني و اگر هم گمشدهات را نيابي، فرايند شناخت لذتي دربر ندارد و اگر شناختي<br />
در كار نباشد، عشقي نيز حاصل نخواهد شد.<br />
"دانشجويي" ، يك فرايند است، فرايندي كه با جستجوگري عجين شده، جستجوگري نيز نوعي حركت است و حركت هم اگر هدفمند باشد<br />
با روند و سرعت خاصي همراه است، در نتيجه هر كس سريعتر حركت كند، زودتر به مقصد ميرسد و از دوران زندگي خود رضايت بيشتري خواهد<br />
داشت.<br />
امروزه كه عصر شتاب و سرعت و تحول است، كسي برنده است كه هشيار باشد و هشيار نيز كسي است كه از فرصتهاي موجود به خوبي بهره<br />
ميبرد. چنين فردي اگر از هوش خود به بهترين شكل استفاده كند، ميتواند امكانات موجود را به فرصتهاي طلايي تبديل كند و آنگاه از موهبت<br />
عقل يا به عبارتي هوش كاربردي برخوردار خواهد شد.<br />
ما دانشجو شدهايم چون "ميخواهيم" ؛ پس اين نياز را در خود احساس ميكنيم،<br />
هرگز دست از طلب و جستجو بر نخواهيم داشت.<br />
"نياز به آموختن" ؛ اگر به خواستة خود احترام بگذاريم،<br />
بر اساس حكمت الهي چيزي كه وجود نداشته باشد، موضوع خواستن انسان قرار نميگيرد، پس انسان بايد بداند كه چه ميخواهد و اگر كسي بداند<br />
چه ميخواهد، شور و اشتياق به دست آوردن آن را نيز خواهد داشت، چون موضوع عشق خود را ميشناسد و ميداند به دنبال چيست؛ بنابراين<br />
محرك ما براي كسب علم و دانش از درون خودمان زبانه ميكشد. پس شعار يك دانشجو نيز اين است كه بايد ابتدا براي خودش، و رشد و تحول<br />
خودش حركت كند.<br />
هر حركتي وقتي از فنون و ابزارهاي خاص خود استفاده كند، سريعتر به نتيجه ميرسد. بزرگترين ابزارِ جست و جوگري و دانشجويي هم<br />
"مطالعه" است. مطالعه فرايندي است كه طي آن ما ميبينيم، ميشنويم، ميخوانيم، مينويسيم، تفسير ميكنيم، به ياد ميسپاريم، سخن<br />
ميگوييم و سپس رفتار ميكنيم و به كار ميگيريم. مطالعه هم مانند بسياري از جريانهاي زندگي مهارت هايي دارد كه ما بايد آنها را بياموزيم.<br />
وقتي سخن از مهارت به ميان ميآيد، منظور رفتارهايي است كه پس از شناخت، تمرين شدهاند. درست مثل شنا كردن يا رانندگي كه شما همزمان<br />
كه با تئوري آن آشنايي ميشويد، با تمرين، آن را به مهارت تبديل ميكنيد. پ س مهارت تمرين ميخواهد. مهارت "كار نيكو كردن" است.<br />
در ابتداي ورود به دانشگاه همه دانشجويان تقريباً و ظاهراً در يك نقطه قرار دارند، ولي بعد از مدت كوتاهي، فاصلهها مشخص ميشوند و كسي<br />
جلوتر قرار ميگيرد كه ماهرانهتر حركت ميكند.<br />
اين جزوه شامل مطالبي است كه به حركت دانشجويي براي رسيدن به قلههاي دانش در هر رشتهاي كمك خواهد كرد. در اكثر كشورهاي دنيا<br />
نيز دانشگاهها ابتدا دانشجوي خود را با مهارتهاي مطالعة دانشگاهي آشنا ميكنند.<br />
هر چند تلاش شده است مطالب آسان و تا حد امكان كاربردي باشند، برخي از مطالب در كنار تدريس در كلاس تكميل خواهند شد.<br />
بنابراين ميتوانيم به دنبال پاسخ به چند سؤال باشيم :<br />
1 چرا به دانشگاه آمدهايم و در پي چه چيزي هستيم؟<br />
2 آيا براي شروع مقطع جديد زندگي آمادگي داريم؟<br />
3 براي موفقيت در مسير جديد چه امكاناتي لازم داريم؟<br />
4 چگونه درس بخوانيم تا با كمترين زمان بيشترين بهره را داشته باشيم؟<br />
در پايان لازم ميدانم از دانشجويان و همكاراني كه در تهيه اين جزوه مرا ياري كردهاند كمال سپاسگزاري و تقدير را داشته باشم.<br />
٢
5 چگونه بيانديشيم كه آسيبپذير نباشيم و بهره بيشتري ببريم؟<br />
6 چگونه بنويسيم كه در شان يك نوشتار دانشگاهي باشد؟<br />
7 چگونه تحقيق كنيم و به دنبال توليد علم باشيم؟<br />
دكتر مسعود جان بزرگي<br />
دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي<br />
٣
فصل اول:<br />
آمادگي براي دانشگاه<br />
۴
1<br />
2<br />
آمادگي براي دانشگاه<br />
اهداف فصل<br />
در اين فصل شما ميتوانيد به اين مهارتها دست يابيد<br />
مقدمات كاربردي دانشگاه را پيدا كنيد.<br />
:<br />
ارزيابي كنيد كه آيا در حال حاضر آمادگي ورود به دانشگاه را داريد.<br />
دريابيد كه از محيط دانشگاهي چه انتظاري داريد و از شما به عنوان يك دانشجو چه انتظاري ميرود.<br />
اضطرابهاي خود و همچنين منابع بروز آنها را شناسايي كنيد.<br />
براي ورود به دانشگاه آمادگيهاي لازمراپيداكنيد.<br />
چند نكته كلي<br />
فضاي دانشگاه با فضاي دبيرستان بسيار متفاوت است. در دانشگاه مسؤوليت يادگيري به عهده دانشجو است و مطالبي كه در دانشگاه پيگيري<br />
ميشود، در رفتار شغلي آينده هر شخص جايگاه خاصي خواهد داشت. بنابراين موفقيت فرد در دانشگاه مستلزم تغيير رفتار و ايجاد آمادگي جديد در<br />
رفتار اوست، بنابراين در راستاي آمادگي بيشتر براي ورود به دانشگاه درس مهارتهاي مطالعه طراحي شده است.<br />
هدف اين درس يا هر گونه مطالعهاي در اين خصوص كمك به دانشجو براي مديريت صحيح او براي نيل به موفقيت در طول دوران تحصيل است.<br />
اين كار از طريق شناخت انتظارها، سازماندهي مهارتهاي موجود، معرفي نيازها و موانع دوران دانشجويي، خود سنجي، آمادگي و ياددهي چگونگي<br />
تقويت عادتهاي خوب مطالعه و كمك به دانشجو براي درك بهتر فرايند يادگيري صورت ميپذيرد.<br />
سعي كنيد از ابتداي تحصيل به چگونگي يادگيري خود حساس باشيد و يك بولتن شخصي تهيه كنيد از برخي صفحههاي اين جزوه كه به<br />
ارزشيابي چگونگي مطالعه كردن شما ميپردازد، كپي بگيريد و رفتار خود را مرتب ارزيابي كنيد.<br />
امروزه تعداد زيادي از دانشجويان با مشكل "اختلال در خواندن" مواجه هستند. ضمن آشنايي با اين مشكلات با استفاده از چند توصيه اين<br />
موارد قابل كنترل است. تاكيد بر محتوا، استفاده از تصويرهاي بينايي، تاكيد بر سازماندهي مطالب و ساختار آنها و استفاده از حواس مختلف ميتواند<br />
كمك بزرگي براي اين دسته از دانشجويان باشد.<br />
هر كسي براي يادگيري روش خاصي دارد، الگوهاي يادگيري خود را به دقت مطالعه كنيد و با استفاده از مطالب اين درس آنها را بهبود بخشيد.<br />
بهتر است از خلاقيت خود استفاده و بهترين روشها را كه با روحيه شما سازگار است، انتخاب كنيد.<br />
براي بهبود كيفيت يادگيري به هفت رويكرد كلي براي يادگيري بهتر كه در فصول بعدي توضيح داده خواهند شد توجه كنيد (كاترل،<br />
: (1999<br />
(1<br />
هنگامي كه انگيزه و اشتياق داشته باشيد، بهتر ياد ميگيرد و اگر خسته و يا تحت استرس باشيد، يادگيري شما مشكل خواهد شد. اميد است با<br />
كمك اين راهنما و تلاش خودتان فرايند يادگيري براي شما جذابتر، پرهيجانتر شود.<br />
چند سال طول ميكشد تا شما بتوانيد مدرك خود را اخذ كنيد، بنابراين نياز داريد روشهايي را كه برايتان خوشايندتر هستند انتخاب كنيد.<br />
اگر به رفتار كودكان توجه كنيد، متوجه ميشويد كه آنها بدون اينكه متحمل سختي زيادي شوند، مطالب پيچيدهاي را فراميگيرند. آنها به آساني از<br />
طريق مشاهده، ايفاي نقش، بازي، دستكاري اشيا، اشتباه كردن و علاقهمندي به آنچه انجام ميدهند، ياد ميگيرند و نگران اين نيستند كه ديگران<br />
چه فكري دربارة آنها ميكنند. به خودشان نميگويند شايد نتوانند به خوبي ياد بگيرند، مثلاً وقتي كودكي زمين ميخورد، بلند ميشود و دوباره حركت<br />
ميكند و سرانجام راه رفتن ساده ميشود. بزرگسالان نيز اگر بخواهند ميتوانند اين روش را ياد بگيرند. بنابراين حتي براي اينكه سبك درس خواندن<br />
۵
خودتان را عوض كنيد، بايد جسارت به خرج بدهيد.<br />
(3<br />
(4<br />
استفاده از حواس متعدد<br />
بسياري از ما هنگام يادگيري حواس بينايي، شنوايي و لامسه بيشتر استفاده ميكنيم، بعضي افراد نيز هنگام نگاه كردن، صحبت كردن، نوشتن يا<br />
تايپ كردن و نقاشي كشيدن از حركات بدن بيشتر استفاده ميكنند و اين حركات يادگيري آنها را آسانتر ميكند. بدين ترتيب ما فرصت بيشتري را<br />
براي مغز فراهم ميكنيم تا از حس برتر استفاده كرده و مطالب را ضبط كند؛ همچنين استفاده از حواس مختلف به مغز پيوندهاي<br />
"محرك <br />
پاسخ" و تداعيهاي بيشتري را ميدهد، يافتن اطلاعات بعدي را آسانتر ميسازد و به حافظه و فرايند يادگيري نيز كمك ميكند، سعي كنيد. از<br />
حواستان به طور كامل استفاده كنيد و اجازه بدهيد در مطالعه حركت نيز نقش داشته باشد، بدين ترتيب يادگيري سادهتر و جالبتر خواهد شد.<br />
ببينيد چه چيزي براي شما جذابيت دارد<br />
وقتي روش يادگيري جذاب و لذت بخش باشد، انسان راحتتر ياد ميگيرد. يادگيري به روش مطلوب، به گونهاي كه هميشه مطالب در ذهنمان<br />
باقي بماند، از اينكه خودمان را به مطالعه توان فرسا مجبور كنيم، آسانتر و لذتبخشتر است. بعضي از جنبههاي مطالعه مانند نوشتن مقاله<br />
پايان يافتن وقت يا امتحان دادن<br />
همراه داشته باشد.<br />
،<br />
ممكن است جذابيت كمتري داشته باشند، در حالي كه انتظار ميرود كه اين روشها رضايت بيشتري به<br />
شما قدرت اين را داريد كه با استفاده از روشهاي مختلف مطالعه، به موارد جذاب و طلايي دست يابيد، براي مثال اگر خود را مجسم كنيد كه به<br />
موفقيت بزرگي دست يافتهايد و در حال دريافت يك مدال هستيد، مطالعه براي شما لذت بخشتر خواهد شد.<br />
صداي خودتان را بشنويد كه به شما ميگويد در حال حاضر به چيزي دست مييابيد.<br />
هر هفته مهارتهاي مطالعهام پيشرفت ميكند<br />
:<br />
تصويرپردازي و تجسم باعث كشف سلايقها و انگيزههاي شما ميشود و ذهن نيز به دنبال راهي براي به وقوع پيوستن آنها خواهد گشت.<br />
۶<br />
(5<br />
از يادگيري فعال استفاده كنيد<br />
وقتي ما در زمينه مطلبي كه آموزش ميبينيم، فعال هستيم و شخصاً با آن درگير ميشويم، با درك عميقتري ياد ميگيريم:
(6<br />
(7<br />
(8<br />
بازي كردن با اطلاعات: با دادههاي مورد مطالعه رمز بسازيد.<br />
تلاش كنيد دادههاي مورد مطالعه را حس كنيد.<br />
بازي با انتخابهاي مختلف: مطالبي كه مطالعه ميكنيد به شكلهاي مختلف غير از آنچه هستند تنظيم كنيد.<br />
تصميم بگيريد، تا تصميم به يادگيري نداشته باشيد، چيزي را فرا نميگيريد.<br />
ارتباط دادن اطلاعات: مطالب را به هم ربط دهيد.<br />
مسؤوليت يادگيري خودتان را بپذيريد<br />
دانشگاهها معمولاً از شما انتظار دارند براي درس خواندنتان با حداقل كمك خصوصاً در زمينة دروس پايه و اساسي آمادگي لازم را داشته باشيد.<br />
به عنوان يك دانشجوي دانشگاه از شما انتظار ميرود تا بيشتر مسؤوليت يادگيري و حتي زندگي خودتان را بر عهده بگيريد.<br />
يكي از راههايي كه شما ميتوانيد نسبت به خودتان مسؤولانهتر عمل كنيد اين است كه در هر مرحلهاي از درس خواندن مثلاً هر ترم يا مقطع،<br />
مطمئن باشيد كه آمادگي لازم براي ورود به اين مرحله را داريد. تعداد زيادي از دانشجويان بدون آمادگي كافي وارد دانشگاه ميشوند. هنگامي كه<br />
شما بدون آمادگي كافي يادگيري را آغاز ميكنيد، به دليل اينكه خيلي از شرايط برايتان قابل پيشبيني نيست، دچار استرس و تنش ميشويد و<br />
اعتماد شما به خودتان و دانشگاه به تدريج ضعيف ميشود.<br />
به هوش خود اعتماد كنيد<br />
بسياري از دانشجويان نگرانند كه شايد از هوش كافي براي خواندن رشته تحصيلي خود برخوردار نباشند. اين تصور ممكن است ناشي از يك فكر يا<br />
برداشت غلط باشد. بعضي از آنها در مدرسه به خوبي درس نخواندهاند و از اينكه ژن دانشجوي خوب را ندارند نگرانند! وحشت دربارة اين موضوع خود<br />
مانع بزرگي براي يادگيري است، به همين دليل ما در اين جزوه درباره هوش و استرس نيز صحبت كردهايم. حتي دانشجوياني كه در مدرسه شاگرد<br />
خوبي نبودهاند، در دانشگاه با داشتن آمادگي لازم بسيار خوب مطالعه ميكنند و نتايج كار آنها بهتر ميشود. پس تلاش كنيد، آمادگي خود را بالا<br />
ببريد و اولويتهاي يادگيري خود را مشخص كنيد.<br />
اولويتهاي يادگيري خود را مشخص كنيد<br />
هر يك از ما روش خاصي براي يادگيري داريم و ممكن است علايق ما در زمينة دروسي كه مطالعه ميكنيم، متفاوت باشد؛ با اين وجود ما در خيلي<br />
از ويژگيها هم مشترك هستيم.<br />
، شنيداري<br />
"<br />
بعضي از نظريه پردازان مردم را از نظر يادگيري به انواع مختلفي مانند ديداري و جنبشي ، يا درون گرا و برونگرا تقسيم ميكنند.<br />
برخي افراد مطالب را با ديدن بهتر از هنگامي كه آن را ميشنوند، ياد ميگيرند و برخي ديگر عادت دارند راه بروند يا بنويسند تا مطلب را بهتر ياد<br />
بگيرند. مهم نيست به كدام "نوع" يا "تيپ شخصيتي تعلق داريد، بلكه به جاي اينكه تعداد زيادي از خصوصيات مختلف را بشناسيد، سعي<br />
كنيد تشخيص دهيد كه چطور بيشتر ياد ميگيريد، اگر شما به دنبال طبقه بندي خودتان باشيد، همواره در تلاش هستيد تا خودتان را با آن تيپ<br />
شخصيتي بيشتر همسان كنيد. به اين ترتيب ممكن است بعداً شما با آن تصور مانوس شويد و هميشه خود را يك درون گراي ديداري يا يك برون<br />
گراي آشفته در نظر بگيريد. در اين صورت شما خود را به يك نقطه نظر خشك درباره روش يادگيري خود محدود كردهايد. كاري كه شما بايد<br />
انجام دهيد تجربه كردن استراتژيها و مهارتهايي است كه اخيراً از آن استفاده ميكنيد. مغز انسان قدرت تطابق بالايي دارد و يادگيرندهها را قادر<br />
ميسازد كه به آساني بين استراتژيهاي مختلف و سبكهاي يادگيري بر اساس كاري كه انجام ميدهند حركت كنند.<br />
خود سنجي (1)<br />
از دانشگاه چه ميخواهيد؟<br />
تصويرپردازي ذهني<br />
ما يك جريان قدرتمند و تاثيرگذار در زندگي ماست. چند لحظه سعي كنيد به چيزي فكر نكنيد و تصور كنيد روي بالكن منزلي<br />
٧
ايستادهايد. چنين تصوري ميتواند شما را به تصويرپردازي يك باغ پر گل و سپس نشاط و شادي و يا هر گونه احساس ديگري فرو برد و سپس<br />
مدتها در اين تجسم باقي بمانيد. از اين استعداد براي افزايش يادگيري نيز ميتوان استفاده كرد. حالا با كمك اين توانايي (قدرت تصويرپردازي) به<br />
سؤالهاي پرسشنامه زير پاسخ دهيد. ببينيد ظرف مدت دانشجويي (5 تا كه در دانشگاه هستيد دوست داريد خودتان را چگونه ببينيد يا خود<br />
را تصور ميكنيد كه به چه چيزي رسيدهايد. ممكن است اين تصويرسازي جهتگيري شما را در دانشگاه رقم بزند.<br />
7 سال)<br />
5 تا<br />
بنابراين خودتان را در 7 سال آينده تصور كنيد، سپس به عقب برگرديد و ببينيد شما قرار بود به چه چيزي در دانشگاه دست يابيد. جملات زير<br />
را با شماره 3 با توجه به ميزان علاقه تان از نظر درجه اهميت نمره بدهيد.<br />
2 ، 1 و<br />
من دوستان خوبي پيدا كردم.<br />
رتبه خوبي به دست آوردم.<br />
از تمام تسهيلات دانشگاه استفاده كردم.<br />
علايق جديدي را در خود شكوفا كردم.<br />
من مهارتهايي كسب كردم تا بتوانم شغل خوبي داشته باشم.<br />
ياد گرفتم با ديگران بهتر كار كنم.<br />
ياد گرفتم اظهار وجود كنم.<br />
من واقعاً از خودم لذت بردم.<br />
خودم را بيشتر شناختم (دربارة خودم خيلي چيزها فهميدم).<br />
ياد گرفتم بهتر فكر كنم و بهتر استدلال بياورم.<br />
خلاقيتم را رشد دادم.<br />
سلامتيام را حفظ كردم.<br />
به موقعيتهايي كه مسؤوليتآور است، دست يافتم (به مسؤوليتهاي خودپي بردم).<br />
ياد گرفتم خودم را به عنوان يك بزرگسال مديريت كنم.<br />
خودم را هوشمندانه به جلو كشاندم.<br />
آموختم موقعيتهاي استرسآور را با آرامي مديريت كنم.<br />
ياد گرفتم چگونه بين كار، دوستان و خانوادهام تعادل بر قرار كنم.<br />
اين رتبه بندي حالا چه ديدي به شما ميدهد و چطور به شما كمك كند تا از زمان دوران دانشجويي تان و فرصتهاي طلايي كه در اختيار داريد<br />
بهترين استفاده را ببريد؟<br />
در اين قسمت به روشهاي آمادگي ذهني و عملي براي اولين ترم دانشگاه ميپردازيم. اگر فكر ميكنيد كه همه چيز را به خوبي ميدانيد، ميتوانيد<br />
٨
از اين قسمت به سرعت عبور كنيد، اما اگر اطلاعات كافي دربارة دانشگاه نداريد و يا چند سالي از يادگيري و درس فاصله داشتهايد، كسب آمادگي<br />
لازم براي اولين ترم دانشگاه به بهبود روحيه و توانايي شما در ترمهاي بعدي كمك زيادي خواهد كرد. درس خواندن در دانشگاه از برخي جهات با<br />
مدرسه و دبيرستان متفاوت است. در اين هنگام اگر شما همانطور كه قبلاً گفته شد مسؤوليتپذير نباشيد به راحتي زمينة مشروط شدن خود را<br />
فراهم خواهيد كرد، بنابراين بكوشيد ابتدا فعاليتهاي خود را سازماندهي كنيد.<br />
9- آمادگي براي درسها<br />
قبل از آنكه درسها را شروع كنيد آمادگي مناسب را به دست آوريد، به طور كلي دانشگاه نميتواند براي موفقيتتان كمك زيادي به شما بكند.<br />
آنها انتظار دارند كه شما خودتان آماده باشيد. ليست زير را نگاه كنيد. قبل از اينكه دانشگاه را شروع كنيد، عاقلانه رفتار كنيد تا بتوانيد به بيشتر اين<br />
موارد پاسخ مثبت بدهيد.<br />
خود سنجي (2):<br />
آيا من براي تحصيلات دانشگاهي آماده هستم؟<br />
اغلب مواردي كه در ليست زير آمده براي شما كاربرد دارد، احتمالاً بيشتر مواردي هستند كه شما براي تحصيلات دانشگاهي آماده هستيد. در مقابل<br />
آنهايي كه با نظر شما موافق است يك بزنيد.<br />
علامت (*)<br />
به پايان رساندن موفقيتآميز دروس با نمرهاي عالي.<br />
حتي اگر چنانچه نميخواستيد خيلي در سطح پيشرفته مطالعه كنيد.<br />
رشته تحصيليتان با شغل فعلي شما و شما مرتبط است. (به عنوان مثال دانشجوي پرستاري كه پرستار هم هست)<br />
زبان انگليسي شما خيلي خوب است و آمادگي علمي براي فراگيري دروس را داريد.<br />
شما به طور منظم متون پيشرفته مانند روزنامههاي هفتگي پر محتوا يا مجلة علمي و چندين كتاب در يك سال اعم از<br />
كتابهايي كه به طور عادي ميخوانيد يا كتابهاي الكترونيكي را مطالعه ميكنيد.<br />
شما اخيراً در نوشتن مقالهها، گزارشها، پروژهها يا سطوح نوشتاري مشابه تمرين داشتهايد.<br />
شما به طرز معقولي در اين باره مطمئن هستيد كه قادريد خودتان بدون راهنما در اكثر اوقات كار كنيد (اگر چه دانشكدهاي<br />
ممكن است كمكهاي خاصي به دانشجويان خارجي يا با ناتوانيهاي يادگيري ارائه نمايد)<br />
شما احساس ميكنيد آماده هستيد در محيط توضيح داده شده در صفحات بعد مطالعه كنيد.<br />
شما ميتوانيد با اضطرابهاي دانشگاه (كه در صفحههاي بعد توصيف شده است) مقابله كنيد.<br />
شما ميتوانيد مهارتهاي شخصي تان را به مهارتهاي آكادميك تبديل كنيد.<br />
شما ميتوانيد به طور معمول و منطقي، تايپ كنيد و به پردازش كلام<br />
بپردازيد.<br />
ميتوانيد به راحتي از كتابخانه استفاده كنيد.<br />
٩
3<br />
اگر تعداد كمي از موارد فوق را تيك زدهايد، شايد به اين معنا باشد كه :<br />
خود را دست كم گرفتهايد.<br />
نياز به آمادگي بيشتري داريد.<br />
•<br />
•<br />
با يك كارمند شاغل يا استاد راهنماي خود در دانشكده يا با يك دانشجوي سال بالاتر يا كارمند پذيرش در دانشگاه گفت گو كنيد. و دربارة نكاتي از<br />
فهرست مذكور و يا هر ابهام و نقطه ضعف ديگري كه در اين زمينه داريد، سؤال كنيد.<br />
به هر حال آنچه كه مهم است اين است كه شما از نظر عقلاني<br />
، عاطفي و هيجاني و مادي احساس آمادگي كنيد.<br />
- 10 از تحصيلات عاليه چه انتظاري ميرود<br />
(10-1<br />
روشهاي تدريس<br />
روشهاي تدريس با يكديگر تفاوت دارند، شما حداقل ميتوانيد يكي از موارد زير را در زمينه تدريس استادان خود ملاحظه كنيد.<br />
سخنرانيها يا ارائه مقاله<br />
اين شيوه با توجه به دوره و موضوع فرق ميكنند، اما به طور كلي به نظر ميرسد:<br />
• تعداد: 30050 نفر<br />
• طول زمان: 1 ساعت<br />
هفتگي: 205 ساعت<br />
فعاليت فردي را در نظر نميگيرد (يعني مستمعين خيلي در اين روش فعال نيستند)<br />
•<br />
•<br />
معمولاً يك مجموعه مقاله براي هر واحد يا درس وجود دارد. احتمالاً شما در هر واحد با دانشجويان متفاوتي همراه هستيد. مقالهها در ارائه برداشت<br />
كلي از موضوع قابل استفاده هستند. معمولاً دانشجويان گوش ميدهند و در حالي كه مربي صحبت ميكند يا يادداشتها را ميخواند، روي تخته<br />
مينويسد يا اطلاعات پروژه را روي تخته نمايش ميدهد، يادداشت برداري ميكنند، بعضي از مقالهها سؤالاتي به وجود ميآورند و فعاليت هايي را در<br />
بر ميگيرند. گاهي اوقات مقاله يا سخنراني با استفاده از ويدئو ارائه ميشود يا سخنرانيها را از دانشكدههاي ديگر به محل تحصيل شما انتقال<br />
ميدهند.<br />
جلسات گفت و شنود آموزشي<br />
معمولاً در جلسات گفت و شنود آموزشي عادت بر اين است كه در زمينه عملكرد شما فيدبك بدهند و دربارة پيشرفت كلي شما بحث كنند. احتمالاً<br />
تنها زماني كه يك سخنران با مطالعة مشكلات بتواند به شما كمك كند چنين جلسهاي امكانپذير است، به همين دليل مهم اين است كه از قبل<br />
سؤالاتتان را آماده كنيد.<br />
تعداد: در گروههاي كوچك يا بر حسب افراد<br />
طول زمان: معمولاً يك ساعت يا بيشتر<br />
فراواني: احتمالاً يك يا دو دورة آمادگي<br />
١٠
3<br />
سمينارها<br />
معمولاً در سمينارها مباحث به صورت گروهي يا به شكل سخنراني يا پوستر و مجموعة مقالات ارائه ميشوند. اغلب، از يك دانشجو (يا گروهي از<br />
دانشجويان) خواسته ميشود با ارائه مقاله يا سخنراني بحث را شروع كنند، مهم است كه با خواندن يادداشتهاي سخنراني و مطالعه پيش زمينه<br />
براي سمينار آماده باشيد، حتي اگر از شما نخواهند كه مقاله يا مطلبي را ارائه دهيد.<br />
تعداد: 3012 نفر<br />
طول زمان: 1 ساعت<br />
هفتگي: متغير است، شايد 31 ساعت در هفته<br />
10-2) ساير شيوههاي تدريس در دانشگاه<br />
دانشكدهها درباره روشهاي تدريس خود از انعطاف بيشتري برخوردار شدهاند، بنابراين ممكن است شما دامنه وسيعي از انواع شيوة تدريس شامل<br />
تعداد يا همه سبكهاي آموزشي زير را تجربه كنيد.<br />
كار گروهي<br />
كار گروهي براي بحث، پشتيباني متقابل يا بر عهده گرفتن يك پروژه مشترك، كاربرد دارد. اغلب انتظار ميرود دانشجويان گروهها يا انجمنهاي<br />
علمي براي خود تشكيل دهند.<br />
كار آموزي<br />
دانشجويان به دورههاي حرفهاي زيادي نياز دارند تا بخشي از وقت خود را به كار آموزي بپردازند. تا هنگامي كه چنين امكاني به وجود آيد، ممكن<br />
است آنها توسط يك استاد از دانشكده يا توسط كسي كه در زمينة رشته تحصيلي اشتغال دارد يا تركيبي از هر دو تحت سرپرستي قرار گيرند.<br />
كار آزمايشگاهي، كارگاه هنري و دروس عملي<br />
ممكن است دانشجويان علوم پايه بيشتر وقتشان را به انجام كار عملي در آزمايشگاهها بگذرانند. تعداد كار عملي هر دوره بستگي به دورة طراحي<br />
شده دارد.<br />
يادگيري از راه دور (غير حضوري)<br />
دانشجويان برخي از دورهها معمولاً در خانه كار ميكنند و اطلاعات را نيز توسط پست يا اينترنت دريافت ميكنند. آنها ممكن است توسط نامه، -e<br />
، mail و يا كنفرانس ويدئويي با استادان راهنماي خود تماس بگيرند.<br />
- 11<br />
مطالعه شخصي<br />
مطالعه شخصي معمولترين و امكانپذيرترين بخش مطالعه دانشگاهي است. به غير از موارد زمانبندي شده مانند ارائه مقاله يا كنفرانس، تقريباً<br />
تمام دانشجويان رشتههاي مختلف انتظار دارند براي استراحت هفتگي خود زماني داشته باشند.<br />
ملاقات با استادان<br />
استادان يا متخصصاني كه مقاله دارند، احتمالاً كمتر از معلمان آموزشگاهها يا مدارس در دسترس هستند و تدريس تنها يكي از مسؤوليتهاي<br />
آنهاست. آنها معمولاً سرگرم تحقيق و پژوهشاند، در دانشگاههاي ديگر كنفرانس ميدهند و يا ممكن است خارج از دانشگاه نيز فعاليتهاي علمي<br />
ديگري داشته باشند.<br />
١١
جلسههاي گفت و شنود آموزشي اغلب مورد علاقة دانشجويان است و معمولاً تعداد زيادي از آنها در آن شركت ميكنند و به همين دليل لازم است<br />
شما وقتي ميخواهيد با استادي قرار بگذاريد قبلاً از او وقت بگيريد.<br />
رويكرد متفاوت استادان<br />
موضوع درسي يا دپارتمانها با يكديگر متفاوت است و هر موضوع يا درسي روشهاي خاص خود را ميطلبد حتي گاهي ممكن است استادي<br />
تمايلات شخصي خودش را در تدريس اعمال كند، بنابراين لازم است شما از اين موارد آگاه باشيد و به سلايق استادان توجه كنيد.<br />
- 12 هفتة درسي دانشگاه<br />
اغلب دورههاي دانشگاهي تمام وقت، معمولاً معادل يك هفته كار يك كارمند فعاليت ميكنند، يعني انتظار ميرود كه شما 4035 ساعت در هفته<br />
در تركيبي از مطالعه شخصي، كار در خانه يا كتابخانه و كلاسهاي زمان بندي شده در دانشگاه مطالعه كنيد و روش تقسيمبندي زمان نيز متفاوت<br />
است.<br />
بعضي از دورهها دانشجو را موظف ميكند كه 15 ساعت از وقت خود را صرف تهيه مقاله و تحقيق دربارة موضوع مورد مطالعه و فكر كردن و<br />
نوشتن آن در دانشكده و منزل بكند. دورههاي عملي نيز ممكن است تنها 2 ساعت از كار مقاله را شامل شود.<br />
بنابراين، اگر شما اولويتهاي خود را به طور مشخص تعيين كنيد، ميتوانيد چگونگي مطالعة خود را در طول هفته تنظيم كنيد و بدين ترتيب جلوي<br />
اتلاف وقتتان را نيز خواهيد گرفت.<br />
دربارة ترمهاي تحصيلي، روش گذراندن دروس، چگونگي تنظيم سرعت تحصيلي، ترمهاي تابستاني، نحوه استفاده از دانشگاههاي همجوار، سقف<br />
تحصيلي مجاز، تصورات خاص دانشگاه خود و امتيازهاي دانشجويي از استاد راهنما و يا مسؤولين آموزشي دانشگاه اطلاعات بگيريد.<br />
- 13 چه انتظاري از شما ميرود؟<br />
دانشگاه مانند مدرسه نيست كه شما در كلاس خاصي قرار داشته باشيد و معلمان آنچه را كه نياز به تعليم آن داريد به شما بگويند.<br />
از دانشجويان دانشگاه انتظار ميرود كه چنين ويژگيهايي را داشته باشند:<br />
١٢
1<br />
• استقلال<br />
شما بايد قادر باشيد به خود اتكا كنيد و روي پاي خود بايستيد، به رغم اينكه كمكها و امكاناتي نيز در اختيار شما قرار دارد. گاهي انجمنهاي<br />
دانشجويي، تشكيل گروه، تهيه جزوه و... نيز ميتواند كمك خوبي براي شما باشد.<br />
2<br />
خود انگيزشي<br />
شما بايد قادر باشيد تمام هفته را كار و مطالعه كنيد.<br />
گشادهرويي براي كار با ديگران<br />
گاهي لازم ميشود كه شما بخشهايي از مطالعه خود را به صورت گروهي و كار با ديگران سازماندهي كنيد.<br />
توانايي رو به راه كردن اوضاع محيطي خود<br />
1- independence<br />
2- self-mortration<br />
١٣
براي مقابله با مسائل جانبي و محيطي دانشگاهي، لازم است شما به طور منطقي در موارد زير مهارت داشته باشيد:<br />
كنار آمدن و سازگاري با افراد و محيطهاي جديد<br />
همواره مستعد و آماده و حضور و باقي ماندن در گروههاي بسيار بزرگ باشيد<br />
انعطافپذير بودن در شيوة يادگيري<br />
•<br />
•<br />
•<br />
توانايي تنظيم كردن اهداف براي پيشرفت كار<br />
اجازه ندهيد كارهايتان به تعويق بيافتد، به عبارت ديگر كار امروز را به فردا نيندازيد.<br />
و به علاوه همواه هدف خود را از دانشگاه آمدن در مد نظر داشته باشيد.<br />
توانايي سازماندهي وقت<br />
لازم است شما مسير زمان را در رابطه با موارد زير در نظر بگيريد، شما بايد<br />
:<br />
بدانيد كي و كجا بايد در كلاسها، برنامههاي جنبي و امتحانات برنامهريزي شده حضور داشته باشيد.<br />
بايد دقيقاً بدانيد چه وقت بايد چه كاري را انجام دهيد.<br />
براي انجام كارهايتان سقف زماني مشخصي را در نظر بگيريد و مراقب وقت خود باشيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
(به فصل مديريت زمان مراجعه كنيد)<br />
شما بايد بدانيد چه وقت، چگونه و كجا بهترين يادگيري را خواهيد داشت<br />
گاهي شما در منزل و برخي كتابخانه بهتر از هر جاي ديگر مطالب را ياد ميگيرند. برخي در صبح زود برخي عصرها بهتر مطالب را فرا ميگيرند،<br />
١۴
كليشة خاصي براي همة انسانها وجود ندارد.<br />
خود سنجي (3)<br />
- 14 اضطرابها و منابع<br />
طبيعي است هنگامي كه شما كار جديدي را شروع ميكنيد كمي اضطراب داشته باشيد، تعداد زيادي از دانشجويان در آستانه ورود به دانشگاه<br />
نگرانند.<br />
سادهترين راه اين است كه شما بتوانيد استراتژيهايي طراحي كنيد تا بتوانيد چالشهاي بالقوه را مديريت كنيد و بر اضطرابهايتان تسلط يابيد براي<br />
اين كار شما در پي موارد زير باشيد :<br />
به آنچه ذهن شما را نگران ميكند سامان بدهيد.<br />
مشخص كنيد چه چيزي واقعاً براي شما در اولويت قرار داد.<br />
نسبت به آنچه افراد ديگر مثل شما عمل ميكنند واقع بين باشيد (يعني شما تافته جدا بافته نيستيد معمولاً خيلي افراد ديگر هم با مسائل<br />
و نگرانيهاي مشابهي مانند شما دست به گريبانند).<br />
•<br />
•<br />
•<br />
سمت راست جدول زير برخي اضطراب هايي كه بين دانشجويان در بدو ورود ملاحظه ميشود فهرست شدهاند، هر كدام دربارة شما صدق ميكند<br />
تيك (علامت) بزنيد و ساير موارد را نيز در فضاهاي خالي اضافه كنيد.<br />
١۵
مطالعه و يادگيري<br />
آيا در موارد زير اضطراب داريد:<br />
پيش رفتن در درسها همراه همكلاسيهاي خود<br />
پيدا كردن وقت براي انجام هر كاري<br />
درك زبان دانشگاهي<br />
اعتماد به نفس در صحبت كردن<br />
اينكه بتوانم شايستگي اعتماد به نفس خودم را رشد دهم<br />
نوشتن مقالات<br />
عادت كردن به زندگي دانشگاهي<br />
پايان يافتن زمان انجام كارها (تاخير در انجام كارها)<br />
………………………………………………………………………………………………………………………………..<br />
………………………………………………………………………………………………………………………………..<br />
تعهدات فردي، خانوداگي، كاري و يا درسي<br />
دوست شدن با دانشجويان ديگر<br />
كنار آمدن با تردد و رفت و آمد به دانشگاه<br />
سازماندهي كارهاي خانه مثل مراقبت از كودك<br />
تاثير رفتار مختلف مردم<br />
كنار آمدن با شرايط كاري<br />
مسؤوليتهاي خانواده<br />
………………………………………………………………………………………………………………………………<br />
………………………………………………………………………………………………………………………………<br />
مجدداً به مواردي كه تيك زدهايد، نگاه كنيد. كنار هر يك از شمارهها عبارات زير را كه دقيقاً با احساس شما تطبق دارد بنويسيد. سپس اظهار<br />
نظرهاي صفحه بعد را بخوانيد.<br />
١۶
(1<br />
(2<br />
(3<br />
(4<br />
من انتظار دارم كه اين مشكل كوچكي باشد و به آساني يا به موقع آن را بر طرف ميكنم.<br />
من انتظار دارم يك مشكل كاملاً جدي باشد، من ميبايست روي آن كار كنم.<br />
من انتظار دارم مشكل بزرگي باشد و من بايد خيلي سخت در رابطه با آن تلاش نمايم.<br />
من انتظار دارم مشكل عمدهاي باشد، ممكن است نياز به كمك داشته باشم.<br />
چه عقايد اوليهاي براي مقابله با بعضي از اين اضطرابها داريد؟<br />
در گذشته هنگام سر و كار داشتن با وضعيتي جديد يا بروز مشكل از چه استراتژي و يا<br />
روشي استفاده ميكرديد و در حال حاضر چه استراتژيهايي ميتواند به شما كمك كند.<br />
•<br />
•<br />
غلبه بر اضطراب<br />
اضطراب بالا همواره به عنوان مانعي بزرگ، اهداف ما را تخريب ميكند. در اينجا، اطلاعاتي دربارة اضطراب مطالعه و يادگيري ارائه شده<br />
است، ولي اگر شما به طور كلي شخصيت مضطربي داريد، توصيه ميكنيم از روشهاي اساسيتر براي غلبه بر اضطراب استفاده كنيد.<br />
3<br />
•<br />
اضطراب يادگيري و مطالعه<br />
مهم اين است كه شما خودتان را در موقعيت آرامش قرار دهيد و ببينيد به چه چيزهايي نيازمنديد در خيلي از دانشگاهها گذراندن سال اول به كندي<br />
طي ميشود تا دانشجو بتواند گامهاي خود را با زماني كه در اختيار دارد هماهنگ سازد. خود را مقايسه نكنيد و بر فعاليتهايي كه مطابق آن<br />
برنامهريزي كردهايد تمركز كنيد و نگران اين نباشيد كه ديگر دانشجويان چگونه كارهايشان را پيش ميبرند. بعضيها در محيط تحصيل بازيهاي<br />
روانشناختي به راه مياندازند و ادعا ميكنند كه كاري انجام نميدهند در حالي كه كارهاي خود را همواره پيش ميبرند و بدون مهارت ميتوانند مقاله<br />
بنويسند. كمتر كسي ميتواند چنين باشد و از شما نيز چنين انتظاري نميرود و اين برخورد روش قابل اعتمادي هم براي مطالعه نيست.<br />
منابع حمايتي براي خود را پيدا كنيد. ياري جستن از ديگران براي خيلي از ما كار مشكلي است. بسياري از دانشجويان دربارة جنبه هايي از درس كه<br />
قرار است با كمك ديگران انجام شود، احساس اضطراب ميكنند، تلاش كنيد با ديگر دانشجويان همكلاسي خود ارتباط برقرار كنيد هنگامي كه شما<br />
با ديگر دانشجويان ارتباط داشته باشيد، اعتماد شما به پيوند با ديگران و مشاركت با آنها بيشتر ميشود و نگرانيها تقسيم ميشوند.<br />
در اين مبحث شما مطالبي دربارة جنبههاي مختلف مطالعه ياد ميگيريد. سعي كنيد روي انگيزة خود براي يادگيري و مطالعه تمركز كنيد و دربارة<br />
رشته خود ذهنيت مثبتي داشته باشيد و از فعاليتهاي علمي در زمينه رشته خود لذت ببريد. سعي كنيد از همين ابتدا از خود تصويري مثبت داشته<br />
باشيد و به خودتان انرژي منفي ندهيد، زيرا ابراز خستگي شما را بي انگيزه و خسته ميكند. انسانهاي موفق به جاي اينكه به خود بگويند خسته<br />
هستم، ميگويند به رغم خستگي هنوز ميتوانم چند كار ديگر را هم پيش ببرم، آنها به جاي "خودگويي منفي و اتوماتيك" از "خودگويي<br />
مثبت و هدايت شده" استفاده ميكنند، پيوسته به خاطر داشته باشيد كه وقتي را نيز براي آرامسازي خود در نظر بگيريد.<br />
بر اضطراب خود غلبه كنيد<br />
گاهي دانشجويان از منابع اضطراب محيطي مثل اضطراب در محل كار يا اضطرابهاي مربوط به مسائل خانوادگي يا منزل رنج ميبرند راه معجزه<br />
آسايي براي حل تعهدات خانوادگي و كاري به روش قبل وجود ندارد.<br />
١٧<br />
3<br />
- رجوع كنيد به كتاب شيوه هاي درمانگري اضطراب و تنيدگي ، تأليف دكتر مسعود جان بزرگي و ناهيد نوري، انتشارات سمت،<br />
.1383
يها<br />
) هب<br />
دانشجوياني كه در زمينة حل مساله فعال هستند و ميتوانند وقت خود را به خوبي مديريت كنند، به آساني ميتوانند از اين اضطرابها رهايي يابند.<br />
گاهي زندگي دانشجويي ايجاب ميكند كه شما در كنار درس كار كنيد، ازدواج كنيد و يا فعاليتهاي ديگري داشته باشيد. اگر از اين مسائل در هراس<br />
باشيد، بايد آنها را به نحوي كه ميتوانيد و همچنين به موقع حل كنيد، تا آنها به "كارهاي نيمه تمام" تبديل نشوند بنابراين :<br />
براي غلبه بر اضطراب برنامة فعالي ترتيب بدهيد: به جدول صفحه 16 مراجعه كنيد و موارد زير را پيگيري كنيد.<br />
اولويتهاي خود را مشخص كنيد: كدام كارها فوريت بيشتري دارند، چه كاري را ميتوان بعداً انجام داد و شما با چه ترتيبي از كار ميتوانيد اين<br />
اضطرابهاي خود را كنترل كنيد؟، كارهاي عملي فصل مديريت زمان را انجام دهيد.<br />
منابع حمايت كنندة خود را مشخص كنيد: شما چه منابع كمكي در اختيار داريد؟ تماس دانشگاهي و خواستههاي خود را مشخص كنيد، منابع<br />
حمايت شخصي شما كدامند؟ نمودار صفحه بعد مراجعه كنيد) با ديگر دانشجويان صحبت كنيد و ببينيد آنها چه نگراني هايي دارند و چقدر شبيه<br />
شما هستند.<br />
نسبت به اضطراب خود واكنش نشان دهيد: واكنشها به شما كمك ميكنند تا شما عوامل اضطراب خود را كشف كنيد، احساسات خود را<br />
بنويسيد، راههاي مختلف را يادداشت و از بين آنها انتخاب كنيد. چگونگي برخورد خود با مسائل را ثبت كنيد و طوري اين كار را انجام دهيد كه<br />
بتوانيد تغييرات خود را در طول زمان ببينيد.<br />
بد نيست گاهي بررسي كنيد و ببينيد ديگران چگونه اضطراب خود را كنترل ميكنند.<br />
ريلكس كردن (تنش زدايي) را به طور مرتب تمرين كنيد (راحت و آرام در شرايطي كه مزاحمت محيطي در حداقل هستند، قرار بگيريد، نفس<br />
عميق بكشيد، چشمان خود را ببنديد، چند لحظه ذهنتان را آزاد بگذاريد، هيچ فكري را دنبال نكنيد و با هيچ فكري مبارزه نكنيد، هر فكري آزاد است<br />
كه به ذهن خطور كند و يا از ذهن خارج شود، تمامي بدن را مرور كنيد و انقباضهاي عضلاني را رها كنيد، حالا همراه با بازدم به عدد يك فكر<br />
كنيد و آن را تكرار كنيد، مهم نيست كه ذهنتان از صحنه خارج شود مهم اين است كه ذهن خود را بر عدد يك متمركز كنيد، تلاش اضافهاي لازم<br />
نيست. بعد از 20 دقيقه يك نفس عميق بكشيد و تمرين را تمام كنيد). ميتوانيد از تصويرپردازي ذهني حين تمرين ريلكس استفاده كنيد.<br />
مديريت زمان را جدي بگيريد.<br />
مديريت زندگي خود را به دست بگيريد.<br />
زودتر از تشكيل جلسه سر كلاس حاضر شويد.<br />
اگر اضطراب امتحان داريد از روش حساسيت زدايي<br />
استفاده كنيد (با تصوير سازي مواجه شويد و به جاي پاسخ اضطرابي خود را ريلكس كنيد).<br />
باورهاي غير منطقي و نادرست را از خود دور كنيد.<br />
١٨
خود سنجي (4)<br />
منابع فردي اضطراب من كدامند؟<br />
آيا تمامي منابع در دسترس خود را بررسي كردهايد؟ روش حل مساله گروهي را علاوه بر پيگيري عقايد خود، پيرامون نمودار زير امتحان كنيد، اگر<br />
منابع حمايت كننده شما كم و منابع استرس شما زياد هستند از يك مشاور كمك بگيريد.<br />
- 15<br />
آمادگي بيشتر براي سپري كردن موفقيتآميز دانشگاه<br />
براي آمادگي بيشتر به نكات زير توجه كنيد:<br />
1 خود را با مطالب اين جزوه و مطالعاتي از اين قبيل آشنا كنيد (برخي فصلها را بر اساس نياز خود با دقت بيشتري مرور كنيد)<br />
2 بر آموختههاي خود حساس باشيد و بازتاب نشان دهيد.<br />
١٩
بررسي كنيد چگونه بهتر ميآموزيد؟ چه مطالبي را بهتر و با احساس نشاط بيشتري فرا ميگيريد؟ به چه مطالبي بيشتر علاقه داريد؟ چه مطالبي را<br />
سختتر ياد ميگيريد و يادگيري كدام مطلب ناخوشايند بوده است؟<br />
3 كتابچههاي راهنما و جزوات مربوط به دانشگاه را مطالعه كنيد.<br />
قبل از شروع ترم اول تلاش كنيد خود را با مقررات و ساختارها و بخشهاي مختلف دانشگاه آشنا كنيد تاريخهاي ضروري (تاريخ ثبت نام، تاريخ<br />
حذف و اضافه، حذف اضطراري و...) را به خاطر بسپاريد.<br />
4 يك فايل اطلاعات كلي و عمومي دانشگاه براي خود تشكيل دهيد.<br />
تمام اطلاعات كلي دربارة مقررات دانشگاه، نحوه پيگيري و اعتراض به نمره و غيرو، درخواستها و مواردي كه روزي براي آنها وقت صرف خواهيد<br />
كرد را در يك فايل مشخص گرد آورد.<br />
5 با كتابخانه دانشگاه و كتابخانه دانشكدههاي همجوار و مشابه آشنا شويد.<br />
نحوة استفاده از كتابخانه امروزه يك مهارت است، كه هر دانشجويي بايد آن را بداند.<br />
6 با كتاب فروشيهاي معتبر و سايتهاي فروش كتاب آشنا شويد.<br />
آشنايي با كتاب فروشي هايي كه خاص رشته شما است در همان ترمهاي اول باعث ميشود كه شما بدون اتلاف وقت منابع خود را در اختيار<br />
بگيريد و با منابع جديد آشنا شويد.<br />
7 توسعه و تحول مهارتهاي مطالعه را شروع كنيد.<br />
كساني كه مدتي است از مطالعه فاصله گرفتهاند با اين تحول نيازمند هستند، با نوشتن رابطة خوبي برقرار كنيد. موقع خواندن هميشه متنهاي<br />
كوتاهي را يادداشت برداري كنيد. مهارت تايپ كردن را ياد بگيريد. مجلههاي مربوط به رشته خود را بخوانيد. متنها را سريعتر از حد معمول<br />
بخوانيد. خود را براي مطالعه تكميلي و بيش مطالعه عادت دهيد. عادت كنيد كه مدت زمان بيشتري بنشينيد و مطالعه كنيد. همواره موقع مطالعه قلم<br />
و كاغذ (فيش، برگه يادداشت) به همراه داشته باشيد.<br />
8 آمادگي خود را بالا ببريد.<br />
اگر شما آماده تحصيلات دانشگاهي باشيد، اگر بتوانيد از همة امكانات براي غلبه بر اضطراب استفاده كنيد، اگر شما توانايي تبديل مهارتهاي خود<br />
به مهارتهاي دانشگاهي داريد و اگر شما نسبت به تحصيل در دانشگاه با هيجان مثبت برخورد ميكنيد، با اطمينان دانشگاه را شروع كنيد.<br />
- 16 خلاصه و مرور فصل<br />
1 تحصيلات دانشگاهي داراي ويژگيهاي خاص خود است و با تحصيلات دوران مدرسه و دبيرستان متفاوت است.<br />
2 برخي افراد از اختلال يادگيري رنج ميبرند، مشكل در خواندن، نوشتن و محاسبه از جمله اين اختلالات است.<br />
3 هر كس براي يادگيري داراي روشهاي منحصر به فردي است كه از ويژگيهاي شخصيتي او ناشي ميشود، به رفتار و چگونگي يادگيري خود<br />
حساس باشيد.<br />
4 وقتي هيجان مثبت داشته باشيد بهتر ياد ميگيريد. موانع هيجاني مخرب خود را مديريت كنيد.<br />
5 هر چه از تعداد حواس بيشتري براي يادگيري استفاده كنيم، يادگيري از كيفيت بيشتري برخوردار خواهد شد.<br />
6 هر چيزي كه براي فرد جذابيت بيشتري داشته باشد اولويت دارد و ذهن را به خود مشغول ميكند.<br />
٢٠
8<br />
7 امروزه يادگيري فعال، كه خود يادگيرنده نسبت به مطلب واكنش نشان ميدهد، از اهميت بالايي برخوردار شده است.<br />
دانشجو بايد مسؤوليت يادگيري خود را بپذيرد.<br />
9 به نظر ميرسد بيش از هوش، فنون يادگيري و مهارتهاي مطالعه در يادگيري در سطح آموزش عالي مؤثر است.<br />
10 اگر دانشجو بداند در پايان تحصيل به كجا خواهد رسيد از انگيزه بالاتري برخوردار خواهد شد.<br />
11 آشنايي با سبك تدريس اساتيد كمك مؤثري به بالا بردن كيفيت خواندن ميكند.<br />
12 آشنايي با انواع فعاليتهاي آموزشي و روشهاي تدريس براي استفاده بهينة دانشجو از امكانات و وقت ضروري است.<br />
13 از دانشجو انتظار ميرود: مستقل، خود انگيخته، گشاده رو براي كار با ديگران، توانا در مديريت شرايط، توانا در تنظيم اهداف و توانا در مديريت<br />
زمان باشد.<br />
14 غلبه بر اضطراب، مهارتي است كه دانشجويان بايد از بدو ورود به آن بپردازند.<br />
٢١
فصل دوم:<br />
آمادگي براي يادگيري<br />
٢٢
آمادگي براي يادگيري<br />
- 1 اهداف فصل<br />
شما بعد از خواندن اين فصل بايد بتوانيد<br />
:<br />
1 آيا مطالعه را با احساس معنوي شروع ميكنيد؟<br />
2 رابطه هوش و يادگيري مؤثر را به خوبي درك كنيد.<br />
3 شرايط يادگيري مؤثر را تشخيص دهيد.<br />
4 مراحل و شكلهاي اساسي يادگيري را بدانيد.<br />
5 رابطه انگيزش و يادگيري را درك كنيد.<br />
6 با راهبرد C. R. E. A. M<br />
آشنا شويد.<br />
7 نحوة عملكرد حافظه را بدانيد.<br />
8 روشهاي كلي تقويت حافظه را بدانيد.<br />
9 از مجموع مفاهيم فصل آمادگي لازم را براي يادگيري به دست آوريد.<br />
2- آمادگي معنوي براي يادگيري<br />
آمادگي براي يادگيري بيش از هر چيزي به هدف فرد مربوط است، اگر فردي بدانيد كه هر كلاسي كه در دانشگاه ياد ميگيرد ميتواند بعداً در<br />
محيط كاري مفيد فايده باشد، از كنار مطالب به راحتي عبور نميكند.<br />
اهداف ما ميتوانند با اعتقادات و مسايل معنوي پيوند بخورند، قويترين تقويت كنندههاي رفتار، تقويت كنندههاي معنوي هستند، خواندن دعاي<br />
مطالعه قبل از شروع مطالعه، علاوه بر اينكه فكر را مثبت ميكند، تمركز را افزايش ميدهد و از همه فراتر به رفتار مطالعه كردن معنا ميبخشد.<br />
اين دعا را قبل از مطالعه بخوانيد:<br />
بسم االله الرحمن الرحيم<br />
اَللّهم اَخرِجني من ظُلُماتِ الوهمِ، و اَكرِمني بِنُورِ الفَهم، اَللّهم فَتح علينا اَبواب رحمتك و اَنشُر علَينا خَزائِنَ علُومِك، بِرَحمتِك يا اَرحم الراّحِمين.<br />
"خدايا در آور مرا از تاريكيهاي وهم و گراميم دار به نور فهم، خداي بگشا بر ما درهاي رحمتت را و بگستر بر ما منابع دانشت را، به رحمتت اي<br />
مهربانترين مهربانان"<br />
(<br />
و براي تقويت حافظه خود هر روز اين دعا را بعد از هر نماز بخوانيد كه پيامبر اكرم ص )<br />
به امير المؤمنين تعليم نمود:<br />
بسم االله الرحمن الرحيم<br />
سبحانَ من لا يعتَدي علي اَهلِ مملِكتةَ سبحانَ من لا ياخذ اَهل الاَرضِ باَلوانِ العذاب، سبحان الرَئوف الرَحيم، اَللّهم الجعل لي فِي قَلبي نُوراً و بصراً<br />
و فَهماً و عِلماً، اِن َّك علي كُل شَييء قَدير.<br />
"منزه است كسي كه تعدي به اهل مملكتش نشود، منزه است كسي كه اهل زمين را به شكنجههاي گوناگون نگيرد، منزه است آن بنده نواز<br />
٢٣
مهربان، بار خدايا در دلم روشني، بينش، فهم و دانش قرار بده، زيرا تو بر همه چيز توانايي" (مفاتيح الجنان، عباس قمي).<br />
"از چيزهايي كه سبب فراموشي ميشود بپرهيز و آن خوردن سيب ترش و گشنيز سبز و پنير،... خواندن ارواح قبرها،... نچيدن ناخنها و ترك قيلوله<br />
و كثرت معاصي و كثرت هموم و احزان در امر دنيا و كثرت اشتغال و علايق و نظر افكندن به دار كشيده..." (همان منبع).<br />
3- هوش و يادگيري<br />
مهارتهاي مطالعه باعث تسهيل يادگيري ميشود و موفقيت در يادگيري مستلزم تيزي و زرنگي فرد است، درست است كه هوش شرط لازم براي<br />
موفقيتهاي سطح بالاست ولي شرط كافي نيست، دنيا پر است از آدمهاي موفقي كه خيلي باهوش نبوده و يا نمرات آنچناني به دست نميآورند.<br />
خودباوري، باورهاي مربوط به خود و شرايط درست براي يادگيري موفق ضروري است. باور كنيد كه هرگونه فكر و عملي از اعتماد به نفس شما بر<br />
ميخيزد.<br />
آيا هوش براي موفقيت در دانشگاه كافي است؟<br />
حتي دانشجويان زرنگ هم گاهي اين سؤال به ذهنشان خطور ميكند. آنها به طور پنهان و در درون خود بر اين باورند كه خيلي تيز و باهوش<br />
نيستند. يكي از دلايل اضطراب اين است كه دانشجويان به ندرت يادگرفتهاند كه كار خود را ارزشيابي كنند و معياري براي ارزيابي عملكرد خود<br />
ندارند. وقتي چنين باشد موفقيت يا شكست به شانس نسبت داده ميشود و نمرة خوب يا بد اتفاقي است و گاهي به هوش نسبت داده ميشود. اين<br />
اضطراب تشكيل يك حلقة معيوب ميدهد.<br />
هوش چيست و چگونه آن را تعريف ميكنند؟ آيا هوش با يادگيري رابطه دارد؟ آيا هوش قابل ارتقا است و براي موفقيت در دانشگاه برخورداري از<br />
چه ميزان هوش لازم است؟<br />
نُه نقطه نظر متفاوت دربارة هوش<br />
ابتدا نظر خود را دربارة ايدههاي فوق بررسي كنيد و سپس مطلب اين فصل را بخوانيد<br />
هر جملهاي كه فكر ميكنيد درست است علامت بزنيد:<br />
:<br />
هوش يك زمينه بنيادي و كلي است كه به ژنتيك وابسته است و در تمام طول عمر ثابت است.<br />
هوش انواع مختلفي دارد.<br />
هوش ميتواند رشد كند و تحول يابد.<br />
هوش به فرصتهاي زندگي بستگي دارد.<br />
چيزي كه به عنوان هوش مطرح است بستگي به محيط و فرهنگ دارد.<br />
هوش به كارگيري آنچه ميدانيد در زمينههاي جديد است.<br />
هوش پاسخ به اين سؤال است كه شما چقدر ميدانيد؟<br />
هوش به راحتي قابل سنجش است.<br />
هوش محصول عادت و تمرين است.<br />
٢۴
هر چند مفهوم هوش ممكن است در نزد افراد مختلف معاني متفاوتي داشته باشد، با وجود اين، وقتي كه صحبت از هوش به ميان ميآيد، بلافاصله<br />
نوعي توانايي ذهني را در ياد انسان زنده ميكند. اگر چه در ميان دانشجوياني كه يك كلاس درس را تشكيل ميدهند تفاوتهاي فراواني يافت<br />
ميشود، اما وقتي كه صحبت از دليل موفقيت سرشار بعضي از آنان و نداشتن پيشرفت كافي تعدادي ديگر به ميان ميآيد، مهمترين علتي كه به<br />
ذهن ميرسد، تفاوت هوشي آنان است (سيف، 1380).<br />
• ماهيت هوش<br />
برخي روانشناسان هوش را قابليت عمومي درك و استدلال ميدانند كه به شكلهاي گوناگون جلوه گر ميشود. بينه به چنين فرضيهاي معتقد بود<br />
هر چند آزمون بينه سؤالهاي بسيار متنوعي دربرداشت، (تواناييهايي مانند ميزان حافظه، محاسبه و معاني واژهها را ميسنجد) اما وي دريافت كه<br />
كودكان تيزهوش در همة اين سؤالها نمرهاي بيشتر از كودكان كم هوش به دست ميآورند. به همين دليل نيز بينه اين فرض را پذيرفت كه تكاليف<br />
مختلف بايد نمونههايي از جلوة يك توانايي يا قوة ذهني بنيادي به حساب آيد. به نظر ميرسد هوش يك قوة ذهني بنيادي است كه تغيير يا كمبود<br />
آن در زندگي عملي انسانها از بيشترين اهميت برخوردار است.<br />
ديويد وكسلر معتقد است كه "هوش عبارت است از مجموعه يا كل قابليت يك فرد براي فعاليت هدفمند، تفكر منطقي، و<br />
برخورد كارآمد با محيط" (براهني و همكاران،<br />
.(1382<br />
• تعريف هوش<br />
هر چند برخورداري از هوش بالا شرط لازم براي موفقيت در دانشگاه و يا هر كار ديگري است، ولي شرط كافي نيست. چه بسيارند افراد باهوشي<br />
كه به دليل فقدان مديريت رفتاري صحيح نتوانستهاند اهداف جزئي خود را پوشش دهند، به همين دليل روانشناسان اخيراً از هوش كاربردي، عقل و<br />
هوش هيجاني سخن به ميان ميآورند.<br />
از هوش تعريف واحدي به ميان نيامده و صاحب نظران مختلف آن را به گونههاي مختلف تعريف كردهاند، عناصري از هوش وجود دارند كه مورد<br />
توافق غالب پژوهشگران است، گيج و برلاينر اين عناصر را در سه دسته زير قرار دادهاند<br />
:<br />
(1992)<br />
1 توانايي پرداختن به امور انتزاعي: منظور اين است كه افراد باهوشتر با امور انتزاعي (انديشهها، نمادها، روابط، مفاهيم و اصول) سر و كار دارند تا<br />
امور عيني (فعاليتهاي حسي و ابزارهاي مكانيكي).<br />
2 توانايي حل كردن مسائل: يعني توانايي رويارويي با موقعيتهاي جديد، نه فقط دادن پاسخهاي از قبل آموخته شده به موقعيتهاي آشنا. اينجا<br />
هوش تا حدودي توانايي سازگاري با محيط را نيز در بر ميگيرد. مؤلفهاي كه برخي از روانشناسان شناختي هوش را با آن تعريف ميكنند.<br />
3 توانايي يادگيري: به ويژه يادگيري امور انتزاعي، از جمله مفاهيم انتزاعي موجود در كلمات و ساير نمادها و نيز توانايي استفاده از آنها.<br />
گيج و برلاينر (1992)، به دنبال معرفي عناصر اصلي هوش، تعريفي را از استيس<br />
(1982)<br />
نقل ميكنند كه در برگيرندة آن عناصر است: "هوش<br />
به رفتار انطباقي فرد اشاره ميكند كه معمولاً شامل عنصري از حل مساله است و به وسيله فرايندها و عمليات شناختي<br />
هدايت ميشود.<br />
(1958)<br />
ديويد وكسلر هوش را توانايي كلي ميداند كه فرد را قادر ميسازد تا به طور منطقي بينديشد، فعاليت هدفمند داشته باشد و با محيط خود به<br />
طور مؤثر به كنش متقابل بپردازد.<br />
• اهميت يادگيري<br />
انسان عصر حاضر نه تنها از دورترين و دشوارترين نقطههاي روي زمين آگاه است ،بلكه از ژرفاي اقيانوسها، اندرون كرة زمين و تا حدودي از<br />
عظمت و اوج كهكشانها نيز آگاهي يافته است. انسان قرن حاضر در مقايسه با قرنهاي گذشته بيش از هر زمان، حاكم بر مقدرات و محيط زيست<br />
خويشتن است و همه اين پيشرفتها مديون آموزش و يادگيري است.<br />
٢۵
بيترديد بايد گفت كه اهميت يادگيري در رشد آدمي بسي فراتر از چشم انداز انديشههاي اوست، به اعتقاد روانشناسان هر رفتار كه از انسان سر<br />
ميزند معلول يادگيري است؛ به اين معنا كه يك رشته از يادگيريهاي سادهتر موجب يادگيريهاي پيچيدهتر ميشوند. به علاوه چون محيط زندگي<br />
افراد همواره در معرض تغيير است، انسان براي غلبه بر اين دگرگوني ها ناگزير از يادگيري است (پارسا،<br />
.(1374<br />
از آنجايي كه اكثر رفتارهاي آدمي حاصل يادگيري است، بدون اطلاع از برخي اصول اساسي يادگيري درك رفتار آدميان يا بسياري از حيوانها دشوار<br />
است (براهني، 1382).<br />
• ماهيت يادگيري<br />
.(1374<br />
يادگيري به طور كلي فعاليتي دگرگون ساز است كه افراد را براي مقابله با رويدادها و سازش با محيط آماده ميسازد. يادگيري در واقع هم يك رشته<br />
فرايند است و هم فرآوردة تجربه، يادگيري در حقيقت مفهوم بسيار گستردهاي دارد كه در قالبهاي دگرگوني، شكستن عادتها، ايجاد علاقه،<br />
نگرشهاي نو، درك ارزش، ذوق و سليقه و پيشداوري يا حب و بغض پديدار ميشود. همچنين، شيوة تركيب و كاربرد معلومات در استدلال، تفكر،<br />
نظريهپردازي، حل مساله، احساس و عواطف عميق انساني، خودشناسي و دگرگوني هايي كه در كل شخصيت به وجود ميآيند، همه از يادگيري مايه<br />
ميگيرند (پارسا،<br />
• تعريف يادگيري<br />
يادگيري را ميتوان به صورتهاي گوناگون تعريف كرد<br />
:<br />
كسب اطلاعات و انديشههاي تازه، عادتهاي مختلف، مهارتهاي متنوع و راههاي گوناگون حل كردن مسائل. همچنين يادگيري را ميتوان به<br />
صورت كسب رفتار و اعمال پسنديده، يا حتي كسب رفتار و اعمال ناپسند نيز تعريف كرد. پ س يادگيري حوزة بسيار گستردهاي را شامل ميشود.<br />
هرگنهان و السون (1997 به نقل از سيف<br />
(1380<br />
گفتهاند "يادگيري يكي از مهمترين زمينهها در روانشناسي امروز و در عين<br />
حال يكي از مشكلترين مفاهيم براي تعريف كردن است" به سبب اهميت و پيچيدگي مفهوم يادگيري، از آن تعريفهاي مختلفي ارائه<br />
شده، اما معروفترين تعريف براي يادگيري اين است :<br />
يادگيري به فرايند ايجاد تغيير نسبتاً پايدار در رفتار يا توان رفتاري كه حاصل تجربه است، گفته ميشود و نميتوان آن را به حالتهاي موقتي بدن<br />
مانند آنچه بر اثر بيماري، خستگي و يا داروها پديد ميآيد نسبت داد. اين تعريف يادگيري از تعريف كيمبل اقتباس شده است.<br />
ويژگيهاي مهم تعريف يادگيري عبارتند از<br />
1 تغيير<br />
2 تغيير نسبتاً پايدار<br />
3 تغيير نسبتاً پايدار در توان رفتاري<br />
(1961)<br />
:<br />
4 تغيير نسبتاً پايدار در توان رفتاري بر اثر تجربه<br />
تعريف گانيه از يادگيري به تعريف بالا بسيار شبيه است، "يادگيري تغييري است كه درتوانايي انسان ايجاد ميشود و براي مدتي<br />
باقي ميماند و نميتوان آن را به سادگي به فرايندهاي رشد و نمو نسبت داد".<br />
٢۶
مراحل يادگيري<br />
:<br />
4<br />
آموزش مجموعهاي از رويدادهاي بروني است كه براي تسهيل فرايندهاي يادگيري به كار ميرود. در يادگيري<br />
مقوله ميتوان آنها را به قرار زير گروه بندي كرد<br />
"نُ ه " مرحله وجود دارد كه در سه<br />
مقولهها<br />
5<br />
آمادگي براي يادگيري<br />
6<br />
1 توجه داشتن<br />
مرحله<br />
7<br />
2 انتظار<br />
8<br />
3 بازيافت<br />
اكتساب و عملكرد<br />
10<br />
4 ادراك گزينشي<br />
9<br />
11<br />
5 رمزگرداني معنايي<br />
12<br />
6 بازيافت و پاسخگويي<br />
13<br />
7 تقويت<br />
14<br />
انتقال يادگيري<br />
15<br />
8 بازيافت رهنمودي<br />
16<br />
9 تعميم پذيري<br />
آمادگي براي يادگيري شامل فعاليتهاي مقدماتي يادگيري ميشود، توجه داشتن ، تمركز يافتن حواس يادگيرنده است به محركهاي مربوط به<br />
مطالبي كه بايد بياموزد. انتظار با جهت يابي يادگيرنده به سوي هدف سر و كار دارد، مانند آموختن يك مهارت حركتي.<br />
اطلاعات لازم از حافظة دراز مدت، بخشهاي مربوط به موضوع را به فعاليت وا ميدارند (گانيه، 1983؛ به نقل از پارسا،<br />
شاگردان براي بازيافت<br />
.(1374<br />
مراحل اصلي يادگيري، اكتساب و به عمل درآوري آن چيزي است كه فرد كسب كرده است؛ ادراك گزينشي به معناي آن است كه كيفيتهاي<br />
محرك مربوط به وسيله ضبط يا حافظه حسي شناخته شده و براي پردازش به حافظه فعال<br />
كه به وسيله آن معلومات جديدي به حافظه دراز مدت منتقل ميشود.<br />
ميآورند و پاسخي را كه ميدهند نمايانگر يادگيري آنان<br />
است. تقويت<br />
انتقال مييابند. رمزگرداني معنايي فرايندي است<br />
شاگردان هنگام بازيافت و پاسخگويي ، اطلاعات جديد را به دست<br />
به فيدبك يا اطلاع از نتايجي اطلاق ميشود كه درستي پاسخهاي<br />
4- instruction<br />
5 - preparation for learning<br />
6- attending<br />
7- expectancy<br />
8- retvieval<br />
9- acquisition and performance<br />
10- selective perception<br />
11- encoding<br />
12- retvieval and responding<br />
13-reinforcement<br />
14- transfer of learning<br />
15-generalizability<br />
16- working memory = WM<br />
٢٧
يادگيرندگان را نشان ميدهد و اطلاعات درست لازم را نيز فراهم ميآورد. مقولة<br />
انتقال يادگيري مراحل<br />
بازيافت و تعميم پذيري را در بر<br />
ميگيرد. در بازيافت يا به خاطر آوردن مطالب نشانههايي براي يادگيرندگان منظور شده است تا معلوم شود كه معلومات قبلي در آن موقعيت<br />
عملي است.<br />
تعميم پذيري<br />
زماني ارزش بالايي پيدا ميكند كه براي شاگردان فرصت مناسبي فراهم آيد تا آموختهها را در شرايط متفاوت به كار بندند (پارسا،<br />
.(1374<br />
• شكلهاي اساسي يادگيري<br />
رابرت گانيه ابتدا شكلهاي اساسي يادگيري را در چهار دسته زير قرار ميدهد<br />
1 يادگيري علامتي<br />
:<br />
17<br />
در يادگيري "علامتي" كه بيشتر با نام "شرطي سازي كلاسيك پاولفي" معروف است، يادگيرنده يك پاسخ شرطي را با يك علامت<br />
ميآموزد. به عنوان نمونهاي از يادگيري علامتي، ميتوان مضطرب شدن دانشآموز يا دانشجو پس از ديدن سؤالهاي امتحاني را مثال زد.<br />
18<br />
2 يادگيري محرك پاسخ<br />
منظور از يادگيري<br />
"محرك پاسخ" ، دادن پاسخهاي دقيق فيزيكي به محركهاي معين است. وقتي كه راننده يك وسيله نقليه پس از ديدن<br />
چراغ قرمز سر چهار راه، با فشار دادن پا بر روي پدال ترمز اتومبيلش را متوقف ميسازد، يادگيري او از نوع محرك پاسخ<br />
ديدن يك محرك معين (چراغ قرمز) به آن يك پاسخ فيزيكي مشخص (فشار دادن پا بر روي پدال ترمز) ميدهد.<br />
19<br />
3 زنجيره سازي<br />
(S-R)<br />
است، زيرا با<br />
20<br />
يادگيري از طريق "زنجيره سازي" يا "يادگيري زنجيرهاي تعدادي يادگيري محرك پاسخ را به هم پيوند ميزند و زنجيرهاي از<br />
رفتارهاي پيچيدة محرك پاسخ به وجود ميآورد (سيف، يادگيري مهارتهاي مطالعه يا مديريت زمان نوعي زنجيره سازي است.<br />
21<br />
4 تداعي كلامي<br />
منظور از<br />
"<br />
.(1380<br />
S-R<br />
"تداعي كلامي" ، بنا به عقيده گانيه (سيف، 1373)، نوع خاصي از يادگيري زنجيرهاي است كه در آن حلقههاي زنجيره يادگيري با<br />
ها واحدهاي كلامي تشكيل ميدهند. مورد ساده تداعي كلامي فعاليت كودك در ناميدن اشياست. اين فعاليت از دو حلقه تشكيل يافته است.<br />
حلقة نخست پاسخ مشاهدة شيء (مثلاً يك توپ) است كه كودك را به تشخيص آن شيء قادر ميسازد. دومين حلقه، تداعي است كه فرد را قادر<br />
ميسازد شيء (توپ) را توپ بنامد. گانيه اين وضعيت را به صورت زير نشان ميدهد:<br />
S--------------R---------------s----------------R<br />
كه به محرك دروني كه از مشاهده شيء مورد نظر حاصل ميشود اشاره ميكند.<br />
• بازدههاي يادگيري<br />
گانيه (1984)، علاوه بر چهار شكل اساسي يادگيري، پنج نوع بازده يادگيري را نيز معرفي كرده است. وي به اين پنج بازده يادگيري انواع يادگيري<br />
يا تواناييهاي آموخته شده نيز ميگويد. در اين قسمت اين پنج نوع يادگيري به اختصار بيان ميگردد<br />
:<br />
17- signal learning<br />
18- stimulus response learning<br />
19- chaining<br />
20- chain learning<br />
21- verbal association<br />
٢٨
1 مهارتهاي ذهني<br />
:<br />
22<br />
.(1994<br />
منظور از مهارتهاي ذهني بازدههاي يادگيري حاصل از شكلهاي اساسي يادگيري از جمله يادگيري علامتي و يادگيري محرك و پاسخ هستند<br />
