âââداستا٠- Ketab Farsi
âââداستا٠- Ketab Farsi
âââداستا٠- Ketab Farsi
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
سینما<br />
اقتباسادبیدرسینما<br />
داستاننامه<br />
شهریور91<br />
59<br />
شاهینکربالییطاهر<br />
پایانی:<br />
قسمت خود<br />
با رمان یک خواندن از بعد حال به تا هم شما حتماً یا<br />
و میآید«. در رمان این از خوبی فیلم »عجب گفتهاید: ات شدهاید وسوسه بارها شاید حتی باشید، فیلمنامهنویس اگر فضا،<br />
شخصیتها، شاید برگردانید. فیلمنامه به را خاصی رمان خود<br />
به را شما ذهن قدر آن رمان یک دیالوگهای یا و تصاویر و<br />
روز که هستند عمیق و جالب شما نظر به و کرده مشغول دست<br />
باالخره ندارید. قرار و آرام آن شدن فیلم وسوسه از شب پیش<br />
شما برای سوال این چیز هر از قبل اما میشوید. کار به و<br />
خیر؟« یا برگردانده فیلم به را رمان این کسی قبالً »آیا میآید: چه<br />
دیگر شده برگردانده فیلم به قبال »اگر میپرسید: خود از بعد بخواهید<br />
شما شاید کنم؟« اقتباس آن از هم من تا دارد لزومی دارید<br />
عقیده شاید و بنگرید رمان داستان به دیگر زاویهای از مطلب«<br />
»حق این نکردهاند. ادا را مطلب حق قبلی اقتباسهای فیلمنامهنویس<br />
کافمن، چارلی که است چیزی همان شاید اقتباس<br />
در که: میکند اشاره آن به »اقتباس« فیلمنامه در خالق، است.<br />
رمان« »روح عنصر، مهمترین فیلم، برای رمان یک از اقتباس<br />
مشکل درمورد »نکتههایی مقاله در متری جین همچنین در<br />
را ادبی اقتباسهای از بسیاری اصلی مشکل ، سینمایی« هک آنچه )و میداند. اقتباس بهجای »ترجمه« امر جایگزینی اینطور<br />
وی است.( رمان« »روح همان نیست، ترجمهپذیر یک<br />
تبدیل و سینما در ادبی اقتباس مسئله که میدهد توضیح تنها<br />
که باشد صورت این به نباید نمایشنامه یا فیلم یک به رمان هب شدهاند نوشته ادبی اثر اصل در که را صحنهها و دیالوگها خط<br />
به خط و لغت به لغت ترجمه مثل این دربیاوریم. تصویر قضیه<br />
اصل که درحالی است. دیگر زبانی به زبانی از داستان یک است.<br />
اثر کل دوبارهسازی و جابهجایی بر استاد<br />
سیمون اِل. راجر است؟ اقتباسپذیر رمان روح آیا فیلمنامه<br />
به رمان »اقتباس میگوید: سینما در ادبی اقتباسهای نوبل<br />
جایزه برنده از اقتباس است...اگرچه لذتبخش عملی میکند،<br />
ترسناک را کار که چه آن میباشد«. ترسناک کاری است.<br />
رمان روح توصیف<br />
»سخت« را مکافات و جنایت رمان هیچکاک آلفرد اتفاقاً<br />
کاریسماکی اکی اگرچه گذشت؛ ساختش خیر از و کرد آن<br />
هیچکاک که رفت مکافات و جنایت سراغ به دلیل این به آلفرد<br />
کتاب مطالعۀ از پس او . بود کرده توصیف سخت را بود:<br />
گفته هیچکاک جايیکه تروفو، فرانسوا نوشتۀ هیچکاک حتی<br />
را داستایوفسکی مکافات و جنایت کتاب هیچگاه »وی بسیار<br />
چون بسازد آن به راجع فیلمی تا نمیزند هم دست بعداً<br />
کاریسماکی بسازد. را آن تا گرفت تصمیم است«، مشکل قرار<br />
تحسین مورد فیلم اما کرد، داستان بودن مشکل به اعتراف کالسیک<br />
فیلمهای از یکی عنوان به آن آز هماکنون و گرفت . میشود برده نام فنالند دارد،<br />
اقتباس قصد که کسی برای رمان یک روح با برخورد کوچه<br />
در که غریبهای مثل ناآشناست. شهر یک با برخورد مثل را<br />
شهر از خروج راه غریب و دورافتاده شهری کوچههای پس روی<br />
از شاید راحتی، به فردی است ممکن میکند. جستجو کرده<br />
پیدا را خروج راه راحتی به یا... و تجربه، روی از غریزه، دیگری<br />
فرد برای است ممکن که طور همان بگذرد. آن از و شهر<br />
پسکوچههای کوچه در و نشده محقق راحتی به امر این از<br />
دو این توصیف بماند. اسیر زدهای غربت چون ابد تا غریب، مخوف<br />
شهری با یکی، نگاه از بود. خواهد متفاوت کامالً شهر خودش<br />
جای در چیز هیچ آن، در که میشویم مواجه تودرتو و از<br />
عبور خیر از است بهتر و ندارد ماندن توان انسان و نیست دیدنیهای<br />
از پر زیبا، شهری با دیگری، نگاه از و گذشت. آن واضح<br />
مسیرهای و هموار راههای با لذتبخش، و قشنگ عجیب<br />
مردمانی یکی، نگاه از شهر مردمان میشویم. روبهرو میسازد<br />
ناممکن را آنها با ارتباط که سخت و ناآشنا زبانی با مردمانی<br />
دیگری، نگاه از مردمان همان که درحالی شده؛ توصیف کمک<br />
برای همواره که لطیف و شیرین زبانی با خوشبرخورد میشوند.<br />
بیان هستند، آماده آنها از مهماننوازی و غریبهها به همان<br />
از مکافات، و جنایت خواندن بعداز هیچکاک شاید کار<br />
مخوف شهر این از گذشتن که بود کرده احساس ابتدا مردمان<br />
عجیب لهجه و غریب زبان که میدانسته او نیست. او