26.09.2017 Views

دختر ونوس

اثر: هاوارد زین ترجمه: شیرین میرزانژاد گروه تئاتر اگزیت

اثر: هاوارد زین
ترجمه: شیرین میرزانژاد
گروه تئاتر اگزیت

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

دخبرتبرر <strong>ونوس</strong> گروه تئاتر ا گزیت هاوارد زین<br />

آرامینتا:‏ چقدر باید اوبجنبججا ‏بمببممونه؟<br />

پائولو:‏ تا موقعی که خودش بگه میخواد برگرده خونه.‏ ‏(سرش را تکان میدهد)‏ الابمنبمم<br />

‏بمنبممیخواد.‏<br />

آرامینتا:‏ تو به دیدنش میری؟<br />

پائولو:‏ هیچی ‏بمنبممیگه.‏ انگار من اصلاً‏ اوبجنبججا نیستم.‏<br />

آرامینتا:‏ به نظر من که حالش خیلی خوب بود.‏<br />

‏(پائولو سرش را تکان میدهد.)‏<br />

آرامینتا:‏ این دکبرتبرر لندل کیه؟<br />

پائولو:‏ توی دفاع ضدموشکی با هم بودبمیبمم.‏ هر دو موافق بودبمیبمم که خیلی فکر بدیه و<br />

میخواستیم به دیوانههای کاخ سفید اثباتش کنیم.‏ لندل آدم خوبیه.‏ فبریبرزیکدانه.‏ مزونها<br />

و کوارکها و ذرات سریع.‏<br />

آرامینتا:‏ من هیچوقت از ذرات سریع خوشم ‏بمنبممیاومد.‏<br />

پائولو ‏(نشنیده میگبریبررد):‏ فبریبرزیکدان خیلی خوبیه.‏ یه مدت دست از علم کشید و چندسالىللىی<br />

رو صرف کار برای یه سازمان کرد‐‏ فدرالیسم جهابىنبىی…‏ صلح.‏ بعد دیگه خبرببرری ازش<br />

نداشتم تا اینکه شنیدم برگشته به کار دولبىتبىی…‏ آره،‏ رابطهی من و اون به خیلی قبل<br />

برمیگرده.‏ ‏(جیمی را صدا میکند)‏ جیمی!‏ مبریبرز رو ‏بجببجچبنیبنن.‏ شام داره آماده میشه.‏<br />

‏(جیمی از پلهها پایبنیبنن میآید و به آبهنبهها میپیوندد.‏ یکی از عینکهایش را به چشم دارد.)‏<br />

آرامینتا ‏(میخندد):‏ جیمی!‏ چطور میتوبىنبىی با اینا ببیبىنبىی!‏<br />

جیمی:‏ ‏بمنبممیتوبمنبمم.‏ اما باعث میشه چبریبرزی که میخوری خیلی جالب به نظر برسه.‏<br />

‏(شروع به غذا خوردن میکنند.)‏<br />

!22

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!