(لفرانسو، به باور گانيه مهارتهاي ذهني چگونگي برخورد فرد را با محيط مشخص ميكند. انسان با انواع زيادي از مهارتهاي ذهني كه در<br />
آنها از نمادهاي مختلف استفاده ميشود سر و كار دارد. براي نمونه، تمام محتواي درس رياضيات از نمادها تشكيل ميشود، مهارتهاي ذهني به<br />
عنوان يكي از طبقات اصلي انواع بازدههاي يادگيري چند طبقه فرعي يا خرده طبقه دارد. اين خرده طبقهها به صورت سلسله مراتبي، يعني از ساده به<br />
پيچيده، به شرح زير ارائه ميگردد<br />
23<br />
يادگيري تمييز دادن : تمييز دادن يعني متمايز ساختن نمادها يا محركها از يكديگر.<br />
24<br />
يادگيري مفهوم :<br />
25<br />
يادگيري قاعده<br />
اصل نيز ميگويند.<br />
در يادگيري مفهوم، يادگيرنده بر حسب ويژگيهاي انتزاعي محركها چون رنگ، شكل و تعداد به آنها پاسخ ميدهد.<br />
27<br />
يا اصل :<br />
26<br />
قانون<br />
ارتباط دادن چند مفهوم و ايجاد يك معني وسيعتر يادگيري قاعده نام دارد. به قاعده قانون يا<br />
29<br />
28<br />
يادگيري حل مساله يا قاعده سطح بالاتر : از تركيب قاعدههاي ساده قاعدههاي سطح بالاتر درست ميشوند. بنابراين براي حل<br />
مساله يا رسيدن به قاعده سطح بالاتر بايد قاعدههاي سطح پايينتر را به هم وصل كرد، مثال: كودكي كه بستن بند كفشش را ميآموزد در واقع<br />
مسالهاي را حل ميكند كه شامل يك قاعده كلي تشكيل يافته از چند قاعده سادهتر است.<br />
2 راهبردهاي شناختي<br />
30<br />
دسته ديگري از محصولات يا بازدههاي يادگيري راهبردهاي شناختي هستند. به گفته گانيه،<br />
نقل از سيف، هب(<br />
(1373<br />
"راهبردهاي شناختي<br />
مهارت هايي هستند كه به طور دروني سازمان يافتهاند و كاركرد آنها اين است كه استفاده از مفاهيم و قواعد را نظم<br />
ميدهند و بر آن نظارت دارند.<br />
3 اطلاعات كلامي<br />
31<br />
در طبقه بندي گانيه اطلاعات كلامي را ميتوان معادل دانش در طبقه بندي بلوم و همكاران دانست بخش مهمي از يادگيري آموزشگاهي شامل<br />
اطلاعات كلامي است. ويژگي مهم اطلاعات كلامي اين است كه ميتوان آنها را به صورت جمله يا گزاره بيان كرد. بعضي از آنها بسيار ساده و<br />
بعضي ديگر بسيار پيچيده هستند.<br />
البته اين بدان معنا نيست كه اطلاعات كلامي هميشه به صورت كلامي آموخته و اندوخته ميشوند. بسياري از اطلاعات كلامي ما از راه تصاوير،<br />
نمودارها، رفتارهاي خود ما و ديگران و مشاهدات مختلف كسب ميشوند.<br />
4 مهارتهاي حركتي<br />
32<br />
هر مهارت حركتي شامل يك مجموعه از حركات ماهيچهاي است. نوشتن، راه رفتن و راندن اتومبيل مواردي از مهارتهاي حركتي هستند.<br />
22- intellectual skills<br />
23- discrimination<br />
24- concept<br />
25- rule<br />
26- law<br />
27- principle<br />
28- problem solving<br />
29- higher order rule<br />
30- cognitive strategies<br />
31- verbar informations<br />
32- motor skill<br />
٢٩
33<br />
5 نگرش ها<br />
تمايلاتي كه به جاي عملكردهاي مشخص به صورت انتخابهايي از جانب يادگيرنده جلوه<br />
يادگيري، احترام گذاشتن به ديگران و ارج نهادن به علم و هنر نمونههايي از نگرش مثبت هستند.<br />
ميكنند، نگرشها ناميده<br />
داشتن دوست ميشوند.<br />
34<br />
• سبك يادگيري<br />
سبك يادگيري به چگونگي يادگيري افراد اشاره ميكند و به صورت راههاي شخصي كه در آن افراد اطلاعات را در جريان يادگيري ميفهمند، گفته<br />
ميشود. همچنين سبك يادگيري باورها، رجحانها و رفتارهايي را كه در جريان يادگيري به وسيله افراد استفاده ميشود، در بر ميگيرد. به بيان ديگر،<br />
سبكهاي يادگيري فرد هستند، از آنجا كه نحوه يادگيري دانشآموزان و دانشجويان با يكديگر متفاوت است و اين سبكهاي مختلف بر يادگيري و<br />
پيشرفت تحصيلي آنان تاثير ميگذارد، بنابراين لازم است فراگيران و استادان از چگونگي و انواع تواناييهاي يادگيري آگاهي داشته باشند.<br />
سبكهاي يادگيري به سه مقوله اصلي تقسيم ميشوند :<br />
1 سبك شناختي يادگيري كه به نحوة ادراك، كسب اطلاعات، و حل مساله توسط يادگيرنده مربوط ميشود.<br />
2 سبك عاطفي يادگيري كه در برگيرندة شخصيت و ويژگيهاي هيجاني يادگيرنده است.<br />
3 سبك فيزيولوژيكي كه شامل واكنش فرد به محيط و شرايط فيزيكي است.<br />
سبك تفكر<br />
35<br />
•<br />
36<br />
رابرت استرنبرگ<br />
(1997)<br />
مفهوم سبكهاي تفكر را معرفي كرده كه بسيار شبيه به سبكهاي يادگيري است، استرنبرگ سبك تفكر را به عنوان<br />
طريقي كه فرد ميانديشد، تعريف كرده و در اين باره گفته است:<br />
"سبك تفكر نوعي توانايي نيست، بلكه به چگونگي استفاده ما از<br />
تواناييهايمان اشاره ميكند، يعني ممكن است عملاً در تواناييها مشابه، اما در سبكهاي تفكر متفاوت باشند".<br />
سبكهاي اصلي تفكر عبارتند از<br />
:<br />
37<br />
1 سبك تفكر قانونگذارانه<br />
(آفريننده)<br />
38<br />
2 سبك تفكر اجرايي<br />
39<br />
3 سبك تفكر قضايي<br />
(تحقق بخش)<br />
(ارزش يابانه)<br />
33- attitudes<br />
34- learning style<br />
35- thinking style<br />
36- Robert sternberg<br />
37- learning (creative)<br />
38- executive (implementer)<br />
39- judicial (evaluative)<br />
٣٠
جدول )<br />
41 40<br />
2 1): سبكهاي يادگيري كلب و فراي<br />
(1975)<br />
سبك يادگيري<br />
همگرا<br />
شيوه يادگيري<br />
مفهوم سازي انتزاعي<br />
توصيف<br />
+<br />
آزمايشگري فعال<br />
در كاربرد عملي انديشهها قوي است.<br />
در مواقعي كه يك پاسخ درست موجود است، عملكرد خوبي دارد.<br />
ميتواند استدلال فرضيهاي قياسي را درموردمسائل خاص متمركز<br />
سازد.<br />
غير هيجاني است و ترجيح ميدهد با اشيا كار كند تا با افراد.<br />
علايق محدودي دارد و كسب تخصص در علوم فيزيكي را ترجيح ميدهد.<br />
بسياري از مهندسان اين سبك يادگيري را دارا هستند.<br />
واگرا<br />
تجربه عيني<br />
+<br />
مشاهده تاملي<br />
در توانايي تخيل قوي است.<br />
در توليد انديشه و ديدن امور از زواياي مختلف تواناست.<br />
به مردم علاقهمند است.<br />
دامنه علايق فرهنگي وسيعي دارد<br />
در امور هنري متخصص است.<br />
سبك تحصيلي افراد با سوابق تحصيل در علوم انساني و هنرهاي زيبااز<br />
اين نوع است.<br />
جذب كننده<br />
مفهومسازيانتزاعي<br />
+<br />
مشاهده تاملي<br />
در ابداع الگوهاي نظري بسيار قوي است.<br />
در استدلال استقرايي بسيار قوي است.<br />
بيشتر به مفهومهاي انتزاعي علاقهمند است تا به مردم.<br />
به استفاده عملي از نظريهها چندان علاقهمند نيست.<br />
جذب علوم پايه و رياضيات ميشود.<br />
اغلب در بخشهاي پژوهش و برنامهريزي كار ميكند.<br />
انطباق يابنده<br />
تجربه عيني<br />
+<br />
آزمايشگري فعال<br />
بيشترين توانايي را در انجام كارها دارد.<br />
به سرعت ميتواند خود را با امور فوري و فوتي وفق دهد.<br />
مسائل را به طور شهودي حل ميكند.<br />
براي كسب اطلاعات به ديگران متكي است.<br />
غالباً مشاغل عملي مانند بازاريابي و فروشندگي را بر ميگزيند.<br />
40- kolb,D<br />
41- fry<br />
٣١
4- انگيزش و يادگيري<br />
،<br />
42<br />
داشتن علاقه و انگيزش اساس بسياري از اموري است كه انسان در آن موفق ميشود، انگيزه به رفتار نيرو و جهت ميدهد و انسان را براي رسيدن<br />
به اهدافش بسيج ميكند.<br />
يادگيري مستلزم وجود علاقه است، بسياري از اوقات دانشجو مطلبي را ياد نميگيرد، چون به آن علاقهاي ندارد. علاقه سبب تحريك انتخاب در<br />
انسان ميشود. وقتي شما واقعاً تصميم بگيريد مطلبي را فرا گيريد، به دليل وجود علاقه و تصميم خود آن مطلب براي هميشه در ذهن شما باقي<br />
خواهد ماند. انسان موجودي انتخاب گر است و بنابراين براي مطالعه و يادگيري هم بايد تصميم بگيرد. تصميم سبب حضور نيت و قصد در عمل<br />
ميشود و اين خود سبب زنده نگهداشتن هدف در ذهن و همچنين انسجام بخشيدن به همه نيروهاي وجودي براي رسيدن به آن ميشود؛ بنابراين<br />
همواره از خود سؤال كنيد آيا تصميم به يادگيري مطلب مورد مطالعه داريد؟<br />
ميان ابزارها يا مكانيزمهاي ذهن كه در مطالعه به كار ميروند و نيروهاي محركي كه اين مكانيزمها را به كار مياندازند، ميتوان تمايز مفيدي قائل<br />
شد، بدين معنا كه مكانيزمها عناصري هستند كه ادراك، يادآوري و انديشيدن را ميسر ميسازند، و نيروهاي "محرك" نيروهايي هستند كه روند<br />
مشاهده، يادآوري و انديشيدن را فعال ميكنند (سي، اي، بيس 1976 به نقل از فرهمندپور،<br />
.(1368<br />
نيروهاي محركي كه روند مطالعه را فعال ميكنند تنها نيازهاي زيستي كلي نيستند، بلكه كنجكاويها و علايق ويژهاي هستند كه فعاليت هايي را<br />
بر ميانگيزند كه برخي از آنها هدفهاي سودجويانه دارند و برخي ديگر به لذت بردن از تجربهها و فعاليتها مربوط ميشوند و صرفاً به خاطر خود<br />
دنبال ميشوند، بهبود و كارايي مطالعه (يا هر كار ديگر) بخشي به انگيزش انجام آن و بخشي به روش كاربرد مكانيزمها بستگي دارد.<br />
موازين كارايي در مطالعه را ميتوان بر حسب درجة دستيابي به هدف، سرعت دستيابي به هدف و صرفهجويي در كار براي دستيابي به هدف تعريف<br />
كرد (همان منبع).<br />
43<br />
تعريف انگيزش<br />
44<br />
و انگيزه<br />
اصطلاح انگيزش را ميتوان به عنوان نيرو دهنده، هدايت كننده و نگهدارندة رفتار تعريف كرد. بنا به گفته سيفرت (1992) انگيزش يك تمايل يا<br />
گرايش به عمل كردن به طريقي خاص است. او همچنين انگيزه را به صورت نياز يا خواست ويژهاي كه انگيزش را موجب ميشود، تعريف كرده<br />
است. لفرانسوا<br />
(1997)<br />
انگيزه را علت و دليل رفتار ميداند.<br />
.<br />
"دليل اينكه چرا افراد بعضي رفتارها را انجام ميدهند، ولي بعضي ديگر<br />
را انجام نميدهند، وجود انگيزههاي آنان است" انگيزه و انگيزش اغلب به صورت مترادف به كار ميروند. با وجود اين، ميتوان انگيزه را<br />
دقيقتر از انگيزش دانست، به اين صورت كه انگيزش را عامل كلي مولد رفتار، اما انگيزه را علت اختصاصي يك رفتار خاص به حساب آورد.<br />
مثلاً وقتي كه ميپرسيم چرا فلان شخص رفتار خاصي را انجام ميدهد، به دنبال انگيزه او هستيم. اصطلاح انگيزه بيشتر در اشاره به رفتار انسان به<br />
كار ميرود.<br />
(1971)<br />
45<br />
راسل<br />
در اين باره ميگويد<br />
اصطلاح انگيزه در مورد حيوانات جايز نيست".<br />
"انگيزه براي مشخص كردن قصد يا بازده دلخواه يك رفتار به كار ميرود. پ س<br />
كاربرد<br />
از نظر پرورشي، انگيزش هم هدف است و هم وسيله، به عنوان هدف، از دانشآموزان و دانشجويان خواسته ميشود نسبت به موضوعهاي مختلف<br />
علمي و اجتماعي علاقه كسب كنند. از اين رو، تمام برنامههاي درسي كه براي آنها فعاليتهاي حوزه عاطفي در نظر گرفته شده است، هدفهاي<br />
انگيزشي دارند. به عنوان وسيله، انگيزش مانند آمادگي ذهني يا رفتارهاي ورودي يك پيش نياز يادگيري به حساب ميآيد و تاثير آن بر يادگيري<br />
كاملاً آشكار است.<br />
42- mace,C.M<br />
43- motivation<br />
44- motire<br />
45- russell<br />
٣٢
.(1380<br />
اگر دانشآموزان و دانشجويان نسبت به درس بي علاقه باشند (انگيزش پاييني دارند) به توضيحات معلم توجه نخواهند كرد، تكاليف خود را با<br />
جديت انجام نخواهند داد و بالاخره پيشرفت چنداني نصيب آنها نخواهد شد؛ اما اگر نسبت به مطلب درسي علاقهمند باشند (انگيزش سطح بالايي<br />
دارند) هم به توضيحات معلم با دقت گوش خواهند داد، هم به دنبال كسب اطلاعات بيشتري در زمينه مطلب درسي خواهند رفت و هم پيشرفت<br />
زيادي نصيب آنها خواهد شد (سيف،<br />
انگيزش و يادگيري معني دار<br />
47<br />
.(1380<br />
.(1371<br />
46<br />
در نظريه آزوبل ، مهمترين عامل انگيزشي مؤثر بر يادگيري معني دار تمايل شناختي است. به اعتقاد وي، تمايل شناختي يك انگيزه دروني<br />
است كه از كنجكاويها و علاقههاي يادگيرنده نسبت به كشف، دستكاري، درك و فهم، و برخورد با محيط سرچشمه ميگيرد.<br />
وقتي كه ياد گيرنده در يادگيري مطالب كسب توفيق كرد و از اين راه رضايت خاطر نصيب او شد، نسبت به يادگيري بيشتر انگيزه خواهد داشت.<br />
بنابراين "مؤثرترين راه ايجاد انگيزش براي يادگيري اين است كه بر جنبههاي شناختي يادگيري تاكيد شود، نه بر<br />
جنبههاي عاطفي آن" (سيف، انگيزش يكي از جنبههاي مهم و احتمالاً اساسي در يادگيري است. در بعضي از تحقيقات كه در زمينه<br />
يادگيري انجام گرفته، اين نتيجه حاصل شده كه براي يادگيري بايد تقويت مناسب وجود داشته باشد، وقتي براي يادگيري از تقويت كننده (اصلي،<br />
ثانوي) استفاده شود، يادگيري با سرعت بيشتري انجام ميگيرد و ثبات آن نيز بيشتر خواهد بود.<br />
اين اصل كاملاً شناخته شده است كه ميتوان از تقويت كنندههاي ثانوي به عنوان انگيزهاي براي يادگيري آدمي استفاده كرد (نرمان لمان، ترجمه:<br />
ساعتچي،<br />
49 48<br />
درباره تاثير انگيزش بر يادگيري پژوهشهاي زيادي انجام گرفته است. در مطالعات كيت و كول (1992؛ به نقل از سيف، تاثير چند<br />
عامل مهم مانند توانايي يادگيرندگان، آموزش معلمان و انگيزش بر يادگيري را در بيش از 25 هزار دانشآموز بررسي كردند و مهمترين عاملي كه<br />
مستقيماً با ميزان يادگيري رابطه مثبت نشان داد، سطح توانايي يادگيرندگان بود. پس از آن، دو عامل مهم ديگر، يكي آموزش معلم و ديگري<br />
انگيزش براي يادگيري بود. كيت و كول در نتيجهگيري از بررسي خود نوشتند كه به نظر ميرسد دانش آموزاني كه در مدرسهاي با كيفيت و<br />
برنامههاي سطح بالا تحصيل ميكنند، از انگيزش زيادي برخورداند و دانش آموزاني كه انگيزش تحصيلي سطح بالايي دارند، فعاليتهاي تحصيلي<br />
بيشتري را نيز ميپذيرند، تكاليف درسي بيشتري انجام ميدهند و در نتيجه موفقيت بيشتري كسب ميكنند (سيف، با توجه به اهميت<br />
مفاهيم شناختي و فراشناختي در يادگيري اين مطلب را به طور مختصر پي ميگيريم.<br />
.(1381<br />
.(1381<br />
- 5 شناخت، فراشناخت و يادگيري<br />
• تعريف<br />
هب" ،<br />
.(1993<br />
50<br />
اصطلاح شناخت به فرايندهاي دروني ذهني يا راه هايي كه در آنها اطلاعات پردازش ميشوند يعني راه هايي كه ما توسط آنها به اطلاعات<br />
توجه ميكنيم، آنها را تشخيص ميدهيم و به رمز در ميآوريم و در حافظه ذخيره ميسازيم و در صورت نياز از حافظه فرا ميخوانيم گفته ميشود و<br />
51<br />
اصطلاح فراشناخت دانش ما دربارة فرايندهاي شناختي خودمان و چگونگي استفاده بهينه از آنها براي رسيدن به<br />
هدفهاي يادگيري گفته ميشود" (بايلر و اسنومن، به سخن ديگر، فراشناخت به دانش يا آگاهي فرد از نظام شناختي خود او يا به<br />
دانستن دربارة دانستن گفته ميشود. دانش فراشناختي ما را ياري ميدهد تا به هنگام يادگيري و دانستن امور پيشرفت خود را زير نظر بگيريم.<br />
همچنين اين دانش به ما كمك ميكند تا نتايج تلاشهايمان را برآورده كنيم و ميزان تسلط خود را بر مطالبي كه خواندهايم بسنجيم. در ضمن<br />
ميتوان به گونهاي ديگر به فراشناخت نگريست، بدين صورت كه آن را شناخت دانست. از آنجا كه شناخت را به دانستن و يادگيري معني كرديم.<br />
پس ميتوانيم فراشناخت را به دانستن دربارة نحوه يادگيري و تفكر خود معني كنيم به همين سبب، يكي از تعابير بسيار نزديك به فراشناخت<br />
46-ausubel<br />
47- cognitive<br />
48- keith<br />
49- cool<br />
50- cognition<br />
51- metn cognition<br />
٣٣
52<br />
يادگرفتن يادگيري<br />
است.<br />
(1978)<br />
53<br />
براون<br />
فراشناخت را به دو صورت معرفي كرده است:<br />
روشهاي نظارت و كنترل بر يادگيري .<br />
(1<br />
آگاهي ما از فعاليتهاي شناختي مان.<br />
(2<br />
روشهاي يادگيري و از سوي ديگر<br />
• راهبردهاي فراشناختي و شناخت<br />
راهبردهاي فراشناختي ابزارهايي هستند براي هدايت راهبردهاي شناختي و نظارت بر آنها.<br />
از جمله اين راهبردها ميتوان تعيين هدف<br />
براي<br />
يادگيري، طرح سؤال درباره مطالبي كه خوانده ميشوند، ارزشيابي از آنچه خوانده شده است و تنظيم سرعت مطالعه را نام برد. به سخن<br />
ديگر، يادگيرنده به كمك راهبردهاي فراشناختي از راهبردهاي شناختي اش استفاده را ميبرد. دمبو در اين باره گفته است، به دانشجويان<br />
ميتوان راهبردهاي شناختي متعددي را آموزش داد، اما اگر آنها از مهارتها يا راهبردهاي فراشناختي لازم برخوردار نباشند و ندانند كه در يك موقعيت<br />
معين از كدام راهبرد استفاده كنند يا چه زماني راهبرد شناختي خود را عوض نمايند، يادگيرندگان ماهري نخواهند بود. راهبرد شناختي ابزارهاي<br />
يادگيري هستند و اين راهبردها به ما كمك ميكنند تا اطلاعات تازه را براي تركيب با اطلاعات قبلاً آموخته شده و ذخيره سازي آنها در حافظة دراز<br />
در مقايسه راهبردهاي شناختي با راهبردهاي فراشناختي گفته است يادگيرندگان ماهر راهبردهاي<br />
مدت آماده كنيم (دمبو،<br />
شناختي را به خدمت ميگيرند تا به پيشرفت شناختي دست يابند و از راهبردهاي فراشناختي استفاده ميكنند تا به آن پيشرفت نظارت كنند.<br />
(1994)<br />
54<br />
(1979)<br />
55<br />
1994)، فلاول<br />
• تاثير مهارتهاي شناختي و فراشناختي بر يادگيري<br />
پژوهشهاي انجام شده درباره استراتژيها يا راهبردهاي يادگيري (راهبردهاي شناختي و فراشناختي) نشان دادهاند كه استفاده از اين تدابير بر ميزان<br />
يادگيري و پيشرفت تحصيلي يادگيرندگان ميافزايد. پژوهشهاي موجود به روشني نشان ميدهند كه رفتار استراتژيكي يادگيري را افزايش ميدهد.<br />
همچنين روشن شده است كه يادگيرندگان ماهر ميدانند چه زماني بايد استراتژيكي عمل كنند.<br />
فعاليتهاي يادگيري داراي دو دسته هدف عمده است: يك دسته از اين هدفها به فراوردههاي يادگيري و دسته ديگر به فرايند يادگيري مربوط<br />
ميشوند. هدف دسته اول با محتواي برنامهها و موضوعهاي درسي سر و كار دارند و به طور سنتي مورد تاكيد نظامهاي آموزشي دنيا بودهاند. هدف<br />
دسته دوم به چگونگي يادگيري ارتباط دارند. در گذشته چنين تصور ميشد كه عامل مهم يادگيري، به ويژه يادگيري آموزشگاهي، هوش ذاتي فرد<br />
است كه هنگام تولد آن را از والدين خود به ارث ميبرد. در نظريههاي جديد روانشناسي هوش، باور اكثريت اين است كه بخش مهمي از رفتار<br />
هوشمندانه را كاركردهاي شناختي تشكيل ميدهند، اهميت رويكردهاي جديد آن است كه بر اين باور پاي ميفشارند كه بر خلاف تواناييهاي ذاتي<br />
فرد كه ارثي و غير قابل تغييرند، كاركردهاي شناختي اكتسابي و تغيير پذيرند. بنابراين، اعمال هوشمندانه قابل آموزش و يادگيري هستند.<br />
به طور خلاصه، شناخت و فراشناخت، دو مفهوم مكمل يكديگرند. شناخت همان يادگيري و دانستن است، اما فراشناخت به شناخت يا آگاهي<br />
يادگيرنده از چگونگي يادگيري خود او گفته ميشود. فراشناخت شامل دو بخش است: آگاهي فرد از فعاليتها يا فرايندهاي شناختي خودش،<br />
روشهاي مورد استفاده او براي تنظيم كنترل فرايندهاي شناختي اش، راهبردها يا استراتژيهاي شناختي همان راههاي كسب دانش هستند، اما<br />
راهبردها يا استراتژيهاي فراشناختي به راههاي هدايت و نظارت بر راهبردهاي شناختي گفته ميشوند. يادگيرندگان ماهر به كمك راهبردهاي<br />
شناختي به پيشرفت دست مييابند، و با استفاده از راهبردهاي فراشناختي بر راهبردهاي شناختي نظارت ميكنند تا پيشرفت خود را بهبود بخشند<br />
(سيف، 1382).<br />
(2<br />
(1<br />
52- learning to learn<br />
53- brown<br />
54- dembo<br />
55- flavel<br />
٣۴
شكل 6-1 نظام شناخت<br />
(ازدمبو، 1994)<br />
- 6 ادراك و يادگيري<br />
• مفروضات در باب مبحث يادگيري و ادراك و يادآوري مربوط به مطالعه<br />
(1<br />
(2<br />
(3<br />
(4<br />
ميان ابزارها يا مكانيسمهاي ذهن كه در مطالعه به كار ميروند و نيروهاي محركي كه اين مكانيسمها را به كار مياندازند ميتوان تمايز مفيدي<br />
قائل شد، بدين معنا كه مكانيسمها عناصري هستند كه ادراك، يادآوري و انديشيدن را ميسر ميسازند، و نيروهاي محرك نيروهايي هستند كه<br />
روندهاي مشاهده، يادآوري و انديشيدن را فعال ميكنند.<br />
نيروهاي محركي كه روند مطالعه را فعال ميكنند تنها نيازهاي زيستي كلي نيستند بلكه كنجكاويها و علائق ويژهاي هستند كه فعاليت هايي را<br />
برمي انگيزند كه برخي از آنها هدفهاي سودجويانه دارند و برخي ديگر كه به لذت بردن از تجربهها و فعاليتها مربوط ميشوند صرفاً به خاطر خود<br />
دنبال ميشوند.<br />
بهبود كارآيي مطالعه بخشي به انگيزش آن و بخشي به روش كاربرد مكانيسمها بستگي دارد.<br />
موازين كارآيي در مطالعه را ميتوان بر حسب درجه دستيابي به هدف، سرعت دستيابي به هدف و صرفه جويي در كار براي دستيابي به هدف<br />
تعريف كرد.<br />
٣۵
• ادراك<br />
(1<br />
ادراك محتواي معيني دارد.<br />
"محتوا"<br />
"چيزي"<br />
، همان است كه به ذهن عرضه ميشود.<br />
(2<br />
ادراك دامنة معيني دارد.<br />
"مقدار" يعني "دامنه"<br />
يا تعدادي كه به ذهن عرضه ميشود.<br />
(3<br />
ادراك به زمان معيني نياز دارد. يعني با<br />
"سرعت"<br />
معيني روي ميدهد.<br />
(4<br />
(5<br />
(6<br />
(7<br />
آنچه كه ادراك ميشود، پيوسته سازمان يافته است و ميتوان چيزهايي را كه عرضه ميشود به راههاي گوناگون سازمان داد كه تاثير برخي از<br />
آنها در مشاهدة كارآمد بيش از ديگران است.<br />
ادراك انتخابي و گزينشي است، برخي از گزينشها بهتر از گزينشهاي ديگرند، و برخي براي رسيدن به هدف مورد نظر مناسبتر از ديگرانند.<br />
ادراكات يا مشاهدات از لحاظ وقت متغيرند، و بر حسب هدف و منظور، درجات گوناگوني از وقت ضرورت دارد.<br />
ادراك ممكن است كما بيش عيني باشد و گر چه همة ادراك به يك معنا بايد عيني باشد، عوامل ذهني در ادراك ميتوانند به مشاهدة خوب<br />
ياري دهند.<br />
٣۶
راهبردهاي C. R. E. A. M<br />
براي يادگيري<br />
-7<br />
از كمك هر يك از جنبههاي روش .C .R .E .A M<br />
در فرايند يادگيري آگاه شويد و چگونگي كاربرد آن را در مطالعه خود دريابيد.<br />
مطالبي را درباره اينكه چگونه ميتوانيد در رابطه با مطالعه خودتان بيشتر فعال و خلاق باشيد، گسترش دهيد.<br />
تفاوت بين دانشجوي غير فعال و طلب كار بودن و دانشجوي مؤثر بودن را بشناسيد.<br />
وسايل سازماندهي (كنترل) مؤثر مكان و زمان را بيشتر گسترش دهيد.<br />
بياموزيد وقتي از تكنولوژي اطلاعات براي مطالعه مؤثر بيشتر استفاده ميكنيد خود را سازماندهي كنيد.<br />
انگيزههاي خود را از مطالعه كردن، بررسي و آنها را مشخص كنيد و چگونگي تنظيم اهداف واضح و تحققپذير را نيز بياموزيد.<br />
C. R. E. A. M بيانگر سرفصلهاي زير است :<br />
56<br />
: C يادگيري خلاق<br />
به استفاده و كاربرد استراتژيها و روشهاي شخصي خود اعتماد داشته باشيد، از تصويرپردازي و تجسم براي يادگيري خود استفاده كنيد.<br />
57<br />
: R يادگيري انعكاسي<br />
با تجربه، تجزيه و تحليل و ارزيابي عملكردتان كنار بياييد و درسهايي از آن بگيريد.<br />
58<br />
: E يادگيري مؤثر<br />
مكان، زمان، اولويتها، وضع روحي و منابعتان را سازمان دهي كنيد (شامل تكنولوژي اطلاعات) تا بهرهدهي خود را به حداكثر برسانيد.<br />
59<br />
: A يادگيري فعال<br />
به طور فيزيكي و يا ذهني شخصاً درگير كارها و انجام فعاليت هايتان شويد تا به خود براي درك آنچه ياد گرفتهايد كمك كنيد.<br />
60<br />
: M انگيزه داشتن<br />
با استفاده از اهداف بلند مدت و كوتاه مدت در جريان مطالعه باقي بمانيد همواره نسبت به اهداف و نتايج دلخواه خود آگاه باشيد.<br />
رشد يكي از اين جنبهها، جنبههاي ديگر را رشد ميدهد، براي مثال با انگيزه بودن واكنش و انعكاس شما را دربارة اينكه واقعاً به دنبال چه چيزي<br />
هستيد درگير ميكند.<br />
يادگيري فعال و خلاق مستلزم داشتن انگيزه است، همچنين اين به شما كمك ميكند با انگيزه باقي بمانيد. استراتژيهايي كه باعث برنامهريزي و<br />
سازماندهي مطلوب ميگردد از تصويرپردازي و انعكاس شما نسبت به مسائل ناشي ميشود، بنابراين همه اينها به هم وابسته هستند.<br />
56- creative<br />
57- reflective<br />
58- efective<br />
59- active<br />
60- motivated<br />
٣٧
- 8 حافظه<br />
مسائلي كه در اين بخش بررسي ميشود، بر مبناي كاربرد و انطباق آن با مجموعه قواعد و مهارتهاي مطالعه مورد توجه قرار گرفته است، بي<br />
ترديد مسائل بيشماري را دربارة حافظه ميتوان بيان كرد و درباره هر يك از تئوريهاي مطرح ميتوان از زواياي مختلف بحث كرد، زيرا دنياي<br />
حافظه آنچنان دنياي گستردهاي است كه هرگز نميتوان نقطه پاياني براي مطالعه درباره آن تصور كرد (شجري،<br />
.(1377<br />
به نظر ميرسد بسياري از دانستههاي افراد از بركت وجود حافظه است. افكار و تصورات ما نيز حاصل كار حافظه است و ادراك و انديشه و<br />
حركتهاي ما از آن سرچشمه ميگيرد. حافظه، پديدههاي بيشمار هستي افراد را در كل واحدي يكپارچه ميسازد (براهني و همكاران،<br />
.(1382<br />
.(1377<br />
در تعريفي از حافظه، ميتوان آن را دستگاهي دانست كه به وسيله آن نگهداري و بازيابي مطالب صورت ميگيرد. بنابراين حافظه عمل به خاطر<br />
سپاري نكات حال و به خاطر آوري نكات گذشته را به عهده دارد. نكات حال مطالبي را شامل ميشود كه هم اينك با آن رو به رو هستيم و آگاهانه<br />
و يا ناآگاهانه در حافظه نقش ميبندد نكات گذشته نيز در برگيرنده مطالبي است كه در حافظه نقش بستهاند و در صدد بازيابي آگاهانه آن بر آمدهايم<br />
و يا ناخودآگاهانه به ذهن تداعي و متبادر ميشود و ممكن است چند ثانيه و يا چندين سال از زمان نخستين حضور آن موضوع در حافظه، سپري<br />
شده باشد (شجري،<br />
62<br />
، اندوزش<br />
61<br />
رمزگرداني<br />
63<br />
و بازيابي ؛ تمايز<br />
امروزه روانشناسان به سه تمايز عمده در زمينة حافظه معتقدند، نخست مربوط است به مراحل حافظه:<br />
دوم با ذخيره سازي كوتاه مدت يا بلند مدت اطلاعات سر و كار دارد و تمايز سوم به ذخيره سازي انواع اطلاعات (مثلاً نظامي براي اطلاعات يا امور<br />
واقع و نظامي ديگر براي مهارتها) مربوط ميشود.<br />
شواهدي حاكي از آن است كه اين وجوه تمايز، تا حدودي در كنترل ساختارهاي مغزي متفاوت هستند (زمينه روانشناسي،<br />
.(1382<br />
رمزگرداني، تبديل اطلاعات به نوعي رمز يا بازنمايي قابل قبول براي حافظه است. اندوزش عبارت است از نگهداري اطلاعات رمزگرداني شده و<br />
بازيابي فرايندي است كه از طريق آن اطلاعات از حافظه فراخوانده ميشود. با توجه به اين كه اندوزش مطالب براي چند ثانيه (حافظه كوتاه مدت<br />
مورد نظر باشد يا براي مدتي طولانيتر (حافظه درازمدت )، شيوه كار اين مراحل سه گانه متفاوت است. به علاوه به نظر ميرسد در اندوزش<br />
اطلاعات كه بخشي از حافظه آشكار است و اندوزش مهارتها كه بخشي از حافظه آشكار است نظامهاي مختلف حافظه دراز مدت دخيل<br />
هستند.<br />
،(<br />
64<br />
65<br />
شكل 22 : سه مرحلة حافظه<br />
رمز گرداني اندوزش بازيابي<br />
سپردن به حافظه<br />
نگهداري در حافظه<br />
فراخواني در حافظه<br />
در حال حاضر شواهد زيست شناختي براي اين تمايزها وجود دارد. بررسيهاي جديد حافظه درازمدت از طريق عكسبرداري از مغز نشان ميدهد كه<br />
در جريان رمزگرداني بيشتر نواحي نيمكره چپ مغز، و در بازيابي، بيشتر نواحي نيمكره راست فعال ميشوند. شواهد به دست آمده از پژوهش با<br />
حيوانات و نيز آسيب ديدگان مغزي نشان ميدهد كه احتمالاً در مغز نواحي متفاوتي مسؤول حافظه كوتاه مدت و حافظه دراز مدت هستند، به ويژه در<br />
مورد انسان و ساير پستانداران، آسيب دستگاه هيپوكامب، عملكرد در تكاليف حافظه درازمدت را مختل ميكند، ولي تاثيري بر تكاليف حافظه كوتاه<br />
مدت ندارد (همان منبع).<br />
61- encoding<br />
62- storage<br />
63- retrioval<br />
64- short - term<br />
65- long-term<br />
٣٨
1<br />
66<br />
6 حافظه حسي<br />
) هب<br />
در نظريههاي خبرپردازي فرايندهاي يادگيري، به ياد سپاري، و يادآوري در ارتباط با يكديگر مطالعه و بررسي ميشود. روابط متقابل ميان اين<br />
فرايندها در شكل زير نشان داده شدهاند. بنابر اين شكل، ابتدا محركهاي محيطي، مانند نور، صدا، حرارت، بو و غيره به وسيله گيرندههاي مختلف<br />
چون چشم، گوش، بيني و جز اينها دريافت ميشوند و براي مدتي كوتاه (حدود يك تا سه ثانيه) در حافظه حسي ذخيره ميشوند. ما از طريق فرايند<br />
توجه و ادراك از وجود اين محركها آگاه ميشويم. قسمتي از اين اطلاعات كه بر اثر توجه به صورت الگوهاي تصوير ذهني، صداها، يا معاني<br />
رمزگرداني ميشوند رمز در ميآيند) وارد حافظه كوتاه مدت ميشوند. اين اطلاعات به مدت 30 ثانيه در اين حافظه ذخيره ميشوند. بخشي<br />
از اين اطلاعات كه با اطلاعات ياد گرفته شده قبلي ارتباط برقرار ميكنند به حافظه دراز مدت انتقال مييابند و ما بقي جانشين اطلاعات جديد<br />
ميشوند. اطلاعات وارده به حافظه دراز مدت به صورت مواد سازمان يافته درميآيند كه براي مدتهاي طولاني، حتي براي تمام عمر، در آنجا باقي<br />
ميمانند (سيف،<br />
15 تا<br />
.(1382<br />
69<br />
شكل 32: الگوي خبرپردازي يادگيري (بايلر و اسنومن، 1993)<br />
68<br />
67<br />
همانطور كه در شكل فوق ديده ميشود، حافظه حسي نخستين مرحله خبرپردازي است. به حافظه حسي، مخزن حسي و ثبت حسي نيز گفته<br />
ميشود. محركهاي محيطي (نور، صدا، حرارت، بو و...) به طور دائم برگيرندههاي حسي ما اثر ميگذارند. گيرندهها اجزاي نظام حسي مربوط به<br />
ديدن، شنيدن، چيدن، بوييدن و لمس كردن هستند. نظام كلي گيرندهها را حافظه حسي مينامند. الگوهاي فعاليت عصبي كه به هنگام رسيدن<br />
محركها به گيرندهها تشكيل ميشوند. پس از قطع تاثير محرك، براي مدت بسيار كوتاهي (يك تا سه ثانيه) حفظ ميشوند، اما در همين فاصله<br />
كوتاه ما فرصت انتخاب اطلاعات را براي انتقال به حافظه كوتاه مدت داريم (همان منبع).<br />
در حافظة حسي نسخة دقيقي از اطلاعات حسي ذخيره ميشود. برخي صاحبنظران عقيده دارند كه براي هر يك از حواس ما حافظه حسي<br />
جداگانهاي وجود دارد. با وجود اين، حواس ديداري و شنيداري بيشترين ميزان اطلاعات محيطي را به ما ميرسانند. حافظه حسي منطبق با حس<br />
بينايي را مخزن تصويري و حافظه حسي منطبق با حس شنوايي را مخزن پژواكي ناميدهاند (همان منبع).<br />
70<br />
66- sensory memory<br />
67- sensory store<br />
68- sensory register<br />
69- iconic store<br />
70- echonic store<br />
٣٩
2<br />
71<br />
.(1382<br />
همزمان اطلاعات بسيار زيادي حس و همه آنها نيز در حافظة كوتاه مدت ثبت ميشوند در واقع ما در هر لحظه اطلاعاتي بسيار فراتر از آنچه بتوانيم<br />
به ياد آوريم، دريافت ميكنيم، با وجود اين، تنها اطلاعاتي كه مورد توجه ما قرار ميگيرند حفظ ميشوند، به سخن ديگر، آن بخش از اطلاعات<br />
موجود در حافظه حسي كه مورد توجه قرار ميگيرند وارد حافظه كوتاه مدت ميشوند، ولي بقيه اطلاعات از اين حافظه حذف يا فراموش ميشوند.<br />
پس نخستين عامل مهم در يادگيري توجه يا دقت است، يعني تمركز انتخابي بر روي بخشي از اطلاعاتي كه به حافظه حسي وارد شدهاند. به<br />
طور كلي، اطلاعات يا فعاليتهاي تازه و ناآشنا نياز به توجه بيشتري دارند. براي نمونه، مطالعه يك متن درسي سنگين و همزمان گوش دادن به<br />
راديو كاري دشوار است، در حالي كه خواندن يك مطلب ساده و گوش دادن به راديو كار چندان دشواري نيست.<br />
به طور خلاصه، حافظه حسي نخستين مرحله يادگيري و به خاطر سپاري اطلاعات است. در اين حافظه نسخه دقيقي از اطلاعات ذخيره ميشوند.<br />
گنجايش اين حافظه بسيار زياد است، اما مدت زمان ذخيره سازي اطلاعات در آن بسيار كوتاه است، بعد از آن كه محركي وارد حافظه حسي ميشود،<br />
اگر مورد توجه يا دقت قرار بگيرد، اطلاع يا خبري كه معرف آن محرك است به حافظه كوتاه مدت انتقال مييابد، ولي اگر به آن توجه نشود<br />
فراموش و از اين حافظه حذف ميشود (سيف،<br />
6 حافظه كوتاه مدت<br />
در حافظه كوتاه مدت، اطلاعات بيشتر به شكل صوتي يا شنيداري رمز گرداني ميشوند، اما اين حافظه از رمزهاي ديگري چون رمزهاي ديداري و<br />
معنايي نيز استفاده ميكند. رمز شنيداري وابسته به صدا يا تلفظ محرك است، اما رمز ديداري مبتني بر نوعي تصوير ذهني از محرك است و رمز<br />
معنايي نيز متكي بر معني محرك است.<br />
اطلاعات وارد شده به حافظه كوتاه مدت براي حداكثر 30 ثانيه باقي ميمانند و پس از آن فراموش ميشوند (از اين حافظه حذف ميشوند). اگر<br />
بخواهيم اطلاعات موجود در اين حافظه را براي مدت زمان بيشتري نگه داريم، بايد از استراتژي يا راهبرد تكرار يا مرور ذهني كمك بگيريم. تا<br />
زماني كه اطلاعات تكرار يا مرور ميشوند در حافظه كوتاه مدت باقي ميمانند. تكرار يا مرور براي اطلاعاتي مفيد است كه صرفاً ميخواهيم از آنها<br />
استفاده و سپس فراموششان كنيم، مانند شماره تلفني كه نيازي به حفظ كردن آن نداريم، اما زماني كه آن را ميبينيم يا ميشنويم تا زماني كه آن را<br />
ميگيريم بايد در حافظه نگهداري شود. براي مطالبي كه قصد يادگيري آنها را داريم، علاوه بر تكرار يا مرور ذهني لازم است آنها را با مطالبي كه<br />
قبلاً آموخته و در حافظه دراز مدت ذخيره كردهايم، نيز تداعي صورت گيرد. در اين حالت مرور ذهني به اين سبب انجام ميشود كه بتوانيم ارتباط<br />
لازم را بين مطالب جديد و قديم ايجاد كنيم. معمولاً اطلاعات از دو منبع مختلف وارد حافظه كوتاه مدت ميشوند<br />
1 حافظه حسي<br />
2 حافظه درازمدت<br />
اطلاعات اغلب به طور همزمان از اين دو حافظه وارد حافظه كوتاه مدت ميشوند.<br />
72<br />
:<br />
.(1380<br />
حافظه كوتاهمدت را گاه حافظه فعال نيز مينامند، زيرا اين حافظه با اطلاعاتي كه در ذهن به طور فعال وجود دارند و در حال فعاليت براي انتقال به<br />
حافظه درازمدت هستند، سر و كار دارند (سيف،<br />
در حافظة كوتاه مدت، اطلاعات معمولاً به شكل شنيداري رمزگرداني ميشود، هر چند ممكن است از رمزهاي ديگري مانند رمز ديداري نيز استفاده<br />
شود. جالبترين جنبه حافظه كوتاه مدت اين است كه گنجايش آن محدود به 7+2 ماده يا قطعه است. گرچه تعداد قطعهها محدود است و اما با<br />
استفاده از اطلاعات موجود در حافظه دراز مدت ميتوان مطالب ورودي را مجدداً به صورت واحدهاي معني دار بزرگتري رمزگرداني كرد و از اين<br />
طريق اندازه قطعهها را افزايش داد. اطلاعاتي كه به حافظه كوتاه مدت وارد ميشود، ممكن است از بين برود يا فراموش شود. يكي از علل آن محو<br />
شدن اطلاعات از حافظه، گذشت زمان است و دليل ديگر آن اين است كه مطالب جديد جايگزين مطالب قديمي ميشود.<br />
با افزايش ميزان مطالب در حافظه كوتاه مدت، بازيابي كندتر ميشود و برخي علت آن را ناشي از فرايند پيگردي ميدانند كه در بازيابي لازم<br />
ميشود؛ حال آنكه گروهي ديگر، آن را بر اساس فرايند فعالسازي تفسير ميكنند.<br />
71- attention<br />
72- rehearsal<br />
۴٠
3<br />
4<br />
.(1382<br />
به نظر ميرسد حافظه كوتاه مدت نقش "فضاي كار" ذهني را در حل مسائل مختلف، از قبيل محاسبه ذهني، قياسهاي هندسي، و پاسخ به<br />
پرسش كتابهاي درسي، بر عهده دارد، اما ظاهراً در فهم جملههاي نسبتاً ساده دخالتي ندارد. حافظه كوتاه مدت احتمالاً در نقش شريك يا انبار<br />
موقت براي حافظه دائمي عمل ميكند، به اين معني كه اطلاعات در طي رمزگرداني آن در حافظه بلند مدت، در حافظه كوتاه مدت ميماند.<br />
هر چند نميتوانيم گنجايش حافظه كوتاه مدت را افزايش دهيم، ميتوانيم با استفاده از طرحهاي رمزگرداني مجدد بر اندازه هر قطعه حفظ كردني<br />
بيافزاييم و بدين ترتيب دامنه عمل و گنجايش حافظه را افزايش دهيم. نگهداري درازمدت اطلاعات را ميتوان هم در مرحله رمزگرداني و هم در<br />
مرحله بازيابي بهبود بخشيد. يكي از راههاي بهسازي رمزگرداني و بازيابي، استفاده از تصوير سازي ذهني است كه اساس نظامهاي ياديار از<br />
قبيل روش مكاني و روش واژه كليدي است (زمينه روانشناسي،<br />
به طور خلاصه، حافظه كوتاه مدت يا حافظه فعال آن بخش از نظام خبرپردازي است كه اطلاعات را براي مدت كوتاهي در خود نگاه ميدارد. اگر<br />
يادگيرنده به تاثيرات حسيِ دريافتي، توسط حافظه حسي توجه نمايد، اين اطلاعات وارد حافظه كوتاه مدت ميشوند و اگر اين اطلاعات در حافظه<br />
كوتاه مدت پردازش شوند به حافظه دراز مدت سپرده ميشوند.<br />
فايده مهم حافظه كوتاه مدت اين است كه به ما كمك ميكند تا اطلاعات را براي مدتي كه به منظور فهم معناي دستهاي از كلمات، حل مسائل يا<br />
تصميمگيري لازم است در اختيار داشته باشيم. پ س از رفع نيازهاي آني، اطلاعات موجود در حافظه كوتاه مدت به سرعت محو ميشوند. مثلاً پس از<br />
درك معني يك جمله كلمات تشكيل دهنده آن جمله بلافاصله ازياد ما ميروند (سيف،<br />
.(1382<br />
6 حافظة دراز مدت<br />
حافظه تمامي عمر ما حافظه دراز مدت نام دارد. اين حافظه هر آنچه را كه ما در طول زندگي ميآموزيم در خود جاي ميدهد. اطلاعات رسيده به<br />
حافظه حسي اگر مورد توجه قرار گيرند، به حافظة كوتاه مدت انتقال مييابند و اطلاعات رسيده به حافظة كوتاه مدت نيز اگر تكرار و مرور شوند و با<br />
اطلاعات گذشته ما مرتبط شوند، به حافظه دراز مدت انتقال مييابند. به سخن ديگر، براي اينكه اطلاعات از حافظه كوتاه مدت يك مرحله فراتر<br />
بروند و به حافظه دراز مدت انتقال يابند، بايد رمزگرداني شوند. منظور از رمزگرداني تغيير شكل دادن يا به حالت انتزاعي در آوردن اطلاعات يعني<br />
بازنمايي آنها به صورتي به غير از صورت اوليه است.<br />
73<br />
رمزگرداني مهمترين عنصر پردازش اطلاعات است، در واقع سطح پردازش معرف حافظههاي گوناگون است. اطلاعاتي كه پردازش نميشوند،<br />
تنها يك تاثير حسي موقتي از خود بر جاي ميگذارند (حافظه حسي)، اطلاعاتي كه فقط تكرار ميشوند، يعني به طور سطحي پردازش ميشوند، براي<br />
چند ثانيه قابل دسترسي هستند (حافظه كوتاه مدت)، و اطلاعاتي كه بيشتر پردازش ميشوند به حافظه دراز مدت راه مييابند. اطلاعات در حافظة<br />
دراز مدت نيز يكسان پردازش نميشوند. براي نمونه، اگر از يادگيرندگان خواسته شود تا يك كلمه را ياد بگيرند و به ياد آورند ممكن است آن را به<br />
طور بسيار سطحي پردازش كنند، يعني صرفاً به ويژگيهاي ظاهر آن توجه داشته باشند (سيف،<br />
.(1380<br />
:<br />
گنجايش و طول مدت نگهداري اطلاعات در حافظه دراز مدت حافظة دراز مدت شامل حفظ اطلاعاتي ميشود از چند دقيقه پس از<br />
يادگيري تا تمام طول عمر شخص و براي گنجايش آن نيز هيچ محدوديتي وجود ندارد. به سخن ديگر، اين حافظه ميتواند تمامي اطلاعات دريافتي<br />
را براي هميشه نگهداري كند.<br />
6 فرايندهاي حافظه<br />
.(82<br />
از لحظهاي كه تاثرات حسي به وسيله يادگيرنده دريافت ميشوند تا زماني كه از حافظه كوتاه مدت ميگذرند و به حافظه دراز مدت انتقال مييابند و<br />
يادگيري كامل ميشود، فرايندهاي مهمي جريان مييابند. از آنجا كه اين فرايندها به دانستن يا شناخت مربوط ميشوند، به آنها فرايندهاي<br />
75<br />
74<br />
"شناختي حافظه" ميگويند. اين فرايندها را ميتوان در سه مقوله تكرار يا مرور، بسط يا گسترش ، و سازمان دهي قرار داد. به اين<br />
فرايندها، استراتژيها يا راهبردهاي شناختي نيز ميگويند (سيف،<br />
73- level of processing<br />
74- elaboration<br />
75- organization<br />
۴١
1<br />
ن آ<br />
تكرار يا مرور: در بخش حافظه كوتاه مدت گفته شد كه تكرار يا مرور ذهني دو كار عمده انجام ميدهد. نخست آنكه اطلاعات را در حافظه<br />
كوتاه مدت نگاه ميدارد و دوم اينكه به انتقال اطلاعات به حافظه دراز مدت كمك ميكند. سادهترين شكل تكرار يا مرور اين است كه مطلب را چند<br />
بار با صداي بلند يا آهسته براي خود بگوييم. نوع پيشرفتهتر اين كار تكرار تراكمي نام دارد. در تكرار تراكمي، ابتدا فهرستي از تعدادي ماده ابتدا<br />
چند بار تكرار ميشود. در مرحله بعد، نخستين ماده فهرست كنار گذاشته ميشود و ماده تازهاي به انتهاي آن افزوده ميشود و باز هم فهرست براي<br />
چند بار تكرار ميشود؛ در مرحلة بعدي بار ديگر موضوع نخست فهرست حذف ميشود و مطلب جديدي به انتهاي اضافه ميشود و باز هم<br />
فهرست براي چند بار تكرار ميشود، و اين كار به همين صورت ادامه مييابد.<br />
76<br />
.(1382<br />
بهترين روش تكرار يا مرور مطالب اين است كه ابتدا آنها را بر طبق ويژگيهاي مشترك بين مواد مختلف دستهبندي كنيم و مجموعههايي<br />
همگون بسازيم، آن گاه آنها را تكرار كنيم. اين نوع تكرار بهترين روش تكرار و مرور براي يادگيري مطالب است. اگر در زمان يادآوري، يادگيرنده به<br />
هر طبقه يا دسته همگون از اطلاعات حفظ شده نام يا عنواني بدهد، احتمال يادآوري عناصر يا اجزاي آن طبقه به مقدار بسيار زياد افزايش مييابد.<br />
هر چند كه استراتژي يا راهبرد تكرار و مرور بيشتر براي يادگيري اطلاعات ساده، مانند شماره تلفن مفيد است، اما در يادگيري مطالب پيچيده نيز<br />
ميتواند مفيد واقع شود (سيف،<br />
اطلاعات در حافظه دراز مدت معمولاً بر حسب معني رمزگرداني ميشود. اگر مادههايي كه بايد يادآوري شود معني دار باشد اما روابط بين آنها معني<br />
دار نباشد، با افزودن روابط معنيدار كه در نقش مسيرهاي بازيابي عمل كنند ميتوان حافظه را بهبود بخشيد. هر چه بسط معنايي بيشتر باشد،<br />
عملكرد حافظه نيز بهتر خواهد بود<br />
.(1382)<br />
معنايي :<br />
بسط يا گسترش بسط يا گسترش معنايي، روش ديگري براي حفظ اطلاعات است كه از آن طريق يادگيرنده به مطالبي كه<br />
ميخواهد بياموزد، چيزهايي ميافزايد يا آنها را گستردهتر ميسازد و هدف او از اين كار آن است كه مطالب را بيشتر قابل يادگيري و يادآوري كند.<br />
وول فولك (1993) بسط را به منزله "افزودن معني به اطلاعات تازه از راه ارتباط دادن آنها با دانش قبلي" تعريف كرده است. به<br />
عبارت ديگر، ما از طرحوارهها و دانش موجود خود استفاده ميكنيم تا معني اطلاعات تازه را درك كنيم.<br />
ميتوان گفت كه بسط معنايي فرايند تفكر دربارة يك مطلب جديد است براي ربط دادن آن مطلب به دانش موجود فرد. اين كار از راه افزودن<br />
جزييات بيشتر به مطلب تازه، خلق مثالها و مواردي براي آن، ايجاد تداعي بين آن و انديشههاي ديگر و استنباط كردن درباره آن انجام ميپذيرد.<br />
سازماندهي: سازمان دهي بهترين شيوه يادگيري مطالب پيچيده و مفصل است. ناگفته پيداست، مطالبي كه سازمان يافته هستند از مطالبي كه<br />
پراكنده و نامرتبط اند سريعتر آموخته ميشوند و آسانتر نيز به ياد ميآيند؛ بنابراين، اگر ما بتوانيم ميزان زيادي از اطلاعات را سازمان بخشيم، قادر به<br />
اندوزش و سپس بازيابي آنها خواهيم بود.<br />
9- يادآوري و فراموشي<br />
77<br />
منظور از فراموشي عبارت است از ناتواني ما در يادآوري اطلاعات از حافظه دراز مدت، بسياري از اطلاعاتي را كه ما فكر ميكنيم، فراموش<br />
كردهايم؛ در واقع هرگز وارد حافظه دراز مدت نكردهايم، يعني آنها را به درستي نياموختهايم. پس يادگيري واقعي به اندوزش اطلاعات در حافظه<br />
درازمدت و فراموشي واقعي به از بين رفتن اطلاعات از اين حافظه گفته ميشود. با وجود اين، در مسير انتقال اطلاعات از حافظه حسي به حافظه<br />
كوتاه مدت و از آنجا به حافظه دراز مدت، در چند مرحله حذف اطلاعات صورت ميپذيرد كه در زير به آنها اشاره ميكنيم.<br />
7 علت فراموشي اطلاعات از حافظة حسي<br />
همانطور كه ميدانيم، در هر لحظه اطلاعات زيادي وارد حافظة حسي ما ميشود كه از بيشتر آنها استفاده نميشود. از مجموع اطلاعات فراواني كه<br />
در هر لحظه به حافظه حسي ما وارد ميشوند، فقط آن اطلاعاتي كه توجه ما را جلب ميكند، انتخاب ميشوند و براي پردازش به بخشهاي ديگر<br />
حافظه سپرده ميشوند. بنابراين مهمترين دليل فراموشي اطلاعات از حافظه حسي بيتوجهي است.<br />
چندگانه نيز يكي از دلايل وارد نشدن اطلاعات به مراحل بالاتر حافظه است.<br />
علاوه بر اين كاركرد ناصحيح حواس<br />
76- cumulative rehearsal<br />
77- forgetting<br />
۴٢
2<br />
3<br />
7 علت فراموشي اطلاعات از حافظة كوتاه مدت<br />
از آنجا كه گنجايش حافظه كوتاه مدت محدود است، به سرعت از اطلاعات پر ميشود، وقتي كه حافظه كوتاه مدت پر شد، براي اينكه اطلاعات<br />
تازهاي وارد آن بشود، اطلاعات قبلي بايد از آن خارج شود. به اين پديده جانشيني ميگويند. بنابراين، يك عامل مهم فراموشي يا حذف اطلاعات<br />
از حافظه كوتاهمدت جانشيني مطالب جديد با مطالب قديمي<br />
است.<br />
78<br />
علت ديگر فراموشي اطلاعات از حافظه كوتاه مدت حذف خود به<br />
79<br />
خودي آنها بر اثر گذشت زمان يا محو اثر است. اين نظريه به نظريه "رد ياديار" در حافظه شهرت دارد. طبق اين نظريه، اطلاعات<br />
ذخيره شده در حافظه كوتاه مدت را ميتوان ردها يا آثاري دانست كه در طول زمان محو ميشوند (سيف،<br />
.(1382<br />
7 علت فراموشي اطلاعات از حافظة دراز مدت<br />
در بسياري از موارد، فراموشي اندوختههاي حافظه دراز مدت ناشي از نارسايي بازيابي است (اطلاعات موجود است، اما دست يافتني نيست)<br />
احتمالاً اين نارسايي هنگامي بيشتر است كه بين مادههاي مختلفي كه نشانه بازيافتي يكسان دارند، تداخل شود. اين تاثيرات تداخلي نشان ميدهد<br />
كه بازيابي از حافظة دراز مدت ممكن است از طريق فرايند پيگيري زنجيرهاي يا فرايند فعال سازي گسترنده، حاصل شود.<br />
فراموشي اندوختههاي حافظه دراز مدت تا حدودي نيز به خاطر زوال مطالب در حافظه<br />
تحكيم خاطرات جديد وجود داشته باشد.<br />
است، به ويژه در مواردي كه نارساييهايي در فرايند<br />
هر چه در حين رمزگرداني، سازماندهي مطالب بيشتر باشد و هر چه بافت بازيابي شباهت بيشتري به بافت زمان رمز گرداني داشته باشد،<br />
نارسايي بازيابي از حافظه دراز مدت كمتر ميشود. فرايندهاي بازيابي را عوامل هيجاني نيز ميتواند مختل سازد. در بعضي موارد، افكار<br />
اضطرابآميز با بازيابي خاطره مورد نظر تداخل ميكند، در موارد ديگر، خاطره مورد نظر ممكن است فعالانه بازداري شود (براهني و همكاران،<br />
80<br />
.(1382<br />
بعضي از روانشناسان معتقدند كه گاهي اوقات ما به طور عمده بعضي اطلاعات يا خاطراتي را كه نميخواهيم به ياد آوريم پس ميزنيم و به همين<br />
81<br />
دليل آنها را فراموش ميكنيم. بنابراين، يكي از نظريههاي مربوط به فراموشي اطلاعات از حافظة دراز مدت نظريه سركوبگري نام دارد.<br />
82<br />
برخي روانشناسان نظريهاي را براي توجيه علت به ياد نيامدن اطلاعات از حافظة دراز مدت ذكر كردهاند كه نظريه تداخل نام دارد.بر طبق اين<br />
نظريه، اطلاعات ياد گرفته شده با هم تداخل ميكنند و همين امر سبب به ياد نيامدن آنها ميشود. بعضي اوقات نيز اطلاعاتي كه تازه به ذهن<br />
سپرده شده، با اطلاعات گذشته تداخل ميكنند و مانع يادآوري اطلاعات قبلي ميشوند. به اين نوع تداخل بازداري پس گستر ميگويند. گاه<br />
اطلاعات از قبل آموخته شده سبب ميشوند كه ما نتوانيم اطلاعات تازه آموخته شده را به ياد آوريم؛ به اين نوع تداخل بازداري پيش گستر<br />
ميگويند.<br />
84<br />
83<br />
85<br />
سومين و مهمترين عاملي كه براي به ياد نيامدن اطلاعات از حافظه دراز مدت ذكر شده مشكلات بازيابي است. طبق اين نظريه، آنچه به<br />
حافظة دراز مدت سپرده ميشود، هرگز از بين نميرود و علت اينكه ما نميتوانيم برخي از مطالب از قبل آموخته شده را به ياد بياوريم، اين است كه<br />
در بازيابي آنها ناتوانيم، و الا مطالب در حافظه ما موجود هستند. اگر نشانهها يا سرنخهاي بازيابي لازم را پيدا كنيم ميتوانيم اطلاعات فراموش شده<br />
را به ياد آوريم، اين حالت درست مانند پروندهاي است كه در بايگاني ذهن موجود است، اما ما شماره آن را در دست نداريم، در واقع اگر ما شماره<br />
پرونده را در اختيار داشته باشيم به راحتي ميتوانيم آن را در بايگاني پيدا كنيم.<br />
حال كه اطلاعات لازم را دربارة حافظه حسي، حافظة كوتاه مدت و حافظة دراز مدت آموختيم، ميتوانيم اين سه حافظه را از جهات گوناگون با<br />
يكديگر مقايسه كنيم.<br />
78-displacement<br />
79- memory trace<br />
80- inhibition<br />
81- repression<br />
82- interference<br />
83- retroactive inhibition<br />
84- proactive inhibition<br />
85-retrieval<br />
۴٣
جدول )<br />
2 2) ويژگيهاي مهم حافظههاي سه گانه<br />
ويژگيها<br />
حافظه حسي<br />
حافظه كوتاهمدت<br />
حافظه درازمدت<br />
طول مدت نگهداري اطلاعات<br />
يك تا سه ثانيه<br />
15 تا30 ثانيه<br />
نامحدود<br />
گنجايش<br />
نسبتاً نامحدود<br />
محدود (7+2) ماده<br />
نامحدود<br />
--<br />
فرايندهاي انتقال<br />
توجه<br />
تكرار و رمزگرداني<br />
نوع اطلاعات ذخيره شده<br />
نسخهاي از درون داد<br />
شنيداري، رويدادي، معنايي<br />
عمدتاًمعنايي، قدري<br />
شنيداري و ديداري<br />
دليل عمده فراموشي<br />
بي توجهي<br />
جانشيني مطالب جديد با مطالب<br />
قبلي، محو اثر<br />
سركوبگري، تداخل<br />
مشكلات بازيابي<br />
- 10 مباني و شيوههاي تقويت حافظه<br />
در اين رهگذر به بيان مطلبي پرداخته ميشود كه بهره وري و افزايش بازدهي در مطالعه را از طريق تقويت حافظه و بهرهگيري از تواناييهاي بي<br />
شمار خويش با استفاده از نظامها و ابزار يادياري موجب ميشود.<br />
۴۴
۴۵
1<br />
با نگاهي به موارد مذكور، مشخص ميشود كه براي بهره وري و كسب بازدهي مطلوب از اوقات مطالعه و همچنين به خاطر سپاري هر گونه<br />
اطلاعاتي كه از طريق حواس پنج گانه كسب ميشود بايد به تدارك زمينه مناسب براي فعاليت حافظه پرداخت و با رعايت اصولي كه افزايش فعاليت<br />
مغز و به ويژه نيمكره راست مغز را به همراه داشته باشد، به ذخيره سازي اطلاعات مبادرت ورزيد و با داد و ستد پي در پي اطلاعات كه به معناي<br />
افزايش ميزان اطلاعات به خاطر سپرده شده و بازيابي آن است. به تقويت حافظه همت گمارد.<br />
بر اين اساس تدارك زمينه مناسب ، افزايش<br />
فعاليت مغز ، ذخيره سازي و داد و ستد اطلاعات ، از مباني تقويت حافظه به شمار ميآيد كه تمامي شيوههاي تقويت حافظه را از تغذيه<br />
مناسب و تدارك فضاي مناسب براي مطالعه و به خاطر سپاري، تا بهرهگيري از ابزاري كه حضور نيمكره راست مغز را به منظور افزايش درك و<br />
يادگيري به دنبال دارد، در بر ميگيرد. حال ميتوان به استخراج و تنظيم شيوههاي تقويت حافظه با توجه به مباني تقويت حافظه و نتايج حاصل از<br />
مطالعه تطبيقي حافظه و موارد مشابه پرداخت :<br />
رعايت شرايط مطالعه<br />
افزايش مناسب حافظه: به كارگيري بيشتر حافظه با افزايش داد و ستد اطلاعات<br />
دقت و استخراج داده ها<br />
تمركز حواس در هنگام مطالعه متن<br />
درك و فهم مطالب<br />
برجستهسازي و طبقهبندي اطلاعات براي ذخيرهسازي<br />
تنظيم در ذخيرهسازي اطلاعات<br />
يادداشتبرداري: طرح شبكهاي از دادهها<br />
ارتباط و تداعي ميان داده ها<br />
مرور دادههاي ذخيره شده مطابق با برنامه منحني فراموشي<br />
يادآوري و بازتاب اطلاعات<br />
كاربرد اطلاعات<br />
تاكيد ميشود كه هر بار به تلاش براي به خاطر سپاري و بازيابي اطلاعات بپردازيم، گامي در جهت تقويت حافظه برداشتهايم و چنانچه در اين<br />
تلاش از ابزار يادياري سود جسته شود، شاهد نتيجهاي بسيار درخشان و حافظهاي برتر خواهيم بود (شجري،<br />
.(1377<br />
8 راهبردهاي به ياد سپاري<br />
راهبردهاي به يادسپاري را ميتوان به دو مقوله زير تقسيم كرد:<br />
1 راهبردهاي به ياد سپاري يا راهبردهاي حفظ مطالب غير معني دار (روش حفظ طوطي وار)<br />
2 راهبردها يا روشهاي ياديار<br />
3 راهبردها يا روشهاي يادگيري مطالب معنيدار<br />
۴۶
2<br />
8 حفظ طوطي وار مطالب غير معني دار<br />
88<br />
1 تا<br />
87<br />
86<br />
روش حفظ طوطي وار روش خاص مطالب غير معني دار است. هر چند كه هدف عمده تحصيل علم و دانش در كليه مقاطع و تمامي سنها<br />
يادگيري مطالب معنيدار است. با وجود اين، يادگيرندگان گاهي ناچار ميشوند كه براي رسيدن به اين هدف، مطالب غير معني دار را نيز حفظ<br />
كنند. مطالب غير معني دار به مطالبي گفته ميشود كه ذاتاً معني دار نيستند، اما براي مطالب معني دار پايه و چارچوب به حساب ميآيند. مانند اعداد<br />
10، شمارة جمعيت شهرها، كشورها و نظاير اينها.<br />
يكي از راههاي حفظ كردن مطالب غير معني دار بخش به بخش حفظ كردن آنهاست. در اين روش مقوله زيادي از اطلاعات، مانند جدول ضرب يا<br />
جدول علايم عناصر شيميايي به چند بخش تقسيم ميشود و به نوبت آموخته ميشوند. براي مثال، دانشجويي كه ميخواهد علايم اختصاري عناصر<br />
شيميايي را حفظ كند، اين عناصر را به چند بخش تقسيم ميكند و به حفظ كردن هر يك از آن بخشها ميپردازد. انتقال اطلاعات به حافظه دراز<br />
مدت نياز به كوشش فراوان دارد. وقتي كه ميزان زيادي اطلاعات به چند بخش كوچكتر تقسيم ميشوند و آن بخشها به طور جداگانه آموخته<br />
ميشوند، انتقال آنها به حافظه دراز مدت آسانتر انجام ميشود. وقتي ما ميكوشيم تا فهرستي طولاني از اطلاعات را يكجا حفظ كنيم، در يادآوري<br />
آن معمولاً تنها مادههاي اول و آخر فهرست را به ياد ميآوريم، اما مادههاي وسط فهرست را فراموش ميكنيم. به اين پديده اثر موقعيت<br />
89<br />
زنجيرهاي<br />
گفته ميشود تقسيم فهرستهاي طولاني به چندين بخش از اين مشكل جلوگيري ميكند، زيرا وقتي فهرست مطالبي كه قرار است<br />
آموخته شود كوتاه باشد يادگيري همة آنها امكانپذير است.<br />
تمرين پراكنده يا مطالعه با فاصله راه ديگر حفظ اطلاعات است. در اين روش يادگيرنده، به جاي اينكه سعي كند تا يكباره و در يك نوبت ميزان<br />
زيادي اطلاعات را به خاطر بسپارد، وقت خود را تقسيم ميكند و چندين بار آن را مرور ميكند. اگر يادگيرنده سعي كند تا در يك نوبت همه مطالب<br />
را حفظ كند و تمام وقت خود را در همان يك نوبت صرف يادگيري آن مطالب كند، اين امر باعث خستگي و از بين رفتن انگيزه در او ميشود. به<br />
علاوه، معمولاً پس از پايان يافتن تمرين فراموشي صورت ميگيرد. اگر يادگيرنده چندين نوبت صرف مطالعة مطلب كند، آنچه در نوبت قبل فراموش<br />
شده است د رنوبت بعد به سرعت آموخته ميشود. بنابراين، دو راه عمده براي كمك به يادگيرندگان در حفظ مطالب غير معني دار وجود دارد، يكي از<br />
آن دو روش بخش به بخش حفظ كردن مطالب و ديگري روش تمرين پراكنده يا مطالعة با فاصله است.<br />
چنانكه پيشتر در بحث از فراموشي گفته شده، يكي از عوامل عمدة فراموشي، به ويژه در رابطه با يادگيري طوطي وار، تداخل است. تداخل<br />
يادگيريهاي قبلي در يادگيريهاي بعدي را<br />
گستر"<br />
ميگويند.<br />
"بازداري پس گستر"<br />
و تداخل يادگيريهاي بعدي بر يادگيريهاي قبلي را<br />
"بازداري پيش<br />
يكي از راههاي جلوگيري از تداخل در يادگيري رعايت توالي مناسب مطالب است. توالي مناسب يعني اينكه مثلاً مطالب مشابه را هم ياد نگيريم.<br />
براي نمونه، به هنگام آموزش الفباي فارسي به نوآموزان زبان فارسي، نبايد حروف ب، پ، ت و ث را به دنبال هم آموزش داد.<br />
90<br />
راه ديگر جلوگيري از تداخل در يادگيري، پرآموزي است. پرآموزي يعني يادگيري تا حد اشباع. براي اين منظور، پس از آنكه يادگيرنده به حد<br />
دلخواه به يادگيري يا عملكرد دست يافت، باز هم براي مدتي بيشتر به تمرين و تكرار ادامه ميدهد. زماني گفته ميشود كه مهارت به حد پرآموزي<br />
آموخته شده است كه تمرين اضافي ديگر نتواند آن را بهبود بخشد. علاوه بر اين كه معلوم شده است كه پرآموزي از تداخل جلوگيري ميكند،<br />
همچنين نشان داده است كه موجب انتقال يادگيري نيز ميشود، سيزت، در اين باره گفته است :<br />
(1991)<br />
اگر دانشجويان تايپ كردن را در كلاس درس به حدي آموخته باشند كه تمرين بيشتر نتواند آن را بهبود ببخشد، اين مهارت ميتواند به شرايط پر<br />
سر و صدا و مزاحمت به دفتر كار انتقال يابد. اگر دانشجويان مهارت نوشتن را در شرايط گوناگون آموزش ديده باشند، به راحتي ميتوانند در شرايط<br />
اضطراب آور امتحاني در انتخاب تشريحي توفيق يابند.<br />
86- rote memorization<br />
87- nonmeaningful<br />
88- meaningful<br />
89- serial positon<br />
90- overlearning<br />
۴٧
3<br />
4<br />
5<br />
6<br />
7<br />
8<br />
8 معني دار كردن مطالب<br />
91<br />
مطالب معني دار به مطالبي گفته ميشود كه يادگيرنده بتواند بين آنها و مطالبي كه قبلاً آموخته است نوعي رابطه برقرار نمايد (آزوبل<br />
معني داري يك مطلب را ميتوان بر حسب تعداد تداعيها يا ارتباطهاي موجود براي آن مطلب تعريف كرد. به سخن ديگر، مطالب معني دار مطالبي<br />
هستند كه بتوان آنها را طبقهبندي كرد، مرتب نمود، يا سازمان داد.<br />
.(1968 ،<br />
وقتي ما صحبت از درك يا فهم به ميان ميآوريم منظورمان معني دار كردن مطالب است. در درك و فهم يا معني دادن به يك مطلب، ما شباهتها<br />
و ديگر روابط بين آن مطلب و مطالب قبلاً آموخته شده را شناسايي ميكنيم.<br />
8 استفاده از واسطهها<br />
يكي از راههاي تبديل مطالب غير معني دار به معني دار استفاده از واسطهها يا ميانجي هاست. از طريق واسطهها ميتوان بين مطالب و مواد غير<br />
مرتبط روابط معني داري برقرار كرد. پژوهشهاي مربوط به يادگيري جفتهاي تداعي اثر بخشي واسطهها را به اثبات رسانيدهاند. در اين نوع<br />
پژوهش، به آزمودن جفتهاي كلماتي مانند شانه، فنجان، پا، صندلي چكش ساعت داده ميشود به كلمات اول اين جفتها محرك و به دومين<br />
كلمات آنها پاسخ ميگويند.<br />
92<br />
كودكان بهنجار ميتوانند به محركها جواب دهند، يعني كلمه دوم را به خاطر بياوريند و دليل اين امر آن است كه آنها به سرعت ميآموزند تا براي<br />
معني دار كردن جفتهاي كلمات از واسطههاي ذهني خود استفاده كنند. وقتي اين شيوة يادگيري به كودكان عقب مانده ذهني داده ميشود،<br />
عملكرد آنها در يادگيري آموزش، نيز عملكرد آنها در يادگيري جفتهاي متداعي به ميزان عملكرد كودكان بهنجار افزايش مييابد.<br />
8 پيش سازمان دهنده<br />
93<br />
