دختر ونوس
اثر: هاوارد زین ترجمه: شیرین میرزانژاد گروه تئاتر اگزیت
اثر: هاوارد زین
ترجمه: شیرین میرزانژاد
گروه تئاتر اگزیت
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
دخبرتبرر <strong>ونوس</strong> گروه تئاتر ا گزیت هاوارد زین<br />
لندل: بهببههت که گفتم، من مسئول ارشد امنیبىتبىی رندم. من از وزارت دفاع اجازهاش رو<br />
گرفتم. پروندههای تو به روز و شفافه. تو برای آزمایشهای صحرا تو سال ٨۵ بالاترین<br />
سطح دسبرتبررسی رو داشبىتبىی. من میشناسمسسممت پائولوی لعنبىتبىی.<br />
پائولو: تو که میدوبىنبىی من مجممجخالف بمببممب فیوژبىنبىی بودم.<br />
لندل (دستش را با اغراق تکان میدهد): اوپنهابمیبممر هم مجممجخالف بود. قابل درکه. اما وقبىتبىی<br />
تلر١ رفت پای بجتبجخته و صحبتهای مشهورش رو دربارهی سهولت این کار ابجنبججام داد، او بىپبىی<br />
بجتبجحسینش میکرد، تو هم همھهممبنیبننطور. هی میرفت و میاومد و میگفت:«از نظر فبىنبىی خیلی<br />
رضایتبجببجخشه…»<br />
پائولو: از نظر فبىنبىی رضایتبجببجخشه، بله، اما… (سرش را تکان میدهد)<br />
لندل (به سرعت): پائولو، این انساندوسبىتبىی تو دقیقاً همھهممون چبریبرزیه که ما رو جذب میکنه. تو<br />
سال ١٩٨۵ تو صحرا جون آدما رو بجنبججات دادی. پیشبیبىنبىیهابىیبىی که اوبجنبججا کردی دارن<br />
درست از آب درمیان… تو گفبىتبىی «بیست سال دیگه معلوم میشه.»<br />
پائولو: من خوندم که دولت توی دادگاه چنبنیبنن چبریبرزی رو اذعان بمنبممیکنه.<br />
لندل: خب مسئلهی بودجه است. میتونست منجر به شکایت هزاران سرباز بشه.<br />
پائولو (قدم میزند، فکر میکند): مطالعابىتبىی که من بجببجخوام ابجنبججام بدم‐ دولت بهببههش احتیاج<br />
داره، نداره؟ برای اعتبارش؟<br />
لندل: بله، اما میتونه برای نابودی اعتبار دولت هم استفاده بشه.<br />
پائولو: قرار دادن کسی مثل من به عنوان مسئول هم نشون دهندهی حسن نیته و برای<br />
ارتش مفیده.<br />
:Teller, Edward ١ فیزیکدان آمریکایی-مجار که بر روی اولین رآکتور هستهای و اولین بمبهای اتمی آمریکا کار کرد و تحت<br />
نظر او اولین بمب هیدروژنی منفجر شد.<br />
!42