پيش سازمان دهنده به مجموعهاي از مفاهيم مربوط به مطلب يادگيري گفته ميشود كه پيش از آموزش جزئيات تفصيلي مطلب در اختيار<br />
يادگيرندگان گذاشته ميشود. به طور كلي پيش سازماندهنده ميتواند به صورت طرح و الگو، يا خلاصهاي نوشتاري يا گفتاري باشد، اما ويژگي مهم<br />
پيش سازماندهنده، و لذا تفاوت آن با خلاصه فصلهاي معمول، آن است كه، در مقايسه با مطالبي كه قرار است آموخته شود، از لحاظ انتزاعي<br />
بودن، كليت و جامع بودن در سطح بالاتري قرار دارد.<br />
8 ساخت سلسله مراتبي مطالب<br />
عناصر يا تكاليف يادگيري را ميتوان به صورت يك سلسله مراتب از ساده به دشوار مرتب كرد، به نحوي كه يادگيري هر عنصر يا تكليف يادگيري<br />
به يادگيري تكاليف ديگر مربوط باشد.<br />
8 سازمان دادن به مطالب<br />
يكي ديگر از روشهاي معني دار كردن مطالب سازمان دادن به آنهاست. در نظرية خبرپردازي يادگيري تاكيد شده كه سازمان دادن به اطلاعاتي كه<br />
قرار است آموخته شوند، براي بازيابي بعدي آن اطلاعات از حافظه ضروري است.<br />
8 تدابير ياديار<br />
علاوه بر روشهاي مذكور تدابير ديگري براي كمك به حافظه وجود دارد كه به تدابير ياديار<br />
95<br />
يعني تصوير سازي ذهني<br />
معروف شدهاند. ما درباره سه نوع<br />
از اين تدابير<br />
94<br />
96<br />
، روش مكانها<br />
97<br />
و روش كلمه كليد<br />
، بحث ميكنيم.<br />
91- ausubel<br />
92- paired - associates<br />
93- advance organizer<br />
94- mnemonic devices<br />
95- imagery<br />
96- method of loci<br />
97- keyword<br />
۴٨
1<br />
• تصويرسازي ذهني<br />
تصويرسازي ذهني يعني برقراري ارتباط معنيدار بين مطالب از طريق ايجاد يك رابطة ذهني بين آنها، شواهد موجود نشان ميدهد كه كاركردهاي<br />
مربوط به تواناييهاي رمزگرداني كلامي و تصويري در دو نيمكرة مغز قرار دارند. به طور عمده مركز صحبت كردن در نيمكرة چپ مغز قرار دارد، اما<br />
مركز تصويرسازي ذهني، در نيمكره راست مغز جاي دارد. براي رمزگرداني درون داد حسي ميتوان از يك نظام دوگانه استفاده كرد. نظام تصوير<br />
سازي در پردازش اطلاعات عيني و فضايي مؤثر است، در حالي كه نظام كلامي براي پردازش اطلاعات انتزاعي و سازمان يافته مفيدتر است. وقتي<br />
كه ما مواد كلامي را به تصاوير ذهني و تصاوير ذهني را به مواد كلامي ربط ميدهيم، در بازيابي اطلاعات از حافظه، موفقتر هستيم.<br />
• روش مكانها<br />
در روش مكانها كه يك روش قديمي براي حفظ كردن مطالب است، شخص هنگام يادگيري و يادآوري مطالب مكان اشيا را در ذهن خود مجسم<br />
ميكند. براي استفاده از اين روش، يادگيرنده بايد ابتدا به ترتيب موقعيت يا مكان اشيا را بياموزد؛ يعني نقشه آنها را به خاطر بسپارد هنگام يادآوري با<br />
طي اين مراحل ذهني ترتيب آنها را به ياد آورد.<br />
• روش استفاده از كلمه كليد<br />
Cart<br />
در اين روش با استفاده از يك كلمه آشنا، دو كلمه را به هم ربط ميدهيم و آنها را به گونهاي معنيدار به حافظه ميسپاريم. روش كلمه كليد براي<br />
آموزش كلمات زبانهاي خارجي روش بسيار مفيدي است. اين روش از دو مرحله تشكيل ميشود. مرحله اول پيدا كردن كلمهاي در زبان مادري<br />
است كه با كلمهاي كه ميخواهيد ياد بگيريد از لحاظ تلفظ شبيه است.<br />
Carta "<br />
در مثال مذكور، و " از نظر تلفظ بسيار به هم شبيهاند. مرحله دوم ايجاد يك تصوير ذهني است كه كلمه بيگانه را به كلمه زبان<br />
مادري ارتباط دهد. اين امر سبب ايجاد رابطهاي معنيدار بين دو كلمه ميشود. براي يادآوري معني كلمه بيگانه " لازم است ابتدا كلمه<br />
آشنا بازيابي شود، بعد تصوير ذهني كه آن را به كلمة " وصل ميكند؛ يعني گاري حامل نامه، در ذهن مجسم ميشود (سيف،<br />
Carta "<br />
Letter "<br />
(Cart)<br />
.(1382<br />
• به طور كلي براي تقويت حافظه<br />
از حافظه كار بكشيد.<br />
2 نيمكره راست مغر را فعال كنيد.<br />
3 تمركز حواس را تمرين كنيد.<br />
4 مطالب را طبقه بندي و سازماندهي كنيد.<br />
5 مطالب مهم را بر جسته سازي كنيد.<br />
6 شرايط و فضاي مناسب تدارك ببينيد.<br />
7 تصميم بگيريد تا مطلبي را ياد بگيريد.<br />
8 مطالب جديد را با مطالب قبلي تداعي كنيد، بين مطالب ارتباط برقرار كنيد.<br />
9 مطالبي را كه خواندهايد مرور كنيد، تكرار و پرآموزي را فراموش نكنيد (اين خيلي مهم است كه اطلاعات را حداقل سه مرتبه مرور كنيد و تمرين<br />
پراكنده)<br />
10 مطالبي را كه ياد ميگيريد به كار ببريد و حداقل آن را براي كسي تعريف كنيد.<br />
۴٩
11 يادداشت برداريد كه تصويري ايجاد كنيد (حتي اگر لازم نباشد).<br />
12 بخش به بخش حفظ كنيد (وقتي با مطالب غير معني دار سر و كار داريد).<br />
13 مطالب را براي خود معني دار كنيد.<br />
14 مطالب را از ساده به دشوار خلاصه كنيد.<br />
15 از تصوير سازي ذهني استفاده كنيد.<br />
16 جاي مطلب را به ياد آوريد.<br />
17 از كلمه كليد استفاده كنيد.<br />
18 موزون كردن مطالب حافظه كوتاه مدت را افزايش ميدهد.<br />
19 از تقطيع يا كنار هم گذاري حروف استفاده كنيد.<br />
20 خود آگاهي<br />
خود را بالا ببريد.<br />
21 شنونده فعالي باشيد.<br />
22 مطالب را به زبان خود برگردانيد .<br />
23 با مطالب بازي كنيد.<br />
۵٠
11- خلاصه و مرور فصل<br />
1 هوش مجموعه يا كل قابليت فرد براي فعاليت هدفمند، تفكر منطقي و برخورد كارآمد و سازگارانه با محيط است.<br />
2 يادگيري تغيير نسبتاً پايدار در توانمندي عملي و رفتاري است كه در اثر تجربه به دست ميآيد.<br />
3 يادگيري داراي مراحلي است كه ميتوان آنها را در سه مقوله اصلي جاي داد: آمادگي براي يادگيري، اكتساب و عملكرد و انتقال يادگيري.<br />
4 انواع يادگيريهاي مختلف به مهارتهاي ذهني، راهبردهاي شناختي، مهارتهاي حركتي و عاطفي منجر ميگردند.<br />
5 يادگيري ميتواند به سبك شناختي، عاطفي و يا فيزيولوژيك صورت گيرد.<br />
6 سبك تفكر به چگونگي استفاده، از توانمندي هايمان اشاره دارد؛ سبك تفكر آفريننده، تحقق بخش و ارزشيابانه مهمترين سبكهاي تفكر<br />
هستند.<br />
7 يادگيري و انگيزش رابطه مستقيم دارند.<br />
8 فرايندهاي شناختي به راههاي پردازش اطلاعات و فرايندهاي فراشناختي به چگونگي استفادة بهينه از فرايندهاي شناختي اشاره دارد. طرح<br />
سؤال، تعيين هدف و تنظيم سرعت مطالعه از جمله فرايندهاي فراشناختي هستند.<br />
9 مكانيزمهاي ادراكي مانند گزينشگري در يادگيري ما تاثير ميگذارند.<br />
10 راهبردهاي CREAM<br />
يادگيري برتر، تذكر ميدهد.<br />
به ما دربارة يادگيري خلاق، انعكاس، يادگيري مؤثر، يادگيري فعال و انگيزه داشتن به عنوان مهمترين شاخصهاي<br />
11 حافظه يعني فرايند به رمز درآوري اطلاعات، اندوزش و بازيافت آنها.<br />
12 حافظه داراي سه نوع، حافظه حسي، كوتاه مدت و دراز مدت است كه هر يك قواعد خاصي را در مراحل رمزگرداني، اندوزش و بازيافت دارند.<br />
اين قواعد نحوة فراموشي اطلاعات از اين سطوح حافظه را تبيين ميكند.<br />
13 گنجايش حافظة حسي نامحدود، مدت كوتاه و بازيافت غير ممكن است، حافظه كوتاه مدت داراي گنجايش محدود، زمان تا 30 ثانيه و بازيافت<br />
مستلزم پيگيري است و حافظه بلند مدت داراي گنجايش نامحدود، زمان محدود و بازيافت مستلزم داشتن نشانه بازيافتي، سازمان، تناسب بافت و<br />
هيجان مثبت و متناسب است.<br />
14 براي تقويت حافظه علاوه بر توجه به ماهيت مطلب مورد يادگيري به تمرين عملي نيازمنديم.<br />
15 بيش از 20 مورد تمرين تقويت حافظه در فصل خلاصه شده است.<br />
۵١
فصل سوم:<br />
شناخت مهارتهاي فردي<br />
براي<br />
مطالعه دانشگاهي<br />
۵٢
1<br />
شناخت مهارتهاي فردي براي مطالعه دانشگاهي<br />
- 1 اهداف فصل<br />
در اين فصل با اين موارد آشنا خواهيد شد<br />
1 معناي مهارت را ياد ميگيريد<br />
:<br />
.(1377<br />
2 مؤلفههاي مهارت يادگيري را فرا ميگيريد<br />
3 نسبت به مهارتهاي خود آگاه ميشويد<br />
4 متوجه نقاط قوت و ضعف مطالعه خود ميشويد<br />
5 اولويتهاي تقويت مهارت مطالعة خود را مشخص ميكنيد<br />
2- تعريف مهارتهاي مطالعه و ضرورت آن<br />
مهارتهاي مطالعه به مجموعه تكنيكها، فنها و هنرهايي اطلاق ميشود كه مطالعه كننده با توسل به آنها ميتواند به كسب بازدهي بيشتري از<br />
مطالعه خويش بپردازد (شجري،<br />
مهارتهاي مطالعه واقعاً بهترين مفهوم مهارتهاي يادگيري است. مردم در يادگرفتن مهارت كسب كردهاند، چون آنها براي رشد و تركيب دانش<br />
بيشتر به دنبال فرصتها ميگردند. امروزه مشخص شده است كه كسب مهارتهاي يادگيري فرد را در ساير مهارتهاي زندگي نيز توانمند ميسازد و<br />
حتي مهارتهاي يادگيري يا "مطالعه" در ساير زمينههاي زندگي بيش از دانشگاه و مراكز آموزشي بروز ميكند. مهارتهاي خوب گوش كردن<br />
به شما در روابط با همسالانتان، همكاران، دوستان و خانواده كمك ميكند. توانايي حل مشكلات يا مسائل در تجربههاي فردي يا حرفهاي فراتر از<br />
"دانشگاه" به شما كمك ميكند. بنابراين به مهارتهاي يادگيري براي انجام هر كاري در زندگي خود نياز داريد.<br />
1 ضرورت داشتن مهارت مطالعه<br />
گسترش روز افزون حجم اطلاعات و انتشار انبوهي از كتابها و منابع تخصصي و عمومي و همچنين دگرگوني در شيوهها، مناسبات و روابط توليدي،<br />
گسترش دانش و ايجاد شاخههاي جديد در علوم و وابستگي ارتباط علوم و تكنولوژي در شاخههاي مختلف با يكديگر، ضرورت دگرگوني در نحوه<br />
بهرهبرداري از اطلاعات را آشكار ميسازد. همچنان كه شيوههاي نوين، ابزار نويني را براي بهرهبرداري بهينه ميطلبد، اطلاعات گسترده و ضرورت<br />
به خاطر سپاري آنها براي درك مفاهيم و تحليل ارتباطات و در نتيجه بناي يافتههاي جديد بر اساس آن نيز ابزار و شيوهاي نو ميطلبد.<br />
• تفكر و توسعه<br />
فرضيهاي كه اساس مهارتهاي مطالعه را تشكيل ميدهد، مبتني بر اين اصل است كه آشنايي با شيوه نوين مطالعه در قالب يادگيري خلاق و<br />
مهارتهاي مطالعه، منجر به رشد قوه تعقل و تفكر ميگردد كه اين خود مبناي توسعه يافتگي را تشكيل ميدهد، رشد فرهنگي كه خود از اركان<br />
توسعه اقتصادي است و همچنين تفكر، موجب وقوف به تواناييهاي بي شمار خويش و بهرهگيري از آن ميشود كه به معناي افزايش بهره وري<br />
است، در نتيجه، رشد فرهنگي و افزايش بهره وري، توسعه اقتصادي را به ارمغان ميآورد.<br />
مهارت و تفكر رشد فرهنگي رشد اقتصادي توسعه اقتصادي<br />
• دانش و قدرت<br />
هر گاه فرد بتواند با تصحيح شيوه مطالعه خويش، به اطلاعات بيشتري دست يابد، كسب قدرت نيز صورت ميگيرد. برنامه ريزي براي آموزش و<br />
يادگيري خلاق و مهارتهاي مطالعه به گونهاي است كه تنها ثبت ساده اطلاعات در حافظه صورت نميگيرد، با تاكيدي كه بر خلاقيت در اين<br />
۵٣
2<br />
آموزشها وجود دارد، فراگيران نهتنها حجم عظيمي از اطلاعات را ذخيره ميسازند، بلكه توانايي تحليل و درك زواياي ناپيدا را نيز كسب خواهند<br />
كرد؛ امري كه نميتوان در ساير شيوههاي مطالعه انتظار تحقق قطعي آن را داشت. پ س به طور كلي ميتوان گفت :<br />
مهارتهاي مطالعه سبب افزايش اطلاعات ميشود و اين به نوبه خود رشد توان تحليل را در پي دارد و چنين فرايندي به كسب قدرت مبتني بر<br />
دانش منجر ميشود.<br />
• مقابله با آفات مطالعه<br />
هر آن چيزي كه موجب شود فرد نتواند حداكثر بازدهي را از اوقات مطالعه دريافت كند، آفات مطالعه ناميده ميشود.<br />
اگر مطالعه خويش را بر اساس اصول علمي و پيشرفته مطالعه بنا سازيم، هرگز در درك مطلب با اشكال مواجه و همچنين دچار فراموشي و حواس<br />
پرتي و خستگي و بي علاقگي نخواهيم گرديد و بازدهي خود را از مطالعه به ميزان درصد خواهيم رساند. براي فردي كه به فراگيري<br />
مهارتهاي مطالعه پرداخته است، حواس پرتي و فراموشي مطالب مطالعه شده، همانقدر بي معني است كه فراموش كردن نام خود!<br />
100<br />
بنابراين :<br />
مهارتهاي مطالعه وقتي به ثمر مينشيند كه فرد با آفات مطالعه مقابله كند. عمدهترين آفات مطالعه را ميتوان در مقولههاي زير گنجانيد<br />
عدم درك<br />
حواس پرتي<br />
فراموشي<br />
خستگي<br />
بيعلاقگي<br />
و...<br />
اگر چنين عواملي از مسير مطالعه برداشته شود فرد در بازيافت مطالعه خود كاملاً موفق خواهد شد.<br />
:<br />
2 مهارت چيست؟ و چگونه كسب ميشود؟<br />
مهارت:<br />
ماهر شدن؛ توانايي اجراي يك فعاليت آموخته شده، به خوبي و با اراده است.<br />
مهارت يك فعاليت آموخته شده است كه شما ميتوانيد از طريق تمرين آن را به كار گيريد. شما ابتدا تئوري يك مهارت را ياد ميگيريد، درست مثل<br />
رانندگي كه ابتدا ياد ميگيريد براي به حركت در آوردن ماشين چه كارهايي بايد انجام داد، ولي صرف دانستن اين اطلاعات باعث نميشود كه شما<br />
بتوانيد ماشين را به حركت در آوريد، بلكه نياز به تمرين عملي نيز داريد. بعد از ساعتها تمرين عملي شما ميتوانيد اطلاعات آموخته شده را به<br />
مهارت رانندگي تبديل كنيد. بنابراين مهارت، تمرين اطلاعات آموخته شده است و به تدريج تكامل مييابد؛ هر چه تجربه بيشتر شود مهارت هم<br />
قويتر ميشود. براي كسب مهارت لازم است دانشجو ويژگيهاي زير را داشته باشد و يا اين صفات را در خود تقويت كند<br />
:<br />
۵۴
98<br />
آگاهي<br />
99<br />
تعهد<br />
100<br />
مجبور كردن خود به تصميم گرفتن<br />
پشتكار<br />
101<br />
102<br />
خود انگيزشي<br />
103<br />
مديريت زمان<br />
104<br />
تفكر مثبت<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
همچنين اين صفات رمز مهم مطالعه موفقيتآميز هستند<br />
:<br />
بيشتر مهارتهاي مطالعه مانند دانستن چگونگي مقاله نويسي و استفاده از فنون براي امتحان دادن تنها بخشي از اين مبحث است.<br />
بيشتر دانشجويان اميدوارند كه با مدركشان بتوانند كار مناسبي بيابند، از طرفي عدة زيادي از كساني كه مشغول كار هستند، علاقهمند هستند طيف<br />
وسيع مهارتهاي مطالعه را بدانند، اين فصل به ما كمك ميكند كه چگونه آموزشهاي آكادميك ميتواند به گسترش مهارتهاي ما كمك كند.<br />
105<br />
3- مهارتهاي جزئي<br />
هر مهارت از مهارتهاي جزئي تشكيل ميشود و ضعف در يك مهارت جزئي ميتواند از جهات گوناگون بر عملكرد مثبت فرد تاثير بگذارد. براي<br />
مثال، آيا ممكن است شما بالقوه يك نويسنده عاليقدر باشيد، اما در نظم بخشيدن به افكارتان و پاراگرافبندي كردن جملات ضعيف عمل كنيد.<br />
نظرتان را دربارة اينكه<br />
"مهارت" چيست و مهارتها چگونه گسترش مييابند، مرور كنيد.<br />
4- پنج مؤلفه مهارتهاي مطالعه<br />
1) خود آگاهي و خود سنجي<br />
،<br />
براي گسترش يك مهارت ابتدا لازم است كه بدانيد بايد از كجا شروع كنيد. نقاط قوت و ضعف فعلي شما چيست؟ ميخواهيد چه چيزي به دست<br />
آوريد؟ براي پيشرفت، به چه چيزي نياز داريد، چگونه پيشرفت ميكنيد؟ منابعتان چيست؟ در رابطه با اهدافتان چه موانعي وجود دارد؟ روشهاي<br />
106<br />
گسترش آگاهي شامل پرسشنامههاي خودسنجي مجلههاي واكنشي ، بحثهاي گروهي و استفاده از نظريات استاد<br />
راهنما<br />
در كارتان ميشود.<br />
98- awarness<br />
99- commitment<br />
100- determination<br />
101- perserverance<br />
102- self-motivation<br />
103- time management<br />
104- positive thinking<br />
105- sub-skills<br />
106- reflective journal<br />
۵۵
2) هوشياري و آگاهي نسبت به امكانات (آنچه لازم است)<br />
در يك بافت دانشگاهي لازم است ابتدا بدانيد از شما چه انتظاري ميرود و تكاليف شما چيست؟ معمولاً اين اطلاعات ضروري در كتابهاي<br />
راهنماي رشته و جزوهها ارائه شده است، براي هر درس به دنبال موارد زير باشيد :<br />
طرح درس محتواي درس<br />
نتايج يا اهداف هر درس: بعد از مطالعه هر درس چه چيزي بايد بدانيد يا بايد قادر به انجام چه كاري باشيد؟<br />
نتايج و يا نمرات حاصله چگونه است. چه كاري باعث اخذ نمره خوب و چه مسائلي باعث گرفتن نمرة نامطلوب ميشود؟<br />
اگر اولويتهاي خاص هر استاد را نميدانيد، بپرسيد (چه چيزي براي استاد مهمتر است).<br />
چه امكاناتي براي موفقيت شما فراهم است؟<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
3) روشها، سازماندهي، استراتژيها<br />
اگر شما براي كار كردن خود روش داشته باشيد و خوب آن را سازمان دهي كرده باشيد، مطالعه و ذخيره سازي زمان يا صرفه جويي در وقت آسانتر<br />
ميشود.<br />
يك دانشجوي ماهر استراتژي هايي به كار ميگيرد و با تمرين اين استراتژيها تقريباً خودكار ميشود.<br />
107<br />
4) كارايي، اعتماد به نفس و شايستگي<br />
براي موفقيت كامل و بدون فشار اضافي، لازم است احساس كنيد قادر به يادگيري و رسيدن به اهداف خود هستيد. اگر چه تعداد زيادي از<br />
دانشجويان احساس ميكنند موفقيت دانشگاهي متعلق به ديگران است (مرغ همسايه غاز است). اين احساس گاهي به دليل تجربة آنها در مدرسه و<br />
يا به اين دليل كه هيچ يك از اعضاي خانواده مدرك دانشگاهي ندارند، ايجاد ميشود. اغلب نيز دليل اين است كه آنها عقايد خاصي درباره هوش و<br />
به ويژه هوش خودشان دارند. قاعدههاي غلطي كه مانع تمركز آنها شده و اعتماد به نفس و شايستگي آنها را زير سؤال ميبرد.<br />
اگر به عنوان يك دانشجو ميخواهيد موفق باشيد خيلي مهم است كه معتقد باشيد موفق شدن امكانپذير است.<br />
108<br />
5) آشنايي : تمرين و عادت كردن<br />
109<br />
تمام مهارتها از طريق تمرين كردن ، فيدبك دادن و نظارت كردن<br />
بهبود مييابند. براي مطالعه بيشتر، شما بايد بيشتر<br />
:<br />
در پيدا كردن راه ميان بر ماهر شويد.<br />
از خرده مهارت هايي كه نياز داريد بهبود يابند، آگاه شويد.<br />
بتوانيد الگوهايي از آنچه انجام ميدهيد ببينيد.<br />
بتوانيد به مدت طولاني روي مطالعه و درس خواندن تمركز كنيد.<br />
بتوانيد به طور خودكار خرده مهارتها را انجام دهيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
107-permussion<br />
108- familiarity<br />
109- monitoring<br />
۵۶
روشي كه مطالعه كردن را بسيار خوب و آسان ميكند، بايد به صورت عادت در بيايد، مهم اين است كه عادتهاي مطالعه منظم را در سال اول<br />
تحصيلات خود گسترش دهيد، به ويژه اگر حال و حوصلة آن را نداريد و يا در برنامه ريزي زماني چندان موفق نيستيد.<br />
باز هم فكر ميكنيد باهوش نيستيد؟!<br />
وقتي مهارتهاي مطالعه را مرور كرديد، متوجه شديد كه اين مهارتها ارتباط زيادي به هوش ندارند. بلكه بيشتر به آگاهي، اعتماد به نفس، راهبردها،<br />
تمرين و نحوه مديريت شما بستگي دارند.<br />
110<br />
5- مهارتها و كيفيتهايي كه شما اكنون از آن برخورداريد<br />
اين قسمت امكان پذيرش تمايز مهارتها را در اختيار شما قرار ميدهد. ملاحظه خواهيد كرد كه چگونه مهارتهاي جزئي شما مانند مشاهده،<br />
انتخاب و نگراني و نسبت به ديگران به مهارتهاي دانشگاهي و مهارتهاي دانشگاهي به مهارتهاي شغلي آينده شما مربوط بوده و انتقال<br />
مييابد. در اين فرايند شما اولويتهاي مطالعه خويش را مشخص و آنها را در شخصي خود برنامهريزي ميكنيد. يا به گونهاي كه بتوانيد پيشرفت<br />
خود را ارزيابي و نظارت كنيد. نسبت اين برنامه براي زماني كه شما بعداً مشغول كار ميشويد، بسيار مفيد خواهد بود.<br />
الف) تمايز مهارتها<br />
تمييز مهارتها داراي ابعاد مختلفي است و شما را در سازماندهي زندگي خود ياري ميدهد.<br />
مهمترين جنبههاي ايجاد تمايز بين مهارتها به قرار زير است:<br />
شما ميتوانيد به خود سنجي بيشتر از ديگر سنجي عادت كنيد.<br />
شما ميتوانيد از نقاط قوت خود آگاه شويد، به طوري كه بتوانيد خود را به خوبي نزد ديگران ابراز كنيد.<br />
شما ميتوانيد شايستگي و بينش خود را گسترش دهيد و بدين ترتيب نقاط ضعف بالقوه خود را شناسايي كنيد.<br />
شما ميتوانيد با سازماندهي اولويتهاي خود به رشد مهارتهاي جديد بپردازيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
ب) شناسايي مهارتهاي فعلي<br />
درباره بعضي از كارهايي كه به خوبي از پس آن بر ميآييد، يا قبلاً بر آمدهايد، مشكلي كه بر آن تسلط يافتهايد، يا يك موفقيت شخصي فكر كنيد.<br />
اين موضوع را دست كم نگيريد. نمونه هايي از اين كارها ممكن است گرفتن رتبه عالي و تقدير نامه، مهارت در ورزشي خاص و يا درست كردن يك<br />
كيك به نحو احسن و يا قبول شدن در دانشگاه باشد.<br />
براي ايجاد شرايطي كه منجر به موفقيت شده است چه كارهايي انجام دادهايد؟ چه مهارت، نگرش يا طرز فكر و ويژگي هايي از خود نشان دادهايد؟<br />
آيا تمرين كردهايد؟ آيا بر روي روش خاصي پافشاري و تعصب به خرج دادهايد؟ آيا از ديگري كمك گرفتهايد؟ يا معتقديد كه فقط شما ميتوانيد آن<br />
كار را انجام دهيد؟ براي آشنايي با از بعضي باورها به اين مثال توجه نگاه كنيد :<br />
مثال: باغ زيبا<br />
فرض كنيم كه يكسال از عمر باغ يا گلدان پشت پنجره منزل شما گذشته و حالا كاملاً زيبا و با نشاط شده است. اين اتفاق چگونه صورت پذيرفت؟<br />
اگر به فرايند اين زيبايي توجه كنيد، چيزهاي خيلي كوچك و كارهاي جزئي اگر درست سازماندهي شوند محصول و نتيجة كاملي را به بار ميآورند.<br />
110- selection obsevation<br />
۵٧
ك ي<br />
:<br />
براي مثال، شما با توجه به وضع هوا با دقت بسيار به گياهان آب دادهايد. بنابراين، از نيروي مشاهده و استنباط خود به خوبي استفاده كردهايد. ممكن<br />
است وقتي فرصت داشتهايد علفهاي هرز را كنده و درختان و گلها را هرس كردهايد.<br />
112<br />
111<br />
اكنون به هدف دراز مدت خود دربارة باغچه يا گلدان فكر كنيد. شما از خودگذشتگي و پشتكار نشان دادهايد. ممكن است براي جور كردن<br />
شرايط باغچه خود در ميان طيف وسيعي از گياهان يك سري گياه جديد را انتخاب كردهايد. براي چگونگي رشد آنها از دستور العملهاي خاصي<br />
پيروي كردهايد. احتمالاً درباره كتابهاي باغباني و بذر تحقيق كرده، با ساير باغبانان يا كساني كه در اين زمينه تخصص دارند، گفت گو كرده و يا<br />
برنامههاي تلويزيوني مربوطه را مشاهده كردهايد. كود شيميايي و گلدانهاي مخصوصي خريداري كرده، يا زمين را با يك روش مطمئن آماده كرده و<br />
يا در اوقات خاصي باغچه را هرس كردهايد<br />
113<br />
چنين مراقبتي، نيازمند توجه به جزئيات، مديريت زمان و مديريت وظيفه است (آنچه بايد انجام داد) و تمام اين مهارتها براي مطالعه نيز لازم<br />
است. وقتي شما در غذا پختن، دوچرخه راندن، ورزش كردن يا تربيت كودك با تجريه شديد، احتمالاً دامنه نقاط قوت خود را مانند مثالي كه در بالا<br />
شرح داده شد، رشد دادهايد.<br />
نكته مهم، تشخيص ويژگيها و تواناييهاي فعلي شماست تا بتوانيد وقتي نياز داريد آنها را انتخاب كنيد.<br />
تمرين كنيد (1)<br />
مهارتهاي تجربي<br />
اكنون در دفترچه يادداشت خود مانند مثال مذكور كارهايي را كه به خوبي انجام دادهايد، تصور و سپس عناصر موفقيت خود را يادداشت كنيد. به<br />
مهارتها، ويژگيها و نگرشهايي كه در خود شناسايي كردهايد، نيز توجه كنيد.<br />
آيا از اينكه اين همه مهارت را در خود كشف كردهايد تعجب نكردهايد؟ اكنون مهارتهاي خود را چگونه برآورده ميكنيد؟ نظرتان دربارة خودتان<br />
چيست؟<br />
با انجام تمرين "مهارتهاي تجربي" احتمالاً پي بردهايد كه مهارتهاي شما بيشتر از آن چيزي بود كه فكر ميكرديد. در غير اين صورت با<br />
كسي كه شما را ميشناسد تمرين كنيد يا از ليست متضادهاي برانگيزاننده استفاده كنيد (تصور كنيد خلاف ويژگي را داريد و بعد دربارة خود<br />
قضاوت كنيد). بيشتر افراد از قبل ويژگيها و مهارت هايي دارند كه ميتوانند خود را با مطالعه و تحصيلات دانشگاهي سازگار كنند.<br />
كساني كه از مدرسه وارد دانشگاه ميشوند سودمندي نوع اخير مطالعه را تجربه كرده و در خود عادتهاي مطالعه را پروراندهاند.<br />
دانشجويان با تجربه و رشد يافته اغلب در خصوص مديريت زمان و مسؤوليتپذيري تمرين ميكنند، پشتكار نشان ميدهند و ميتوانند<br />
ديدگاههاي افراد ديگر را نيز ارزيابي كنند. اينها به هنگام مطالعه امتيازات خوبي هستند.<br />
•<br />
•<br />
يادداشتهايتان را در تمرين<br />
تمرين كنيد (2)<br />
مهارتهاي جاري<br />
"مهارتهاي تجربي"<br />
براي استفاده در تمرين بعدي نزد خود نگه داريد.<br />
1 از ليست<br />
"مهارتها و ويژگيهاي جاري"<br />
(در صفحة بعد) كپي بگيريد تا بتوانيد مجدداً از آن استفاده كنيد.<br />
2 در فتوكپي تان همه مواردي را كه دقيقاً تسلط داريد علامت بزنيد.<br />
111-dedication<br />
112- perseverance<br />
113- task managment<br />
۵٨
3 كنار مواردي كه در آن عالي هستيد، ستاره بگذاريد.<br />
4 براي هر يك از مهارتها و ويژگيهايي كه در ليست ستاره بزنيد، موارد ستاره دار را در اولويت قرار دهيد.<br />
دربارة نمونهاي از يك اتفاق كه شما در جريان آن مهارت يا ويژگي خاصي از خود نشان دادهايد، فكر كنيد.<br />
نمونهها را ياداشت كنيد. اگر فكر ميكنيد يادآوري آنها برايتان مشكل است، موقعيتهايي را كه احتمالاً شما در آنها مهارتهاي مذكور را رشد دادهايد<br />
در جدول زير پيدا كنيد.<br />
5 ليست تهيه شده را در معرض ديد خود قرار دهيد.<br />
به خودتان تبريك بگوييد!<br />
مهارتها و ويژگيهايي كه دارا هستم در چه موقعيتي كسب كردهام و چگونه رشد دادهام؟<br />
مدرسه يا دانشگاه<br />
شغل هايي كه دوست داشته ام<br />
تقاضا براي كار<br />
زندگي خانوادگي<br />
مسؤوليت فردي و خانوادگي<br />
مراقبت از ديگران<br />
تمايلات و سرگرمي ها<br />
رويدادهاي خاص كه يكباره ايجاد شده<br />
مطالعه آزاد<br />
رشد و تحول شخصي<br />
فعاليتها يا كارهاي روز پنج شنبه و جمعه (روزهاي تعطيل)<br />
بيكاري<br />
كار داوطلبانه<br />
ساختن منزل (رسيدگي به امور منزل)<br />
دوستي ها<br />
/ سفر<br />
كلوپها<br />
تعطيلات<br />
مجامع عمومي /<br />
موانع شخصي<br />
بيماري سلامتي<br />
ورزش<br />
اگر تعداد زيادي از موارد فوق را علامت نزدهايد، احتمالاً بايد تجربههاي گذشته را مجدداً بررسي كنيد و يا اين فهرست را با دوست خود تكميل<br />
نمائيد (دوستي كه نسبتاً شما را ميشناسد).<br />
البته شايد هم شما خيلي متواضع هستيد! و شكسته نفسي ميكنيد!<br />
ج) ارزيابي مهارتها و تنظيم اولويتها<br />
صفحات بعدي مجموعهاي از برگههاي منابع در اختيار شما ميگذارد تا به شما كمك كند پروفايل نقاط قوت و ضعف فعلي خود را ارزيابي، و<br />
۵٩
مهارتهاي دانشگاهي را با مهارتهاي زندگي و اشتغال مرتبط و همچنين اولويت هايتان را براي تحول و رشد مهارتهاي خود تنظيم كنيد. اين<br />
موارد هم در زمينة مطالعه و هم به تقاضا براي كار به شما كمك ميكند و در واقع برايتان كاربرد دارد.<br />
د) به روز كردن پروفايل<br />
آگاهي به مهارتهاي متداول، اعتماد به نفس را افزايش ميدهد كه خود منجر به افزايش شانس موفقيت ميشود.<br />
وقتي در درسي پيشرفت ميكنيد، پروفايل مهارتها و به دنبال آن نظر شما دربارة خودتان تغيير خواهد كرد. براي به روز كردن شرح حال يا پروفايل<br />
مهارتها هر 6 ماه يك بار زماني را در نظر بگيريد.<br />
۶٠
خود سنجي<br />
جدول )<br />
3 1) مهارتها و ويژگيهاي جاري<br />
• افراد<br />
توانايي برقراري ارتباط با افراد مختلف در زمينههاي متفاوت<br />
توانايي فهميدن و درك كردن ديدگاهها و نقطه نظرات افراد ديگر<br />
مذاكره و رابطه با عامه مردم<br />
كار گروهي<br />
(كنترل) مديريت رابطه با ديگران (از پس ديگران برآمدن)<br />
آموزش به ديگران<br />
مذاكره (توانايي به ثمر رساندن گفتگوي دو نفري)<br />
كمك به ديگران براي تصميم گيري<br />
حساس بودن نسبت به احساسات ديگران<br />
توانايي مراقبت از رابطه و ديگري (توجه به ديگران)<br />
توانايي درك و خواندن زبان رفتاري بدن ديگران (درك رفتار غير كلامي ديگران)<br />
رابطه برقرار كردن با ديگران به وسيله تلفن<br />
"<br />
114<br />
"سرسخت<br />
توانايي سازگار شدن يا كنار آمدن با افراد<br />
و "پر توقع"<br />
صحبت كردن صريح و واضح و در رابطه با موضوع<br />
توانايي جهتگيري از ديگران (استفاده از تجارب ديگران)<br />
جسارت در صحبت عليه بي عدالتي<br />
• فعاليتها<br />
خلاقيت، طراحي و صفحه آرايي<br />
115<br />
توانايي درك موضوع كلي (تصوير كلي<br />
(<br />
طبقه بندي كردن و سازماندهي اطلاعات (مثل پرونده سازي)<br />
توانايي استدلال و بحث<br />
تصميم گيري<br />
مديريت تغيير و انتقال (عبور از بحران)، (تسلط بر تغييرات و انتقال)<br />
114- difficult people<br />
115- whole picture<br />
۶١
تنظيم اولويت ها<br />
روبه راه كردن دستور جلسه<br />
سازماندهي كار براي ملاقات در موعد مقرر<br />
آرام ماندن در بحرانها<br />
تسهيل ملاقات ها<br />
مطالعه متنهاي پيچيده و سخت<br />
واژه پردازي<br />
(توانايي تحليل كلمات)<br />
116<br />
سواد كامپيوتري (دانش كامپيوتر<br />
(<br />
117<br />
كار با اعداد (محاسبات يا استعداد رياضي)<br />
فروشندگي<br />
حل مساله<br />
كارهاي عملي (تمرينهاي ورزشي)<br />
كار با وسايل و ابزارها<br />
نوشتن گزارش يا نامههاي اداري<br />
• ويژگي يا صفات فردي<br />
توانايي تشخيص نيازهاي خود و توانايي تقاضاي كمك<br />
توانايي درس گرفتن از اشتباهات<br />
مديريت استرس (كنترل استرس)<br />
ميل به ريسك كردن و آزمايش كردن<br />
118<br />
جرات ورزي و قاطعيت<br />
مصمم بودن و پشتكار داشتن (اراده محكم و پشتكار)<br />
توانايي تنظيم اهداف خود<br />
نگهداشتن انگيزش در سطح بالا، همواره با انگيزه بودن<br />
119<br />
توانايي پذيرش مسؤوليت اعمال خود<br />
اعتماد به توانمنديهاي خود<br />
116- word - processing<br />
117- computer ditenacy<br />
118-assertivencss<br />
119- myown<br />
۶٢
خود سنجي<br />
تبديل كردن مهارتهاي فردي به مهارتهاي دانشگاهي<br />
تمرين جستجو براي كسب "مهارتها و صفتهاي جاري" (صفحة قبل) شامل مهارتهاي خاصي استكه با بعضي از درسها بيشتر از بقيه<br />
ارتباط دارد. براي مثال كار با ابزار و وسايل با برخي فعاليت ارتباط دارد.<br />
120<br />
تمرين زير فرصتي است تا مهارتهاي فعلي خود را بر حسب مهارتهاي عمومي (ژنريك) در بيشتر درسهاي دانشگاهي، برنامه ريزي و ميزان<br />
آمادگي مناسب خود را براي انجام دادن آنها برآورد كنيد. اين تمرين در زمينه چگونگي مقابله و كنار آمدن شما با مطالعه دانشگاهي عقايد بهتري به<br />
دست ميدهد.<br />
مثالها :<br />
مهارتهاي دانشگاهي<br />
(مهارتهاي مورد استفاده در زندگي روزمرهكه با مهارتهاي دانشگاهي ارتباط دارد)<br />
نمرهايكهبهخودميدهيد<br />
كجا يا چه وقت، اين مهارت را رشد دادهايد<br />
= 5 خوب<br />
= 1 ضعيف<br />
4<br />
مثال: وفاي به عهد يا مديريت قرارها<br />
به موقع رسيدن به قرار ملاقات با دوستم<br />
به موقع و سر وقت به دانشگاه رفتن<br />
1. وفاي به عهد (مديريت قرارها يا انجام به موقع برنامهها)<br />
121<br />
2. خودانگيختگي و پشتكار به خرج دادندر وظايف مشكل<br />
3. داشتن اعتماد به نفس كه " نم<br />
ميتوانم" وبيان كردن افكار (اظهار وجود)<br />
4. يافتن اطلاعات از منابع مختلف (تحقيق كردن)<br />
5. خواندن متنها يا فرمهاي پيچيده و تكميلكردني براي پي بردن به موضوع اصلي<br />
6. توانايي انتخاب و مجزا سازي مطالب مربوط از نامربوط در يك بحث<br />
.7<br />
مقايسه عقايد مختلف و تصميمگيري دراين بارهكه بهترين دلايل تصميمگيري درست<br />
چيست؟<br />
8. توانايي سنجيدن، جنبههاي مثبت و منفي،نكات مثبت يك مبحث در برابر نكات منفي<br />
9. نوشتن موارد به زبان خود<br />
10. توانايي بحث در مورد نكات و نظرات خود و ارائه دلايل درست.<br />
120- mapat<br />
121- self - motiveted<br />
۶٣
اولويت خود را تشخيص دهيد<br />
مهارتهاي مطالعه: اولويتها مرحله 1<br />
= 1<br />
:<br />
:<br />
:<br />
چنانچه عبارت مطرح شده در جدول مذكور دربارة شما درست است، علامت بزنيد.<br />
مقدار اهميت نياز به اين مهارت را درجهبندي كنيد.<br />
بياهميت، = 6<br />
= 10 ضروري<br />
ميزان توانايي فعلي خود را در اين مهارت درجه بندي كنيد (شما چقدر بر اين مهارت تسلط داريد).<br />
عالي<br />
خيلي ضعيف<br />
= 5<br />
ستون A<br />
ستون B<br />
ستون C<br />
D<br />
. (B-C)<br />
ستون : D<br />
نمره ستون C را از ستون B كم كنيد<br />
اولويتهاي شما هستند. سپس به صفحه بعد توجه كنيد.<br />
مواردي كه بالاترين نمره را در ستون<br />
به خود اختصاص ميدهند احتمالاً<br />
دوباره در اين ترم اين فرم را تكميل كنيد ارزيابيهاي فعلي و بعدي را با هم مقايسه كنيد.<br />
۶۴
D<br />
C<br />
B<br />
A<br />
عبارت مربوط به مهارتهاي مطالعه<br />
اين دربارة<br />
من صحيح<br />
است<br />
مهارت مورد نياز<br />
(مقياس 106)<br />
توانايي فعلي<br />
5 مقياس )<br />
اولويتها<br />
(B-C)<br />
(1<br />
من ميدانمكه چگونهبه بهترين وجه مطلبيرا ياد بگيرم،چگونه آنرا<br />
انعكاس دهم،ازآن استفاده ميكنمو ياكارهايمرا ارزشيابيكنم.<br />
122<br />
123<br />
منكاملاًباانگيزه هستموميدانم چگونهاهدافقابل وصولم راتنظيم كنم.<br />
من كاملاً مهارتهاي مديريت زمان و مكان را دارم و ميتوانم حجم كارم<br />
(مقدار كارم) را سازماندهي كنم.<br />
من در مواجهه با وظايف و كارهاي جديد راهبردهايي دارم.<br />
من به مهارت خود در پژوهش و تحقيق اعتماد دارم.<br />
من آگاهم كه چه استراتژي هايي براي مطالعه در موقعيتهاي مختلف به<br />
بهترين وجه براي من مناسب است.<br />
من ميتوانم يادداشتبرداري كنم (ايجاد چكليستها) و آنها را<br />
سازماندهي و ذخيره كرده، و به طور مؤثري به كار گيرم.<br />
من ميتوانم ازوقت كنفرانس خود بهخوبي استفاده كنم و همچنين به<br />
بهترين وجه مقالهام را ارائه كنم.<br />
من ميدانم چگونه بايد آماده شوم، مقالهام را به طور شفاهي ارائه كنم، و<br />
از نقاط قوتم به خوبي استفاده كنم.<br />
من ميدانم چگونه به بهترين وجه از كار گروهي و سمينارها استفادهكنم<br />
(ليست مهارتهاي جزيي)<br />
منميتوانم وظايف نوشتاريخود رابهنحو شايستهاي مديريت وتنظيم كنم.<br />
من از چگونگي استفاده از تكنولوژي اطلاعات IT براي كمك به مطالعه<br />
دانشگاهي آگاهي دارم.<br />
124<br />
ميتوانم نقادانه<br />
125<br />
و تحليلي<br />
ارزيابي كنم.<br />
بينديشم نظريات خود و ديگران را<br />
من استراتژيهاي تقويت حافظه را بلدم.<br />
126<br />
من از تكنيكهاي امتحان دادن، مطالعه و مروركردن آگاهي دارم،<br />
(ليست مهارتهاي جزئي)<br />
122 - reflect upon<br />
123 - well mouvated<br />
124 - critically<br />
125 - analyticaly<br />
126 - revision<br />
۶۵
:<br />
:<br />
طراحي زندگي دانشجويي<br />
مهارتهاي مطالعه: اولويتها مرحله 2<br />
ستون A<br />
با استفاده از امتياز مرحله 1، تصميم بگيريد كه هر مورد واقعاً به چه ميزان برايتان اولويت دارد ميتوان آن را به تاخير انداخت؟ چه كس<br />
ديگري ميتواند كار شما را انجام دهد، هر انتخاب ديگري را كه به ذهنتان ميرسد، در اين ستون بياوريد.<br />
ستون B<br />
اولويتهايتان را به ترتيب شماره گذاري كنيد. موردي را كه در آينده ميخواهيد روي آن كار كنيد با رنگ زرد برجسته كنيد و موردي را<br />
كه هم اكنون روي آن كار ميكنيد با رنگ قرمز مشخص سازيد.<br />
:<br />
ستون C مشخص كنيد كدام بخش از اين جزوه ميتواند در اين زمينه به شما كمك كند.<br />
A اولويت عملكرد<br />
C<br />
B<br />
مهارتهاي مطالعه<br />
علامت بزنيد يا "ميتوانيد<br />
منتظرآن بمانيد تاخير بياندازيد)<br />
يا ساير انتخابها را بنويسيد<br />
) هب<br />
ميخواهم بدانم چگونه ميتوانم به بهترين وجه ياد بگيرم<br />
127<br />
چگونه يادگيريم را به كارو زندگيم انعكاس داده آن راارزشيابي كنم<br />
من ميخواهم با انگيزهتر باشم و ياد بگيرم اهداف قابل وصولي را مديريت و تنظيم كنم.<br />
من در حال پيشرفت در مهارتهاي سازماندهي مديريت زمان هستم.<br />
من در حال پيشرفت در استراتژي هايي براي شروع يك كار يا وظيفه جديد هستم.<br />
من در حال پيشرفت در مهارتهاي پژوهش و تحقيق هستم.<br />
من در حال توسعه مهارتهاي خواندن خود هستم.<br />
مندرحال پيشرفتدريادداشت( تن<br />
برداري)وسازماندهيواستفادهمؤثرازيادداشتهايم هستم.<br />
من ميخواهم استفاده مؤثر از وقت كنفرانس براي كسب بهترين نتايج را ياد بگيرم.<br />
من در حال پيشرفت در ارائه نظريات شفاهي يا كنفرانس شفاهي هستم.<br />
سعي ميكنم توانايي فعاليت با ديگران را در خودم توسعه بخشم(كار گروهي، سمينارها و...)<br />
من در حال رشد در مهارتهاي نوشتاريام هستم.<br />
من در حال استفاده بيشتراز تكنولوژي اطلاعاتبراي كمك به مطالعه دانشگاهيام هستم.<br />
من در حال رشد در مهارتهاي تفكر انتقادي و تحليلي هستم.<br />
من در حال پيشرفت در روشهاي تقويت حافظهام هستم.<br />
من در حال رشد كردن در تكنيكهاي امتحان دادن و استراتژيهاي مرور هستم.<br />
127- reflect upon<br />
۶۶
برنامه ريز (طراح)<br />
مهارتهاي مطالعه: برنامة عمل<br />
به تمام پاسخهايتان كه در تمرينهاي مختلف و خود ارزيابيها تكميل كردهايد رجوع كنيد. عقايد مختلف را درباره نقاط قوت فعلي خود و زمينه<br />
هايي كه ميخواهيد رشد كنيد مشخص و اولويت هايتان را با هم مطرح كنيد.<br />
تاريخ :<br />
خلاصة نقاط قوت، مهارتها و ويژگيها: آنچه ميخواهم به دست آورم تا اينكه...<br />
خلاصة آنچه من براي كار روي آن نياز دارم، رشد يا بهبود...<br />
اولويتهاي من: من ميخواهم چه كاري انجام دهم، چه وقت و چگونه؟<br />
چگونه متوجه خواهم شد كه پيشرفت كردهام؟<br />
(به طور مثال تغييراتي كه در كارم، از خودم يا در نگرشهايم از ديگران توقع دارم چيست؟)<br />
۶٧
- 6 پروفايل شخصي<br />
پروفايل چيست؟<br />
پروفايل مانند عكس فوري سادهاي است از شما، همان گونه كه هستيد و مهارتها، صفات، ويژگيها و موفقيتهاي شما را نشان ميدهد.<br />
پروفايل كاربردهاي مختلفي دارد كه هر كدام به نوبه خود مهم هستند:<br />
به شما نشان ميدهد هم اكنون كجا هستيد، به طوري كه ميتوانيد با يك برنامه براي دستيابي به رشد شخصي خود كار و تلاش كنيد.<br />
تكميل پروفايل، عادتهاي انعكاس (واكنش نشان دادن نسبت به خود) و خود تحليلگري را رشد ميدهد.<br />
تجربة ارزشيابي و توصيف خودتان براي آمادگي در زمينة مطالعة شغلي بسيار ارزشمند است.<br />
اكنون شما در اين قسمت با تكميل فرمهاي مهارتهاي مطالعه، نقاط قوت، ويژگيها و اولويتهاي خود را شروع كردهايد. اگر از اين صفحات كپي<br />
گرفتهايد ميتوانيد مجدداً از آنها استفاده كنيد تا پروفايل خود را در هنگام پيشرفت در درسهايتان به روز كنيد. وقتي كه سوابق فرد (تاريخچه شغلي)<br />
را براي آمادگي در مصاحبه شغلي تنظيم ميكنيد، پروفايل مذكور به شما كمك خواهد كرد. تلاش كنيد موفقيتها و مهارتهاي خود در ساير<br />
زمينههاي زندگي تان را نيز به اين فهرست اضافه كنيد.<br />
مهارتهاي كيفي مهارت هايي هستند مانند ارتباط كلامي و كار گروهي كه كمتر از صلاحيتهاي دانشگاهي قابل اندازهگيري هستند. ارزشيابي<br />
مهارتهاي كيفي براي گسترش پروفايل مهارتها (صفحة بعد) جهت استخدام به كار برده ميشود.<br />
مهارتهاي كيفي رفتاري:<br />
مانند ميزان مورد تمايل كارفرمايان و ميزان عملي فرد<br />
مهارت هاي نرم افزاري<br />
ارتباط كلامي<br />
كار گروهي<br />
مهارت شنيداري<br />
ارتباط نوشتناري<br />
حل مساله<br />
توسعه ارتباط<br />
سبك تطابق ارتباط<br />
مديريت گروه<br />
دانش مشاركت<br />
نفوذ در ديگران<br />
رهبري گروه<br />
كار شبكه اي<br />
اغماض<br />
تسهيل گري<br />
راهنمايي<br />
ميزان ويژگي موجود در فرد ميزان مورد درخواست<br />
(اقتباس از تحقيق<br />
(لندن:<br />
: Worldwide<br />
تحقيق : Worldwide TMP<br />
مهارتهاي رفتاري، حقايق مشكل)<br />
۶٨
7- مهارتهاي شغلي مطمئن و قابل انتقال<br />
حال كه شما دريافتيد چطور ميتوانيد مهارتهاي خود را به مهارتهاي دانشگاهي تبديل كنيد، ميتوانيد متوجه شويد كه چگونه از مهارتهاي<br />
دانشگاهي هنگام اشتغال بهره برداري كنيد. اين مهارتها به خصوص براي "رهبر گروه" و ساير سطوح مديريت مورد نياز است. در نمودار زير<br />
بعضي از مهارتهاي رفتاري كه شما به عنوان يك دانشجو ميتوانيد آنها را گسترش دهيد، آمده است كه شما را قادر به فكر كردن در ساير موارد<br />
خواهد كرد. در صفحه بعد مهارت هايي را كه عملاً به عنوان يك دانشجو بسط دادهايد، مرتب كنيد. اين تمرين به خصوص براي سال آخر شما مفيد<br />
است، اما چنانچه آن را زودتر انجام دهيد، آمادگي بهتري پيدا ميكنيد تا از فرصتهاي مختلفي كه دانشكده به شما ميدهد استفاده كنيد.<br />
حيطههاي فعاليت دانشگاهي<br />
شركت كردن در كنفرانسها، سمينارها،<br />
جلسات گفت و شنود آموزشي و غيره<br />
كنفرانسها مقاله<br />
سمينارها، كار گروهي و پروژههاي تيمي<br />
ارائه شفاهي (سخنراني)<br />
نوشتن مقالهها و ساير شكلهاي نوشتار<br />
دانشگاهي<br />
مثال هايي از مهارتهاي قابل انتقال و رفتار بالقوه كه قابل ارتقا است.<br />
مديريت زمان (اداره كردن زمان) كار انعطاف پذير<br />
مهارتهاي گوش كردن، شناسايي و انتخاب نكات مربوطه، ارتباط نوشتاري<br />
و مديريت اطلاعات<br />
كار گروهي، مذاكره، ارتباط گفتاري (ارتباط كلامي)، يادگيري براي رهنمود<br />
گرفتن از ديگران و رهنمود دادن، مسؤوليت پذيري، حل مساله، گوش دادن،<br />
كار كردن با مردم در زمينههاي مختلف، دست و پنجه نرم كردن با تفاوت<br />
عقايد، گسترش روابط دوستانه، سهيم شدن در دانش<br />
صحبت كردن در اماكن عمومي، متقاعد كردن ديگران و تاثير گذاري بر آنها،<br />
معرفي كيس مديريت زمان، مهارتهايي كه بايد در ارائه مطلب در مد نظر<br />
باشد، استفاده از وسايل كمكي شنيداري ديداري،برنامهريزي، سهيم شدن<br />
در دانش، اقتباس سبك ارتباط<br />
مهارتهاي ارتباط نوشتاري، گسترش بحث يا ارائه كيس هايي كه به طور<br />
مطلوببا محدوديتهاي كلامي معرفي شده است، كار كردن در موعد مقرر،<br />
تجزيه و تحليل وظيفه، سهيم شدن در دانش، تفكيك وظايف به قسمتهاي<br />
سازنده، توجه به جزئيات<br />
رياضيات و آمار<br />
مشاهده<br />
تحقيق<br />
امتحانات و مرور<br />
حل مساله، ارائه اطلاعات، تفسير كردن اطلاعات و سهيم شدن در دانش<br />
مهارتهاي گوش دادن، كار كردن با افراد در جنبههاي مختلف، مديريت<br />
اطلاعات، توجه به جزئيات<br />
مديريت زمان، تسلط بر مقدار زيادي از اطلاعات، به موقع كار كردن و به<br />
موقع پايان دادن<br />
كاركردن در زمانهاي مقرر، كنترل استرس و بحران و برنامه ريزي<br />
۶٩
خودسنجي<br />
تبديل مهارتهاي دانشگاهي به مهارتهاي قابل انتقال و مطمئن در زمينه شغل<br />
128<br />
از تمرين هايي كه تا كنون انجام دادهايد، براي تكميل كردن پروفايل ، نشان دادن مهارتهاي رفتاري و قابل انتقال رشد يافته در دانشگاه و<br />
جاهاي ديگر استفاده كنيد، به خصوص به (مهارتها و ويژگيهاي جاري) توجه كنيد<br />
:<br />
ابتدا 4 مورد اول فهرست كارفرما را كه قبلاً نوشته شده بنويسيد و سپس ساير مواردي را كه در آن فوقالعاده قوي هستيد، اضافه كنيد.<br />
مهارتها، صفات، ويژگيهاوموفقيتها<br />
مثالهاي خاص<br />
ارتباط شفاهي<br />
كار گروهي<br />
گوش دادن<br />
ارتباط نوشتاري<br />
ساير مهارتهاي قابل انتقال كه پيشنهاد ميكنيد را اضافه كنيد.<br />
گواهي نامه فعلي رانندگي<br />
دانش كامپيوتر<br />
زبان<br />
128- profile<br />
٧٠
129<br />
٨- ساختن پروفايل يا ايجاد زونكن<br />
زونكن چيست؟<br />
زونكن فايل سادهاي است كه اطلاعات مربوط به هم درباره خودتان را در آن نگه ميداريد.<br />
هدف از زونكن چيست؟<br />
زونكن كاربردهاي مختلفي دارد<br />
:<br />
اسناد مرتبط به هم را نگه ميدارد.<br />
به فرايند انعكاس يا بازتاب دهي و استفاده به موقع از اطلاعات كمك ميكند.<br />
فرايند خود ارزشيابي و رشد شخصي را در كانون توجه و سطح بالاتري از زندگي دانشگاهي شما قرار ميدهد.<br />
در بعضي از شغلها، ميتوانيد از اطلاعات آن در مصاحبه شغلي استفاده كنيد.<br />
ميتوانيد نمونهها و اطلاعات مربوط به هم را براي زماني كه به آنها نياز داريد، نگه داريد؛ مانند زماني كه براي محلهاي كار، شغل يا ساير درسها<br />
فرم پذيرش پر ميكنيد، يا آماده ميشويد.<br />
دسترسي به كارهاي قبلي تان را براي شما آسان ميكند.<br />
آيا شما زونكن اطلاعات خود را نگه ميداريد؟<br />
اين كار به رشته شما بستگي دارد. ممكن است زونكن اطلاعات علمي براي درس يا رشتة شما اجباري باشد، در غير اين صورت، اين يك موضوع<br />
شخصي است. با وجود اين اگر تا به حال زونكن تهيه نكردهايد، احتمالاً متوجه خواهيد شد كه انجام اين كار چقدر مفيد است. تهيه زونكن به شما<br />
كمك ميكند كه نيازهاي شغلي خود را مشخص و ترفيع كنيد و پيشرفت خود و رشد افكارتان را سازماندهي كنيد.<br />
بررسي و به روز كردن زونكنها<br />
زونكن را به طور منظم حداقل يك يا دو بار در سال و وقتي كه مورد جديدي به دست ميآوريد، بررسي و به روز كنيد. آنچه را كه نوشتهايد<br />
بازخواني يا بازنويسي كنيد كه اين موضوع ممكن است انرژي شما را مجدداً متمركز نمايد.<br />
129- portfolic<br />
٧١
چه چيزهايي را در زونكن جاي ميدهيد<br />
:<br />
1 برگههاي خود سنجي و شرح حال از فصل 2 و ساير برگههاي خود سنجي كه نگهداري آنها براي ارزشيابي پيشرفت<br />
خودتان مفيد است. (مانند برگههاي انگيزش و اولويتبندي)<br />
2 شرح حالي از مهارتهاي شغلي و تكنيكي كه در خود گسترش دادهايد.<br />
3 جديدترين ليست درسها و آموزشها<br />
4 گواهيها (امتحانات، گواهينامهها، لوحهاي تقدير)<br />
5 جديدترين ليست تجربههاي كاري با تاريخها، آدرسهاي كارفرما، خلاصهاي از شرح مشاغل،<br />
مهمترين مسؤوليتها، مهارتها يا ويژگي هايي كه دارا هستيد و آنچه از انجام دادن كار آموختهايد.<br />
6 تاريخچه شغلي<br />
(CV) ، راهنماهاي شغلي به شما براي تهيه (CV) كمك ميكند.<br />
7 افكار و ايدههايي كه در طول زندگي داشتهايد و هدفها و آرزوهايي كه علاقهمند بودهايد به آنها دست يابيد.<br />
8 مثال هايي از كار و علايق خود، اگر به هم مربوط هستند، اما بدون اينكه خود را با فرد<br />
ديگري مقايسه كنيد. مثلاً يك صفحه از دفتر خاطرات خود كه بيانگر علايق شما است<br />
و يك كپي از مقالهاي كه در يك روزنامة ديواري يا يك مجله دانش آموزي يا دانشجويي منتشر كردهايد.<br />
9 اظهارات فردي: حدود 500 300 كلمه، بنويسيد. تمام اين اطلاعات را به دنبال هم تنظيم كنيد<br />
و پيشرفت، اولويتهاي فوري و آرزوهاي درازمدت خود را خلاصه كنيد.<br />
٧٢
تمرين<br />
شما ميتوانيد براي هر درسي يك زونكن يا پروفايل تهيه كنيد و مطالب را به صورت موضوعي در آن طبقه بندي كنيد.<br />
٩- خلاصه فصل<br />
اغلب اصطلاح مهارتهاي مطالعه را به روشي غير علمي و كم اهميت به كار ميبرند. بسياري بر اين باورند كه روش خود بهترين شيوه است و<br />
حاضر نيستند شيوههاي جديد را بيازمايند. ولي به نظر ميرسد موفقيت از آن افراد با پشتكار، گشاده رو براي انجام تجربيات جديد و انعطافپذير<br />
است.<br />
اين فصل شما را ترغيب ميكند كه ويژگيها، توانمنديها و مهارتهاي خود را به شيوهاي متفاوت مورد توجه قرار دهيد. اين فرايند خود ارزشيابي،<br />
شروع روشهاي جديد مكانيستي براي تحول توانمنديهاي خود است. توانمندي هايي از قبيل طبقه بندي پرسشنامهها و سؤالها، درجه بندي خود،<br />
اولويت بندي اهداف، و بسته بندي اطلاعات شخصي و علمي خود.<br />
٧٣
فصل چهارم:<br />
مهارتهاي خواندن<br />
٧۴
تعريف خواندن و مهارتهاي مطالعه<br />
1 اهداف فصل :<br />
شما با مطالعه اين فصل :<br />
1 با تعريف خواندن، مشكلات خواندن و ضرورت فنون مطالعه آشنا ميشويد.<br />
2 رئوس كلي مهارتهاي خواندن را فرا ميگيريد.<br />
3 با انواع روشهاي مطالعه آشنا ميشويد.<br />
4 با روش تندخواني آشنا ميشويد.<br />
5 فرمول SQ3R<br />
و روشهاي مشابه را براي يادگيري برتر فرا ميگيرد.<br />
6 خواندن انتقادي را ياد ميگيريد.<br />
2 برخي نكات كلي<br />
خواندن اساس يادگيري است و بسياري از مهارتهاي يادگيري و تواناييهاي برتر انساني به صحيح و روان خواني بستگي دارد. مشاوران تحصيلي<br />
مرتب با مشكلاتي روبرو ميشوند كه اساس آنها مشكل خواندن است. كساني كه اختلال خواندن دارند يا نارساخوان هستند، معمولاً در نوشتن و<br />
رياضيات هم مشكل دارند. همين افراد در درك مفاهيم و علائم رفتار اجتماعي نيز دچار مشكل هستند.<br />
ممكن است چنين مسالهاي به مشكل شنيداري، مشكلات عاطفي، فقدان انگيزش، بي نظمي، مشكلات ادراك، نارسايي در حافظه كوتاه مدت،<br />
مشكل متن آموزشي، آسيب ديدگيهاي ارگانيك و يا مشكلات ديداري، اغتشاش در فرايند تحصيل زبان آموزشي مربوط باشد (دادستان،<br />
.(1379<br />
:<br />
نشانههاي اختلال خواندن معمولاً در عدم توانايي فرد براي درك مطلب، جا انداختن حروف، جابجا كردن آن و تغيير كلمات بر اساس طرح ذهني<br />
خود، مشخص ميگردد. اما به طور كلي برخي در خواندن مطالب مهارت ندارند. صريح و روان نميخوانند، وقتي مطلبي را مطالعه ميكنند، تمركز<br />
لازم را از خود نشان نميدهند، سرعت آنها در مطالعه متون نامتناسب است و يا نميتوانند درك كلي از مطالب خوانده شده از خود ارائه دهند.<br />
تمامي مهارتهاي مطالعه از جمله مهارتهاي خواندن، نوشتن، امتحان دادن و... با يكديگر همپوشي دارنددر اينجا براي يادگيري بهتر در فصول<br />
مختلفي قرار گرفتهاند. كسي كه مهارت خواندن دارد بايد بتواند ماهرانه بنويسيد و نوشتههايي را خلاصه كند و تحليل كند و آنها را از ذهن به موقع<br />
بازيافت كند.<br />
3 تعريف و مراحل خواندن<br />
ارتباط كلي فرد با اطلاعات سمبوليك (اطلاعاتي كه با علايم و نشانهها القا ميشود) معمولاً به جنبه بصري يادگيري اطلاق ميشود و 7 مرحله به<br />
شرح زير دارد<br />
1 تشخيص<br />
2 جذب<br />
3 درك كلي (درك دروني)<br />
4 درك نمايي (درك خارجي)<br />
٧۵
1<br />
2<br />
3<br />
5 ضبط (حفظ)<br />
6 به ياد آوري<br />
7 ارتباط يا به كارگيري<br />
الف) كتبي<br />
ب) شفاهي<br />
ج) تصور<br />
د) تفكر (ارتباط با خود) (مهارتهايخواندن،دكتر بهرام طوسي).<br />
وقتي مطلبي را مطالعه ميكنيد بايد بتوانيد علايم را تشخيص دهيد (زبان نوشتاري)، آن را متناسب با ذهن خود رمزگرداني و جذب كنيد، از عبارات<br />
يك درك كلي به دست آوريد و جايگاه آن را در چارچوب بحث مورد نظر درك كنيد، سپس به ضبط آن در رديف موضوعات ياد گرفته شده بپردازيد،<br />
بتوانيد آن را از حافظه بازيافت كنيد و بر اساس آن به تغيير رفتار خود پرداخته آن را به صورت كتبي، شفاهي يا تصويرپردازي ذهني به كار گيريد. اگر<br />
خواندن نتواند از مراحل مذكور عبور كند، داراي نقص است و موجب اتلاف وقت ميگردد.<br />
4 شناخت سبك يادگيري براي خواندن<br />
در اينجا سه نوع روش يادگيري بيان شده است، در فصول قبل اشاره شد كه بيشتر مردم از هر سه روش استفاده ميكنند، اما هر يك روش را به<br />
ساير روشها ترجيح ميدهد. دانستن اينكه كدام روش را شما انتخاب ميكنيد، به مطالعة مؤثر شما براي رسيدن به اهداف يادگيري كمك ميكند.<br />
روش ديداري (ديدن)<br />
روش شنيداري (گوش كردن و شنيدن)<br />
روش جنبشي (حركت كردن، كار كردن، لمس كردن)<br />
•<br />
•<br />
•<br />
4 يادگيرندگان ديداري<br />
يادگيري از طريق خواندن و ديدن : اين اشخاص با اطلاعات نوشتاري، يادداشتها، نمودارها و تصاوير بهتر ارتباط برقرار ميكند. ديدن<br />
تكلم شخص معلم و جلوههاي صورت (برداشتهاي صورت) اغلب به آنها كمك ميكند محتواي درس (موضوع) را بهتر بفهمند. ممكن است آنها<br />
درباره تصاوير فكر كنند و از جزوهها و شكلهاي ديداري بهتر بتوانند استفاده كنند ممكن است اين افراد هنگام بحث در يك كنفرانس يا كلاس<br />
يادداشتها را طبقه بندي كنند تا به آنها در جذب اطلاعات كمك كنند.<br />
4 يادگيرندگان شنيداري<br />
يادگيري از طريق شنيدن : اين افراد از طريق كنفرانس و تبادل نظر بهتر ياد ميگيرند. اغلب براي اين افراد، اطلاعاتي كه نوشته شده گيج<br />
كننده است يا معناي كمتري دارد تا اينكه شنيده شده باشند. ممكن است استفاده از نوار ضبط صوت يا خواندن اطلاعات نوشته شده با صداي بلند به<br />
يادگيرندگان شنيداري كمك كند. بنابراين براي ارتقا سطح خواندن خود همواره بايد از رمزگرداني شنيداري بهره بيشتري ببرند.<br />
4 يادگيرندگان جنبشي<br />
يادگيري از طريق تقليد و عمل كردن (تمرين كردن):<br />
آنها با روش<br />
"دست خواني"<br />
و جستجوي فعال فيزيكي با دنياي<br />
130<br />
130- hands - on<br />
٧۶
4<br />
5<br />
اطرافشان بهتر ارتباط برقرار ميكنند. همچنين شايد فكر ميكنند كه ساكت نشستن براي مدت طولاني براي آنان مشكل است و از طرفي ممكن<br />
است به دليل نيازي كه به فعاليت و اكتشاف دارند عصباني شوند. چنين افرادي بهتر است در درجه اول اين حالت خود را در خدمت يادگيري خود<br />
قرار دهند و موقع خواندن يك متن از تحرك بدني استفاده كنند، بنويسند، موقع مرور راه بروند و يا از حركات دست خود استفاده كنند.<br />
4 درك روش (روشهاي) يادگيري خاص خود<br />
آيا ميدانيد كه جزء كدام دسته از يادگيرندهها هستيد يا روش يادگيري خود را ميشناسيد؟<br />
يك منبع مفيد وب سايت براي كمك به شما در اين راستا معرفي ميگردد:<br />
icpac. indiana. edu/index2.htmi=skills<br />
131<br />
با اين آدرس وب شما اطلاعاتي دربارة شيوههاي يادگيري مختلف و ساير منابع مطالعه و يادگيري كسب ميكنيد.<br />
وقتي كه شما روش يادگيري خود را معين كنيد، احتمالاً متوجه ميشويد كه استادان شما درسها را بر مبناي روشهاي يادگيري خود يا روشهاي<br />
يادگيري اكثر همكلاسيهاي شما قرار ميدهند. شايد بهتر باشد شما روش مطالعه خود را براي يادگيري بهتر با روشهاي ديگر تلفيق كنيد. براي<br />
مثال، اگر شما از طريق عمل و تمرين ياد ميگيريد، احتمالاً ميبايست تجربههاي عملي و فعاليتهاي خاصي را به جلسات مطالعه خود اضافه كنيد.<br />
اگر در حال مطالعه آناتومي گلها در كلاس زيستشناسي هستيد، يك گل واقعي را از مغازه گل فروشي يا... تهيه و به طور عملي بررسي كنيد، شايد<br />
براي برخي افراد فرايند به خاطر سپاري با نگاه كردن به تصوير اناتوميك در كتاب، سادهتر از وقتي باشد كه اين تجربه را به طور عملي انجام<br />
دهد.<br />
4 ايجاد يادگيري پايدار<br />
يادگيري يك فرايند تدريجي است. وقتي كه شما در سراسر زندگي تان از كودكستان تا بزرگسالي تغيير ميكنيد (تغيير عقيده ميدهيد) به تدريج<br />
مهارتهايتان را نيز تقويت ميكنيد و ياد ميگيريد چگونه مطالعه كنيد، يا واقعاً ياد ميگيريد چگونه ياد بگيريد بنابراين پس از شناخت خود<br />
تلاش كنيد با خواندن و مطالعه مؤثر يادگيريهاي پايدار براي خود ايجاد كنيد چرا كه شما در آينده شغلي به مطالب فعلي نيازمنديد.<br />
5 روشهاي مطالعه<br />
مطالعه ثمر بخش از دو عامل متاثر است :<br />
يكي علاقه نسبت به مطلب مورد مطالعه و ديگر كاربرد ماهرانة فنون مطالعه.<br />
.<br />
132<br />
علاقه نسبت به مطلب خواندني سبب ميشود تا شخص بيشتر به مطالعه بپردازد، مطالعه بيشتر منجر به بهتر شدن فنون مطالعه ميشود و كاربرد<br />
فنون بهتر، مطالعه را آسانتر، سريعتر و لذت بخشتر ميكند، در نتيجه علاقه خواننده نسبت به مطالعه افزايش مييابد و سبب ميشود تا او به مطالعه<br />
بيشتر بپردازد، از خواندن مطالبي كه بايد بخواند دوري نكند، و در زمان كمتر مطالب بيشتري را بخواند. مرور شيوههاي مختلف خواندن شما را براي<br />
درك بهتر فرمول و مهارت براي خواندن دانشگاهي آماده ميكند<br />
133<br />
روش 1) خواندن اجمالي<br />
:<br />
هدف از خواندن اجمالي دست يافتن به نكات و مطالب مهم كتاب و كشف ساختمان مواد و مطالب در زماني كوتاه و سرعت زياد است (1000 تا<br />
40000 كلمه در دقيقه).<br />
فوايد خواندن اجمالي عبارتند از<br />
:<br />
131- memorizing<br />
132- Indiana career and postsecondary advancement center, 2000.<br />
133- survey reading<br />
٧٧
(1<br />
الف: كارآمدي بيشتر، از راه تخمين زدن اهميت مطالب و طرح ريزي يك روش مناسب مطالعه.<br />
ب: بودجه بندي واقعيتر از زمان، از طريق كشف حجم و دشواري مطالب.<br />
پ: افزايش ميزان درك مطالب و نگهداري آنها در حافظه از راه كسب يك نظر اجمالي از كل مطالب پيش از خواندن جزئيات.<br />
ت: افزايش ميزان دقت و تمركز حواس از طريق برانگيختن ميزان علاقه.<br />
1 تمرين تغيير انگيزه و يافتن راههاي جديد براي تقويت انگيزه خود<br />
(3<br />
(2<br />
2 تمرين تعيين سرعت خواندن: برحسب دقيقه حساب كنيد در هفته چند كلمه بايد بخوانيد. سرعت خود را محاسبه كنيد در دقيقه.<br />
تمرينهاي تندخواني را اجرا كنيد: 1 ابتدا معمولي و محاسبه سرعت. 2 استفاده از دست. 3 بدون كلام خواندن. زمان به دقيقهتعداد كلمه = سرعت<br />
اگر يك دانشجو در هفته:<br />
فصل كتاب<br />
5 درس<br />
5*500=2500<br />
500 صفحه غير درسي<br />
دقيقه<br />
1000 =دقيقه1000*1<br />
يك دانشجو اگر 30 ساعت در هفته كار كند بايد بتواند حدود 1000 صفحه مطلب بخواند.<br />
يك دانشجوي يال ليسانس در آمريكا 856/341 كلمه در هفته ميخواند، 57 ساعت در هفته، 5 ساعت در روز.<br />
خواندن اجمالي:<br />
جستجوي نمات كليدي صرف نظر از جزئيات: مواد، ساختار مطالب، نظر و سبك مؤلف<br />
بين<br />
تمرين 1: خواندن يك كتاب<br />
عنوان: چه ويژگي هايي دارد، چه تفاوت هايي با عناوين ساير كتابها دارد.<br />
مؤلف: آيا مؤلف را ميشناسيد.<br />
تاريخ: كهنه يا تازه.<br />
مقدمه: پيشگفتار، معرفي، چرا اين كتاب نوشته شده؟ براي چه كساني نوشته شده؟ تعصب خاصي هست يا نه؟<br />
فهرست مطالب: سازمان مطالب چگونه است؟<br />
آيا بعضي فصول از فصول ديگر مهمترند؟ آيا مطالب و فصول به بخشهاي خاصي تقسيم شدهاند؟<br />
ساختار فصول: آيا زير تيتر وجود دارد؟<br />
اهداف و خلاصه فصل مشخص است؟<br />
صفحات و تصاوير: سبك مؤلف.<br />
٧٨<br />
100 صفحه،<br />
2 صفحه را به طور تصادفي انتخاب كنيد و سبك مؤلف را تخمين بزنيد.
خلاصهها و نتيجهگيريها: نتيجهگيري را اول بخوانيد.<br />
فهرستها، پيوستها و ضمايم: كدام يك به آشنايي شما با كمك ميكند؟<br />
تمرين 2: خواندن اجمالي<br />
عنوان: عنوان فصل چه ربطي به فصول قبل دارد؟<br />
خلاصه فصل<br />
پاراگرافهاي مقدمه: آيا مفاهيم اصلي را در بر ميگيرند.<br />
زير عنوانها، جملات برجسته، حروف ايتاليك: آيا ميتوان مطالب اصلي را استخراج كرد.<br />
شكلها، نقشهها، جدولها: آيا اينها در درك جزئيات و تقويت حافظه كمك ميكنند.<br />
فنون خواندن اجمالي:<br />
1 سازمان بندي اوليه<br />
2 تعيين هدف مطالعه<br />
3 برآورد دشواري مطلب و زمان<br />
4 طرح سؤال<br />
تمرين 3: خواندن اجمالي<br />
1 كتابي را انتخاب كنيد، خواندن اجمالي را اجرا كنيد (حداكثر<br />
5 دقيقه)<br />
الف) كتاب دربارة چيست؟ موضوع اصلي كتاب چيست؟<br />
ب) آيا قسمتها و نكات اصلي كتاب را متوجه شديد؟<br />
ج) آيا كاربرد موضوعات كتاب مشخص است؟ و با برنامه شما هماهنگ است؟<br />
د) تعداد سؤالهاي كلي كه ميتوانيد با مطالعة اين كتاب جواب بدهيد چيست؟<br />
ه) اين كتاب چقدر دشوار است؟ چقدر براي شما مفيد است؟<br />
134<br />
روش 2) تند خواندن<br />
هدف از تند خواندن يا سريع خواندن يك كتاب كسب آشنايي كلي با مطالب كتاب از طريق مرور كتاب با يك سرعت فوق العاده زياد است (1500<br />
تا 20000 كلمه در دقيقه).<br />
فوايد تند خواندن عبارتند از<br />
:<br />
134- speed reading<br />
٧٩
الف) كامل كردن روش خواندن اجمالي و افزودن به ارزش آن.<br />
ب) مرور كردن مطالب كه قبلاً خواندهايد.<br />
پ) جانشين ساختن اين روش با روش مطالعه دقيق و كامل.<br />
ت) افزايش بر انعطافپذيري و گسترش دامنة سرعت مطالعه.<br />
تمرين تند خواندن: مبتني بر فن<br />
1 تمرين كنيد ولي نااميد نشويد.<br />
2 يك كتاب درسي انتخاب كنيد.<br />
3 از انگشت دست راست به عنوان راهنما و دست چپ براي ورق زدن استفاده كنيد.<br />
4 انگشت دست راست را وسط سطر از بالا به پايين حركت دهيد و با چشم سرانگشت خود را دنبال كنيد و بعد از اتمام صفحه با دست چپ صفحه<br />
را ورق بزنيد.<br />
5 ريتم خود ا با تمرين زير انتخاب كنيد، انواع ريتم (وسط به پايين، گوشه به گوشه، زيكزاگ، قسمت به قسمت و افقي).<br />
الف) ريتم ده ثانيهاي: براي صفحه 10 ثانيه زمان بگذاريد (براي حركت دست)<br />
ب) الگو يا ريتم خود را انتخاب كنيد.<br />
ج) هر الگو را براي چند صفحه استفاده كنيد.<br />
د) تا 50 صفحه پيش برويد.<br />
6 ريتم كار خود را وارسي كنيد.<br />
7 ميزان درك مطلب خود را ارزشيابي كنيد.<br />
با كدام ريتم مطلب بيشتري ياد گرفتيد.<br />
8 حالا با ريتم 20 ثانيهاي تمرين كنيد.<br />
براي كسب اين مهارت<br />
3 تا<br />
5 هفته وقت لازم است.<br />
هر بار بعد از خواندن اجمالي تا 2 دقيقه اين تمرين را انجام دهيد.<br />
135<br />
روش 3) عبارت خواني<br />
هدف از عبارت خواني افزايش سرعت مطالعه است، از طريق خواندن عبارات و جملات به جاي خواندن كلمات (300 تا 1000 كلمه در دقيقه).<br />
فوايد عبارت خواني به اين قرار است :<br />
الف: افزايش سرعت مطالعه از طريق كاهش سريع كلمه به كلمه خواندن<br />
135- phrase reading<br />
٨٠
ب: افزايش درك مطالب از طريق شناسايي انديشهها و مفاهيم و رابطه بين آنها<br />
پ: افزايش تمركز حواس و لذت حاصل از مطالعه از طريق هماهنگ كردن سرعت خواندن با<br />
"سرعت فكر كردن"<br />
.<br />
136<br />
روش 4) دقيق خواني<br />
هدف دقيق خواني درك كامل مطالب خوانده شده و نگهداري آنها به طريقي منظم و منطقي در حافظه است، به گونهاي كه يادآوري آنها براي<br />
استفاده بعدي ميسر باشد.<br />
فوايد دقيقخواني به قرار زير است :<br />
الف) فهم بيشتر مطالب از طريق درك ساختمان مفاهيم و معاني<br />
ب) نگهداري بيشتر مطالب در حافظه از طريق روش ساده مرور كردن و يادگيري جزئيات و ربط دادن آنها با اصول و مفاهيم.<br />
پ) افزايش توانايي خواننده در پاسخ دادن به سؤالات تشريحي، زيرا در اين روش مطالعه مفاهيم به وسيله خواننده سازمان مييابد، به زبان وي بيان<br />
ميشود و صرفاً به حافظه سپرده نميشود.<br />
ت) افزايش كسب لذت در نتيجه ايجاد اطمينان بيشتر حاصل از درك عميقتر مطالب.<br />
روش 5) خواندن تجسسي<br />
137<br />
هدف از خواندن تجسسي افزايش دامنه تمركز حواس و درك عميقتر معاني است.<br />
فوايد خواندن تجسسي به شرح زير است :<br />
الف: كمك به تمركز حواس از طريق تحريك حس كنجكاوري.<br />
ب) غلبه بر تنبلي، حالت كسلي و حواسپرتي از طريق شركت فعالانه در مطالعه.<br />
پ) آمادگي بيشتر براي گذراندن موفقيتآميز امتحانات و شركت در بحثهاي كلاسي.<br />
ت) افزايش زمان نگهداري مطالب در حافظه، از طريق كسب رضايت حاصل از دادن پاسخ درست به سؤالات.<br />
ث) افزايش آفرينندگي، از طريق نوع تفكري كه هدفش همواره طرح پرسش و جست جو براي دادن پاسخ به پرسش است.<br />
تمرينهاي خواندن تجسسي:<br />
خواندن تجسسي مستلزم سؤال كردن به طور جدي و پيگير براي فهم عميق مطالب است كه كنجكاوي و هدف خواننده را از خواندن مطالب ارضاء<br />
ميكند.<br />
1 قبل از مطالعه:<br />
از خود سؤال كنيد هدف كلي شما از خواندن اين مطلب چيست؟<br />
هنگام و بعد از خواندن اجمالي از خود سؤال كنيد كه هدف خاص شما از خواندن اين مطلب چيست؟ (طرز فكر شما درباره خواندن روشن ميشود)<br />
136- close reading<br />
137- inquiry reading<br />
٨١
هنگام خواندن اجمالي، از عنوان ها، عنوانهاي فرعي، پاراگرافها، مقدمه و نتيجه و... سؤال بسازيد.<br />
سؤالهاي پايان فصول را مطالعه كنيد.<br />
2 هنگام مطالعه:<br />
جملات موضوعي را به صورت سؤال در آوريد (انگيزه و تمركز افزايش مييابد).<br />
يك جمله داخل فصل يا جمله اول پاراگراف را به سؤال تبديل كنيد.<br />
با مؤلف به گفتگوي ذهني بپردازيد.<br />
سؤالهاي دشواري طرح كنيد كه حتي مؤلف هم شايد نتواند جواب بدهد.<br />
3 بعد از مطالعه:<br />
ميزان فهم خود را از مطلب ارزشيابي كنيد.<br />
انتقاد كنيد.<br />
سؤالها را طبقه بندي كنيد (حافظهاي، ترجمهاي (مثل تبديل كلمه به نشانه)، تفسيري (كشف روابط)، كاربردي (عمل)، تحليل (نظام فكري)،<br />
تركيبي (ربط)، ارزشيابي (معيار دروني بيروني).<br />
138<br />
روش 6) خواندن تحليلي انتقادي<br />
هدف از خواندن انتقادي دستيابي به قضاوت مستدل و درگيري عميقتر با مطالب از طريق تجزيه و تحليل معاني است. روش خواندن انتقادي را در<br />
قسمتهاي بعد با تفصيل بيشتري پي ميگيريم.<br />
روش 7) خواندن براي درك زيبايي و جنبههاي هنري مطلب<br />
هدف از خوان براي درك زيبايي افزايش آگاهي و لذت بردن از كارهاي هنري است.<br />
فوايد خواندن براي درك زيبايي عبارتند از<br />
:<br />
الف) افزايش ميزان درك و فهم از طريق كشف معاني عميق يك نوشته.<br />
ب) غني كردن تجربيات شخصي از طريق صراحت بخشيدن به افكار و احساسات.<br />
پ) بالا بردن سطح آگاهي نسبت به زندگي از طريق شريك شدن در تجربيات و طرز فكر ديگران.<br />
ث) بهرهگيري بيشتر از استعدادهاي شخصي از طريق برانگيختن افكار، ادراكات، احساسات (بالدريج، ترجمه سيف،<br />
.(1382<br />
138- analytical / critical reading<br />
٨٢
كدر<br />
1<br />
2<br />
3<br />
۴<br />
6 سرعت خواندن<br />
6 افزايش سرعت مطالعه<br />
از جمله مسائلي كه در مهارتهاي مطالعه بر آن تاكيد ميشود، افزايش سرعت مطالعه است. افزايش سرعت مطالعه يعني مطالعه بيشتر در واحد<br />
زمان كه تنها از طريق سريعتر خواندن و به پيش رفتن، حاصل نميشود، هرگاه عادت و شيوه نادرست برگشت روي كلمات و خطوط قبلي را از<br />
بين ببريم، با توجه به آنكه زماني به اندازه 3 بار خواندن متن، صرف برگشت روي خطوط قبلي ميشود؛ افزايش سرعت مطالعه و يا خواندن حجم<br />
بيشتري از مطالب در واحد زمان حاصل ميشود.<br />
مسائلي همچون سرگرداني چشم بين كلمات و خطوط و مكث طولاني چشم روي كلمات نيز موجب كاهش سرعت مطالعه ميشود،<br />
به عبارت ديگر حجم مطالعه در واحد زمان تقليل مييابد. هر گاه بتوان با مشكلات روانشناختي مطالعه مقابله كرد و با تمركز كامل حواس به مطالعه<br />
پرداخت، ديگر نيازي به برگشتهاي مكرر روي كلمات قبلي نخواهد بود و هرگاه وسيع ديدن را فرا گيريم، حجم مطالعه در واحد زمان، افزايش<br />
خواهد يافت.<br />
6 مبناي افزايش سرعت مطالعه<br />
مبناي افزايش سرعت مطالعه، درك بصري است. به عبارت ديگر بايد مطالعه را با حذف شيوه كلمه خواني به گونهاي انجام داد كه بتوان با ديدن،<br />
كرد. بي ترديد رسيدن به اين مرحله و حذف و مقابله با كلمه خواني نياز به مهارت دارد.<br />
اگر چه درك بصري عمدهترين و مهمترين مبناي افزايش سرعت مطالعه است، اما ابزار مهمي كه براي افزايش سرعت مطالعه به كار گرفته ميشود<br />
"دست خواني" است.<br />
دست خواني يعني استفاده از<br />
يا هر "دست"<br />
"خط بر"<br />
ديگري به عنوان راهنما در هنگام مطالعه است.<br />
6 محاسبه سرعت مطالعه<br />
سرعت عبارت است از طي مسافتي معين در واحد زمان<br />
= سرعت<br />
مقدار مسافت طي شده<br />
زمان<br />
سرعت مطالعه نيز از اين قاعده مستثني نيست و مسافت طي شده، همان متن مورد مطالعه است (شجري،<br />
.(1377<br />
مقدار متن مورد مطالعه<br />
زمان<br />
= سرعت مطالعه<br />
6 تند خواني<br />
تند خواندن مطالب در بسياري از موارد خيلي مفيد است، ولي "تند خواني" به تنهايي كافي نيست. سرعت خواندن شما، بنا به دشواري و<br />
سهولت مطالب خواندني و همچنين نسبت به هدفي كه از مطالعه داريد، بايد فرق كند. "تند خواندن" به عنوان تنها روش خواندن نه كافي<br />
٨٣
است و نه منطقي (سيف،<br />
"<br />
.(1382<br />
139<br />
به هنگام مرور متن در مقايسه با خواندن دقيق آن تعداد تثبيتهاي چشم كمتر است. اين مشاهده اساس بسياري از دورههاي تندخواني است كه<br />
ادعا ميشود با گذراندن آنها هم سرعت خواندن و هم توانايي درك مطلب افزايش مييابد. اين دورهها بر اين مفهوم استوارند كه خواننده بايد طوري<br />
آموزش داده شود كه تثبيتهاي كمتري داشته باشد و با هر تثبيت چند كلمه يا عبارت كاملي را از نظر بگذارند.<br />
يكي از تمرينهاي رايج در دورههاي آموزش تند خواني اين است كه جملههاي كوتاهي را به مدت بسيار كوتاهي بر روي يك پرده مياندازند<br />
(نمايش سريعي به مدت يك چهارم ثانيه يا كمتر) و دانشجو ميكوشد جمله را تشخيص دهد و آن را با صداي بلند بخواند. اگر بين دفعات نمايش<br />
يك جمله فاصله كافي منظور شود دانشجو ميتواند از راه تمرين ياد بگيرد كه يك جمله چهار كلمهاي يا بيشتر را تشخيص دهد، اما اگر جملهها<br />
سريع نمايش داده شوند با ارائه هر جمله جديد، جمله قبلي محو ميشود. بين اين تمرين و خواندن واقعي كه در آن چشمها مدام از يك نقطه تثبيت<br />
به نقطه ديگر حركت ميكنند، هيچگونه شباهتي وجود ندارد.<br />
در مورد كارايي دورههاي تندخواني ادعاهاي زيادي ميشود، اما وقتي اين ادعاها در شرايط بسيار كنترل شده ارزيابي ميشوند، بي پايه از آب در<br />
ميآيند (كارور با اين حال، اشخاصي كه دورههاي تندخواني را گذراندهاند اغلب بر اين باورند كه مهارتهاي آنها در امر خواندن به<br />
ميزان درخور توجهي پيشرفت كرده است. چنين باوري ممكن است به يك معنا تا حدودي هم درست باشد. با مرور سريع مطالب، به قصد آشنايي با<br />
مفاهيم اصلي، خواننده ميتواند اطلاعات زيادي به دست آورد و در مواردي خاص عمده مطالبي را كه نويسنده در نظر داشته است، استنباط كند. در<br />
واقع، برخي نوشتهها چنان عاري از اطلاعات تازهاند كه مرور سريع آنها كافي است، اما در مورد فنوني كه حاوي اطلاعات تازه و بحث انگيزند<br />
شواهدي حاكي از كارآيي تندخواني در دست نيست. در چنين شرايطي، خواننده بايد چشم خود را روي تقريباً تك تك كلمات متن تثبيت كند تا<br />
بتواند مطلب را بفهمد. بايد در نظر داشت كه شخص هر قدر بيشتر مطالعه كند، مهارت او در خواندن بيشتر ميشود، اما هر گونه تلاش عمدي براي<br />
تندخواني تنها اين نتيجه را دارد كه از ميزان فهم مطلب كاسته شود، و به علاوه اين نوع تمرين اجباري به بهبود مهارت در خواندن نميانجامد.<br />
.(1981 ،<br />
140<br />
در اينجا درباره "تند و گزيدهخواني هوشمندانه بايد سخن گفت. دو چيز، يعني شتاب و گزينشگري، به دقت نياز دارند. از شواهد<br />
روانشناختي بر روي هم چنين بر ميآيد كه تندخوانها بيش از كندخوانها جذب ميكنند و به ياد دارند؛ اما مساله پيچيده است و بايد از تعميم<br />
شتابزده و كاربردهاي نابخردانه پرهيز كرد. دست كم ميتوان گفت كه به سود خواننده است كه از زير لب خواني بپرهيزد و تنها به چشم خواني<br />
عادت كند. زير لب خواني از سرعت خواندن ميكاهد، اما تندخواني را بايد از خواندن غير دقيق و كاهلانه تمييز داد. نخستين بررسي سريع محتواي<br />
كتاب همان قدر دقت و تمركز ميخواهد كه دومين مطالعه جزئيات آن (سي. اي. ميس،<br />
.(1366<br />
وقتي دانشجو به بهانه بهتر فهميدن بسيار كند پيش ميرود و كلمه به كلمه ميخواند، درگيري ذهني مطلوبي ايجاد نميكند و ذهن او كه از اين<br />
ساكت بودن كلافه ميشود، خود را در جايي ديگر مشغول ميكند و حواس دانشجو پرت ميشود. ما نميگوييم دانشجو آنقدر تند بخواند كه هيچ چيز<br />
نفهمد، بلكه ميگوييم سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزايش دهد كه يك درگيري ذهني مطلوب ايجاد شود. در اين سرعت، ذهن متمركز است كه<br />
اگر كمي غفلت كرد، سانحهاي رخ ميدهد. حتي اگر بتواند سرعت مطالعه خود را به دو برابر افزايش دهد، بسيار عالي است، چرا كه هم در وقت خود<br />
صرفه جويي كرده و هم مطلب را با درگيري ذهني و تمركز بيشتري خوانده است. او بايد سرعت مطالعه خود را افزايش دهد و سريعتر از آنچه كه<br />
قبلاً ميخوانده است، بخواند. البته بايد بداند كه اين سرعت، نسبي است و در متون مختلف مانند رمان، ادبيات، شيمي، فيزيك و... متفاوت است<br />
.<br />
141<br />
"<br />
.(1366<br />
142<br />
"تند و گزيده خواني" با "گزيده خواني فرق دارد. در تند و گزيده خواني توجه به نوشته چنان است كه بتوان پيرامون ارتباط آن با<br />
مسالهاي كه ما در پي كسب اطلاع دربارة آن هستيم، داوري كرد. بايد توجه داشت كه كشش طبيعي آن نوشته افكار خواننده را به راههاي نامربوط<br />
ميكشاند. بديهي است وقتي كه به قطعات مربوط به مساله خود ميرسيم ناگزير سرعت خواندن تغيير خواهد كرد و دقت و تمركز خواهد يافت.<br />
حقيقت اين است كه دانشجو بايد از راههاي گوناگون به مهارتهاي خواندن دست يابد. او بايد در تندخواني، گزيده خواني، تند و گزيده خواني براي<br />
رسيدن به يك نظر كلي و ارزشيابي اوليه دربارة مطالب كم اهميتتر، به مهارت هايي دست يابد. او بايد خواندن آرام و دقيق قطعات مهم و اساسي<br />
يك متن دشوار را فرا گيرد (سي. اي. ميس،<br />
139- carver<br />
140- judicious skimming<br />
141- WWW. Iran. Hearlers.com<br />
142-skipping<br />
٨۴
7 خواندن متون مختلف<br />
143<br />
هدف از فنون مطالعه، روشي است كه ميبايست در حين مطالعه به كار بنديد. بر اين اساس چنانچه به كسب بازدهي مطلوب از مطالعه خويش<br />
ميانديشيد و در صدد ثبت طولاني اطلاعات در حافظه هستيد، هيچ روشي بالاترين حد بازدهي را به ارمغان نخواهد آورد، جز آنكه با استفاده از<br />
نظامهاي يادداشت برداري، زمينه ثبت دائمي اطلاعات را در حافظه، در كنار به كارگيري سيستمهاي "يادياري برتر" مرتبط با آن، فراهم<br />
سازيد، و از آنجا كه تنها نظام يادداشت برداري برتر، طرح شبكهاي است، ميتوان گفت تنها روش مطالعه كتاب براي كسب حداكثر بازدهي، اجراي<br />
طرح شبكهاي است كه همزمان با مطالعه صورت ميگيرد.<br />
1 7 متون عادي<br />
اين فرض مطرح است كه از آنجا كه تمامي متون از كلمات تشكيل شده است، امكان نوشتن مجدد آنها و همچنين يادداشت برداري از آن وجود<br />
دارد. همان گونه كه ميتوان به خلاصه كردن هر نوع متني پرداخت و آن را به زبان سادهتري بيان كرد، پس ميتوان مبادرت به استخراج نكات<br />
كليدي از متن مورد مطالعه نيز كرد و بدين ترتيب ميتوان آن نكات كليدي استخراج شده را به شكل طرح شبكهاي تنظيم و اراده كرد.<br />
2 7 متون فني و رياضي<br />
نكات كليدي بخشهاي عادي اين نوع متون (فني و رياضيات)، استخراج و به شكل شبكهاي اجرا ميشود. فرمولها، خود نكته كليدي محسوب<br />
ميشوند چه هر فرمول حاوي مطالب بسياري است كه به شكل اختصاري در قالب فرمول ارائه شده است.<br />
استدلالها را بايد به صورت كليدي، همچون حل يك مساله، تنظيم كرد و در طرح شبكهاي گنجاند. شايان ذكر است كه در طرح قضايا، تنها به<br />
بيان صورت ساده و مختصر يكي از موارد در قالب مساله بسنده شده است. شكل كامل استدلال قضايا به همين صورت اجرا شود.<br />
تمرينها، از ديگر مواردي است كه در طرح شبكهاي گنجانده ميشود براي طرح تمرينها در طرح شبكهاي به چند شيوه ميتوان عمل كرد<br />
نوشتن شماره و صفحه آن در كتاب يا دفتر در محل خود در طرح شبكهاي.<br />
در صورتي كه صورت مساله و حل آن مختصر باشد، ميتوان آن را به صورت كليدي در طرح شبكهاي در جاي خود قرار داد.<br />
:<br />
در صورت تعدد تمرينها و يا طولاني بودن آنها، ميتوان به درج خلاصه (كليدي) پرسشها و پاسخها در قسمت پايين يا پشت صفحه طرح<br />
شبكهاي و يا صفحهاي ضميمه اقدام كرد و در اين صورت پرسشهاي نوشته شده شمارهگذاري ميشود و شماره هر پرسش، در آن بخش از طرح<br />
شبكهاي كه به آن پرسش مربوط است، ثبت ميشود.<br />
3 7 متون زبان<br />
براي اجراي طرح شبكهاي از متون زبان، نكات گرامري، آن به صورت كليدي در طرح شبكهاي گنجانده و براي هر مورد نيز مثالي مناسب، گويا و<br />
كوتاه در طرح ذكر ميشود.<br />
در هنگام اجراي طرح شبكهاي بايد فضاي كافي براي هر مورد در نظر داشت تا موجب تداخل و در نتيجه اختلال در يادگيري نشود. براي اين<br />
منظور بهتر است مورد به مورد پيش رفت و پس از نوشتن مطالب اصلي و فرعي و زير فرعي هر شاخه، به نوشتن شاخه اصلي بعدي و مطالب فرعي<br />
و زير فرعي آن پرداخت.<br />
يكي از مباني يادگيري زبان، گنجينه لغات است. هر چه حجم لغات فرا گرفته شده، بيشتر باشد، تسلط بر آن زبان بيشتر خواهد بود. براي تسريع در<br />
يادگيري و ايجاد تنوع و بهرهگيري از اوقات فراغت حاصل شده، ميتوانيد با استفاده از كاغذهايي با ابعاد تقريبي 8*10 سانتي متر نسبت به ثبت<br />
واژهها در يك روي كاغذ و معاني آن در روي ديگر اقدام كنيد و هر بار با مرورهاي متناوب طرفين كاغذ واژهها در تاريخهاي معين، به تداوم پايداري<br />
آن در حافظه بپردازيد.<br />
٨۵<br />
طرح شبكه اي در فصل مهارتهاي نوشتن توضيخ داده شده است. -143
1<br />
لغات را در قالب جملات فرا گيريد و با كاربردهاي مختلف واژهها آشنا شويد. پ س از اين مرحله ميتوانيد با ثبت واژه و معناي آن به همان گونه كه<br />
گفته شد به مرور آنها بپردازيد.<br />
در هنگام يادگيري لغات، به تجسم اسامي كه بيانگر آن واژهها باشد، بپردازيد.<br />
8 خواندن بر اساس فرمول SQ3R<br />
SQ3R<br />
.<br />
144<br />
روش يك روش خواندن اطلاعات دانشگاهي از قبيل كتابهاي درسي، مكالمات، مطالعههاي تحقيقاتي يا جزوات است كه ميتواند<br />
درك دانشجويان را از مطلب افزايش دهد و توانايي آنها را در به يادآوري آن بيشتر كند. در روش SQ3R لازم است دانشجو در فرايند خواندن<br />
فعالانه درگير شود. خواندن كتابهاي درسي كار سختي است، اما روش SQ3R ميتواند باعث شود سختي كار كمتر و شايد حتي قدري جالبتر<br />
شود<br />
شواهد موفقيت اين روش از مطالعات مختلفي كسب شده است. در قسمتهاي مختلف يك آزمايش چگونگي مطالعه شاگردان و توانايي خواندنشان<br />
را در آزموني كه با تاريخ كانادا سر و كار دارد، اندازهگيري كردند. (سرعت خواندن و درستي درك مطلب) سپس به آنها با استفاده از روش<br />
چند روز تمرين داده شد و بعد از آن دوباره مورد آزمون قرار گرفتند.<br />
SQ3R<br />
th<br />
قبل از آموزش ، SQ3R ميانگين سطح خواندن براي شاگردان فقط 34 درصد بود، اما بعد از آموزش بود. در آزمايش ديگري، دو<br />
آزمون كوتاه با دشواري يكسان آماده شده بود. براي اولين آزمون كوتاه دانشجويان روش خودشان را مطالعه كردند. ميانگين تعداد اشتباهات در<br />
آزمون كوتاه اول 15 بود، اما ميانگين در آزمون كوتاه دوم<br />
53 درصد<br />
.<br />
145<br />
6 بود<br />
براي رسيدن به هر هدفي، عبور از مراحلي كه وجود هر يك از آنها در كنار ساير مراحل معنا مييابد و امكان رسيدن به مقصود را فراهم ميسازد،<br />
ضروري است. طي اين مراحل همانگونه كه گفته شده است، بايد صورت گيرد و ما مجاز به جا به جايي يا حذف برخي از مراحل نيستيم، تمامي<br />
برنامه ريزيهاي رسيدن به مقصود در هر زمينهاي، شامل مراحل مقدماتي، اصلي و مراحل حفظ دستاوردهاست كه نظام مطالعه برتر نيز از اين قاعده<br />
مستثني نيست. مراحل نظام مطالعه برتر در سه بخش پيوسته و ناگسستني انجام ميگيرد.<br />
الف) بخش پيش مطالعه<br />
ب) بخش حين مطالعه<br />
ج) بخش پس مطالعه<br />
هر يك از بخشهاي اين نظام مطالعه، مراحلي را در بر دارد كه مكمل يكديگرند و بخشي از برنامه حركت به سوي كسب بيشترين بازدهي را بر<br />
عهده دارد. حال در زير به تشريح روش و همچنين ديگر روشها ميپردازيم.<br />
SQ3R<br />
8 مراحل SQ3R<br />
SQ3R<br />
مخفف پنج كلمهاي است كه امروزه در اكثر دانشگاههاي جهان شناخته شده است، دانشجو بايد بر اساس همين مراحلي كه تنظيم شده<br />
است براي مطالعه برتر تمرين كند.<br />
مرحله پ<br />
146<br />
(S) پيشخواني<br />
يا زمينهيابي :<br />
نخست بايد به مرور كلي فصل معيني از كتاب پرداخت تا با موضوعات كلي مورد بحث آشنا شد. براي اين منظور بايد فهرست مطالب فصل را<br />
144- kwanthlen university college,2004<br />
145- sources university of Illinois website and fraser, I (1996). Making your mark(5 thed)december 2002.<br />
146- surucy<br />
٨۶
خواند. سپس مطالب فصل را مرور كرد و طي آن، عناوين بخشهاي اصلي و فرعي فصل را مورد توجه قرار داد، تصويرها و نمودارها را از نظر<br />
گذراند. مهمترين نكته در مرحله پيش خواني اين است كه پس از مرور مطالب فصل، چكيده پاياني فصل را با دقت مطالعه كرد و روي هر يك از<br />
نكاتي كه در آن آمده تامل كرد. در اين مرحله ممكن است سؤالهايي به ذهن خطور كند كه پس از خواندن متن كامل فصل بتوان به آنها پاسخ داد.<br />
اين مرحله، تصويري كلي از مطالب فصل و سازمان بندي آن ارائه ميدهد.<br />
اين به منظور يافتن نكات كلي بحث است و نبايد بيش از چند دقيقه وقت بگيرد.<br />
147<br />
• مرحله س (Q) (سؤال كردن ( :<br />
•<br />
قبل از خواندن مطالب هر بخش، ابتدا بايد عنوان اصلي آن بخش و همچنين عنوانهاي فرعي آن را خواند. سپس در حين خواندن مطالب هر<br />
بخش، موضوعات مهم آن را به صورت يك يا چند سؤال در نظر گرفت كه بعداً بايد به آنها پاسخ داد و در نظر داشت كه مؤلف چه مفاهيم مهمي را<br />
در نظر داشته است. اولين عنوان يا اولين پاراگراف را به يك سوال تبديل كنيد، اين كار كنجكاوي شما را تحريك كرده و شما را با بحث درگير<br />
ميكند، و باعث بالا رفتن درك مطلب ميشود.<br />
مرحله خ<br />
148<br />
(R) (خواندن دقيق ( :<br />
در اين مرحله، بايد مطالب هر بخش از فصل را براي آگاهي از معني آن به دقت خواند و ضمن خواندن، سعي كرد به سؤال هايي كه در مرحله<br />
سؤال كردن مطرح شده بود، پاسخ داد: دربارة مطالبي كه خوانده شده است تامل كرد و كوشيد بين آن مطالب و اطلاعات قبلي ذهن ارتباط برقرار<br />
كرد. ميتوان زيرِ واژهها يا عبارات كليدي خط كشيد، اما ميزان آن از 15 درصد متن تجاوز نكند. اگر مقصود از خط كشيدن زيرِ مطالب،<br />
مشخص كردن واژهها يا عبارات كليدي براي مرور بعدي باشد، خط كشيدن زيادي زير مطالب، مغاير با چنين هدفي است. اگر معناي واژهاي را<br />
نميدانيد از فرهنگ لغت استفاده كنيد. در برابر مطالب بي تفاوت نباشيد به طور فعالانه به دنبال جواب بگرديد.<br />
10 تا<br />
•<br />
مرحله ب (R) (به خود پس دادن<br />
149<br />
: (<br />
پس از خواندن هر بخش، سعي شود مفاهيم اصلي را به خاطر آورد، اطلاعات را از حفظ با خود بازگو كرد و اطلاعات را ترجيحاً با صداي بلند تكرار<br />
كرد و آنها را به زبان ساده قابل فهم خود تغيير داد. مطالب به ياد آورده شده را با متن كتاب تطبيق داد تا مطمئن شد كه آنها كامل و درست حفظ<br />
شده است. به خود پس دادن مطلب كمك ميكند كه به كمبود اطلاعات پي برد و آن را در ذهن سازماندهي كرد. اگر نتوانستيد يك بار ديگر مطلب<br />
را بخوانيد و مرحله چهارم را تكرار كنيد. حالا عبارات كليدي را روي يك كاغذ يادداشت كنيد. سعي كنيد تا ميتوانيد خلاصه بنويسيد. حال مراحل<br />
و 4 را با بخشهاي ديگر مطلب تكرار كنيد و به خواندن ادامه دهيد تا كل فصل تمام شود بين هر بخش استراحت كنيد.<br />
2<br />
3 و<br />
مرحله (R) (مرور<br />
: (<br />
پس از خواندن مطالب فصل بايد به آزمون و مرور مطالب پرداخت. بهتر است در حين مرور كتاب بسته باشد. با مراجعه به يادداشتها، ميتوان فهميد<br />
كه چه مقدار از مفاهيم اصلي به ياد مانده است. سپس ديد كه چه پيوندي بين مطالب مختلف وجود دارد. و اين مطالب چگونه در فصل سازمان<br />
بندي شدهاند. در اين مرحله ممكن است مجبور شد فصل را ورق زد تا صحت مفاهيم و مطالب كليدي حفظ شده را بررسي كرد. در اين مرحله بايد<br />
چكيده فصل را خواند و ضمن آن جزئيات مربوط به هر يك از نكات چكيده را در نظر آورد. اين مرحله را نبايد به شب امتحان موكول كرد.<br />
SQ3R<br />
.(1982<br />
پژوهشها حاكي از آن است كه روش روش بسيار مفيدي است و مسلماً كارآمدتر از روش روخواني ساده مطلب است (توماس و<br />
رابينسون، در اين روش مخصوصاً به خود پس دادن مطالب، نقش بسيار مهمي دارد. اختصاص بخش عمده زمان مطالعه به يادآوري فعال<br />
مطالب بهتر از آن است كه تمام وقت خود را صرف خواندن و بازخواني مطالب كرد (گتيس، بررسيها مؤيد اين نكتهاند كه خواندن چكيده<br />
فصل بيش از مطالعه سراسر فصل، كارآمدي دارد (ديدر و آندرسون، خواندن چكيده پيش از خواندن مطالب، چشماندازي كلي از فصل فراهم<br />
ميكند كه خواننده را در سازماندهي مطالب در حين خواندن مطالب فصل ياري ميدهد. اين روش پس از چند هفته تلاش و تمرين مصمم، عادي<br />
ميشود، اما اين بار خواندن با ذهني فعال انجام ميگيرد. البته اين روش براي خواندن سريع طرحريزي نشده است، زيرا تندخواني مهارت ديگري<br />
.(1917<br />
(1980<br />
147- question<br />
148- read<br />
149- recide<br />
٨٧
2<br />
1<br />
1<br />
است كه تا حدودي سطحي است و روش عميق و پايداري نخواهد بود. يك روش عمومي براي دانشجويان، جهت استفاده از اطلاعات، به كارگيري<br />
بسيار خوب آن در يك آزمون است. تكنيكهاي ديگر علاوه بر روش براي بهبود حافظه هنگام امتحانات وجود دارد كه در اين جا پس از<br />
اشاره به مشكلات رايج به برخي از آنها اشاره ميشود<br />
SQ3R<br />
:<br />
8 مشكلات رايج<br />
سه مشكل همگاني وجود دارد<br />
:<br />
(1<br />
افراد زياد به گذشته فكر ميكنند و تصور ميكنند كه در گذشته مطالب را بهتر و سريعتر ميخواندند و به يادگيري با روش نوين راغب نيستند<br />
راستي ما از تغيير ميترسيم).<br />
) هب<br />
(2<br />
(3<br />
بعضي افراد با اصرار بر استفاده از روش قديمي، در يادگيري مهارت فوق، شكست ميخورند. براي بسياري از افراد، خواندن يك فعاليت ناخوشايند<br />
و طاقت فرساست.<br />
بعضي افراد با به كارگيري اين روش حتي با وجود اين كه موضوعات نياز به يادآوري جزئيات نداشته باشد، وقت را هدر ميدهند.<br />
150<br />
همچنين، علاوه بر روش ، SQ3R برخي از روش استفاده ميكنند كه علاوه بر مراحل مرحله انعكاس را نيز شامل<br />
ميشود كه در اين مرحله سعي ميشود كه با تفكر درباره مطالبي كه خوانده شده، آنها را فهميد و به آنها معني داد بدين منظور ميتوان كارهاي زير<br />
را انجام داد :<br />
1 نكات فرعي را به مطلب اصلي پيوند داد.<br />
2 كوشيد تا تناقضات موجود حل شود.<br />
SQ3R<br />
SQ4R<br />
3 با استفاده از اطلاعاتي كه خوانده شده است مسائل مطرح شده را جواب داد.<br />
مرحله انعكاس در SQ4R<br />
پس از مرحله سؤال كردن ميآيد و مهمترين اصل زير بناي تفكر در جريان مطالعه بسط معنايي است.<br />
9 مروري بر روشهاي ديگر خواندن<br />
9 روش مردر<br />
.<br />
151<br />
Murder (دانسرو<br />
روش جديدتر مطالعه و يادگيري روش مردر نام دارد<br />
حال و هوا 2 درك و فهم 3 ياد آوري (بازخواني 4 كشف<br />
156<br />
،<br />
155<br />
(<br />
154<br />
153<br />
152<br />
1985).مردر از حروف اول شش مرحلة آن تشكيل يافته است:<br />
و هضم 5 بسط و گسترش 6 مرور و پاسخ دادن<br />
159<br />
158<br />
157<br />
در زير اين مراحل را توضيح داده شده است :<br />
حال و هوا:<br />
منظور اين است كه پيش از شروع به مطالعه و يادگيري بايد حال و هواي آن را پيدا كرد. بدين معني كه يادگيرنده بايد سرحال و<br />
150- reflect<br />
151- danserau<br />
152- mood<br />
153- understand<br />
154- recall<br />
155- detect<br />
156- digest<br />
157- expand<br />
158- review<br />
159- respond<br />
٨٨
2<br />
3<br />
آمادة يادگرفتن باشد و تا پايان مطالعه آن حالت را حفظ كند.<br />
خود غلبه و افكار مثبت را جانشين افكار منفي كند.<br />
160<br />
بدين منظور، دانشجو بايد سعي كند با ايجاد حالت آرميدگي عضلاني<br />
بر اضطراب<br />
درك و فهم: در اين مرحله بايد كوشيده شود تا آنجا كه ممكن است مطالبي را كه خوانده ميشود به طور عميق درك كرد و از كم و كيف درك<br />
و فهم خود آگاه شد.<br />
يادآوري:<br />
كرد.<br />
آنچه را كه در مرحلة قبل خوانده و فهميده شده است، به ياد آورد و در اين مرحله از راهبردهاي تغيير، تخيل و تحليل مفاهيم استفاده<br />
كشف و هضم: در اين مرحله بايد به قسمتهايي كه در مرحله 1 خوانده شده و درك نشده است مراجعه كرد و به يادگيري آنها پرداخت. به اين<br />
منظور، آنچه را كه جا مانده يا غلط در ذهن وارد شده است كشف كرد و نيز به كشف و سازماندهي مطالب پرداخت.<br />
بسط و گسترش:<br />
مطالب خوانده شده را بسط و گسترش داد، يعني به آنها شاخ و برگ داده و به مطالب قبلي ربط داد.<br />
مرور و پاسخ دادن: مرور و پاسخ دادن آخرين مرحله روش مردر است. مرور كردن مطالب خوانده شده به قصد تعيين كم و كسريهاي احتمالي<br />
يادگيري و كوشش در جهت رفع نواقص از مراحل مهم همة روشهاي يادگيري از جمله روش حاضر است. فعاليت اصلي مرور كردن به ياد آوردن<br />
آموختهها، توجه به نكات مهم و سعي در پاسخ دادن به سؤالات مطرح شده قبلي و تمركز كردن بر هدفهاي يادگيري است. هدف عمدة اين مرحله<br />
از يادگيري بايد رفع نواقص راهبردهاي مطالعه براي كاربردهاي آتي باشد و معمولاً پس از آنكه دانشجويان در امتحان يا آزمون مطلبي كه خواندهاند<br />
شركت كردند انجام ميشود.<br />
9 روش<br />
آموزش دو جانبه<br />
161<br />
روش آموزش دو جانبه يا روش آموزش تقابلي<br />
و براون<br />
162<br />
پالينسكار<br />
(1984)<br />
163<br />
تدبير ديگري است براي كسب مهارتهاي فراشناختي مربوط به خواندن و فهميدن.<br />
كه پديد آورندگان اصلي اين روش هستند، بر اين باورند كه به كمك آن ميتوان به دانشجوياني كه در خواندن و فهميدن<br />
مشكل دارند، كمك كرد تا بر مشكلات خود فايق آيند. به كمك روش آموزش دوجانبه ميتوان چهار راهبرد يا استراتژي را آموزش داد. سؤال<br />
كردن ، خلاصه كردن ، توضيح دادن و روشن ساختن نكات پيچيده و پيش بيني رويدادهاي آينده .<br />
روش آموزش دوجانبه به صورت گروهي اجرا ميشود نخست استاد و دانشجويان قسمتي از يك موضوع را بي صدا براي خود ميخوانند. بعد استاد<br />
راهبردهاي خلاصه كردن، سؤال كردن، توضيح دادن، و پيش بيني كردن دربارة متني را كه خوانده شده است پياده ميكند. سپس استاد و<br />
دانشجويان قسمتي ديگر از موضوع را مطالعه ميكنند و اين بار يكي از دانشجويان نقش استاد را ايفا ميكند. اين جريان تا جايي كه لازم باشد ادامه<br />
مييابد، احتمال دارد كه دانشجويان در آغاز كار نتوانند به خوبي از راهبردهاي مورد نظر استفاده كنند. در اين شرايط، نقش استاد ارائه سرنخها و<br />
راهنمايي ها و دادن تشويقهاي لازم است.<br />
9 روش مطالعه مشاركتي<br />
با هم مطالعه كردن، يكي از روشهاي شناخته شده و مؤثر يادگيري در ميان دانشجويان بوده است. در روش مطالعة مشاركتي يادگيرندگان به<br />
صورت دو نفري با هم كار ميكنند و به نوبت خلاصه مطالبي را كه خواندهاند براي هم ميگويند (دانسرو، اين روش دروني سازي مطالب<br />
خوانده شده را بيش از هر روشي تضمين ميكند. ابتدا يكي از دو نفر يادگيرنده نقش توضيح دهنده را به عهده ميگيرد و وظيفه نفر دوم گوش دادن<br />
است؛ و در نوبت بعد نفر دوم توضيح ميدهد و نفر اول گوش ميكند. مراحل روش مطالعه مشاركتي به شرح زير است :<br />
.(1985<br />
1 به صورت تصادفي، مثلاً با روش قرعه كشي تصميم بگيريد كه ابتدا چه كسي توضيح دهنده و چه كسي شنونده باشد و سپس شروع به مطالعه<br />
كنيد.<br />
160- relaxation<br />
161- reciprocal teaching<br />
162- palinscar<br />
163- brown<br />
٨٩
4<br />
2 پس از اينكه مطالعة قسمتي از متن (حدود<br />
500 تا 600 كلمه)<br />
را به پايان رسانديد، خواندن را متوقف كنيد.<br />
3 توضيح دهنده خلاصة متني را كه خوانده است با صداي بلند براي دوستش توضيح ميدهد و اين كار را بدون نگاه كردن<br />
در اين خلاصه بايد تمامي نكات و مفاهيم مهم و اساسي گنجانيده شوند.<br />
به متن انجام ميدهد.<br />
4 پس از آنكه توضيح دهنده كار خلاصه كردن را به پايان رسانيد، شنونده با نگاه كردن به متن اقدامات زير را انجام ميدهد؛<br />
الف) نكات مهمي را كه در خلاصة ارائه شده جا افتاده است، بيان و اشكالات و كج فهميها را برطرف ميكند.<br />
ب) به كمك ربط دادن مطالب جديد با مطالبي كه قبلاً ياد گرفته است، به ياد آوري و درك مطلب كمك ميكند. همچنين در صورت لزوم از شكل<br />
و طرح و رسم نيز ميتوان سود برد.<br />
5 توضيح دهنده ميتواند به شنونده در تصحيح و يادآوري خلاصة مطالب كمك كند.<br />
6 پس از اينكه خلاصة اولين بخش كامل شد، نقش خود را عوض كنيد و اين بار نفر دوم به خلاصه كردن متون بپردازد، و دوباره مراحل مذكور را<br />
تكرار كنيد. با اين تغيير نقش به مطالعه ادامه بدهيد تا اينكه همة متن خوانده و فهميده شود.<br />
164<br />
پژوهشهايي كه درباره اثربخشي روش مطالعه مشاركتي انجام گرفته است (از جمله مك دونالد و همكاران، 1985 به نقل اسلاوين،<br />
نشان دادهاند، دانشجوياني كه به اين طريق مطالعه ميكنند يا صرفاً به مطالعه مطالب ميپردازند بيشتر ميآموزند و آموختهها را براي مدت<br />
طولانيتري در ياد نگه ميدارند. روش مطالعه مشاركتي براي هر دو نفر شركتكننده مؤثر است، اما جالب اينجاست كه همواره سهم توضيح دهنده<br />
از يادگيري بيشتر از سهم شنونده است. مگر شنونده حالتي انتقادي به خود بگيرد. اين روش روحيه همكاري و كار گروهي را افزايش ميدهد.<br />
(1991<br />
9 روش پرسيدن دو جانبه<br />
165<br />
روش ديگري كه به افزايش سطح فراشناخت و بهبود روش مطالعه كمك ميكند، روش پرسيدن دو جانبه يا پرسيدن تقابلي<br />
مانزو ابداع كرده است و ما در اينجا خلاصة مراحل آن را از كرالي و مريت نقل ميكنيم.<br />
است. اين روش را<br />
(1996)<br />
168<br />
167<br />
(1979)<br />
166<br />
(1<br />
(2<br />
(3<br />
(4<br />
استاد به دانشجويان ميگويد هدف درس اين است كه به آنان كمك شود تا مطالبي را كه ميخوانند بهتر درك كنند. آنگاه استاد و دانشجويان به<br />
نوبت يك جمله را ميخواند و سپس به ترتيب از يكديگر سؤال ميكنند. ابتدا دانشجويان از استاد دربارة جمله سؤالي ميكنند و سپس استاد از<br />
دانشجويان دربارة همان جمله سؤال ميكند.<br />
همة سوالهايي كه پرسيده ميشوند بايد به طور كامل جواب داده شوند، اما لازم نيست جواب سؤالهاي مربوط به اطلاعات بديهي بسط داده<br />
شوند. اگر شاگردان نتوانند سؤالي را جواب دهند معلم دليل آن را جويا ميشود.<br />
هنگام جواب دادن به سؤالها، استاد در برابر دانشجويان پاسخهاي خود را با مراجعه به اطلاعات درون متن مستدل ميسازد.<br />
اگر دانشجويان سؤالاتي از سطوح فراتر درس بپرسند استاد ميگويد<br />
فكر كنم"<br />
" نآ<br />
.<br />
(5<br />
سؤال خوبي است، من بايد پيش از جواب دادن به آن<br />
منظور اينكه پاسخ دادن منوط به فكر كردن است و سؤال ايجاد كردن مهمترين استراتژي يادگيري است.<br />
اگر سؤالهاي دانشجويان در سطح پايين هستند استاد صرفاً به آنها جواب ميدهد. استاد با پرسيدن سؤالهاي سطح بالا دانشجويان را به اين كار<br />
تشويق ميكند.<br />
استاد و دانشجويان تا هر وقت كه لازم باشد به همين سبك به خواندن و سؤال كردن و پاسخ دادن ادامه ميدهند.<br />
164- Mcdonald<br />
165- reciprocal questioning (request)<br />
166- manzo<br />
167- crawely<br />
168- merrit<br />
٩٠
1<br />
2<br />
3<br />
4<br />
5<br />
شيوة سؤال دو جانبه سبب تقويت تفكر انتقادي و نيز پرورش خلاقيت و دروني شدن بيشتر مطالب ميگردد.<br />
10 خواندن انتقادي<br />
10 هدف<br />
هدف از خواندن انتقادي دستيابي به قضاوت مستدل و درگيري عميقتر با مطالب از طريق تجزيه و تحليل معاني است.<br />
10 سرعت تقريبي<br />
سرعت تقريبي خواندن انتقادي<br />
50 تا<br />
600 كلمه در دقيقه است.<br />
10 فوايد<br />
فوايد خواندن انتقادي عبارتند از<br />
:<br />
الف) فهم عميقتر مطالب و درگيري بيشتر با مطالب در نتيجة تجزيه و تحليل اهميت آنها.<br />
ب) طولاني ساختن مدت نگهداري مطالب در حافظه به طريق شناسايي روابط بين مواد مختلف و روابط بين مواد و مطالب خواندني ديگر و<br />
تجربيات شخصي.<br />
پ) كسب اعتماد در مورد ارائه نظريات انتقادي از راه مستدل ساختن عقايد.<br />
10 روش<br />
منظور از خواندن انتقادي قضاوت كردن در مورد درستي، اعتبار يا ارزش مطالب خواندني، بر اساس ملاكها يا استانداردهاي صحيح است. خواندن<br />
انتقادي، با يك ذهن فعال و پرسشگر، براي قضاوت كردن درست اهميت فراواني دارد. خواندن انتقادي كليد فهم صحيح و درگيري با مطالب است.<br />
كه براي تشخيص و ارزشگذاري نوشتههاي خلاق ضرورت دارد. اين روش، همچنين براي تشخيص حقيقت و ارزش ساير نوشتهها لازم است.<br />
خواندن انتقادي مستلزم فهم كلمات سطور، يعني معناي دقيق مطالب است. دانشجو بايد قضاوت نهايي خود را تا زماني كه بتواند مطالب را خلاصه<br />
كند و رابطة بين مطالب را درك كند، به تعويق بيندازد. حسن اين كار آن است كه بعد از درك و فهم كامل مطالب قضاوت دانشجو معتبرتر خواهد<br />
بود و احتمال اينكه به طور ناپخته دست به نتيجهگيري بزند، كمتر خواهد شد.<br />
پس از فهميدن مطالب سطور، خواننده براي درك اهميت مطالب به صورت عميقتري وارد متن ميشود. در اينجا، او علاوه بر خواندن مطالب<br />
سطور، مفاهيم "بين سطور" را هم درك ميكند، مطالب مؤلف را تجزيه و تحليل ميكند و اهميت و مربوط بودن يا نبودن عقايد او را ارزشيابي<br />
ميكند. خواندن بين سطور و ماوراي سطور مستلزم كاربرد چهار فن است : سؤال كردن، استنباط كردن، ربط دادن و ارزشيابي كردن، كه در ادامه با<br />
اين چهار فن بيشتر آشنا ميشويم.<br />
10 فنون خواندن انتقادي<br />
1) سؤال كردن<br />
سؤال كردن نخستين وسيلهاي است كه دانشجو ميتواند از طريق آن، آنچه را كه ميخواند بررسي كرده و مورد داوري قرار دهد. همچنين ميتواند<br />
با مولف گفت و شنود برقرار كند و به كشف علل نارسا بودن، نامربوط و مبهم بودن مطالب وي بپردازد.<br />
نوع سوالاتي كه درباره هر مطلب خواندني طرح ميشود، به نوع موضوع يا مطلب و همچنين به كيفيت و ميزان تجزيه و تحليل دانشجو از مطلب<br />
وابسته است. هر رشته علمي و هر دانشي سؤالات مخصوص به خود را دارد كه از طريق ملاكهاي ارزشيابي آن رشتة خاص معين ميشوند.<br />
٩١
از طرف ديگر، به هنگام مطالعة يك مطلب متقاعد كننده توجه دانشجو بايد در درجة اول به اعتبار و ثبات مطالب و كشف سفسطه هايي كه حاصل<br />
استدلالهاي غلط و روشهاي نادرست هستند، معطوف باشد.<br />
2) استنباط كردن<br />
استنباط كردن، به همراه سؤال كردن، فني است كه از طريق آن ميتوان، بر اساس آنچه نويسنده بيان كرده است، به نتيجهگيريهاي منطقي دست<br />
زد. با مورد نظر قرار دادن مسائل ماوراي آنچه كه نويسنده مستقيماً بيان كرده و كشف مطالبي كه به طور ضمني به آنها اشاره شده است، نظر<br />
وسيعتري براي انتقاد از مطالب كسب خواهيد كرد. مؤلف يا نويسنده معمولاً به بيان اطلاعات جزئي و نكات اصلي ميپردازد، ولي اين معمولاً به<br />
عهده دانشجوست كه منظور اصلي يا انديشه اساسي را استنباط كند. همچنين بر عهده اوست كه نحوة استدلال يا روابط بين نكات اصلي را از خود<br />
استنباط كند. در ضمن از اين طريق او به كشف فرضها، نتيجهگيريها و مفاهيم ضمني مؤلف در لابه لاي نوشتهها ميپردازد. به طور كلي بايد بتوان<br />
ايدة اصلي متن را درك كرد.<br />
3) ربط دادن<br />
:<br />
فن ربط دادن متكي است به سؤال كردن و استنباط كردن و هدف آن مقايسه كردن، مقابله كردن، و موازنه كردن مطالب از درون و بيرون است و<br />
دانشجو به رابطة بين مطالب يك اثر و همچنين رابطه بين مطالب آن اثر و ساير آثار و تجربيات خود دست مييابد. به طور كلي اين نوع ربط دادن را<br />
ميتوان در سه سطح مشخص كرد<br />
الف) بخش با بخش يا فصل با فصل در داخل يك كتاب.<br />
ب) كتاب با كتاب با ساير مطالب نوشتني.<br />
پ) كتاب با تجربيات شخصي.<br />
جست جو براي پيدا كردن وجه تشابه و اختلاف بين مطالب داخل يك كتاب و مطالب يك كتاب با ساير كتابها و ماخذ، امكان ارزشيابي و<br />
ملاكهاي صحيح يك ارزشيابي درست را فراهم ميسازد.<br />
در حين ربط دادن مطالب با تجربيات شخصي، دانشجويان متوجه مجموعه ارزشها و عواطفي چون تعصبات، پيش داوريها، عقايد، اميدها و ترسها<br />
خواهند شد. اينها عواملي هستند كه ديد آنها را نسبت به دنيا تحت تاثير قرار ميدهند. اين عوامل عاطفي ميتوانند كسب مهارتهاي خواندن<br />
انتقادي آنها را از طريق تاثيري كه بر روي شناخت آنها از حقيقت، زيبايي و واقعيت ميگذارند، سهل يا دشوار سازند.<br />
4) ارزشيابي<br />
ارزشيابي فن داوري كردن درباره ارزش يا اهميت چيزي است كه خوانده شده است. اين داوري بر سؤالهاي مطرح شده، استنباطها و روابطي كه در<br />
حين خواندن به وجود آمده است، انجام ميگيرد و از اين طريق دانشجو تصميم خود را درباره ارزش اثر با توجه به استانداردهاي مشخص اتخاذ<br />
ميكند. از نظر كلي يك ارزشيابي صحيح و جامع بايد در برگيرندة محتوا، سازمان و سبك اثر باشد، و بر اساس ملاكهاي دروني و بيروني صورت<br />
پذيرد (سيف،<br />
.(1383<br />
٩٢
٩٣
تمرين كنيد<br />
الف) بهترين شيوه مطالعه<br />
1 با روش SQ3R<br />
مطالب متون درسي خود را بخوانيد<br />
) كي روش را انتخاب كنيد).<br />
2 سپس تلاش كنيد مطالب هر پاراگراف را در يك جمله يا يك كلمه خلاصه كنيد.<br />
3 آيا اين جمله يا كلمه، ايدة اصلي متن است؟<br />
4 ايدههاي اصلي را در حاشيه كتاب بنويسيد.<br />
5 آيا با ارتباط منطقي ايدههاي اصلي ميتوان منطق و پيوستگي مطالب فصل را تشخيص داد.<br />
6 دربارة ايدة اصلي با دوست خود بحث كنيد.<br />
ب) يكي از متنهاي درس خود را انتخاب كنيد و مطابق با جدول 14 بخوانيد و نقد كنيد.<br />
ج) متون درسي خود را طبقه بندي كنيد (مثلاً خواندني، حفظ كردني، حل كردني و...)<br />
و سبك مطالعه هر يك را مورد بررسي قرار دهيد (بهترين شيوة مطالعه هر طبقه را براي خود كشف كنيد)<br />
د) بر اساس فرمول محاسبة سرعت مطالعه ابتدا سرعت مطالعة خود را به مقياس كلمه در دقيقه بررسي و سپس با انجام<br />
تمرينهاي تندخواني پس از يك هفته مجدداً محاسبه كنيد. پيشرفت خود را يادداشت كنيد.<br />
٩۴
ه ب<br />
- 11 خلاصه و مروري بر مطالب فصل<br />
1 خواندن مهارتي است كه ممكن است پارهاي از مشكلات روانشناختي يا فيزيكي مانع از بروز يا تحول آن شوند.<br />
2 خواندن يعني ارتباط سمبوليك و معنادار با زبان نوشتاري و تبديل آن به يادگيري پايدار.<br />
3 دانشجو با شناخت سبك يادگيري خود ميتواند بهترين مدل را براي خواندن مؤثر براي خود كشف كند. يك فرد ميتواند داراي غلبة ديداري،<br />
شنيداري يا جنبشي در زمينه يادگيري باشد.<br />
4 روشهاي مختلفي براي خواندن و مطالعه وجود دارد، مطالعه ثمر بخش ناشي از عامل انگيزه و كاربرد ماهرانه فنون مطالعه است.<br />
5 خواندن اجمالي، تندخواني، عبارت خواني، دقيق خواني، خواندن تجسسي و خواندن انتقادي، از انواع روشهاي مختلف خواندن و در برخي متون<br />
از مراحل مختلف خواندن به حساب ميآيند.<br />
6 سرعت مطالعه، مهارتي است كسب كردني كه ميتوان با تمرين آن را گسترش داد. صرفه جويي در زمان، حجم درسهاي دانشگاهي و ضرورت<br />
مطالعات جانبي ايجاب ميكند كه دانشجو سرعت مطالعه خود را تنظيم كند. گزيده خواني و گزيده خواني هوشمندانه تعامل شتاب و گزينش<br />
مهمترين مطالب است كه براي مطالعه متون دانشگاهي ضروري به نظر ميرسد.<br />
7 سبك خواندن متون مختلف متفاوت است.<br />
8 استفاده از فرمول SQ3R<br />
موجب يادگيري پايدار ميگردد.<br />
و يا روشهاي مشابه ) SQ4R<br />
و مردر)، موثرترين سبك براي مطالعات دانشگاهي است به نظر ميرسد اين روش<br />
9 آموزش دو جانبه به درك مطلب و خواندن مؤثر منتهي ميشود اين شيوه داراي چهار استراتژي است: سؤال، خلاصه كردن، توضيح دادن و پيش<br />
بيني رويدادهاي آينده.<br />
10 روش مطالعه مشاركتي يا مباحثه، سبب ميشود افراد مطالب را بهتر دروني كنند. اين شيوه انگيزش را افزايش ميدهد و روحيه همكاري و كار<br />
گروهي را بالا ميبرد. در اين شيوه همواره توضيح دهنده دليل فعال بودن بيشتر ياد ميگيرد.<br />
11 روش پرسيدن دوجانبه كه بين دو دانشجو يا استاد و دانشجو اجرا ميگردد به صورت طرح سؤال براي تحريك تفكر در زمينه مطالب خوانده<br />
شده و دروني كردن و پايدار كردن يادگيري مطالب است.<br />
12 خواندن انتقادي و تحليلي<br />
هوشياري فرد را افزايش ميدهد.<br />
مستدل قضاوت به يابي دست موجب<br />
و درگيري<br />
عميقتر با مطالب<br />
سطح انتقادي خواندن است. شده خوانده<br />
13 خواندن انتقادي شامل فنون سؤال كردن، استنباط كردن، ربط دادن و ارزشيابي است.<br />
14 براي خواندن انتقادي فرد بايد ايدة اصلي مؤلف را با استفاده از مراحل خواندن انتقادي درك كند.<br />
٩۵
فصل پنجم:<br />
مهارتهاي نوشتن<br />
٩۶
مهارتهاي نوشتن<br />
1 اهداف فصل :<br />
1 با نوشتن دانشگاهي آشنا ميشويد.<br />
2 تفاوت بين نوشتن دانشگاهي و نوشتن عادي را فرا ميگيريد.<br />
3 چگونگي گسترش عادت نوشتن را در خود تمرين ميكنيد.<br />
4 يادداشت برداري و خلاصه نويسي را ياد ميگيريد.<br />
5 روش يادداشت برداري شبكهاي را به كار ميگيريد.<br />
2 نوشتن دانشگاهي<br />
نوشتن پيشرفتهترين رفتار علمي يك دانشجو به حساب ميآيد. نوشتن يك تكليف يا مقالة دانشگاهي به صورت مناسب داراي دو جنبه مهم است<br />
هم مطلب براي دانشجو به چالش كشيده ميشود و هم بهترين تشويق براي او به حساب ميآيد. تقريباً همة دانشجويان درمي يابند كه در سطح<br />
دانشگاه مهارتهاي نوشتن آنها به طور معناداري رشد ميكند. بخشي از اين تحول به دليل تمرينهاي اضافي است كه دانشجو مجبور است در اين<br />
سطح انجام دهد و قسمتي ديگر به دليل رشد آگاهي نقادانهاي است كه به واسطة تحليل موضوعات از زواياي مختلف به دست ميآورد.<br />
نوشتن را نميتوان از ديگر فرايندهاي مطالعه از قبيل انعكاس دادن، هدف گذاري، سازماندهي و تحقيق جدا كرد. اينجا به دليل برجسته سازي اين<br />
بخش از مهارتهاي مطالعه يك فصل جداگانه براي آن اختصاص دادهايم.<br />
در اين فصل شما بيشتر با مهارت هايي كه به جنبة "نوشتن" يادگيري مربوط ميشود آشنا ميشويد و در فصل مهارتهاي پژوهشي برخي از<br />
مهارتهاي نوشتن كه به جنبة تحقيقاتي مربوط ميگردد گنجانيده شده است. بنابراين شما بايد اين دو فصل را مكمل يكديگر بدانيد.<br />
از آنجائيكه در جامعهاي زندگي ميكنيم، كه ظاهراً فرهنگ شفاهي بر فرهنگ نوشتاري غلبه دارد، اكثر افراد در "نوشتن" مقاومتي ناهشيارانه<br />
از خود نشان ميدهند. دانشجو بايد بر اين مقاومت غلبه كند و مهارتهاي نوشتن خود را گسترش دهد. چرا كه مهارتهاي نوشتن پيشرفتهترين<br />
مهارتهاي دانشگاهي است و كساني كه قصد ادامه تحصيل دارند به شدت به اين مهارتها نيازمندند. به علاوه، نوشتن از بهترين شيوههاي تقويت<br />
حافظه محسوب ميشود.<br />
3 عادت به نوشتن<br />
1 عادت به نوشتن اكتسابي است.<br />
اگر مهارتهاي نوشتن در شما از روشني كافي برخوردار نيست تلاش كنيد عادت به نوشتن را در خود تقويت كنيد. براي اين كار ميتوانيد از<br />
تمرينهاي زير استفاده كنيد.<br />
يك لغت را با دست خطهاي مختلف، ده مرتبه بنويسيد با كدام يك راحتتر هستيد؟<br />
داستاني را كه زمان كودكي از شنيدن آن لذت ميبرديد بنويسيد.<br />
آخرين گفتگويي كه با دوستان خود قبل از ورود به دانشگاه داشتيد و گفته كسي كه شما را براي ورود به دانشگاه اميدوار ميكرد بنويسيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
٩٧
ده لغت كه شما به نحوي آنها را دوست داريد بنويسيد و يك قطعة كوتاه كه همه آن ده لغت را دربرگيرد بنويسيد.<br />
در لحظه، يك دقيقه به خود وقت بدهيد و دربارة يكي از موضوعات زير مطلب بنويسيد.<br />
•<br />
•<br />
1 بدترين چيزي كه خوردهام...<br />
2 خجالت آورترين چيزي كه اتفاق افتاده است...<br />
3 من خوشبخت هستم چون...<br />
4 چيزي كه هرگز به دست نياوردهام...<br />
5 چيزي كه دوست دارم...<br />
2 به مدت پنج دقيقه بنويسيد.<br />
1 موضوعي را انتخاب كنيد.<br />
2 فكرتان را متوقف نكنيد. ايدهاي كه به ذهنتان ميرسد را به طور پيوسته و مدام بنويسيد تا جايي كه ممكن است بنويسد.<br />
3 وقتي پنج دقيقه نوشتيد. 5 دقيقه را به 10 دقيقه گسترش دهيد و زمان محدوديت خود را افزايش دهيد.<br />
• به خود اجازه دهيد آنچه را كه ميبينيد، ميشنويد فكر ميكنيد يا خواب ميبينيد (رؤياها) و به شما الهام ميدهد، بنويسيد.<br />
3 بيوگرافي خود را بنويسيد.<br />
شامل مهمترين وقايع در دوران كودكي، خانواده دوران تحصيل، علايق، كارها و مواردي مشابه.<br />
چند خط دربارة هر كدام از آنها بنويسيد.<br />
يكي از موارد را انتخاب كنيد و دربارة آن بيشتر بنويسيد، اتفاقي كه افتاده را توصيف كنيد، چگونه از آن عبور كرديد، چه اتفاقي غير طبيعي<br />
است و مسايلي جز آن.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
4 خود سنجي<br />
آيا ميتوانم كارهاي نوشتاريم را به خوبي مديريت كنم؟<br />
در جدول زير جملات سمت راست را بخوانيد و مناسبترين جواب را بر اساس ستونهاي سمت چپ انتخاب كنيد و مهارت خود را بر اساس مقياس<br />
1 (ضعيف) 9 (خيلي عالي) رتبه بندي كنيد.<br />
٩٨
مقياس 1-9<br />
جملات<br />
بله<br />
مطمئن نيستم<br />
خير<br />
آيا ميدانم...<br />
چگونه عادت به نوشتن را كسب كنم؟<br />
چگونه شروع به نوشتن يك قطعه را در خود پيشرفت دهم (غلبه بر موانع نوشتن)<br />
يك مقاله چيست؟<br />
روش نوشتن يك مقاله؟<br />
چگونه سؤالهاي يك تكليف يا وظيفه محوله را تحليل كنم؟<br />
چگونه اطلاعات را سازماندهي كنم؟<br />
چگونه مفاهيم را به كار گيرم و سازماندهي كنم؟<br />
چگونه يك مقاله را ساخت بدهم؟<br />
چگونه يك گزارش تحقيق نوشته ميشود؟<br />
چگونه يك پاراگراف را به طور مطلوب بنويسم؟<br />
چگونه يك مبحث ترغيب كننده را بنويسم؟<br />
آيا تفاوت شيوههاي نوشتن دانشگاهي را ميدانم؟<br />
چگونه تجربيات شخصي را در نوشتهها استفاده كنم؟<br />
170<br />
169<br />
چگونه پيش نويس ، ويراستاري و غلطگيري انجام ميشود؟<br />
چگونه نوشتهام را (present) ارائه كنم؟<br />
چگونه از فيدبكگيري براي پيشرفت خودم استفاده كنم؟<br />
169- draft<br />
170- proof - read<br />
٩٩
دو تا از اولويتهاي اصلي خود كه بايد آنها را بهبود ببخشيد انتخاب كنيد.<br />
اين پرسشنامه را پايان ترم نيز تكميل كنيد، سعي كنيد از اساتيد و دوستانتان فيدبك بگيريد.<br />
5 رشد مهارتهاي نوشتن در دانشگاه<br />
براي تحول مهارتهاي نوشتن همزمان با رشد عادت به نوشتن تلاش كنيد براي نوشتن تكليف دانشگاهي، خود را آماده كنيد.<br />
اغلب كساني كه در نوشتن مهارت يافتهاند، دربارة يك مطلب افكار خود را مرور ميكنند، روش بهتر سخن گفتن يا گفتگوي مؤثر را ياد ميگيرند،<br />
جزئيات ايدهها را پيگيري ميكنند و مواد و نكات خود را براي نوشتن سازماندهي ميكنند، آنها ميتوانند بر اضطراب خود براي نوشتن غلبه كنند و<br />
آمادگيهاي خود را روز به روز ارتقا بخشند.<br />
نوشتن دانشگاهي داراي ويژگيهاي خاص خود است، نوشتههاي دانشگاهي بر اساس برنامه ريزي، تنظيم ايدهها، پيگيري فرضيهها، جمع آوري<br />
شواهد، مرور بر يافتههاي قبلي، هماهنگي با دانش بشري، داراي شاخصهاي قابل ارزيابي، منطق و ساختار مشخصي است. يك نوشتار دانشگاهي<br />
داراي شواهد تجربي است.<br />
مهارتهاي نوشتاري را در فصل مربوط به مهارتهاي پژوهشي پي ميگيريم. در اينجا با مهارت هايي سر و كار داريم كه در آنها از توانايي نوشتن<br />
براي پيشرفت اهداف تحصيلي استفاده ميشود. چگونگي يادداشت برداري و خلاصه نويسي و تهيه چارچوب منقطي بين ايدههاي اصلي يك متن<br />
مهمترين تواناييها در اين زمينه است.<br />
تمرين كنيد :<br />
4 و<br />
(3<br />
(2<br />
(4<br />
(1<br />
5 طرح مذكور نكات كليدي متن را<br />
در مرحله با فرمول SQ3R فصل را بخوانيد. يكي از فصول كتاب درسي خود را انتخاب كنيد. از رنگهاي مختلف استفاده<br />
طرح شبكهاي را با توجه به اصول اجرايي آن به صورت كلمهاي بنويسيد و در مورد آن به اجرا در آوريد. بنويسيد. كنيد.<br />
(5<br />
6 استفاده از تجارب شخصي<br />
براي يادگيري ملموس و واقعي، استفاده از تجارب شخصي ميتواند مفيد باشد. واكنش شما در برابر اتفاقي كه افتاده يا عكس العمل شما در برابر<br />
شرايط مشابه ميتواند به نوع تفكر بعدي شما كمك كند.<br />
در برخي درسها يا دورهها، از شما انتظار ميرود كه بتوانيد به خوبي، درباره تجربيات شخصي خود مطالبي را بنويسيد.<br />
6-1 نگارش درباره تجربه شخصي<br />
به عنوان نقطه شروع، يكي از تجارب خود را در نظر بگيريد. در نظر بگيريد كه از اين تجربه چه درسهايي ميتوان گرفت. سپس شروع به تحقيق و<br />
بررسي كنيد. تجربه شخصي نبايد دليل و شاهد اصلي شما به حساب آيد، مگر آنكه استاد راهنماي شما، دقيقاً در اين مورد سؤال كرده باشد.<br />
در نظر بگيريد كه تجربه شما، داراي چه ويژگي خاصي است. آيا نتيجهاي كه به آن رسيدهايد، در مطالعات قبلي به اثبات رسيده؟ آيا شما<br />
گزارش يا تحقيقي را در اين زمينه مطالعه كردهايد؟ كدام يك از تحقيقات نشان ميدهد كه تجربه شما به طور كلي مورد تائيد است؟<br />
تجربه خود را با ديگران مقايسه كنيد، آيا افراد ديگري در چنين موقعيتي به نتيجهاي متفاوت از شما رسيدهاند؟ علت چيست؟<br />
مطلب خود را به صورت مختصر و كوتاه شرح دهيد و از تطويل پرهيز كنيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
١٠٠
در نام بردن از اشخاص مراقب باشيد، خصوصاً در مورد افرادي كه براي بقيه اعضاء گروه شناخته شده هستند، مطلب را با آنها در ميان<br />
بگذاريد تا مطمئن شويد ميتوانيد از نام آنها استفاده كنيد يا نه.<br />
•<br />
6-2 تجربة خود را تجزيه و تحليل كنيد<br />
مورد مذكور چه ارتباطي با موضوع درسي شما دارد؟<br />
مورد نامبرده با تئوري مورد تدريس، چه هماهنگي يا ارتباطي دارد؟<br />
تجربه شما به چه صورت از تئوري مورد نظر دفاع و يا آن را نقض ميكند؟<br />
آيا ميتوانيد نتيجه ديگري از اين تجربه بگيريد؟<br />
آيا ميتوانيد اين تجربه را به موارد ديگر تعميم بدهيد؟<br />
چه شواهدي وجود دارد كه نشان ميدهد تجربه شما، يك تجربه خاص يا غير معمول ميباشد؟<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
مثال :<br />
تصور كنيد كه تجربه شما به طور مثال به شرح ذيل است:<br />
با اين شيوه كار كردن، به اين نتيجه رسيدهام كه دچار استرس كمتري ميشوم و علاوه بر آن كارم بهتر انجام ميشود.<br />
حالا ميتوانيد اين مطلب را تعميم بدهيد<br />
:<br />
نتيجه آن است كه: با كاهش استرس ميتوان نتايج مؤثر و بهتري از انجام كار گرفت.<br />
حالا ميتوانيد سؤالاتي در اين زمينه مطرح كنيد<br />
:<br />
*<br />
*<br />
*<br />
دامنة اين تعميم تا چه حدي است؟<br />
آيا افراد ديگر هم احساسي مشابه در اين مورد دارند؟<br />
آيا مواردي هم وجود دارد كه وجود استرس بتواند باعث بهبود و تسريع در كار شود؟<br />
-6 3 نگارش شخصي و نگارش دانشگاهي (علمي)<br />
در اينجا به چند مورد تفاوت كلي بين يك نوشته شخصي و يك نوشته علمي اشاره شده است؟<br />
١٠١
نوشته شخصي<br />
احساسي<br />
ميتواند شهودي باشد<br />
جمله معلوم در آن استفاده ميشود:<br />
من به اين نتيجه رسيدهام كه :<br />
ميتواند به صورت داستاني تعريف شود<br />
اطلاعات آن بر مبناي گفتههاي يك نفر ميباشد<br />
ذهني و شخصي است<br />
ممكن است جرياني غير معمول، مهم تلقي شود<br />
نوشته دانشگاهي<br />
منطقي<br />
به شواهد استناد ميكند<br />
مثال : جمله مجهول به كار برده ميشود: مثال :<br />
نتيجه آن است كه :<br />
با استفاده از شواهد بيان ميشود<br />
اطلاعات آن بر مبناي تحقيقات وسيع به دست ميآيد<br />
عيني و واقعي است<br />
از يك جريان منطقي تبعيت ميكند<br />
7 چگونه ميتوان از نوشتن نمرة خوبي كسب كرد؟<br />
براي گرفتن نمره خوب، ضرورتي ندارد كه ساعتهاي طولاني درس بخوانيد. كافي است موارد ذيل را رعايت كنيد<br />
:<br />
تشخيص مساله به طور صحيح<br />
يافتن مطالب اصلي و مهم<br />
درك اين مطلب كه دقيقاً چه انتظاري از شما ميرود.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
از آن جايي كه بخشهاي مختلف مطالب بايد مورد ارزيابي قرار گيرند، در اينجا معيارهاي كلي را به عنوان راهنما براي شما آوردهايم. به اين ترتيب<br />
متوجه ميشويد كه هر قسمت از چه اهميتي در توزيع نمره برخوردار است.<br />
بدترين نمره<br />
پائينترين نمره به دليل ضعف در موارد ذيل تعيين ميشود:<br />
ساختار ضعيف.<br />
از منابع، نظرات و شواهد كمي در آن استفاده شده است.<br />
اكثراً توصيفي است و كمتر از تجزيه و تحليل يا بحث در آن استفاده شده.<br />
تنها يك نقطه نظر را مورد بررسي قرار داده است.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
استاد يا معلم در تصحيح اين مطالب، به نكات زير اشاره ميكند<br />
١٠٢<br />
:<br />
"شما فقط حرفهاي من را يادداشت برداري كردهايد بدون آنكه نكات مهم اشاره شده را تفكيك كنيد".
هب" نظر ميرسد دانشجو يا دانشآموز، هر چيزي را كه درباره موضوع مورد بحث<br />
اشتباهات فراوان وجود دارد و جوابي كه بايد به سؤال داده ميشده، ديده نميشود".<br />
ميدانسته<br />
نوشته، در نوشته<br />
او<br />
نمرات بهتر<br />
نمرات بهتر به كارهايي داده ميشود كه :<br />
تا حدي به درك مطلب و نكات مهم پرداخته باشد.<br />
ملاك و معيار اصلي را در نظر آورده است.<br />
به سؤالات، جواب داده است.<br />
در مورد نقطه نظر اصلي به بحث پرداخته است.<br />
مطلب اصلي را به درستي مورد بحث قرار داده.<br />
در انتها، نتيجهگيري به عمل آورده.<br />
رابطه بين موضوعات و پاراگرافها حفظ شده است.<br />
افكار يا شواهد حامي را بيان نموده.<br />
اطلاعات را سازماندهي كرده و نظم داده است.<br />
نقطه نظر اصلي خود را با آوردن مثال و شاهد، به وضوح توضيح داده است.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
بهترين نمره<br />
بهترين نمره به كاري تعلق ميگيرد كه تمامي جنبههاي ضروري براي كار بهتر را دارا ميباشد و علاوه بر آن داراي نكات مهم ذيل است:<br />
فهم خوبي از مطلب ارائه ميدهد و نقاط مورد بحث و علت اختلاف نظرها را شرح ميدهد.<br />
علاوه بر تقسيم بندي موضوع، ارتباط بين عنوان و موضوع در تمام پاراگرافها كاملاً رعايت ميشود.<br />
•<br />
•<br />
8 مهارت يادداشت برداري و خلاصه نويسي<br />
يادداشت برداري مهارتي است كه طي آن دانشجو ياد ميگيرد چگونه از خلال خواندن يا شنيدن يك مطلب، ايدة اصلي آن را استخراج و به زنجير<br />
نوشتار در آورد.<br />
يادداشت برداري در كلاس<br />
براي كسب اطلاعات اوليه و هشياري ذهني در كلاس بهتر است شب قبل از كلاس مطالعه اجمالي و بررسي ابتدايي از درس داشته باشيد. با اين<br />
روش در كلاس احساس خيلي خوبي خواهيد داشت، ذهنتان مشتاق است و در نتيجه تمركز حواس خوبي پيدا ميكنيد. حال با اين آمادگي ذهني و<br />
كنجكاوي و علاقهمندي به صحبتهاي استاد بهتر گوش ميكنيد و از هر نكتهاي كه فرا ميگيريد يادداشت برميداريد.<br />
براي يادداشت برداري بايد به صورت اشارهاي و مختصر از واژههاي كليدي استفاده كنيد كه چون جرقهاي، تمام موضوع را به ياد شما بياورد.<br />
١٠٣
فوايد يادداشت برداري<br />
1 شما بار ذهني خود را دركلاس لحظه به لحظه<br />
گسترده و خالي نگاه ميداريد.<br />
تخليه ميكنيد و نكتهاي را كه فرا ميگيريد يادداشت ميكنيد و ذهن خود را همچنان باز و<br />
2 خودتان را ملزم ميدانيد هر چه را كه فرا ميگيريد به سرعت بر روي كاغذ بياوريد، ذهن شما در يك حالت آمادهباش قرار ميگيرد و شما از<br />
تمركز حواس بسيار خوبي برخوردار ميشويد و كاملاً از خود مراقبت ميكنيد كه چيزي را جا نيندازيد.<br />
3 باعث ميشود سر كلاس خواب آلود نشويد و چرت نزنيد، زيرا با يادداشت برداري، حضور خودتان را در كلاس مهيجتر و مؤثرتر ميكنيد.<br />
يكي از مهمترين اهداف يادداشت برداري در كلاس، همين زنده و هشيار بودن سر كلاس است. يك مانع بزرگ مطالعه اجمالي قبل از كلاس و<br />
كسب اطلاعات پيش از حضور در كلاس كه ميتواند اشكال بسيار بزرگي توليد كند، رقابت با استاد است. يادتان باشد كه هدف از كسب اطلاعات<br />
اوليه فقط ايجاد يك نوع كنجكاوي و علاقهمندي و تمركز حواس است براي گوش دادن و ياد گرفتن بيشتر نه براي صحبت كردن و خودنمايي<br />
بيشتر.<br />
• مراحل يادداشتبرداري (نت برداري)<br />
1 آمادگي برداي يادداشت برداري<br />
2 گوش كردن، فكر كردن و نوشتن<br />
3 انتخاب يك روش<br />
1 آمادگي براي يادداشت برداري<br />
مردم تقريباً نيمي از آنچه را كه ميشنوند و نيمي از آنچه را كه ميخوانند، فراموش ميكنند. يك روش ثبت كردن و نگه داشتن اطلاعات، يادداشت<br />
برداري است. بنابراين اطلاعات بدون فراموشي ميتوانند مرور شوند و به خاطر آورده شوند<br />
:<br />
• قبل از كلاس درس (سخنراني)<br />
تكليف كتاب درسي را كه استاد معرفي كرده است، بخوانيد.<br />
يادداشتهاي كلاسهاي مختلف را در دفتر يادداشتهاي جداگانه نگه داريد.<br />
يادداشتهايتان را از آخرين كنفرانس يا آخرين جلسه كلاس براي تقويت حافظه تان مرور كنيد.<br />
o<br />
o<br />
o<br />
• در طول كنفرانس يا كلاس درس<br />
روش يادداشتبرداري را كه براي شما بسيار كارآيي دارد، انتخاب كنيد.<br />
هر صفحه از يادداشتهايتان را تاريخ بزنيد.<br />
توجه كنيد به دنبال توصيه هايي باشيد كه ميگويد كنفرانس يا مطالب ارائه شده چگونه سازمان مييابند و چه نكاتي مهم<br />
است.<br />
o<br />
o<br />
o<br />
عبارتها را به صورت خلاصه بنويسيد<br />
بود" بنويسد<br />
.<br />
براي مثال به جاي<br />
"حدود ساعت 3 بعد از ظهر در خانه خواهد<br />
"حدود PM 3<br />
. خانه"<br />
o<br />
١٠۴
افكار اصلي، جزئيات و مثالها را اضافه كنيد .<br />
اشتباهات را خط بزنيد.<br />
o<br />
o<br />
مطالب اضافي و توضيحات تكراري<br />
را حذف كنيد.<br />
o<br />
اگر مطلبي را نميفهميد، سؤال كنيد .<br />
بعد از كنفرانس يا كلاس درس<br />
در حين قدم زدن تا شروع كلاس بعدي، در طول ناهار يا دقيقاً بعد از دانشگاه، مطالب كنفرانس يا كلاس درس را در ذهنتان<br />
مرور كنيد.<br />
سؤالاتتان را بنويسيد و از استادتان بخواهيد قبل از كلاس بعدي به آنها پاسخ دهد.<br />
يادداشتهايتان را تا آنجايي كه ممكن است زود به زود بخوانيد. اگر مدت طولانيتري صبر كنيد، يادداشت هايتان كمتر براي<br />
شما معنا خواهد داشت. همه وقفهها و نقاط ضعف يادداشت هايتان را پر كنيد.<br />
يادداشت هايتان را با يادداشتهاي دوست خود مقايسه كنيد و بررسي كنيد تا متوجه شويد آيا يادداشتهايتان كامل و صحيح<br />
است.<br />
o<br />
•<br />
o<br />
o<br />
o<br />
2 گوش كردن<br />
يك روش قطعي براي بهبود مهارت يادداشت برداري تقويت مهارت گوش كردن<br />
است. يك شنونده فعال از آنچه استاد ميگويد بهتر ياد<br />
ميگيرد. معناي گوش كردن فعال آن است كه به درس متمركز باشيد و همچنين ذهنتان با آن درگير باشد . همواره دربارة<br />
مطالب فكر ميكنيد، بپرسيد، ارتباط بر قرار كنيد، با اطلاعات درگير شويد تا مطلب را در همان لحظه بفهميد.<br />
171<br />
ما به طور خودكار همه آنچه را كه گفته ميشود ميشنويم<br />
172<br />
، اما گاهي اوقات نياز داريم به گوش كردن<br />
فرا خوانده شويم.<br />
2 گوش كردن، فكر كردن و نوشتن:<br />
برخي از روشهايي كه به مهارت گوش كردن شما را بهبود ميبخشد<br />
:<br />
o آمادگي براي گوش كردن<br />
عوامل حواس پرتي را بشناسيد و آنها را فيلتر كنيد؛ امتحان ديروز، تكليف فردا، بازي روز شنبه يا يك روياي خوب، همه از عوامل حواس پرتي<br />
هستند. دربارة آنچه ميشنويد فكر كنيد. نگرشي مثبت و ذهني باز دربارة سخنران و موضوع داشته باشيد، زيرا نگرش منفي به زودي شما را خسته و<br />
بي حوصله ميكند. براي فيلتر كردن عوامل حواس پرتي آنها را در دفتر يادداشت بنويسيد. سپس به طور كلي براي يادگيري بهتر آماده باشيد، از خود<br />
سؤال كنيد، آيا اكنون آمادگي دارم اين مطلب را ياد بگيرم؟<br />
o براي نوشتن يا يادداشت برداري فكر كنيد<br />
يادداشت برداري كنيد، اما هر لغتي را كه سخنران ميگويد، ننويسيد و به لغات راهنما و كليدي عبارتها گوش كنيد و اطلاعات و لغات را به زبان<br />
خودتان بنويسيد.<br />
نگاه كردن براي گوش كردن<br />
(براي گوش كردن بايد توجه چشمي داشته باشيد)<br />
o<br />
به آنچه سخنران ميگويد گوش كنيد، اما به آنچه كه او انجام ميدهد، هم نگاه كنيد.<br />
اغلب استادان آنچه را كه مهم است، با تاكيد كردن<br />
171- hear<br />
172- listen<br />
١٠۵
(هجي كردن روي يك لغت) يا نوشتن اطلاعات روي تخته سياه يا "اور هد" نشان خواهند داد. حالتهاي چهره، حركات سر و دست و<br />
تغييرات صداي سخنران همچنين نشانه اطلاعات مهم است و ميتواند به ما بفهماند چه چيزي از اهميت بيشتري برخوردار است.<br />
o نوشتن براي فكر كردن (براي فكر كردن بنويسيد)<br />
سؤال كنيد و نتايج را شرح دهيد. پيام استاد چيست؟ چگونه ميتوانيد از اين اطلاعات براي كارهاي بعدي خود استفاده كنيد و اين اطلاعات چه<br />
كاربردي دارد؟ چگونه اين اطلاعات با زندگي فعلي و آنچه ميدانيد ارتباط پيدا ميكند؟<br />
3 انتخاب يك روش<br />
بهترين روش يادداشت برداري شيوهاي است كه شما با آن راحت باشيد. روشي را انتخاب كنيد كه براي شما كاربردي و عملي است و به شما كمك<br />
ميكند كه بيشترين اطلاعات را به ياد آوريد. همچنين روشي منظم (سازمان يافته) در پيش گيريد، تا افكارتان براي خواندن بعدي ساده و آسان شود.<br />
در اينجا الگوهاي يادداشت برداري را مرور ميكنيم :<br />
173<br />
1 سيستم يادداشت برداري، حاشيه نويسي<br />
2 طرح كلي دادن<br />
174<br />
3 نقشه كشي يا طرح شبكهاي<br />
1) سيستم يادداشتبرداري و حاشيه نويسي<br />
مرحله 1: نوشتن يادداشتها<br />
در سمت راست، يادداشتهاي كنفرانس يا كتاب درسي تان را (در دفترچه يادداشت برداري) بنويسيد وقتي يادداشت برداري ميكنيد، مطمئن شويد<br />
كه نشانههاي اصلي را يافتهايد و جملات را به صورت واضح و مشخص مينويسيد.<br />
175<br />
مرحله 2: پاسخ دادن<br />
بعد از كلاس، در ذهنتان به درسهاي ارائه شده جواب دهيد و از خودتان سوال كنيد نكتهاي كه سخنران سعي ميكرد بر آن تاكيد كند چيست؟<br />
اين اطلاعات چه تناسبي با آنچه هم اكنون ميدانم دارد؟ و چه چيزي ياد گرفتم؟ بعد يادداشتهاي خود را بازخواني و در بارة كنفرانس فكر كنيد.<br />
176<br />
مرحله 3: كاهش دادن (تبديل كردن)<br />
وقتي كه يادداشت هايتان را بازخواني ميكنيد هر مطلب را به لغت يا عبارت كليدي تبديل كنيد. اين لغات يا عبارات را در سمت چپ بنويسيد. وقتي<br />
كه يادداشتهايتان را مطالعه ميكنيد، حافظه شما تقويت خواهد شد و اين در به يادآوردن جزئيات به شما كمك ميكند.<br />
177<br />
مرحله 4: از حفظ خواندن (به زبان خود بيان كردن)<br />
هر قسمت از مطلب را با صداي بلند بخوانيد. سپس سمت راست را از وقتي كه يادداشت برداري كردهايد، با يك كاغذ بپوشانيد و هر لغت كليدي،<br />
عبارت يا سؤال سمت چپ را از حفظ بخوانيد. چه حقيقت يا فكري با ديدن يا شنيدن لغت كليدي به ذهنتان خطور ميكند؟ جواب را با لغات و زبان<br />
خودتان از حفظ بخوانيد. سپس يادداشتهايتان را مرور كنيد تا مطمئن شويد پاسختان كامل و صحيح است. اگر جواب صحيح را نميدانيد<br />
يادداشتهايتان را مطالعه كنيد و مجدداً آن را با صداي بلند از حفظ بخوانيد تا همه پاسخهاي صحيح را پيدا كنيد. اين راه را با تمام يادداشتهايتان<br />
173- cornell notetahimg system<br />
174- outlining<br />
175- reply<br />
176- reduce<br />
177- recite<br />
١٠۶
امتحان كنيد.<br />
مرحله 5: فكر كنيد و نسبت به مطالب واكنش يا بازتاب نشان دهيد.<br />
178<br />
دربارة اطلاعاتي كه يادداشت كردهايد فكر كنيد. سؤال كنيد مهمترين افكار مطلب مورد مطالعه چيست يا ايدة اصلي چيست؟ چرا اين اطلاعات<br />
مهم است و اين اطلاعات چگونه با آنچه هم اكنون ميدانيد ارتباط پيدا ميكند؟<br />
179<br />
مرحله 6: مرور<br />
بيشتر اوقات به يادداشت هايتان نگاه كنيد. از حفظ خواندن و مرور كردن هر روز يادداشتهايتان بهترين روش براي آمادگي در امتحان است.<br />
مرورهاي كوتاه، سريع و روزانه كمك خواهد كرد شما خيلي بيشتر از جلسههاي طولاني و با عجله مطالب را براي آمادگي در امتحان به خاطر آوريد.<br />
مرحله 7: خلاصه كردن<br />
180<br />
•<br />
در زير صفحه، (صفحه يادداشتها) اطلاعاتي را كه با كلام خودتان خلاصه كردهايد، بنويسيد و سپس تمام درس را در صفحه آخر يادداشتهايتان<br />
خلاصه كنيد.<br />
2 طرح كلي دادن<br />
طرح كلي متن، يادداشتها و مقالههاي ارائه شده به شما كمك ميكند اطلاعات را مرتب و افكارتان را منظم كنيد. استفاده كردن از طرح كلي<br />
يادداشتهاي كلاس به فهم مطالبي كه شما از كتابهاي درسي ميخوانيد، كمك ميكند.<br />
بعضي از مراحلي كه به شما در ايجاد يك طرح كمك ميكند، به شرح زير است.<br />
عنوان كنفرانس يا تكليف خواندني را بنويسيد. براي مثال، استاد فيزيولوژي ممكن است در حال سخنراني كردن دربارة "سلولها" باشد.<br />
اگر شما از درس استاد "يادداشت برداري" ميكنيد به اهداف اصلي كنفرانس (درس) گوش كنيد. اگر از كتاب درسي يادداشت برداري،<br />
ميكنيد. فكر اصلي هر پاراگراف را پيدا كنيد. بايد بتوانيد مفهوم اصلي درس يا متن را در يك لغت يا يك عبارت كوتاه بنويسيد. اين لغات يا عبارات<br />
عناصر طرح كلي شما را تشكيل ميدهند. براي مثال درس "سلولها" ممكن است بر زمينههاي زير تاكيد كند<br />
:<br />
III<br />
II<br />
I<br />
نظريه سلول اجزاي سلول ساختارهاي زير سلولي IV تركيب سلولي. براي هر نكتهايي از بحث در كلاس يا كنفرانس يا پاراگراف<br />
متن، موضوعهاي فرعي كه مفهوم اصلي را تشكيل ميدهند، پيدا كنيد. اينها را با حروف بزرگ براي خلاصه برداري مشخص كنيد (غير<br />
A. B.<br />
( C<br />
براي مثال طرح كلي<br />
"اجزاي سلول"<br />
ممكن است شبيه اين باشد:<br />
اجزاي سلول<br />
منشاء سلول<br />
سيتوپلاسم<br />
غشا - جهش ارگانل ها<br />
II.<br />
A.<br />
B.<br />
C.<br />
براي بالا بردن كيفيت يادداشت برداري صفحه مورد استفاده خود را به دو قسمت تقسيم كنيد در قسمت سمت راست يادداشتهاي خود را از مطالعه<br />
كتاب و فصلي كه قرار است تدريس شود، و در قسمت سمت چپ يادداشتهايي كه موقع تدريس بر ميداريد بنويسيد.<br />
178- main idia<br />
179- reviw<br />
180- summarize<br />
١٠٧
3 كشيدن نمودار و تنظيم طرح شبكهاي<br />
در اين روش با سرعتي متناسب با متن، به مطالعه ميپردازيم؛ بخشهاي ساده، تكراري و توضيحي را با سرعتي بيشتر و بخش هايي را كه<br />
سنگينتر و حاوي اطلاعات تازه است، با سرعتي ملايمتر ميخوانيم. عنوان متن مورد مطالعه را در جايي مناسب مرتبط با مدل طرح شبكهاي<br />
مينويسيم و اولين شاخه اصلي را در طرح شبكهاي نمودار ميسازيم. تيتر وسط و جدا كننده ميتواند عنوان شاخه اصلي باشد، در غير اين صورت<br />
پس از خواندن چند سطر، عنوان يكي از شاخههاي اصلي به ذهن متبادر خواهد شد. به تدريج كه به خواندن متن ادامه ميدهيم، نكات كليدي<br />
استخراج و در جاي خود در طرح شبكهاي به شكلي مناسب نگاشته ميشود تا جايي كه تمامي شاخههاي اصلي و نكات مرتبط با آن، در طرح<br />
شبكهاي گنجانده شود؛ طرحي كه بايد بيانگر تمامي متن مورد مطالعه باشد.<br />
مطالب بسياري را بازيابي كرد.<br />
توجه شود تا با كمترين كلمات<br />
نگاشته شده در طرح شبكهاي بتوان<br />
به اين نكته توجه شود كه بهترين زمان براي اجراي طرح شبكهاي و استخراج نكات كليدي، همزمان با مطالعه اصلي است و اين به جهت تمركز<br />
حواس و افزايش دقت براي شناخت و استخراج و ثبت نكات كليدي است. ثبت نكات كليدي ميتواند بلافاصله پس از درك نكته كليدي و يا در<br />
پايان خواندن عبارتهاي مرتبط به آن و يا در پايان خواندن يك يا چند بند صورت گيرد (شجري،<br />
.(1377<br />
به جاي سيستم يادداشت برداري شبكهاي يا دادن طرح كلي ممكن است شما كشيدن نموداري را براي يادداشتهاي كلاس درس، پاسخهاي<br />
امتحان يا اطلاعات استخراج شده از متن انتخاب كنيد. وقتي شما از اين روش استفاده ميكنيد، در واقع يك نمودار از اطلاعات متن يا يادداشت خود<br />
ترسيم ميكنيد. كشيدن نمودار به خصوص براي يادگيرندگان ديداري، خيلي كاربرد دارد.<br />
به دليل اهميت طرح شبكهاي در گسترش مهارت يادداشت برداري با تفصيل بيشتري آن را پي ميگيريم.<br />
طرح شبكهاي<br />
پژوهشهاي بيشماري كه دربارة شيوههاي مختلف مطالعه انجام گرفته است، همگي بر اين نكته توافق دارند كه بيشترين بازدهي در مطالعه، بر<br />
مبناي يادداشت برداري حاصل ميشود. نتايج حاصل از پژوهش در باب شيوههاي مختلف مطالعه حاكي از آن است كه روش عادي مطالعه، كه هيچ<br />
كدام از ابزار كمك آموزشي و سيستمهاي يادداشت برداري را به كار نميگيرد، بيش از درصد بازدهي را در پي ندارد. بنابراين<br />
هب" خاطرسپاري" تمامي مطالب در همان زمان مطالعه، به معناي كسب حداكثر بازدهي نيست، چه هيچ تضميني بر پايداري مطالب در حافظه و<br />
بازيابي آن پس از گذشت زماني كوتاه يا طولاني نيست.<br />
20<br />
چنانچه حين مطالعه به كشيدن خط زير نكات مهم اقدام كنيم، كه نوعي برجسته سازي و از عوامل مؤثر در يادآوري است ميزان بازدهي<br />
به 30 درصد افزايش خواهد يافت.<br />
اگر مطالعه همراه با يادداشت برداري باشد، ميزان بازدهي افزايش خواهد يافت و چنانچه يادداشتبرداري به صورت خلاصه نويسي باشد،<br />
بازدهي به 40 درصد خواهد رسيد. يادداشت برداري به شيوه استخراج عباراتي كه حاوي نكات مهم است، در بردارندة 50 درصد بازدهي است، و<br />
چنانچه يادداشت برداري بر اساس استخراج نكات كليدي<br />
نكات كليدي ارتباط دارد.<br />
تنظيم نكات كليدي به دو شيوه انجام ميگيرد: خطي و شبكهاي<br />
.<br />
باشد، بازدهي بيشتري را به همراه خواهد آورد كه ميزان آن به چگونگي تنظيم<br />
تنظيم نكات كليدي استخراج شده در خلال مطالعه به صورت خطي، كسب حدود 60 درصد بازدهي را امكانپذير ميسازد، چنانچه به تنظيم و<br />
اجراي نكات كليدي به صورت شبكهاي (اندام واره) بپردازيم، ميتوان كسب 100 درصد بازدهي را انتظار داشت.<br />
يادداشت برداري به صورت خلاصه نويسي، نوشتن عبارات و نكات مهم و يا نوشتن نكات كليدي است. يادداشتبرداري بر اساس نكات كليدي،<br />
ارزشمندترين نظام يادداشت برداري و بارزترين مبناي شيوه برتر مطالعه، براي درك و به خاطر سپاري كامل مطالب و كسب بيشترين بازدهي است.<br />
نكات كليدي، نكات مهم و برجسته متن است و به جهت دقتي كه در حين مطالعه براي تشخيص و استخراج آن صرف ميشود، موجب يادگيري<br />
بهتر و راحتتر متن مورد مطالعه ميشود. دقت در اكتشاف نكات كليدي در متن، به معناي به كارگيري نيمكره راست براي يادگيري و به طور كلي<br />
١٠٨
ك ي<br />
افزايش فعاليت مغز ميباشد. از آنجا كه افزايش فعاليت مغز بر مبناي افزايش ميزان يادگيري و شكوفايي استعدادهاست، ميتوان گفت :<br />
استخراج نكات كليدي سبب فعاليت مغز شده و اين به نوبه خود باعث افزايش يادگيري و شكوفايي استعدادها ميشود.<br />
اين نكته را در نظر داشته باشيد كه نكات كليدي و مطالعه بر اساس شيوه صحيح و برتر مطالعه، فعاليت مفيد مغز را به دنبال دارد، به عبارت ديگر<br />
تمامي فعاليت مغز، حركتي است مفيد كه به كسب نتايج ارزشمندي ميانجامد.<br />
همانگونه كه ميدانيد يادگيري و " هب خاطر سپاري" يك متن، تنها محدود به يادگيري آن نميشود بلكه در كاركرد مغز و حافظه تاثير كلي<br />
دارد و درك و يادگيري يك متن، موجب يادگيري راحتتر ساير متون ميشود. اين اثر در مورد مطالعه بر اساس نكات كليدي، شديدتر است، چرا كه<br />
در اين حالت، به خاطر سپاري مطالب بر اساس نكات برجسته كه از عوامل مؤثر در يادآوري است، صورت ميگيرد و به مثابه آن است كه به بزرگ<br />
نمايي موارد ذخيره شده در حافظه پرداختهايم و به همان نسبت نيز تاثير در بهبود وضعيت حافظه براي به خاطر سپاري ساير موارد تشديد ميشود.<br />
نتايج ارزشمند حاصل از مطالعه به شيوه استخراج نكات كليدي، بي شمارند كه در اينجا برخي از اين دستاوردها را بر ميشماريم :<br />
افزايش درك و يادگيري، تقويت حافظه، افزايش توان به خاطرسپاري و به خاطرآوري و بازيابي مطالب، افزايش علاقه به مطالعه، افزايش ميزان<br />
اطلاعات، افزايش فعاليت مغز، افزايش توان تجزيه و تحليل، و توان درك زواياي ناپيدا، و توان سخنوري، افزايش توان نگارش، بهبود وضعيت سخن<br />
گفتن، افزايش اعتماد به نفس و توفيق در برنامه ريزيها و نيل به اهداف، كسب قدرت مبتني بر دانش (شجري، 1377).<br />
اصول اجراي طرح شبكهاي<br />
1 مشخص كردن عنوان مطالب<br />
2 تمايز نكات اصلي از فرعي<br />
3 محدوديت شاخههاي اصلي<br />
4 به كارگيري علايم و قراردادها<br />
مراحل اجراي طرح يادداشت برداري شبكهاي<br />
• دايره كوچك در وسط كاغذ خود بكشيد. موضوع يا فكر اصلي را در اين دايره قرار دهيد.<br />
• از وسط موضوع خطوطي مانند شعاع خورشيد رسم كنيد و موضوعهاي جرئي را در زير آنها بنويسيد.<br />
• از هر شعاع خطوط زيادي به اندازهاي كه براي يادداشت كردن جزئيات اضافي و مثالها نياز داريد ترسيم كنيد.<br />
• نماي ظاهري يك طرح شبكهاي همانند شكل زير است :<br />
١٠٩
٩ مقاله يا كار تحقيقاتي دانشجويي مطلوب كدام است؟<br />
در اينجا، به عنوان نمونه، مقاله مربوط به دانشجوي سال اول را كه داراي 1000 لغت است، برايتان آوردهايم :<br />
1 مقاله را مطالعه كنيد، اين مقاله براي "خوانندگان باذكاوتي" تهيه شده است كه احتمالاً چيز زيادي دربارة موضوع نميدانند، بنابراين<br />
اهميتي ندارد كه مطالب اين مقاله با موضوعات مورد مطالعه يا درسي شما ارتباطي دارد يا نه.<br />
2 همين قدر كه بدانيد موضوع مقاله چيست، ميتوانيد خود را به جاي معلم قرار دهيد و تصور كنيد كه هنگام مطالعه آن، ميخواهيد به تصحيح<br />
مقاله بپردازيد، اين تصور احساسي خوبي به شما خواهد داد.<br />
سؤال<br />
"<br />
182<br />
بالبي<br />
181<br />
تئوري "وابستگي<br />
پرورش كودكان دارد؟<br />
چگونه توسط محققين بعد از او اصلاح شد و تغيير يافت؟ اين تئوري چه تاثيراتي روي نحوه مراقبت و<br />
صفحة اول مقاله :<br />
بالبي در سالهاي 19901907<br />
"نظريه وابستگي" خود را مطرح نمود، نظريه در اين مورد بود كه: نوزادان براي بقا و<br />
رشد مناسب نياز به مهرورزي و محبت مادران دارند اين فرضيه سؤالات زيادي را در ذهن محققان برانگيخت: در صورت<br />
جدايي مادر از فرزند واكنش كودك چگونه خواهد بود؟ در سالهاي بعد<br />
183<br />
"مري اينزورت<br />
" به حمايت از اين فرضيه و<br />
تحقيقات بيشتر درباره آن ادامه داد. او با توجه به شواهد و بررسيهاي خود به اين نكته اشاره كرد كه جدايي كوتاه مدت<br />
نوزادان از مادران تاثير بدي روي رشد آنها ندارد. بنابراين مراقبت شخص ديگري در طول روز به جاي مادر، نوزاد را دچار<br />
مشكل نخواهد كرد.<br />
تئوري بالبي بر اين ادعا بود كه ارتباط عاطفي بين مادر و كودك از طريق مراقبت و نگهداري مادر از كودك پايه ريزي<br />
ميشود. در صورت نبودن مادر، شخص ديگري كه مدام در كنار كودك باشد ميتواند اين نقش را ايفا كند. در غير اين<br />
صورت شانس آنكه كودك معناي دلبستگي و عواطف را درك كند از ميان ميرود و كودك در آينده به شخصي شرور و<br />
بزهكار تبديل خواهد شد. بعدها (بالبي) به اين نتيجه رسيد كه حساسترين زماني كه كودك بايد به يادگيري محبت متقابل<br />
بپردازد سن يك سالگي است و در اين سن است كه كودك خلق و خوي خود را متعادل ميكند. در اين دوران نقش مادر<br />
بسيار مهم و اساسي است و بنابراين فرستادن او به مراكز نگهداري كودك يا مهد كودكها ميتواند آسيبهاي جبران<br />
ناپذيري به او بزند.<br />
181- attach ment theory<br />
182- bowlby<br />
183- mary ainsworth<br />
١١٠
صفحة دوم مقاله :<br />
نظريه بالبي در آن زمان كه مصادف با جنگ جهاني دوم بوده نظريهاي بود كه مورد تاييد دولت و عموم مردم نبود. به آن<br />
دليل كه مراكز نگهداري كودك باعث ميشد زنان بتوانند از خانه خارج شده و به كار بپردازند، چرا كه به دليل جنگ مردان<br />
دور از خانهها بودند و نياز بود كه زنان به كار بپردازند. پ س از آن، فرضيههاي ديگري نيز ارائه شد كه تئوري بالبي را اثبات<br />
184<br />
ميكرد. در سال 1947 (گلدفارب ( به بررسي روي كودكاني پرداخت كه توسط مادران خود مراقبت ميشدند و آنها را<br />
با كودكاني مقايسه كرد كه در مراكز نگهداري كودكان نگهداري ميشدند. او به اين نتيجه رسيد: كودكاني كه در كنار مادر<br />
يا جانشين ثابتي نگهداري ميشوند در مقايسه با دسته دوم داراي مشكلات عاطفي و اجتماعي كمتري خواهند بود.<br />
185<br />
در سالهاي 1967 تا 1973 (رابرستون ( نيز با مطالعه روي نوجوانان بزهكار به اين نتيجه رسيد كه اكثر آنها از<br />
مراقبت مادر خود محروم بودهاند و دوران كودكي سختي داشتهاند.<br />
شرايطي كه بالبي در آن تحقيق كرده بود مربوط به دوران پرهياهو و پرتشنج جنگ بود. زماني كه شوكهاي عاطفي و<br />
روحي زيادي به مردم وارد شده بود. اما در دهه 1970 با تغيير شرايط غير عادي و آرام شدن اوضاع اجتماعي، شخص<br />
186<br />
ديگري به نام تيزاردز به ادامه تحقيقات "گلد فارب" پرداخت و به اين نتيجه رسيد كه: اگر از كودك با شرايط خوبي<br />
مراقبت شود تاثير زيان آور استفاده از مراكز نگهداري كودك به مراتب كمتر خواهد بود.<br />
به طور مثال: مهد كودكي را ارزيابي كرد كه در آن تعدادي از بچههاي 4 ساله داراي مربيان مناسب، بالغ بر 50 نفر بودند<br />
و از شرايط خوبي برخوردار بودند. اين بچهها هر بعد از ظهر پس از پايان زمان كار همراه والدينشان به خانه برده<br />
ميشدند و از شرايط خوشايندي برخوردار بودند. مسلماً نميتوان وضع اين كودكان را با شرايط تحقيق قبلي مقايسه كرد.<br />
صفحة سوم مقاله :<br />
اگر چه نظريه بالبي در مورد كودكان محروم از سرپرستي مادر در دوره خاصي مورد انتقاد شديد قرار گرفت، در سال<br />
1978 با تحقيقات ماري اينزورت دوباره از آن حمايت شد. در آن زمان تئوري ديگري مطرح شد كه نظرات بالبي وقتي<br />
صحيح است كه والدين در<br />
"شرايط غير عادي" به سر ميبرند. "كلارك استورات<br />
187<br />
" بر اين عقيده است كه حتي در<br />
"شرايط غير عادي" بايد زمان جدايي كودك از مادر را مورد بررسي قرار داد. فرهنگهاي متفاوت در دنيا نيز ميتواند در<br />
اين زمينه مؤثر باشد. فرهنگي مانند فرهنگ ژاپن در اين مورد كه ارزش و اهميت حضور مادر در كنار فرزند چه اندازه<br />
است، بسيار متفاوت است. بنابراين تفسير و معناي<br />
188<br />
باشد (سال 1981 ساپر و هاركنز ).<br />
"شرايط غير عادي" هم ميتواند با فرهنگ آمريكا بسيار مختلف<br />
اكثر محققان بر اين عقيدهاند كه مادران آمريكايي به دليل فشارهاي اقتصادي و اجتماعي مجبور به كار خارج از منزل و<br />
فرستادن فرزندان خود به مهد كودك هستند. اما در شرايطي مشاهده شده، مادراني كه بيش از يك فرزند دارند، به طور<br />
مثال داراي 2 فرزند زير 5 سال هستند وقتي تمام وقت خود را به آنها اختصاص ميدهند دچار بدخلقي، نگراني و استرس<br />
ميشوند.<br />
184- golfarb<br />
185- robertson<br />
186- tizards<br />
187-clark stewart<br />
188- super and harkness<br />
١١١
صفحة چهارم مقاله :<br />
در اين صورت ميتوان نتيجه گرفت كه اين مادران نميتوانند به درستي از فرزندان خو مراقبت كنند و به اين ترتيب<br />
فرزنداني بزهكار را تحويل جامعه ميدهند. در چنين مواردي مهد كودك ميتواند هم براي مادر و هم براي كودك مفيد و<br />
مؤثر باشد.<br />
امروزه نظريه<br />
"بالبي" تغييرات زيادي پيدا كرده است. حالا ديگر روي<br />
"شرايط بحراني" تاكيد كمتري وجود دارد و<br />
اين عقيده وجود ندارد كه فقدان مادر، قطعاً به تاثيرات مخرب روي نوزاد ميانجامد. در واقع نظريه فوق تا حد زيادي به<br />
اعتدال رسيده است. براي نتيجهگيري صحيح بايد به بررسي همه جانبه در اين زمينه پرداخت. اين نظريه سبب شد تا به<br />
شرايط بيمارستانها، شيرخوارگاهها و مهدهاي كودك توجه بيشتري شود و لزوم محبت كردن به كودكان بيشتر از قبل<br />
مورد تاكيد قرار گيرد.<br />
همراه بودن كانون گرم خانواده در كنار مراكز نگهداري كودكان و همكاري اين دو، كنار هم ميتواند شرايط مساعد و<br />
مطلوبي را براي فرزندان پديد آورد تا به شكلي شايسته پرورش يابند.<br />
: References<br />
.Burman, E. (1994). Deconstructing Developmental psychology. London: Routledge<br />
.Oates, J. (1995). The foundations of Child Development. Milton Keynes: Open University<br />
.Smith, P. K; and Cowie, H. (1988). Understanding Childrens Development. Oxford: Blackwell<br />
نقطه نظرات<br />
بعد از مطالعه مقاله مذكور، ميخواهيم به بررسي پيرامون آن بپردازيم. ابتدا نقاط مثبت آن را بيان ميكنيم :<br />
مقدمه و نتيجه مناسب<br />
پيگيري صحيح و ارتباط مطالب از مقدمه تا آخر مطلب<br />
موضوع بحث به ترتيب پاراگراف بندي شده است<br />
نوع نگارش بسيار مشخص و خلاصه شده ميباشد<br />
به تحقيق مورد بحث هم از جنبه مثبت و هم از جنبه منفي پرداخته شده است<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
عقايد مخالف با نظر نويسنده<br />
"بالبي"<br />
كه از طرف خانم<br />
"ماري اينزورت"<br />
مطرح شده است نيز كاملاً واضح و با آوردن شاهد و<br />
•<br />
مثال ميباشد.<br />
در عين حال كه اين مقاله در كل به عنوان يك مطلب خوب، ارزيابي ميشود، ميتوانست از چند جنبه نمرات بهتري را به دست آورد براي مثال :<br />
١١٢
حجم مطلب:<br />
طور مثال ميتوانست درباره<br />
مقاله نسبتاً كوتاه نوشته شده و داراي 850 كلمه ميباشد. در حالي كه مجاز بود تا 1050 كلمه را در خود جاي دهد. نويسنده به<br />
"شرايط غير عادي"<br />
توضيح بيشتري بدهد تا خواننده به درستي متوجه معناي اين عبارت شود.<br />
عدم تعريف مناسب درباره مطلبي كه در مقدمه آورده شده است در حالي كه ميتوانست توضيح بيشتري دربارة آن داده شود، در اين مقاله، توجه<br />
لازم به مراكز نگهداري كودك و اينكه مهد كودك مطلوب چه شرايطي دارد، نشده است.<br />
پاسخ به سؤالات:<br />
است.<br />
به دليل اينكه نويسنده از پرداختن به مهد كودك غافل شده است، پاسخ قانع كنندهاي براي سؤالات قسمت دوم آورده نشده<br />
منابع مورد بهره برداري در متن:<br />
بيان گرديده است.<br />
اگر چه نام منابع در انتهاي مقاله آورده شده است، اما توضيح كلي درباره آنها داده نشده و به شكل مختصر<br />
2: مقاله<br />
حالا مقاله ديگري را با همان موضوع ولي با سبك نگارش ديگري با مقاله اول مقايسه ميكنيم. چطور تئوري بالبي در تحقيقات بعدي تغيير يافت؟<br />
آيا نظريه بالبي تاثيري روي عقيده افراد براي بهرهگيري از مهد كودك گذاشت يا نه؟<br />
دنياي روانشناسي داراي نظرات زيادي درباره كودكان است. برخي از اين عقايد از برخي ديگر مفيدتر است. اما هيچ كدام از اين نظرات نبايد به دليل<br />
غير مفيد بودن آن كنار گذاشته شود. يكي از اين فرضيهها مربوط به فردي به نام "بالبي" است. در اينجا ميخواهيم ببينيم اصول نظريه بالبي به<br />
چه مطلبي ميپردازد.<br />
"<br />
ابتدا، بالبي به اهميت محبت و مهرورزي به كودكان ميپردازد. سپس به بررسي نظرات بعد از بالبي كه براي تكميل نظريه او درباره پرورش كودك<br />
توسط مادر ميباشد ميپردازيم. در ابتدا نظريه بالبي مورد توجه عموم قرار گرفت و با تائيد مجامع علمي مواجه شد. اما مدتي پس از آن خانمي به نام<br />
"مري اينزورت" نظرات تكميلي درباره فرضيه او را به نگارش در آورد. او بحثي به نام<br />
طرفداران رفاه كودكان مورد حمايت و پشتيباني قرار گرفت.<br />
"شرايط غير عادي"<br />
را مطرح نمود كه توسط<br />
بالبي بر اين عقيده بود كه نبودن مادر در كنار فرزند به ويژه در زمان نوزادي تراژدي بزرگي در تربيت او خواهد بود. بالبي به طور حتم با شاغل بودن<br />
مادران مخالف بود. طي زمان جنگ، بسياري از زنان، بچههاي خود را به مهد كودك هايي كه دولت امكانات آن را فراهم كرده بود، ميفرستادند.<br />
اين مهد كودكها، زنان را قادر ميساخت تا در كارخانههاي اسلحه سازي مشغول به كار شوند. عده زيادي از زنان از اين آزادي جديد، احساس خوبي<br />
داشتند. بالبي به اهميت مهرورزي و نوازش مادران مخصوصاً در دوران نوزادي كودكان خود اشاره كرد و به اين بحث پرداخت كه در اين دوران است<br />
كه كودك بايد آموزش ببينند تا بعدها بتواند به ديگران عشق بورزد. او بر اين عقيده بود كه فقدان وجود مادر ممكن است به بزهكاري كودك در<br />
دوران نوجواني منجر شود.<br />
189<br />
"لورنز<br />
روي بچه اردكها نشان ميداد كه وقتي آنها از فقدان وجود مادر رنج ميبرند ميتوان اسباب بازي شبيه اردك مادر را به<br />
تحقيق<br />
سمت آنها فرستاد و جالب آنكه جوجه اردكها هم آن را ميپذيرند! لورنز اين قضيه را به مادران جانشين براي بچههاي انسان نيز تعميم داد. بالبي در<br />
اين مورد ميگويد: براي نوزادان تا يك سالگي دوراني به نام دوران بحراني وجود دارد كه در آن سن فقدان مادر شديداً به آنها ضربه خواهد زد.<br />
190<br />
"هارلو<br />
ميشوند.<br />
"<br />
روي ميمونها آزمايشاتي انجام داد و نتيجه گرفت كه بچه ميمونها وقتي از مادران خود دور ميافتند دچار ناراحتيهاي زيادي<br />
"مري اينزورت"<br />
نظريهاي را در مورد<br />
"شرايط غير عادي"<br />
بيان نمود و وجود جانشيني را به جاي مادر مورد تائيد قرار داد و لي بر اين<br />
189- lorenz<br />
190- harlow<br />
١١٣
قضيه تاكيد كرد كه همواره بايد فردي همانند مادر به كودك محبت كند تا او بتواند روحيهاي طبيعي داشته و به فردي بزهكار و دچار بحران روحي<br />
تبديل نشود.<br />
نمره دادن به مقاله دوم<br />
1 زير قسمت هايي كه فكر ميكنيد بايد مورد بحث بيشتري قرار ميگرفت، خط بكشيد.<br />
2 نظرات خود را درباره هر قسمت مانند معلمي كه به دانشآموزان خود تذكر ميدهد، در حاشيه يادداشت كنيد.<br />
3 آيا ميتوانيد علت آن را كه مقاله اول نمره بهتري را از مقاله دوم كسب كرده است بيان كنيد؟<br />
وقتي بررسي خود را تمام كرديد، نظرات خود را با آنچه در ذيل آمده، مقايسه كنيد.<br />
نقطه نظرات درباره مقاله دوم<br />
تمركز<br />
ايجاز<br />
191<br />
: جمله اول، نظريهاي كلي را كه ربطي به كل مقاله ندارد، بيان ميكند.<br />
192<br />
: در كل مقاله از كلمات زيادي استفاده شده ولي با وجود آن نتوانسته است كه مطلب را به خوبي عنوان كند.<br />
193<br />
نقطه نظرات مورد بحث<br />
:<br />
:<br />
:<br />
:<br />
194<br />
سؤالات<br />
195<br />
ساختار<br />
196<br />
جزئيات<br />
197<br />
پاراگراف بندي<br />
منابع<br />
:<br />
:<br />
198<br />
خواننده با خواندن مقدمه نميتواند متوجه شود كه موضوع اصلي مقاله در چه ارتباطي است.<br />
مقاله مخصوصاً در نيمه اول نميتواند پاسخ كاملي براي سؤالات دارا باشد.<br />
نقطه نظرات اوليه درباره تاثيرات مقاله بالبي قابل حذف بوده و ميتوانست به موارد مهمتري اختصاص داده شود.<br />
نظرات درباره فعاليتهاي زنان با جزئيات زياد بيان شده بود كه ارتباطي با مطلب اصلي مقاله نداشت.<br />
پاراگراف 2 بسيار طولاني است، ضمن آنكه نقطه نظر اصلي آن مبهم است.<br />
براي منابعي كه ذكر شده هيچ تاريخي مشخص نكرده است مثل لورنز و هارلو.<br />
:<br />
199<br />
دقت<br />
بسياري از مطالب كه در مقاله اول به وضوح مشخص شده است در مقاله دوم بدون دقت و به طور مبهم مورد اشاره قرار گرفته است.<br />
" هب<br />
:<br />
200<br />
لغات<br />
لغاتي مانند<br />
يا "حقيقتاً"<br />
طور اساسي"<br />
كه به طور كلي نبايد در نوشتههاي علمي مورد استفاده قرار گيرد، در اين مقاله زياد<br />
تكرار شده است.<br />
(<br />
:<br />
201<br />
وضوح<br />
بعضي از قسمتها (مانند خط<br />
و يا و<br />
تا<br />
ميتوانست به وضوح بيشتري مورد بررسي قرار گيرد.<br />
191- focus<br />
192- conciseness<br />
193- line of argumont<br />
194- addressing the question<br />
195- structure<br />
196- detail<br />
197- pregraphing<br />
198- references<br />
199- precision<br />
200- vocabulary<br />
201- ciarity<br />
١١۴
10 خلاصه و مرور فصل<br />
نوشتن پيشرفتهترين رفتار علمي يك دانشجو است كه هم او را به چالش با يافتههاي علمي ميكشاند و هم بهترين تشويق براي او است.<br />
نوشتن از ساير فرايندهاي يادگيري از قبيل انعكاس، هدف گذاري، خواندن و تحقيق مجزا نيست.<br />
عادت نوشتن اكتسابي است و ميتوان نوشتن را شروع كرد و آن را گسترش داد.<br />
نوشتار دانشگاهي بر اساس برنامه ريزي، طراحي موضوع و فرضيهها، تنظيم ايدهها و جمعآوري شواهد و يافتههاي قبلي و بر اساس يك ساختار<br />
خاص علمي تنظيم ميشود.<br />
يادداشت برداري مهارتي است كه طي آن دانشجو، از داده هايي كه ميخواند يا ميشنود ايدههايي كلي و كليدي استخراج ميكند و مينويسد.<br />
يادداشت برداري همانند هر فعاليت ارادي ديگر داراي مراحلي است، آمادگي، گوش كردن، تفكر، انعكاس نسبت به مطالب و انتخاب روش يادداشت<br />
از مراحل يادداشتبرداري به حساب ميآيند.<br />
بهترين دستاورد يادداشت برداري سيستم شبكهاي است كه دانشجو با فراگيري آن ميتواند مطالب گسترده را به صورت رمزهاي قابل يادگيري خود<br />
تبديل كرده و قدرت فراگيري خود را گسترش دهد.<br />
در يك نوشته علمي بايد از نگارش رسمي و فاقد كلمات مورد مكالمه عموم و روزمره استفاده شود.<br />
مقاله علمي بايد توسط شواهد و با اثبات بيان شود و نقطه نظرات كمي از آن جدا شود.<br />
اغلب مقالههاي علمي بايد به وسيله مدلهاي علمي و با دادهها و آزمايشهاي علمي زيادي مورد اثبات قرار گيرد.<br />
4 نوع اصلي نگارش در مقالههاي علمي مورد استفاده قرار ميگيرد. نمره خوب به مقالهاي تعلق ميگيرد كه ترتيب تقدم و تاخر، ربط موضوعات به<br />
هم، انسجام لازم، مقدمه و مؤخره و... را به طور كلي در نظر بگيرد. معلمين سعي ميكنند نكات كلي و مهم را به دانشآموزان تذكر دهند تا همه<br />
آنها بتوانند نمرات خوبي كسب كنند.<br />
مطالعه مقالات مختلف ميتواند به بهبود نگارش شما كمك كند به ويژه آنكه خود را به جاي معلم بگذاريد و به چشم يك مصحح اشكالات مقاله را<br />
پيدا كنيد.<br />
١١۵
فصل ششم:<br />
مهارتهاي تفكر<br />
١١۶
مهارتهاي تفكر<br />
1 اهداف فصل<br />
در اين فصل با اين مطالب آشنا ميشويد<br />
:<br />
با شيوههاي مديريت ذهن و تمركز حواس آشنا ميشويد.<br />
متوجه ميشويد كه اتخاذ راهكار تحليلي يا انتقادي به چه معناست.<br />
آگاهي بيشتر از چگونگي استفاده از تفكر انتقادي و تحليلي موقع خواندن و نوشتن<br />
گسترش معيارهاي ارزيابي يك گفت گو و بحث، يا نوعي از استدلال در قسمتي از نوشته<br />
رشد و گسترش معيار ارزيابي شواهد (مدارك) ارائه شده در يك نوشتار<br />
يادگيري چگونگي شناسايي و ترسيم نتايج معتبر<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
2 مديريت ذهن در كلاس درس<br />
از عواملي كه در يادگيري تاثير به سزايي دارد و در ميزان بهره وري مؤثر است، مساله دقت و تمركز حواس است. اين دو عامل ارتباطي تنگاتنگ و<br />
ناگسستني با يكديگر دارند، به گونهاي كه حضور هر يك، به بروز عامل ديگر و تشديد تاثيرگذاري متقابل ميانجامد. دقت و توجه، اولين گام در<br />
يادگيري است و اولين مرحله از اصول يادگيري كلامي نيز به آن اختصاص دارد. با عطف توجه و دقت به متن مورد مطالعه، امكان تشخيص مواد<br />
اصلي و پشتوانه و در نتيجه طبقه بندي و سازماندهي مطالب فراهم ميشود كه بر آن اساس ميتوان به اجراي طرح شبكهاي (فصل پنجم) پرداخت.<br />
دقت و توجه به متن، به معناي تقويت و تشديد تمركز حواس است كه با بروز تمركز حواس، به دقت دامن زده ميشود، اين دو روش تاثيرگذاري<br />
متقابل، تا درك عميقتر مطالب و كشف زواياي ناپيدا و ارتباط ميان مفاهيم، ادامه مييابد.<br />
افزايش درك و يادگيري نه تنها به دليل دقت و تمركز حواس، كه به واسطه تشديد فعاليت مغز صورت ميگيرد. چه دقت در متن مورد مطالعه كه<br />
به معناي پي بردن به جزئيات است به فعال شدن نيمكره راست مغز بر اساس ويژگي شناخت رنگ ميانجامد. شناخت رنگ، بر مبناي پي بردن به<br />
جزئيات، كه با بذل توجه و دقت به موضوع حاصل ميشود، تحقق و مفهوم مييابد (شجري،<br />
.(1377<br />
202<br />
بايد دانست گر چه محركهاي گوناگون بسياري همزمان بر ما اثر ميگذارند، اما آنچه ما در يك لحظه معين ميتوانيم درك كنيم سخت محدود<br />
است. آنچه ما عملاً ادراك ميكنيم، نه تنها به محركها، بلكه به برخي فرايندهاي شناختي نيز بستگي دارد كه رغبتها، هدفها و انتظارات ما را در آن<br />
لحظه منعكس ميكنند. اين تمركز ادراكي را توجه يا دقت مينامند.<br />
همين حالا كه سرگرم مطالعه هستيد، چند لحظه دست از كار بكشيد، چشمهاي خود را ببنديد، و به محركهاي متعددي كه بر شما اثر ميگذارند،<br />
دقت كنيد. براي مثال، به تنگي كفش پاي چپ خود، به فشار لباس بر شانههاي خود، و به صداهايي كه از بيرون اتاق ميآيند توجه كنيد. ما دائماً در<br />
معرض سيلي از محركها قرار داريم كه توجهي به آنها نميكنيم. در واقع، اگر مجبور بوديم به هر محركي كه در محيط ما حضور دارد توجه كنيم،<br />
بار بسيار سنگيني بر مغز ما تحميل ميشد. مغز ما به نحوي محركهاي ذي ربط را انتخاب ميكند و محركهاي ديگر را ناديده ميگيرد. تا آنكه<br />
تغيير در يك محرك پيدا شود كه توجه به آن محرك را ضروري كند (براهني و همكاران،<br />
.(1374<br />
از طرف ديگر "مساله تمركز حواس" همان مساله ميل به كار و در اينجا مطالعه است. در برخورد با مساله ميل به كار و مطالعه سه راه در<br />
پيش داريم، دو راه متضمن برخورد رو در رو است، يك راه متضمن دور زدن است تا بتوان در پي آن حركت كرد.<br />
برخوردهاي دوگانه از رو به رو، ذهني هستند و مستقيمترين آن دو، عبارت است از مجبور كردن خود به اين كه اراده كنيم تا مطالعه كنيم. چشم<br />
202- attention<br />
١١٧
مكن<br />
1<br />
2<br />
انداز پيروزي در اين راه اميد بخش نيست، اين راه دگرگوني اراده را به خود اراده ميسپارد، و اگر اراده ناتوان باشد احتمال ندارد در اين كار و مطالعه<br />
موفقتر از كارهاي ديگر باشد. برخورد ذهني ديگر (دومين روش رو در رو) را مديون هواداران روش تلقين و تلقين به خود هستيم.<br />
بر طبق اين روش، با جديترين و صميميترين حالتي كه ميتوانيم به خود بگيريم، با خود بگوييم كه هم اكنون مطالعه را شروع مي اگر هنوز .<br />
واقعاً مطالعه را شروع نكردهايم، كافي است خود را جداً سرگرم مطالعه بپنداريم تا به زودي خود را سرگرم كار بيابيم. اين روش در مورد همگان كارگر<br />
نيست. برخي مشكل را در اين ميبينند كه بايد آن حالت جدي و صميمي را به خود بگيرند و در واقع با خود آنهاست كه بايد چنان حالتي را به خود<br />
بگيرند. براي آنها خود را<br />
فرهمندپور،<br />
راستي" " هب<br />
سرگرم كار و مطالعه پنداشتن دشوارتر از خود مطالعه است (سي. اي.<br />
،<br />
203<br />
ميس<br />
.(1368<br />
ذكر اين مطلب ضروري است كه تمركز حواس يك مهارت بي چون و چراست كه نياز به فراگيري تكنيكها و تمرين مستمر دارد.<br />
1976؛ به نقل از<br />
حواس همان قدر ميتواند واقعي باشد كه عوامل حواس پرتي واقعيت دارند، يعني شما بايد بپذيريد كه به هر حال، هميشه عواملي حواس شما را<br />
پرت ميكنند كه بعضي از آنها منشاء ذهني و دروني دارند و از انديشه خود شما ناشي ميشوند و بعضي ديگر منشاء محيطي و بيروني دارند و از<br />
محيط اطراف شما نشات ميگيرند. عواملي مثل يادآوري خاطرات و تخيلات گوناگون و تجزيه و تحليل مسائلي خارج از چارچوب موضوع مطالعه، از<br />
عوامل حواس پرتي دروني و عواملي مانند سر و صدا، مزاحمت ديگران و آشفتگي مكان مطالعه از عوامل بيروني به حساب ميآيند.<br />
البته بايد حواس پرتي را به عنوان يك واقعيت انكار نشدني بپذيريم و بعد بگوييم: تمركز حواس يعني<br />
رساندن" كه نسبي بودن تمركز را كاملاً مشخص ميكند.<br />
"عوامل حواس پرتي را به حداقل<br />
تمركز حواس افراد مختلف نسبت به يكديگر كاملاً فرق ميكند، همچنين به هنگام قضاوت در مورد تمركز حواس خود يا ديگران بايد واقع بين بود،<br />
يعني هميشه بايد توجه داشت كه تمركز حواس نسبي است. همة فعاليتهاي انسان براي توفيق، نيازمند تمركز است، اما از سلسله فعاليتهاي<br />
نيازمند تمركز، مطالعه است، جديترين فعاليتي كه تمركز در آن نقش اساسي و محوري دارد.<br />
مهمترين شرط در تمركز حواس علاقه است. هر چه علاقه فرد به يك موضوع بيشتر باشد، تمركز او بر آن موضوع نيز بيشتر ميشود و مطالب را به<br />
راحتي به حافظه ميسپارد و در صورت نياز خيلي راحت آن را به خاطر ميآورد. اساساً تمركز حواس و حافظه لازم و ملزوم يكديگرند<br />
:<br />
علاقه بيشتر، تمركز بيشتر در پي دارد و آن مرور ذهني بيشتر، به خاطر سپاري بيشتر و يادآوري بيشتر در پي خواهد داشت. به نظر ميرسد راهي كه<br />
مطمئنتر از روشهاي ديگر است آن است كه براي مديريت ذهن برنامهريزي كنيم و تلاش كنيم با افزايش ميزان تمركز حواس بر حواسپرتي غلبه<br />
كنيم.<br />
2 تمركز حواس در كلاس<br />
يكي از شايعترين مشكلات، نداشتن تمركز حواس در كلاسهاي درس، جلسات سخنراني، سمينارها و كنفرانسهاست. اگر افراد بتوانند در كلاس<br />
درس، جلسات و... تمام مطالب را بگيرند، باعث ميشود كه حجم عمدهاي از فعاليت مطالعه آنان در منزل كاسته شود. بايد توجه داشت كه مدت<br />
زمان مطالعه مطلقاً مهم نيست، بلكه زمان مطالعه مفيد و متمركز افراد است كه مهم به شمار ميآيد.<br />
درصد مهم و عمدهاي از يادگيري در كلاس درس صورت ميگيرد، اما حضور در كلاس از نظر فيزيكي چندان مهم نيست، بلكه بايد در كلاس<br />
حضور موثر و متمركز داشت. ما هم اكنون ميخواهيم تكنيك هايي را ارائه دهيم كه دانشجويان با عمل كردن به آنها بتوانند دانشجويي فعال و<br />
درگير باشند.<br />
2<br />
تكنيكهاي حضور فعال در كلاس<br />
1 -2 2 همراهي با مدرس:<br />
بسيار مهم است كه خودتان را با سرعت، نحوه و شيوه تدريس استاد خود هماهنگ سازيد و با او حركت كنيد. آنچه كه در همراهي با مدرس مهم<br />
203- mace, C.A<br />
١١٨
است، در وهله اول، خوب شنيدن است. بنابراين اگر كوچكترين ابهام يا عدم وضوحي را در مطلب يا صداي استاد احساس كرديد، بايد با شهامت از او<br />
بخواهيد كه مطلب را دوباره تكرار كند. سؤال كردن از استاد گناه نيست و نبايد احساس گناهي را هم به دنبال داشته باشد.<br />
2 -2 2 شنوندهاي فعال باشيد:<br />
وقتي در كلاس درس حضور داريد، تلاش كنيد و ذهنتان را در همانجا نگه داريد. براي اين كار با خودتان حرف نزنيد و عوامل حواسپرتي خود را<br />
بشناسيد.<br />
بهترين و مؤثرترين راه براي اينكه شنوندهاي فعال باشيد، اين است كه يادداشت برداريد (چه ضرورت داشته باشد يا نداشته باشد).<br />
3 -2 2 براي تمركز بيشتر در كلاس تلاش كنيد:<br />
تقويت حافظه بعد از كلاس؛ از جمله تمرينهاي مؤثر ديگر براي حضور ذهن در كلاس و افزايش تمركز اين است كه بعد از كلاس خلاصهاي از<br />
آنچه را ياد گرفتهايد، بدون استفاده از يادداشتهايتان روي كاغذ بنويسيد. از خود سؤال كنيد<br />
10 تا<br />
•<br />
اشاره ميكرد؟ تيتر اصلي درس چه بود؟ چند موضوع مهم مطرح و چه منابعي معرفي شد؟"<br />
"در مدت كلاس استاد به چه نكات مهمي<br />
تقويت حافظه و حواس در پايان هر روز؛ روش ديگري كه به تقويت حافظه و زوال حواس پرتي كمك ميكند، اين است كه در پايان هر روز يا<br />
نيم روز 15 دقيقه را به خود اختصاص دهيد و هر واقعه و اتفاقي را كه به خصوص در حين بودن در كلاس، افتاده است، يادداشت كنيد. در<br />
روزهاي اول تمرين، ترتيب مطالب مهم نيست ولي سعي كنيد هر چه جزئيتر مطالب را از حافظه خود بازيافت كنيد. اين تمرين، هشياري شما را در<br />
حين روز بالا ميبرد و حافظه شما را پس از مدت كمتر از 3 ماه به بالاترين سطح عملكرد خود ميرساند.<br />
3 تعريف تفكر و انواع آن<br />
206<br />
، ويس<br />
205<br />
، كينگ<br />
204<br />
مورگان<br />
207<br />
و اسكوپلر<br />
(1987)<br />
تفكر (انديشيدن)<br />
208<br />
را به اينگونه تعريف كردهاند: "تفكر عبارت است از<br />
بازآرايي يا تغيير شناختي اطلاعات به دست آمده از محيط و نمادهاي ذخيره شده در حافظه دراز مدت" . اين تعريف كلي، انواع<br />
مختلف تفكر را در بر ميگيرد. بعضي انواع تفكر جنبه بسيار خصوصي دارند و نمادهايي را به كار ميگيرند كه معاني كاملاً شخصي دارند. اين نوع<br />
209<br />
تفكر را تفكردرخودمانده مينامند. رؤيا و خيالبافيهاي شديد موردي از تفكر در خود مانده است.<br />
210<br />
(جهتدار<br />
انواع ديگر تفكر حل كردن مسائل و خلق چيزهاي تازه است. اين نوع تفكر را تفكر هدايت شده ميگويند. اينها تفكراتي<br />
هستند كه ما وجود آنها را در متفكران بزرگي چون انيشتين و لئوناردو داوينچي ارج مينهيم. تفكر انتقادي نيز از انواع تفكر است كه دانشجويان بايد<br />
با آن آشنا شوند.<br />
تفكر در خود مانده فاقد توليد منطقي است و در نهايت باعث بيماري رواني ميگردد.<br />
3-1 حل مساله (تفكر مستقيم)<br />
(<br />
حل مساله نوعي از تفكر نظامدار و مستقيم است كه در آن فرد ذهن خود را در جهت اهداف و مراحل خاصي هدايت ميكند. در تفكر براي حل<br />
مساله، فرد تلاش ميكند مشكل مورد نظري را كه سبب نگراني او شده است بشناسد، راههايي كه قبلاً براي حل آن مساله پيموده است را مرور<br />
204- morgan<br />
205- king<br />
206- weisz<br />
207- schopler<br />
208- thinking<br />
209- autistic thinking<br />
210-directed thinking<br />
١١٩
ن آ<br />
:<br />
211<br />
كند، تعيين كند چه اهدافي را پي خواهد گرفت و اقدامات لازم را فهرست كند و پس از انتخاب راه حلهاي مختلف، پيشرفت خود را مورد ارزشيابي<br />
قرار دهد. بنابراين فرايند حل مساله مستلزم پنج مرحله پياپي است<br />
1 تعريف مساله<br />
2 تنظيم اهداف<br />
3 فهرست كردن اقدامات ممكن<br />
4 انتخاب راههاي پيشنهادي<br />
5 ارزشيابي<br />
3-2 تفكر انتقادي تحليلي<br />
الف) تعريف مهارت تفكر انتقادي، اساسيترين مهارت تفكر است كه يك دانشجو بايد آن را كسب كند.<br />
212<br />
تفكر انتقادي<br />
به صورتهاي مختلف تعريف شده است.<br />
(1985 ،<br />
213<br />
"تفكر مستدل و تيزبينانه دربارة اينكه چه چيزي را باور كنيم و چه اعمالي را انجام دهيم" (انيس<br />
تصميمات از راه وارسي منطقي و منظم مسائل، شواهد، و راه حلها" (وولفولك،<br />
منظور از كلمه<br />
انتقادي<br />
يا "ارزيابي<br />
در اينجا<br />
.(2001<br />
214<br />
تيزبينانه<br />
است نه<br />
215<br />
"گله مندانه يا شكايتآميز<br />
(سيفرت، "<br />
.(1991<br />
تفكر انتقادي به معناي بررسي دقيق مباحث و شواهد بر له و عليه<br />
است.<br />
216<br />
ادوارد گلاسر كه آزمون تفكر انتقادي را به وجود آورد، آن را به گونة زير تعريف كرده است : تفكر انتقادي تلاش مستمر براي<br />
بررسي دليل هر فكر يا شكلي از دانش نظري در پرتو شواهد و دلايل حمايتكنندة آن و نتايجي است كه از آن بر ميآيد.<br />
(1941)<br />
217<br />
به عبارت ديگر، گلاسر بر اهميت موارد زير تاكيد ميكند<br />
:<br />
•<br />
•<br />
•<br />
تداوم و استمرار: بررسي و ملاحظة دقيق يك موضوع بيشتر از يك بار<br />
دليل (مدارك): ارزيابي شاهد يا مدركي كه آن مطلب يا نقطه نظر را مورد حمايت قرار ميدهد.<br />
استلزامها يا معاني ضمني: بررسي اينكه اين فكر يا نقطه نظر به كجا ميانجامد و چه نتايجي را در پي خواهد داشت، آيا آنها مناسب و<br />
منطقي هستند و در غير اين صورت آيا بايد در آن فكر يا نقطه نظر تجديد نظر شود؟<br />
مثال هايي از تفكر انتقادي<br />
درك و فهم و تفسير مسائل<br />
تشخيص و تحليل سؤال ها<br />
براي مطالعه بيشتر به شيوه هاي درمانگري اضطراب و تنيدگي، جان بزرگي، نوري<br />
1382 مراجعه كنيد.-211<br />
212- critical thinking<br />
213- ennis<br />
214- thoughtful<br />
215- complaining<br />
216- glaser, E<br />
217- examine<br />
١٢٠
تشخيص و كاربرد منطق (قياس، استقرا و استنباط)<br />
نتيجهگيري معقول از اطلاعات حاصل از منابع مختلف كتبي، شفاهي، و دفاع از آن.<br />
تمايز حقايق از عقايد<br />
داوري درباره اعتبار منابع<br />
تصميمگيري دربارة اعمال مختلف<br />
تشخيص فرضهاي بيان نشده<br />
تشخيص بيانات كليشهاي و قالبي<br />
تشخيص نظامهاي ارزشي و عقيدتي مختلف<br />
طرح سؤالها و پاسخ گويي به آنها<br />
يكي از ابزارهاي معروف سنجش تفكر انتقادي آزمون مهارتهاي تفكر انتقادي كاليفرنيا<br />
است.<br />
ج) تفكر تحليلي<br />
تفكر تحليلي پردازش اضافي زير را در بر ميگيرد<br />
:<br />
بازنگري اطلاعات به دست آمده.<br />
بررسي جزئيات آن فكر از ديدگاههاي مختلف.<br />
بررسي دقيق كه آيا اين فكر كاملاً صحيح و دقيق عنوان شده است.<br />
ارزيابي اينكه مطالب به طور منطقي به دنبال يكديگر عنوان شدهاند.<br />
جست جوي نقاط ضعف احتمالي در استدلال و شواهد در تاثيرات يا روشي كه نتايج بر اساس آن ترسيم شدهاند.<br />
مقايسه يك موضوع مشابه از نقطه نظر ساير نظريه پردازان يا نويسندگان.<br />
توانايي ديدن و توضيح اينكه چرا افراد مختلف به نتايج مختلفي ميرسند.<br />
توانايي استدلال اينكه چرا مجموعهاي از عقايد، ثمرات يا نتايج بهتري نسبت به ديگر افكار دارند.<br />
محتاط بودن در خصوص موارد آماري يا ادبي، به اين معنا كه خواننده را ترغيب كند تا اظهاراتي سؤال برانگيز دربارة ارزش ظاهري آنها<br />
بيان كند.<br />
بررسي فرضهاي پنهان<br />
بررسي تلاشها براي وسوسه كردن خواننده به پذيرش<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
١٢١
4- تحول و رشد يك ذهن اكتشافي يا منطقي<br />
براي رشد توانايي تفكر انتقادي و تحليلي شما بايد تجسم كنيد كه در حال رشد حالت اكتشافي<br />
يا منطقي ذهنتان هستيد.<br />
1 خواندن 3<br />
تفكر انتقادي هنگام خواندن شامل موارد زير است :<br />
(1<br />
218<br />
شناسايي چارچوب استدلال<br />
در متن (بررسي سير منطقي متن)<br />
(2<br />
(4<br />
(5<br />
(6<br />
(7<br />
3<br />
ارزشيابي انتقادي چارچوب استدلال<br />
3) سؤال كردن از آنچه ظاهراً وجود داردو بررسي فرضيات پنهان<br />
شناسايي دلايل (شواهد) در متن<br />
ارزشيابي دلايل مطابق با معيارهاي معتبر<br />
ارزشيابي نتايج نويسنده (نويسنده چه منظوري داشته و چه نتيجهاي گرفته است)<br />
تصميم گرفتن درباره اينكه آيا شواهد و دلايل ارائه شده نتايج را حمايت ميكند (در راستاي نتايج هست يا نه)<br />
2 نوشتن<br />
تفكر انتقادي موقع نوشتن شامل مراحل قابل مقايسه زير ميشود<br />
:<br />
(1<br />
(2<br />
(3<br />
روشن كنيد نتايج حاصله براي شما چيست؟<br />
نشان دادن يك چارچوب واضح براي استدلال يك مبحث شما را به نتايج مورد نظر ميرساند.<br />
ارائة دليل و شاهد براي اثبات و حمايت از استدلالي كه انجام ميدهيد.<br />
همانطور كه پيشتر دربارة منابع اشاره شد، نوشتههاي خود را با ديد انتقادي بخوانيد.<br />
بررسي موضوع از چشم اندازهاي مختلف<br />
3 3 گوش كردن<br />
تفكر انتقادي هنگام گوش كردن همانند مطالبي است كه موقع خواندن ارائه شد.<br />
(1<br />
بررسي به منظور ثبات و پايداري آنچه گوينده ميگويد، آيا گوينده تناقض آشكاري در سخنانش ديده ميشود، در اين<br />
تناقضها چه مطالبي نهفته است؟ آيا او منظوري خاص يا پنهاني را پيگيري ميكند.<br />
صورت در زير اين<br />
(2<br />
بررسي زبان بدن، تماس چشمي و سرعت و تن صدا كه آيا با آنچه گفته شده هماهنگ (متناسب<br />
219<br />
( است.<br />
218- line of reasoning<br />
219- congrunet<br />
١٢٢
آيا نگاه گوينده (سخنگو) و آنچه اظهار ميدارد و معتقد است همان چيزي است كه ميگويد؟<br />
اكنون اين مسايل را با جزئيات بيشتري بررسي ميكنيم و بعضي از آنها را به طور مقدماتي تمرين ميكنيم، بنابراين شما ميتوانيد مهارتهاي تفكر<br />
انتقادي خود را امتحان كنيد.<br />
5- تفكر انتقادي هنگام خواندن<br />
تفكر انتقادي همزمان با خواندن براي موفقيت دانشگاهي امري ضروري است، چرا كه خيلي از مطالبي كه شما در مقالات خود مينويسيد شامل<br />
تجزيه و تحليل انتقادي كارها و مطالب ديگران است.<br />
1 5 شناسايي چارچوب استدلال<br />
220<br />
بيشتر متن هايي كه شما براي خواندن به عنوان يك دانشجو نياز داريد، بحث يا مباحثهاي<br />
مباحثه عبارت است از<br />
را در بر ميگيرد. در متون دانشگاهي بحث يا<br />
:<br />
221<br />
چارچوب منطقي قابل استدلال<br />
يك ديدگاه يا نقطه نظر<br />
موضعي كه از آن دفاع شده است<br />
مطرح كردن كيس يا موردي كه :<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
به وسيله شواهد و نمونههايي حمايت شده است و به يك نتيجة منطقي منجر ميشود<br />
لازم است شما هنگام خواندن از خود بپرسيد "مهمترين نكتهاي كه نويسنده ميخواهد به من بگويد چيست و دلايلي كه او ارائه<br />
ميكند تا مرا به پذيرش اين مورد ترغيب كند كدامند؟"<br />
فعاليت 1: آيا ميتوانيد مهمترين چارچوب منطقي يا استدلالهاي متن زير را استخراج كنيد.<br />
قطعه<br />
Rochborough Health :1<br />
بازي بچهها خارج از منزل بر سلامتي و نيز گسترش و رشد سطوح تعامل اجتماعي آنها تاثير بهسزايي دارد: مطابق آزمايشات پزشكي توسط انجمن<br />
در دسامبر امسال بچه هايي كه بيش از 50 روز در سال بيرون از خانه بازي كردند حجم تنفس آنها<br />
مشاورهاي سلامت فردي<br />
20 درصد بالاتر و ميزان بروز آسم و وضعيتهاي برونشي آنها 30 درصد كمتر از بچههايي كه در خانه بازي كرده بودند. همچنين گزارش شد كه<br />
بچههايي كه بيرون از خانه بازي كردند، دوستان بيشتري دارند. در بررسي زمينه يابي از 30 خانواده توسط محققان كشف شد كه اگر منزل بچهها<br />
Rochborough<br />
حياط داشته باشد يا چنانچه "محلهاي بازي سرپرستي<br />
"<br />
222<br />
Milton Road<br />
Arkash<br />
شده نزديك منزل آنها باشد، احتمالاً والدين بيشتر به بچه هايشان اجازه<br />
گفت بچه هايش از بازي در چمنزار طبيعي احساس امنيت نميكنند.<br />
ميدادند بيرون از خانه بازي كنند. آقاي از<br />
مثلاً پسرش از يك روباه كه قبلاً آنجا بوده ترسيده است. پسر كوچكش با چشماني پر از اشك به پدرش گفته بود كه او اغلب به اين دليل كه جايي<br />
براي بازي ندارد، گريه ميكند. فراهم كردن جايگاههاي بازي در محلهاي كنترل شده هزينه در بردارد. اگر چه فقط 18 درصد از خانههاي محل<br />
پژوهش حياط داشتند. بنابراين براي بهبود سلامتي بچهها به فراهم كردن محلهاي بازي كنترل شدة بيشتري بيرون از خانه نياز است.<br />
220- argument<br />
221- argument<br />
222- supervised play areas<br />
١٢٣
Rochborough Play councid newsletter<br />
2-5 ارزشيابي انتقادي نوع استدلال يا چارچوب منطقي<br />
يك مبحث را ميتوان بر حسب موارد زير به طور انتقادي ارزشيابي كرد<br />
:<br />
پيشنهادات (استدلالهاي) مربوط، مهم و كافي<br />
پيشرفت سلسله مراتب منطقي<br />
مقدمات يا كبراي غلط<br />
استدلال ناقص<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
هر يك از موارد فوق را ميتوان به طور تفصيليتر بررسي كرد<br />
:<br />
• پيشنهادات مربوط، مهم و كافي:<br />
در قطعه شماره (1)<br />
223<br />
تعدادي اظهار نظر يا قضيه<br />
ارائه شده است. براي مثال :<br />
بازي خارج از منزل سطح تعامل اجتماعي را بهبود ميبخشد.<br />
فقط 18 درصد خانههاي محل پژوهش حياط دارند.<br />
•<br />
•<br />
اينها برخي از دلايلي هستند كه براي پشتيباني از بحث ارائه شده است. هنگام بررسي نوع استدلال لازم است بررسي كنيد كه آيا دلايل ارائه شده<br />
با موضوع مرتبط است و آيا آنها كل مبحث را تاييد ميكنند (يعني به هدف بحث مربوط هستند).<br />
براي مثال :<br />
منبعي كه در زير متن مجزا شده است، خيلي به بحث سلامتي ربطي ندارد.<br />
اشاره به گراني محوطههاي بازي كنترل شده، به بحث مربوط است. هر چند به جاي ترغيب مشاركت، مبحث را ضعيف<br />
ميكند و تحليل ميبرد، چرا كه برآورد هزينه هم مشخص نيست و معلوم نيست چقدر گران است.<br />
•<br />
•<br />
224<br />
در بررسي يك مبحث مهم است كه هم دلايل و هم شواهد به بحث اصلي مربوط باشد و از آن پشتيباني كند، طوري كه به شما كمك كند تا<br />
بتوانيد تشخيص دهيد آيا نتيجه نويسنده معتبر بوده است يا خير. حتي اگر نويسنده دلايل مرتبط با موضوع بحث را ارائه كرده باشد، ممكن است<br />
دلايل او براي حمايت از بحث مورد نظر كافي نبوده باشد.<br />
225<br />
تصاعد منطقي<br />
در گفت گوي روزمره اين عادت مرسوم است كه وقتي شخصي از قضيهاي حرف ميزند، بين چيزي كه ميگويد و قسمتهاي بعدي صحبت او<br />
رابطهاي منطقي وجود دارد. به طور كلي براي مباحث نوشتاري و متون دانشگاهي بايد به دنبال اين باشيد كه آيا در يك نقطه يا پيامد آن رابطه<br />
منطقي وجود دارد.<br />
يك چارچوب منطقي يا خط استدلال بايد<br />
:<br />
223- proposition<br />
224- main argument<br />
225- logical progression<br />
١٢۴
• از يك فرض شروع شود.<br />
( D<br />
C<br />
C<br />
B<br />
مراحل منطقي را دنبال كند B<br />
به<br />
منجر شود،<br />
نيز به و به<br />
A )<br />
•<br />
به نتيجه يا پيامدي منجر شود كه به طور مستقيم معلوم باشد از آنچه قبلاً گذشته ادامه مييابد. (استدلالهاي آشكار كه در<br />
يك نظم منطقي پديد آمدهاند به نتيجة حاصله معطوف است).<br />
•<br />
فرض قطعه<br />
I اين است كه بازي بيرون از خانه براي سلامتي بچهها خوب است. تصاعد منطقي اين بحث شامل موارد زير است:<br />
شواهد محلي از مبحث سلامتي حمايت ميكند (كه بازي بيرون از خانه مفيد است)<br />
نگرشهاي والدين از اين بحث حمايت ميكند<br />
فقدان تسهيلات مانع بازي بيرون از خانه ميشود<br />
براي بازي خارج از خانه، به تسهيلات بيشتري نياز است.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
Rochborough<br />
فرضهاي اشتباه<br />
اگر دليل اينكه چرا بازي بيرون از خانه براي بچههاي<br />
شروع كرده است.<br />
خوب نيست، اين باشد، نويسنده، قطعه 1 از يك "فرض اشتباه"<br />
نم"<br />
جست جوي فرضهاي غلط امري مفيد و مطلوب به حساب ميآيد كه ما را هشيار ميكند كه همواره مراقب فرضهاي اشتباه باشيم: بسياري از<br />
مباحث بر چنين بنيادهاي ضعيفي بنا شدهاند.<br />
226<br />
استدلال ناقص<br />
در اينجا نمونههايي از استدلال ناقص ارائه شده است :<br />
الف) فرض يك رابطة علي<br />
اگر دو چيز در يك زمان يا يك مكان اتفاق افتد، ساده است كه فرض كنيد آن دو به هم مربوطند يا يكي بايد علت ديگري باشد براي مثال:<br />
واقعاً براي اين امتحان خيلي خوب مرور كردم ولي يك نمره پايين گرفتم، بنابراين براي امتحان بعدي مرور نخواهم<br />
كرد و بايد نمره بهتري بگيرم".<br />
اين فرض ارتباطي بين مرور و شكست برقرار ميكند، بدون اينكه ساير دلايل احتمالي شكست را در نظر بگيرد.<br />
ب) نتيجهگيري كلي بر اساس يك يا چند نمونه محدود<br />
227<br />
ج) مقايسه نامتناسب<br />
در قطعه 1 كه دربارة بازي خارج از منزل سخن به ميان آمد، كودكاني كه در خارج از منزل به بازي ميپردازند را از نظر سلامتي با كودكان داخل<br />
منزل مقايسه كرده است. اينكه آيا چنين مقايسهاي صحيح است جاي بحث دارد. شايد كودكاني كه در منزل بازي ميكنند به طور كلي از مسايلي در<br />
رنج باشند كه خارج از منزل بازي نميكنند مثل مبتلا بودن به آسم. در هر حال اينها نميتوانند به عنوان دليل براي رفتاري، پذيرفته شود.<br />
226- flawed reasning<br />
227- inappropriate<br />
١٢۵
3 4 سؤال پرده از ظواهر بر ميدارد<br />
(سؤال سطحي نگري را از صحنه خارج ميكند)<br />
براي تفكر انتقادي لازم است اين عوامل را بررسي كنيد.<br />
آيا شاهد مثال يا دليلي كه آورده شده، همان چيزي است كه در ظاهر بيان گرديده است؟<br />
آيا ممكن است توضيحات ديگري جدا از آنچه كه آشكار است وجود داشته باشد.<br />
آيا همه اطلاعات ضروري و لازم آمده است، يا احتمالاً جزئيات ديگر به نتيجه متفاوتي منجر ميگردد؟<br />
اگر اكنون نتايج پذيرفته شوند طرفهاي ذينفع چه چيزي عايدشان ميشود؟<br />
آيا فرضهاي پنهان يا دستورات كار ديگري به غير از آنچه بيان شده است وجود دارد؟<br />
آيا شواهد از يك منبع قابل اعتماد، صادقانه و فارغ از علايق فرد تهيه شده است؟<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
فعاليت 2<br />
مجدداً به قطعه 1 نگاه كنيد.<br />
چه دستورات كار پنهاني ممكن است در اين قطعه وجود داشته باشد.<br />
فقدان چه اطلاعاتي ممكن است به نتيجه متفاوتي منجر شود (چه اطلاعاتي احتمالاً اگر وجود داشت نتايج تغيير ميكرد).<br />
4 4 شناسايي و شواهد (دلايل) در متن<br />
شناسايي شواهد (مدرك) در متن معمولاً تا اندازهاي قابل فهم است.<br />
به آمارها، مثالها، تاريخچه فردي، يافتههاي آزمايشها، زمينه يابيها، پرسشنامهها يا مطالعات موردي نگاه كنيد. ممكن است مدرك داستان گونه<br />
باشد، به اين صورت كه داستانها توسط يك نفر يا تعداد كمي از افراد درباره تجربياتشان گفته شود.<br />
فعاليت 3<br />
چه مدرك يا شواهدي از قطعه Rochborough Health<br />
به دست ميآيد (با آخر فصل چك كنيد).<br />
:<br />
5 4 ارزشيابي مدرك يا دليل<br />
براي دانشجو نوشتن يك مقاله يا گزارش كافي نيست. شاهد يا مدرك داراي دو وجه است: هم دانشجو وقتي ميخواهد مقاله بنويسد و هم<br />
مطالبي كه از آن گزارش ميكند، نياز به شاهد و مدرك دارند.<br />
مدرك يا دليل هميشه ارزش كلي و يكساني ندارد. از كجا متوجه بشويم كه شاهد يا دليلي بر ديگري برتري دارد يا معتبرتر است؟ براي اين كار به<br />
برخي توصيههاي بنيادي كه در پي ميآيند توجه كنيد<br />
١٢۶
•<br />
استفاده از معيارهاي منطقي براي ارزشيابي شواهد.<br />
تفكر انتقادي شامل شناسايي معيارهاي معتبر<br />
به جاي چيزهايي است كه ميتوان آنها را ارزشيابي كرد.<br />
228<br />
براي مثال موقعي كه دكتري اظهار ميدارد كه فرد از سلامتي برخوردار است، بايد معيارهاي معيني را مد نظر قرار دهد. مانند دماي بدن، فشار خون<br />
229<br />
و فقدان نشانههاي شناخته شدة بيماري. او ارزيابي ميكند كه آيا نشانههاي بالقوه "بيماري تندرستي ، براي نگراني مهم به حساب<br />
ميآيند؟ بر تجربه شخصي مبتني هستند، از دانش پزشكي ناشي ميشوند و منجر به اين نتيجه ميگردند كه آيا مدارك يا شواهد بيشتر به بهبود<br />
سلامتي معطوف است بيمار وضعي رو به وخامت دارد.<br />
"<br />
برخي معيارهايي كه شما ميتوانيد در تحقيق دانشگاهي براي ارزشيابي متون درسي و مطالعاتي به كار بگيريد به شرح زير خلاصه شدهاند<br />
وارسي تاريخ تحقيق<br />
:<br />
اطلاعات ممكن است به روز نباشد يا نتايجي كه به آن تكيه شده است ميتواند مجدداً تجديد نظر گردد. نگرش شما دربارة مقاله<br />
چيست؟ اگر بدانيد كه اين مقاله مربوط به سال 1300 ميلادي است چه نظري داريد؟ اگر مربوط به سال<br />
چه؟ و اگر مربوط به سال<br />
1927 باشد<br />
Rochborough Health<br />
2003 باشد؟<br />
وارسي منبع اطلاعاتي كه به دست آوردهايد<br />
مقالههاي دانشگاهي يا مجلههاي تخصصي و كتابهاي درسي معرفي شده معمولاً بر اساس تحقيق عمقي بنا شدهاند و قابل اعتمادتر از يافتههاي<br />
چاپ شدة مجلات و روزنامهها هستند. روزنامهها و مجلات ممكن است براي بعضي از موضوعها مانند مطالعات فرهنگي منابع اساسي مفيدي باشند<br />
اما به طور كلي براي ذكر در مقالات علمي از قدرت كافي برخوردار نيستند.<br />
230<br />
وارسي سوگيري در منابعي كه ذكر ميكنيد<br />
سوگيري به معناي تمايل هشيارانه يا ناهشيارانه محقق در استفاده از منابع و يا ارزيابي آنها. سوگيري ممكن است واضح و آشكار نباشد و لزوماً به<br />
اين معنا نيست كه منبع شما ناصادقانه يا "متعصبانه" بوده است. اگر فردي بسيار علاقهمند باشد در بيمارستان خاصي كار كند شواهد و دلايلي<br />
ارائه ميكند كه ممكن است درست باشد اما همة ماجرا نباشد.<br />
هنگام تفكر انتقادي لازم است كه پيوسته در ذهنمان سؤال كنيم، كه آيا ممكن است موارد پنهاني وجود داشته باشد، كه من به آن بي توجه بودهام؟<br />
يا اينكه چرا فايده يك روش بيشتر از ديگري به نظر ميرسد؟<br />
همواره مهم و ارزشمند است كه بدانيم علايق سياسي يا اقتصادي ميتواند مانع جلوگيري از ظهور يك واقعيت شود. همچنين در نظر بگيريد چاپ<br />
يا انتشار يك نقطه نظر چه مسايل را در پي خواهد داست. براي مثال در برخي جوامع مانند بريتانياي قرن شانزدهم چاپ نقطه نظرات خاص مردمي<br />
مجازات مرگ در پي داشت.<br />
امروزه براي سازمانهاي كوچك يا افراد، بسيار مشكل است كه يافتههاي مورد نياز خود را براي تحقيق به دست آورند يا نقطه نظرهاي مختلف را<br />
اعتبار يابي كنند. چنانچه تمام مدارك و دلايل به روشني بيان نگردد كل تصوير مطلب ممكن است مخدوش به حساب آيد.<br />
اگر چه نوشتن دربارة موضوعات اقتصادي، سياسي و دسترسي به رسانههاي گروهي در هر مقاله براي شما ضروري نيست، اما اين مهم است بدانيد<br />
كه چه كسي به منابع و قدرت و اطلاعات دسترسي دارد و چه كسي ندارد و دلالتهاي ضمني اين دسترسي را بدانيد.<br />
از جاذبههاي اعداد و آمار آگاه باشيد<br />
228- valid criteria<br />
229- III- health<br />
230- bias<br />
١٢٧
بررسي دادههاي عددي و كلماتي كه دادههاي ضمني عددي را در بر ميگيرد مهم است. چنانكه ملاحظه ميگردد گاهي از اعداد سوء استفاده<br />
ميشود و مقادير به نحوي ارائه ميگردند كه خواننده را تحت تاثير قرار دهند.<br />
اغلب / تعداد زيادي: به كلماتي از قبيل اغلب و تعداد زيادي توجه كنيد.<br />
بيشتر مردم گفتند كه آنها پرتقال (ها) را به سيب (ها) ترجيح دادند.<br />
"اغلب يا بيشتر" يك لغت بسيار مبهم است. درست يا غلط بودن جمله و نيز اعتبار منبع مهم نيست بلكه در اينجا ما نياز به اطلاعات جزئي<br />
بيشتري داريم، از چند نفر از مردم سؤال پرسيده بودند؟<br />
درصدها :<br />
به درصدهاي داده شده توجه كنيد. فرض كنيم كه به جاي جمله بالا بخوانيد. 60 درصد مردم پرتقال را ترجيح دادند، 40 درصد گفتند<br />
كه سيب را ترجيح دادند.<br />
اين جمله متقاعد كنندهتر به نظر ميرسد.<br />
60 و<br />
آيا كميتهاي عددي سؤال شده است؟ آيا نمونة مورد بررسي معرف جامعه است؟<br />
به عنوان يك خوانندة انتقادي لازم است مراقب درصدها و اطلاعات ناكافي كه استفاده ميشود و به نظر جالب ميرسد باشيد.<br />
اندازه نمونه: از چند نفر سؤال كردهاند؟ يا چند نفر مورد تحقيق قرار گرفتهاند. توجه كنيد كه اگر 10 نفر را مورد مطالعه قرار دهيم با جابجا شدن<br />
2 نفر يك اندازه 40 درصدي به دست ميآيد. اندازه نمونه تعدادي از مردم، حيوانات يا اشياء هستند كه در تحقيق مورد مطالعه قرار گرفتهاند<br />
وقتي حجم نمونة مورد بررسي كوچك باشد نتايج اشكالات زيادي خواهد داشت.<br />
معرف بودن<br />
231<br />
:<br />
نمونه بايد بيانگر يا هدف كل جامعة مورد مطالعه باشد. اگر نمونه معرف كل جامعه نباشد تعميم پذيري يافتهها مخدوش است.<br />
شرايط جمع آوري دادهها: اگر شما متوجه شديد كه كساني كه پرتقال را ترجيح دادند و توسط شخص اجرا كننده تحقيق چيزي دريافت<br />
كردهاند، ممكن است تعجب كنيد كه شركت كنندگان، انگيزهاي پنهاني در جواب دادن به سؤالاتشان داشتهاند و آيا در اين صورت دادهها ميتواند<br />
معتبر باشد. به عنوان مثال: ممكن است اطلاعات حاصله در مصاحبههاي رو در رو دربارة آب پرتقال توسط كارمند از آن شركت جمعآوري شده<br />
است. امكان دارد كه بعضي از شركت كنندگان از قبل داوطلب براي مصاحبه باشند. در اين صورت دادهها قابل اعتماد نيست. مقالات چاپ شده در<br />
مجلههاي دانشگاهي معمولاً جزئيات كاملي دربارة شرايط تحقيق به دست ميدهند.<br />
زبان برانگيزنده و كلمات قانع كنندهتر<br />
مطمئناً كلمات خيلي ميتوانند قانع كننده و آغازگر حس اطمينان در خواننده باشند. كلماتي كه از موضوعي به موضوعي ديگر فرق خواهند داشت. به<br />
عنوان مثال: براي بعضي از مردم كلمه "آزمايشي" مفاهيم علمي صحيح و معتبري را در ذهن آنها فرا ميخواند. اگر چه در حقيقت ممكن است<br />
روش آزمايشي به معناي واقعي كه شامل شواهد منطقي باشد مورد استفاده قرار نگرفته باشد.<br />
لغات برانگيزنده: استفاده از كلمات و عبارت هايي از قبيل بي رحم، تبعيضآميز، سؤءاستفاده، طبيعي، معمولي، بچه بي گناه، پير، كوچك،<br />
ميتواند واكنشهاي برانگيزاننده را ترغيب كند كه ممكن است منجر به دور شدن خواننده از ارزيابي صحيح شواهد ارائه شده گردد. تصاوير<br />
برانگيزنده از قبيل گريه مردم به شيوة مشابه ميتواند مورد استفاده قرار گيرد.<br />
كلمات قانع كننده: اين كلمات و عبارتها به واسطه جاذبهاي كه در خواننده يا شنونده ايجاد ميكنند مانع در خواست شواهد بيشتر ميشود.<br />
ممكن است اين مطالب به دنبال شواهد و دلايلي درست و واقعي بيان شوند، اما لازم است هنوز شما موقعي كه اين لغات را ميبينيد هوشيار باشيد.<br />
لغاتي از قبيل قطعاً، واضح، آشكارا، واضح است كه، طبيعتاً، و البته، شامل اين دسته هستند.<br />
231- representativeness<br />
١٢٨
7<br />
6<br />
شواهدي كه در قطعه Rochborough Health<br />
داده شده را با استفاده از معيارهاي كلي فوق، ارزيابي كنيد.<br />
فعاليت 4:<br />
4 شناسايي نتايج نويسنده<br />
به طور كلي نويسنده نتايج بحث را در آخر قطعهاي كه مينويسد ميآورد. اگر چه، ممكن است گاهي آنها در ابتداي متنها يا حتي در وسط آنها<br />
بيايند اما اين وضعيت كمتر اتفاق ميافتد و تاثير كمتري هم دارد.<br />
اغلب نتايج با كلمات<br />
232<br />
"تحريك كنندهاي<br />
"<br />
"<br />
233<br />
از قبيل بنابراين، در نتيجه، بدين ترتيب، شروع ميشود يا با استفاده از "كلمات آمرانه<br />
مانند كلماتي كه فرد را به انجام عملي وادار ميكنند، از قبيل بايد، ميبايستي، يا لازم است، شروع ميشوند.<br />
نتيجه قطعه Rochborough Health<br />
را تشخيص دهيد.<br />
فعاليت 5:<br />
4 ارزيابي كردن اينكه آيا شواهد، از نتايج حمايت ميكنند.<br />
نويسنده ممكن است شواهدي ارائه كند كه به نظر قابل اعتماد بيايد، و مبتني بر تحقيق و پژوهش خوبي هم باشد. اما نتايج تنظيم شده توسط<br />
شواهد و دلايل ارائه شده تضمين نميشود. يك مثال مبالغهآميز اين مسئله وقتي است كه اصطلاحاً صغري و كبري به نظر درست ميآيند ولي<br />
نتيجه درست نيست چون شواهد از نظر محتوايي درست ولي نتيجه غلط است.<br />
پيش فرض يا شاهد Karta champion<br />
يك زن است (حقيقت اثبات شدني)<br />
:1<br />
پيش فرض يا شاهد<br />
:2<br />
مادر من يك زن است. (حقيقت اثبات شدني)<br />
نتيجه: مادر من يك زن است.<br />
بنابراين او Karta champion است (نتيجه اشتباه)<br />
پيش فرضهاي<br />
1 و<br />
2 درست هستند ولي نتيجهگيري كاملاً اشتباه است.<br />
(<br />
الف فرضيات نهفته اشتباه را بررسي كنيد<br />
در مثال بالا: استدلال نادرست بر اساس فرض اشتباه بود كه<br />
"اگر يك زن<br />
Karta champion<br />
است، پس تمام زنان<br />
Karta<br />
.<br />
champion<br />
هستند" تشخيص اشتباه بودن اين فرض آسان است و به راحتي ميتوان آن را رد كرد، اما هميشه به اين سادگي نيست.<br />
محققين همواره سعي ميكنند نتايج خود را عيني كنند و يا چنين نشان دهند، ولي مبرا ماندن از نظرات عرفي و زمينة ايدئولوژيكي جامعهاي كه فرد<br />
در آن زندگي ميكند، كار سختي است.<br />
مثال: در اينجا عقايدي كه<br />
ميدهيم.<br />
234<br />
در مقاله يك دانشجو دربارة نقطه نظرات بالبي<br />
كه بسيار در دهة 50 پرطرفدار بوده است را مورد ملاحظه قرار<br />
(1969 ،1951)<br />
235<br />
در يافتههاي بالبي<br />
گفته شده بود نوزداني كه در سالهاي اوليه زندگي از مادرانشان جدا ميشوند در آينده به مشكلات رفتاري و<br />
232-trigger words<br />
233- imperative words<br />
234- bowlby<br />
235- clark<br />
١٢٩
هيجاني دچار ميشوند. اين موضوع دليلي بود بر عليه مادراني كه بيرون از منزل كار ميكردند. از طرفي اين بحث به تنهايي دربارة مادراني كه به<br />
خاطر نگراني از تربيت و سلامتي كودكان خود در خانه ميمانند ترديدي نبود، بلكه نتيجه با شرايط اقتصادي آن زمان (كه براي مرداني كه از جنگ<br />
دوم جهاني بر ميگشتند كمبود شغلي وجود داشت) متناسب بود (13451939).<br />
،<br />
بعدها، اين نتيجه كه غيبت مادر يا مراقب كودك سبب آسيب ديدگي كودك ميشود به شدت مورد انتقاد قرار گرفت (كلارك<br />
1976؛ كلارك و استوارت 1988؛ تيزارد<br />
237<br />
و كلارك<br />
236<br />
.(1991 ،<br />
239<br />
،<br />
238<br />
براي مثال، بحث شده كه دادههاي بالبي بر كودكاني مبتني بوده است كه در شرايط سختي زندگي ميكردند، از قبيل كودكاني كه در جنگ يتيم<br />
شده بودند يا آنهايي كه به دليل بيماري در بيمارستانهاي بي حفاظ در دهه 50، بستري شده بودند. گروه نمونهاي كه بالبي مطالعه كرده است<br />
كودكان طبيعي و قابل مقايسه با ميانگين جامعه نبودند. آنها ميبايست با كودكان سالم و طبيعي جامعه مقايسه ميشدند و سپس نتيجهگيري ميشد.<br />
هر چند ممكن است تحقيق بالبي درست باشد. ولي يافتههاي او نتايج پژوهش وي را كاملاً حمايت نميكند. بالبي نتايجش را متناسب با باورهاي<br />
عمومي آن زمان كه جايگاه زن در منزل و نگهداري از كودكان است، تنظيم و تفسير كرده است. شايد هم نوعي تضادورزي با فيمينيسم يا توافق با<br />
اشتغال پاره وقت زنان بوده باشد.<br />
نقد پژوهشهاي اوليه به وسيلة سؤالهايي كه از جنبههاي مختلف مطرح ميگردد از اين قبيل كه آيا نمونه مورد بررسي معرف جامعه هست و آيا<br />
نتايج قابل تعميم ميباشد؟ باعث رشد و پيشرفت آن حوزة علمي ميگردد و اين امري كاملاً طبيعي است.<br />
فعاليت 6:<br />
آيا شما به شواهدي كه در متن<br />
چيست؟ (براي گرفتن فيدبك به آخر فصل مراجعه كنيد).<br />
Rochborough Health نتايج تنظيم شده را ثابت ميكند توجه ميكنيد؟ مفروضات اين متن<br />
ب)<br />
تفكر تحليلي انتقادي<br />
اكنون كه شما تحليل گام به گام يك متن را فرا گرفتهايد. تجزيه و تحليل متن 2 را امتحان كنيد. اين نويسنده موضوعي شبيه قطعه 1 مطرح كرده<br />
است.<br />
قطعه 2: بازي كودكان<br />
240<br />
كودكان به بازي كردن بيرون از خانهها نياز دارند: عجيب است كه چطور امروزه هنوز تعداد كمي از بچهها اين فرصت را به دست آوردند. اگر چه<br />
اسميت نشان داد كه 48 درصد كودكان بازي درون خانه را ترجيح ميدهند، جونز كشف كرد كه 98 درصد كودكان در<br />
انگليس بازي بيرون از خانه را ترجيح ميدهند، من گفتم كه بعضي از والدين در ، Rochborough اظهار داشتند كه كودكانشان كه بازي بيرون<br />
از خانه، ولگردي و رفتن در كنار رودخانهها را نداشتهاند در امنيت بيشتري بودهاند. هم اكنون بيشتر بچهها به تلويزيون يا بازي با كامپيوتر معتاد<br />
شدهاند. هر كسي ميداند كه اين امر به تحصيل بچهها صدمه ميزند. و هنوز هيچ اقدامي در ارتباط با اين مساله انجام نشده است. اين مطمئناً دربارة<br />
هم صادق است. و مهمترين دليل اينكه آنها جايي براي بازي كردن ندارند. تقريباً هيچ كس در<br />
بچههاي<br />
حياط ندارد. اگر آنها بيرون از خانه بازي كنند براي سلامتي شان بهتر خواهد بود. اما والدين گفتند كه به بچه هايشان اجازه نخواهند داد مگر اينكه<br />
محلهاي بازي سرپرستي شده فراهم شود، والدين از اينكه نميتوانند بچه هايشان را موقع بازي ببينند نگران شدند. چنانچه بچهها به بازي بيرون از<br />
را تهديد ميكند يا چه شانسي براي سلامتي<br />
خانه نپردازند به اعتياد به تلويزيون هم پايان ندهند، چه خطري سلامتي اهالي<br />
باقي ميماند؟<br />
شهروندان<br />
Rochborough<br />
(1964)<br />
241<br />
Rochborough<br />
(1982)<br />
Rochborough<br />
Rochborough<br />
236- clark<br />
237- clark<br />
238- stewart<br />
239-tizard<br />
240-smith<br />
241- elaborething the problem<br />
١٣٠
هب(<br />
نويسنده دو بار به تاثيرات بازي بيرون از خانه بر تعادل اجتماعي اشاره ميكند، اما شواهد يا جزئياتي نميدهد. او نميتواند اين مطلب را بيشتر به<br />
بحث اصلي مرتبط كند.<br />
فعاليت 7:<br />
آيا چارچوب منطقي و دلايل متن مناسب است؟<br />
نتيجهاي كه از متن حاصل ميشود چيست؟<br />
نقطه قوت شواهد ارائه شده چيست؟<br />
فرضهاي نهفته (زير بنايي) در اين متن كدامند؟<br />
آيا دلايل و شواهد به خوبي از نتايج حمايت ميكنند؟ چطور؟<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
• پسخوراند پايان فصل توجه كنيد.)<br />
5- تفكر انتقادي هنگام نوشتن<br />
تفكر انتقادي هنگام نوشتن بيشتر جزئيات مطرح شده در تفكر انتقادي به هنگام خواندن<br />
انتقادي و نيز تشخيص و حذف سوگيري و عقايد شخصي، خود كاري بسيار دشوار به نظر ميرسد.<br />
را نيز شامل ميشود، هر چند تجزيه و تحليل<br />
نوشتار دانشجويان اغلب ضعيف است و نقاط ضعف خاص خود را دارد؛ زيرا قبل از اينكه نوشتن پيش نويس نهايي خود را آغاز كنند، فكر واضح و<br />
روشني دربارة آن ندارند. در واقع بخشي از اين برنامه ريزي به خاطر مساله است (فصول بعد به آن خواهيم پرداخت) و بخشي به خاطر اين است كه<br />
دانشجو بايد زمان مفيدي را براي ارزشيابي نقادانة آنچه فرا گرفته و خوانده، ايدهها و نوشتههاي خود صرف كند، زمان صرف شده براي تجزيه و<br />
تحليل انتقادي معادل "شرح مبسوط مساله<br />
است كه به رتبة مطلوب منجر نميگردد.<br />
5-1 مراقب نتايجي كه ميگيريد باشيد<br />
"<br />
است. فرايندي كه طي آن دستيابي به رتبة خوب در دانشگاه بسيار متفاوت از روشهاي ديگر<br />
عجيب است كه اغلب دانشجوياني كه مشغول تحصيل هستند عليرغم اينكه براي انجام كار خود مطالعه لازم را انجام ميدهند و حتي فكرهاي<br />
لازم را براي تحقيق خود به خرج ميدهند، ولي اعتمادي به نتايج آنها نيست. كل قسمتي كه نوشته ميشود بايد به نتايج بحث منجر شود، اگر نتايج<br />
مبهم يا غير قابل درك باشد، تاثير و قدرت تمام نوشته از بين ميرود.<br />
به زودي شما كاري (كار تحقيقي، مقاله و...) براي انجام دريافت ميكنيد، هر نتيجهاي كه ميخواهيد بگيريد را روي يك كاغذ بنويسيد و آن را در<br />
جايي قرار دهيد كه بتوانيد آن را هر روز ملاحظه كنيد. هر وقت چيز مهمي به ذهنتان رسيد به آن اضافه كنيد هر چند ممكن است آنچه مينويسيد با<br />
آنچه قبلاً نوشتهايد در تناقض باشد. اين كار به شما كمك ميكند كه وقتي ميخواهيد نتايج كارتان را بنويسيد آنها از وضوح كافي برخوردار باشند.<br />
5-2 داشتن چارچوب استدلالي روشن<br />
اگر نتايجي كه گرفتهايد واضح هستند، احتمالاً مبحث يا چارچوب استدلالي شما نيز واضح و روشن است. نتيجه مثل يك نقطه هدفي ميماند كه<br />
شما به سمت آن هدفگيري ميكنيد و بنابراين هدايتگر فعاليتهاي شما است.<br />
به جاي پراكنده كاري، روي هدف نوشته هايتان تمركز كنيد.<br />
١٣١
چهار نكتة هدايت كننده زير را به خاطر بسپريد.<br />
پيش نويسهاي اوليه ممكن است در شرح دقيق و بازيابي افكارتان مفيد باشد. اما مطمئن باشيد كه افكار نهايي شما<br />
واقعاً در نسخة نهايي كارتان معلوم ميشود.<br />
روي برنامة نوشتن خود كار كنيد كه دلايل، نمونهها و مثالها و شواهد به دست آمده را بر حسب درجه منطقي بودن تنظيم<br />
كنيد.<br />
توجه كنيد كه چطور به بهترين وجه افكار و بخش هايي از اطلاعات را به هم ربط دهيد تا نوشته شما تنها يك كنار هم<br />
گذاري حقايق به نظر نيايد بلكه به عنوان چارچوبي از دلايل و يك كل به نظر برسد.<br />
مبحث خود را روشن و به طور واضح بيان كنيد و به مسايل مبهم نپردازيد از درياي اطلاعات جمع شده در محل تحقيق،<br />
نكاتي را انتخاب كنيد كه به بهترين وجه بحث شما و پيامدهاي آن را به طور واضح حمايت كند.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
5-3 كاربرد شواهد براي اثبات و حمايت از استدلالها<br />
شواهد (مدارك) را به طور انتخابي به كار بگيريد، آوردن نمونه و مثالهاي زياد ممكن است چارچوب استدلالي شما را مبهم و نامفهوم كند. موارد<br />
و عناصري (هر چند كم) را انتخاب كنيد كه از مطلب يا مورد شما به روشني حمايت ميكند.<br />
5-4 نوشتة خود را با خواندن انتقادي ارزشيابي كنيد.<br />
به عنوان يك دانشجو شما هم "خوانندگاني" براي متون خود داريد موقع نمره دادن به كارتان، استادان يا كساني كه از شما امتحان<br />
ميگيرند با روش خواندن انتقادي امتحان خواهند گرفت. بر اساس طرح كلي كه پيشتر ارائه شد نوشتة خود را با روشي كه انگار شما از شخص<br />
ديگري امتحان ميگيريد بررسي كنيد.<br />
5-5 از چشم اندازهاي مختلفي استفاده كنيد.<br />
-6<br />
اعم از اينكه در حال خواندن، گوش كردن، مشاهده كردن يا نوشتن هستيد، انتظار ميرود كه بتوانيد بحثهاي خود و ديگران و در واقع كار، طرح يا<br />
پيشنهادات را از ديدگاههاي مختلف تجزيه و تحليل كنيد. اين مطلب به اين معناست كه هم نكات مثبت و منفي و هم نقاط قوت و ضعفشان را در<br />
نظر بگيريد.<br />
وقتي كه شما به طور انتقادي فكر ميكنيد و موارد را از چشم اندازهاي مختلف تجزيه و تحليل ميكنيد، پاسخ به ندرت يكي از موارد مستقيم و<br />
مطلق درست يا غلط است. و معمولاً بخشهاي زيادي از شواهد ممكن است با هم متناقض باشند و در ارزشيابي نهايي يكديگر را نقض كنند، ديدن<br />
آنها از چشم اندازهاي مختلف اين تناقضها را كم رنگ ميكند.<br />
فيدبك درباره فعاليت ها<br />
Rochborough Health<br />
متن 1:<br />
فعاليت 1: مهمترين نوع استدلال<br />
بازي در بيرون از خانه براي سلامتي بچهها خوب است، بنابراين Rochborough<br />
تسهيلات بهتري براي اين كار نياز دارد.<br />
فعاليت 2: علايق مسلم و مطلق<br />
مقاله توسط Play council<br />
منتشر شده است كه احتمالاً علايق و منافع مسلمي در ارائه بحث در زمينه مكانهاي بازي كنترل شده دارد.<br />
١٣٢
فعاليت 3: انواع شواهد مورد استفاده<br />
شواهد عمده بر دو نوع است: زمينهيابيها (شواهدي كه مبتني بر تحقيقات هستند) و نقل قولها و جزئيات درباره خانواده نقل قول داستان گونه<br />
است (اين فقط تجربهاي شخصي است). اگر دربارة يك مطلب آمار ارائه دهيم از برخي شواهد تحقيقاتي استفاده كردهايم.<br />
فعاليت 4: ارزشيابي مدارك يا شواهد<br />
شواهد و مدارك مربوط به سلامتي و نگرشهاي والديني كه از منابع رسمي استخراج ميشود، از قدرت خوبي برخوردار است كه ميتوانند نسبتاً<br />
منابع مناسب و معتبري به حساب آيند. اين مدرك به بحث مربوط است و به آن كمك ميكند. از طرف ديگر، نويسنده فقط از يك مجموعه عوامل<br />
سلامت (آنهايي كه در مثال با دستگاه تنفس مرتبط اند) نتيجه كلي ميگيرد. بچه هايي كه در خارج از خانه بازي ميكنند ممكن است داراي<br />
مشكلات مختلف سلامتي از قبيل ناراحتيهاي پوستي يا شكستگيهاي استخوان باشند. در حاليكه از طرف ديگر ممكن است بچه هايي كه در خانه<br />
بازي ميكنند نيز چنين باشند. زيرا آنها بيشتر مستعد بيماري بودهاند (از قبيل آسم و آلرژيهاي گرده افشاني) بيماري ممكن است بيشتر از آنكه<br />
معلول باشد، علت بازي كردن كودكان در منزل بوده باشد.<br />
ما نميدانيم آيا كودكاني كه در Rochborough<br />
مورد تحقيق قرار گرفتهاند معرف همة كودكان آن منطقه بودهاند يا نه.<br />
جزئيات نقل قولها و داستانهاي ارائه شده در مدارك گاهي فريب دهنده است و گاهي هيچ ارتباطي به بحث ندارد ولي در بسياري از گزارشهاي<br />
روزنامه نگاري به كار ميرود. چنين شواهدي براي نوشتههاي دانشگاهي قابل قبول نيست. بسياري از اوقات هيچ مدرك و منبعي براي درصدها و<br />
آمارهاي ارائه شده وجود ندارد و نميتوان قضاوت معتبري بر اساس آن انجام داد.<br />
قطعه 2: بازي كودكان<br />
%48<br />
242<br />
كودكان به بازي كردن بيرون از خانهها نياز دارند: (1) عجيب است كه چطور امروزه هنوز تعداد كمي از بچهها اين فرصت را به دست<br />
اگر چه اسميت نشان داد كه كودكان بازي درون خانه را ترجيح ميدهند، جونز كشف كرد<br />
كه كودكان در انگليس بازي بيرون از خانه را ترجيح ميدهند، من گفتم كه بعضي از والدين در<br />
اظهار داشتند كه كودكانشان كه بازي بيرون از خانه، ولگردي و رفتن در كنار رودخانهها را نداشتهاند در امنيت بيشتري بودهاند. (3) هم<br />
اكنون بيشتر بچهها به تلويزيون يا بازي با كامپيوتر معتاد شدهاند. (4) هر كسي ميداند كه اين امر به تحصيل بچهها صدمه ميزند. (5)<br />
هم صادق است. (4) و<br />
و هنوز هيچ اقدامي در ارتباط با اين مساله انجام نشده است. اين مطمئناً دربارة بچههاي<br />
اگر آنها بيرون از<br />
مهمترين دليل اينكه آنها جايي براي بازي كردن ندارند، تقريباً هيچ كس در<br />
خانه بازي كنند براي سلامتي شان بهتر خواهد بود. اما والدين گفتند كه به بچه هايشان اجازه نخواهند داد مگر اينكه محلهاي<br />
بازي سرپرستي شده فراهم شود، والدين از اينكه نميتوانند بچه هايشان را موقع بازي ببينند نگران شدند. چنانچه بچهها به بازي<br />
را تهديد ميكند يا چه<br />
بيرون از خانه نپردازند به اعتياد به تلويزيون هم پايان ندهند، چه خطري سلامتي اهالي<br />
باقي ميماند؟<br />
شانسي براي سلامتي شهروندان<br />
243<br />
(1964)<br />
(2)، Rochborough<br />
Rochborough<br />
Rochborough حياط ندارد. (2)<br />
Rochborough<br />
(2 b )<br />
(8)<br />
(6)<br />
(7<br />
(1982)<br />
(2)<br />
Rochborough<br />
آوردند. (2)<br />
%98<br />
فعاليت 5: نتيجه گيري<br />
نتيجهاي كه از بحث مربوط به Rochborough<br />
ديد.<br />
حاصل شد اين است كه بايد محلها سرپرستي شده بازي بيشتري در بيرون از خانه تدارك<br />
فعاليت - 6 شواهدي كه از نتيجه حمايت ميكنند<br />
242- smith<br />
243- jones<br />
١٣٣
ناي<br />
نويسنده يك مورد مستدل همراه با شواهد حمايت كننده ارائه ميكند. اگر چه براي حمايت از اين نتيجه كه<br />
كودكاني<br />
" هب<br />
Rochborough<br />
به تدارك مكانهاي سرپرستي شده بيشتري نياز دارد" شواهد كافي در دست نيست.<br />
منظور بهبود سلامتي چنين<br />
ما نميدانيم بازي بيرون از خانه، چه چيزي دربر دارد كه منجر به بهبود، سلامتي ميشود، براي مثال: دويدن بيشتر يا جست و خيز بچهها در يك<br />
محيط بيروني ممكن است عامل مهمي باشد كه اگر همين مكان در منزل فراهم شود همان تاثير را خواهد داشت.<br />
فرضهاي بنيادين<br />
(مربوط به تمرين<br />
(6<br />
اين قطعه فرض ميكند<br />
:<br />
1 بازي كردن بيرون از خانه براي سلامتي تمام بچهها بهتر است. ممكن است اين عبارت<br />
در موردش صادق نباشد.<br />
دقيقاً به همان معني نباشد و موردي باشد كه اين حكم<br />
2 بازي بيرون از خانه، براي بهتر شدن سلامتي بچههايي كه در حال حاضر درون خانه بازي ميكنند، ضروري است، اين فرض ممكن است<br />
حقيقت نداشته باشد.<br />
3 بازي در بيرون ميزان بروز آسم و شرايط برونشي را كاهش ميدهد.<br />
4 تاثيرات مفيد و سودمند تنها در محلهاي بازي بيرون از خانه به دست ميآيد. در واقع ممكن است عوامل ديگري در ارتباط با بازي بيرون از<br />
خانه بوده باشد از قبيل: مكاني براي دويدن يا از كوه بالا رفتن منجر به بهبود شاخصهاي سلامتي شود.<br />
وجود ندارد. آمار و ارقامي براي وجود محلهاي بازي<br />
5 در حال حاضر محلهاي سرپرستي شده كافي براي بازي بچههاي<br />
سرپرستي شده نقل نشده است، همچنين ما نميدانيم كه آيا محلهاي بيشتري مورد نياز است يا نه. مطلب عنوان شده نميگويد چقدر به محل<br />
بازي سرپرستي شده نياز است.<br />
Rochborough<br />
ما نميدانيم كه هم اكنون چند درصد از بچهها آماده بازي بيرون از خانه هستند. همة اين خلاءها به اين معنا است كه نويسنده شواهد كافي براي<br />
حمايت از نتيجه به دست نداده است.<br />
فعاليت 7: تفكر تحليلي انتقادي<br />
در سمت راست مجدداً قطعه 2 با شمارههايي كه به هر جمله عطف شده، آمده است.<br />
الف) پيشرفت منطقي: نوع يا چارچوب استدلال<br />
نوع نوشته احتمالاً براي به دست آوردن اظهار نظري در پاسخ به سؤالي از قبيل<br />
"ديدگاه شما درين باره چيست؟" است.<br />
شناسايي رشته فكري پيوسته از طريق اين قطعه مشكل است. نوع استدلال ضعيف است. نويسنده اميد دارد، پيش زمينهها و پيامدها بين انواع<br />
مختلف اطلاعات مانند مورد 8 به نقطهنظرهاي اساسيتر اشاره دارد. جمله آخر نشان نميدهد كه قبلاً (در چه چيزي بيان شده است.<br />
ب) نتيجه:<br />
"<br />
(4<br />
نتيجه واضح نيست، نزديكترين برآورد براي رسيدن نتيجه اين است كه "بچهها به بازي بيرون از خانه نياز دارند چنانچه اين عبارت<br />
برجستهترين فرض اين قطعه است اين نوشته اطلاعات خود را با توجه به نتيجه نهايي جمع بندي نميكند و جمله آخر نيز به جايي ختم نميشود.<br />
اين قطعه را با قطعة Rochborough Hedlth<br />
ج) شواهد :<br />
كه به نتيجه واضحي ميرسد، مقايسه كنيد.<br />
١٣۴
شواهد به خاطر جزئيات ناكافي، ضعيف است. مكانهاي بيان شده در قسمت (2) همه بيشتر به ارزشيابي اين شواهد نياز دارد و شواهد بيشتري<br />
هستند؟ چه نقطه نظرات ديگري بيان شده است؟<br />
ميطلبد؛ چند نفر كودك؟ چه تعداد والدين؟ چگونه آنها نماينده تمام والدين<br />
دقيقاً چند نفر حياط دارند؟ اين مطالب از كجا آمدهاند؟ همچنين استادي ممكن است اظهار كند كه نويسنده منابع را تجزيه و تحليل نكرده است. در<br />
مورد اگر چه نويسنده از آمار استفاده ميكند، ولي آمار جديد نيست. او هيچ توضيح مناسبي براي اينكه چرا اسميت و جونز يافتههاي متفاوتي را<br />
گزارش كردند از قبيل اينكه آنها در پي بررسي دو نسل مختلف از بچهها بودهاند به دست نميدهد. شواهد ذكر شده بيشتر از آنكه از بحث<br />
حمايت كند، ابهام ايجاد كرده است.<br />
Rochborough<br />
(2)<br />
د) ارائة شواهد براي حمايت از استدلال<br />
موردهاي<br />
كرده است.<br />
7 و<br />
5 دربارة سلامتي يا تعليم و تربيت ميتوانست به نكات جالبي منجر شود، اما فقدان مدرك يا عدم بيان جزئيات، استدلال را ضعيف<br />
مورد 7 را با نكته مشابه Rochborough Hedlth<br />
ه)زبان عاطفي<br />
كه شواهد بيشتري دارد مقايسه كنيد.<br />
244<br />
نويسنده از عبارت "سن طلايي"<br />
نيز خيلي برانگيزاننده و عاطفي است.<br />
زماني كه دوران كودكي دچار وضعيت بهتر يا بدتر ميشود، استفاده كرده است. اشاره به<br />
"اعتياد"<br />
كودكان<br />
و) منابع اطلاعات<br />
نكتة بيان شده در عبارت (4) ممكن است درست باشد يا غلط، منبع معتبري براي اين عبارت نقل شده است. به نحوي كه ممكن است اين عبارت<br />
تنها يك حدس باشد.<br />
ز) فرضهاي بنيادين<br />
عبارت "هر كسي ميداند كه" در جمله (5)، يك فرض ذهني نويسنده است. او از كجا ميداند كه<br />
ما به ما ميگويد كه اغلب كودكان معتاد نيستند.<br />
"هر كسي ميداند؟" تجربه شخصي<br />
ح) آيا استدلال از نتيجه حمايت ميكند؟<br />
نتيجة اصل بحث كه بچهها به بازي در بيرون از خانه نياز دارند توسط استدلالهاي ضعيف مورد حمايت قرار گفته است. هر چند دلايلي ارائه شده<br />
است، ولي اين دلايل بدون نظم و بدون شواهد حمايت كننده ذكر شده و با عباراتي مانند اعتياد به كامپيوتر درآميخته شده است. واضح نيست كه<br />
بحث در مورد ايجاد زمينه سلامتي و مساعد كردن زمينه براي سلامتي كودكان بنا شده است يا چيزي ديگر.<br />
۶- خلاصه و مرور فصل<br />
اين فصل با توجه به آنچه از فصلهاي قبلي ياد گرفتيد، به راههاي گسترش مهارتهاي تفكر تحليلي انتقادي متوجه است.<br />
هم اكنون شما بايد بتوانيد خواندن انتقادي را با نوشتن تحليلي ارتباط دهيد. اغلب استادان، واژههايي از قبيل "بررسي انتقادي" يا "نوشتن<br />
تحليلي" را به يك معني استفاده ميكنند. آنها بيشتر از اصطلاح قياس يا كلماتي شبيه به اين استفاده ميكنند گاه در پي اين هستند كه شما<br />
بتوانيد توضيح دهيد چگونه افراد مختلف به نتايج و شواهد مختلفي دست مييابند.<br />
شما به طور فزايندهاي به خواندن، نوشتن و فكر كردن همراه با هوشياري انتقادي نياز داريد. از شما انتظار ميرود، بحثها، شواهد و نتايج و ارتباط<br />
بين آنها را به طور دقيق بررسي كنيد.<br />
244- emorive language<br />
١٣۵
ارزشيابي استدلالها و شواهدي كه ديگران ارائه ميكنند، براي هدايت خود ضروري است.<br />
نسبت به اينكه چگونه نويسندة يك مقاله به وسيله سبك برانگيزنده و عاطفي خوانندگان را تحت تاثير قرار ميدهد هوشيار باشيد. اهميت بازنگري<br />
و ارزيابي جزئيات را درك كنيد.<br />
١٣۶
فصل هفتم:<br />
مديريت زمان<br />
١٣٧
مديريت زمان<br />
هر كس نتواند زمان خود را مديريت نمايد، هيچ چيز ديگر را هم نميتواند اداره كند.<br />
"پيتر دراكر"<br />
1 اهداف فصل<br />
با مطالعة اين فصل شما<br />
:<br />
به اهميت مديريت زمان پي ميبريد.<br />
نحوة ارزشيابي خود در زمينه مديريت زمان را فرا ميگيريد.<br />
عوامل اتلاف وقت را خواهيد شناخت.<br />
عوامل و نكات كلي براي مديريت زمان را در خواهيد يافت.<br />
با برنامهريزي زماني آشنا خواهيد شد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
2 اهميت زمان<br />
آيا تا به حال با موارد زير برخورد كردهايد؟<br />
"در راهروي دانشكده با دوستم ملاقات كردم، يك سؤال پرسيد، فكر ميكردم يك دقيقهاي ميتوانم جواب او را بدهم ولي ساعت را نگاه كردم<br />
ديدم 30 دقيقه گذشته و به كلاس نميرسم، دچار اضطراب شدم و...".<br />
"قرار بود بعد از كلاس براي تهيه مقالهام به كتابخانه بروم ولي با دوستان شروع به گپ زدن كرديم و 3 ساعت طول كشيد حالا جواب...".<br />
"يكي از دوستان را ديدم به من گفت امروز كلاس نميآيم، لطفاً براي من حضور بزن و بعد گفت راستي يادت باشد جزوه ات را خوب بنويسي...<br />
وقتي از هم جدا شديم احساس كردم او چقدر احساس سبكي ميكند و من احساس اضطراب و سنگيني. بعد كه به خود آمدم ديدم من چقدر<br />
مسؤوليت كارهاي ديگران را قبول ميكنم، به ياد اين جمله فرانكلين افتادم كه گفته: بهترين راه تبديل<br />
كردن او است، ديدم چقدر از اونها بدم ميآيد".<br />
١٣٨<br />
"دشمن" به "دوست"<br />
مديون<br />
نمونه هايي از اين قبيل نشان ميدهد كه فرد براي وقت خود چقدر ارزش قايل است، براي اينكه اولين قدم براي تغيير در زمينه مديريت زمان را<br />
برداريد از خود سؤال كنيد كه فعاليتي كه انجام ميدهيد چقدر ارزش انجام دادن دارد؟ يا آيا فعاليت كنوني شما با هدفتان نسبتي دارد؟<br />
كساني كه مديريت زمان ندارند تا حدودي از هدف خود آگاه نيستند و يا ممكن است هنوز هدفي براي خود انتخاب نكرده باشند.<br />
آنچه كه مهم است اين است كه هيچ فعاليتي در جهان بدون در نظر گرفتن زمان امكانپذير نيست، چون زندگي انسان پايان دارد همه فعاليتها نيز<br />
روزي پايان خواهند يافت و هر زماني نياز خاص خود را ميطلبد اگر شما امروزه كه روز آمادگي براي كار و شغل موفقيتآميز است، زمان را مغتنم<br />
ندانيد، وقتي وارد بازار كار شديد فرصت اين كار را كمتر خواهيد يافت.<br />
مديريت زمان، مديريت خويشتن است. همة مردم به طور مساوي در يك هفته 168 ساعت وقت دارند كه هر ساعت آن 60 دقيقه است، آنچه باعث
تفاوت بين افراد ميشود، اداره كردن صحيح زمان و تسلط يافتن بر آن است.<br />
3 عوامل وقت گذراني يا موانع مديريت زمان<br />
دانشجوياني كه استرس بالايي دارند غالباً در مديريت زمان ناتوانند. به نظر ميرسد آنان بين كارهاي بسيار زيادي كه قبول كردهاند، محاصره<br />
شدهاند. اما وقتي دقيقتر تحليل شود، متوجه ميشويم كه آنها به راحتي به ديگران اجازه ميدهند در برنامهريزيشان دخالت كنند.<br />
" هن "<br />
رفتار اين دانشجويان گاهي با بيجراتي و<br />
عدم قاطعيت<br />
همراه است. به راحتي<br />
نميگويند و به شيوهاي غير معقول مسؤوليتها و<br />
كارهاي جديدي ميپذيرند و نسبت به اولويت بندي كارهاي خود ناتوانند.<br />
موانع اصلي مديريت زمان را ميتوان به سه دسته اصلي تقسيم كرد<br />
:<br />
1 3 عوامل فردي<br />
ناهشياري:<br />
چنين افرادي نسبت به گذشت زمان ناهشيارند و همواره ذهن آنها در ناكاميهاي گذشته يا آرزوهاي آينده پرسه ميزند.<br />
مداخلة فعاليتهاي غير ضروري:<br />
ارزش انجام دادن دارد؟<br />
فعاليتهاي بي اهميت و غير ضروري همواره باعث اتلاف وقت هستند. فعاليتي كه انجام ميدهيد چقدر<br />
بي نظمي:<br />
فقدان برنامه و بي نظمي علاوه بر اينكه استرس را بالا ميبرد مانع مديريت زمان ميگردد.<br />
به تعويق انداختن كارها:<br />
امروز و فردا كردن باعث ميشود ديگران بر چسب تنبل بودن را به فرد بزنند.<br />
تفكر منفي يا منفي گرايي:<br />
منفي گرايي دشمن انگيزه و حال خوب است. و برنامهريزي مستلزم اين دو است.<br />
اضطراب و مشكلات روحي رواني ديگر از جمله كمرويي<br />
خستگي:<br />
خستگي بيشتر از تعارضهاي روزمره ناشي ميشود. نگذاريد كارهاي نيمه تمام و تعارضهاي بين فردي شما را از پا در آورند.<br />
فقدان حريم شخصي:<br />
باشد.<br />
كسي كه براي خود احترامي قايل نباشد به نوعي در دسترس همه است، چنين فردي نميتواند مديريت زمان داشته<br />
245<br />
تصوير منفي از خود : اگر كسي نسبت به خود تصوير مثبتي نداشته باشد خود را شايسته زندگي كردن نميداند و كسي كه شايسته<br />
زندگي كردن نيست، زمان برايش اهميتي ندارد.<br />
246<br />
فقدان خود نظارتگري : خود نظارت گري مستلزم اين است كه فرد از خود ارزيابي داشته باشد. شاخصهاي پيشرفت خود را بداند و<br />
نسبت به فعاليت اصلي خود هشيار باشد. خود نظارت گري يعني پاييدن شاخصها نسبت به نزديكي يا دوري از هدف.<br />
" هن "<br />
247<br />
عدم قاطعيت : نه گفتن ويژه كساني است كه براي خود ارزش قايل هستند.<br />
اگر نميتوانيد<br />
بگوئيد مستحق نردبان ترقي ديگران<br />
شدن هستيد.<br />
ضعف در مهارت گوش دادن<br />
2 3 عوامل اجتماعي<br />
245- negative image<br />
246- self monitoring<br />
247- assertivness<br />
١٣٩
هن"<br />
دخالت ديگران: بسياري از افراد براي تفريح خود بعد از انجام كارشان گپ زدن با ديگران را ترجيح ميدهند و چه كسي بهتر از شما! حاضريد<br />
بگوييد "زمان بيكاري تو، وقت كاري من است؟" چند درصد از زندگيتان را به خاطر ديگران صرف ميكنيد؟ در حاليكه همين ديگران از كساني كه<br />
قاطع باشند و صريح و روشن<br />
" هن "<br />
بگويند خوششان ميآيد، جسارت يعني اينكه شما با كمال احترام<br />
بگوئيد. " هن "<br />
پذيرش مسؤوليت ديگران:<br />
ديگران به راحتي مسؤوليت كارهايشان را به شما محول ميكنند.<br />
رفت و آمدهاي غير ضروري: وقتي شما برنامه نداريد، گاهي براي تهيه ارزاق منزلتان هم چند بار لباس به تن ميكنيد و بيرون ميرويد، تا<br />
جايي كه ممكن است شما هم مسؤوليت برخي كارها را به كساني كه در مسير نياز شما هستند قرار دهيد تا از رفت و آمد غير ضروري اجتناب كنيد.<br />
دوستان: "<br />
اجتناب كنيد.<br />
گفتن به يك دوست، سختترين مرحله رشد قاطعيت شما است. از مهماني هايي كه باعث مشغوليت فكري شما هستند<br />
3 3 عوامل محيطي<br />
تكنولوژي: تلفن و اينترنت مهمترين عامل مزاحم زمان و وقت شماست به دوستان و ديگران اعلام كنيد كه چه زماني براي تلفن وقت خواهيد<br />
گذاشت. امروزه، تلفن همراه، شما را به راحتي در دسترس ديگران قرار ميدهد و "مهمترين عامل خود شما مديريت زمان است".<br />
حوادث غير قابل پيش بيني<br />
شرايط محيطي: گاهي شرايط محيطي به نحوي در زندگي ما دخالت ميكنند، مثل سر و صداي محيط اتاق شراكتي و جز آن.<br />
١۴٠
خود سنجي مديريت زمان<br />
براي شناخت آمادگي و عوامل تعيين كننده مديريت زمان فرم زير را دربارة خودتان تكميل كنيد با اجراي مجدد اين فرم در ماههاي آينده متوجه<br />
پيشرفت در مديريت زمان خواهيد شد.<br />
1 در مديريت زمان موفق هستم.<br />
2 كارهاي روزانه خود را يادداشت ميكنم.<br />
3 براي كارهاي روزانه اولويت تعيين ميكنم.<br />
4 در هر زمان تنها به يك كار و فعاليت مشغول هستم.<br />
5 براي فعاليتهاي خود سقف زماني در نظر ميگيريم.<br />
6 كارهايم را تا رسيدن به نتيجه نهايي پيگيري ميكنم.<br />
7 مكان يا ميز مطالعهام را همواره تميز و مرتب نگه ميدارم.<br />
8 حواسم هست كه مسؤوليت كارهاي ديگران را نپذيرم.<br />
9 وقتي از عهده كاري بر نميآيم به راحتي " هن "<br />
ميگويم.<br />
10 از اوقات فراغت و تفريح به موقع استفاده ميكنم.<br />
11 در روز وقتي را براي تنظيم برنامههاي روزانه صرف ميكنم.<br />
12 در روز وقتي را براي ارزشيابي برنامههاي روزانه اختصاص ميدهم.<br />
13 در انجام كارهاي روزانه سرعت كافي دارم.<br />
14 عوامل مزاحم وقتي خود را ميشناسم.<br />
15 مكالمات تلفني من بيشتر از 10 دقيقه طول ميكشد.<br />
16 در گفتگو با افراد زياد پراكندهگويي ميكنم.<br />
17 ميتوانم دوستانم را متقاعد كنم كه در برنامه من دخالتي نداشته باشند.<br />
18 اهداف دراز مدت خود را همواره در ذهن زنده ميكنم.<br />
19 ميتوانم بين فعاليتهاي امروزي و هدف آينده رابطه بر قرار كنم.<br />
20 برنامهاي براي آرامسازي خودم به منظور اجراي پرانرژي برنامه هايم دارم.<br />
١۴١
-4<br />
مديريت زمان<br />
مديريت زمان مجموعهاي از فنون و تكنيكها را جهت اداره صحيح زمان ارائه مينمايد و با بكارگيري اين مهارتها ميتوان به نتايج زيردست<br />
يافت :<br />
شناسايي اهداف و دستيابي منطقي و سيستماتيك به آنها<br />
تعيين اولويتها و فراهم آوردن دورنمائي بهتر از فعاليت ها<br />
افزايش اثر بخشي فعاليت ها<br />
شناسايي و تسلط بر عوامل ضايع كننده وقت<br />
كاهش تنشهاي ناشي از كار زياد<br />
كسب فرصتهاي بيشتر براي فعاليتهاي شخصي و خانوادگي<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
تا كنون چهار نسل بر مديريت زمان گذشته است كه اين نسلها در برگيرنده سير تكاملي اين علم ميباشند. روند رشد اين نسلها به شرح زير است:<br />
نسل اول: پديد آمدن چك ليست هايي جهت نوشتن فعاليتها و علامت گذاري آنها<br />
نسل دوم: انجام فعاليتها بر اساس جدول زماني<br />
248<br />
نسل سوم: تعيين اهداف و اولويت بندي فعاليتها بر اساس فوريت آنها و استفاده از برنامه ريزي روزانه<br />
نسل چهارم: تعيين اهداف و اولويتبندي فعاليتها بر اساس اهميت و فوريت آنها<br />
249<br />
در آخرين نسل از مديريت زمان در اولويتبندي علاوه بر فوريت بر اهميت فعاليت نيز تاكيد ميگردد و بيشتر تمركز بر روي اهداف و نتايج دراز<br />
مدت ميباشد.<br />
مديريت موفق زمان، مديريت اولويت هاست. لذا در نسل چهارم مديريت زمان تلاش بر روي شناسايي پيش نيازهاست. تنظيم اولويتها، مزاياي غير<br />
قابل شمارشي در زندگي افراد دارد. 80 درصد از موفقيتهاي افراد به واسطة 20 درصد از فعاليتهاي آنان به دست ميآيد. اين رابطه 2080 درصد<br />
نخستين بار توسط يك اقتصاددان ايتاليايي به نام ويلفردو پاراتو در قرن نوزدهم ميلادي ارائه و به "قانون پاراتو" معروف شده است. در<br />
مديريت موفق، زمان اثربخش بيش از كارايي مورد توجه قرار دارد. جهت اثر بخش بودن، ابتدا بايد فعاليت درست را شناسايي نموده و<br />
تلاش در انجام آن داشت و جهت افزايش كارائي بايد كار درست را به بهترين نحو انجام داد.<br />
در نسل چهارم مديريت زمان فعاليتها مطابق ماتريس اولويت بندي ميگردد<br />
:<br />
A<br />
B<br />
C<br />
: اين فعاليتها از اهميت و فوريت بالايي برخوردارند و مهمترين بخش در مديريت زمان محسوب ميگردند.<br />
اين فعاليتها از بيشترين اولويت برخوردارند و تا زماني كه به اين كارها رسيدگي نشود، به هيچ يك از فعاليتهاي ديگر نبايد پرداخت.<br />
: اين فعاليتها از اهميت زياد و فوريت كمي برخوردارند و ميتوان آنها را با تاخير به انجام رساند.<br />
: اين فعاليتها از اهميت كم و فوريت زيادي برخوردارند ولي بخش بزرگي از زمان افراد را به خود اختصاص ميدهند و دام هايي براي سرگرم<br />
ساختن بيهوده افراد محسوب ميگردند. اين فعاليتها ميتوانند توسط افراد ديگر نيز انجام شوند و قابليت واگذاري به ديگران را دارند.<br />
248- effectiveness<br />
249- efficiency<br />
١۴٢
D<br />
: اين فعاليتها از اهميت و همچنين فوريت كمي برخوردارند و ميتوان از آنها به راحتي صرف نظر كرد. يك فرايند كامل مديريت زمان، شامل<br />
چهار مرحله زير است :<br />
"شناسايي و تعيين اهداف اولويت بندي فعاليتها اجراي اولويتها ارزيابي نتايج"<br />
- 1 تعيين اهداف<br />
اولين قدم در مديريت موفق زمان تعيين اهداف است. زماني يك فعاليت از اثر بخشي لازم برخوردار است كه در جهت اهداف تعيين شده باشد.<br />
تعيين اهداف نوعي سرمايه گذاري براي شروع مؤثر مديريت زمان است.<br />
اهداف كوچك<br />
• اهداف كوچك خودتان را تنظيم كنيد تا احساس موفقيت داشته باشيد.<br />
"خواندن يادداشتهاي درسي"<br />
، "پيدا<br />
•<br />
فعاليتهاي طولانيتر از قبيل نوشتن گزارش را به فعاليتهاي كوچكتر تفكيك كنيد:<br />
كردن منابع درسي" و غيره.<br />
هر يك از اين بخشها را به وظايف كوچكتر تفكيك كنيد: يادداشت برداري صفحههاي<br />
زمان دقيقي را براي هر هدف كوچك تنظيم كنيد: يادداشت برداري صفحات<br />
يك زمان شروع را براي خودتان در نظر بگيريد و به آن پاي بند باشيد.<br />
40 <br />
45 25<br />
20 مديريت كاري<br />
پاياني براي وقت مورد نظر تنظيم كنيد چنانچه آن را به پايان نرسانديد ادامه دهيد تا پايان يابد.<br />
مهم نيست كه شما چقدر وقت صرف مطالعه ميكنيد بلكه تكميل هر هدف مهم است.<br />
وقتي موارد زير را در نظر بگيريد، اهداف كوچك كارايي بهتري دارند.<br />
هماهنگي، به وضوح با برنامه بزرگتر ارتباط دارد، از قبيل مقاله تان، پروژه يا انگيزش كلي در رابطه با درس<br />
قابل كنترل و واقع بينانه، اهداف قابل دسترسي تان را تنظيم كنيم.<br />
دقيق: تا شما دقيقاً بدانيد چگونه برخورد خواهيد كرد.<br />
قابل اندازهگيري: از قبيل تنظيم شماره صفحهها براي خواندن يا نوشتن يك بخش از گزارش<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
تنظيم اهداف<br />
انعطافپذيري: مكانهاي خالي را براي زمان بندي مواقع ضروري برنامه ريزي ميكند و در صورت لزوم براي تغيير كامل موارد آماده<br />
ميشود.<br />
• به وسيلة تفكيك فعاليتها به اهداف جزئي، آنها را قابل كنترلتر كنيد.<br />
١۴٣
اهداف كوچك و كوتاه مدت تان را تنظيم كنيد تا بتوانيد موفقيتهاي كوچك بسياري داشته باشيد، حالا اينها را به موفقيتهاي بزرگتر<br />
اضافه كنيد.<br />
موفقيتها را جشن بگيريد.<br />
هدف و زمانهاي مقرري را تنظيم كنيد كه به سادگي موفقيت تان را افزايش دهد. وقتي كه به يك هدف ميرسيد (از قبيل دو ساعت<br />
مطالعه) به خودتان پاداش بدهيد (براي مثال نيم ساعت استراحت).<br />
پاداشهاي بزرگتري براي تكميل تمام تكاليفتان به خود دهيد تا در زمان بعدي خودتان را تشويق كنيد.<br />
به موفقيتها توجه كنيد.<br />
نكات عمده پيشرفتها و موفقيت هايتان را در دفتر يادداشتتان يادداشت كنيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
2 اولويتبندي فعاليتها<br />
١۴۴<br />
:<br />
دومين مرحله در مديريت موفق زمان اولويت بندي فعاليتهايي ميباشد كه فرد با آنها درگير است.<br />
اين اولويت بندي بر مبناي ماتريس نسل چهارم مديريت زمان انجام ميپذيرد. به منظور تعيين اولويتها، شما بايد فعاليتهاي خود را بنويسيد و آنها<br />
را برنامه ريزي كنيد. يك شبانه روز كوچكترين واحد زماني براي يك برنامه ريزي ميباشد. در صورت عدم برنامه ريزي روزانه، برنامه ريزي براي<br />
بازدههاي طولانيتر ممكن نيست.<br />
يك برنامه ريزي مؤثر بايد شامل آنچه شما به آن نياز داريد و يا تصميم داريد كه انجام دهيد، باشد و همچنين بايد فعاليت هايي در آن گنجانده شود<br />
كه شما قادر به انجام آن هستيد. پيشنهاد ميگردد برنامههاي خود را با مداد بنويسيد، زيرا برنامهها، قرارها و ملاقاتهاي شما دائماً تغيير ميكند و در<br />
صورت استفاده از مداد شما به راحتي ميتوانيد آنها را اصلاح نمائيد.<br />
تنظيم فهرست اولويتها<br />
آيا موارد زير را تنظيم نمودهايد<br />
:<br />
تهيه يك ليست كتبي از مواردي كه بايد انجام دهيد.<br />
مشخص نمودن وظايف ضروري با يك رنگ و موارد بعدي با رنگ ديگر<br />
مشخص نمودن ضروريترين مورد در ليست<br />
تنظيم بهترين ترتيب اولويت بندي در انجام كارها<br />
تنظيم زمان لازم كه براي هر كار مورد نياز است.<br />
ثبت هر وظيفه ضروري در جدول زماني و دفتر يادداشت.<br />
در يك دفترچه يادداشت كه براي يكسال تحصيلي در نظر گرفته ميشود، تمام تاريخهاي مهم سال را از قبيل تعطيلات خانوادگي، وقتهاي قبلي<br />
پزشكي و فعاليتهاي مطالعه بنويسيد.<br />
تمام كارهايي را كه انجام ميدهيد در آن بنويسيد.<br />
چه مواردي را درباره مطالعاتتان در نظر ميگيريد.
جهت مؤثر بودن، لازم است كه در دفتر يادداشت خود سابقه كاملي از آنچه انجام ميدهيد، داشته باشيد.<br />
تمام زمانهاي مقرر مطالعه، تاريخهاي امتحان، سفرها (گردشهاي علمي) و غيره را در آن بنويسيد.<br />
دقيقاً مكان و شخص هر قرار قبلي يا كنفرانسي را در آن يادداشت كنيد.<br />
تكاليف درسي از قبيل خواندن فصل<br />
4 <br />
2 از عنوان كتاب اختصاصاً اضافه نماييد.<br />
بخشي از اوقات فراغت خودتان را در رابطه با كارهاي انجام نشده و عقب افتاده، برنامه ريزي كنيد.<br />
زمانهاي اختصاص يافته به موارد زير را در دفتر يادداشت خود تنظيم كنيد.<br />
فكر كردن درباره موضوعي خاص<br />
آمادگي براي كنفرانسها و سمينارها<br />
آمادگي براي ساير جلسههاي رسمي<br />
برنامه ريزي براي كارتان<br />
سازماندهي يا دداشت هايتان و مرتب كردن مجدد آنها<br />
فكر كردن درباره يادگيري تان<br />
بحث كردن در مورد كار با ديگران<br />
تحقيق دربارة هر درس<br />
نوشتن سريع پيش نويسهاي اوليه<br />
ويرايش و بازنويسي نوشته تان<br />
مرور كارهايتان<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
مقداري از وقت را براي مواقع ضروري و رويدادهاي پيش بيني نشده در نظر بگيريد.<br />
چگونگي استفاده از دفتر يادداشت<br />
دفتر يادداشت در صورتي مؤثر خواهد بود كه شما آنها را روزانه مطالعه كنيد و آنها را به كار ببريد.<br />
دفتر يادداشت تان را هميشه با خود داشته باشيد.<br />
آن را در اوقات مختلف روز به خصوص آخر شب و صبح زود بررسي كنيد.<br />
قرار ملاقاتهاي جديد را مستقيماً به آن اضافه كنيد.<br />
قرار ملاقاتهاي غير ضروري را با مداد بنويسيد تا بتوانيد آن را به آساني تغيير دهيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
١۴۵<br />
•<br />
موارد را سازماندهي كنيد تا بتوانيد با يك نگاه گذرا متوجه شويد تمام وقتتان تكميل شده، مطمئن شويد كه كار تكراري انجام نميدهيد.
• از برنامه ريزي سالانه دفتر يادداشت استفاده نماييد.<br />
علامتها و نشانههاي رنگي<br />
از رنگها و نشانهها براي خاطر نشان كردن فعاليتها و موضوعات درسي دردفتر يادداشتتان استفاده كنيد، چنانچه شما هميشه از رنگ و نشانهها<br />
استفاده كنيد بعد از مدتي متوجه خواهيد شد كه نيازي به خواندن موارد نداريد: شما ميتوانيد با يك نگاه متوجه شويد چه مواردي نوشته شده است،<br />
براي فعاليت هايي كه دوست نداريد از نشانه مثبت يا مشوق استفاده كنيد.<br />
فهرستهاي دفتر يادداشت<br />
يك ليست جديد از مواردي كه انجام ميدهيد را روي يك قطعه كاغذ يا كاغذ يادداشت<br />
بنويسيد.<br />
•<br />
ليست را به دو قسمت<br />
"فوري" و "روزانه"<br />
تقسيم كنيد (تا از آنچه لازم است در بلند مدت انجام شود، آگاه باشيد).<br />
•<br />
موارد را زير سر فصلها بنويسيد تا به آساني متوجه شويد:<br />
"مطالعه"<br />
"خانه"<br />
"سايرين"<br />
، و يا هر سر فصلي كه مناسب است.<br />
،<br />
•<br />
• موارد ضروري را ستاره بزنيد يا برجسته كنيد.<br />
ليست را به صفحه مقابل صفحه اخير دفتر يادداشتتان پيوست يا با گيره متصل نماييد.<br />
تمام موارد تكميل شده را ضربدر بزنيد تا كارهاي باقيمانده مشخص شود.<br />
•<br />
•<br />
الگوهاي زماني<br />
الگوهاي زماني مناسب خودتان را جست جو كنيد، ممكن است ترجيح دهيد در مدتهاي كوتاه 20 دقيقهاي كار كنيد يا به طور فزايندهاي متوجه<br />
شويد مجذوب مطالعه با روندهاي دورهاي هستيد.<br />
تا آنجايي كه ممكن است فعاليتهاي مطالعه را براي متناسب شدن با الگوهاي زماني تان برنامه ريزي كنيد. براي مثال اگر آهسته شروع ميكنيد،<br />
فعاليتهاي كوتاه را زمان بندي كنيد، از قبيل افكار سيال سازي ذهن در اوايل روز. ممكن است متوجه شويد نوشتن در سكوت شب آسانتر است يا<br />
نوشتن در صبح موقعي كه احساس ميكنيد بيشتر هشيار هستيد مناسب است.<br />
سازمان دهنده اولويتها<br />
اگر مشكلاتي در تنظيم اولويتها داريد، استفاده از اين صفحه را امتحان كنيد.<br />
ستون : A<br />
ميزان اهميت انجام دادن تمام اين فعاليت را ارزيابي كنيد<br />
بي اهميت، (6=<br />
10= ضروري)<br />
ستون : B<br />
اگر قرار است اين كار انجام شود چقدر اهميت دارد كه آنها را هر چه زودتر انجام دهيد. (1= بايد فوراً انجام داد،<br />
منتظر ماند).<br />
ميتوان 5=<br />
•<br />
•<br />
ستون : C<br />
نمره ستون<br />
را از ستون<br />
كم كنيد. بالاترين امتيازها در ستون C<br />
احتمالاً مهمترين اولويتها ميباشند.<br />
A<br />
B<br />
•<br />
ستون : D<br />
به ترتيب تكميل كارها، و زمان يا تاريخ انجام هر يك را شما گذاري كنيد.<br />
كاري را كه بعداً ميخواهيد انجام دهيد با رنگ زرد مشخص كنيد، وقتي تكميل شد با رنگ قرمز مشخص كنيد.<br />
•<br />
•<br />
١۴۶
3 اجراي اولويتها<br />
سومين و مشكلترين مرحله در يك فرايند مديريت زمان، اجراي فعاليتها طبق اولويتهاي تعيين شده است.<br />
4 ارزيابي نتايج<br />
آخرين قدم در مديريت زمان، ارزيابي نتايج است. در اين مرحله به بررسي نحوه انجام فعاليتها پرداخته ميشود و اينكه به چه اهدافي دست يافتيد؟<br />
به كدام اهداف دست نيافتيد؟ چند بار در فعاليت هايتان وقفه ايجاد شد و علت هر كدام چه بود؟ مدت هر يك از اين وقفهها چقدر بوده است؟ چه<br />
مدت طول كشيده است تا شما مجدداً تمركز يابيد؟<br />
ارزيابي و ثبت نتايج به<br />
شما در<br />
انجام برنامه ريزيهاي موفقتر در آينده كمك خواهد كرد و اين برنامهها را با واقعيت منطبقتر خواهد نمود.<br />
جدول )<br />
7 1) مهارت هاي مديريت زمان<br />
1 در شروع هر هفتة كاري، ليست فهرست اهداف و اولويت بندي كارها را تهيه كنيد. اگر در يافتن زماني براي اين كار مشكل داريد وقتي از كار<br />
روزانه خلاص ميشويد يا حتي در قطار شهري، اتوبوس يا خانه، اين كار را انجام دهيد. برنامه اصلي هر روز بايد روشن و برجسته نوشته شود. هر روز<br />
فعاليتهاي جديد را در صورت لزوم به آن اضافه كنيد. هر گاه كار تمام شد يك علامت (*) به نشانه انجام كار جلوي آن بزنيد.<br />
2 به طور غير مستقيم (تلفني) برنامه را به همكاران يا دوستان خود اطلاع دهيد. قبل از تلفن، فهرست عنصرهايي كه تهيه كردهايد را به بحث<br />
بگذاريد.<br />
3 براي دريافت تلفن آماده باشيد، اگر مطلع باشيد، يك ليست از عناصر براي بحث آماده ميكنيد (و از اتلاف وقت جلوگيري كنيد).<br />
4 در پاسخ به تلفن خلاصه و صريح حرف بزنيد.<br />
"<br />
5 براي ملاقات با افراد يا جلسات گروهي آماده باشيد، عناصري كه دوست داريد بحث كنيد، فهرست كنيد.<br />
6 اگر در موضع سخنراني يا كنفرانس قرار گرفتيد، مطمئن باشيد كه برنامه جور است و شما از زمان خود، آگاه هستيد. قبل از كنفرانس مشخص<br />
كنيد كه هر عنصر چقدر طول خواهد كشيد.<br />
7 تمرين كنيد به خواستههاي ديگران، هن" بگوئيد. اگر ميخواهيد به درخواستي كه احتمالاً از عهدة آن بر نميآييد، "بله" بگوئيد، از خود<br />
سؤال كنيد كه چرا من بايد به اين درخواست آري بگويم؟ آيا اين عمل اعتماد به نفس را بهتر ميكند؟<br />
8 تنها يك تكليف را در يك زمان انجام دهيد؟<br />
9 مطمئن باشيد كه دستور العملها را خوب فهميدهايد. درك آنها را در صورت لزوم مورد بررسي قرار دهيد.<br />
10 اگر دستورالعملي را ميدهيد وارسي كنيد كه آيا دريافت كننده هم فهميده است؟<br />
11 اگر كاري را به تعويق مياندازيد، انجام آن كار خاص را تجسم كنيد و تلاش كنيد، كشف كنيد كه چهچيزي مانع شما در انجام اين فعاليت<br />
ميگردد؟<br />
12 زماني را براي بررسي نامههاي رسيده بگذاريد، اگر ممكن است، هر قسمت از مراسلات را رسيدگي كنيد.<br />
13 به حافظه خود براي به خاطر آوردن آنچه بايد انجام دهيد فشار نياوريد، كارهايتان را فهرست كنيد و بنويسيد. (رجوع كنيد به كتاب<br />
"شيوههاي درمانگري اضطراب و تنيدگي" ، تاليف دكتر مسعود جان بزرگي و ناهيد نوري، انتشارات سمت،<br />
.(1383<br />
١۴٧
١۴٨<br />
-5<br />
زمانبندي مطالعه<br />
از مهمترين مواردي كه تحت عنوان شرايط مطالعه مورد بررسي قرار ميگيرد، زمان بندي مطالعه است. اهميت زمانبندي مطالعه به جهت تاثير<br />
شگرفي است كه در مقابله با آفات مطالعه، در ميزان بازدهي بر جاي ميگذارد. بدين منظور در زمان بندي مطالعه چند مساله مورد توجه قرار<br />
ميگيرد:<br />
تنوع در متون مورد مطالعه روزانه: زمان بندي مطالعه بر اين مساله تاكيد دارد كه در هر روز مطالعه، ميبايست چند نوع متن مختلف مورد مطالعه<br />
قرار گيرد تا بر ميزان بازدهي افزوده شود. اختصاص يك يا چند روز پياپي به مطالعه و مرور يك كتاب، نميتواند بازدهي حاصل از مطالعه چند نوع<br />
كتاب را در هر روز داشته باشد.<br />
تناوب در متون تحليلي و حفظي: متون و كتابهاي مختلفي كه بر اساس اصل زمان بندي در هر روز مطالعه ميگردد، ميبايست به گونهاي<br />
رديف شود كه پس از مطالعه يك كتاب حفظي (مثل جغرافيا)، يك كتاب تحليلي مثلاً (رياضيات) مطالعه گردد و به همين ترتيب پس از هر كتاب<br />
تحليلي، يك كتاب حفظي مطالعه شود.<br />
دامنه يادگيري: نقطه اوج شرايط مطالعه در اصل دامنه يادگيري، نهفته است. دامنه يادگيري عبارت است از حد فاصل زماني مجاز، براي مطالعه<br />
مداوم كه امكان كسب بازدهي مطلوب را فراهم ميآورد.<br />
اين حد فاصل زماني، 4510 دقيقه است مؤيد اين مطلب است كه هرگز به مطالعه هيچگونه متني در بيش از 45 دقيقه مجاز نيستيم. اين ميزان،<br />
اختصاص به مطالعه متون حفظي دارد.<br />
مطالعه مداوم متون تحليلي همچون شيمي، رياضي، فيزيك و...، حدود 10 دقيقه است كه تعيين ميزان آن به دانش و تبحر، ارتباط دارد كه به هر<br />
حال نميبايست بيش از حد متوسط فاصله 4510 دقيقه يعني 30 دقيقه گردد. پس از انجام اين ميزان مطالعه، ميبايست حدود 105 دقيقه از<br />
مطالعه دست كشيد و به استراحت پرداخت.<br />
به طور خلاصه ميتوان گفت به ازاي هر نيم ساعت مطالعه، ميبايست حدود<br />
5 تا<br />
10 دقيقه استراحت كرد (ف. شجري،<br />
.(1377<br />
از آنجا كه به عنوان يك دانشجو كارهاي زيادي داريد و از نظر زمان در مضيقه هستيد، لازم است كه براي فعاليتهاي خود يك برنامه كار داشته<br />
باشيد. اين نوع برنامه كمك ميكند تا از پيش كارها را منظم كنيد و به موقع هر كاري را انجام دهيد تا از نگرانيهاي بي موقع شما كاسته شود.<br />
بر اساس كارهاي مربوط به هر موضوع درسي وقت كار و تفريح خود را مشخص كنيد. براي هر موضوع به خصوص حداقل از يك هفته قبل به<br />
مطالعه بپردازيد. در اين مورد به پيشنهادهاي زير عمل كنيد:<br />
1 برنامه مطالعه خود را با ديدي واقع بينانه طرح ريزي كنيد. مقدار زيادي كار براي يك مدت محدود نگذاريد.<br />
2 كارهاي فوق العاده را هم منظور بكنيد. گاهي كارهاي غير منتظره و عوامل ديگري پيش ميآيند كه ممكن است برنامه كار شما را به هم بزنند،<br />
براي اين كارها وقت لازم را پيش بيني كنيد.<br />
3 اوقات خود را تقسيم كنيد. براي مطالبي كه يادگيري آنها زياد به حافظه متكي است وقت مطالعه را تقسيم كنيد (مثلاً شبي يك ساعت در<br />
شب بهتر از 5 ساعت در يك شب است).<br />
5<br />
4 از بهترين ساعتهاي خود استفاده كنيد. كارهاي سنگين را براي ساعت هايي كه بهتر ميتوانيد كار كنيد اختصاص دهيد و ساعتهاي غير<br />
توليدي خود را براي كارهاي آسان بگذاريد.<br />
5 در صورت امكان مطالب مشابه را با هم نخوانيد، مطالب مشابه با يكديگر اشتباه ميشوند و در كار شما مزاحمت ايجاد ميكنند.<br />
تخمين زدن زمان يكي از عوامل مؤثر در تدارك ديدن يك برنامه مؤثر مطالعه است. زمان مطالعه خود را بر حسب نيم ساعت تقسيمبندي كنيد.<br />
براي غالب دانشجويان، اين تقسيم بندي ساعتي يك تقسيم بندي مناسب است. بيش از يك ساعت مطالعه، كارآيي را ميدهد. در پايان هر ساعت
مطالعه تنفس كوتاهي بگيريد، و هرگز براي چندين ساعت به طور مداوم بدون رفع خستگي مطالعه نكنيد، پنج تا ده دقيقه تنفس در پايان هر ساعت<br />
مفيد است، ولي تنفس پنج تا ده دقيقه در پايان هر پنج يا ده دقيقه مطالعه خيلي زياد است.<br />
دانشجو در خارج از كلاس درس نقش استاد و شاگرد، هر دو را انجام ميدهد و مسؤوليت هر دو را به عهده ميگيرد. وي ميتواند در خود علاقه<br />
ايجاد كند، درباره مطلب مورد مطالعه اظهار نظر كند. مطالب دشوار و نامشخص را تعيين كند، و كيفيت مطلب خواندني را ارزشيابي كند بالدريج،<br />
كي،<br />
) يپ<br />
١۴٩<br />
.(1377<br />
-6<br />
برنامه ريزي<br />
از ويژگيهاي اصلي براي رسيدن به هر هدفي، برنامه ريزي است تمامي انسانها اهداف كوچك و بزرگي را در سر ميپرورانند و بسياري از آنها ابزار<br />
و شرايط متناسب با هدف براي خويش تعيين كردهاند. و به تلاش هايي براي رسيدن به آن هدف مبادرت ميورزند، اما از اين خيل عظيم، گروه<br />
اندكي امكان رسيدن به اهداف والا و برتر خويش را دارند، بسياري از آنان به اهدافي دست مييابند كه متناسب با موقعيت برتر و شايستگي آنها<br />
نيست. آنچه چنين تفاوتي را موجب ميشود، برنامه ريزي است. ارتباط تنگاتنگ هدف و برنامه ريزي بر كسي پوشيده نيست و هرگاه سخن از هدف<br />
و هدفگذاري ميرود، برنامه ريزي براي رسيدن به آن اهداف، به ذهن متبادر ميگردد. بي ترديد آنگاه كه اهداف به گونهاي واقع بينانه و متناسب با<br />
شرايط و امكانات، تعيين ميگردد، با برنامه ريزي متناسب، تحقق آن اهداف امري قطعي است. همان طور كه عدم برنامه ريزي به معناي عدم<br />
دستيابي به آن اهداف و ساير اهداف مرتبط با آن است.<br />
در مطالعه نيز، برنامه ريزي و تلاش براي اجراي برنامه، جهت رسيدن به هدف تعيين شده، مسئلهاي بديهي قلمداد ميشود. برنامه ريزي در مطالعه،<br />
در قالب برنامههاي بلندمدت، در ارتباط با اهداف نهايي در تحصيل، و برنامههاي كوتاه مدت، اجرا ميگردد. برنامههاي بلند مدت حكايت از خواندن<br />
منابعي مشخص در فاصله زماني طولاني براي آمادگي در گذر پيروزمندانه از آزمونهاي ورود به دانشگاه يا تحصيلات تكميلي دارد. زمان برنامه<br />
بلندمدت، فاصله زماني از حالا تا آزمون نهايي است كه ميتواند يك يا سه سال يا بيشتر باشد. در قالب برنامههاي بلند مدت، برنامههاي ميان مدت<br />
و كوتاه مدت تدوين ميگردد تحقق برنامه بلند مدت، در گروي اجراي برنامههاي كوتاه مدت است. برنامه ريزي كوتاه مدت، به صورت برنامههاي<br />
روزانه يا هفتگي است كه مهمترين بخش برنامه ريزي است. هم برنامه ريزي بلند مدت و هم تهيه فهرستي از منابعي كه بايد در اين فاصله زماني<br />
مطالعه گردد، براي يك بار صورت ميگيرد كه ميتواند با تجديد نظرهايي در طول برنامه، متناسب با تحولات و تغييرات اجتماعي، مواجه گردد، اما<br />
برنامه ريزهاي كوتاه مدت به طور مستمر صورت ميگيرد و به ويژه برنامهريزي روزانه از جايگاه شايستهاي در تحقق برنامه ريزي بلند مدت و<br />
رسيدن به هدف، برخوردار است. اهميت برنامه ريزي روزانه در اين است كه تناسب با شرايط و امكانات با رعايت اصل بهرهگيري از تمامي اوقات و<br />
امكانات و جلوگيري از هدر رفتن منابع و زمان، طراحي ميگردد. ميتوان در قالب برنامهاي هفتگي به برنامه ريزي براي هر روز پرداخت و در پايان<br />
هر روز آن را بررسي كرد و در صورت عدم اجراي بخشي از برنامه روزانه، با بررسي دليل آن، اجراي آن را به زمانهاي ديگر موكول كرد. چنانچه<br />
برنامهريزي به طور صحيح صورت گرفته باشد، در پايان هر روز شاهد اجراي برنامه تعيين شده و تقويت روحيه خويش خواهيم بود كه اين بر اعتماد<br />
به نفس و آرامش ميافزايد. بنابراين برنامه ريزي روزانه امكان تشويق و تجديد روحيه و اعتماد به نفس را در هر روز فراهم ميسازد كه در غير اين<br />
صورت، بايد مدت زماني طولاني براي ايجاد چنين امكاني تامل كرد تا يك بار چنين شرايط تجديد قوايي فراهم آيد. با برنامه ريزي روزانه، خود را<br />
مقيد و متعهد به اجراي دقيق برنامه ميكنيم و در غير اين صورت ممكن است برنامه به روزهاي ديگر موكول شود كه موجب عدم تحقق برنامه<br />
ريزي صورت گرفته و عقب افتادن از برنامه ميگردد.<br />
از ديگر ويژگيهاي برنامه ريزي مطلوب، آن است كه برنامه ريزي توسط فرد صورت گيرد؛ چه هر فرد با شناخت دقيق امكانات و موقعيت خويش و<br />
اطلاع از نقاط ضعف خود در دروس و متون مختلف، بهترين شرايط را براي برنامه ريزي داراست و با توجه به اين خصوصيات به برنامه ريزي براي<br />
خود ميپردازد. ارائه برنامهاي كلي براي خواندن دروس نميتواند حامل نتايجي سودمند در مقايسه با نتايج حاصله از برنامه ريزي توسط فرد باشد.<br />
از ديگر ويژگيهايي كه همراه با برنامه ريزي به ذهن متبادر ميگردد، نظم در اجراي برنامه هاست. نظم، ضامن اجراي دقيق برنامه است. همانگونه<br />
كه بي نظمي دقيقترين برنامه ريزيها را مواجه با شكست ميسازد. به ياد داشته باشيد كه يكي از رموز موفقيت انسانهاي پيروز، نظم بايسته و<br />
شايستهاي است كه در تمامي مراحل زندگي، كار و تحصيل آنان حضور دارد.<br />
1-6 تمرين براي برنامهريزي<br />
دانشجويان متوسط به بالا تقريباً تقريباً<br />
17 تا<br />
24 واحد درسي در هر ترم انتخاب ميكنند كه تقريباً به همين مقدار ساعت در كلاس درس حضور
دارند. در برخي شيوههاي برنامه ريزي درسي، مطلوبترين شرايط را دو ساعت مطالعه آزاد در قبال يك ساعت حضور در كلاس پيشنهاد كردهاند.<br />
بنابراين يك دانشجوي موفق حدود ده ساعت فعاليت در روز البته به علاوة ساعاتي كه براي تحصيل در كلاس درس حاضر ميشود، لازم دارد. براي<br />
كشف عوامل مداخله كننده در برنامه درسي و ميزان وقت تلف شده بهتر است از فرم برنامه ريزي كه در صفحه بعد آمده است يك كپي تهيه كنيد و<br />
به ترتيب زير عمل كنيد :<br />
1 ابتدا به مدت يك هفته از ساعت 6 صبح تا 11 شب هر فعاليتي انجام ميدهيد بنويسيد. اگر فعاليتي نيم ساعت به طول ميانجامد خانه مربوطه<br />
را با يك خط عرضي يا طولي نصف كنيد. سعي كنيد همه چيز را بنويسيد.<br />
2 در پايان هفته فعاليتهاي ثبت شده را مرور كنيد و فعاليتهاي خود را تجزيه و تحليل كنيد به سؤالهاي زير جواب دهيد:<br />
چند ساعت وقت تلف شده در روز داريد.<br />
چند ساعت امكان برنامه ريزي در خارج از ساعات اجباري كلاس دانشگاه وقت داريد.<br />
چه كساني مهمترين افراد مداخله كننده در برنامه شما هستند؟<br />
چه شرايطي باعث اتلاف وقت شما شدهاند؟ (مثلاً تماشاي بي حساب و كتاب تلويزيون يا قرارهاي بي برنامه با دوستان).<br />
آيا ساعت خواب و بيداريتان منظم است؟<br />
آيا به ديد جديدي دربارة مديريت زمان خود دست يافتهايد؟ چه شناختي از خود داريد؟<br />
چه تغييراتي بايد حاصل شود؟<br />
آيا نياز به كمك بيروني براي رفتن در چارچوب برنامه ريزي داريد؟<br />
3 اكنون متوسط وقت آزاد خود را مشخص كنيد.<br />
4 نصف زمان مذكور را براي هفتة آينده برنامه ريزي كنيد.<br />
5 هر هفته سعي كنيد ساعت برنامه ريزي شده را اضافه كنيد تا به 10 ساعت مطالعه در روز دست يابيد.<br />
6 خود نظارت گري و ارزشيابي روزانه را فراموش نكنيد.<br />
7 اگر برنامه خود را نسبت به روز قبل خوب انجام دادهايد به خودتان جايزه بدهيد.<br />
معمولاً افراد به دو يا سه شكل اصلي برنامهريزي ميكنند: يكي بر اساس زمان يعني ابتدا زمان را تقسيم بندي ميكنند و سپس فعاليتها را در<br />
قالب آن ميريزند. اين نوع برنامه ريزي معمولاً اجرا نميشود و بسياري از اوقات سبب ناكامي ميشود.<br />
ديگري برنامهريزي بر اساس اولويت كارها و فعاليتها است. يعني شما با خودتان قرار ميگذاريد كه چه مقدار درس بخوانيد يا چه فعاليتي انجام<br />
دهيد.<br />
و نهايتاً تلفيق اين دو با هم كه هم فهرست فعاليتهاي روزانه را تنظيم ميكنيد و هم براي آنها سقف زماني تعيين ميگردد.<br />
اگر در برنامه ريزي و اجراي آن موفق نشديد نااميد نشويد، كساني كه امروزه بيش از 16 ساعت در شبانه روز مطالعه ميكنند از روز اول چنين<br />
نبودهاند. بنابراين با تمرين و ممارست به هدف خود نايل خواهيد آمد.<br />
١۵٠
ساعت<br />
روز<br />
شنبه<br />
يكشنبه<br />
دوشنبه<br />
سه شنبه<br />
چهارشنبه<br />
پنج شنبه<br />
جمعه<br />
6<br />
7<br />
8<br />
9<br />
10<br />
11<br />
12<br />
13<br />
14<br />
15<br />
16<br />
17<br />
18<br />
19<br />
20<br />
21<br />
22<br />
23<br />
24<br />
ارزيابي<br />
مدت مطالعه<br />
كار<br />
T.V<br />
تلفن<br />
اتلاف وقت<br />
ديگران<br />
١۵١
(1<br />
- 7 ده پيشنهاد براي صرفه جويي در وقت<br />
يادداشتهاي بازنويسي شده را نگهداري كنيد و آنچه كه نوشتهايد سريعتر پيدا كنيد.<br />
در كاغذ بايگاني شده آماده بنويسيد (ميتواند به سادگي بين فايلها حركت داده شود و در صورت نياز جابجا شود) براي اين كار دفتر<br />
يادداشتها به كمتر مناسب است.<br />
وقتي يادداشت بر ميداريد هر كدام از نكات اصلي را در يك ورقه جدا بنويسيد بعداً وقتي كه ميخواهيد مقالات يا گزارش هايي بنويسيد<br />
ميتوانيد صفحات را همانطور كه لازم است جابجا كنيد مطمئن شويد كه هر صفحه به طور مناسبي سر فصل بندي شده تا اينكه بتوانيد<br />
آن را در فايل بعدي به درستي بگذاريد.<br />
•<br />
•<br />
2) صرفه جويي در وقت موقع نوشتن يادداشتها<br />
از نوشتن يادداشتها به شكل جملات كامل اجتناب نماييد. از سرفصلها و كلمات كليدي استفاده كنيد.<br />
يادداشتها را مجدداً به طور دقيق بنويسيد.<br />
مقداري فضا را باقي بگذاريد تا اينكه بتوانيد جزئيات بعد را اضافه كنيد.<br />
اطلاعات يكسان را دوبار ننويسيد. در يادداشتهاي اوليه خودتان حاشيه نويسي كنيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
3) صرفه جويي در وقت موقع بررسي يادداشتها<br />
همه آنها را يك جا نگه داريد.<br />
موقع كار كردن، آنها را بايگاني كنيد.<br />
صفحاتتان را شماره گذاري كنيد و بر چسب بزنيد يا آنها را در رابطه با موضوع در گوشه بالايي با رنگ متفاوت مشخص كنيد.<br />
تا اينكه بتوانيد اطلاعات را به راحتي منظم كنيد و بيابيد.<br />
يادداشت كنيد كه اطلاعات از كجا آمده است.<br />
يك راهنماي به روز براي پوشه هايتان تهيه كنيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
4) صرفه جويي در وقت خواندن<br />
١۵٢<br />
•<br />
•<br />
•<br />
روشهاي تندخواني را به كار ببريد (آيا من تندخوان هستم؟)<br />
فقط آنچه را كه به اين مقاله يا تكليف مربوط ميشود بخوانيد.<br />
چنانچه بعضي از مطالب هم اكنون بي ارتباط است اما براي بعد جالب به نظر ميرسد، آنچه را كه ارزش خواندن دارد در كارت بايگاني<br />
ثبت نماييد.<br />
5) صرفه جويي در وقت نوشتن و پيدا كردن منابعتان<br />
•<br />
•<br />
در حاشيه يادداشت هايتان شماره صفحه كتاب و منبع را بنويسيد.<br />
هر كتاب، مقاله و غيره را كه ميخوانيد يك كارت بايگاني را تكميل نماييد.
•<br />
(6<br />
•<br />
•<br />
راه ديگر اينكه، يك فايل به روز شده از منابعتان را در كامپيوتر نگه داريد. احتمالاً از بعضي از آنها در بيشتر از يك تكليف استفاده ميكنيد.<br />
از محدودههاي كلمه براي متمركز كردن انرژي تان استفاده كنيد.<br />
شما براي يك مقاله 1500 كلمهاي نسبت به مقاله 3000 كلمهاي به مقدار كمتري تحقيق، خواندن، يادداشت و نوشتن نياز داريد. اگر شما<br />
وقت كمتري براي آماده كردن و نوشتن صرف نكنيد، بعداً وقت بيش از حد براي كم كردن يادداشتها و كوتاه كردن متن صرف خواهيد كرد<br />
كه محدودههاي كلمه را به وجود آورد.<br />
كارتان را مرتب نماييد تا با محدوديت كلمهاي مطابقت نمايد.<br />
7) صرفه جويي در وقت فكر كردن<br />
هميشه يك دفتر كوچك همراه داشته باشيد تا بتوانيد افكارتان را همانطور كه از ذهن ميگذرد براي خود يادداشت كنيد.<br />
به منظور به كارگيري ذهنتان، روش سيال سازي ذهن را امتحان كنيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
8) صرفه جويي در وقت سازماندهي اطلاعات<br />
از شمارهها و خودكارهاي برجسته كننده براي دسته بندي اطلاعات نوشته شده در صفحات مختلف به جاي نوشتن مجدد تمام آنها استفاده كنيد.<br />
در صفحات اوليه يادداشتهاي نمونه از كاغذ يادداشت استفاده كنيد تا بتوانيد افكار جانبي را دسته بندي كنيد.<br />
9) صرفه جويي در وقت نوشتن<br />
• تكاليف را مستقيماً در كامپيوتر بنويسيد.<br />
(10<br />
اجتناب از دوباره كاري<br />
• يك همكار مطالعه براي تقسيم كردن كارهاي تحقيقي و نحوه عمل بيابيد و افكار را مطرح نماييد.<br />
برگه يادداشت (سابقه)<br />
از اين صفحه براي هر دورة مطالعه يك فتوكپي تهيه كنيد تا از كيفيت استفاده از وقتتان راضي باشيد.<br />
١۵٣
ستون 1: (در زمان، مطالعه پر كنيد)<br />
ستون 2: (بعد از مطالعه پر كنيد)<br />
تاريخ :<br />
مكان<br />
بهترين شرايط، زمان و مكان امكانپذير بود؟<br />
آيا من ميتوانستم در كاري پيشرفت كنم؟<br />
زماني كه شروع ميكنم :<br />
شرايط مطالعه<br />
من، جمعاً چه مدت مطالعه ميكنم؟<br />
چه مدت مطالعه ميكردم؟<br />
چند تا زنگ تفريح قصد دارم در نظر بگيرم<br />
زمانهاي زنگ تفريحها (تقريبي)<br />
مدت زمان زنگ تفريح ها<br />
چه موقع زنگ تفريح داشتهام<br />
آيا از زنگ تفريح استفاده كردهام<br />
اگر اينطور نيست براي بازگشت به مطالعه انجام چه كاري لازم است<br />
وقفه هايي كه اتفاق ميافتد<br />
چگونه ميتوانستم از اين تفريحها جلوگيري كنم؟<br />
نوع وقفه مدت زمان<br />
زمان پايان<br />
زمان واقعي كه واقعاً براي مطالعه صرف كردهايد.<br />
كل زمان كار شده<br />
افكار و مشاهدات درباره مطالعهام<br />
- 8 خلاصه فصل:<br />
١۵۴
فصل هشتم:<br />
مارتهاي پژوهشي نگارش<br />
١۵۵
مهارتهاي پژوهش نگارش<br />
1 اهداف فصل :<br />
اين فصل فرصتي در اختيار شما ميگذارد تا<br />
:<br />
1 ياد بگيريد چگونه مهارتهاي عمومي پژوهش را فرا گيريد.<br />
2 بدانيد چگونه از منابع موجود اطلاعات مورد نياز خود را بيابيد و انتخاب كنيد.<br />
3 چگونه از يادداشتهاي خود استفاده كنيد.<br />
4 چگونه از پراكنده كاري اجتناب كنيد.<br />
5 چگونه كار خود را معتبر كرده و چگونه منابع را ذكر كنيد.<br />
6 چگونه يك مقاله تنظيم ميشود و چگونه ميتوان از كتابخانه استفاده كرد.<br />
2 مهارتهاي پژوهشي<br />
منظور از مهارتهاي پژوهشي، توانايي دانشجو در هدف گذاري علمي، شناخت<br />
سازماندهي اطلاعات، استفاده از تكنولوژي اطلاعات و مهارت مقاله نويسي است.<br />
تحقيقاتي منابع انواع<br />
و استفاده<br />
از آنها، چگونگي<br />
و جمعآوري<br />
در محيط علمي دانشگاه شما اغلب تمايل داريد نقطه نظرات خود را بيان كنيد وقتي از موضع يك "تحصيل كرده" حرف ميزنيد، نميتوانيد<br />
عقايد عمومي و باورهاي شخصي خود را به عنوان مطالب علمي بيان كنيد به اين نوع اظهار نظرها، بيان عقايد غير رسمي گفته ميشود كه در<br />
هر محفلي رايج است. اگر بخواهيد از ديدگاهي علمي برخوردار باشيد، آنگاه بايد بتوانيد براي بيانات خود شواهد علمي مختلفي ارائه كنيد. تقويت<br />
مهارتهاي پژوهشي سبب ميشود كه شما بتوانيد از نظرات خود به طور علمي و مستند دفاع كنيد و اين سبب افزايش تاثير كلام شما از نظر منطقي<br />
است.<br />
3 اهدافتان را بشناسيد<br />
250<br />
:<br />
(1<br />
قبل از اينكه بخواهيد يك مقاله علمي يا گزارش تحقيقي يك درس و يا هر نوع فعاليت علمي ديگري را شروع كنيد، مطمئن باشيد كه اهداف<br />
شما معلوم است و بدانيد چه چيزهايي لازم داريد. گاهي اساتيد اين فرض را مسلم ميشمارند كه شما شيوة تحقيق را ميدانيد. اگر وظيفهاي كه بايد<br />
انجام دهيد براي شما مبهم است حتماً سؤال كنيد و طبق راهنمايي استاد خود عمل كنيد. آيا ارتباط كار علمي محول شده را با درس و رشته خود<br />
ميدانيد؟ دربارة هدف و وظايف خود براي انجام اين كار پژوهشي چه اطلاعاتي داريد؟ بر اساس كدام شاخصها كار خود را ارزيابي ميكنيد؟ حجم<br />
مطلب نهايي خود را مشخص كنيد. (چند كلمه مينويسد؟) و نهايتاً شما براي رسيدن به هدف خود يا انجام تحقيقات چقدر زمان داريد؟<br />
اهداف خود را به زير مجموعة هدفهاي كوچكتر تقسيم كنيد تا گامهاي اساسي شما مشخص شود. هدفهايي كه براي كار خود انتخاب ميكنيد<br />
بايد<br />
عيني و قابل دسترس باشند.<br />
250- informal<br />
١۵۶
(2<br />
(3<br />
(4<br />
(4<br />
1<br />
قابل سنجش و مشخص باشند.<br />
بتوان با شاخصهاي معيني آنها را سنجيد.<br />
تقدم و تاخر منطقي آنها رعايت شده باشد.<br />
امكانات پژوهشي دانشگاه<br />
:<br />
دانشگاه محل تحصيل شما و همچنين دانشگاههاي ديگر داراي امكانات پژوهشي فراواني است كه شما ميتوانيد براي فعاليتهاي تحقيقاتي خود از<br />
آنها استفاده كنيد. توانايي استفاده از آنها شما را به عنوان يك دانشجو از اعتماد به نفس علمي برخوردار ميكند.<br />
4 كتابخانه<br />
يكي از شاخصهاي رفتار علمي، ميزان صرف وقت در كتابخانه است. كتابخانههاي دانشگاهي مهمترين پايگاه پژوهشي هر دانشگاه به حساب<br />
ميآيند. در كتابخانهها شما بايد به دنبال امكانات زير باشيد<br />
بخش كتابهاي فارسي<br />
بخش كتابهاي لاتين<br />
مجلات علمي به زبان فارسي<br />
مجلات علمي به زبان لاتين<br />
پايان نامهها و تزهاي علمي فارغ التحصيلان<br />
مجلات خبر رساني داخلي دانشگاه<br />
بخش تكثير جزوات دانشگاهي و تسهيلات فتوكپي و صحافي جزوات<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
251<br />
كلكسيونهاي متخصصان<br />
(كه بعيد است در ايران وجود داشته باشد)<br />
•<br />
بخش كامپيوتر براي جست جو در كتابخانه يا بانكهاي اطلاعاتي<br />
بخش سمعي و بصري: اسلايد، فيلم، نوار سيمنارها<br />
تكنولوژي اطلاعات براي كساني كه داراي مشكلات خاص هستند<br />
تسهيلات لازم براي ارائه مقالات شما<br />
راهنماي استفاده از كتابخانه<br />
سالن مطالعه<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
براي اينكه از امكانات ديگر نيز آگاهي يابيد با يكي از مسؤولين كتابخانه دانشگاه خود صحبت كنيد. ممكن است كتابخانهها داراي كاتولوگ هايي<br />
باشند كه به شكلهاي مختلف اطلاعات و امكانات خود را در اختيارتان ميگذارند. اولين كار مثبتي كه ميكنيد خود را عضو كتابخانه كنيد، تا بتوانيد<br />
251- specialist collections<br />
١۵٧
از امكانات عضويت استفاده كنيد. براي اين كار شما با استفاده از كارت دانشجويي و شماره دانشجويي پس از تكميل فرمهاي لازم عضو كتابخانه<br />
ميشويد.<br />
الف) مهارتهاي استفاده از كتابخانه<br />
در كتابخانه شما بايد بتوانيد كتاب مورد علاقة خود را پيدا كنيد. براي اين كار نحوة استفاده از بخشهاي مشخصات كتاب را ياد بگيريد،<br />
كنار هر فيش يك شمارهاي است كه شما ميتوانيد از آن براي يافتن كتاب خود استفاده كنيد.<br />
با مدل طبقه بندي كتابخانه آشنا شويد.<br />
به دو شكل شما ميتوانيد كتاب مورد نظر را پيدا كنيد، يكي از روي عنوان و ديگري بر اساس نام نويسنده يا مؤلف. كتابخانهها اين<br />
امكانات را در اختيار شما ميگذارند.<br />
كتابهاي مرجع معمولاً در دسترس خوانندگان هستند.<br />
برخي از كتابخانهها اطلاعات مربوط به كتابها را به جاي استفاده از فيش به صورت كامپيوتري ارائه ميكنند.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
ب) مهارتهاي استفاده از بانكهاي الكترونيكي در كتابخانه<br />
معمولاً مسؤلين كتابخانهها يا رابطين آنها آموزش اين بانكها را بر عهده دارند.<br />
ج) استفاده از مجلات<br />
مجلات علمي در جايگاه خاصي در هر كتابخانه در معرض ديد و استفاده دانشجويان است، هر مجله شامل چند بخش مقاله علمي است؛ براي درك<br />
محتواي مقاله سعي كنيد ابتدا چكيدة آن را مطالعه كنيد.<br />
2 4 مركز كامپيوتر<br />
در هر دانشگاهي مركز كامپيوتري وجود دارد كه در آن امكانات خاصي در اختيار دانشجو ميگذارند معمولاً شما همانند كتابخانه ميتوانيد عضو اين<br />
مركز شويد و از شماره كاربري خاص خود برخوردار شده تا بتوانيد از بانكهاي الكترونيكي اطلاعات استفاده كنيد.<br />
اطلاعات و مجلات الكترونيكي زيادي وجود دارند كه شما ميتوانيد با اتصال به اين پايگاهها از آنها براي رشد علمي خود استفاده كنيد.<br />
3 4 مراكز پژوهشي<br />
در دانشگاههاي ايراني گاهي مركز پژوهشي در هر دانشگاه وجود دارد كه منبع بسيار مطلوبي براي جمع آوري اطلاعات خاص است. اين مراكز<br />
مطالعاتي سرگرم تحقيق و پژوهش در زمينههاي خاص در رشتههاي مختلف هستند. آمار اين مراكز را از معاونت پژوهشي دانشگاه بگيريد.<br />
4 4 آشنايي با امكانات خاص معاونت پژوهشي براي دانشجويان<br />
گاهي دانشگاهها تسهيلات خاصي از قبيل سهميههاي ارزي براي خريد كتاب، مجله و يا هر نياز علمي ديگري دارند كه بايد با آنها آشنا شويد.<br />
گاهي دانشگاهها از تحقيقات و اختراعات خاص دانشجويان حمايت ميكنند.<br />
اطلاعات مربوط به امكانات دانشگاه را در زونكن شخصي خود ذخيره كنيد.<br />
5 جست جوي اطلاعات<br />
وقتي استاد شما موضوعي را براي تحقيق به شما ميدهد و يا شما علاقهمند به مطالعه در زمينه موضوع خاصي هستيد چه فعاليت هايي ميتواند<br />
١۵٨
252<br />
شما را با سرعت كافي به هدف برساند.<br />
براي جست جوي اطلاعات بايد به منابع مختلف مراجعه كنيد.<br />
الف) جست جو در كتاب ها<br />
براي جست و جوي سريع در يك كتاب اگر موضوع شما كلي است و با عنوان كتاب تناسب دارد، ابتدا به فهرست كتاب مراجعه كنيد. اگر به دنبال<br />
موضوع جزئي ميگرديد از ايندكس موضوعي آخر كتاب و اگر دنبال نويسنده خاصي هستيد از ايندكس اسامي استفاده كنيد.<br />
ايندكس هم عنوان و هم صفحة كتاب را ذكر كرده و شما به سرعت ميتوانيد مطلب مورد نظر را جمع آوري كنيد.<br />
ب) جست جو در مقالات<br />
مطالب موجود در مقالات علمي را ميتوان از طريق جست جو در عناوين مقالات و در مرحله بعد در خلاصه يا چكيدة آن پيدا كنيد.<br />
ج) جست جو در اينترنت<br />
اينترنت اولين بار در سال 1969 مورد استفاده قرار گرفته است. زماني كه كامپيوترهاي دولتي، مراكز علمي و ارتش به صورت شبكهاي براي تبادل<br />
اطلاعات به يكديگر وصل شدند.<br />
امروزه كامپيوتر مهمترين منبع اطلاعاتي و ارسال اطلاعات در سراسر جهان شده است.<br />
• طيف اطلاعات در اينترنت<br />
اطلاعات موجود در اينترنت كه براي شما قابل استفاده است شامل :<br />
روزنامه ها<br />
مقالات دولتي<br />
كمپانيهاي اطلاعاتي<br />
مجلات<br />
دادههاي اقتصادي<br />
كاتالوگهاي كتاب خانهها و كتاب فروشي ها<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
و انواع اطلاعات در اينترنت شامل:<br />
اطلاعات صوتي<br />
فيلم و ويدئو كلوپ<br />
برنامه كامپيوتري<br />
•<br />
•<br />
•<br />
252- indexe<br />
١۵٩
253<br />
صفحات واقعيت مجازي<br />
مقالات نوشتاري<br />
•<br />
•<br />
E-mail<br />
شما همچنين ميتوانيد از طريق پست الكترونيك به تبادل اطلاعات با افراد و منابع اطلاعات مورد نظرتان بپردازيد. بهترين زمان براي<br />
استفاده از اينترنت صبح زود است. البته در صورتي كه بيشترين كاربرهاي كامپيوتر در جهان در آمريكا هستند بنابراين هر زماني معادل نيمه شب<br />
آمريكاييها باشد بهترين زمان استفاده از اينترنت است، در اين زمان شبكة اينترنت خلوتتر و پردازش اطلاعات سريعتر اتفاق ميافتد.<br />
• احتياط در استفاده از اينترنت<br />
هر چند در كل حساسيتي روي دادههاي اينترنتي نيستند ولي آگاه باشيد كه بسياري از اطلاعاتي كه روي اينترنت ميآيند از اعتبار كافي برخوردار<br />
نيستند. بسياري از افراد دادههايي را روي اينترنت ارسال ميكنند كه از كيفيت پاييني برخوردار هستند. همچنين دادههايي كه روي اينترنت هستند به<br />
زودي از اعتبار ميافتند. بسياري از افراد دچار اين اشتباه ميشوند كه وقتي دادهها را به اينترنت منصوب ميكنند، به درست بودن آنها را اعتماد دارند.<br />
• استفاده از اينترنت<br />
براي استفاده از اينترنت چند مرحله را بايد طي كنيد.<br />
1 ابتدا شما بايد از طريق مودم به اينترنت وصل شويد Getting connected<br />
براي اينكار بايد يك خط تلفن داشته باشيد.<br />
2 پس از برقراري تماس، شما بايد با يك بانك اطلاعاتي مانند<br />
WWW. google. com<br />
WWW. yahoo. com<br />
WWW. itools. com/resarch- it<br />
كه سايت مناسبي براي پژوهش است، تماس بگيريد.<br />
سايت WWW. one looks. com<br />
امكان استفاده از 150 فرهنگ لغت را در اختيار شما قرار ميدهد.<br />
Search<br />
(3<br />
كليد واژة خود را در منطقه<br />
تايپ كنيد و سپس اطلاعات مورد نياز خود را دريافت كنيد.<br />
براي انتخاب اطلاعات خود تلاش كنيد<br />
:<br />
1 فهرست اطلاعات مورد علاقه را تهيه كنيد.<br />
2 ابتدا تازهترين اطلاعات را انتخاب كنيد و چون اطلاعات فعلي، دادههاي قبلي را نيز شامل ميشود، وارسي كنيد آيا دادههاي آماري به روز است<br />
يا نه.<br />
3 روشنترين و مربوطترين اطلاعات به موضوع خود را انتخاب كنيد.<br />
4 سعي كنيد اطلاعات معتبر جمع آوري كنيد (آيا مطالب از منبع معتبري مثل يك مجله علمي ذكر ميشود؟) آيا دادهها از تاريخچه معتبري<br />
برخوردارند. سعي كنيد از تفكر انتقادي استفاده كنيد.<br />
253- virtual- reality pages<br />
١۶٠
برخي انجمنهاي علمي تخصصي داراي سايت مشخصي هستند و مقالات معتبري را براي متخصصين رشته خود منتشر ميكنند.<br />
6 جمع آوري اطلاعات<br />
پس از مشخص كردن منابع اطلاعاتي خود حالا بايد اطلاعات لازم را جمع آوري كنيد. اين اطلاعات بر اساس رابطه مستقيم و غير مستقيم با<br />
موضوع مورد علاقه شما تقسيم و فهرست ميشوند. سپس بايد با سرعت مناسب به خواندن منابع خود بپردازيد شما در قسمتهاي ديگر اين جزوه با<br />
تندخواني آشنا ميشويد. همزمان از مطالعه منابع به فيش برداري و يا يادداشت بردارياز منابع ميپردازيد. يادداشت برداريبايد خلاصه، دقيق، همراه<br />
جزئيات و ذكر منابع به طور دقيق باشد.<br />
يادداشت برداري به شكلهاي مختلف انجام ميشود. گاهي به صورت خطي است و گاهي به صورت شبكهاي. يادداشت برداريخطي از موضوعات<br />
كلي به جزئي تنظيم شده است.<br />
يادداشت برداري (شبكهاي) چرا يادداشت برداري ميكنيم؟<br />
آيا يادداشت برداري فعاليت مفيدي است؟<br />
١۶١
يادداشت برداري خطي: استراتژيهاي يادداشت برداري<br />
1) يادداشت برداري مطلوب: كلي<br />
1-1 قبل از نوشتن فكر كنيد.<br />
2-1 خلاصه بنويسيد.<br />
3-1 سازماندهي كنيد.<br />
4-1 از كلمات خودتان استفاده كنيد.<br />
5-1 بين يادداشتها فاصله بگذاريد؛ اگر ميخواهيد بعداً مطالبي اضافه كنيد.<br />
2) استراتژيهاي مفيد يا كاربردي<br />
1-1 از ايدههاي اصلي و لغات كليدي يادداشت برداري كنيد.<br />
2-2 عبارتها را بنويسيد، يادداشت برداري جملهاي.<br />
3-2 از مخففها استفاده كنيد.<br />
4-2 از تيترها<br />
و كلمات برجسته استفاده كنيد.<br />
254<br />
5-2 از شماره گذاري استفاده كنيد.<br />
6-2 صفحههايي را براي به ياد سپاري آرايش كنيد با رنگ، نمودار و...<br />
7-2 زير مطالب خط بكشيد، شماره بدهيد و...<br />
8-2 منابع يادداشتها را دقيقاً مشخص كنيد.<br />
9-2 نقل قولها را با رنگهاي متفاوت بنويسيد.<br />
3) استراتژيهاي غير كاربردي<br />
1-3 كپي كردن قطعههاي بزرگ و عبارات<br />
2-3 نوشتن يادداشت هايي كه بعداً نميخوانيم.<br />
3-3 يادداشت برداري تكراري<br />
4) يادداشت منظم ولي بهم ريخته<br />
1-4 كشيدن دايره دور يادداشتهاي متفاوت و رنگي كردن آنها<br />
2-4 استفاده از خط كش براي قسمت بندي يادداشت<br />
254- heading<br />
١۶٢
3-4 كشيدن شبكه براي اطلاعات مختلف<br />
4-4 با رنگ ربط دادن اطلاعات به هم<br />
، ><br />
، <<br />
در يادداشت بردارياز علايماختصاري و سمبولهاي شايع استفاده كنيد: سمبولها مانند ، +،<br />
ميدهد و...)<br />
=، بنابراين، چون، مؤنث، مذكر، نتيجه<br />
& )<br />
=<br />
= پاراگراف، Info<br />
= صفحه، Para<br />
P<br />
=<br />
NB<br />
=<br />
علايم اختصاري شايع مانند =<br />
اطلاعات، قرن بيستم، و...)<br />
براي مثال،<br />
يعني، = I , e<br />
غيره،<br />
مهم،<br />
etc<br />
e , y )<br />
= C20<br />
مطالبي را كه بايد مستقيماً بدون كم و كاست مورد استفاده قرار دهيد فيش برداري كنيد يك فيش مطالعاتي به شما كمك ميكند كه خلاصه يا<br />
ايدة اصلي يك مطلب را جمع آوري و به موقع از آن در ساختار نوشتههاي دانشگاهي خود استفاده كنيد. اگر از هم اكنون ترم اول دانشگاه هستيد به<br />
فيش برداري موضوعي از دروس خود بپردازيد، مطمئناً از پيشرفت قابل توجهي برخوردار خواهيد شد.<br />
ساختار يك فيش مطالعاتي به شرح زير است :<br />
موضوع اصلي<br />
موضوع فرعي<br />
تاريخ<br />
متن<br />
نام نويسنده يا مترجم<br />
تاريخ انتشار اثر<br />
نام انتشارات<br />
شماره فيش (اصلي و فرعي)<br />
7 سازماندهي اطلاعات<br />
اطلاعات جمع آوري شده را به صورت خطي يا شبكهاي فهرست كنيد.<br />
آماده نگارش مقاله يا متن تحقيقاتي خود هستيد.<br />
•<br />
اين كار شما را از چند باره كاري نجات ميدهد. پ س<br />
اطلاعات را از دقيق به كلي و از مستقيماً مربوط به موضوع تا غير مستقيم طبقه بندي كنيد.<br />
از اين سازماندهي شما<br />
2<br />
و... بدين<br />
12<br />
1<br />
،<br />
12<br />
•<br />
فيشهاي مطالعاتي خود را شماره گذاري كنيد و از شماره اول معلوم باشد كه فيش انتهايي شمارة چند است مثلاً<br />
ترتيب اگر فيشي مفقود يا جابه جا گردد شما متوجه خواهيد شد.<br />
8 نوشتن يك مقاله پژوهشي<br />
(1<br />
وقتي مطالب به قدر كافي جمع آوري شد: به سرعت و با دقت كار نگارش خود را آغاز كنيد و<br />
مقاله را به طور عيني بررسي كنيد. براي نگارش يك مقاله بايد چند فعاليت مهم انجام دهيد<br />
(2<br />
:<br />
بعد از تهيه مقاله بگذاريد چند روز بگذرد، آنگاه<br />
١۶٣
-1 8 گام اول انتخاب و تعريف موضوع<br />
- موضوعي را كه مورد علاقه شما است انتخاب كنيد.<br />
- براي انتخاب با استاد و راهنماي خود مشورت كنيد.<br />
- براي تعريف موضوع خود به منابع جمع آوري شده مراجعه كنيد.<br />
- موضوع مورد تحقيق را محدود كنيد (در حد مقعول)<br />
-2 8 گام دوم جمع آوري اطلاعات<br />
- منابع مستقيم اطلاعات مورد نظر را جمع آوري كنيد.<br />
- به دنبال عنوان اساسي باشيد.<br />
-3 8 يك طرح مقدماتي تهيه كنيد.<br />
4-8 نوشتن مقاله<br />
5-8 تجديد نظر و تكميل مقاله<br />
6-8 ذكر منابع<br />
- در يك مقاله دانشگاهي ذكر منبع از ضروريات اصلي است. اين منابع به خواننده كمك ميكند كه خود منابع مورد علاقه را مطالعه كنند.<br />
- در ذكر منبع بايد<br />
:<br />
نام و ابتداي نام<br />
موضوع، كلي<br />
سال انتشار<br />
عنوان مقاله و كتاب<br />
مترجم يا ويراستار اگر روي جلد آمده باشد<br />
نام مجله يا كتاب<br />
چندين چارت<br />
مكان انتشارات<br />
نام ناشر<br />
شماره صفحه<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
١۶۴
9 ساختار يك گزارش تحقيقي<br />
برخي از دانشگاهها خود داراي ساختار نگارشي خاصي هستند. موضوعات زير معمولاً در ساختار يك گزارش پژوهشي يا تحقيقي گنجانده ميشود.<br />
عنوان<br />
تقديم و تشكر<br />
چكيده<br />
فهرست موضوعات<br />
فهرست جداول و نمودارها<br />
مقدمه<br />
مروري بر ادبيات تحقيق<br />
روش<br />
معيارهاي اندازهگيري ابزارها<br />
معرفي نتايج<br />
بحث دربارة نتايج<br />
نتيجه گيري<br />
توصيه ها<br />
منابع<br />
كتاب شناسي<br />
كابردها<br />
يك گزارش تحقيقي بايد در 1000 كلمه محدود شود.<br />
10- خلاصه<br />
فصل:<br />
١۶۵
فصل نهم:<br />
مهارتهاي مربوط به آزمونها<br />
و امتحانات<br />
١۶۶
مهارتهاي مربوط به آزمونها و امتحانات<br />
1 اهداف فصل<br />
در اين فصل با اين مطالب آشنا ميشويد<br />
:<br />
1 با انواع مهارتهاي لازم براي آماده شدن و گذراندن امتحانات تشريحي و تستي آشنا ميشويد.<br />
2 آگاهي بيشتري از برخي موانع يادگيري درسي و امتحان كسب ميكنيد.<br />
3 با انواع شيوه مديريت اضطراب امتحان آشنا ميشويد.<br />
2 امتحان<br />
امتحانات فرصتي است براي نشان دادن اطلاعاتي كه خودتان داشتهايد و يا از استادان آموختهايد. وقتي كه براي امتحان آماده ميشويد، احتمالاً خوب<br />
كار ميكنيد. شما زماني احساس اعتماد به نفس خواهيد كرد و پاسخهاي صحيحتري به سؤالات امتحان خواهيد داد كه اطلاعات زياد و مفيدي داشته<br />
باشيد و تمامي انرژي و وقت خودتان را بر روي سؤالات متمركز كنيد.<br />
راهنماييهاي كلي زير دانشجو را در آماده شدن براي آزمونها و امتحانات و گذراندن موفقيتآميز آنها ياري ميكنند.<br />
3 آمادگي كلي<br />
1 اغلب استادان مطالب امتحان را در جلسات آخر مرور ميكنند و دربارة امتحانات توضيح ميدهند، بنابراين حضور دانشجو در جلسات آخر به آماده<br />
سازي او جهت امتحان كمك مؤثري خواهد كرد.<br />
2 دانشجو سعي كند پيش بيني كند كه دقيقاً چه مطالبي در امتحان خواهد آمد.<br />
3 از استاد خواسته شود تا نوع امتحان خود (تشريحي، چند گزينهاي) را از پيش مشخص كند.<br />
4 خود را پيش از زمان امتحان آماده كند و تمام مطالب مربوط را به طور اجمالي و انتخابي بخواند.<br />
5 مقدار زمان لازم را تخمين زده و زمان مطالعه خود را از پيش تقسيمبندي كند.<br />
6 به طور دقيق معين كند كه در هر مطالعه به چه هدفي ميخواهد برسد. داشتن يك هدف مشخص در مطالعه، بهتر از بدون هدف و به طور اتفاقي<br />
خواندن است. شب قبل از امتحان بايد فقط به مرور كردن مطالب اختصاص يابد.<br />
(CAD)<br />
ممكن است امتحان شامل يك مجموعه از سؤالات چند گزينهاي درباره طراحي با كامپيوتر باشد كه شما در كلاس ياد گرفتهايد و يا يك<br />
مجموعه از سؤالات تشريحي درباره يك نمايشنامه از شكسپير باشد، و يا تركيبي از سؤالات (چند گزينهاي، درست و غلط و غيره) تشريحي و عيني<br />
(تستي) باشد.<br />
با دقت گوش كردن در كلاس، خوب يادداشت برداري كردن، انجام تكاليف متن و با دقت مطالعه كردن بهترين راههاي آمادگي براي امتحانات است.<br />
مرور يا بازبيني و سازمان بخشيدن به مطالبي كه قبلاً ياد گرفتهايد يكي ديگر از راهها براي آمادگي در آزمون است. مرور را ميتوان از همان لحظه بعد از<br />
يادگيري تا لحظة قبل از امتحان انجام داد. مرور يادداشتها قبل از امتحان در يادآوري مطالب تاثير مثبت دارند. مرور مطالبي كه قبلاً آنها را آموختهايد،<br />
١۶٧
4<br />
يادگيري را افزايش و فراموشي را كاهش ميدهد.<br />
فشرده خواني با مرور فرق دارد، فشرده خواني يعني يادگيري مقدار زيادي مطلب تازه بلافاصله قبل از شروع امتحان.<br />
مرور بي وقفه برخلاف مرور فاصله دار عبارتست از تكرار، توضيح بيشتر، تمرينهاي فوق العاده و مرور سراسري تمام درس درست در روزها و حتي<br />
ساعتهاي قبل از امتحان. پژوهشها نشان دادند كه اگر مرورها در چند نوبت و در فاصله هايي مناسب صورت گرفته باشيد، ميزان يادگيري نسبت به<br />
زماني كه مرورها در يك زمان و در يك مكان به طور متراكم صورت گرفته باشند بيشتر است. به خصوص در امتحان هايي كه بين آنها و يادگيري<br />
مطلب مدتي فاصله باشد. در مرور فاصله دار به منظور آماده شدن براي امتحان بهتر است يكي دو هفته قبل از امتحان به سراغ يادداشت هايي كه قبلاً از<br />
مطالب درسي و جلسات كلاسي برداشتهايد برويد و سعي كنيد يادداشتها را بعد از خواندن هر يك فشردهتر و منسجمتر كنيد تا بتوانيد مهمترين<br />
بخشهاي مطالب امتحاني را خلاصه كنيد.<br />
همچنين فهميدن انواع گوناگون سؤالات امتحاني و چگونگي پاسخ دادن به آنها نيز به شما كمك خواهد كرد تا نتيجه بهتري بگيريد. اينها دو نوع از<br />
سوالات امتحان هستند تشريحي و عيني (تستي) در سوالات تشريحي، لازم است شما آنچه را كه ياد گرفتهايد، بنويسيد. سوالات عيني از شما تشخيص و<br />
شناسايي اطلاعات را ميخواهد و شامل سؤالات چند گزينهاي، پر كردن جاي خالي، جور كردن، پاسخ كوتاه و درست - غلط ميباشد.<br />
امتحانات تشريحي<br />
- از شما ميخواهد اطلاعات را تشخيص دهيد، نتايج را ترسيم كنيد، مثالها را تهيه كنيد و مقايسه كنيد.<br />
- دانشتان را در جزئيات و توانايي استدلال كردن، مورد آزمون قرار ميدهد.<br />
آماده شدن براي امتحانات تشريحي<br />
1 در مطالعه اجمالي بايد به دنبال روالها و مضمونها بود.<br />
2 در مطالعه خود به دنبال طرح سوالاتي باشيد كه به نظر سؤالات مناسبي براي امتحان خواهند بود و سؤالاتي را در نظر بگيريد كه بيشتر حاوي نكات<br />
و مطالب مهم و توضيحات مربوط به آنها هستند و همچنين توجه خود را به سؤالاتي معطوف كنيد كه مطالب مختلف را به هم ربط ميدهد.<br />
3 با توجه به سؤالات طرح شده بايد نكات علامت گذاري شده و حاشيه نويسي شده را مرور كرد.<br />
4 وقت بيشتري را صرف سازمان دادن و منسجم كردن مطالب مطالعه شده كرد تا اينكه به دوباره خواندن مطالب علامت گذاري شده پرداخت.<br />
5 مطالب را به زبان محاورهاي براي خود بيان كند.<br />
6 براي به كار بردن فنون خواندن انتقادي در زمان بيان طرز فكر و انتقاد كردن آمادگي كسب كند.<br />
7 اگر بيش از يك كتاب را در يك درس مورد استفاده قرار داد مطمئن شود كه هر كتاب را به خوبي ياد گرفته و ميتواند روابط بين آنها را از طريق<br />
مقايسه و مقابله بيان كند.<br />
گذراندن امتحانات تشريحي<br />
1 ابتدا به سرعت تمام سوالات را از نظر گذرانده و به راهنماييها توجه كرده و وقت امتحان را بر حسب اهميت سؤالات تقسيم بندي كرده و كمي هم<br />
وقت براي دوره كردن پاسخها منظور كنند.<br />
2 ابتدا به سؤالاتي جواب دهيد كه در مورد پاسخ دادن به آنها مطمئن هستيد.<br />
١۶٨
3 هر سوال را با دقت بخوانيد و دربارة اينكه از شما خواستهاند به چه چيز پاسخ دهيد، مطمئن شويد.<br />
4 در اين نوع امتحانات تا حد امكان بايد از نامها و ارجاعات خاص استفاده كرد.<br />
5 قبل از اينكه شروع به نوشتن پاسخ كنيد با تهيه كردن يك طرح كلي مختصر به افكارتان نظم دهيد.<br />
6 در شروع كار، آنچه را كه دربارة پاسخ يا مقاله مينويسيد، توضيح دهيد.<br />
7 در قسمت اصلي پاسخ يا مقاله نكات و مفاهيم را با جزئيات، وقايع و مثالها توضيح دهيد و با گردآوري جزئياتي كه نكات اصلي تان را اثبات ميكند،<br />
در نهايت نتيجهگيري كنيد.<br />
8 واضح و با دقت بنويسيد و روي نكات اصلي تمركز كنيد.<br />
9 مطالب نوشته شده را مجدداً بخوانيد، هر گونه تغييرات يا اضافات را به وقت در حاشيهها بنويسيد.<br />
وقتي شما پيشاپيش از امتحانات اطلاع داريد، از مهارتهاي تنظيم هدف به منظور آمادگي براي امتحان، استفاده ميكنيد.<br />
زمان بيشتري را براي مطالعه، در برنامه زماني قرار دهيد.<br />
يك ليست از آنچه براي مطالعه روزانه نياز داريد، تهيه كنيد.<br />
با استفاده از يادداشتها يا كارتهاي آموزشي مصور يا با تمرين نوشتاري مقالهها و پاسخها، خودتان را امتحان كنيد.<br />
5 امتحانات عيني (تستي)<br />
از شما ميخواهند علامت بزنيد، پر كنيد يا اطلاعات را شناسايي كنيد.<br />
به ياد سپاري جزئيات را امتحان كنيد.<br />
آماده شدن براي امتحانات عيني (تستي)<br />
1 جزوات و يادداشت هايي را كه از سخنرانيهاي استاد سر كلاس درس برداشتهايد و خصوصاً آنهايي را كه علامت گذاري شدهاند را از حفظ براي خود<br />
بازگو كنيد يا بر روي كاغذ بنويسيد.<br />
2 تعريف تمام اصطلاحات و مطالبي كه در كتاب با حروف درشت يا ايتاليك نوشته شدهاند را حفظ كنيد.<br />
3 براي دروس زبان خارجي لغات لازم را بايد حفظ كنيد. براي اين منظور فهرست لغات را به گروههاي كوچك تقسيم كرده و به حفظ كردن اين لغات<br />
بپردازيد. همچنين نكات دستوري را دسته بندي كنيد و از طريق كاربرد آنها در جملاتي كه در مورد زندگي شخصي خود ميسازيد آنها را ياد بگيريد.<br />
4 در تمام دروسي كه در آنها انجام محاسبات جزء لازمي به حساب ميآيند، مسائل نمونه را خودتان شخصاً حل كنيد و تنها به مرور كردن راه حل<br />
مسائل اكتفا نكنيد.<br />
١۶٩
5 دلايل، شكلها، فرمولها و ساير لغات مهمي را كه ممكن است در پاسخ دادن به سؤالات امتحاني لازم باشند ياد بگيريد و براي اينكه خاطر جمع<br />
شويد كه ياد گرفتهايد سعي كنيد آنها را روي كاغذ بياوريد.<br />
6 حتي براي امتحانات عيني ساختمان كلي مطلب را ياد بگيريد، ولي تاكيد بيشتري بر روي جزئيات بنماييد. به احتمال زياد سؤالات از اصلي و نكات<br />
اصلي به عنوان چهارچوبي كه جزئيات در آن جاي خواهند گرفت، مفيد است. بدون آشنايي با اين روابط، بسياري از جزئيات به سرعت فراموش ميشوند.<br />
گذراندن امتحانات عيني (تستي)<br />
1 سؤالات را به طور اجمالي بررسي كرده راهنماييها را به دقت بخوانيد و متوجه تعداد و نوع سؤالات باشيد، وقت را بر طبق ارزش سؤالات براي هر<br />
قسمت تقسيم بندي كنيد.<br />
2 ابتدا سوالات ساده را جواب بدهيد و بعد به سؤالات دشوار بپردازيد، سعي كنيد تمام سؤالات را جواب دهيد مگر اينكه نمره منفي وجود داشته باشد.<br />
3 در سؤالات صحيح - غلط متوجه بيانات مطلق يا دستهاي، باشيد. اينها معمولاً غلط هستند. بيانات نسبي به احتمال بيشتري صحيح هستند. بيانات<br />
تعميمي اغلب تا حدودي صحيح هستند. هر چه بيان سوال وسيعتر باشد احتمال اينكه درست باشد بيشتر است.<br />
4 سوالات و راهنماييهاي مربوط به آن را با دقت بخوانيد.<br />
5 توجه به نكات راهنما در انتخابها ممكن است به شما كمك كند كه بتوانيد پاسخهاي غلط را حذف كنيد.<br />
6 كلمات مطلق (كامل) از قبيل همه، هميشه، هرگز، هر يا هيچكدام احتمالاً غلط هستند.<br />
غلط <br />
مثال: تمام شيرينيها، شكر دارند.<br />
درست<br />
7 نكات راهنماي دستور زبان فاعلهاي مفرد به فعلهاي مفرد نياز دارند و فاعلهاي جمع به فعلهاي جمع نياز دارند.<br />
8 وابستههاي وصفي در سوالات صحيح غلط، جملاتي كه شامل يك وابسته وصفي ميشود مانند بعضي، بيشتر، تعداد زيادي، معمولاً اغلب و...،<br />
ممكن است درست باشد و به يك جمله مناسب اشاره ميكند.<br />
مثال: برخي از شيرينيها شكر دارند.<br />
درست<br />
غلط<br />
9 شباهتها با توجه به انتخاب هايي كه دقيقاً با ديگري مربوط است نگاه كنيد. اغلب يكي از آنها صحيح است. مثال:<br />
الف) مركز يك اتم از پروتون و نوترون تشكيل ميشود.<br />
ب) مركز يك اتم از پروتون و الكترون تشكيل ميشود.<br />
ج) كناره خارجي اتم كه از الكترونها حفاظت ميكند.<br />
د) دستهاي از اتمها كه مولكول را تشكيل ميدهد.<br />
پاسخهاي الف و ب با هم شباهت دارند و دو لغت نوترون و الكترون با هم متفاوتند. اين احتمال هست كه يكي از اين دو پاسخ صحيح باشد. قبل از<br />
انتخاب هر پاسخ را كامل و با دقت بخوانيد.<br />
يكي از اشتباهات رايج در اين نوع آزمون اين است كه آزمودني اولين پاسخي را كه به نظرش درست ميآيد بر ميگزيند، بدون اينكه بقيه را بررسي كند.<br />
١٧٠
در سؤالات چند گزينهاي، پاسخ هايي را كه ميدانيد غلط هستند كنار بگذاريد و بدين طريق تعداد پاسخها را محدود كنيد تا احتمال پيدا كردن پاسخ<br />
صحيح را بيشتر كنيد.<br />
ولي همه پاسخها را حتي اگر ميدانيد كه بعضي از آنها غلط هستند بخوانيد.<br />
در سوالات جور كردني به تدريج كه موارد را با هم جور ميكنيد آنها را حذف كنيد. دراين صورت پاسخها كمتر خواهند شد و احتمال كاربرد مجدد آنها<br />
كاهش خواهند يافت.<br />
در موقع حدس زدن، معمولاً اولين حدس شما صحيحترين است. بنابراين، جواب خود را در صورتي عوض كنيد كه مطمئن باشيد پاسخي را كه پيدا<br />
كردهايد از پاسخ اول شما صحيحتر است.<br />
زماني براي مرور تست بگذاريد، ولي پاسخها را عوض نكنيد مگر اينكه اطمينان حاصل كنيد كه پاسخ اول شما غلط بوده است هر چه بيشتر بر سر يك<br />
سوال مردد باشيد، احتمال زيادتري دارد كه گيج شويد.<br />
6 بعد از امتحان<br />
وقتي كه معلم ورقة امتحاني را به شما بر گرداند، تمام اظهار نظرهاي او را بخوانيد جوابهاي غلط خود را بررسي كنيد و ببينيد چرا آنها غلط هستند و<br />
سعي كنيد كه در امتحانات بعدي ديگر مرتكب اين اشتباهات نشويد.<br />
در سؤالات تشريحي بعضي از كلمات غالباً در طرح سؤالات مورد استفاده قرار ميگيرند كه به شرح زير هستند.<br />
1 سؤالات توصيفي و تحليلي:<br />
توصيف كنيد، تحليل كنيد، فهرست كنيد، بحث كنيد، ريشه يابي كنيد، خلاصه كنيد.<br />
2 سؤالات تشريحي و استدلالي:<br />
تبيين كنيد، تفسير كنيد، تعريف كنيد، فرمول بندي كنيد، اثبات كنيد، توضيح دهيد، با تصاوير نشان دهيد.<br />
3 سؤالات مقايسهاي:<br />
مقايسه كنيد، مقابله كنيد، ربط دهيد.<br />
4 سؤالات مربوط به قضاوت شخصي:<br />
انتقاد كنيد، ارزشيابي كنيد، تفسير كنيد، توجيه كنيد.<br />
كلماتي كه لازم است بيشتر روشن شوند.<br />
كلمات زير معاني مختلفي دارند، اين معاني مختلف به موضوع و زمينه مطلب و نظر طرح كننده سوال وابستهاند. اظهار نظر كردن، تعريف كردن، بحث<br />
كردن، تبيين كردن، تفسير كردن، توجيه كردن، مرور كردن، بيان كردن.<br />
مقدمات امتحان گرفتن<br />
شب قبل از امتحان خوب بخوابيد<br />
صبحانهاي سالم بخوريد، از غذاهاي شيرين و كافئين اجتناب كنيد.<br />
وقتتان را منظم كنيد (سازماندهي كنيد) تا آماده شويد، شما ميخواهيد قبل از امتحان تا حد امكان راحت باشيد.<br />
مطالعه تان را در چند روز پخش كنيد، سعي نكنيد شب قبل با عجله براي امتحان آماده شويد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
١٧١<br />
در طول امتحان<br />
• به مجري امتحان گوش كنيد.
7<br />
با دقت راهنماييهاي مربوط به امتحان را بخوانيد و اگر راهنماييها واضح نيست از مجري سوال كنيد.<br />
وقت تان را تنظيم كنيد.<br />
تخمين بزنيد چقدر ممكن است براي پاسخ دادن به سوالات وقت صرف كنيد.<br />
ابتدا به سادهترين سؤالات پاسخ دهيد، اما مطمئن باشيد به سوالاتي كه سفيد باقي گذاشتيد بر ميگرديد.<br />
بر امتحانتان تمركز كنيد، سعي كنيد با چيزهايي كه در اطرافتان است، حواستان پرت نشود.<br />
طرح كلي پاسخ هايتان را بكشيد روي هر يك از مسائل به تنهايي و با فكر آزاد كار كنيد.<br />
برگة امتحانتان را به اين دليل كه ديگران امتحانشان را تمام كردهاند، تحويل ندهيد.<br />
اگر وقت داريد پاسخ هايتان را مرور كنيد.<br />
آرام باشيد، روي نكات مثبت تمركز كنيد. يك نگرش و چشم انداز خوب، از بهترين كليدهاي به انجام رساندن امتحان است.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
بعد از امتحان<br />
كارنامه نمره يا امتيازتان را با والدين و معلمانات مرور كنيد.<br />
به زمينه هايي كه در آن نياز به پيشرفت داريد توجه كنيد و كمك بگيريد.<br />
سخت مطالعه كردن را ادامه دهيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
موانع<br />
اضطراب و استرس به عنوان يك مانع<br />
بدترين عامل حواس پرتي دروني نگراني است، شايد نگراني نخستين نشانة فروريختگي جسمي باشد و فراواني خودكشي در ميان دانشجويان بيش از آن<br />
است كه بايد باشد. اما داشتن انديشة خودكشي به كلي نبخشيدني است. هيچ آزمايشي در جهان چنان اهميتي ندارد. بهتر است انسان بگويد: هب" جهنم<br />
كه پزشك يا هر كارة ديگر نميشوم آن را رها ميكنم و در پمپ بنزين به كاري ميپردازم. اين بهتراست، هر چه باشد هستند<br />
كساني كه از پمپ بنزين آغاز كردند و سرانجام نماينده مجلس مردها شدند" اين واكنش نه تنها خردمندانهتر بلكه هيجانانگيز نيز<br />
هست. شمار بدترين رويدادها تقريباً به اندازة بهترين آنهاست. اما اغلب هيچ يك از آنها روي نميدهد. آنچه بيشتر روي ميدهد چيزي ميان آن دو است.<br />
پادزهر نگراني كار است. كار و كار و كار. كمتر موقعيتي است كه عملاً نتوان كاري كرد. نگراني به ويژه در شب رنجآور است. زيرا در شب نميتوان كاري<br />
كرد. اما يك كار ميتوان كرد آن برخاستن و آماده ساختن يك فنجان چاي براي خود است؛ نامه نوشتن در حين نوشيدن چاي باعث آزاد شدن افكار<br />
ميشود.<br />
اضطراب همانند نگراني است. از برخي جهات اضطراب بدتر است زيرا ممكن است ديرپاتر شود، اما كمكهاي اوليه در مورد آن مانند نگراني است.<br />
مشغول كردن خود به كاري كه از عهده آن نسبتاً خوب بر ميآيند تا به ياري آن اعتماد به نفس خود را افزايش دهيد. معمولاً تمرين مؤثر هر كاري<br />
لذتبخش است. هر گاه مطالعه ناخوشايند ميشود، به احتمال نزديك به يقين نقصي مانند گزينش موضوع نامناسب، روشهاي معيوب كار، يا شرايط<br />
نادرست كار در ميان است (روانشناسي مطالعه، سي. اي. ميس، ترجمه: امير فرهمندپور،<br />
.(1366<br />
١٧٢
عوامل ايجاد كننده اضطراب<br />
فشار و سختگيري بيش از حد والدين بر فرزندان، برخورد نادرست استاد نسبت به برگزاري امتحان، محيط فيزيكي كلاس، كم كاري دانشجو، يادگيري<br />
مطالب درسي و عوامل خانوادگي و ارثي، آثار سوء بر تن و روان آنها ميگذارد.<br />
اثرات نگراني بر دانشجويان را ميتوان به عوامل زير نسبت داد.<br />
نگراني موجب توقف فكر دانشجو در غلبه بر مشكلات و ناراحتيها ميشود. نگراني موجب اختلال در تمركز حواس ميشود و دانشجوي مضطرب<br />
نميتواند به خوبي حواس خود را در كارها جمع كند. نگراني و اضطراب قدرت تصميمگيري و اراده را از آنها صلب ميكند. نگراني موجب ميشود فكر آنها<br />
در مورد برخي چيزها بيش از حد مشغول شود و به مطلب و موضوع درسي بي توجه شود. دانشجو را بدبين ميكند و او همواره فرايند و رويدادهاي ناگوار<br />
را پيش بيني ميكند. فكر دانشجو را بر مشكلات متمركز ميكند به طوري كه هر ساعت به يك مساله خطرناك ميانديشد. اضطراب و عدم اعتماد به<br />
نفس باعث وابستگي او به ديگران ميشود و او خود را ناتوان احساس ميكند و نميتواند با اطمينان و قاطعيت عمل كند.<br />
احساس گيجي و سردرگمي كرده و قدرت مقابله با مشكلات را از دست ميدهد و توان كنترل خويش را ندارد.<br />
اينگونه دانشجويان نميتوانند خواب راحت داشته باشند و احساس خستگي و كوفتگي و ضعف جسماني دارند. سردرد، درد در قفسه سينه، درد پا يا دست،<br />
درد شكم و سوء هاضمه و كم اشتهايي به سراغشان ميآيد.<br />
١٧٣<br />
WWW. iran. healer. com<br />
8 انواع روشهاي مديريت اضطراب امتحان<br />
تصور كنيد يك امتحان نگران كننده داريد و هر قدر به زمان برگزاري امتحان نزديك ميشويد، اضطراب بيشتري احساس ميكنيد. در صورتي كه<br />
اضطراب شما به دليل عدم آمادگي شما در امتحان باشد تمام شيوههاي روانشناسي و مفاهيم نميتواند به شما كمك كند.<br />
اما اگر شما در كلاسهايتان به طور منظم حضور يافتهايد و كاملاً آماده هستيد اما هنوز احساس اضطراب ميكنيد، ممكن است اين شيوهها به شما<br />
كمك كند تا بر اضطرابتان مسلط شويد. مهم اين است كه بدانيد براي كنترل اضطراب تنها يك راه حل وجود ندارد. در واقع ممكن است شما حتي<br />
چندين روش ارائه شده را با هم تركيب كرده و اضطرابتان را تحت كنترل در آوريد.<br />
افكار خود را دربارة اضطراب مورد پرسش قرار دهيد<br />
افكار ما تأثير شگفت انگيزي روي احساساتمان دارند اين افكار ممكن است مفيد باشد.<br />
1 احساسات مثبت و منفي يك بخش طبيعي از زندگي است كه نه قابل اجتناب است و نه قابل كنترل و نه لازم است كه باشند.<br />
2 ترس از شكست و تمايل براي موفق شدن دو روي سكه است، ما احساس ميكنيم مضطربيم چون ميخواهيم به خوبي عمل كنيم.<br />
3 اضطراب ناراحت كننده و مزاحم است. اما غير قابل تحمل نيست. اما وقتي به قضاوت در مورد اين اضطراب طبيعي مينشينيم ممكن است مشكلاتي<br />
را براي خودمان به وجود آوريم.<br />
4 بي شك مقداري از اضطراب براي عملكرد شخصي مفيد است. يعني به ما انگيزه ميدهد و كمك ميكند تا انرژي و توجه مان متمركز شود.<br />
بعضي از پيشنهادات عملي براي كنترل اضطراب امتحان<br />
1 كاملاً آماده باشيد همان طور كه قبلاً اشاره شد جانشيني براي اين قسمت وجود ندارد.
نم"<br />
2 از سراسيمه شدن اجتناب كنيد. وسايل مورد نياز براي امتحان (پاك كن، مداد، دفترچه) را شب قبل آماده نماييد و سعي كنيد 15 دقيقه زودتر به جلسه<br />
امتحان برسيد.<br />
3 به زودي امتحان شروع ميشود اصلها، فرمولها، سرواژهها يا نكات ياديار يا مطالبي را كه ميترسيد فراموش كنيد، بنويسيد.<br />
4 از تمام وقتي كه براي امتحان مقرر شده است استفاده كنيد چرا كه هميشه براي دست كشيدن زود است.<br />
تصوير سازي مثبت و خودگويي هدايت شده<br />
همچنين بعضي از دانشجويان پي ميبرند كه روشهاي مثبت فكر كردن به آنها كمك ميكند اين افكار را امتحان كنيد.<br />
امتحان را پيش رو بگذاريد، به خودتان ياد آوري كنيد كه اصلاً مهم نيست كه چطور به نظر برسد.<br />
اين فقط قسمت كوچكي از تجربه تحصيلي تان و يا حتي بخش كوچكتري از زندگيتان است. نمره امتحان، اينكه شما چه جور آدمي هستيد و<br />
اينكه چقدر براي موفقيت در زندگي توانا هستيد را منعكس نميكند.<br />
تصاوير ذهني مثبت از قبيل گرفتن يك نمره خوب و با اعتماد به نفس به اتمام رساندن امتحان و اضافه آوردن وقت را تصور كنيد.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
به خودتان جملاتي مثبت بگوييد.<br />
سخت مطالعه كردم و اين مطالب را كاملاً ميدانم"<br />
.<br />
•<br />
اين فرصتي است براي نشان دادن مطالبي كه ميدانم يا من يك دانشجويي شايسته و سختكوش هستم و ميتوانم اين امتحان را به خوبي هر<br />
شخص ديگري بنويسم.<br />
به خودتان پيشرفتها و موفقيتهاي گذشته و ويژگيهاي مثبت تان را يادآوري كنيد.<br />
•<br />
•<br />
خودگويي هدايت نشده<br />
آيا هيچوقت دربارة خودتان اينطور فكر كردهايد؟<br />
من بايد بتوانم احساساتم را كنترل كنم و خودم را از اضطراب امتحان نجات دهم.<br />
دانشآموزان خوب اغلب اضطرابي شبيه به اين را احساس نميكنند. بنابراين من بايد يك دانشآموز خيلي خوب باشم.<br />
چارهاي نيست من ميتوانم اين امتحان را خوب بدهم تا بيشتر احساس اعتماد به نفس بكنم.<br />
اگر شما اين گونه خودگويي كنيد چه اتفاقي خواهد افتاد؟ اين ميتواند يك سيكل خطرناك باشد. هر گونه تلاشي به منظور مقاومت در برابر<br />
احساس اضطراب، تمركزتان را بر روي آن طولانيتر ميكند. اين باعث ميشود كه شما به احساسات و هيجانات خود بيشتر بر گرديد. توجه بر<br />
خود و اضطرابتان، (حساسيت شما) را افزايش داه و باعث ميشود كه احساس بهتري داشته باشيد. حالِ شما در چنين شرايطي موجب تضعيف<br />
توانايي تان براي امتحان ميشود. و اين فكركه شما نميتوانيد هر موقعيتي را كنترل كنيد در شما تقويت شده است.<br />
•<br />
•<br />
•<br />
•<br />
بنابراين دفعه بعدي كه امتحان داريد، پيشاپيش سطح اضطرابتان افزايش يافته است.<br />
شناسايي خودگوييهاي هدايت شده<br />
١٧۴
اگر شما خود را در حال فكر كردن به اين طور مسائل مييابيد جانشينهاي مفيدتر و سالمتري را براي جملات بالا در نظر بگيريد.<br />
آنهايي را كه بيش از همه بر شما مؤثر هستند شناسايي كنيد و هر وقت كه احساس اضطراب كرديد چه قبل ازامتحان و چه در طول امتحان آنها را با<br />
خودتان تكرار كنيد مانند: من نياز ندارم تمام تمركزم را روي كنترل اضطرابم بگذارم.<br />
مضطرب شدن قبل و در حين امتحان طبيعي است. اين نشان ميدهد كه من به موفق شدن علاقهمندم. من مجبور نيستم براي اينكه شروع به پاسخ<br />
دادن به سؤالات كنم، احساس اعتماد به نفس داشته باشم. من ميتوانم عمل كنم و حتي همراه با احساس عصبانيت و وحشت زدگي هم ميتوانم پاسخ<br />
سؤالات را بنويسم.<br />
احساس عصبانيت و اضطراب ناخوشايند و ناراحت كننده است اما غير قابل تحمل نيست من ميتوانم با احساسات ناخوشايندم كنار بيايم علي رغم آن<br />
امتحانم را بنويسم.<br />
اگر شما بتوانيد اينگونه فكر كنيد چه اتفاق ميافتد؟ مطمئناً وارد يك چرخة مثبت ميشويد شما موقتاً ميپذيريد كه روي اضطرابتان تمركز ميكنيد. اين<br />
كار منجر ميشود كه شما هيجانات و احساسات خودتان را بپذيريد و سپس اين توجه بر روي وضعيت فعلي منتقل شود در اين موقع شما نسبت به<br />
خودتان احساس غرور ميكنيد چون به هدفتان رسيدهايد.<br />
بعداً در موقعيت مشابه به دليل موفقيت قبلي تان يك سطح كاهش يافته از اضطراب قابل پيش بيني داريد.<br />
مراحل كسب آرامش (تنش زدايي)<br />
تمرينهاي تنش زدايي ميتواند به غلبه بر اضطراب امتحان كمك كند. با وجود اين قبل از قرار گرفتن در موقعيت امتحان تمرينات تنش زدايي بايد به<br />
طور روزانه تمرين شود.<br />
1 به آرامي در وضعيت راحتي بنشينيد. چشم هايتان را ببنديد.<br />
2 با آرامش عميقي روي تمام عضلاتتان، از پاهايتان تا دستانتان تمركز كنيد.<br />
3 با استفاده از ديافراگم و از راه بيني نفس بكشيد. نسبت به تنفس تان هشيار باشد<br />
آرامش به خودتان بگوييد و به مدت 15 دقيقه ادامه دهيد.<br />
.<br />
10 تا<br />
4 به هيچ چيز فكر نكنيد و اجازه دهيد آرامش با سرعت اتفاق بيفتد.<br />
هر لحظه كه شما نفس را خارج ميكنيد يك كلمه در رابطه با<br />
وقتي حواستان پرت ميشود، بپذيريد اما درباره آن فكر نكنيد و به كلمة آرامش فكر كنيد وقتي كه در طول امتحان دچار اضطراب ميشويد، استفاده از<br />
فرم كوتاه اين تمرين را امتحان كنيد.<br />
اگر شما اين روشها را امتحان كرديد ولي هنوز وقتي كه امتحان ميدهيد با واكنشهاي وحشت زدگي و اضطراب مواجه ميشويد به شما توصيه<br />
ميكنيم يك مشاور را ملاقات كنيد<br />
يا در كارگاه مهارتهاي غلبه بر اضطراب امتحان يا كنترل تنيدگي شركت كنيد.<br />
خلاصه فصل:<br />
١٧۵
فهرست منابع<br />
1 اتكينسون، ريتال؛ اتكينسون، ريچارد؛ هيلگارد، ارنست (1374)،<br />
رشد، چاپ نهم.<br />
"زمينه روانشناسي"<br />
جلد اول، مترجمان: براهني، بيرشك، سيف و... انتشارات<br />
2 اتكينسون، ريتال؛ اتكينسون، ريچارد؛ هيلگارد، ارنست (1382)،<br />
هاشميان، انتشارات رشد، چاپ يازدهم.<br />
"زمينه<br />
روانشناسي"<br />
جلد دوم، مترجمان:<br />
براهني، شاملو، گاهان، كريمي،<br />
3 اتكينسون، ريتال؛ اتكينسون، ريچارد؛ س، اسميت، ادوارد اي و... (1382)،<br />
بيك، زماني، شهر آرامي، ميالريدن و... انتشارات رشد، چاپ هجدهم.<br />
"زمينه روانشناسي هيلگارد"<br />
جلد اول، مترجمان: براهني، بيرشك،<br />
4 پارسا، محمد<br />
"روانشناسي يادگيري بر بنياد نظريهها"<br />
انتشارات علمي، چاپ اول.<br />
،(1374)<br />
5 پي بالدريج، كي (1979)،<br />
"روانشناسي مطالعه"<br />
ترجمه: دكتر علي اكبر سيف، انتشارات دوران، چاپ چهاردهم.<br />
6 سيف، علي اكبر<br />
"روانشناسي پرورشي"<br />
انتشارات آگاه، چاپ چهارم.<br />
،(1380)<br />
7 سيف علي اكبر<br />
"روشهاي يادگيري مطالعه"<br />
نشر دوران، چاپ چهارم.<br />
،(1382)<br />
8 شجري، فخرالدين (1377)،<br />
9 فولادي، عزت اله (1382)،<br />
"يادگيري خلاق"<br />
"مشاوره همتايان"<br />
ناشر انجمن قلم ايران، چاپ اول.<br />
انتشارات طلوع دانش، چاپ دوم.<br />
10 مان، نرمان ل (1371)،<br />
"اصول روانشناسي"<br />
جلد دوم، ترجمه: محمود ساعتچي، انتشارات اميركبير، چاپ يازدهم.<br />
11 ميس. سي.<br />
"روانشناسي مطالعه"<br />
ترجمه: امير فرهمند پور، مركز نشر دانشگاهي تهران، چاپ اول.<br />
اي (1366)،<br />
12 هالسي، استوارت و ديز، جيفر<br />
"روانشناسي يادگيري"<br />
ترجمه: محمد تقي براهني، چاپ اول.<br />
،(1358)<br />
13-cottrell, S. (1999); The study skills hand book, Macmillan. <strong>Study</strong>.<br />
14- Robertson, S. I; (2001), Problem Solving,<br />
Guides.<br />
Psychology press.<br />
15- Wade, C. Tavris, C; (1999), invitation to psychology,<br />
Longman.<br />
16- Weiten, W.; (2000), Psychology, Wadsworth,<br />
Brook/Cole.<br />
17- Westen, D. (2002), Psychology, John Wiley & Sons,<br />
Inc.<br />
١٧۶
ضمايم:<br />
ضميمه شماره 1: تمرينها<br />
“تمرينهاي تندخواني، دقيق خواني”<br />
جزوه: مهارتهاي مطالعه<br />
دكتر جان بزرگي<br />
عبارت خواني:<br />
هدف: افزايش سرعت مطالعه<br />
روش: داراي دو سطح است: يكي سطح مكانيكي و ديگري سطح ادراكي<br />
سطح مكانيكي: عادت دادن چشم بر حركت سريع از طريق توجه به گروه كلمات، به جاي توقف چشم روي يك يك كلمات.<br />
تمرين: قبل از تمرين سرعت خود را محاسبه كنيد:<br />
1-ميانگين تعداد كلمات يك صفحه را حساب كنيد.<br />
تعداد<br />
تعداد سطر<br />
2-محاسبه سرعت خواندن در مطالب اجباري:<br />
از يك ساعت ثانيه شمار استفاده كنيد و زمان دقيق شروع مطالعه را يادداشت كنيد.<br />
سرعت معمول خود 4 صفحه را بخوانيد.<br />
زمان دقيق پايان را بنويسيد.<br />
خلاصهاي از آنچه خواندهايد بنويسيد.<br />
مطالب را از نو بخوانيد.<br />
ميزان درك مطلب را تخمين بزنيد (ضعيف، متوسط، خوب، خيلي خوب).<br />
با استفاده از فرمول زير، سرعت مطالعه خود را بر حسب تعداد كلمات در دقيقه محاسبه كنيد.<br />
(تعداد آلمات يك صفحه) (تعداد<br />
تعداد كلمات<br />
زمان مطالعه بر حسب<br />
سرعت مطالعه و ميزان فهم خود را از مطالب يادداشت كنيد.<br />
تمرينهاي سطح مكانيكي:<br />
2<br />
=<br />
١٧٧<br />
=<br />
صفحات خوانده<br />
دقيقه<br />
× شده)<br />
سطر سه آلمات<br />
1-تمرين حركت چشم: براي عادت دادن چشم به نحوة درست حركت چشم در مطالعه الگوي پيوستي را تمرين كنيد: چشمان خود را بر روي هريك از<br />
علامتها متوقف كنيد و بعد از يك توقف كوتاه بلافاصله به علامت بعدي نگاه كنيد. بين علامتها، يا به هنگام حركت از يك سطر به سطر ديگر، چشمان<br />
خود را در هيچ جاي ديگر به جز بر روي علامتها متوقف نسازيد. سر خود را تكان ندهيد. به كندي حركت كنيد و با سرعت يك نواخت پيش برويد. اين<br />
تمرين به سريعخواني و كم شدن حواسپرتي به شما كمك خواهد كرد.<br />
پيش از هر بار مطالعه، اين تمرين را به منظور گرم شدن براي مطالعه، دوباره انجام دهيد.<br />
2-تمرين مربوط به دامنة ديد: اين تمرين به شما كمك ميكند تا علاوه بر بهبود روش صحيح حركت چشم دامنه يا فراخناي ديد خود را افزايش<br />
دهيد. خطوط زير را بخوانيد و سعي كنيد بر روي هر “عبارت چشم خود را فقط يك بار متوقف سازيد، سعي كنيد تمامي كلمات هر عبارت را ببينيد و<br />
معاني آن را درك كنيد. براي جلوگيري از نگاه كردن به يك يك كلمات به طور جداگانه، نگاه خود را به نقاط وسط كلمات بدوزيد. اين تمرين را دو تا سه<br />
بار در روز براي چندين روز ادامه دهيد. در هر بار تمرين، مطالب را يك بار براي كسب معاني و بار ديگر براي افزايش ميدان ديد بخوانيد.”<br />
براي كسب معاني و بار ديگر براي افزايش ميدان ديد بخوانيد.<br />
فيليپ … به خانة قديمي ←<br />
خاكستري رنگ … آمد. او … به تنهايي در آنجا … كار كرد<br />
در … اواخر ← سال … 1935 ←
.<br />
پرندگان … بود<br />
وي … نقاش و به زندگي … ادامه داد. تمامي … جوامع انساني كناره گيري … كرده بود.<br />
و … از فلج … بود<br />
بازوي … چپ او فيليپ قوز داشت. ضعيف … و خميده،<br />
و مچ … دست چپ … او پرنده، … بود.<br />
مانند پنجة … يك سبب … ايجاد تنفر<br />
اغلب … در آدميان زشتي … ظاهر فيليپ … از كسي تنفر … نداشت،<br />
نسبت به بشريت … ميشود. و تمامي … طبيعت<br />
عالم … حيوانات، و … به انسان، تمام چيزهاي … وحشي بود.<br />
و … دوست عشق … ميورزيد. شكست … او<br />
شده … بود باعث … انزواي او چيزي … كه و محبتي … بود<br />
پاسخي … به گرمي در … يافتن وجود … داشت.<br />
كه در … او يك … دختر بچه<br />
بعد … ازظهر يك … روز او در … بازوهاي خود<br />
نزديك … شد به خانة … فيليپ شخصي … كه<br />
او … از ديدار حمل … ميكرد يك چيز … سنگين خيلي وحشت … كرد.<br />
آمده … بود براي … ديدنش چيزي … بود<br />
در … باره نگراني … او و بالاتر … از ترسش دختر … در آنجا<br />
قرار … داشت كه در … بازوانش پرواز … بود<br />
آماده … براي مثل … يك پرونده خيره … ايستاد صداي … او<br />
صحبت … كرد فيليپ … با او ولي … موقعي كه درنگ … كرد<br />
دختر … لحظهاي گرم و محبت آميز … بود خم … شد،<br />
به سمت … مرد و با حالت … ترس سفيد … بزرگ بود<br />
يك … پرنده و چيزي كه … در بازو داشت بي حركت … قرار داشت.<br />
دستان … او كه … در 3-تمرين مربوط به خط منقسم: با مداد صفحات كتاب خود را با كشيدن دو خط عمودي در وسط صفحه، به سه بخش مساوي تقسيم كنيد، بعد<br />
هر صفحه را طوي بخوانيد كه چشمان شما در هر سطر فقط 3 بار، آن هم در وسط قسمتهاي سهگانه توقف كند. هدف اين تمرين تقويت حركت منظم<br />
چشم بر روي خطوط است.<br />
4-تمرين مربوط به حركت چشم با مطالب خواندني روزانه: در مطالعة مطالب روزانه خود، مثل كتابهاي درسي، هدف اصلي شما بايد كسب<br />
معاني گروه كلمات باشد نه تعداد توقفهاي چشم. ولي در شروع مطالعه، براي عادت دادن چشم خود، تمرين شماره 1 را در مورد يكي از صفحات كتاب<br />
انجام دهيد. براي اين كار اول و آخر سطرها را هدف تمركز چشم خود قرار دهيد و بدون توجه به كسب معاني، چشم خود را بر روي صفحه حركت دهيد.<br />
بعد، صفحه را به همين طريق براي درك معني عبارت خواني كنيد.<br />
تمرينات مربوط به سطح ادراكي روش عبارت خواني<br />
1-عبارت خواني از طريق سه دسته كردن كلمات: در پاراگراف زير كلمات به صورت گروههايي از كلمات كه هريك حاوي يك مفهوم به خصوص هستند<br />
دستهبندي شدهاند. به هنگام مطالعه، به تمامي كلمات محدود شده در داخل خطوط نگاه كنيد، ولي به هيچ يك از كلمات به تنهايي نگاه نكنيد. سعي كنيد<br />
تا بدون توجه به يك يك كلمات معني نهفته در هريك از اين گروه كلمات، يعني كل عبارتها را، درك كنيد. بدين طريق اين پاراگراف را چندين بار<br />
بخوانيد، و هر بار سرعت خواندن خود را افزايش دهيد. اين كار را آنقدر ادامه دهيد تا بتوانيد به سرعت معني عبارتها را بفهميد، و چشمتان به طور خيلي<br />
راحت از روي خطوط حركت كند.<br />
در چند پاراگراف از يك داستان ساده، با تقسيم پاراگراف به دستههاي دو تا شش كلمهاي به شرح فوق، مطالب را عبارت خواني كنيد. دور كلمات را مثل<br />
پاراگراف فوق خط بكشيد تا بدين طرق هدف تمركز چشمتان را مشخص سازيد. دسته كردن كلمات علاوه بر اينكه چشم شما را براي توقف بر روي<br />
١٧٨
15 تا<br />
عبارات به عوض كلمات عادت ميدهد، به ذهن شما كمك ميكند تا گروهي از كلمات را به جاي يك كلمه به عنوان واحد معاني بشناسد. تصميم گيري<br />
شما در مورد اينكه چه كلماتي را در يك دسته جاي دهيد و دور آنها را خط بكشيد. خيلي زياد شبيه جريان تفكر شما به هنگام مطالعة عبارت است.<br />
بنابراين، دسته كردن كلمات شبيه عبارت خواني به طريق كند است. اين كار انتقال روش كلمه خواني شما را به روش عبارت خواني آسان ميكند.<br />
پاراگرافهايي را كه بدين طريق دسته بندي ميكنيد دو سه بار بخوانيد تا بتوانيد به سرعت معني دسته كلمات، يا عبارتها را، درك كنيد.<br />
2-عبارت خواني از طريق نقطه گذاري: قدم نزديكتر به سطح ادراكي عبارت خواني نقطه گذاري است. پاراگراف زير به اين منظور تهيه شده است.<br />
در اين پاراگراف، مركز هر عبارت با نقطهاي كه در بالاي آن عبارت گذاشته شده مشخص گرديده است. براي خواندن اين پاراگراف، چشمان خود را بر<br />
روي اين نقطهها متوقف سازيد، و سعي كنيد تمام عبارات را با نگاه به هريك از اين نقطهها ببينيد. بعد بلافاصله به نقطة بعد حركت كنيد.<br />
برگرديد به داستان سادهاي كه براي تمرين عبارت خواني انتخاب كردهايد. كلمات يك پاراگراف اين داستان را باتوجه به روش فوق نقطهگذاري كنيد.<br />
نقطهها را در مركز عبارتها و بالاي آنها قرار دهيد. اين پاراگراف را دو سه بار بخوانيد تا اينكه قادر شويد با نگاه كردن به اين نقطهها و يك مكث كوتاه<br />
معني عبارتها را درك كنيد.<br />
3-عبارت خواني بدون علامت گذاري: پس از چندين بار استفاده از روشهاي فوق، سعي كنيد بدون علامت گذاري و تنها از طريق دسته كردن<br />
كلمات در ذهن خود، عبارتها را بخوانيد. اين كار را براي مدت 20 دقيقه ادامه دهيد. از اينكه ممكن است ميزان درك شما از مطالب در ابتدا كم<br />
باشد نترسيد، و بكوشيد تا به روش كلمه خواني برنگرديد. چند روز تمرين مرتب لازم است تا ميزان درك شما به حدي برسد كه باعث رضايت خاطر شما<br />
گردد.<br />
4-به كشف سرعت مطلوب مطالعه بپردازيد: ترس از درك كم مطالب به هنگام خواندن ممكن است خواننده را از رسيدن به سرعت مطلوب<br />
مطالعه باز دارد. سرعت مطلوب مطالعه عبارت است از سرعتي كه براي ميزان معيني از درك لازم است. براي غلبه بر اين ترس و افزايش ميزان درك،<br />
تمرين مربوط به سرعت مطلوب را كه در زير ميآيد انجام دهيد.<br />
يك صفحه از كتاب خود را با حداكثر سرعتي كه ميتوانيد بخوانيد، اين سرعت اكتشافي شما ناميده ميشود. اهميت چنداني به درك مطلب ندهيد، و<br />
سعي كنيد كه سرعت مطالعة خود را فداي درك مطلب نكنيد. دفعة بعد همين صفحه را با سرعت كمتر ولي درك كامل مطالب بخوانيد. حال كه شما<br />
مطالب را در اين بار خواندن كاملاً فهميديد، ميزان درك خود را در بار اول مطالعه تخمين بزنيد.<br />
صفحة ديگري را انتخاب كنيد و باز هم به روش فوق اين صفحه را دوبار بخوانيد، يك بار با سرعت اكتشافي و بار ديگر با سرعت كمتر براي فهميدن<br />
كامل مطالب. ولي سعي كنيد كه اين دفعه سرعت اكتشافي شما از سرعت اكتشافي دفعة اول كمتر باشد. باز هم، با مقايسة ميزان درك خود در دوبار<br />
مطالعه، ميزان درك خود را در سرعت اكتشافي تخمين بزنيد.<br />
اين روش دو بار مطالعه (يكي سريع و يكي كند ( را با صفحات ديگر كتاب و با تقليل تدريجي سرعت اكتشافي خود آنقدر ادامه دهيد تا وقتي كه ميزان<br />
درك شما از بار اول و دوم مطالعه يكي شود. اين سرعت مطالعه سرعت مطلوب براي شما خواهد بود.<br />
با اين سرعت مطلوب چندين صفحة ديگر را يك بار بخوانيد. چون ميزان سهل و دشواري مطالب از صفحهاي به صفحة ديگر فرق ميكند، سرعت<br />
خواندن شما نيز به همين نسبت تغيير<br />
اين جزئيات فقط در كمكي كه آنها به روشن شدن نكات اصلي براي درك تز اصلي ميكنند نهفته است.<br />
اين سطوح مختلف داراي اهميت نسبي هستند. براي مثال، در يك كتاب تز يك فصل ممكن است به عنوان يك نكتة اصلي يا يك مطلب جزيي براي تز<br />
اصلي تمامي كتاب به حساب آيد.<br />
شناخت الگوي ساختماني مطالب يك كتاب در ضمن خواندن اجمالي، يعني وقتي كه خواننده در جستجوي تز اصلي و نكات اصلي است، ميسر ميشود.<br />
پس از اين بررسي اجمالي، روش دقيق خواني درك كامل ساختمان مطلب را فراهم ميسازد.<br />
بعضي مطالب خيلي خوب سازمان يافتهاند. در اين مطالب تز اصلي به طور آشكار بيان شده است، نكات اصلي مطلب را روشن كردهاند. در بعضي موارد،<br />
فنون چاپ (نوشتن حروف با خط سياه يا درشت، حروف كج، و شماره گذاري) براي آشكار ساختن مطالب كمك ميكنند. در غير اين صورت، شما<br />
(خواننده) مجبور هستيد كوشش كنيد تا ساختمان مطالب را كشف كنيد، يا حتي خود براي مطالب نوعي ساختمان به وجود آوريد.<br />
هرچه اين ساختمان سادهتر و روشنتر باشد، يادگيري و يادآوري شما بهتر خواهد بود. تحقيقات نشان دادهاند كه ذهن آدمي نميتواند در هر سطحي با<br />
بيش از سه تا پنج عامل درگير شود. ساده كردن مطالب از طريق تقسيمبندي آنها به سه، چهار يا پنج قسمت يا نكتة اصلي درك مطالب و يادآوري آنها را<br />
آسانتر ميسازد.<br />
براي ايجاد يك ساختمان ذهني، مفيد است كه رابطة ميان تز اصلي، نكات اصلي، و جزئيات را به صورت يك شكل يا يك طرح مجسم كنيد. براي مثال،<br />
١٧٩
مطالب را ميتوان به صورت يك طرح سازماني، يك طرح هرمي، يك طرح شعاعي، يك طرح سلولي، يا يك طرح همپوشي تهيه كرد. علاوه بر اينكه<br />
ممكن است، به هنگام تمرين، تدابير ديگري براي ايجاد ساختمان ذهني كشف كنيد.<br />
طرح خلاصهاي<br />
طرح خلاصهاي يك سازمان يك طرفه را نشان ميدهد كه جنبة نزولي دارد. اين روش به بهترين وجهي پيشرفت زماني يا مرحلهاي را نشان ميدهد.<br />
طرح سلولي<br />
طرح سلولي روابط نسبتاً مستقل ولي در عين حال وابسته به تز اصلي را با قسمتهاي آن نكات اصلي و جزئيات تصور ميكند.<br />
طرح همپوشي<br />
طرح همپوشي ساختاري را نمايش ميدهد كه در آن قسمتها با يكديگر تقاطع ميكنند و داراي وجه اشتراك هستند. در اين طرح، سازمان مطالب از<br />
قسمتهاي كاملاً مشخص و مجزا درست نشدهاند. مساحتهاي متقاطع نشاندهندة اختلاط انديشههاست كه از اين اختلاط سطوح بالاتر و بالاتر معاني<br />
ايجاد ميشوند.<br />
طرح هرمي<br />
طرح هرمي چندين جهت مختلف را تصوير ميكند و وحدت انديشهها را از طريق رابطة هر بخش با مطلب كلي نشان ميدهد. ساختمان بيشتر مطالب<br />
غيرداستاني را ميتوان با اين طرح نشان داد.<br />
طرح شعاعي<br />
طرح شعاعي جهتهاي متفاوتي را نشان ميدهد. در اين طرح وضعيت، اندازه، و فاصلة قسمتها نشان دهندة روابط مختلف قسمتها نسبت به تز اصلي<br />
هستند.<br />
1-تز اصلي<br />
الف-نكته اصلي<br />
1-اطلاع جزيي<br />
2-<br />
3-<br />
4-<br />
ب-<br />
1-<br />
2-<br />
3-<br />
4-<br />
5-<br />
پ-<br />
1-<br />
2-<br />
3-<br />
طرح سازماني<br />
طرح سازماني به طور آشكارتري يك سلسله مراتب از انديشهها را نشان ميدهد و خط تكامل از يك سطح به سطح ديگر را هم به سمت بالا و هم به<br />
سطح پايين ترسيم ميكند.<br />
تشكيل ساختمان از سه راه ميسر است. يكي اينكه، شما ميتوانيد مطالب را به طور ذهني سازمان دهيد. اين يك روش سريع است. ولي ممكن است براي<br />
يك مدت طولاني مطالب در ذهن شما باقي نمانند. دوم اينكه ميتوانيد ساختمان را برطبق شكلهاي فوق در يك دفترچه ترسيم نماييد. اين بهترين نوع<br />
يادگيري را تضمين ميكند، ولي معمولاً خيلي وقت گير است. بالاخره، علامت گذاري و حاشيه نويسي بر روي كتاب روش سريع و مطلوب ايجاد<br />
ساختمان براي مرور كردن كتاب است، كه زياد وقت گير نيست و معايب روش سازمان دادن مطالب به طور ذهني را ندارد.<br />
١٨٠
2-علامت گذاري و حاشيه نويسي. علامت گذاري و حاشيه نويسي روشي است كه به وسيلة آن با علامت گذاردن و نوشتن رمزها و نشانهها بر<br />
روي مطالب كتاب ساختمان مطالب را ميشود مشخص كرد. اين روش، همچنين شامل نوشتن حواشي است كه بدان وسيله تداعيها، انتقادها، و سؤالات<br />
شما مشخص ميشوند. بسياري از خوانندگان زير مطالبي را كه ميخوانند خط ميكشند. ولي، خط كشيدن ساختمان مطالب را تنها در يك سطح نشان<br />
ميدهد. به منظور كشف ساختمان مطلب به طور آشكار، دست كم مطالب را بايد در سه سطح اهميت نشان داد. علاوه بر روشن كردن ساختمان مطلب،<br />
علامت زدن به همراه كاربرد رمزها و نشانهها شما را قادر خواهد ساخت تا عملاً با اهميت نسبي مطالب روبه رو شويد و دربارة آنها تصميم بگيريد. اين<br />
كار شما را از بيتوجهي نسبت به اهميت مطالب باز خواهد داشت.<br />
روش علامت گذاري زير يكي از روشهاي متعدد علامت گذاري است. معمولاً اگر در سراسر يك كتاب رمزها و نشانههاي واحدي براي علامت گذاري به<br />
كار برده شوند، كار علامت گذاري و خواندن مطالب به هنگام مرور كردن سادهتر ميشود.<br />
نمونهاي از علامت گذاري<br />
الف-دور تز اصلي خط بكشيد، يا اگر اين تز به روشني مشخص نشده است، خودتان آن را در آغاز مطلب بنويسيد. (ممكن است نتوانيد اين كار را<br />
قبل از مطالعة تمامي مطلب و انجام علامت گذاري بكنيد. در اين صورت اين كار را پس از اتمام مطالعه و علامت گذاري انجام دهيد.)<br />
ب-نكات اصلي را در داخل كروشه قرار دهيد.<br />
پ-زير جزئيات مهم خط بكشيد.<br />
ت-در حاشيه تداعيها، انتقادات و سؤالات خود را براساس مطالعات و تجربيات قبلي خود بنويسيد.<br />
اگر وقت اجازه ميدهد، نوشتن يك خلاصه از مطالب مفيد است. خلاصة فصلها را ميتوانيد در ابتدا يا انتهاي كتاب يك جا قرار دهيد.<br />
3-خلاصه كردن. خلاصه، يك مرور از مطالبي است كه خواندهايد. درواقع بيان مجددي است از نكات اصلي به زبان خود شما. يك خلاصه نه تنها بايد<br />
شامل نكات اصلي باشد، بلكه بايد بيان كنندة روابط ميان نكات اصلي و دلايل مؤلف در مورد ارتباط دادن اين نكات باشد، و به طور منطقي نكات اصلي<br />
را به تز اصلي ربط دهد.<br />
خلاصهها به سه منظور زير نوشته ميشوند:<br />
آنها نوعي وارسي از درك و فهم شما هستند.<br />
آنها كار مرور كردن را آسان ميسازند.<br />
آنها نگهداري مطالب را در حافظه تقويت ميكنند. شواهد نشان ميدهند كه يادآوري مطالب پس از يك مدت طولاني، بدون خلاصه كردن گاه به گاهي<br />
آنها، ميسر نيست.<br />
يك خلاصه ميتواند ذهني، شفاهي، كتبي، يا تركيبي از اينها باشد. خلاصههاي ذهني از انواع خلاصههاي ديگر كم اثرتر هستند. نوع خلاصهاي كه تهيه<br />
ميكنيد بايد به اهميتي كه به مطلب ميدهيد و ميزان مسئوليتي كه در قبال خواندن آن مطلب داريد وابسته باشد. ولي، يك خلاصة ذهني، شفاهي، يا<br />
نوشتاري كه خواننده تهيه ميكند، هميشه براي يادگيري و يادآوري مطالب، از خواندن بدون خلاصه برداري (و در عوض دوباره خواني به هنگام لزوم)، به<br />
طور قابل ملاحظهاي مفيدتر است.<br />
براي يادگيري حداكثر مطلب در سه وقت خلاصه تهيه كنيد:<br />
به هنگام خواندن – در ضمن مطالعه و در پايان يك نكتة مهم يا يك قسمت مهم مفيد است كه خلاصة آن را در حاشية كتاب بنويسيد.<br />
بلافاصله بعد از اتمام خواندن – براي وارسي ميزان درك خود و افزايش ميزان نگهداري مطالب در حافظه<br />
پس از مدتي كه از خواندن سپري شد – براي آماده شدن جهت بحث در كلاس و امتحانات<br />
خلاصهها را هميشه بايد با كلمات و جملات خودتان بنويسيد. اگر نميتوانيد مطالبي را كه خواندهايد به زبان خود بيان كنيد، به احتمال قوي آن را خوب<br />
نفهميدهايد و احتمالاً نخواهيد توانست آن را به طور واضح به ياد آوريد.<br />
كاربردهاي عملي روش دقيق خواني<br />
1-يك مطلب نسبتاً كوتاه غيرداستاني را از ميان مطالب خواندني جاري خود (مثل يك مقالة علمي، يا فصلي از يك كتاب، و غيره) انتخاب كنيد. آن را به<br />
طور اجمالي بخوانيد تا نوعي آشنايي با تز اصلي و نكات اصلي به دست آوريد. بعد آن را به طور دقيق بخوانيد، و علامت گذاري و حاشيهنويسي بكنيد.<br />
براي اين كار يا از روشي كه در اين فصل بحث شد استفاده كنيد يا رمزها و اشارههاي خودتان را به كار بريد. بعد از اتمام مطالعه، يك خلاصه تهيه كنيد،<br />
و سعي كنيد در اين خلاصه تز اصلي، نكات اصلي، و جزئيات لازم را بگنجانيد.<br />
كاربرد اين روش دقيقخواني خود را باتوجه به راهنماييهاي جدول 4-1 ارزشيابي كنيد.<br />
١٨١
2-يك مطلب غيرداستاني ديگر انتخاب كنيد. آن را به طور اجمالي بخوانيد و بعد يك سؤال دربارة تز اصلي آن طرح كنيد. بعد مطلب را به طور دقيق<br />
بخوانيد، و آن نكاتي را كه براي پاسخ دادن به سؤال كمك ميكنند علامت بگذاريد. آنگاه جواب سؤال را بنويسيد. در صورت امكان، اين كار را با تغيير<br />
سؤال به صورت بيان يك تز اصلي انجام دهيد، و نكات علامت گذاري شده را براي توصيف اين تز به كار بريد.<br />
كاربرد روش خود را با استفاده از راهنماييهاي جدول 4-1 ارزشيابي كنيد.<br />
3-به هنگام مطالعة يك فصل طولاني كه داراي عنوانهاي زيادي است، انديشهها و موضوعها را خلاصه كنيد و آنها را طوري براي خود دسته بندي كنيد<br />
كه فقط پنج قسمت اصلي تشكيل دهند.<br />
4-فصلي از كتاب درسي يا يك كتاب داستاني يا مقالهاي از يك روزنامه را به طور دقيق بخوانيد. مطالب را براساس طرحهاي مختلف ساختار مطالب كه<br />
در اين فصل آمدهاند به چندين صورت دستهبندي كنيد. بعد تعيين كنيد كه كدام طرح براي ربط دادن قسمتها به تز اصلي مناسبتر است.<br />
5-در مورد كتابي كه براي گذراندن يك امتحان ميخوانيد تعدادي سؤال كه فكر ميكنيد در امتحان خواهند آمد طرح كنيد. براي طرح اين سؤالات ابتدا<br />
كتاب را به طور اجمالي بخوانيد. بعد با دقيق خواندن كتاب سعي كنيد به سؤالات جواب دهيد.<br />
١٨٢
4-1<br />
فنون<br />
بررسي اجمالي براي تشخيص<br />
ساختمان اوليه<br />
تز اصلي<br />
نكات اصلي<br />
تعيين ساختار<br />
حاشيه نويسي<br />
تز اصلي<br />
نكات اصلي<br />
اطلاعات جزيي<br />
(جزئيات)<br />
منابع<br />
عنوان<br />
مقدمه<br />
نتيجه گيري<br />
عنوانهاي فرعي<br />
جملات موضوعي<br />
جدول<br />
چارت مرور فنون دقيق خواني با يك فصل<br />
تصوري مقدماتي از تز اصلي و نكات اصلي به دست آوريد؟<br />
سؤالاتي را طرح كردهايد كه در موقع دقيقتر خواندن بتوانيد به آنها<br />
جواب دهيد؟<br />
/<br />
خلاصه<br />
مرور انديشههاي مهم<br />
علامت گذاري و<br />
عنوان<br />
مقدمه<br />
نتيجه گيري<br />
نكات اصلي<br />
عنوانهاي فرعي<br />
جملات فرعي<br />
محتواي پاراگرافها<br />
همه منابع فوق<br />
آيا تز اصلي روشن كنندة عنوان است؟<br />
آيا اين تز به اندازة كافي وسيع است؟<br />
آن طور كه تمام نكات اصلي را دربرگيرد؟<br />
آيا نكات اصلي به تز اصلي مربوط ميشوند؟<br />
آيا رابطة بين عنوانهاي فرعي و جملات موضوعي را روشن كردهايد؟<br />
آيا جزئيات نكات اصلي را روشن ميكنند و توضيح دهندة آنها<br />
هستند؟<br />
آيا اين اطلاعات واقعيات ساده، توضيح و تفسير، يا مثال هستند؟<br />
آيا تمام نكات اصلي را با تز اصلي ربط داديد؟<br />
آيا نحوة بسط تز اصلي و نكات اصلي را نشان داديد؟<br />
آيا خلاصة شما براي مرور كردن در مواقع بعدي مفيد است؟<br />
در اين مورد ملاكهاي دقيقخواني جدول 4-1 را موردنظر قرار دهيد.<br />
6-به هنگام تهية يك مقالة تحقيقي كتابهاي مربوط به مقاله را انتخاب كنيد و طرح خلاصهاي را كه در اين فصل معرفي شد در مورد آنها پياده كنيد. اين<br />
كار شما سازمان مطالب مؤلف و ديدگاه كلي او را روشن خواهد ساخت. بعد از اين كار، ميتوانيد به نحو بهتري تصميم بگيريد كه كدام كتابها را به كلي<br />
كنار بگذاريد، يا كدام كتابها را در بعضي قسمتها مورد استفاده قرار دهيد، يا كدام كتابها را به طور كامل بخوانيد.<br />
١٨٣